کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



آخرین مطالب


جستجو


 



امتناع نماید ،ذینفع می تواند مطابق قواعد عمومی تعهدات برای مطالبه حق واجبار بانک گشاینده به انجام قرارداد علیه اواقامه دعوی نماید. اماذینفع دراستفاده یاعدم استفاده از اعتبار مختار بوده و متقاضی وبانک نمیتوانند وی را به استفاده از اعتبار اسنادی مجبور نماید تنها اقدامی که برای خریدار متصور است، این است که به علت عدم اجرای تعهدات قراردادمبنایی علیه فروشنده طرح دعویی نماید. درواقع فروشنده به علت عدم اجرای قرارداد مبنای گشایش اعتبار مسئول است نه به علت عدم استفاده از اعتبار(۱[۱۸]) ؛ بانک گشاینده نیز برای هزینه های ناشی ازگشایش،ابلاغ وتایید اعتبار حق مراجعه به ذینفع را نداشته تنها می تواند به متقاضی اعتبارمراجعه نماید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۲-۱-۲-رابطه بین ذینفع و بانکهای کارگزار
در اعتبار اسنادی معمولاً بانک یا بانکهایی به عنوان واسطه یا کارگزار بین بانک گشاینده اعتبار و
ذینفع عمل می کنند که نقش آنها از دو حال خارج نیست،نقش آنها یا منحصر به ابلاغ وسپس پرداخت
وجه اعتبار به نمایندگی از بانک گشاینده است و یا اینکه وظیفه آنها تأیید اعتبار اسنادی صادر شده می باشد.چنانچه بانک واسطه وظیفه ابلاغ اعتبار به ذینفع را داشته بی آنکه آن را تأیید نماید، می توان گفت که بانک کارگزار به عنوان نماینده بانک گشاینده عمل می کند وهیچ گونه رابطه قراردادی میان ذینفع واین بانک وجود ندارد وچنانچه بانک کارگزار به وظایف نماینگی خود عمل ننماید،ذینفع نمی تواند وی رابه استنادنقض تعهدات قراردادی تحت تعقیب قراردهد.البته این امرنافی مسئولیت مدنی این بانک (درصورت تحقق شرایط آن) درمقابل ذینفع، نخواهد بود.اما تایید اعتبار توسط بانک کارگزار موجب ایجاد تعهدی مستقل برای بانک تایید کننده در کنار تعهد بانک گشاینده اعتبارخواهد شدوذینفع می تواند جهت دریلفت وجه اعتبار هم به بانک گشاینده و هم به بانک تاییدکننده رجوع کند در واقع تعهد بانک کارگزار مبنی بر پرداخت وجه اعتبار باعث از میان رفتن تعهد بانک گشاینده نبوده و ذینفع با دو تعهد مستقل و به نفع خود مواجه است که شبیه مسؤلیت تضامنی مسؤلین اسناد تجاری است.
۴-۲-۱-۲-رابطه بین بانک گشاینده و بانکهای کارگزار
همانطورکه گفته شد بانک گشاینده نماینده خاص متقاضی است. این بانک برای اجرای تعهد خودکه همان پرداخت وجه اعتبار به ذینفع در مقابل اسناد منطبق با شروط و تعلیقات اعتبار اسنادی است،ازخدمات بانکهای دیگراستفاده می کند.باتوجه به فقدان هیچ گونه رابطه قراردادی میان بانکهای واسطه ومتقاضیان اعتبار،این بانکها اقدامات خودرا به نمایندگی ازبانک گشاینده اعتبار انجام می دهند.به عبارت دیگربانک گشاینده اعتبار نماینده متقاضی اعتبار بوده وهریک از بانک های کارگزار نماینده بانک گشاینده اعتبار میباشند واقدامات هریک ازاین بانکهادرحدود نمایندگی اعطایی، بانک گشاینده رامتعهد خواهدکرد.بطور مثال:
بانکی که برای ابلاغ اعتبار تعیین شده ، حق و تکلیف وی محدودبه ابلاغ اعتباراست وابلاغ صحیح اعتباربانک گشاینده رامتعهد به پرداخت وجه اعتبار می نمایدامااگر بانک ابلاغ کننده غیرازابلاغ اعتباراقدامی انجام دهد(مانند پرداخت وجه اعتبار)، بانک گشاینده هیچ گونه مسوولیتی دربرابروی وذینفع نخواهدداشت.
همچنین بانکی که برای پرداخت اعتباردرمقابل اسنادمنطبق باشروط اعتبار تعیین شده ،مکلف است وجه
اعتبار را در مقابل اسناد منطبق با شروط و تعلیقات اعتبار پرداخت نماید. بنابراین اگر بانک کارگزار وجه اعتباراسنادی رادرمقابل اسنادمنطبق باشروط اعتبار پرداخته باشد،بانک گشاینده باید وجه را به بانک پرداخت کننده اعتباریا بانک پوشش دهنده مسترد دارد و چنانچه بانک در مقابل اسناد مغایر پرداختی را انجام دهد بانک گشاینده تعهدی به باز پرداخت وجه اعتبار ندارد.(۱)[۱۹]
۲-۲-روابط حقوقی اطراف ضمانتنامه های بانکی
۱-۲-۲-رابطه بانک با مضمون عنه
رابطه اصلی که در واقع ضمانتنامه را ایجاد کرده و پدید می آورد رابطه حقوقی و قراردادی بین بانک ضامن و مضمون عنه است. همانگونه که اشاره شد مضمون عنه بدلیل نیازی که به تحصیل و ارائه ضمانتنامه بخاطر و بر مبنای قراردادی که با مضمون عنه منعقد نموده دارد به بانک مراجعه و تقاضای صدور ضمانتنامه ای به نفع مضمون له می نماید. بانک بر اساس روابط بانکی قبلی خود با مضمون عنه (بدلیل اینکه مضمون عنه معمولا به بانکی برای تحصیل ضمانتنامه مراجعه می کند که امور بانکی وی در آن بانک متمرکز است و در واقع مشتری آن بانک است) و با توجه به ضوابط و مقررات خود و پس از اخذ وثیقه معتبر و قابل قبول ([۲۰])مبادرت به (۲)صدور ضمانتنامه ای می نماید که بر اساس آن و تا سقف مبلغ مشخص شده در آن تعهد غیر قابل برگشتی را بعهده می گیرد در ضمانتنامه بانکی بانک معمولا دین مضمون عنه را بعهده نمی گیرد بلکه در مقابل مضمون له تعهد می نماید که بسیار عام تر و فراتر از دین (به مفهومی که در عقد ضمان استعمال می شود است. ارائه تعهد موضوع ضمانتنامه صادره توسعه بانک، تبرعی و مجانی نیست بلکه بانک در راستای فعالیت های تجاری و بانکی خود، با صدور ضمانتنامه مبادرت به محاسبه و دریافت کار خود و بر مبنای مبلغ مندرج در آن) از مضمون عنه می نماید در این زمینه بانک با مضمون عنه مبادرت به انعقاد قرارداد می کند که در ان روابط قراردادی طرفین و حقوق و تعهدات هر یک تشریح و بیان می گردد.
ضمن این قرارداد مضمون عنه مبادرت به ارائه وثیقه قابل قبول به بانک نموده و تعهد به پرداخت کارمزد متعلقه می نماید و در مقابل بانک نیز تعهد و تضمین می نماید که حسب مفاد ضمانتنامه و با حصول شرایط مقرر در آن تا سقف مبلغ مندرج در ضمانتنامه رابا مطالبه مضمون له به وی بپردازد.
با صدور ضمانتنامه قسمت اول روابط قراردادی ضامن و مضمون عنه پایان می یابد و اما روابط حقوقی طرفین در بخش دوم بستگی به این مسئله دارد که آیا وجه ضمانتنامه توسط ذینفع آن محاسبه و دریافت می شود یا خیر؟ در ابتدا بایستی متذکر گردید که مضمون عنه در صورت ایجاد بحران در راوبط قراردادی خود با مضمون له واحساس اینکه وی من غیر حق درصددمطالبه وجه ضمانتنامه است می تواند به تحصیل دستور موقت بانک ،ضامن را از پرداخت وجه ضمانتنامه ممنوع سازد و اما در رابطه عادی طرفین اگر مضمون له وجه ضمانتنامه رامطالبه ننموده و در عین حال در پایان مدت تقاضای تمدید ضمانتنامه نگردد. ضمانت نامه باطل و از درجه اعتبارساقط می گردد در این صورت مضمون عنه فقط مکلف به پرداخت کار مزد صدور ضمانتنامه می باشد و وثایق وی نزد بانک ضامن نیز آزاد می گردد و اما در صورتیکه حسب مفاد و مندرجات متن ضمانتنامه و با رعایت شرایط مقرر در آن، مضمون له وجه ضمانتنامه را مطالبه بنماید و بانک نیز حسب شرایط مقرر مبلغ ضمانتنامه را به وی بپردازد. در این صورت حسب توافقات بین طرفین، مضمون عنه مکلف است بلافاصله معادل مبلغی که توسط بانک پرداخت شده است را به بانک مسترد نماید. در غیر اینصورت بانک از محل وثایق مضمون عنه مبادرت به وصول اصل طلب و خسارات وارده به خود خواهد نمود. و اما در صورتیکه بانک بدون رعایت ضوابط قراردادی و بدون حصول شرایط مقرر در متن ضمانتنامه مبادرت به پرداخت وجه ضمانتنامه نموده باشد در این صورت حق مطالبه مبلغ پرداختی را از مضمون عنه نخواهد داشت چرا که مغایر مفاد توافق بین خود و مضمون عنه رفتار نموده و مضمون عنه نیز نسبت به چنین پرداختهایی در مقابل بانک هیچگونه تعهد و یا تکلیفی ندارد. النهایه بانک می تواند با استناد به مقررات قانون مدنی در باب ایفاء ناروا مواد (۳۰۱ وبه بعد قانون مدنی) جهت استرداد آنچه به ناروا به مضمون له پرداخت شده است به وی مراجعه نماید.
۲-۲-۲-رابطه بین بانک ضامن و مضمون له
علی القاعده بین بانک و مضمون له در ابتدا رابطه مستقیمی ایجاد نمی شود. ضمانتنامه را مضمون له از مضمون عنه مطالبه می نماید و روابط قراردادی بین مضمون عنه و بانک منتهی به صدور ضمانتامه گردیده و مضمون عنه آن را به مضمون له تسلیم و ارائه می نماید. مضمون له ذینفع ضمانتنامه است و در انتهای مدت ضمانتنامه یا بایستی تقاضا تمدید آن را بنماید یا اینکه با توجه به مفاد قرارداد خود با مضمون عنه، وجه آن را مطالبه کند. و در صورت عدم تحقق یکی از فروض یاد شده، ضمانتنامه باطل گردیده و رابطه بانک و مضمون له پایان می پذیرد. و اما در صورت مطالبه وجه ضمانتنامه توسط مضمون همانگونه که در بخش پیشین دیدیم و علی القاعده ماهیت و مکانیسم ضمانتنامه های بانکی نیز اقتضای آن را دارد. اصل استقلال ضمانتنامه بانکی از قرارداد اصلی و پایه در روابط بین مضمون له و بانک حکمفرماست و بانک بنا به دلایلی که مربوط به قرارداد پایه و اصلی می باشد و با استناد به ایراداتی که از قرارداد مزبور نشات می گیرد نمی تواند از پرداخت وجه ضمانتنامه خودداری ورزد. علی الحصول بانک در رابطه بین مضمون له و مضمون عنه یک ضامن بی طرف است. بنابراین به محض حصول شرایط مقرر در ضمانتنامه و رعایت مواد مندرج در آن و اعلام مراتب از طرف مضمون له و احیاناارائه اسناد و مدارک اشاره شده در متن ضمانتنامه بایستی مبادرت به پرداخت وجه ضمانتنامه نماید و اگر به هر دلیلی بانک از پرداخت وجه ضمانتنامه خودداری ورزد و یا در مواردی که مضمون عنه با تحصیل دستور موقت پرداخت وجه ضمانتنامه توسط بانک را ممنوع ساخته باشد و بانک به همین استناد از پرداخت وجه ضمانتنامه خودداری ورزد. مضمون له می تواند برای مطالبه وجه ضمانتنامه به دادگاه مراجعه نماید.
۳-۲-۲-رابطه بین مضمون له (ذینفع) و مضمون عنه (مدیون اصلی)
قرارداد پایه و اصلی که بر مبنای آن و برای تضمین تعهدات مندرج در آن، ضمانتنامه صادر می گردد. بین مضمون له و مضمون عنه منعقد می گردد. حیات و ممات ضمانتنامه به این قرارداد بستگی دارد. و همه چیز در گرو شرایط ویژه مندرج در آن است. بانک در رابطه قراردادی بین این دو بنوعی ثالث تلقی می گردد. ثالثی که به حسن اجرای بخشی از قرارداد راتضمین و تعهد نموده و یا بنحوی تعهدات قراردادی مضمون عنه را تعیین نموده است. همانگونه که دیدیم به عقیده برخی که اصل استقلال ضمانتنامه را در رابطه بین ضامن و مضمون له بطور مطلق می پذیرند.اصل عدم توجه به ایرادات ناشی از قرارداد اصلی و پایه در این رابطه حکمفرماست ولی صرف نظر از این عقیده که پذیرش مطلق آن با توجه به ماهیت ضمانتنامه های بانکی مقرون به صواب نمی باشد، با توجه به وصف تبعی و فرعی بودن ضمانتنامه نسبت به قرارداد اصلی و پایه کلیه اوصاف و عوارض و آثار ناشی از این قرارداد نسبت به ضمانتنامه بانکی سرایت داشته و در این مورد نیز قابل استناد است چرا که دین و تعهد از این قرارداد ناشی می شود و ضمانتنامه نیز برای تضمین همین دین و یا تعهد ایجاد گردیده و صادر می شود وطبیعی است. که هرگونه تغییر و یا دگرگونی و یا انحلال دین و تعهد مبنای صدور ضمانتنامه، وضع ضمانتنامه را دگرگون می سازد. منتهی این تاثیر فقط در هنگامی امکان پذیر است که موضوع توسط دادگاه رسیدگی و منتهی به صدور حکم شده باشد.
در رابطه قراردادی بین مضمون له و مضمون عنه، مضمون له از مضمون عنه تقاضای ارائه ضمانتنامه بانکی بابت تضمین اجرای تمام یا بخشی از مفاد قرارداد را می نماید و مضمون عنه نیز با مراجعه به بانک ضامن چنین ضمانتنامه ای را تحصیل و ارائه می نماید در صورتیکه مضمون عنه در اجرای مفاد قرارداد منعقده با مضمون له قصور ورزد و یا بهر ترتیب دیگر شرایط و ضوابط مقرر در متن ضمانتنامه جهت مطالبه وجه ضمانتنامه حاصل و جمع شود. مضمون له می تواند از بانک ضامن درخواست نماید که وجه ضمانتنامه را به وی بپردازد. در این زمینه اگر مضمون عنه نیز با مضمون له در مطالبه وجه ضمانتنامه هم عقیده باشد، روابط طرفین ناشی از ضمانتنامه پایان می یابد ولی در صورتیکه مضمون عنه قائل به استحقاق مضمون له در مطالبه و دریافت وجه ضمانتنامه نباشد و یا اینکه وجه را متقلبانه بداند می تواند قبل از دریافت مبلغ ضمانتنامه با تحصیل و دستور موقت دایر به منع بانک از پرداخت وجه آن و پس از دریافت وجه با اقامه دعوی در ماهیت، مبادرت به مطالبه و استرداد مبلغ ضمانتنامه از مضمون له نماید و طبیعی است که بیشترین دعاوی ناشی از ضمانتنامه نیز در همین رابطه اجرا می شود.([۲۱]۱)
همان گونه که بیان می شود اصل استقلال ضمانتنامه از قرارداد اصلی و پایه فقط در رابطه بین بانک و مضمون له حاکم است. در رابطه بین مضمون عنه و مضمون له چنین اصلی حاکم نبوده بالطبع مضمون عنه می تواند به تمامی ایراداتی که از قرارداد مبنای صدور ضمانتنامه نشات می گیرد استناد جسته و با توجه به آنها، حق ذینفع دایر به مطالبه وجه ضمانتنامه را منکر گردد رویه محاکمه نیز در این زمینه بدین ترتیب است که در صورت طرح دعوایی در این خصوص به بررسی روابط قراردادی طرفین ناشی از قرارداد پایه و اصلی می پردازد و با احراز و تشخیص عامل تقصیر و یا قصور و میزان خسارت وارده به طرف مبادرت به صدور حکم دایر به محکومیت مقصر می نماید.
۳-۲-تعهدات اطراف برات
۱-۳-۲-برات گیر
براتگیر کسی است که وجه برات را در سررسید پرداخت می نماید .در موقع صدور براتگیر مسئولیتی ندارد و زمانی که قبولی برات توسط برات گیر بیان شد منطقا به معنی اقرار به مدیون بودن است و مسئولیت او شدید تر از بقیه امضا کنندگان است زیرا امضا کنندگان دیگر بدهکار نیستند . مثلا برات دهنده مبلغ برات را طلبکار است و ظهرنویسان نیز حقوق خود را مورد انتقال قرار می دهندو براتگیر ی که برات را قبولی ننوشته داز لحاظ براتی مسئول نخواهد بود ولی اکر محل برات از طرف براتکش نزد او تامین شده باشد براتکش می تواند علیه او اقامه دعوی نماید و خسارت حاصله از عدم قبولی برات و پرداخت برات رامطالبه نماید.
حال در بحث براتگیر یک مسئله ای که بیان می شود این است که اگر برواتی برعهده یک شخص صادر شود ولی برای تادیهد کامل آن هامحل تامین نگردد کدام دارنده حق تقدم دارد ؟در اینجا باید برات قبول شده را مقدم دارد و اگر چندین برات قبول شده وجود داشته باشد براتگیر صحیحا به تاریخ سررسید آن ها اقدام به تادیه می نماید .
۲-۳-۲-تعهد ظهرنویس
ظهرنویس دارنده براتی است که برات خود را به وسیله ظهرنویسی به دیگری ا نتقال می دهد و در حقیقت با ظهرنویسی یک سند، حقوق مترتب برآن سند را مورد انتقال قرار می گیرد .
البته ظهرنویسی نه تنها حقوق مترتب برآن سند را انتقال می دهدبلکه قبول دو نوع مسئولیت رانیز می نماید.
۱-مسئولیت ناشی از نکول
۲-مسئولیت ناشی از عدم پرداخت
درمورد مسئولیت ناشی از نکول ماده ۲۳۷قانون تجارا ایران مسئولیت او همانند صادر کننده است و در مورد مسئولیت تضامنی نیز طبق ماده ۲۴۹ قانون تجارت ایران مسئولیت تضامنی دارندولی دارنده سند براتی زمانی می تواند به ظهرنویس مراجعه کند که وظایف قانونی خود را انجام داده باشد و این
ظهر نویس می تواند این دو مسئولیت ناشی ازنکول و ناشی از عدم پرداخت را از خود ساقط کند.در ماده ۱۵قانون متحد الشکل ژنومصوب۱۹۳۰بیان شده ظهرنویسی جز در صورت شرط مخالف ضامن قبولی و پرداخت برات است.
ظهرنویسی که مسئولیت ناشی از نکول و عدم پرداخت را ساقط می کند.در حقیقت انتقال مدنی صورت گرفته و در انتقال مدنی انتقال دهنده هیچگونه مسئولیتی در مقابل انتقال گیرنده نداردو اینکه ظهرنویسی که این اسناد را ظهرنویسی می کند خود را جزو مسئولین این اسناد قرار می دهد و با توجه به تضامنی بودن مسئولیت با دیگران البته با ید گفت در قانون متحد الشکل ژنومصوب۱۹۳۰ظهرنویسی جزئی را باطل دانسته است هرچند در حقوق ایران چنین محدودیتی و جود ندارد .
طبق ماده ۱۲قانون متحد الشکل ژنو که می گوید (ظهرنویسی با ید بدون قید و شرط باشد و هر شرطی که ظهر نویس را مقید نماید کان لم یکن تلقی می گردد.ظهرنویسی جزئی باطل و بلااثر است و ظهرنویسی دروجه حامل در حکم ظهرنویسی سفید خواهد بود )به همانگونه که در این ماده ملاحظه شد ظهرنویسی جزئی در قانون متحدالشکل ژنو باطل است .در حالی که در قانون مجاز دانسته شده با توجه به اینکه راحع به چک پس از ارائه به بانک و تادیه مبلغ از درجه اعتبار خارج می گرددمی توان چنین چیزی را قابل اجرا دانست.
۳-۳-۲-تعهدات ضامن
بند آخر ماده ۲۴۹ قانون تجارت ایران مقرر می دارد ضامنی که ضمانت برات دهنده یا محال علیه یا ظهرنویس را کرده فقط با کسی مسئولیت تضامنی دارد که اور ا ضمانت نموده باشد .یعنی در کلیه مواردی که بر مضمون عنه وجوذ دارد و ضمان براتی از نوع ضمان تضامنی و یا نتیجه ای است .طبق ماده ۲۴۵و ۴۰۳قانون تجارت ایران به اندازه سند حق می دهد به مضمون عنه یا ضامن یا هردو مجتمعا مراجعه نماید و مبلغ را وصول دارد در کلیه مواردی که به موجب قوانین یا موافق قراردارد خصوصی ضمانت تضامنی باشد طلبکار می تواند به مدیون یا ضامن اصلی مجتمعا رجوع نماید یا پس از رجوع به یکی ازآنها وعدم وصول طلب خود بذای تمام یا بقیه طلب به دیگری رجوع کند .کنوانسیون ژنو درمورد ضمانت در ماده ۳۱خود می گوید باید مشخص شود ضمانت برای چه کسی به عمل می آید.
و ماده ۳۲ می گوید:( ضامن به همان میزان که مضمون عنه مدیون است مسئول خواهد بود .مسئولیت ضامن همواره اعتبار داردولو تعهدی را که او تضمین نموده است به هر دلیلی به جز ایراد مربوط به شکل ظاهری و( مندرجات )سند باطل باشد.
وقتی ضامن مبلغ برات را بپردازد دارای کلیه حقوق ناشی از سند در مقابل مضمون عنه وکلیه اشخاصی که نسبت به شخص اخیردر برات مسئولیت دارند می گردد.
پس از تحقق ضمانت ضامن متعهد به پرداخت به دارنده می شود بدون آنکه مضمون عنه بری شده باشد ولی ضامنی که برات را پرداخت کرد هم حق مراجعه به مضمون عنه را دارد و هم می تواند به دیگر مسئولان )برات مراجعه کند .)[۲۲]۱ (
۴-۳-۲-مسئولیت وتعهدات براتکش
دربرات شخصی به نام براتکش با صدور برات اورا ایجاد نموده و اورا به براتگیر تسلیم می دارد صدور برات باعث ایجاد مسئولیت او برای پرداخت می شود و چنانچه دستور او در سررسید انجام نگرددمسئول خسارات وارده به دارنده برات می گردد،ذیرانمی تواند سندی را صادر و به جریان بگذارد ولی مسئولیت اجرای آن را برعهده نگیرد.
در قانون تجارت ایران در ماده ۲۴۹راجع به مسئولیت صادر کنندگان برات مسئولیت او را در ردیف سایرمسئولان ورقه متعهد به پرداخت وجه سند نموده است و اینکه هر شرطی ازجانب وی دایر برعدم مسئولیت وی در پرداخت سند باطل است.
براتکش در صدور برات علاوه برتعهد پرداخت برات مسئول در اخذ قبولی براتگیر می باشد. البته نکته ای که در اینجا بیان می شود این است که براتکش می تواندطی شرطی مسئولیت خود راناشی از نکول براتگیر ساقط کند البته در ماده ۹قانون متحد الشکل ژنوبراین موضوع تصریح دارد که براتکش ضامن قبول و پرداخت است.براتکش ممکن است خود رااز ضمانت قبولی معاف دارد؛اما هرگونه قیدی که به وسیله آن خود را از ضمانت پرداخت معاف دارد مانند این است که نوشته نشده باشد .البته در واد ۲۳۸و۲۳۷قانون تجارت ایران تاحدودی این وضعیت بیان شده و در ماده ۲۷۸برات کش ممکن است برای این مسئولیت (قبولی)محدودیت قائل شده و یا به این مسئلیت پایان دهد.اماراجع به پرداخت نمی تواند این مسئولیت را از خود ساقط کند؛چون احتمال دارد براتگیر برات را نکول نمایدو در اینجا دارنده برات نه می تواند به براتگیر مراجعه نماید ونه به برات دهنده؛زیرلچنین شرطی با مقتضای این سند که یک ابزار پرداخت می باشد مخالف است .و صادر کننده این اسناد با صدور و بوسیله امضا ،مهردرسند نمی تواند طی شرطی خودرا ازمسئولیت پرداخت معاف بدارد زیرا در همان زمان ایجاد سند بوسیله مهر یا امضا مسئولیت خود را ایجادنموده و اکنون نمی تواند با آوردن شرطی در طی سند خود را از زیر بار این مسئولیت مبری نماید.
۵-۳-۲-تعهدات دارنده برات
در برات دارنده بر ات برای اینکه بتواند به برات دهنده مراجعه کند یکسری وظایفی را مکلف است انجام دهدکه عبارتند از اینکه در صورت عدم قبول یاهمان نکول دارنده برات برای اینکه بتواند از مزایای مترتب برآن بهره مند گردد نکول برات را بوسیله نوشته ای که اعتراض نامه نامیده می شود تصدیق و تسجیل نماید .ماده۲۳۶قانون تجارت در مورد برواتی که تاریخ سررسید آنها معین یا به وعده ازبرات است دارنده برات الزامی به اخذ قبولی براتگیر وعندالاقتضااحتیاجی به نکول ندارد زیرلدر سررسید می تواند برای اخر برات به براتگیر مراجعه نماید مگر اینکه در برات موعدی برای اخذ قبولی تعیین شده باشدو همین حکم در مورد براتهایی که پرداخت آنها به روئیت است نیز جاری است .
ضمن اینکه طبق ماده۲۷۴قانون تجاررت دارنده برات باید ظرف یکسال از تاریخ صدور برات را به رویت براتگیر برساند و وجه برات هم باید ظرف این مدت مطالبه شود مگر اینکه در برات مدت بیشتری پیشبینی شده باشد.
دارنده برات برای اینکه بتواند علیه ظهرنویسان و همچنین علیه برات دهنده ای که وجه برات را به براتگیر رسانده اقامه دعوی کند مکلف است حد اکثر ظرف ۱۰روز از یکسال از تاریخ صدور برات اعتراض عدم تادیه کند و اگر برات از نوع به وعده از روئیت است دارنده برات می تواندتامدت یکسال از تاریخ صدور یکبار یا به دفعات برای اخذقبولی برات به براتگیر مراجعه کندولی اگر در پایان سال براتگیر برات رانکول و یا از قبول یانکول آن امتناع کند؛عدم اعتراض نکول موجب اسقاط حق دارنده برات برای مراجعه به براتکش وظهرنویسان نخواهد شد و فقط موجب می گردد از مزایای ماده ۲۳۷ قانون تجارت محروم گردد.
برای دارنده براتی که سررسید آن به روئیت است مصلحت نیست اعتراض نکول نماید زیرا بدون این اعتراض هم می توانددربااقامه دعوی درمقام مطالبه ؛طلب خوداز براتکش یا هریک ازظهرنویسان برآید.
ولی چنین دعوایی در صورتی در صورتی در دادگاه مسموع خواهد بود که قبلا طبق ماده۲۸۰ قانون تجارت ظرف ۱۰روز از تاریخ سررسید اعتراض عدم تادیه به عمل آمده باشد.و البته در مورد برات به روئیت دارنده برات ظرف مدت یکسال از تاریخ صدوربرات باید به برات گیر مراجه و مطالبه قبولی نماید.و در مورد برات های به وعده از روئیت ظرف مدت یکسال از تاریخ صدور به براتگیر مراجعه و مطالبه قبولی نماید و اگر ظرف مدت یکسال این اقدام را انجام ندهد حق مراجعه به برات دهنده را از دست می دهدمشروط براینکه ثابت نماید برات دارای محل است و وظیفه دیگر دارنده برات این است که باید ظرف مواعد قانونی ماده۲۸۷ قانون تجارت اقامه دعوی نماید.(۱)[۲۳]۱
۴-۲-تکالیف م مسئولیت های طرفهای وصولی اسنادی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 09:31:00 ب.ظ ]




 

متغیر
ضریب آلفای کرونباخ

 

هوش هیجانی کلی
۸۷۹/۰

 

خودانگیزی
۷۲۳/۰

 

خودآگاهی
۶۹۸/۰

 

خودکنترلی
۷۰۲/۰

 

هوشیاری اجتماعی
۷۹۴/۰

 

مهارتهای اجتماعی
۷۱۰/۰

 

 

ج) پرسشنامه رضایت شغلی(JDI)
دومین ابزار مورد استفاده محقق، پرسشنامه رضایت شغلی یا شاخص توصیفی شغل بود. این پرسشنامه توسط اسمیت، کندال و هالین طراحی شده است. این ابزار در ابتدا شامل ۷۲ سوال بود که به علت تعداد زیاد سوالات از کارایی لازم برخوردار نبود، محققان در سال ۱۹۸۷ در تحقیقی سعی در کاهش تعداد سوالات پرسشنامه نمودند و تعداد سوالات را به ۳۰ سوال کاهش دادند.
با توجه به ابعاد مطروحه در این ابزار، سوالات ۱ تا ۶ مربوط به ماهیت کار، ۷ تا ۱۲ مربوط به بعد سرپرست، ۱۳ تا ۱۸ مربوط به بعد همکاران، ۱۹ تا ۲۴ مربوط به بعد ارتقاء (ترفیع) و ۲۵ تا ۳۰ مربوط به بعد پرداخت (حقوق و دستمزد) است. مقیاس پرسشنامه رضایت شغلی لیکرت بوده و گزینه‏های هر سوال شامل عبارات : کاملا موافقم، موافقم، بی نظرم، مخالفم، کاملا مخالفم می‏باشد. نحوه امتیاز دهی نیز به ترتیب از ۵ امتیاز برای گزینه کاملا موافقم تا ۱ امتیاز برای گزینه مخالفم است. همچنین سوالات ۳، ۴، ۱۰، ۱۸، ۲۱ و ۳۰ امتیاز دهی معکوس دارند.
دانلود پایان نامه
اعتبار (روایی) پرسش­نامه
مفهوم اعتبار (روایی) به این سوال پاسخ می‌دهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را می‏سنجد. به منظور تعیین روایی این پرسشنامه از ۲ نوع ابزار اندازه گیری (اعتبار محتوا و اعتبار سازه) استفاده شد. در این پژوهش سؤال­های پرسش­نامه با نظر استاد راهنما و اساتید مشاور و تنی چند از متخصصان علوم تربیتی و آموزشی دانشگاه در چندین مرحله اصلاح و نهایی شد. بنابراین، سؤال­های پرسش­نامه از اعتبار محتوایی لازم برخوردار است.
ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation) برای تعیین روایی سازه (Construct Validity) مورد استفاده قرار می­گیرد. روایی سازه از ۲ جز تشکیل شده است:
۱- روایی همگرایی (Convergent Validity) که عبارت از همبستگی نسبتا قوی میان سوال مربوط به یک حیطه با همان حیطه می­باشد. ضریب همبستگی پیرسون در مورد روایی همگرایی باید بزرگتر از ۴/۰ باشد.
۲- روایی تمایز (Discriminant Validity) بر همبستگی ضعیف بین سوالات مربوط به یک حیطه با دیگر حیطه­ها دلالت دارد. به عبارت دیگر ضریب همبستگی یک سوال با حیطه­های دیگر باید کمتر از ضریب همبستگی آن سوال با حیطه مربوط به خودش باشد.
روایی همگرایی برای تمام حیطه­ها در حد مطلوب بود، به نحوی که ضریب همبستگی هر سوال با حیطه مربوطه بیش از ۴/۰ تعیین شد. روایی تمایز نیز برای تمامی ابعاد مناسب تشخیص داده شد.
جدول ۳-۶ ضرایب همبستگی مربوط به روایی همگرایی و تمایز در خرده مقیاس­های چند سوالی پرسشنامه
رضایت شغلی

 

خرده مقیاس‏های رضایت شغلی
روایی همگرایی (ضریب همبستگی)
روایی تمایز (ضریب همبستگی)

 

شغل شما

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




نکته جالب در آیات قرآنى آن است که اسلام در همه چیز نگاه جامع و کامل به مسئله می‌اندازد. از آن جایى که انسان اسلام و قرآن برنامه‌هایش جمع میان دین و دنیا، دین و سیاست، دین و زندگى و مانند آن است در کنار نیکى به تقوا اشاره می‌کند. امر به معروف و نهى از منکر همانند کارهاى دیگرى چون انفاق و معاونت و کمک به برادران دینى به این معنا و مفهوم است که زندگى دنیایى انسان با آخرت گره خورد و جدایى ندارد. هرچند که برای هر یک از امور معنوى و به ظاهر اخروى می‌توان آثار و پیامدهاى دنیوى و مادى بیان کرد ولى تاکید ما بر این است که اسلام در یک منظومه به مسایل می‌نگرد و هرگز میان آنان گسست و جدایى نمی‌اندازد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

مبحث دوم - انسجام اجتماعی و بهره گیری مؤثر از آن در امر پیشگیری انتظامی از جرم

 

گفتار اول- عنصر مفهومی انسجام اجتماعی

انسجام‌ اجتماعی‌ و اشکال‌ گوناگون‌ آن‌، در دو دهه اخیر به‌ عنوان‌ یکی‌ از کانونی‌ترین‌ مفاهیم در علوم‌ اجتماعی‌ ظهور و بروز یافته‌ است. فرض‌ بنیادین‌ که‌ پشت‌ انسجام‌ گذاری‌ در روابط‌ اجتماعی‌ وجود دارد، نسبتاً‌ ساده‌ و روشن‌ است؛ یعنی‌ انسجام‌ گذاری‌ در روابط‌ اجتماعی‌ با سودهای‌ مورد انتظار. افراد برای‌ تولید سود در تعاملات‌ و شبکه‌های‌ اجتماعی‌ شرکت‌ می‌کنند و منابع‌ موجود در شبکه‌های‌ مشارکت، افزایش‌ سود می‌شود.( ازکیا ، ۱۳۸۳)
همچنین‌ بدون‌ انسجام‌ اجتماعی، استفاده‌ از دیگر انسجام‌ها به‌ طور بهینه‌ انجام‌ نخواهد شد.در جامعه‌ای‌ که‌ فاقد انسجام اجتماعی‌ کافی‌ می‌باشد، سایر انسجام‌ها ابتر می‌مانند و تلف‌ می‌شوند. در واقع‌ انسجام اجتماعی‌ را می‌توان‌ حاصل‌ روابط‌ مبتنی‌ بر اعتماد در جامعه‌ دانست‌ و آن‌ به‌ مجموعه‌ منابعی‌ که‌ در ذات‌ روابط‌ اجتماعی‌ بوجود می‌آیند و زندگی‌ اجتماعی‌ را دلنشین‌تر و مطلوبتر می‌سازد، اطلاق‌ کرد. از طرفی‌ پرداختن‌ به‌ مسایل‌ نظری‌ و اجرایی‌ “انسجام‌ اجتماعی” و نیز تبیین‌ الزامات‌ نهفته‌ در آن‌ برای‌ توسعه‌ اقتصادی، اجتماعی، جالب‌ و اساسی‌ است. انسجام‌ اجتماعی‌ در حقیقت‌ تمام‌ الزاماتی‌ را که‌ برای‌ توسعه‌ و به‌ ویژه‌ توسعه‌ شتابان‌ جامعه‌ ضرورت‌ دارند، اعتماد به‌ نفس‌ بیشتر نسبت‌ به‌ جامعه‌ می‌شوند و درصد اعتماد و مسئولیت‌ شان‌ نسبت‌ به‌ گروه‌ و حتی‌ بیرون‌ گروه‌ بسیار بیشتر می‌شود. ‌کنترل‌ اجتماعی‌ آسان‌تر، حمایت‌ خانوادگی‌ و خویشی، برقراری‌ شبکه‌های‌ فراخانوادگی (مثل‌ صندوق‌های‌ قرض‌الحسنه) و ایجاد فرهنگ‌ مدنی‌ قوی‌ از فواید و نتایج‌ مثبت‌ انسجام‌ اجتماعی‌ در جامعه‌ است.
البته انسجام اجتماعی در جوامع کهن با سابقه تمدنی ، فراوان یافت می شود. این جوامع در طی سالیان متمادی با کسب تجربه اجتماعی و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر در ابعاد مختلف (سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ) جایگاه ویژه ای کسب کردند که روابط بین شهروندان را تسهیل کرده است. وجود انسجام اجتماعی در این جوامع سبب شده است تا دیگر کشورها از طریق مطالعه و تحقیق در این جوامع ، درصدد کسب تجربه و بکارگیری آن در جوامع خود برآیند.
ایران نیز از قبیل چنین جوامعی است که در آن ، ‌انسجام‌ اجتماعی‌‌ فراوانی‌ وجود دارد. مردم‌ به‌ یکدیگر اعتماد دارند، احساس‌ تعلق‌ و ترحم‌ می‌کنند، در مراسم‌ ها انسجام‌ دارند، مشارکت‌ مدنی‌ خوبی‌ صورت‌ می‌گیرد، از تمامیت‌ ارضی‌ دفاع‌ می‌کنند. مهم آنست که همه‌ این‌ اشکال‌ انسجام‌ اجتماعی‌ باید تقویت‌ و حفظ‌ شود.
یکی‌ از نمونه‌های‌ انسجام‌ اجتماعی‌ در ایران‌ همکار و همیاری مردم در مراسم‌ ازدواج ، عزاداری‌ و مناسبت های اجتماعی دیگر است که‌ به‌ همدیگر یاری می رسانند و این‌ یاریگری ، نشان‌ از اعتماد مردم‌ به‌ همدیگر است‌ که در ازدواج ها با کمک کردن در تهیه جهیزیه و اعطای پول به صورت قرض الحسنه، خانواده ها را در این امر مهم کمک کار می شوند. در برخی مناطق ایران دیده شده است در هنگام فوت یکی از اهالی ، همسایگان ، مبالغی تهیه و در برگزاری مراسم ختم مشارکت می کنند که این یاریگری ها از انسجام ارزشمند اجتماعی در کشور است و باید تقویت‌ شود. (خواجه ‌پور خوئی ، ۱۳۸۱ : ۱۵۵ )
همکاری‌ و همدلی‌ مردم‌ ایران‌ در زمان‌ هشت‌ سال دفاع مقدس ، مشارکت مردم در بازسازی مناطق جنگ زده ، حضور گسترده در انتخابات‌ ، همین‌ طور کمک‌ رسانی‌ به‌ مردم‌ مناطق زلزله‌ زده‌ ، مشارکت در جشن نیکوکاری ، خیرین مدرسه ساز و…. نشان‌ از وجود انسجام‌ اجتماعی‌ و اعتماد اجتماعی‌ در این سرزمین کهن است و جامعه ایران را به یک جامعه مشارکتی تبدیل کرده است و این‌ موارد باید به‌ همدلی‌ بلندمدت‌ تبدیل‌ شود و به زمان خاص محدود نباشد.
تاکید می شود اعتماد اجتماعی سنگ بنای رابطه سالم در جامعه است و افزایش‌ اعتماد متقابل‌ می‌تواند به‌ نحو قابل‌ توجهی‌ کارایی‌ یک‌ نظام را بالا ببرد و اگر از حد فردی‌ به‌ سطح‌ اجتماعی‌ انتقال‌ یابد، به‌ عنوان‌ یک‌ انسجام‌ با ارزش‌ تلقی‌ می‌شود.
در جهان ، انسجام‌ اجتماعی‌ در شکل‌ مدنی‌ آن‌ و در قالب تشکل‌های‌ غیردولتی‌،‌ انجمن‌ها و گروه ها به ویژه در ‌گروه های‌ کوچک‌ غنای بیشتری دارد و افراد در این گروه ها ، رابطه‌ عمودی (رییس‌ و مرئوسی) ندارند بلکه‌ رابطه‌ افقی‌ است ، خود را هم‌ سطح‌ یکدیگر می‌دانند که ‌ در چنین شرایطی امکان‌ نوآوری‌ وجود دارد.
این‌ انسجام‌ موجب‌ پایین‌ آمدن‌ سطح‌ هزینه‌های‌ تعاملات‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و اقدامات‌ مختلف‌ می‌گردد. زیرا وقتی‌ اعتماد متقابل‌ در جامعه‌ و مناسبات‌ از دست‌ برود، هر فعال‌ اقتصادی‌ مجبور می‌شود در معاملات‌ با دیگران‌ انواع‌ تضمین‌ها را بگیرد یا بدهد که‌ انجام‌ همه‌ این‌ مسائل‌ هزینه‌ دارد و هزینه‌اش‌ هم‌ در نهایت‌ به‌ کل‌ جامعه‌ تحمیل‌ می‌شود. وظیفه‌ برنامه ‌ریزان‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ انسجام‌ اجتماعی‌ ایجاد، حفظ‌ و تقویت‌ کنند که‌ برای‌ بقای‌ جامعه‌ ضروری‌ است.( فوکویاما ، ۱۳۷۹ )

گفتار دوم - کارکرد انسجام اجتماعی در پیش گیری از جرم

ویژگی انسجام اجتماعی و مؤلفه های شناخته شده آن، از یک طرف و تقسیم بندی اشکال مختلف پیش گیری جرم از طرف دیگر، نشان دهنده ارتباط معنایی بین دو مفهوم انسجام اجتماعی و پیش گیری از جرم است. در توضیح این مطلب می توان مجددأ به شاخص های فقدان انسجام اجتماعی مراجعه کرد که انحرافات اجتماعی، جرم و جنایت، طلاق، فروپاشی خانواده، اعتیاد، طرح دعاوی و دادخواهی، خودکشی، فرار از پرداخت مالیات، رشوه، اختلاس و مانند آن را شامل می شود. بر این اساس می توان گفت وجود انسجام اجتماعی، علاوه بر آن که به طور مستقل، نوعی پیش گیری از جرم محسوب می شود، می تواند با هنجارمند سازی افراد، موجد شرایطی باشد که سایر اقدامات پیش گیرانه را نیز موفقیت آمیز ساخته و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت پیش گیری را تأمین کند. همان طوری که جیمز کلمن می گوید، هنگامی که هنجاری وجود دارد و مؤثر هم هست، تشکیل شکلی نیرومند ـ اگر چه گاهی هم آسیب پذیر ـ از انسجام اجتماعی را می دهد. هنجار های نافذی که مانع جرم و جنایت باشند این امکان را به وجود می آورند که اشخاص در یک شهر، در ساعات شب، با فراغ خاطر از خانه خارج شوند و افراد سالمند بی آنکه بیمی از بابت ایمنی خود داشته باشند از منزل خود بیرون روند.
پیشگیری از جرم از طریق دخالت انسجام اجتماعی، به دنبال کاهش یا حذف انگیزه های ارتکاب جرم پیش از وقوع آن و مقابله با علل ریشه ای جرم با بهره گرفتن از توان مولد ارتباطات اجتماعی و اعتماد جمعی افراد جامعه به یکدیگر و نهادهای دست اندر کار پیش گیری از جرم است. پیشگیری ازطریق انسجام اجتماعی، طیف وسیعی از عوامل خطر زای مرتبط با جرم رااز طریق تلاش برای سیاست گذاری متنوع توسعه اجتماعی و ارائه و تنظیم برنامه ها و خدماتی که هم اکنون وجود دارند، هدف قرار می دهد و تأکید می کند که هر اقدامی در جهت توسعه اجتماعی صورت گیرد، باید ضمن تمرکز بر افراد در معرض خطر بزهکاری، با سایر تلاش ها و ابتکاراتی که در این راستا به عمل می آید، هماهنگ و منطبق باشد. این موضوع بدان دلیل است که کسانی که در معرض خطر بزهکاری اند، اغلب از جمله افرادی هستند که با مشکلات اجتماعی عدیده ای مواجه می باشند. به همین دلیل رویکرد بهره گیری از انسجام اجتماعی امری ضروری است تا پاسخ های چند جانبه به وسیله نهادهای مختلف جامعه برای جرم و راه حل های متعدد و متنوع برای مشکلات متعدد و متنوع افراد بزهکار ایجاد شود. در یک جمع بندی می توان گفت کارکرد انسجام اجتماعی در پیشگیری از جرم با تأثیر گذاری بر گروه های سه گانه زیر محقق می شود: افراد و آحاد جامعه، پلیس و کارکنان آن و بزهکاران و بزه دیدگان.

بند اول : تأثیر انسجام اجتماعی بر افراد جامعه

 

۱- تغییر نگرش افراد نسبت به جرم و مجرم

آگاهی و توجه، پیش شرط ضروری شکل فعال مسؤلیت مدنی است که باعث علاقه مندی و دل نگرانی می شود. نقطه مقابل آگاهی، وضعیت شناختی، چشم پوشی، بی تفاوتی و شکل گیری نگرش فرصت طلبانه است ( فیروز آبادی، ۱۳۸۴، ۲۸). وضعیت تأسف بار بزهکاری و افزایش فساد، تنها زمانی بهبود خواهد یافت که تغییراتی در سطح نگرش به جرم، مجرم و راه های مبارزه با جرایم به عمل آید. این تغییرات از ارتقای سطح آگاهی های عمومی و افزایش مشارکت مردم در مبارزه با جرایم، تا تصحیح نگرش های منفی و غلط نسبت به جرم و مجرم، همه را در بر می گیرد (نجفی ابرند آبادی، ۱۳۷۸: ۸). حمایت های دل سوزانه که گاهی اوقات برخی افراد جامعه نسبت به متخلفین نشان می دهند، بیانگر وجود فرهنگ حمایت از افراد خلاف کار در جامعه است. ضرورت اصلاح این امر همیشه وجود داشته و امروزه اهمیت مضاعف یافته است. انسجام اجتماعی ابزاری مناسب برای تحقق این ضرورت است.

۲- جلب مشارکت مردمی در مأموریت های پلیس

با توجه به گستردگی و پیچیدگی فعالیت های دولت، جز از طریق مشارکت و هم اندیشی با شهروندان در یک ساختار مشارکتی، راه دیگری برای ادامه حیات مدیریت دولتی وجود ندارد (الوانی و شیروانی، ۱۳۸۳: ۱۶). سازمان پلیس، یک نهاد پیچیده دولتی است که در انجام وظایف خود نیازمند مشارکت مردمی ـ از راه های منطقی و اصولی برای دستیابی به اهداف پیشگیری انتظامی از جرم و الزام ناجا در تقویت نقش مشارکتی مردم در مأموریت پلیس و همراه ساختن آن ها در تحقق اهداف سازمانی است. مردم باید آگاه شوند که بهبود امنیت عمومی در سایه موفقیت اقدامات پیشگیرانه در وقوع جرایم است. باید موانع مشارکت آن ها بر طرف شده و زمینه های مشارکت جدید برای آنان فراهم شود و به این نکته توجه شود که مشارکت مردم به یک احساس مثبت نیاز دارد که آن نیز در قاموس مفهوم اعتماد متقابل نهفته است. همکاری و همگامی مردم در حفظ نظم و امنیت جامعه منوط به میزان انسجام اجتماعی یگان انتظامی است.
بر این اساس، معضلاتی همچون بد گمانی و سوء ظن به پلیس و سازمان های مرتبط با آن، وجود قوانین پیچیده و دشوار و سایر مشکلات موجود که در تقابل با فرهنگ مشارکتی هستند باید برطرف شده و شرایط برای همکاری افراد جامعه مخصوصأ افراد خیر با پلیس مهیا شود. باید در نظر داشت انگیزه های مختلفی در مشارکت افراد در امور پلیسی نقش دارند. انگیزه هایی مانند : توجه به منافع عمومی، احساس وظیفه، علاقه به کار با دیگران، کسب محبوبیت و برخورداری از احترام و قدردانی دیگر شهروندان، از جمله موارد مقدسی هستند که می تواند زمینه ساز مشارکت مردم در اقدامات پیشگیرانه پلیس باشند.

۳- مشارکت عمومی برای کاهش بزهکاری

در امر پیشگیری درک این نکته توسط عموم جامعه حایز اهمیت است که جرم با سایر واقعیت های زندگی اجتماعی از قبیل اقدامات بهداشتی ناکافی، برخورداری ناکافی یا عدم برخورداری از مسکن مناسب، بیکاری و فقر در ارتباط است. این عوامل اجتماعی هستند که به بزهکاری و وقوع جرم منجر می شوند، پس باید راه حل اجتماعی نیز برای آن ها پیدا کرد. باید پیشگیری از جرم جزئی از تلاش ها و کوشش های آحاد جامعه در حهت توسعه و پیشرفت مجدد باشد ( پرویزی، ۱۳۷۹: ۲۶).بدون شک، با وجود انسجام اجتماعی این اعتقاد در جامعه ایجاد خواهد شد. همه اقشار از نتایج و آثار پیشگیری از جرم بهره مند می شوند؛ همان طور که کلارک در تدوین مباحث پشگیری از جرم به این نکته تأکید کرده است.

۴- مشارکت عمومی برای کاهش بزهکاری

درگیری فرزندان با والدین با بزهکاری آن ها رابطه دارد. افرادی که والدین آن ها ناهماهنگ هستند بیشتر در معرض پرخاشگری و بزهکاری قرار دارند( آفرینگتون ، ۱۹۸۶ ). این موضوع در تحقیقات به اثبات رسیده و بسیاری از جرایم مخصوصأ جرایم ناشی ازپرخاشگری و موارد مشابه از تعارضات و اختلافات جزیی و قابل حل افراد، به ویژه جوانان کم سن و سال، حاصل می شود. پس توسعه شوراهای حل اختلاف و یا میانجیگری های اجتماعی و فرهنگی با تأکید و تمرکز بر موضوع تعارضات احتمالی بین جوانان و والدین و حل مشکلات آن ها در محیط مدرسه و خانواده ـ از گام های دیگری است که در قالب انسجام اجتماعی با هدف پیشگیری از جرم قابل پیگیری است.

۵- مشارکت فعال بزه دیدگان در پی جویی جرایم

اقدامات پیشگیرانه ای که بزه دیدگان در آن نقش دارند، بخش عمده ای از فعالیت های پلیس در مقابله با جرایم را شامل می شود و انسجام اجتماعی می تواند زمینه را برای مشارکت آن ها در پیشگیری فراهم کند. اطلاعات ارزشمندی که بزه دیدگان در رابطه با جرم و مجرم دارند، می تواند برای اقدامات مقابله ای و پیشگیرانه پلیس مورد بهره برداری قرار گیرد. در حالی که پلیس با بهره گرفتن از اطلاعات آن ها قادر خواهد بود تا زمینه را برای شناسایی و دستگیری مجرمان فراهم ساخته و از این طریق از وقوع جرایم بعدی پیشگیری کند. در برخی موارد با عدم همکاری بزه دیدگان، به دلایل مختلف از جمله : عدم اعتماد آن ها به توانمندی پلیس یا سوء ظن احتمالی به مأموران یگان انتظامی و یا فقدان احساس مسؤلیت نسبت به جامعه مواجه می شویم. در صورتی که با وجود انسجام و تعلق اجتماعی، این حس در بزه دیده ایجاد خواهد شد که ضمن اعتماد به نیروهای پلیس، تلاش نماید مرتکبان سریع تردستگیر شوند تا واقعه مشابه برای افراد دیگری به وقوع نپیوندد.

۶- مراقبت های همسایگی

از اشکال تعریف شده پیشگیری وضعی، مراقبت های همسایگی است؛ دیدگاهی که بر ایجاد برنامه های پیشگیری (با ترکیب اقدامات وضعی و اجتماعی) برای تأمین بهتر کنترل اجتماعی و امنیت عمومی مبتنی است. این برنامه ها، بر کاهش فرصت های ارتکاب جرم و تقلیل آسیب پذیری از طریق حمایت متمرکز از آماج جرم استوار است. موفقیت برنامه های مراقبت همسایگی، اساسأ به ایجاد فضای همکاری اجتماعی که اتحاد هوشیاری و امنیت در محله هارا ارتقا می دهدـ بستگی دارد (محمد نسل، ۱۳۸۷: ۲۳). حمایت آگاهانه شهروندان از آماج جرم (اشخاص و اموال) فرصت ارتکاب جرم را کاهش می دهد و برای رسیدن به این حمایت، انسجام اجتماعی ناشی از روابط و پیوندهای بین افراد، نقش اساسی و مؤثری را ایفا می کند. تحقیقات نشان می دهد در مناطقی که از انسجام اجتماعی بالایی برخوردارند، فرصت مجرمانه کمتری برای وقوع جرایم ایجاد می شود. افراد نسبت به هم احساس مسؤلیت داشته و در مقابل حادثه و اتفاقی که برای دیگران آسیب می رساند، بی تفاوت نخواهد بود. آن ها با دید حمایت از آسیب پذیر در این موارد ایفاگر نقش اجتماعی هستند و در جامعه ای که چنین فضایی حکم فرما باشد، مردم از منافع یکدیگر حمایت می کنند (شفیعی،۱۳۸۵: ۱۷).

۷- بهره گیری از اطلاعات مردمی

اطلاعات از ارکان اصلی و اولیه تصمیم گیری است. شناسایی اولویت های پیشگیری از جرم نیز نیازمند اطلاعات دقیق و واقعی از روند وقوع جرایم در هر بخش انتظامی است. پلیس می تواند علاوه بر اتکا و آمار و ارقام موجود در سوابق خود، از همکاری ها و اطلاعات شهروندان نیز برای تصمیم گیری جامع و مبتنی بر حقیقت بهره مند شود. اطلاعات مربوط به جرایم پنهان، مانند قاچاق مواد مخدر و سایر جرایم مشابه ـ که معمولأ در صورت کشف پلیس از آن ها مطلع می شود در بین آحاد جامعه قابل دستیابی است. در این مقوله نیز وجود انسجام اجتماعی عاملی مؤثر در جلب مشارکت مردم برای یاری رسانی به پلیس، از طریق انعکاس اخبار و اطلاعات مربوط به جرایم است.

بند دوم : تأثیر انسجام اجتماعی بر مأموران پلیس

 

۱- قلمروگرایی

قلمروگرایی مفهومی است که مسؤلیت مدیریتی و سازمانی را بر مبنای بخش یا قلمرو استوار می سازد (به ویژه از جهت مبارزه با جرایم خرد یا متوسط). این مفهوم، تشکیلات اجرایی پلیس را معین کرده و شکل های مختلفی از پلیس مبتنی بر جامعه را به وجود آورده و با تمرکز زدایی در تصمیم گیری، مبنای گسترده ای برای اعمال مسؤلیت سرزمینی در عملیات پلیس ایجاد می کند. این مفهوم بر اصولی نظیر مشارکت، تشکیلات مدیریتی گسترده، شناخت حوزه استحفاظی، انتخاب راه حل از میان راه حل های گوناگون، ابتکار عمل پلیس، برقراری ارتباط در راستای اعتماد سازی و جمع آوری اطلاعات، گشت در حوزه استحفاظی،انتخاب راه حل از میان راه حل های گوناگون، ابتکار عمل پلیس، برقراری اعتماد در راستای اعتماد سازی و جمع آوری اطلاعات، گشت در حوزه استحفاظی، انعطاف پذیری پلیس و همکاری جهت تأمین امنیت، استوار است (محمد نسل،۱۳۸۷: ۲۴). همه شاخص های مفهوم قلمرو گرایی،ریشه در انسجام اجتماعی دارد و پلیس برای استقرار آن نیازمند اعتماد و مشارکت و همکاری مردم در تأمین امنیت است. در صورتی که انسجام اجتماعی در جامعه وجود نداشته باشد، حساسیت افراد برای ایجاد امنیت عمومی کاهش یافته و اثر گذاری خود را از دست خواهد داد.

۲- افزایش احساس مسؤلیت مأموران پلیس

حس مسؤلیت مأموران پلیس با ایجاد انسجام اجتماعی تقویت می شود؛ به نوعی که با دلسوزی بیشتری نقش محوری خود در پیشگیری و مقابله با جرایم را دنبال خواهد کرد. اطلاعات مبهمی که معمولا از طریق افراد جامعه به پلیس منتقل می شود، در صورت پیگیری آن ها به نتایج مهمی ختم می شود و این امر در سایه احساس مسؤلیت مأموران پلیس در قبال جامعه محقق می شود. همچنین در بسیاری از موارد، شکایت های واهی افراد، ناشی از عدم احقاق حق آن ها در مراجع قضایی یا انتظامی است. بر این اساس، در صورتی که حتی ادعای فرد نتواند مأموران را برای اقدامات مقابله و پیشگیری قانع سازد، پیگیری موضوعی می تواند مانعی برای شکایت های ساختگی باشد.

۳- جلب مشارکت سایر نهادها

نهادهای رسمی تأثیر قاطعی بر افزایش میزان امنیت اجتماعی ـ که خود متأثر از انسجام اجتماعی است ـ دارند. نهادهای رسمی کلان می توانند محیط کارآمدی فراهم سازند که در آن تشکیلات محلی بسط و توسعه یابند تا بتوانند ثبات و امنیت را به وجود آورده و بقای نظام اجتماعی را تضمین کنند (آپف ، ۲۰۰۰ ) . برای پیشگیری موفق از جرم، عاوه بر پلیس سایر نهادهای اجتماعی دارای مسؤلیت هستند و در صورتی که هر کدام از این نهادها وظایف مشخص خود را در امر پیشگیری انجام دهند، زمینه برای کاهش جرایم نیز مهیا خواهد شد. وجود انسجام اجتماعی، ارتباط مناسب و منطقی را بین پلیس ـ به عنوان یک نهاد محوری در امر پیشگیری ـ و سایر سازمان ها و نهادهای مسئول جامعه برقرار می سازد و پلیس قادر خواهد بودبا ایجاد هماهنگی بین ارگان های مربوطه، از امکانات و تجهیزات آن ها برای پیشگیری از جرم بهره برداری کند.

۴- تقویت اخلاق حرفه ای پلیس

انسجام گروهی، عامل اصلی رشد و توسعه اصول اخلاقی در یک حرفه خاص است. باید توجه داشت که همه افراد سازمان باید به اصول اخلاق حرفه ای معتقد باشند؛ به گونه ای که تعهد و حس مسئولیت در انجام مشاغل و حرفه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی را تحقق بخشند( یقین لو،۱۳۸۵: ۱۱). انسجام اجتماعی از طریق انسجام گروهی، مکانیسم لازم برای ایجاد، حفظ و رعایت اصول و منشور اخلاق حرفه ای پلیس و کارکنان را فراهم می سازد تا آموزه های اخلاق حرفه ای خود را در انجام وظایف مد نظر داشته و ویژگی های مثبتی مانند: راز داری، امانت داری، صداقت، پشتکار و … را در خود تقویت و خصوصیات نکوهیده ای مانند : بی توجهی به سرنوشت مردم را از بین ببرند. انسجام اجتماعی باعث استقرار اخلاقیات، وجدانیات و نظارت درونی در سیستم پلیس خواهد شد و چنین حالتی اقدامات مؤثر آن ها در پیشگیری از جرایم را افزایش خواهد داد.

۵- نقش تعصبات قومی و قبیله ای در پیشگیری از جرم

پلیس باید تلاش و کوشش خود را برای پیشگیری از جرم از طریق حمایت از فعالیت های چند جانبه پیشگیرانه که به وسیله سازمان های دولتی و غیر دولتی انجام می شود، انجام دهد و از انجمن های غیر دولتی پیشگیری از جرم حمایت کند. می توان کمیته های مستقل پیشگیری از جرم را با توجه به نوع جرایم هر منطقه پیش بینی کرد . این وظیفه پلیس است که نقش هدایت گری را در راه اندازی کمیته های مستقل منطقه ای، برای پیشگیری از جرم آن مناطق، ایفا کند .بررسی ها در ایران بیانگر آن است که در مناطق توسعه یافته مشارکت های رسمی در قالب انجمن ها و تشکل ها بیشتر است ( مصطفوی،۱۳۸۷، ۲۵). آمار و سوابقی که پلیس از وقوع جرایم گوناگون دارد، اولویت های مربوط به پیشگیری را مشخص خواهد ساخت. این رویکرد، با توجه به گرایش های قومی و قبیله ای موجود در اقصی نقاط کشور، می تواند نتیجه بخش باشد. بی شک، تعصبی که ساکنان یک منطقه به افراد جامعه خود دارند، پلیس در تحقق اهدافش یاری رسان خواهد بود.

۶- رفع ناکارایی سازمانی

وقتی شهروندان هزینه های بخش عمومی را پرداخت می کنند، انتظار دارند خدمات مناسبی نیز دریافت کنند. این کنش یکی از اصول اساسی انسجام اجتماعی است و هنجار بده بستان یا انتفاع دو سویه را محقق می سازد (خضری، ۱۳۸۴: ۳۱). مؤلفه هایی مانند : پرهزینه بودن خدمات پلیس، استفاده شخصی از اموال و امکانات سازمانی و عدم مسؤلیت پذیری، از عوامل مؤثر بر کسادی سازمانی است. این امر موجب خدشه دار شدن اصل بده بستان در انسجام اجتماعی است. بر اساس این اصل، مردم می خواهند در مقابل هزینه ای که بابت وظایف پلیس پرداخت می کنند، خدمت مناسب را دریافت دارند؛ به همین دلیل توجه پلیس به حفظ انسجام اجتماعی ، آن را در رعایت این اصل مصمم خواهد ساخت و ناکارایی سازمانی را ـ که می تواند عاملی برای کاهش اقدامات مؤثر پلیس در پیشگیری از جرم باشد بر طرف می کند.

۷- رفع تعارض میان یگان های انتظامی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




أوَّلَ مَن یَدخُلُ الجَنَّۀَ شَهیدٌ وَ عَبدٌ مَملوکٌ أحسَنَ عبادَۀَ رَبِّهِ و نَصَحَ لِسَیِّدهِ وَ رَجُلٌ عَفیفٌ مُتَعَفِّفٌ ذُو عِبَادَۀٍ[۸۷]
اولین کسانی که وارد بهشت می شوند عبارتند از: شهید، برده ای که پروردگارش را به نیکی عبادت کند و دلسوز صاحبش باشد و مرد عایدی که پاکدامن است و از گناهان و مکروهات دوری می کند
العَفَافُ زِینَۀُ البلاءِ
عفاف، زینت آزمایش ها و سختی ها است. [۸۸]
بَرُّوا آبَاءَکُم یَبَرَّکُم أبنَاؤکُم وَ عِفُّوا عَن نِسَاءِ النَّاسٍ تَعِفَّ نِسَاؤکُم[۸۹]
به پدرانتان نیکی کنید تا پسرانتان با شما نیکو رفتار کنند و از زنان مردم چشم بپوشید تا همسرانتان عفیف و پاکدامن باشند.
عفت از دیدگاه امیرمومنان علی علیه السلام چنین بیان گردیده است:
الحِرَفَۀُ مَعَ العِفَّۀِ، خَیرٌ مِنَ الغِنی مَعَ الفُجورِ[۹۰]
تنگدستی همراه با عفت، بهتر از توانگری، توام از زشتکاری است.
قَدرُ الرَّجُلِ عَلی قَدرِ هِمَّتِهِ … وَ عِفَّتُهُ عَلی قَدرِ غیرتِهِ[۹۱]
ارزش و اندازه مرد به اندازه همت او است و پاکدامنی او به اندازه غیرت اش
العِفافُ زینَهُ الفَقرِ
عفاف زینت فقر است[۹۲]
مِنَ العِصمَۀِ تَعَذُّرُ المَعاصی
ناتوان بر گناه مایه پاکدامنی است
مَا المُجاهِدُ الشَهیدُ فی سَبیلِ اللهِ بِأعظَمَ أجراً مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ، لَکادَ العَفیفُ أن یَکُونَ مَلَکاً مِنَ المَلائِکَۀِ[۹۳]
پاداش مجاهد شهید در راه خدا بیشتر نیست از پاداش کسی که با تمام توش و توانش پاکدامن باشد، گویی که شخص پاکدامن فرشته ای از فرشتگان خداست.
ألا وَ إنَّ لِکُلِّ مَأمُومٍ إماماً، یَقتَدی بِهِ وَ یَستَضیءُ بِنُورِ عَلمِهِ، ألا وَ إنَّ إمامَکُم قَدِ اکتَفی مِن دُنیاهُ بِطِمریهِ، وَمِن طُعمِهِ بِقُرصیهِ، إلا وَ إنَّکُم لا تَقدَرونَ عَلی ذلِکَ، وَلَکِن أعینونی بِوَرَعٍ و اجتهاد، وَعِفَّۀٍ وَ سَدادٍ [۹۴]
هان! هر پیروی را پیشوایی است که به او اقتدا می کند و از نور دانشش پرتو می گیرد. بدانید که پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه کهنه و فرسوده و از خوراکش به دو گرده ی نان بسنده کرده است. البته شما از عهده ی چنین کاری بر نمی آید، اما با پارسایی و سختکوشی در عبادت و عفت و درستکاری مرا یاری کنید.
عفت از منظر سایر ائمه اطهار چنین روایت گردیده است:
عَلِیُّ بنُ إبراهیمَ عَن أبیهِ عَن حَمّادِبنِ عیسی؛ عَن حَریزٍ عَن زُرارۀ، عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام قالک ما عُبِدَاللهُ بِشَیءٍ أفضَلَ مِن عِفَّۀِ بِطنٍ وَفَرجٍ
امام باقر علیه السلام فرمود: خدا به چیزی بهتر از عفت شکم و فرج عبادت نشده است.
مُحَمَّدُ بنُ یَحیی، عَن أحمَدَبنِ مُحَّمَدٍ، عَن مُحَّمَدِبنِ إسماعیلَ؛ عَن حَنانِ بنِ سَدیرٍ، عَن أبیهِ قالَ: قالَ أبُوجَعفَرٍ علیه السلام: أنَّ أفضَلَ العِبادۀِ عِفَّۀُ البَطنِ وَالفِرجِ[۹۵]
و امام باقر علیه السلام فرمود: بهترین عبادت عفت شکم و فرج است.
عِدَّۀٌ مِن أصحابِنا، عَن أحمَدَ بنِ أبی عَبدِاللهِ، عَن أبیهِ عَنِ النَّضرِ بنِ سُوَیدٍ، عَن یَحیی ابنِ عِمرانَ الحَلَبیِ عَن مُعَلَّی أبی عُثمانَ، عَن أبی بَصیرٍ قالَ: قالَ: رَجُلٌ لِأبی جَعفَرٍ علیه السلام: إنی ضَعیفُ العَمَلِ قَلیلٌ الصِّیامِ وَلکنّی أرجُوأن لا أکُلِ إلّا جَلالاً، قالَ: فَقالَ لَهُ: أیُّ إلاجتِهادُ أفضلُ مِن عِفَّۀِ بَطنٍ وَ فَرجٍ[۹۶]
مردی به امام باقر علیه السلام عرض کرد: من عملم ضعیف و روزه ام اندک است، ولی امیدوارم جز حلال نخورم، امام فرمود: چه کوششی از عفت شکم و فرج بهتر است.
عدَّۀ مِن أصحابِنا، عَن سَهل بنِ زیادِ، عَن جَعفَرِبنِ مُحَمَّدٍ الأشعربی، عَن عَبدِالله بنِ مَیمُونٍ القداح، عَن أبی عبداللهِ علیه السلام قالَ: کانَ أمیرالمؤمنینَ صلوات اللهِ عَلَیهِ یَقُولُ: أفضَلُ العِبادَۀِ العَفافُ
امام صادق فرمود: امیرالمومنین صلوات الله علیه می فرمود: بهترین عبادت عفت است.
شهوت نقطه مقابل عفت است و طبق بیان روایات در می یابیم که یکی از ابزارهای مهم شیطان، همین شهوت چه در مفهوم عام «هرگونه خواهش نفس و میل و رغبت به لذات مادی» و چه در مفهوم خاص «شهوت جنسی» است که در بسیاری از مواقع در کنار عفت بیان گردیده است. پس بلاوجه نیست که به جهت هر چه روشن تر گردیدن مفهوم عفت و جایگاه آن به اسناد روایی آن پرداخته گردد.
شهوت از دیدگاه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین بیان گردیده است:
إنَّ أخوفَ مَا أخافُ عَلَی اُمَّتی مِن بَعدِی هَذِهِ المَکَاسِبُ الحَرَامُ وَالشَّهودَۀً الخَفیفۀِ والرِّبا
بیشترین چیزی که پس از این برای امتم بیمناکم، شغلهای حرام، شهوترانی های پنهانی و ربا است
پایان نامه - مقاله - پروژه
طُوبَی لِمَن تَرَکَ شَهوَۀً حَاضِرَۀً لِمَوعِدٍ لَم یَرَهُ[۹۷]
خوشا بحال کسی که شهوتی که اکنون مهیاست را برای وعده ای که هنوز ندیده (قیامت)، ترک نماید.
أقلِل مِنَ الشَّهَوَاتِ یُسَهَّل عَلَیکَ الفَقرُ وَ أقلِل مِنَ الذنوبِ یُسَهَّل عَلَیکَ المَوتُ [۹۸]
از شهوات بکاه تا تحمل فقر برایت راحت شود و از گناهت بکاه تا رویارویی با مرگ برایت آسان گردد.
شهوت از دیدگاه امیرالمومنین علی علیه السلام تعبیر گردیده است:
اِحذَروا عّبادَاللهِ! حَذَرَ الغالِبِ لِنَفسِهِ، المانِعِ لِشَهوتِهِ اَلناظِرِ بِعَقلِهِ [۹۹]
ای بندگان خدا! بر حذر باشید. مانند برحذر بودن کسی که به نفسش پیروز است و مانع شهوترانی و ناظر به وسیله عقلش.
رَحِمَ اللهُ امرا نَزَعَ عَن شَهوَتِهِ، وَقَمَعَ هَوی نَفسِهِ، فَإنَّ هذِهِ النَّفسَ أبعَدُ شَیءٍ مِنزعاً، وَ إنَّها لا تَزالُ تَنزَعُ الی مَعصیۀٍ فی هوی[۱۰۰]
خدا رحمت کند کسی که شهوت خود را مهار کند و هوای نفس را ریشه کن سازد، زیرا هوای این نفس را کندن، بسیار دشوار است و این نفس همواره به مقتضای هوا طلبی خود میل به معصیتی دارد
مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ، هانَت عَلَیهِ شَهَواتُهُ
کسی که نفس خویش را ارجمند دارد، شهواتش را خوار شمارد.
علی ایحال به جهت جلوگیری از اطناب و خلط مبحث از ذکر روایات در خصوص مصادیق جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی در این مثال خودداری و در فصل های آتی به تناسب مطالب ذکر خواهد گردید.
۳-۱-۳-اجماع
یکی از معانی اجماع در لغت، اتفاق است و مقصود از آن در اصطلاح، یک اتفاق خاص می باشد که عبارت است از: اتفاق فقهاء مسلمان بر یک حکم شرعی، یا اتفاق اهل حل و عقد از مسلمانان برحکم، و یا اتفاق امت محمد (ص) بر حکم، بنابراین تعریف های گوناگونی از اجماع ارائه شده است، هرچند این تعبیرها متفاوتند. اما ظاهراً همگی متوجه یک معنای جامع و مشترک هستند و آن اتفاق و هم رای بودن گروهی است که، اتفاق کردن آنان بر یک رای نقش و شانی در اثبات حکم شرعی دارد.
در هر حال، اجماع را اصول دانان اهل سنت یکی از ادله ی چهارگانه یا سه گانه بر حکم شرعی به شمار آورده اند و آن را در کنار کتاب سنت نشانده اند. اما امامیه هرچند اجماع را یکی از ادله حکم شرعی دانسته اند. اما این فقط جنبه ی شکلی و صوری دارد و از باب همراهی با روش درسی رایج نزد اصولیان سنی صورت گرفته است، یعنی اصول دانان امامیه، اجماع را دلیل مستقلی در برابر کتاب و سنت نمی دانند، بلکه تنها در صورتی آن را دلیلی معتبر می دانند که کاشف از سنت، یعنی قول معصوم، باشد. [۱۰۱]
۳-۱-۴-عقل
مقصود از دلیل عقلی، حکم عقل نظری است به ملازمه میان حکمی که شرعاً یا عقلاً ثابت است و حکم شرعی دیگر، این ملازمات و مانند آنها اموری حقیقی و واقعی است که عقل نظری آنها را بطور بدیهی یا با اکتساب ادراک می کنند. با این توضیح مختصر از دلیل عقلی به مبانی جرایم علیه اخلاق و عفت عمومی از این منظر می پردازیم. [۱۰۲]
انسان دارای دو بعد ملکوت و ناسوت است که مراتب این دو بعد شامل عقل و روح و غرایز و تمایلات می شود. شگفتی انسان در برخورداری از این دو بعد است. زیرا بین این دو بعد تضاد وجود دارد و هنرمندی انسان و سخت ترین کار در این دنیا تعادل بین ابعاد می باشد. به همین دلیل هیچکدام از امیال و غرایز آدمی نباید سرکوب شود، بلکه باید کنترل شود. شهوت یکی از این غرایز است همانند غرایز دیگر، نه باید سرکوب شود و نه آنکه بی هیچ محدودیتی پر و بال داده شود. در تاریخ ملل و مذاهب، راه حل هایی برای ساماندهی این غریزه سازنده و در عین حال مخرب اندیشیده شده است. یکی از این راه حل ها که با هدف تهذیب اخلاق و تحکیم مبانی خانوادگی است، پیروی از قواعد طبیعی تولید نسل است، زیرا انحرافات جنسی مخرب، بلکه عامل ویرانی فرهنگ ها و جوامع قلمداد می شود. چون انسان موجودی اجتماعی بوده و هر اجتماعی از کنش های متقابل اجتماعی ساخته شده است. لذا هنجارهای اجتماعی، چگونگی روابط اجتماعی را معین می نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]




۲-۱۰-۴ تیشتر:
خدایی است که با باران ارتباط دارد و از این رو اصل همه ی آب ها،سرچشمه ی باران و باروری است.در متن ها صورت متجلی او را (ستاره بان شکوهمند)نام برده اند
او در ضمن سرور همه ی ستارگان و حامی سرزمین آریایی است.او فرزند عطا می کند و جاودان گران را در هم می شکند.
۲-۱۱ جشن های آئینی مربوط به آب در فرهنگ آریایی:
در جوامع بشری همواره اسطوره و آئین ها با هم رشد می کنند.آئین بدون محتوای اسطوره ای معنی نمی دهد.باید یک رشته ی اعتقاداتی وجود داشته باشند.و به همراه آن اعتقادات،آئین ها اجرا شوند،هیچ دینی بدون آئین نیست.چه ادیان ابتدایی اسطوره ای،چه ادیان پیشرفته…..آئین ها معمولا قسمت عمده آن ها مربوط به برکت است چه در نظر بشر ابتدایی و چه پیشرفته مهر و قهر خدایان،مربوط به آئین هایی است که انسان انجام می دهد(بهار ۱۳۷۷،صص ۲۹۶ تا ۲۹۷)
اگر انسان ها آئین ها را برگزار نکنند،خدایان قادر به اجرای وظایفشان نیستند.بنابراین آئین هایی که همه در بن خود با باروری و برکت بخشی مربوط اند،تقدس و اهمیتی بسیار عظیم در جامعه باستان دارند که بدون اجرای درست آن ها خدایان از کارکردهای معمول و خویشکاری های خود باز می مانند(ص۳۱۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
جهان فکری اسطوره فراموش می شود ولی در یک سطح آئینی به جای می ماند،این جزئی از زندگی اسطوره و آئین است.آئین ها دوامشان بیشتر از اسطوره هاست زیرا اجرای آئین برای تداوم زندگی ضروری دانسته می شود مانند نوروز که از زمان اساطیر تا به حال ادامه دارد.زیرا آئین آن به برکت زایی مربوط می شود.(ص۲۸۱).
هر جا که خشکی هست اسطوره های مربوط به خدایان باران آور و برکت بخش و آئین های مربوط به باران آوری به طور وسیع دیده می شود.و در مناطقی که پر باران است،این اسطوره ها محدود و کوچکترند و یا به وام از مناطقی به این مناطق رفته اند(ص ۳۱۳).
تداوم پرستش آب را می توان از روی سفال های پیش از تاریخ و نیز کتیبه ها و نقش برجسته ها ی ایلامی پیش از هزاره دوم و سوم قبل از میلاد به صورت خود آب و الهه آب دنبال کرد و تا دوره ساسانی تداوم و حرمت پرستش اب و آئین های مربوط به آن در عصر باستان ادامه می یابند.و این تقدس و حرمت،در دوره ی اسلامی نیز با توجه به پیشینه فرهنگی تقدس آب در ایران و تقدس آب در ایران و نیز تقدس آب در دین اسلام زنده می ماند،بنابراین آئین ها و جشن های مربوط به آب در فرهنگ ایران پس از ورود آریاییان تا به دوره اسلامی ادامه می یابد زیرا هیچ دینی بدون آئین نیست و برای رضایت خداوند باید آئین ها برگزار شود تا او برکت به مردمان ببخشد.بنابراین با توجه به اهمیت جشن های مربوط به آب از برجسته ترین آن در فرهنگ آریایی مورد بررسی قرار می گیرد:
۲-۱۱-۱ جشن آبریزگان(آب پاشی):
از جمله مراسم معتبر و مشهوری است که به نوروز منسوب است و اغلب مورخان و نویسندگان بدان اشاره کرده اند:
رسم شست و شو و غسل کردن و آب پاشیدن به یکدیگر است رضی(۱۳۷،صص۳۲۸ تا ۳۲۹)
همه روایات درباره ی این جشن حاکی از تقدس آب و اهمیت ویژه آن و لزوم بارش باران به هنگام آئین ها و مراسم آن بوده است.مراسمی درباره کاشت سبزه و عمل آوردن آن و شست و شو و غسل و آب پاشیدن در نوروز همه حکایت از تامین آب و گیاه برای سال نو دارد.
هرگاه به مطالب و مفاهیم فروردین یشت بنگریم،ارتباط میان فروهرها و فروردین ماه یا هنگام اعتدال ربیعی و آغاز بهار را با آب و باران در می یابیم.یکی از وظایف (کارکرد)فروهران تامین آب است.
۲-۱۱-۲ خردادگان:
خرداد پنجمین امشاسپند است از شش امشاسپند بزرگ:در اوستا به شکل هئوروتات که مرکب است از هئورو به معنی رسایی و کمال جز دوم تات پسوند است که دلالت به اسم مجرد مونث می نماید.پس این نام صفت است از صفات اهورامزدا که نشانه کمال و رسایی است. در عالم مادی و زمین نگهبانی آب با خرداد است به همین جهت در روز ششم فروردین یا خرداد روز از ماه فروردین از جمله آداب و مراسمی که در این روز به قول بیرونی میان ایرانیان انجام می شد غسل و شستشوی ویژه ای بوده است و بی گمان این نیست جز موکل بودن این امشاسپند بر آب،چنان که ا مرداد،ششمین امشاسپند موکل بر گیاه(نبات)است.در روز ششم از ماه خرداد به مناسبت برخورد نام ماه و روز مطابق معمول جشنی موسوم به خردادگان برگزار می شده است.
۲-۱۱-۳ جشن تیرگان:
در تیرگان یعنی روز سیزدهم تیر ماه جشنی برگزارمی شد که جنبه های نمایشی و جادوی تقلیدی داشت از لحاظ باران زایی،نهایت امر آن که اداب و مراسم این جشن با آب ارتباط دارد.(ص۶۵۵).
نیز در اوستا تیشتریه و در پهلوی تیشتر است نام ستاره ای است که تازیان به آن شعرای یمانی و در زبان های اروپایی سیریوس خوانده می شود و ستاره ی باران است.هم چنین در اوستا نام یکی از ایزدان است.یعنی ایزد باران به موجب یزدان شناسی مزدایی تیر یا تشتر ستاره ی باران است و هرگاه در آسمان پیدا شود و بدرخشد مژده ی باران می دهد،و به روز سیزدهم هر ماه منسوب است به این ایزد و مطابق معمول و سنت،در توافق نام روز و ماه روز سیزدهم جشن تیرگان است.در چنین روزی مردم به هم آب می پاشند.مراسم آب پاشان،سر شستن،غسل و شست و شوی را از مراسم این جشن دانسته اند و در ادامه می گوید روز تیرگان آن روز است که آرش تیر انداخت اندر آن وقت که میان منوچهر و افراسیاب صلح افتاد و اند تیرگان غسل کنند و سفالینه ها را بشکنند و دوباره از نو کنند. این جشن هنوز در خیلی از استان های ایران از جمله کردستان به طرز باشکوهی برگزار می شود
۲-۱۱-۴ آبانگان:
از جشن های دوازده گانه سال است.روز دهم از هر ماه،آبان نام دارد.پس روز دهم از آبان،به موجب تلاقی نام روز و ماه،جشن آبانگان برگزار می شود که مراسم ستایش و شادمانی و نیایش و عبادت کنار چشمه سار ها و رودها به انجام می رسید(ص۶۴۱).
آبان روز در آبان ماه ویژگی دارد که به یکی از بزرگترین ایزدان مورد ستایش ایرانیان روزگار گذشته یعنی آناهیتا،ایزد سرپرست آب های روان دریا،رودها و چشمه سارها است.مطابق معمول رویدادها و حوادثی درخصوص آب جهت گرامی داشت و زنده یادی آن ها در تاریخ در این روز قرار داده شده است.از جمله آباد کردن کاریز ها و نهرهای آب که افراسیاب در جنگ ایران و توران ویران کرده بود توسط زو پسر تهماسب و یا روایت دیگر آن است که پس از هشت سال خشکسالی در چنین روزی باران بارید و بر مردمان برکت بخشید(ص۶۶۹).
۲-۱۲ فرهنگ ماد:
اقوام ماد در مرکز و غرب نجد ایران ساکن شدند.نخستین نشستگاه آریاییان در غرب،سرزمین مانای بود،که در حد فاصل شرق دریای مازندران و غرب دریاچه ارومیه قرار داشت.
مادها تنها قبیله های آریایی بودند که در سایه ی اتحاد امپراتوری بزرگ آشور را برای همیشه شکست دادند،اقوام و قبایل بسیاری را از قید اسارت آشوریان متجاوز رهایی بخشیدند.(راوندی ۱۳۵۶،ج ۱،ص۱۴۲).
۲-۱۲-۱ دین مادها:
دین ماد را ازنزدیک نمی شناسیم این دین به احتمال زیاد در برگیرنده عناصری ایرانی و بین النهرینی به ویژه حوری وآشوری بوده است.
مادها به اهورامزدا باور داشتند شواهد باستانی نمایان می سازد که در بین آریاییان به خصوص اقوام ماد مراسم تدفین بسیار پر اهمیت بوده است.آنان به احتمال به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند.ظروف مربوط به مراسم تدفین مردگان و حیوان و انسان هایی هستند که در عمل تدفین و تشریفات مربوط به آب متبرک شرکت نموده اند.این ظروف برای ریختن آب متبرک به دهان و گوش و بینی و چشم شخص متوفی بکار می رفته است.
۲-۱۳فرهنگ پارس :
در اوایل قرن هفتم پیش از میلاد پارس ها از مادها جدا شدند و در طول زاگرس در جهت جنوب شرقی روانه شدند و به سرزمینی رسیدند که امروزه به نام پارس یا فارس خوانده می شود.مراکزاین منطقه در آعصر شامل سرچشمه های رودکر ،دشت مرغاب،مرودشت و حدود شیراز امروزی می شد .سرزمین پارسا و نشان از بخش های اساسی کشور ایلام بود(ایلام،۱۳۷۷،ص۱۴۹).
کوروش کبیر از ۵۵۰تا ۵۲۹ پ.م سی سال سلطنت کرد و سلطنت محلی پارس ها را به شاهنشاهی تبدیل کرد.داریوش کبیر که از نوادگان عمومی کوروش بود سلطنت در هم ریخته هخامنشی را پس از مرگ کمبوجیه،پسر کوروش،از نو باز ساخت و این سلطنت را به اوج قدرت خویش رساند(ص۱۵۰)
۲-۱۳-۱ دین و باورهای هخامنشی:
در کتیبه های هخامنشی دو عصر دیده می شود یکی دوره ای است که به اواخر قرن پنجم پ.م ختم می شودو در این بخش با وجود یاد کردن از دیگر خدایان در عمل جز ذکر نام اهوره مزدا،از نام دیگر خدایان نشانی نیست و دوره ی دیگر از عصر اردشیر دوم پسر داریوش دوم شروع می شود که در کتیبه ها،علاوه بر ذکر نام اهوره مزدا از نام (مهر)و(آناهیتا)و گاه فقط از مهر نامی رفته است.(بهار۱۳۷۷،ص۱۶۱).
علاوه بر این شاهان هخامنشی اهمیت به سزایی به عنصر آب می گذاشتند و برخی از آب ها برای آن ها بسیار مقدس بود و نیز هیچ گاه آب را آلوده نمی کردند. در کتیبه ایی داریوش بزرگ دعا می کند که اهوره مزدا کشور را از خشکی محافظت کند شاید وجود خشکسالی و ترس از آن بی تاثیر بر اهمیت فراوان ایزد بانو آناهیتا و نیز آب نبوده باشد.
۲-۱۴رمزهای آب و ارتباط نوروز و آب در تخت جمشید:
تخت جمشید در فارس و در جنوب شرقی ایران واقع شده است.این بنای با شکوه متشکل از رمزهای فراوان می باشد و هر یک از نقوش برجسته آن گویای کارکردهایی است.نوروز که عید بومی نجد ایران بوده به طرز باشکوهی در این مکان برگزار می شده است.علاوه بر سیستم آب رسانی بسیار دقیق در تخت جمشید نشانه هایی از آئین مقدس تطهیر و نیایش آب در این مکان دیده می شود با توجه به ارتباط میان آب و آئین های نوروزی و نمادهای جدال با خشکی تخت جمشید نیز سرشار از رمزو نمادهای آب و نقش ویژه آن ها می باشد.
موقعیت مکانی تخت جمشید:
داریوش در حدود سال های ۵۲۰ تا ۵۱۸ پ.م محوطه ای صخره ایی را واقع در حدود ۵۷ کیلومتری شمال شرقی شیراز در دامنه شمال غربی کوه رحمت که نام کهن آن را کوه مهر دانسته اند (نقشه موقعیت جغرافیایی تخت جمشید)انتخاب کرد و فرمان داد تا مجموعه و تختگاهی شکوهمند که امروز با نام تخت جمشید معروف است،در آن جا بر پا شود (سلطان زاده،۱۳۸۰،ص۱۲)ساختمان و بنا در دوره ی پسر داریوش،خشایارشاه نیز ادامه یافت و در دوره ی پادشاهان بعدی هخامنشی نیز فعالیت هایی در زمینه ی توسعه این مجموعه صورت گرفت(ص۷).
۲-۱۵نقوش برجسته تخت جمشید:
یکی از کارکردهای تخت جمشید کارکرد آیینی و مقدس آن می باشد که به نوعی نمادین در ساختار و عناصر تشکیل دهنده ی آن نمایان می شود.کارکردهای آیینی و مقدس تخت جمشید از دیدگاه برخی محققان به شرح زیر است:
تخت جمشید در حقیقت زیارتگاه ملی مقدس بود که وقف هدف ویژه ای شده بود و به منظور پایگاه استواری برای برقراری جشن ها ی بهاران یا نوروز،از طریق تمام منابع تظاهرات نمایشی،از قدرت های آسمانی اعطای فراوانی و حاصل خیزی طلب می شد…البته آن جا مقدس ترین مکان در ایران بود،جایگاه واقعی «پاک پاکان» با وضعی انحصاری که فقط برای مذهبی شرقی جلوه می کند(پوپ،۱۳۶۴،ص۳۲).
تمام جزئیات تخت جمشید در ارتباط با مسئله آب و برکت است،کنگره هایی که پله ]مانند[است؛گاو وشیری که دارد گاو را می درد؛درخت سروی که بر روی نقوش برجسته است؛آدم هایی که هرکدام هدیه ای می برند؛ستون های بیست و سه متری تخت جمشید که عظیم ترین ستون های دنیاست]با احتساب سر ستون های آن[(بهار،۱۳۷۷،ص۲۳۷)
حجاری های تخت جمشید که در آن شیر،گاو یا ماه را می کشد(عکس دریده شدن گاو توسط شیر در تخت جمشید) و در واقع به منزله فایق شدن خورشید یا مهر است و کشته شدن گاو (ماه)به دست شیر(مهر)برکت بر می خیزد و رویش جهان گیاهی،به ویژه گیاهان دارویی آغاز می گردد(ص۱۹۸).
عکس(۲-۱۰) دریده شدن گاو توسط شیر
پوپ(۱۳۶۴،ص۳۹) در مورد نقش گاو وشیر می گوید:شیر ژیانی که ورزوی جوانی را از هم می درد،نقش دیگری از درخواست حاصل خیزی را مجسم می کند.شیر(اسد)نماینده ی گرما ی تابستان است که وجود آن برای تعدیل باران های شدید زمستانی و سیل هایی که ورزو پدید می آورد لازم است.باران های شدید موقتی مطلوب است اما اگر دوام یابد محصولات را نابود می کند.شاخ های برگشته ورزو،به مانند فرهنگ ها و آیین های دیگر،هلال ماه را با شرکت شبانه ی آن در تشکیل شبنم و تخفیف گرما مجسم می کند
سلطان زاده(۱۳۸۰،ص۱۱۰)می گوید:«شیر هم چنان نماد تابستان و گاو نماد زمستان و غلبه ی شیر بر گاو راحاکی از فرا رسیدن نوروز می توان دانست و برگزاری مراسم نوروز که بر اساس برخی از شواهد دیگر یکی از کارکردهای مهم تخت جمشید را شکل می دهد»
(بهار۱۳۷۷،ص۱۸۰) می گوید:«سرو ها و نیلوفرها ی آبی مقدس،که صورت انتزاعی یافته اند،بر دیوار پلکان آپادانا نقش برکت آورو نعمت بخشی این بنا را نشان می دهند»(عکس سروها و نیلوفرها در تخت جمشید)
نماد پردازی گیاهی تخت جمشید درخت سرو یا کاج که همیشه سبز است و مظهر جاودانگی . حیات به شمار می آمد و هم چنین گل نیلوفر که ریشه در زمین و ساقه در آب و گل و برگ آن رو به آسمان و آفتاب است گلهای دوازده پر در برخی از حاشیه ها مورد استفاده قرار گرفته است(سلطان زاده،۱۳۸۰،صص ۱۱۰ تا ۱۱۱)
عکس (۲-۱۱)سروها و نیلوفرها در تخت جمشید
در حجاری های تخت جمشید دیده می شود که همه دارند هدیه می برند(نگاره بردن هدیه در تخت جمشید)این هدایا بردن برای شاه چیز مهمی نیست،هدایا در نوروز برده می شود و شاه که نماد خدای برکت بخشنده است و مراسم ایزد برکت بخشنده در عید نوروز بوده است.مراسم تخت جمشید هم در عید نوروز برگزار می شود،مردم،اقوام و ملت های مختلف هر کدام چیزی را کهه در جامعه آنان و در مملکت آن ها بیشتر تولید می شده یا مورد نیاز بیشتر بوده؛نزد شاه می برند تا که شاه برکت به آن بدهد و آن ها را مَسح بکند تا که زیاد بشوند.چون شاه اهوره مزدای روی زمین بوده است و در واقع این وظیفه را بر عهده دارد،شاه مظهر برکت بخشندگی بر زمین بوده است(بهار ۱۳۷۷،صص ۱۸۰تا ۱۸۲)
عکس(۲-۱۲)بردن هدیه برای پادشاه
یکی دیگر از شواهد مهم که قدرت های نیایشی در این مجموعه را نشان می دهد ردیف هرم های پله مانند(کنگره ها)است(عکس هرم های پله مانند تخت جمشید)که بر روی دیوارها کار گذاشته شده است.این هرم ها در حقیقت مظهر تکراری کوه مقدس است و توسلی امیدوار به قدرت های کوه را توصیف می کرده است… ستون ها که تعداد آن ها در روی سکوی عظیم به ۵۵۰ عد می رسد نمایشی از بیشه ی مقدس است.پایه های آن ها به شکل جام گل نیلوفر برگشته است(عکس نمایشی از ستون های تخت جمشید)رمزیست از کمال قدرت حیات بخش،سر ستون های آپادانا نمایشگر نخل شکوفایی است که برگ های آن چون تاجی آویخته است.(پوپ،۱۳۴۶،ص۳۹)(عکس ستون های تالار آپادانا)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ب.ظ ]