تعاریف ذیل نیز از اضطراب به عمل آمده؛

 

هلیگارد: منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند “دلشوره، “وحشت” و “ترس” بیان می شود و گاه گاهی همه آدمیان درجاتی از آن را تجربه می‌کنیم (مهرگان، نجاریان و احمدی ۱۳۸۰).

 

رِبِر (۱۹۸۵): اضطراب معمولاً به ک حالت هیجانی ناخوشایند و مبهم اطلاق می شود که با پریشانی، وحشت و هراس و تشویش باشد(نقل از ‌شاه‌جویی ۱۳۸۹). به عبارتی، اضطراب به منزله حالت هیجانی توأم با هشیاری مستقیم نسبت به بی معنایی، نقص و نابسامانی جهانی است که در آن زندگی می‌کنیم (نقل از دادستان ۱۳۷۶).

 

لافون (۱۹۷۳): اضطراب عموماً یک انتظار به ستوه آورنده و به منزله چیزی است که در تنشی گسترده، موحش و اغلب بی نام، اتفاق افتد. این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی مانند هر اغتشاش هیجانی در دو سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید آید، ممکن است به ک تهدید عینیِ اضراب آور (تهدید مستقیم یا غرمستقیم مرگ، حادثه شوم شخصی یا مجازات) نیز وابسته باشد (نقل از دادستان ۱۳۷۶).

 

چاپلین (۱۹۷۵): اضطراب عبارت است از، واکنش فرد در مقابل یک موقعیت ضربه آمیز، یعنی موقعیتی که تحت تأثیر بالا گرفتن تحریکات اعمّ از بیرونی یا درونی واقع شده و فرد در مهار کردن آن ها ناتوان است (نقل از دادستان ۱۳۷۶).

 

پیه رون (۱۹۸۵): اضطراب، ناراحتی در عین حال روانی و بدنی ای است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیره روزی قریب الوقوع در فرد به وجود می‌آید. در ‌چارچوب رفتاری نگر تجربی، اضطراب به منزله کشاننده ثانوبه ای است که پاسخ اجتنابی را در بر می‌گیرد.

 

مثلاً در حضور یک محرّک شرطی (معمولاً یک شوک یا تکان)، رفتارهایی از قبیل دفع ادرار یا مدفوع یا حمله به دستگاه های آزمایش و… از حیوان سرمیزند که در حکم نشانه های محرز اضطراب قلمداد می‌شوند (نقل از دادستان ۱۳۷۶).

 

در DSM (1994) نیز اضطراب، نگرانی پیشاپیش نسبت به خطرها یا بدبختی‌های آینده، توأم با احساس بی لذتی[۲۳] یا نشانه های بدنی تنش که در آن منبع خطر پیش‌بینی شده می‌تواند درونی یا بیرونی باشد، تعریف شده است (نقل از دادستان ۱۳۷۶).

 

۲-۱-۱-۳: نشانه های اضطراب در سطوح مختلف

 

اضطراب در سطح رفتار به شیوه ‌خشم‌های ناگهانی، تخریبگری، ناتوانی در مهار حرکات خود، فزون کنشی(که در برانگیختگی نسبت به اشیاء دیده می شود)، اختلال توجه و اختلالات حرکتی توأم با اضطراب از قبیل ناخن خایی، کندن موی سر، بدن یا ابرو بیان می شود.

 

نشانه های اضطراب درسطح بدنی با

 

الف) شاخص‌های فیزیولوژیکی از قبیل؛ تغییرات ضربان قلب، افزایش فشارخون و بحران‌های تنفسی، تنگ شدن عروق که موجب خشک شدن دهان و پریدگی رنگ، ‌انقباض‌های مری (احساس وجود گلوله ای در گلو ایجاد می‌کنند و گاهی بروز در مکانیزم‌های بلع به استفراغ منجر می شود)، فزون تنودی مثانه(ادرارهای مکرر)، افزایش قابل توجه ضربان نبض، سست شدن اسفنکترها در خلال اضطرابهای شدید(و دفع غیرارادی ادرار و مدفوع بخصوص در کودکان خردسال) و تنش عضلانی که ‌بر اساس نشانه های روانی-حرکتی که در بالا توصیف شد،

 

ب) تظاهرات جسمانی از قبیل؛ سردردها، دل دردها و یا اختلال‌های هاضمه -اختلالهایی که شدت آن ها بر حسب موقعیتهای مختلف می‌تواند متغیر باشد و یا همزمان با رویدادهای اضطراب انگیز بروز کنند-، بی اشتهایی روانی، وحشتزدگی شبانگاهی[۲۴] در صورتی که مکرراً مشاهده شوند، بیدار شدن نابهنگام صبحگاهی،

 

ج) تبدیلهای هیستریکی که با نشانه های بازداری عقلی توأم هستند و

 

د)خودبیمارپنداری[۲۵] یا ابراز نگرانی نسبت به وضع جسمانی و یا ترس از ابتلای به پاره ای از بیماری‌ها در آینده، مشخص می‌شوند.

 

– بیان اضطراب در سطح ارتباطی: در قلمرو ارتباط بخصوص کودک مضطرب با دیگران می توان سه نوع رفتار را متمایز کرد: بازداری در مجموعه امکانات بیانی و ارتباطی، وابستگی اضطراب آمیز به منابع حمایتی(والدین و…) و اجتناب از موقعیت‌ها یا اشیایی که اضطراب شدیدی را در وی برمی انگیزند (نقل از دادستان ۱۳۷۶).

 

– تجلّی اضطراب در سطح شناختی : تردیدی نیست که وجود سطحی از اضطراب می‌تواند نقش برانگیزاننده فرایندهای عقلی را ایفا کند، معهذا باید بر این نکته تأکید کرد که فراتر رفتن اضطراب از حدّ آستانه ای، دارای تأثیری ویرانگراست. بدین گونه که توانایی تمرکز و توجه و قدرت حافظه بر اثر اضطراب دچار اختلال می‌شوند و اینکه بازداری عقلی با اضطراب بر اساس مشاهدات بالینی تأیید شده است (واچل۱۹۶۷؛به نقل از شوارتسر و ویکلند۱۳۸۱).

 

۲-۱-۱-۴: طبقه بندی اختلال‌های اضطرابی

 

اضطراب یکی از نشانه های اصلی مجموعه ای از اختلالهایی است که به اختلال‌های اضطرابی معروفند. به عبارتی، وجه مشترک این اختلالها، رنج روانی و بخصوص حالت اضطرابی است که به صورت محض یا با نشانه های دیگر، متجلی می شود. ‌بنابرین‏ با در نظر گرفتن موضع گیری‌های مختلف متخصصان در این زمینه و همچنین با توجه به وجه مشترک این اختلالها، می توان پذیرفت که هر اختلالی که نشانه اصلی آن اضطراب است، خواه این اضطراب به صورت حاد یا پراکنده و مبهم آشکار شود، خواه مزمن و متناوب باشد، خواه به موقعیتهای معین وابسته باشد یا آنکه در موقعیتهای متنوع بروز کند، می‌تواند در قلمرو اختلال‌های اضطرابی قرار گیرد. بر اساس الگوهای نشانه شناختی مختلف مقوله اختلال‌های اضطرابی شامل موارد زیر می شود:

 

    • اختلال اضطراب تعمیم یافته

 

    • هراسهای خاص با تصریح ‌ریخت‌های مختلف آن مانند؛ ریخت حیوانی، ریخت طبیعی-محیطی، ریخت موقعیتی و جزءآن

 

    • هراس اجتماعی

 

    • اختلال وحشتزدگی همراه با وسعت هراسی

 

    • وسعت هراسی بدون سوابق اختلال وحشتزدگی

 

    • اختلال وسواس- بی اختیاری

 

    • اختلال تنیدگی

 

  • اختلال اضطرابی ناشی از شرایط طبی عمومی؛

– حمله های وحشتزدگی

 

– نشانه های وسواس-اجباری

 

    • اختلال اضطرابی ناشی از مصرف مواد مخدر

 

  • همراه با:- اضطراب تعمیم یافته

-حمله های وحشتزدگی

 

  • اختلال اضراب جدایی(که معمولاً در سنین کودکی، ناشی ازجدایی از”تصاویروالدینی” متجلی می شود و جزو اختلالهایی است که با فراوانی بیشتری در خلال تحول بروز می‌کنند.)

۲-۱-۱-۵: ضوابط تشخیصی هراس خاص بر اساس DSM IV

 

از آنجایی که اضطراب امتحان، به عنوان یکی از متغیرهای پژوهش حاضر، هراس موقعیتهای ارزیابی عملکرد تحصیلی است و هراسهای موقعیتی نیز از انواع هراسهای خاص به شمار می رود، در اینجا از لحاظ ضوابط تشخیصی بر اساسDSM IV به توصیف هراس خاص اکتفا می‌کنیم؛ در DSM IV ، اختلال هراس خاص بر اساس وجود ترس مشخص و پابرجایی متمایز شده که جنبه افراطی و غیرمنطقی دارد و در برابر یک شیء یا در یک موقعیت خاص یا هنگام پیشاپیشگری درباره آن ها (مثل پرواز با هواپیما، رفتن به جاهای مرتفع، مواجهه با حیوانات و غیره) بروز می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...