انتقاد کردن در واقع شکایت کردن از یک رفتار مشخص، کمی پس از انجام آن توسط طرف مقابل، به صورت سرزنش‌آمیز و همراه با تخریب شخصیت طرف مقابل است. تحقیر کردن به رفتار طعنه‌آمیز و همراه با بدبینی با همسر و ابراز بیزاری اطلاق می‌شود که خود به تعارض بیشتر منجر می‌شود. تدافعی بودن شکلی از سرزنش همسر و نادیده گرفتن نقش خود در تعارض است. دیوار سنگی بودن که به معنای به تاخیر انداختن یا مخالفت کردن با خواسته‌ها و نظرات طرف مقابل و اجتناب از گفتگو کردن است، معمولا به عنوان راه فراری از یک تعارض قریب‌الوقوع انتخاب می‌شود، حال آن که همسر را ناامید می‌کند و تنش را افزایش می‌دهد.
اثرات تعارض زناشویی
اختلافات زناشویی هم‌بستگی نیرومندی با اختلالات روانشناختی متعددی دارند که از آن جمله می‌توان به افسردگی (پرولکس و همکاران، ۲۰۰۷؛ بیچ و همکاران، ۱۹۹۸)، اختلالات اضطرابی (مک لئود، ۱۹۹۴)، سوء مصرف الکل (مورفی و اوفارل، ۱۹۹۴) و اختلالات خوردن (ون دن بروکو همکاران، ۱۹۹۷) اشاره کرد.
تعارض و نارضایتی زناشویی همچنین می‌تواند استرس زوجین را افزایش دهد (بیچ و همکاران، ۱۹۹۰؛ به نقل از پرولکس و همکاران، ۲۰۰۷). خشونت خانگی بر علیه زنان که یکی از نتایج تعارض زوجین است، یکی از شایعترین دلایل طلاق در میان خانواده‌های ترک تبار است (آریکان[۱۲۸]، ۱۹۹۲؛ به نقل از کاراهان، ۲۰۰۷).
عملکرد زناشویی والدین بر فرزندان نیز تاثیرات منفی بیشماری دارد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند تعارض میان زوجین می‌تواند به بروز افسردگی (آنگر و همکاران، ۲۰۰۰)، اختلالات انطباقی (استراند[۱۲۹]، ۲۰۰۴) و گرایش به سرزنش و نکوهش خانواده (وبر و اوبراین، ۱۹۹۹؛ به نقل از کاراهان، ۲۰۰۷) در فرزندان منجر شود. تعارضات زناشویی منبع استرس محیطی برای فرزندان هستند (هینانت و همکاران، ۲۰۱۳) و با رفتار ناسازگارانه و ناسازگاری‌هایی از جمله خشم، اختلال سلوک و اضطراب در فرزندان ارتباط معناداری دارند (امری۱۹۸۲). روابط زناشویی یکی از ابعاد مهم والدینی هستند و تعارض زوجین می‌تواند اثری منفی بر رابطه والدینی نیز داشته باشد (شمیر و همکاران، ۲۰۰۱).
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعارضات زناشویی والدین بر پاسخ‌های روانشناختی و امنیت هیجانی فرزندان تاثیر می‌گذارند (هارولد و همکاران، ۲۰۰۴)، ممکن است منجر به تخریب یا تضعیف رابطه والد- فرزندی شوند (پترسون و زیل، ۱۹۸۶) و می‌توانند به مشکلات هیجانی متعدد فرزندان منجر شوند (امری، ۱۹۸۲). تعارض زوجین با انزوای اجتماعی و خشم فرزندان و کیفیت کمتر روابط والد- فرزندی مرتبط است (هریست و اینسلی، ۱۹۹۸). تعارض زوجین بر سر فرزندپروری با رابطه فعالانه پدر- فرزندی کمتر و مشکلات رفتاری شدیدتر در مدرسه و در اوقات فراغت هم‌بستگی دارد (کینگ و همکاران، ۱۹۹۵).
استرس
تعریف استرس
استرس یک مشکل عمومی سلامت است که پیامدهای منفی متعددی برای سلامت مانند اضطراب، افسردگی، مشکلات قلبی و عروقی و خودکشی را به دنبال دارد (شارما و راش، ۲۰۱۴). استرس به عنوان موقعیتی توصیف می‌شود که تعادل حیاتی ارگانیسم مورد تهدید قرار می‌گیرد یا ارگانیسم موقعیتی را تهدید کننده درمی‌یابد (واروگلی و دارویری، ۲۰۱۱). سلیه (به نقل از هینکل، ۱۹۷۳) استرس را وضعیتی پویا برای موجود زنده توصیف می‌کند که از تعامل ارگانیسم با محرک یا شرایطی مضر و آسیب‌رسان ناشی می‌شود.
لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) استرس فیزیولوژیکی را رابطه‌ای میان فرد و محیط توصیف می‌کنند که فرد آن را افزون از حد توانایی و امکاناتش برآورد کرده و برای بهزیستی‌اش مخاطره آمیز قلمداد می‌کند. فولکمن (۱۹۸۴) این رابطه میان فرد و محیط را پویا، دو سویه و متقابل توصیف می‌کند. استرس با کاهش منابع توجه در دسترس و در نتیجه کاهش پردازش اطلاعات نامرتبط با موضوع استرس، توجه انتخابی را افزایش می‌دهد (هاسکین[۱۳۰] و همکاران، ۲۰۱۴).
استرس مستلزم پاسخ رفتاری و هیجانی فرد به رویدادهای ناخوشایند است (ماهونی[۱۳۱]، ۲۰۰۹). برخی از سطوح پریشانی در پاسخ به عوامل استرس‌زایی تجربه می‌شوند که بر رفتارهای آتی و عملکرد مرتبط با آن رویدادها تاثیر منفی می‌گذارند (کرنیک[۱۳۲] و لو[۱۳۳]، ۲۰۰۲). استرس هزینه زیادی بر افراد، جوامع، سازمان‌ها و اقتصاد وارد می‌آورد (کوپر[۱۳۴] و دیو[۱۳۵]، ۲۰۰۴).
استرس می‌تواند زمینه‌ساز اختلالات روانشناختی از جمله افسردگی (سانگ[۱۳۶] و همکاران، ۲۰۱۴)، اضطراب و نیز خودکشی (شارما و راش، ۲۰۱۴) باشد و منجر به بروز بیماری‌های جسمانی از جمله بیماری‌های قلبی عروقی گردد (بارتلت[۱۳۷]، ۱۹۹۸؛ شارما و راش، ۲۰۱۴). نشانه‌های تنیدگی (استرس) مانند اضطراب، افسردگی، تنش عصبی، بی‌خوابی، اختلال‌های جنسیت، تقلیل شنود، خستگی، کاهش توجه و حالت مراقبت، تقلیل حافظه و همچنین اختلال‌های بدنی کنشی و عضوی مختلف مانند اختلال‌های هضمی، قلبی- عروقی، سردردهای مزمن، ورم روده، تنگی نفس و … در سطح فردی قابل مشاهده است (استورا، ۲۰۰۵؛ به نقل از دادستان، ۱۳۸۶).
استرس را می‌توان نتیجه عدم توازن میان انتظار فرد و ادراک فرد از پدیده‌ها دانست (توسی[۱۳۸] و توسی، ۱۹۷۰). ادراک غیر قابل کنترل بودن، غیر قابل پیش‌بینی بودن و افزونگی شرایط زندگی اجزای کلیدی موجودیت استرس‌زا است (کوهن و همکاران، ۱۹۹۳؛ لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴).
یک عامل استرس‌زای مشابه می‌تواند تأثیرات متفاوتی بر افراد مختلف داشته باشد؛ برخی از مردم سریع‌تر می‌توانند با این مشکلات کنار بیایند و زودتر از بحران خارج شوند، اما در برخی از افراد عوامل استرس‌زا می‌توانند به مشکلات روان‌شناختی مختلفی منجر شوند (هافمن، ۲۰۰۷).
اگر یک عامل استرس‌زا بتواند به مشکلات روان‌شناختی خاصی منجر شود، می‌توان گفت که آسیب‌پذیر بودن فرد در شکل‌گیری این مشکل دخیل بوده است : این آسیب‌پذیری در درجه اول به آمادگی ژنتیکی فرد برای دچار شدن به یک مشکل خاص بستگی دارد؛ این تئوری شناخته ‌شده روان‌شناختی با عنوان فرضیه آسیب‌پذیری ارثی در برابر استرس به این می‌پردازد که چگونه ممکن است یک مشکل روان‌شناختی به وجود آید (هافمن، ۲۰۰۷). حتی اگر مشخصات و ترکیبات این نوع ژن‌ها را بدانیم، باز هم پیش‌بینی اینکه چه کسی در معرض ابتلا به یک اختلال روان‌شناختی قرار دارد و چه کسی از آن مصون خواهد بود، دشوار است؛ علاوه بر اطلاع از ساختار ژنتیکی فرد، باید بدانیم که چه زمانی ممکن است فرد در معرض یک عامل استرس‌زا قرار گیرد و یا چگونه با آن مقابله خواهد کرد (هافمن، ۲۰۰۷).
تکنیک‌های کاهش استرس علاوه بر کاهش اثرات روانشناختی منفی استرس می‌توانند بر سلامتی افراد تاثیر مثبت نیز داشته باشند، به عنوان مثال کاستن از استرس، ریسک بیماری‌های قلبی و عروقی را در افراد مبتلا به دیابت کاهش می‌دهد (کوف[۱۳۹] و همکاران، ۲۰۱۴).
مروری بر ادبیات پژوهش توسط واروگلی و دارویری (۲۰۱۱) نشان داد متداول‌ترین تکنیک‌های مقابله با استرس عبارتند از : آرمیدگی تدریجی عضلانی، پاسخ آرمیدگی، آرمیدگی تلقینی، بیوفیدبک، تصویرسازی هدایت شده، نفس عمیق دیافراگمی، مراقبه معنوی، رفتار درمانی شناختی، کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی و تکنیک آزادسازی هیجانی.
منابع استرس
منابع تنیدگی ممکن است درون شخص، خانواده یا جامعه باشد (حاتمی، ۱۳۷۷). منابع استرس را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد :

 

    • محیط

 

    • عوامل استرس‌زای اجتماعی

 

    • عوامل فیزیولوژیکی

 

    • افکار (دیویس[۱۴۰] و همکاران ،۱۹۹۵)

 

بارتلت (۱۹۹۸) اشاره می‌کند منابع درونی استرس عموما یکی از موارد زیر هستند :

 

    • ترس‌ها (مانند ترس از پرواز، ارتفاع، سخنرانی یا صحبت در جمع، گفتگو با غریبه‌ها)

 

    • الگوهای فکری تکرار شونده

 

    • نگرانی از رویدادهای آتی

 

    • انتظارات غیر واقع‌بینانه یا ایده‌آل‌گرایانه

 

برخی از الگوهای تفکر می‌توانند منجر به بروز استرس در فرد شوند، مانند :

 

    • برنامه‌ریزی بیش از حد

 

    • جرأت‌مند نبودن

 

    • ناتوانی در تعیین محدوده‌ سلامتی

 

    • به تعویق انداختن یا شکست در برنامه‌ریزی برای آینده (گاردنر[۱۴۱] و تیلور[۱۴۲]، ۱۹۷۵).

 

انواع استرس‌ و استرس‌زاها
استرس را می‌توان بر دو نوع دانست : استرس مثبت و استرس منفی (گرینبرگر[۱۴۳] و پادشی[۱۴۴]، ۱۹۹۵).
برای استرس مثبت می‌توان ویژگی‌های ذیل را برشمرد :

 

    • برانگیزاننده، مشوق و افزایش دهنده انرژی است

 

    • کوتاه مدت است

 

    • در حوزه توانایی‌های مقابله‌ای فرد قرار دارد

 

    • هیجان‌انگیز و جالب احساس می‌شود

 

    • عملکرد فرد را بهبود می‌بخشد (ایوانز و همکاران، ۲۰۱۱)

 

در مقابل استرس منفی چنین ویژگی‌هایی دارد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...