تحقیقات انجام شده در رابطه با بررسی موضوع دعا در شعر شاعران مشهور عصر عباسی اوّل- فایل ... |
(سید حمیری؛ ۱۴۲۰: ۱۱۰)
ترجمه
۱-خداوند جسم و تنی را که دچار پستی و عیب و عار فراوان گشته است پاک و مبرا نگرداند.
این صیغه و ساختار دعا از طریق فعل ماضی (قدس) و اضافه شدن به لفظ مبارکه (الله) آمده است و منفی شدن آن به (لای نافیه) او از خدا میخواهد که روح قاضی را پاک نگرداند، چرا که او ظالم است و مرتکب کارهای رسوا کننده و عیب و عار گشته است، او بر ضد قاضی دعا میکند به اینکه خداوند جهنم را نصیبش کند و میگوید:
۱-یا رَبِّ عادِ الَّذی عاداهُ مِنُ بَشَرٍ
۲-وَاَنْتَ لاشَکَ عادَیْتَ إلالهِ بِهِ
وَاصْلِهُ فی جَحیمٍ ذاتِ أسْعارٍ
فَیا جَحْیمٌ ألا هُبِّی لِسوارِ(همان؛ ۱۱۰)
ترجمه
۱-خداوندا دشمنی کن با کسی که با او (علی (ع))دشمنی میکند و جهنم را نصیبش کن.
۲- همانا بدون شک تو با دشمنی با اهل البیت(ع) خداوند را دشمنی کردهای پسای جهنم او را دریاب.
شاعر در خشم و خروش خود علیه کسانی که میخروشند که با اهل بیت(ع) دشمنی کنند و دعا میکند که به جهنم بروند قاضی یکی از این افراد است، شعر سید حمیری منعکس کننده دیدگاه اعتقادی او در مورد فهم شیعه و دیدگاههای فکری اوست که آن را یک عقیده مقدس میداند و اینکه یک دیدگاه پایبندی در نزد اوست که باید از آن دفاع شود او معتقد است که هر کس که دشمن شیعه است باید مورد نفرین واقع شود.
ابوتمام(وفات ۲۲۹ هـ ) نیز بر ضد مقران مبارکی نویسنده دعا میکند و میگوید:
۱-فَقُولا لِمُقرانِ فِی الْمَقامٍ
۲-بِعْ السَّیفَ ثُمَ اِسْتَجِذْ مِنْجلا
۳-اِلیَ النَّارِ فِی غَیْرِ حِفْظِ الالهِ
وَ هذا حِصادِکُمْ قَدْ حَضَرَ
وَ اَبْدَل بِسَوطُکَ رَفَشْا وَ یَسَرَ
غَرْقُکَ اللهُ یا مَنْحَدرٌ!(ابو تمام؛ ۱۴۲۷: ۳۴۵ – ۳۴۲)
ترجمه
۱-به مقران بگویید: مقام کجاست این دسترنج شماست که آماده گشته است.
۲-شمشیر را بفروش و یک داس خوب تهیه کن و به جای شلاق، یک بیل بخر و اخلاقت را آرام و نرم کن.
۳- بدون در امان ماندن در پناه خدا به جهنم برو خداوند تو را در عذابش غرق کند ای پست فطرت.
دعا علیه این فرد از طریق دو ساختار امده است: (بدون درامان ماندن در پناه خدا به سوی جهنم رفتن) و (خداوند تو را غرق کند)، شاعر تلاش کرده است که در دعای خود علیه مقران از ساختارهای دعایی با معانی فراوان استفاده کند، و آن را به عباراتی جدید و دلالت گر توصیف کند که عبارات آن را در برگرفته است به این که تغییر یافته و بی نیاز کننده است برای آن چیز که کلمات در اصل برای آن قرار داده شده است.
اصل در دعا این است که گفته شود: (خداوند تو را حفظ کند یا این که در پناه خدا باش). اما ابوتمام دلالت معنا را از مثبت به منفی تغییر داده است، و ویژگی شعری را در خروش واکنشهای درونی اضافه کرده است و در انتقال کلمات یا معانی آن از مثبت به منفی و از دعا برای او به دعا علیه او منعکس کرده است.
بحتری(وفات ۲۸۴ هـ ) نیز بر علیه کاتب مامون (حسن بن رجاء) دعا میکند و میگوید:
۱ - لَما رَثیتَ(رَجاءَ) اَخْلَتُ اِنَّکَ قَدْ
۲ - فَنِمْتِ عَنْهُ، وَ لَمْ تَحْفُلْ بِمُصرِعِهِ
ثارَتْهُ، بِبُکا الْقُمریُ فِی الفُننِ
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:36:00 ب.ظ ]
|