کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



آخرین مطالب


جستجو


 



حسن نیت ثالث به معنای جهل وی از وضع واقعی است و حسن نیت ناشی از جهل برای وکالت ظاهری لازم است، لیکن کافی نیست. حسن نیت در معاملات متضمن گفتار و رفتار صادقانه است. این تعهد شخص ثالث را به بررسی حدود اختیارات وکیل ملزم می سازد. هر چند حسن نیت مفروض است، لیکن حسن نیت ناشی از رفتار یعنی رفتار و گفتار صادقانه در برابر وضع ظاهری، باید اثبات شود.[۱۴۵]
دانلود پروژه
در واقع برای احراز حسن نیت ثالث علاوه بر حسن نیت ناشی از جهل باید به معیار حسن نیت ناشی از رفتار نیز توجه کرد.
گفتار سوم :وکالت ظاهری در فقه و حقوق ایران[۱۴۶]
مفهوم و آثار وکالت ظاهری با قواعد حقوقی منافات دارد؛ زیرا به موجب آن موکل ظاهری به انجام عملی که در انجام آن نیابت تفویض نکرده ، ملزم می شود. با وجود این در حقوق ایران وکالت ظاهری وجود دارد. در این گفتار به بررسی وکالت ظاهری در فقه و حقوق موضوعه می پردازیم.
بند اول- وکالت ظاهری در فقه
وکالت عقد جایز است و هر یک از وکیل و موکل هر وقت می توانند آن را فسخ کنند. پس از عزل، وکیل اختیار انجام موضوع وکالت را ندارد. مصداق وکالت ظاهری در فقه ، انجام موضوع وکالت پس از عزل وکیل است. در فقه به استناد اخبار رسیده از معصوم و هم چنین پایبندی بر اصول و چگونگی عزل موکل و اثر عزل اختلاف وجود دارد و نظریات مختلفی ارائه شده است.مطابق قول مشهور فقها [۱۴۷] هر چند اثر فسخ منوط به اعلام به طرف مقابل نیست و در وکالت نیز موکل نباید خبر عزل را به وکیل اعلام کند، لیکن بر خلاف قواعد و عقد وکالت در صورتی فسخ می شود که خبر عزل به وکیل اعلام شود و یا وکیل از آن آگاهی یابد.
پس تا قبل از آگاهی از خبر عزل، وکیل می تواند موضوع وکالت را انجام دهد، زیرا به صرف عزل، عقد وکالت فسخ نمی شود بلکه فسخ با رسیدن خبر عزل به موکل تحقق می یابد و تا رسیدن خبر عزل عقد وکالت باقی است. مطابق قول مشهور فقهای امامیه عقد وکالت با اعلام فسخ به وکیل یا آگاهی او از آن فسخ می شود.[۱۴۸]
برای اثبات درستی این نظریه به دلیل نقلی و عقلی استناد شده است. اخبار متعددی بر تحقق عزل وکیل بعد از ابلاغ خبر عزل به وی دلالت دارد. خبر هشام بن سالم از امام صادق (ع) را به عنوان نمونه ذکر می کنیم: در این روایت هشام از معصوم (ع) سئوالی می کند در خصوص شخصی که برای انجام و امضای دو امر وکیلی با شهادت دو شاهد گرفت، سپس وکیل برای انجام موضوع وکالت از آن مجلس بیرون رفت و موکل به شهود گفت شاهد باشید که من او را از انجام آن عزل کردم، سئوال شد اگر وکیل قبل از عزل، عمل را انجام دهد حکم آن چیست؟ معصوم(ع) پاسخ داد اگر وکیل قبل از عزل، آن عمل را انجام دهد، خواه موکل راضی باشد یا نه ، عمل نافذ است. سئوال شد اگر وکیل عمل را قبل از عزل یا قبل از ابلاغ عزل انجام دهد، آیا عمل وی نافذ است؟ پاسخ معصوم (ع) با این بیان مثبت بود: اگر وکیل بعد از ابلاغ از عقد وکالت برای انجام عمل برود، اعمال او برای همیشه نافذ است؛ زیرا وکالت باقی است تا خبر عزل به خود وکیل ابلاغ شود یا اینکه وی شفاهاً به خود وکیل ابلاغ کند.[۱۴۹]
مطابق این روایت وکالت تا ابلاغ خبر عزل ادامه دارد و نفوذ اعمال وکیل حکم ثانوی نیست، بلکه در وکالت، فسخ با ابلاغ عزل یا اطلاع وکیل تحقق می یابد. در این نظریه فسخ وکالت با عقود جایز تفاوت دارد. در عقود جایز، فسخ عقد با ابراز اراده تحقق می یابد و آگاهی طرف قرارداد در وقوع فسخ تأثیری ندارد لیکن فسخ وکالت منوط به اعلام فسخ به وکیل یا اطلاع وکیل از آن است. فقها برای استمرار وکالت تا اطلاع وکیل از خبر عزل، به استدلال عقلی نیز استناد کرده اند:
الف – ظاهر و حجیت عقد وکالت استمرار آن را تا رسیدن خبر عزل را تأیید می کند، با این توضیح که وقتی شخصی برای انجام امری وکیل می شود، ظاهر عدم عزل وکیل است و این ظاهر تا اطلاع وکیل از خبر عزل ادامه دارد و وقتی خبر عزل به وکیل اعلام یا وی از خبر عزل آگاه می شود، ظاهر از بین می رود و عقد وکالت فسخ می شود.[۱۵۰]
ب- لاضرر ایجاب می کند، وکالت تا ابلاغ عزل به وکیل باقی بماند.
زیرا اگر قبل از رسیدن خبر عزل به وکیل، فسخ عقد وکالت را بپذیریم، ممکن است به وکیل و اشخاص ثالث ضرر وارد شود. قاعده لاضرر را ایجاب می کند عقد وکالت به عزل موکل از بین نرود و اعمال وکیل تا ابلاغ خبر عزل نافذ باشد.[۱۵۱]
ج- بر مبنای امر به انجام کار و نهی از آن ، استمرار وکالت تا رسیدن خبر عزل توجیه می شود. با این توضیح که در عقد وکالت، موکل به وکیل دستور انجام کاری را می دهد و وکیل مأمور به انجام کاری می شود، عزل وکیل و فسخ عقد وکالت به معنای نهی وکیل از انجام آن است و این نهی در صورتی مؤثر است که به وکیل ابلاغ شود؛ زیرا اثر نهی قبل از ابلاغ به وکیل ایجاد نمی شود و نهی شخص بدون ابلاغ آن و محکوم ساختن وی به دلیل انجام امر منهی عنه قبیح است. بنابراین عقد وکالت تا رسیدن خبر عزل و اطلاع او از نهی موکل هم چنان باقی می ماند.[۱۵۲]
بند دوم – وکالت ظاهری در حقوق ایران
در این بند به تفسیر و توضیح ماده ۶۸۰ قانون مدنی و مقایسه آن با وکالت ظاهری می پردازیم.
الف) ماده ۶۸۰ قانون مدنی
عقد جایز با فسخ از بین می رود و التزامی برای طرفین جهت پایبندی به آن ایجاد نمی شود. فسخ عقد با قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر آن نماید واقع می شود، لیکن در ماده ۶۸۰ قانون مدنی این موضوع و قاعده دگرگون گردیده است و کلیه اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل در حدود وکالت می نماید، نسبت به موکل نافذ است. پس باید مبنای این حکم استثنایی را بشناسیم.
برخی معتقدند حکم این ماده از قول مشهور فقه امامیه اقتباس شده که مستند آن روایات منقول از ائمه معصومین (ع) است و استحسان بر اینکه فسخ عقد جایز با اعلام به طرف دیگر تحقق می یابد نظریه درستی نیست. این حکم نه در تمام عقود جایز بلکه فقط در وکالت جاری می شود وعقد وکالت هم خصوصیتی را در بر ندارد که ایجاب این امر را بنماید[۱۵۳] و مبنای دیگری برای آن نمی توان ارائه کرد.
برخی معتقدند که ماده ۶۸۰ قانون مدنی سابقه فقهی ندارد و از ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است، پس در تفسیر آن و مباحث مرتبط باید به قانون مدنی فرانسه رجوع کرد.[۱۵۴] این نظریه نادرست است؛ زیرا حکم این ماده در فقه امامیه وجود دارد و از سوی دیگر در ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه، معیار جهل و آگاهی اشخاص ثالث از فسخ عقد وکالت است، لیکن در حقوق ما معیار نفوذ عمل وکیل، رسیدن خبر عزل به وکیل است هم چنین در ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه فوت وکیل در کنار عزل وکیل ذکر شده لیکن قانون گذار آن را ذکر نکرده است. ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه بیان می دارد[۱۵۵] ” اگر وکیل به فوت موکل یا سایراسبابی که به وکالت خاتمه می دهند جاهل باشد، آنچه که او را در مدت این جهل انجام می دهد درست است.”
برخی مبنای آن را حفظ امنیت معاملات حقوقی می دانند. نهاد وکالت ظاهری تزلزل را از روابط خصوصی افراد دور می سازد، چه بسا وکیل بعد از عزل و پیش از ابلاغ، معامله می نمایند، لیکن بعداً موکل با ادعای عزل وکیل قبل از انجام معامله، اعتبار آن را مخدوش می نماید، در حالیکه نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل این امکان را از بین می برد.
مبنای ماده ۶۸۰ قانون مدنی را باید لاضرر دانست. موکل با اعطای نیابت به وکیل یک وضع ظاهری مشروعی به وجود می آورد که عمل بر آن روا و متعارف است ، اگر بر هم زدن این وضع ظاهری صرفاً در اختیار خود موکل قرار بگیرد و با وجود این وکیل هم چنان به اعمال خود به نیابت از موکل ادامه دهد و اشخاص ثالث نیز با اعتماد بر بقای آن با وکیل معامله نمایند، این وضع باعث ضرر نامتعارف وکیل و اشخاص ثالث می شود و بی ثباتی و تزلزل در روابط حقوقی را موجب می گردد، بنابراین قانون گذار حکم اولی فسخ وکالت به عزل موکل را به دلیل وجود ضرر نامشروع با حکم ثانوی مرتفع و وکالت را نا آگاه شدن وکیل از عزل خود باقی می داند.[۱۵۶]
هر چند فقها دلیل این حکم استثنایی و خلاف قواعد راتعبدی و وجود نص خاص می دانند و به همین دلیل از تسری حکم آن به فوت و جنون موکل خودداری می کنند، لیکن برخی از آنان مبنای این حکم را جلوگیری از ورود ضرر به وکیل و اشخاص ثالث می دانند و کلام آنان در این زمینه صریح و واضح است و معتقدند اگر وکالت را قبل از ابلاغ خبر عزل به وکیل و صرف فسخ موکل، باطل بدانیم چه بسا وکیل ناآگاه از عزل تصرفاتی نماید که بعداً بطلان آن ثابت و سبب ورود ضرر به وکیل و اشخاص ثالث گردد؛ به عنوان مثال مواد غذایی فروخته شود و خریدار آن را بخورد[۱۵۷] و برای دفع ضرر از اشخاص ثالث و آگاه کردن آنان ، برخی از فقها وکالت را با عزل نزد شهود و به طور علنی منحل می دانند.[۱۵۸] علاوه بر مبنای ماده ۶۸۰ قانون مدنی ، باید منبع اقتباس حکم این ماده رابشناسیم.
برخی معتقدند منبع اقتباس حکم این ماده، فقه امامیه است. مطابق قول مشهور فقهای امامیه که مبنای آن روایات منقول از ائمه معصومین (ع) است عزل وکیل با ابلاغ خبر عزل به وکیل یا آگاهی وی از خبر عزل تحقق می یابد. قانون گذار نیز در تدوین ماده ۶۸۰ قانون مدنی از نظریه مشهور در فقه امامیه الهام گرفته است. با بررسی حکم ماده ۶۸۰ قانون مدنی و قول مشهور فقهای امامیه به تفاوت آن دو پی می بریم. مطابق قول مشهور فقهای امامیه عزل وکیل استثنایی بر فسخ عقود جایز است و عزل وکیل با ابلاغ خبر عزل به وکیل و یا آگاهی وکیل از عزل تحقق می یابد و عقد وکالت تا ابلاغ خبر عزل هم چنان ادامه می یابد. لیکن از ظاهر ماده ۶۸۰ قانون مدنی استنباط می شود عقد وکالت با عزل وکیل، منحل می شود، لیکن به موجب حکم استثنایی، عزل با رسیدن خبر عزل به وکیل در مقابل وکیل قابل استناد می باشد و به موجب آن اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل التزام موکل را به همراه دارد.[۱۵۹]
برخی دیگر اعتقاد دارند قانون گذار در تدوین ماده ۶۸۰ قانون مدنی از ماده ۲۰۰۸ فرانسه الهام گرفته است؛ زیرا این ماده سابقه فقهی ندارد،[۱۶۰] لیکن این نظریه نادرست است. مشابه حکم این ماده در فقه امامیه وجود دارد. از سوی دیگر در ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه حکم فوت موکل نیز در کنار عزل وکیل بیان شده و معیار آن آگاهی ثالث از عزل است نه رسیدن خبر عزل به وکیل، لیکن قانون گذار آن را در ماده ۶۸۰ قانون مدنی ذکر نکرده است. بنابراین قانون مدنی فرانسه منبع اقتباس این داده نیست. بلکه به نظر می رسد نویسندگان قانون مدنی نه از قول مشهور فقهای امامیه اقتباس کرده اند و نه از ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه تقلید کرده اند، بلکه با تغییر آن دو، تأسیس مستقلی به وجود آورده اند و به موجب آن سمت وکیل با عزل وکیل از بین می رود، لیکن به منظور جلوگیری از ورود ضرر به وکیل و تا حدودی اشخاص ثالث، اعمال وکیل را تا رسیدن خبر عزل به وکیل نافذ می دانند. این ماده از آن جهت که حکم فوت را بیان نکرده، با قول مشهور فقهای امامیه شباهت دارد و از آن حیث که رسیدن خبر عزل به وکیل شرط استناد فسخ در مقابل وکیل معزول است با حقوق فرانسه شباهت دارد.
ب) مقایسه ماده ۶۸۰ با وکالت ظاهری
وکالت ظاهری وقتی تحقق می یابد که اشخاص ثالث با اعتماد به وضع ظاهری و اوضاع و احوال موجود دچار اشتباه شوند و شخصی را وکیل دیگری بپندارند و با اعتماد مشروع به درستی وکالت با او معامله کنند در وکالت ظاهری آگاهی و جهل وکیل ظاهری در درستی اعمال و استمرار نیابت تأثیری ندارد. زیرا وکالت ظاهری با دلالت اوضاع و احوال در اعتقاد اشخاص شکل می گیرد. با وجود این در حقوق ما آگاهی و جهل وکیل نسبت به عزل خود؛ معیار تحقق وکالت ظاهری است و اعمالی که او به نیابت از موکل خود در فاصله عزل و رسیدن خبر عزل انجام می دهد به استناد وکالت ظاهری معتبر و نافذ است. بر عکس در حقوق فرانسه معیار نفوذ و اعتبار اعمال وکیل معزول، نه آگاهی وکیل از خبر عزل بلکه آگاهی اشخاص ثالث از زوال سمت وکیل است. مطابق ماده ۲۰۰۳ قانون مدنی فرانسه موکل می تواند عقد وکالت را فسخ کند و با این اقدام وکالت خاتمه می پذیرد، لیکن اشخاص ثالثی که با نا آگاهی از عزل وکیل معاملاتی با او انجام داده اند، می توانند الزام موکل به اجرای تعهدات قراردادی را بخواهند و موکل در مقابل آنان نمی تواند به عزل وکیل استناد نماید. ماده ۲۰۰۵ قانون مدنی فرانسه در این خصوص بیان می دارد: ” فسخی که فقط به وکیل ابلاغ شده نمی تواند، در مقابل اشخاص ثالثی که با جهل به این فسخ وکالت معامله کرده اند مورد استناد قرار بگیرد، موکل فقط می تواند به وکیل رجوع کند.”
مطابق نظر مشهور فقها به منظور جلوگیری از ورود ضرر به وکیل و اشخاص ثالث عقد وکالت تا رسیدن خبر عزل به وکیل زایل نمی شود و اگر وکیل بعد از عزل و قبل از رسیدن خبر عزل، موضوع وکالت انجام دهد آن معامله نافذ است . با وجود این نمی توان نفوذ اعمال وکیل تا ابلاغ خبر عزل به وکیل را مصداق کامل وکالت ظاهری دانست؛ زیرا وکالت تا ابلاغ خبر عزل به موکل استمرار دارد و فسخ با اعلام عزل به وکیل یا اطلاع خود وی از عزل تحقق می یابد.
ج) تجاوز از حدود اختیارات
در عقد وکالت، موکل به وکیل نیابت در انجام امری را تفویض می کند. مطابق ماده ۶۶۳ قانون مدنی وکیل نمی تواند عمل دیگری غیر از موضوع وکالت انجام دهد. زیرا در انجام آن عمل نیابت ندارد. بنابراین اگر مالک به دیگری وکالت در اجاره ملک بدهد، وکیل نمی تواند حتی با دلسوزی، آن را بفروشد. عمل خارج از حدود اختیار وکیل، فضولی و منوط به تنفیذ موکل است. وکیل در انجام موضوع وکالت باید حدود اذن را نیز رعایت کرده و نباید از آنچه که موکل به صراحت به او اختیار داده یا بر حسب قراین و عادت داخل در اختیار اوست تجاوز نکند.”
بنابراین اگر موکل به دیگری در فروش ملک خود به نقد وکالت دهد، وکیل نمی تواند حتی بخشی از ثمن را به اقساط تعیین کند؛ زیرا وی حدود اذن موکل را که فروش به نقد بوده، رعایت نکرده است. لیکن مسأله مهم در این خصوص، حکم عمل وکیل است. آیا عمل وکیل فضولی و غیر نافذ است یا در حمایت از حقوق اشخاص ثالث باید عمل حقوقی را نافذ دانست؟ در این خصوص دو نظریه متفاوت را می توان ذکر کرد:
مطابق نظریه نخست، عمل حقوقی که وکیل با تجاوز از حدود اذن انجام داده فضولی و غیر نافذ است واگر موکل آن را امضاء نکند معامله هیچ گونه اثری حتی در رابطه وکیل و اصیل ندارد و علم و جهل آنان نیز در عدم نفوذ تأثیری ندارد. برخی از حقوقدانان با استناد به مواد ۶۶۳ و ۶۶۷ قانون مدنی، عمل حقوقی را فضولی و غیر نافذ می دانند.[۱۶۱]
هم چنین برای غیر نافذ دانستن عمل وکیل می توان از وحدت ملاک ماده ۱۰۷۳ قانون مدنی استناد کرد که بیان می دارد: ” اگر وکیل از آنچه که موکل راجع به شخص یا مهر یا خصوصیات دیگر معین کرده تخلف کند، صحت عقد متوقف بر تنفیذ موکل خواهد بود.”
مطابق این نظریه ، حکم ماده ی ۱۰۷۳ قانون مدنی نه خاص وکالت در نکاح، بلکه از قواعد عمومی معاملات است و می توان آن را در تمام قراردادها اجرا کرد. این نظریه حقوق موکل را به طور کامل تأمین می کند، زیرا اگر وکیل حتی از حدود اذن به طور جزئی تخلف نماید، عمل حقوقی در مقابل موکل فضولی و غیر نافذ است، لیکن با امنیت معاملات ناسازگار است؛ زیرا حقوق شخص با حسن نیت را نادیده میگیرد. وکالت رابطه ای شخصی است که شخصیت وکیل برای موکل اهمیت زیادی دارد و به دلیل اعتمادی که موکل به وکیل دارد، او را برای انجام امری از طرف خود انتخاب می کند. بنابراین اگر وکیل رسم امانت را رعایت نکند و از حدود اذن تجاوز نماید، تاوان انتخاب نادرست وکیل را نباید به ثالث با حسن نیت تحمیل کرد. بخصوص در مواردی که موکل با عباراتی مبهم و کلی به دیگری در انجام کاری وکالت می دهد یا عملکرد موکل و وکیل وضع ظاهری به وجود می آورد، به عنوان مثال اگر وکیل همواره اعمالی را انجام دهد و موکل نیز از آثار ناشی از اعمال منتفع می شود، وی نمی تواند به بهانه ی تجاوز وکیل از حدود اختیار، یکی از اعمال را که به ضرر خود می داند، فضولی و غیر نافذ اعلام کند. بنابراین باید حقوق شخص ثالث با حسن نیت را بر حقوق موکل که خود وی وکیل را انتخاب کرده است مقدم شمرد و تاوان انتخاب نادرست وکیل غیر دلسوز به خود موکل تحمیل شود، نه اشخاص ثالث. هر چند که این نظریه با قواعد سنتی مغایر به نظر می رسد و مخالف نظریه مشهور است، لیکن حمایت از حقوق اشخاص ثالث و ثبات معاملات را موجب می شود.
مطابق این نظریه اگر وکیل با تجاوز از حدود اذن، با شخص با حسن نیت معامله کند آن عمل حقوقی فضولی و غیر نافذ نیست؛ زیرا تجاوز وکیل از حدود اختیاری ترسیم شده توسط موکل، نمیتواند قرارداد وکیل با شخص ثالث را بی اعتبار کند. رعایت نکردن حدود اذن باید در رابطه قراردادی وکیل و موکل بررسی شود و اگر وکیل حدود اذن را رعایت نکند تقصیری مرتکب شده است و باید خسارات ناشی از آن را جبران کند. به همین دلیل ماده ۶۶۶ قانون مدنی بیان می دارد:
” هرگاه از تقصیر وکیل خساراتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب می گردد مسئول خواهد بود.”
همچنین باید توجه داشت که قانون گذار در مقررات راجع به عقد وکالت فقط به بیان کلی احکام راجع به تعهدات وکیل بسنده کرده و هیچ گونه ضمانت اجرایی برای آن تعیین نکرده است. بنابراین می توان حکم ماده ۶۶۶ قانون مدنی را در خصوص تجاوز از حدود اختیار اجراء کرد و آن را تقصیری دانست که مسئولیت وکیل را در برابر موکل به همراه دارد و این موضوع هیچ گونه خللی به اعتبار قراردادی که وکیل غیر دلسوز با شخص ثالث با حسن نیت انجام داده، وارد نمی کند. از طرف دیگر ماده ۱۰۷۳ قانون مدنی به وکالت در نکاح اختصاص دارد و قانون گذار با این حکم خواسته است، قصد طرفین نکاح که پیوند دو شخصیت است، تأمین شود. این ماده یکی از مصادیق آزادی در نکاح است و به استناد آن خواست شخصی که در نکاح به دیگری وکالت می دهد به طور کامل تأمین می شود و با ماهیت عقد نکاح تناسب بیشتری دارد و نباید به عنوان قاعده کلی تلقی شود؛ زیرا امنیت معاملات را مخدوش می سازد و سبب ورود ضرر به شخصی می شود که تقصیری را مرتکب نشده است.
این نظریه مصلحت موکل را نیز تأمین می کند؛ زیرا اشخاص با رغبت بیشتر و بدون هراس از فضولی بودن اعمال وکیل با وی معامله می کنند. همچنین در مواردی که در مفاد وکالت از واژه های کلی و مبهم استفاده شده است، این نظریه با عدالت سازگار است و از سوء استفاده احتمالی موکل جلوگیری می کند و در نهایت با شرط حسن نیت ثالث برای اعتبار معامله خارج از حدود اذن، می توان این حکم را به طور دقیق اجراء کرد، لیکن با حکم ماده ی ۶۷۴ قانون مدنی قبول این نظریه بعید به نظر می رسد. این ماده بیان می دارد:” موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده است انجام دهد. در مورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام داده است، موکل هیچ گونه تعهدی نخواهد داشت مگر اینکه اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند.”
در فقه نیز اعمال خارج از حدود وکالت را فضولی می دانند و وکیل را در مقابل موکل ضامن اعمالی می دانند که وی خارج از حدود وکالت انجام می دهد.[۱۶۲]
د)-رعایت مصلت موکل
وکیل علاوه بر رعایت حدود اذن، باید غبطه و مصلحت موکل را نیز در نظر بگیرد. موکل در هنگام تفویض وکالت نمیتواند تمام جزئیات را پیش بینی و راهکارهای مناسب را به وکیل ارائه کند، موکل اجرای موضوع وکالت را به امانت و دقت وکیل بسپارد. موکل در اعطای نیابت، اذن خود را به رعایت مصلحت و امانت مقید می سازد. شکی نیست که اگر وکیل به جای رعایت مصلحت موکل، با طرف معامله تبانی نماید، آن معامله نسبت به موکل غیر نافذ است،[۱۶۳] لیکن اگر وکیل به عمد و بدون آگاهی طرف مقابل مصلحت موکل را نادیده بگیرد، در این صورت حکم معامله وی چیست؟ برای پاسخ می توان به ماده ۱۰۷۴ قانون مدنی در بابت نکاح استناد کرد و معامله را غیر نافذ دانست؛ زیرا اقدام وکیل در حدود مقتضای امانت نیست. او به جای مصلحت موکل، به نفع خود اقدام کرده است، در نتیجه رفتار وی در حدود نیابت نیست و باید آن را غیر نافذ دانست. همچنین"اگر وکیل به عمد مصلحت موکل را نادیده بگیرد و به نفع خود عمل کند، عمل او فضولی و غیر نافذ است، زیرا او به مقتضای امانت رفتار نکرده و در هنگام انجام وکالت به مصلحت موکل و نیابت نمی اندیشیده و به آن عنوان تصمیم نگرفته است".[۱۶۴] لیکن اگر موکل قصد خیانت نداشته باشد و معامله را بدون رعایت احتیاط انجام دهد و به ضرر موکل منجر شود، برخی مطابق قواعد سنتی حقوق با این استدلال که چون وکیل مصلحت موکل را رعایت نکرده، معامله را فضولی می دانند[۱۶۵] و شخص ثالث با حسن نیت را نادیده می گیرند.
در مقابل الزامات برتری همانند حمایت از اعتماد مشروع به ظاهر و احترام به حسن نیت اشخاص ثالث که امنیت معاملات را تأمین می کند، بر نفوذ معامله تمایل دارند؛ ” زیرا فرض این است که وکیل به قصد نیابت و مصلحت موکل اقدام کرده است و تحصیل نتایج بی مبالاتی یا ناآگاهی وکیل بر موکل که خود را برگزیده است و بر کارش نظارت دارد، منطقی تر از بی اعتبار ساختن معامله ای است که طرف قرارداد با اعتماد به ظاهر انجام داده است.”[۱۶۶] این استدلال بر مبنای نظریه ظاهر بیان شده است. با وجود این نظریه ظاهر عمل وکیل را در هر حال نافذ می داند، مگر اینکه طرف قرارداد از موضوع آگاه باشد یا با وکیل در انجام معامله به ضرر موکل تبانی کند.[۱۶۷]
ه-فوت و جنون
وکالت عقدی است جایز و مطابق ماده ۶۷۹ قانون مدنی به عزل موکل و به موت و جنون هر یک از طرفین مرتفع می شود. در عقد وکالت، شخصیت طرفین اهمیت خاص دارد و در رابطه موکل و وکیل اعتماد متقابل حاکم است، اگر در شخصیت هر یک از طرفین خللی ایجاد شود، ارکان عقد نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و عقد وکالت منفسخ می شود. به همین دلیل فوت و جنون یکی از طرفین از اسباب انفساخ عقد وکالت است.[۱۶۸] در خصوص عزل موکل، قانون گذار برای حمایت از اشخاص ثالث و وکیل و دفع ضرر از آنان، اعمال وکیل را تا رسیدن خبر عزل، نافذ می داند. لیکن قانون در خصوص فوت و جنون موکل ساکت است. این سئوال پیش می آید که آیا حکم ماده ی ۶۸۰ قانون مدنی را می توان در خصوص فوت و جنون موکل اجرا کرد و به استناد آن تمام اعمال وکیل را تا رسیدن خبر جنون یا فوت موکل نافذ دانست. در این خصوص دو نظریه ابراز شده است:
مطابق نظریه ی نخست، حکم ماده ی ۶۸۰ قانون مدنی استثنایی و برخلاف اصول حقوقی است؛ زیرا طرفین عقد جایز هر وقت بخواهند می توانند آن را فسخ کنند و وکالت به موت، جنون منفسخ می شود، قانون گذار در خصوص عزل موکل برای رعایت مصالح خاص، اعمال وکیل را تا رسیدن خبر عزل نافذ دانسته است و این حکم استثنایی را باید به همان نص خاص محدود و از تفسیر موسع آن به فوت و جنون خودداری کرد؛ زیرا کلیه ی عقود جایز به موت و جنون منفسخ می شوند و هیچ گونه استثنایی با آن وجود ندارد. موکل با تفویض اختیار به وکیل، وضع ظاهری ایجاد می کند و باید این وضع ظاهری را با ابلاغ خبر عزل به وکیل از بین ببرد، اما در مورد فوت این تکلیف را نمی توان به ورثه وی تحمیل کرد و الزام آنان به اجرای تعهدات ناشی از اعمال وکیل مورث درست نیست. از طرف دیگر با فوت موکل، شخصیت وی از بین می رود و وکیل نمی تواند به نیابت از او موضوع وکالت را انجام دهد.[۱۶۹]
مطابق نظریه دیگر حکم ماده ۶۸۰ قانون مدنی را میتوان در فوت و جنون موکل نیز اجرا کرد؛ زیرا مبنای نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل، ایجاد وضع ظاهری ناشی از عقد وکالت است. اشخاص ثالث می توانند با اعتماد مشروع به بقای عقد وکالت با وکیل معامله کنند. نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل به وکیل، مانع ورود ضرر به اشخاص ثالث و وکیل می شود، این مبنا در جنون و فوت موکل نیز وجود دارد. از سوی دیگر انتقال اموال موکل به ورثه بعد از فوت وی مانع از اجرای این نظریه نمی شود؛ زیرا هدف وکالت ظاهری حمایت از حقوق اشخاص ثالث با حسن نیت و حفظ امنیت حقوقی مبادلات است نه کیفر موکل بی مبالات.[۱۷۰]
برخی نیز با اعتقاد به اینکه ماده ۶۸۰ قانون مدنی در فقه سابقه ندارد و از ماده ۲۰۰۸ قانون مدنی فرانسه اقتباس شده است و همچنین با در نظر گرفتن وحدت ملاک آن، حکم ماده ۶۷۰ قانون مدنی را در سایر اسباب انقضاء وکالت، مانند فوت موکل و حجر او قابل اجرا می دانند [۱۷۱] و اعمال وکیل را تا رسیدن خبر فوت نسبت به ورثه وی نافذ می دانند.
در فقه امامیه عزل موکل حکم استثنایی و مستند به اخبار است و نمی توان آن را در فرض موت و جنون موکل اجرا کرد. حتی آن دسته از فقها که برای نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل، دلیل عقلی جلوگیری از ورود ضرر به وکیل را بر دلیل نقلی افزوده اند، در فوت و جنون موکل این دلیل عقلی را از یاد برده اند. هر چند قول مشهور فقها امامیه عقد وکالت تا رسیدن خبر عزل به وکیل را به فوت و جنون موکل نیز تسری نمی دهد، لیکن از کلام برخی فقها تمایل به بقای وکالت در این فرض استنباط می شود.[۱۷۲] همچنین برخی از فقها معتقدند اگر وکیل در بیع، وکالت در قبض داشته باشد و بعد از فوت موکل و قبل از رسیدن خبر عزل، وی مبیع را قبض نماید و مال بدون تعدی و تفریط وکیل تلف شود وی ضامن نیست، عدم ضمان وکیل به دلیل وجود رابطه امانی است.[۱۷۳] همچنین به عقیده برخی از فقها اگر وکالت به صورت شرط ضمن عقد لازم واقع شود و متعلق آن حق مربوط به وکیل باشد با مرگ وکیل وکالت به او ارث می رسد. [۱۷۴] با توجه به اینکه نفوذ اعمال وکیل تا رسیدن خبر عزل، جلوگیری از ورود ضرر به اشخاص ثالث و وکیل است و این مبنا در فوت موکل نیز وجود دارد، حکم ماده ی ۶۸۰ قانون مدنی را می توان در فوت موکل اجرا کرد. ماده ۲۰۰۳ قانون مدنی فرانسه [۱۷۵] در اسباب خاتمه وکالت بیان می دارد :” وکالت خاتمه می یابد: با فسخ موکل، با انصراف وکیل از وکالت موکل، با فوت طبیعی یا مدنی، قرار گرفتن تحت قیمومت رشیدان یا اعسار هر یک از موکل یا وکیل”
مطابق بند سوم این ماده عقد وکالت با فوت و حجر هر یک از وکیل و موکل خاتمه می یابد. این بند حکمی بر خلاف قاعده ی عمومی ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی بیان می دارد، که به موجب آن وقتی شرطی می شود، فرض بر این است که این شرایط برای خود شخص، ورثه و قائم مقام وی می باشد، مگر اینکه خلاف آن تصریح یا از طبیعت قرارداد برداشت شود.[۱۷۶]
عقد وکالت با فوت و جنون هر یک از طرفین از بین می رود. دلیل آن حکم استثنایی اعتماد هر یک از وکیل و موکل به یکدیگر است، که امکان دارد طرفین عقد وکالت به ورثه ی یکدیگر اعتماد نداشته باشند. این حکم با نظم عمومی ارتباط ندارد و توافق بر خلاف آن جایز است. همچنین اشخاص می توانند توافق کنند که وکالت وکیل بعد از فوت موکل انجام شود.[۱۷۷] با وجود این اگر طرفین بر خلاف حکم مقرر در بند ۳ ماده ۲۰۰۳ توافق نکنند، با فوت موکل عقد وکالت خاتمه می یابد و اختیار وکیل نیز زایل می شود، وی نمی تواند به نیابت از موکل موضوع وکالت را انجام دهد. با وجود اینکه عقد وکالت با فوت موکل خاتمه می یابد، اعمال وکیل بعد از فوت موکل تا اطلاع از فوت وی، نافذ و معتبر است. شرط اعتبار اعمال وکیل جهل او به فوت موکل است. ماده ی ۲۰۰۸ قانون مدنی بیان می دارد:[۱۷۸] ” اگر وکیل فوت موکل یا اسباب دیگری که به وکالت خاتمه می دهند جاهل باشد، آن چیزی که وی در مدت جهل انجام داده نافذ است".

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 07:23:00 ب.ظ ]




کوپلینگ متقابل میان شکاف‏ها در یک آرایه موجبر شکاف دار بسیار بالا است، بنابراین تغییراتی در ابعاد و مکان شکافها باید ایجاد شود تا تغییرات فرکانس رزونانس جبران شود. بسیاری از طراحی‏های شکاف‏ها برای بیم ثابت یا کاربردهای اسکن مکانیکی[۴۶] است که آرایه روی یک پایه قرار داده می‏‏شود تا چرخانده شود. اسکن الکترونیکی[۴۷] هم در راستای محور مماس بر زیر آرایه‏های خطی موجبر امکان‏پذیر است. معمولا طراحی ها به گونه ایست که آنتن در راستای سمت[۴۸] به صورت مکانیکی و در راستای ارتفاع[۴۹] به صورت الکترونیکی اسکن می کند. شیفت‏دهنده‏های فاز[۵۰] و تضعیف کننده‎ها[۵۱] در شبکه ای که سیگنال‏های تغذیه به هر زیر آرایه را فراهم می‏کند، قرار داده می‏شوند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
همانطور که اشاره شد تأخیر میان شکاف‏ها، با فرکانس تغییر می‏کند، و این آن چیزی است که سبب محدودیت پهنای باند در آرایه های موجبر شکاف دار است. به همین دلیل در آرایه های موج رونده موجبر شکاف دار، بیم تشعشع‏کننده بوسیله آنتن در راستای محور طولی موجبر، همراه با تغییر فرکانس اسکن می‏کند.
آرایه‏های موجبر شکاف دار به دو گروه تقسیم‏بندی می‏شوند:
۱- آرایه‏های موج ایستان (standing ware array)
۲- آرایه های موج رونده (traveling ware array)
درنوع اول المان‏ها به فاصله  از هم قرار می‏گیرند و یک بیم broadsideتشعشع می‏کنند. همانطور که می دانیم میدان‏ها در هر  ، ۱۸۰ درجه اختلاف فاز پیدا می کنند، بنابراین شکاف‏ها را به صورت چیدمان‏های -/+ قرار می‏‏دهند تا همگی هم فاز تغذیه شوند. زیرا این چیدمان باعث می شود که ۱۸۰ درجه دیگر اختلاف فاز بین شکاف های کنار هم، برقرار شود.
آرایه های رزونانسی به دو روش می‏توانند تغذیه شوند. یکی تغذیه از طرفین یا کناره[۵۲] و دیگری تغذیه از وسط است. در نوع اول، تغذیه از یکی از طرفین صورت گرفته و طرف دیگر اتصال کوتاه[۵۳] می شود. در نوع دوم تغذیه از مرکز موجبر صورت می‏گیرد و دو انتها اتصال کوتاه می‏گردد.
آرایه‏های نوع موج رونده، زمانی استفاده می‏شود که راستای بیم اصلی به زوایایی اشاره می‏کند که نسبت به موجبر در وضعیت broadsideنیستند و یا اسکن فرکانسی مورد نیاز است.در این حالت لازم نیست که فاصله میان المان‏ها حتما یکسان باشد و باید از فاصله ی  پرهیز ‏شود.
در طراحی این نوع آرایه‏ها مهم است که پایانه‏هایی با تطبیق عالی در پهنای باند عملکرد با VSWRبسیار کم وجود داشته باشد تا از تشکیل امواج بازتابش جلوگیری شود. در این نوع آرایه ها، تنها تغذیه از انتهای موجبرها امکان پذیر است. برای ماکزیمم نمودن پهنای باند امپدانس آرایه، المان‏های تشعشعی(شکاف ها) به گونه‏ای طراحی می‏شوند که در فرکانس مرکزی عملکردشان، رزونانس داشته باشند. لذا آنها را شکاف‏های رزونانسی گویند که این مسأله را نباید با آرایه‏های رزوناسی که پیش‏تر بررسی شد، اشتباه گرفت. در آرایه‏های رزونانسی برخلاف آرایه های موج رونده، شرایط موج ایستان داخل موجبر برقرار است.
همانگونه که ذکر شد، دو نوع اصلی آرایه‏های موجبر شکاف دار، آرایه‏های رزونانسی و موج رونده وجود دارد و بسته به نوع شکاف که می‏تواند موازی یا سری باشد، انواع مختلفی از آرایه‏های موجبری شکاف‏دار را می توان طراحی کرد. در این بخش به روش‏های طراحی انواع مختلف آرایه‏های موجبر شکاف‏دار پرداخته می‏شود.

طراحی آرایه موجبر شکاف دار از نوع رزونانسی

آرایه های موجبر شکاف دار رزونانسی هم از نوع خطی و هم از نوع صفحه ای در موارد زیادی خصوصاً در کاربرد رادارهای هوایی مورد استفاده قرار می‏گیرند. به عنوان مثال مزیت استفاده از یک آرایه موجبر شکاف‏دار صفحه‏ای در مقابل یک رفلکتور سهموی[۵۴] آن است که آرایه باریک‏تر است و بیم و سطح لوب‏های فرعی آن قابل شکل‏دهی است.
اصول کلی عملکرد آرایه‏های موجبر شکاف‏دار رزونانسی آن است که المان‏های شکاف بوسیله یک موج ایستان در داخل موجبر تحریک می‏شوند و لذا همگی هم‏فاز هستند. امپدانس (ادمیتانس)، در یک خط انتقال در فواصل  تکرار می‏شود. اگر امپدانس‏های (ادمیتانس‏های) شکاف سری (موازی) در فرکانس مرکزی حقیقی باشند، آنگاه امپدانس های (ادمتیانس‏های) شکاف‏های قبلی در موجبر در شکاف بعدی با یکدیگر جمع می‏شوند زیرا هر  معادل آنست که یک دور کامل به اندازه ۳۶۰ درجه حول نمودار اسمیت[۵۵] چرخیده ایم. لذا مسأله آن است که امپدانس یا ادمیتانس مجموع شکاف‏ها در نقطه تغذیه مساوی با امپدانس یا ادمتیانس ذاتی موجبر باشد. این امر داشتن حداقلVSWRدر فرکانس کار مرکزی را تضمین می‏کند. شکاف‏ها در طول موجبر در جایی قرار داده می‏شوند که توزیع جریان، نزدیک مقدار ماکزیمم باشد. جریان های Transverseکه هم فاز با می‏دان الکتریکی هستند، شکاف‏های طولی (نوع a) و شکاف‏های واقع در دیواره های کناری را تحریک می‏کنند. پس این شکاف‏ها روی مرکز موجبر در ولتاژ ماکزیمم قرار داده می‏شوند. جریان‏های طولی که در فاز مخالف میدان الکتریکی هستند، شکاف‏های سری را تحریک می‏کنند پس آنها را در حداقل ولتاژ در طول موجبر قرار می‏دهند.[۱۵]

آرایه خطی رزونانسی موجبر شکاف دار

طراحی یک آرایه شکاف موجبری خطی ابتدا با تعیین توزیع روزنه‏ها و در نتیجه تحریک شکاف‏ها برای رسیدن به پهنای بیم، گین و سطح لوب کناری مورد نظر، در فرکانس مرکزی باند عملکرد انجام می‏شود. برای مثال همانطور که در فصل پیش مطرح شد می توان به وسیله پهنای بیم و سطح لوب کناریمورد نظر، یک توزیع جریان پیوسته خطی از روش تیلور بدست آورد که مشخصات مورد نظر را به ما می دهد. سپس می توان با sample گیری (هر  ) جریان تحریک هر کدام از شکاف ها را بدست آورد.
از آنجایی که شکاف‏ها به فاصله  از هم قرار دارند، و هم فاز هستند، پترن آرایه در راستای صفحه طولی موجبر بوسیله تعداد المان ها و دامنه تحریکشان کنترل می‏شود.دامنه تحریک بسته به نوع شکافی که استفاده می شود، بوسیله فاصله دادن المان‏ها از خط وسط موجبر و یا با چرخاندن شکاف‏ها نسبت به مرکز آنها و یا ترکیبی از این دو کنترل می‏گردد. مربع ولتاژتحریک یک شکاف متناسب با توان تشعشعی از آن و رسانایی رزونانس آنهاست. برای یک آرایه خطی با Nشکاف، می‏توان نوشت[۱] :
(۳.۲۲)
(۳.۲۳)
که  رسانایی رزونانس nامین شکاف است که نسبت به ادمتیانس موجبر  ، نرمالیزه شده است، A(n)توزیع ولتاژ یا جریان در موقعیت nامین شکاف است (که از یک توزیع خاص مثل تیلور بدست می آید)، Kفاکتور نرمالیزه[۵۶] توان و Wبرای آرایه‏های تغذیه از کنار برابر یک و برای آرایه‏های تغذیه از وسط مساوی دو می‏باشد تا در ورودی تطبیق داشته باشیم. زمانی که آرایه از وسط تغذیه می شود، اگر از پورت به سمت داخل آرایه نگاه کنیم واضح است که دو بار یکسان موازی با هم دیده می شود. ادمیتانس معادل این دو بار باید برابر با ادمیتانس ذاتی موجبر باشد به این دلیل در این حالت W باید برابر با ۲ باشد.
معادلات (۳.۲۲) و (۳.۲۳) را بایستی برای بدست آوردن  حل کنیم. با توجه به اینکه دامنه تحریک شکاف یا A(n)، بر اساس نوع توزیع (مثلا تیلور)، تعیین می‏شود، پس از بدست آوردن  ، باید ابعاد شکاف و موقعیت آنها در موجبر به گونه ای تنظیم شود که شکاف nام رسانایی  را داشته باشد.
شکل زیر دو روش تغذیه این نوع آرایه ها را نشان می‏دهد، در هر دو حالت فاصله میان اتصال کوتاه آخر موجبر تا آخرین شکاف  است. اتصال کوتاهی که از فاصله  دیده می‏شود مدار باز[۵۷] است لذا ادمیتانس آن صفر می باشد.

شکل ۳-۶ : آرایه موجبر خطی با شکاف رزونانسی طولی ، الف) تغذیه از کنار، ب) تغذیه از وسط
در آرایه شکافی خطی هم شکاف‏های طولی موازی( نوعa) و هم شکاف‏های موازی در دیواره کناری(نوع b) را می‏توان به کار برد.شکاف‏های طولی باریک، پترنی با مولفه پلاریزاسیون متقاطعبسیار کم ایجاد می‏کند.
یک مثال از یک آرایه خطی با شکاف طولی در دو دیواره مقابل هم که از انتها تغذیه می‏شود و در باندXبه کار رفته است، به همراه منحنی تطبیق وروردی (  )، در شکل (۳-۷) نشان داده شده است.

شکل ۳-۷ : یک نمونه آرایه خطی رزونانسی با شکاف موازی طولی
این آرایه یک پترن همه جهته در راستایسمت، با پلاریزاسیون افقی[۵۸] ایجاد می‏کند. برای داشتن یک پترن با پلاریزاسیون عمودی[۵۹] بایستی از شکاف‏های موازی در دیواره کناری استفاده کنیم. اما پلاریزاسیون متقاطع این نوع شکاف‏ها به خوبی شکاف‏های طولی نیست.
در آرایه های رزونانسی همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، تعداد شکاف‏هایی که می‏توان در یک بخش از موجبر ایجاد نمود محدود است. پهنای باند امپدانسی آرایه موجبری، با افزایش تعداد المان ها به سرعت کم می‏شود. در یک آرایه نوعی با تغییر تعداد المان های از ۱۲ به ۱۶ المان ، پهنای باند امپدانسی به ترتیب از ۴ به ۳ درصد تقلیل می‏یابد.[۱]
برای رسیدن به پهنای باند خوب در طراحی این آرایه ها مجبور به استفاده از زیر آرایه های زیادی هستیم که در کنار یکدیگر قرار می گیرند و آرایه اصلی را تشکیل می دهند. در این موارد مجبور هستیم که از تغذیه های corporateیا تغذیه با شکاف های سری استفاده کنیم که باعث می شود قسمت مدار تغذیه بسیار بزرگ شده و ساخت و استفاده آن بسیار مشکل شود. زیرا یک مجموعه عظیمی در پشت آرایه باید برای تغذیه آن بکار برده شود.

آرایه صفحه‏ای رزونانسی با شکاف‏های موازی و سری

آرایه های صفحه ای رزونانسی در بسیاری کاربردهای راداری به جای آنتن های رفکتور مورد استفاده قرار می‏گیرند، چرا که پترن بیم را می‏توان شکل دهی نمود و پورت های مجموع[۶۰] و تفاضل[۶۱]، برای کاربردهای ردگیری را می‏توان مستقیماً پیاده‏سازی کرد. امروزه بسیاری رادارها همچنان از روزنه‏های بیم ثابت و اسکن مکانیکی استفاده می‏کنند. ولی در بعضی رادارها اسکن هیبرید[۶۲] مورد استفاده قرار می‏گیرد که در یک صفحه به صورت الکترونیکی و در دیگری به صورت مکانیکی اسکن انجام می‏شود.
آرایه صفحه‏ای را از کنار هم قرار دادن آرایه‏های خطی می‏توان بدست آورد که نمونه‏ هایی از آن در شکل ۸-۳ نشان داده شده است.

شکل ۳-۸ : نمونه‏ هایی از آرایه صفحه‏ای موجبری شکاف‏دار
از آنجایی که حداقل عرض پهن موجبر مساوی با نصف طول موج در فرکانس قطع است، فاصله بین المان‏ها در موجبرهای مجاوربرای شکاف هایی که روی بدنه پهن موجبر زده می شود، در فرکانس کار، بزرگتر از  است که می‏تواند ایجاد لوب های گریتینگ در زوایای اسکن بالاتر از یک مقدار مشخص در صفحه عمود بر موجبرها کند. همانند طراحی استاندارد آنتن‏های آرایه فازی، پترن تشعشعی آرایه تابعی از موقعیت و تحریک المان‏ها نسبت به یکدیگر است.
تغذیه آرایه‏های صفحه‏ای رزونانسی بزرگ اغلب با بهره گرفتن از شبکه‏های موجبری با تغذیه corporateیا تغذیه با شکاف های سری، صورت می‏پذیرد. نمونه ای از این ساختارها در شکل زیر آورده شده است.
تعداد زیر آرایه‏های موجبری قابل تغذیه شدن با یک موجبر ثانویه، که با شکاف‏های سری یا موازی توان را به زیر آرایه ها کوپل می کنند، از نظر پهنای باند امپدانسی وابسته به تعداد المان‏های روی هر موجبر است و از این نظر محدودیت وجود دارد.[۳۸]

شکل ۳-۹ : نمونه‏ هایی از آرایه صفحه‏ای موجبری شکاف‏دار از نوع رزونانسی
برای تغذیه زیر آرایه ها معمولا از شکاف نوع d استفاده می شود، از این رو کوپلینگ توان به زیر آرایه ها بوسیله شکاف‏ها، با چرخاندن زاویه شکاف‏ها صورت می‏گیرد. بسته به تعداد زیر آرایه‏هایی که باید تغذیه شوند، لایه های متعددی ازموجبر در شبکه تغذیه مورد نیاز است. یک حالت ساده از این روش تغذیه در شکل زیر نشان داده شده است.همانطور که دیده می شود آرایه از چندین خط موجبری کنار هم تشکیل شده است و توسط یک موجبر که در زیر این خطوط قرار دارد تغذیه می شوند. روی موجبر تغذیه، شکاف های سری نوع d قرار دارد که خطوط موجبری کنار هم ( زیر آرایه ها) را تغذیه می کنند.
در حالت کلی، سیستم تغذیه از وسط با شکاف سری ساده‏تر است و طراحی فشرده‏تری نسبت به حالت سیستم تغذیه از انتهای موجبر یا corporate دارد. اما دقت زیادی باید به خرج داد چرا که شکاف‏های تغذیه گاهی شدیداً به شکاف‏های تشعشع کننده که در بالای آنها قرار دارند، کوپل می‏شوند. این مسأله خصوصاً برای شکاف‏های سری نوع d و شکاف‏هایی که در دیواره کناری موجبر قرار دارند، شدیدتر است. شکاف‏های طولی موازی نوع aکوپل شدیدی ندارند مگر آنکه ارتفاع موجبر بسیار کم باشد.[۱]

شکل ۳-۱۰ : نمونه ای از آرایه صفحه ای رزونانسی با تغذیه از وسط توسط شکاف های سری
آرایه‏های شکافی رزونانسی سری به روش مشابه با آرایه‏های شکافی موازی طولی طراحی می‏شوند. اما چون همانطور که اشاره شد وضعیت پلاریزاسیون متقاطع آنها خیلی خوب نیست، بیشتر به عنوان تغذیه زیر آرایه ها استفاده می‏شوند. دلیل استفاده از آنها برای کاربرد تغذیه، آن است که المان‏ها را می‏توان حول خط وسط موجبر قرار داد و می‏توان موجبرهای دیگری را که به فاصله  از هم قرار دارند، تغذیه نمود.
شکاف‏ها روی خط وسط موجبر قرار می‏گیرند و نسبت به خط وسط، زاویه آنها تغییر داده می‏شود به گونه‏ای که انرژی از موجبر از طریق شکاف به زیر آرایه ها کوپل می‏شود. بر خلاف شکاف‏های موازی که طول رزونانس آنها تحت تاثیر میزان فاصله از خط وسط موجبر است، طول رزونانس شکاف‏های سریتقریباً نسبت به زاویه چرخش آنها حساس نیست. به دلیل حفظ هم فاز بودن شکاف‏هایی که با فاصله  از هم قرار داده می‏شوند، یکی در میان، زاویه‏ها را به صورت + و - قرار می‏دهند.
وقتی تحریک مورد نیاز شکاف طولی موازی یا سری تعیین گردید، رسانایی یا مقاومت شکاف ها تعیین می‏گردد. سپس ابعاد شکاف و فاصله از خط وسط موجبر، برای شکاف‏های موازی و زاویه چرخش برای المان‏های سری، محاسبه می‏شود. با بهره گرفتن از مدار معادل شکاف و با فرض این که همه شکاف‏ها در رزونانس هستند، رسانایی ‏ها یا مقاومت سری نرمالایز شده شکاف ها در موجبر، به کمک معادلات زیر تعیین می‏شوند[۱]:
(۳.۲۴)
(۳.۲۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:23:00 ب.ظ ]




متغیر تصادفی مربوط به بار مصرفی راکتیو همراه با عدم قطعیت

 

 

 

شکل (۴-۳) ساختار مسئله برنامه­ ریزی تصادفی خازن­گذاری

 

 

 

ساختار این مسئله برنامه­ ریزی تصادفی در شکل(۴-۳) به نمایش درآمده است.در این روش عدم قطعیت­های بار، قیمت توان اکتیو و راکتیو به کمک متغیرهای تصادفی و درخت سناریو لحاظ شده ­اند. ]۷۳[
همانگونه که اشاره شده، برای مدلسازی تاثیر عدم قطعیت­های متغیرهای تصادفی مربوط به قیمت توان اکتیو و راکتیو و میزان بار مصرفی بر روی تصمیم ­گیری مالک-بهره­بردار شبکه از درخت سناریو استفاده شده و سناریوهای مختلف درخت تشکیل شده در بطن برنامه ریزی تصادفی Stochastic Programming جای گرفته­اند. درخت سناریو شکل (۴-۴) دسته­ای از گره­ها و شاخه­ها می­باشد که در مدل­های تصمیم ­گیری شامل عدم قطعیت، مورد استفاده قرار می­گیرد. گره­ها، وضعیت سیستم را در هر لحظه نشان می­ دهند.هر گره شامل تنها یک گره پیش از خود بوده اما از سویی دیگر می ­تواند به چندین گره بعد از
دانلود پایان نامه

 

 

سناریو ۱ ام
سناریو i ام
تصمیم
اینجا
و
اکنون
(خازن­گذازی)
تصمیم انتظار و رویت (دیسپچ توان اکتیو ژنراتورها، دیسپچ توان راکتیو ژنراتورها، تنظیم تپ ترانس)

 

 

 

شکل(۴- ۴) درخت سناریوی برنامه­ ریزی تصادفی

 

 

 

خود ختم شود. اولین گره، با عنوان گره ریشه شناخته شده و در مورد مطالعه مورد نظر این مطالعه، گره مذکور نماد مربوط به لحظه تصمیم ­گیری در ار ارتباط با تصمیمات اینجا و اکنون خازن­گذاری می­باشد. در گره ریشه، تصمیمات مربوط به اولین گام تصمیم­سازی اتخاذ می­شوند. گره­های متصل به گره ریشه، گره‌های مرحله دوم بوده که در این مرحله تصمیمات مربوط به گام دوم، در مورد این گزارش تصمیمات مربوط تنظیم متغیرهای کنترلی دیسپچ توان اکتیو و راکتیو و تنظیم تپ ترانس­ها اتخاذ می­شوند. تعداد گره­ها، در آخرین گام، نمایانگر تعداد سناریوهای سیستم مطالعه مورد نظر می­باشند. گره­های این مرحله با عنوان برگ­های درخت سناریو شناخته می­شوند. در درخت سناریوی تصادفی ، شاخه­ها نمایانگر تحقق­های متفاوت و مختلف متغیر تصادفی می­باشند. در این گزارش، شاخه­ها نمایانگر تحقق متغیر تصادفی برای هر ساعت از مدل برنامه­ ریزی تصادفی خازن­گذاری می­باشند. به منظور کاهش ابعاد حجیم درخت سناریو، در این مطالعه از تکنیک کاهش سناریو استفاده شده است که در بخش بعدی بدان پرداخته شده است.
۴-۳کاهش سناریو:
میزان متغیر تصادفی در گام tام از برنامه ریزی تصادفی که بیانگر تحقق متغیر تصادفی در بازه زمانیtام مدل برنامه ریزی تصادفی خازن­ها می باشد. .هرنمونه از تحقق این متغیر های تصادفی در هر گام در شاخه ای از درخت سناریوی مورد نظر جای گرفته و هر شاخه با نماد  نشان داده شده که w نمایانگر هر سناریو و کل سناریو های ساخته شده می باشد. در انتها، مدل برنامه ریزی تصادفی بر اساس کل سناریوهای تشکیل شده و با بهره گرفتن از تکنیک های بهینه سازی حل می‌شود.
اندازه و ابعاد درخت سناریوی ساخته شده که محصول پروسه ساخت درخت سناریو می باشد،عمدتا بسیار بزرگ بوده، و متعاقبا ، رد‌گیری نتایج بهینه سازی را با دشواری همراه می کند. برای بازیابی توانایی رهگیری نتایج بهینه سازی، در این گزارش ،از سویی کاهش سناریو ها و از سوی دیگر حفظ ویژگی های درخت سناریو اولیه ، مورد توجه قرار گرفته است.از این نظر این گزارش به دنبال درخت سناریویی می باشد که راهکار بهینه را ارائه داده ،و در عین حال به ویژگی های درخت سناریو اولیه ،و مسئله اصلی پایبند باشد.در گزارش های پژوهشی مرتبط با کاهش سناریو ،تلاش های وافری صورت گرفته است. در مورد مسائل دو مرحله ای، میتوان درخت سناریو ایجاد شده را به کمک مفهوم فاصله احتمال به درخت سناریوی با ابعاد مناسب کاست.تحت این شرایط میتوان نشان داد ، در صورتی که دو درخت از نظر معیار های احتمالاتی به یکدیگر نزدیک باشند ، مقدار بهینه مسئله کوچکتر نزدیک به مقدار بهینه مسئله اصلی خواهد بود.
معمولترین و شناخته شده ترین روش فاصله احتمال که در بهینه سازی های تصادفی به کار گرفته شده است فاصله کانتروویچ می‌باشد که توسط رابطه زیر بین دو توزیع اختمالی Qو تعریف می شود که تابع هزینه همگن پیوسته غیر منفی بوده بر روی توزیع احتمالاتی مشترک Ω*Ω تعریف می شود ]۴۲[.

 

 

(۴-۱)

 

 

 

 

 

اگر فرض کنیم  در این صورت معیار وازرشتاین از مرتبه r را در اختیار داریم که نشان داده شده است میتواند ویژگی های قابل توجهی در مسائل بهینه سازی تصادفی داسته باشد.
در این زمینه ،که Q و  توزیع احتمال محدود مربوط به دسته سناریو های اولیه ودسته کاهش داده شده  می باشد، می توانیم تعریف کنیم:

 

 

(۴-۲)

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:22:00 ب.ظ ]




  • کلیه اتصالات تیر به ستون صلب می­باشد.

 

    • محل احداث سازه در منطقه­ای با خطر نسبی زیاد می­باشد که مطابق با استاندارد۲۸۰۰ ویرایش اول[۴۵] از نسبت شتاب مبنای طرح (A=0.25) برای منطقه ۲ استفاده‌شده است.

پایان نامه

 

  • سیستم قاب ساختمانی از نوع قاب خمشی متوسط می­باشد که ضریب رفتار آن مطابق با ویرایش اول استاندارد ۲۸۰۰[۴۵] برابر با (R=6) می­باشد.

 

  • جداگرهای میان­قابی هیچ‌گونه مزاحمتی در برابر حرکات جانبی قاب­ها ایجاد نمی­کنند و لذا برای تعیین پریود طبیعی سازه از رابطه تقریبی استفاده‌شده است که در آن :

 

T = پریود طبیعی سازه (ثانیه) ،
H = ارتفاع سازه از تراز پایه (متر) می­باشد.

 

  • برای ارزیابی صحیح نحوه توزیع انرژی هیسترزیس و خسارت اعضا در سازه­های موردمطالعه، درنظرگرفتن شرایط یکسان مانند نسبت تنش و یا توزیع مقاومت در اعضای متناظر قاب­های موردمطالعه، در تحلیل و تفسیر نتایج نهایی در حالت غیرخطی بسیار حائز اهمیت می­باشد. لذا در طراحی تمامی اعضای سازه­ها، با دقت قابل قبولی نسبت تنش در طراحی یکسان در نظر گرفته‌شده است (بین ۰٫۹ تا ۱).

 

  • در طراحی مدل­ها برای تیرها از مقاطع استاندارد IPE و برای ستون­ها از مقاطع استاندارد IPB=HE-B (مقاطع بال‌پهن) استفاده‌شده است. در این پروژه در طراحی از تیپ کردن مقاطع خودداری شده است. همچنین در تمام مراحل طراحی سازه­ها، اثر در نظر گرفته‌شده است. در ادامه مشخصات قاب­های موردبررسی در شکل­های (۳-۱) الی (۳-۳) نشان داده‌شده است.

 

مشخصات مقاطع قاب ۴ طبقه
مشخصات مقاطع قاب ۸ طبقه
مشخصات قاب ۱۲ طبقه
همچنین جهت مقاوم­سازی، به قاب خمشی اولیه در دهانه­های وسط قاب، میراگر ویسکوالاستیک در تمامی طبقات افزوده می­ شود که برای نمونه، جانمایی میراگر در قاب ۸ طبقه در شکل (۳-۴) نشان داده‌شده است.
جانمایی میراگر در قاب ۸ طبقه
چگونگی انجام تحلیل دینامیکی غیرخطی
تحلیل غیرخطی تاریخچه زمانی سازه­ها با بهره گرفتن از نرم­افزار Perform 3D [72] صورت گرفته است. ساختمان­های موردنظر تحت اثر هفت شتاب‌نگاشت زلزله حوزه دور و هفت شتاب‌نگاشت زلزله حوزه نزدیک که مشخصات آن­ها در بخش بعدی آورده شده، به‌صورت تاریخچه زمانی[۶۵] مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. میرائی تمام سازه­ها ۵% و متناسب با جرم و سختی انتخاب‌شده است.
برای تحلیل تاریخچه زمانی سازه­ها، کل بار مرده به‌اضافه ۲۰% بار زنده، به‌عنوان جرم منظور شده است. نرم­افزار Perform 3D از روش انرژی نسبی برای محاسبه انرژی­های جنبشی، میرائی، الاستیک و هیسترزیس استفاده می­ کند. سپس مجموع انرژی­های فوق را به‌عنوان انرژی ورودی در نظر می­گیرد. در تمام مراحل تحلیل غیرخطی قاب­ها در نرم­افزار Perform 3D، اثر لحاظ شده است.
در این تحقیق از مقادیر موجود در دستورالعمل بهسازی لرزه­ای (نشریه ۳۶۰)[۷۳] برای دستیابی به نمودارهای نیرو-تغییر مکان اعضای سازه استفاده‌شده است. برای تعریف مفصل پلاستیک در ستون­ها از رفتار دوخطی استفاده شده است.
انتخاب شتاب‌نگاشت‌ها
به‌منظور انجام تحلیل دینامیکی غیرخطی تاریخچه زمانی، نیاز به انتخاب رکوردهای زلزله می­باشد. بدین ترتیب هفت رکورد زلزله حوزه نزدیک و هفت رکورد زلزله حوزه دور با توجه به ویژگی­های بیان‌شده در استاندارد ۲۸۰۰ (همانند یکی بودن نوع خاک که همگی از نوع ۲ می­باشند و یکی بودن فاصله از گسل) انتخاب‌شده است و بر اساس ویرایش سوم، این زلزله‌ها به زلزله طرح تبدیل و سپس به قاب­ها اعمال‌شده است. مشخصات نسبتاً کاملی از این رکوردها به ترتیب تحت زلزله­های حوزه نزدیک و دور در جداول (۳-۱) و (۲-۳) ارائه‌شده است. تمامی این رکوردها از فایل متنی سایت http//:peer.berkeley.edu گرفته‌شده است. برای مقایسه بهتر تلاش شده است تا رکوردهای حوزه دور و نزدیک از یک زلزله انتخاب شوند تا سایر ویژگی­ها، همچون محتوای فرکانسی، مدت زمان تداوم زلزله و شرائط منبع زلزله تا حدود زیادی به هم نزدیک باشند.
مشخصات رکورد زلزله­های حوزه نزدیک مورد استفاده در این تحقیق

 

سال
فاصله از گسل(km)
PGA(g)
بزرگا
مولفه
زلزله

 

۱۹۹۲/۰۶/۲۸
۱۱٫۳
۰٫۴۱۷

CLW-TR
Landers

 

۱۹۹۲/۰۸/۱۷
۳٫۱
۰٫۳۷۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:22:00 ب.ظ ]




 

 

۱۸

 

۴۴۲/۰

 

۴۰۷/۰

 

۳۷۰/۰

 

۳۱۳/۰

 

 

 

۲۰

 

۴۲۵/۰

 

۳۹۱/۰

 

۳۵۶/۰

 

۳۰۰/۰

 

 

 

۲۵

 

۳۹۳/۰

 

۳۶۲/۰

 

۳۲۹/۰

 

۲۷۷/۰

 

 

 

۳۰

 

۳۷۲/۰

 

۳۴۱/۰

 

۳۰۹/۰

 

۲۶۰/۰

 

 

 

شکل (۳-۱): نقشه موقعیت چاه­های مشاهده­ای آب­زیرزمینی محدوده بابل - بابلسر
۳-۷- معرفی سیستم اطلاعات جغرافیایی
یک نمونه از امکانات بسیار کارا و پیشرفته در زمینه بررسی­های کیفی آب، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است، که در چند سال اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است تا قابلیت­ها و کارایی­های آن در مطالعه سفره آب­زیرزمینی یک منطقه نسبت به روش های سنتی و دستی که غالبا وقت­گیر و پرهزینه است شناسایی و معرفی گردد تا بتوان هم با سرعت بالا و هم با هزینه کمتر و با بهنگام نمودن اطلاعات، در هر زمان دلخواه از وضعیت سفره آب­زیرزمینی منطقه آگاهی پیدا کرد و با اعمال تمهیدات لازم، مدیریت صحیحی بر منابع آب اعمال کرد.
۳-۸- تعریف GIS
سیستم اطلاعات جغرافیایی یا GIS یک سیستم کامپیوتری برای مدیریت داده ­های فضایی است (مالک زوسکی، ۱۹۹۹)[۹]. البته تلاشهای زیاد دیگری نیز برای ارائه تعریفی جامع از GIS صورت گرفته است. یکی از تعاریفی که توسط کریسمن[۱۰] (۲۰۰۲) در مورد این سیستم­ها ارائه شده است چنین می­باشد: مجموعه ­ای از سخت­افزار، نرم­افزار، داده، کاربر، سازمان­ها و سلسله مرتب برای جمع­آوری، ذخیره، پردازش، تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعاتی درباره نواحی مختلف کره زمین، یک سیستم اطلاعات جغرافیایی است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به طور کلی این تعاریف همگی بر دو جنبه اصلی این سیستم­ها تکیه دارند: فن­آوری و حل مسائل. از نظر فن­آوری GIS به عنوان یک سری ابزار جهت ورود، ذخیره و بازیافت، تجزیه و تحلیل، دستکاری و خروج داده ­های مکانی، تعریف می­گردد و از نظر حل مسائل می­توان چنین گفت که GIS عملاً در فرایند تصمیم ­گیری نقشی اساسی را بازی می­ کند و توانایی انجام عملیات بیشماری بر روی هر نوع داده مکانی و یا مشخصاتی ذخیره شده در خود را دارد. در واقع هدف نهایی GIS را می­توان فراهم کردن پشتوانه­ای برای تصمیم ­گیری­ها دانست (طاهرکیا، ۱۳۷۶).
در ادامه به شرح مختصری درباره مؤلفه­ های اصلی هر سیستم اطلاعات جغرافیایی می­پردازیم:
ورود داده ­ها: ورود داده ­ها به فرایندی اطلاق می­ شود که در آنها داده ­های مورد نیاز برای انجام کارهای تخصصی، شناسایی و جمع­آوری می­شوند. این فرایند شامل بدست­ آوردن، قالب­بندی، تعیین مرجع، گردآوری و ارائه سند برای داده­هاست. این داده ­ها به صور مختلف در دسترسی کاربران قرار می­گیرند. مثلاً نقشه­های مقایسه­ ای، جداول، نمودارها و داده ­های رقمی حاصل از عکس­های هوایی یا ماهواره­ای و…. یکی از فواید GIS توانایی ترکیب انواع داده­هایی است که در قالب­های مختلف گردآوری شده ­اند. GIS روش های مختلفی را برای ورود داده ­ها فراهم می­ کند مانند رقمی­سازی (Digitize) با کامپیوتر، با اسکن­کننده­ها و یا ویرایشگرهای دستی و…. این داده ­های ورودی در قالب­های مختلف در نرم­افزارهای GIS ذخیره می­شوند.
- تجزیه و تحلیل: تجزیه و تحلیل، فرایند استنباط یا دریافت مفاهیم از داده­هاست. این فرایند غالباً بصورت بصری انجام می­ شود ولی محاسبات آماری، تطبیق مدلها با مقادیر داده ­ها و سایر عملیات نیز توسط این سیستم­ها قابل انجام است. روش های بکار رفته توسط نرم­افزار برای تجزیه و تحلیل توسط کاربران و متناسب با اهداف، نوع داده ­های ورودی و امکانات خروجی تنظیم می­گردد و گاهی نتایج نهایی مجدداً به عنوان یک سری داده ورودی به سیستم برگشت داده شده و تحلیل­های دیگری به منظورهای دیگر بر روی آنها صورت می­گیرد تا تصمیم بهتری اتخاذ گردد.
- خروج داده ­ها: مؤلفه خروج داده ­ها در GIS راهی برای دیدن داده ­ها و یا اطلاعات را فراهم می ­آورد. در حقیقت زیرسیستم نتایج پردازش و تجزیه و تحلیل داده ­ها توسط نرم­افزار GIS را به کاربر نشان می­دهد. انواع خروجی داده ­ها را می­توان به سه گروه طبقه ­بندی کرد: خروجی نوشتاری (Text) مثل جداول، خروجی­ترسیم (Graghical) مثل نقشه­ها، خروجی رقمی (Digital) مثل دیسک­ها (نقشه­ها استانداردترین شکل خروجی هستند ولی اغلب جداولی نیز با آنها همراه است). وضعیت خروجی به امکانات سیستم نرم­افزاری و سخت­افزاری وابسته بوده و توسط کاربر قابل تنظیم است و گاهی تمام موارد فوق قابل دسترسی می­باشد. همانطور که گفته شد گاهی اطلاعات خروجی به عنوان یک سری داده جدید به سیستم برگردانده می­شوند و مورد بررسی بیشتر قرار می­گیرند که به این فرایند انتقال داده گفته می­ شود و می­­توان آنرا نوع دیگری از خروجی­ها دانست.
- ساختار داده ­ها: برخلاف بیشتر انواع داده­هایی که در سیستم­های جدید اطلاعاتی به­ طور معمول بکار برده می­شوند، داده ­های جغرافیایی از پیچیدگی ویژه­ای برخوردارند زیرا این داده ­ها باید شامل اطلاعاتی درباره موقعیت مکانی، ارتباطات توپولوژیک محتمل و ویژگی­های ثبت شده موضوعات باشند (طاهرکیا، ۱۳۷۶). داده ­های جغرافیایی با تکیه بر سیستم مختصات استاندارد به مکان­هایی از سطح زمین مربوط می­گردند. این سیستم یا در مقیاس محلی است یا در سطح بین ­المللی و بصورت شبکه تصویری می­باشد. این مختصات موقعیت داده ­ها را نسبت به ­یک مبنا و نسبت به ­یکدیگر برای کاربر مشخص می­ کند و دانستن آن در پیش ­بینی­ها بسیار مؤثر خواهد بود. کلیه داده ­های جغرافیایی را می­توان در سه مفهوم اصلی توپولوژیک، یعنی نقطه و خط و سطح خلاصه نمود. به عبارت دیگر هر پدیده جغرافیایی و فضایی را می­توان با نقطه، خط یا سطح بانضمام برچسب یا نوشته­ای که جنس و نوع آنرا بیان کند نشان داد. مجموعه این نشانه­ها، برچسب­ها و مختصات آنها در گذشته بصورت نقشه به نمایش در می­آمد و مورد استفاده قرار می­گرفت. امروزه و با پیشرفت علوم و فن­آوری، تهیه نقشه­ها توسط کامپیوتر و نر­افزارهای بخصوصی صورت می­گیرد که GIS یکی از این ابزارهاست.
۳-۹- ایجاد پایگاه اطلاعاتی و تهیه نقشه­های کیفی
امروزه برای مدیریت بهتر در بررسی آبهای زیرزمینی یک منطقه، از GIS به عنوان یک ابزار کارآمد بهره می­گیرند. اصولاَ پارامتر­های کیفی و کمی آب زیرزمینی در هر منطقه­ای از نوسانات زیادی در بازه­های زمانی برخوردار است. به دلیل متغیر بودن پارامترهای محیطی از نقطه­ای به نقطه دیگر، مطالعه آن­ها با روش­های متداول آمار کلاسیک مانند تجزیه و تحلیل واریانس که موقعیت جغرافیایی و مکانی نمونه­ها را در محیط در نظر نمی­گیرد، چندان مفید نخواهد بود. از این رو در این تحقیق از برنامه سیستم اطلاعات جغرافیایی که قادر به برآورد وتخمین خصوصیت مورد نظر در مکان­های فاقد نمونه برداری با بهره گرفتن از اطلاعات حاصل از نقاط نمونه برداری شده می­باشد، استفاده شده است. یکی از کاربردهای مهم GIS تولید نقشه­های کیفی با انتخاب فرایند درون­یابی مناسب می­باشد. بدین صورت که با فرایند درون­یابی (Interpolation) می­توان مقادیر تخمینی را برای یک سطح کامل از یک تعداد نقاط ساده با مقادیر مشخص تهیه نمود و یک مجموعه پیوسته را ساخت. سپس با تلفیق نقشه­های مختلف با یکدیگر جهت بهره ­برداری بهینه از ­آنها و مطالعه آبهای زیرزمینی نظیر مدل­سازی­های مختلف (کمی و کیفی) و پهنه­ بندی­های گوناگون استفاده نمود. در این تحقیق نیز از تلفیق نقشه­ها در محیط GIS برای تهیه نقشه­های کیفی آب­زیرزمینی محدوده مطالعاتی بابل- بابلسر استفاده شده است.
۳-۱۰- پارامترهای مورد نیاز جهت بررسی کیفی آب­زیرزمینی منطقه
از پارامترهای کیفی معمول جهت شناخت و بررسی ژئوشیمی آبهای زیرزمینی یک منطقه می­توان به آنیون و کاتیون­های محلول (Cl-،(So4)-2 ،(Hco3)- ، Ca+2، Mg+2، Na+، K+)، باقیمانده خشک (TDS)، هدایت الکتریکی (EC)، pH ، نسبت جذب سدیم (SAR) و غیره اشاره نمود. در ادامه توضیح مختصری در رابطه با هر یک از این پارامترهای شیمیایی آمده است.
یکی از مهمترین وظایف در تحقیقات آب­زیرزمینی، ترجمه داده ­های شیمیایی به طریقی مناسب می­باشد که بتوان آنها را بطور بصری مورد بررسی قرار داد (فریز ۱۹۷۹، ۴۸۵)[۱۱]، بنابراین رسم نمودار و تهیه نقشه­های مختلف از این پارامترها علاوه­­بر ارائه یک دید مکانی به مفسر، تفسیر هیدروژئوشیمی منطقه را ساده­تر می­نماید. برای این­ منظور مقادیر نقطه­ای پارامترهای کیفی اشاره شده دشت بابل- بابلسر برای دوره آماری ۱۱ ساله به نرم­افزارGIS منتقل گردید و با درون­یابی به روش Splin نقشه­های مورد نظر ترسیم شدند تا اطلاعات تفسیری دقیق­تری صورت گیرد.
۳-۱۰-۱- آنیون­ها و کاتیون­ها
نمکهای محلول در آب به صورت کاتیون و آنیون تجزیه می­شوند و هرچه مقدار نمک در آب بیشتر باشد مقدار این یون­ها افزایش می­یابد. آنیون­ها شامل مجموع غلظت یون­های Cl-،(So4)-2 ،(Hco3)- ،) (Co3 و کاتیون­ها شامل مجموع غلظت یون­هایCa+2، Mg+2، Na+، K+ می­باشند.
کلر: یون کلرید (-Cl) یکی از مهمترین آنیون­های موجود در آب است. علاوه­براین، از آنجائیکه این یون عمدتاً با سدیم و منیزیم در طبیعت وجود دارد و باتوجه به حلالیت قابل توجه این ترکیبات در آب، مقادیر قابل ملاحظه­ای از آن در آبهای زیرزمینی وجود دارد. منشأ اصلی کلر در آبهای زیرزمینی، سنگهای تبخیری، آبهای شور محبوس و یا آب دریا بوده و سنگهای آذرین سهم کمتری در تأمین کل آبهای زیرزمینی دارد (باور ۱۹۷۸، ۳۳۹)[۱۲]. براساس استاندارد جهانی بهداشت مقدار کلر آب آشامیدنی حداکثر ppm250 است.
سولفات: آنیون سولفات دومین آنیون موجود در آب اقیانوسها و دریاهاست. عمدتاً بصورت سولفاتهای Ca و Mg و K یافت می­ شود. مهمترین منبع ورود این یون در آبهای طبیعی عبارتست از: سولفیدهای فلزی نظیر آهن، نیکل، مس، روی و سرب. این سولفیدها در اثر شرایط جوی و رطوبت اکسید شده و به سولفات تبدیل می­شوند که در اثر انحلال در آبهای جاری، به آبهای زیرزمینی وارد می­شوند (فرسنیوز ۱۹۸۸، ۸۰۴)[۱۳]. همچنین منشأ سولفات آبهای زیرزمینی، رسوباتی نظیر ژیپس، انیدریت، سولفات سدیم و اکسیداسیون پیریت و سایر سولفیدهای موجود در سنگهای آذرین و رسوبی می­باشد. بر اساس استاندارد بهداشت جهانی (W.H.O) حداکثر مجاز سولفات منیزیم و سدیم در آب آشامیدنی ۴۵۰ میلی­گرم در لیتر می­باشد.
کربنات و بی­کربنات: یون بی­کربنات تشکیل دهنده اصلی و کربنات تشکیل دهنده فرعی در آبهای زیرزمینی می­باشند. کربنات و بی­کربنات موجود در آب از Co2 اتمسفر، Co2 تولید شده بوسیله موجودات زنده در خاک، سنگهای کربناته و کانی­های تبخیری تأمین می­شوند (باور ۱۹۷۸، ۴۸۰). در آب­زیرزمینی بی­کربنات با غلظت بیش از ۲۰۰ میلی­گرم در لیتر غیرمعمول نمی ­باشد، آب­های محتوی غلظت­های بی­کربنات بیش از ۴۰۰ میلی­گرم در لیتر در اکثر صنایع نامطلوب می­باشند. غلظت کربنات­ آبهای طبیعی معمولاً کمتر از ۱۰ میلی­گرم در لیتر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ب.ظ ]