T:Threat به معنی تهدید
هدف از تحلیل SWOT، شناسایی نقاط قوت و ضعف یک مجموعه و فرصتها و تهدیدها در محیط است. با شناخته شدن این عوامل، برنامههایی تدوین میشوند که بر اساس نقاط قوت، مقابله با نقاط ضعف، بهره برداری از فرصتها و مقابله با تهدیدها شکل گرفتهاند.
برای اینکه سازمان موفق باشد باید اهداف آیندهاش را بر نقاط قوتش متمرکز سازد و سعی در رفع ضعف‌هایش کند. پاسخ مناسب به نقاط ضعف و قوت داخلی، یک جزء ضروری از فرایند مدیریت استراتژیک است ولی موفقیت سازمان زمانی به دست میآید که در مقابل فرصتها و تهدیدهای خارجی هم عکسالعمل مناسب انجام دهد. شناسایی تمام این نقاط ضعف و قوت داخلی و فرصتها و تهدیدهای خارجی و بهره جستن از آنها جهت تدوین استراتژی در تحلیلSWOT صورت میپذیرد[۸].
پایان نامه - مقاله - پروژه
همانطور که بیان شد، در تحلیل SWOT عوامل مؤثر بر شرکت یا سازمان به دو دسته عوامل بیرونی یا خارجی و عوامل درونی یا داخلی تقسیم میشود.
عوامل بیرونی، عوامل خارج از سازمان هستند و بر فعالیتهای سازمان تأثیر دارند، اما در اختیار سازمان نبوده و سازمان هیچگونه تاثیری بر آنها ندارد. هدف از بررسی محیط خارجی، تهیه فهرستی است از فرصتهایی که میتواند به یک سازمان سود رسانده یا تهدیداتی که باید از آنها اجتناب شود.
محیط خارجی هر سازمان، محیط متغیری است که بر عملکرد سازمان اثر میگذارد. محیط خارجی می‌تواند به دو دسته محیط مستقیم و غیر مستقیم تقسیمبندی شود[۹]. محیط مستقیم شامل آن مؤلفه ها و گروههایی است که به طور مستقیم بر فعالیتهای سازمان اثر میگذارد؛ به طور مثال سهامداران، دولت، تأمینکنندگان، رقبا و مشتریان. محیط غیرمستقیم شامل نیروهای عمومی (نیروهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژی، سیاسی و است) که اساساً بر تصمیمات درازمدت سازمان اثر میگذارند، میباشد. همانطور که گفته شد، عوامل بیرونی خود به دو گونه می باشد[۹]:
فرصتها: فرصت یک موقعیت عمده در محیط خارجی سازمان می باشد. یعنی آنچه که سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری کرده و به عنوان موتور محرکهای است که شتاب حرکت سازمان را چندین برابر میکند. فرصتها، مطلوب سازمان بوده و بایستی کوشش شود تا از آنها استفاده بهینه گردد.
تهدیدها: تهدید یک موقعیت نامطلوب عمده در محیط خارجی سازمان است و به عنوان مانعی بر سر راه سازمان قرار دارد و آن را از رسیدن به اهدافش باز میدارد. در مورد فرصتها و تهدیدات میتوان گفت که آنچه برای یک سازمان تهدید قلمداد میشود، ممکن است برای یک سازمان دیگر عامل فرصتی باشد. پس فرصت یا تهدید بودن یک عامل، نسبی است. سازمان تا جایی که میتواند بایستی تهدیدات را به حداقل رسانده یا آنها را به فرصت تبدیل کنند. درک درست فرصتها و تهدیدات محیطی فرا روی سازمان، به مدیران کمک میکند تا استراتژی سازمانی را با بینش بهتری اتخاذ نموده و مسیرحرکت سازمان را به طور اثر بخشتری تعیین نمایند.
از سوی دیگر، محیط داخلی سازمان شامل عوامل درون سازمانی است که در اختیار خود سازمان میباشد. پس در عین حال که بر فعالیتهای سازمان تأثیر دارند سازمان نیز بر آنها تأثیر دارد. هدف از بررسی محیط درونی، تهیه فهرستی از نقاط قوت است که سازمان برای به دست آوردن سود بایستی از آنها بهرهبرداری نماید و یا نقاط ضعفی که برای جلوگیری از ضرر یا کاهش سود باید از آنها اجتناب نماید. این عوامل شامل فرهنگ سازمان، منابع سازمان و ساختار سازمان میباشد. عوامل درونی نیز همانند عوامل بیرونی دو دسته میباشند که عبارتند از[۹]:
قوتها: قوت، منبع، مهارت یا مزیتی نسبت به رقبا و بازارهایی که سازمان در آنها کار میکند یا خواهد کرد، میباشد. قوت، یک شایستگی ممتاز است که مزیت مقایسهای سازمان در بازار میشود. قوت، نقطهی اتکای سازمان است که با بهره گرفتن از آن میخواهد به اهداف خود برسد. هر سازمان بایستی این نقاط قوت را برای جامه عمل پوشاندن به رسالتش به حداکثر رسانده و از آنها به عنوان مزیت رقابتی در مقابل رقبا استفاده نمایند.
ضعفها: ضعف، یک محدودیت یا کمبود در منابع، مهارتها و تواناییهایی است که مانع عملکرد اثربخش سازمان میشود. ضعف، یک عامل درونی است که مختلکنندهی فعالیتهای سازمان بوده و در رسیدن سازمان به اهدافش خلل ایجاد میکند. پس لازم است تا سازمان، این عوامل را در حد امکان به حداقل برساند. درک صحیح نقاط قوت و ضعف، به سازمان کمک میکند تا با استفاده بهینه از قوتها و به حداقل رساندن ضعفها، با اثربخشی بیشتری به اهداف رسیده و از هدر رفتن منابع و امکانات سازمان جلوگیری نماید.
الف) نحوه تدوین استراتژی به کمک تحلیل SWOT
تحلیل SWOT یکی از ابزارهای استراتژیک تطابق نقاط قوت و ضعف درون سازمانی با فرصتها و تهدیدهای برون سازمانی است، همچنین روشی منظم برای شناسایی این عوامل و تدوین استراتژی را ارائه میدهد. این الگو یک استراتژی است که قوتها و فرصتها را به حداکثر و ضعفها و تهدیدات را به حداقل ممکن می‌رساند. استخراج استراتژی بر اساس تحلیل SWOT، در قالب ماتریس SWOT صورت میپذیرد. در این ماتریس بر اساس تلاقی عوامل داخلی (نقاط ضعف و قوت) با عوامل خارجی (فرصتها و تهدیدها) چهار نوع استراتژی با نامهای SO، WO، ST وWT پیشنهاد میشود. این استراتژیهای چهارگانه به عنوان گزینههای استراتژی تلقی میشوند و استراتژیهای اصلی سازمان از بین گزینههای استراتژی حاصل میشوند.
در استراتژی WT هدف کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است. هدف از استراتژی WO این است که سازمان با بهره برداری از فرصتهای موجود در محیط خارج، بکوشد تا نقاط ضعف داخلی را بهبود بخشد. سازمانها در اجرای استراتژی ST میکوشند با بهره گرفتن از نقاط قوت خود، اثرات ناشی از تهدیدات موجود در محیط خارج را کاهش دهند یا آنها را از بین ببرند. در اجرای استراتژی SO سازمان با بهره گرفتن از نقاط قوت داخلی میکوشد از فرصتهای خارجی بهره برداری نماید. نمونه ماتریس SWOT در شکل۲-۱ آورده شده است.

 

  نقاط قوت - S نقاط ضعف - W
فرصتها - O استراتژی های SO استراتژی های WO
تهدیدات - T استراتژی های ST استراتژی های WT

شکل ۲-۱ : ماتریس SWOT
ب) معایب و مزایای تحلیل SWOT
اخیراً ایرادها و انتقاداتی به تحلیل SWOT وارد شده است که برخی به محتوا و برخی دیگر به فرایند استفاده از این تحلیل بر میگردد. این مسئله باعث شده تا برخی از صاحبنظران از اتمام دوره مفید تحلیل SWOT سخن بگویند. البته برخی از طرفداران این شیوه ادعا میکنند که بیشتر انتقادها بر SWOT به علت استفاده نامناسب و ضعیف از آن است تا ضعف ذاتی خود مدل.
هیل و وستبروک[۳۱] نیز در مقالهای انتقادی، کارایی تحلیل SWOT را زیر سؤال میبرند. برخی از ایرادات آنها به این شرح است[۱۰]:

 

    • معمولاً در لیست کردن عوامل، نظرات استراتژیستها و مشاوران با نظرات پرسنل تفاوت زیادی دارد.

 

    • بسیاری از عوامل بدون تحلیلهای دقیق بیان میشوند و از صحت لازم برخوردار نیستند.

 

    • در این تحلیل، به تعداد عوامل و یا وزندهی و اولویتبندی آنها توجه کافی نمیشود.

 

    • بسیاری از عوامل به صورت عمومی مثلاً برای کل محصولات، کل قسمتهای سازمان و کل بازارها بیان میشوند.

 

    • در این تحلیل اغلب به دلیل تعداد زیاد عوامل، عباراتی مبهم و کلی برای عوامل به کار برده می‌شود که ممکن است باعث ایجاد تعبیرهای متفاوت از عوامل گردد.

 

والنتین[۳۲] ضمن تأیید ایراداتی که هیل و وستبروک به تحلیل SWOT وارد میآورند، بیان میکند که در تحلیل SWOT، به مقوله های کلیدی نظیر عوامل داخلی و خارجی، منابع، قابلیت‌ها و مزایای رقابتی و اولویتبندی آنها به صورت سطحی نگاه میشود[۱۱,۱۲]. وی به طور دقیقتر ایرادات زیر را به تحلیل SWOT وارد می‌آورد[۱۱]:

 

    • تحلیل SWOT عموماً به نقش قوتها و قابلیت‌ها توجه کافی نمیکند و عموماً نقش این عوامل در راستای نیل به مزیت رقابتی نامشخص است.

 

    • رهنمودهای تحلیل SWOT در راستای تقویت بررسی و پیمایش سطحی و بداهه محیط داخل و خارج میباشد تا این که روشی مدون ارائه دهد.

 

    • رهنمودهای تحلیل SWOT فاقد معیارهای مناسب جهت اولویتبندی عوامل داخلی و خارجی میباشد.

 

  • تحلیل SWOT، روشی برای بررسی موشکافانه روندها و پارامترها ارائه نمیدهد. چه بسا که تعبیرهای مختلف از برخی از روندها نشان دهنده عوامل مختلفی باشند. مثلاً ممکن است یکی از عواملی که به عنوان نقطه ضعف بیان شده است، بتواند از جهات دیگر قوتی برای سازمان در بر داشته باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...