۴-معاشرت با همسالان نابهنجار
عزتی راد(۱۳۸۱) تحقیقی بر روی نوجوانان پسر سال سوم دبیرستان در شهرستان فردوس با موضوع اعتیاد انجام داد که نتایج این تحقیق نشان می دهد بیشترین فراوانی مصرف مواد مخدر در افراد پرخاشگری که دوستان مصرف کننده داشتند،گزارش شده است.
سفیری(۱۳۸۱)تحقیقی تحت عنوان بررسی ویژگیهای پایگاه اقتصادی-اجتماعی،انزوای اجتماعی،پرخاشگری،اعتیاد،فرار ازمنزل وچگونگی رابطه میان این ویژگی ها انجام داد نتایج توصیفی نشان داد که بیش از ۱/۴خانواده های مورد بررسی فرار از منزل،بیش از ۱/۳پرخاشگری فرزندان وحدود۱/۲خانواده های معتاد را نشان می دهد و پایگاه اقتصادی –اجتماعی وانزوای اجتماعی نیز از منحنی نرمال تبعیت می کند.
شکیبا(۱۳۸۲) تحقیقی تحت عنوان بررسی وتعیین درک مفهوم سلامت ورفتارهای بازدارنده پرخاشگری درافراد معتاد وغیر معتاد مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد واقع در بیمارستان روانپزشکی زاهدان انجام داد نمونه ای متشکل از ۶۵ نفر گروه معتاد به عنوان گروه آزمایش و۶۵ نفر گروه غیر معتاد به عنوان گروه گواه انتخاب گردیدند دو گروه براساس متغیرهای سن،جنس،تحصیلات ودرآمد که از پرسشنامه دموگرافیک ومصاحبه فردی به دست آمدند همتاسازی شدند،نتایج تحقیقات نشان دادند که بیشترین میانگین امتیاز را افراد معتاد وغیر معتاد از مدل ایفای نقش وکمترین میانگین را از مدل درک مفهوم سلامت کسب نمودند وهمچنین دردرک مفهوم سلامت ورفتارهای بازدارنده پرخاشگری تفاوت معناداری در دو گروه وجود دارد به طوریکه فرد معتاداز درک مفهوم سلامت بالاتری نسبت به گروه غیر معتاد برخوردار بود اما رفتارهای بازدارنده پرخاشگری افراد غیر معتاد وضعیت بهتری نسبت به گروه معتاد داشتند .
دلاور (۱۳۸۳) پژوهشی تحت عنوان نقش آموزش مهارت های ابراز وجود و حل مسئله در پیشگیری وکاهش مصرف سیگار دانش آموزان شهر تهران انجام داد ونتایج پژوهش اثر بخشی آموزش مهارت ابراز وجود وحل مسئله را در پیشگیری وکاهش میزان مصرف سیگار وکاهش تعداد دانش آموزان سیگاری موثر می داند.
نریمانی (۱۳۸۵ ) تحقیقی تحت عنوان بررسی علل وراهکارهای پیشگیری از اعتیاد در معتادان شهر اردبیل انجام داد نتایج پژوهش نشان می دهد که گذراندن دوره بازپروری به مدت ۴۵ روز واستفاده از جلسات آموزش گروه درمانی از جمله آموزش مهارت حل مسئله بر کاهش میزان پرخاشگری وعود معتادین موثر است.
کمالی (۱۳۸۵ ) پژوهشی تحت عنوان بررسی میزان پرخاشگری واسترس در معتادان قبل وپس از درمان در مرکز درمان وباز توانی بهزیستی استان فارس بکار برد ونتایج تحقیق نشان داد که میزان پرخاشگری بیماران معتاد قبل از درمان دارای میانگین ۳۰/۳۴ وانحراف معیار ۹۲/۱۲ وبعد از درمان با میانگین ۸۶/۴۷ وانحراف معیار ۱۰/۱۱ بود در نتیجه نتایج پژوهش نشان داد که میزان پرخاشگری بیماران معتاد قبل از درمان بیشتر از مرحله بعد از درمان است،بنابرین تفاوت معناداری بین میزان پرخاشگری بیماران معتاد قبل وپس از درمان مشاهده می شود.
سموعی(۱۳۸۶) به بررسی مجموعه ای از تحقیقات درباره زنان معتاد پرداخت ونتایج نشان داد که زنان معتاد والکلی نسبت به دیگر زنان میزان بیشتری از خشونت را تجربه وتحمل می کنندو همچنین نتایج نشان دادکه ۹۰ درصد زنان دارای مسائل ومعضلات ناشی از مصرف مواد،حداقل یکبار در زندگیشان مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اندوهمچنین نتایج مطالعه ای تازه درباره درمان زنان معتاد نشان می دهد که بیش از درمان ،تقریبا تمامی افراد مورد مطالعه به عنوان قربانی تحت تاثیر رفتارهای سوءجنسی ،فیزیکی وکلامی (لفظی)،درگیر خشونت بوده اند وبیش از ۴۰ درصد زنان بیمار،دارای تاریخچه وسابقه سوءاستفاده بوده اند وبیش از نیمی از آنان مصرف مواد مخدر را قبل از سن ۱۸ سالگی شروع کرده اند .
۲-۱۲-۲-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور:
روی،ترجمه:قراچه داغی (۱۳۷۷) با توجه به تحقیقات در مورد عوامل موثر در بروز خشم وپرخاشگری در خانواده هادر شهر آمریکا نشان دادیکی از عواملی که تاثیر بیشتری در بروز خشونت وپرخاشگری دارد مصرف مواد مخدر والکل در خانواده ها می باشد.
کادوشین [۳۴](۱۹۹۳) مطالعه ای روی گروهی از خانواده های معتادانجام داد ،نتایج تحقیق نشان داد اعتیاد دروالدین عاملی موثر در افزایش مصرف وشکل گیری اعتیاددر فرزندان می گردد.
رابینسون[۳۵] ( ۱۹۹۵)در پژوهش خود گزارش کرد نوجوانانی که پیوسته در پرهیز از مواد مخدر موفق بودند ، از راهکارهای مهارت زندگی از جمله ( مهارت حل مسأله ) استفاده نمودند ودر نتیجه دارای بیشترین کارائی و خود کفایی نسبت به دیگران بودند و در موقعیت های خطر ساز عود کمتر ی داشتند.
بوتوین و همکاران[۳۶] (۱۹۹۸)پژوهشی درباره برنامه آموزش مهارت حل مسأله برای پیشگیری از سوء مصرف سیگار نوجوانان طراحی کردند که معتقدنداین برنامه آموزش مهارت حل مسأله برای پیشگیری از سوء مصرف الکل و مواد اعتیادآور مورد استفاده قرار گرفته است .
پایان نامه - مقاله - پروژه
نواکو[۳۷](۱۹۹۸) درتحقیقی شبه تجربی ،تحت عنوان اثربخشی کوتاه مدت وبلند مدت یک طرح اجرای خشونت در زمینه رفتار شناختی،دارویی بر روی گروهی از جوانان معتاد مورد سنجش قرار داد تعداد جلسات شامل ۱۲ جلسه ۲ساعته در هر هفته(روزهای دوشنبه) می باشد که ترکیبی از موضوعات آموزشی وتجربی بر سه محور اصلی به شرح ذیل بوده است:
۱-شناخت مفهوم خشونت و کنترل آن وروشهای مقابله ای وآگاهی ازهیجانات واحساسات منفی خود
۲-کاهش خشونت به روش شناختی بااستفاده از تکنیک خود افشایی ،تمرین وآموزش مهارت حل مسئله
۳- تمرین وآموزش مهارتهای ارتباطی ،آموزش تن آرامی(آرامش عضلانی)
نتایج تحقیق بیانگر کاهش پرخاشگری در گروه معتادین می باشد.
جیلوها[۳۸] (۱۹۹۸) تحقیقی بروی ۳۵ نوجوان معتاد به هرویین در گروه سنی ۲۰-۱۲ سال انجام داد نتایج تحقیق نشان داد اکثر نوجوانان وابسته به مواد نسبت به پدران خود رابطه خشن وخصمانه داشته وبیشتر جامعه ستیز بودند.
گادین [۳۹](۱۹۹۸)در پژوهش خود تحت عنوان تاثیر گروه درمانی واعتیاد در افرادوابسته به مواد،به این نتایج دست یافت که اعتیاد در خانواده وعدم شرکت افراد وابسته به مواد در گروه درمانی موجب غفلت آنها ازفرزندان خود وبروز رفتارهای ناهنجار وآسیب پذیر وافزایش فشار روانی درآنها می گردد.
سلدین[۴۰] (۱۹۹۹) در تحقیق خود برروی خانواده های معتاد، به این نتایج دست یافت که والدین وابسته به مواد پرخاشگر مدل خود را به فرزندان خود منتقل می کنند وفرزندان در درون نظام خانواده با وجود والدین مصرف کننده،روزانه شاهد رفتارهای آنان بوده ودر بزرگسالی مدلی نظیر رفتار والدین رادر زندگی جمعی خویش برگزیده وایفای نقش می کنند.
رانیس وکارلم [۴۱](۱۹۹۹) تحقیقی تحت عنوان بررسی اثربخشی آموزش گروه درمانی به شیوه عقلانی-عاطفی بر کاهش میزان پرخاشگری برروی افراد وابسته به مواد با سابقه مصرف ۳تا۷سال انجام داد. نتایج تحقیق بیانگر اینست که آموزش گروه درمانی به شیوه عقلانی –عاطفی وهمچنین آموزش گروهی مهارت های زندگی می توانند تاثیر مثبتی بر کاهش احساسات پرخاشگری درافراد وابسته به مواد گردد.
هونی[۴۲](۱۹۹۹) پژوهشی تحت عنوان بررسی اثر بخشی مداخله درمانی از طریق مشاوربرروی نوجوانان وابسته به مواد وکاهش میزان پرخاشگری انجام داد .تعدادجلسات مشاوره گروهی در ۸جلسه انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش مشاوره گروهی بر کاهش میزان پرخاشگری نوجوانان وابسته به مواد تاثیر دارد.
دنیسون و همکاران [۴۳]( ۱۹۹۹) پرخاشگری را در معتادان بررسی کرده و نتایج نشان داده که هر چه میزان اعتیاد فرد بر حسب زمان و میزان مصرف ، بالاتر باشد پرخاشگری بیشتری از خود نشان می دهند و در عین حال مصرف کنندگان کوکائین ، هروئین ، شیشه و کراک نسبت به الکلیها پرخاشگری بیشتری داشتند.
مطالعات پژوهشی مارلت و گوردن ( ۲۰۰۰ ) نشان می دهد که حالتهای هیجانی منفی از جمله پرخاشگری باعث ۳۲ درصد بازگشت به مواد مخدر می شود ، با بهره گرفتن از فنون مقابله ای از جمله مهارت حل مساله این حالتهای هیجانی منفی را می توان کنترل کردومنجر به ترک اعتیاد شد.
باندی و همکاران[۴۴]،(۲۰۰۱ ) تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین میزان شیوع اختلالات روان پزشکی با افراد وابسته به مواد انجام دادند .یک نمونه ۷۰ نفری افراد وابسته به مواد باروش نمونه گیری تصادفی دردسترس مورد مطالعه قراردادندو ابزاربکار گیری برای تشخیص اختلالات روانی DSMIV بوده است. نتایج تحقیق نشان دادکه ۳۰ % معتادین مراجعه کننده دارای افسردگی شدید،۶%آنان اختلالات شخصیت ،۴%اختلال اضطرابی،۴% اختلال فوبی( ترس مرضی )،
۲ % آنان اختلال هراس و ۲ % نیزاختلال افسرده خوئی داشته اند بنابراین نتایج نشان می دهد بین اختلالات روان پزشکی وافراد وابسته به مواد رابطه مستقیمی وجود دارد .
فری[۴۵](۲۰۰۲) تحقیقی تحت عنوان بررسی اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی(مهارت حل مسئله وقاطعیت ) بر کاهش عود افراد وابسته به الکل انجام داد .افراد وابسته به مواد دردو گروه آزمایش وکنترل تقسیم بندی شدند.گروه آزمایش مهارتهای زندگی( مهارت حل مسئله ومهارت قاطعیت) را در ۱۲ جلسه آموزش دیدند وگروه کنترل به روش التقاطی بمدت ۱۲ جلسه آموزش دیدند. نتایج تحقیق نشان داد: اولاً: میزان برخورداری از یک یا دوروش مهارت های زندگی (مهارت حل مسئله ومهارت قاطعیت) وتمرین وپیگیری آنها تاثیر مثبت تری نسبت به آموزش چند مهارت در حد اطلاع رسانی وبدون پی گیری داشته است و به میزان زیادی باعث کاهش عود در افراد وابسته به مواد شده است.
ثانیاً: آموزش مهارت حل مسئله ومهارت قاطعیت باعث کاهش میزان وسوسه در افراد وابسته به مواد در مقایسه با آموزش التقاطی شده است.
وایت وهانسیل[۴۶](۲۰۰۲ )معتقدند:میل به مصرف مجددبه موادمخدر از نوع مواد مهییج آور یا آرام بخش بستگی به ویژگی های شخصیتی وفطرت هر انسانی را دارد.
فری و همکاران ( ۲۰۰۲)درتحقیقی به بررسی رابطه بین میزان شیوع اختلالات روانی بااعتیاد افرادوابسته به موادبه هروئین وتریاک در مرکز درمانی شهر زوریخ انجام دادند .تعداد نمونه ۸۵ نفر بودند .نتایج تحقیق نشان داد که جمعا” درمحورI وII 86 % آنها جای گرفتند که ۴۰ % آنان را در محور II اختلالات پرخاشگری با بالاترین فراوانی و ۲۰ % اختلالات افسردگی و ۲۶ % اختلال اضطرابی داشتند .
فری(۲۰۰۲) همچنین درتحقیقی مشابه به بررسی رابطه بین میزان شیوع اختلالات روانی بااعتیاد افرادوابسته به مواد درشهر زوریخ سوئیس انجام دادکه تعدادنمونه ۳۷۵۴ نفربوده است نتایج تحقیق نشان داد تعداد ۷۸ % ازمعتادین یک مرتبه در طول زندگی شان حداقل اختلال روان پزشکی را تجربه داشته اند که ترتیب اختلالات به لحاظ فراوانی ۴۲ % برای اختلالات پرخاشگری ، ۳۱ % برای افسردگی و ۸ % برای اضطراب بوده است و براساس نتایج پیشنهاد می گردد که باتوجه به شیوع بالای اختلالات روان پزشکی در افراد وابسته به مواد ،آموزش گروه درمانی به ویژه آموزش مهارت های زندگی به همراه درمان اعتیاد نیزبه معتادین با اختلالات روانی داده شود.
کاسس [۴۷](۲۰۰۳) تحقیقی تحت عنوان بررسی اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی( بویژه آموزش مهارت حل مسئله وجرأت ورزی )بر کاهش میزان عود در افراد وابسته به الکل در یک درمانگاه روزانه سم زدائی انجام داد.نتایج تحقیق نشان داد آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی (بویژه آموزش مهارت حل مسئله وجرأت ورزی )بر کاهش میزان عود در افراد وابسته به الکل موثر بوده است.
مارتون وهمکاران [۴۸](۲۰۰۳) تحقیقی تحت عنوان بررسی اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی بر کاهش میزان عود در افراد وابسته به مواد در یک مرکز خود معرف بهزیستی انجام داده اند .نتایج تحقیق نشان داد آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی بر کاهش میزان عود در افراد وابسته به مواد تاثیر دارد.
مختصر برنامه آموزشی جلسات درمانی به شرح ذیل است:
۱-آموزش وآشنا کردن معتادین با فرایند اعتیاد
۲-چگونگی کنترل خشم وسایر استرسها وفشارهای روانی
۳-ایجاد منابعی برای حمایت افراد معتاد از جمله معتادین گمنام(NA)
۴-آموزش مهارتهای زندگی از جمله مهارت حل مسئله وتصمیم گیری-مهارتهای ارتباطی
۵-آموزش جرات ورزی وافزایش توانائی نه گفتن
۶-ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی
۷-آشنایی با وسوسه وراهکارهای مقابله با آن
روگاردکارسون [۴۹](۲۰۰۳) تحقیقی تحت عنوان بررسی اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی بر کاهش میزان عود در افراد وابسته به مواد در یک مرکز سم زدائی انجام داد . نتایج تحقیق نشان داد آموزش مشاوره گروهی مهارتهای زندگی بر کاهش میزان عود در افراد وابسته به مواد موثر می باشد.
برنامه های درمانی شامل موارد ذیل می باشد:
۱-شناسایی جرقه هایی که منجر به وسوسه وسپس عود می شود
۲-ایجاد یک شبکه حمایتی سالم مثل خانواده وگروههای خودیار
۳-درمان فردی جهت بیمارانی که مشکلاتی در دوران کودکی داشته اند که در بروز اعتیادشان دخیل بوده است .(ضربات وصدمات روحی دوران کودکی)
۴-آموزش مهارت های زندگی ازجمله مهارت حل مسئله،جرات ورزی
۵-کمک به معتادین جهت بیان احساسات وعواطف مثبت ومنفی خود وتخلیه هیجانی شدن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...