«و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن …» کلمه «بعوله» به معنای شوهران است و طوایف هفتگانه‌ای که قرآن از آن‌ها نام برده محرم‌های نسبی و سببی هستند. و اجداد شوهران حکمشان حکم پدرانشان و نوه‌های شوهران حکمشان حکم فرزندان ایشان است.
و اینکه فرمود: «نسائهن» و زنان را اضافه کردن به ضمیر زنان برای اشاره به این معنا بوده که مراد از «نساء» زنان مومنین است که جایز نیست خود را در برابر زنان غیرمومن برهنه کنند از روایات وارده از ائمه اهل بیت هم همین معنا استفاده می‌شود.
دانلود پایان نامه
اطلاق جمله «او ما ملکت ایمانهن» هم شامل غلامان می‌شود و هم کنیزان و از روایات نیز این اطلاق استفاده می‌شود. همچنان که به زودی خواهد آمد و این جمله یکی از مواردی است که کلمه مادر صاحبان عقل استعمال شده و در معنای «من = کسی که» به کار رفته است.
«او التابعین غیر اولی الاربه من الرجال» کلمه «اربه» به معنای حاجت است و منظور از این حاجت شهوتی است که مردان را محتاج به ازدواج می‌کند و کلمه «من الرجال» بیان تابعین است و مراد از آن رجال تابعین افراد «سفیه و ابلهی» هستند که تحت قیمومیت دیگران هستند و شهوت و مردانگی ندارند.
«اوالطفل الذین لم یظهروا علی عورات نساء» الف و لام در «الطفل» برای استفراق است و کلیت را می‌رساند. یعنی جماعت اطفالی که بر عورت‌های زنان غلبه نیافته‌اند یعنی آنچه از امور زنان که مردان از تصریح به آن شرم دارند، اطفال زشتی آن را درک نمی‌کنند.
«و لا یضربن بأرجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن» پاهای خود را محکم به زمین نزنند تا صدای زیورآلاتشان از قبیل خلخال و گوشواره و دست‌بند به صدا در نیاید.
از امام صادق روایت شده (از کتاب تفسیرقمی) خداوند فرموده: «قل للمومنین یغضوا…» و مومنین را نهی کرده از اینکه به عورت یکدیگر نگاه کنند و مرد به عورت خواهرش نگاه کند و اینکه عورت خود را از اینکه دیگران ببینند حفظ کند و نیز فرموده:
«قل للمومنات …» وزنان مومن را نهی کرده از اینکه به عورت خواهر خود نگاه کنند و نیز عورت خود را از اینکه دیگران به آن نگاه کنند حفظ نمایند.
آنگاه اضافه فرموده که در هر جای قرآن درباره حفظ فرج آیه‌ای هست مقصود حفظ آن از زنا است مگر این آیه که منظور از آن حفظ از نگاه است.
در منشور از ابن مردویه از علی(ع) روایت شده و ظاهر آن این است که مراد به امر چشم‌پوشی در آیه شریفه نهی از مطلق نگاه به زن اجنبی است همچنانکه ظاهر بعضی روایات سابقه این است که آیه شریفه نهی از نگاه به خصوص فرج غیر است.
و در آن کتاب به سند خود از مروک بن عبیر از بعضی اصحاب امامیه از امام صادق روایت کرده که گفت: به وی عرضه داشتم: زنی که به آدمی محرم نیست چه مقدار نگاه به او حلال است فرمود: صورت و کف دو دست و دو قدم‌ها.
سید محمد تقی مدرسی نیز در تفسیر هدایت ذیل این آیه چنین می‌آورد:
«و لا یبدین زینتهن الا ماظهر منها و لیضربن نجمر‌هن علی جیوبهن»
«و زینت‌های خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه‌های خود را تا گریبان فروگذارند…»
این بخش از آیه حجاب شرعی را که واجب است زن مسلمان مراعات کند بیان می‌کند. و این حجاب چنان که بعضی فقیهان آن را تفسیر کرده‌اند و در احادیث آمده این است که واجب است زن تمام پیکر خود را بپوشاند به جز چهره و دو کف دست و دو قدم و سورمه‌چشم و حنا و انگشتری که ظاهر ساختن آنها جایز است وانگهی بر زن واجب است که روسری یا مقنعه‌ای بپوشد که سینه و گردن را بپوشاند.
در حدیثی از امام صادق(ع) (نورالثقلین ج ۳ ص ۵۸۵) که یکی از یارانش از او پرسیده آمده است که به راوی گفت: به حضرتش گفتم: مرد کدام بخش از اندام‌های زنی را که محرم او نیست می‌تواند ببیند؟
فرمود: «چهره و دو کف دست و دو قدم»
زن در دوره جاهلیت نیز روسری می‌پوشید ولی زینت خود را بر مردان آشکار می‌کرد بدین گونه که روسری را پشت گوش خود می افکند تا گوشواره‌هایش آشکار گردد. و گردن و گلو و قسمتی از سینه خود را نیز آشکار می‌ساخت و در نتیجه زیبایی‌ها و جذابیت‌های خود را نمایش می‌داد. آنگاه این آیه نازل شد که به زنان مومن دستور می‌دهد مقنعه بپوشند به گونه‌ای که موی و گوش‌ها و گردن‌ها و سینه‌هایشان پیدا نباشد. اما زینت آشکار را واجب نیست بپوشانند. و در حدیث منقول از امام صادق(ع) آمده است که: منظور از زینت آشکار «سورمه و انگشتری» است.
«و لا یبدین زینتهن الا لیعوبتهن او ابائهن اواباء بعولتهن …» و زینت‌های خود را آشکار نکنند جز برای شوهر خود یا پدر خود یا پدرشوهر خود یا پسر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود».
از این آیه درمی‌یابیم که نشان دادن زیبایی‌ها و جذابیت‌های زن جز به زنان مومن جایز نیست. و در حدیث از امام صادق آمده که:
«برای زن جایز نیست که خود را در برابر زنان یهودی و نصرانی برهنه کنند. زیرا آنان این را برای همسران خود توصیف می‌کنند.»
«او ماملکت ایمانهن اوالتابعین غیراولی الارته…» یابندگان خود یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به زن ندارند»
و آنان نابالغان و دیوانگان و کسانی هستند که غریزه جنسی در آنها مرده است همچون پیران کهنسال و جز ایشان از کسانی که شهوت جنسی را از دست داده‌اند. اما آنچه بعضی ادعا می‌کنند که برای زن جایز است که زینت خود را به خدمتگزار و نگهبان نشان دهد خواه در خانه یا مدرسه یا اداره خطایی است بزرگ که با آموزش‌های قرآنی مخالفت دارد. بنابراین برای زن جایز نیست که زینت خود را جز برای کسانی که بیشتر در این آیه ذکر شده است نشان دهد.
«اوطفل الذین لم یظهروا علی عورات نساء = یا کودکانی که از شرمگاه زنان بی‌خبرند …»
پس چون کودک به مرحله مردان برسد یا در این زمینه صاحب تمیز و تشخیص شود بر زنان حرام است که زینت خود را در برابر او نمایان سازند.
«ولا یضربن بارجلهن لیعلم مایخضین من زینتهن = و نیز چنان پای خود را بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود …»
از این رو برای زنان شایسته نیست با بوی عطری که پراکنده می‌شود و جلب می‌کند به میان مردان بیگانه بیرون آید و این امر دلالت بر آن دارد که اسلام نه به ظاهر و پوسته‌ها بلکه به مغز و جوهر امور توجه و عنایت دارد زیرا داشتن حجاب باطنی را نیز برزن فرض و واجب می‌سازد.
از همین جاست که بعضی فقیهان شنیدن صدای زن بیگانه را حرام شمرده‌اند یا این که زن در گفتار چنان نرمش به کاربرد که مرد را برانگیزد و تحریک کند.
و شاید از مضامین این آیه است که زن کفش نپوشد که هنگام راه رفتن وی از آن صدایی برخیزد که مردم را متوجه او کند در صورتی که اگر آن کفش نبود کسی هنگام عبور به او توجهی نمی‌کرد.
همینطور میرمحمدکریم جعفرالعلوی در جلد دوم «قرآن برای همه» ذیل آیه ۳۱ سوره نور اینطور می‌آورد:
آیه ۳۱ سوره نور:
«بگو به زنان مومنه آنها هم دیدگان خود را از نگاه حرام بپوشانند و فروج خود را از عمل زشت زنا محفوظ دارند. زنان از برای مردان بیگانه اعضایی را که زینت برآنها به کاربرده می‌شود ظاهر و آشکار نسازند. مگر آن اعضایی که با آشکاری آنها عادت جاری شده است و ظاهرکردن آنها به بیگانه جایز است.»
علمای تفسیر محل زینت زنان را دو قسم گفته‌اند یکی زینت ظاهری مانند صورت و دست و پا که ظاهر شدن در برابر بیگانه طبق آیه شریفه جایز است و دیگر زینت باطن شامل سینه و گوش‌ها و جای بازوبند و خلخال که اظهار آنها به نامحرم جایز نیست.
معنی حاصل از آیه شریفه بنا به قول اهل تفسیر این است که همانطور که از آیه ظاهر می‌شود بر زنان پنهان کردن صورت و دست و پا از مردان بیگانه لازم نیست ولی پوشانیدن و مخفی کردن سایر اعضا لازم است اما میان بعضی از فرق اهل اسلام محسوب بودن حجاب از واجبات دینیه ثابت و مقرر است.
اما استاد مطهری در کتاب «مسئله حجاب» به طور مفصل این مسئله را بررسی می‌کند که در ادامه بخش‌هایی از آن آورده می‌شود:
حجاب اسلامی:
«به زنان مومنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامن‌های خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیداست. سرپوش‌های خویش را برگریبان‌ها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران، یا پدران خود و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر و برادران خود پسران برادر و خواهران خود و پسران خواهر و زنان هم کیش و بندگان خود و …»
کلمه زینت در عربی از کلمه «زیور» فارسی اعم است. زیرا زیور به زینت‌هایی گفته می‌شود که از بدن جدا می‌باشد مانند طلا آلات و جواهرات ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می‌شود و هم به آرایش‌هایی که به بدن متصل است نظیر سرمه و خضاب.
مفاد این دستور این است که نباید زنان آرایش و زیور خود را آشکار سازند. سپس دو استثناء برای این وظیفه ذکر شده:
استثناء اول:
«الاماظهر منها» یعنی «جز زینت‌هایی که آشکار است» از این عبارت چنین استفاده می‌شود که زینت‌های زن دو نوع است. یکی نوع زینتی است که آشکار است و نوع دیگر زینتی است که مخفی است مگر آنکه زن عملاً و قصداً بخواهد آن را آشکار کند.
پوشانیدن زینت نوع اول واجب نیست اما پوشانیدن زینت‌های نوع دوم واجب است.
در تفسیر مجمع البیان آمده:
درباره این استثناء سه قول است:
اول اینکه مراد از زینت آشکار جامه است. (جامه رو) و مراد از زینت نهان پای برنجن (خلخال) و گوشواره و دستبند است این قول از این مسعود صحابی معروف نقل شده است.
قول دوم اینکه مراد از زینت ظاهر سورمه و انگشتر و خضاب دست است یعنی زینت‌هایی که در چهره و دو دست تا مچ واقع می‌شود. این قول ابن عباس است.
قول سوم این است که مراد از زینت آشکار خود چهره و دو دست تا مچ است. این قول ضحاک و عطا است.
در تفسیر صافی ذیل این جمله یک تعداد از روایات ائمه را نقل می‌کند که در ادامه نقل خواهیم کرد. در تفسیر کشاف می‌گوید:
زینت عبارت است از چیزهایی که زن خود را به آنها می‌آراید از قبیل طلا، سرمه، خضاب. زینت‌های آشکار از قبیل انگشتر، حلقه، سرمه و خضاب، مانعی نیست که آشکار شود اما زینت‌های پنهان از قبیل دست‌بند و پابند و بازوبند، گردنبند، کمربند، گوشواره باید پوشانده شود مگر از عده‌ای که در خود آیه استثناء شده‌اند.
در ادامه می‌گوید:
در آیه پوشانیدن خود زینت‌های باطنه مطرح شده است نه محل‌های آنها از بدن. این به خاطر مبالغه در لزوم پوشانیدن آن قسمت‌های بدن است از قبیل ذراع، ساق پا، بازو، گردن، سر و سینه و گوش.
آنگاه صاحب کشاف پس از بحثی درباره موهای عاریتی که به موی زن وصل می‌شود و بحث دیگری درباره تعیین مواضع زینت ظاهره این بحث را پیش می‌کشد که فلسفه استثناء زینت‌های ظاهره از قبیل سورمه، خضاب و گلگونه و انگشتر و حلقه و مواضع آنها از قبیل چهره و دو دست چیست؟
در پاسخ مطرح می‌کند:
فلسفه‌اش این است که پوشانیدن اینها حرج است. کار دشواری است برزن، زن چاره‌ای ندارد جز اینکه با دو دستش اشیاء را بردارد یا بگیرد و چهر‌اش را بگشاید. خصوصاً در مقام شهادت دادن در محاکمات و در موقع ازدواج چاره‌ای ندارد از اینکه در کوچه‌ها راه برود و خواه‌ناخواه از ساق به پایین‌تر یعنی قدم‌هایش معلوم خصوصاً زنان فقیر (که احیاناً جوراب و کفش ندارند) و این است معنی جمله «الا ما ظهر منها» در حقیقت مقصود این است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...