کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



آخرین مطالب


جستجو


 



افق زمانی

 

بلند مدت

 

میان مدت

 

کوتاه مدت

 

 

 

انعطاف پذیری

 

زیاد

 

متوسط

 

کم

 

 

 

همکاری لازم

 

زیاد

 

متوسط

 

کم

 

 

 

خطر بزرگ تر، هزینه و احتمال سود بیشتر و همچنین افق های زمانی بلندتر و نیاز بیشتر به انعطاف پذیری نیز از مشخصه های تصمیمات سطح مؤسسه است. این ویژگی ها، پیامدهای منطقی دور از دسترس آینده نگر، ابتکاری و فراگیر فعالیت استراتژیک سطح مؤسسه است. نمونه های تصمیمات سطح مؤسسه عبارتند از انتخاب کسب و کار (رشته فعالیت)، خط مشی های تقسیم سود، منابع بلند مدت تأمین مالی و رجحان هایی برای رشد. تصمیمات سطح وظیفه ای عمدتاً مسائل عملیاتی متمرکز بر فعالیت را در بر می گیرد. این تصمیمات دوره ای اتخاذ می شوند و مستقیماً به اجرای بخشی از استراتژی یکپارچه صورت بندی شده در سطح مؤسسه و در سطح کسب و کار می انجامد. بنابراین، تصمیمات سطح وظیفه ای نسبتاً کوتاه مدت اند و خطر و هزینه کمتری به همراه دارند، زیرا به منابع موجود وابسته اند. تصمیمات سطح وظیفه ای معمولاً با فعالیت هایی سر و کار دارند که به حداقل هماهنگی سراسری مؤسسه نیاز دارند. این فعالیت ها ضمیمه فعالیت های جاری حوزه های وظیفه ای می شوند و قابل انطباق بر فعالیت های جاری هستند، لذا برای اجرای موفق آن ها به حداقل هماهنگی نیاز می افتد. اگر چه قابلیت سودآوری تصمیمات سطح وظیفه ای در مقایسه اندک است، ولی نظر به این که این تصمیمات نسبتاً عینی و عددی هستند، تجزیه و تحلیل و توجه بسیاری را به خود جلب می کنند. برخی تصمیمات معمول سطح وظیفه ای عبارتند از: نام گذاری ژنریک یا تجاری، تحقیق و توسعه پایه یا کاربردی، میزان سطح موجودی کالا، تجهیزات تولیدی چند کاره یا مخصوص و سرپرستی نزدیک و یا آزاد. رابط میان تصمیمات سطح مؤسسه و سطح وظیفه ای تصمیماتی است که در سطح کسب و کار گرفته می شود. هم چنان که جدول (۲-۵) نشان داده شده است، تعاریف تصمیمات استراتژیک سطح کسب وکار در میان تصمیمات دو سطح دیگر قرار می گیرد. به عنوان مثال، هزینه، خطر و سودآوری تصمیمات سطح کسب و کار از تصمیمات سطح مؤسسه کمتر، ولی از تصمیمات سطح وظیفه ای بیشتر است. شماری از تصمیمات معمول سطح کسب و کار عبارتند از: محل کارخانه، بخش بندی بازار، پوشش جغرافیایی و کانال های توزیع (پیرس و رابینسون ،۱۳۸۹،ص ص ۲۵-۲۴).
پایان نامه
۲-۲-۱۰ ) استراتژی و عملکرد و شکاف مابین آن ها
سازمان ها و شرکت ها به طور معمول تنها به ۶۰ درصد از ارزش بالقوه استراتژی های خود جامه عمل می پوشانند و این به خاطر نقاط ضعف و نقاط شکستی است که در مراحل برنامه ریزی و اجرا وجود دارد. اما با به کارگیری اصولی می توان درصد بالاتری از استراتژی ها را به مرحله عمل در آورد. با هر مدیر ارشدی که در مورد استراتژی صحبت گردد ابهام های مشابهی را در سخنانش مشاهده خواهد شد. چرا که علی رغم زمان و انرژی فوق العاده زیادی که در اغلب شرکت ها صرف تدوین استراتژی می شود اما نتیجه حاصل چندان قابل توجه نیست تحقیقات نشان می دهد که به طور متوسط تنها ۶۳ درصد از پیش بینی های مالی وعده داده شده در استراتژی شرکت ها محقق می گردد. و از آن بدتر آن که علل این شکاف موجود مابین استراتژی و عملکرد اغلب از دید مدیریت شرکت پنهان می ماند. به همین دلیل هم مدیران عالی شرکت در اعمال فشار بر اهرم مناسب جهت ارتقای عملکرد شرکت دچار خطا می شوند. یعنی در حالی بر اجرای بهتر استراتژی تأکید می کنند که در واقع به یک استراتژی بهتر نیاز مندند و یا بلعکس سعی در تغییر استراتژی ها دارند در حالی که باید شرکت را براجرای بهتر آن متمرکز کنند و نتیجه آن چیزی جز، اتلاف انرژی ، هدر دادن زمان و استمرار عملکرد پایین تر از حد انتظار شرکت نخواهد بود. در پاییز سال ۲۰۰۴ سازمان ماراکن[۲۷۴] به همکاری بخش اطلاعات نشریه اکونومیست[۲۷۵] مطالعه ای را بر روی ۱۹۷ شرکت دنیا که فروشی بالغ بر ۵۰۰ میلیون دلار داشتند آغاز کردند هدف آن ها از انجام این پروژه تحقیقاتی این بود که ببینند شرکت ها تا چه حد در تحقق برنامه ها ی استراتژیک خود موفق عمل کرده و این که موثرترین کارهایی که شرکت های با عملکرد بالا (شرکت هایی که درصد بالایی از استراتژی های خود را جامه عمل می پوشانند) برای کاهش شکاف مابین استراتژی و عملکرد خود انجام می دهند شامل چه مواردی می شود.یافته های این تحقیق نشان داد که (استیل ،۱۳۸۶، ص۷۴) :
شرکت ها به ندرت عملکرد خود را در برنامه های بلند مدت مورد ارزیابی مستمر قرار می دهند. در این تحقیقات کمتر از ۱۵ درصد شرکت ها به عنوان یک روال ثابت به بازنگری عملکرد شرکت و مقایسه آنچه در برنامه استراتژیک سال قبل پیش بینی شده بود می پرداختند. بدون شک این مسأله که شرکت های اندکی عملکرد واقعی خود را به طور مستمر نسبت به آن چه برنامه ریزی شده بود مورد اندازه گیری قرار می دهند، می تواند این واقعیت را توضیح دهد که چرا اغلب شرکت ها به جای تلاش برای تدوین استراتژی های جدیدتر و بهتر به تأمین منابع مالی برای اجرای استراتژی های شکست خورده خود ادامه می دهند.
بخش بزرگی از ارزش استراتژی ها در ترجمه آنها از بین می رود. در واقع شکاف مابین استراتژی و عملکرد از ترکیبی از عوامل مختلف نظیر برنامه ریزی ضعیف ،اختصاص نادرست منابع ، مسائل ارتباطی و دیگر مشکلات ایجاد می شود.به طور دقیق می توان گفت زمانی که مدیریت اجرای یک استراتژی را آغاز می کند بر این باور است که می تواند به تمامی عملکرد مالی پیش بینی شده در استراتژی مذکور دست یابد. اما از آن جا که استراتژی ها از رده ی بالای شرکت ابلاغ می شوند به خوبی به رده های پایین تر انتقال پیدا نکرده و تفهیم نمی شوند که این مسأله ترجمه صحیح استراتژی به برنامه های اجرایی و نیز شیوه مناسب تخصیص منابع را غیر ممکن می سازد. رده های پایین تر شرکت به خوبی نمی دانند که برای حصول عملکردی که مورد نظر مدیریت ارشد بوده لازم است چه کارهایی را در چه زمان هایی انجام دهند و یا این که به چه منابعی نیازمندند. بنابراین نتایج مورد نظر هیچ گاه تحقق نخواهند یافت. و از آنجایی که هیچکس به طور مشخص مسئول کسری بودجه ایجاد شده نیست چرخه عملکرد پایین تر از انتظار برنامه استراتژیک شرکت اغلب به همین ترتیب سال ها ادامه می یابد.
تنگای عملکرد شرکت از دید مدیریت ارشد،پنهان می ماند. در واقع به علت آن که بسیاری از برنامه های استراتژیک، پیش بینی های جاه طلبانه و غیر واقع گرایانه ای را در بر دازند ، شرکت ها در چنین مواردی و هنگام مواجه شدن با کسری بودجه عموماً بدون توجه جدی از کنار مسأله گذشته و پیش بینی های غیر واقعی را در برنامه ها، طبیعی تلقی می کنند. اما از سوی دیگر، مدیران در مواردی که برنامه ها واقع گرایانه تدوین شده بودند اما عملکرد شرکت به گونه ای بوده که در نهایت با کسری بودجه روبه رو شده است، نظام تشخیص و هشدار سریعی در اختیار ندارند. در چنین مواردی آن ها در عمل هیچ راهی برای تشخیص به موقع این که آیا کارهای ضروری بر اساس انتظار پیشرفته است و یا منابع طبق برنامه تخصیص یافته و همچنین این که رقبا بر اساس انتظار عمل کرده اند یا خیر، در اختیار ندارند. باور این است که بدون داشتن اطلاعات روشن در مورد چرایی و چگونگی عملکرد پایین تر از حد انتظار برنامه استراتژیک شرکت ، انجام اقدامات اصلاحی برای مدیریت ارشد غیرممکن خواهد بود.
برای کاهش شکاف مابین استراتژی و عملکرد قواعدی را باید در نظر گرفت (استیل ،۱۳۸۶، ص۷۵):‌
استراتژی را باید به زبانی ساده و کاملا مشخص ترسیم نمود. در اغلب شرکت ها استراتژی مفهومی بسیار انتزاعی است که اغلب هم با چشم انداز یا آرمان شرکت اشتباه گرفته می شود و به گونه ای نیست که بتوان آن را به سهولت به عمل تبدیل و ترجمه نمود. شرکت های با عملکرد بالا به منظور برنامه ریزی و اجرای صحیح و منطبق با استراتژی خود استراتژی را به زبانی ساده و عملی بیان می کنند و نه با لیست بلند بالایی از اهداف غرور آمیز دور از دسترس.
در مفروضات طرح استراتژیک و در پیش بینی های طرح موجود باید استوار بود.در بسیاری از شرکت ها ، طرح استراتژیک یک واحد زیرمجموعه شرکت ، چیزی جز نتیجه یک توافق میان مدیریت بخش مزبور و مدیریت ارشد شرکت نمی باشد. در این شرکت ها برنامه ریزی استراتژیک تا حد زیادی صرفاً یک فرایند چانه زنی است که در آن ، مدیریت واحد ، به طور عمده بر سودهای کوتاه مدت توجه دارد اما مدیریت ارشد ، نگاه بلند مدت تری را نیز مدنظر دارد. اما شرکت های با عملکرد بالا به گونه ای دیگربه برنامه استراتژیک شرکت نگاه می کتتد. آن ها می خواهند که برنامه استراتژیک شرکت و پیش بینی های مبتنی بر آن واقعاً به عنوان عامل انگیزشی برای ارتقای عملکرد فعلی شرکت عمل کند. این امر میسر نخواهد شد مگر آن که برنامه های استراتژیک بلند مدت آن ها بر پیش فرض هایی صحیح و مبتنی بر شناخت از اقتصاد واقعی بازار و نیز تجربه عملکرد گذشته شرکت نسبت به سایر رقبا متکی باشد. که این فرایند نیازمند برقراری نظام اندازه گیری عملکرد در شرکت خواهد بود.
در تمام سطوح شرکت باید از زبان مشترکی برای بیان استراتژی استفاده شود. بحث مابین مدیریت ارشد و تمامی واحد های مربوطه در مورد تمایلات حرکتی شرکت و پیش فرض های آن ، باید در چارچوب مشخص و مشترک و با معیارهای مشترکی صورت گیرد.
منابع مورد نیاز برای تحقق برنامه استراتژیک بایدسریعاً مورد ارزیابی قرار گیرند. جهت اجرای هر چه بهتر استراتژی در هر واحد از شرکت لازم است مدیران ارشد سوالاتی را در مورد زمان افزایش و به کارگیری منابع جدید در واحد مزبور مطرح نماید. سوالاتی نظیر این که چقدر طول خواهد کشید تا بتوان الگوی خرید مشتریان را تغییر داد، با چه سرعتی شرکت قادر خواهد بود امکانات بازاریابی و فروش خود را در مورد محصولات جدید به کار گیرد و این که رقبا با چه سرعتی واکنش نشان خواهند داد ؟
اولویت ها را باید به طور دقیق و شفاف مشخص نمود. مدیران برای پیاده سازی موفق هر استراتژی لازم است هزاران تصمیم گرفته و تصمیمات مزبور را به عمل تبدیل کنند. اما همه این پارامترهای دخیل در این تصمیمات به یک اندازه اهمیت ندارند. در اغلب موارد جهت حصول سطح عملکرد مورد انتظار در برنامه در تصمیم گیری های تنها لازم است فقط به چند عامل کلیدی توجه شود. در شرکت های با عملکرد بالا این عوامل به طور شفاف اولویت بندی می شوند به گونه ای که هر یک از مدیران اجرایی در زمان تصمیم گیری به خوبی می داند که باید بودجه عواملی متمرکز شود.
عملکرد شرکت نسبت به برنامه استراتژیک باید مستمراً کنترل گردد. شرکت های با عملکرد بالا با کنترل مستمر برنامه استراتژیک خود این فرایند سعی و خطا را سرعت می بخشند. چنین شرکت هایی به طور مستمر الگوهای تخصیص منابع خود و نتایج حاصل از آن را نسبت به برنامه، مورد ارزیابی قرار داده و در طی یک فرایند بازخورد مستمر پیش فرض های برنامه و نحوه تخصیص منابع را اصلاح می کنند.این کنترل و اندازه گیری مستمر به مدیریت عالی شرکت امکان می دهد که نقاط ضعف و شکست برنامه استراتژیک و نیز نحوه اجرای آن را به موقع تشخیص داده و آن ها را برطرف نماید. در ضمن در این روش نقاط شکست مذبور به راحتی از همدیگر قابل تفکیک خواهند بود در حالی که در صورت سپری شدن زمان پیامدهای این نقاط شکست در هم ترکیب شده و تفکیک آن ها را از همدیگر دشوار خواهد ساخت.
در انتها می توان گفت کاهش شکاف مابین استراتژی و عملکرد پاداش بزرگی در بردارد، به عبارتی موجب ارتقای عملکرد از ۶۰ تا ۱۰۰ درصد خواهد شد. اما منافع واقعی حاصل از این کار عملاً بیش از این می باشد. چنین شرکت هایی با تحقق مستمر استراتژی های خود با گذشت زمان نسبت به قابلیت های خود در تحقق بخشیدن استراتژی های تدوین شده مطمئن تر شده و بدین ترتیب به تدریج فرهنگ محقق سازی استراتژی ها در شرکت نهادینه می شود که خود تأثیری عظیم و ماندگار بر توانمندی ها استراتژی ها و ارتقای شرکت خواهد داشت (استیل،۱۳۸۶، ص ۷۷).
۲-۲-۱۱ ) استراتژی و مزیت رقابتی
از دیدگاه پورتر[۲۷۶] استراتژی ها این امکان را به سازمان می دهند که از سه مبنای متفاوت از مزیت های رقابتی بهره گیرد. آن ها عبارتند از : رهبری در هزینه ها[۲۷۷]، متفاوت یا متمایز ساختن محصولات و خدمات[۲۷۸]، و در نهایت متمرکز کردن[۲۷۹] توجه بر محصولات و خدماتی خاص، پورتر این سه مبنا را استراتژی های ژنریک یا عمومی[۲۸۰] نامید.دراستراتژی رهبری هزینه ها شرکت اقدام به تولید و عرضه محصولات استاندارد می کند که بهای تمام شده هر واحد برای مشتری (کسی که نسبت به قیمت حساسیت دارد) کاهش می یابد. در مواردی شرکت می تواند، در یک صنعت، محصولاتی با بهای تمام شده کمتر تولید و عرضه نماید که مهم ترین این موارد عبارتند از (دیوید،۱۳۹۱، ص ص۱۴۱-۱۳۶) :
هنگامی که بازار متشکل از خریدارانی باشد که نسبت به قیمت حساسیت نشان می دهند.
هنگامی که برای محصولات متمایز مشتریان چندانی وجود نداشته باشد.
هنگامی که مشتریان بین محصولات با انواع مختلف برند[۲۸۱] تفاوت چندان زیادی قائل نشوند.
هنگامی که تعداد زیادی خریدار با توان های بالقوه چانه زدن در بازار وجود داشته باشند.
در کل هدف از این استراتژی آن است که محصولاتی با قیمت پایین تر از شرکت های رقیب به بازار عرضه شود و به وسیله آن سهم بیشتری از بازار به دست آید و آن گاه با بالا بردن فروش تلاش نمود که شرکت های رقیب را به کلی از بازار خارج نمود.
منظور از استراتژی متمایز ساختن محصول این است که محصولات و یا خدماتی ارائه شوند که در صنعت مورد نظر به عنوان محصول یا خدمتی منحصر به فرد تلقی شوند و به مشتریانی عرضه شوند که به قیمت حساسیت چندانی نشان نمی دهند. شرکتی که استراتژی تمایز را به شیوه‌ای موفقیت آمیز به اجرا درآورد می‌تواند قیمت محصول را نسبت به شرکت‌های رقیب بالاتر تعیین کند، زیرا به وفاداری مشتریان خود تکیه می کند و مشتریان شیفته ویژگی متمایز و منحصر به فرد این نوع محصول خواهند شد. ویژگی‌های خاصی وجود دارد که می تواند یک محصول را از محصولات شرکت‌های رقیب متمایز سازند. شیوه های متداول که شرکت ها می توانند به وسیله آن ها استراتژی های تمایز را به شیوه ای وموفقیت آمیز به اجرا در آورند این است که بین واحدهای تحقیق و توسعه و بازاریابی هماهنگی ایجاد کند و برای جذب نیروهای خلاق و زبده تسهیلات ویژه فراهم آورند.
و اما مقصود از متمرکز کردن توجه بر محصولات و خدمات خاص این است که نیازهای گروه های کوچکی از مصرف کنندگان تأمین شود. تمرکز برگروه خاصی از مشتریان هنگامی موفق است که بخشی از صنعت دارای اندازه و وسعت کافی و از رشد بالقوه برخوردار باشد و سرانجام این که این موفقیت از نظر شرکت‌های عمده و رقیب، از اهمیت زیادی برخوردار نباشد. استراتژی‌هایی مانند رسوخ در بازار و توسعه بازار به گونه‌ای هستند که می‌توان به میزان زیادی از مزایای ناشی از تمرکز بر گروه خاصی از مشتریان استفاده کرد. شرکت‌های بزرگ و همچنین شرکت هایی که در سطح متوسط قرار دارند تنها زمانی می‌توانند از استراتژی‌‌های مبتنی بر تمرکز برگروه خاصی از مشتریان استفاده کنند که این استراتژی را با استراتژی‌های مبتنی بر رهبری در هزینه‌ها و متمایز ساختن محصول در هم آمیزند .شرکتی که از استراتژی مبتنی بر تمرکز بر گروه خاصی از مشتریان استفاده می کند می کوشد خدمات خاصی را به بازاری محدود عرضه کند که این بازار می تواند به صورت منطقه جغرافیایی ، بخش خاصی از مصرف کنندگان یک محصول یا گروه ویژه ای از مشتریان باشد. این در حالی است که شرکت های رقیب در بازارهای گسترده تر فعالیت می کنند.(دیوید،۱۳۹۱، ص ص۱۴۱-۱۳۶).
۲-۲-۱۲ ) ارزیابی و کنترل راهبردی
کنترل مهم ترین وسیله ای است که مدیریت می تواند توسط آن از روند اجرای عملیات و دستیابی به هدف ها اطمینان حاصل کند. برنامه ریزی های عملیاتی و پیش بینی ها همواره در اجرا با درصدی از خطا همراه است. به این ترتیب برای آگاهی و اصلاح عملیات تنها از کنترل می توان استفاده نمود (الوانی،۱۳۷۲، ص ۱۶۴).
از طرفی سازمان ها و شرکت ها برای حفظ بقای خود و پیشرفت در دنیای رقابتی امروز به بهبود مستمر عملکرد خود نیاز دارند و در این راستا استفاده از نظام های کنترل مدیریت ضروری است. کنترل مبین ارزیابی و اندازه گیری موفقیت عملیات انجام شده در مقایسه با معیار برنامه های تعیین شده و اصلاح انحرافات برای حصول اطمینان از تحقق اهداف برنامه های مورد نظر است و بنابراین می توان گفت کنترل یکی از وظایف اصلی تمامی مدیران است و با این توضیح که هرچه سطح مدیریت بالاتر باشد اهمیت و تاثیر کنترل و ارزیابی بر حیات و توفیق شرکت بیشتر است.
با توجه به نوع برنامه هایی که کنترل بر آن ها اعمال می شود یعنی برنامه های عملیاتی در مقابل برنامه های راهبردی، ارزیابی و کنترل نیز به دو دسته ارزیابی و کنترل عملیاتی و ارزیابی و کنترل راهبردی تقسیم می شود. ارزیابی و کنترل عملیاتی شامل فرایند تعیین استانداردهای عملکرد ، اندازه گیری عملکرد جاری‌ و مقایسه عملکرد با استانداردهای مربوطه جهت تعیین فاصله عملکردی و تصحیح انحرافات یا انجام اقدامات اصلاحی است. اما ارزیابی و کنترل راهبردی که عهده دار وظیفه کنترل در مدیریت راهبردی است جز محدوده وظایف مدیریت عالی است و به عنوان جزیی از فرایند مدیریت راهبردی انجام می شود. کنترل راهبردی شامل ارزیابی و کنترل مستمر فرایند تدوین، انتخاب و اجرای راهبردهای سازمان یا شرکت می باشد و برای دستیابی به اهداف بلند مدت با توجه به محدودیت های پیش بینی شده منابع تمرکز دارد. با توجه به تأثیری که مدیریت راهبردی با تعیین سمت و سوی راهبردی شرکت بر حیات، رشد و توفیق آن می گذارد اهمیت و جایگاه بالای کنترل راهبردی کاملا آشکار می شود. وظیفه اصلی کنترل راهبردی ایجاد اطمنیان برای مدیران عالی در رابطه به صحت سمت و سوی راهبردی انتخابی شرکت، پیگیری اهداف راهبردی فعلی و تعیین فرصت های راهبردی آتی برای شرکت می باشد (مصلح شیرازی و حیدری،۱۳۸۲،ص ص۷۸-۷۷).
از نظر هانگر و ویلن[۲۸۲] کنترل و ارزیابی فرآیندی است که طی آن نتایج عملکرد و فعالیت های شرکت طوری تحت کنترل و نظارت قرار می گیرد که بتوان عملکرد واقعی را با عملکرد مطلوب مقایسه کرد. این فرایند بازخورد لازم را به مدیریت می دهد تا بتواند نتایج را اندازه گیری کرده و در صورت لزوم اقدامات تسهیل کننده و اصلاحی را اتخاذ نماید. این فرایند را می توان در قالب یک مدل بازخورد پنج مرحله ای مانند آن چه در نمودار (۲-۷) نشان داده شده است، نمایش داد(اعرابی و همکاران،۱۳۸۷،ص۳۰) :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 11:04:00 ب.ظ ]




ذیل آیه C…وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِB[1024] از ابن عباس، این آیه مربوط به جنگ بدر است که رسول خداصلی الله علیه و آله بر کنار کشته شدگان مى‏ایستاد، و مى‏فرمود: اى فلان بن فلان! آیا آنچه را که پروردگارت وعده مى‏داد حق یافتى؟ تو نبودى که فرستاده پروردگارت را تکذیب مى‏کردى؟ و اصحاب از آن حضرت، پرسیدند: آیا اینان سخنان شما را می شنوند؟ و حضرت پاسخ داد: بلکه از شما که زنده اید، بهتر می شنوند! به این جهت بود که این آیه نازل شد.[۱۰۲۵]
علامه در مقام داوری این روایت، یکی از اشکالات آن را «ناسازگاری با سیاق آیات» دانسته است؛ چرا که سیاق، نشانگر نزول آن و آیات قبل و بعدش در مکّه است. در حالی که روایت، نزول آن را در مدینه و جنگ بدر دانسته است.[۱۰۲۶]
ذیل آیه Cیَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ أَیَّانَ مُرْساهاB[1027] به روایتی از ابن عباس در شأن نزول این آیه اشاره شده که می گوید: مشرکان راجع به زمان برپایی قیامــت از روی استهــزاء از آن حضــرت، پرسش می کردند و در این ماجرا بود که این آیه نازل شد.[۱۰۲۸]
علامه، همه روایات سبب نزول این آیه را «ناسازگار با سیاق» می داند.[۱۰۲۹]
نمونه دیگر، ذیل آیه Cوَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِه…B[1030] ابن عمر، سبب نزول این آیه را این گونه شرح داده است: پس از مرگ عبد اللَّه بن ابى، پسرش عبد اللَّه نزد رسول خداصلی الله علیه و آلهآمده درخواست نمود که بر جنازه پدرش نماز بگزارد. رسول خداصلی الله علیه و آله برخاست تا برود و عمر بن خطاب، حضرت را از این کار نهی نمود. اما پیامبر با استناد به تخییر موجود در آیه Cاسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُم…B[1031] به گفته او توجهی ننمود و بر جنازه او نماز گزارد. در همین زمان خداوند این آیه را نازل فرمود.[۱۰۳۲]
علامه در نقد آن، به مخالفت صریح این روایت، با آیه اشاره نموده و آن را نمی پذیرد.[۱۰۳۳]
سبب نزول آیه Cسَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعB[1034] از سدّی این گونه نقل شده است: «این آیه در مکه در باره نضر بن حارث نازل شده، که گفته بود: Cاللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَهً مِنَ السَّماءB[1035] و عذاب وى در روز جنگ بدر واقع شد».[۱۰۳۶]
علامه در نقد این روایت، به سیاق آیات اشاره می کند و نزول آن را در مدینه می داند؛ در حالی که در روایت به مکی بودن تصریح شده است.[۱۰۳۷]
مورد دیگر را می توان ذیل بیان سبب نزول آیه Cالرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ…B[1038] دانست که از حسن بصری این گونه نقل گردیده است:
«زنى نزد رسول خداصلی الله علیه و آله آمد، و از شوهرش شکایت کرد که به وى سیلى زده است، رسول خداصلی الله علیه و آله فرمود: باید قصاص شود، لیکن چیزى نگذشت که این آیه نازل شد، و زن بدون قصاص برگشت».[۱۰۳۹]
علامه پس از اشاره به این روایت، یکی از اشــکال های آن را «عدم ســازگاری با ذیل آیه» می داند؛ چراکه در ادامه آیه می فرماید: C…فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً…B[1040]
گاهی ایشان به اختلاف مضمون آیه و روایت سبب نزول اشاره کرده و به همین جهت، آن را نمی پذیرد:
مثلاً ذیل آیه C…إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى‏ بَشَرٍ مِنْ شَیْ‏ء…B[1041] از سدّی روایت شده که گفته است: این سخن «فنحاص یهودى» بود که: خداوند چیزى بر محمد صلی الله علیه و آله نازل نکرده است.[۱۰۴۲]
اما علامه این روایت را نمی پذیرد و معنای آن را «فاسد» می داند و عامل این فساد را «اختلاف مضمون روایت با آیه» عنوان می کند.[۱۰۴۳]
نمونه دیگر، ذیل آیه Cوَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ…B[1044] است که سدّی، طی روایتی طولانی سبب نزول آیه را بیان نموده که مضمون کلی آن این است که: وقتی ابوطالب در حال احتضار بود، جمعی از سران قریش نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمده به آن حضرت گفتند: یا از بد گویى به خدایان ما دست بازدار و یا این که ما نیز تو را و آن کسى که تو را مامور این کار کرده ناسزا خواهیم گفت. این جا بود که خداوند این آیه شریفه را نازل نمود.[۱۰۴۵]
علامه، در سنجش این روایت، به مخالفت آن با مضمون آیه اشاره می کند؛ زیرا نهی از دشنام در آیه متوجه مسلمانانی است که در صدر اسلام در مواجه و بحث و جدال با مشرکان، گاهی به ناسزاگویی کشیده می شدند و نه مشرکان قریش.[۱۰۴۶]
ج. ناسازگاری با عموم یا اطلاق آیه
جلوه دیگر از معیار مخالفت با قرآن ناسازگاری روایت سبب با اطلاق یا عموم آیه نزول می باشد:
به عنوان نمونه، اسباب نزول نقل شده از صحابه و تابعان که ذیل آیه Cوَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ…B[1047] آمده، نزول آن را مربوط به جنگ بدر، احد، واقعه بئر معونه و… دانسته اند.[۱۰۴۸]
علامه، آیه را «عام» دانسته و آن را شامل همه شهدایی که در راه خدا کشته می شوند، تفسیر کرده است.[۱۰۴۹]
نمونه دیگر، سبب نزول آیه Cوَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ…ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفىB[1050] می باشد که از ابن عباس، این گونه روایت شــده است: «این آیه در باره سـه قبیله بنى عامر، بنى کنانه، و بنى سلمه، نازل شد که هر سه بت مى‏پرستیدند و مى‏گفتند فرشتگان، دختران خدایند. و مى‏گفتند: Cما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏B».[۱۰۵۱]
پس از طرح این روایت، علامه آن را تطبیق راوی می شمارد؛ چرا که روایت، با «اطلاق آیه» منافات دارد و همه وثنیان را شامل نمی شود.[۱۰۵۲]
نمونه سوم، ذیل آیه C…أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً…B[1053] ابن عباس وعکرمه، شأن نزول آن را «عمار یاسر» می دانند.[۱۰۵۴]
علامه پس از اشاره به این روایت، در مقام داوری پیرامون این نوع روایات، همه را از باب تطبیق عموم آیه بر مورد، دانسته و می گوید: «و همه این روایات از باب تطبیق عموم آیه به مورد آن است نه این که آیه در خصوص موردى نازل شده باشد تا شأن نزول اصطلاحى باشد، چون این سوره یک مرتبه و دفعتاً نازل شده است».[۱۰۵۵]
۴-۱-۲-۲-۲٫ مخالفت با عصمت
معیار دیگر، در عدم پذیرش روایت سبب نزول، ناسازگاری با عصمت انبیاء علیهم السلام، می باشد.
مثلاً، ذیل آیه Cوَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطانُ فِی أُمْنِیَّتِه…B[1056] به طرق متعدد روایات شأن نزول آن از صحابه و تابعان اشاره می کند.[۱۰۵۷]
به عنوان مثال ابن عباس در این باره می گوید:
«رسول خداصلی الله علیه و آله قرائت کرد: Cأَ فَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى*وَ مَناهَ الثَّالِثَهَ الْأُخْرىB[1058] [و اضافه کرد] اینها بتان زیبای برترند و شفاعتشان مورد امید و انتظار است… پس جبرئیل به سوی حضرتش آمد و گفت: آنچه را که برایت آوردم بخوان. و او خواند: Cأَ فَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَ الْعُزَّى*وَ مَناهَ الثَّالِثَهَ الْأُخْرىB‏ [و اضافه کرد] اینها بتان زیبای برترند و شفاعتشان مورد امید و انتظار است! [جبرئیل] گفت: این را من برایت نیاوردم، این از شیطان است. پس آنگاه خداوند [این آیه را] بر او نازل کرد».[۱۰۵۹]
پایان نامه - مقاله - پروژه
علامه، با اشاره به اینکه برخی از تابعان، مانند «حافظ بن حجر» این حدیث را صحیح شمرده اند، به انتقاد شدید از آن می پردازد و می گوید: ادّله قطعى عصمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله متن این روایت را تکذیب مى‏کند. هر چند که سندی صحیح داشته باشد. چرا که به حکم ادله قطعی دلال بر عصمت، لازم است ساحت آن حضرت را منزه از چنین خطایى بدانیم. اولاً این روایت، اشاره به جهل[۱۰۶۰] آن حضرت، نسبت به عدم وحیانی بودن جمله «تلک الغرانیق العلى…» می باشد. این جهل آن قدر ادامه یافته که جبرئیل مجدداً سوره را بر او عرضه نموده است. ثانیـاً اینکه وجـود این قسمت ازآیه که می فرماید:C وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ …B باعث شده تا این کفر، مشمول همه انبیاء علیهم السلام شود.[۱۰۶۱]
بنابراین روایت غرانیق، نه تنها با عصمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سازگار نیست، بلکه به علت اینکه حدیث به عنوان سبب نزول آیه Cوَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ…B بیان شده با عصمت سایر انبیا علیهم السلام نیز در تنافی است.
نمونه دیگر، ذیل آیه C…وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِB[1062] می باشد که روایتی از ابن عباس پیرامون سبب نزول آیه بیان شد[۱۰۶۳] که علامه علاوه بر ناسازگاری با سیاق در مقام داوری، به نکته دیگری نیز اشاره می کند و می گوید:
«ساحت رسول خداصلی الله علیه و آله اجل از آن است که قبل از آنکه پروردگارش دستورى دهد، از پیش خود چیزى بگوید، آن گاه خداى سبحان آیه‏اى بفرستد و در آن آیه او را تکذیب کند، او ادعا کند و خبر دهد از اینکه مردگان در شنیدن سخنانش کمتر از زندگان نیستند، بعد آیه مورد بحث نازل شود و بفرماید خیر مردگان چیزى نمى‏شنوند».[۱۰۶۴]
بنابراین یکی دیگر از علل غیر قابل قبول بودن این روایت «تنافی با عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله » می باشد.
نمونه سوم، سبب نزولی است که حسن بصری ذیل آیه Cالرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ…B[1065] نقل کرده است و آن علاوه بر «ناسازگاری با سیاق»، با عصمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، در تنافی است.[۱۰۶۶]
همچنین در عدم پذیرش سبب نزولی که سدّی[۱۰۶۷] درباره آیه Cوَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ…B[1068] نقل نموده، علاوه بر سیاق، به معیار «ناسازگاری با عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله » نیز، اشاره نموده است.[۱۰۶۹]
۴-۱-۲-۲-۳٫ مخالفت با روایات ائمه(علیهم السلام)
سومین معیار علامه، در عدم پذیرش سبب نزول نقل شده از صحابی یا تابعی، مخالفت آن با اسباب نزولی است که از ائمه علیهم السلام، نقل گردیده است:
مثلاً ذیل آیه Cأُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُم…B[1070] و در نقد روایتی که ابن عباس، به عنوان سبب نزول این آیه مطرح کرده بود،[۱۰۷۱] علاوه بر معیارهای گذشته، به روایت دیگری از امام صادق علیه السلام استناد می کند که بر اساس آن مباشرت با زنان، شبِ ماه رمضان حرام بوده و خوردن و آشامیدن بعد از خواب حرام می شده است.[۱۰۷۲]
بنابراین علامه روایت ابن عباس را به علت «ناسازگاری با روایت امام صادق علیه السلام » قابل قبول نمی داند. ولی این معیار را در کنار معیارهای دیگر مطرح می نماید.
نمونه دوم را می توان ذیل آیه Cإِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْت…B[1073] یافت که علامه روایاتی را در شأن نزول آن، از ابوهریره و ابن عمر بیان می کند که این آیه را در شأن «ابوطالب علیه السلام» دانسته اند.[۱۰۷۴]
این روایت، از نافع این گونه نقل شده است: از ابن عمر پرسیدم: آیه Cإِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْت…B در مورد ابوجهل و ابوطالب نازل شده است؟ او گفت: آری.[۱۰۷۵]
علامه، این روایات را زیر سؤال برده و آن را «مخالف روایات ائمه علیهم السلام » می داند که آنان به ایمان ابوطالبعلیه السلام[۱۰۷۶] قائل بوده اند.[۱۰۷۷]
۴-۱-۲-۲-۴٫ مخالفت با عقل
معیــار دیگر در عدم قبــول روایات سبب نزول، مخــالفت با عقــل است که نمــونه های آن را ذکر می نماییم:
مورد اول، ذیل آیه Cیا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَB[1078] می باشد که روایتی پیرامون سبب نزول این آیه از ابن عباس نقل شده و اوگفته است: «بعد از آنکه عمر مسلمان شد مشرکین گفتند: مسلمانان امروز از ما انتقامشان را گرفتند و خداوند این آیه را نازل کرد…».[۱۰۷۹]
علامه این روایت را «ناسازگار با عقل» می داند و علت آن را این چنین توضیح می دهد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:04:00 ب.ظ ]




شکل(۲-۱): مراحل رسیدن به گفت‌وگوی آرمانی

 

۲۵

 

 

 

شکل(۲-۲): میدان‌های گفت‌وشنود

 

۲۹

 

 

 

شکل(۲-۳): منطقه تقریبی رشد

 

۴۴

 

 

 

­­­­شکل(۲-۴): ارتباط میان گفت‌وگو و کندوکاو

 

۴۸

 

 

 

شکل(۲-۵): مدل تفکر چندبعدی لیپمن

 

۵۲

 

 

 

شکل(۲-۶): بازنویسی الگوی تفکر چندبعدی لیپمن

 

۸۳

 

 

 

مدل مفهومی پژوهش

 

۸۵

 

 

 

شکل(۴-۱) ساختار گفت‌وگو پیرامون مفهوم «درستی»

 

۱۲۶

 

 

 

طرح مسأله
ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش
اهداف پژوهش
پرسش‌های پژوهش
۱-۱ طرح مسأله
فصل ۱:
کلیات پژوهش
در طی چند دهه گذشته، تکنولوژی‌های مدرن (رسانه­های نوین و شبکه ­های اجتماعی)، شبکه ارتباطی گستردهای را به وجود آوردهاند که با وجود آن، در هر بخش عالم می­توان دائماً با بخش­های دیگر در تماس بود. با وجود این سیستم جهان‌گستر ارتباطی، برقراری ارتباط تقریباً در همه‌جا به نحو قابل ملاحظه­ای دچار اشکال است. انسان­هایی که در قالب ملت­های گوناگون، با سیستم­های سیاسی و اقتصادی متفاوت، در کشورهای مختلف زندگی می­ کنند، به سختی می­توانند بدون جنگ و دعوا باهم صحبت کنند. در درون یک ملت واحد نیز، طبقات مختلف اجتماعی و گروه ­های سیاسی و اقتصادی گرفتار وضعیت مشابهی هستند و توانایی درک و مفاهمه با یکدیگر را ندارند. در واقع در سبز فایل با وجود اینکه وسایل و ابزارهای ارتباطی پیشرفت بسیاری کرده­است، ولی این همه باعث تفاهم بیشتر انسان­ها نشده­است و این حاکی از آن است که صرف گسترش تبادل اطلاعات بین انسان­ها، موجب همدلی و تفاهم نمی­ شود و چیزی از چالش­ها و مشکلات پیشِ رو کم نمی‌کند. و این همه اختلاف و حتی بحران، بیشتر از آنکه ناشی از نقطه نظرات متفاوت باشد از عدم توانایی انسان‌ها در اجرای گفت­وگو و تفاهم است.
همچنین، بسیاری از تهدیدها و بحران­هایی که بشر در دنیای مدرن با آن مواجه شده است، ناشی از عادت‌های تفکر و فرایند­های ارتباط است. یکی از مسائل اصلی در معرفت بشر و مهم‌ترین عامل به وجود‌آورنده چالش‌های شناختی، ناتوانی آدمی در تفکر و اندیشیدن است. تضاد، کشمکش و کج‌فهمی بین آدم­ها، نفی دیگری و تأیید بی‌ چون و چرای معرفت خویشتن از ویژگی­های بارز انسان در آفت­های شناختی بشر در عصر معاصراست. در چنین وضعیتی، افراد آن چنان که شایسته است به اندیشه دیگری احترام نمی­گذارند، پیش از آنکه مهارت خوب شنیدن را یاد بگیرند، سخن می­گویند و دیگری را تحلیل می­ کنند و لذا گرفتار پیش داوری‌های ذهنی هستند.
اگر در فضای اجتماعی به جای جدال برای تحمیل و تسلط یک اندیشه به دیگران، بتوان خود را از «تنها اندیشیدن» رها نمود و به مدد «گفت­وگو» همه صداها را شنید و همه انسان­ها را درک کرد، دیگر نیازی به تهدید و دشمنی در جامعه نخواهد بود. در گفت­وگو، ابتدا تفاهم مشترک از مسائل مورد نظر فراهم می ­آید و سپس در روند «باهم اندیشیدن»، زمینه پیشنهاد برای یافتن و ارائه راه‌حل ایجاد می­گردد. «با گفت­وگو، زبان مشترک پیدا می­ شود و با زبان مشترک، فکر مشترک شکل می­گیرد و با فکر مشترک رویکرد مشترک در قبال مسائل پدید می ­آید. از این رو حاصل گفت­وگو در نهایت همدلی و همزبانی است.» (خانیکی،۱۳۸۷: ۹) اما انگیزه­ های خودمحورانه در ما بزرگسالان چنین ریشه کرده­است که به آسانی نمی‌توان وارد گفت­وگو به معنای حقیقی آن شد. افزون بر این، ما گرفتار عادت­های گفتاری نادرستی در گفت‌وگوهایمان هستیم مانند «هرگونه بیان یا سؤال به نیت ابراز وجود به ‌جای حقیقت‌جویی»، «سخنان طولانی، مکرر، پراکنده و گاهی بدون هدف به‌ جای سخنان متمرکز و موجز»، «درد و دل­های شخصی به‌جای پرداختن به مسائل عمومی» و همچنین عادت‌های شنیداری نادرستی چون «شنیدن صدای الفاظ به‌ جای گوش دادن به معانی واژه ­ها»، «اندیشیدن به موضع خود پیش از گوش کردن به حرف دیگران»، «برداشت از حرف دیگران بدون شناسایی پیش‌فرض­های خود و آنها» و به این ترتیب، گفت­وگوها اساساً منجر به تفاهم نمی­شوند، مفید نبوده، به پیش نمی­روند و موجب کسالت روح می­شوند. (شهرتاش،۱۳۹۰)
پایان نامه - مقاله - پروژه
شاید عده‌ زیادی تصور کنند که گفت­وگو مهارت خاصی نمی‌طلبد اما در حقیقت چنین نیست. گفت­وگو مهارت‌های ویژه‌ای نیاز دارد و قواعد و اصول خاصی را بر مشارکت‌کنندگان تحمیل می‌کند که با گپ و صحبت معمولی متفاوت است. حداقل شرط برای برقراری یک گفت‌وگوی اصیل و واقعی، حفظ احترام «دیگری» است. برای گفت­وگو باید کانال­های ورود و خروج داده ­ها به مغز و قلب کاملاً باز باشند؛ لذا لازم است ابتدا خوب گوش دادن، احترام گذاشتن به خود و دیگران از طریق سکوت و تمرکز روی موضوع و برهم نزدن تمرکز دیگران به هر نحو، رعایت ایجاز، شفاف گفتن و شفاف شنیدن، منطقی بودن، رسا صحبت کردن، در ارتباط با موضوع و بدون حاشیه‎روی و تکرار سخن گفتن را در خود پرورش دهیم.
شایان ذکر است که توانایی افراد برای انجام یک گفت­وگو و به عبارتی مهارت‌های گفت‌وگویی، اکتسابی است و بیش از همه می‌بایست در نظام آموزشی ایجاد گردد؛ شالوده­ این مهارت ­ها باید از همان سال­های اولیه­ زندگی پی­ریزی شود، زیرا فراخ­اندیشی در همان سال­هایی آغاز می­ شود که شخصیت و هویت کودک، به عنوان یک شخص متفکر در حال شکل­ گیری است. در طول دوره­ای که کودکان، بزرگ­تر و بزرگ­سال می­شوند، تمایل روزافزونی به جزم­اندیشی و داشتن ذهن بسته در آنها وجود دارد. وقتی که ذهن بسته باشد، اعتقادات و باورها خودمحوراند و به عبارتی، آن­چه که «من» باور دارم بسیار اساسی­تر است از آن­چه که من «باور دارم». افراد متعصب فاقد توانایی لازم برای ورود به گفت­وگوی آزاد و مستدل هستند. نباید اجازه داد که چنین اتفاقی بیفتد. می­توان به کودکان آموزش داد تا ارزش و منزلت ظرفیت فکری خود را بدانند. همین­طور، اصول استدلال کردن، نحوه­ استفاده از دلیل به ­عنوان ابزاری برای یادگیری، نحوه­ یادگیری از دیگران، چگونگی ایفای نقش در فعالیت­های گروهی و تحقیقاتی را می­توان به کودکان آموزش داد. برای رسیدن به چنین هدف­هایی باید به آنها فرصت داد تا خودشان افکار و اندیشه­ های خود را کشف کنند، ایده­هایشان را در قالب واژه ­ها بیان کنند و نظریات خویش را ارائه دهند. آنان نیاز دارند که خود را به ­عنوان افرادی توانا، متفکر و با احساس کشف کنند. (فیشر ۱۳۸۶، ۹-۱۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ب.ظ ]




۵-۴٫ پیشنهادات تحقیق
دستاوردهای این پژوهش می‌تواند به عنوان مطالب جدیدی بیان شود تا در آینده مورد استفاده پژوهشگران دیگر قرار گیرد. با در نظر گرفتن یافته‌های تحقیق می‌توان پیشنهاداتی را ارائه داد. راهکارها و پیشنهادات در تحقیق حاضر مشتمل بر سه بخش پیشنهادات آموزشی، اجرایی و پژوهشی می‌باشد.
۵-۴-۱٫ پیشنهادات آموزشی
با توجه به اهمیتی که حضور زنان در جامعه، برای خانواده و جامعه دارد پیشنهاد می شود؛ مراکز فرهنگی و مربوطه با بهره گرفتن از بروشور، پوستر و و غیره و همینطور شهرداری ها با ایجاد فضاهای تلاش کنند.
دانلود پایان نامه
تقویت و حمایت خانواده ها و جامعه برای پذیرش و شناخت این امر که می تواند نقش مهمی در سلامت اجتمای و روانی فرد و جلوگیری از خیلی پیامدهای منفی که متحمل فرد، خانواده و جامعه می شود، داشته باشد. و حمایت خانواده از آنان برای کاهش تعارضات نقشی و برخورد مناسبی با آنان داشته باشند. زیرا طرد شدن و رفتار نا مناسب، موجب انزوا و حتی مشکلات روانی و اجتماعی می گردد. بنابراین پیشنهاد می شود که خانواده ها و جامعه همراه فرد باشند.
با توجه به تأثیر پایگاه اجتماعی اقتصادی بر عملکرد خانواده؛ توانمندسازی و آموزش زنان در جهت افزایش سطح تحصیلات و سطح شغل خود و الگوی همسرگزینی مناسب با توجه به دو اصل همسان همسری تحصیلی و سنی ضروری می نماید چرا که نتایج نشان می دهد هرگاه افزایش سطح تحصیلات زن با بالا رفتن سطح تحصیلات همسرش همراه باشد تفکیک نقش جنسیتی بین زن و مرد کاهش می یابد و نوعی توازن در وظایف، مشارکت در تصمیم گیری ها و حل مشکل و متعادل شدن ساختار قدرت در خانواده و در کل بهبود عملکرد خانواده می شود.
برگزاری کنفرانس­ها و جلسات برای ارائه راه­حل و راهکارها در جهت رفع تبعیض و مشکلات و مسائل خانواده­ها در رابطه با مسائل زنان و همچنین­ آگاهی­بخشی به اقشار مختلف زنان به خصوص گروه ­های سنی مختلف جامعه زنان.
در جامعه ما، که جامعه‌ای در حال گذار از وضعیت سنتی به وضعیت جدید(تجدد) است، با توجه به همه جانبه بودن مفهوم توسعه، هنگامی روند آن سیر مطلوب خواهد داشت که امکانات و تمهیدات فراهم آمده برای نیمی از جمعیت، یعنی زنان، به گونه‌ای باشد تا ضمن حفظ و تقویت شئونات انسانی و تحکیم جایگاه وی در خانواده، زمینه شکوفایی ابتکار و خلاقیت را برای آنان ایجاد و امکان ارتقای فرهنگی و مشارکت سازنده و گسترده زنان را در جامعه فراهم آورد.
محدودیت و عدم وجود فرصت­های مناسب برای زنان جهت دسترسی به منابع، به نابرابری و بی­ عدالتی اجتماعی منجر می­ شود، این مسائل ایجاب می­ کند که برنامه­ ریزان، سیاست­گزاران حوزه فرهنگی­، آموزشی، اجتماعی و غیره جهت کاهش صدمه­هایی که جامعه از بابت عدم آموزش زنان متحمل می­ شود برنامه­ ریزی­های دقیق­تری برای دسترسی زنان به حق آموزش در نظر گرفته و اجرا کنند.
وجود نگرش­های سنتی و باورهای عمومی که در مورد جایگاه و نقش زنان چه در خانواده و چه در جامعه مطرح می­ شود به عنوان مانعی عمل می­ کنند، در یک جمع­بندی بر ضرورت بسترسازی مناسب فرهنگی جهت تغییر نگرش جامعه نسبت به زن تأکید شود. در مجاورت بسترسازی تأکید خاص بر آموزش عمومی و همگانی اعضای جامعه و هم بر نقش رسانه ­ها در ایجاد آگاهی اجتماعی در میان کلیه افراد جامعه صورت گیرد تا در صورت تغییر نگرش و آگاه­سازی افراد به خصوص نسل جدید منجر گردد.
ایجاد زمینه ­های خودباوری زنان و تقویت آن یکی از راه ­هایی است که باید در جامعه صورت گیرد، در واقع رقابت میان زنان و مردان مد نظر نیست، بلکه تلاش بیشتر در این است که نگرش­های جنسیتی در جامعه تغییر یابد و زنان به توانایی­ها و قابلیت ­های خود آگاه شوند تا در شرایط مساوی در جامعه حضور داشته باشند.
۵-۴-۲٫ پیشنهادات اجرایی
در راستای توجه به جایگاه زنان در جامعه و مشکلات آن ها، در این قسمت از تحقیق، راهکارهای اجرایی و پیشنهادات کاربردی عنوان می گردد که بیش ترین آن ها متوجه نهادها و دستگاه هایی مانند آموزش و پرورش، صدا و سیما و وزارت کشور و تمام اداراتی است که نقش مهم و تاثیر گذاری بر این امر می توانند داشته باشند.
ابتدا به سازمان ها و مراکز مربوطه پیشنهاد می شود تا تدابیری برای حضور زنان در جامعه و مشکلات موجود بر سر راه آنان از قبیل مسائل مالی، اشتغال، بحث امنیت و غیره اندیشه شود.
از آنجایی که وسایل ارتباط جمعی همیشه و در همه زمینه ها، بهترین و موثرترین وسیله آگاهی دهنده است؛ پیشنهاد می شود اصحاب رسانه با ساختن فیلم ها و برنامه های سخنرانی و برنامه های اجتماعی در زمینه نقش زنان، به خصوص در برنامه های اجتماعی و مستندهای اجتماعی به آشنا سازی خانواده ها همت گمارند و پیشنهاد می شود، برای جذب بیشتر افراد به برنامه های آموزشی، ایجاد تنوع و تحول محتوایی با توجه به شرایط اجتماعی و مقتضیات زمانی مناسب مد نظر قرار گیرد.
همیشه حس همنوایی و تابع جمع بودن در افراد وجود دارد. پیشنهاد می شود با ایجاد فرهنگ سازی های زیاد و آگاهی و کارهای فرهنگی در این زمینه نگرش را نسبت به این امر تغییر داد که این تابع فعالیت های فرهنگی مراکز مربوطه می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که سازمان ها و مراکز فرهنگی، مراکز مشاوره و شهرداری ها تلاش بیشتری برای فرهنگ سازی ها و جا انداختن این امر در بین افراد جامعه داشته باشند.
نظارت اجتماعی که به صورت کنترل رسمی و غیر رسمی صورت می گیرد می تواند نقش مهمی برای آسایش خاطر کسانی باشد که به این ازدواج نیاز دارند. کنترل های اجتماعی رسمی مانند واضعین قوانین و پلیس و کنترل های غیر رسمی مانند ابزارهای اخلاقی، ارزشی و فرهنگی.
۵-۴-۳٫ پیشنهادات پژوهشی
پیشنهادات پژوهشی در راستای کاستن از تکرار اشتباهاتی است که ممکن است به دلیل ناآگاهی از تحقیقات پیشین، گریبانگیر محققین آینده شود (افشانی، ۱۳۸۵: ۱۸۷). این پیشنهادات هم‌چنین در جهت بهتر اجرا شدن تحقیقات بعدی عمل خواهند کرد. در این بخش با عنایت به تجربیات بدست آمده در تحقیق، موارد زیر در قالب پیشنهادات پژوهشی یادآور می‌شود؛
انجام این پژوهش نشان داد که مسائل زنان خانه­دار بسیار متنوع است و کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته­است؛ انجام پژوهش­هایی با روش کیفی درباره موضوعات زنان با موضوعاتی همچون؛ تحصیلات، اشتغال زنان، رفع تبعیض­ها و نابرابری­ها در عرصه ­های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و …
انجام چنین تحقیقاتی در شهرهایی با بافت سنتی و مدرن می ­تواند نشان دهد که نتایج این تغییرات و تحولات نقش زنان در خانواده در هر کدام از شهرها با بافت سنتی و مدرن به چه صورت بوده ­است
علاوه بر تحقیق درباره تحول نقش زن در خانواده می­توان تحقیقی در رابطه با تغییر و تحول نقش مرد در خانواده انجام داد و پی برد که چه تغییراتی نسبت به نقش مردان در دنیای امروز نسبت به مردان سنتی شده­است.
علاوه بر بررسی تحول نقش زن در خانواده، که به صورت کلی انجام گرفته می­توان این پژوهش را در سطح خرد چون تحصیلات انجام داد که به شناخت بهتری از تغییرات زنان پی برد و نکته­های جالب­تر و دقیق­تری بدست آورد.
انجام مطالعات طولی در راستای بررسی و مقایسه وضعیت تحول نقش زنان در طی سالها و یا مقاطع زمانی مختلف در سطح استانی و یا ملی جهت مطالعه تطبیقی مشکلات ناشی از حضورشان در نقش های بیرون از خانه در طی سال های مختلف
۵-۵٫ محدودیت‌ها و مشکلات پژوهش
وجود محدودیت‌ها و مشکلات بر سر راه هر پژوهشی امری اجتناب‌ناپذیر است. این تحقیق نیز محدودیت‌هایی روبرو بود که دستیابی به اهداف تحقیق را دچار کندی کرد. در زیر به چند مورد از این محدودیت‌ها اشاره می‌کنیم:
محدودیت منابع و مآخذ علمی جدید درباره موضوع تحقیق در دانشگاه و مشکل در دسترسی به پایان نامه های دانشگاه های دیگر.
همکاری نکردن برخی شهروندان در پاسخگویی به سوالات پرسشنامه و همچنین داشتن نگاه سوء به موضوع که موجب می شد پاسخگویان نسبت به برخی پرسش ها سوگیری داشته باشند و پاسخ صحیح به آنها ندهند، مانند سوال هایی که در مورد نیازهای فردی یا میزان درآمد که در این تحقیق آمده بود (حساسیت موضوع).
وقت گیر بودن پرسشگری در بین زنان متاهل در شهر یزد، برای اطمینان از اینکه پاسخگویان به تمام سوالات پرسشنامه جواب دهند.
یکی دیگر از مشکلات پرکردن پرسشنامه، عدم تحویل پرسشنامه ها بود و پیدا کردن پاسخ گویان، غیر ممکن بود که این متحمل صرف وقت و هزینه ی زیادی می شد.
مشکلات تحقیق بیشتر در بعد عملی و میدان تحقیق وجود داشت، دشواری کسب اعتماد کامل پاسخگویان می­باشد، با وجود آنکه چندین بار به پاسخگویان تفهیم شد که هویت آنان پنهان خواهند ماند و هدف فقط انجام دادن یک پژوهش میدانی است، با این وجود کسب اطلاع از بعضی از رفتارهای خصوصی­(مثلا نگرش­های جنسی و نوع رابطه همسران در خانواده و …) با مشکلات زیادی مواجه بوده ­است.
ضمائم
پیوست شماره یک: پرسشنامه
با سلام
پاسخگوی عزیز این پرسشنامه به منظور انجام یک کار تحقیقی دانشگاهی تهیه شده است. لذا خواهشمند است با پاسخ دقیق خود ما را در انجام این پژوهش یاری نمایید. باتشکر فراوان از همکاری شما .
سن : ۱۸ – ۲۵ سال ۲۶ – ۳۳ سال ۳۴ – ۴۱ سال ۴۲ – ۴۹ ۵۰ سال به بالا
وضعیت تاهل: متاهل همسر فوت شده مطلقه
تعداد فرزندان: ……
میزان تحصیلات: زیر دیپلم دیپلم فوق دیپلم کارشناسی کارشناسی ارشد دکترا
میزان تحصیلات همسر: زیر دیپلم دیپلم فوق دیپلم کارشناسی کارشناسی ارشد دکترا
میزان درآمد خود و خانواده تان در ماه : کمتر از ۰۰۵ هزار تومان از ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان بالاتر از ۸۰۰ تا یک میلیون تومان بالاتر از یک میلیون تا یک میلیون وسیصد هزار تومان بیش از یک میلیون و سیصد هزار تومان
وضعیت اشتغال: خانه دار شاغل
در صورت اشتغال نام ببرید ………………….
شما بیشتر چه زمانی از شبانه روز را بیرون از خانه می گذرانید: صبح تا ظهر بعد از ظهر و عصر غروب تا آخر شب
چقدراز زمان خود را در شبانه روز در بیرون از خانه می گذرانید: اصلا کمتر از ۱ ساعت درروز ۱ الی ۳ ساعت در روز ۳ الی ۵ ساعت در روز بیش از ۵ ساعت در روز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ب.ظ ]




من اینو[۹۳] (۱۹۹۴) در پژوهشی نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی مانند حل مسئله، ابراز وجود، باعث افزایش صفات شخصیتی مانند کفایت شخصی و خودپنداره می داند.
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
در فصل حاضر شیوه اجرای پژوهش، جامعه آماری و شیوه نمونه گیری ارائه می شود. سپس ابزار های مورد استفاده معرفی می شود و در انتها شیوه های آماری مورد استفاده در این پژوهش ارائه خواهد شد.
۳-۱- نوع پژوهش
پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. که در پی دستیابی به اهداف علمی، با تأکید بر عملکرد بهتر و مطلوبیت فعالیتها انجام می پذیرد. هدف پژوهش بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و مهارت های اجتماعی با خودپنداره در دختران مدارس تیزهوشان متوسطه اول شهر لاهیجان می باشد. در این نوع طرح پژوهش، پژوهشگر با بهره گرفتن از گروهی از آزمودنی ها دست کم درباره دو متغییر، بدون آنکه هیچ یک از آنها دستکاری یا کنترل شود، اطلاعاتی به دست می آورد.
۳-۲- جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول مدارس تیزهوشان شهر لاهیجان که تعداد آنها ۴۲۰ نفر می باشد که در طول سال تحصیلی ۹۴-۹۳ مشغول به تحصیل بودند.
۳-۳- حجم نمونه و شیوه نمونه گیری
براساس جدول مورگان برای جامعه آماری با حجم ۴۲۰ نفر، تعداد ۲۳۰ نفر به عنوان نمونه پیشنهاد می شود. براین اساس تعداد ۲۳۰ دانش آموز دختر متوسطه اول مدرسه تیزهوشان لاهیجان با بهره گرفتن از شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب، و از آنها خواسته شد تا در صورت تمایل به پرسشنامه های حمایت اجتماعی ادراک شده، مهارت اجتماعی و خودپنداره پاسخ دهند. لازم به ذکر است که ۲۱۸ پرسشنامه بازگشت داده شد که از میان انها ۱۰ پرسشنامه ناقص یا دارای پاسخ­ های تکراری و پشت سر هم کنار گذاشته شد. از این رو در مجموع ۲۸ پرسشنامه حذف و در نهایت تحلیل داده ها با ۲۰۲ پرسشنامه به عنوان نمونه نهایی انجام شد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۴- ابزار های اندازه گیری
در این پژوهش از سه پرسشنامه حمایت اجتماعی شربان و ساگرمن(۱۹۹۱)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ریجیو (۱۹۸۹)و پرسشنامه خودپنداره راجرز(۱۹۶۱)استفاده شد.
۳-۴-۱- پرسشنامه حمایت اجتماعی شربان و ساگرمن(۱۹۹۱): پرسشنامه حمایت اجتماعی توسط شربان و ساگرمن(۱۹۹۱) به منظور زمینه یابی در پیامدهای پزشکی طراحی گردید. اما پس از آن در پژوهش­های دیگر از آن استفاده شد. این پرسشنامه دارای۵ زیر مقیاس و ۱۹ عبارت است. زیر مقیاسهای آن جهت ارزیابی حمایت ملموس، حمایت هیجانی، اطلاع رسانی، مهربانی و تعامل اجتماعی مثبت می باشند. مقیاس نمره­دهی پرسشنامه ۵ درجه ای است. بدین ترتیب پایین­ترین امتیاز در این آزمون ۱۹ و بیشترین امتیاز آن ۹۵ است. اعتبار و روایی آن با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ در دامنه ای از۷۴/۰ تا ۹۳/۰ گزارش شده است.
۳-۴-۲- پرسشنامه مهارت­ های اجتماعی (SSI): پرسشنامه مهارت­ های اجتماعی (SSI) توسط ریجیو (۱۹۸۹، به نقل از خجسته مهر، ۱۳۸۵) ساخته شد. SSI یک ابزار ۹۰ ماده­ای است که به عنوان سنجه خود-گزارشی کوتاه، اما جامع برای ارزیابی مهارت­ های اجتماعی طرح شده است. این پرسشنامه، که در اصل برای استفاده در پژوهش روان­شناسی اجتماعی و شخصیت ساخته شده، مهارت­ های اجتماعی را در شش بعد اندازه گیری می­ کند و یک نمره کل نیز به دست می­دهد. به طور کلی، هرچه نمره فرد بالاتر باشد، سطح رشد مهارت اجتماعی او بالاتر است. هر مقیاس از ۱۵ ماده تشکیل شده­است، نمره­ها از ۱۵ تا ۷۵ متغیرند. برای نمره گذاری ماده­ها از یک مقیاس ۵ درجه­ای لیکرت (۱= دقیقاً این گونه­ام تا ۵= اصلاً این گونه نیستم) استفاده می­ شود. ضرایب پایایی مقیاس مهارت­ های اجتماعی و خرده مقیاس­های آن بین ۶۱/۰ تا ۸۵/۰ نوسان دارد. در پژوهش خجسته مهر ضرایب پایایی برای مقیاسهای شش گانه و نمره کل SSI بین ۵۳/۰ تا ۹۶/۰ به دست آمده است.
۳-۴-۳- آزمون خود پنداره راجرز: این آزمون از دو فرم«الف و ب» مشتمل بر ۲۵ زوج صفت متضاد تشکیل یافته است فرم«الف» نگرش فرد را نسبت به “خود واقعی” و فرم «ب» نگرش فرد را نسبت به"خود ایده آل” مورد سنجش قرار می‌دهد.آزمون خودپنداره راجرز، شامل ۲۵ صفت شخصیتی است که در طرف مقابل هر یک متضاد آن صفت عنوان شده است. فاصله بین دو صفت متضاد با یک مقیاس ۷ درجه‌ای نمره گذاری شده است.‌ آزمودنی با توجه به نگرشی که در خصوص هر یک از صفات مطرح شده در این سیاهه درباره خود دارد با گذاشتن علامت ضربدر(×) در یکی از مقیاس، ویژگی‌های شخصیتی خود را بر حسب دستورالعمل فرم «الف» و «ب» ارزیابی می کند. نمره ۷ همیشه بالاترین نمره نیست زیرا صفات شخصیتی مورد استفاده در این سیاهه به صورت پراکنده قرار گرفته‌اند. بنابراین گاهی نمره ۱و گاهی نمره ۷ بالاترین درجه صفت شخصیتی را مشخص می‌سازد. در خصوص ویژگیهای روان سنج این آزمون باید گفت در تحقیقی که به منظور اعتباریابی پرسشنامه خود واقعی نوجوانان پسر و دختر دوره راهنمایی و متوسطه و مقایسه خود واقعی و ایده آل آنها توسط جعفری (۱۳۷۲) انجام شده، یک نمونه ۶۰ نفری به شیوه نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. داده‌ها و اطلاعات لازم با بهره گرفتن از دو فرم«الف و ب» پرسشنامه‌ خودپنداره راجرز جمع‌ آوری شده و از شاخصهای آماری توصیفی نظیر، فراوانی، درصد میانگین، انحراف استاندارد و نیز از ضریب همبستگی پیرسون جهت ضریب اعتبار آزمون استفاده شده اعتبار پرسشنامه‌ فرم«الف» از طریق دو نیمه کردن آزمون ۸۹/۰و اعتبار پرسشنامه«ب» نیز استفاده از همان روش ۸۹/۰ اعلام گردید.
۳-۵- شیوه جمع آوری داده ها
با کسب مجوز از اداره آموزش و پرورش و با حضور در مدرسه مقطع متوسطه اول تیزهوشان و هماهنگی با مدیر و مربیان تعداد ۲۳۰دانش آموز را به شیوه تصادفی انتخاب و برای دانش آموزان در مورد روند کار توضیحاتی ارائه گردید. جهت انتخاب تصادفی آزمودنی ها ابتدا به همه دانش آموزان یک کد داده شد، کد ها بر روی برگه کوچکی یادداشت و سپس با بهره گرفتن از قرعه کشی تعداد ۲۳۰ کد انتخاب شد. سپس با جمع آوری گروه های ۵۰ نفری از دانش آموزانی که کدشان انتخاب شده بود در نمازخانه مدرسه پرسشنامه ها در اختیارشان گذاشته شد و به آنها توضیح داده شد که این اطلاعات صرفا برای یک کار پژوهشی است و هیچ ارتباطی با مسئولین مدرسه ندارد و اطلاعات آنها کاملا محرمانه خواهد ماند. پس از اتمام پاسخگویی پرسشنامه ها جمع آوری گردید. پاسخنامه های ناقص کنار گذاشته شد و در مجموع پاسخنامه کامل۲۰۲ نفر نمره گذاری گردید. پس از نمره گذاری، نمرات در نرم افزار آماری SPSS-ver20 وارد شده و تحلیل های آماری انجام شد.
۳-۶- روش تجزیه و تحلیل داده ها
برای توصیف داده ها از میانگین و انحراف استاندارد، جدول توزیع فراوانی و درصد به همراه رسم جدول و نمودار استفاده شد.
برای تحلیل داده ها با توجه به مقیاس به کار رفته برای سنجش متغیرها و فرضیه های پژوهش، از آزمون های آماری پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان استفاده شد. در پژوهش حاضر کلیه تحلیل های آماری توسط نرم افزار (ver20.0) spss انجام پذیرفت.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
در این فصل به تجزیه و تحلیل داده ها خواهیم پرداخت، از این رو ابتدا میزان فراوانی و درصد مؤلفه های جمعیت شناختی و میزان میانگین و انحراف استاندارد هریک از ابعاد حمیات اجتماعی ادراک شده، مهارت اجتماعی و خودپنداره دانش آموزان در قالب یافته های توصیفی ارائه می شود و سپس با بهره گرفتن از شیوه های آمار استنباطی(همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان) فرضیه های پژوهش بررسی خواهند شد.
۴-۱- یافته های توصیفی
در این پژوهش تعداد ۲۰۲ دانش آموز مقطع متوسطه اول مورد بررسی قرار گرفتند. جدول ۴-۱- میزان میانگین و انحراف استاندارد سن و معدل آزمودنی ها را ارائه می دهد.
جدول ۴-۱- میانگین و انحراف استاندارد سن و معدل آزمودنی ها

 

مؤلفه میانگین انحراف استاندارد کمینه بیشینه
سن ۷۲/۱۳ ۶۹/۰ ۱۳ ۱۵
معدل ۷۷/۱۸ ۹۹/۰ ۱۷ ۲۰
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ب.ظ ]