کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



آخرین مطالب


جستجو


 



پژوهشی توسط کلانتری و همکاران (۱۳۸۹) ، با عنوان بررسی جامعه شناختی گرایش به فرزندآوری و برخی عوامل مرتبط با آن در شهر تبریز انجام شده است . نتایج حاکی از آن بود که بین گرایش به فرزندآوری و متغیر مشارکت اجتماعی رابطه معنادار مثبت وجود داشت و بین گرایش به فرزندآوری و پذیرش اجتماعی رابطه خطی معناداری احتساب نشد . طبق نتایج این تحقیق بین گرایش به فرزند آوری و گرایش دینی همبستگی معناداری مشاهده گردید. یعنی افرادی که دارای گرایش دینی بالایی بودند علاقه مندی بیشتری به فرزندآوری داشتند و با توجه یافته ها بین گرایش به فرزندآوری و منافع اقتصادی رابطه معکوس وجود دارد . یعنی هرچقدر والدین بیشتر به دنبال منافع اقتصادی خود بودند به همان میزان از گرایش آنها به فرزندآوری کاسته می شد(کلانتری و همکاران ،۱۳۸۹) .
پژوهش دیگری توسط عنایت و پرنیان ( ۱۳۹۲) ، تحت عنوان مطالعه رابطه جهانی شدن فرهنگی و گرایش به فرزندآوری انجام گرفته است . نتایج این پژوهش بیانگر این بوده است که تقریباٌ ۲۹ درصد زنان دارای گرایش به فرزندآوری می باشند . بر اساس نتایج آزمون همبستگی نیز بین تمامی مؤلفه های جهانی شدن فرهنگی شامل: فناوری نوین داده ای و ارتباطاتی ، نگرش نقش جنسیتی ، آگاهی از وسایل پیشگیری از بارداری ، استفاده از موبایل و مشتقات آن و فرد گرایی ، ارتباط معنی دار و منفی با متغیر گرایش به فرزندآوری وجود دارد . یافته های مستخرج از رگرسیون چند متغیره نیز نشان داده است که چهر متغیر فناوری نوین داده ای و ارتباطاتی ، فرد گرایی ، نگرش نقش جنسیتی و استفاده از موبایل و مشتقات آن در مجموع توانسته اند ۳/۲۶ درصد از تغییرات متغیر گرایش به فرزندآوری را تبیین کنند( عنایت و پرنیان،۱۳۹۲) .
تحقیقی توسط شوازی و خواجه صالحی (۱۳۹۲)، تحت عنوان سنجش تأثیر استقلال ، مشارکت اجتماعی و تحصیلات زنان بر تمایل به فرزندآوری در شهر سیرجان انجام گرفته است . نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که رابطه بین متغیر های استقلال و تمایل به فرزندآوری با کنترل متغیر های اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات ، مشارکت اجتماعی و وضعیت اشتغال ) معنا دار نیست. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک بیانگر این بود که از میان متغیر های مختلف، متغیر تحصیلات زنان و مشارکت اجتماعی زنان نقش تعیین کننده ای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد به گونه ای که با افزایش این دو عامل تمایل به فرزندآوری کاهش می یابد . علاوه بر این دو متغیر سن زنان و تعداد فرزندان در رابطه با متغیر تمایل به فرزندآوری از قدرت تبیین بالایی برخوردارند( شوازی و خواجه صالحی ، ۱۳۹۲) .
پژوهشی توسط کشاورز و همکاران (۱۳۹۲) با عنوان بررسی عوامل مؤثر برفاصله بین ازدواج و فرزندآوری در شهر اصفهان انجام گرفته است . مهمترین یافته های پژوهش نشان داد که بین سن زن در هنگام ازدواج و تأخیر در فرزندآوری رابطه منفی و معنادری وجود دارد و با توجه به سطح معناداری بدست آمده فرضیه تأیید شده است . در واقع هرچه سن زنان در هنگام ازدواج بیشتر باشد ، تأخیر در فرزندآوری کمتر است . فرضیه دیگری که اثبات گردیده است تأثیر قدرت زن در خانواده می باشد که مهمترین نقش در تأخیر فرزندآوری در خانواده داشته است (کشاورز و همکارا،۱۳۹۲) .
تحقیق دیگری توسط محمودیان و رضائی (۱۳۹۱) تحت عنوان زنان و کنش کم فرزندآوری در یک مطالعه موردی به این نتیجه رسیدند که خود – حمایتی مهمترین مقوله و معنای ذهنیتی زنان در استدلال برای کم فرزندآوریشان است. یعنی پیش فرض اساسی در کنش کم فرزندآوری زنان در این منطقه حمایت از خود جسمانی ، اجتماعی و روانی است(محمودیان و رضائی،۱۳۹۱) .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تحقیق دیگری توسط میر محمد صادقی و همکاران(۱۳۸۹) ، تحت عنوان عوامل اقتصادی – اجتماعی و جمعیت شناختی مؤثر بر باروری در مناطق روستای شهرستان نجف آباد صورت گرفته است . یافته های تحقیق نشان می دهد که در برخی از سنین طول دوره ازدواج ، تعداد مرگ و میر فرزندان ، تعداد سقط جنین و وسعت اراضی قابل استفاده ی روستا (تخمین اندازه) تأثیر مثبت بر باروری دارد. در صورتی که سن زن در اولین زایمان، فواصل زایمان، سطح تحصیلات زن و شوهر و دارا بودن بیمه تأثیر منفی بر باروری دارند (میر محمد صادقی،۱۳۸۹) .
پژوهشی توسط کبودی و همکاران (۱۳۹۲) با عنوان الگوی تصمیم گیری فرزندآوری به صورت یک مطالعه کیفی انجام شد و داده ها از طریق مصاحبه جمع آوری گردیده است . نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تصمیم فرزندآوری یا فرزند نیاوردن به صورت تصادفی شکل نمی گیرد بلکه مبنای این تصمیم گیری ، رفع یا کاهش یک سری نیازهای درک شده است . نیاز به فرزندآوری لزوماً به معنای تمایل قلبی افراد برای داشتن فرزند نیست بلکه فرد تصور می نماید داشتن فرزند (دیگر) می تواند بخشی از نیازهای درک شده او را کاهش دهد . دو مقوله ی نگرش فرد به پیامد های فرزندآوری و هنجار های درک شده نیز شرایط علی نیاز درک شده به فرزندآوری هستند . پس از درک نیاز در صورتی فرد قصد فرزندآوری می نماید که کنترل بر شرایط پس از فرزندآوری را مناسب ارزیابی نماید(کبودی ،۱۳۹۲) .
تحقیقی دیگر که توسط نقدی و زارع (۱۳۹۲) با عنوان بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر باروری زنان حاشیه نشین انجام گرفت نشان داد که باروری با سن ازدواج ، طول مدت ازدواج ، سابقه زندگی در حاشیه و تعداد مطلوب فرزندان همبستگی معناداری دارند . همچنین متغیر های ترجیح جنسیتی ، نگرش در مورد استفاده از وسایل پیشگیری ، تحصیلات ، رضایت از زندگی زناشویی و خواستگاه اجتماعی نیز اثر معنی داری روی باروری داشته است . اما تأمین اجتماعی ، احترام اجتماعی ، فاصله گذاری بین موالید و شغل اثرشان بر باروری معنی دار نبوده است . بر اساس یافته های تحلیل رگرسیون مشاهده شد که از بین ۸ متغیر فاصله ای وارد شده در معادله دو متغیر تقدیر گرایی و طول مدت ازدواج روی هم رفته به عنوان مهمترین عوامل ، ۶۲ درصد تغییرات باروری را تبیین می کنند . به طور کلی نتایج نشان می دهند که باروری در مناطق حاشیه نشین با متن شهر همگرا شده است(نقدی و زارع،۱۳۹۲) .
پژوهشی توسط اسلاملو و همکاران(۱۳۹۲)، با عنوان نگرش زوج های در شرف ازدواج به باروری متعاقب سیاست های تشویقی فرزندآوری در کشور انجام گرفت. نتایج حاکی از آن بود که تعداد فرزندان ایده آل و نیز فرزند دلخواه در اغلب زوج ها کمتر از ۲ بود که تفاوتی بین دو جنس وجود نداشت . برای افرادی که جنس فرزند برایشان مهم بود، جنس پسر از اولویت بیشتری برای هر دوی زنان و مردان برخوردار بود . در مورد تمایل برای افزایش تعداد مورد دلخواه فرزند به تبع سیاست های تشویقی باروری کشوری تنها۲/۱۸ درصد از مردان و ۶/۹ درصد از زنان تمایل خود را در این ارتباط اعلام کردند که بی میلی زنان بیشتر از مردان بوده است . برخورداری از تحصیلات دانشگاهی و در حال تحصیل بودن و زندگی در خانواده های کوچکتر منجر به تمایل به داشتن فرزند بیشتر می شود . یافته تأیید کننده تغییر قابل توجه رفتار باروری زوج های ایرانی است که تا حد زیادی ناشی از تغییرات عمده ارزشی و نگرشی آن ها در زمینه ترجیحات باروری شامل تعداد و جنس ایده آل و دلخواه بوده و به نظر می رسد تغییر سیاست های باروری کشور تأثیر قابل توجهی در تغییر نگرش زوج ها ایجاد نخواهد کرد( اسلاملو و همکاران،۱۳۹۲) .
تحقیقی که توسط مباشری و همکارانش در سال ۱۳۹۲ با عنوان تعیین مهم ترین عوامل تأثیر گذار بر الگوی باروری خانواده های تک فرزند و بدون فرزند شهرستان شهر کرد انجام گرفت . به این نتیجه رسید که بین نمره نگرش افراد با سن ، سن ازدواج مدت زمان زندگی مشترک و تحصیلات رابطه معنی دار و مستقیم وجود داشت . بیشترین درصد افراد (۳/۸۳ درصد) افزایش هزینه ها و فشار اقتصادی و کمترین درصد(۳/۸ درصد) ترس از سقط مکرر و مرده زایی را دلیل عدم تمایل به فرزندآوری ذکر کرده بودند . سه عامل افزایش هزینه ها و فشار اقتصادی ، عدم وجود حمایت ها و تسهیلات رفاهی از جانب دولت برای فرزندآوری و نگرش غلطی که داشتن فرزند بیشتر نشانه فرهنگ اجتماعی ضعیف تر است ، از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر فرزندآوری می باشد(مباشری،۱۳۹۲) .
پژوهش دیگری که توسط پیلتن (۱۳۹۲) با عنوان عوامل مؤثر بر تمایل به فرزندآوری بین زنان ۱۵-۴۹ ساله مراجعه کننده به مراکز درمانی و بهداشتی شهرستان جهرم انجام گرفت نشان داد که بین جامعه پذیری جنسیتی و تمایل به فرزندآوری رابطه معناداری وجود دارد . بعلاوه بین نوع تغذیه و تمایل به فرزندآوری نیز رابطه معناداری وجود داشته است . بین سطح تحصیلات زنان و تمایل به باروری تفاوت معنادار وجود دارد (پیلتن ،۱۳۹۲) .
حق شناس (۱۳۸۹) در پژوهشی به بررسی تأثیر عوامل اقتصادی ، اجتماعی و جمعیتی بر رفتار باروری در ارومیه پرداخت . یافته های پژوهش بدین قرار بود که : به دلیل اثر قوی و معنادار سطح تحصیلات زنان ، این متغیر به عنوان مهمترین عامل و سرعت دهنده اصلی در کاهش باروری پایدار در ارومیه ملاحظه گردید . اثر اشتغال بر روی شاخص تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده از نظرآماری معنی دار نگردید . سن زنان در اولین ازدواج تأثیر معناداری روی شاخص سنجش رفتار باروری داشته و جهت تاثیر منفی بوده است ، زمانی که این متغیر را به عنوان متغیر کنترل و جانبی وارد تحلیل نموده ، به لحاظ آماری تغییر چشمگیری در رابطه با سطح تحصیلات زنان و باروری آنان حاصل نگردید(حق شناس،۱۳۸۹) .
نوروزی(۱۳۹۰) در مطالعه ای به بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر میزان باروری زنان در ایران پرداخت . این پژوهش به روش پیمایشی صورت گرفت که یافته ها نشان داد که : اول اینک سطح تحصیلات والدین بویژه مادران و کاهش مرگ و میر فرزندان از مؤثرترین عوامل در کاهش میزان باروری زنان در ایران می باشد . بالا رفتن سن ازدواج زنان ، شهرنشینی، اشتغال زنان درخارج از منزل ، نوگرایی و بهبود وضعیت زندگی، از دیگر عوامل مؤثر بر کاهش باروری زنان در ایران می باشد . همچنین با افزایش هزینه کل خانوار ، باروری زنان (در گروه های با درآمد پایین) افزایش می یابد. در گروه های با درآمد بالا با افزایش هزینه کل خانوار باروری زنان کاهش می یابد . به علاوه اشتغال والدین در گروه کشاورزی با بالاتر بودن میزان باروری زنان همراه است(نوروزی ،۱۳۹۰) .
تحقیقات خارجی
از آنجا که در کشورهای توسعه یافته زمان طولانی تری نسبت به ایران در فرایند کاهش موالید به سر می برند لذا انتظار می رفت که شاید تحقیقات بیشتری در این زمینه لحاظ شده باشد لذا در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 11:21:00 ب.ظ ]




۳-۷-۲- معرفی مدل Ctran/w
یک مدل یا زیر برنامه اجزای محدود است که زیر مجموعه ­ای از مجموعه نرم افزاری­های GEO-SLOPE بوده و برای شبیه­سازی پخش و انتقال آلودگی در محیط متخلخل استفاده می­ شود. این برنامه قادر است انتقال آلودگی از ردیابی ساده ذرات تا فرایند­های پیچیده شامل ، انتقال، پخش، انتشار مولکولی، جذب، تجزیه رادیو اکتیو و جریان با دانسیته مختلف را شبیه­سازی کند. CTRAN/W اطلاعات لازم در مورد جریان آب را از برنامه SEEP/W که خود نیز زیر مجموعه GEO-SLOPE است، دریافت می­ کند تا بتواند حرکت مواد محلول در آب را پیش ­بینی کند. کاربرد این برنامه آسان است و محدودیتی در زمینه سایز مدل و تعداد گره­ها و المان­ها و بازه­های زمانی ندارد و تنها قادر است پخش و انتقال آلودگی را در دو بعد شبیه­سازی کند. در این برنامه پخش و انتقال آلودگی در محدوده اشباع و غیر اشباع را می­توان پیش ­بینی کرد که مزیت این مدل است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۷-۳- معادله حاکم و شرایط مرزی
معادله حاکم در مدل Seep/w معادله لاپلاس می­باشد و بر اساس قوانین ریاضی و محاسبات عددی، این معادله به فرم زیر حل می­ شود:
(۳-۱)
که در آن ∂ بار آبی و x,y مختصات نقاط می-باشند. با مشخص نمودن شرایط مرزی و فرض مقادیری برای φ، معادله لاپلاس حل می گردد. بنابراین شرایط مرزی استفاده شده در مدل سازی، تراز آب بالادست و پایین دست می باشد.
معادله حاکم در مدل ctran/w معادله انتقال- انتشار یک بعدی غیر ماندگار است.
(۳-۲ )
که در این معادله C غلظت جریان است و u از مدل seep/w گرفته شده است. هم ضریب انتشار­پذیری است که با بهره گرفتن از روش سعی و خطا به دست می ­آید.
۳-۷-۳-۱- نحوه محاسبه ضریب انتشارپذیری طولی( )
سرعت حرکت ردیاب در خاک با رابطه زیر محاسبه می­گردد:
(۳-۳)
که در این معادله Q دبی جریان عبوری می­باشد و A سطح مقطع جریان می­باشد. سرعت محاسبه شده را در معادله تابع متمم خطا قرار می­دهیم تا ضریب انتشارپذیری طولی بدست آید.
(۳-۴)
این معادله برای محاسبه ضریب انتشار پذیری طولی با روش سعی و خطا بدست می ­آید. اعداد مختلف در این تابع قرار داده می­ شود تا یک عدد بهینه برای ضریب انتشارپذیری طولی بدست آید. قابلیت انتشار پذیری طولی و عرضی با بهره گرفتن از روابط زیر تعیین و در مدل Ctran/w قرار داده می­ شود تا مدل اجرا شود.
قابلیت انتشار پذیری طولی را از معادله زیر محاسبه می­گردد:
(۳-۵)
قابلیت انتشار پذیری عرضی از معادله زیر محاسبه می­گردد:
(۳-۶)
روش دیگر برای بدست آوردن ضریب انتشار پذیری طولی روش گشتاورهای زمانی است.
فرمول محاسبه روش گشتاورهای زمانی به این صورت است.
(۳-۷)
۳-۷-۴- اجرای مدل عددی
برای ساخت یک مدل در نرم افزار Seep/w در حالت کلی باید چند قسمت اصلی رعایت شوند، که عبارتند از: تنظیمات اولیه، ساخت مدل هندسی، تعریف مواد و مصالح، اعمال شرایط مرزی، مش بندی و در نهایت تحلیل و آنالیز مساله.بدین منظور باید شکل هندسی تمام اجزای مدل آزمایشگاهی و نیز تراز آب بالادست و پایین دست به برنامه معرفی شوند. همچنین باید ضریب نفوذپذیری (K) نمونه خاک مورد مطالعه به برنامه معرفی گردد.
در مدل Ctran/w پارامترهای مورد نیاز از جمله تخلخل و چگالی خاک خشک به نرم افزار معرفی می­ شود. زمان آزمایش ردیابی نیز به مدل داده می­ شود و قابلیت انتشار پذیری طولی و عرضی نیز به مدل داده می­ شود. بر اساس این پارامترها مدل منحنی را تولید می­ کند.
فصل چهارم
بحث و نتایج
۴-۱- مقدمه
در این فصل نتایج حاصل از آزمایش­های ردیابی در سه نوع خاک بیان می­ شود و سپس به تشریح حاصل از مدل­سازی پرداخته می­ شود.
۴-۲- نتایج آزمایش جذب ماده رنگی در نمونه خاک
در انتخاب ماده پانسیو ۴-آر در ابتدا آزمایش جذب این ماده رنگی، مطابق توضیحات فصل سوم انجام گرفت. در نمونه­های در عدم حضور خاک قرائت دستگاه ۸۷۴/۰ بود و در نمونه­های در حضور خاک جذب به ۸۵۶/۰ رسید پس نتیجه گرفته شد که رنگ پانسیو ۴- آر جذب ناچیزی در خاک داشته است و به عنوان یکی از مواد ردیاب مورد استفاده در این پژوهش انتخاب شد. در انتخاب ماده رنگی ویولت کوواسول هم آزمایش جذب ماده رنگی صورت گرفت. در نمونه­های در عدم حضور خاک قرائت دستگاه ۶۵۴/۰ بود و در نمونه­های در حضور خاک ۵۸۸/۰ بود. این ماده هم به عنوان ردیاب دوم در این پژوهش انتخاب شد.
۴-۳- نتایج آزمایش­های ردیابی
در این قسمت نتایج حاصل از آزمایش­های ردیابی بیان می­گردد.
۴-۳-۱- نتایج بازیابی ماده ردیاب پانسیو ۴-آر
در این قسمت نتایج حاصل از بازیافت ماده رنگی پونسیو ۴-آر در سه نوع خاک بیان می­گردد.
۴-۳-۱-۱- نتایج بازیابی پانسیو ۴-آر برای خاک ریزدانه (FS)
در این آزمایش مقدار ۵/۰ گرم ماده رنگی پانسیو ۴-آر مورد استفاده قرار گرفت.
جدول ۴-۱: مقادیر ماده رنگی بازیابی شده با پانسیو ۴-آر در هر یک از نقاط اندازه ­گیری در خاک ریزدانه

 

محل نمونه برداری پیزومتر ۱ پیزومتر ۲ پیزومتر ۳ پیزومتر ۴ مخزن پایین دست
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




عذرش معدن گــــــاهِ داد و معدلت چـــــار چــــو در زیـر او پر مغفرت
جوی شیـر و جـــوی شهدِ جاودان جویِ خمـــر و دجلـــــهی آبِ روان
جرعهیی بر خــــــاک تیره ریختند زآن چهــــار، و فتنـــهیی انگیختند
آب دادی عـــام، اصـــــل و فرع را از برای طُهــــر و بهـــر کــــرع را
پایان نامه - مقاله - پروژه
تا از اینها پی بـــری ســـوی اصول تو بر این قانع شدی ای بـــوالفضــول
بشنو اکنون ماجــــرای خــــاک را که چه میگوید فسون محـــــراک را
پیش اسرافیل گشته او عبــــــوس میکند صد گونه شکل و چــاپلــوس
که: «بحقِ ذاتِ پــــاک ذوالجـــلال که مدار این قهــر را بر مــــن حلال
من از این تقلیب بــــویی میبـــرم بــــدگمــــانی میدود انـــدر سرم
تو فـــرشتــــه رحمتی، رحمت نما زآنکــــه مـــرغی را نیــــازارد هما
ای شفــــا و رحمتِ اصحـــاب درد تو همان کن، کآن دو نیکوکــار کــرد
زود اسرافیــــل باز آمـد به شــــاه گفت عذر و مــــاجــــرا نــــزد اله
کز برون فرمان بـــدادی که بگیـــر عکس آن الهـــام دادی در ضمیـــر؟
امر کردی در گرفتـــن، سوی گوش نمیکردی از قساوت، ســوی هــوش؟
سبق رحمت گشت غالب بــر غضب ای بدیع افعال و نیکـــــوکــــار رب
(مثنوی، ج۵، ۸۳)
۳-۱۸- فرستادن عزرائیل ملک العزم والخرم را علیه السلام به خاک برای ترکیب جسم آدم
گفت یـــــــزدان زود عـــزرائیل را که: « ببیـن آن خــاک پر تخییل را
آن ضعیفِ طال ظــــالم را بیــــاب مشت خـاکی هیــن! بیاور با شتاب»
رفت عزرائیل، سرهنـــــگِ قضــــا سوی کره خـــــاک، بهـــرِ اقتضــا
خاک بر قانون، نفیـــــر آغـــاز کرد داد سوگندش، بسی ســـوگند خورد
کِای غلام خاص، و ای حمـالِ عرش! ای مطاع الامر اندر عــــرش و فرش
رو، به حقّ رحمــــتِ رحمـــان فرد رو، به حق آن که با تــــو لطف کرد
گفت: « نتوانم بدین افسـون، که من رو بتــــابـــم زآمــــرِ سِّو عَلَـــن
بر نفیر تــــو جگــــر میســـوزدم لیک، حـــق لطفی همــی آموزدم :
لطف مخفی در میــــان قهــــــرها در حَـــدَث پنهـــــان، عقیقِ بیبها
قهر حق بهتر زصد حلـم مــن است منع کردجان زحق، جان کندن است
لطفهــــای مضمــــــر اندر قهرِ او جـــان سپــــردن جان فزاید بهر او
هین! رها کــن بدگمــــانی و ضلال سرقدم کن چــون که فرمودت: نفال
باز از نوعی دگــــــر آن خاکِ پست لابه و سجده همـی کرد او چو مست
گفت: « نه، برخیـــز، نبود زین زیان من سروجان مینهم رهــن و ضمـان
لابه مندیش و مکــــن لابــــه دگر خبر بد آن شــــــاه رحیـــم دادگر
بنده فرمانم، نیارم تـــــــرک کــرد امر او کــــز بحـــر انگــیزد گـــرد
گوش من از گفتِ غیــــرِ او کراست او مرا از جان شیرین جــان تـر است
جان که باشد کِش گزینم بــرکریم؟ کیک چه بوُد که بسـوزم زو گلیــــم؟
من ندانــــــم خیـــر، اِلاّ خیــرِ او صُمّ و بُکم و عُمــــی من از غیــر او
گوش من کــــرّ است از زاری کنان که منـــــم در کفِّ او همچون سَنان
(مثنوی، ج۵، ۸۴)
۳-۱۹- جایگاه فرشتگان در متون مقدّس
فرشتگان غالباً در روایتهای کتاب مقدّس یاد شدهاند. باور به وجود انها بخشی از اصول جزمی است که یهودیان و مسیحیان باید آن را بپذیرند. به همین ترتیب، مسلمانان با تکیه بر قرآن، این باور را در شمار اصول ایمانی خود جای میدهند: نیکی آن است که به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد. (بقره، ۱۷۷، ۲۸۵؛ نساء ۱۳۶)
طبق هر سه دین توحیدی، فرشتگان در آسمان، گرداگرد عرش هستند و خداوند را تسبیح میگویند؛ و در زمین واسطهی میان خدا و انسان و ترجمان ارادهی الهی هستند؛ واسطهی وحیاند و پیام خداوند را به پیامبران میرسانند. آنان به نام خدا سخن میگویند، گاه با روح برتر، روح خداوند، خلط میشوند، در حالی که جز ابزاری نیستند، به نحوی اسرارآمیز به سوی انسان فرستاده میشوند و همچون فرشتگان محافظ، فرشتگان مجازات و فرشتهی مرگ تلقی میشوند. به فرمودهی قرآن، بعضی از آنها مجرمان را برای مجازات تا جهنم همراهی میکنند.
(ماسون، دنیر، قرآن و کتاب مقدّس، ترجمهی تهامی، ۱۳۷۹؛ ج۱/۲۰۹)
الهیات کاتولیک، میداند که خداوند، آفریدگار مطلق، شر را پدید نیاورده است. در نظر الهیات کاتولیک، فرشتگان، که آفریدههایی محدوداند کامل نیستند و این امکان هست که بر ضدّ ارادهی الهی بشورند؛ بعضی از آنها روحهای خبیثی شدند که در کتاب مقدس به عنوان دشمنان انسان شناخته شدهاند. (همان)
آباء کلیسا، فرشتگان را در زمرهی واقعیتهای نادیدنی قرار میدهند که از سوی خداوند قادر مطلق آفریده شدهاند. (کولسّیان، ۱: ۱۶)
در نظر آگوستین، آنها شریک نور سرمدی آفریده شدهاند. دبونیسیوس، یادآوری میکند که واژهی سرافین که بر نفی از فرشتگان اطلاق میشود، به معنای انان که مشتعلاند است(همان).
قرآن سخن ابلیس دربارهی آدم را که تازه آفریده شده بود، خطاب به خداوند این چنین نقل میکند: «من از او بهترم، مرا از آتشی آفریدهای و او را از گلی». (اعراف، ۱۲)
به نظر میرسد، دانش آدم که از دستان آفریدگار بیرون آمده است، در خلوص بدوی خود، از دانش فرشتگان که اسماء جانداران را از او میآموزند، فراتر است. (بقره، ۲۹-۳۱)
سنت یهود، انسانها را در جایگاهی فراتر از فرشتگان جای میدهد.
(ماسون، دنیز، ترجمهی تهامی، ۱۳۷۹؛ ج۱/۲۱۱)
فرشته در زبان عربی “ملک” نامیده میشود و ریشهی آن « L-A-K» به معنای فرستادن شخصی به عنوان پیامبر است. نامی است که بر فرشتهای نهاده شده است.
(پیدایش، ۱۶: ۴۸)
نامی است که به یک پیامبر داده شده (حجّیء، ۳: ۱) به یک کاهن (ملاکی، ۲: ۷) به اسرائیل (اشعیاء، ۴۲: ۱۶) و در زبان عربی، «ملأک» از فعل «لأک» به معنای فرستان یا ملک از ریشهی «م-ل-ک» است. واژهی رسل نیز برای فرشتگان به کار رفته است، (انعام، ۶۱؛ اعراف، ۳۵؛ هود، ۶۹؛ عنکبوت، ۳۱). ولی بر پیامبر نیز اطلاق میشود. واژهی یونانی « qagelos» در کهنترین ترجمهی یونانی عهد عتیق و « aggelos» که معادل ان در ترجمهی تورات به زبان لاتین، معنای «فرستاده» را دارد.
در ابتدای کتاب ایّوب«فصل ۱و۲، آیات ۶ و ۱» شرح مجلس فرشتگان آمده است که از آن فرستادگان (معنی واژهی فرشته این است» خدا به زمین گسیل میشوند، اینها گاه فرشتگان هلاک کنندهاند «خروج، فصل ۱۲، آیهی ۲۳؛ حزقیا، فصل ۹، آیهی ۱؛ مزامیر، فصل ۷۸، آیهی ۴۹» و گاه فرشتگان محافظ ملتها و افرادند «خروج، فصل ۲۳، آیهی ۲۰؛ دانیال فصل ۱۰، آیهی ۱۳» و گاه فرشتگان راهنمایند «پیدایش، فصل ۲۴، آیهی ۷».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:20:00 ب.ظ ]




به انسانهای مشکوک می گویند.
۳-۸-۲۹- یور تَم اَدَه کاوار تَم ناَده
Yowr tam adehe kavār tam nadehe
(باران در هوای آزاد تمام می شود اما زیر خانه پوشالی تمام نمی شود).زمانی که یک مسئله یا اختلافی پایان می دهد اما یکی ول کن ماجرا نیست.
۳-۹- تحلیل برخی از ضرب المثل های رایج در منطقه سندرک
۳-۹-۱- ای شانس دوشی یا و دَریا خُشی
مردی به نام دوشنبه بود که خیلی دوست داشت به سفرهای دریایی برود. تا اینکه بعد از مدت ها کسی پیدا شد که به او گفت می خواهم تو را با خود به سفر دریایی ببرم، دوشنبه که شانس و اقبال خوبی نداشت و به بد شانسی هم مشهور بود، خوشحال شد که با تکیه به بخت و اقبال آن شخص آرزویش بر آورده خواهد شد. خلاصه اینکه خودش را کاملا آماده سفر نمود و راهی سفر شدند که ناگهان خشکسالی حاکم شد و آب دریا خشک شد. دوشنبه با دیدن صحنه خشک شدن دریا نا امید شد و همچنان به بخت و شانس بد خود نالید و از آن به بعد این مثل را در مورد افراد بدشانس به کار می برند.
۳-۹-۲- در بلا اُفتاده ای رو تازه کن
در روزگاران دور مردی زندگی می کرد که با همسایگان خود رابطه خوبی نداشت و همیشه با آنها به بدی رفتار می کرد و به آنان فحش و ناسزا می گفت و همیشه اظهار می کرد که من به شما احتیاج ندارم، این شما هستید که به من احتیاج دارید. تا اینکه روزی برایش مشکل بزرگی پیش آمد و در رنج و محنت گرفتار شد و نمی توانست چکار بکند.تا اینکه یکی از دوستان قدیم خود را دید و مشکلش را با او در میان گذاشت. دوستش گفت از من کاری نمی آید، برو پیش همسایه هایت و از آنها کمک بگیر. مرد گفت من با آنها قهر هستم و روی کمک خواستن از آنها را ندارم، دوستش در جواب او گفت:در بلا افتاده ای رو تازه کن (حالا که در رنج و منحت افتاده ای خوشرو باش)
دانلود پایان نامه
۳-۹-۳- خسوگ (مادر زن) پادشاه خو کوره حلا خَر لگته زه
Xowsog pādešāh xow kora halā xar lagateh za.
در زمان قدیم پادشاهی بود که مادر زن خیلی تنبلی داشت به گونه ای که دست به سیاه و سفید هم نمی زد و به تنبلی و بی حالی شهرت داشت هر وقت که کاری پیش می آمد، خودش را به کوری و نابینایی می زد تا اینکه یک روز در حیاط قصر نشسته بود که خری وارد حیاط شد و به لگد زد و از آن روز به بعد مادر زن پادشاه دیگه حتی از جایش هم بلند نمی شد و تنبل تر از گذشته شد که این ضرب المثل در مورد او گفته شد.
۳-۹-۴- رو مَدَ ای روباری پا اَیاره ای دو ماری
Row mada ey robāri pā ayāre ey domāri
اینگونه تعریف گردیده که مردی از تبار رودبار گذرش به یکی از روستاهای منطقه بشاگرد می افتد و مردم آن روستا به خاطر غریب بودنش به او احترام می کنند و او را به خانه خود دعوت می نمایند تا اینکه آن مردم یک روز به خاطر این همه احساس و محبت تصمیم می گیرد به خواستگاری یکی از دختران آن روستا برود و القصه به خواستگاری هم می رود و مردم از این کار او ناراحت می شود و این مثل را می سازند.
۳-۹-۵- شوهاذ نُوُون نَکن، نُووُن گرونن، وفای کهنه اُن بیش ای نُوُنن
Šohāz novon nakan novon geronen vafaye kohnaon bešey nowonen
این ضرب المثل در مورد انسانهایی است که بسیار تنوع طلب هستند و هر چیز نو و جدیدی را می خواهند ولی همیشه با مشکل مواجهند.
۳-۹-۶- نَکِشت و بُرِشت
Nakešt o borešt
این ضرب المثل در مورد آنهایی است که صبر و حوصله ندارند و می خواهند همیشه از دیگران جلوتر باشند و همیشه هم دچار مشکل می شوند.
(نکاشته می خواهی برداشت بکنی)
۳-۹-۷- ای دوستی اَکُنمت پوستی
Ey dosti akanomet posti
این ضرب المثل ها درمورد آنهایی است که با دوستی بیش از اندازه و غیر منطقی مانع پیشرفت می شوند و چنین دوستی مشهور به دوستی «خاله خرسه» است.
۳-۹-۸- ما که نداریم بهره ای چه غو چی یا چه کهره ای
Mā ke nadārim bahrei če yoči ya če kahrei
۳-۹-۹- نه خود خورم و نه به کسی دهم گنده کنم به سگ دهم
در دهکده ای مرد چوپانی بود که گوسفندان زیادی داشت و از شیر آنها دوغ و ماست فراوان درست می کرد و به دیگران هم نمی داد و وقتی شیرها گندیده می شدند به صحرا می ریختند یا اینکه جلوی سگ ها می گذاشت که این مثل در مورد او ساخته شد.
۳-۹-۱۰- مال لگور یا به گول یا به زور
لگور :(lagor ) ساده لوح – ترسو
روزگاری در روستایی مرد ثروتمندی زندگی می کرد که خیلی خسیس و ترسو بود در عین حال ساده لوح هم بود، هر وقت مردم روستا از او صادقانه کمک می خواستند، کمک نمی کرد و این باعث شد که مردم یا به گول و یا به زور از اموال او استفاده کنند که این مثل ساخته شد.
۳-۹-۱۱- خَوشی شوی خودُم ای سفر بیا نه شوی کَسون
روزگاری در روستایی دو تا زن به نامهای خاتون و بی بی جان که هر دو همسرانشان به سفر رفته بودند در همسایگی هم زندگی می کردند روزی خاتون با خوشحالی به سراغ بی بی جان رفت و گفت: مژده بده و خوشحال باش که شوهر من از سفر برگشته، بی بی جان که از دوری شوهرش ناراحت و غمگین بود به او جواب داد تو باید خوشحال باشی نه من، چون شوهر تو از سفر برگشته و این جا بود که این ضرب المثل را گفت: که مفهوم این مثل این است که«لذت و خوشی های شخصی به کام خود شخص خوشایند است نه به کام دیگران».
۳-۹-۱۲- به خو نَت اومدَم دوغم نداری برو خونه نشین که ماست می فرستم
در زمان های قدیم در روستایی خانوداه ایی زندگی می کردند که به خساست معروف بودند روزی یک از اهالی روستا تصمیم گرفت به خانه ی آنها برود و دوغ بگیرد. وقتی همسایه ها با خبر شدند به او گفتند : خودت را به زحمت نینداز که آن ها به تو دوغ نمی دهند. مرد گفت : من میروم تا ببینم چه می شود. مرد رفت و در خانه رو به او کرد و گفت : چرا خودت را به زحمت انداخته ای تو برو خانه ات من خودم برایت ماست می فرستم . مرد به خانه اش برگشت و منتظر ماند چند روز گذشت اما خبری از ماست نشد و به این ترتیب ضرب المثل ساخته شد.
۳-۹-۱۳- آدم ای هَستی اَکَن مَستی نه ای تنگدستی
در قدیم الایام دو خانوداه در همسایگی هم زندگی می کردند یک از خانواده ها ثروتمند و دیگری فقیر بود. خانواده ثروتمند هر روز شراب می نوشیدند و از شدت مستی داد و فریاد می زدند و خوشحالی می کردند اما خانوداه ی فقیر چیزی برای خوردن نداشتند و ناراحت و ملول بودند. روزی رهگذر به در خانه مرد فقیر رفت و این سوال را پرسید که چرا شما ناراحت و بی صدا هستید ولی همسایه ی شما شادی می کند و داد و فریاد می زند مرد فقیر با کمی تأمل این ضرب المثل را بازگو کرد.
۳-۹-۱۴- خَوشی بارون سَردوشُم بباره، سر قبرم بباره یا نباره
از جمله ضرب المثل های رایج در منطقه است و بدین مفهوم می باشد که احسان و محبت در زمان حیات افراد تاثیر بیشتری دارد . و وعده ی به وفاداری در هنگام مرگ و وفات ، وعهده ی بی پایه و اساس است.
۳-۹-۱۵- شوی سَهی به اِی رو سَهی
روزی درویشی از شهری می گذشت زن جوان و زیبارویی را دید که با یک مرد سیاه پوست کار می کرد درویش به گمان این که مرد سیاه پوست نوکر اوست گفت : ای زن جوان در شأن شما نیست که با نوکر کارکنی ، زن جواب داد : این مرد سیاه پوست شوهر من است.
درویش با تعجب گفت : شما به این زیبایی چطور با این مرد ازدواج کرده ای ؟ زن جواب داد : روزگاری در شهر ما دختران زیبا و مجرد را می ربودند من هم از ترس اینکه ربوده شوم با این مرد سیاه پوست ازدواج کردم و به او پناه آوردم و مفهوم مثل این است که شوهر سیاه بهتر از روسیاهی است.
۳-۱۰- قصّه ها
قصه در لغت به معنی حکایت،سر گذشت و ماجرا در اصطلاح ادبی ، اثری مکتوب یا شفاهی که به شرح سرگذشت شخصی خاص می پردازد. از جنبه ادبیات داستانی ، قصّه به آثاری که در آن تأکید بر حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و پرورش آدم ها و شخصیت ها است، محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه می باشد. از انوع ادب داستانی قصّه و افسانه از همه به فرهنگ عامه نزدیکتر است این نزدیکی از قرن پنجم و ششم هجری قمری به بعد بیشتر مشاهده می شود زیرا از این به بعد متن های ادبی کاملاً زیر سلطه نثر عربی قرار گرفته اند . ذوق و سلیقه منشیان و مترسلان درباری به تدریج رو به ضلالت گرائیده شد.قصه های عامیانه که از این تأثیر برکنار مانده بودند، خاصیت گفتاری خود را حفظ کردند و باعث شد مردم عامه بیشتر به قصه های سنتی رو بیاورند و کمتر به متون نثیر فنی بپردازند(شهمرادی،۱۳۹۰،۱۰۶).
قصّه ها از زمان انسانهای اولیه وجود داشته است و از هنگامی که آن ها با مسایلی چون بیماری و مرگ رو به رو می شدند و از سر شگفتی به جستجو راه حل هایی برای آن می پرداختند ، اسطوره ها پیدا شدند و اندک قصّه های روایتی که در .واقع محور اصلی ادبیات کودکان است تکوین یافت، و به مرور دستخوش تغییرات و پیشرفت هایی شد تا بتوانند جامعه بشری آن روز را تحت تأثیر زمینه هایی چون دوستی قبیله و نگهداری از سنت های قبیلگی قرار دهد(اورمزد،۱۳۹۰ ، ۱۴).
۳-۱۰-۱- از محبت خارها گل می شود
زنی بود که شوهرش او را دوست نداشت و او را اذیت می کرد، کلاً سرناسازگاری با هم داشتند. در زمان قدیم رسم بود که اگر کسی با مشکلی مواجه می شد نزد ملّا می رفت تا اینکه دعائی برای او بنویسد و مشکلش حل شود.
زن نزد ملّا رفت و موضع را با ملّا در میان گذاشت،ملا گفت : اگر می خواهی برایت دعا بنویسم و گره از مشکلت باز کنم باید برای من ۳ تار موی پیشان شیر بیاوری . زن بازگشت و در راه خانه با خود می گفت من موی پیشانی شیر را از کجا بیاورم، در همین فکر بود که شخصی به ذهنش آمد که می توانشت او را در این زمینه کمک کند.
روز بعد به سراغ آن شخص رفت و در خانه او را زد ، پیرزنی در را باز کرد ، قضیه را برای پیرزن با تجربه تعریف کرد.پیرزن به او گفت مقداری خرمای روغنی (چنگال) را بردار و روانه دشت و صحرا شو، وقتی که شیر را دیدی، روز اول خرما را در دید شیر بگذار و خود پنهان شو، روز دوم خرما را بگذار و خود را در دور دست نمایان کن و روز سوم کمی نزدیک و نزدیک تر برو و همینطور آرام آرام به شیر نزدیک شو.چون شیر ببیند تو برایش غذا می آوری و به او محبت می کنی به تو آسیبی نمی رساند و تحت تأثیر محب تو قرار می گیرد.و تو هم از این فرصت استفاده کن و دست به پیشانی اش بکش و ۳ تار موی را از پیشانی اش بکن . خلاصه زن رفت و این کارها را انجام داد و ۳ تار موی را از پیشانی شیر کَند و برای ملّا برد.
زن به ملا گفت چیزی را که خواسته بودی آورده ام.
ملّا در جواب گفت : نیازی به دعا کردن ندارد ، تو که توانسته ای با محبت کردن خود شیر را رام کنی، حتماً با ابراز عشق و علاقه و احسان نمودن به شوهرت دل او را دست خواهی آورد و می توانی کاری بکنی که شوهرت هم تو را دوست داشته باشد(شهمرادی، ۱۳۹۳،۱۰۸-۱۰۷).
۳-۱۰-۲- قصه احمدک و دختر پادشاه
راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شیرین شکر گفتار چنین روایت می کنند که در روزگار قدیم یک مرد به نام احمدک بود که در این دنیا فقط یک مادر داشت و خیلی زیاد فقیر بودند، احمدک هر روز به جنگل می رفت و هیزم جمع می کرد و این هیزم ها را به درب خانه ها، در تنورها ، می برد تا یک لقمه نان به او بدهند و هر روز کارش همین بود تا روزی از روزها کلاغی به سر بام نشسته بود. به مدت سه هفته بود که قارقار می کرد. خلاصه یک روز که احمدک برای چیدن هیزم به جنگل رفت بعد از این که هیزم ها را جمع و جور کرد آنها را با طناب بست و نگاه به دور و برخود کرد ناگهان مردی را دید که ریسمانی در دست داشت و آن ریسمان را به درختی می بست احمدک تعجب کرد که چرا این ریسمان به آن درخت که نزدیک بود نمی رسد ولی به آن درخت که دورتر بود می رسید احمدک فقیر رفت جلو و با آن مرد سلام کرد و از او پرسید که دلیل آن چیست که این ریسمان به این درخت که نزدیک است نمی رسد ولی به آن درخت که دورتر است می رسد آن مرد به احمدک چنین پاسخ داد که قسمت تو دختر پادشاه پاروز است احمدک در آن لحظه بر سر چشمه آبی رسید و از آب چشمه آبی نوشید و دست و صورت خود را هم شست و اندکی بعد شتری را دید که با مهار کنار چشمه خوابیده بود. احمدک با خود گفت من تا بحال سوار شتر نشده ام و دوست دارم امروز سوار این شتر شوم تا ببینم خوب است یا نه . سپس احمدک سوار شتر شد و همین که سوار شد، شتر از جا برخاست،و حرکت کرد و امان از دست احمدک گرفت و شتر رفت تا احمدک را به مسجدی که در یک شهر بود رساند و کنار مسجد ایستاد و احمدک از شتر پیاده شد ،از قضا شتر احمدک را به شهری که پادشاه پاروز در آنجا بود برده بود احمدک در گوشه این مسجد معتکف شد.خلاصه در قسمتی از این شهر عروسی دختر پادشاه با پسر عمویش یعنی پسر وزیر بود. دختر پادشاه از پسر وزیر متنفر بود و دوست نداشت با او ازدواج کند و دختر پادشاه به پدرش و بقیه گفته بود حالا که شما مرا مجبور به این ازدواج تلخ می کنی من حرفی ندارم ولی یک شرط می گذارم که تا پسر عمویم وارد حجله شد او را با شمشیر به قتل می رسانم عموی دختر که از این ماجرا خبردار شد کمی فکر کرد و گفت حال که این دختر سوگند خورده که شب اول پسر مرا می کشد پس باید کس دیگری را پیدا کنید تا به جای پسرم شب اول وارد حجله شود و آن پسر را اشتباهاً به جای پسر من به قتل برساند غلامان جستجو را آغاز کردند تا چنین فردی را پیدا کنند و بالاخره پسر جوانی را که کنار مسجد نشسته بود دیدند و سراغش رفتند.
غلامان دست این پسرک جوان (احمدک فقیر) را گرفتند و اور ا به قصر وزیر بردند وزیر جلو آمد و به احمدک گفت ای پسر جوان من برای تو یک شرط می گذارم و تو باید شرط مرا قبول کنی . وزیر گفت می خواهم با دختر پادشاه ازدواج کنی اگر این کار را کنی مبلغ ۱۰۰ تومان به تو پاداش می دهم و دستور العمل های لازم را به او داد و به او گفت چند ساعتی داخل حجله بنشین ولی دست به اندام دختر نزن و پس از چند لحظه که گذشت به بهانه رفتن به دستشویی از حجله بیرون بیا و لباس دامادی را از تنت بیرون بیار و پول خود را بگیر و به شهر و دیار خودت برو. احمدک قبول کرد و بعد از اینکه حمام رفت و لباس دامادی را پوشید. سپس احمدک را به جای پسر وزیر راهی حجله کردند دختر پادشاه تا چشمش به احمدک فقیر افتاد گفت اگر من صد بار هم سوگند بخورم این جوان را نمی کشم و او را از صمیم قلب دوست می دارم و پس از اندکی که گذشت دختر پادشاه به احمدک فقیر گفت بیا با هم بخوابیم احمدک گفت صبر کن تا من دستشویی بروم و بعد از رفتن وبه دستشویی کنار تو بر می گردم. احمدک از حجله بیرون آمد و لباس های دامادی را هم از تن خود بیرون آورد و لباسهای را به پسر وزیر داد و آنها از احمدک تشکر کردند و پولی را به او دادن و احمدک رفت در کنار همان مسجدی که قبلاً نشسته بود نشست و شتری را که او را به این شهر رسانده بود را دید و سوار شتر شد و شتر او را به شهری که احمدک در آنجا زندگی می کرد برد.و خلاصه پسر وزیر لباس های دامادی را پوشید و وارد حجله شد. دختر پادشاه تا چشمش به پسر عمویش افتاد شمشیر را بیرون آورد و خواست او را بکشد . دختر پادشاه گفت : ای حرامزاده تو با من چیکار می کنی چند ساعت قبل یک پسر دیگری آوردی و حالا خودت آمدی مگر یک زن را به چند شوهر می دهند زود از حجله ام برو بیرون و گرنه تکه تکه ات می کنم . دختر با ناراحتی نزد پدرش رفت و گفت ای پدر مهربان مگر یک دختر را چند شوهر می دهند اول یک پسر رعنا و رشید را نزد من می فرستی و چند لحظه بعد پسر وزیر را . پدر جان من همان پسر را می خواهم که در نگاه اول عاشق او شدم. پادشاه گفت چون پسر وزیر با تو نامردی کرده تو آزادی با هر کسی که دلت می خواهد ازدواج کنی. دختر گفت : پدر جان تو باید پول زیادی به من بدهی تا من بتوانم شوهر مورد علاقه ام را پیدا کنم. دختر با لباس های مردانه و همراه غلام ها و سوارکارها ی زیاد شهر به شهر رفت و از مردم می خواست تا هر کس قصه زندگی اش را تعریف کند و به آنها ۱۰۰ تومان بدهد خلاصه دختر رفت تا به شهری رسید که احمدک در آن شهر زندگی می کرد. مردم آن شهر هر کدام آمدند بدون اینکه دختر پادشاه را بشناسند قصه ی زندگی خود را تعریف کردند تا نوبت احمدک رسید همین طور که داستان زندگی اش را تعریف می کرد دختر پادشاه به او کیسه های طلا می داد و می گفت بیشتر بگو تا آخر قصه اش را گفت دختر پادشاه که پی برده بود که او ، همان مرد رعنا و رشید است کیسه های طلای بیشتری به او می داد و به او می گفت بیشتر بگو که از زندگی تو خوشم آمده است.آخر ماجرا که شد دختر شروع به تحسین از احمدک کرد و گفت من همان دختر پادشاه هستم برو مادرت را بیاور تا به قصر ما برویم. احمدک و مادرش و دختر پادشاه به قصر رفتند پادشاه که منتظر آنها بود با آغوش باز آنها را پذیرفت. پادشاه عقد دخترش را با احمدک بست و دست احمدک را در دست دخترش گذاشت و هفت شبانه روز جشن گرفتند.
۳-۱۰-۳- آدم و پری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




مخاطبان محلی

 

 

 

فرایند مدیریت

 

فرایند مدیریت سیستماتیک برای تبلیغ دهندگان
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

مدیریت بیمه اتوماتیک، دستی

 

مدیریت بیمه اتوماتیک یا دستی

 

مدیریت بیمه اتوماتیک، دستی

 

 

 

پیوند مستقیم به لیست محصولات

 

دارد

 

ندارد

 

ندارد

 

ندارد

 

 

 

هدف­گیری تبلیغات

 

هدف­گیری پویای مشتری مبتنی بر رضایت

 

فاقد هدف­گیری سیستماتیک

 

فاقد هدف­گیری سیستماتیک

 

فاقد هدف­گیری سیستماتیک

 

 

 

ردگیری تبلیغات

 

ردگیری اتوماتیک

 

ردگیری بسیار

 

ندارد

 

ندارد

 

 

 

ارزیابی عملکرد

 

ارزیابی و سنجش اتوماتیک

 

ارزیابی عملکرد اتوماتیک و مستقیم

 

فاقد ارزیابی عملکرد اتوماتیک و مستقیم

 

فاقد ارزیابی عملکرد اتوماتیک و مستقیم

 

 

 

هزینه

 

کم

 

بسیار بالا

 

بالا

 

متوسط

 

 

 

در مقایسه با تبلیغات سنتی، تبلیغ در اینترنت از مزیت­های تعامل قابل ملاحظه­ای بر خوردار است. از آن جمله می­توان به ارتباطی دو طرفه با مخاطبان به ایجاد یک پیوند مستقیم به امنیت محصولات، توانایی هدف­گیری ایستا و پویای مشتریان، دسترسی جهانی و شبانه­روزی، ارسال ونگهداری و به­روزرسانی آسان، قابلیت اندازه ­گیری و ردگیری بالا، طراحی پیام آگهی و قابلیت فروش اشاره کرد. به­علاوه هزینه تبلیغ در اینترنت نیز به مراتب کمتر از رسانه­های دیگر می­باشد. شرکت­های تجاری اگر بخواهند در عرصه فعالیت باقی بمانند و موقعیت خود را در بازار پر رقابت امروزه حفظ کنند چاره­ای جز بکارگیری این نوع از تبلیغات را نخواهند داشت. تبلیغات اینترنتی دارای اشکال مختلفی است که هر شکل آن دارای ویژگی­های خاصی خود است که با توجه به هدف تبلیغات نوع محصول، ویژگی مخاطبین باید شکل متناسب تبلیغات اینترنتی انتخاب شود (قریحه و همکاران، ۱۳۹۲).
نگرش نسبت به تبلیغات
نگرش عبارت است از ساماندهی بلندمدت فرآیندهای انگیزشی، احساسی، ادراکی و شناختی با توجه به برخی جنبه­ های محیطی که فرد در آن قرار گرفته است. بر همین اساس، نگرش یک فرد بیانگر شیوه تفکر، احساس و واکنش­هایی است که نسبت به محیط اطراف خود (مثلاً نسبت به خودروی مورد علاقه اش) داد. درمورد تعریف نگرش، موارد گوناگونی مطرح شده است. تورثون[۵] نگرش را میزان شدت احساساتی که فرد درمورد یک محرک دارد، تعریف می­ کند. نگرش­ها به واسطه عواملی مانند عوامل درونی و شخصیتی مانند باور و تمایلات فردی آن ها سرچشمه گرفته و گاهی از عوامل بیرونی مثل درآمد، تأثیرگذاران خارجی و عوامل اقتصادی متأثر می­ شود. از نقطه نظر تاریخی دو گرایش عمده در مطالعه نگرش­ها وجود داشته است. گرایش اول به دیدگاه سه بُعدی و در دیدگاه دوم نگرش به یک ساختار مجرد احساسی در نظر گرفته شده است. در گرایش اول که مبنای نظری این پژوهش را تعیین می­ کند، ابعاد نگرش شامل عنصر شناختی، عنصر احساسی و عنصر رفتاری است. عنصر شناختی از باورها و دانش مصرف کننده نسبت به یک شی تشکیل شده است. درمورد هر شی باورها و و اعتقادهایی وجود دارد که هرکدام منعکس کننده دانش فرد درمورد ویژگی­های کالا است. مصرف کننده با بهره گرفتن از باورهای خود، کالا یا خدمات را ارزیابی می­ کند. عنصر دوم واکنش­های احساسی درمورد یک کالا است که بُعد عاطفی نگرش نامیده می­ شود، با ابراز احساسات یک فرد نسبت به یک کالا و مثبت و یا منفی نگریستن به آن، درواقع ارزشیابی عاطفی خود را برای توصیف کالا اعلام کرده است. در عنصر سوم نیز همان­گونه که فکر می­ کند و تمایل دارد، تصمیم­ها و تمایلات خود را عملی می­ کند (صنایعی و شافعی، ۱۳۹۱). نگرش نسبت به تبلیغات این گونه تعریف شده است: زمینه برای پاسخ به یک محرک تبلیغاتی خاص به صورت مطلوب طی یک موقعیت خاص است. نگرش­هایی که نسبت به تبلیغات شکل می­گیرند بر روی نگرش مشتریان نسبت به نام تجاری وهم چنین هدف خرید مشتریان تاثیرگذار است. اگر هدف نهایی تبلیغات ایجاد نگرش مثبت نسبت به تبلیغات ونام تجاری باشد. افزایش احتمال خرید با یک پاسخ احساسی مثبت به تبلیغ رابطه مثبت و مستقیمی با شناخت نام تجاری و نگرش مثبت نسبت به نام تجاری واهداف خرید مشتریان دارد. آنچه به نظر می رسد این است که هنگامی که مشتریان یک تبلیغ مشخصی را می­پسندند، احتمالاً آن نام تجاری تبلیغ شده را دوست خواهند داشت و مشتریان برای خرید آن نام تجاری آماده­تر خواهد شد (قریحه و همکاران، ۱۳۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]