برخی از عوامل هستند که تصمیم گیری مدیران را در مورد اینکه در چه تعداد کشور و چند بازار خارجی به فعالیت بپردازند را تحت تاثیر قرار می دهند. عواملی که در زیر به آنها اشاره می شود شرکت ها را مجبور می سازد که در تعداد معدودی از کشور ها به فعالیت بپردازند.
هزینه ورود و کنترل بازار زیاد باشد
شرکت های قدرتمندی در بازار های جدید وجود داشته باشند ، که قادر باشند موانع زیادی را در سر راه ورود به آن بازارها ایجاد کنند.
هزینه های تعدیل و انطباق کالا و ارتباطات برای بازار جدید بالا باشد.
پایان نامه
شمارجمعیت ، میزان درآمد و رشد در کشور ها و بازار هایی که در حال حاضر شرکت در آنها به فعالیت می پردازد ، زیاد باشد.
جهت تصمیم گیری درباره انواع بازار و اینکه شرکت ها ، کدام کشور را برای فعالیت بین المللی انتخاب کنند، عوامل مهمی باید مورد بررسی قرار گیرند که از آن جمله می توان به عوامل جغرافیایی ، در آمد ، جمعیت ، اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و … اشاره کرد (کاتلر ، ۱۳۸۲).
علاوه بر موارد فوق که به صورت کلی بیان گردید ، شرکت ها هنگام تصمیم گیری درباره این که ، به کدام بازار خارجی وارد شوند ، باید این مورد مهم را مد نظر قرار دهند که کالا و خدمات آنها در بازار مذکور در چه مرحله ای از منحنی چرخه حیات کالا (PLC) قرار دارد. در واقع ممکن است که یک بازار از نظر جمعیت ، در آمد ، اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و … شرایط خوبی داشته باشد ، ولی محصولات مورد نظر شرکت در آن بازار خاص به مرحله بلوغ . اشباع رسیده باشد و شرکت نتواند سهم بازار قابل قبولی را به دست آورد. به طور کلی باید اشاره کرد هنگام انتخاب و ورود به یک بازار خارجی ، شرکت ها و سازمان ها باید تحقیقات بازار همه جانبه ای را انجام دهند و با شناسایی شرایط و جوانب مختلف در بازار مذکور ، برنامه ریزی مناسبی را برای بهره برداری از فرصت ها و دفع تهدیدات موجود طراحی کنند تا بتوانند هنگام بروز مسائل مختلف به خوبی عکس العمل نشان دهند. نکته دیگری که در زمینه انتخاب بازار هدف وجود دارد ، این است که شرکت ها معمولا ترجیح می دهند محصولات خود را به کشور های همجوار خود بفروشند ، چرا که آنها بهتر شناخته و درک می کنند و از طرف دیگر امکان کنترل هزینه هم در این شرایط بیشتر است. پس جای شگفتی نیست اگر بزرگترین بازار ایالت متحده آمریکا را کشور کانادا تشکیل می دهد و همچنین شرکت های سوئدی نیز نخست کالاهای خود را به کشور های اسکاندیناوی صادر می کنند. بعلاوه گاهی نیز همجواری روانی است که به جای هم جواری جغرافیایی در تعیین بازار هدف نقش اصلی را ایفا می کند، به همین دلیل است که بسیاری از شرکت های آمریکایی در درجه اول ترجیح می دهند به کانادا ، انگلستان و استرالیا صادرات داشته باشند و چندان تمایلی به کشور هایی نظیر آلمان و فرانسه ندارند، چرا که این کشور ها از نظر زبان ، قوانین و مقررات و فرهنگ در کشور های گروه اول احساس آرامش بیشتری می کنند (کاتلر ،۱۳۸۲).یکی از روشهایی که به طور معمول برای انتخاب بازار هدف مورد استفاده قرار می گیرد روش طبقه بندی اهداف است .
در این روش پنج معیار اصلی مورد استفاده قرار می گیرد که به شرح زیر است:
اندازه:تخمین اندازه بازار در طبقه بندی یکی از مهمترین عوامل تصمیم گیری است.
رشد احتمالیاگر چه ممکن است اندازه بازار در حال حاضر کوچک باشد ، ولی باید احتمال رشد آن را در آینده در نظر گرفت.
موقعیت رقابت : باید مشخص شود در حال حاضر رقابت شدیدی وجود دارد یا خیر . همچنین احتمال ایجاد رقابت در آینده باید مورد توجه قرار گیرد.
هزینه به دست آوردن قسمتی از بازار : برای به دست آوردن قسمتی از بازار که از نظر فعالیت های بازاریابی قابل دسترس نیست و یا هزینه های بازاریابی آن بالا است ، نباید اقدامی صورت گیرد.
قابلیت انطباق با اهداف و منابع سازمانی : بازاری که مورد انتخاب قرار می گیرد نباید با چشم انداز ها ، ماموریت ها و اهداف سازمان مخالف باشد؛ همچنین سازمان ها باید منابع لازم را برای فعالیت در آن بازار ، در اختیار داشته باشند (روستا و دیگران ،۱۳۸۲).

۱-۴-۲: محیط فرهنگی و تاثیر آن در انتخاب بازار هدف
مدیران و بازاریابان باید به شکلی جامع محیطی را که در آن فعالیت می کنند ، یا قصد دارند در آن به فعالیت بپردازند را ارزیابی کنند ، تا بتوانند جذابیت های بازار را شناسایی کرده و احتمال موفقیت خود را افزایش دهند . در واقع بافت محیطی یک بازار ، از عوامل مهم و تاثیر گذار در بازاریابی و مدیریت بازار به شمار می رود. این بافت محیطی از شش عنصر اصلی تشکیل شده است که عبارتند از : محیط فرهنگی – اجتماعی ، محیط جمعیت شناختی ، محیط فیزیکی ، محیط تکنولوژیکی ، محیط سیاسی – حقوقی و محیط اقتصادی . در بین این شش عنصر ، شناخت محیط فرهنگی – اجتماعی به مراتب مشکل تر و پیچیده تر از شناخت پنج محیط دیگر است . از طرف دیگر ، شناخت این محیط برای بازاریابان و تصمیم گیرندگان از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است ، زیرا محیط فرهنگی – اجتماعی هم خود به تنهایی بر عوامل و متغیر های بازاریابی تاثیر مستقیم دارد و هم با تاثیر بر پنج محیط دیگر می تواند به شکل غیر مستقیم برای استراتژی ها و تصمیمات بازاریابی تاثیر گذار باشد. تغییرات در محیط فرهنگی - اجتماعی باعث تغییر در رفتار مصرف کنندگان می شود و این تغییرات نیز بر تقاضا و بازار یک محصول یا خدمات خاص تاثیر میگذارد . تغییرات نامطلوب فرهنگی – اجتماعی با دیگر عناصر محیطی که به نحوی منفی بر تقاضای بازار تاثیر می گذارند ، می تواند اثری ویرانگر بر عملکرد شرکت هایی که در آن بازار فعالیت می کنند ، داشته باشند . به همین ترتیب نیز تغییرات مطلوب می توانند آثار مثبت برای شرکت ها داشته باشند و کار را برای آنها راحت تر کنند (واکرو دیگران ،۱۳۸۳).
محیط فرهنگی – اجتماعی نماینده ارزش ها ، دیدگاه ها ، تعلقات و رفتار کلی افرادی است که در یک جامعه خاص زندگی می کنند. مردم در سیستمی از ارزشها زندگی می کنند که در سراسر حیات خود به آن عمل می کنند و احترام می گذارند . مدیران بازاریابی باید قبل از تولید و توزیع محصولات خود آگاهی کاملی از فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها ی موجود در یک جامعه داشته باشند و محصول خود را مطابق با سلیقه ، ارزش ها ، آداب و رسوم و ویژگیهای خاص آن بازار هدف تولید کنند . شرکت ها با انجام تحقیقات بازار و شناسایی ابعاد مختلف محیط فرهنگی اجتماعی قادر خواهند بود فرصت ها و تهدیدات موجود در آن محیط را شناسایی کنند و با بهره گرفتن از نقاط قوت و توجه به نقاط ضعف خود ، از فرصت ها بهره برداری کنند و از تهدیدات دوری گزینند. هنگام انتخاب بازار هدف ، مدیران و تصمیم گیرندگان یک شرکت و بنگاه اقتصادی باید توجه بسیار زیادی به فرهنگ و خرده فرهنگ های موجود در آن بازار هدف داشته باشند . در واقع شناسایی و آگاهی از محیط فرهنگی – اجتماعی یک بازار به دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان سازمان کمک خواهد کرد که برنامه های بازاریابی خود را با توجه به خصوصیات و مشخصات مشتریان هدف تنظیم کنند ، تا بتوانند به یک مزیت رقابتی پایدار در بازار مذکور دست یابند. وقتی که مدیران بازاریابی یک شرکت قصد دارند که اقدام به طراحی یک بازاریابی مناسب کنند، باید توجه داشته باشند که محیط فرهنگی حاکم بر یک بازار تاثیر بسزایی در تک تک عناصر آمیخته بازاریابی (۴p) ، خواهد گذاشت ، در نتیجه آنها باید در طراحی محصول ، شیوه های قییمت گذاری ، نحوه توزیع و روش های ترفیع و تبلیغ ؛ شرایط فرهنگی - اجتماعی آن بازار و مسائلی که رفتار مصرف کنندگان حاضر در آن بازار را تحت تاثیر قرار می دهد ، در نظر بگیرند و بر اساس آن برنامه ریزی کنند . بحث فرهنگ و محیط فرهنگی - اجتماعی در هنگام ورود به بازار های خارجی و انجام صادرات حساسیت بیشتری پیدا خواهد کرد ، زیرا مردم نقاط مختلف جهان از لحاظ ارزش ها ، دیدگاه ها ، تعلقات ، آداب و رسوم ، نماد ها و … با هم تفاوت های چشم گیری دارند و موفقیت در بازار های جهانی مستلزم یک برنامه بازاریابی بین المللی هوشمندانه ، با توجه به خصوصیات فرهنگی مردم آن منطقه است .
۲-۴-۲ : بازار سنگ های ساختمانی ایران ، در خارج از کشور
بطور کلی بازار های هدف جهت صادرات سنگ های ساختمانی ایران را می توان به سه دسته تقسیم کرد ؛
الف) بازار های اروپایی و اتحادیه اروپا،
ب) بازار های کشور های آسیای میانه
ج) بازار های کشور های حوزه خلیج فارس.
البته به جز این سه بازار ، شرکت های بازرگانی و تولید کنندگان سنگ های ساختمانی در ایران ، صادراتی به کشور های دیگر از جمله کشور های آسیای شرقی و یا کشور های آمریکایی داشته اند ، ولی چون میزان صادرات به این بازار ها قابل توجه نبوده است و بیشتر شرکت ها بصورت گاه و بیگاه و بر مبنای سفارش به این بازار ها صادرات داشته اند ، نه بر اساس یک برنامه منظم و مدون جهت صادرات ؛ نمی توان بازار ها را به عنوان یک بازار هدف مناسب در نظر گرفت (امینی ،۱۳۸۸).
به طور کلی تولیدات سنگ های ساختمانی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد :
سنگ های ساختمانی با سیلیس کمتر از ۳۰ % که در اصطلاح به آنها سنگ های نرم گفته می شود (مانند سنگ تراورتن).
سنگ های ساختمانی با سیلیس بیشتر از ۳۰% که در اصطلاح به آنها سنگ های سخت گفته می شود (مانند سنگ گرانیت).
در زمینه سنگ های فرآوری شده ، شرکت ها و تولیدکنندگان سنگ های ساختمانی در ایران ؛ با توجه به تکنولوژی و ماشین آلات ، نیروی انسانی و همچنین مواد اولیه
در تولید سنگ های نرم مزیت نسبی دارند و اکثر تولیدات مرغوب شرکت ها و تولیدکنندگان که قابلیت صادرات و توانایی رقابت در بازار های خارجی را دارند،سنگ های ساختمانی نرم تشکیل می دهند.
مواردی چون شرایط اقلیمی ، آب و هوا ، نحوه استفاده و کاربرد سنگ های ساختمانی نرم ، در نگهداری و طول عمر آنها ، بسیار موثر است . بنابر این ، با توجه به اینکه ، آب و هوای کشور های آسیای میانه سرد و متغیر است ، و نمی توان از سنگ های نرم در معماری های خارج از ساختمان استفاده کرد ، در نتیجه اکثر صادرات سنگ های ساختمانی و تزئینی که به این کشور ها انجام می گیرد ، به صورت سنگ های سخت (سنگ های سیلیسی ) و آن هم به شکل خام است. و به همین دلیل ، صادرات سنگ های نرم (آهکی) که به این کشور ها انجام می گیرد ، به شکل بسیار محدود و برای استفاده در موارد خاص صورت می گیرد(امینی ، ۱۳۸۸).
در مورد بازار های اروپایی ، به علت وجود رقبای قدرتمندی مثل شرکت های ایتالیایی ، اسپانیایی ، پرتقالی و اخیرا ترکیه ای ؛ فروش و صادرات سنگ های ساختمانی فرآوری شده به این بازار ها بسیار مشکل است. در واقع رقبای اروپایی به علت دستیابی به تکنولوژی مدرن و همچنین علم روز در زمینه های استخراج ، فرآوری و پردازش ، یک مزیت رقابتی قابل توجه نسبت به شرکت ها و تولید کنندگان سنگ های ساختمانی در ایران دارند . بعلاوه تسهیلاتی چون بازارهای یکپارچه اروپایی که فراوری تولید کنندگان و صادر کنندگان سنگ های تزئینی در اروپا قرار دارد ، باعث می شود که آنها در زمینه توزیع و تحویل محصولات خود با مشکلات کمتری نسبت به شرکت های ایرانی مواجه باشند، و به علت پایین آمدن هزینه هایشان ، می توانند سنگ های ساختمانی را با قیمت ارزانتر به بازار عرضه کنند ، و به رقابت با صادر کنندگان دیگر کشور ها بپردازند.
البته با توجه به اینکه سنگ های ساختمانی و تزئینی در ایران دارای مرغوبیت و کیفیت قابل ملاحظه ای هستند، اکثر محصولات سنگی پس از استخراج از معادن به صورت کوپ ، به کشور های اروپایی صادر می شودو پس از پردازش و فر آوری سنگهای ساختمانی توسط شرکت های اروپایی ، این محصولات با نام آنها در جهان توزیع می گردد، و در واقع ارزش افزوده ایجاد شده از تولید سنگ های ساختمانی مرغوب که به صورت خدادادی که در اختیار کشور ایران قرار دارد ، نصیب شرکت های اروپایی می شود.
بطور کلی از بین این سه نوع بازار هدف ، که به آن اشاره شد ، تنها بازاری که شرکت های ایرانی برای صادرات سنگ های فرآوری شده خود به آنجا ، دارای مزیت نسبی هستند ، بازار کشور های حوزه خلیج فارس است . اولین مزیت این بازار ها برای شرکت های صادر کننده سنگ های فرآوری شده در ایران ، فاصله جغرافیایی کم این کشور ها ، با ایران است . نکته مهم دیگر در رابطه با مزیت نسبی این بازار ها برای صادر کنندگان سنگ های ساختمانی فر آوری شده در ایران ، این است که ، مردم کشور های حوزه خلیج فارس با توجه به فرهنگشان ، گرایش به ساخت ساختمان هایی با معماری داخلی بزرگ دارند، و در معماری های داخلی بیشتر از سنگ های نرم استفاده می کنند،و با توجه به اینکه شرکت های تولید کننده سنگ های ساختمانی و تزئینی فرآوری شده در ایران ، بیشتر در تولید سنگ های ساختمانی نرم (آهکی ) توانایی دارند ، لذا می توان این مورد را به عنوان یک فرصت مناسب برای آنها تلقی کرد ، علاوه بر همه این ها ، مردم این کشور ها از لحاظ فرهنگ ، دین و مذهب ، قوانین و مقررات ، زبان و .. به مردم ایران نزدیک هستند و صادر کنندگان با مشکلات کمتری مواجه می شوند.
۵-۲: بخش چهارم : مروری بر تحقیقات انجام شده

تحقیقات انجام شده در زمینه بازاریابی بین الملل و صادرات
با توجه به اهمیتی که صادرات در اقتصاد کشور های مختلف دارد ، تا کنون مطالعات و پژوهشهای مختلفی در این زمینه ، توسط محققان داخلی و خارجی صورت گرفته است . در سال های اخیر ، با توجه به روند جهانی شدن که در کشور های مختلف در حال شکل گیری است ، مدیران و تصمیم گیرندگان دریافته اند که تنها راه حضور و بقا در بازار های بین المللی ، ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار برای سازمان ها و شرکت هایشان است. همچنین دست اندر کاران سازمان ها می دانند که ایجاد یک مزیت رقابتی مناسب ، بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلف بازار های هدف ، امری محال و نشدنی است. به همین دلیل ، پژوهشگران و محققان تلاش های متعددی برای شناسایی ابعاد و جوانب مختلف بازار های بین المللی انجام داده اند ، تا با شناسایی عوامل موثر در موفقیت شرکت ها در بازار های بین المللی و امر صادرات ، به مدیران و تصمیم گیرندگان کمک کنند تا با طراحی برنامه های متناسب با بازارهای هدفشان به صورت فعال و موثر در بازار های بین المللی به فعالیت بپردازند و بتوانند موفقیت خود را در این بازارها و در کنار رقبای قدرتمند تضمین کنند .
در این قسمت به برخی از مطالعات و پژوهشهایی که توسط محققان و پژوهشگران داخلی و خارجی ، در زمینه صادرات و بازار های بین المللی انجام گرفته است ، اشاره خواهد شد.
۱-۵-۲: مطالعات خارجی
کیگان در سال ۱۹۹۹ میلادی در یک بررسی و مطالعه گسترده ، عوامل تولید موثربر صادرات را به پنج دسته تقسیم کرده است ، که این عوامل عبارتند از : منابع تکنولوژیکی ، منابع سرمایه ای ، منابع انسانی ، منابع اولیه و زیر ساخت ها . بر طبق نظر کیگان عواملی که در گذشته به عنوان مزیت نسبی محسوب می شدند ، امروزه اهمیت خود را از دست داده اند و عوامل دیگری جایگزین آنها شده اند. به عنوان مثال ، مواردی چون مواد اولیه و نیروی انسانی غیر ماهر که در گذشته جزء مزیت های نسبی کشور های در حال توسعه محسوب می شدند ، اکنون اهمیت خود را از دست داده اند و مواردی چون نیروی انسانی ماهر ، تکنولوژی مدرن ، سرمایه و زیر ساخت های مناسب ، به عنوان مزیت محسوب می گردند. (کیگان ، ۱۳۸۰).
هیل در سال ۱۹۹۰ ، در تحقیقی که بر روی صادرات کشور های جنوب شرقی آسیا انجام داد ، به نتایج جالب توجهی دست یافت . بر اساس مطالعات انجام شده ، وی به این نتیجه رسید که حضور شرکت های چند ملیتی در کشور های آسیای جنوب شرقی ، تاثیری در افزایش صادرات این کشور ها ندارد(آشام ، ۱۳۸۰).
اسپیگل و کانینگهام در سال ۱۹۷۱ ، در طی تحقیقات گسترده ای ، به شناسایی مهمترین عوامل موثر بر موفقیت شرکت ها در امر صادرات پرداختند.نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که عواملی مثل ارتباط مستقیم با خریداران ، وجود نگرش جهانی و بین المللی در میان مدیران سطوح بالای سازمان ، شناسایی و آگاهی کامل از بازار های بین المللی و همچنین استفاده از سازمان های بین المللی جهت صادرات ، در موفقیت شرکت ها در امر صادرات موثر است . به علاوه طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق ، مواردی چون تسلط به زبان های خارجی و استفاده از سازمان های خدماتی – صادراتی دولتی در موفقیت شرکت ها در امر صادرات موثر نیستند.
فورستر در سال ۲۰۰۲ ، در یک بررسی که در زمینه تجارت الکترونیک انجام داد ، موارد زیر را به عنوان ویژگی های تجارت الکترونیک برای توسعه صادرات شناسایی نموده است : جهانی نمودن تجارت ، حذف محدودیت های زمانی و مکانی ، کاهش قیمت منابع جهت خرید ، کاهش چشمگیر هزینه های معاملاتی ، افزایش درصد فروش و دسترسی آسان با اطلاعات لازم (صنایعی ، ۱۳۸۱).
در تحقیق دیگری که در سال ۱۹۷۸ ، توسط بیلکی انجام گرفت ، مطالعاتی در مورد عوامل موثر بر عملکرد صادراتی شرکت ها صورت گرفت که نتایج این تحقیق داد که عواملی چون کمبود منابع مالی ، فقدان ارتباطات خارجی ، عدم توانایی توزیع محصول در سطوح جهانی و محدودیت های موجود در بازار های بین المللی و خارجی ، از مهمترین موانع بر سر راه صادرات هستند . بیکلی برای تکمیل این تحقیق خود ، در سال های ۱۹۸۲و ۱۹۸۸، نیز به انجام مطالعات دیگری پرداخت . طبق نتایج به دست آمده از این تحقیقات ؛ نوع و طراحی محصول ، مارک محصول ، رابطه شرکت با توزیع کنندگان و کیفیت توزیع ، ارتباطی با عملکرد صادرات ندارند . ولی عواملی مثل انتخاب بازار و انتخاب کارکنان برانگیزه صادرات تاثیر می گذارد.
فیلیپ کاتلر موارد زیر را به عنوان عوامل اصلی در فروش و صادرات محصولات صنعتی در سطح بازار های داخلی و بین المللی معرفی کرده است: ارتباط تنگاتنگ بین فروشنده ، خریدار و کارکنان سازمان های واسطه ای ، وجود کانال های مختلف توزیع ، اختصاصی کردن محصولات با همکاری مشتری ، و عدم استاندارد بودن قیمت و تعیین قیمت محصول بر اساس توافق طرفین . بر اساس نظر کاتلر ایجاد ارتباط و برقراری روابط مناسب یکی از عوامل موثر ، خصوصا در فروش و صادرات محصولات صنعتی ، است (kotler ,1991).
۲-۵-۲: مطالعات داخلی
روستا ، ونوس و ابراهیمی ، در کتاب “مدیریت بازاریابی ” خود ، در طی یک بررسی از علل عدم موفقیت شرکت های ایرانی در امر صادرات ، عوامل زیر را به عنوان علل و مشکلات اصلی شرکت های ایرانی در توسعه صادرات معرفی کرده اند : عدم شناخت ویژگی های فرهنگی ، ارزشی ، اقتصادی ، قانونی و رقابتی بازار های خارجی ؛ سهل انگاری در بسته بندی مناسب (بیشتر محصولات ) ، جدا سازی و یکسان سازی (میوه و مواد غذایی ) ، رنگ و اندازه (فرش و بعضی محصولات مصرفی ) ، تکمیل و پرداخت نهایی (محصولات صنعتی ) ، توزیع نامناسب (عدم امکانات توزیع ، یا گزینش ساختار غلط برای توزیع در اغلب زمینه ها ) ، ترفیع (بروشور ها و تبلیغات کاملا ابتدایی و بررسی نشده ) و دیر رساندن محصولات و نادیده گرفتن حساسیت زمان (روستا و دیگران ،۱۳۸۱).
سید محمد میر محمدی ، در سال ۱۳۶۵ ، در تحقیق مفصلی تحت عنوان ” نقش بیمه های صادراتی و اهمیت آن در توسعه صادرات ” ، به بررسی اهمیت و تاثیر بیمه های صادراتی در توسعه صادرات غیر نفتی پرداخته است . طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق ، وی چنین عنوان کرده است که عواملی چون نوسانات نرخ ارز ، قوانین و مقررات گمرکی ، بیمه های صادراتی و … ، از جمله عوامل موثر بر صادرات غیر نفتی هستند . به عنوان مثال وی در طی تحقیق خود به این نتیجه دست یافت که افزایش نرخ ارز باعث افزایش صادرات ، و کاهش نرخ ارز نیز باعث کاهش صادرات می شود . همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش ، وی چنین عنوان کرده است که وجود بیمه های صادراتی ، عامل مثبتی در افزایش صادرات غیر نفتی می باشند(امیدیان ، ۱۳۸۰).
محمد ابراهیم گوهریان در کتاب ” مدیریت صادرات غیر نفتی ” چنین عنوان کرده که استراتژی جایگزینی واردات دیگر نمی تواند ، در صحنه تجارت جهانی جوابگو باشد . بر طبق نظر وی ، برای موفقیت در صحنه تجارت بین المللی به کار گیری استراتژی توسعه صادرات ضروری است . او همچنین عنوان کرده که کشور هایی نظیر چین ، کره جنوبی ، سنگاپور ، تایوان و … نشانه های موفقیت آمیزی از این استراتژی هستند.(گوهریان ، ۱۳۷۹).
۳-۵-۲: تحقیقات انجام شده در زمینه سنگ های ساختمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...