۸۰۵۹۹۸۱۸

 

۸۰۱۷۲۲۹۱

 

۰۴/۳۱/۱۲

 

Urban institute

 

 

 

۱۲۰۱۴۳۴۹۲

 

۱۶۲۲۹۷۰۴۷

 

۰۴/۳۱/۸

 

Carter center

 

 

 

۲۱۴۶۶۷۲۳۵

 

۲۳۴۳۷۴۰۹۸

 

۰۴/۲۶/۹

 

RAND

 

 

 

*منبع سایت:www.guidestar.org
مقدمه
درفصل های قبل دریافتیم که اساساً کانون تفکر چیست ودارای چه تارخچه ای وطبقه بندی هایی است وازچه کانال هایی بر سیاستگذاری عمومی تأثیر می گذارد. دراین فصل می خواهیم ازطریق بررسی دو مورد مطالعاتی در عرصه های سیاست داخلی(مسئله مهاجر) وسیاست خارجی(مسئله امریکا به حمله به عراق) به آزمون فرضیه تحقیق خود بپردازیم ونقش کانون های تفکر را به عنوان موسسات تحقیقاتی راه حل یاب در این دو عرصه نمایان سازیم. ابتدا در این فصل دربحث سیاست داخلی، به مسئله مهاجرت وراه حل های کانون های تفکر در این حوزه می پردازیم وسپس دربحث سیاست خارجی به بررسی نقش و راه حل پناک به عنوان یکی ازکانون های تفکر موثر در حمله امریکا به عراق در دولت بوش خواهیم پرداخت.
مهاجرت
روزانه حدود ۰۰۰/۸۸ خارجی از طریق فرودگاه و مرزهای زمینی وارد خاک آمریکا می شوند که اغلب آنها تمایل ماندن در ایالات متحده آمریکا را ندارد و ۸۲۰۰ نفر خارجی غیر مهاجر به عنوان گردشگر، بازرگان، دانشجو و کارگران خارجی روزانه به آمریکا عزیمت می کنند. ۲۲۰۰ نفر دیگر نیز مهاجران و پناهندگانی هستند که به منظور عضویت در جامعه شهروندان دائمی آمریکایی وارد این کشور می شوند. ۴۱۰۰ نفر دیگر خارجی های غیر قانونی و بدون مجوزی هستند که اکثر آن ها به صورت غیر قانونی از طریق فرار از دست مأموران گشت مرزی یا ارائه مدارک جعلی به بازرسان مرزی برای ورود، وارد خاک آمریکا می شوند و برخی دیگر نیز به عنوان گردشگر به صورت قانونی وارد خاک آمریکا می شوند ولی بعداً دیگر از آمریکا خارج نمی شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
آیا روزانه ورود این تعداد جمعیت به ایالات متحده آمریکا که برابر با جمعیت یک شهر کوچک می باشد مسئله ای خوشایند است یا ترسناک؟ البته برای این پرسش پاسخی واحد نمی تواند ارائه داد چرا که از یک سو ایالات متحد آمریکا میراث مهاجر خود را جشن می گیرد و مکرراً به بیان دستاوردها و نوآوری هایی که مهاجران یا خود به این سرزمین آورده اند می پردازد.از سوی دیگر، از زمان شکل گیری ایالات متحده آمریکا، آمریکایی ها همواره نگران اثرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مهاجران درآمریکا بوده اند، در قرن بیست و یکم مسئله مهاجرت به یکی از مسائل بحث برانگیز در آمریکا تبدیل شده است. سیاست حال ایالات متحده، اولویت دریافت سهمیه ویزای مهاجرت را به بستگان شهروندان آمریکا و مهاجران مقیم آنجا می دهد که این خود به معنای مهاجرت زنجیره ای بر اساس پیوندهای خویشاوندی است. و این اولویت در سیاست مهاجرت سبب شده است تا میزان مهاجرت های غیر قانونی در آمریکا افزایش یابد اغلب گفته می شود که خارجی های بدون مجوز در انتظار دریافت ویزای مهاجرت به سر می برند.
الف)سیاست های مهاجرت ایالات متحده آمریکا
در طول تاریخ، سیاست مهاجرت آمریکا سه مرحله مهم را تجربه کرده است:
۱- الف) مرحله اقتصاد آزاد یا محدودیت اندک برای تازه واردها ،
۲-الف) مرحله محدودیت های کیفی، که در این مرحله شمار مهاجرین را محدود نمی کردند بلکه مانع ورود افراد خاصی به ایالات متحده می شدند از قبیل کمونیست ها ، چینی ها،
۳-الف) مرحله محدودیت کمی، این مرحله شامل اعمال محدودیت بر میزان تعداد ورود مهاجرین به آمریکا می شد.
۱-الف)مرحله اقتصاد آزاد :
در طول یک صد سال نخست، ایالات متحده آمریکا دارای سیاست اقتصاد آزاد یا سیاست مرزهای باز بود که به مهاجرین بدون هیچ گونه محدودیتی اجازه ورود به خاک آمریکا را می داد. در دوره انقلاب آمریکا اکثر استعمارگران، مهاجرین بیشتری را برای توسعه آمریکای شمالی لازم داشتند. یکی از خطاهایی که به"جرج سوم[۱۸۴]” در اعلامیه استقلال نسبت داده می شود در واقع منع قانون بومی سازی خارجی ها و عدم تشویق مهاجرت آنها به امریکا می باشد. با این وجود مردم ایالات متحده آمریکا از حکومت فدرال تا حکومت ایالتی، کارفرمایان خصوصی، شرکت های کشتیرانی، راه آهن و کلیساها همگی مهاجرت به آمریکا را تشویق می کردند. در اواخر دهه ۱۷۰۰ میلادی و اوایل دهه ۱۸۰۰ آمریکا از مهاجرین استقبال می کرد. اگرچه عده ای نظیرحزب فدرال[۱۸۵] از مهاجرین واهمه داشتند و می گفتند که مهاجرین سبب تغییر فرهنگ و سنت ایالات متحده آمریکا می شود، اما فرصت طلبی اروپایی ها و نیاز آمریکا به افراد بیشتر سبب شد تا درهای مهاجرت باز باقی بماند. قانون بومی سازی در سال ۱۷۹۰ میلادی، اصلی را ایجاد کرد تا براساس آن مهاجرین بتوانند به سهولت از تابعیت برخوردار شوند. بین ۱۷۸۳ و ۱۸۲۰ تخمین زده می شود که ۲۵۰۰۰۰ مهاجر وارد آمریکا شده اند. بعد ازسال۱۸۲۰، کاپیتان کشتی ها مجبور بودند در مورد مهاجرانی که همراه خود به آمریکا می آورند گزارش ارائه دهند که از آن پس مشخص شد که ۶۷ میلیون مهاجر در آمریکا پذیرفته شده اند. در دهه ۱۸۳۰ میزان مهاجرت افزایش یافت و اغلب مهاجرین بریتانیایی، آلمانی و پروتستانی بودند.
۲-الف)مرحله محدودیت کیفی ۱۹۲۰-۱۸۷۵
وقتی در دهه ۱۸۷۰ میلادی مهاجرت به طور گسترده از سر گرفته شد، ملت ایالات متحده آمریکا را اکثراً روستایی و پروستانی تشکیل می داد.
ودرو ویلسون[۱۸۶] زمانی که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا انتخاب شد در سال ۱۹۰۱ تمامی تازه واردها را از مجوز عمومی برخوردار نمود.وی از ورود خارجی هایی که فاقد توانایی ، ابتکار و هوش بودند اظهارنگرانی می کرد، به ویژه افراد طبقه فرودستی که از جنوب ایتالیا و مجارستان و لهستان وارد آمریکا می شدند. این نگرانی سبب شد تا برای کاهش شمار و نوع مهاجرین به آمریکا محدودیت های کیفی اعمال شود. در سال ۱۸۷۵، محدودیت های کیفی مانع ورود مجرمین و روس ها به آمریکا شد. افرادی که از پذیرش فقرا ومعلولان ذهنی امتناع می کردند قانون مهاجرت سال۱۸۸۲ را به فهرست خود افزودند. برای اولین مرتبه ورود مهاجرین از برخی کشور خاص را ممنوع اعلام کردند از قبیل چین .
در اوایل دهه ۱۹۰۰ توافق نامه شرافتمندانه ای بین آمریکا و ژاپن به امضاء رسید بر اساس این توافق نامه ایالات متحده متعهد شد، اسم ژاپن را در فهرست کشورهای ممنوع شده قرار ندهد و در مقابل نیز ژاپن متعهدشد تا برای ژاپنی هایی که قصد سفر به آمریکا را دارند پاسپورت صادر نکند.
بسیاری از آمریکایی ها می خواستند تا به مهاجرین بی سواد اجازه ورود داده نشود و کنگره در سال ۱۸۹۶ تا ۱۹۱۳ و ۱۹۱۵ برگزاری آزمون سواد از مهاجرین را تصویب کرد، تا بدین وسیله به خارجی های بزرگسالی که قادر به خواندن و نوشتن هیچ زبانی نبوند اجازه ورود به خاک آمریکا داده نشود. با این وجود آزمون سواد توسط سه رئیس جمهور وتو شد اما سرانجام این وتو در سال ۱۹۱۷ رد شد. بنابراین خارجی های دارای سن بالای ۱۶ سال که قادر به خواندن ونوشتن هیچ زبانی نبودند ورودشان ممنوع شد. جنگ جهانی اول مهاجرت بین آمریکا و اروپا را متوقف ساخت. اما در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ مهاجرت جان تازه ای گرفت، اکثر مهاجرین از مناطق نامطلوب اروپا یعنی جنوب و شرق بودند و آزمون سواد نتوانسته بود به اهداف مورد نظر خود برسد. با این وجود مجلس نمایندگان مطالعه ای را انجام داد و براساس آن به این نتیجه رسیدکه مهاجرین اروپای شرقی و جنوبی به لحاظ اجتماعی نسبت به اروپای غربی و شمالی دارای شرایط نا مناسبی هستند و بدین سبب تصمیم گرفته شد تا برای انتخاب مهاجرین، ملیت افراد ملاک قرار داده شود.
۳-الف)مرحله محدودیت کمیتی از سال ۱۹۲۱
در سال ۱۹۲۱ کنگره امریکا قانون سهمیه موقت را به تصویب رساند که بر اساس آن برای پذیرش مهاجر، محدودیت عددی اعمال می شد. در سال ۱۹۲۴ این محدودیت عددی برابر ۰۰۰/۱۵۰ مهاجر همراه با همسر و فرزندان بود و هر کشور برای مهاجرت به آمریکا سهمیه ای را از این ۰۰۰/۱۵۰ نفر به خود اختصاص می داد. در آن زمان اکثر آمریکایی ها دارای اصالت انگلیسی و آلمانی بودند تا اصالت لهستانی و ایتالیایی. در واقع انگلستان و آلمان بیشترین سهمیه مهاجرین را به خود اختصاص می دادند.
ب)اصلاحات مهاجرت ۲۰۰۰-۱۹۸۰
تا دهه ۱۹۸۰ سیاست مهاجرت ایالات متحده آمریکا دارای سیستم کاملاً پیچیده ای بود که در دهه های ۱۸۸۰ ، ۱۹۲۰، ۱۹۵۰ یک مرتبه نسل را تغییر می داد. اما سرعت فرایند تغییرات جهانی برالگوهای مهاجرت تاثیر گذاشت وبه گونه ای که کنگره هربار اصلاحاتی را صورت می داد. گاهی اوقات درهای مهاجرت را باز و گاهی بسته می گذاشت. اغلب این اصلاحات، اهداف مورد نظرشان محقق نمی شد و ورود بی وقفه خارجی ها به ایالات متحده سبب شد تا مهاجرت به مسئله جاری کنگره تبدیل گردد.
در اوایل دهه ۱۹۷۰ میزان مهاجرت غیر قانونی ازمکزیک به آمریکا افزایش یافته بود و مجلس نمایندگان تحریم های کارفرمایی را به تصویب رساند که بر اساس آن کارفرمایانی که آگاهانه کارگران غیر قانونی خارجی را به کارمی گیرند جریمه شوند. مجلس سنا بنابر درخواست کشاورزان با این تحریم ها مخالفت کرد و به جای آن روئسای جمهور جرالد فورد[۱۸۷] و جیمی کارتر[۱۸۸] کمیته ای را مسئول تحقیق در زمینه دلایل و پیامدهای مهاجرت غیر قانونی نمودند. کمیته تحقیق در زمینه سیاست مهاجرت و پناهندگی[۱۸۹] در سال ۱۹۸۱ به این نتیجه رسید که :
مهاجرت مرتبط با منافع ملی ایالات متحده است وایالات متحده بایستی مهاجرت غیر قانونی را کاهش دهد.
مهاجرت غیر قانونی به صورت نامطلوبی بر روی کارگران آمریکایی غیر ماهر تأثیر گذاشته است که این بایستی به وسیله قانون فدرالی تحریم کارفرمایی کاهش یابد.
کمیته تحقیق توصیه کرد که مهاجران غیر قانونی که ریشه در آمریکا دارند بایستی عفو شامل حالشان شود علاوه بر اجازه اقامت برای آنها از پذیرش خانواده های آنها نیز حمایت شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...