کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



آخرین مطالب


جستجو


 



شکل ۲-۲- پیوند مدیریت دانش با مدیریت داده ها (امین و همکاران، ۲۰۰۱: ۴۹)

بدون آنکه افراد نسبت به دانش تعهد داشته باشند و فعالیت های فعلی دانش را بپذیرند، زیر ساخت دانش موفق نخواهد بود. همچنین بدون داشتن یک زیر ساخت فناوری که به اندازه کافی پشتیبانی فعالیت های دانش قوی باشد، زیر ساخت دانش عمل نمی کند و تا زمانی که فرایندهای کاری مبتنی بر دانش نباشند، مدیریت دانش دارای زیرساخت مناسبی بری عمل نخواهد بود.
فناوری، فرایندها و فرهنگ سازمانی کاربرد کامل دانش را ممکن می سازند و اما تنها با وجود کاربران ماهر دانش، که مزیت کامل خدمات دانش را به طور اثربخش درک می کنند، موفقیت این زیرساخت قابل دسترس است. فرهنگ دانایی به عنوان پلی میان افراد، فناوری و فرایندها امکان پیوند و نزدیکی مدیریت دانش و مدیریت داده ها را فراهم می سازد. هرچند که هریک از این مبانی زیرساخت دانش، نقش بسیار مهم در زیرساخت دانش ایفا می کنند، اما در این میان، فرهنگ، نقش اصلی تر و اساسی‏تری را بازی می کند. همانگونه که تحقیقات بسیاری نشان داده است، مهم ترین مانع در جهت موفقیت فعالیت های مدیریت دانش، فرهنگ است (زاهدی و انتظاری هرسینی، ۱۳۸۶: ۵۶). از این روست که نگرش ها، باورها و ارزشهای افراد است که حرف آخر را می زند. این مانع آنقدر سخت و مقاوم است که استیو الیس[۴۳] از آن به عنوان نابودگر واقعی نام می برد. در کنار درک مفهوم مدیریت دادده ها و مدیریت دانش، شناخت مرز بین مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش نیز ضروری است. مرزهای مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش را می توان از هم متمایز نمود، اطلاعات بیشتر جنبه عمومی داشته و آگاهی پیدا کردن درباره نشانی چیزی یا آدرس فردی یا جایی می باشد، و حال آنکه دانش عبارت است از درک و سازماندهی و موضوع دانستنی ها که ممکن است در اثر بررسی و تجربه تحصیل شود. قلمرو دانش وسیع و نامحدود بوده، رشته های علمی مختلف را در بر می گیرد. از این‏رو دانش عمومی، تخصصی و حرفه ای را شامل می شود، اما اطلاعات نسبتا محدود است، اطلاعات جنبه عمومی دارد، اما دانش جنبه علمی دارد، اطلاعات در سطح کاربردی و موقت باقی می‏ماند، اما دانش جنبه جاودانگی دارد (کرمی پور و داودی، ۱۳۸۵: ۴۱).

مدلهای مدیریت دانش

در این بخش چند مدل مدیریت دانش را که هر یک، ضمن داشتن مشابهت با دیگر مدل ها، بعد خاصی از موضوع را در بر دارند، بررسی می شوند تا از این طریق، امکان مقایسه و شناخت ابعاد گوناگون مدیریت دانش، برای یکپارچه سازی و به کارگیری بهتر آنها فراهم شود. در ادامه مدل مورد استفاده در تحقیق و دلایل استفاده از آن معرفی خواهد شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

مدل هیسیگ[۴۴]

مدل هیسیگ (۲۰۰۰) از چهار فرایند شامل خلق، ذخیره، انتشار، و بکارگیری دانش تشکیل شده است:
الف) خلق دانش: این امر به توانایی یادگیری و ارتباط بر می گردد. در توسعه این قابلیت، تجربه
تسهیم دانش، ایجاد ارتباط بین ایده ها و ایجاد ارتباط بین موضوعات، از اهمیت کلیدی برخوردار است.
ب) ذخیره دانش: قابلیت ذخیره سازمان یافته است که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارکنان دیگر، و تسهیم مؤثر دانش فراهم می شود. در این سامانه، دانش های لازم باید به آسانی برای استفاده همگان ذخیره شود.
پ) انتشار دانش: فرایند انتشار دانش به توسعه یک روح جمعی که در آن افراد به عنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم داشته و در فعالیت هایشان به یکدیگر وابسته اند، کمک می کند.
ت) به کارگیری دانش: این فرایند از این ایده آغاز می شود که ایجاد دانش، بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است. این عنصر، دایره فرایند مرکزی مدیریت دانش متحد را تکمیل
می کند.
ذخیره دانش
کاربرد دانش
انتشار دانش
خلق دانش

شکل ۲-۳- مدل هیسیگ (۲۰۰۰)

 

مدل مک الروی[۴۵]

مک الروی و همکاران (۲۰۰۲)، یک چارچوب فکری با نام “دوره عمر دانش” تعریف کرده اند که در آن، فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم می کند:
الف) تولید دانش: فرایند خلق دانش سازمانی جدید است که به وسیله یادگیری گروهی، کسب دانش و اطلاعات، و ارزیابی دانش انجام می گیرد. این فرایند، مترادف یادگیری سازمانی است.
ب) پیوسته کردن دانش[۴۶]: از طریق برخی فعالیت ها که پخش و تسهیم دانش را تجویز می کنند، انجام می‏گیرد. این عمل، کارهایی از قبیل توزیع دانش (از طریق برنامه و غیره)، جستجو، تدریس،
تسهیم دانش و دیگر فعالیت های اجتماعی را که موجب برقراری ارتباط می گردد، شامل می شود.

 

 

شکل ۲-۴- مدل مک الروی و همکاران (۲۰۰۲)

 

مدل بوکوویتز و ویلیامز[۴۷]

اجزای فرایند مدیریت دانش ارائه شده از سوی بوکوویتز و ویلیامز (۱۹۹۹) شامل هفت مرحلۀ کسب، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، تولید و نگهداری، و واگذاری دانش است که باید برای ایجاد سرمایه بر پایه دانش به صورت یکپارچه مدیریت شوند.
الف) کسب دانش: نکات اساسی که در یافتن اطلاعات درست، باید در زمان مناسب مد نظر قرار گیرند، عبارتند از:

 

    • آیا همکاران می توانند نیازهای اطلاعاتی خود را دقیق فرموله کنند؟

 

    • آیا منابع و دارندگان دانش مشخص اند؟

 

    • آیا ابزارهای کمّی و قواعد موجود، از جستجوی اطلاعات حمایت می کنند؟

 

    • آیا شالوده ساختار دانشی، قابل فهم بوده و خوب سازماندهی شده اند؟

 

ب) بکارگیری دانش: به این معنا است که بتوان خلاقانه و مشتری گرایانه، راه حل های مناسب را به دست آورد. این امر از طریق پیشنهاد راه های گوناگون برای استفاده از دانش های بالقوه انجام می شود. نکاتی که باید برای تحقق این موضوع مورد توجه قرار گیرد، عبارتند از:

 

    • جریان آزاد ایده ها در داخل سازمان.

 

    • همکاری تنگاتنگ بخش های مختلف سازمان.

 

    • ایجاد مکان های (مجازی / فیزیکی) آزاد برای تبادل دانش و بروز خلاقیت در سازمان.

 

پ) یادگیری دانش: به معنی بررسی در خصوص یافتن دلایل موفقیت یا عدم موفقیت پروژه های انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در پروژه های آتی برای انجام اثربخش آنها می باشد.
مواردی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند، عبارت اند از:

 

    • ایجاد این تفکر که یادگیری در سازمان، به استفاده اثربخش در عمل منجر شود.

 

    • در تمام سازمان، جمع آوری تجربیات و آموخته ها به رسمیت شناخته شود.

 

ت) تسهیم دانش: در این فرایند، همکاران، دانش خود را به دیگران انتقال می دهند و این امر، موجب گسترش پایه های دانش سازمانی می شود. تسهیم دانش در سازمان، به زمان و بسترسازی مناسب نیاز دارد، چرا که ممکن است، این حالت به دلایل گوناگون در برخی از همکاران، احساس خطر را برانگیزد. نکات اساسی در تسهیم دانش عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 11:55:00 ب.ظ ]




شکل (۴-۸۲) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۴ متری) زلزله طبس ۱۱۶
شکل (۴-۸۳) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۰ متری) زلزله طبس ۱۱۶
شکل (۴-۸۴) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۴ متری) زلزله منجیل ۱۱۷
شکل (۴-۸۵) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۰ متری) زلزله منجیل ۱۱۷
شکل (۴-۸۶) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۴ متری) زلزله السنترو ۱۱۷
شکل (۴-۸۷) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۰ متری) زلزله السنترو ۱۱۸
عنوان صفحه
جدول (۳-۱) برخی از مشخصات زلزله های انتخاب شده ۵۰
جدول (۳-۲) مشخصات شتاب نگاشت های افقی و ضریب مقیاس بدست آمده ۵۱
جدول (۳-۳) مشخصات شتاب نگاشت قائم و ضریب مقیاس بدست آمده ۵۲
جدول (۳-۴) مشخصات جداساز لاستیکی هسته سربی (LRB) 57
جدول (۳-۵) پارامترهای جداساز لاستیکی هسته سربی (LRB) 58
جدول (۴-۱) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش پایه) ۶۳
جدول (۴-۲) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش کوله) ۶۸
جدول (۴-۳) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری ستون) ۷۳
جدول (۴-۴) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری کوله) ۷۶
جدول (۴-۵) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین پیچش پای ستون) ۷۹
جدول (۴-۶) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین جابجایی (مطلق) گوشه عرشه) ۸۲
جدول (۴-۷) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش پایه) ۸۵
جدول (۴-۸) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش کوله) ۸۹
جدول (۴-۹) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری ستون) ۹۳
جدول (۴-۱۰) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری کوله) ۹۶
جدول (۴-۱۱) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین پیچش پای ستون) ۹۹
جدول (۴-۱۲) نتایج تحلیل دو جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز ( بیشترین جابجایی گوشه عرشه) ۱۰۲
جدول (۴-۱۳) ضریب حفاظت پایه پل های مورب در حالت تحریک یک جهته ۱۱۰
جدول (۴- ۱۴) ضریب حفاظت پایه پل های مورب در حالت تحریک دو جهته (بدون مؤلفه قائم) ۱۱۲
جدول (۴- ۱۵) ضریب حفاظت پایه پل های مورب در حالت تحریک سه جهته ۱۱۴
فصل اول
مقدمه
۱- ۱- پیشگفتار
در دنیای امروز راه های ارتباطی نقش مهمی را در ساختار اقتصادی،اجتماعی و سیاسی کشورها ایفا می‌کنند. هر راه برای اینکه مسافرین را سریع تر به مقصد برساند، باید از عوارض طبیعی مثل کوه ها، رودخانه‌ها و دره‌ها عبورکند و برای عبور از اکثر مناطق ذکر شده نیاز به وجود پل می‌باشد. همین امر اهمیت پل‌ها را دوچندان می‌کند. پل‌ها در شبکه راه های ارتباطی یک کشور، به خصوص در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی نقش کلیدی و استراتژیک و تعیین کننده ای دارند. به همین دلیل پل‌ها هزینه های زیادی را متحمل اقتصاد یک کشور می‌کنند. لذا حفظ و نگهداری و بازرسی های فنی و مدیریت پل باید با یک سیستم مدیریتی کامل انجام شود تا از هدر رفتن هزینه های ملی و گزاف آن جلوگیری شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
امروزه به دلیل محدودیت روزافزون فضا وصرفه جویی های اقتصادی برای جلوگیری از طولانی تر شدن مسیر و افزایش ایمنی راه استفاده از پل های بیه[۱] اجتناب ناپذیر است. موضوع مورب بودن پل باعث ایجاد رفتار متفاوت و بعضاً پیچیده در پل تحت اثر نیروهای وارد برآن خواهد شد و با توجه به بحث وقوع زلزله در دهه های اخیر که باب جدیدی را در طراحی سازه ها افتتاح کرد بحث عملکرد لرزه ای پل های مورب بر پیچیدگی رفتاری آن ها افزوده است. از طرفی، توسعه ارتباطات و لزوم استفاده بهینه از فضاهای شهری و همچنین محدودیتهای هندسی در هنگام عبور ازعوارض طبیعی سبب گردیده است که پل های مورب بخش مهمی از سیستم حمل و نقل شهری و بین شهری را تشکیل دهند. در حقیقت پل های مورب در زمین لرزه های گذشته تحت اثر بارهای لرزه ای آسیب پذیرتر از پل های مستقیم بوده اند.
۱-۲- هدف از پایان نامه حاضر
هدف از پایان نامه حاضر، آشنایی با سیستم جداساز لرزه ای، انواع جداگر ها و کاربرد جداساز لرزه ای هسته سربی در پل های مورب (بیه) به منظور کاهش اثرات نیروهای جانبی می باشد. همچنین در این تحقیق ضوابط آیین نامه آشتو[۲] در مورد طراحی جداسازهای لرزه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. به نظر می رسد پل های مورب نسبت به پل های معمولی تحت واکنش های اضافی می باشند، لذا انتظار می رود با بکارگیری جداساز لرزه ای هسته سربی بتوان واکنش های اضافی پل های مورب را تا حدود قابل توجهی کاهش داد.
از آنجایی که در واقعیت سازه ها در هنگام وقوع زلزله با تحریک دوجهته زلزله مواجه می باشند، لذا در این تحقیق پل های مورب بدون جداساز و جداسازی شده، تحت تحریک دو جهته زلزله قرار گرفته اند. همچنین به منظور تاثیر مؤلفه قائم زلزله ، پل های مورب تحت تحریک سه جهته ( با در نظر گرفتن مؤلفه قائم ) قرار گرفته اند و پاسخ لرزه ای پل های مورب در دو حالت تحریک دو و سه جهته، ارزیابی و مقایسه شده اند.
شکل (۱-۱) نمونه ای از کاربرد تکیه گاه لاستیکی هسته سربی در پل ]۱[
۱-۳- تعریف مساله و بیان اهداف اصلی تحقیق
توانایی و مزایای جداگرهای لرزه ای بعنوان ابزار کنترل غیرفعال نیروهای زلزله که به طراحان اجازه می دهد نیروهای زلزله وارد بر پایه ها و کوله های پل را کاهش داده و یا متعادل کنند، به خوبی به اثبات رسیده است. با توجه به انواع خسارت های وارد بر پل ها در زلزله های گذشته که عمدتا بواسطه تخمین نادرست نیروهای زلزله می باشد، با بهره گرفتن از جداگرها می توان به نحو موثری در بهسازی پل های موجود و یا طراحی پل های جدید واقع در نواحی لرزه خیز بهره برد. در این تحقیق اثر همزمان مورب بودن پل و استفاده از جداساز لرزه ای هسته سربی، در پاسخ لرزه ای پل ها مورد ارزیابی قرار گرفته است.
برای این منظور پل های مورد مطالعه به صورت سه بعدی به کمک نرم افزار SAP2000V14.2.2 مدل شده اند. به منظور ارزیابی پاسخ لرزه ای پل های مورب و تاثیر جداساز لرزه ای هسته سربی، پل ها با زوایای تورب ۰ تا ۵۰ درجه (با رشد ۱۰ درجه) یکبار بدون جداساز و بار دیگر با جداساز لرزه ای مدل شده اند. همچنین به منظور مشاهده میزان تاثیرگذاری مؤلفه قائم زلزله بر پاسخ لرزه ای پل های نامنظم و مورب، مدل ها تحت تحریک دو جهته (بدون در نظر گرفتن مؤلفه قائم) و بار دیگر تحریک سه جهته (با در نظر گرفتن اثر مؤلفه قائم زلزله)، قرار گرفته اند. مواردی که مورد بررسی قرار می گیرند عبارت است از :
بررسی برش پایه در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم)
بررسی بیشترین نیروی برشی و نیروی محوری کوله ها در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم)
بررسی بیشترین نیروی محوری ستون ها و بیشترین پیچش پای ستون در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم)
بررسی بیشترین جابجایی گوشه عرشه در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم)
بررسی تمام حالت های ذکر شده در حالت تحریک سه جهته و مقایسه آن با حالت تحریک دو جهته
بررسی ضریب حفاظت پایه پل های مورب در سه حالت تحریک یک جهته، دو جهته و سه جهته و مقایسه آن ها
۱-۴- ساختار پایان نامه
کلیه مطالب این پایان نامه در پنج فصل می باشد که این فصول به شرح زیر می باشد.
فصل اول : مقدمه و مروری بر ضرورت استفاده از جداسازی پایه در پل های مورب
فصل دوم : تعریف پل های مورب (بیه) و مطالعات صورت گرفته در خصوص پل های مورب، عملکرد پل ها در زلزله های اخیر و روش های بهسازی آن ها و مطالعات تاریحچه ای در مورد پل های دارای جداساز و شرح اجمالی از انواع جداساز و کاربرد آن ها و تفاوت کاربرد جداسازی لرزه ای در پل ها با ساختمان
فصل سوم : چگونگی مدل سازی، بارگذاری و تحلیل پل های مورد بررسی در پایان نامه حاضر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]




(مول بر لیتر)

 

 

 

۶/۷۷

 

۴۸/۰

 

۳۷۵/۱

 

 

 

۷۱

 

۴۲/۰

 

۷۵/۲

 

 

 

۹/۶۸

 

۲۷/۰

 

۱۲۵/۴

 

 

 

۵۳

 

۱۲/۰

 

۵/۵

 

 

 

۱/۲۳

 

۰۵/۰

 

۲۵/۸

 

 

 

۲-۶-۳- تأثیر غلظت سود بر نفوذ مرکاپتایدها و رادیکال‌های آزاد
به‌منظور بررسی اثر غلظت سود بر نفوذ رادیکال‌های آزاد ابتدا ارتباط بین چسبندگی و غلظت سود در شکل (۲-۱۶) آورده شده است. همان‌گونه که در شکل (۲-۱۶) مشاهده می‌شود، در غلظت‌های پایین سود، چسبندگی محلول سود با افزایش غلظت سود به‌کندی افزایش می‌یابد. برعکس در غلظت‌های بالای سود مخصوصاً غلظت‌های بالاتر از ۷۵/۲ مول بر لیتر چسبندگی محلول سود با افزایش غلظت به‌تندی افزایش می‌یابد. واضح است که افزایش چسبندگی به نفع واکنش اکسیداسیون سدیم مرکاپتاید نمی‌باشد. همان‌گونه که قبلاً ذکر شد، تبدیل سدیم مرکاپتایدها به دی‌سولفیدها در محلول سود یک واکنش غیر ابتدایی است که توسط رادیکال‌های آزاد انجام می‌شود. در مراحل واکنش RS- باید در توده محلول به سمت کاتالیست حرکت کند و سپس واکنش تبدیل یون RS- به رادیکال آزاد RS صورت پذیرد. پس‌ازآن رادیکال‌های آزاد تولیدشده به محلول برمی‌گردند و واکنش می‌دهند تا دی‌سولفیدهای RS-SR تشکیل شوند. حال هرچه چسبندگی محلول سود بیشتر باشد مقاومت انتقالی محلول در مقابل حرکت و نفوذ مرکاپتایدها و رادیکال‌های آزاد بیشتر است و درنتیجه سرعت واکنش کندتر است [۲۴].

دما: ◦c 50، سرعت همزن: rpm1250، مقدار کاتالیست:gr 5/0
‌غلظت اولیه پروپان مرکاپتایدسدیم ۰۳۵/۰ مول بر لیتر در غلظت‌های مختلف سود، m/m 25/0 کاتالیست CoSPc بر روی کربن فعال.
شکل ۲-۱۶- تغییرات چسبندگی محلول سود با غلظت آن [۲۴]
۲-۶-۴- تأثیر دما بر واکنش اکسیداسیون مرکاپتایدهای‌سدیم
دما یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر سرعت واکنش‌ها می‌باشد، تأثیر دما بر واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم در شکل (۲-۱۷) آورده شده است.

شکل ۲-۱۷- تأثیر دما بر واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم (سایر پارامترهای عملیاتی ثابت) [۲۵]
این واکنش یک واکنش گرماگیر (endothermic) است و سرعت واکنش با افزایش دما، افزایش می‌یابد. بعلاوه افزایش دما به نفع حلالیت و توزیع کاتالیست در محلول سود می‌باشد [۲۵].
با بهره گرفتن از داده‌های ارائه‌شده در شکل (۲-۱۷) معادله اکسیداسیون مرکاپتایدها (معادله ۲-۴) به‌صورت زیر برای کلیه دماها قابل‌تعمیم است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

(۲-۲۳)

 

R RSNa=

 

 

 

۲-۶-۵- تأثیر دما بر فعالیت کاتالیست در محلول سود
مطابق شکل (۲-۱۸) فعالیت کاتالیست با افزایش دما و همچنین با افزایش زمان نگهداری کاتالیست کاهش می‌یابد.
برای مقایسه فعالیت کاتالیست در دماها و زمان‌های مختلف مقدار جذب اشعه ماوراءبنفش در طول‌موج ۶۶۵ نانومتر مبنای مقایسه می‌باشد.

A: دمای نگهداری برابر دمای اتاق و زمان نگهداری ۳۰ دقیقه
B: دمای نگهداری برابر دمای اتاق و زمان نگهداری ۶۰ دقیقه
C: دمای نگهداری برابر دمای اتاق و زمان نگهداری ۹۰ دقیقه
D: دمای نگهداری برابر ◦C 70 و زمان نگهداری ۳۰ دقیقه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]




تغییرات نرخ ارز و نوسانات نرخ تورم
عدم استقبال مشتریان از بانک های خصوصی
افزایش تعداد شعب بانک های رقیب
وجود تحریم های اقتصادی
وجود موانع تجاری خارجی
ورود شعب بانک های خارجی به کشور
لازم به توضیح است آن دسته از فاکتورهایی که ضرب نهایی شان مثبت آمده است، از نظر مدیران فرصت و آن دسته از فاکتورهایی که ضرب نهایی شان منفی آمده است، از نظر مدیران تهدیدتشخیص داده شدند.
حال در ذیل با توجه به موارد گفته شده به تنظیم جدول swotبرای شعب بانک مهر اقتصاد استان گیلان می پردازیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱۳٫۴ جدول SWOTشعب بانک مهر اقتصاد در سال ۱۳۹۳

 

عوامل درونی
عوامل بیرونی
نقاط قوت:S
۱٫ مدیریت در نقدینگی ،۲٫ سرعت انجام فرایندهای کاری،توسط کارکنان شعبه ۳٫ارائه تسهیلات به صورت آسان ،۴٫تعهد سازمانی کارکنان ،۵٫میزان تعهد شعبه در برگشت پذیری تراکنش های نادرست،۶٫میزان دانش و آگاهی لازم کارکنان بانک در پاسخگویی به مشتریان ،۷٫بودجه بندی اصولی و تطبیق آن با عملکرد ماهانه،۸٫میزان تعهد کارکنان شعبه به قوانین و مقررات بانکی۹٫وجود سیستم پشتیبانی مناسب از نرم افزارهای بانکی در شعبه ،۱۰٫اعتقاد مدیران به ایجاد تغییر و افزایش بهره وری نیروی انسانی و تعهد شعبه برای بهبود مستمر ،۱۱٫بانک مهر اقتصاد،دارای رتبه عالی در میان بانک های خصوصی کشور است.
۱۲٫عدم سوءاستفاده ازحسا بهای شعبه
۱۳٫میزان مجهز بودن فضای اداری شعبه
نقاط ضعف: W
۱٫نبود نظام پیشنهادات در سطح شعبه۲٫ نامناسب بودن روند سود و زیان سالانه ۳٫ کاهش تنوع در خدمات بانکداری الکترونیک شعب نسبت به سایر بانک ها،۴٫ نبود نیروی کار کافی در شعبه، ۵٫ عدم استقرار مدیریت استراتژیک به منظور سیاست گذاری،جهت سرمایه گذاری مناسب بانک ،۶٫استقرار ضعیف سیستم اطلاعات مدیریت در سازمان ۷٫ضعف در ارائه خدمات نوین بانکی در شعبه،
فرصت‌ها:O
۱٫جایگاه سپاه پاسداران در نظام تصمیم گیری استان گیلان،۲٫گسترش توریسم در استان گیلان ،۳٫کشف خدمات جدید بانکی ۴٫وجود پتانسیل های بالا در بازار های داخل استان،۴٫نیاز سنجی حال و آینده مشتریان،۵٫توسعه زیر ساخت های سخت افزاری و نرم افزاری و روی آوردن به تکنولوژی به روز،۶٫بهبود جایگاه منطقه آزاد بندر انزلی،۷٫شایسته سالاری در سیستم بانکی،۸٫وجود پتانسیل های بالا در بازار های داخل استان،۹٫امکان گسترش شعب بانک مهر اقتصاد در سطح استان گیلان برای ارائه خدمات بانکی بیشتر با توجه به نیاز بازار،۱۰٫امکان سرمایه گذاری مشترک با بانک های داخلی،۱۱٫وجود نیروهای بازنشسته بانکی در استان
SO-Strategy
نفوذ و افزایش سهم بازار بانک های خصوصی در سطح استان گیلان (S2,3,4,5,6,8,10,11,12–O1,2,3,5,9)
ارائه قوانین پیشنهادی در زمینه بانکداری خصوصی از سوی مشاورین حقوقی با نظارت مدیران بانک مرکزی(S1, 7,11 – O 1,2, 9)
ارائه خدمات نوین بانکی در سطح استان
(S10,11 – O 4,8,10)
افزایش جذب منابع یا استراتژی رشد (S1,7– O 1,2,3)
سرمایه گذاری و اخذ مشاوره جهت استفاده از دانش بانکداری کشورهای پیشرفته
(S 4,6,8,10,12 – O 4,8,10,11)
ورود بانک مهر اقتصاد به بخش نفت و انرژی
(S 1,7,8,9,11 – O 1,3,6,8,10,11)
. بهبودجایگاه بانک مهراقتصاددراستان گیلان
(O 1.2.4.5.6.7.8._ُُ .۱۲S .2.3.6.7.9.10ُ)
WO-Strategy
توسعه و توانمند سازی منابع انسانی برای انجام عملیات کسسب رضایت مشتریان وکارکنان _آموزش هدفمند
(W3,7,8,O5,7,9,10,11)
تاسیس شرکت های IT با هدف پشتیبانی فنی از طرح های الکترونیک و امنیتی بانک مهر اقتصاد
(W3,7,8,O5,7,9,10,11)
پیاده سازی برنامه های سود آور از جمله ارتقاء فعالیت های ارزی و پرداخت تسهیلات در قالب عقود مشارکتی(W 6,10 – O 1,2,3,6,10,11)
برون سپاری فرایند اخذ اطلاعات اعتباری ((W1,5,8-4,7,8
ارتقاء فعالیت های ارزی (۲,۳,۶,۷W3,4,5,6,7- O1,)
. چابک سازی ساختاروافزایش انعطاف پذیری درتشخیص واستفاده ازفرصتها
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]




 

(۴-۳)

 

 

 

 

 

محاسبات مربوط به کمپرسور سوخت نیز مشابه کمپرسور هوا است. در این پژوهش هوا و سوخت در شرایط استاندارد و با دما و فشار ورودی یکسان (دمای ۲۵ درجه سلسیوس و فشار ۱ بار) وارد سیستم می‌شوند.
۴-۴-۲ محفظه احتراق
همانطور که در شکل (۴-۱) مشاهده می­ شود، هوای خروجی از کمپرسور از طریق یک بازیاب حرارتی گرم شده و سپس وارد محفظه احتراق می­گردد. در این محفظه هوا به همراه سوخت ورودی که آن نیز از طریق یک مبدل دیگر گرم شده، با یکدیگر واکنش می­ دهند. در این محدوده دمایی و فشاری بدون آنکه خطائی جدی در محاسبات وارد شود، هوا و محصولات احتراق به عنوان گاز کامل در نظر گرفته می­شوند. در ادامه فرض می­ شود که جریان­های ورودی به محفظه احتراق کاملاً با هم مخلوط می­شوند و تمام سوخت ورودی به دی­اکسیدکربن و بخار آب تبدیل می­شوند. مجموع واکنش­های فوق گرماده بوده و دمای گازهای خروجی از محفظه احتراق را بالا می­برند. با نوشتن معادله بقای انرژی و با در نظر گرفتن راندمان محفظه، می­توان طبق رابطه (۴-۴) دمای گازهای خروجی را محاسبه کرد.

 

 

(۴-۴)

 

 

 

 

 

در رابطه‌ی فوق  تلفات حرارتی محفظه‌ احتراق بوده و مقدار آن به راندمان محفظه (  ) و ارزش حرارتی سوخت (  ) بستگی دارد[۲۲و۲۳]. مقدار تلفات حرارتی در محفظه احتراق با بهره گرفتن از رابطه (۴-۵) بدست می ­آید.

 

 

(۴-۵)

 

 

 

 

 

با توجه به این که راندمان محفظه‌ احتراق ۱۰۰‌ درصد نبوده و همواره مقداری تلفات حرارتی وجود دارد، با تعریف راندمان محفظه و نسبت‌دادن عدد مشخصی به آن، نسبت سوخت به هوای واقعی به دست می ­آید:

 

 

(۴-۶)

 

 

 

 

 

۴-۴-۳ توربین
گازهای داغ خروجی از محفظه‌ احتراق در ادامه وارد توربین شده و در آن جریان الکتریکی تولید می­ کنند. بخشی از توان الکتریکی تولید ‌شده تأمین‌کننده توان مصرفی کمپرسورهای سوخت و هوا بوده و توان باقی‌مانده نیز به‌عنوان توان خالص خروجی از توربین مورد استفاده قرار می­گیرد. گرمای لازم برای پیش‌گرم‌کردن هوا و سوخت ورودی به محفظه احتراق از طریق گازهای داغ خروجی از توربین و از طریق بازیاب‌های اول و دوم تأمین می‌شود. با محاسبه‌ی کار ایده­آل و در نظر گرفتن راندمان ایزونتروپیک توربین می‌توان مقادیر کار و دمای خروجی از آن را طبق روابط (۴-۷) الی (۴-۹) محاسبه کرد[۲۲و۲۳]:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

(۴-۷)

 

 

 

 

 

(۴-۸)

 

 

 

 

 

(۴-۹)

 

 

 

 

 

(۴-۱۰)

 

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ب.ظ ]