|
|
گرایش استراتژیک
۰٫۵۸
۰٫۷۷
۴٫۷۵
***
عملکرد
<—
نوآوری
۰٫۴۵
۰٫۶۴
۸٫۲۶
***
با توجه به نتایج تحلیل ارتباط بین متغیر های تحقیق فرضیات زیر تایید گردید: رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و گرایش استراتژیک در شرکت دخانیات وجود دارد. رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و نوآوری در شرکت دخانیات وجود دارد. رابطه معنی داری بین گرایش استراتژیک و نوآوری در شرکت دخانیات وجود دارد. رابطه معنی داری بین مدیریت دانش و عملکرد در شرکت دخانیات وجود دارد. رابطه معنی داری بین گرایش استراتژیک و عملکرد در شرکت دخانیات وجود دارد. رابطه معنی داری بین نوآوری و عملکرد در شرکت دخانیات وجود دارد. فصل پنجم بحث و نتیجه گیری ] ۵-۱٫ مقدمه این تحقیق شامل ۵ بخش اصلی بوده است. در فصل اول به بررسی کلیاتی از طرح تحقیق پرداختیم. در این بخش بیان مسئله تحقیق، اهمیت موضوع، اهداف و سوالات و فرضیات تحقیق ارائه گردید. در فصل دوم مبانی نظری مرتبط با مدیریت دانش، عملکرد و گرایش استراتژیک و هر یک از این ابعاد مورد بررسی قرار گرفت. در فصل سوم روش شناسی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق روش تحقیق، پرسشنامه و هم چنین ابزار تحقیق معرفی گردید. روش گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. هم چنین بیان نمودیم که در این تحقیق از روش رگرسیون به منظور بررسی روابط بین متغیر های تحقیق استفاده می شود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده خواهد شد. نرم افزار مورد استفاده برای این کار SPSS خواهد بود. در نهایت در فصل چهارم در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی به بررسی وضعیت نمونه تحقیق و همچنین روابط بین متغیر های تحقیق در قالب فرضیات پرداختیم. در این فصل تلاش می شود تا نتایج این تحلیل ها مورد بررسی قرار گیرد.
۵-۲٫ نتایج آمار توصیفی در بخش جنسیت مشخص گردید می توان بیان نمود که مردان با تعداد ۹۳ درصد و زنان با ۷ درصد در توزیع جنسیتی این گروه قرار داشته اند. در بخش تحصیلات می توان بیان نمود که افراد فوق دیپلم ۵۵٫۰۸ درصد، دیپلم و پایین تر ۲۲٫۴۲ درصد، لیسانس ۱۷٫۰۸ درصد و فوق لیسانس ۱٫۶۹ درصد می باشند. در بخش سن نیز مشخص گردید که که ۲۱٫۱۹ درصد زیر ۳۰ سال، ۴۷٫۴۶ درصد بین ۳۰ الی ۴۰ سال، ۲۴٫۵۸ درصد بین ۴۰ الی ۵۰ سال و ۶٫۷۸ درصد نیز بالای ۵۰ سال سن داشته اند. بررسی وضیعت سابقه کاری نشان می دهد که ۴۷٫۴۶ درصد دارای ۵ الی ۱۰ سال سابقه کاری، ۳۰٫۵۱ درصد دارای زیر ۵ سال سابقه، ۱۲٫۷۱ درصد دارای سابقه بین ۱۰ الی ۱۵ سال، ۶٫۷۸ درصد بین ۱۵ الی ۲۰ سال و ۲٫۵۴ درصد بالاتر از ۲۰ سال سابقه کاری داشته اند. از نظر وضیعت تاهل مشخص گردید که متاهلان با تعداد ۸۳ درصد و مجردان با ۱۷ درصد در توزیع جنستی این گروه قرار داشته اند. هم چنین نتایج وضیعت سمت سازمانی در نمونه آمار تحقیق نشان داد که ۱۲ درصد افراد مورد مطالعه قرارداد کار، ۴۴ درصد رسمی و ۴۴ درصد نیز پیمانی می باشند. ۵-۳٫ نتایج آمار استنباطی نتایج تحلیل عاملی تائیدی مدیریت دانش موثر این بعد دارای ۴ سوال می باشد. این مولفه ها در قالب ۴ سوال ارائه شده است. نتیجه بررسی برازش این مدل نشان داد که مقدار کای دو بر درجه آزادی ۱٫۰۲ و مقدار مجذور ریشه مربعات نیز ۰٫۰۱۷ محاسبه گردید که در این مرحله نشان دهنده برازش مناسب مدل تحقیق می باشد. نتایج تحلیل عاملی تائیدی عوامل گرایش استراتژیک این بعد دارای ۴ سوال می باشد. این مولفه ها در قالب ۴ سوال ارائه شده است. نتیجه بررسی برازش این مدل نشان داد که مقدار کای دو بر درجه آزادی ۱٫۸۴۵و مقدار مجذور ریشه مربعات نیز ۰٫۰۲۰ محاسبه گردید که در این مرحله نشان دهنده برازش مناسب مدل تحقیق می باشد. نتایج تحلیل عاملی تائیدی عوامل نوآوری این بعد دارای ۷ سوال می باشد. این مولفه ها در قالب ۷ سوال ارائه شده است. نتیجه بررسی برازش این مدل نشان داد که مقدار کای دو بر درجه آزادی ۰٫۶۲۸و مقدار مجذور ریشه مربعات نیز ۰٫۰۷۵ محاسبه گردید که در این مرحله نشان دهنده برازش مناسب مدل تحقیق می باشد. نتایج تحلیل عاملی تائیدی عوامل عملکردی این بعد دارای ۴ سوال می باشد. این مولفه ها در قالب ۴ سوال ارائه شده است. نتیجه بررسی برازش این مدل نشان داد که مقدار کای دو بر درجه آزادی ۰٫۹۷۵ و مقدار مجذور ریشه مربعات نیز ۰٫۰۲۴ محاسبه گردید که در این مرحله نشان دهنده برازش مناسب مدل تحقیق می باشد. ۵-۳-۱٫ نتایج بررسی فرضیه های تحقیق نتیجه بررسی فرضیه ارتباط بین گرایش استراتژیک و مدیریت دانش در بررسی این فرضیه آماره آزمون این رابطه مقدار ۵٫۸۸ محاسبه شده است که بیش از معیار ۱٫۹۶ می باشد، بنابراین وجود ارتباط بین این متغیر ها تایید می شود. از سویی ضریب این ارتباط ۰٫۷۳ می باشد که نشان از قوت رابطه بین دو متغیر دارد، هم چنین مثبت بودن ضریب رابطه حکایت از مستقیم بودن ارتباط بین دو متغیر دارد. نتیجه بررسی فرضیه ارتباط بین نوآوری و مدیریت دانش در بررسی این فرضیه آماره آزمون این رابطه مقدار ۶٫۵۰ محاسبه شده است که بیش از معیار ۱٫۹۶ می باشد، بنابراین وجود ارتباط بین این متغیر ها تایید می شود. از سویی ضریب این ارتباط ۰٫۳۵ می باشد که نشان از شدت متوسط رابطه بین دو متغیر دارد، هم چنین مثبت بودن ضریب رابطه حکایت از مستقیم بودن ارتباط بین دو متغیر دارد. نتیجه بررسی فرضیه ارتباط بین نوآوری و گرایش استراتژیک در بررسی این فرضیه آماره آزمون این رابطه مقدار ۲٫۵۹ محاسبه شده است که بیش از معیار ۱٫۹۶ می باشد، بنابراین وجود ارتباط بین این متغیر ها تایید می شود. از سویی ضریب این ارتباط ۰٫۸۶ می باشد که نشان از شدت بالای رابطه بین دو متغیر دارد، هم چنین مثبت بودن ضریب رابطه حکایت از مستقیم بودن ارتباط بین دو متغیر دارد. نتیجه بررسی فرضیه ارتباط بین عملکرد و مدیریت دانش در بررسی این فرضیه آماره آزمون این رابطه مقدار ۳٫۰۴ محاسبه شده است که بیش از معیار ۱٫۹۶ می باشد، بنابراین وجود ارتباط بین این متغیر ها تایید می شود. از سویی ضریب این ارتباط ۰٫۶۹ می باشد که نشان از شدت بالای رابطه بین دو متغیر دارد، هم چنین مثبت بودن ضریب رابطه حکایت از مستقیم بودن ارتباط بین دو متغیر دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[دوشنبه 1400-08-03] [ 12:12:00 ق.ظ ]
|
|
فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش و سایر مقامات کلیدی ارتش بدون ارتباط با یکدیگر مستقیماً از شاه دستور گرفته و با او ملاقات مجزا داشتند و فقط هماهنگی آنان به وسیله ارشدترین نظامیان مورد اعتماد و منتخب شاه زیر عنوان رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران انجام می گرفت فرمانده کل قوا کراراً فرماندهان عالی رتبه خود را تعویض می نمود که آنان نتوانند در موقع فرماندهی و ریاست خود قدرتی ایجاد کنند و حتی انتصابات کلیدی آنان در رده های مختلف صرفاً بنا بر اعتماد صددرصد و مستقیم شاه بدون توجه به دانش و تخصص و بینش و شایستگی و حتی حسن شهرت و پاکی و درستی و محبوبیت آنان تعیین می گردید. در میان افسرانی که بنابر تلاش فردی و خصوصی از دانش عمومی و محبوبیت و احترام نسبی بین دیگر پرسنل ارتش برخوردار می گردیدند از عنایت دربار و فرماندهان منتخب آن محروم بوده و با پیشرفت در پست های غیرمهم و حاشیه ای، بدون ارتقاء به درجات بالاتر امیری، زودتر از موقع تصفیه و با ایجاد برچسب و مستمسکی به بازنشستگی زودتر نائل می گشتند.[۲۶۹] با توجه اهمیت و وسواسی که پدر و پسر پهلوی به ارتش و امور مربوط به آن از خود نشان می دادند، می توان گفت که سرنوشت ارتش و رژیم شاهنشاهی و به ویژه شخص پادشاه به یکدیگر گره خورده بود. به طوری که ارتش در دوره پهلوی به قابل اعتمادترین نیرو و سازمان برای شخص پادشاه درآمده بود.
ارتش در دوره رضا شاه انگیزه تشکیل قوای نظامی ایران در ادوار مختلف تاریخی به طور کلی از دو حال خارج نیست به این معنا که از آغاز پیدایش سلطنت در ایران تا سال های اول دوره قاجاریه یعنی در حدود دو هزار و پانصد سال، تشکیل ارتش های ایران همیشه معلول نظریات پادشاهان و حکومت های وقت بوده است که به خاطر حفظ امنیت در قلمرو و خود و یا به منظور جهان گشایی به تشکیل و تقویت آن سازمان دست زده اند. ولی از اوایل دوره قاجاریه که کار رقابت های دول اروپایی در ایران بالا گرفت، رقابت های دول مزبور رفته رفته بر سرنوشت ارتش ایران نیز تاثیر گذارد و در سیر طبیعی آن، تحولاتی که حاصل همان رقابت ها بود، به وجود آورد. می بینیم این رقابت ها گاهی در به وجود آوردن سازمان های نظامی ایران، زمانی در پیشرفت و هنگامی در انحطاط و شکست آن عامل مؤثری بوده اند. چنان که در دوره پادشاهی فتحعلی شاه، ارتش ایران بنابر مصالحی به سبک نظام فرانسوی تشکیل شد و یک هیات نظامی فرانسوی به ریاست ژنرال گاردان به ایران آمد و طولی نکشید که هیات سرجان ملکم و سرگوراوزلی نیز آمدند و سال ها در ایران ماندند تا باز هیأت دیگری از فرانسه اعزام شدند و در خلال اقامت آن ها در ایران کوشش های بسیاری برای طرد آنان می شد.[۲۷۰] کوشش و تلاش برای اصلاحات نظامی بر اساس الگوهای کشورهای اروپایی در قرن نوزدهم و در دوران قاجار صورت گرفت. می توان گفت تا قبل از انجام این اصلاحات از سوی پادشاهان قاجار، ارتش ایران هنوز شکل قدیمی خود را حفظ کرده بود و بر افراد ایالات و عشایر اتکا داشت و رهبران ایلات و قبایل در قبال خدمات نظامی و فراهم آوردن سربازان مورد نیاز شاه به خرج خود از حق تیول بهره می بردند.[۲۷۱] نیروهای مسلح در ایران در دوره قاجار را چهار دسته تشکیل می دادند: - تفنگچیان پلیس جنوب، مرکب از ۵۴۰۰ سرباز ایرانی، ۴۷ صاحب منصب انگلیس، ۱۹۰صاحب منصب ایرانی و ۲۵۶ صاحب منصب جزء انگلیسی و هندی. مخارج این گروه سالیانه هفت کرور تومان معین شده بود. - دسته قزاق که عبارت بود از ۷۸۵۶ نفر قزاق ایرانی، تحت حکم ۵۶ صاحب منصب روس، ۶۶ صاحب منصب جزء روسی و ۲۰۲ صاحب منصب ایرانی با مخارج ۱۹۱۵۰۰۰تومان. - دسته ژاندارم با صاحب منصبان سوئدی که عبارت بود از ۸۴۰۰ نفر و مخارج آن در سال هفت کرور تومان بود. - به علاوه، بریگارد مرکزی و نظامی ولایتی و امنیه و نظمیه و غیر.[۲۷۲] پس از امضای معاهده برست - لیتوسک با آلمان در ۱۵ دسامبر ۱۹۱۷م/۱۲۹۷ش، روسیه مقدمات خروج نیروهایش را از ایران فراهم آورده و راه برای به وجود آمدن ارتش بومی ایران هموار شد. فکر ایجاد ارتش واحد و تحت فرماندهی ایرانی، برای جلوگیری از ادعاهای جدایی طلبانه و استقلال جویی اقوام گوناگون و برای پاسخگویی به تمایل نخبگانی که خواستار ایجاد یک دولت ملی تام الاختیار بودند، تقویت شد. طی جنگ جهانی اول برای نخستین بار بحث بنیانگذاری ارتش ملی مطرح شد. این ایده با پافشاری انگلیسی ها که مایل بودند تا دولت های آینده ایران هم وجود تفنگداران جنوب را بپذیرند، گسترش یافت. در واقع از ابتدای قرن بیستم انگلیس نیز خواستار تشکیل ارتش واحد در ایران بود. علت اصلی علاقه آن ها نیز این بود که روسیه در آن هنگام از نظارت مستقیم بر تیپ قزاق دسته برداشته بود و قزاق ها فقط به دولت تهران وابسته بودند. در ماده سوم قرارداد شش ماده ای نهم اوت ۱۹۱۹م/تابستان ۱۲۹۸ش بین ایران و انگلیس که یک رژیم تحت الحمایه پنهانی را بر ایران تحمیل می کرد به طور آشکار بیان شده بود: دولت انگلیس به خرج دولت ایران صاحب منصبان و ذخایر و مهمات سیستم جدید را برای تشکیل قوه متحد الشکلی که دولت ایران آن را برای حفظ نظم در داخله و سرحدات در نظر دارد تهیه خواهد کرد. عده و مقدار ضرورت صاحب منصبان و ذخایر و مهمات مزبور توسط کمیسیونی که از متخصصین انگلیس و ایرانی تشکیل خواهد گردید و احتیاجات دولت را برای تشکیل قوه مزبور تشخیص خواهد داد معین خواهد کرد.[۲۷۳] با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ش رضاخان، ایده تشکیل ارتش نوین جامه عمل پوشانده شد. رضاخان سردار سپه که دست یابی به قدرت و حفظ آن را، منوط به وجود نیروهای مسلح تحت فرمان خود می دانست، حدود دو ماه پس از کودتا فرمان تشکیل سازمان جدید قشون را صادر کرد. پس از سازماندهی ارتش جدید ایران، نخست خلع سلاح و جابجایی عشایر و ایلات و سرکوب گردنکشانی که سالیان دراز، به خصوص در اواخر دوره قاجاریه از دولت ها فرمان نمی بردند، شروع شد. جنگ هایی در آذربایجان و کردستان و لرستان به وقوع پیوست و ارتش با ایجاد امنیت اعتبار خاصی به دست آورد و در عین حال، به عنوان عامل اجرای مقاصد سردار سپه، راه را برای پادشاهی او هموار ساخت. بیشتر نظامیانی که در شبیخون سوم اسفند ۱۲۹۹ و حمله به تهران، رضاخان میرپنج را یاری کردند و سپس مجری او در دوران وزارت جنگ و نخست وزیری و پادشاهی او بودند، در شمار نخبگان کشور درآمدند و گروهی از اهرم های سلطنت استبدای او بودند و عده ای نیز در هموار ساختن رژیم خودکامه پسرش، محمدرضا شاه نقش اساسی داشتند.[۲۷۴] رضا شاه از همان ابتدا توجه و اهمیت ویژه ای برای ارتش و نیروهای نظامی قائل شد. محمدرضا شاه پهلوی در کتاب مأموریت برای وطنم در اهمیت دادن پدرش به سازمان ارتش بیش از سایر نهادهای مملکتی می نویسد: پدرم با تمامی قوا به اصلاحات داخلی ایران پرداخت. اولین تصمیم او که از دیرباز مورد علاقه و آرزوی او بود، این بود که قسمت های پراکنده و از هم گسیخته ایران را بار دیگر به صورت واحد کاملی درآورد و برای انجام این منظور به ارتش نیرومندی احتیاج داشت. از همان روزی که وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا به او محول گردید، شروع کرد بریگارد قزاق، پلیس جنوب، ژاندارمری و سایر عناصر نظامی و انتظامی را با یکدیگر پیوسته و ارتش واحدی از مجموع نیروهای ایران تشکیل دهد. ترتیب غذا، لباس و حقوق سربازان و مدرن کردن تعلیمات نظامی و خرید تجهیزات و ساخت کارخانجات اسلحه سازی را مورد توجه قرار داد و در بالا بردن روحیه آنان که از خدمت به کشور و ایرانی بودن خود سرافزاری داشته باشند، مساعی جمیله به کار برد.[۲۷۵] با به قدرت رسیدن رضاخان، اصلاحاتی برای تجدید سازمان و تشکیلات ارتش آغاز شد. هزینه های نظامی به طرز چشمگیری افزایش یافت و در سال ۱۹۲۲م/۱۳۰۱ش، حدود ۴۷ درصد از کل بودجه دولت مرکزی را تشکیل می داد. دیویزیون قزاق ایرانی، واحد تفنگداران جنوب، ژاندارمری و سایر واحدهای نظامی در نیروهای مسلح واحدی متحد شدند. در سال ۱۹۲۴م/۱۳۰۵ش، رضاخان فرماندهی یک ارتش ۸۰۰۰۰ نفری را برعهده داشت. در سال ۱۹۲۶م/۱۳۰۵ش، با تأیید مجلس گروهی از افسران ایرانی بر گذراندن دوره های آموزشی به مدارس نظامی اروپای غربی به ویژه فرانسه فرستاده شدند.[۲۷۶] در سال ۱۳۰۴ش اولین قانون نظام وظیفه عمومی وضع شد. رضاخان در تهران دو مدرسه نظامی دایر کرد. رضاخان در سال ۱۳۰۳ش یک نیروی هوایی کوچک و در سال ۱۳۱۱ یک نیروی دریایی تأسیس کرد.[۲۷۷] در زمان برکناری رضا شاه از سلطنت در سال ۱۹۴۱م/۱۳۲۰ش، ارتش ایران به ۱۲۰ هزار نفر رسیده بود. رضاخان مردی سخت کوش، صریح و بی رحم بود که حافظه ای بسیار قوی و اعتماد به نفسی سرشار داشت. او دو کیفیت، متضاد را که به ندرت در یک فرد دیده می شد، در خود جمع داشت؛ از طرفی تندخویی و صراحت لهجه ای تا سر حد بی نزاکتی و حتی گاه دریدگی و از سوی دیگر پنهان کردن نظرها و نقشه ها و حتی کینه های شخصی. او هیچ دلبستگی به آزادی نداشت، اشرافیت قدیمی را به دیده تحقیر می نگریست و همه آنان را برای نجات کشور ناتوان می دانست.[۲۷۸] خصوصیاتی که ذکر شد به نحو مؤثری در ساختار ارتش تأثیر گذاشت و بسیاری از افسران ارتش چنین خصوصیاتی را نشان می دادند؛ زیرا سردار سپه سمبل ارتش و محور قدرت به حساب می آمد و تأسی و تبعیت از او موجب صعود از پلکان قدرت بود.[۲۷۹] در دوره رضا شاه کادر افسران ارتش منشأ یکسانی با صاحبان قدرت اقتصادی در کشور نداشتند. در دهه های ۱۳۰۰ و ۱۳۱۰ش فرزندان ملاکین ثروتمند و تجاری شهری وارد ارتش نمی شدند و بنابراین پیوند اجتماعی و سیاسی نزدیکی میان دستگاه سرکوب و طبقه حاکم وجود نداشت.[۲۸۰] رضا شاه به فرماندهان و نظامیان بالا رتبه توجه خاصی داشت. نظامیان ارشد به پیروی از رضا شاه از طریق مالکیت زمین، ثروت هنگفتی به دست آوردند و وضعیت خود را از حالت افرادی نوکیسه و فقیر به یک عنصر اساسی اولیگارشی حاکم که مقامات عالی دولت و نهادهای اقتصادی را احراز کرده بودند، تغییر دادند.[۲۸۱] با وجود اصلاحاتی که رضا شاه در ساختار و تشکیلات ارتش طی دو دهه به وجود آورد تا ارتشی مدرن و کارآمد ایجاد کند، اما ارتش در جریان حمله متفقین در سوم شهریور ۱۳۲۰ نتوانست در مقابل نیروهای متفقین مقاومت کند. با ورود نیروهای متفقین به کشور جزء مقاومت های پراکنده، با فرار افسران و سربازان از پادگان ها، ارتش شاهنشاهی فروپاشید. ارتش در دوره محمدرضا شاه طی ماه های بعد از شهریور ۱۳۲۰، دولت ایران، برای حفظ امنیت داخلی کشور با موافقت مقامات اشغالگر درصدد نوسازی ارتش و نیروهای انتظامی برآمد. پس از مدتی تلاش، یگان های پراکنده نیروی زمینی، جمع آوری شدند. به رغم تغییرات ناشی از رفتن رضا شاه و انتقاد مطبوعات از رژیم گذشته و نابسامانی های موجود، برنامه نوسازی ارتش و سازماندهی آن، با همان شیوه پیشین، همراه با دسته بندی و بی نظمی صورت گرفت. فرماندهان و روسای نهادهای ارتش و نیروهای انتظامی، غالباً از افسران دوره رضا شاهی و یا از قماش آن ها بودند، با این تفاوت که اگر در گذشته به علت ترس از رضا شاه، با احتیاط سوء استفاده می کردند، اکنون با بهره گیری از هرج و مرج ناشی از اشغال کشور و ضعف دولت آزادی عمل کافی داشتند.[۲۸۲] محمدرضا شاه به دلیل فقدان پایگاه قدرت سیاسی گسترده و وجود ارتشی متلاشی شده، با کار دشواری در بازسازی ارتش روبرو بود. با توجه به پندار عمومی و غالباً صحیح از ارتش به عنوان ابزار وحشیانه حفظ یک رژیم استبدادی، طرفداری مردمی از ارتش وجود نداشت. شاه جدید به منظور فاصله گرفتن از نظامیان اروپایی در ۱۹۴۲م/۱۳۲۰ش از ایالات متحده دعوت به عمل آورد تا یک هیات مستشاری نظامی برای کمک به تلاش های نوسازی ارتش به ایران اعزام کند. با صلاحدید امریکایی ها، تاکید بر کیفیت بیش از کمیت بود. ارتش کوچک اما مطمئن تر و به اندازه کیفیت ایران، دارای توانایی مشارکت در نبرد ۱۹۴۶م/ ۱۳۲۵ش در آذربایجان برای مبارزه با شورش جدایی طلبانه تشویق شده توسط شوروی بود.[۲۸۳] می توان گفت ارتش ایران در واقع پس از خاتمه جنگ و هنگامی که شرایط بین المللی امکان باز پس گرفتن آذربایجان از تجزیه طلبان را فراهم ساخت تجدید حیات کرد. پیروزی ارتش در آذربایجان، با اینکه بیشتر به تحولات بین المللی و امتناع شوروی ها در حمایت از تجزیه طلبان بستگی داشت. اعتبار و حیثیت تازه ای برای نیروهای مسلح ایران به وجود آورد و موجبات تقویت آن را در سال های بعد فراهم ساخت.[۲۸۴] در دهه ۱۳۲۰ش و اوایل دهه ۱۳۳۰ که شاه در موقعیت ضعیفی بود، ارتش به جناح های سیاسی آشکاری تقسیم شده بود.[۲۸۵] در سال های بعد از شهریور ۱۳۲۰، دو سازمان مخفی در نیروهای مسلح ایجاد گردید، یکی سازمان نظامی حزب توده که چند ماه پس از تشکیل حزب توده در سال ۱۳۲۲ تشکیل شد و دیگری سازمان افسران ناسیونالیست که همزمان با نخست وزیری دکتر مصدق بوجود آمد. ناگفته نماند که دارودسته افسران وابسته به سرلشکر حسن ارفع و آریانا (حزب آریا) پس از برکناری ارفع از ریاست ستاد ارتش متلاشی شد.[۲۸۶] برخلاف مجلس ۱۹۲۵م/۱۳۰۴ش، مجلس ۱۹۴۶م/۱۳۲۵ش، به نقشه های شاه برای ارتش قدرتمند مشکوک بود. بسیاری از نمایندگان مجلس بیم داشتند که از ارتش بار دیگر به عنوان ابزار قدرت سیاسی استفاده شود. به این جهت آن ها برای محدود کردن تسلط بالقوه شاه بر کشور، بودجه های نظامی وی را محدود کردند. اگر چه شاه مصمم بود که تشکیلات نظامی مؤثری تأسیس کند، اما مجبور به پذیرش نظارت مدیریتی روبه افزایش مجلس شد. نخست وزیر ایران، محمد مصدق با حمایت نمایندگان مجلس در ۱۹۵۲م/۱۳۳۱ش به مقام وزارت جنگ رسید. برای مدت کوتاهی، مصدق تغییرهایی را در فرماندهی عالی به وجود آورد. افسران وفادار به شاه را اخراج کرد و به جای آن ها ملی گرایان طرفدار خود را گمارد.[۲۸۷] سازمان افسران ناسیونالیست که در اواخر سال ۱۳۳۰ پایه گذاری شده بود، نقش تعیین کننده ای در پیروزی قیام سی ام تیر ۱۳۳۱ داشت. گروهی از افسران سازمان در نیروی زمینی فرماندهان یگان هایی بودند که برای سرکوب مردم تهران، به خیابان ها اعزام شده بودند، ولی نه تنها دستور تیراندازی به مردم را نادیده گرفتند، بلکه در چند مورد به صف قیام کنندگان پیوستند و دلیل پیوستگی خود را با مردم شرح دادند. خلبانان نیروی هوایی، فرمان آماده باش برای پرواز برفراز آسمان تهران و تهدید قیام کنندگان سی تیر را اجرا نکردند و دیگر افسران را به اهمیت وظیفه شان درآن روز تاریخی آگاه ساختند. محمدرضا شاه پس از آگاهی از سرپیچی فرماندهان یگان های پیاده و زرهی در سرکوب قیام کنندگان و خودداری خلبانان از پرواز بر فراز شهر تهران، از بیم توسعه نافرمانی در ارتش و پیوستن افسران و درجه داران به صفوف مردم، دستور بازگشت نیروهای مسلح را از داخل تهران به پادگان ها صادر کرد. محمدرضا شاه که به سبب از دست دادن نفوذ و اقتدارش در ارتش، ناامید و نگران شده بود در مذاکرات روز ۲۰ مه ۱۹۵۳م/۹ خرداد ۱۳۳۲ش با هندرسن سفیر امریکا در مورد براندازی دولت مصدق پیشنهاد نخست وزیری سرلشکر فضل الله زاهدی از سوی امریکا چنین می گوید: گمان نمی کنم زاهدی بتواند از طریق کودتا موفق شود. ژنرال امینی نفوذ خود را در سطوح بالای ارتش توسعه داده. رابطه کنونی من با ارتش غیرقابل تحمل شده است. نه گزارشی دریافت می کنم. نه افسران به ملاقاتم می آیند. اگر این وضع ادامه یابد، در ماه جولای به عربستان سعودی خواهم رفت.[۲۸۸] شرایط و وضعیت برای محمدرضا شاه غیرقابل تحمل بود. نهایتاً در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، محمدرضا شاه با همکاری سازمان های اطلاعاتی انگلیس و امریکا و استفاده از نیروهای مسلح، کودتا علیه دکتر مصدق را به اجرا گذاشت و دولت دکتر مصدق سقوط کرد. ارزش این کودتا برای رژیم پهلوی و شخص محمدرضا شاه به اندازه ای بود که روز ۲۸ مرداد به نام قیام ملی جشن گرفته شد و شاه پس از پیروزی بر مخالفان خود را منتخب مردم نامید.[۲۸۹] بنابراین دوران جدیدی در سلطنت محمدرضا شاه پهلوی آغاز گردید که اقتدار دوباره خود را مدیون وفاداری نیروهای نظامی و ارتش بود. شاه که در این زمان حامی قدرتمندی چون امریکا داشت و مسأله نفت نیز با تشکیل کنسرسیوم نفت در دوره حکومت نظامی حل شد، به فکر برکناری زاهدی افتاد. شاه زاهدی را از سمت نخست وزیری برکنار کرد و او را به عنوان سفیر فوق العاده ایران به سوئیس فرستاد.[۲۹۰] محمدرضا شاه پس از بازگشت به ایران در سال ۱۹۵۳م/۱۳۳۲ش به این نتیجه رسید که قدرت اقتصادی، بدون قدرت نظامی وجود خارجی ندارد و تصمیم گرفت که چه در داخل کشور، چه در منطقه و چه در جهان قدرت مطلق باشد.[۲۹۱] ارتشبد حسین فردوست نکات اصلی در دکترین امنیت ملی محمدرضا شاه را پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بدین گونه توصیف می کند: محمدرضا شاه مانند رضاخان پایه اصلی قدرت خود را بر ارتش گذارد و همان رویه پدرش را انتخاب نمود. فرماندهی کل قوا شاید مهم ترین شغل او محسوب می شد. او با پول نفت ارتش را با مدرن ترین و گران ترین تجهیزات مسلح می کرد و از مستشاران امریکایی به وفور در امر آموزش ارتش استفاده می نمود. هیچ مقامی به جزء محمدرضا حق دخالت در امور ارتش را نداشت، حتی نخست وزیر. محمدرضا از سلسه مراتب دولتی فقط وفاداری محض به خود او را می خواست و تخصص و صحت عمل تحت الشعاع وفاداری بود. محمدرضا از سازمان های دولتی بیمی به خود راه نمی داد و خود را به حد کافی قدرتمند می دانست تا جلوی هرگونه مخالفت علنی را بگیرد.[۲۹۲] شاه با کسب تجاربی در طی دوران کوتاه پادشاهیش، به خوبی دریافته بود که دوام قدرت و پادشاهی او در قبضه کردن نیروهای مسلح کشور است. از اینرو با بهره گرفتن از عنوان تشریفاتی فرماندهی کل قوا، فرماندهی نیروهای نظامی را به انحصار خود درآورد و از اعمال نفوذ دیگران، حتی نخست وزیران منتخب خود در امور قوای مسلح جلوگیری می کرد. بدین سان دستورها و اوامر شاه، نه تنها در برگیرنده سیاست ها، بلکه مسؤولیتهایی می شد که در همه ارتش های جهان، از طریق سلسله مراتب در اختیار فرماندهان قرار گرفته است. محمدرضا شاه پس از قتل رزم آرا- به جزء چهارده ماه دوره دوم زمامداری دکتر مصدق که نخست وزیر به عنوان مسؤول اداره کشور عهده دار مقام وزارت و مسؤول امور انتظامی کشور بود- تا انقلاب سال ۱۳۵۷، با عنوان فرمانده کل قوا به ارتش و نیروهای مسلح کشور فرمان می داد و در کلیه امور مربوط به ارتش شخصاً تصمیم می گرفت.[۲۹۳] در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ ارتش توانست قیام مردم را در هم شکند. در طول این قیام شاه برای سرکوبی تظاهرات در تهران و در دیگر شهرها، ارتش را به میدان زورآزمایی فرستاد و قیام مردم را سرکوب کرد. طی این فراخوانی از ارتش، یک بار دیگر ارتش معادله قدرت را به نفع شاه تغییر داد. از این تاریخ به بعد شاه دارای قدرتی بلامنازع شد و درحقیقت اوج قدرت مطلقه شاه از این تاریخ به بعد آغاز می شود. می توان گفت از این دوره به بعد با توجه به قدرت اقتصادی نفت و انجام اصلاحات ارضی، پهلوی دوم هرچه بیشتر از طبقات جامعه مستقل می شود و اتکای بیشتری به ارتش برای حفظ موجودیت خود پیدا می کند. بنابراین ارتش بیش از پیش مورد توجه محمدرضا شاه قرار می گیرد. شاه از این دهه به بعد تسلط خود را بر نیروهای مسلح کشور تثبیت کرد و تعیین تمام پست های حساس را در ارتش در انحصار خود قرار داد. او در مقام فرمانده کل نیروهای مسلح ایران، ارتش را طوری سازمان داد که هرگونه اقدام هماهنگی را از سوی فرماندهان قسمت های مختلف بر علیه خود غیر ممکن می ساخت. شاه برای تأمین این هدف اولاً با دقت و مراقبت افسران وفادار و مورد اعتماد خود را در رأس کارهای حساس گذاشت و لیاقت و توانایی آن ها در درجه دوم اهمیت قرار گرفت. ثانیاً کلیه انتصابات تا سطوح پایین را تحت نظارت شخصی خود قرار داد و حتی ترفیع درجات افسران هم که یک روال عادی بود، بدون تصویب و فرمان او عملی نمی شد. ثالثاً با جدا کردن سازمان نیروهای مسلح از یکدیگر و تشکیل سرفرماندهی جداگانه برای نیروهای زمینی، هوایی و دریایی تماس مستقیم بین آن ها را قطع کرد و هر سه نیرو را به طور جداگانه تحت نظر و فرمان خود گرفت. وحدت و فرماندهی در وجود شاه تحقق می یافت و فرماندهان نیروها هرگز بدون حضور او جلسه مشترکی تشکیل نمی دادند. رئیس ستاد مشترک واقعی این نیروها خود شاه بود و نام ستاد مشترک بزرگ ارتشتاران اسم بی مسمایی به نظر می رسید. هیچ گونه کنترل و نظارت غیر نظامی بر نیروهای مسلح اعمال نمی شد و پست وزارت جنگ در کابینه معمولاً به یک ژنرال سالخورده یا بازنشسته تفویض می شد که فقط رابط میان دولت و ارتش را بازی می کرد. نیروهای مسلح ایران یک طبقه ممتاز و نازپروده جامعه را تشکیل می دادند. آن ها غرق در تجهیزات مدرن و پیچیده نظامی، کاملاً از غیرنظامیان جدا نگاه داشته می شدند. بخش عمده نیروهای مسلح را سربازان و افسران وظیفه تشکیل می دادند. بسیاری از مناطق کشور و شهرهای بزرگ پادگان مخصوص خود را داشتند. مراکز نظامی شهرها معمولاً در حومه شهرها قرار داشتند و با احداث خانه های سازمانی و فروشگاه های ارزان قیمت و مدارس و تأسیسات ورزشی و تفریحی در این مراکز، افسران و خانواده های آن ها نیازی نداشتند به شهرها و بین مردم غیرنظامی بروند. شاه با اتخاذ چنین تدابیری نه فقط می خواست رضایت کامل افراد نیروهای مسلح را جلب کرده وفاداری بی چون و چرای آنها را نسبت به خود تضمین نماید، بلکه دشمنان و مخالفان خود را نیز در داخل و خارج ایران از وجود چنین قدرتی بترساند.[۲۹۴] شاه در تلاش بود تا فرماندهان ارشد را از جریان های اجتماعی، مذهبی و سیاسی تأثیرگذار بر غیرنظامیان دور نگه دارد. رژیم شاهنشاهی تأکید بسیاری بر جدایی نظامیان از سیاست داشت و کادر نظامی ایران از شرکت در انتخابات و عضویت در احزاب سیاسی منع شده بودند. با وجود تلاش های شاه برای غیرسیاسی کردن ارتش، نیروهای مسلح نقش مهمی را در پشتیبانی از سیاست های خارجی و داخلی شاه ایفا می کرد. پس از برنامه اصلاحات انقلاب سفید مسؤولیت های بیشتری به نیروهای مسلح در زمینه های غیرنظامی گوناگون در کابینه، ارگان های دولتی و سفارت خانه های ایران در خارج می گمارد. مشاغل مهم در نهادهای امنیت داخلی و اجرای قانون به کادر نظامی وفادار و مورد اعتماد شاه واگذار می شد. استانداران و شهرداران مراکز شهری عمده، تیمسارهای ارتش شاه بودند. افزایش نفوذ و آشکار شدن نقش ارتش در دهه ۱۹۷۰م/۱۳۵۰ش به خاطر پویایی و یا همبستگی آن نبود در واقع ارتش فاقد وحدت لازم برای تبدیل شدن به یک مرکز قدرت در سیاست ایران بود.[۲۹۵] ارتش و نیروهای انتظامی، حافظ تاج و تخت سلطنت و عامل پرتوان اجرای مقاصد رژیم و نیروی سرکوبگر مخالفان بود. محمدرضا شاه تقویت و قدرتمند شدن هرچه بیشتر نیروهای مسلح را وجه همت خود قرار داده بود. در تجدید سازمان ارتش تعداد افراد یگان ها از ۲۰۰۰۰۰ تن در سال ۱۳۴۲ به ۴۱۰۰۰۰ تن در سال ۱۳۵۶ رسید. تعداد افراد ژاندارمری از ۲۵۰۰۰ تن به ۶۰۰۰۰ تن افزایش یافت. ناوگان جدید خریداری و سفارش داده شد و سازمان یگان های گارد شاهنشاهی توسعه یافت. بودجه ارتش از ۲۹۳ میلیون دلار در سال ۱۳۴۲ به ۱۸۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۵۲ رسید و پس از چهار برابر شدن قیمت نفت، بودجه ارتش در سال ۱۳۵۶ بالغ بر ۳/۷ میلیارد دلار گردید. بین سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۲ بیش از ۱۲ میلیارد دلار گردید. در سال ۱۳۵۶ ایران صاحب بزرگ ترین نیروی دریایی بین کشورهای خاورمیانه در خلیج فارس بود. نیروی هوایی ایران پس از اسرائیل قدرتمندترین نیروی هوایی خاورمیانه و خاورنزدیک به شمار می رفت. در زمینه تولید انرژی اتمی ایران مبلغ ۲۰ میلیارد دلار برای احداث ۱۴ طرح، طی ۱۰ سال بعد در نظر گرفته شده بود. شاه سرنوشت و آینده کشور و سلطنت را در وجود و قدرت نیروهای مسلح می دانست. وی در مصاحبه با یکی از استادان دانشگاه های ایالات متحده امریکا گفته بود: من مانند لوئی چهاردهم پادشاه فرانسه نیستم که می گفت: دولت منم. من می گویم: ارتش منم.[۲۹۶] چشم امید محمدرضا شاه به ارتش تا جایی بود که با اطمینان کامل از عملکرد ارتش در حمایت از بقای رژیم و شخص خود، در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود: من و ۷۰۰ هزار سرباز و افسر نیروی نظامی چطور اجازه خواهیم داد که ایران ملعبه دست مخالفین شود.[۲۹۷] نفس داشتن تجهیزات و سازمان وسیع، این تصور را پدید آورده بود که این ارتش در شمار معدود ارتش های قدرتمند جهان است. تا جایی که ادعا می شد به زودی پنجمین قدرت نظامی جهان خواهد شد. اما ارتشبد فریدون جم رئیس پیشین ستاد ارتش می گوید: این تصور واهی بود. ارتش ایران، حداکثر در حدود شش لشکر داشت. مگر با شش لشکر می شود پنجمین قدرت جهان بشوی. اینکه بخواهد ارتش ایران نیروی پنجم جهان بشود، این حرف بی معنایی بود که می گفتند، آخر یک ارتش برای اینکه نیروی پنجم جهان بشود باید یک زیربنای محکمی داشته باشد. یک اتکای به یک ملت مبارز متحدی داشته باشد. یک سیستم صنعتی داشته باشد که بتوان تمام احتیاجات جنگ را تأمین بکند. یک ارتشی که حتی برای نفت یک روز که اعتصاب کردند بنزین نبود که مجبور شدند از امریکا بنزین بیاورند، چه طور نیروی پنجم جهان می شده است؟ یا اینکه تمام قطعات یدکی آن باید از امریکا می آمد و اگر نمی آمد باید این ارتش بخوابد، یا از آلمان نیامد یا از فرانسه نیامد.[۲۹۸] علاوه بر بلندپروازی های شخصی محمدرضا شاه، دکترین نیکسون-کیسینجر فرصت را برای به عهده گرفتن نقش ژاندارمری در منطقه خلیج فارس برای او فراهم کرد. نقشی که عهده دارشدن و انجام آن نیازمند قدرت نظامی بود. به نوشته محمدرضا شاه ایران در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس تنها کشوری بود که می توانست به عنوان قدرت بازدارنده با کمک گرفتن از نیروهای مسلح هرگونه ناآرامی محلی که در تعارض با منافع استراتژیک و مالی غرب است نابود سازد. تأمین امنیت از دیدگاه شاه در اولویت قائل شدن برای تأمین امنیت نظامی خلاصه می شد و بدین خاطر استقلال و تحصیل آن از تحقق سیاست مستقل ملی تنها در گرو مسلح شدن و تقویت ارتش بود. وی می گوید: می خواستم طوری مسلح شویم که امنیت ما در آن بخش از جهان اقتضا می کرد. نقشه های من در این زمینه پنهان نگه داشته نمی شد و بلکه برعکس همه از آن خبر داشتند. و بعد علت اصلی سقوط خود را تنها ناشی از همین آگاهی کشورهای جهان از برنامه های تسلیحاتی خود ارزیابی می کند.[۲۹۹] وابسته کردن توسعه صنعتی با تقویت توان نظامی در روند تکاملی خود در نهایت منجر به میلیتاریزه شدن تمام بخش های صنعتی- فرهنگی و اقتصادی شد. در هر حال افزایش قدرت نظامی ایران از طریق استخدام مستشاران خارجی، انتقال کارخانه های تسلیحاتی به داخل کشور و خرید اسلحه سیاستی بود که با آگاهی تمام توسط حکومت تا اواخر سلطنت محمدرضا شاه دنبال شد. مخصوصاً تهیه اسلحه برای شاه جنبه مرگ و زندگی داشت. اسدالله علم در خاطرات خود گفته شاه را به سفیر امریکا نقل می کند که او گفت: من بودجه دفاعی ممکلتم را تأمین می کنم، حتی اگر به قیمت گرسنگی مردم باشد.[۳۰۰] اکنون با توجه به آنچه بیان داشته شد می توان گفت که چنین بود ماهیت ارتش شاهنشاهی، ارتشی که افسران و درجه داران آن مطیع و بله قربان گو بودند. خصلت نوکرمآبی داشتند و چون به شیوه اطاعت کورکورانه تربیت شده بودند، ابتکار، جرأت و جسارت نداشتند و همواره گوش به فرمان شاه بودند. تعجب آور نبود هنگامی که بزرگ ارتشتاران ناچار به ترک مملکت گردید، دستگاه عظیم نیروی مسلح بدون فرمانده و در شرف فروپاشی قرار گرفت تا جایی که ارتشبد عباس قره باغی رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران با همان روحیه نوکرمآبی به ژنرال هایزر فرستاده رئیس جمهوری امریکا گفت: اعلی حضرت به ما دستور داده اند به حرف شما گوش کنیم، به شما اعتماد نمائیم و با شما کار کنیم.[۳۰۱] اکنون این سؤال مطرح است که چرا ارتش رژیم پهلوی چنین راهی را می پیماید که به این شدت نیاز به فرماندهی را در انجام دستورات در خود احساس می کند؟ نگارنده بر این نظر است که آنچه سبب شد ارتش رژیم پهلوی در چنین موقعیتی قرار گیرد که ابتکار عمل از آن گرفته شود، ناشی از سیاست هایی بود که شخص شاه برای کنترل ارتش بر آن اعمال کرده بود. اعمال چنین سیاست های سبب شده بود که وجود ارتش در وجود محمدرضا شاه تحقق پیدا کند. ارتش ایران شبیه به کالبد انسان شده بود که مغز و مرکز فرماندهی آن شخص شاه بود و سایر نیروها اعم از فرماندهان ارشد و افسران و نیروهای وظیفه همگی تن آن را شکل می دادند. در ادامه به طور مبسوط سیاست های محمدرضا شاه در نظارت و کنترل بر ارتش مورد بررسی قرار می گیرد. شاه و نظارت بر ارتش وابستگی ارتش به محمدرضا شاه همراه با وابستگی و علاقه محمدرضا شاه به ارتش شرایطی را در ساختار نظامی ارتش بوجود آورده بود که شاه با تمام وجود ارتش را می پرستید. شاید اغراق نباشد که اگر گفته شود شاه به هیچ یک از ارکان سیستم حکومتی اش مانند ارتش دلبستگی نداشت، به طوری که می توان گفت مهم ترین مسائل در حوزه منویات و خواست های محمدرضا شاه رسیدگی و رتق و فتق امور مربوط به ارتش بوده است. در سیستمی که در آن شاه قبله عالم و مرکز ثقل همه چیز بود نمی توان انتظاری غیر از این داشت. در قبال همه توجه و رسیدگی که شاه نسبت به ارتش داشت، تنها یک چیز از ارتش طلب می شد و آن هم تبعیت کامل ارتش و امرای ارتش از اوامر و دستورات شخص اعلی حضرت بود. به عبارت دیگر ساختار ارتش طی بیش از دو دهه چنان پی ریزی شده بود که چیزی جزء اطاعت و سرسپردگی کامل از شخص اول مملکت را طلب نمی کرد. برون داد ارتش طی این سال ها تنها تسلیم بودن و مطیع بودن در برابر آنچه بود که شخص شاه از نظامیان درخواست می کرد. بنابراین در چنین سیستمی ابتکار، جرأت، استقلال و یا اظهار نظر برخلاف آنچه اعلی حضرت طلب می کرده است محلی از اعراب نداشته و با شدت با آن برخورد می شده است. در این سیستم تنها و تنها شخص شاه بود که دستی بالاتر و تواناتر از همه بر سر ارتش داشت. شاه مطابق اصل۵۰ قانون اساسی مشروطه، فرمانفرمایی کل قشون بری و بحری را برعهده داشت.[۳۰۲] اما چنین اختیار و رابطه ای بین شخص اول مملکت و ارتش در سال های پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به رابطه ای ورای قانون اساسی تبدیل شده بود. در این رابطه شاه ارتش و مسائل مربوط به آن را به نوعی قلمرو و ملک شخصی خود می دانست که هیچ کس را شریک در آن نمی دانست و تعدی و تجاوز به آن را به قاطع ترین شکل پاسخ می داد. اکنون با توجه به آن چه که بیان داشته شد می توان مهم ترین ویژگی ارتش در دوره محمدرضا شاه را تهی بودن آن از استقلال و تبعیت کامل آن از اوامر و دستورات شخص اعلی حضرت دانست. به عبارت دیگر می توان گفت ارتش در شخص محمدرضا تجسم یافته بود و با نبود شخص شاه، ارتش فاقد ابتکار عمل و موجودیت و توانایی و قابلیت برای کنش بوده است. شاه برای اینکه چنین ساختاری را در نیروهای مسلح بوجود آورد، سیاست های گوناگونی را در نظارت و کنترل بر ارتش به وجود آورده بود که عبارتند از: پاکسازی فرماندهان و افسران متمرد و نافرمان انتخاب فرماندهان معرفی خود به عنوان مرد شماره یک در تصمیم گیری های مربوط به ارتش سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن در میان ارتشتاران به موازات گسترش نیروهای مسلح و افزایش قدرت آنها، شیوه های نظارت شاه بر ارتش نیز متنوع تر و شدیدتر شد. با تصفیه افسران ناسیونالیست و کشف شبکه نظامی حزب توده، دسته بندی های سازمان یافته مخالف شاه در ارتش از میان رفت. با این وجود احتمال وقوع نافرمانی های موردی و کوشش برای ایجاد گروه های مستقل نظامی منتفی نبود. ایجاد واحدهای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی در درون ارتش، تشکیل رکن دو در ستاد بزرگ ارتشتاران، تأسیس دفتر ویژه اطلاعات، تفکیک نیروهای سه گانه از یکدیگر و ارتباط مستقل آن ها با ستاد بزرگ ارتشتاران، اختلاف افکنی و ایجاد و رقابت های کاذب و اداری و تصفیه نظامیان قدیمی، ابزارها و شیوه های گوناگون بودند که برای کنترل ارتش و خنثی کردن تهدیدهای احتمالی به کار گرفته می شدند. ساده ترین ابزار کنترل ارتش و کشف توطئه ها و نافرمانی های احتمالی رکن ۲ ستاد ارتش بود. رکن ۲ چشم و گوش شاه در ارتش بود.[۳۰۳] در مرحله پاکسازی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، چند صد نفر از افسران طرفدار دکتر مصدق به جرم عضویت در حزب توده دستگیر شدند. تقریباً ۲۰ نفر به اعدام محکوم شدند تا به مردم نشان داده شود که شاه در صدر قرار دارد.[۳۰۴] اداره ضداطلاعات ستاد بزرگ ارتشتاران از واحدهایی بود که به وظایف اطلاعاتی در درون نیروهای مسلح می پرداخت. این اداره در ابتدا بخشی از رکن دوم ستاد ارتش بود اما سپس به ستاد بزرگ ارتشتاران منتقل شد. بر اساس گزارش کمیته اطلاعات نظامی ایالات متحده، اداره ضداطلاعات تشکیلات نسبتاً کوچکی بود اما از قابلیت، تحرک، نظم و کارایی بالا بهره مند بود. مهم ترین وظیفه این اداره که استقلال عمل قابل ملاحظه ای داشت، تأمین و تضمین وفاداری نیروهای مسلح به شاه بود. پاکسازی و تصفیه پرسنل نظامی، زیر نظر قراردادن فعالیت های اطلاعاتی بیگانگان در ارتباط با تأسیسات نظامی ایران و حفاظت از اسناد و مدارک موجود در نیروهای مسلح بر عهده این اداره بود. ضداطلاعات می توانست پرسنل ارتش و افرادی عادی را بازداشت کند. در این گونه موارد ضداطلاعات تنها در مقابل شاه پاسخگو بود.[۳۰۵] بنابراین می بینیم که قدرت عالی و مافوق تصوری که شاه در ساختار زندگی نظامی از آن برخوردار بود، سبب شده بود که از چنین جایگاهی در نظارت و کنترل بر ارتش برخوردار باشد. شاه هیچ مقامی را در تقابل با قدرت خود در کنترل ارتش پذیرا نبود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در اینجا لازم است درمورد یک جدول توضیح بیشتری داده شود و آن سنجش نظر افراد درمورد معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج است که برخلاف تحلیل ما بین سالهای ۷۴ و ۸۲ است. اما اگر نگاهی دقیقتر به گویههای این دو پیمایش بیندازیم میبینیم که در سال ۸۲ همراه کلمه معاشرت کلمه دوستی نیز به کار رفته است که بار منفی بسیاری را در جامعه داراست. به همین دلیل است که موافقین این گویه در سال ۸۲ کمتر از ۷۴ بودهاند ۴-۳-۲-۳-۳-رضایت از زندگی: در مورد رضایت از زندگی و مولفه های آن همچون وضع مالی ، خانوادگی، محیطی، شغل، سلامتی، شانس و اقبال،، وضع مسکن و عوامل موفقیت و خوشبختی سوالات مشابهی را در این ۴ پیمایش میتوان یافت.نمودارهای زیر بیانگر تغییرات این شاخصها طی ۳۰ سال اخیر هستند: -وضع مالی: نتایج را در پیوست،جداول(۴۲و۴۳) و نمودارهای(۴-۴۷و۴۸) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۴۷: درصد افرادی که از وضع مالی خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
نمودار ۴-۴۸: درصد افرادی که از وضع مالی خود اظهار رضایت نمودهاند(نسلی)
-رضایت از زندگی(در مجموع): نتایج را در پیوست،جداول(۴۴و۴۵)) و نمودارهای(۴-۴۹و۵۰) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۴۹: درصد افرادی که در مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
نمودار ۴-۵۰: درصد افرادی که در مجموع از زندگی خود اظهار رضایت نمودهاند(نسلی)
- وضع سلامتی: نتایج را در پیوست،جدول(۴۶و۴۷)و نمودارهای(۴-۵۱و۵۲) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۵۱: درصد افرادی که از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
نمودار۴-۵۲: درصد افرادی که از وضع سلامتی خود اظهار رضایت نمودهاند(نسلی)
- وضع محیط اجتماعی: نتایج را در پیوست،جداول(۴۸و۴۹)و نمودارهای(۴-۵۳و۵۴) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۵۳: درصد افرادی که از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
نمودار ۴-۵۴: درصد افرادی که از وضع محیط اجتماعی خود اظهار رضایت نمودهاند(نسلی)
- زندگی خانوادگی: نتایج را در پیوست،جداول(۵۰و ۵۱)و نمودارهای(۴-۵۵و۵۶) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۵۵: درصد افرادی که از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
نمودار ۴-۵۶: درصد افرادی که از زندگی خانوادگی خود اظهار رضایت نمودهاند(نسلی)
- شانس و اقبال: نتایج را در پیوست،جدول(۵۲)و نمودار (۴-۵۷) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۵۷: درصد افرادی که از شانس و اقبال خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
- موقعیت شغلی: نتایج را در پیوست،جدول(۵۳)و نمودار (۴-۵۸) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۵۸: درصد افرادی که از موقعیت شغلی خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
- وضع مسکن: نتایج را در پیوست،جدول(۵۴) و نمودار (۴-۵۹) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۵۹: درصد افرادی که از وضع مسکن خود اظهار رضایت نمودهاند(طولی)
- عوامل موفقیت: نتایج را در پیوست،جداول(۵۵و۵۶) و نمودارهای(۴-۶۰و۶۱) مشاهده میکنید. نمودار ۴-۶۰: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(طولی) نمودار ۴-۶۱: عوامل موفقیت از دیدگاه افراد(نسلی) درمورد رضایت، در این قسمت نیز نظریه اینگلهارت (آرزو – تطبیق) بر میزان رضایت ایرانیان طی سالهای ۵۳-۸۲ اثبات میگردد. همانگونه که مشاهده میکنید ما در سال ۷۴ با افزایش رضایت و سپس با کاهش آن در سالهای ۷۹ و ۸۲ مواجهیم (به غیر از رضایت از سلامت). جنگ و ناامنیها و سپس تغییر به سمت امنیت و رفاه رضایت از زندگی را در این مرحله به شدت بالا برده است اما پس از مدتی و تطبیق محیط و افراد از این رضایت کاسته شده است.در مورد عوامل موفقیت نیز مشاهده میشود درصد کسانی که عوامل اقتصادی را انتخاب کردهاند در سال ۵۳ بسیار بیشتر از سال ۸۲ بودهاند. که ناندهنده افزایش فرامادیون در این سالها است. ۴-۳-۳- روش سوم مقایسه زمینه های اقتصادی - اجتماعی یکی دیگر از روشهای دور زدن نظریه اینگهارت برای تطبیق نظریهاش بر فرهنگ ایرانیان استفاده از زمینههای اجتماعی- اقتصادی افراد و مقایسه آن طی سالهای گذشته است. همانطور که در بخش (۴-۳-۲) مشاهده کردید یکی از روشهای تطبیق در این تحقیق استفاده از نتایج شاخصسازی (مادی / فرامادی) اینگهارت بود. به این صورت که به جای اینکه از مقایسه مادیون فرامادیون (براساس تعریف و شاخصسازی خود اینگهارت) استفاده شود، به مقایسه نمودهای این شاخص در ارزشها و نگرشها پرداخته شده در واقع به جای مقایسه خود شاخص به مقایسه نتایج و اثرات آن بر ارزشهای دیگر افراد استفاده شد و تغییرات آن اثرات به عنوان تغییرات در خود سنخهای ارزشی عنوان شد.
این قسمت نیز همانند بخش (۴-۳-۲) است با این تفاوت که به جای مقایسه و سنجش نمود شاخصها (مادی/فرامادی) به زمینههای بروز این شاخصها یا به عبارتی زمینههای شغلی، مالی، تحصیلی افراد میپردازیم. در این مرحله میسنجیم که کدامیک از زمینههای فوق در بروز افراد فرامادی مؤثر است. پس از یافتن مؤثرترین (همبستهترین) زمینه با این شاخص به سنجش تغییرات این زمینه طی ۳۰ سال گذشته میپردازیم پایه این بخش نه از تعریف ارزشهای مادی / فرامادی (که در بخش به آن پرداختیم، استنباط میشود و نه از نتایج تحلیلهای بعدی اینگهارت (که در بخش قبل به آن پرداختیم) بدست میآید. اساس این بخش از چارچوب نظری اینگهارت به صورت منطقی نتیجه میشود. به این معنی که براساس فرضیه اول اینگهارت (فرضیه کیمیایی) اولویتهای فرد بازتات محیط اقتصادی – اجتماعی وی است، شخص بیشترین ارزشها را برای آن چیزهای قائل میشود که عرضه آن نسبتاً کم است، بنابراین یکی از راههای یافتن تغییرات این سنخ ارزشی (مادی / فرامادی) شناختن تغییرات در زمینههای اجتماعی، اقتصادی است. در میان مؤلفههای موقعیت اجتماعی – اقتصادی، برخی اهمیت بیشتری از خود نشان میدهند و البته در بعضی موارد به تناقضهایی نیز بر میخوریم. فرامادیون دارای مشاغل بهتر – تحصیلات بیشتر و پر درآمدتر از مادیون هستند اما ارزشهای فرامادی موجب تاکید بر موفقیت اقتصادی نمیشود زیرا بیش از آن که به درآمد اهمیت بدهند به سبک زندگی و کار جالب و با معنا (و نه الزاماً پر درآمد) اولویت میدهند، به بیان دیگر ارزشهای فرامادی فرد را کم درآمد میسازد. اینگهارت سه نمایه موقعیت اقتصادی اجعتماعی و تاثیرات آنها را بر سنخهای ارزشی در نظر میگیرد، وجهه شغل (طبقه اجتماعی)، تحصیلات و درآمد. در میان این سه وجه، تحصیلات بیشتر از همه تبیین کننده نوع سنخ ارزشی فرد است پس از آن وجهه شخصی و در آخر درآمد. در این میان موقعیت اقتصادی – اجتماعی پدر تبیین کننده قویتری نسبت به موقعیت خود فرد میباشد. در مورد تحصیل یک احتمال میتواند این باشد که فراگرد تحصیل خود به خود ارزشهای فرامادی را تشویق میکند اما احتمال دیگر این است که تحصیلات به این علت شاخص پیشبینی کننده قویتری به شمار میرود که به عامل مهم “امنیت سازنده“ نزدیکتر است. منطقاً شغل پرسش شوند شاخص خوبی است برای سطح اقتصادی کنونی فرد اما تحصیلات فرد شاخص میزان رفاه والدین است. (البته که این دو یعنی وجه شغلی و تحصیلات نیز با هم رابطههای قوی دارند)(اینگلهارت،۱۹۹۰،ص۱۸۹). اثر بیشتر موقعیت اقتصادی اجتماعی پدر نیز هم به همین صورت تبیین میشود. البته در مورد شغل نتایج اینگهارت نشان دهنده این موضوع است که مادیون در شغل خود بیشتر به دنبال دستمزد خوب و امنیت شغلی هستند در صورتیکه فرامادیون در این زمینه، احساس رضایت و کار با افرای که دوستشان دارند را میبینند(اینگلهارت،۱۹۹۰، نمودار ۵-۱). برای تاکید بیشتر بر نتایج اینگهارت طی سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ مقایسههای بالا را در پیمایش سال ۲۰۰۰ به دو صورت (در همه کشورها و در ۱۰ کشور غربی) انجام میدهیم و البته این مقایسهها در ایران نیز بسیار به آمارهای جهانی نزدیک است : -آمارهای جهانی(۲۰۰۰-۲۰۰۳): این آمارها را در جداول(۴-۷۳ تا ۴-۷۵)مشاهده میکنید. جدول ۴-۷۳: فراوانی نسبی سنخهای ارزشی بر حسب تحصیلات، پیمایشهای جهانی(۲۰۰۰-۲۰۰۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نیکوتین مواد افیونی (اپیوئیدها) فن سیکلیدین (PCP)[87] داروهای رخوت زا (سداتیو)، خواب آورها، ضد اضطراب: این داروها بسته به مقدار مصرف ممکن است به جای همدیگر به کار روند و موجب رخوت (اثر آرام بخش) خواب آلودگی (تسهیل به خواب رفتن)، یا از بین رفتن اضطراب (تخفیف اضطراب) میشوند. داروهای نسخه شده یا بدون نسخه: عبارتند از داروهای ضد درد، مثل اکسی کونتین(یک ماده شبه افیونی)، فرآوردههای بدون نسخه مثل افدرا (یک داروی محرک که اکنون مصرف آن در ایالت متحده ممنوع شده است). استروئیدهای آنابولیک-آندروژنیک. تستوسترون وهورمون رشدانسانی(HGH)[88] (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰). همچنین در تقسیمبندی دیگر مواد مخدر به چند گروه اصلی به شرح ذیل تقسیم میشوند: الف- مواد مخدر افیونی: تخدیر یا احساس آرامش، بیدردی و بیغمی، تاثیری است که گروهی از مواد روانگردان به نام مواد مخدر افیونی در روح و روان انسان ایجاد میکنند. این گروه که تریاک(افیون)، هروئین و کراک معروفترین اعضای آن میباشند، در ایران بیشترین شیوع مصرف را دارند. چون عموم این مواد از گیاه تریاک، که به لاتین اپیوم خوانده میشود، گرفته میشوند، به این خانواده، اپیوئیدها نیز اطلاق میشود. اعضای این گروه علاوه بر آ نکه در پزشکی به عنوان داروهای ضد درد (مثل مورفین، کدئین و ترامادول)، داروهای ضد اسهال و داروهای ضد سرفه کاربرد دارند، بالاترین خاصیت اعتیاد زایی را نیز دارا هستند (آذری، ۱۳۹۲). ب- مواد محرک: این مواد باعث احساس انرژی و شادی،بزرگ پنداری ،بیش فعالی وبی قراری و بازداری اشتها در فرد مصرف کننده میشوند(بارت[۸۹] ، ۱۹۹۶). کوکائین و ترکیبات آمفتامینی مانند ((شیشه)) به این گروه تعلق دارند. اعضای این گروه اعتیادزایی جسمی بالایی ندارند، ولی مصرف آنها با اعتیاد روحی و عوارض جسمانی بسیاری همراه است. ج- مواد خوابآور: بعضی از معتادان، قرصهای خوا بآور و آرامش بخش از جمله دیازپام، کلونازپام، لورازپام و فنوباربیتال را خارج از کاربردهای پزشکی آنها مورد سوء مصرف قرار میدهند. این مواد، خاصیت اعتیادزایی زیادی دارند، اما عوارض جسمانی کمتری به همراه دارند(آذری، ۱۳۹۲). د- مواد توهم زا: به این گونه مواد وداروهای،روانپریش زا نیز گفته می شود زیرا علاوبر توهمات ، موجبات قطع تماس فرد با واقعیت وبسط وگسترش وهوشیاری نیز می شوند(کاپلان وسادوک ۲۰۰۰) توهم به معنای دیدن، شنیدن، لمس و یا چشیدن چیزی است که در واقع در دنیای خارج وجود ندارد. برای مثال در توهمات بینایی، فرد تصاویر یا افراد یا اشیایی را میبیند که در واقع وجود ندارند. خاصیت توهمزایی، عموما با خاصیت تحریک نیز همراه میباشد. بسیاری از مواد محرک، توانایی توهمزایی نیز دارند. برای مثال حشیش، شیشه و اکستاسی (قرصهای اکس) هر کدام به میزانی متفاوت توانایی تحریک و توهمزایی دارند. البته بعضی از مواد مانند ال اس دی تقریبا به طور خالص فقط توانایی توهم زایی دارند.
ر- مواد متفرقه: الکل، که یکی از مهمترین موادی است که مورد سوء مصرف قرار میگیرد، در مقادیر کم، خاصیت تحریک کنندگی و در مقادیر بالاتر، خاصیت آرامش بخش و خوابآوری دارد، و در نهایت میتواند باعث ایجاد بیهوشی و حتی مرگ شود. در بسیاری از کشورهای غربی، برخی از مواد شیمیایی معمولی مانند لاک، تینر و بنزین نیز به صورت استنشاقی سوء مصرف میشوند. قرصهای نیروزا و آمپولهای هورمونی (استروئیدهای آنابولیک) که در باشگاههای بدنسازی مورد استفاده قرار میگیرند نیز، مثالهایی از مواد مورد سوء مصرف هستند (آذری، ۱۳۹۲). تعریف هریک از اصطلاحات وابستگی و سوء مصرف مواد به شرح زیر می باشد: ۲-۱-۳ وابستگی[۹۰] اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک اختلال روانپزشکی ،با ابعاد زیست شناختی ،روانشناختی ،اجتماعی ومعنوی یکی از مشکلات عصر حاضر است .اعتیادعبارتست از وابستگی به موادی که تکرار مصرف آن با کمیت مشخص ودر زمان های معین از نظر مصرف کننده ضروری بوده ودارای ویژگیهای زیر است -ایجاد وابستگی جسمانی (فیزولوژیکی) - ایجاد وابستگی فکری (روانی ) - پیدایش پدیده تحمل دربدن نسبت به موادمصرفی -به دست آوردن مادهی مورد نیاز به هر شکل وطریق ممکن -تاثیر مخرب برمصرف کننده ،خانواده واحتماع کلمه اعتیاد یا واژه ی معتاد ،مفهوم نامناسب وتحقیرآمیزی است که ازنظر علمی وپزشکی نمی تواند مفهوم سوء مصرف مواد را بعنوان یک اختلال مشخص کند. سازمان بهداشت روانی (WHO)[91]وابستگی را بجای اعتیاددر سال ۱۹۶۴ جایگزین کرد. وابستگی به مصرف مکرر یک دارو یا ماده شیمیایی، با یا بدون وابستگی جسمی. وابستگی جسمی نشان دهندهی تغییر در حالت فیزیولوژی است که به دلیل مصرف مکرر یک دارو رخ داده و با قطع مصرف دارو منجر به یک سندرم خاص میشود.براساس سیستم DSM-IV_TRبرای تشخیص وابستگی به مواد وجود حداقل سه نشانه از ۱۱نشانه مرضی اصلی ضروری می باشد ،نشانه های بالینی اصلی برای تشخیص وابستگی به مواد بشرح زیر می باشد : ۲-۱- ۳-۱ ملاک های تشخیصی DSM_IV_TRبرای وابستگی به مواد یک الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که منجر به تخریب چشمگیر بالینی یا ناراحتی می شود وبا سه مورد از موارد زیر تظاهر می کند که زمانی در یک دوره ۱۲ماهه بروز می کنند: تحمل که به یکی از دو صورت زیر دیده میشود: نیاز به افزایش مقدارماده برای رسیدن به مسمومیت یا تاثیر دلخواه کاهش قابل ملاحضه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادیر یکسانی از آن حالت ترک که به یکی از دو شکل زیر تظاهر می کند: سندرم ترک مشخص برای آن ماده همان ماده (یا مادهای مشابه آن) برای رفع یا جلوگیری از علایم ترک مصرف شود. ماده غالباً به مقادیری بیشتر و برای دوره های طولانی تر از آنچه مورد نیاز است مصرف میشود. میل دایمی برای کاهش یا کنترل مصرف ماده وجود دارد ویا تلاش های ناموفقی در این زمینه صورت میگیرد. زمان زیادی در فعالیت های لازم برای بدست آوردن ماده (مثلاً مراجعه به اطباء متعدد یا رانندگیهای طولانی)، مصرف ماده (مثلاً تدخین پیاپی) یا رهایی از آثار ماده صرف میشود. فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی، وتفریحی بخاطر مصرف ماده کنار گذاشته میشود. ادامه مصرف علیرغم آگاهی از مشکلات روانشناختی یا جسمانی مستمر یا عود کنندهای که احتمالاً از مصرف ماده ناشی شده و یا در نتیجه آن تشدید میشوند (مانند ادامه مصرف کوکائین علیرغم وجود افسردگی ناشی از کوکائین، یا ادامه مصرف الکل علیرغم شناخت این موضوع که زخم گوارشی یا ادامه مصرف آن شدت مییابد) (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰). والبته باید مشخص شود که : با وابستگی فیزیولوژیک : شواهد تحمل یا ترک (یعنی یکی از موارد ۱ و ۲ وجود دارد). بدون وابستگی فیزیولوژیک : فقدان شواهد تحمل یا ترک (یعنی هیچ یک ازموارد ۱ و۲ وجود ندارد) (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰). ۲-۱-۴ سوء مصرف مواد اختلالات مربوط به سوء مصرف مواد شیوع بالایی داشته و عوارض زیادی را ایجاد میکنند. طیف درمانهای دارویی و روان درمانی مربوط به این مشکلات رو به گسترش است. پیچیدگی عوامل زیست شناختی ژنتیک و اجتماعی - محیطی در ایجاد این اختلالات، هر فردی را مستلزم داشتن مهارتهای ویژه با این بیماران میکند.مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد باعث ناتوانیهای چشمگیری در درصد بالایی از مردم میشوند. سوء مصرف مواد غیرقانونی بر زمینههای متعدد عملکرد افراد تاثیرگذاشته و تشخیص همزمان[۹۲] بیماریهای دیگر در ۶۰ تا ۷۵ درصد بیماران مبتلا به اختلال های مربوط به مواد دیده میشود. حدود ۴۰درصد جمعیت آمریکا حداقل یک بار از یک ماده غیرقانونی استفاده کردند و در بیش از ۱۵درصد جمعیت بالای ۱۸ سال، تشخیص این اختلالها دیده میشود. سندرمهای ناشی از مصرف مواد میتوانند تابلوی کامل بیماریهای روانپزشکی از جمله اختلالات اساسی خلقی، روانپریشی، و اضطرابی را تقلید کنند (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰، ترجمه ارجمند، رضایی و فغانی جدیدی، ۱۳۹۰).سوء مصرف یعنی استفاده معمولاً سر خود، از هر دارو یا ماده گفته می شود که مغایر با الگوهای مورد تایید جامعه یا علم طب باشد. ۲-۱-۴-۱ملاک های تشخیصی برای سوء مصرف مواد به شرح زیر می باشد: الف) الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که موجب ناراحتی یا تخریب قابل ملاحضه بالینی شده و با یک یا چند علامت از علایم زیر که در طول یک دوره ۱۲ ماهه روی میدهند تظاهر می کند : مصرف مکرر مواد که منجر به ناتوانی در برآوردن تعهدات عمده مربوط به نقش فرد در کار، مدرسه یا خانه میشود(مانند غیبتهای مکرر یا عملکرد ضعیف شغلی مربوط به مصرف ماده؛ غیبت تعلیق یا اخراج از مدرسه به دلیل مصرف مواد ؛ مسامحه نسبت به فرزندان وخانه). مصرف مکرر مواد در موقعیتهایی که در آنها مصرف ماده از نظر فیزیکی خطرناک است (مثلاً رانندگی یا کار با ماشین آلات تحت تاثیر مواد). مشکلات قانونی تکراری مربوط به مواد (مثلاً دستگیری به دلیل رفتارهای نادرست مربوط به مصرف مواد). مصرف مداوم مواد علیرغم مشکلات مکرر یا عود کننده اجتماعی یا بین فردی که ناشی از تأثیرات ماده بوده یا بر اثر آن تشدید شدهاند (مانند مشاجره با همسر در مورد نتایج مسمومیت، نزاع فیزیکی) ب) نشانههای فوق هیچگاه واجد ملاکهای وابستگی به این خانواده از مواد نبودهاند (کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰؛ ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰). تشخیص سوء مصرف مواد ،از وابستگ به مواد متفاوت است .در سوء مصرف مواد به تعداد کمتری از ملاک های تشخیص نیازمندیم ،امادر تشخیص وابستگی به مواد ،ملا کهای تحمل وعلایم قطع دارو (ترک) برای تشخیص ضروری می باشد. کاپلان وسادوک، ۲۰۱۰؛ ترجمه ارجمند و همکاران، ۱۳۹۰). ۲-۱-۵ قطع مصرف یا ترک مواد قطع مصرف[۹۳] یا ترک مواد، یک سندرم مربوط به مواد که پس از قطع یا کاهش مقدار دارو یا ماده ای که بطور مرتب در یک دورهی طولانی مصرف می شده ، روی می دهد . این سندرم متشکل از علایم ونشانه های جسمی توام با تغییرات روانشناختی مثل اشکال در تفکر ،احساس ورفتار می باشد. به آن سندرم پرهیز هم گفته می شود . ۲-۱-۵-۱ ملاک های DSM_IV_TRبرای ترک مواد: الف)پیدایش یک سندرم مختص ماده ای خاص در نتیجه قطع (یا کاهش) مصرف زیاد وطولانی یک ماده ب)سندرم مختص به ماده ناراحتی قابل ملاحضه بالینی ایجاد کرده یا موجب تخریب عملکرد اجتماعی ،شغلی یا سایر حوزه های مهم عمکرد می شود .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
با توجه به اینکه اندازه قطعه حدود ۱۵۰۰ نوکلئوتیدی موردنظر بوده است، و کلونهای مشاهده شده تفاوتی ندارند، یکی از کلونها برای تعیین توالی انتخاب شد. تأیید استخراج پلاسمید با ژل آگارز ۱% صورت گرفت.
۴-۴-بررسی تعیین ترادف پلاسمید حاوی ژن PCR جدایه UTMC2299 پس از استخراج DNA ژنومی، واکنش PCR بوسیله پرایمرهای ۹F و ۱۵۴۱ جهت تکثیر ۱۶srDNA با بهره گرفتن از DNA ژنومی انجام شد. طول قطعه ۱۶srDNA به دست آمده و در حدودbp 1500 میباشد، که حاکی از درست بودن واکنش PCR در تکثیر ۱۶srDNA بوده است. توالی نوکلئوتیدی ۱۶srDNA باکتری جداسازی شده در این پروژه و نتایج حاصل از بررسی همولوژی بهدست آمده با کمک نرم افزار Chromas pro خوانده شده است. GAGTTTGATCATGGCTCAGAACGAACGCTGGCGGCGTGCCTAACACATGCAAGTCCGACGTGAAAGGGGAGCAATCCCCCGGTAGGGTGGCAAACGGGTGAGTAAGACATGGGTGATCTACCCTGGAGATGGGGATATCCCTCCGAAAGGGGGGGCAATACCGAATAGAGTCCGGTTCCGTGAAGGGGACCGGGGAAAGGGAGGCCTCTGGAACGAGCTTCCGCTCCTGAATGAGCCCATGGCCCATCAGCTAGTTGGTAGGGTAAAGGCCTACCAAGGCGACGACGGGTAGCTGGTCTGAGAGGACAACCAGCCACACTGGCACTGAGACACGGGCCAGACTCCTACGGGAGGCAGCAGTGAGGAATATTGCGCAATGGGGGCAACCCTGACGCAGCAACGCCGCGTGTGGGAAGAAGGCTTTCGGGTTGTAAACCACTTTTGCCCGGGACGAAAAGGGGCGTCAGAATACGGCGCTTCGATGACGGTACCGGGAGAATAAGCCACGGCTAACTCTGTGCCAGCAGCCGCGGTAAGACAGAGGTGGCAAGCGTTGTTCGGAGTTACTGGGCGTAAAGAGTCTGTAGGTGGTTTGTCAAGTCTTTGGTGAAAGGCCGTGGCTTAACCATGGGAATGCCAAAGAGACTGGCAGACTGGAGGCTGGGAGAGGGAAGCGGAATTTCTGGTGTAGCGGTGAAATGCGTAGATATCAGAAGGAAGGCCGGTGGCGAAGGCGGCTTCCTGGAACAGGCCTGACACTGAGAGACGAAAGCGTGGGGAGCAAACAGGATTAGATACCCTGGTAGTCCACGCCCTAAACGATGGGTACTAAGTGTGGGAGGGTTAAACCTCCCGTGCCGCAGCCAACGCAGTAAGTACCCCGCCTGGGGAGTACGGCCGCAAGGTTGAAACTCAAAGGAATTGACGGGGGCCCGCACAAGCGGTGGTGCATGTGGTTTAATTCGACGCAACGCGAAGAACCTTACCTGGGCTTGACATACCGCGAGTAGGGAACTGAAAGGGGACCGACCGGTTCAGTCCGGAAGCGGAACAGGTGCTGCATGGCTGTCGTCAGCTCGTGCCGTGAGGTGTTGGGTTCAGTCCCGCAACGAGCGCAACCCTCGCCCTCTGTTGCCACCGGGTCATGCCGGGCACTCTGAGGGGACTGCCAGCGACAAGTTGGAGGAAGGAGAGGATGACGTCAAGTCATCATGGCCCTTATGCCCAGGGCCACACACGTGCAACAATGGCCGGTACAGACGGATGCGAGACCGAGAGGTGGAGCAAATCCGAGAAAGCCGGTCCCAGTTCGGATTGAGGTCTGCAACTCGACCTCATGAAGTCGGAATCGCTAGTAATCGCGTATCAGCACGACGCGGTGAATACGTTCCCGGGCCTTGTACACACCGCCCGTCACACCACGAAAGTCTGTTGTACCTGAAGTCGGTGCCCCAACCGGAAACGGAGGGAGCCGCCCAAGGTATGGCCGGTAATTGGGGTGAAGTCGTAACAAGGTAG این نوکلئوتیدها در بانک ژنی از نظر تطابق با کمک سایتEZ- taxon biocloud مقایسه شده و مشخص گردید که باکتری مورد نظر با شباهت۳۴/۹۸ درصدی باکتری Leptospirillum ferriphylum میباشد. بررسی شباهت باکتری با باکتری های مشابه EZ- taxon biocloud بررسی شد و نتایج آن مطابق با جدول زیر میباشد. جدول ۴-۳) میزان تشابه باکتری جدا شده با سویههای مشابه
Name |
Strain |
Author |
Accession |
Pairwise similarity (%) |
Diff/ total nt |
Complte (%) |
Leptospirillum ferriphilum |
AtCC 49881 |
Coram and rawling 2002 |
AF356829 |
۹۸٫۳۴ |
۲۵/۱۵۰۶ |
۱۰۰ |
Leptospirillum ferrooxidans |
L15(T) |
(ex markosyan 1972) Hippe 2000 |
X86776 |
۹۲٫۹۰ |
۱۰۵/۱۴۷۹ |
۱۰۰ |
Nitrospira defluvii |
|
Spieck et al.2006 |
DQ059545 |
۸۲٫۹۲ |
۲۵۵/۱۴۹۳ |
۱۰۰ |
Nitrospira moscoviensis |
NSP M1(T) |
Ehrich et ai.2001 |
X82558 |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۲-۵ مدل کاهل ۲۶ ۲-۲-۶ماشین بردارپشتیبان ۳۲ ۲-۳ مقدمهای بر تقلب ۳۶ ۲-۳-۱ ساختن مدل برای تقلب ۳۶
۲-۳-۲ اصول کلی تقلب: ۳۶ ۲-۳-۳ چگونگی شناسایی تقلب: ۳۷ ۲-۳-۴ چگونگی ساخت مدل تقلب: ۳۷ ۲-۴ مقدمهای بر سیستم تشخیص نفوذ ۳۸ ۲-۴-۱ تعاریف اولیه ۳۹ ۲-۴-۲ وظایف عمومی یک سیستم تشخیص نفوذ: ۳۹ ۲-۴-۳ دلایل استفاده از سیستم های تشخیص نفوذ: ۴۰ ۲-۴-۴ جمع آوری اطلاعات ۴۱ ۲-۴-۵ تشخیص و تحلیل: ۴۱ ۲-۴-۶ تشخیص سوء استفاده: ۴۱ ۲-۴-۷ تشخیص ناهنجاری: ۴۲ ۲-۴-۸ مقایسه بین تشخیص سوء استفاده و تشخیص ناهنجاری: ۴۲ ۲-۴-۹ پیاده سازی سیستمهای تشخیص نفوذ: ۴۲ ۲-۵ تعاریف برخی مقادیر ارزیابی مورد استفاده در سیستم داده کاوی: ۴۴ ۲-۵-۱Confusion matrix: 46 ۲-۵-۲ درستی ۴۷ ۲-۵-۳ میزان خطا ۴۷ ۲-۵-۴ حساسیت، میزان مثبت واقعی، یاد آوری ۴۷ ۲-۵-۵ ویژگی، میزان منفی واقعی ۴۸ ۲-۵-۶ حساسیت: ۴۸ ۲-۵-۷دقت ۴۹ ۲-۵-۸ معیار F: 49 ۲-۶ پژوهشهای انجام شده در این زمینه: ۵۰ ۲-۶-۱ پژوهش اول: کشف تقلب در سیستمهای مالیبا بهره گرفتن از داده کاوی ۵۱ ۲-۶-۲ پژوهش دوم: کشف تقلب در کارت اعتباری با بهره گرفتن از شبکه عصبی و بیزین ۵۳ ۲-۶-۳پژوهش سوم: شناسایی تقلب بیمه با بهره گرفتن از تکنیکهای داده کاوی ۵۶ ۲-۶-۴ پژوهش چهارم: استفاده از الگوریتم ژنتیک برای تشخیص تست نفوذ ۶۲ ۲-۶-۵ پژوهش پنجم: شناسایی ترافیک غیرنرمال در شبکه با الگوریتم خوشه بندی ۶۵ ۳-۱ روش تحقیق ۷۱ ۳-۲ داده های آموزشی و تست: ۷۳ ۳-۲-۱ ویژگیهای داده ها ۷۳ ۳-۲-۲ ویژگیهای اساسی مجموعه داده ها: ۷۳ ۴-۱ الگوریتمهای مدل بیزین و ارزیابی آنها ۸۳ ۴-۲ مدل کاهل ۹۲ ۴-۳ شبکه عصبی ۹۹ ۴-۴ مدل قانون محور ۱۰۸ ۴-۵ درخت تصمیم ۱۱۸ ۴-۶ ماشین بردار پشتیبان ۱۳۰ فصل پنجم ۱۳۹ ۵-۱ مقدمه ۱۴۰ ۵-۲ مزایا ۱۴۱ ۵-۳ پیشنهادات ۱۴۱ فصل ششم ۱۴۳ فهرست منابع ۱۴۴ پیوستها ۱۴۸ پیوست الف -مجموعه داده نوع اول: ۱۴۸ پیوست ب-مجموعه داده نوع دوم ۱۵۳
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
د- تکلیف بانک به اتخاذ ترتیب های مناسب جهت بیمه کردن واحدهای مسکونی فروخته شده حداقل به میزان ماندۀ مطالبات در هر سال. ه- در صورت پرداخت قبل از موعد تمام یا قسمتی از بدهی، بانک ها مکلف اند تخفیف لازم را از محل سود متعلقه متناسب با مدت باقی مانده تا سر رسید قسط یا اقساط واریز شده اعطاء نمایند. فروش اقساطی سهم الشرکه مسکن، تولیدی، خدمات مشارکت مدنی یک تأسیس حقوقی است که در فقه و قانون مدنی مرادف با شرکت عقدی یا اکتسابی است که به شرکت اموال معروف است که موضوع آن در قانون عملیات بانکی بدون ربا می تواند در مورد مسکن یا تولیدات یا خدمات بین بانک و مشتریان منعقد شود ویژگی های مشارکت مدنی به شرح زیراست: الف- عقد جایز است مگر آن که ضمن عقد لازم اختیار فسخ از طرفین سلب شود. ب- در این عقد سرمایه نقدی یاغیر نقدی توسط بانک و مشتریان تأمین می شود. ج- در آمیختن سهم الشرکه نقدی طرفین به نحو مشاع می باشد. د- مشارکت مدنی در تأمین منابع مالی مورد نیاز در امور تولیدی، بازرگانی وخدماتی وحتی مسکن مورد استفاده قرار می گیرد. ه- نحوه تسویه مشارکت به شرح زیر است: و- شریک، کالای احتمالی باقی مانده در پایان مدت قرارداد را به قیمت فروش روز از اموال خود خریداری و قرارداد را تسویه می کند. ز- یا شریک، کالای احتمالی باقی مانده در پایان مدت قرارداد را به قیمتی که بنا بر توافق تعیین خواهد شد خریداری می کند. ح- در مواردی که مشارکت مدنی برای امور تولیدی صنعتی، معدنی، کشاورزی، احداث مسکن وساختمان وطرح های جدید خدماتی صورت می گیرد موضوع مشارکت می باید حداکثر ظرف سه سال تسویه شود.
ط- فروش اقساطی سهم الشرکه بانک در مشارکت های مدنی تولیدی صنعتی، معدنی، کشاورزی، احداث مسکن، ساختمان وطرح های جدید خدماتی در زمان خاتمۀ قرارداد ممکن است. باتوجه به موارد فوق و بالحاظ اینکه در مورد فروش اقساطی مسکن بحث مشارکت مدنی را به میان آوردیم رویۀ بانک ها در تحصیل شرکت در مورد مسکن یا ساختمان را بیان می کنیم. فروش اقساطی سهم الشرکه ناشی از مشارکت مدنی در احداث و تکمیل ساختمان در این روند مشتری مالک زمین یا خانۀ نیازمند به تکمیل یا ساخت است اما هزینۀ تکمیل یا ساخت را ندارد. لذا با بانک توافق می کند که با سرمایۀ بانک تکمیل یا ساخته شود.پس از تکمیل ساخت هر دو در ساختمان شریک می شوند مشتری مالک عرصه و بانک مالک اعیانی می شود سپس بانک سهم خود را در ساختمان که از آن به سهم الشرکه تعبیر می شود به صورت اقساطی به مشتری مذکور می فروشد. فروش اقساطی سهم الشرکه ناشی از مشارکت در خرید ملک دراین روند مشتری ملکی را می یابد که سرمایۀ لازم برای خرید آن را ندارد.لذا با بانک توافق میکند که مثلاً پنجاه درصد دیگر را بانک بپردازد و خانه را به صورت شراکتی می خرد. آن گاه پس از خرید ملک و پرداخت ثمن معامله به فروشنده، بانک طی قرارداد فروش اقساطی ملک مذکور را نسبت به سهم خود که سهم الشرکه بانک نام دارد به شریک خود یعنی مشتری می فروشد که البته همراه با سود مرابحه می باشد. ۱-۲ تاریخچه بحث سابقه تحقیق سابقه پژوهش و تحقیق در زمینه معاملات فروش اقساطی را می توان از دو بعد فقهی و اقتصادی مورد اشاره قرار داد. بدین معنا که از لحاظ مطالعات فقهی تحقیق و تفحص نسبت به حکم شرعی این معاملات، هم به صورت شفاهی و هم مکتوب و نوشتاری صورت پذیرفته است. آن دسته از تحقیقات شفاهی که در قالب سؤال و جواب انجام پذیرفته است مربوط به نخستین مرحله از تحقیقات در این زمینه می باشد که در زمان معصومین (ع) توسط شاگردان و راویان آنان رخ داده است. در واقع این راویان از طریق طرح صورت مسأله مربوط به معاملات مرابحه سفارشی، و بیان آن در قالب مثال، حکم شرعی آن را از معصومین (ع) جویا می شدند. روایات باب هشتم از ابواب احکام العقود چنین امری را منعکس می کند. از سوی دیگر بخش مطالعات نوشتاری از زمان اولین فقها و مجتهدین مرحله آغازین دوران غیبت همچون شیخ کلینی و صدوقین و شیخ مفید شکل گرفته است که البته بعضی در قالب نقل متن روایات باب و بعضی در قالب طرح یک مسأله فقهی به این امر پرداخته اند. اگر چه این مسأله فقهی در متون فقهی متأخرین کمتر مورد عنایت قرار گرفته است. اما از منظر مطالعات معاصر در این زمینه چون معاملات مرابحه سفارشی امروزه در قالب تسهیلات اعطائی بانکی سهم عمده ای از معاملات نظام بانکداری بدون ربا را به خود اختصاص داده است لذا مورد توجه محققان معاصر اعم از اقتصاددانان مسلمان و پژوهشگران حوزه فقهی قرار گرفته است، که تفصیل آن به شرح ذیل می آید: بیع مرابحه سفارشی در فقه شیعه بیع مرابحه سفارشی در خلال مباحث فقه شیعه از سابقه بسیار درازی برخوردار است و فقهای بزرگوار شیعه در ضمن مباحث بیع یا ملحقات آن به این بحث پرداخته اند و مراجعه به کتب قدمای فقهای شیعه و تتبع در آرای آنان مثبت این حقیقت است که بیع مرابحه سفارشی بدون آنکه گسستی بین ادوار فقه امامی واقع شود در تمامی این دوران مورد توجه فقها بوده و از آن غافل نگشته اند.به گونه ای که در دوران شکل گیری اجتهاد در فقه شیعه، شیخ کلینی[۱۲] (۲۶۰- ۳۲۹ هـ) و شیخ صدوق[۱۳] (۳۰۶- ۳۸۱ هـ) و شیخ مفید[۱۴] (۳۳۶- ۴۱۳ هـ ) و ابوالصلاح حلبی[۱۵]</sup > (۳۷۴- ۴۴۷ هـ) و بالاخره شیخ طوسی[۱۶] (۳۸۵- ۴۱۰ هـ) در این بحث، کم نیاورده و هریک به سبک خاص خود در قالب روایت یا فتوا متعرض حکم معامله مزبور شده اند. بیع مرابحه سفارشی در فتاوای فقه اهل سنت بیع مرابحه سفارشی در نزد اهل سنت را از دو دیدگاه میتوان مورد بررسی قرار داد؛ دیدگاه قدما و دیدگاه محققان معاصر. نظر قدمای اهل سنت نظر غالب در نزد قدمای اهل سنت در مورد بیع مورد بحث، عدم جواز آن در صورت ملزم شدن یک طرف یا هر دو طرف است که در این صورت می توان نظر آنها را همان نظر امامیه بر طبق لسان روایات اهل بیت(ع)دانست اگرچه وجه منع آنها از چنین معامله الزام آوری، استناد به نهی از بیع عینه یا دو بیع در یک بیع و غیره است. مالک در موطأ [۱۷]، شافعی در الأم[۱۸]، محمد بن الحسن شیبانی از شاگردان بارز ابو حنیفه در کتاب"الحیل"[۱۹]، ابن قیم جوزیه در"اعلام الموقعین” و قاضی اندلسی در"المنتقی بشرح الموطأ"[۲۰] به تبیین این مسأله پرداخته اند. دیدگاه محققان معاصر محققان معاصر اهل سنت در این باره به سه دسته تقسیم شدهاند عدهای بیع مرابحه سفارشی را در صورت الزامآور بودن نسبت به یکی از طرفین یا هردو، باطل دانستهاند و به ادله ذیل تمسک جستهاند: ۱-بیع مالایملک است ۲-بیع عینه است ۳-بیعتین در یک بیع است.۴-مخالف نص صریح:"البیّعان بالخیار مالم یفترقا"است.۵- بیع کالی به کالی است.۶-در واقع بیع مذکور،قرض ربوی است.۷- معامله مزبور،بیع معلق است.[۲۱] در مقابل این دسته، عده دیگری قائل به جواز بیع مرابحه سفارشی شده اند منتها به استناد عبارت شافعی معتقدند که بیع دوم تنها از ناحیه بانک(بایع)الزامی است اما مشتری، مختار بین خرید یا نکول است.[۲۲] اما گروه سومی با استناد به ادله ذیل، قائل به جواز عقد مزبور به طور مطلق شده اند با این نکته که وعده بر انجام بیع را برای هریک از طرفین لازم الوفا دانسته اند: ۱- با توجه به عمومات حلیت انواع بیع و اصل صحت معاملات، این معامله جایز و لازم الوفاست.۲- نصوص فقهی فقهای قدیم نظیر شافعی و ابن قیم و حنابله که صریح در مشروعیت اصل معامله است.۳- فتاوای معاصرین که قائل به جواز شده اند.۴- مصالح زمان و مکان که مقتضی صحت این معامله مورد نیاز مردم است.۵- قیاس این معامله به عقد استصناع و بیع سلم و فروش اقساطی که همگی جایز است.۶- اسلام دین یسر و آسان گیری است و ابن یسر با قول به جواز معامله مزبور سازگارتر است.[۲۳] راجع به بیع مرابحه سفارشی نیز از سوی معاصرین اهل سنت فتاوای متعددی صادر شده است که از جمله آن می توان به فتوای شیخ بدر المتولی عبدالباسط، مشاور «بیت التمویل الکویتی» (۴ جمادی الاخر۱۳۹۹ ه ـ ق)، فتوای صادره از شرکت کنندگان در نخستین همایش بانکداری اسلامی در دبی( جمادی الثانی ۱۳۹۹ ق ـ می ۱۹۷۹م)، فتوای شرکت کنندگان در دومین همایش بانکداری اسلامی در کویت( بند ۸ پیام همایش، جمادی الثانی ۱۴۰۳ه ـ ق مارس ۱۹۸۳ م.)، فتوای شیخ عبد العزیز بن باز، مفتی عام عربستان (۱۶/جمادی الثانی/۱۴۰۲ق-۱۰/آوریل/۱۹۸۲م). * نکته قابل توجه اینکه مباحث انجام شده در فقه سنتی ماعقد مزبور را به عنوان قرارداد و معامله بین اشخاص حقیقی مورد لحاظ قرار داده است، درحالی که امروزه قرارداد مورد نظر در معاملات افراد حقوقی همچون بانکها جای خود را پیدا کرده ولذا از لحاظ جنبه بانکی نیازمند تحقیق و پژوهشی متناسب با واقعیت روز می باشد. بلی در عرصه تحقیقات آکادمیک اقتصاد دانان اسلامی قرارداد مزبور مورد توجه بوده است اما اولا: اکثر مباحث انجام شده در این زمینه مربوط به محققان اهل سنت بوده فلذا احکام فقه شریف اهل بیت مورد لحاظ قرار نگرفته است، ثانیا: تحقیقات به عمل آمده از سوی اقتصاددانان ایران در این زمینه بسیار گذرا و بیشتر جنبه تعریف این قرارداد بر اساس مواد قانون بانکداری بدون ربا دارد. ثالثا مباحث فقهی واظهارنظر فقهای شیعه در فقه سنتی در زمینه بیع مرابحه برای دستوردهنده به خرید بدون لحاظ پیچیدگیهای حاکم برنحوه انعقاد این قرارداد در نظام بانکی صورت گرفته است. زیرا امروزه ظاهرا یک قرارداد منعقد می شود اما در واقع قراردادها و تعهدات دیگری در حاشیه قرارداد مزبور شکل می گیرد که اظهارنظر در خصوص حکم این قرارداد بدون لحاظ چنین تعهدات و قراردادهایی همچون نقش بر آب می ماند.مسائلی همچون وکالت بلا عزل، اشتراط جریمه یا خسارت تأخیر تأدیه، شرط محدودیت تصرف در کالا والزام به تعهد و ضمانت شخص ثالث و ضمانت حسن انجام کار و رهن وثیقه از جمله چالشهای فراروی قرارداد فروش اقساطی یا همان بیع مرابحه برای دستوردهنده به خرید است. در میان محققان معاصر اهل سنت،یوسف قرضاوی معامله مزبور را از معاملات پویا و همگن با نظام معاملاتی معاصر دانسته و مهر تایید شرعی بر آن نهاده و شبهات وارد بر آن را به هیاهوی رسانهای تشبیه کرده تا شبهات علمی.محقق دیگری به نام فیاض حسنین نیز مشکلات بیع مرابحه را در بانک در سه دسته دانسته است: افراد،سازمان و شیوه ارائه تسهیلات به علاوه عوامل محیطی ما نند قوانین و اوضاع اقتصادی و فرهنگ و اعتقادات مردم. .در مقاله"تمویل المشاریع من خلال بیع المرابحهللآمر بالشراء"محمد بکری الفیوم در بیان فرق عملکرد بانکهای متعارف و بانکهای اسلامی در خصوص فروش اقساطی سفارشی مینویسد:"بانک اسلامی کالا را برای خود می خرد و مادام که آن را به مشتری نفروخته است تمام تبعات و عهده ضمان آن را پذیرا می شود آنگاه آن را با سودی مشخص به صورت قسطی به مشتری سفارش دهنده می فروشد. اما بانک ربوی به صرف مشاهده کالا توسط مشتری و پیش از آنکه آن را به تملک خود در آورد کالا را ضمن ابرام عقد بیع به مشتری منتقل مینماید بدین نحو که خود بانک ثمن کالا را می پردازد سپس در مقام وام دهنده معادل ثمن پرداختی به ضمیمه سودی مشخص را از مشتری به صورت قسطی دریافت می نماید بدون آنکه نسبت به تبعات کالا و عهده ضمان آن مسؤلیتی تقبل نماید. در نتیجه بحث، مؤلف سه اشکال اساسی بر معامله فوق رایج در بانکهای اسلامی واردکرده و آن را زیر سؤال می برد و معتقد است که اگر قائل به الزام مشتری به خرید کالای سفارشی نشویم بانک را قربانی سهل انگاری و عدم تقید بعضی مشتریان خواهیم کرد که مخالف قاعده لاضرر است. واگر قائل به الزام مشتری شویم مخالف مؤدای تجارت عن تراض خواهد بود، و اگر قائل باشیم که بانک برای فرار از چالشهای فوق، عقد بیع را قبل از تملک کالا ابرام نماید مصداق بیع مالایملک خواهد بود. محقق دیگری به نام خیر الدین مبارک عویر در مقاله"بیع المرابحهللآمربالشراء"نقش بانک در این عقد را در سه فرض به تصویر می کشدیعنی بانک یا وام دهنده است یا وکیل در خرید یا اصیل در خرید در فرض نخست عقد جایز نیست و مصداق قرض ربوی است. در فرض دوم که مشتری سفارش دهنده فاقد سرمایه باشد عقد تلفیقی از قرض و وکالت خواهدبود، که چون مشتری ملتزم می شود که کالا را با پرداخت زیاده بر قیمت پرداختی بانک به خاطر تاجیل پرداخت، از این نهاد مالی دریافت نماید حرام است و مصداق “اجل و ازیدک” خواهد بود. در فرض سوم نیز یا مواعده الزام آور است و مقدار سود هم تعیین می شود که حرام است. یا مقدار سود تعیین نمی شود که مکروه است. آنگاه متذکر می شود که مرابحه به دو شرط صحیح است: بانک کالای سفارشی را برای خود بخرد به شرط آنکه خیار در انجام مواعده برای بانک و مشتری باشد. در همین راستا ایشان عقد بیع مرابحه خودرو مورد عمل بانک اسلامی برکت الجزایر را تحایل بر ربا و نوعی قرض ربوی دانسته چرا که بانک خودرو سفارشی را با پرداخت ۳۰درصد قیمت آن توسط مشتری و۷۰ درصد مابقی توسط بانک می خرد در حالیکه تمامی عهده ضمان مبیع و عیوب آن متوجه خود مشتری می نمایدودر قبال دیرکرد اقساط جریمه دریافت مینماید و این بر خلاف مؤدای مشارکت طرفین در خرید خودرو می باشد!! دکتر حسام الدین عفانه رئیس کمیته شرعی شرکت بیت المال فلسطین در کتاب"بیع المرابحهللآمربالشراء"عقد فروش اقساطی سفارشی در بانکهای اسلامی و شرکت متبوع خود را شرعی دانسته و متذکر میشود که می بایست سود را متناسب با میزان ریسک بانک و مراعات وضعیت مالی مشتریان لحاظ نمود. ایشان در فرضیه ای دیگر نرخ سود حلال شرکت متبوع را متفاوت با نرخ بهره بانکهای ربوی معرفی و آن را دارای چند مشخصه میداند: الف- همیشه کمتر از نرخ بهره متعارف است چون در بانکهای متعارف محاسبه مقدار سود دریافتی از بانک تا بانک متفاوت است و به تناسب حجم معاملات مشتری با بانک یا روابط شخصی می باشد اما در شرکت بیت المال همه مشتریان برابر هستند. ب- بانک متعارف اوضاع مالی ناشی از عسر مشتری را لحاظ نمی کند لذا در هر حال جریمه دیر کرد دریافت می کند اما شرکت بیت المال مطلقا هیچ خسارت تاخیری دریافت نمی کند. ج- بانک متعارف در همان وهله نخست پرداخت تسهیلات وام، مقداری از بهره و کارمزد عملیات بانکی وام را از مبلغ وام پرداختی کسر می کند. دکتر رفیق المصری و دکتر محمد الاشقر نیز در این خصوص اظهار نظرهائی نموده که با نوعی تامل و احتیاط به قضیه نگاه داشته اند. در میان معاصران شیعه آیت الله حسن جواهری، قرارداد فروش اقساطی سفارشی را به چهار دسته تقسیم کرده و نوع اول آن که رایج است را بر اساس قاعده اولیه معاملات به شرط عدم الزام به بیع صحیح دانسته و طبق قاعده"لایجوز مواجبه البیع قبل أن تستوجبه"الزام در چنین معامله ای را موجب بطلان دانسته است بدون آنکه در این میان واقعیت موجود در عملکرد بانکهای بدون ربا را به تصویر بکشد. به علاوه دکترحسن آقانظری در رابطه با این قرارداد مقاله ای با عنوان"چالش نرخ فروش اقساطی در بانکداری"[۲۴] نوشته است که در آن بر وابستگی نرخ نسیه و نرخ سود سرمایه به نرخ بهره تاکید فراوان داشته و معتقد است که تعیین نرخ سود سرمایه از طریق نرخ نسیه بدون لحاظ نرخ بهره در جامعه کنونی ما ممکن نیست و تنها راه حل را جایگزینی نرخ سود واقعی سرمایه در بازار بورس سهام،به شرط شفافیت این بازار دانسته است.متاسفانه ایشان عرصه اقتصاد را جدا از فقه و قابلیتهای آن دانسته و معتقد است که مشکل اقتصادی را نباید بر فقه عرضه کرد وراه حل فقهی برای آن جستجو کرد بلکه تنها راه حل اقتصادی می طلبد و بس. اما به هر حال بیشتر مطالعات داخلی انجام شده در این زمینه بدون طرح نکات فقهی و شبهات شرعی وارد بر عملکرد بانک در زمینه قرارداد فروش اقساطی می باشد. با توجه به این مطالب ضروری به نظر می رسد که قرارداد مزبور هم از لحاظ فقهی وهم ازلحاظ نحوه عمل بانکها در تعامل با چنین قراردادی وهم ازلحاظ چگونگی اجرای مواد مربوطه در قانون بانکداری مورد کاوش و بررسی قرار گیرد تا تکلیف اتهام وارده به نظام بانکداری کشور ما روشن شود و صبغه شرعی آن بیش از پیش برای دست اندرکاران بانکها و مشتریان آنها تجلی یابد. فصل دوم: احکام و شبهات فقهی بیع مرابحه سفارشی ۲-۱:مستند و حکم فقهی ۲-۲:شبهات فقهی مقدمه در این فصل که دارای دو مبحث می باشد هدف این است که در مبحث نخست حکم فقهی بیع مرابحه بسیط و سفارشی را از طریق بررسی روایات و فتاوای فقهی موجود با تحلیل ونقد آراء موجود مورد کنکاش قراردهیم. بدیهی است که چون قراردادمذکور ترکیبی از وعده و عقد میباشد طبعا مبحث شرط ابتدائی جهت بررسی حکم وعده به انجام عقد را متعرض خواهیم شد. در مبحث دوم سعی بر این داریم که شبهات فقهی مطرح در خصوص عقد مرابحه سفارشی را مورد بررسی و تحلیل قراردهیم تا میزان صحت وسقم آن روشن شود. البته گرچه مبحث ما در این جا مربوط به حکم کلی این قبیل بیعهاست صرفنظر از آنچه در نظام بانکداری میگذرد اما باید دانست که هر نتیجه ای که دراین مبحث به آن می رسیم بدون شک اصل قرارداد و تعهد به انجام آن در بانک را تحت الشعاع قرار خواهد داد. ۲-۱ مستند و حکم فقهی بیع مرابحه سفارشی مرابحه در لغت و اصطلاح
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۷- ویژگیهای ساختمان خاک پناه ساختار معماری خاک پناه ویژگیهای متنوعی دارد که هم ذات با نوع ساختارش با احداث آن متولد می شود. گونه های متنوع این ساختار هریک ویژگی خاصی دارند که شاید گونه دیگر این ویژگی را نداشته باشد. اما بسیاری از این ویژگیها ممکن است اثرات مثبتی نداشته باشند و به عنوان عاملی آزار دهنده ساکن خود را ناراضی نگه دارد. درک و فهم فضاهای خاک پناه مبنی بر واکاوی عمیق آن از جنبهسهای مختلف و با بهره گیری از تجربه زندگی در آن است. چه بسا ایدهای که به نظر مزیت این ساختار محسوب می شود، با گذر زمان و اتفاق زندگی در آن، کارایی خود را از دست بدهد و بلعکس عمل نماید. با مطالعه کار محققانی که بر روی ویژگیهای متفاوت این ساختار کار کرده اند نکاتی از دیدگاه آنها گرد آوری شده است. بدیهیاست که برخی از این نکات در مورد برخی از گونه های خاک پناه صدق نکند اما با اینحال طرح تمامی ویژگیهای این ساختار بنا به مطالعه دقیق آن الزامی است. در ادامه شرحی از مزایا و معایب این گونه ساختمانی به تفصیل بیان خواهد شد. ۲-۷-۱- بررسی مزایای ساختمان خاک پناه ۲-۷-۱-۱- مزایا از حیث بهره وری انرژی حضور گسترده خاک در اطراف ساختمان رفتار متفاوتی از لحاظ انتقال حرارت به ما ارائه می کند. پتانسیل مختلف خاک، به صورت توده ای صلب و فشرده، نقش بسیار مهمی در ارائه ی این رفتار بازی می کند. تمام خواص فیزیکی این ماده مزیتهای متنوعی از لحاظ مصرف انرژی ارائه می کند که مجموع این مزیتها عامل حضور موثر خاک را اثبات می کند. ۲-۷-۱-۱-۱-کاهش انتقال حرارتی خاک بهواسطه جامد بودن خاک پیرامون بناهای خاک پناه، عمدهی انتقال حرارت از بنا با محیط اطراف از طریق هدایت حرارتی است. در ابتدا شاید خاصیت عایق بودن خاک آن را به عنوان مهمترین عامل در کاهش مصرف انرژی نمایان کند. اما در حقیقت ضریب هدایت حرارتی خاک که در اغلب موارد ، بسیار بیشتر از هوا می باشد. این موضوع در صورتی که چگالی خاک بیشتر شود بسیار وخیم تر می شود و عملا خاک به عنوان یک مصالح با هدایت حرارتی بالا محسوب می شود Barker,1986)). با این حال تغییر ضریب هدایت حرارتی خاک، به عنوان یک عامل جامع نمیتواند مورد قضاوت قرار گیرد. بنابراین از آنجایی که مقاومت حرارتی نسبت ضخامت لایه به ضریب هدایت حرارتی آن تعریف می شود پس میزان مقاومت حرارتی[۱۵] رابطه مستقیم با ضخامت آن دارد (دفتر مقررات ملی ساختمان،۱۳۸۹). درنتیجه از آنجا که ساختار برپایی این ساختمانها با محصور شدن در میان لایهای ضخیم از خاک تعریف می شود، میزان عایق بودن این ماده را به عنوان یک عامل موثر توجیه می کند.
۲-۷-۱-۱-۲- اینرسی حرارتی قابلیت کلی پوسته خارجی و دیوارهای داخلی در ذخیره کردن انرژی و بازپس دادن آن، برای به حداقل رسانیدن نوسانهای دما در فضاهای کنترل شده ساختمان اینرسی حرارتی ساختمان تلقی میگردد (دفتر مقررات ملی ساختمان،۱۳۸۹). خاک از مصالحی مهمی است که اینرسی حرارتی بالایی نسبت به مصالح دیگر نظیر هوا دارد (دفتر مقررات ملی ساختمان،۱۳۸۹) . بالابودن اینرسی حرارتی خاک که یک پتانسیل بالقوه محسوب می شود، آن را به یک انبارهی حرارتی بدل می کند. به اینصورت که با افزایش حرارت در دوره گرم سال انبارهی خاکی زمین از گرمای تابیده شده از سمت خورشید و هواکره و سایر سطوح مجاور پر میگردد و در زمانهای سرد سال این انباره حرارت خود را به سطوح در تماس باز میگرداند (El-Hamid & Khair-El-Din,1991). لذا این ویژگی خاک را به یک انباره ی حرارت در دسترس تبدیل مینماید. ۲-۷-۱-۱-۳- ثبات دمای زمین با فرورفتن در دل زمین، دمای لایه های زیرین خاک نوسان کمتری دارند. به عبارت دیگر، هرچه تودهی خاک عمیقتر گردد خاک دمای ثابت تری را در طول بازهی زمانی تجربه میکندCarmody & et al.,1994)). این موضوع بنا به ویژگیهای فیزیکی برای خاکهای مختلف، متفاوت است و شرایط ثبات دمایی برای جنس مختلف خاک،در ارتفاع متفاوت ظهور می کند. ۲-۷-۱-۱-۴- کنترل میزان هوای نفوذی[۱۶] فاکتور مهم دیگر در صرفه جویی مصرف انرژی از طریق ساختمان خاک پناه، کاهش تهویه هوای نفوذی است. با قرارگرفتن ساختمان در میان انبوه تودهی خاک بیشترین سطح پوستهی ساختمان هوابندی می شود. در اینصورت ممکن است تنها از جبههی نور گذر ساختمان احتمال نشت هوا وجود داشته باشد. در ساختمانهای معمولی احداث شده بر روی سطح زمین بیش از ۳۵% اتلاف حرارت، از طریق تهویه هوای نفوذی است Barker,1986)). در حالیکه درزها و منفذهای سطوح ساختمانهای خاک پناه با حضور خاک پوشیده میشوند و بار مصرفی انرژی ساختمان را میکاهند .(van Dronkelaar,2013) ۲-۷-۱-۱-۵- کاهش دریافت حرارت پوشش خاک بر روی پوستهی ساختمان خاک پناه مانع از رسیدن مستقیم اشعهی خورشید می شود. تودهی زمین می تواند میزان قابل توجهی تابش خورشید را پیش از آنکه به پوسته ساختمان برسد، جذب کند. میزان حرارت جذب شده با تاخیر زمانی قابل ملاحظهای به داخل بنا نفوذ می کند و آن را تحت تاثیر قرار می دهد. تنها سطوح نور گذر هستند که میتوانند به طور مستقیم به درون بنا دست پیدا کنند Carmody & et al.,1994)). علاوه بر مانع خاک، در دسترسی مستقیم حرارت بیرون، حضور گیاهان سبز بر روی سطح خاک نفوذ، حرارت اشعه خورشید را به نحو قابل ملاحظه ای میکاهد که این موضوع علاوه بر سطح سبزینه به رطوبت موجود در سطح نیز بستگی دارد ( . (Bonan,2002 ۲-۷-۱-۲- مزایا با رویکرد بهره وری از سطح زمین و محیط زیست ۲-۷-۱-۲-۱- مزایای زیبایی شناسی اثرات بصری: ساختمانی که تمام یا بخشی از آن در زیر سطح زمین قرار دارد در مقایسه با ساختمانی مشابه که بر روی سطح زمین قرار گرفته، به لحاظ بصری، دید محدودتری در محیط دارد. این مساله در مواردی که بناها در مناطق حساس قرار می گیرند از اهمیت بسزایی برخوردار است (ابراهیمی،۱۳۸۸). بنابراین در مجاورت مناطق تاریخی، طبیعی، بناها و بافتهای خاص معماری، حوزه های استحفاظی، نظامی و غیره میتوانند از این مزیت بهره بگیرند. ۲-۷-۱-۲-۲- شکل گیری کانسپت خاص معماری یک ساختمان زیرزمینی می تواند ماهیت درونی کاملا متفاوت از آنچه که در یک ساختمان روسطحی وجود دارد، پیدا کند. ترکیب تونلها، دالانها و سازههای سنگی طبیعی در محیط کاملا مجزا و آرام، منبع الهام بسیاری از بیانات و امور مذهبی بوده است. از طرف دیگر این ایده می تواند گریزی از وجود تنش، سر و صدا و آلودگی هوا باشد و تجربه ای زیبا و بیاد ماندنی برای افرادی که از آن عبور می کنند، خلق کند. علاوه بر آن محدودیتی که از لحاظ رخنه در میان بافت برای بناهای روسطحی وجود دارد در این مورد کمرنگ تر است و آزادی عمل بیشتر به طراح میدهد (Fairhurst,1976) . این موضوع چه از لحاظ داخل بنا و چه از لحاظ استفاده و دید از خارج بنا می تواند منبع الهام بسیاری از بناهای معماری گردد. ۲-۷-۱-۳- مزایای زیست محیطی ۲-۷-۱-۳-۱- حفظ منظر طبیعی ساختمانی که دید محدودتری در محیط دارد، به نمایان شدن منظر طبیعی و محیط زیست سبز کمک شایانی میکند. در این صورت بهجای اشغال شدن فضا از توده ساختمانی، طبیعت سطح زمین برای احیای منظری مناسب باقی می گذارد(Al-Temeemi & et al,2004). ۲-۷-۱-۳-۲- حفظ اکولوژی هنگامیکه فضای سبز و درختان منطقهای بهعلت استفاده از فضای زیرزمینی، در ساخت و ساز دست نخورده باقی میمانند، آسیب کمتری به چرخه اکولوژیکی منطقه و سطوح بالاتر وارد میگردد. در این گزینه حیات گیاهان، زیستگاه حیوانات و تنفس و تعرق گیاهان، در مقایسه با ساخت و ساز روزمینی بیشتر محافظت می شود. این یکی از راههای مسالمت آمیز همزیستی ساختمان با محیط زیست طبیعی است که هم ساختمان و هم محیط زیست پیرامون از آن سود میبرد (Al-Temeemi & et al,2004) (Walton,1978), . ۲-۷-۱-۳-۳- کارآیی در مصرف زمین توسعه ساخت و ساز سطح زمین و گسترش شهر، موجب از بین رفتن زمین های کشاورزی و مناطق فراغتی و تفریحی می گردد. کارخانجات واقع در حومه ی شهرها با توسعه ی خود زمینهای بزرگ را تصرف می کنند و ساختمانهای صنعتی و پارکینگها را به وجود میآورند. گسترشهای نامنظم، نیازمند زمینهای بیشتری است تا به تجهیزات سبک و سنگین اختصاص داده شود. تعبیه بناهای خاص که پتانسیل ساخت در زیر سطح زمین را دارند، سطوح مورد نظر بر روی زمین را جهت استفادههای دیگر از آن احیا می کند و امکان اصلاح مشکلات موجود کاربریهای سطح زمین را فراهم میگرداند Carmody & et al.,1994)). ۲-۷-۱-۴- مزایا با رویکرد اهمیت چرخه زندگی بنا ۲-۷-۱-۴-۱- محافظت جدا بودن فضاهای خاک پناه، بدلیل خواص فیزیکی آنها و حفاظت آنها در زیر سطح زمین مزیتهای زیادی را بوجود می آورد. این موضوع از جوانب مختلفی به شرح زیر قابل تامل و بررسی است. ۲-۷-۱-۴-۱-۱- عوامل طبیعی ساختمانهای خاک پناه طبیعتا در برابر گردبادها، تند بادها، توفان، صاعقه، تگرگ و اکثر پدیده های جوی دیگر محافظت می شود. در مواقع آتش سوزی، ساختمانهای خاک پناه به طور بالقوه در برابر آتش سوزی بیرونی محافظت می شوند. سطح زمین غیرقابل اشتعال بوده و عایقی بسیار مطلوب برای سازه ی زیرین خود محسوب می شود Carmody & et.al,1994)). آسیب پذیرترین بخش ساختمانهای خاک پناه، نقاط دسترسی و ورودی ها و نورگیر ها و پنجره ها هستند. لذا در نظر گرفتن تمهیداتی برای اجرای مناسب و دقیق آنها ضرری است(همان) . ۲-۷-۱-۴-۲- آلودگی صوتی و ارتعاش لایه های خاک مانع بسیار موثری در جلوگیری از نفوذ سر و صدا به داخل بناهای زیر سطحی به شمار میروند. این خاصیت برای ساختمانهایی که در مجاورت مناطق پر سرو صدا مانند آزادراهها و فرودگاههای بزرگ قراردارند، بسیار موثر است. ورودیهای روسطحی در ساختمانهای خاک پناه ، عمده مسیر انتقال سر و صدا به داخل بنا میباشد (Staniec & Nowak ,2011),، .(Godard,2004) ۲-۷-۱-۴-۳- حفاظت کالبد بنا پوشش ضخیم خاک پیرامون ساختمان، کاهش اثرات نوسان دما، فرسودگی ناشی از اشعه ی فرابنفش خورشید، آسیب ناشی از انجماد و ذوب شدن آب بر سازه و عدم تجزیه مصالح با ماورا بنفش را در پی دارد. به این ترتیب لایهی ضخیم خاک چون لایه ای محافظ بنا را در بر میگیرد (Al-Temeemi & et al,2004) . ۲-۷-۱-۴-۴- حفاظت از مواد داخل بنا ساختمانهای خاک پناه در زمینه حفاظت از خود و از اجسام ذخیره شده در داخل خود محاسنی دارند. برای مثال، مومیایی کردن و سپس دفن اجساد روش کاملا موفقی جهت حفظ اجساد از تمدنهای باستانی تاکنون بوده است. به همین طریق، حفظ مواد غذایی در محیطی که دمای معتدل و ثابت دارد و محصور بودن، رشد حشرات موذی و قارچ ها را محدود می کند بصورت مطلوب تری انجام می پذیرد Carmody & et al.,1994)) . ۲-۷-۱-۴-۵- امنیت ۲-۷-۱-۴-۵-۱- دسترسی محدود مزیت اصلی امنیتی ساختمانهای زیرزمینی آناست که نقاط دسترسی به طور کلی محدود و بهراحتی قابل کنترل می باشند. این محدودیت در ورود و خروج، در منع افرادی که قصد سرقت و مزاحمت در داخل این بناها را دارند موثر است. ۲-۷-۱-۴-۵-۲- پناهگاه سازههای زیر زمینی، خصوصا اگر قابلیت دفع یا فیلتر کردن هوای آلودهی بیرونی را داشته باشند، پناهگاههای بسیار ارزشمندی برای مواقع ضروری محسوب می شوند. این موضوع برای بسیاری از کاربریها و مقاصد نظیر زندانها و مناطق امن جنگی و عملیاتی مسئله مهم و استراتژیکی میباشد Carmody & et al.,1994)) . ۲-۷-۱-۴-۵-۳- مواد و فرآیندهای خطرناک ذخیره سازی مواد خطرناک در زیر سطح زمین مزایایی ازجمله حفاظت، امنیت و جداسازی را به همراه دارد. طراحی و شرایط زمین شناختی مطلوب باعث می گردد که احتمال نشت مواد خطرناک و انتقال آن به محیط سطح زمین به حداقل ممکن کاهش یابد. مواد خطرناک شامل ضایعات و مواد خطرناک شیمیایی است که با فرایندهای شیمیایی و سوزاندن از بین نمی روند. همچنین جلوگیری از واکنشهای خطرناک( برای مثال فرآیندهای انفجاری) در زیر سطح زمین، خطر وقوع انفجار را در محلات اطراف کاهش می دهد. ۲-۷-۲- معایب ساختمانهای خاک پناه ۲-۷-۲- ۱- معایب با رویکرد بهره وری انرژی هر پدیدهای از دو خلقتش با حسن و معایبی همراه است که هم ذات بااو هستند. اگر چه ساختارهای خاک پناه مزیتهای بسیاری از جهت مصرف انژی دارند اما این موضوع نباید باعث غفلت از برخی مسائل ریز گردد که شاید مشکلی بزرگتر را ایجاد کنند. دانستن بسیاری از این مسائل کوچک می تواند در بدو مطالعه و طراحی این گونه معماری مد نظر قرار بگیرد و از بسیاری از صدمات جلوگیری کند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تدوین استراتژی به منظور بهبود وضعیت برند و رسیدن به طنین برند در یکی از بخش های بزرگ و مهم در حوزهی خدمات و کشور که در آینده تاثیر بسزایی را در کسب درآمد و توسعه کشور خواهد داشت را امکان پذیر می کند. از آنجایی که دانشگاه های دولتی در کشور مجوز تبلیغات به طور مستقیم در رسانه ها جهت اطلاع رسانی را نداشتهاند، دانشجویان کنونی و فارغ التحصیلان دانشگاه میتوانند در ایجاد و توسعه طنین برند دانشگاه نقش مهمی را ایفا کنند. مطالعات قبلی نشان میدهد که افزایش قدرت و رابطه برند و مشتری سودهای زیادی را برای هم برای مصرفکنندگان و هم شرکتها دارد. بسیار مهم است که به صورت تجربی به بررسی این موضوع بپردازیم که محرک های ارزش ویژه برند مثل آگاهی برند[۶] و تداعی[۷] برند چگونه میتوانند بر گرایشات مصرف کنندگان رفتاری و ایجاد یک رابطه قوی بین مصرف کننده و برند و که نهایتا منجر به طنین برند شود، بپردازیم. بنابراین ما در این تحقیق، محقق قصد دارد با تاکید بر مدل گوردن(۲۰۱۰) نسبت به موضوع ارزش ویژه برند و طنین برند مطالعهای را در خصوص طنین برند دانشگاه های کشور از دید دانشجویان انجام دهد
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق امروزه باتوجه به افزایش رقابت بین دانشگاه ها این موسسات را مجبور به صرف هزینه های زیادی برای فعالیت های برندسازی خود در بین دانشگاه های جهانی جهت جذب دانشجویان در سطح بین الملل و جذب منابع مالی کرده است (Tas, 2012). همچنین اهمیت ایجاد رابطه بین مصرف کننده و برند که در آخر منجر به طنین برند می شود به قدری مهم است که شرکت های بزرگ هر ساله میلیون ها دلار برای ارتقاء رابطه شان با مشتریانشان صرف می کنند(Gordon, 2010) . از طرفی دیگر دانشمندان تاکید می کنند که شرکت ها باید فعالیتهای خود را در جهت افزایش آگاهی بخشی به مصرف کنندگان و افزایش اطلاعات آنها درباره در زمینه بازار و برند که می توانند تصمیمات مشتری را هدایت کنند(Faircloth, Capella, & Alford, 2001; Keller, 2006). اما با این وجود دانشمندان تاکنون مدارک قابل توجهی را در زمینه رابطه بین آگاهی از برند و تداعی برند و رفتار مصرف کننده ارائه نکرده اند(Gordon, 2010) . شواهد تجربی نشان می دهند که آگاهی از برند و تداعی های برند بر رفتار مصرف کننده موثر بوده و می تواند وظایف بازاریابی را در جهت توسعه آگاهی و بهبود تصور مشتری از یک برند را مورد تائید قرار دهند. همچنین مطالعات قبلی نشان می دهد که پاسخ هاس شناختی و موثر مشتری می تواند تاثیر مهمی را بر ارزش ویژه برند داشته باشد(Gordon, 2010). در محیط نهایتا مشخص شده است که رابطه دقیقی بین گرایشات رفتاری مصرف کنندگان و افزایش عملکرد مالی یک شرکت وجود دارد و تعداد زیادی از محققان بیان می کنند که ادراک مشتری از یک برند بر پیامدهای مالی شرکت مثل: قیمت و سهم بازار شرکت تاثیر خواهد داشت (Aaker, 1996; Baldinger & Robinson, 1996; Keller, 1993). همچنین یافته بیانگر این موضوع است که چگونه شرکت ها می توانند با انجام استراتژی های مدیریت فعالیت های برند می توانند بر گرایشات رفتاری مشتری موثر باشند(Gordon, 2010). از طرفی در مطالعاتی که گوردن در سال ۲۰۱۰ انجام داد تنها به بررسی طنین برند به طور کلی پرداخته است و از بررسی تمام ابعاد فرعی طنین برند شامل: ۱- وفاداری ۲- وابستگی روانی[۸] ۳- حس تعلق اجتماعی[۹] ۴- مشارکت فعال[۱۰] و تاثیر سایر عوامل بر این ابعاد فرعی چشم پوششی کرده است. موارد بالا به خوبی اهمیت بررسی رابطه بین محرک های ارزش ویژه برند و گرایشات رفتاری مصرف کنندگان و توسعه طنین برند را برای موسسات نشان می دهد. با توجه به وجود اهمیت در تعیین رابطه بین محرک های ارزش ویژه برند و گرایشات رفتاری مشتری، لذا این مطالعه با هدف تقویت و پوشش ضعف های مطالعات قبلی در مفهوم سازی در این زمینه صورت می گیرد. مطالعات قبلی در زمینه ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(Bauer, et al., 2008; Gladden & Funk, 2002; Ross, James, & Vargas, 2006 ) تنها به بررسی عوامل ارزش ویژه مانند آگاهی و تداعی برند پرداخته اند و تاکنون به ندرت سایر عوامل که می توانند نقش مهمی را برگرایشات رفتاری مشتری داشته باشد در نظر نگرفته اند. در محیط آموزشی جهانی دانشگاه ها باید به دانشجویان توجه بسیاری داشته و همواره نحوه ادراکات مختلف دانشجویان از برند دانشگاه ها و نحوهی انتخاب دانشگاه ها را مورد بررسی قرار دهند (Tas, 2012). بسیاری از دانشگاه ها برای ارتقاء رتبه برند خود در سطح بین المللی تلاشهای فراوانی را در زمینه مدیریت استراتژیک برند انجام می دهند (Brunzel, 2007). علارقم اهمیتی که برند دانشگاهی می تواند بر انتخاب دانشجویان داشته یاشد مطالعات تجربی محدودی در زمینه ارزش ویژه برند و محرک های ارزش ویژه برند در برند دانشگاهی صورت گرفته است (Mourad et al, 2011). از طرف دیگر باتوجه به بررسی های محقق مشخص شده است که فرایند ایجاد طنین برند با ابعاد آن هم در بین پژوهش های داخلی و خارجی بررسی های بسیار کمی صورت گرفته است علاوه براین درسال های اخیر شاهد افزایش تقاضا رفتن به خارج از کشور جهت ادامه تحصیل در دوره تحصیل تکمیلی در بین دانشجویان هستیم این افراد که عموما حائز رتبه های برتر در آزمون ورودی دوره کارشناسی هستند که بعد از گذراند دوره کارشناسی در دانشگاه های برتر هستند. قصد مهاجرت می کنند و گاهاً بعد از گذراندن دوره های تحصیلات تکمیلی به کشور باز نمی گردند که این موضوع می تواند برای آینده کشور مناسب نبوده و از سرعت رشد علمی کشور کاهش دهد و نبود آگاهی و تداعی برند دانشگاه های داخلی نقش مهمی را در این تصمیم گیری برای ادامه تحصیل در خارج از کشور می تواند ایفا کند. بنابراین ارتقاء طنین برند دانشگاه های کشور می تواند نقش مهمی را در این کاهش تقاضا داشته باشد. همانطور که بیان شد، زیربنای اصلی و چهارچوب مفهومی این پژوهش، سه مدل ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، شناخت برن دو فرایند استراتژیک مدیریت برن داست. مدل ارزش ویژه برند متبنی بر مشتری به دو سوأل چگونه م یتوان یک برند قدرتمند » و «؟ چه چیز برند را قدرتمند م یسازد » اساسی پاسخ می دهد که عبارتند از مدل شناخت برند، منحصراً بر سوأل اول تمرکز دارد و جنب ههای مختلف آنرا نمایان می سازد. همچنین .«؟ ساخت مدل فرایند استراتژیک مدیریت برند، بر سوأل دوم متمرکز بوده و نحوه ایجاد و گسترش یک برند توسط شرکت را آشکار می سازد. بر اساس نظر پرفسور کلر، مدیریت استراتژیک برند (در راستای ایجاد یک برند قدرتمند) شامل تدوین و اجرای برنام هها و فعالیت های بازاریابی در رابطه با ایجاد، انداز هگیری و مدیریت ارزش ویژه برند است. در واقع می توان مدیریت استراتژیک برند را یک فرایند چهار مرحله ای دانست که به شرح زیر است:
-
- شناسائی و تدوین هویت و موضع برند: فرایند مدیریت استراتژیک برند با درک اینکه برند نماینده چه چیزی باید باشد، ارائ هدهنده چه ویژگی هایی باشد، ارضا کننده چه نیازی باشد، موضع آن نسبت به رقبا چگونه قرار گیرد و به طور کلی هویت برند چگونه باشد، شروع می شود.
-
- برنامه ریزی و اجرای برنام ههای بازاریابی برند: در واقع بعد از تدوین هویت برند، کلیه فعالیت های بازاریابی برند (به طور کلی عناصر معنابخش برند)، باید در راستای تحقق هویت برند و ایجاد ارزش ویژه برند، برنامه ریزی و هماهنگ گردند. این فعالیت ها و عناصر معنابخش برند در برگیرنده فعالیت هایی همچون انتخاب عناصر برند (نام برند، سایت الکترونیکی، نشان، سمبل ها، ویژگی های، بسته بندی، شعار و …)، مرتبط ساختن برند با فعالیت های یکپارچه بازاریابی و برنامه های حمایتی بازاریابی (آمیخته بازاریابی) و ارائه ویژگی های ثانویه در راستای ایجاد برند (مثل مرتبط بودن برند با عواملی چون شرکت تولیدکننده، کشور یا ناحیه جغرافیائی و کانال های توزیع) می باشد.
-
- انداز هگیری و تفسیر عملکرد برند: اما آنچه که سبب ارزش آفرینی برند می شود، ذهنیت های شکل گرفته در مخاطبان به واسطه احساسات، تجارب و طرز تفکرات ایجاد شده از عناصر معنابخش برند است؛ این ذهنیت ها خارج از کنترل مستقیم مدیریت هستند. به این خاطر اندازه گیری و تفسیر عملکرد برند ضرورت می یابد. در حقیقت در این مرحله، باید از صحت و درستی برند در اذهان اطمینان حاصر شده و منابع پوشش داده نشده ارزش ویژه برند شناسائی گردند و راه ح لهایی به منظور بهبود و افزایش ارزش ویژه برند تبیین گردد (ممیزی برند).
-
- رشد و حفظ ارزش ویژه برند: اما با درک وضعیت برند، مدیریت می تواند راهکارهایی در راستای
گسترش و رشد برند ارائه دهد. در این راستا، سازمان باید استراتژی ایجاد برند خود را درک کرده و کلیه فعالیت های خود را با آن سازگار سازد و ارزش ویژه برند را مدیریت کرده و در بخش های مختلف بازار گسترش دهد. (الهیاری، ۱۳۸۸) فرایند بالا، از منظر سازمان ها است. در حالی که ارزش واقعی برند در ذهن مشتری قرار دارد. به این خاطر مدل ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری نحوه جهت گیری هر یک از چهار مرحله بالا را در جهت ایجاد ارزشی واقعی و طنین برند هدایت می کند. این مدل بیان م یدارد که یک برند، برای قدرتمند شدن باید شش دارائی ذهنی (بلوک های ایجاد برند[۱۱]) به ترتیب در ذهن مخاطبان خود ایجاد کند ( چگونگی ایجاد برند قدرتمند). به این منظور باید کلیه فعالی تهای بازاریابی، و عناصر معنابخش برند (به طور کلی فرایند مدیریت استراتژیک برند) بسته به شرایط در راستای ایجاد آنها هم راستا گردند در ابتدای فرایند مدیریت استراتژیک برند، هدف و مسیر اصلی برند و به طور کلی هویت برند[۱۲] تعیین گردد .اما در این مرحله، کلیه فعالیت های ایجاد برند باید به گونه ای عمل کنند که سبب ایجاد برجستگی برای هویت تعیین شده گردد. به عبارت دیگر عناصر معنابخش برند باید هویت اتخاذ شده را به مخاطبان خود بفهمانند و برند را در ذهن مشتریان، به طبقه کلی نیاز یا محصول مرتبط سازد (چگونگی ایجاد برند قدرتمند). اما این برجستگی، در ذهن مشتریان به صورت آگاهی از برند تداعی می یابد. در واقع در اینجا، مخاطبان قادر به تشخیص برند در شرایط مختلف بوده و ویژگی ها، نیازها و هویتی که برند در صدد ارائه آن است را تشخیص م یدهند و در صورت مواجه با نیاز، آن برند را به یاد م یآورند ( چگونگی قدرتمند شدن برند). در بخش بعد، فرایند مدیریت استراتژیک برند، باید به گونه ای باشد که برای برند ایجاد معنا کند . در این مرحله، کلیه فعالیت های مدیریت استراتژیک برند باید به گونه ای عمل کنند که سبب ایجاد تصویر ی از عملکرد برند (مزیت های کارکردی) در رابطه با محصولات یا خدمات شده و تصویری از برند (مزیت های غیرکارکردی) در ذهن مخاطبان شود ( چگونگی ایجاد برند قدرتمند). اما این تصویرات، در ذهن مخاطبان به صورت تصویر برند شکل می گیرد. در واقع آنچه که با دیدن یا شنیدن برند، یا تفکر از آن، در ذهن مخاطبان خطور می کند، بیان کننده تصویر برند است. این ذهنیت ها می تواند هم در مورد ویژگی های ملموس باشد و هم ویژگی های ناملموس( چگونگی قدرتمند شدن برند). در بخش بعد، فرایند مدیریت استراتژیک برند، باید به گونه ای باشد که پاسخ، واکنش، تفکر و احساسات مطلوبی را از مخاطبان دریافت کند. در این مرحله، کلیه فعالیت های مدیریت استراتژیک برند باید به گونه ای عمل کنند که سبب ایجاد قضاوت (بعد منطقی ذهن) و احساسات (بعد احساسی ذهن) مطلوب در ذهن مخاطبان گردد ( چگونگی ایجاد برند قدرتمند). تداعی این قضاوت های و احساسات در ذهن مشتریان، سبب بروز نوع رفتار و پاسخ های آنها نسبت به برند و فعالیت های بازاریابی آن می گردد ( چگونگی قدرتمند شدن برند). در نهایت فرایند مدیریت استراتژیک برند باید به گونه ای باشد که سبب ایجاد رابطه ای مناسب و عمیق با مخاطبان خود گردد و وفاداری به برند شکل گیرد. در این مرحله، کلیه فعالیت های مدیریت استراتژیک برند باید به گونه ای عمل کنند که سبب ایجاد طنین (رابطه عمیق) برند گردد ( چگونگی ایجاد برند قدرتمند). اما بازتاب این طنین در ذهن مشتریان، سبب بروز نوع و کیفیت رابطه مشتری – برند شده و وفاداری به برند و درگیری با آنرا به همراه خواهد داشت. ( چگونگی قدرتمند شدن برند) همانطور که ملاحظه شد، ایجاد یک برند از دو جنبه اساسی قابل مشاهده است. این پژوهش بر روی رابطه بین دو جنبه درون سازمانی و بیرون سازمانی متمرکز است. البته تمرکز اصلی این تحقیق، در سطوح اولیه و بنیادی این رابطه قرار دارد. در واقع در این پژوهش در صدد بودیم تا به بررسی وضعیت تصورات دانشجویان از عناصر معنابخش برند در رابطه وضعیت ذهنیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی از برند دانشگاههای مورد نظر را مورد سنجش قرار گرفته و رابطه و شکاف میان این دو بعد شناسائی گردد
: ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و فرایند استراتژیک مدیریت برند(کلر، ۲۰۰۸) علی رغم تأکید فراوان بر اهمیت مشتریان در بخش خدمات اندازه گیری ارزش ویژه برند و در نظر گرفتن جنبه های شناختی آن تقریباً موضعی جدید در مفهوم بازاریابی خدمات در مقایسه با بازاریابی محصول است،که باید بیشتر مورد توجه قرارگیرد.ارزیابی ارزش برند به مدیران عالی در بخش خدمات این امکان را میدهد که قدرت برند هایشان را در مجموعه رقابتی مقایسه کنند و از نتایج آن برای کسب ارزش برندو توسعه طنین برند دانشگاهها در طی زمان و به منظور فرموله کردن استراتژی های بازاریابی استفاده کنند. با توجه به اینکه، مهمترین دارایی ها در بخش خدمات ، ناملموساند و شامل وفاداری مشتری، برندها، نمادها و شعارهای شرکت، تصویر برند، شخصیت برند، تداعی و آگاهی از برند است. این داراییها همراه با سایر ابعاد ملموس، ارزش برند را در بر دارد و منبع اولیه ایجاد مزیت رقابتی محسوب میگردند. ایجاد تصویری پایدار و قدرتمند هنگام داشتن ارزش برند بالا منابع پنهانی است که میتواند متمایزکننده یک ارائه دهنده خدمت از رقبایش گردد. (رحیم نیا، ۱۳۹۱) از اینرو با توجه به اهمیت برندسازی در بخش خدماتی بخصوص در زمینه دانشگاهی که علارغم نقش مهمی که درتوسعه کشور و کسب درآمد دارد اما متاسفانه خیلی جزئی در پژوهش های داخلی مورد بررس قرار گرفنته است، از طرفی امروزه افزایش رقابت بین دانشگاه ها این موسسات را مجبور به صرف هزینه های زیادی برای فعالیت های برندسازی خود در بین دانشگاه های جهانی جهت جذب دانشجویان در سطح بین الملل و جذب منابع مالی کردهاست (Tas, 2012). همچنین اهمیت ایجاد رابطه بین مصرف کننده و برند که در آخر منجر به طنین برند می شود به قدری مهم است که شرکت های بزرگ هر ساله میلیون ها دلار برای ارتقاء رابطهشان با مشتریانشان صرف می کنند(Gordon, 2010) . از طرفی دیگر دانشمندان تاکید می کنند که شرکت ها باید فعالیتهای خود را در جهت افزایش آگاهی بخشی به مصرفکنندگان و افزایش اطلاعات آنها درباره در زمینه بازار و برند که میتوانند تصمیمات مشتری را هدایت کنند(Faircloth, Capella, & Alford, 2001; Keller, 2006). اما با این وجود دانشمندان تاکنون مدارک قابل توجهی را در زمینه رابطه بین آگاهی از برند و تداعیهای برند و رفتار مصرف کننده ارائه نکرده اند(Gordon, 2010) . شواهد تجربی نشان میدهند که آگاهی از برند و تداعیهای برند بر رفتار مصرف کننده موثر بوده و میتواند وظایف بازاریابی را در جهت توسعه آگاهی و بهبود تصور مشتری از یک برند را مورد تائید قرار دهند. همچنین مطالعات قبلی نشان میدهد که واکنش های شناختی و موثر مشتری میتواند تاثیر مهمی را بر ارزش ویژه برند داشته باشد(Gordon, 2010). در محیط نهایتا مشخص شده است که رابطه دقیقی بین گرایشات رفتاری مصرفکنندگان و افزایش عملکرد مالی یک شرکت وجود دارد و تعداد زیادی از محققان بیان میکنند که ادراک مشتری از یک برند بر پیامدهای مالی شرکت مثل: قیمت و سهم بازار شرکت تاثیر خواهد داشت (Aaker, 1996; Baldinger & Robinson, 1996; Keller, 1993). همچنین یافته پژوهشی بیانگر این موضوع است که چگونه شرکتها می توانند با انجام استراتژی های مدیریت فعالیت های برند میتوانند بر گرایشات رفتاری مشتری موثر باشند(Gordon, 2010). از طرفی در مطالعاتی که گوردن در سال ۲۰۱۰ انجام داد تنها به بررسی طنین برند به طور کلی پرداخته است و از بررسی تمام ابعاد فرعی طنین برند که شامل: ۱- وفاداری رفتاری ۲- وابستگی روانی ۳- حس تعلق اجتماعی ۴- مشارکت فعال است و تاثیر سایر عوامل بر این ابعاد فرعی چشم پوششی کرده است. موارد بالا به خوبی اهمیت بررسی رابطه بین محرک های ارزش ویژه برند و گرایشات رفتاری مصرف کنندگان و توسعه طنین برند را برای موسسات نشان می دهد. با توجه به وجود اهمیت در تعیین رابطه بین محرک های ارزش ویژه برند و گرایشات رفتاری مشتری، لذا این مطالعه با هدف تقویت و پوشش ضعف های مطالعات قبلی در مفهوم سازی در این زمینه صورت می گیرد. مطالعات قبلی در زمینه ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(Bauer, et al, 2008; Gladden & Funk, 2002; Ross, James, & Vargas, 2006 ) تنها به بررسی عوامل ارزش ویژه مانند آگاهی و تداعیهای برند پرداخته اند و تاکنون به ندرت سایر عوامل که میتوانند نقش مهمی را برگرایشات رفتاری مشتری داشته باشد در نظر نگرفته اند. در محیط آموزشی جهانی دانشگاه ها باید به دانشجویان توجه بسیاری داشته و همواره نحوه ادراکات مختلف دانشجویان از برند دانشگاه ها و نحوهی انتخاب دانشگاه ها را مورد بررسی قرار دهند (Tas, 2012). بسیاری از دانشگاه ها برای ارتقاء رتبه برند خود در سطح بین المللی تلاشهای فراوانی را در زمینه مدیریت استراتژیک برند انجام می دهند (Brunzel, 2007). علیرغم اهمیتی که برند دانشگاهی می تواند بر انتخاب دانشجویان داشته یاشد مطالعات تجربی محدودی در زمینه ارزش ویژه برند و محرک های ارزش ویژه برند در برند دانشگاهی صورت گرفته است (Mourad et al, 2011). از طرف دیگر باتوجه به بررسی های محقق مشخص شده است که ( در زمان تحقیق) در بین خارجی موضوع طنین برند با تمام ابعاد آن به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است و در بین پژوهش های داخلی تنها یک مقاله با موضوع"طنین برند: کاربرد هرم کلر در بانک صادرات ایران"در اواخر ۱۳۹۱توسط شهریار عزیزی صورت گرفته است. اهداف
-
- بررسی وضعیت طنین برند دانشگاههای تهران
-
- تحلیل روابط بین محرکهای ارزش ویژه برند و طنین برند
-
- اولویت بندی ابعاد طنین برند در بین دانشگاههای مورد مطالعه
سؤالات تحقیق
-
- عوامل موثر بر طنین برند دانشگاههای تهران(تهران، تربیت مدرس، شریف و امیرکبیر) کدامند؟
۱-۱: تاثیر آگاهی برند بر تداعی برند چگونه است؟ ۱-۲: تاثیر تداعی برند بر برتری برند چگونه است؟ ۱-۳: تاثیر برتری برند بر طنین برند چگونه است؟
-
- تاثیر عوامل موثر بر طنین برند دانشگاههای تهران از دید دانشجویان تحصیلات تکمیلی چگونه است؟
۲-۱: تاثیر تداعی برند بر طنین برند چگونه است؟ ۲-۲: تاثیر تداعی برند بر واکنش احساسی موثر به برند چگونه است؟ ۲-۳: تاثیر واکنش احساسی موثر به برند بر طنین برند چگونه است؟ ۲-۴-:: تاثیر برتری برند بر واکنش احساسی موثر به برند تاثیر مثبت دارد باتوجه به اینکه تحقیق حاضر علاوه بر عوامل تعیین شده در ادبیات تحقیق که منجر به مدل مفهومی تحقیق شدهاست در نظر دارد سایر عوامل یا شاخصهای متاثر از شرایط بومی بر جامعه تحقیق را مورد بررسی قرار دهد، لذا سئوال ذیل نیز مطرح میگردد.
-
- سایر عوامل موثر بر طنین برند دانشگاههای تهران (باتوجه به شرایط بومی) کدامند؟
فرضیات تحقیق فرضیه اصلی۱ : آگاهی برند بر تداعی برند تاثیر مثبت معنادار دارد فرضیه اصلی۲ : تداعی برند بر برتری برند تاثیر دارد فرضیه اصلی۳ : تداعی برند بر واکنش احساسی موثر به برند تاثیر دارد فرضیه اصلی۴ : تداعی برند بر طنین برند تاثیر دارد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ب- تفاوت حمله سایبری با جنگ سایبری جنگ سایبری، با هدف ازهم گسیختن سیستمهای اطلاعاتی و مخابراتی، سیستمهای کنترل و فرماندهی، ارتباطات و جاسوسی نیروی نظامی دشمن در هنگام یک مخاصمه مسلحانه و در فضای سایبر صورت میگیرد. درواقع جنگ سایبری اشاره به علمیات نظامی براساس اصول اطلاعاتی و شبکههای الکترونیکی دارد.[۹۲] ریچارد کلارک میگوید : جنگ سایبری شکل جدیدی از مبارزه است که ما هنوز نمیتوانیم آن را درک کنیم درعین حال میتوانیم فضای مجازی را پنجمین عرصه نبرد بدانیم.[۹۳] فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات، مفاهیم و مبانی متعددی از زندگی دوران صنعتی را دستخوش تغییر و تحول قرار داده است که از جمله آن میتوان به بحث جنگ اشاره کرد. آن چه که ما به عنوان جنگ سایبری میشناسیم درواقع هدایت عملیات نظامی براساس قوانین حاکم براطلاعات است. هدف از این نوع جنگ درواقع تخریب سامانههای اطلاعاتی و ارتباطی است و تلاش این جنگ دستیابی به مسائلی است که دشمن از آن به شدت محافظت میکند. بنابراین جنگ سایبری متفاوت از حمله سایبری است. جنگ سایبری در اغلب موارد شرایط حمله سایبری را دارا میباشد ولی همه حملات سایبری جنگ سایبری محسوب نمیشوند.
درواقع جنگ سایبری میتواند دربردارنده حمله سایبری باشد اما حمله سایبری اختلال در صحت یا درستی دادهها است که معمولاً از طریق کدهای مخرب، تغییر در برنامه های رایانهای و کنترل دادهها که منجربه خروجی اشتباه میشود صورت میگیرد.[۹۴] باید تأکید نمود که فقط آن دسته ازحملات سایبری که پیامدهایی برابر با پیامدهای حملات مسلحانه دارند یا در بستر مناقشهای مسلحانه رخ میدهند درسطح جنگ سایبری قرار میگیرند. به بیانی دیگر، اگر در یک حمله سایبری، آسیب ها به حدی شدید بوده باشند که قابل مقایسه با آسیبهای معمول در جنگ ها باشند، در این صورت، حمله سایبری در حکم جنگ سایبری خواهد بود. طبعاً هر حمله سایبری یا هر نفوذ سایبری را نمیتوان مساوی با جنگ سایبری تشخیص داد، به دلیل اینکه روزانه حجم بسیار زیادی از حملات سایبری اتفاق میافتد که اینها میتوانند سطوح دیگری از تهدیدات را در برگیرند، برای جنگ سایبری، پنج شاخص تعریف شده که با بهره گرفتن از آنها مشخص کرد که آیا کشور درگیر حمله سایبری شده یا حملهای معمولی و کوچک در کار است.[۹۵] ۱- منشأ تهدید: در طبقهبندی که برای تهدید انجام گرفته منشأ تهدید میتواند یک فرد و یا یک یا چند کشور باشد و این اولین شاخصی است که میتوان عنوان جنگ سایبری بر روی آن گذاشت. ۲- سطح تولید خطر: سطح تولید خطری که این نوع حملات ایجاد مینمایند، میتواندسطح امنیت ملی و سطح بالاتر از امنیت ملی یعنی امنیت بینالمللی را در برگیرد. طبعاً اگر اندازه خطری که برای کشورها تولید میکند در سطح امنیت ملی و امنیت بینالمللی باشد و آنها را به خطر بیندازد، میتواند بهعنوان یک نوع توسل به زور قلمداد گردد.
۳- حوزههای مورد تهاجم: معمولاً کشورها حوزههایشان را به لحاظ ارزش آن حوزه برای امنیت ملی کشورشان به انواع حیاتی، حساس و مهم و قابل حفاظت دستهبندی میکنند، معمولاً این دسته از حملات سایبری به حوزههای دارای اهمیت زیاد، یعنی حوزههای حیاتی و حساس، مربوط میگردد. طبعاً اگر یک تعرض سایبری به حوزهای با اهمیتِ کم اتفاق بیفتد آن را حمله سایبری از نوع توسل به زور نمیدانند.
۴- ابزار تهاجم: چهارمین شاخص، نوع ابزار تهاجم است. باید بین یک ویروس یا تروجان معمولی با سایر ابزارهای متداول حمله و سلاح سایبری و ویروس معمولی یا سایر ابزار جنگی تمایز قائل شد. ویروسها معمولاً کمحجم و ساده هستند و حملات ویروسی در حوزههای مختلف اتفاق میافتد، ولی سلاحهای سایبری معمولاً دارای پیچیدگی زیادی هستند، از چندلایه تشکیل میشوند، قدرت پنهان شوندگی، آشکار شوندگی دارند، قابلیت رمز شوندگی چندلایه دارند، دارای ظرفیتهای قدرتمند هستند و قابلیت شناخت محیط را دارند، یعنی محیط مورد عمل خودشان را میشناسند، مثلاً «استاکس نت» محیط هستهای را میشناخت. بنابراین هوشمندی، یک ویژگی بارز این دسته از سلاحهاست.
۵- شدت حمله:شدت یک حمله را با سطح پیامد و آثار آن میتوان تعیین کرد. بند سوم: تاریخچه و سوابق حمله سایبری در این قسمت تاریخچه و برخی از حملات سایبری انجام شده را مرور مینماییم. الف- تاریخچه از زمان ابداع رایانه و اینترنت تا امروزه که استفاده از اینترنت شکل عمومی پیدا کرده، تصور از پیش تعیین شدهای درباره این امکان ارتباطاتی و اتفاقاتی که در آن خواهد افتاد وجود نداشته و به همین دلیل بسیاری از اتفاقات ابتدا رخ داده و سپس دولتها به دنبال تبیین و در مواردی برخورد یا جلوگیری از آن برآمدهاند. جرایم رایانهای اولین نوع اینگونه سوء استفادهها بوده است. اما با توجه به تهدیدات جدیدی همچون حملات سایبری، لازم دانسته شد که در این بخش از تحقیق، مرور کوتاهی بر تاریخچه این حملات داشته باشیم چراکه هر اندازه بر قدرت و نفوذ شبکههای ارتباطی و ابزارهای پیام رسان افزوده میشود دامنه آسیب پذیری آن نیز بالا می رود. به گفته متخصصان فناوری، هر کشف و ابتکار جدید در فناوری ارتباطات و اطلاعات، فرصتی تازه برای هکرها و مجرمان سایبری ایجاد میکند که به اطلاعات بیشتری دسترسی داشته باشند و به فکر راهکارهای تازه برای سرقت اطلاعات شرکتهای بزرگ، حسابهای مردم معمولی و یا حمله به زیرساختهای حیاتی یک کشور باشند؛ راهکارهایی که گاه سبب میشود حتی بزرگترین شرکتهای فناوری نیز از مقابله با اینگونه جرایم و حملات سایبری ناکام بمانند. مشکلاتی که از ابتدای قرن ۲۱ تاکنون اتفاق افتاده، همه نشان از ناامن بودن فضای سایبر داشته و در عمل سیستمهای امنیتی و نظامی کشورها را به چالش کشیده است. به خصوص حملاتی همچون حمله سایبری به استونی، حمله سایبری به ایران مخصوصاً قضیه “استاکس نت” و همچنین مشکلاتی که در سال گذشته(۲۰۱۴)، برای شرکتهای بزرگی همچون سونی پیکچرز و شرکت امنیتی WhiteHatو همچنین برخی سیاستمداران و بازیگران هالیوود پیش آمد. ب- نمونههایی از حملات انجام شده لازم به ذکر است که از آنجایی که بیشتر حملات در گروه جرایم سایبری قرار گرفتهاند لذا در اینجا تنها به حوادثی اشاره میگردد که در چارچوب یک حمله سایبری به زیرساختهای یک کشور انجام گرفته است. - در سال ۲۰۰۶ در جریان جنگ حزبالله و اسراییل، دولت صهیونیستی اعلام کرد که مورد حملات سایبری سازمان یافته از طرف کشورهای خاورمیانه و روسیه قرار گرفته است. - در سال ۲۰۰۷ این بار کشور «استونی» بود که خبر از حملهی سایبری به خود داد. در این سال کشور استونی در معرض سیلی از حملات سایبری قرار گرفت که کل زیرساختهای اینترنتی آن کشور را تحت تأثیر خود قرار داد و البته هدف اصلی، وب سایتهای دولتی، سازمانی، بانکها و روزنامهها بودند. با توجه به زمان حملات که در زمان مجادله این کشور و روسیه، بر سر برداشتن یادبود شوروی از پایتخت استونی بود، مقامات استونی روسها را عامل اصلی این حملات میدانند. - در سال ۲۰۰۷، تارنمای انتخابات کشور «قزاقستان» در جریان یک حملهی سایبری از کار افتاد. - در سال ۲۰۰۸، سایتهای کشورهای روسیه، گرجستان و آذربایجان در جریان درگیریها در اوستیای جنوبی مورد حملهی هکرها قرار گرفتند. البته همانند قضیه استونی، در این قضیه نیز روسیه از مظان اتهام خارج نبود. - در سال ۲۰۰۹، حملات گستردهای به بخشهای دولتی، رسانهای و تارنماهای مالی دو کشور ایالات متحده و کره جنوبی صورت پذیرفت. - در ماه می۲۰۱۰، در پاسخ به حملهی سایبری هند، تارنماهای سازمان موشکی هند، بنیاد ملی علوم هند، دفتر چندین حزب و … توسط هکرهای پاکستانی مورد حمله قرار گرفتند. - در سپتامبر ۲۰۱۰، تأسیسات اتمی ایران توسط ویروس استاکس نت مورد هجوم قرار گرفت. این ویروس یکی از پیشرفتهترین ویروسهای رایانهای بود و برگ جدیدی را در مبارزههای سایبری گشود. - در سال ۲۰۱۰ دوباره دولت انگلیس اعلام کرد که در هر ماه، هدف بیش از ۱۰۰۰ حملهی سایبری قرار میگیرد. -نمونهای از حملات سایبری که اخیراَ اتفاق افتاد مربوط به چین میباشد که با رخنه در بانک اطلاعات گوگل[۹۶] در سال ۲۰۱۰ با ادعای اینکه نقض مالیکت معنوی و نظارت غیرقانونی بر فعالان حقوق بشر صورت گرفته این عمل را انجام داد. - درسال ۲۰۱۱ هکرها به بیش از ۲۴۰۰۰ فایل مربوط به پنتاگون دسترسی پیدا کردند که این خود باعث نگرانی زیاد وزارت دفاع آمریکا گردیده است. - در ژوییهی ۲۰۱۱ تارنمای شرکت ارتباطاتی (SK) کره جنوبی هک شد و اطلاعات شماره تلفن، پستهای الکترونیک و آدرس منزل ۳۵ میلیون نفر سرقت شد. - در اکتبر ۲۰۱۱، دولت آمریکا پذیرفت که کنترل هواپیمای جاسوسی خود را در یک حملهی سایبری از سوی ایران از دست داده است. - در سال ۲۰۱۲ بیان شد که هند اطلاعات کمیسیون دوجانبهی اقتصادی بین چین و آمریکا را هک کرده است. - در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ شرکت نفت، پتروشیمی، شهرداری، وزارت علوم و برخی از سازمانهای دیگر ایران مورد حمله سایبری قرار گرفتند. -همچنین، حمله سایبری به شرکت سونی در سال ۲۰۱۴ نیز نمونهای دیگر از حمله سایبری میباشد. مبحث دوم: انواع عملیات سایبری باید حملات سادهای را که بهوسیله نرمافزارهای ارزان قیمت قابل دانلود از اینترنت انجام میشوند، از حملات پیشرفتهای که نقاط ضعف جدیدی را روی سیستمها آشکار میکنند متمایز کرد. انتشار ویروسهای جدید و “حملات روز صفر” (حملاتی که برای بار اول استفاده میشوند) در زمره حملات پیشرفته محسوب میشوند. این حملات به مهارتی بیش از هک کردن ساده نیاز دارند. البته در یک تقسیم بندی کلی، حملات سایبری شامل گونههای ذیل میباشند: بهرهبرداری سایبری، تروریسم سایبری، جاسوسی سایبری و حملات سایبری با اهداف تخریبی. بند اول: بهرهبرداری سایبری: CNE[97] بهرهبرداری از شبکههای رایانهای، یک تکنیک برای نفوذ به شبکههای رایانهای هدف، به منظور استخراج و جمع آوری دادههای اطلاعاتی از طریق شبکههای رایانهای میباشد. اینگونه عملیات، حمله کننده را قادر میسازد تا هر گونه اطلاعات حساس و محرمانه که به طور معمول پنهان نگه داشته شده، از رایانههای شخصی و شبکههای رایانهای یک سازمان یا کشور خارجی جمع آوری نماید. اینگونه عملیات بیشتر علیه مؤسسات نظامی و دولتی انجام میپذیرد. بند دوم: تروریسم سایبری به طور معمول تروریست ها از اینترنت برای اهداف خود استفاده میکنند. در واقع سایبر تروریسم به روشهایی گفته میشود که با هدف از کارانداختن عملیات زیرساختهای حیاتی یک کشور صورت میگیرد.[۹۸] گروههای تروریستی از ابزار سایبری به شکلی فعالانه استفاده میکنند، با این وجود تروریسم سایبری به معنای استفاده از ابزار مجازی برای ایجاد تخریب، تاکنون نادر بوده است. با اینکه هیچ چیز نمیتواند مانع از تلاش گروههای تروریستی برای استخدام متخصصان رایانه، یا خرید بدافزارها از گروههای جنایی در اینترنت گردد، “حملات سایبری بیفایدهتر از حملات فیزیکی به نظر میرسند: این حملات قربانیان بالقوه خود را آکنده از وحشت نمیسازند، فوتوژنیک نیستند، و از نظر بسیاری از مردم رویدادهایی به شدت احساسی قلمداد نمیشوند.[۹۹] اما این بدین معنا نیست که گروههای تروریستی از اینترنت برای ترویج تروریسم استفاده نمیکنند. همانطور که قبلاً دیدیم، اینترنت به ابزاری مهم تبدیل شده است که آنان را قادر میسازد به صورت شبکههای نامتمرکز فعالیت کنند، برای خودعلامت مشخصهای بهوجود بیاورند، هوادار جذب کنند، منابع مالی جمع آوری نمایند، جزوههای آموزشی ارسال کنند و عملیاتها را بگردانند. به لطف ابزار سایبری، برخی از گروههای تروریستی با یک تشکیلات هرمی و با سازماندهی جغرافیایی، توانستهاند خود را به یک شبکه افقی جهانی تبدیل کنند که داوطلبان محلی میتوانند خود را در آن عضو کنند. در واقع محل کلیدی برای تندرو کردن افراد میتواند یک کشور نبوده بلکه تجربه یک جامعه مجازی باشد. به عنوان مثال، سوء استفاده از فضای سایبر توسط گروه تروریستی داعش در سه جنبه قابل بررسی میباشد. ۱٫استفاده ازفضای سایبر برای ادامه حیات : با بهره گرفتن از فضای سایبر، گروههای تروریستی همچون داعش، تبلیغات زیادی داشته و جذب نیرو را از طریق این فضا انجام میدهند و بنابراین طول عمر این گروه افزایش میباشد. ۲٫تبلیغات هراس انگیز: یکی دیگر از سوء استفادههای فضای سایبر توسط اینگونه گروههای غیرقانونی، ایجاد خوف و ترس در دل مردم با تبلیغات واهی و نشان دادن صحنههای خشن و دلهره انگیز میباشد.
- آمادگی جهت انجام حملات سایبری : شاید یکی از بدترین تهدیدات در این خصوص، آمادگی و حضور این نوع گروهها جهت انجام حملات سایبری میباشد چراکه این نوع افکار تروریستی بالاترین انگیزه را برای انجام حملات سایبری دارند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اساساً ۲ نوع مس ۴ آمونیاکی وجود دارد(ACQ) (AWPA P5)
-
- نوعD (ACQ-D) (پایه آمینی)
ACQ برای بسیاری از کاربرد های مشابه، به جای ACZA , CCA استفاده شده است، اما این ماده برای استفاده در آبهای شور پیشنهاد نشده است. ACQ-B با فرمول بندی آمونیاکی بهتر قادر به اشباع گونه های سخت اشباع از قبیل دوگلاس فر میباشد.ACQ-D سطح ظاهری یکنواخت تر و هموارتری را ایجاد میکند. محصولات چوبی تیمار شده با ACQ –B,D در استانداردهای کالایAWPA آورده شدهاند.
عملکرد این ماده در برابر قارچها بستگی به تعداد کربن و گروه آلکیل آن دارد. وقتی یک آلکیل دارد، وجود ۱۲ تا ۱۴ کربن میتواند کارایی را در برابر قارچها افزایش دهد و وقتی دو گروه آلکیل دارد ۸ تا ۱۰ کربن میتواند کارایی مناسبی در برابر قارچها داشته باشد. نوع B وD دو آلکیل دارد پس با داشتن ۸ تا ۱۰ کربن عملکرد مناسبی در برابر قارچها خواهند داشت و نوع C دارای یک آلکیل و وجود ۱۲ تا ۱۴ کربن عملکرد در برابر قارچها را بهبود میبخشد(وارشا، ۲۰۰۴). میتوان از این فرمول بندیها در غوطهوری، اسپری کردن و فشار و خلاء در اتوکلاو، همچنین در تماس با آب و خاک استفاده نمود. تنوع ترکیباتACQ سبب شده تا در برابر گونه های چوبی متفاوت و کاربردهای متفاوت بتوان ترکیبات متفاوت را به کار برد. وقتی از ترکیب آمونیاکی استفاده میگردد، میتوان گونه های سخت اشباع مثل درون چوب کاج جنوبی و یا دوگلاس فر را اشباع نمود؛ ترکیب آمونیاکی دارای عمق نفوذ بیشتر است. درحالیکه ترکیب آمینی دارای توزیع یکنواختتر میباشد. در فرمول بندی جدیدACQ از تکههای کوچک مس محلول در اتانول آمین استفاده میگردد. البته باید توجه داشت که وجود تکههای مس در ماده حفاظتی میتواند سبب بروز مشکلاتی در اشباع گردد. از چوب تیمار شده در تماس مستقیم با آلومینیوم استفاده نشود. در صورت رشد کپک در سطح چوب تیمار شده بهترین را برای بر طرف کردن آن استفاده از پودر صابون و برس میباشد. میزان خورندگی فلزات در ACQ بالاتر از CCA است که این امر دلیل میزان بیشتر مس در ACQ نسبت به CCA است. پیش از رنگ کاری چوب تیمار شده؛ باید سطح آن خشک گردد. AWPA میزان جذب ۴ کیلوگرم بر متر مکعب یا ۰٫۲۵ پوند بر فوت مکعب را در بالای زمین، جذب ۶٫۴ کیلوگرم بر متر مکعب و یا ۰٫۴۰ پوند بر متر مکعب را برای کاربرد در تماس با زمین، میزان جذب ۰٫۶ پوند بر فوت مکعب را برای فونداسیون ساختمانها و تیر مخابرات و میزان جذب ۰٫۱۵ پوند بر فوت مکعب ماده حفاظتی همراه با مواد ضد آب را برای محیطهای آبی، را تعیین نموده است. این تیمار را میتواند در بالای زمین، در تماس با زمین و همچنین در تماس با آب تازه مورد استفاده قرار داد(لیبو، ۲۰۰۴؛ مدیسون، ۲۰۰۴). ۳-۱-۴- کوات مس مایکرونایز شده[۶۵] MCQ ماده حفاظتی ساخته شده بر پایه ACQمیباشد. قطعات جامد مس(اغلب کربنات مس)سریعتر از ترکیبات مس به صورت آمینی و آمونیاکی در آب به صورت ذرات معلق تبدیل میگردند. البته باید توجه داشت که اندازه ذرات نیز مهم است. به طوری که اندازه بهینه ذرات ۱۹۰ نانو متر باید باشد. اندازه کوچک ذرات سبب افزایش نفوذ و افزایش عمق نفوذ، کاهش شستشوی ماده حفاظتی و کاهش ایجاد مشکلات برای انسان و حیوانات است. خوردگی این ماده همانند چوبهای تیمار شده با CCA است.چوبهای تیمار شده با MCQ از نظر خورندگی فلزات بسیار شبیه به چوبهای تیمار نشده میباشند و به همین دلیل در استفاده از این ماده نیاز به اتصالات با جنس استیل نمیباشد. همچنین این تیمار رنگ طبیعی چوب را حفظ میکند و توانایی بالاتری برای نگه داری رنگها و پوششها داشته و نیز میزان مس کمتری برای کمک به کاهش آبشویی دارد. قابل استفاده در تماس با زمین و نیز در مصالح ساختمانی است. مناسب برای تیمار نرده های چوبی، عرشه، ریل راه آهن، ایوان و در کل محیطهایی با ریسک بالای تخریب. چوبهای تیمار شده با MCQ مشکلات زیست محیطی و حمل و نقل را ندارند. چوب تیمار شده با MCQ بی بو، بدون لکه رنگی و برای انسان، حیوان و گیاهان بی خطر است. محصولات تیمار شده با این ماده به طور تجاری از سال ۲۰۰۶ استفاده گردید(پرستون و همکاران،۲۰۰۹). ۴-۱-۵- مس قلیایی DCOI (ACD)[66] این ماده حفاظتی یکی از مواد محلول در آب است که به تازگی معرفی شده وبا وزن مولکولی۲۸۲٫۲۳، حاوی مس قلیایی اتانول آمین میباشد. که در آن از ۴ و ۵-دیکلرو-۲-ان-اکتیل-۴-ایزوتیازولین-۳-یک (DCOI) استفاده شده. فرمول شیمیایی این ماده(C11H17Cl2NOS) بوده و از نامهای تجاری آن میتوان به، کاتون[۶۷]، دورآسید[۶۸]، کاتون ۲۸۷[۶۹] اشاره نمود. شکل ۳-۱-۴- مس قلیایی DCOI (ACD) این مایع زلال زرد رنگ، عمدتاً با یک حشره کش به صورت ترکیبی برای مقابله با قارچهای مقاوم به مس مورد استفاده قرار میگیرد. این ترکیب عموماً به نسبت ۲۰ تا ۲۵ واحد مس به یک واحد DCOI، استفاده میگردد.ACD به عنوان یک ماده حفاظتی که هم برای مصارف بالای سطح زمین و هم در تماس با سطح زمین کاربرد دارد و درAWPA استاندارد گذاری شده است. DCOI یک ماده حفاظتی مناسب در برابر حفاران دریایی میباشد. تیمار با این ماده رنگ چوب را به رنگ قهوهای روشن تبدیل میکند. چوب تیمار شده با این ماده دارای بوی قابل توجهای است، که شدت آن بستگی به محلول تیمار دارد و با توجه به محلول تیمارامکان حساسیت پوستی وجود دارد(لیبو، ۲۰۰۷). DCOI اغلب به صورت ترکیبی همراه با یک حشرهکش مورد استفاده قرار میگیرد. ایزوتیازولین عموماً به عنوان ماده ضد کپک با DCOI به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار میگیرد. مقاوم به آبشویی و قابل حل در حلالهای آلی و مناسب برای مقابله با حملات قارچی از خصوصیات این ماده میباشد. هم برای مصارف بالای سطح زمین و هم در سطح زمین کاربرد دارد. بسیار شبیه تیمارMCQ وACQ میباشد. چوب تیمار شده با این ماده برای انسان و محیط زیست خطری ایجاد نمیکند. ۳-۱-۶- مس دو ظرفیتی (دی متیل دی تیو کاربامات)(CDDC)[70] مس دوگانه (دی متیل دی تیو کربامید) (CDDC) محصولی است که در نتیجه واکنش در چوب به عنوان نتیجه تیمار دوگانه با دو محلول جداگانه ایجاد شده است. اولین محلول تیمار حاوی حداکثر ۵% مس اتانول آمین ۲ ظرفیتی( ۲- آمینو اتانول) و دومین محلول تیمار دارای حداقل ۲٫۵ % سدیم دی متیل دی تیو کربامید میباشد(AWPA P5).از مواد حفاظتی بر پایه آب به فرمول C6H12N2S4Cu با جرم ویژه ۱٫۷۵ و وزن مولکولی ۳۰۳٫۹۸ و دمای ذوب ۲۶۰ درجه سانتیگراد به صورت پودر قرمز تیره مایل به قهوه ای میباشد. میزان مصرف اکسید مس در این ماده حفاظتی ۱۷-۲۹% و میزان مصرف سدیم دی متیل دی تیو کربامت(SDDC) 71-83% میباشند(لیبو، ۲۰۰۴). شکل ۳-۱-۵- مس دوگانه (دی متیل دی تیو کربامید) (CDDC) یکی از نامهای تجاری این ماده کودیاک[۷۱] میباشد در اثر واکنش مس اتانول آمین و سدیم دی متیل دی تیوکربامتSDDC و نسبت یک واحد مس و دو واحد در تیوکربامات سبب تولید این محصول نامحلول در آب میگردد(فریمن، ۱۹۹۴). چوبهای تیمار شده با این ماده مقاومت مناسبی در برابر حشرات و قارچها دارند. تحقیقات نشان میدهد که در صورتیکه نسبت Cu:SDDC به ۱:۱ تغییر یابد میزان آبشویی مس افزایش مییابد که این مسئله نشان میدهد، افزایش میزان مس نمیتواند سبب تثبیت بهتر این ماده در چوب گردد، البته قسمتی از مس میتواند با مبادله یونی با دیواره سلولی واکنش دهد و در آن تثبیت گردد (کوپر، ۱۹۹۳). استفاده از میزان SDDC بیشتر سبب کاهشPH محلول تا نزدیکی خنثی میگردد(آرسنائولت و همکاران، ۱۹۹۳). میزان جذب این ماده در مصارف بالای سطح زمین باید حداقل ۱٫۶ کیلوگرم بر مترمکعب و در تماس با سطح زمین ۳٫۲ کیلوگرم بر متر مکعب باشد. چوبهای تیمار شده با این ماده را نباید در آب دریا استفاده نمود. میتواند سبب سوزش چشم و پوست گردد که در این صورت باید دستها و صورت را با آب و صابون شستشو داد. همچنین تنفس این ماده میتواند سبب تحریک مجاری تنفسی گردد. CDDC دارای ماندگاری بالا و مقاوم در برابر عوامل اکسیداسیون میباشد. البته این تیمار هنوز به صورت تجاری استفاده نمیگردد. این ماده به عنوان یک ماده قابل استفاده در محیطهای داخلی در AWPA استاندارد گذاری شده است.بهتر است از اتصالاتی با جنس گالوانیزه و یا استیل در برابر این ماده استفاده گردد. چوب تیمار شده با این ماده به رنگ قهوه ای بوده و معمولاً بدون بو یا با بوی بسیار کم میباشد. همچنین اغلب چوب کاج با نفوذ بالا با این ماده حفاظتی تیمارمیگردد. یکی از مشکلات اصلی این تیمار، دو مرحله ای بودن فرایند آن است. ۳-۱-۷- تبوکونازول[۷۲] از سال ۱۹۹۱ به صورت تجاری مورد استفاده قرار گرفت. تبوکونازول(TEB) یک بیوسید تری آزول آلی است که در برابر قارچهای پوسیدگی چوب موثر است اما تأثیر آن در برابر سوسکها هنوز محاسبه نشده است. در حلالهای آلی محلول است ولی در آب محلول نمیباشد، در چوب پایدار است و در مقابل آبشویی مقاوم است. به طور رایج TEB کاربرد تجاری ندارد. حلالهای استفاده شده در فرمول بندی این ماده حفاظتی نیز در AWPA P9 نوع C یا نوعF مشخص شده است. پودر بی رنگ کریستالی تا قهوه ای روشن به فرمول مولکولی C16H22ClN3O با نام آیوپاک این ماده به صورت زیر است: (RS)- 1- (4-ChloroPHenyl)- 4,4-dimethyl- 3- (1,2,4-triazol-1-ylmethyl)pentan- 3-ol میباشد. یکی از زیستکشهای آلی بر پایه تریزل بوده که مناسب برای تیمار چوب در برابر قارچهای بیماری زا میباشد. از نامهای دیگر این محصول میتوان به فنترازول[۷۳]، تربو کنازول[۷۴]، تربوترازول[۷۵] و اتیل تری یانول[۷۶]را نام برد. این ماده حفاظتی دارای جرم مولکولی۳۰۷٫۸۱۸۳۸ و در ۲۰ درجه سانتیگراد دارای دانسیته ۱٫۲۹ گرم بر سانتی متر مکب و وزن مخصوص ۱٫۲۴۹ میباد(EPA، ۱۹۹۹). شکل ۳-۱-۶- تبوکونازول تبوکونازول در لیست سازمان غذا و دارو در آمریکا به عنوان یکی از مواد بی خطر برای انسان میباشد. اما از دیدگاه EPA این ماده امکان بروز سرطان برای انسان را فراهم میکند و بر اساس ادعای سازمان سلامت جهانی[۷۷] این ماده در طبقه سه از لحاظ سمیت قرار دارد که این امر به معنای سمیت بسیار کم میباشد. اما به طور کل دارای سمیت بسیار کمی برای انسانهاست. از این ماده به عنوان قارچکش در مواد حفاظتی محلول در حلالهای الی در مقابل بازیدیومیستها استفاده میگردد(FAO، ۲۰۰۰). TEB در آب به صورت تکه های جدا از هم حل شده و در استن قابل حل میباشد. به طور کل حلالیت در آب ۳۲ میلیگرم در لیتر، در دی کلرو متان کمتر از ۲۰۰ گرم در لیتر در ان – هگزان ۲ تا ۵ گرم در لیتر، در ۲ پروپانول ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم درلیتر و در تلوئن ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم در لیتر میباشد. دارای دمای ذوب ۱۰۲٫۴-۱۰۴٫۷ درجه سانتیگراد میباشد. بر پوسیدگی قارچی اثر داشته اما در برابر حشرات بی اثر میباشند. (AWPA P5,P8) در حلالهای آلی قابل حل هستند. اما دارای حلالیت کمی درآب بوده و در چوب تثبیت شده و مقاوم به آبشویی میباشند. این مواد از برای تیمار تحت فشار درآمریکا، اروپا و کانادا استفاده میگردند. اغلب برای مقابله با کپکها و بیماری لکهآبی و تیماری مناسب برای کنترل لکههای سیاه رنگ ایجاد شده توسط قارچها و تیمار بذر گیاهان کاربرد دارند. LD 50 برای تبوکونازول، از راه خوردن برای موش صحرایی ۱۷۰۰ میلی گرم درکیلوگرم و برای موش خانگی از راه خوردن۳۰۰۰ میلی گرم در کیلوگرم و از راه تماسی برای موش صحرایی بیش از ۵۰۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم و از راه تنفس برای موش صحرایی ۰٫۳۷ میلی گرم بر لیتر در ۴ ساعت میتواند خطرناک باشد(ویلیامز، ۲۰۰۵). ۳-۱-۸- پروپیکونازول[۷۸] پروپیکونازول یک بیوسید تری آزول آلی است که در برابر قارچهای پوسیدگی چوب موثر است اما در برابر سوسکها موثرنمیباشد( AWPA P8). این ماده در بعضی از حلالهای آلی محلول میباشد، اما در آب حلالیت پائینی دارد و در چوب پایدار و در مقابل آبشویی مقاوم است. بدون خورندگی برای فلزات و همچنین حلالهای استفاده شده در فرمولبندی این ماده حفاظتی در نوع F یا C AWPA P9 مشخص شده است(EPA، ۱۹۹۳). یکی از زیستکشهای آلی بر پایه تریزل بوده که مناسب برای تیمار چوب و بذرگیاهان در برابر قارچهای بیماری زا، باکتریها و ویروسها میباشد. این ماده در سال ۱۹۷۹ توسط جانسن فارماتئوتیکا[۷۹]در بلژیک کشف گشت (تومسون، ۱۹۹۷). شکل ۳-۱-۷- پروپیکونازول نام آیوپاک این ماده به صورت زیر است: [۲- (۲,۴-dichloroPHenyl)-4-propyl-1,3-dioxolan-2-yl]methyl-1,2,4-triazole فرمولاسیون مولکولی آن C15H17Cl2N3O2، وزن مولی ۳۴۲٫۲۲۰۳۸ با دمای جوش ۱۸۰ درجه سانتیگراد و حلالیت ۱۰۰ ppm در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد در آب میباشد و ۱۰۰ % قابل حل در متانول، استون، اتر، کلورفرم و بنزن در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد و ۶% قابل حل در هگزان (EPA، ۱۹۹۶). از جمله نامهای تجاری این ماده میتوان به بنر[۸۰]، بنیت[۸۱]، دسمل[۸۲]، اربیتو … اشاره کرد اما معروفترین نام تجاری این ماده سیبا[۸۳] میباشد. پروپی کنازول بر اثر متیل زدایی از کربن ۱۴ در طول فرایند بیوسنتز ارگوسترول و انباشتگی متیل استرول روی کربن ۱۴ میباشد. بیوسنتز این ارگوسترول میتواند سبب تخریب دیواره سلولی قارچها گردد. فقدان تولید نرمال استرولها سبب کند شدن یا توقف رشد قارچها میگردد. گیاهان توانایی متابولیزم پروپیکنازول را با هیدرولیز گروه ان- پروپیلدر حلقه دی اکسالان و تبدیل آن به بتا- هیدروکسی ایزومر ها که به شکل مخلوطی شیرین هستند، میشوند (ورتان، ۱۹۹۳؛ توموسون، ۱۹۹۷). تحریک کننده چشم نمیباشد و از سوزاندن و نگهداری محصول در محیطی که احتمال آتش سوزی وجود دارد جدا خودداری گردد. LD 50 برای پروپیکونازول؛ از راه خوردن برای موش صحرایی بیش از ۲۰۰۰ میلی گرم درکیلوگرم و برای اردکها بیش از ۲۵۱۰ میلی گرم در کیلوگرم و برای ماهیها بیش از ۱۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم و از راه تنفس برای موش صحرایی ۰٫۳۷ میلی گرم بر لیتر در ۴ ساعت میتواند خطرناک باشد (ویلیامز، ۲۰۰۵). ۳-۱-۹- ایمیداکلوپراید[۸۴] ایمیداکلوپراید در سال ۱۹۸۶ توسط یک ژاپنی به نام نیون توکوشو نو یاکو سیزو[۸۵] کشف و در سال۱۹۹۲ یک شرکت آلمانی به نام بای[۸۶] حق امتیاز این ماده را دریافت نمود و در سال ۱۹۹۴ در EPA استاندارد گذاری شده است. یکی از حشرهکشهای محلول در آب با پایه نیکوتین حاصل از تنباکو که به صورت نئوروتوکسین[۸۷] فعالیت کرده که در دسته نئونیکوتینوئ[۸۸] در شیمی قرار میگیرد. نام آیوپک این ماده به صورت زیر است: ۱- (۶-chloro-3-pyridylmethyl)-N-nitroimidazolidin-2-ylideneamine و نام شیمیایی آن عبارت است از: ۱-[ (۶-chloro-3-pyridinyl)methyl]-N-nitro-2-imidazolidinimine به فرمول مولکولی C9H10ClN5O2 و جرم مولی ۲۵۵٫۶۶۱ و به صورت کریستال بی رنگ، دمای جوش۱۳۶٫۴-۱۴۳٫۸ درجه سانتیگرادو حلالیت ۰٫۵۱ گرم در لیتر در صفر درجه سانتیگراد در آب میباشد. از نامهای تجاری این ماده میتوان به، ادمایر[۸۹]،کندیفور[۹۰]، گا اچو[۹۱]، پرمیر[۹۲]، پرمیس[۹۳]، پرووادا[۹۴] و مارتن[۹۵] اشاره نمود. شکل ۳-۱-۸- ساختار مولکولی ایمیداکلوپراید در کلاسه بندی سمیت EPA این ماده در کلاسه ۲ و ۳ قرار دارد و بایستی روی محصولات آن علامت خطر زده شود. یک حشره کش سیستماتیک حاوی کلرو – نیکوتینیل است که برای تیمار خاک، برگ و دانه مورد استفاده قرار میگیرد. عموماً در کشاورزی برای حبوبات، برنج، ذرت، سیب زمینی و سبزیجات استفاده دارد. در کل این ماده دارای سمیت متوسطی است و توانایی ایجاد جهش زنی را دارد(FAO، ۲۰۰۸). میتوان این ماده را برای تیمار تزریقی خاک و درختان استفاده نمود به طوری که ۶ تا ۸ اینچ برای درختان و ۳ تا ۴ اینچ برای بوته ها مورد استفاده قرار میگیرد. از این ماده نباید در کندوهای عسل استفاده نمود. از مواد مناسب برای محافظت در برابر موریانه، کک و سوسک حمام میباشد. برای پرندگان سمی و برای ماهیها از سمیت کمتری برخوردار است. سمیت متوسطی پس از خورده شدن و سمیت کم در تماس برای پستانداران دارد (USDA، ۲۰۰۵).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این قسمت الگوریتم پیشنهادی PDTA(Prediction Based Dynamic Tracking Algorithm) شرح داده میشود که به منظور بالا بردن طول عمر شبکه و رهگیری مفید اهداف متحرک طراحی گردیده است. از مزایای این الگوریتم میتوان به رهگیری چندین هدف به صورت همزمان، مقاوم بودن آن در برابر خطاهای احتمالی حسگرها و شناسایی مجدد هدف گمشده به وسیله رویه تصحیح خطا اشاره کرد. در الگوریتم PDTA به دلیل اینکه هر کدام از حسگرها با توجه به اطلاعات خود و مستقل از حسگرهای دیگر مسیر حرکت هدف را تشخیص می دهند به این دلیل الگوریتم PDTA با توجه به طبقهبندیهای ارائهشده در فصل دوم در دسته الگوریتمهای توزیعشدهای قرار میگیرد که در آنها خوشهبندی اصلیترین راهکار برای رهگیری هدف است. دیاگرام کلی الگوریتم PDTA در شکل۵-۱۰ نشان داده شده است. همان طور که در شکل۵-۱۰ مشاهده میگردد الگوریتم PDTA دارای دو بخش کلی رویه خوشهبندی و رویه رهگیری هدف میباشد.
شکل۵-۱۰: دیاگرام کلی الگوریتم PDTA الگوریتم PDTA از یک طرح خوشهبندی پویا به منظور خوشهبندی حسگرهای زنده استفاده میکند تا به دلیل مدیریت بهتر منابع، مصرف انرژی کاهش یابد و در نتیجه مدت زمانی که شبکه قادر به رهگیری اهداف متحرک است، افزایش مییابد. دیاگرام الگوریتم خوشهبندی در شکل۵-۱۱ نشان داده شده است.
شکل۵-۱۱: دیاگرام رویه خوشهبندی رویه رهگیری هدف در الگوریتم PDTA به دو بخش رویه رهگیری هدف توسط حسگرهای عضو خوشه و حسگرهای سرخوشه تقسیم میگردد که رویه رهگیری هدف توسط حسگرهای سرخوشه به سه بخش انتخاب حسگرهای شایسته، پیشبینی موقعیت آینده هدف و تصحیح خطای گم شدن هدف نیز تقسیم گردیده است. این روند در شکل۵-۱۲ نشان داده شده است.
شکل۵-۱۲: دیاگرام رویه رهگیری هدف ۵-۳-۱- رویه خوشهبندی در الگوریتم PDTA شبکه به صورت یک گراف G=(V,E) مدل گردیده است که در این گراف دو حسگر توسط یک یال به یکدیگر متصل میگردند اگر و تنها اگر این دو حسگر توانایی ارتباط با یکدیگر را داشته باشند. در این رویه همان طور که ذکر شد ابتدا تمامی حسگرها در حالت خوابیده بسر میبرند. به منظور رهگیری اهداف متحرک از رویه خوشهبندی پویایی استفاده گردیده است که حسگرها توسط الگوریتم PDTA بهتر مدیریت میگردند و بدین ترتیب انرژی کمتری مصرف خواهد گردید. در این رویه خوشهبندی هر کدام از خوشهها شامل موارد زیر میباشند: برد خوشه[۷۴]: میزان فضایی که توسط حسگرهای درون خوشه پوشش داده میشود. شعاع خوشه[۷۵]: حداکثر فاصله بر اساس تعداد یال، بین حسگرهای عضو خوشه تا حسگر سرخوشه. به منظور سادهسازی شعاع خوشه را با k به آن اشاره میشود. درجه حسگر[۷۶]: تعداد حسگرهایی که همسایه یک حسگر میباشند. منظور از همسایه حسگرهایی میباشند که در فاصله یک یالی تا آن حسگر قرار دارند. در رویه خوشهبندی پیشنهادی هر حسگر در شبکه به صورت مستقل از حسگرهای دیگر تصمیمگیری را انجام می دهند و بنابراین رویه خوشهبندی پیشنهادی جزء الگوریتمهای توزیعشده در نظر گرفته می شود. در رویههای خوشهبندی هر کدام از حسگرها دارای حالت عضو خوشه(CM) و یا حالت سرخوشه(CH) میباشند. در رویه خوشهبندی پیشنهادی در ابتدا فرض میگردد که حالت همه حسگرها حالت عضو سرخوشه است و هر حسگر با احتمال P می تواند به عنوان حسگر سرخوشه انتخاب گردد. مقدار P برابر با نسبت تعداد سرخوشهها به تعداد کل حسگرها در نظر گرفته میشود که این مقدار با اندازه شبکه رابطه مستقیم دارد. هر حسگر مستقل از حسگرهای دیگر باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند حالت خود را به سرخوشه تغییر دهد و یا خیر. بدین منظور هر کدام از حسگرها یک عدد تصادفی r بین ۰ تا ۱ تولید میکنند و در صورتی که مقدار تولیدشده از مقدار P کمتر باشد حالت خود را به عنوان سرخوشه تغییر میدهد ولی در صورتی که مقدار تصادفی تولیدشده از مقدار P بیشتر باشد حالت خود را تغییر نداده و در همان حالت عضو خوشه باقی میماند. در مرحله بعد هر حسگری که سرخوشه گردیده است، زمانسنجی را راه اندازی میکند و بعد از راه اندازی زمانسنج پیام ADV را به تمام حسگرهایی که در فاصله k یالی[۷۷] خود قرار دارند به صورت سیلآسا ارسال میکند. بدین منظور حسگر سرخوشه به حسگرهای همسایه خود پیام ADV را ارسال می کند. هنگامیکه حسگری پیام ADV را دریافت کرد در جدول سرخوشه خود، شماره شناسایی حسگر سرخوشه را جستجو می کند. در صورت عدم وجود شماره شناسایی حسگر سرخوشه اطلاعات HC، شماره شناسایی حسگر و شماره شناسایی حسگر ارسالکننده پیام ADV را در جدول سرخوشه خود ذخیره می کند. در غیر این صورت فیلد HC در جدول سرخوشه با فیلد HC پیام ADV مقایسه میگردد. در صورت بیشتر بودن فیلد HC جدول سرخوشه، اطلاعات جدید HC، شماره شناسایی حسگر سرخوشه و شماره شناسایی حسگر ارسالکننده پیام جایگزین اطلاعات قبلی در جدول سرخوشه میگردد. بنابراین کوتاهترین مسیر تا حسگر سرخوشه به عنوان مسیر ارتباطی حسگر تا سرخوشه انتخاب میگردد. این روند در شکل۵-۱۳ نشان داده شده است.
شکل۵-۱۳: روند اجرای ارسال پیام ADV در رویه خوشهبندی بعد از اینکه تمام حسگرهایی که در فاصله k یالی تا حسگرهای سرخوشه قرار دارند پیام ADV را دریافت کردند، در صورتی که حسگری وجود داشته باشد که پیام ADV سرخوشهای را دریافت نکرده باشد حالت خود را به حالت سرخوشه تغییر میدهد و روند مرحله قبل تکرار میگردد. بعد از اتمام مرحله قبل تمامی حسگرها دارای حالت سرخوشه و یا حالت عضو خوشه میباشند. حسگرهایی که دارای حالت عضو خوشه میباشند، خود را به عضویت یک خوشه در میآورند. بدین منظور حسگرهای حالت عضو سرخوشه با توجه به اطلاعات بدست آمده توسط جدول سرخوشه، حسگر سرخوشهای که به آن حسگر نزدیکتر است را به عنوان حسگر سرخوشه خود انتخاب میکند و پیام JREQ را به صورت unicast به حسگر سرخوشه انتخابشده ارسال میکند. بدین منظور، بعد از انتخاب مناسبترین حسگر سرخوشه، پیام JREQ توسط حسگر ارسالکننده پیام JREQ به حسگرهای همسایه ارسال میگردد. زمانی که پیام JREQ توسط حسگری دریافت گردید، آن حسگر پیام JREQ دریافت شده را به حسگر همسایه خود ارسال میکند و این روند ادامه مییابد تا پیام JREQ به سرخوشه مربوطه تحویل داده شود. شماره شناسایی حسگر همسایه برابر با فیلد SID رکوردی از جدول سرخوشه میباشد که فیلد CHID آن با شماره شناسایی مناسبترین حسگر سرخوشه برابر میباشد. هر سرخوشه به منظور ذخیره اطلاعات حسگرهای سرخوشه خوشههای مجاورش بعد از دریافت پیام JREQ توسط “حسگرهای مرزی بین خوشهها"، شناسه “حسگرهای مرزی بین خوشه” را در جدول AC-Table ذخیره میکنند. همچنین به منظور ذخیره اطلاعات حسگرهای عضو اطلاعات حسگرهای ایجادکننده پیام JREQ را در جدول CM-table خود ذخیره میکند. دیاگرام حالت و شبه کد رویه خوشهبندی را به ترتیب در شکلهایشکل۵-۱۴و شکل۵-۱۵ نشان داده شده است.
شکل۵-۱۴: ماشین حالت نشاندهنده سازوکار خوشهبندی الگوریتم پیشنهادی در جدول ۵-۱رویدادهای دریافتی و صادره و حالت بعدی به تفکیک حالات نشان داده شده است. جدول ۵-۱: رویدادهای بین حالات و حالات بعدی در هر یک از حالات
حالت فعلی |
شرایط موجود |
کارهای انجام صورت گرفتهشده |
حالت بعدی |
خواب |
شروع خوشهبندی |
رفتن به حالت بعد |
تولید عدد تصادفی |
تولید عدد تصادفی |
r<=p |
رفتن به حالت سرخوشه |
سرخوشه |
سرخوشه |
دریافت پیام ADV |
بروزرسانی جداول کلاسترهای مجاور و سرخوشهها |
- |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها سرقفلی ثبت نشده خالص داراییهای نامشهودسرمایه ای شده سود و زیان انباشته غیر مترقبه سایر ذخایر: ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ذخیره تضمین محصولات ذخیره درآمد معوق افزایش در معادلهای سرمایه افزایش در ذخیره مالیات بر درآمد افزایش ذخیره LIFO هزینه استهلاک سرقفلی افزایش درذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری ها افزایش درخالص دارایی های نامشهود سرمایه ای سود وزیان غیر مترقبه افزایش در سایر ذخایر اضافه می شود به NOPAT: ۱۵-۲ استاندارد سازی EVA علیرغم مزایای EVA بهعنوان معیار ارزیابی عملکرد، در بهکارگیری آن یک ضعف وجود دارد و آن اینکه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شرکتهایی با اندازههای متفاوت را نمیتوان با هم مقایسه کرد. این ضعف را میتوان از طریق استانداردسازی EVA برطرف نمود. بهطوری که EVA استاندارد شده میتواند نشاندهنده سطحی عمومی از سرمایه بهکار گرفته شده باشد. برای هر سال مالی، EVA استاندارد شده برابر حاصلضرب تفاوت بین نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه همان سال (r-c) در سرمایه استاندارد شده اول دوره سال مذکور میباشد. اگر تجزیه و تحلیل برای اولین سال صورت میگیرد، میزان سرمایه استاندارد شده اول دوره را میبایست برابر ۱۰۰ درنظر گرفت.
۱۶-۲ اهمیت و کاربرد EVA کاربرد ارزش افزوده اقتصادی در ارزیابی طرحها بسیار شبیه به محاسبه نرخ بازدهی داخلی[۱۸]۱ طرح است، با این تفاوت که به جای درصد نرخ بازدهی، ارزش افزوده اقتصادی با واحد پولی (تومان) معین میشود. در شکل متفاوت با ارزش افزوده اقتصادی، نسبت سود عملیاتی خالص بعد از مالیات به هزینه سرمایهگذاری را در انتهای طول مدت طرح، اندازه میگیرند. دلیل افزایش کاربرد ارزش افزوده اقتصادی در دو دهه اخیر بهوسیله شرکتهای بزرگ و کوچک و حتی شرکتهای غیرانتفاعی، در اندازهگیری عملکرد مالی، آسانی محاسبه آن و همینطور ارتباط مستقیم آن با ثروت صاحبان شرکت است. طرفداران استفاده از این روش در ارزیابی طرحها معتقدند که EVA با تغییر قیمت سهام ارتباط داشته و شرکتهای بزرگ که این روش را به کار بردهاند در افزایش قیمت سهام خود بسیار موفق بودهاند. مدیرانی که ارزش افزوده اقتصادی را بهکار میگیرند به تخصص و مدیریت داراییها بیشتر توجه میکنند و فقط سود حسابداری را در نظر نمیگیرند. شرکتهایی که در صنایع سرمایه بر فعالیت داشتهاند کاربرد ارزش افزوده اقتصادی را بیشتر مفید دانستهاند . ( مهدی زاده ، روزنامه آسیا) یک شرکت میتواند بهعنوان مجموعهای از قراردادهای متنوع درنظر گرفته شود که با ذینفعان زیادی سروکار دارد. این ذینفعان شامل کارمندان، مشتریان، عرضهکنندگان، اعتباردهندگان، اجتماع و سهامداران میباشند. ذینفعان به شرکت منابع اقتصادی و خدمات ارائه میدهند و درعوض انتظار دارند که پاداش (بازده) بهدست آورند. سهامداران شرکت ریسکی را میپذیرند که این ریسک در ارتباط با عملکرد شرکت و قابلیت اجرای قراردادها با سایر ذینفعان میباشد. شرکت بعد از پرداخت به سایر ذینفعان میتواند مبلغ باقیمانده را بین سهامداران تقسیم کند. براساس تابع ریسک و بازده، سهامداران از طریق تحصیل حقوق داراییها برای سود باقیمانده، بازده بالقوه نامحدودی بهدست میآورند. سهامداران بهعنوان حاملان ریسک شرکتها، درجهت افزایش کارایی عملکردشان باید در شرکتهای مختلف سرمایهگذاری کنند. بنابراین از طریق تنوع بخشیدن به پرتفوی خود، بخش اعظم ریسک خود را کاهش میدهند. در یک بازار رقابتی، قیمت ریسک بوسیله سهامدارانی که بهتر قادرند ریسک را تحمل کنند، تعیین میشود. برای مثال سرمایهگذارانی که دارای پرتفوی خوب هستند. پس قیمت بازار ریسک فقط ریسکی را منعکس میکند که در پرتفوی نمیتوان آن را حذف کرد (به آن ریسک سیستماتیک میگویند و از شرایط کلی اقتصاد ناشی میشود). این حقیقت که سرمایهگذاران باید ریسکشان را از طریق متنوعسازی سرمایهگذاریشان کاهش دهند، مشکل تامین مالی شرکت را بهوجود آورد. هنگامی که سهامداران متنوعسازی میکنند و در شرکتهای متعددی سرمایهگذاری میکنند، نمیتوانند درمورد تمام سرمایهگذاریشان اطلاعات کافی (اطلاعات درونی) بهدست آورند. از طرفی مقرون به صرفه نیست که هر سهامدار منابعش را برای بهدست آوردن اطلاعات کافی درمورد عملیات یک شرکت صرف کند، زیرا در این صورت هر سهامدار متحمل هزینه زیادی خواهد شد در حالیکه سود اندکی بهدست خواهد آورد. از طرف دیگر بازار از ارائه اطلاعات کافی به سهامداران کوتاهی خواهد کرد[۱۹]. تفکیک مالکیت سرمایه از کنترل سرمایه بوسیله مدیران حرفهای، تضاد منابع را بهوجود آورد. مدیرانی که شرکت را هدایت میکنند، الزاماً انگیزهای برای افزایش ثروت مالکان (سهامداران)[۲۰] ندارند. لذا، تنها عاملی که دو مشکل فوق را حل میکند معیاری بهنام EVA میباشد. مدیریت شرکتها براساس EVA, ثروت سهامداران را حداکثر خواهد کرد. برای رسیدن به این هدف (حداکثر کردن ثروت سهامداران) سهامداران باید براساس افزایشی که در EVA ایجاد شده است به مدیران پاداش دهند. EVA مدیران را نه تنها نسبت به نتایج حاصله، بلکه نسبت به منابعی که برای رسیدن به آن نتایج بهکار گرفته شده، پاسخگو میکند. برای مثال بدون یک سیستم مبتنی بر EVA، مدیران شرکت منابع بیشتری برای فروش بیشتر و تحصیل پاداش بیشتر (براساس فروش) میخواهند در حالیکه ممکن است در رابطه با فروش اضافی، سود نهایی (نرخ بازده) شرکت کمتر از هزینه نهایی (نرخ هزینه سرمایه) آن باشد. بسیاری از شرکتها سود نهایی (نرخ بازده) محصولاتشان را بدون درنظر گرفتن هزینه فرصت سرمایه، برآورد میکنند. تجزیه و تحلیل مبتنی بر EVA همیشه جوابی ارائه میدهد که با حداکثر کردن سود سهامداران همسو و سازگار میباشد. برای اینکه مدیران انگیزه داشته باشند تا درجهت افزایش سود سهامداران عمل کنند، پاداش آنها میبایست مبتنی بر افزایش در ارزش افزودهای (EVA) باشد که آنها ایجاد کردهاند. اهداف مدیریتی مبتنی بر افزایش سود یا سهم بازار، افزایش بازده داراییها یا حقوق صاحبان سهام یا سایر معیارهای تجاری، میتواند انگیزههایی ایجاد نماید که با حداکثر کردن ثروت سهامداران ناسازگار باشد. حداکثر کردن EVA همواره انگیزههایی درجهت حداکثر کردن ثروت سهامداران ایجاد میکند( خبرگزاری سنا ، ۷/۱۱/۱۳۸۵ )۱. به طور خلاصه می توان به کاربردهای EVA در دو گروه زیر اشاره نمود . الف – کاربردهای داخلی
-
- ابزار مدیریتی سنجش عملکرد ( چو، ۱۹۹۷ )[۲۱]۲
-
- معیار جامع سنجش بهره وری ( دراکر ،۱۹۹۵)[۲۲]۳
-
- ابزار تبیین رابطه مالکیت با مدیریت شرکت ( روجرسون ولفکوتیس، ۱۹۹۹ )[۲۳]۴
-
- ابزار تطابق هزینه ها با درآمد ( لفکوتیس، ۱۹۹۹ )[۲۴]۵
ب – کاربردهای خارجی
-
- ابزاری برای تصمیم گیری در سرمایه گذاری ( تولی ولفکوتیس، ۱۹۹۹ )[۲۵]۶
-
- معیار پیش بینی قیمت سهام ( تیتل جام، ۱۹۹۷ )[۲۶]۷
-
- ابزار سنجش خلق ارزش ( استرن – استوارت، ۲۰۰۱ )[۲۷]۸
-
- چارچوبی برای مدیریت مالی ( موریس، ۲۰۰۱ )[۲۸]۹
- چارچوب موثر بر فرهنگ سازمانی و ارتقا کیفیت کاری شاغلین(همان منبع)۱۰
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جمع
۱۵۹۵۰۶۸
۱۰۰
-
بر اساس نقشه های با مقیاس ۱:۵۰۰۰۰ سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، نقشه شیب شهر یزد تهیه شده است، علاوه بر این، مساحت محدوده بین هر طبقه شیب اندازه گیری شده است. جدول شماره ۳-۱توزیع جدول۳-۱: توزیع طیقات شیب و مساحت آن در حوضه آبخیز یزد – اردکان(منبع: اختصاصی، ۱۳۷۵) طبقات مختلف شیب با مساحت آن را نشان می دهد. چنانچه در جدول آمده، شیب کمتر از ۱ درصد بیشترین مساحت و طبقه شیب بیشتر از ۵۰ درصد، کمترین مساحت را اشغال می کند. اراضی با شیب کمتر از ۱۵ درصد (دشتها) بیش از ۸۴ درصد مساحت و اراضی با شیب بالاتر از ۱۵ درصد که برای شهرسازی نامناسب هستند مساختی در حدود ۱۵ درصد سطح محدوده را در بر می گیرد.
۳-۳-منابع آب بی شک در مکان گزینی و هسته اولیه شهر یزد و نیز گسترش فضایی شهر، منابع آب بخصوص مظهر قناتهای احداث شده در طول زمان های تاریخی نقش مهمی ایفا نموده اند(شماعی، ۱۳۸۳). در حدود نیم قرن قبل در اطراف شهر کوچک یزد ، آبادیها و روستاهای متعددی قرار داشت ، که با توسعه فیزیکی شهر در آن ادغام شده اند و امروزه به صورت محله های شهری با همان نامهای قدیمی خود شناخته می شوند مانند اکبر آباد ، خیرآباد ، مهرآباد ، محمودآباد که مهمترین عوامل در پیدایش و توسعه این سکونتگاه ها عبارتند از : ۱- مظهر قنات یا محلی که سفره های آبدار زیر زمینی توسط قنات امکان برداشت از آنها فراهم می شده است. ۲- کمیت و کیفیت سفره های آب زیر زمینی. که این دو عامل یاد شده از عوامل تعیین کننده وسعت آبادیها و تعداد جمعیت گردآمده در اطراف آنها بوده است. از آنجا که نوعی تعادل در میزان بهره برداری و تغذیه سفره های آب زیر زمینی در گذشته می بایست وجود داشته باشد ، گسترش شهر و آبادیها چندان سریع نبودو مشکلی هم از این جهت به وجود نمی آمد. اما با گذشت زمان های طولانی و توسعه روابط بین جوامع و بالا رفتن سطح تکنولوژی و نیز نیاز به دسترسی منابع آب بیشتر ، استفاده از چاه های عمیق و نیمه عمیق در دشت رایج شد و چون این امر تسهیلات بیشتری جهت استفاده از منابع آب زیر زمینی در اختیار گروه های انسانی قرار می داد. به سرعت در تمامی سکونتگاه های واقع در دشت ، چاه های دستی خانگی به عنوان به عنوان راهی برای استحصال آب زیر زمینی در کنار قنوات مرسوم گشت و امروزه انتقال آب از سرشاخه های کارون از طریق زاینده رود ، امید به توسعه شهر و جذب گردشگران را در دلها بیشتر کرده است. تا نیم قرن پیش، آب مورد نیاز شهر یزد به وسیله قناتهایی که بیشتر در کوهپایه های غربی و جنوب غربی شهر حفر شده بودند تامین می شد، اما به تدریج با پیدایش ئتکنولوژی چاه های عمیق و نیمه عمیق و با گسترش بی رویه پدیده حفر چاه ها و تسهیل در استحصال آبهای زیر زمینی، در حال حاضر متاسفانه اکثر یا تمام قناتها خشک شده و یا آبدهی چندانی ندارند، در نتیجه هم اکنون بیش از ۸۵ درصد آب مورد نیاز خود را از چاه های عمیق و انتقال آب از طریق زاینده رود تامین می کنند. ۳-۴- زمین شناسی محدوده حوضه آبخیز یزد – اردکان از لحاظ زمین شناسی جزیی از کویر های فلات ایران است، بخش انتهایی این حوضه توسط کویر سیاه کوه اشغال شده است و یا به عبارتی آبراهه های این حوضه به کویر سیاه کوه منتهی می شوند. در استان یزد علاوه بر کویر سیاه کوه کویر های دیگری مانند: کویر ساغند، کویر ریگ زرین، کویر اله آباد، کفه مهدی آباد، کویر مروست، کویر ابرقو و کفه طاقستان که هر چند قسمتهایی از این کویرها در استانهای مجاور واقع شده است، اما بخش عمده آنها در محدوده استان یزد قرار دارد. مساحت کویرساحت کویرهای استان در حدود ۹۲۱۴ کیلومتر مربع برآورد شده که حدود ۷/۱۳ درصد از سطح استان را فرا گرفته اند. قدیمی ترین سازندهای زمین شناسی مربوط به پرکامبرین و جوانترین آنها مربوط به دوران هولوسن است، همچنین تشکیلات پرمین، دوونین و کربونیفر در مقیاس محدودتری وجود دارند، سازندهای کرتاسه و ژوراسیک قسمت اعظم سازندهای زمین شناسی منطقه را تشکیل می دهند. سازندهای کرتاسه در شیرکوه و ارتفاعات غربی انتهای شهرهای هرات و مروست، گسترش نسبی خوبی دارند و به همین خاطر نقش اساسی را در تغذیه آبهای زیر زمینی این منطقه ایفا می کنند، به طوری که در حوضه یزد – اردکان چشمه های کارستی تا ۶۰۰ لیتر در ثانیه از آهکهای منطقه خارج می شود. وضعیت سازندهای آهکی از نظر وسعت و شکل سفره آبدار طوری است که در ارتفاعات شیرکوه چشمه ها به صورت موقتی هستند(نقشه زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰). در قسمتهای شمال و شمال شرقی و شرق منطقه مورد مطالعه، سازندهای زمین شناسی میوسن و نئوژن از جنس مارن، ماسه سنگ و کنگلومرای حاوی سیمانی ضعیف و در ارتفاعات، سازندهای آهکی به صورت موضعی دیده می شوند. تشکیلات آذرین گرانیتی و آندزیتی تا حد زیادی در نواحی شمالی شیرکوه و همچنین در ارتفاعات ساغند بافق گسترش دارند که گواه بر وجود فازهای تکتونیکی در اغلب این نواحی بوده و باعث ایجاد کانسارهای معدنی زیادی است که این معادن متعدد در جذب جمعیت و رونق اقتصادی شهر بهویژه توسعه بافت جدید شهر که متاسفانه غیر منسجم هم بوده نقش بسزایی دارد(درویش زاده، ۱۳۷۴). تمامی ناودیسهای بین ارتفاعات در منطقه مورد مطالعه تسوسط آبرفتهای از نوع قلوه سنگ، شن، ماسه و رس پوشانده شده اند. این آبرفتها در مجاورت بلافصل بلندیها و مخروط افکنه های تعدادی از دشتها نسبت به ماهیت سنگ مادر، دانه درشت بوده و حاوی رس کمتری است، ولی به طور عموم در مراکز دشت از قطر دانه ها کاسته می شود به طوری که از شن و ماسه و بالاخره در نواحی کویری فقط از مواد رسی شور تشکیل شده است. شوری نواحی کویری در طول سالیان دراز به حدی بالا رفته که اغلب در رسهای کویری، بلورهای حاوی سنگ نمک تشکیل می شود. ضخامت آبرفتها از روی داده های حفاری اکتشافی – بهره برداری در حوضه یزد – اردکان حدود ۲۲۰ متر برآورد شده است.(سازمان مدیریت و برنامه ریزی، آمارنامه استان یزد، ۱۳۷۸، ص۴و۵). ۳-۵- وضعیت تکتونیکی شکستهای پوسته جامد زمین که در راستای آنها جابایی روی می دهد گسل نام دارد. معمولا جنبش برشی در هر گسل از زمین تا عمق ۳۰ کیلومتر یا بیشتر ادامه می یابد. مهمترین گسلهای منطقه مورد مطالعه عبارتند از: گسل شمال یزد(در شمال شهر یزد واقع است و با طول تقریبی ۴۵ کیلومتر موجب بریدگی رسوبات مارنی، ماسهای، کنگلومرایی گچدار و نمکدار نئوژن با راستای شمالغربی – جنوبشرقی است)، گسل کلمرود، گسل کوهبنان و گسل دهشیر. بررسی لرزه شناسی استان یزد، نشان از آن دارد که از نظر لرزه خیزی جز در نواحی ابرگسله زاگرس و گسلهای وابسته به آن که لرزه خیزی کمی دارند، این منطقه آرامتر از دیگر مناطق ایران است(پهنهبندی خطرنسبی زمین لرزه در ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، ۱۳۷۶، ص۴۴). ۳-۶-خاک در دشت یزد و مناطق اطراف آن، به علت نزولات جوی کم و نامنظم همراه با تبخیر شدید، امکان تجزیه و فعل الانفعالات شیمیایی که اساس تجزیه و تشکیل خاک است بسیار ضعیف می باشد، اما تخریب فیزیکی و مکانیکی به عنوان فرایند عمده تشکیل خاک در منطقه وجود دارد، در نتیجه پوشش خاکی به صورت مجموعه ای از مواد تخریبی ناشی از تخریب فیزیکی سنگهاست که در اثر انباشته شدن بر حسب شرایط محل به انواع گوناگون خاک درآمده است( کردوانی، ۱۳۸۶). تشکیلات گچی و نمکی، ترکیب غالب خاکهای این منطقه را تشکیل می دهد، در دشت یزد از نظر تیپولوژی، تشکیل و تکامل خاک با پروفیلی که دارای افقهای مشخص باشد، بندرت دیده می شود. با توجه به اینکه خاکهای کویری عمدتا دارای املاح نمکی و گچ هستند، در مرکز دشت و انتهای حوضه آبخیز، این خاکها شوری را در سطح خود ظاهر می کنند، از طرف دیگر، در قسمتهای کوهپایهای، خاک درشت بافت از شوری کمتری برخوردار است( کردوانی، ۱۳۸۲). شکل ۳-۲: نقشه شیب حوضه دشت یزد - اردکان شکل۳-۳: نقشه جهت شیب در حوزه یزد-اردکان شکل۳-۴: نقشه سطوح ارتفاعی در حوضه دشت یزد- اردکان ۳-۷- تحلیل ویژگیهای اقلیمی شهر یزد ۳-۷-۱-منشا و نوع توده های هوا اگر هوا بمدت زیاد روی سطح زمین ساکن بماند کم کم از نظر دما و رطوبت خصوصیات مربوط بهمان سطح را به خود گرفته و در نهایت یک توده هوای مشخص را بوجود می آورد. بنابراین توده های هوا خصوصیات اولیه خود را از محلی کسب می کنند که روی آن بوجود آمده اند. بدین ترتیب که دما ورطوبت توده هوا مستقیما از سطحی که زیر آن قرار گرفته است اخذ می شود(جعفرپور، ۱۳۷۷. علیجانی، ۱۳۸۱). با توجه به بزرگی توده هوا و قابلیت بسیار کم هدایت گرما در هوا مسلم است که تشکیل یک توده هوا نمی تواند بسرعت شکل گیرد. یعنی حجم وسیع هوا می بایست برای مدت بسیار طولانی به صورت ساکن و یا بصورت چرخش در بالای یک سطح باقی بماند تا بتدریج خصوصیات دما و رطوبتی ویژه ای بخود بگیرد. آنوقت است که یک توده هوا شکل گرفته و بحرکت در می آید(بوشر، ۱۳۷۳). با توجه به سر چشمه توده های هوا در نیمکره شمالی شش نوع توده هوا طبقه بندی شده اند که عبارتند از(فرجی،۱۳۷۸): هوای شمالگان: توده هوای شمالگان همانطور که از اسم آن مشخص است از قسمتهای شمال کر ه زمین و مناطق قطبی یعنی نواحی اقیانوس منجمد شمالی و یخچالهای گرینلند، منشا می گیرد. و با علا مت اختصاری A شناسایی می شود. هوای قطبی – بری: توده هوای قطبی –بری توده هوایی هستند که از قسمتهای قطبی ولی بروی خشکیها سر چشمه می گیرند. این توده ها سرد و خشک می باشند. در زمستان این هوا از مناطق سرد، واغلب یخ زده آسیای مرکزی و کانادا سرچشمه می گیرند. در طول دوره تابستان این توده هوای سرد محدود تر می شود. علامت اختصاری این توده هوا CP است. هوای قطبی - در یایی: هوای قطبی – در یایی هوای است که در عرضهای جغرافیایی بالا و برای مدت طولانی بروی سطوح دریا ها باقی می ماند تا مقادیر نسبتا زیادی رطوبت جذب نماید و با علامت اختصاری mp معرفی می شود. هوای بری – تروپیک: هوای بری - تروپیک گرم و بسیار خشک است. این توده هوا از مناطق صحرایی آفریقای شمالی منشا گرفته و، وضعیت هوای مدیترانه را تحت تاثیر قرار می دهد. این نوع توده هوا با علامت اختصاری cT معرفی می شود. هوای حاره ای – دریایی: هوای حاره ای– دریایی ازمناطق پرفشار نیمه گرمسیری اقیانوسها سرچشمه می گیرد. وضعیت هوا در اینجا اساسا آرام و صاف است و با علامت mT شناسایی می شود. هوای استوایی: هوای استوایی، نقش برجسته ای در وضعیت هوای دریاهای مناطق استوایی و گرمسیری دارد و با علامت E معرفی می شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۶) پیشبینی شرایط آینده ۷) ساخت زنجیرههای متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی ۸) رتبهبندی و انتخاب گزینهها ۹) تعریف سیاست ها ۱۰) تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه ۲-۱۳- انواع برنامه ریزی برنامه ریزی را از دیدگاه مسائل اجتماعی و اقتصادی، به منظور ارتقاء سطوح مختلف زندگی جامعه، می توان به چند نوع تقسیم کرد: الف) برنامه ریزی کلی ( کلان): به منظور رسیدن به هدف های کلی و عمومی اقتصادی و اجتماعی انجام می گیرد. ب) برنامه ریزی بخشی : بیشتر در بخش های مختلف تولیدی و اجتماعی صورت می گیرد. ج) برنامه ریزی در سطح خرد: در طرح ها و پروژه های داخل بخش صورت می گیرد. ۲-۱۳-۱- انواع برنامه ریزی از نظر مدت زمان اجرا الف) برنامه ریزی بلند مدت : ۱۰ تا ۲۰ سال و گاهی تا ۲۵ سال.آینده نگری و چارچوبهای کلی اساس کار است. ( طرح ملی گردشگری ایران) ب) برنامه ریزی میان مدت : ۳ تا ۷ سال و گاه تا ۱۰ سال.( طرح ملی گردشگری ایران و طرح های جامع استانی) ج) برنامه ریزی کوتاه مدت : ۱ تا ۲ سال ۲-۱۳-۲- انواع برنامه ریزی از نظر وسعت اجرا الف) برنامه ریزی جامع ( طرح های گردشگری تهیه شده در ایران ) ب) برنامه ریزی غیر جامع ( طرح های تفصیلی توسعه گردشگری شهرها) ۲-۱۳-۳- انواع برنامه ریزی از نظر هدف الف) برنامه ریزی توسعه ب) برنامه ریزی اقتصادی ج) برنامه ریزی کالبدی د) برنامه ریزی ارشادی و اجباری و) برنامه ریزی اختصاصی ۲-۱۳-۴- انواع برنامه ریزی از نظر سطوح مکانی الف) برنامه ریزی ملی ( در سطح کشور) مثال طرح ملی گردشگری ایران ب) برنامه ریزی منطقه ای ( در سطح استان) مثال طرح جامع گردشگری استان تهران یا استان خراسان رضوی و …. ج) برنامه ریزی ناحیه ای ( در سطح شهرستان) مثال طرح جامع توسعه گردشگری شهرستان نیشابور د) برنامه ریزی شهری ( در سطح شهر) و) برنامه ریزی روستایی ( در سطح دهستان و روستا) مثال طرح های گردشگری روستاهای گردشگری کشور ه) برنامه ریزی در سطح نقطه و سایت، مثال طرح های جامع مناطق نمونه گردشگری کشور و یا سایت های توریستی و تفریحی ۲-۱۳-۵- انواع دیگر ـ طرح های مکانیابی ـ طرح های امکانسنجی ـ طرح های توجیهی ـ طرح های بازاریابی منبع : (جواهری ، ۱۳۸۷، ص ۱۴) ۲-۱۴- رویکرد های برنامه ریزی گردشگری یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری، شناخت رویکرد ها می باشد. در این قسمت به توضیح مهمترین این رویکردها پرداخته می شود. ۲-۱۴-۱- رویکرد سیستمی یک مفهوم اساسی در برنامه ریزی گردشگری آن است که گردشگری را باید ب صورت سیستمی مرکب از عوامل عرضه و تقاضا در نظر گرفت که به یکدیگر مرتبط می باشند. عوامل تقاضا شامل بازارهای داخلی و بین المللی گردشگری و ساکنین محلی است که از جاذبه ها، امکانات و خدمات گردشگری استفاده می نمایند. عوامل عرضه گردشگری نیز شامل جاذبه ها و فعالیت ها اعم از جاذبه های فرهنگی و طبیعی و جاذبه های خاص، واحدهای اقامتی و سایر امکانات و خدمات گردشگری نظیر دفاتر خدمات مسافرتی و جهانگردی، رستوران ها، مراکز خرید، مراکز اطلاع رسانی، خدمات بانکی و ارزی، خدمات بهداشتی و خدمات پستی، حمل و نقل و سایر زیر ساخت ها مانند تامین آب، تامین برق، سیستم دفع زباله و فاضلاب و ارتباطات راه دور و عناصر سازمانی مشتمل بر ساختارهای سازمانی موسسات بخش گردشگری، برنامه ها و موسسات آموزشی، قوانین و مقررات مرتبط با گردشگری، سیاست های سرمایه گذاری و راهبردها و برنامه های بازاریابی می شود. در برنامه ریزی گردشگری، درست همانند یک سیستم، توسعه عوامل از جمله عوامل عرضه و تقاضا و عناصر فیزیکی و سازمانی باید به صورت منسجم در نظر گرفته شود. اگر سیستم به صورتی منسجم ضمن توسعه هماهنگ کلیه اجزاء برنامه ریزی شود، آنگاه بسیار اثربخش تر عمل خواهد کرد و منافع مطلوب را حاصل خواهد کرد. ۲-۱۴-۲- رویکرد توسعه پایدار روش توسعه پایدار مستلزم این است که منابع طبیعی و فرهنگی و سایر منابع جهانگردی برای استفاده دائم در آینده حفظ گردند، درهمین حال که منافعی را برای جامعه امروز داشته باشد.
بر اساس مفاهیم این رویکرد، بایستی تمامی ابعاد و متغیرهای درون زا و برون زا در جریان توسعه مداخله داده شده و از محیط طبیعی ـ انسانی به نحوی بهره برداری شود که به نابودی، تخریب و آسیب بدان ها منجر نشود. در این الگو، ارتباط انسان با محیط طبیعی ـ اجتماعی ـ انسانی، ارتباطی ارگانیک، دینامیک و پویا است. مداخلات مخرب صورت نمی گیرد و از تمامی منابع موجود نیز در چارچوب مفاهیم و شاخص های پایداری بهره برداری می شود. هر دو گروه جامعه میزبان و میهمان از تعاملات فی مابین منتفع شده و مطلوبیت نهایی حاصل خواهد شد. ۲-۱۴-۳- رویکرد برنامه ریزی جامع برنامه ریزی جامع بلند مدت متضمن تعیین اهداف و مقاصد و الگوهای ترجیحی آینده است. سیاست های برنامه های توسعه گردشگری باید برای دوره های نسبتاً بلند مدت(معمولا بین۱۰تا۱۵ و گاه ۲۰ساله) و برمبنای قابلیت پیش بینی رویدادهای آتی در منطقه و کشور تهیه گردد. این دوره های زمانی ممکن است طولانی بنظر برسند ولی اجرای سیاست های اساسی و طرح های ساختار معمولا به زمانی این چنین نیازمند است. حتی توسعه و گسترش طرح های خاص نظیر گردشگاه های عمده و پارک های ملی برای مقاصد توریستی نیز می تواند مستلزم صرف زمان طولانی باشد. ۲-۱۴-۴- رویکرد راهبردی یک رویکرد به برنامه ریزی جهانگردی که اخیرً توجه خبرگان برنامه ریزی جهانگردی را جلب کرده، برنامه ریزی راهبردی است. در حالیکه نتایج کار یک برنامه راهبردی و یک برنامه فراگیر بلند مدت ممکن است بسیار مشابه باشند، اما برنامه راهبردی به جهت انطباق با شرایط بحرانی کمی متفاوت است. برنامه ریزی راهبردی نوعاً بیشتر جنبه عملیاتی دارد و رویدادهای خلاف انتظار را مطمح نظر قرار می دهد.برنامه ریزی راهبردی فی النفسه شیوه ای است که از جامعیت کمتری برخوردار می باشد. توجه و تمرکز بر موضوعات مقطعی سبب می شود تا برنامه ریزی راهبردی از دستیابی به اهداف بلند مدتی همچون توسعه پایدار منحرف گردد اما اگر برنامه ریزی راهبردی در چارچوب سیاست و برنامه ریزی منسجم بلند مدت بکار برده شود آنگاه می تواند شیوه بسیار مناسبی باشد. ۲-۱۴-۵- رویکرد مشارکت مردم در برنامه ریزی ( رویکرد اجتماعی) از آنجا که گردشگری برای منفعت مردم انجام می گیرد باید آنها را در فرایند برنامه ریزی مشارکت داد. یکی از روش های مشارکت مردم تشکیل کمیته راهبردی می باشد این کمیته، راهبردهایی را به تیم برنامه ریزی ارائه می دهد و گزارشات، سیاست ها و برنامه های پیشنهادی آنها را بررسی می نماید. این کمیته عموما متشکل از سازمان های دولتی مرتبط با گردشگری، بخش خصوصی و سازمان های محلی، مذهبی و سایر سازمان های مرتبط می باشد. شیوه مرسوم دیگر برگزاری همایش پس از تکمیل برنامه می باشد. این گردهم آیی، موجب آگاهی عموم مردم درباره اهمیت توسعه کنترل شده گردشگری و سیاست های طرح می شود.( شاهد ، ۱۳۸۸ ، ص ۳۶) ۲-۱۵- برنامه ریزی گردشگری - برنامه ریزی گردشگری از نظر گتس (GETS ) : توریسم فرآیندی است براساس تحقیق وارزیابی ومبتنی برجستجوی شرایط بهینه در ایجاد روابط بین توریسم ،رفاه وحفظ محیط زیست.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نامه همراه، در این قسمت هدف از گردآوری داد ها به وسیله پرسشنامه، ضرورت همکاری پاسخ دهنده در عرضه داده های مورد نیاز بیان شد. برایی این منظور بر با ارزش بودن داده های حاصل از پرسشنامه تاکید گردیده تا پاسخ دهنده به طور مناسب پاسخ سوال ها را عرضه کنند.
سوالات عمومی: مشخصات فردی پاسخ دهنده گان را در بر می گیرد. این سوالات عبارتند از سن، جنس، تحصیلات، پست سازمانی، سابقه و….. سوالات تخصصی بخش اصلی پرسشنامه است که بر اساس مولفه های تشکیل دهنده متغیرهای تحقیق طراحی شد که پرسشنامه تحقیق حاضر در پیوست شماره ۱ قابل مشاهده می باشد. در تحقیق پیشرو، دادهها از طریق پرسشنامه بهدست آمده است. پرسشنامه مجموعهای از سؤالهاست که پاسخدهنده با ملاحظه آنها پاسخ لازم را میدهد. این پاسخ، داده مورد نیاز پژوهش را تشکیل میدهد. پاسخ به سؤال استانداردشده ممکن است مستلزم انتخاب یک گزینه از میان یک مجموعه پاسخهای از قبل تعیین شده باشد. پروژههای تحقیقاتی عموماً نیازمند پرسشنامه با ساختار مستقیم است. در جدول ۳-۱ ساختارپرسشنامه قابل مشاهده است: جدول ۳-۱-ساختار پرسشنامه
نام متغیر |
سؤالات |
منبع |
سیالی |
۱-۶ |
آمابیل ۲۰۰۱ |
انعطاف |
۷-۱۲ |
آمابیل ۲۰۰۱ |
ابتکار |
۱۲-۱۸ |
آمابیل ۲۰۰۱ |
بسط |
۱۹-۲۳ |
آمابیل ۲۰۰۱ |
انگیزه |
۲۴-۵۰ |
آمابیل ۲۰۰۱ |
۳-۹اعتبار پرسشنامه
روایی از واژه روا به معنای جایز و درست گرفته شده است و روایی به معنای صحیح و درست بودن است. مقصود از روایی آن است که به وسیله اندازهگیری بتواند خصیصه مورد نظر را اندازهگیری کند. بهبیان دیگر، وقتی که اندازهگیری از اعتبار و روایی لازم برخوردار است که همهی متغیرهای تأثیرگذار در مدل مورد توجه قرار گیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازهگیریهای نامناسب و ناکافی میتواند پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد (خاکی، ۱۳۸۷). چون در این تحقیق ابزار جمع آوری اطلاعات و اندازهگیری متغیرها، پرسشنامه است، روایی پرسشنامه از اهمیت خاصی برخوردار است. روایی تحقیق میزان سازگاری پرسشنامه را با اهداف نشان میدهد. مسئله روایی محتوا (پرسشنامه) این است که آیا پرسشنامه جنبه مهمی از هدف تحقیق را اندازهگیری میکند یا خیر. برخی از مهمترین اقداماتی که جهت افزایش میزان روایی پرسشنامه صورت پذیرفته بهصورت خلاصه در زیر مطرح شده است: مطالعات زیادی از طریق مطالعه کتابها، پایاننامهها و مقالات بهعمل آمد تا بهطور کامل مفاهیم و متغیرهای مهم مورد استفاده در تحقیق و چگونگی اندازهگیری آنها روشن گردد تا بتوان سؤالات را جهت بررسی فرضیات طراحی کرد. پس از طراحی سؤالات جهت اندازهگیری هر متغیر، پرسشنامه ابتدایی در اختیار اساتید راهنما و مشاور قرار گرفت تا اصلاح و تأیید شود. پرسشنامه نهایی تدوین و در میان کاربران بالقوه و بالفعل سیستم ها توزیع گردید. در این پرسشنامه همانگونه که بیان شد از مقیاسهایی استفاده شده که به دفعات توسط پژوهشگران در پژوهشهای قبلی به کار گرفته شده است و روایی و پایایی آن تایید شده است. اما در جهت بومیسازی پرسشنامه و بررسی روایی آن در جامعه آماری پژوهش حاضر در ایران، از تأیید خبرگان شامل بررسی و تایید اساتید راهنما و مشاور استفاده شده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در صدر برنامه ریزی هر مطالعه یا تحقیقی این سوال که حجم نمونه چقدر باید باشد قرار دارد. انتخاب نمونه بزرگتر از حد نیاز موجب اتلاف منابع می شود و انتخاب نمونه های خیلی کوچک منتج به نتایج غیرقابل اتکا می شود. (عادل آذر، ۱۳۸۸ : ۱۴) مجموعه واحدهائی که حداقل در یک صفت مشترک باشند یک جامعه آماری[۸۱] را تشکیل می دهند. (خاکی، ۱۳۷۸ : ۷۹) جامعه آماری پژوهش حاضر را مصرف کنندگان مواد غذائی در شهر همدان تشکیل میدهند. ۳-۴- نمونه آماری و نمونهگیری نمونه[۸۲] عبارت است از مجموعهای نشانه ها که از یک قسمت، گروه یا جامعهای بزرگتر انتخاب میشود، به طوری که این مجموعه معرف کیفیات و ویژگیهای آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگتر باشند و نمونه گیری فرایند انتخاب نمونه است. (همان منبع :۸۱) فرمولهای تعیین اندازه نمونه متفاوت است. یکی از روشهای پرکاربرد در تعیین حجم نمونه زمانی که حجم جامعه مشخص نیست استفاده از فرمول زیر است:
در این فرمول مهمترین پارامتری که نیاز به برآورد دارد S² است که همان واریانس نمونه اولیه است. برای محاسبه S² تعدادی پرسشنامه توزیع شده و واریانس نمونه اولیه محاسبه می شود.
n = ( Z2α /۲ × S² ) / d2 Zα /۲ = ۱.۹۶ → Z2α /۲ = ۳.۸۴۱۶ d = 0.05 S² = ۰.۰۷۳۲ n = (0.0732 × ۳.۸۴۱۶)/۰.۰۰۲۵ ≈ ۱۱۲.۴۸۲ بنابراین ۱۱۰ نفر یا ۱۱۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب کنید. ۳-۵- روش جمع آوری اطلاعات روش های گردآوری اطلاعات در این پژوهش به دو دسته کتابخانهای و میدانی تقسیم میشود. در خصوص جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش از روش های کتابخانهای و جهت جمع آوری اطلاعات برای تایید یا رد فرضیه های پژوهش از روش میدانی استفاده شده است. ۳-۶- ابزار گردآوری دادهها و سنجش متغیرها در این پژوهش برای جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه[۸۳] استفاده گردیده است. پرسشنامه به عنوان یکی از متداول ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی مورد استفاده قرار میگیرد و عبارت است از مجموعهای از پرسشهای هدف دار که با بهره گیری از مقیاسهای گوناگون نظر، دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار می دهد. (حافظ نیا،۱۳۸۸ : ۱۲۱) با مطالعه متون متعدد و با عنایت به ادبیات و پیشینه پژوهش، مصاحبههای مفصل با اساتید و متخصصین امر و مدیران رده بالای سازمانهای مورد بحث، در ابتدا مجموعهای طولانی و مفصل از آیتمهای مربوط به هر یک از مؤلفه های بستهبندی محصول بدست آمد. سپس طی چندین مرحله بررسی و غربال آیتمها در نهایت یک مقیاس مرکب از ۱۹ پرسش بدست آمد. پرسشنامه نهائی به صورت آزمایشی توزیع گردید تا پایائی آن مورد سنجش قرار گیرد و در نهایت پرسشنامه نهائی استخراج گردید. در ادامه هر یک از گامهای فوق به صورت مشروح خواهد آمد. ۳-۶-۱- تهیه پرسشنامه همانگونه که در فصل دوم تشریح شده است، مولفههای اصلی بستهبندی محصول عبارتند از رنگ، طرح و اندازه بستهبندی محصول. بنابراین جهت سنجش تاثیر این ابعاد بر رفتار خرید باید اثرات سنجههای هر یک از این ابعاد بر رفتار خرید مصرفکننده مورد سنجش قرار گیرد. برمبنای نظریه چرچیل (۱۹۷۹) برای ایجاد یک مقیاس زمانیکه ابعاد شناسائی شدند باید مجموعه ای از آیتم ها[۸۴] در ارتباط با هر بعد ایجاد گردند(سین و دیگران،۲۰۰۵). براساس مطالعه متون مشابه، مصاحبه و مباحثههای تفصیلی با اساتید راهنما و مشاور و نیز براساس نظر متخصصان و مدیران رده بالای سازمانها، آیتم های مورد نظر جهت سنجش هر بعد شناسائی، تحلیل و غربال شد تا در نهایت یک پرسشنامه چند بعدی که روائی آن از نظر علمی و عملی مورد تائید بوده است، توسعه داده شد. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش شامل دو دسته سوالات عمومی و تخصصی تقسیم است. سوالات عمومی مانند جنسیت، سن و میزان تحصیلات است که مشخصات فردی پاسخ دهندگان را در بر میگیرد. سوالات تخصصی شامل ۱۹ سوال میباشد که در غالب هشت بعد اصلی مطرح شده اند. این سوالات بر مبنای سنجش و ارزیابی هر یک از فرضیه های پایان نامه در پیوست الف ارائه گردیده است. جهت امتیاز دهی و ارزش گزاری کمی پاسخهای سوالات تخصصی از طیف لیکرت(جدول ۳-۱) استفاده شده است. جدول۳-۱: نمره دهی به سوالات در طیف لیکرت
گزینه انتخابی |
بسیار کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
بسیار زیاد |
امتیاز |
۱ |
۲ |
۳ |
۴ |
۵ |
۳-۷- روایی و پایائی پرسشنامه مقصود از روائی[۸۵] آن است که وسیله اندازه گیری، بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روائی از آن جهت است که اندازهگیریهای نامناسب و ناکافی می تواند هر پژوهش علمی را بی ارزش و ناروا سازد. (خاکی،۱۳۷۸) در این پژوهش برای بررسی روایی پرسشنامه از روش روایی صوری و محتوائی استفاده شده است. بدین صورت که پرسشنامه به تعدادی از صاحب نظران و اساتید مدیریت و علوم رفتاری از جمله استاد راهنما و مشاور داده شده و از آنها در مورد سوالات و ارزیابی فرضیه ها نظرخواهی گردید که به اتفاق پرسشنامه را تایید نمودند. قابلیت پایائی[۸۶] یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازه گیری است که نشان میدهد ابزار اندازه گیری تا چه اندازه نتایج یکسانی در شرایط مشابه به دست میدهد. یکی از روش های محاسبه پایایی، ضریب آلفای کرونباخ است. جهت محاسبه آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمرات هر سؤال پرسشنامه و واریانس کل آزمون را محاسبه کرد و سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آن را محاسبه نمود (سرمد،۱۳۸۶). چنانچه ضریب آلفای کرونباخ بیش از ۷/۰ محاسبه گردد، پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی می شود.
α = ضریب آلفای کرونباخ، K = تعداد سوالها ی پرسشنامه، Si² = واریانس سوال iام و Sx² = واریانس کل آزمون جدول ۳-۳- برونداد نرم افزار SPSS برای محاسبه آلفای کرونباخ
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پنجشنبه
۴-۵- خلاصه و جمعبندی در این فصل با تشریح کامل مدل طراحی شده، با توجه به الگوریتم حل این مسئله که در فصل سوم، به تفصیل آورده شد، کدهای نوشته شده در نرمافزار MATLAB برای چهار گروه مدیریتصنعتی، مدیریتجهانگردی، مهندسیصنایع و مهندسیمعماری اجرا شد. با توجه به جداول و اشکال آورده شده در این فصل، میتوان به جمعیتهای اولیه تولید شده و مقدار توابع برازندگی آنها اشاره کرد.
پس از رسیدن به جوابهایی با مقدار تابع هدف بهینه، مسئله برنامه ریزی که اهم آن تخصیص بازههای زمانی به اساتید میباشد، حل شد و با توجه به اینکه در ابتدای حل مسئله فرض شد عدم محدودیت تعداد کلاس وجود دارد، باز هم با رعایت کمینهسازی تعداد کلاس استفاده شده، در نهایت سه کلاس به هر چهار گروه اختصاص داده شد، که از میان ۸ کلاس مختص دانشجویان مقاطع ارشد، دارای مقدار کمینه میباشد. در فصل پنجم، نتایج دست یافته و پیشنهادها، برای سازمان مورد مطالعه و همچنین تحقیقات آینده ارائه خواهد شد. فصل پنجم نتیجهگیری و پیشنهادها ۵-۱- مقدمه مسئله برنامه ریزی دروس دانشگاهی از جمله مسائل NP-hard است که به لحاظ تاثیر عوامل بسیار و وجود محدودیتهای مختلف از مشهورترین مسائل بهینه سازی است، یکی از دسته های خاص مسائل زمانبندی را جدولبندیزمانی مینامند. جدول بندیزمانی، در واقع زمانبندی مجموعهای از رویدادهای هم پیوند، در کمترین بازههای زمانی است به گونهای که منابع مورد نیاز، همزمان توسط بیش از یک رویداد استفاده نشوند. در این مسئله سعی بر این است که مجموعهای از منابع معین، متشکل از کلاسها، اساتید و دروس تحت شرایط خاص به مجموعهای از ساعتهای درسی اختصاص یابد. با توجه به توضیحات و پیچیدگی مسئله، روش های مختلفی برای حل این مسئله در مقالات مختلف پیشنهاد شده است، مانند برنامهریزیهای خودکار و در نظرگیری معیارهای ارزیابی نظیر ترجیحات اساتید (اولویت زمانی و اولویت درسی) و رعایت محدودیتهایی مانند تعداد ظرفیت کلاسها. یکی از روش های حل این مسائل، الگوریتمهای ژنتیک است، که با توجه به تصادفی بودن و همچنین جستجو در فضای وسیعتر، امکان دست یافتن به بهترین جوابها را برای محقق فراهم ساخته است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر دستیابی به جوابهای بهینه برای حل مسائل برنامه ریزی دروس دانشگاهی می باشد. ۵-۲- نتیجهگیری به دلیل افزایش تعداد رشته های پذیرفته شده در مقطع ارشد، در دانشکده فنی- مهندسی دانشگاه علم و هنر یزد و همچنین در نظر گرفتن رضایت اساتید و دانشجویان، برای حل مسئله برنامه ریزی دروس دانشگاهی روشی غیر از روش های حلدستی، در نظر گرفته شده است. با توجه به مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی مطالعه شده در تحقیق حاضر، به دلیل جستجو در فضای بسیار گسترده و همچنین تصادفی، روش حل به وسیله الگوریتم ژنتیک انتخاب شده است. اولین مدل نوشته شده در این پژوهش، با توجه به تعداد اساتید و تعداد دروس موجود برای نیمسال دوم دانشجویان مقطع ارشد، به صورت کامل و با در نظر گرفتن کلیه محدودیتهای تعریف شده در مسئله و تاکید بر محدودیتهای سخت طراحی شده است که هدف در این مدل تخصیص اساتید به بازههای زمانی است و مدل دوم نوشته شده، با در نظر گرفتن جوابهای بهینه از مدل اول، هدف تخصیص این بازههای زمانی را به کلاسها دنبال میکند. پس از نوشتن مدلها، با کدهای نوشته شده در نرمافزار MATLAB، برای هر گروه یک کد نوشته شده که در آن کلیه محدودیتها در نظر گرفته شده است و با تنظیمات عملگرهای الگوریتم ژنتیک، این مسئله برای هر چهار گروه حل شد. در این قسمت، اشارهای به مطالعات بسیار مشابه صورت گرفته در زمینه تحقیق حاضر و نتایج حاصل از آنها و در نهایت به خروجی ها و نتایج حاصل از تحقیق حاضر پرداخته میشود. دهقانی و ذاکرتولائی در مقاله خود، ۲۰ نمونه از ترکیبهای مختلف دروس و ساعات استادان یک ترم گروه کامپیوتر دانشگاه امام رضا (ع)، به عنوان ورودی به برنامه داده شده و هر دو روش استاندارد و نوین در مورد تمامی آنها اجرا گردیده، سپس در شرایط یکسان مدت زمان رسیدن به جواب و نیز میزان برازش جواب نهایی استخراج گردیده است. الگوریتم نوین در شرایط یکسان برنامه هفتگی مناسبتری را به خروجی ارسال میکند و همچنین مدت زمان اجرا به مراتب بهتر از روش استاندارد بودهاست. غافری در مقاله خود طبق نتایج به دست آمده از این عملیات اشاره به این دارد که استفاده از الگوریتم ژنتیک در حین به دست آوردن رنگآمیزی گراف برای تشکیل یک جدولزمانی مناسب با رفع تعدادی از محدودیتهای قوی است که با توجه به رفع چند محدودیت قوی با رنگآمیزی گراف و نیز رفع محدودیتهای قوی دیگر، احتمال به نتیجه رسیدن الگوریتمها و بالارفتن سرعت شده است. مسعودیان و استکی به کمک تغییراتی که در روند معمول الگوریتمهای ژنتیک صورت دادهاند، نتایج بسیار خوبی در زمینه طراحی جداول زمانبندی دروس دانشگاهی به دست آوردهاند. اساس کار الگوریتم طراحی شده، حفظ کروموزومهای بهتر جمعیت و اعمال عملگرهای ژنتیکی، بر روی بقیه کروموزومها به منظور بهبود آنها است. در آزمونهای مقایسه بین الگوریتم ژنتیک عادی و پیشنهادی، طی چند مرحله، نقاط قوت الگوریتم پیشنهادی را مشخص کردهاند. با توجه به الگوریتم پیشنهادی مشخصاً نتایج حاصل از این آزمون به مراتب بهتر از استفاده از الگوریتم ژنتیک استاندارد است. نعیمی و منجمی نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان میدهد که کارایی این روش به طور متوسط در تمامی نسلها نسبت به حالت تک جمعیتی بهتر است ولی باید دقت داشت که افزایش بیرویه تعداد جمعیت و یا جابهجایی کروموزوم در فواصل نسلی کوتاه به دلیل به وجود آوردن دستورات جانبی زیاد بهره وری را کم میکند. امینطوسی و صدوقییزدی با اعمال الگوریتم پیشنهادی روی مجموعهای از داده های واقعی، نسبت به فرم خوشهبندی بر اساس سال ورود، به کاهش ۸۰ درصدی تعداد تداخلات درسی به طور متوسط دست یافته اند. نتایج در مطالعه راستگارامینی نشان میدهد الگوریتم پیشنهادی در زمان منطقی و بسیار کمتر از زمان لازم برای حل مدل ریاضی در ابعاد کوچک منطبق بر روش دقیق و در ابعاد متوسط با خطایی کمتر از ۴.۵% عمل میکند. خروجی حل مسئله در تحقیق حاضر، ماتریس مرتب شدهای بود که کلیه مقادیر توابع برازندگی برای هر رشته را محاسبه کرده و آنها را از بیشترین مقدار به کمترین آن مرتب کرده است، با دستور نمایش دادن نمودار، برای هر یک از جوابهای تولید شده مقدار تابع برازندگی آن آورده شده که در نهایت به شکلهای موجود در انتهای فصل چهارم می توان اشاره نمود، این شکلها همگرا شدن جوابها را پس از تولید یک جمعیت مشخص و همچنین تعداد مشخصی جستجو در تکتک این جوابهای تولید شده را نشان میدهد. همانگونه که مشخص است جوابها کاملاً رضایتبخش بوده و کلیه محدودیتهای مدل طراحی شده را ارضا میکند. این جدولها نشان دهنده برنامه کلاسی هر یک از چهار گروه مقطع ارشد دانشکده فنی- مهندسی دانشگاه علم و هنر را نشان میدهد، که در این برنامهها، اکثر محدودیتهایی که در مدل مطرح شده است، رعایت گردیده است. با توجه به مقادیر متغیر در الگوریتمهای ژنتیکی که در جدول ۴-۱۷ آورده شده، با تغییر دادن این مقادیر نمودارهای مختلفی استخراج شده تا بهینه بودن برنامههای کلاسی در نظر گرفته شوند. جدول ۵-۱- مقادیر متغیر در الگوریتمهای ژنتیکی
تعداد جواب اولیه
نرخ تقاطع
نرخ جهش
نرخ نخبهگرایی
تعداد تکرار در هر جمعیت
با تغییر مقادیر فوق، به گونهای که تعداد جوابهای اولیه از ۱۰۰ به مقادیری برابر با ۱۲۰، ۱۵۰ و بالاتر باشد و نیز تعداد تکرار در هر جمعیت نیز از مقدار ۵۰ به مقادیر بالاتر از آن، برابر با ۷۰ و ۱۰۰، الگوریتم نوشته شده اجرا شد و میتوان اینگونه گفت که در مقادیری از جمعیت اولیه جوابها، به صورت تکرار شده در جمعیتهای ابتدایی آمده است و با بالا بردن این مقادیر تفاوت چندانی در نتایج ایجاد نمیشود، از این رو با تغییر در نرخ های ژنتیکی به اعدادی که مجموع آنها یک باشد جوابهای به دست آمده را استخراج کرده و به نتایجی دست یافتیم که با بالابردن نرخ نخبهگرایی میتوان به جوابهایی به نسبت بهتری دست یافت و آن جوابهایی با تعداد روزهای کمتر برای ارائه دروس میباشد. در برنامههای کلاسی به دست آمده میتوان این مطلب را عنوان کرد که با توجه به ترجیحات اساتید در برنامهها، اگر بتوان بازههای زمانی ذخیرهای برای هر استاد در نظر گرفت که به نظم این برنامه نزدیکتر باشد میتوان این بازهها را در برنامه دخالت داد و در نتیجه برنامه بهتری استخراج کرد. در مورد برنامه کلاسی واقعی دانشجویان این گروه ها در مقاطع ارشد و مقایسه آن با برنامه کلاسی استخراج شده در این پژوهش میتوان به این نکته اشاره کرد که در برنامههای واقعی حداکثر سه روز در نظر گرفته شده که نسبتاً رضایتبخش است و برنامههای استخراجی این پژوهش نیز با حداکثر سه روز برنامه دانشجویان را به دست آورده است. در مقایسه با مطالعات مشابه صورت گرفته، میتوان نتایج حاصل از تحقیق حاضر را در موارد زیر گنجاند: حل این مسئله با الگوریتم ژنتیک، تزریق کردن محدودیتهای نرم به مسئله را افزایش میدهد. الگوریتم نوشته شده برای تعداد گروه های بیشتر و با تعداد درسهای مختلفی قابل تنظیم میباشد و تحت نرم افزار MATLAB در سرعت نسبتاً کوتاهی معدل ۳ یا ۴ دقیقه قابلیت اجرا دارد. این الگوریتم با عملگرهای ژنتیکی در نظر گرفته شده، در واقع سرعت جستجو در جوابها را بیشتر کرده و امکان جستجو در فضای وسیعتری را به محقق خواهد داد. ۵-۳- پیشنهادها
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اینجا رنگهای سه گانه طعم کوارک است. g جفت شدگی QCD است. میدان گلوئون و میدان مجازی یا شبح میدان است. پارامتر پیمانه است و مولدهای که ثابت ساختار می باشند. به واسطه این لاگرانژین ممکن است به دفعات قوانین فاینمن برای QCD ، برای مثال را که برای راس کوارک و گلوئون است را باز خوانی کند به منظور مقابله با واگرایی که در کوانتم(حلقه) اصلاحات و تصحیحات توابع گرین ظاهر می شود تئوری به پارامتری کردن صریح و روشن از نقاط تکین منظم و متعاقبا باز بهنجار به منظور ارائه دادن توابع گرین متناهی باید بپردازد به منظور نیل به این هدف موارد زیر انجام میشود :
تنظیم ابعادی با حرکت مداوم بسوی ابعاد فضا زمان تفریق از واگرایی در طرح حداقل تفریق MS برای از بین بردن واگرایی باید میدانها وپارامترها در لاگرانژین رابه طور کلی از طریق زیر باز به هنجار نمود.
اندیس "۰" مقدار غیر نرمالیزه را نشان می دهد، ضریب Z ثابت بازبهنجارش است. مقیاسی است که برای بدون بعد ساختن g در بعد معرفی شده است. از آنجا که توابع گرین را با گوست خارجی در نظر نمی گیریم به گوست میدان باز بهنجار نیاز نخواهیم داشت. همچنین به پارامتر پیمانه ای بازبهنجار نیاز نداریم. اگر با کمیت (مقدار) مستقل پیمانه مثل توابع ضریب ویلسون سروکار داشته باشیم راه مستقیم پیاده سازی بازبهنجارش با روش متقابل یا معکوس یا دوگانه فراهم می شود. بدین وسیله میدانها و پارامترها درلاگرانژین اصلی که کمیت غیر بازبهنجار در نظر گرفته می شوند از طریق رابطه از ابتدا بصورت باز بهنجار شده، بیان می شود. ترم کوارک جنبشی بعنوان مثال عبارتست از :
و مزیت آن این است که تنها مقادیر باز بهنجار شده در لاگرانژین حضور دارد علاوه بر این ظاهر می شود که می تواند بعنوان بخش برهم کنش توابع گرین محاسبه شده در تئوری اختلال است، بکار میرود. قوانین فایمن برای ترم در جهت مخالف در رابطه برای مثال اینگونه خوانده می شود.
ثابتهای به گونه ای که واگرایی در توابع گرین را ازبین می برد تعیین می شود براساس طرح بازبهنجارش انتخاب شده که بحث شد با یک راه مشابه تمام ثابتهای بازبهنجار را می توان با درنظر گرفتن توابع گرین مناسب ثابت کرد. اهمیت مرکزی برای مطالعه اثرات اختلال QCD معادلات گروه بازبهنجار است که حاکم بر وابستگی پارامترهای باز بهنجار و توابع گرین واقع بر مقیاس بازبهنجار این معادلات دیفرانسیل از تعریف براحتی بدست می آید، با بهره گرفتن از این واقعیت که کمیتهای غیر باز بهنجار با مقادیر مستقل هستند. این روش موافقت و تبعیت جفت شدگی باز بهنجار را کشف می کند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱
فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش تاثیر دارد.
تایید فرضیه
۲
مدیریت دانش بر سرمایه فکری تاثیر دارد.
تایید فرضیه
۳
فرهنگ سازمانی بر سرمایه فکری تاثیر دارد.
تایید فرضیه
۴
فرهنگ سازمانی از طریق مدیریت دانش بر سرمایه فکری تاثیر می گذارد.
تایید فرضیه
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات ۵-۱- مقدمه در پایان هر کار تحقیقاتی با توجه به فرضیات آزمون شده و رد یا قبول فرضیات، محقق باید نتایج کار را ارائه نماید. نتایج حاصل از فرضیات نیز پایههایی هستند که پیشنهادات پایانی تحقیق بر اساس آنها شکل میگیرد.پس از بررسی جامع پیشینه پژوهش، انتخاب پرسشنامه های تحقیق، گردآوری و تحلیل داده، اکنون لازم است تا کلیه آزمونهای آماری و تکنیکهای به کار گرفته شده در فصل چهارم به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد و سپس پاسخ هر یک از فرضیات تحقیق مشخص گردد. فصل حاضر در ابتدا به ارزیابی و تفسیر یافتههای ارائه شده در فصل چهارم می پردازد و سپس نتایج و پیشنهادهای تئوریک و کاربردی تحقیق را تشریح می نماید. در قسمت پایانی نیز پیشنهاداتی به منظور انجام تحقیقات آتی از دیدگاه محقق بیان می شود. ۵-۲- خلاصه تحقیق هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش و سرمایه فکری وهمچنین بررسی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری بوده است و برای نیل به این اهداف از روش تحقیق کاربردی و همبستگی استفاده شده و جامعه آماری تحقیق پرسنل شعب بانک سپه شهرستان یزد بوده و تعداد۱۵۸ پرسشنامه جمعآوری و جهت تحلیل داده ها با بهره گرفتن از مدل سازی معادلات ساختاری مدل تحقیق نیز مورد تایید قرار گرفت، پس از آن فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرارگرفتند. فرضیه های مورد بررسی تحقیق شامل چهار قرضیه بوده است؛ که در ادامه به بحث درباره تایید یا رد این فرضیه ها پرداخته خواهد شد.
۵-۳- نتایج پژوهش ۵-۳-۱- فرضیه (۱): فرهنگ سازمانی بر مدیریت دانش تاثیر دارد. با توجه به مقدار قدرمطلق آماره t برابر ۱۳/۱۰ و بزرگتر از مقدار ۹۶/۱ است پس نتیجه گرفته می شود که فرهنگ سازمانی بر روی مدیریت دانش تاثیر معنیداری دارد و مقدار تاثیر برابر ۸۳/۰و مثبت (مستقیم) است. یعنی با ارتقای سطح فرهنگ سازمانی ، سطح مدیریت دانش نیز افزایش می یابد. این نتیجه با نتایج به دست آمده در تحقیقات کشاورزی و رمضانی (۱۳۸۹)، حقیقت منفرد و هوشیار (۱۳۸۹) ، صادقی و دیگران (۱۳۹۰) ، شافعی و لاوه (۱۳۹۰) ، قلتاش و دیگران (۱۳۹۰) ، جعفری و دیگران (۱۳۹۰) ، امین بیدختی و دیگران (۱۳۹۰) ، فضلی و علیشاهی (۱۳۹۱) ، اخوان و دیگران (۱۳۹۱) ، کوچکی سیاهخالهسر و دیگران (۱۳۹۱) ، مجیبی و دیگران (۱۳۹۲) ، خرم خواه و دیگران (۱۳۹۲) ، رضایی کلانتری و همکاران (۱۳۹۳) ، مینگفونگلای و گوانگلی (۲۰۰۷) و پاندی و دوتا (۲۰۱۳) مطابقت دارد. ۵-۳-۲ فرضیه (۲): مدیریت دانش بر سرمایهی فکری تاثیر دارد. با توجه به مقدار قدرمطلق آماره t برابر ۹۶/۵ و بزرگتر از مقدار ۹۶/۱ است پس نتیجه گرفته می شود که مدیریت دانش بر روی سرمایهی فکری تاثیر معنیداری دارد و مقدار تاثیر برابر ۵۷/۰و مثبت (مستقیم) است. یعنی با ارتقای سطح مدیریت دانش ، سطح سرمایهی فکری نیز افزایش می یابد. این نتیجه با نتایج بدست آمده در تحقیقات علیقلی و همکاران (۱۳۹۰) و کوئینک (۲۰۰۸) مطابقت دارد. ۵-۳-۳- فرضیه (۳) : فرهنگ سازمانی بر سرمایهی فکری تاثیر دارد. با توجه به مقدار قدرمطلق آماره t برابر ۵۱/۴ و بزرگتر از مقدار ۹۶/۱ است پس فرهنگ سازمانی بر روی سرمایهی فکری تاثیر معنیداری دارد و مقدار تاثیر برابر ۴۳/۰و مثبت (مستقیم) است. یعنی با ارتقای سطح فرهنگ سازمانی ، سطح سرمایهی فکری نیز افزایش می یابد. این نتیجه با نتایج بدست آمده در تحقیقات نصیریپور و دیگران (۱۳۹۲) مطابقت دارد. ۵-۳-۴- فرضیه (۴) : فرهنگ سازمانی از طریق مدیریت دانش بر سرمایهی فکری تاثیر می گذارد. با توجه به معنادار بودن رابطه مستقیم بین فرهنگ سازمانی و سرمایهی فکری در مدل، از طرفی با توجه به آماره آزمون سبل (۱۶۱/۵) و سطح معناداری (۰۰۰/۰) که کوچکتر از ۰٫۰۵ می باشد بنابراین متغیر مدیریت دانش نقش میانجی را بصورت جزئی ایفا می کند و اثر غیر مستقیم آن برابر ۴۷۳/۰ است. در نتیجه فرهنگ سازمانی از طریق مدیریت دانش بر سرمایهی فکری تاثیر می گذارد. این نتیجه با نتایج بدست آمده در تحقیقات سید نقوی و دیگران (۱۳۸۹) مطابقت دارد. ۵-۴- پیشنهاداد تحقیق در این بخش از پژوهش ابتدا پیشنهادهای مبتنی بر تحقیق ارائه و در ادامه توصیههایی برای محققان جهت انجام پژوهشهای بیشتر در این حوزه ارائه میگردد. ۵-۴-۱- پیشنهاداتی براساس یافتههای تحقیق همانگونه که نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ سازمانی بر روی مدیریت دانش تاثیر معنیدار و مثبتی دارد. تنها با بررسی، تغییر و ایجاد یک فرهنگ سازمانی مناسب و انعطاف پذیر است که میتوان به تدریج الگوی تعامل بین افراد را در سازمان تغییر داد و از مدیریت دانش به عنوان یک مزیت رقابتی بهره گرفت. لذا پیشنهاد می شود مدیران بانک سپه جهت ارتقای سطح مدیریت دانش در سازمان توجه ویژهای به فرهنگ سازمانی داشته باشند، در ضمن جهت ارتقای سطح فرهنگ سازمانی باید به شاخصه رابطه گرایی توجه بیشتری صورت گیرد، بنابراین پیشنهادهای زیر جهت تقویت هر یک از اجرای رابطه گرایی ارائه میگردد:
- مدیران از انتقادات سازنده کارکنان استقبال کنند.
- ارتباط بین کارکنان و مدیران ارشد بانک افزایش یابد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در حقیقت میتوان گفت رفتار(رفتار شهروندی سازمانی) اعضای هیئتعلمی در دانشگاه تابعی از ویژگیهای شخصیتی شغل، چگونگی روابط میان همکاران، چگونگی فرهنگ محیط کار، سیاستها و رفتار مدیریت ارشد با کارکنان، شخصیت و نحوه سرپرستی، چگونگی فرایندهای کاری و ارتباطات، درمجموع جوسازمانی است. جوسازمانی مجموعهای از نگرشها، ارزشها، عقاید و انتظارات محیط کاری است که الگوی فعالیتهای سازمانی را توصیف میکند و تأثیرات معناداری بر روی رفتار کارکنان دارد.(لانگ،۲۰۰۰). ازاینرو میتوان اذعان نمود اگر جو و فضای حاکم بر سازمان مطلوب باشد و کارمندان احساس کنند بهعنوان عنصر اساسی در پیشبرد اهداف و درنتیجه موفقیت سازمان موردتوجه قرار میگیرند و به خواستهها و نیازهای آنان نیز در کنار اهداف و مطلوبیتهای سازمان توجه میشود؛ بهصورت فعال و مشتاقانه در سازمان فعالیت میکنند، در جهت انجام بهتر وظایف با یکدیگر تعامل و همکاری میکنند. همچنین وقتی جوسازمانی سالم و دوستانه در سازمان حاکم باشد اعضای هیئتعلمی رفتارهای از قبیل؛ پرداختن به مسائل کاری در وقتهای شخصی، مشارکت در رویدادهای سازمان، حضور در جلسات و درگیر شدن با مسائل سازمانی، تأکید اعضای هیئتعلمی بر جنبههای مثبت دانشگاه بهجای جنبههای منفی آن، شکیبایی در برابر موقعیتهای نامطلوب و نامساعد، کار کردن در شرایط سخت و دشوار بدون اعتراض و نارضایتی و گلایهمندی، همچنین تمایل به تحمل شرایط ناراحتکننده، کار بدون شکایت و ابراز ناراحتی اعضای هیئتعلمی دانشگاه، فداکاری اساتید درراه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از دانشگاه، احساس هویت و پیروی از دانشگاه، فراتر رفتن از علایق فردی و گروهی را از خود بروز میدهند و در کل نسبت به سازمان و اهداف آن احساس وفاداری و تعهد میکنند. اما درصورتیکه جوسازمانی نامطلوب باشد، زمینه برای بروز رفتارهای نامناسب فراهم میشود زیرا در این فضا کارمندان معتقدند سازمان به خواستهها و علائق آنان توجهی نمیکنند، عدالت در رفتار مدیران وجود ندارد و تنها برای تحقق اهداف و مطلوبیتهای تعیینشده سازمان تأکید میشود. در این فضا اعضای هیئتعلمی دانشگاه خواستار تغییر وضع موجود سازمان بر اساس خواستههای خود میباشند(هوی و میسکل،۲۰۰۸). که در این فضا سخن از رفتارهای فرا نقشی در بین اساتید دانشگاه بیمعناست. یافتهها نیز مؤید این نکته است که اگر جو حاکم بر دانشگاه مطلوب نباشد عدم بروز رفتار شهروندی سازمانی در بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه موضعیت مییابد. همانگونه که نتایج تحقیق نشان میدهد، جوسازمانی رابطه مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی دارد، اگر جو حاکم بر دانشگاه مطلوب باشد، کارمندان برداشت مثبتی از فضا، جو و محیط دانشگاه دارند، که زمینه برای بروز رفتار شهروندی سازمانی فراهم میگردد.
۴-۵ – آیا جوسازمانی در رابطه بین فرهنگسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی نقش واسطهگری را ایفا میکند؟ نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادههای مربوط به این مورد، حاکی از آن است که نقش واسطه ای جوسازمانی در رابطه بین فرهنگسازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معنادار است. با توجه به بررسیهای انجامگرفته در پژوهشهای پیشین تاکنون در هیچ پژوهشی در مورد اینکه آیا ( جوسازمانی در رابطه بین فرهنگسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی نقش واسطهگری را ایفا میکند)، بهصورت مستقیم پرداخته نشده است. جوسازمانی هنجارها، ارزشها و نگرشهای غالب در فرهنگ سازمان را منعکس میسازد و بهعنوان منبعی که شکلدهی رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد، عمل می کند. یعنی ادراک جمعی افراد از جوسازمانی که موقتی و نسبت به فرهنگسازمانی از پایداری کمتری برخوردار است. چاندان (۱۹۹۵)، معتقد است جوّ مجموعهای از ویژگیها و عواملی است که بهوسیله کارکنان درباره سازمانشان ادراک میشود و میتواند بهعنوان شکلدهنده رفتارشان عمل کند. این عوامل ممکن است شامل توصیفهای شغل، چارچوب ساختار سازمانی، معیارهای عملکرد و ارزشیابی، سبک رهبری، نوآوریها، ارزشها، فرهنگسازمانی و غیره باشد. از طرفی دیگر، لوئیس (۱۹۸۳)، فرهنگسازمانی مجموعهای از دریافتها و تفاهمهای مشترک برای سازمان دادن کنشهاست که زبان و دیگر محملهای نمادی برای بیان تفاهم مشترک به کار میرود. پترز و واترمن (۱۹۸۲)، فرهنگ را مجموعهای از ارزشهای مشترک غالب و دارای ارتباط منطقی است که با وسایل نمادین مانند داستانها، افسانهها، حکایت و کلمات قصار مبادله میشود، تعریف کردهاند. دنیسون (۲۰۰۶)، فرهنگسازمانی را کاربردی برای تعیین ارزشها، اعتقادات، فرضیات و شیوههای مشترکی میداند که نگرش و رفتار اعضا را در سازمان شکل میدهد و سپس هدایت میکند. با توجه به مفروضات ارائهشده میتوان بیان کرد: در سازمانی که در آن تاکید و تمرکز بر تشریکمساعی، وفاداری، کارگروهی،میشود و رهبر در آن نقش هدایتکننده و تسهیلکننده را دارد، وفاداری بهعنوان عامل ارتباط و درنهایت تعهد نسبت به سازمان و اخلاق در سازمان بهعنوان یک ارزش قلمداد میشود، در چنین سازمانی جوسازمانی ایجاد میشود که در آن افراد احساس میکنند که به افکار و اعتقادات آنها احترام گذاشته میشود، انعطافپذیری لازم در سازمان وجود دارد، عدالت در رفتار مدیران و سرپرستان مشاهده میشود، مدیران و سرپرستان از خلاقیت و نوآوری حمایت میکنند، به دغدغههای کارکنان گوشداده میشود، از عملکردهای آنها قدردانی میشود، صمیمیت در بین کارکنان و مدیران وجود دارد، و همکاری و گذشت در میان اعضا وجود دارد. در چنین محیط و جوسازمانی؛ بروز رفتار شهروندی که افراد تشویق میشوند تا پا را از شرح وظایف شغلی رسمیشان فراتر گذاشته و در پی کمک به همکاران در رابطه به حل مشکلات کاری آنان برآیند. از پذیرش سایرین در گروه کار (بدون هیچ اعتراض و ایراد گرفتن از آنان) استقبال کنند، انعطافپذیری در برابر مشکلات و سختیهای کاری، تلاش در جهت به حداقل رساندن سطح تعارض بین همکاران، صرفهجویی و محافظت از منابع سازمانی، شرکت در جلسات، کار کردن در وقت شخصی میباشد. درواقع فضای حاکم بر دانشگاه از دیدگاه اعضای هیئتعلمی بهگونهای است که عوامل چارچوب فرهنگسازمانی، معیارهای عملکرد و ارزشیابی، سبک رهبری، نوآوریها، ارزشها، طراحی سازمانی، وضوح و روشنی اهداف و مقاصد سازمان و روشنی رسالتها و مأموریت سازمان برای کارکنان، همچنین داشتن ساختار گزارش دهی مشخص، ویژگیهای شخصیتی شغل، روابط میان همکاران، فرهنگ محیط کار، مدیریت ارشد، سرپرستی یا نظارت مستقیم، فرایندهای کاری، و ارتباطات، در سطح بالایی قرار دارد. بنابراین شور و اشتیاق نسبتاً زیادی در دانشگاه وجود دارد، جو حاکم بر دانشگاه مطلوب میباشد، ادراک و تجارب مثبتی نسبت به دانشگاه وجود دارد. که درنتیجه، نقش واسطهای جوسازمانی در دانشگاه در رابطه بین فرهنگسازمانی و بروز رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه را معنادار میکند. ازاینرو رفتار شهروندی سازمانی که شامل رفتاری خودجوش و آگاهانه، و داوطلبانه است، از جانب اعضای هیئتعلمی دانشگاه انجام میشود که درنتیجه ای حاکم بودن جو مطلوب و وجود فرهنگسازمانی مناسب در دانشگاه(همانطور که نتایج پژوهش نشان میدهد) افزایش مییابد. ۵-۵ – تعیین میزان رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه کابل نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادههای مربوط به این مورد، حاکی از آن است که رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه، (از آنجائی که از سطح کفایت قابلقبول(Q2) بهطور معناداری بالاتر است)، و همچنان بالاتر از سطح کفایت مطلوب (Q3) قرار دارد اما غیر معنادار میباشد . با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اینکه رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه در حد مطلوب میباشد. علت دستیابی به چنین نتیجهای را از طرفی میتوان به وجود فرهنگسازمانی قوی و غالب بودن بُعد فرهنگ قبیلهای که خود نشاندهنده وفاداری و تعهد کارکنان به سازمان و رهبری سازمان است و جوسازمانی مطلوب در دانشگاه دانست. از سویی دیگر، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که، بین رفتار شهروندی اعضای هیئتعلمی و جوسازمانی سازمان آموزشی رابطه معنادار وجود دارد، یعنی درک و احساس اعضای هیئتعلمی دانشگاه کابل از جو حاکم در آن به گونه است که، در آن مدیران حمایتکننده، تسهیلکننده، و عدالت در رفتارها مشاهدهشده، سازمان و قوانین آن از انعطافپذیری لازم برخوردار میباشد، رفتارهای دوستانه وجود دارد. در چنین فضای از اعضای هیئتعلمی انتظار رفتار شهروندی سازمانی بعید به نظر نمیرسد. درواقع رفتار فرا نقشی اعضای هیئتعلمی دانشگاه که ماورا حداقل نیازمندیهای کلی مورد انتظار دانشگاه انجام میدهند، در داشتن درک و تصویری مناسب اعضای هیئتعلمی از فرهنگسازمانی و جوسازمانی حاکم بر دانشگاه، مربوط دانست. ازجمله رفتارهای اعضای هیئتعلمی دانشگاه در این زمینه میتوان به ابراز عقاید، پرداختن به مسائل کاری در وقتهای شخصی، مشارکت در رویدادهای سازمان، حضور در جلسات و درگیر شدن با مسائل سازمانی و… اشاره کرد. بدین ترتیب با توجه به اوصاف بیانشده میتوان نتیجه گرفت که دانشگاه کابل برای افزایش رفتار شهروندی سازمانی اساتید میبایست به بهبود متغیرهای همچون ابعاد فرهنگسازمانی و جوسازمانی تلاش نموده و در جهت حفظ و بهبود وضع موجود این دو متغیر مهم را موردتوجه مضاعف قرار دهند. ۶-۵ - بُعد غالب فرهنگسازمانی در دانشگاه کابل بُعد ویژگی های غالب میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که از دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاه، بُعد غالب فرهنگسازمانی در دانشگاه بُعد ویژگی های غالب است. همانگونه که در تعریف فرهنگسازمانی آمده است، فرهنگسازمانی الگویی از ارزشها و باورهای مشترکی میشمارد که به اعضای یکنهاد معنی و مفهوم میبخشد (استانلی دیویس، ۱۹۹۵). چنین نتیجه میگیریم که در دانشگاه، فرهنگسازمانی همان اندیشههای مشترک، فرضیات و ارزشهای مشترک افراد است که اعضای هیئتعلمی از آن برای پیشبرد اهداف و مقاصد مشترکشان و اینکه کارها چگونه انجام شود، استفاده میکنند. با توجه به این نتایج پژوهش نشان میدهد که بُعد غالب فرهنگسازمانی در دانشگاه کابل بُعد ویژگی های غالب است، چنین استنباط میشود که دانشگاه کابل مکان و یا محیطی است که، در آن وفاداری، تعهد شخصی، جامعهپذیری گسترده و جامع، کار تیمی، خود مدیریتی و نفوذ اجتماعی و احساس روابط خانوادگی به عنوان ارزش تلقی می شود. و رهبری در آن نقش تسهیلکننده و حمایتی را دارد. لذا میتوان در توجیه این یافته اینگونه استدلال نمود که تعبیر هر یک از اعضای هیئتعلمی از فرهنگسازمانی حاکم در دانشگاه کابل،تاکید دانشگاه بیشتر بر ویژگیهای وفاداری، تعهد شخصی، جامعهپذیری گسترده و جامع، کار تیمی، خود مدیریتی و نفوذ اجتماعی است. رهبری و مدیریت نقش تسهیل گر، یاریدهنده، و حمایتگری را دارد و محرکهای اصلی در دانشگاه کابل تعهد، ارتباطات مثبت و رشد حرفهای است و اهداف سازمان توسعه انسانی و پدیدآورنده اثربخشی و پاسخگویی میباشد. ۷-۵- نتیجهگیری نهایی آموزش عالی بهعنوان یکنهاد اجتماعی در جوامع امروزی، در جهت تولید و غنا بخشی به دانش، تسریع و تسهیل فرایند توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور، برقراری روابط علمی و فرهنگی در سطح منطقه و جهان، بهعنوان یکنهاد پویا نقش هدایتی و راهبردی مشارکت فکری مردم در اداره جامعه را بر عهده دارد. بدین ترتیب امروزه آموزش عالی کارکرد زیادی در جهت توسعه همهجانبه در جامعه دارند. آموزش عالی که مقدرات کشور در دست محصولات آن است، وظیفه اساسی درزمینۀ توسعه کشور دارد. این امر مسئولیتهای آموزش عالی را بهعنوان یکنهاد نسبت به وظایف اجتماعی تبیین میکند. اعضاء هیئتعلمی دانشگاهها بهعنوان آگاهترین قشر جامعه، نقش ارشادی در اشاعه فرهنگ و دانش کشور دارند. ازاینرو دانشگاهها به دلیل نقش و کارکردهای ویژهای که در خدمت و بهسازی جامعه دارند، از جایگاه ممتازی در جامعه برخوردار هستند. لذا هرگونه تلاش آنان برای بهسازی و ارتقای سطح جامعه خود زمینه خدمت بهتر و مؤثرتر به اجتماع و محیط پیرامون خود را فراهم میسازد. زمینه اصلی در فرهنگسازمانی وجود سیستمی از معانی و مفاهیم مشترک در میان اعضای سازمان است. در هر سازمانی الگویی از باورها، سمبلها، ارزشها، داستانها و آدابورسوم وجود دارد که بهمرورزمان به وجود آمدهاند. این الگوها باعث میشوند که در خصوص اینکه سازمان چیست و چگونه اعضاء باید رفتار خود را ابراز کنند، درک مشترک و یکسانی به وجود آید و همه اعضا به آن احترام میگذارد و ارزش قائل است. با توجه به مفروضات ارائهشده چنین نتیجه میگیریم که فرهنگسازمانی همان اندیشههای مشترک، فرضیات و ارزشهای مشترک افراد است که از آن برای پیشبرد اهداف و مقاصد مشترکشان و اینکه کارها چگونه انجام شود، استفاده میکنند.
-
- نتایج این پژوهش نشان داد که، متغیر فرهنگسازمانی رابطه مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی دارد. بر این اساس دانشگاهها باید بکوشند تا از طریق ایجاد فرهنگسازمانی قوی، زمینه را برای اساتید بهگونهای آماده کنند که اعضای هیئتعلمی نقش شایسته و بایسته خود را در جهت تحقق اهداف مطلوب سازمان ایفا کرده و از این طریق زمینه را برای بهبود جوسازمانی سالم آماده کرده تا زمینهای بروز رفتار شهروندی سازمانی اساتید تشویق و درنهایت به بهبود و عملکرد دانشگاه منجر گردد. بهعبارتدیگر میتوان گفت دانشگاهها بهمنظور تضمین رفتار شهروندی سازمانی و بهبود جوسازمانی حاکم بر دانشگاه، ناچارند به توسعه و ارتقای سطح فرهنگسازمانی بپردازند.
-
- بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، فرهنگسازمانی دانشگاه رابطه مثبت و معناداری با جوسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دارد. بهعبارتدیگر؛ فرهنگسازمانی قوی جوسازمانی را به وجود میآورد که افراد را به رفتار شهروندی سازمانی تشویق و ترغیب میکند. یا میتوان گفت که در یک فرهنگسازمانی قوی است که جوسازمانی سالم ایجاد میشود و جوسازمانی مطلوب باعث بروز رفتار شهروندی سازمانی در اعضای هیئتعلمی میشود. به همین دلیل باید تلاش جدی برای حفظ فرهنگسازمانی دانشگاه و همچنین تلاش در جهت تقویت فرهنگسازمانی دانشگاه صورت گیرد.
-
- همچنان نتایج پژوهش نشان داد که جوسازمانی رابطه مثبت و معنادار با رفتار شهروندی سازمانی دارد. از دلایل رسیدن به چنین نتیجه را میتواند چنین بیان نمود ، وقتیکه، جوسازمانی مناسبی بر سازمان حاکم باشد، تعارض در سطح پایینی قرار دارد؛ اشتیاق، هیجان و شادی در بین کارمندان زیاد به چشم میخورد، افراد مشتاقانه و فعالانه عمل میکنند. درواقع وقتی چنین جو در دانشگاه حاکم گردد، اعضای هیئتعلمی به این باور میرسند که سازمان به نیازها و خواستههای آنان اهمیت میدهد، رفتارهای مدیر عادلانه است، و در سازمان جوسازمانی سالم حاکم است. آنوقت است که، میزان رضایت و تعهد آنان نسبت به سازمان بالا میرود و درنتیجه رفتارهای فرا نقشی یا رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه افزایش مییابد. زیرا کاهش و یا نقصان در رفتار شهروندی سازمانی زمانی موضوعیت دارد که افراد بهگونهای از وضع موجود سازمان رضایت نداشته باشند و خواهان تغییر وضع موجود در جهت خواستههای خود باشند.
-
- نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادههای مربوط به این مورد، حاکی از آن است که نقش واسطه ای جوسازمانی در رابطه بین فرهنگسازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معنادار است. از دلایل رسیدن به چنین نتیجه را میتواند چنین تفسیر کرد که، فرهنگسازمانی یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر ایجاد جوسازمانی مناسب و به تعقیب آن بروز رفتار مناسب شهروندی سازمانی است. یعنی هرچه جوسازمانی مناسب در سازمان حاکم باشد فرهنگسازمانی قوی به وجود خواهد آمد و برعکس آن، به دنبال آن زمینه بروز رفتار شهروندی مناسب در سازمان ایجاد میشود.
-
- نتایج بهدستآمده در این مورد که رفتار شهروندی اعضای هیئتعلمی دانشگاه کابل به چی میزان است؟ نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه کابل بالاتر از حد قابلقبول میباشد. از دلایل رسیدن به چنین نتیجه را میتوان چنین بیان کرد که، فضای و جوسازمانی سالم و رقابتی، حاکمیت فرهنگسازمانی قوی، اشتیاق شغلی و رضایت شغلی و همچنان هویت شغلی را ازجمله دلایل رسیدن به چنین نتیجه دانست. دیگر اینکه، اکثریت اعضای هیئتعلمی را افراد جوان و باانگیزه تشکیل میدهند که انرژی کافی را برای فعالیتهای فراتر از نقش را دارا هستند و انگیزههای ارتقاء و کسب مهارت، دانش و تخصص و فضای رقابتی را نیز میتوان ازجمله دلایل رسیدن به چنین نتیجهای دانست.
-
- نتایج پژوهش درزمینه اینکه، بعد غالب فرهنگسازمانی در دانشگاه کابل چیست؟ نتایج پژوهش نشان داد که بعد ویژگی های غالب؛ بعد غالب در دانشگاه کابل میباشد. در دانشگاه کابل ضمن اینکه اعضا سازمانشان را به مثابه یک خانواده بزرگ دانسته و در اجرای امور مشارکت زیادی باهم دارند، ریسک پذیری، پویایی، رقابت بین اعضا با رعایت قوانین و مقررات رسمی سازمان وجود دارد، انسجام و پیوندهای بین فردی و گروهی، مکانیسم پیونددهنده اعضای جامعه و سازمان است. که در همچون فرهنگی همبستگی و انسجام گروهی، مشارکت، کار تیمی، احساس روابط خانوادگی در بین اعضا از ویژگیهای غالب در سازمان میباشد.
لذا رؤسای دانشگاه باید نسبت به فرهنگسازمانی، و نیز اقدام در جهت قدرت و قوت بخشیدن به آن تلاش کنند. چراکه نبود فرهنگسازمانی یا نقصان در فرهنگسازمانی دانشگاه مشکلات زیر را به دنبال خواهد داشت؛ حاکم شدن جو نامطلوب در دانشگاه، کمبود رفتار شهروندی سازمانی در بین اعضای هیئتعلمی، عدم تفاهم در ارزشها، باورها، درک و استنباط مشترک اعضای هیئتعلمی و شیوههای تفکر یا اندیشیدن که اعضای هیئتعلمی در آنها وجوه مشترک دارند، عدم احساس هویت در اعضای هیئتعلمی دانشگاه نسبت به باورها و ارزشها، عدم وجود الگویی از ارزشها را به دنبال خواهند داشت. ازاینرو سازمانها بهویژه سازمانهای آموزش عالی در پی تعیین و استخراج عواملی فرهنگی باشند که منجر به بهبود جوسازمانی مناسب و بروز رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیئتعلمی میشوند. ۸-۵- محدودیتها محدودیتهای پژوهش حاضر را میتوان به دودسته محدودیتهای اجرایی و پژوهشی تقسیم نمود که در ادامه به موارد مرتبط با هر یک اشاره میگردد: ۱-۸-۵- محدودیتهای اجرایی ۱- طولانی بودن پرسشنامه که موجب میشد اعضای هیئتعلمی کمتر همکاری کنند. ۲-حساسیت اعضای هیئتعلمی نسبت به گویه های پرسشنامه و همکاری محتاطانه آنان با پژوهشگر. ۳- خطرات احتمالی ناشی از ناامنی در مسیر راهها و مشکل دسترسی به جامعه آماری و تعطیلی نسبی دانشگاه کابل. ۲-۸-۵- محدودیتهای پژوهشی ۱- استفاده از پرسشنامه بهعنوان تنها ابزار گردآوری اطلاعات (چراکه در صورت استفاده همزمان از سایر ابزارها از قبیل مشاهده و مصاحبه و… امکان جمع آوری اطلاعات دقیقتر و نیز رفع مشکلات مربوط به سوء درک گویه های پرسشنامه از سوی پاسخگو فراهم میشد و در این صورت نتایج از روایی بالاتری برخوردار میگردید.
-
- – محدودیت دیگری این پژوهش این است که فقط، به بررسی ویژگیهای خاصی در یک مقطع زمانی مشخص توجه شده است. بنابراین، بهجای در نظر گرفت تصویر بزرگ و بلندمدت از سازمان، فقط تصویر مقطعی از آن نشان داده میشود و این بدان معنا است که به تاریخ سازمان، محیط بیرونی و سایر متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر فرهنگسازمانی، جوسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی توجه نشده است.
-
- – درک نادرست از مؤلفههای پرسشنامه، عدم تمایل به تکمیل پرسشنامه و عدم امکان تعمیم نتایج بهدستآمده به سایر سازمانهای آموزش عالی در افغانستان، از محدودیتهای دیگر پژوهش حاضر است.
۹-۵- پیشنهادها پیشنهادهای پژوهش حاضر را میتوان به دودسته پیشنهادهای پژوهی و کاربردی تقسیم کرد که در ادامه به هر یک از موارد اشاره میشود: ۱-۹-۵- پیشنهادهای پژوهشی
-
- بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و جوسازمانی در دانشگاه کابل از دیدگاه دانشجویان و مقایسه نتایج آن با نتایج پژوهش حاضر.
-
- انجام این پژوهش در سایر دانشگاههای کشور بهمنظور مقایسه یافتههای این پژوهش با یافتههای آنها.
-
- بررسی رابطه بین فرهنگسازمانی با جوسازمانی در ارتباط با سایر متغیرهای سازمانی دیگر نظیر؛ رهبری، شایستگی مدیران، ساختار سازمانی، عدالت سازمانی، انسجام سازمانی و… .
۲-۹-۵- پیشنهادهای کاربردی:
- پیشنهاد میشود رؤسای دانشگاه زمینه آشنایی اعضای هیئتعلمی را بااهمیت و کاربرد فرهنگسازمانی در موقعیت دانشگاه را فراهم نمایند تا به کمک آن اعضا آگاه شده از موضوع فرهنگسازمانی برای پیشبرد امور آتی و موفقیت دانشگاه بهرهبرداری مؤثر نمایند. بدین منظور لازم است که دانشگاه بهجای وضع قوانین و مقررات و اجبار اعضای هیئتعلمی به اجابت آن، به ترویج و حمایت از نوآوری، ابداع و ابتکار تأکید شود، تا از این طریق به موفقیت و تحقق اهداف سازمان دست یابند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ایجاد همکاری مؤثر جند جانبه بین ادارات امنیتی و شهروندان در افزایش آگاهی عمومی در زمینۀ ریشههای اقدامات تروریستی و نیاز ضروری در مقابله با این اقدامات به وسیلۀ اقداماتی نظیر تشویق جامعه به ارائۀ اطلاعات در مورد افراد تروریست و اقدامات آنها به منظور کشف حملات تروریستی و دستگیر کردن عاملان. اقدامات لازم را به منظور عدم اعطای پناهندگی به افرادی که به اقدامات تروریستی دست زدهاند. اقدامات ضروری را در مقابل این پدیدۀ مجرمانه اتخاذ و به منظور مقابله با جرایم تروریستی و مجازات رساندن عاملان آن قوانین لازم را وضع نمایند. دولتهای عضو، دبیر کل سازمان وحدت آفریقا را از اقدامات قانونی به منظور تعقیب، مجازات و پیشگیری از جرایم تروریستی در سطح داخلی آگاه سازند” (مادۀ چهار کنوانسیون سازمان وحدت آفریقا دربارۀ پیشگیری و مبارزه با تروریسم، مصوب ۱۹۹۹). از آن جایی که در این سند به ذکر هر وسیلهای پرداخته شده، میتوان استدلال نمود که شامل تجهیزات رایانهای و مخابراتی تروریستهای سایبری، برای انجام حملات سایبری نیز باشد که در این خصوص یکی از مقررات این کنوانسیون اعلام میدارد:
«توقیف نمودن هرگونه وسیلهای که توسط تروریستها برای رسیدن به اهداف تروریستی استفاده شود» (مادۀ پنج کنوانسیون سازمان وحدت آفریقا دربارۀ پیشگیری و مبارزه با تروریسم، مصوب ۱۹۹۹). با توجه به این که صلاحیت در رسیدگی به جرایم از مهمترین و چالشبرانگیزترین مشکل در تعقیب و مجازات بزهکاران، به خصوص بزهکاران رایانهای است، این کنوانسیون صلاحیت را مورد بررسی قرار داده و در مرحلۀ اول، محل وقوع جرم و دستگیری مرتکب یا این که خارج از مرزهای کشور جرم تروریستی رخ دهد؛ اما با استناد به قوانین جزایی ملّی قابل مجازات باشد، صلاحیت را تعیین نموده است (مادۀ شش کنوانسیون سازمان وحدت آفریقا دربارۀ پیشگیری و مبارزه با تروریسم، مصوب ۱۹۹۹). یا این که عمل تروریستی توسط گروه یا شهروندی از آن دولت ارتکاب یافته باشد. درجای دیگر این کنوانسیون مواردی را برای دولتهای عضو به منظور صالح دانستن دولت رسیدگی کننده به بزه تروریستی تعیین نموده و بیان میدارد: جرم علیه ملّت یا دولت ارتکاب یابد، جرم تروریستی علیه دولت یا تأسیسات دولتی خارج کشور مانند سفارت رخ دهد، جرم به وسیلۀ ساکنان ان دولت ارتکاب یابد، جرم تروریستی علیه تأسیسات هواپیمایی برون مرزی که به وسیلۀ آن دولت اداره میشود، اتفاق بیفتد، جرم علیه قسمتهای امنیتی دولت ارتکاب یابد. مسئلۀ صلاحیت در خصوص جرایم رایانهای به خصوص تروریسم سایبری در موقعی که ویروسی انتشار مییابد به مراتب مشکلتر است که قواعد صلاحیت را اعمال نمود زیرا در هر ثانیه ویروسهای رایانهای در سرتاسر جهان، در حال انتشار در سیستمهای رایانهای و مخابراتی هستند. ۲-۲-۱-۱۴- کنوانسیون عربی مقابله با تروریسم کنوانسیون عربی مقابله با تروریسم، یکی از اسناد منطقهای است که توسط وزیران و دادگستری کشورهای عربی در آوریل ۱۹۹۸ تصویب گردید (کدخدایی و ساعد، ۱۳۹۰: ۳۹۰). در این کنوانسیون هرگونه جرم یا شروع به جرمی که به قصد اجرای یک هدف تروریستی در هر یک از کشورهای هم پیمان یا علیه هر یک از اتباع یا مصالح آن دولتها که طبق قوانین داخلی آنها موجب پیگرد یا کیفر باشد، ارتکاب گردد، مشمول عنوان تروریسم دانسته شده است (مادۀ یک کنوانسیون عربی مقابله با تروریسم، مصوب ۱۹۹۸). این سند همانند برخی دیگر از اسناد مبارزه با تروریسم، به مصادیق تروریسم اشارهای نداشته بلکه؛ مجموعه افعالی را بر شمرده که بر اساس مفاد این کنوانسیون، تروریستی محسوب میشوند. از عام بودن حوزۀ ارتکاب مفاد این کنوانسیون، این چنین استدلال میشود که در صورتی عملی تروریستی از طریق رایانه ارتکاب یابد و منجر به اختلال یا تخریب تأسیسات رایانهای و مخابراتی شود، بر اساس این کنوانسیون قابل پیگرد است؛ هر چند به طور صریح به این بزه اشاره نشده است. بنابراین میتوان گفت که این کنوانسیون نیز از زمرۀ اسنادی است که دربارۀ پیشگیری کیفری از افعال مرتبط با تروریسم سایبری پرداخته است. ۲-۲-۱-۱۵- توصیه نامهها و کنوانسیون جرایم سایبر شورای اروپا شورای اروپا، مهمترین اقدامات بینالمللی را در زمینۀ شناسایی مصادیق جرایم رایانهای و جلب توجه جامعۀ جهانی نسبت به مسائل مربوط به جرایم رایانهای داشته است. با توجه به این که تروریسم سایبری از مجرای فضای سایبر و با بهره گرفتن از رایانه تحقق مییابد، بررسی اقدامات شورای اروپا در این زمینه، ضروری به نظر میرسد. این شورا با تشکیل یک کمیتۀ تخصصی در سال ۱۹۸۵ موضوع جرم رایانهای را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. کمیتۀ کارشناسان جرم رایانهای، کار خود را در ۱۹۸۵ شروع و در ۱۹۸۹ یک توصیه نامه و یک گزارش به کمیتۀ اروپایی مسائل ناشی از جرم ارائه کرد. کمیتۀ اخیر نیز پس از تصویب، آن را به کمیتۀ وزرای شورای اروپا فرستاد و در سپتامبر ۱۹۸۹ به عنوان یک توصیه نامه تحت عنوان ۹(۸۹)R مورد تصویب نهایی قرار گرفت. این توصیه نامه، فهرست رفتارهای مجرمانۀ پیشنهادی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه را گسترش داد تا موضوعهای راجع به حمایت از حریم خصوصی، شناسایی بزهدیدگان، پیشگیری، بازرسی و توقیف بینالمللی بانکهای داده و همکاری بینالمللی در زمینۀ تحقیق و پیگرد جرمهای بینالمللی را در بر گیرد (جلالی فراهانی، ۱۳۸۹: ۱۲). علاوه بر این توصیه نامه، توصیه نامههای دیگری از جمله توصیه نامۀ ۱۰(۸۵) در زمینۀ اجرای کاربردی کنوانسیون اروپایی در خصوص همکاریهای دوجانبه در موضوعات کیفری، توصیه نامۀ ۲ (۸۸) در مورد سرقت حق نشر و حق هم جواری، توصیه نامۀ ۱۵(۸۷) نحوۀ بهکارگیری دادههای شخصی در ادارات پلیس، توصیه نامۀ ۴ (۹۵) در مورد حمایت از دادههای شخصی، توصیه نامۀ ۱۳(۹۵)R در زمینۀ آیین دادرسی جرایم فناوری اطلاعات در سال ۱۹۹۵، توسط این شورا تصویب شد که به موضوعهای شکلی مربوط به آیین دادرسی، از قبیل بازرسی و توقیف، نظارت فنّی، تعهدات مربوط به همکاری با مقامهای تحقیق، دلایل الکترونیکی و استفاده از رمزگذاری پرداخته است (جلالی فراهانی، ۱۳۸۹: ۱۸-۱۷). تلاش دیگر شورای اروپا در زمینۀ مقابله با چالشهای جدید جرایم رایانهای، تشکیل کمیتۀ کارشناسان جرم فضای سایبری در سال ۱۹۹۷ است. این کمیته با دعوت کشورهای کانادا، ژاپن، افریقای جنوبی و ایالات متحدۀ امریکا پیشنویس کنوانسیون جرائم سایبر و گزارش توجیهی آن را در سال ۲۰۰۰ تهیه نمود. سرانجام پس از چند سال کوشش فشرده، کنوانسیون جرایم سایبر در سال ۲۰۰۱ در یک کنفرانس بینالمللی که با شرکت کشورهای عضو شورای اروپا و چهار کشور دیگر (آمریکا، ژاپن، آفریقای جنوبی و کانادا) تشکیل گردید، به تصویب رسید و به کاملترین سند بینالمللی در مورد جرائم رایانهای تبدیل شد. کنوانسیون مذکور سه تعهد ضروری را بر دولتهای عضو تحمیل میکند که عبارت اند از: ۱- “جرمانگاری برخی رفتارهای مرتبط با سیستمهای رایانهای. ۲- وضع آیین دادرسی برای تحقیق و تضمین دسترس پذیری آنها برای مجریان قانون داخلی برای تحقیق دربارۀ جرایم سایبری. ۳- ایجاد یک نظام همکاری بینالمللی گسترده” (جلالی فراهانی، ۱۳۸۹: ۱۴). کنوانسیون جرایم سایبر و پروتکل الحاقی آن، همانند دیگر اسناد بینالمللی به صراحت به پیشگیری از بزهدیدگان تروریسم سایبری نپرداخته است و ماهیت و محتوای این کنوانسیون، جرایم عادی رایانهای است و نمیتواند الگوی مناسبی برای مبارزه با تروریسم باشد. فصل دوم این کنوانسیون در خصوص مسائل کیفری مربوط به جرایم رایانهای در قالب حقوق جزای ماهوی، حقوق شکلی و صلاحیت پرداخته و تدابیری را که باید در سطح ملّی توسط کشورهای اتخاذ شود را مورد اشاره قرار داده است. مواد دو الی ۱۳ این کنوانسیون به حقوق جزای ماهوی اختصاص یافته که دستهای خاص از جرایمی را که افعال تشکیل دهندۀ تروریسم سایبری را تشکیل میدهند اشاره نموده که شامل: مختل کردن دادهها، مختل کردن سیستمها، سوءاستفاده از دستگاهها است. این فصل از کنوانسیون با هدف ارتقای ابزارهای پیشگیرانه از جرایم مندرج در این سند، در سطح ملّی و بینالمللی تدوین شده است. در خصوص ضمانت اجراها و تدابیر اتخاذ شده، این کنوانسیون بیان میدارد: «هر یک از اعضاء باید به گونهای وضع قوانین و سایر تدابیر کنند که در صورت لزوم اطمینان دهند جرایم مندرج مصوب در مواد دو الی ۱۱ از مجازاتهای مؤثر، بازدارنده و مناسب، که شامل مجازاتهای سالب آزادی میشود، برخوردارند» (مادۀ ۱۳کنوانسیون جرایم سایبر و پروتکل الحاقی آن، مصوب ۲۰۰۱). در ادامه همین ماده به مسئول شناختن اشخاص حقوقی پرداخته که مرتکب جرایم مذکور در این کنوانسیون میشوند و انواع ضمانت اجراهای کیفری و غیر کیفری را که مؤثر، بازدارنده و مناسب، از قبیل جزای نقدی برای این دسته از مرتکبان باشند را مقرر و همچنین تعیین سایر ضمانت اجراهای تشدیدی را از قبیل صدور قرار منع یا غرامت را برای اعضاء اختیاری کرده است. در مورد مقررات شکلی، مواد ۱۴ الی ۲۱ به این امر اختصاص داده شده است و در موارد مختلف به مسائل مربوط به تحقیق و رسیدگیهای کیفری پرداخته است و به اعضاء پیشنهاد داده که قوانین و رویههایی را در خصوص مواردی از قبیل: جرایمی که بر اساس مواد دو الی ۱۱ این کنوانسیون به تصویب رسیدهاند، سایر جرایمی که به وسیلۀ سیستمهای رایانهای ارتکاب مییابند، جمع آوری ادلههای الکترونیکی مرتبط با جرایم، اعمال کنند. موادی دیگر از این سند به تدابیر حفاظتی از دادههایی میپردازند که به وسیلۀ سیستمهای رایانهای ذخیره میشوند (مواد ۱۶ و ۱۷ کنوانسیون جرایم سایبر و پروتکل الحاقی آن، مصوب ۲۰۰۱). مقرراتی دیگر از این کنوانسیون، به تفتیش و توقیف دادههای رایانهای ذخیره شدۀ مربوط است که شامل: تفتیش یا دسترسی مشابه به تمام یا بخشی از یک سیستم و دادههای رایانهای ذخیره شده و رسانۀ ذخیره ساز دادهها است. هدف از وضع چنین مقرراتی، روزآمد کردن قوانین داخلی کشورها در رسیدگیهای کیفری است (مادۀ ۱۹ کنوانسیون جرایم سایبر و پروتکل الحاقی آن، مصوب ۲۰۰۱). در خصوص دیگر مقررات شکلی، این سند به شنود زندۀ محتوای ارتباطات تبادل شده بین سیستمهای رایانهای و جمع آوری زندۀ داده ترافیک میپردازد (مواد ۲۰ و ۲۱ کنوانسیون جرایم سایبر و پروتکل الحاقی آن، مصوب ۲۰۰۱). صلاحیت به عنوان آخرین بخش از فصل دوم این کنوانسیون مورد بررسی قرار گرفته و مجموعهای از شاخصها را برای اعضاء به منظور تعیین صلاحیت جرایم مندرج در مواد دو الی ۱۱ پیشبینی نموده است. در این راستا کنوانسیون مذکور به عین بیان میدارد: «هر یک از اعضاء باید به گونهای اقدام به وضع قوانین و سایر تدابیر کنند که در صورت لزوم، صلاحیت رسیدگی به جرایم مندرج در مواد دو الی ۱۱ این کنوانسیون را داشته باشند: الف) جرم در قلمروش ارتکاب یابد، ب) جرم در کشتیاش ارتکاب یابد که پرچم آن کشور برافراشته است، یا پ) جرم در هواپیمایی ارتکاب یابد که مطابق مقررات آن عضو ثبت شده است، ت) درجایی که جرم مورد نظر مطابق قوانین جزایی قابل مجازات شناخته شده، توسط تبعهاش ارتکاب یافته یا جرم در خارج از قلمرو سرزمینی کشورها ارتکاب مییابد» (مواد ۲۰ و ۲۱ کنوانسیون جرایم سایبر و پروتکل الحاقی آن، مصوب ۲۰۰۱). در لابه لای برخی مقررات این کنوانسیون، میتوان به پیشگیری کیفری و به طور کلی مسائلی که جنبۀ بازدارندگی برای مرتکبان داشته باشد، اشاره نمود. در این سند به چهار گروه از جرایم رایانهای پرداخته شده است که با تطبیق برخی جرایم آن میتوان به جرمانگاری برخی جرایم شبیه به تروریسم سایبری و پیشگیری کیفری از بزهدیدگان این بزه پرداخت. از جمله این جرایم میتوان به دسته بندی اول این کنوانسیون تحت عنوان جرایم علیه محرمانگی، تمامیت و در دسترس بودن دادهها و سیستمهای رایانهای، اشاره نمود که به پنج دسته جرایم زیر تقسیم میشوند:
-
- “دستیابی عمدی و من غیر حق به سیستمهای رایانهای.
شنود عمدی و من غیر حق در دادههای رایانهای. ایجاد اختلال عمدی و من غیر حق در دادههای رایانهای. ایجاد اختلال عمدی و من غیر حق در سیستمهای رایانهای. سوءاستفاده از وسایل، رمز عبور، کد دستیابی یا دادهها یا برنامههای رایانهای” (جلالی فراهانی، ۱۳۸۹: ۳۴-۲۶). با توجه به طبقه بندی صورت گرفته در این کنوانسیون، با برخی از جرایم در این سند مواجه میشویم که رکن مادی تروریسم سایبری را تشکیل میدهند. ایجاد اختلال در داده یا سیستمهای رایانهای و دستیابی غیرمجاز، رکن اصلی عملیّات تروریستی سایبری علیه زیرساختهای اطلاعاتی کشور را تشکیل میدهند. بنابراین در این کنوانسیون، از دادههای رایانهای، سیستمهای رایانهای و وسایل رایانهای که به طور عمده در تروریسم سایبری مورد تهاجم و تعرض قرار میگیرند، حمایت کیفری صورت گرفته است. کنوانسیون جرایم سایبر، توصیههایی را به اعضاء و دولتها به منظور تمهید سازوکارهای ویژه برای پیشگیری از این پدیدۀ خطرناک صادر نموده است. از جمله این کنوانسیون در مورد اختلال در دادهها اعلام میدارد: «هر یک از اعضا باید به گونهای اقدام به وضع قوانین و دیگر تدابیر کنند که در صورت لزوم بر اساس حقوق داخلی خود، هر نوع صدمه زدن، پاک کردن، خراب کردن، تغییر یا قطع دادههای رایانهای را که به طور عمدی و بدون حق انجام میشود جرمانگاری کنند. اعضا میتوانند حق جرمانگاری افعال مندرج در بند یک را درجایی که صدمۀ شدیدی وارد شده اعمال کنند» (مادۀ چهار کنوانسیون جرایم سایبر، مصوب ۲۰۰۱). این کنوانسیون به عنوان جامعترین سند در خصوص جرایم سایبری، تدابیر پیشگیرانۀ گستردهای را به نسبت دیگر اسناد بینالمللی اتخاذ نموده اما متأسفانه از ضمانت اجرای کافی برخوردار نیست. در خصوص جرمانگاری تروریسم سایبری نیز، ضرورت دارد که این عنوان مجرمانه به طور صریح مورد جرمانگاری قرار گیرد و همکاریهای فراگیری برای مقابله و پیشگیری از این بزه اتخاذ شود. ۲-۲-۱-۱۶- کنوانسیون سازمان کشورهای آمریکایی راجع به پیشگیری و مجازات اعمال تروریستی کنوانسیون منطقهای سازمان کشورهای آمریکایی، در تاریخ دو فوریۀ ۱۹۷۱ توسط ۳۵ عضو این سازمان در واشنگتن تصویب گردید (جلالی، ۱۳۸۴: ۵۶). بر اساس قواعد این کنوانسیون، دولتهای متعاهد پذیرفتهاند که اقدامات مؤثر را بر اساس حقوق داخلی خود در مقابله با تروریسم و به کیفر رساندن افرادی که دست به اقدامات تروریستی میزنند، با همکاری یکدیگر اقدام نمایند. کنوانسیون مزبور مقرر میدارد: “هر یک از دولتهای عضو مکلف هستند نسبت به جرایمی که حقوق عامۀ مردم را مورد تعرض قرار میدهند و خصیصۀ بینالمللی داشته باشند و شامل جرایمی از قبیل: ناامنی، آدم ربایی و قتل بشوند، حمایتهای خود را بر اساس حقوق بینالمللی از اشخاص بزهدیده به عمل آورند” (مادۀ دو کنوانسیون پیشگیری و سرکوب اعمال تروریستی سازمان کشورهای آمریکایی، مصوب ۱۹۷۱). کنوانسیون سازمان کشورهای آمریکایی، همانند دیگر اسناد منطقهای یا بینالمللی، به طور صریح و روشن به پیشگیری از جرایم رایانهای، به خصوص تروریسم سایبری اشارهای ننموده است؛ بلکه با عناوین کلی سعی داشته جرایمی را که منجر به تضییع حقوق عامۀ مردم میشود و بازتاب بینالمللی داشته باشد را مورد توجه قرار دهد. بنابراین به نظر میرسد جرایمی مانند تروریسم سایبری که اغلب دارای خصیصۀ فراملّی هستند و منجر به تعرض مستقیم و غیر مستقیم حقوق شهروندان میشود، بر اساس این سند منطقهای قابل پیگرد باشد. ۲-۲-۱-۱۷- قطعنامۀ ایجاد فرهنگ جهانی امنیت سایبری و تلاشهای ملّی برای حفاظت از زیرساختهای اطلاعاتی حساس[۶۲] مجمع عمومی در طی این قطعنامه به شمارۀ ۲۱۱/۶۴ که در مارس سال ۲۰۱۰ به تصویب رسیده است، به تشویق کشورهای عضو و سازمانهای بینالمللی و منطقهای در شناخت شکافها در دسترسی و استفاده از فن آوری اطلاعات و به اشتراک گذاشتن سازوکارهای امنیتی و دیگر اقدامات لازم برای ایمن کردن فضای سایبر، همکاری در مبارزه با سوءاستفادۀ جنایتکارانه از فن آوری اطلاعات اشاره می کند. از دیگر مواضع اتخاذ شده توسط این قطعنامه، ایجاد فرهنگ جهانی امنیت سایبری، اتخاذ تدابیر پیشگیرانه توسط دولتها به منظور پاسخ مناسب به تهدیداتِ علیه زیرساختهای اطلاعاتی است. اصول فوق، از عمدهترین نکات امنیتی در جهت پیشگیری از بزهدیدگان تروریسم سایبری است که در این قطعنامه مورد اشاره قرارگرفته است (http://www.un.org/ga/search/view_doc.asp?symbol =A/RES/64/211&Lang=E, retrieved at:12/10/ 2012) ۲-۲-۱-۱۸- قطعنامۀ ایجاد فرهنگ جهانی در رابطه با امنیت سایبر یکی دیگر از تلاشهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد به منظور ایمن سازی فضای سایبر، تصویب قطعنامۀ «ایجاد فرهنگ جهانی در رابطه با امنیت سایبر»[۶۳] به شمارۀ ۲۳۹/۵۷ در ژانویۀ سال ۲۰۰۳ است. از جمله اصول مورد بحث در رابطه با امنیت فضای سایبر در این قطعنامه، عبارت اند از: افزایش امنیت سایبری به وسیلۀ مشارکت کشورها در جامعۀ اطلاعاتی، با اقداماتی نظیر گنجاندن مواد قانونی در رابطه با امنیت فضای سایبر، آگاهی دولتها و سازمانهای تجاری و کاربران از خطرهای مربوط به امنیت سایبری و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه در مبارزه با آنها، مشارکت در ایمن نمودن سیستمهای اطلاعاتی و شبکهای، واکنش سریع مشارکت کنندگان در پیشگیری، شناسایی و پاسخ به حوادث امنیتی و اشتراک گذاری اطلاعات در مورد تهدیدات و نفوذپذیریهای جدید به اعضاء و مواردی از این قبیل، از جمله مواردی هستند که در این قطعنامه مورد توجه ویژهایی قرار گرفتهاند (See: UN Resolution/57/239, 2003). ۲-۲-۱-۱۹- قطعنامۀ مبارزه با سوءاستفادۀ جنایتکارانه از فناوری اطلاعات[۶۴] این قطعنامه به شمارۀ ۶۳/۵۵، یکی از تلاشهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد در زمینۀ توجه به مسائل کیفری مربوط به فناوری اطلاعات است که در دسامبر سال ۲۰۰۰ تصویب شد. قطعنامۀ دیگری نیز با همین عنوان در سال ۲۰۰۱ توسط مجمع عمومی به شمارۀ ۱۲۱/۵۶، در ژانویۀ سال ۲۰۰۲ تصویب شده است. مجمع عمومی در این دو قطعنامه، به ابراز نگرانی از پیشرفت تکنولوژیهای جدید که به موازات آن فعالیتهای مجرمانه جدید را به وجود آوردهاند و سوءاستفادۀ بزهکارانی که از فناوریهای اطلاعاتی، برای ارتکاب اعمال مجرمانه استفاده میکنند، پرداخته است. این دو قطعنامه به طور مشابه موضوعاتی را مورد بحث قرار دادهاند که در ذیل به آنها اشاره میگردد: ایمن سازی فضای سایبر و مقابله با تهدیدات آن از جمله تروریسم سایبری، افزایش همکاری بین بخش خصوصی و دولتی برای مقابله با سوءاستفادۀ جنایتکارانه از فناوری اطلاعات، همکاری و هماهنگی میان دستگاههای دولتی برای مقابله با تهدیدات مذکور، دعوت به همکاری دولتهای عضو برای شرکت در کنفرانسهای سازمان ملل متحد درباره پیشگیری از بزههای مرتبط با فناوری اطلاعات و مواردی از این قبیل تأکید شده است (See: UN Resolution 56/121, 2001). همچنین لزوم اتخاذ تدابیری به منظور پیشگیری از موضوعات کیفری مربوط به فناوری اطلاعات، همکاری و هماهنگی در تحقیق و تعقیب بزهکاران بزههای مذکور، تبادل اطلاعات در رابطه با مشکلات مربوط با جرایم سایبری، لزوم آموزش و یادگیری قانونگذاران در رابطه با چالشهای نوین فناوری اطلاعات، تأکید بر حمایت نظامهای حقوقی از محرمانه بودن و تمامیت دادهها و سیستمهای رایانهای از اختلال و دسترسی غیرمجاز، آگاهی عموم مردم در زمینۀ پیشگیری و مبارزه با بزههای مذکور و موضوعاتی از این قبیل، از جمله موضوعات مهمی است که در این دو قطعنامه مورد توجه قرار گرفته است. هرچند این قطعنامهها در مورد بزهدیدگان تروریسم سایبری عنوانی به میان نیاوردهاند؛ اما نکات ارائه شده در این قطعنامهها، به صورتی است که مفاد آن مشمول تروریسم سایبری و حمایت کیفری از برخی بزهدیدگان آن یعنی (دادهها و سیستمهای رایانهای) خواهد شد. ۲-۲-۱-۲۰- قطعنامۀ ایجاد فرهنگ جهانی امنیت سایبر و حمایت از زیرساختهای اطلاعاتی حساس[۶۵] قطعنامۀ فوق به شمارۀ ۱۹۹/۵۸، در ژانویۀ سال ۲۰۰۴ توسط مجمع عمومی به تصویب رسید. این قطعنامه حفاظت از زیرساختهای اطلاعاتی حساس را به عنوان عمدهترین بزهدیدۀ تروریسم سایبری مورد توجه قرار داده و مباحثی مختلفی را مورد بحث قرار داده است که عبارت اند از: محافظت مؤثر از زیرساختهای حیاتی شامل، شناسایی تهدیدات و کاهش آسیب پذیری از زیرساختهای اطلاعاتی حساس، به حداقل رساندن خسارات و مدت زمان بهبودی آسیب و حمله و همچنین شناسایی منبع حمله، توجه به اقدامات سازمانهای منطقهای و بینالمللی در بالا بردن امنیت زیرساختهای اطلاعاتی حساس، تلاش برای حفاظت از زیرساختهای حساس با توجه به قوانین داخلی و ملّی با رعایت حفظ حریم خصوصی، دعوت کشورهای عضو به توسعۀ استراتژیهای خود برای کاهش خطرات زیرساختهای اطلاعاتی حساس با توجه به قوانین و مقررات ملّی، حفاظت از زیرساختهای اطلاعاتی حساس از طریق تسهیل انتقال اطلاعات و ظرفیت سازی به ویژه در کشورهای در حال توسعه، استقرار شبکۀ اضطراری در مورد آسیب پذیری و حوادث سایبری، ایجاد و استقرار شبکههای ارتباطی بحران و آزمایش آنها به منظور اطمینان از ایمن بودن تأسیسات، تسهیل ردیابی حملات در زیرساختهای اطلاعاتی حساس، آموزش و تهیۀ پرسنل آموزش دیده برای ردیابی و تعقیب بزهکاران در داخل و خارج کشور، ارتقاء سطح پژوهشهای ملّی و بینالمللی و توسعۀ استفاده از فنآوریهای امنیتی که مطابق با استانداردهای بینالمللی باشد.(UN Resolution, 58/199, 2004) ۲-۲-۲- اقدامات پیشگیرانۀ غیر کیفری در اسناد بینالمللی و منطقهای همان طور که در ابتدای بحث به آن پرداخته شد، کنوانسیون خاصی که به طور بارز به تروریسم سایبری و پیشگیری از آن پرداخته شده باشد، بر خلاف برخی جرایم تروریستی مانند تروریسم هستهای وجود ندارد. با توجه به این که پیشگیری اجتماعی از طریق آموزش و اطلاع رسانی و پیشگیری وضعی به وسیلۀ راهکارهایی از قبیل: افزایش خطرات قابل پیش بینی ارتکاب جرم، افزایش زحمات ارتکاب جرم و کاهش سود و منافع حاصل از ارتکاب جرم، در صدد کاهش آمار بزهکاری و به تبع بزهدیدگی است، بنابراین در خصوص اقدامات پیشگیرانه، به منظور پیشگیری از بزهدیدگی اشخاص، باید به اسناد و اقدامات سازمانهایی اشاره کنیم که به طور عام به مسئلۀ پیشگیری از جرایم فضای سایبر، اقدامات تروریستی مرتبط و اقدامات عملی در جهت کاهش تهدیدات فضای سایبر پرداخته اند. از جمله اسناد بینالمللی در این رابطه، میتوان به اقدامات سازمان ملل متحد اشاره نمود که در حوزۀ تروریسم سایبر با تصویب و صدور کنوانسیونها و توصیهنامههای متعدد، اقدامات چشمگیری را به منظور مقابله با تهدیدات سایبری از جمله تروریسم سایبری انجام داده است. در این راستا نهادها و سازمانهای بینالمللی و منطقهای نیز اقدام به صدور قطعنامهها، توصیه نامهها و اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای در زمینۀ محافظت از بزهدیدگان بالقوۀ جرایم سایبری، از جمله زیرساختهای اطلاعاتی، دادهها و سیستمهای رایانهای نمودهاند که به طور کلی مشمول اقدامات پیشگیرانۀ کیفری میشود. به عبارتی دیگر، ممکن است در برخی از اسناد و سازمانهای مذکور به اقدامات کیفری نیز اشارهای کوتاهی شده باشد. در این راستا به اقدامات انجام گرفته در حوزۀ پیشگیری غیر کیفری در اسناد بینالمللی و منطقهای اشاره میگردد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اقلام غیرعادیباشد.درطولسهدههاخیربحثکیفیتسودموردتوجهخاصپژوهشگرانقرارگرفتهوتلاشبراینبودهاستکهبادستیافتنبهیکروشمنطقیومعتبر،کیفیتسودموردارزیابیقرارگرفتهوعوامل تاثیرگذاربرآنشناساییشود (دسایوهمکاران، ۲۰۰۹)[۵۹].کیفیتسودزمانیمطرحمیشودکهتحلیلگرانمالیتعیینکنندتاچهمیزانسودگزارششدهمنعکسکنندهسودواقعیاست. برداشتعمومسرمایهگذارانازمفهومسودواقعیسودحاصلازعملیاتعادیاستکهقابلتکراردرسالهایمالیآیندهوایجادکنندهجریانهاینقدیاست. مفهومکیفیتسودبهدوویژگیسودمندیدرتصمیمگیریوارتباطبینکیفیتسودوسوداقتصادیاشارهمیکند.
۲-۴-۱-ظهورنظریهکیفیتسود سودیکیازاساسیترینعناصرصورتهایمالیاستکههموارهموردتوجهقرارگرفتهاستوازآنبهعنوانمعیاریبرایارزیابیتداومفعالیتکارآییوبازنگریساختارقراردادهاینمایندگانواحداقتصادییادمی شود.شواهدنشاندادهاستکهسودحسابداریشاخصخوبیبرایبازدههایسهاموپیشبینیجریانهاینقدیآیندهاست.امابهدلیلاستفادهازمحدودیتهایمحافظهکاریواهمیتدرتعیینسودحسابداریبرخیازتحلیلگرانبهایننتیجهرسیدندکهسوداقتصادینسبتبهسودحسابداریشاخصبهتریبرایپیشبینیجریانهاینقدیآیندهاست. سوداقتصادینیزاولینبارتوسطآداماسمیتتعریفشدوسپساینتعریفتوسطهیکس[۶۰](۱۹۳۹) بسطدادهشد. اوسودرامبلغیتعریفکردکهشخصمیتواندطییکدورهمصرفکندودرآخردورهدارایهمانرفاهیباشدکهدراولدورهداشتهاست.سودگزارششدهقدرتسودراآنچنانکهدرذهنمجسممیشودنشاننمیدهد. آناندریافتندکهپیشبینیسودهایآیندهبرمبناینتایجگزارششدهکارمشکلیاست. علاوه براینتحلیلگرانفهمیدندکهتجزیهوتحلیلصورتهایمالیشرکتهابهدلیلنقاطضعفمتعدددراندازهگیریاطلاعاتحسابداریکارمشکلیمیباشد. سوالاساسیایناستکهچراتحلیلگرانمالیدرارزیابیخودازسودخالصگزارششدهویاسودهرسهمشرکت (بدونتعدیل )استفادهنمیکنندوجانباحتیاطرارعایتمینمایند. پاسخایناستکهدرتعیینارزششرکتنهتنهابهکمیتسودبلکهبایدبهکیفیتآننیزتوجهشود. منظورازکیفیتسودزمینهبالقوهیرشدسودومیزاناحتمالتحققسودهایآتیاست. بهبیاندیگرارزشیکسهمتنهابهسودهرسهمسالجاریشرکتبستگینداردبلکهبهانتظارازآیندهشرکتوقدرتسودآوریسالهایآیندهوضریباطمیناننسبتبهآنبستگیدارد.عناصرکیفیتسودازارقامسودازطریقانتخابهایمدیرانوحسابدارانبیناصولپذیرفتهشدهحسابداریوقضاوتهایشخصیمدیراندرموردرویههایبهکارگرفتهشدهبرایثبتاطلاعاتحسابداریتحتتاثیرقرارمیگیرد. گاهیاوقاتمدیریتبنگاهاقتصادیازانتخابهایحسابداریبرایدستکاریسودهاوگمراهکردنکاربرانبهرهمیگیرد. افزونبراینمدیرانممکناستعناصرسودهارابرایبهترازواقعنشاندادنوضعیتبنگاهاقتصادیدستکاریکنندوبااینکارکیفیتسودگزارششدهرابهحداقلمیرسانند.زیراکسانیکهبرایتصمیمگیریهایخودبهسودهایمزبوراتکامیکننددچاراشتباهشدهوتحلیلگرانمالینیزنمیتوانندپیشبینیصحیحیازتوانسودآوریبنگاهاقتصادیدرآیندهانجامدهند. سیگال[۶۱] (۱۹۷۹) معتقداست:ارقامسودبایدصداقت،قابلیتاطمینانوقابلیتپیشبینیداشتهباشند. صداقتیعنیبایدبهدورازهرگونهپیشداوریودستکاریبرنامهریزیشدهبرایمطلوبنشان دادنوضعیتبنگاهاقتصادیباشدوقابلیتاطمیناننیزیعنیاینکهارقامسودهایگزارششدهبایدارزیابی درستیازقدرتسودآوریشرکتارایهدهندونیزبتوانازطریقآنهاروندسودآوریآیندهراپیشبینینمود. کیفیتسودرامیتوانبه پایداریسودوسودمنعکسکنندهیمعاملاتاقتصادیمربوط،تقسیمکرد. پایداریسودبهمعنیتکرارپذیری (استمرار) سودجاریاست. هرچهپایداریسودبیشترباشدیعنیشرکتتوانبیشتریبرایحفظسودهایجاریداردوفرضمیشودکیفیتسودشرکتنیزبالاتراست. همچنینهرچهسودحسابداریکهگزارشمیشودمنعکسکنندهیمعاملاتواقعیاقتصادیموجودباشدبههماناندازهکیفیتسودنیزافزایشمییابد ( مکنیچالس، ۲۰۰۲)[۶۲] ۲-۴-۲-روشهایارزیابیکیفیتسود بهطورکلیچهارروشبرایارزیابیکیفیتسودبهشرحزیرمطرحاست: ۱)روشمبتنیبرمربوطبودنباارزشسهام:دراینروشارتباطبینمقادیرمختلفسودوقیمتسهام (بازار) بهکمکرگرسیوناندازهگیریمیشود. هرچهمیزانضریبهمبستگیتعدیلشدهبیشترباشدسودمتغیرمرتبطترباارزش سهاماست(بارس وهمکاران۲۰۰۱[۶۳]). ۲)روش مبتنی برمحتوای اطلاعاتی :در این روش ارتباط بین تغییرات قیمت یابازده سهام باسطوحیاتغییراتغیرمنتظرهیمقادیرمختلفسودبهکمکرگرسیوناندازهگیریمیشود. هرچهمیزانضریبهمبستگی تعدیلشدهبهیکنزدیکترباشدنشاندهندهیباراطلاعاتیبیشتریاست(بارس وهمکاران۲۰۰۱)[۶۴] ۳)روشمبتنیبرتواناییپیشبینی: دراینروشمهمآناستکهمقادیرگذشتهسودبتواندمقادیرآیندهراپیشبینیکند.هرچهمیزانقدرمطلقمیانگینخطایپیشبینیکمترباشدآنمقدارتواناییپیشبینیبیشتریدارد. ۴)روش مبتنی برسود اقتصادی: دراینروشبیشترمعیارهایمبتنیبرپیشبینیهزینهیسرمایهمدنظرقرارمیگیرد. استنباطایناستکهاینارقامکیفیتبالاترینسبتبهسودحسابداریدارند. معیارارزشافزودهاقتصادیازجملهمعیارهاییاستکهبراینروشاتکادارد (کارنلولاندسمن[۶۵]۲۰۰۳) ۲-۵-کیفیت اطلاعات مالی واقلام تعهدی اختیاری (مدیریت سود) اقلامتعهدیرامیتوانبهاجزایاختیاریوغیراختیاریتفکیککرداجزایاختیاریاقلامتعهدیعبارتنداز: اقلامتعهدیاستکهمدیریتمیتواندکنترلهاییرویآنهااعمالکند. اجزایغیراختیاریاقلامتعهدی : عبارتندازاقلامتعهدیاستکهمدیریتنمیتواندکنترلهاییرویآنهااعمالنماید. عواملتاثیرگذاربراقلامتعهدیحسابداریدرکشورهایگوناگونعبارتنداز: نسبتبدهیبهسرمایه۲-اندازهشرکت۳-پاداش۱- باافزایشنسبتبدهیبهسرمایه،مدیریتسودمثبتبیشترخواهدشد.بابزرگشدناندازهشرکتنیزمدیریتسودمثبتبیشترخواهدشدوباافزایشنرخموثرمالیاتمدیریتسودمنفیبیشترخواهدشد. ۲-۵-۱-نقشواهمیتاقلامتعهدی: یکیازنقشهایمهماقلامتعهدیانتقالیاتعدیلشناساییجریانهاینقدیدرطولزمانمیباشد .بهطوریکهاعدادتعدیلشدهبهترعملکردشرکتراارزیابیکنداقلامتعهدیاغلببراساسمفروضاتوبرآوردهامیباشندکهاگراشتباهباشندبایددرسودواقلامتعهدیآیندهتصحیحشوند. بنابراینکیفیتاقلامتعهدیوکیفیتسوددرهنگاممواجهباخطایبرآوردکاهشمییابد .بعنواننمونهازدیدگاهپالپو[۶۶]خطایبرآوردبهعنوانعاملیاستکهکیفیتحسابداریراکاهشمیدهد.اواعتقادداردصحتودرستیودقتبرآوردبهویژگیهایشرکتازقبیلپیچیدگیمعاملاتوتواناییپیشبینیمحیطشرکتبستگیدارد . اقلامتعهدیموجبتغییریاتعدیلدرشناساییجریانهاینقدیدرطولزمانمیشوندوبنابرایناقلامتعدیلشده (سود ) عملکردشرکترابهترارزیابیمیکنند. اعتقادبرایناستکهخطاهایبرآورداقلامتعهدیواصلاحاتبعدیآنهانوعیپارازیتتلقیومنجربهکاهشسودمندیاقلامتعهدیمیشوند(چن [۶۷]وهمکاران ،۲۰۱۲) اقلامتعهدیتفاوتبینسودحسابداریوجریانوجوهنقدحاصلازعملیاترابیانمیکنند(هیلی ۱۹۸۵)[۶۸] اقلامتعهدیاختیاریاقلامیاستکهمدیریتبرآنهاکنترلداردومیتواندآنهارابهتاخیراندازدویاحذفکندویاثبتوشناساییآنهاراتسریعکند. ازآنجاییکهاقلامتعهدیاختیاریدراختیاروقابلاعمالنظرتوسطمدیریتاستازتعهدیهایاختیاریبهعنوانشاخصیدرکشفمدیریتسوداستفادهمیشود.درفرایندگزارشگریمالیبنگاههایاقتصادی،مدیرانمیتوانندبااستفادهازاقلامتعهدیاختیاری،مدیریتسودرااعمالکنند(مشایخیودیگران ۱۳۸۴).فرایند اندازه گیری سود و نتیجه آن نقش مهمی در ادارهی شرکت دارد و معمولاً کاربران صورتهای مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. از آنجا که محاسبهی سود بنگاه اقتصادی متأثر از روش های برآوردی حسابداری است و تهیه صورتهای مالی به عهده مدیریت واحد تجاری است، ممکن است بنا به دلایل مختلف، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید (ولی زاده لاریجانی، ۱۳۸۷). اقلامتعهدیاختیاریشاملاقلامتعهدیاختیاریکوتاهمدتواقلامتعهدیاختیاریبلندمدتمیباشداقلامتعهدیاختیاریکوتاهمدت،اقلامیهستندکهتحتتاثیرحسابهایسرمایهدرگردشبودهوتغییراتدرداراییهاوبدهیهایجاریرامنعکسمیکننداقلامتعهدیاختیاریبلندمدتشاملاستهلاک،ذخایر،تجدیدارزیابیداراییهاوتعدیلاتمربوطبهارزشمنصفانهاوراقبهادارمیباشند. اقلامتعهدی رابیشتربدینصورتتعریفکردهاندکهگویایتفاوتبینسودحسابداریوجزءنقدیآناست.بهبیاندیگرتفاوتمیان،زمانبندیجریانهاینقدیوزمانبندیشناختمعاملاتاست (علیآبادیونوریفرد، ۱۳۸۸).اماتعریفیکهباآنبتوانماهیتاقلامتعهدیراتوصیفکردایناستکهاقلامتعهدیبهمعنیاقلامایجادشدهولیموعدنرسیدههستند (تیموری، ۱۳۸۶). هیات تدوین استانداردهای حسابداری مالی[۶۹] اشاره می کندکهسرمایهگذارانوبستانکارانبهجریانهاینقدآیندهوتواناییشرکتدرتولیدجریانهاینقدمطلوبعلاقهدارند. اینتمایلازعلاقهنسبتبهاطلاعاتدرمورددرآمدنشاتگرفتهاستتابهطورمستقیمدرموردجریانهاینقد. اقلامتعهدیدرواقععملکردشرکترابهترازاطلاعاتمربوطبهدریافتهاوپرداختهاینقدیجاریارائهمیکنند.هیاتتدویناستانداردهایحسابداریمالیدربیانیهمفهومیشماره ۱حسابداریمالیبیانمیکنددادههاییکهاستفادهکنندگانازصورتهایمالیراقادربهپیشبینیجریانهاینقدآیندهمیسازدبرایسرمایهگذارانوبستانکارانمفیداست (اطلاعاتکاربردیفراهممیسازد).هیاتتدویناستانداردهایحسابداریمالی (۱۹۷۸) اشارهمیکندکهگزارشهایمالیبایداطلاعاتموردنیازسرمایهگذارانوبستانکارانرافراهمسازدتابهآنهادرتعیینمبلغ،زمانبندیوقطعیتداشتنجریانهاینقدموردانتظارکمککند.سرمایهگذاران،بستانکارانودیگراستفادهکنندگاننیازبهاطلاعاتیدارندکهآنهارادرانتظارمعقولشاندرموردپیشبینیجریانهاینقدآیندهکمکوریسکناشیازتفاوتزمانومبلغدریافتهاوپیشبینیهارابررسیکند."استرلینگ”[۷۰]سودمندیاطلاعاترابرایطرحریزیسیستمحسابداریپیشکشیداومیگویدکهباتوجهبهتنوعگروههایاستفادهکنندهازاطلاعاتحسابداریوتنوعنیازهایاطلاعاتیآنهاوناممکنبودنارائهتمامیاطلاعاتموردنیازآنهاکاربردمعیارفوقاینامکانرابرایمافراهممیسازدکهبرانواعیازاطلاعاتدرسیستمحسابداریتاکیدکنیمکهاثربخشیآنهادرتامینهدفهایتصمیمگیرندگانبهاثباترسیدهاست(تهرانیوفنیاصل، ۱۳۸۶).اقلامتعهدینقشمهمیرادرفرایندارزشگذاریبازیمیکنند.زیرامشکلاتزمانبندیونبودانطباقنهفتهدرارقاموجهنقدراکاهشمیدهند. امااتکاپذیریومفیدبودناقلامتعهدیموردتردیداست.چراکهمدیرانباتوجهبهذهنیوبرآوردیبودنایناقلامقادرندآنهارادستکاریکنندتاسودگزارششدهراسازگاربااصولپذیرفتهشدهحسابداریومطابقمیلخودتعدیلکنند. ازاینروباوجوداتفاقنظردرموردسودمندیاقلامتعهدیدرپیشبینیهاوتصمیمگیریهامخالفانیدربینصاحبنظرانوجوددارد (عربمازاریزدیوهمکاران، ۱۳۸۵).یکیدیگرازعواملتاثیرگذاردرکاهشکیفیتاقلامتعهدیازنظرخواجویوهمکاران (۱۳۸۹)،تاثیریاستکهمحافظهکاریبرپایداریسودمیگذارد. بهتریننوعمحافظهکاریمقابلههزینههایجاریبادرآمدهایجاریاست. ایندرحالیاستکهمحافظهکاریبهسببشناساییسریعترزیانهاوکاهشارزشداراییهاموجبمیشودبخشیازهزینههایدورههایآیندهبادرآمدهایدورهجاریمقابلهشوند. چنینتطابقمحافظهکارانهاینوسانبیشتریدرسودایجادمیکندوباعثمیشودسودهاناپایدارترشوند.بینمحافظهکاریباپایداریسودارتباطمنفیومعنیداریوجوددارد.اسلون [۷۱]باتوجهبهادبیاتتحلیلصورتهایمالیاستدلالمیکندکهچوناقلامتعهدینسبتبهجریاننقدیبهمیزانزیادیدارایذهنیگراییاستاحتمالبیشتریوجودداردکهتحتتاثیرهدفهایاختیاریمدیرقرارگیردویاشاملاقلامتعهدیغیرعادیباشدکهبهندرتدردورههایعادیتکرارمیشود. اقلامتعهدیدرمقایسهباجریاننقدیتوانپیشبینیکنندگیکمتریدارد. بهطورخلاصهاستدلالاسلونازقدرتپیشبینیکنندگیکمتراقلامتعهدینسبتبهجریاننقدیحکایتدارد. ایناستدلالبرگرفتهازایندیدگاهاستکهباتوجهبهآزادیعملنسبیمدیراندربهکارگیریروشهایمختلفبهشکلقانونیودرچارچوباصولپذیرفتهشدهحسابداریچنینبهنظرمیرسدکهاقلامتعهدی،حاصلاعمالمتهورانهمدیریتدرشناساییثبتوگزارشرویدادهاودستمایهمدیراندرتحریفصورتهایمالیاست. ازاینرواتکاپذیریومفیدبودناقلامتعهدیبهمیزانزیادیموردتردیدقرارمیگیرد (هاشمیوهمکاران، ۱۳۸۹). بهدلیلآنکهاقلامتعهدینیازمندمفروضاتوپیشبینیجریانهاینقدآیندهاستبنابراینکیفیتاقلامتعهدیوسودباافزایشدرخطایپیشبینیمقداراقلامتعهدیکاهشمییابد. اقلامتعهدیتعدیلهایموقتیهستندکهسعیدربرطرفساختنمشکلاتمربوطبهزمانبندیجریانهاینقدیوتحققدرآمددارند. بهطورکلیمیتوانگفتکههرچهسودتعهدیبهجریانهاینقدینزدیکترباشدکیفیتسودبالاتراست. سطحبالایاقلامتعهدیمنجرکاهشکیفیتاقلامتعهدیمیشود. بهبیاندیگرافزایشدرمیزاناقلامتعهدیمشکلاتبیشتریدرزمانبندیوتطابقجریانهاینقدیایجادمیکند. بهرغمتلاشاقلامتعهدیدربهبوداینامر،اینمنافعبهقیمتخطایبرآوردیاستومیانسطحاقلامتعهدیواینخطانوعیرابطهمثبتوجوددارد(دیچو وهمکاران ۲۰۰۲)[۷۲]. بنابرایناقلامتعهدیبیشتربهمعنیکیفیتکمتروپایداریکمترسوداست . بررسینظرهاونتایجتحقیقاتدرمورداقلامتعهدینشانمیدهدبیاطمینانیموجوددرموردایناقلام کاهش موجبمطلوبیت آنها می شود. خوانسالار[۷۳](۲۰۰۲)طیپژوهشیبهبررسیتاثیردرجهاطمینانمربوطبهاقلامتعهدیدرپیشبینیجریانهاینقدیآیندهپرداخت. درجهاطمینانبرایاقلامتعهدیبامعیارهاینزدیکیبهارزشبازاروپتانسیلکمدردستکاریودرسهسطح (بالا،متوسطوضعیف) درنظرگرفتهشد. بالاتریندرجهاطمینانمربوطبهاقلامتعهدیمالی،پایینترینمربوطبهاقلامتعهدیغیرتجاریواقلامتجارینیزدارایاطمینانمتوسطبودند. نتایجنشاندادهرچهدرجهاطمیناناقلامتعهدیبالاترباشدپیشبینیهابهترخواهدبود.چن وهمکاران[۷۴] در سال( ۲۰۱۲) نشان دادندکه هرچهسطحبراوردهادرمورداقلامتعهدیبیشترباشددقتپیشبینیسودتعهدیآیندهکمترمیشودکهناشیازکاهشپایداریسوداست . بهدلیلاهمیتاقلامتعهدیدرفرایندگزارشدهیدرحسابداریبهنظرمیرسدتمرکزبایددرجهتایجاداطمینانبرایایناقلامباشد. همانطورکهگفتهشدیکیازمواردنگرانی،بحثمدیریتسوداست. سئوالیکهمطرحمیشودایناستکهچگونهمیتوانازسرمایهگذاراندربرابردستکاریسودومدیریتسودکهبهگفتهدخالتهدفمندمدیراندرفرایندگزارشگریمالیبرونسازمانیبهمنظورتحصیلمنافعشخصیاستحمایتکرد(شیفر۱۹۸۶[۷۵]) ۲-۶-صورت های مالی تجدید ارائه شده وکیفیت اطلاعات مالی تجدیدارائه[۷۶]،پذیرشاظهارغلطوبااهمیتدرصورتهایمالیدورهقبلاست. بنابراینمیزانواندازهتجدیدارائهنشاندهندهگزارشگریمالیضعیفاست(باربر،۲۰۰۵).[۷۷] ﺑﻪدﻟﻴﻞﺗﻐﻴﻴﺮاتﻣﺴﺘﻤﺮوﻣﺪاوﻣﻲﻛﻪدرﺷﺮاﻳﻂاﻗﺘﺼﺎدیواﺟﺘﻤﺎﻋﻲﺻﻮرتﻣﻲﮔﻴﺮدﻣﻤﻜﻦاﺳﺖﺗﻐﻴﻴﺮدراﺻﻮلوروشﻫﺎیﺣﺴﺎﺑﺪاریﺑﻪﻣﻨﻈﻮرﻫﻤﺎﻫﻨﮓﻛﺮدنواﺣﺪﺗﺠﺎریﺑﺎﺷﺮاﻳﻂﺟﺪﻳﺪﺿﺮورتﻳﺎﺑﺪ . ﻫﻨﮕﺎﻣﻲﻛﻪﻣﺪﻳﺮﻳﺖواﺣﺪﺗﺠﺎریﺑﻪدﻟﻴﻞﺗﻐﻴﻴﺮدرﺷﺮاﻳﻂاﻗﺘﺼﺎدیواﺟﺘﻤﺎﻋﻲپﺗﺼﻤﻴﻢﺑﻪﺗﻐﻴﻴﺮدراﺻﻮلﻳﺎروشﻫﺎیﺣﺴﺎﺑﺪاریﻣﻲﮔﻴﺮدپﺑﺎاﻳﻦﺳﻮالﻣﻮاﺟﻪﻣﻲﺷﻮدﻛﻪاﻳﻦﺗﻐﻴﻴﺮیاﺗﻐﻴﻴﺮاتﭼﮕﻮﻧﻪﺑﺎﻳﺪﮔﺰارشﺷﻮدﺗﺎﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻣﻘﺎﻳﺴﻪﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲدورهﻫﺎیﻣﺨﺘﻠﻒﺣﻔﻆﮔﺮدد؟ﺑﺪﻳﻬﻲاﺳﺖﻛﻪﺑﻜﺎرﮔﻴﺮیاﺻﻮلوروشﻫﺎیﺟﺪﻳﺪﺣﺴﺎﺑﺪاریدرﮔﺰارشﻫﺎیﺳﺎﻻﻧﻪﻣﻲﺗﻮاﻧﺪﺑﻪﻋﺪمﻳﻜﻨﻮاﺧﺘﻲﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲدورهﺟﺎریودورهﻫﺎیﮔﺬﺷﺘﻪﻣﻨﺠﺮﺷﻮدوﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻣﻘﺎﻳﺴﻪ که یکی از خصوصیات کیفی اطلاعات مالی است راازبینﺑﺒﺮد.ازﻃﺮف دیگرﻧﻤﻲﺗﻮانﺻﺮﻓﺎﺑﻪﺧﺎﻃﺮﺣﻔﻆرﻋﺎﻳﺖﺛﺒﺎتروﻳﻪازﺑﻜﺎرﮔﻴﺮیاﺻﻮلﺟﺪﻳﺪوﺑﻬﺒﻮدﻳﺎﻓﺘﻪﺣﺴﺎﺑﺪاریﭼﺸﻢﭘﻮﺷﻲکرد (کراسی ۲۰۰۳)[۷۸].طبقاستانداردهایحسابداریایرانصورتهایمالیمنشرشدهیکیاچنددورهقبلممکناستشاملاشتباهاتبااهمیتیباشدکهتصویرمطلوبرامخدوشودرنتیجهقابلیتاتکایصورتهایمالیراکاهشدادهوبهبیاندیگربرکیفیتاطلاعاتمالیتاثیرمنفیداشتهباشدکهاصلاحچنیناشتباهینبایدازطریقمنظورکردنآندرسودوزیانسالجاریانجامگیرد.بلکهبایدباارائهمجددارقامصورتهایمالیسالیاسالهایقبلبهاینمنظوردستیافت .درصورتتغییردررویههایحسابداریارقامسالجاریبرمبنایرویهجدیدمنعکسوارقاممقایسهایسنواتقبلنیزبرمبنایرویهجدیدارائهمجددمیشود.بند ۳۸ استانداردحسابداریشماره ۶ ایرانخاطرنشانمیکنداثرتعدیلاتسنواتیبایدازطریقاصلاحماندهسود(زیان)انباشتهابتدایدورهصورتهایمالی منعکسشودواقلاممقایسهایصورتهایمالینیزبایدارائهمجددگرددمگرآنکهاینامرعملینباشددرچنینشرایطیموضوعبایددریادداشتهایتوضیحیافشاءشودوهمچنینمیزانوماهیتاقلامتشکیلدهندهتعدیلاتسنواتیودلایلتوجیهیتغییردررویههایحسابداریواینامرکهاقلاممقایسهایصورتهایمالیارائهمجددشدهاستیاعملینبودنارائهمجددبایددریادداشتهایتوضیحیافشاءشود.شرکتهاهنگاماصلاحاشتباهاتدورههایگذشتهیاتغییررویههایحسابداریبایدصورتهایمالیمقایسهایراتجدیدارائهکنند.تجدیدارائهصورتهایمالیبرمربوطبودنوتواناتکایاطلاعاتصورتهایمالیاثرمنفیدارد .بااینحالطیسالهایاخیر تجدیدارائهصورتهایمالیدرشرکتهایپذیرفتهدربورسرواجزیادیداشتهاست(نیکبختورفیعی، ۱۳۹۱). . یکیازمهمترینویژگیکیفیتاطلاعاتمالی؛اتکاپذیریآناست .طبقمفاهیمنظریگزارشگریمالی،اطلاعاتیاتکاپذیراستکهازاشتباهوتمایلاتجانبدارانهخالیباشد.تحقیقاتیکهپیشتردرایرانانجامگرفتهنشانمیدهدکهدرصدبالاییازشرکتهایایرانیبهدلیلاصلاحاشتباهاتحسابداریصورتهایمالیراتجدیدارائهورقمیراتحتعنوانتعدیلاتسنواتیگزارشمیکنند(سروریمهر؛وکردستانیوهمکاران؛۱۳۸۹).اینموضوعنشانمیدهدکهاطلاعاتمالیشرکتهاازنظرویژگیعاریازاشتباهبودنموردتردیداستودرحقیقتارائهمجددصورتهایمالیبهصورتشفافوصریحپیاموعلائمیپیرامونقابلاتکانبودنصورتهایمالیدورههایگذشتهوکیفیتپایینآنهاارائهمینماید.بنابراینمتعاقبارائهمجددانتظاراتسرمایهگذاراندرارتباطباجریانهاینقدیآتیونرخبازدهموردانتظارآنهاتغییرمییابد(ژیا؛۲۰۰۶).ﺑﻪﻫﻤﻴﻦدﻟﻴﻞدرﺷﺮاﻳﻄﻲﻛﻪ چنین رویدادهایی رخ می دهدﺷﺮﻛﺖﻧﺎﮔﺰﻳﺮﺑﻪاﻳﺠﺎدﺗﻐﻴﻴﺮاﺗﻲدراﺻﻮلوروﻳﻪﻫﺎیﺣﺴﺎﺑﺪاریﺧﻮداﺳﺖﻛﻪﻣﻨﺠﺮﺑﻪازﺑﻴﻦرﻓﺘﻦﺛﺒﺎتروﻳﻪﻣﻲﺷﻮد. این تغییرات شاملمواردذیل است: ۱-ﺗﻐﻴﻴﺮدراﺻﻮلحسابدری هیات تدوین استانداردهای مالی بیان می کند:تغییردر اصول حسابداریﻋﺒﺎرتاﺳﺖازﺗﻐﻴﻴﺮازﻳﻚاﺻﻞﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪهﺣﺴﺎﺑﺪاریﺑﻪاﺻﻞﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪهدﻳﮕﺮﺣﺴﺎﺑﺪاریزﻣﺎﻧﻲﻛﻪدوﻳﺎﭼﻨﺪﻳﻦاﺻﻞﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪهوﺟﻮددارﻧﺪوﻣﻮرداﺳﺘﻔﺎدهﻗﺮارﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪﻳﺎاﺻﻮلﻗﺒﻠﻲﻣﻮرداﺳﺘﻔﺎدهدرﺑﻠﻨﺪﻣﺪتﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪهﻧﻴﺴﺘﻨﺪ.ﺗﻐﻴﻴﺮدرروشﺑﻜﺎرﮔﻴﺮیاﺻﻮلﺣﺴﺎﺑﺪاریﻧﻴﺰدراﺻﻮلﻣﺤﺴﻮبﻣﻲﺷﻮد. ۲-تغییر در برآوردهای حسابداری: ۱-ﺷﺮﻛﺖدرﻧﺘﻴﺠﻪﻛﺴﺐاﻃﻼﻋﺎتﺟﺪﻳﺪوﻳﺎﺑﺮاﺳﺎسﺗﺠﺮﺑﻪﻣﻲﺗﻮاﻧﺪدرﺑﺮآوردﻫﺎیاﻧﺠﺎمﺷﺪهﺗﺠﺪﻳﺪنظر ﻧﻤﺎﻳﺪ.(کیﺳﻮ، ۱۳۸۴) ۲-ﺗﻐﻴﻴﺮدرواﺣﺪﺗﺠﺎری گزارشگرزﻣﺎﻧﻲﺻﻮرتﻣﻲﮔﻴﺮد کهﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲاراﺋﻪﺷﺪهدردورهﺟﺎری ازﻧﻈﺮﺷﺨﺼﻴﺖﺣﺴﺎﺑﺪاریﺑﺎﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲاراﺋﻪﺷﺪهدردورهﻗﺒﻞﻣﺎﻫﻴﺘﺎﻣﺘﻔﺎوتﺑﺎﺷﺪ(ﻧﻮﻳﺴﻲوهمکاران۱۳۷۵)ﻃﺒﻘﻪسومﻫﻢﻛﻪﺑﺎﻋﺚﻣﻲﺷﻮدﺗﻐﻴﻴﺮدرﺣﺴﺎﺑﺪاریاﻟﺰاﻣﻲﺷﻮدوﻟﻲآنراﺑﻪﻋﻨﻮانﺗﻐﻴﻴﺮﺣﺴﺎﺑﺪاریﺑﻪﺣﺴﺎبﻣﻨﻈﻮرﻧﻤﻲﻛﻨﻨﺪ. ۳-.ﺗﻐﻴﻴﺮدرﺻﻮرتﻫﺎی مالی یا اصلاح اشتباه ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲاﺷﺘﺒﺎهدراﻧﺪازه گیری،دراراﺋﻪﻳﺎاﻓﺸﺎﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﻧﺎﺷﻲازاﺷﺘﺒﺎﻫﺎتﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺗﻲ،اﺷﺘﺒﺎهدرﺑﻜﺎرﮔﻴﺮیاﺻﻮلﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪهﺣﺴﺎﺑﺪاریﻳﺎعملی کهﺳﻬﻮادرﺗﻬﻴﻪﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲرویدادهاﺳﺖ(هیات استاندارد های مالی ،۲۰۰۵) برای گزارش کردن اثرات این تغییرات سه دیدگاه مطرح است (کی سو ۱۳۸۴) ۱-ﻋﻄﻒﺑﻪماسبق: ﺑﺮﻃﺒﻖاﻳﻦدﻳﺪﮔﺎهدر آغازدورهﺣﺴﺎﺑﺪاریﺑﺎﻳﺪاﺛﺮاﻧﺒﺎﺷﺘﻪﻛﺎرﺑﺮدروشﺟﺪﻳﺪرادرﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﻣﺤﺎﺳﺒﻪﻛﺮد .ﻳﻚﺛﺒﺖاﺻﻼﺣﻲﻣﺮﺑﻮطﺑﻪدورهﻫﺎیﮔﺬﺷﺘﻪدرﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲاﻧﺠﺎمﻣﻲﺷﻮدوﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪروشوروﻳﻪﺣﺴﺎﺑﺪاریﺟﺪﻳﺪﻳﻚﺑﺎردﻳﮕﺮﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﺳﺎلﻫﺎیﮔﺬﺷﺘﻪﺗﻬﻴﻪﺧﻮاﻫﺪﺷﺪ . ﻃﺮﻓﺪاراناﻳﻦﻣﻮﺿﻊﻳﺎدﻳﺪﮔﺎهﺑﺮاﻳﻦﺑﺎورﻧﺪﻛﻪﺗﻨﻬﺎﺑﺎﺗﻬﻴﻪﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲدورهﻫﺎیﮔﺬﺷﺘﻪﻣﻲﺗﻮانﺑﺮاﺳﺎسﺗﻐﻴﻴﺮاتﺻﻮرتﮔﺮﻓﺘﻪدرروﻳﻪﻫﺎوروشﻫﺎیﺣﺴﺎﺑﺪاری،ﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﻗﺎﺑﻞﻣﻘﺎﻳﺴﻪﺗﻬﻴﻪﻛﺮد.اﮔﺮازاﻳﻦروشاﺳﺘﻔﺎدهﻧﺸﻮدﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﺳﺎلﻫﺎیﻗﺒﻞازﺗﻐﻴﻴﺮﺑﺮاﺳﺎسروشﻗﺪﻳﻤﻲﺗﻬﻴﻪﺧﻮاﻫﻨﺪﺷﺪ.درﺳﺎﻟﻲﻛﻪﺗﻐﻴﻴﺮرخدادهاﺳﺖﻛﻞاﺛﺮاتاﻧﺒﺎﺷﺘﻪوﺛﺒﺖاﺻﻼﺣﻲدرﺻﻮرتﺳﻮدوزﻳﺎنﮔﺰارشﻣﻲﺷﻮدودرﺳﺎلﺑﻌﺪﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲراﺑﺮاﺳﺎسروشﺟﺪﻳﺪﺗﻬﻴﻪﻣﻲﻛﻨﻨﺪﺑﺪوناﻳﻦﻛﻪاﺛﺮاﻧﺒﺎﺷﺘﻪیﺗﻐﻴﻴﺮ،ﮔﺰارشﺷﻮد. ۲-روشدوره جاری : ﺑﺮﻃﺒﻖاﻳﻦ دیدگاهاﺛﺮاﻧﺒﺎﺷﺘﻪﻛﺎرﺑﺮدروشﺟﺪﻳﺪﺑﺮﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲرادرآﻏﺎزدورهﻣﺤﺎﺳﺒﻪﻣﻲﻛﻨﻨﺪ . ﺳﭙﺲاﻳﻦﺛﺒﺖاﺻﻼﺣﻲرادرﺻﻮرتﺳﻮدوزﻳﺎنﺳﺎلﺟﺎریﺑﻪﻋﻨﻮانﻳﻚﻗﻠﻢﺧﺎصﺑﻴﻦدوﻋﻨﻮاناﻗﻼمﻏﻴﺮﻣﺘﺮﻗﺒﻪوﺳﻮدﺧﺎﻟﺺﮔﺰارشﻣﻲﻧﻤﺎﻳﻨﺪ . ﻃﺮﻓﺪاراناﻳﻦروشﺑﺮاﻳﻦﺑﺎورﻧﺪﻛﻪﺗﺠﺪﻳﺪﻧﻈﺮدراﻗﻼم ﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﺳﺎلﻫﺎیﮔﺬﺷﺘﻪﺑﺎﻋﺚﺳﻠﺐاﻋﺘﻤﺎدﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬارانازﺻﻮرتﻫﺎیمالیﻣﻲﺷﻮد . . ۳-روشﺳﺎلﻫﺎی آینده: ﺑﺮﻃﺒﻖاﻳﻦدﻳﺪﮔﺎهﻧﺘﻴﺠﻪﻫﺎیﮔﺰارشﺷﺪهﺳﺎلﻫﺎیﻗﺒﻞﺑﻪﻫﻤﺎنصورتﺑﺎﻗﻲﻣﻲﻣﺎﻧﺪوﻫﻴﭻﺗﻐﻴﻴﺮیﺻﻮرتﻧﻤﻲﮔﻴﺮدودرﻣﺎﻧﺪهﻫﺎیاولدورهﻫﻴﭻواردهاصلاحیﺛﺒﺖﻧﻤﻲﺷﻮدوﺑﺮایﺳﺮﺷﻜﻦﻛﺮدنﻣﺒﺎﻟﻎﺑﺪﻫﻜﺎرﻳﺎﺑﺴﺘﺎﻧﻜﺎرﺑﺮرویدورهﻫﺎیﻗﺒﻞﻫﻴﭻاﻗﺪاﻣﻲﺑﻪﻋﻤﻞﻧﻤﻲآﻳﺪ . ﻃﺮﻓﺪاراندﻳﺪﮔﺎهﻣﺰﺑﻮرﺑﺮاﻳﻦﺑﺎورﻧﺪﻛﻪاﮔﺮﻣﺪﻳﺮﻳﺖﺷﺮﻛﺖ،ﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲراﺑﺮاﺳﺎساﺻﻮلﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪﺷﺪهﺣﺴﺎﺑﺪاریاراﺋﻪﻛﻨﺪاﻳﻦﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﻧﻬﺎﻳﻲﺧﻮاﻫﻨﺪبودوﻣﺪﻳﺮﻧﻤﻲﺗﻮاﻧﺪﺑﺎاﻧﺠﺎمﻳﻚﺗﻐﻴﻴﺮروﻳﻪﻫﺎوروشﻫﺎیﺣﺴﺎﺑﺪاریاﻗﺪامﺑﻪﺗﻐﻴﻴﺮدرﻣﻘﺎدﻳﺮﻣﺘﻌﻠﻖﺑﻪﮔﺬﺷﺘﻪﻧﻤﺎﻳﺪ.ﺑﺮاﺳﺎساﻳﻦﺷﻴﻮهاﺳﺘﺪﻻل،ﺛﺒﺖاﺻﻼﺣﻲازﺑﺎﺑﺖاﺛﺮاﻧﺒﺎﺷﺘﻪﻧﺎﺷﻲازﺗﻐﻴﻴﺮروﻳﻪوروشدرﺳﺎلﺟﺎریﻛﺎریﻧﺎﻣﻌﻘﻮلﺧﻮاﻫﺪﺑﻮد.اﺟﺮایﭼﻨﻴﻦروﺷﻲﻣﻘﺎدﻳﺮیﻣﻄﺮحﻣﻲﺷﻮﻧﺪﻛﻪﺑﺎروﻳﺪادﻫﺎیاﻗﺘﺼﺎدیﻳﺎﺳﻮدﺳﺎلﺟﺎریﻫﻴﭻراﺑﻄهای ندارند(کیسو۱۳۸۴). ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪدﻳﺪﮔﺎهﻫﺎیﻣﻄﺮحﺷﺪهدرﺑﺎﻻوهمچنین تعریف استاندارد حسابداری ۱۵۴ هیات استانداری حسابداری تجدید ارائه بدین صورت که این استاندارد تجدید ارائه رافرآیند بازنگری در صورت های مالی قبلی منتشر شده جهت منعکس کردن اثر اصلاح اشتباه صورت گرفته در صورتهای مالی میداند .ﺗﻨﻬﺎدرروشاولاﺳﺖﻛﻪﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﺑﺎﻳﺪاراﺋﻪﻣﺠﺪدﺷﻮد. ۲-۶-۱-دلایل تجدید ارائه صورتهای مالی درﻣﺘﻮنﺣﺴﺎﺑﺪاریدﻻﻳﻞﻣﺨﺘﻠﻔـﻲﺑـﺮایﺗﺠﺪﻳـﺪاراﺋﻪﺻﻮرتﻫﺎیﻣﺎﻟﻲﺑﻴﺎنﮔﺮدﻳـﺪهﻛـﻪﺑﻴﺸـﺘﺮدارایراﺑﻄﻪ
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نتایج تحقیق بیانگر تاثیر تغییر در ناشناخته ماندن سفارش های به قیمت معین بر نقدشوندگی است. معیار نقدشوندگی در تحقیق آ نها اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام است که هر چه کم تر باشد منجر به نقدشوندگی بیشتر بازار میگردد (رسائیان ، ۱۳۸۸ ، ۶۰)۱. ۷-۷-۳-۲ رابطه بین اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش قبلی سهام به عنوان یکی از عوامل نقد شوندگی سهام معمولاً معامله گران قیمتهای پیشنهادی خود را نسبت به قیمتهای پیشنهادی قبلی به خریداران افزایش می دهند. این مساله بر نقدشوندگی بازار و رفاه معامله گران تأثیر می گذارد. روابط بلند مدت به معامله گران این امکان را می دهد که از معامله براساس اطلاعات محرمانه از طریق افزایش قیمتهای پیشنهادی به خریداران دوری کنند. زیرا با افزایش قیمتهای پیشنهادی ، معامله گران مطلع، دیگربا شخص معامله گر، معامله نمیکنند. یک معامله گر هرگز نمیداند که یک خریدار دارای اطلاعات نهانی است یا خیر، اما با مشروط کردن پیشنهاد خود بر مبنای منافع معاملات قبلی می تواند از سفارشهایی که بر اساس اطلاعات نهانی است ممانعت کند. افزایش قیمتهای پیشنهادی ، اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را افزایش می دهد و کاهش رفاه سرمایه گذاران را موجب میشود. نتایج تحقیقات نشان میدهد که : بین قیمتهای پیشنهادی معامله گران و منافع ناشی از معاملات قبلی آ نها رابطه مثبت وجود دارد بین فراوانی ( تکرار ) افزایش قیمت ها و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام رابطه مثبت وجود دارد . ۸-۷-۳-۲ اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و نقدشوندگی داراییها نقدشوندگی شرکت در متون مالی به دو مفهوم است: نقدشوندگی داراییهای واقعی آن و نقدشوندگی سهام آن. یک دارایی، نقد محسوب می شود اگر بتواند با سرعت و هزینه ای کم به وجه نقد تبدیل شود. این تعریف هم شامل دارای یهای واقعی و هم شامل داراییهای مالی می گردد. مفهوم اول نقدشوندگی، نقدشوندگی داراییهای واقعی شرکت است که طبق آن، یک شرکت نقدشونده محسوب می گردد اگر نسبت بالایی از دارایی های نقدی همچون وجوه نقد در ترازنامه اش داشته باشد. در گذشته، چندین مطالعه، به شواهد غیرمستقیمی در خصوص تأثیر نقدشوندگی دارایی بر نقدشوندگی سهام دست یافته اند. به طور اخص، این مطالعات، شواهدی را در خصوص اینکه نقدشوندگی دارایی، هزینه های بحران مالی را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود ارائه میدهند. آن ها استدلال میکنند که نقدشوندگی دارایی با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی سبب کاهش اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و در نتیجه افزایش نقدشوندگی سهام می شود. داراییهای نقدشونده همچون وجه نقد و معادل آن به سهولت قابل ارزشیابی اند و عدم تقارن اطلاعاتی بسیار پایینی نیز متوجه آن هاست. در حالیکه داراییهای کم نقدشونده شامل سرمایه گذار یها و فرصتهای رشد به سختی قابل ارزیابی است و احتمال انجام معاملات نهانی در مورد آ نها بیشتر و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری دارند . از آن جا که سهام یک شرکت، ادعایی بر داراییهای واقعی اساسی آن است می توان نتیجه گرفت که نقدشوندگی سهام شرکت باید انعکاسی از نقدشوندگی داراییهای اساسی آن باشد. از این رو انتظار میرود که نقدشوندگی سهام شرکت رابط های مثبت با نقدشوندگی دارایی های آن داشته باشد (رسائیان ، ۱۳۸۸ ، ۶۰) ۱. ۹-۷-۳-۲ اثر قوانین حقوقی و سیاسی بر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان یکی از عوامل نقد شوندگی سهام لسموند در سال ۲۰۰۵ به بررسی معیارهای نقدشوندگی، شامل معیارهای نقدشوندگی مبتنی بر قیمت یعنی اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و معیارهای نقدشوندگی مبتنی بر حجم در بازار نوظهور پرداختند. مشخصه ی بازارهای نوظهور تغییرپذیری و نوسان سریع اما بازده قابل توجهی است که میتواند به آسانی از مرز ۷۵ درصد سالانه تجاوز کند. آ نچه که این بازد ه های زیاد را متعادل میکند هزینه های نقدشوندگی است که یکی از معیارهای آن اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام است. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام دارای دامنه ای بین ۱ درصد برای بازار تایوان تا ۴۷ درصد برای بازار روسیه است.
لسموند پس از بررسی معیارهای نقدشوندگی در بازارهای نوظهور به این نتیجه رسید که معیارهای نقدشوندگی مبتنی بر قیمت لسموند و دیگران [۹۴] در سال ۱۹۹۹ و رل [۹۵] در سال ۱۹۸۴ در نشان دادن اثرات نقدشوندگی بین کل کشورها بهتر از معیارهای نقدشوندگی مبتنی بر حجم عمل میکند. در مورد نقدشوندگی داخل کشور نیز برآورد کننده های نقدشوندگی لسموند و دیگران ۱۹۹۹ و تا حد کمتری آمیهاد در سال ۲۰۰۲ معیارهای نقدشوندگی بهتری هستند. آزمون اثر قوانین حقوقی و سیاسی نشان می دهد که کشورهاییکه سازما نهای سیاسی و حقوقی ضعیفی دارند نسبت به کشورهاییکه سیستمهای حقوقی و سیاسی قوی ای دارند به طور معنی داری هزینه های نقدشوندگی بالاتری دارند. بالاتر بودن ریسک سیاسی باعث افزایش هزینه های انجام معامله و در نتیجه افزایش اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام میگردد . ۱۰-۷-۳-۲ تأثیر دستمزد حسابرسی براختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان یکی از عوامل نقد شوندگی سهام آسیوگلو و دیگران [۹۶] در سال ۲۰۰۵ با انتخاب ۸۲۸ شرکت از S&P1500 که در بورس اوراق بهادار نیویورک دادوستد میشدند و در سال ۲۰۰۰ بیش از ده میلیون دلار درآمد داشتند تأثیر دستمزد حسابرسی بر نقدشوندگی بازار را که معیار آن اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام است، بررسی کردند. آنها پس از کنترل سایر عوامل تعیین کننده ی نقدشوندگی رابطه مثبتی را بین کارمزد حسابرسی و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش نسبی سهام و همچنین هزینه های انتخاب نادرست انجام معامله تشخیص دادند. این نتایج با نتایج تحقیق ریچاردسون در سال ۲۰۰۴ که میگوید امکان بالقوه ی توافق بر سر کیفیت حسابداری با حسابرسان از طریق دستمزد حسابرسی در شرک ت هاییکه سازوکارهای حاکمیت شرکتی ضعیفی دارند، بیشتر است، مطابقت دارد (رسائیان ، ۱۳۸۸ ، ۶۱) ۱. ۱۱-۷-۳-۲ اثر عدم تقارن اطلاعاتی بر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان یکی از عوامل نقد شوندگی سهام نظریه ی اطلاعات نامتقارن، از اهمیت بالایی در ادبیات مالی برخوردار است. پایه های این تئوری را در دهه ی ۱۹۷۰ سه پژوهشگر بزرگ اقتصادی، جرج آکرلوف، مایکل اسپنس و جوزف استیگلیتز بنا نهادند. افراد نامبرده موفق شدند جایزه ی نوبل اقتصادی ۲۰۰۱ را به خاطر پژوهش هایی که در تجزیه و تحلیل بازارهای با اطلاعات نامتقارن انجام دادند دریافت کنند. آکرلوف نوعی بازار کالا را معرفی میکند که در آن، به اصطلاح رایج، فروشنده، اطلاعات بیشتری از خریدار دارد. اکرلوف به کمک فرضیه ی علمی نشان داد که مشکل اطلاعاتی ممکن است موجب توقف کل بازار شود و یا به صورت انقباضی، بازار را به انتخاب نادرست محصولات کم کیفیت سوق دهد. انتشار صحیح و به موقع اطلاعات بازار، موجب ذهنیت مثبت نسبت به برقراری عدالت در بازار، ثبات و انسجام بیشتر آن می شود. همچنین بهبود شفافیت بازار، به نوبه خود موجب افزایش رقابت بین فعالان بازار میشود و مناسبات موجود میان اعضای بازار و سرمایه گذاران را تقویت، و امر نظارت و اجرای قوانین را آسان میکند. به تعریفی دیگر، شفافیت تأکید بر انتشار به موقع اطلاعات پیرامون سفارشهای خرید و فروش و معاملات دارد. اشخاص میتوانند به کمک اطلاعات شفافیکه درباره ی ارزش دارایی ها کسب میکنند، تصمیمات اقتصادی بهتری اتخاذ کنند.هزینه های انتخاب نادرست ناشی از اطلاعات نامتقارن است. بازارگردا نها اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش خود را به منظور جبران زیان ناشی از معامله با افراد مطلع، افزایش میدهند. نتایج برخی از تحقیقات بیانگر وجود عدم تقارن اطلاعاتی قبل از انتشاراطلاعیه های سود ونتایج برخی دیگر بیانگر وجود عدم تقارن اطلاعاتی بعد ازانتشار اطلاعیه های سود است. اغلب تحقیقاتی که به بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعات بر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام می پردازند، تغییرات دراختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را طی یک دوره ی زمانی معی ن قبل و بعد از انتشار آگهی های اطلاعاتی مورد بررسی قرار میدهند. اکر و دیگران در سال ۲۰۰۲ نمونه ای شامل ۱۹۵ شرکت انگلیسی در بورس سهام لندن را از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ بررسی واثبات کردند که اختلاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش از ۱۵ روز قبل از اعلان سود کاهش مییابد و حداکثر تا ۹۰ روز بعد ازاعلان سود همچنان محدود میماند. نتایج تحقیق آنها بیانگر تغییرات اندک در اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و حجم معاملات پیرامون زمان اعلان سود است . جدول یک خلاصه ی برخی از تحقیقات مربوط به اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را نشان میدهد. ۴-۲ پیشینه تحقیق در سال های اخیر، مالکیت نهادی در بازارهای اوراق بهادار اروپا و امریکا رشد چشمگیری را نشان می دهد. در ایران نیز، شاهد حضور سازمان ها و مؤسساتی با عنوان سرمایه گذاران نهادی هستیم که شامل مؤسسه های بیمه ای اعم از سازمان های تأمین اجتماعی، صندوق های بازنشستگی، شرکت های بیمه بازرگانی و همچنین شرکت های سرمایه گذاری و نهادهای بخش عمومی و شبه دولتی هستند . ۱-۴-۲ خارجی گلاستن و میلگروم[۹۷] ۱۹۸۵ معتقدند وجود نهادهای با مزیت اطلاعاتی سبب بروز هزینه های کژگزینی برای سرمایه گذاران بی اطلاع می شود و درنتیجه نقدشوندگی کاهش می یابد . نظریه پرطرفدار دیگر آن است که با وجود چندین سرمایه گذار نهادی و ایجاد رقابت بین آن ها، احتمال اثرگذاری اطلاعات در قیمت ها افزایش می یابد . مندلسن و تونکا[۹۸] ۲۰۰۴ مدعی هستند که نهادها سبب کاهش عدم اطمینان در مورد قیمت واقعی دارایی ها، کاهش در زیان های ناشی از معاملات، افزایش رغبت سرمایه گذاران و درنهایت افزایش در نقدشوندگی بازار می شو ند. گروهی دیگر نیز معتقدند وجود مالکان نهادی، که با دید بلندمدت سرمایه گذاری نموده اند، سبب میشود با کاهش تعداد سهام شناور در دسترس، نقدشوندگی کاهش یابد در مبانی نظری، خالص آثار سرمایه گذاری نهادی بر نقدشوندگی سهام نامعلوم است و به دو اثر اصلی(کارایی اطلاعاتی) و (کژ گزینی) بستگی پیدا میکند. دنیس و وستون[۹۹] ۲۰۰۱ این طور نتیجه گیری کردند با افزایش در مالکیت نهادی، پراکندگی ها و جزء مربوط به کژگزینی کاهش می یابد. روبین[۱۰۰]۲۰۰۷ دریافت میزان مالکیت شاخصی برای فعالیت معاملاتی است و تمرکز مالکیت شاخصی برای کژگزینی و عدم تقارن اطلاعاتی است. او به این نتیجه رسید که نقدشوندگی به شکل با اهمیتی به مالکیت سهامداران نهادی مرتبط است. نقدشوندگی با افزایش سطح مالکیت بیشتر می شود و با افزایش تمرکز مالکیت کاهش می یابد. چانگ و دیگران[۱۰۱] ۲۰۰۸ به بررسی آثار راهبری شرکتی و همچنین ساختار مالکیتی بر نقدشوندگی پرداختند. آن ها دریافتند مالکان نهادی سبب ایجاد نقدشوندگی بیشتر شده اند. اگاروال[۱۰۲] ۲۰۰۸ به بررسی رابطه بین نقدشوندگی و مالکیت نهادی از دو منظر کژگزینی و کارایی اطلاعاتی پرداخت . او به رابطه ای غیرخطی بین مالکیت نهادی و نقدشوندگی دست یافت . در سطوح مالکیت پایین تر فرضیه کژگزینی حاکم است؛ درحال یکه با افزایش سطح مالکیت نهادها نقدشوندگی افزایش می یابد. به این معنی که هر دو کارکرد ایجاد کژگزینی و کارایی اطلاعاتی نهادها وجود دارد و در تعامل با یکدیگر هستند. کوئتو[۱۰۳] ۲۰۰۹ به رابطه بین ساختار مالکیتی و نقدشوندگی بازار در کشورهای برزیل و شیلی پرداخته است. او نشان داده است دارندگان بلوک های بزرگ سهام موجب کاهش قابلیت دسترسی به سهام شناور . در بازار و درنتیجه کاهش نقدشوندگی بازار می شوند. ۲-۴-۲ داخلی زارع۱ ۱۳۸۶ به این نتیجه رسید که نقد شوندگی سهام در درجه اول رابطه نزدیکی با حجم معاملات و در درجه دوم با ارزش شرکت دارد . همچنین نقدشوندگی با ریسک سهام رابطه معکوس دارد. اسلامی بیدگلی و سارنج۲ ۱۳۸۷ معیار نقدشوندگی یعنی نسبت گردش سهام منتشره را در مدل مارکویتز ادغام کرده و از آن برای تشکیل پورتفوی بهینه کمک گرفتند. آن ها دریافتند که نقدشوندگی یکی از معیارهای مورد توجه سرمایه گذاران است. یحیی زاده فر و خرمدین دریافتند، اثر عدم نقدشوندگی بر مازاد بازده بازار منفی است. فصل سوم روش اجرای تحقیق ۱-۳ مقدمه هدف از هر نوع بررسی و تحقیق علمی کشف حقیقت است. حقیقت نیز بر پایه کاوش و تجسس و کشف عوامل منطقی مربوط به خصوصیات اجزا، موضوع تحقیق قرار دارد. منظور از روش تحقیق علمی، پیروی از رویه منظم و سیستماتیکی است که در جریان استفاده از روشهای آماری و مرتبط ساختن عوامل موضوع تحقیق باید رعایت گردد. در واقع روش تحقیق علمی، شامل اندازهگیری و ارزیابی و مقایسه عوامل بر اساس اصول و موازین پذیرفته شده از طرف دانشمندان، برای حل مشکلات و مسائل بوده و مستلزم قدرت اندیشه و ظرفیت تعمق، تشخیص، قضاوت و ابتکار است (کیقبادی و ستاری،۱۳۵۴ ، ۸۹)[۱۰۴]. کارل پوپر[۱۰۵] شناخت را جستجوی حقیقت میداند . جستجوی پر وسواس برای یافتن نظریه های علمی ، واقعی و توضیح دهنده . از دید وی جستجوی حقیقت را نباید با رسیدن به یقین و قطعیت ، یکسان دانست و باید میان آن دو تفاوتی دقیق قائل شد . انسان جائزالخطاست و لذا تمام شناخت بشری خطاپذیر و نامطمئن است . این امر بدین معناست که ما باید همواره علیه خطاهای خود پیکار کنیم و علیرغم تمام مراقبت ها و تدابیر ، هرگز نمی توانیم یقین حاصل کنیم که مرتکب خطا نشده ایم . خطا و اشتباه زمانی صورت میپذیرد که ما یک نظریه علمی را درست میپنداریم ، درحالیکه این نظریه نادرست است . لذا مبارزه با این خطا یا اشتباه ، به این معناست که ما در جستجوی خود به دنبال حقیقت عینی ، نادرستی و کذب را از راه آزمون و سنجش بیابیم و از میان برداریم . وظیفه و هدف فعالیت علمی چنین است : نزدیکتر شدن به حقیقت عینی ، حقیقت بیشتر ، حقیقت جالبتر ، حقیقت قابل فهم تر . در این راستا باید بپذیریم که شناخت بشری خطا پذیر است ، هرگز نمی توانیم یقین و قطعیت را هدف علم قلمداد کنیم . شناخت علمی و دانش ما همواره در قالب فرضیه بوده و چیزی جز دانش حدسی نمی باشد . شناخت حتی در گستره طبیعی ، فرضیات و حدسیاتی است که با نظریه های جدید تر و درست تر ابطال پذیر می باشد . از همین رو باید درهای دانش ما همواره بر روی نقد و تجدید نظر گشوده باشد و از بوته های سخت آزمایش و در تقابل با حدسیات مخالف و رقیب ، سربلند بیرون آید . به عبارت دیگر می توان گفت که قوانین شناخته شده طبیعی چیزی جز توصیفاتی با بالاترین درجه احتمال نیست . (گودرزی ،۱۳۸۸ ، ۶۴ )۱. بعد از آنکه موضوع تحقیق انتخاب شد ، محقق باید آن را به روشنی و وضوح بیان کند . مشکل یا مساله باید تشریح و اهمیت آن از نظر تحقیق توجیه شود . چون منابع و امکانات محدود است ، موضوع تحقیق باید به قدر کافی تبیین شود تا تخصیص منابع برای آن موجه و قابل قبول باشد . همچنین قلمرو تحقیق باید محدود باشد تا امکان توضیح و تشریح آن فراهم شود . ضمناً موضوع نباید آنقدر جزیی باشد که از نظر تحقیق بتوان آن را نادیده گرفت و لزومی به بررسی نباشد (ایران نژاد پاریزی ، ۱۳۸۵ ، ۳۹ ) ۲. در این فصل مراحل انجام تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق، ویژگی های تحقیق، فرضیه های تحقیق، جامعه مطالعاتی، نحوه جمع آوری داده های مربوط به متغیرهای تحقیق و چگونگی تجزیه و تحلیل این اطلاعات نیز در این فصل مورد توجه قرار گرفته است. ۲-۳ طرح تحقیق با توجه به تقسیم بندی علمی از نظر هدف ، تحیق حاضر از نوع تحقیق کاربردی و از آنجا که یکی از اهداف این تحقیق ، بررسی رابطه بین معیارهای مختلف نقد شوندگی و عامل عدم و نقد شوندگی با خط مشی های تقسیم سود سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، لذا می توان تحقیق حاضر را در زمره تحقیقات توصیفی قرار داد. هدف تحقیقات کاربردی ، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است . تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش هدایت می شوند . ۳-۳ روش اجرای تحقیق دشوارترین گام در فرایند تحقیق، مشخص کردن مسأله مورد مطالعه است. نخست آنکه درباره یک چیز، یک مانع یا یک موقعیت مبهم تردید وجود دارد، تردیدی که نیازمند تعیین است.در هر تحقیق ابتدا باید نوع، ماهیت، اهداف تحقیق و دامنه آن معین شود تا بتوان با بهره گرفتن از قواعد و ابزار و از راه های معتبر به واقعیت ها دست یافت (سرمد و همکاران ، ۱۳۸۱، ۸۰)۳. بنابراین پژوهش حاضر از نظر طبقه بندی بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. زیرا هدف تحقیق کاربردی، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. تحقیقات همچنین تحقیق حاضر از لحاظ روش و ماهیت از نوع همبستگی است. در این تحقیق هدف، تعیین میزان هماهنگی تغییرات متغیر هاست.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
باب شهادت و باب قضاوت به احساسات کار دارد، یعنی ممکن است زن در یک مورد که باید شهادت بدهد، حقیقت یک جور حکم بکند، ولی احساسات زن آنجا جور دیگری حکم بکند؛ یعنی آن کسی که حقیقت را میخواهد شهادت بدهد که علیه آن دیگری تمام میشود، یک التماسی، یک خواهشی، یک گریهای کافی است که روح او را منقلب کند. این نه مربوط به ضعف عقل است و نه مربوط به ضعف ایمان و ضعف عدالت، بلکه مربوط به این حالت احساساتی بودن است. این در میان خود مردها هم هست. ما بعضی از مردها را میگوییم مردهای احساساتی. این معنایش این نیست که اینها احساساتی هستند و عقلشان از مردهای دیگر کمتر است، یا ایمان و تقوایشان از مردهای دیگر کمتر است، بلکه جوشش و تأثیر آنها از دیگران بیشتر است. مطهری پس از این توضیحات نتیجه گیری میکنند که به احتمال بسیار قوی علت عدم برابری گواهی زن و مرد «برای این است که زن بیشتر از مرد متأثر میشود» و این امری است که به برتری احساسات زن مربوط میشود. (مطهری، زن و گواهی، /۱۲-۱۳)
علامه فضلالله در این موضوع مینویسد: دلیلى که مىتوانیم براى این قانون الهى ـ شهادت دو زن در مقابل شهادت یک مرد ـ ذکر کنیم، این است که در برخى حالات، فضاى درگیریها و اختلافات، عاطفه انسان را به حمایت از این متّهم یا آن مدعى وادار مىکند. البته این حالتى انسانى است، به ویژه اینکه ما معمولاً تحت تأثیر مظلومیت [یا مظلوم نمایى] قرار مىگیریم، بىآنکه در ماهیت دعوا دقّت و تأمّل کنیم. در این زمینه، زن به لحاظ قوىتر بودن جنبـه عاطفى و احساساش از مرد، طبیعتاً بیشتر تحت تأثیر قرار مىگیرد و این طبیعت حال اوست و مقتضاى مادر بودن، همسر بودن و مؤنّث بودن او. نکته دقیقى که ناگزیر از تأمّل در آن هستیم، این است که شهادت یک زن مکمّل شهادت دیگرى است و همین موضوع گاه در شهادت مردان نیز مشاهده مىشود. مثلاً مىبینیم که در «بیّنه» دو شاهد عادل باید گواهى بدهند. چرا شهادت یکى به تنهایى کافى نیست؟ در جواب مىگوییم این شرط، نوعى احتیاط در رعایت عدالت است. بنابراین در عالم دعاوى جز شهادت دو شاهد عادل پذیرفته نمىشود و به شهادت یک نفر اکتفا نمىگردد. آیا مفهوم این سخن آن است که در مقام دعوا، هر کدام از این دو به لحاظ شخصیّت انسانى، کاستى و نقصان دارند؟! خیر، مسئلـه ما، مسئلـه احتیاط و محکمکارى است که مبادا عدالت ضایع شود نه تعیین ارزش شخصیتى شاهدان. امّا اینکه گفته نمىشود، باید بگویم این مسئله محل اختلاف است، زیرا امیرالمؤمنین على۷فرمود: «لایبطل دم امرئ مسلم»؛ خون انسان مسلمان به هدر نمىرود. بنابراین شهادت زن در این مورد پذیرفته است. البته در برخى از شرایط شهادت زن مقبول نیست؛ مثل شهادت نسبت به زنا، زیرا غالب حدود بازدارنده است و اسلام هم مایل نیست که توجّه و اهتمام انسانها را به سمت این موضوع گرایش دهد. قاعده فقهى «الحدود تدرأ بالشبهات؛ حدود به خاطر شبهات لغو مىشود»، برخاسته از این نگرش است. البته موارد بسیار خُرد و ناچیزى از عدم پذیرش شهادت زن وجود دارد که دلیل آن، وجود خصوصیاتى است که در خود موضوع است. همچنین در برخى مسائلى که مختص زنان است، شهادت زن به تنهایى پذیرفته مىشود و نیازى به شهادت مرد نیست. این امر نشانـه آن است که به رغم همه شبهاتى که پیرامون این مسئله مطرح مىشود، زن [از دید اسلام]، انسانى است که از حقوق کامل برخوردار است. ۴. ضعف نسبی حافظه و قوه ضبط به اعتقاد برخی از مفسران، یکی از تفاوتهای غیر قابل انکار بین زن و مرد، تفاوت از حیث قوای دماغی، عقلانی و عاطفی است. این مطلب نزد بسیاری از عالمان دینی مسلم انگاشته شده است و برای اثبات مدعای خویش از احادیث و روایات شاهد میآورند. در تفسیر آیه ۲۸۲ سوره بقره از کتاب «مجمع البیان» چنین میخوانیم: أن تضّلُ أحداهُما فتذکّر إحداهُما الأخری)؛ باید به جای یک مرد دو زن گواه باشند که اگر یکی از آن دو زن فراموش کرد، دیگری به یاد او بیاورد ـ ربیع، سدی، ضحاک و بیشتر مفسرین ـ و بنا به قرائت کسانی که «تذکر» بدون تشدید خواندهاند نیز معنای آن همینطور خواهد بود و یادآوری به این صورت است که به او بگوید «به یاد داری که آن روز که گواهی دادیم چنین بود و در حضور ما فلان مرد یا فلان زن نیز وجود داشت» تا اینکه به یاد او بیاید. و نکته اینکه این مطلب فقط در مورد گواه بودن زنان بیان شده است، این است که زنان نوعاً بیش از مردان فراموش کارند.» (طبرسی، ۳و۴/ ۱۳۰) در «التفسیر المنیر» آمده است: از این آیه به دست میآید که حافظه زن از مرد ضعیفتر است. از نظر طبیعی نیز چنین است؛ در علوم طبیعی ثابت شده که وزن مغز زن از وزن مغز مرد کمتر است. (زحیلی، ۱/ ۳۶۷) در تفسیر «تقریب القرآن» آمده است: تنها به این دلیل دو زن معادل یک مرد به حساب آمده که زن همانگونه که در علم روز ثابت شده، از جهت حافظه ضعیف است و در نتیجه بیش از مرد فراموشی دارد.» (حسینی شیرازی، ۳/ ۳۶) در تفسیر «من هدی القرآن» آمده است: دلیلش آن است که زن به جهت اشتغالات دیگری که دارد، گاه آنچه را دیده فراموش میکند، بنابراین لازم است بر تعداد شاهدان زن افزوده شود تا این نقص به نوعی جبران گردد. (مدرسی، ۱/ ۴۸) در «تفسیر راهنما» آمده است: احتمال بیشتر لغزش و فراموشی زنان نسبت به مردان؛ [زیرا] جمله «ان تضل» در مقام تعلیل برای جایگزینی دو زن به جای یک مرد است.» (هاشمی رفسنجانی، ۲/ ۲۹) در تفسیر «روان جاوید» میخوانیم: این برای آن است که زن به سبب ضعف عقل و ادراک ممکن است فراموش نماید یا اشتباه کند که در این صورت زن دیگر او را متذکر میکند و هر دو با هم ادای شهادت مینمایند و این معنا را که در واقع علت تعدد شاهد است، در تفسیر امام حسن عسکری (ص۶۷۵) از امیرالمؤمنین۷ نقل کرده است، چون اگر شاهد عادل باشد، عمداً دروغ نمیگوید و باید یکی کافی باشد. پس علت تعدد، عروض سهو و نسیان است.» (ثقفی تهرانی، ۱/ ۳۶۰) شاید غلبه فراموشی در زن یکی از اسراری باشد که در شهادت، دو زن را مقابل یک مرد قرار دادهاند.» (امین، ۲/ ۴۴۹) در توضیح و تبیین آیه مذکور در تفسیر شریف لاهیجی چنین آمده: (أن تضلُ إحداهُما) علت اختیار دو زن است در شهادت به جای یک مرد، و کلمه (أن) ناصبه است و تقدیر کلام چنین است که «لاجل اراده ان تضل احداهما»؛ یعنی گردانیده شد دو زن به منزله یک مرد از جهت اراده آنکه چون فراموش کند یکی از آن دو زن به واسطه نقصان عقل و غلبه نسیان که در جبلت زنان تخمیر یافته (فتذکر احداهما الاخری)، پس به یاد بیاورد یکی از آن دو زن دیگری را. (لاهیجی، ۱/ ۲۸۷) آیت الله جوادی آملی در این باره مینویسد: شهادت دو تا زن در حکم شهادت یک مرد است. اما این به مسئله اندیشه و عقل برنمیگردد. خود قرآن نکته آن را ذکر میکند و میفرماید اینکه شهادت دو تا زن در حکم شهادت یک مرد است، نه برای آن است که زن عقلش ناقص است، بلکه برای اینکه تذکر و حافظهاش کم است. دو تا زن برای این است که هر دو در صحنه حضور داشته باشند که این به ضعف حافظه و ذاکره برمیگردد، نه به ضعف عقل. برای این است که زن مشغول کارهای خانه، تربیت بچه و مشکلات مادری است. لذا ممکن است آن صحنهای که دیده است، فراموش کند. بنابراین باید دو تا زن در این جریان حضور پیدا کنند تا اگر یکی یادش رفت، دیگری او را متذکر کند. (جوادی آملی،/۳۴۶) در تفاسیری چون منهج الصادقین (۲/ ۱۵۰)، اثنی عشری(۱/ ۵۱۲)، آسان (۲/ ۱۷۷)، احسن الحدیث (۱/ ۵۳۲)، اطیب البیان (۳/ ۷۶)، مواهب علیّه (۱/ ۱۲۲) و کشف الحقائق (۱/ ۲۰۹)، وجود کاستی عقل و کمی حافظه با هم و یا هر یک به تنهایی علت گرفته شده است. مطهری نیز چنین بیان می کند: علاوه بر شرط عدالت در شاهد، ویژگی دیگری نیز برای آن ذکر میکنند. این شرط عبارت از حافظه و ضبط است؛ یعنی از نظر حافظه ضعیف نباشد، بتواند مطلب را به خوبی در ذهن بسپارد. این خصوصیت به ویژه در بحث خبررسانی که در فقه و اصول مطرح است، مورد توجه قرار گرفته است و علاوه بر شرط عدالت گفتهاند راوی باید «ضبّاط» باشد. اگر راوی فردی باشد که عدالت او مسلم باشد، ولی قوه حافظه او چندان خوب و رضایتبخش نباشد و زیاد فراموش کند، دیگر گفته او را معتبر نمیدانند. در بحث کنونی نیز از آنجا که شهادت مربوط به امری حسی است، آیا میتوان گفت ضبط و قوه حافظه زن از مرد کمتر است و از همین روی شهادت او با شهادت مرد برابری نمیکند؟ (مطهری، زن و گواهی، /۱۳-۱۲) وی پاسخ مثبت این سؤال را مبتنی به یکی از دو توجیه میکند: یکی اینکه [بگوییم] اساساً، به طور کلی حفظ و ضبط زن از مرد کمتر است، یا نه، [فقط] در مسائل این جوری که میخواهد شهادت بدهد حفظ و ضبطش کمتر است؛ یعنی انسان به هر موضوعی که زیاد توجه دارد، موضوعاتی که مورد علاقهاش هست، در آن موضوعات حفظ و ضبطش خوب است، ولی در موضوعاتی که مورد علاقهاش نیست، کمتر به یادش میماند، چون مورد علاقهاش نیست. مسائلی که مورد شهادت واقع میشود (که از جمله همین است که در اینجا ذکر شده است)، مسئلهای است که از حدود کارهای زن خارج است؛ کارهای بیرونی است. (همان) طبیعتاً زنی که بر اساس احساس وظیفه مهم خویش، تلاش عمده خود را در چارچوب خانواده و تربیت فرزندان قرار داده است، همان گونه که مطهری یادآور شدهاست، «توجهش به مسائل بیرونی که مثلاً برادرش یا شوهرش یا همسایهها با یکدیگر یک معاملهای کردهاند و در آن معامله، قراردادشان این طور بود یا آن طور بود، از موضوعاتی است که طبعاً مورد توجه او نیست [و] چون طبعاً مورد توجهش نیست، حفظش در این مورد ضعیف است. آیه قرآن هم [که این گونه فرمود] تکیهاش روی حفظ و ضبط است؛ نه تکیهاش روی عقل است، نه تکیهاش روی ایمان و عدالت. فرمود: أن تضلّ احداهما فتذکّر احداهما الاخری»؛ دو تا زن باشد، نه یکی تا اگر دیگری به یادش نبود، آن دیگری به یادش بیاورد.( همان) شهید مطهری یادآور میشوند که اغلب مفسرین نیز این جمله را مربوط به نسیان دانستهاند. البته بعضی از مفسرین نیز احتمال قبلی را پذیرفتهاند. آن گاه در پایان این بخش مجدداً تأکید میکند: به هر حال لزوم گواهی دو زن در موقعی که شهادت یک مرد لازم است، لزوم گواهی دو زن مربوط به ضعف عقل نیست. کما اینکه مربوط به ضعف عدالت هم نیست. یا مربوط به این است که حفظ زن، لااقل در مسائل حقوقی، یعنی مسائلی که خارج از محیط خانوادگی و خارج از محیط کار زن است، از مرد کمتر است و «أن تضل احداهما فتذکر احداهما الاخری» این را بیان میکند. یا نه، بلکه مربوط به این است که احساسات او غلیان بیشتری دارد و احساسات او، زود او را از حقیقت منحرف میکند و فکر میکند که اگر من اینجا خلاف را بگویم بهتر است، برای اینکه ترحمی کردم، رحمی کردم و…» (همان) و چنان که گذشت، ایشان این امر را مربوط به احساسات قابل توجه در زنان میدانند. ۵. نقصان ذاتی زن جمعی دیگر از صاحب نظران، پایینتر بودن عقل و درک و شعور زن را نسبت به مرد فلسفه وضع چنین حکمی دانستهاند و اساساً نصف بودن ارزش گواهی زن نسبت به مرد را دلیل ناقص العقل بودن زنان میدانند و بر این معنا به احادیثی نیز استناد میکنند. مثلاً حدیثی از پیامبر اکرم نقل می نمایند که خطاب به زنان فرمود: «دین و عقل شما از مردان ناقصتر است» و وقتی زنان از پیامبر سؤال کردند نقصان دین و عقلشان از چیست؟ ایشان فرمود: «نقصان دین به خاطر محروم بودن از نماز و روزه در چند روز در ماه است (ایام حیض) و نقصان عقل بدین جهت است که گواهی هر یک از شما نصف گواهی مرد است.» (شیخ صدوق، ۳/ ۳۹۱) شهید مطهری در توضیح تحلیل فوق که غالباً مورد تکیه دیگران قرار میگیرد و اسلام را متهم میکنند، چنین میفرماید: میگویند اسلام چون زن را ناقصالعقل میداند، میگوید به اینکه شهادت دو زن برابر است با شهادت یک مرد و یک چیزی اینجا اضافه میشود و آن این است: عقل جوهر انسانیت است و «ما به الامتیاز» انسان با غیر انسان است. پس موجودی که از لحاظ این جوهر و از لحاظ این «ما به الامتیاز» نصف موجود دیگر باشد، پس آن موجود، نصف انسان است! وقتی انسانیت انسان به عقل باشد و اینجا از لحاظ شهادت، عقل زن مساوی با نیمی از عقل مرد شمرده شده است، پس در اسلام انسانیت زن مساوی است با نیمی از انسانیت مرد. این حرفی است که اغلب در کتابها مینویسند. (مطهری، زن وگواهی،/۱۲-۱۳) در مورد نقص عقل زن دیدگاههای مختلفی بیان شده که ما به جهت اختصار به چند مورد از آنها اشاره میکنیم: دیدگاه اول نقص عقل در زنان پدیدهاى اجتماعى و فرهنگى است، نه پدیدهاى تکوینى (امین، قاسم، /۱۷)؛ یعنى در واقع زنان هیچ نقصان و کمبودى در عقل ندارند. صاحبان این دیدگاه معتقدند که مردان در به وجود آوردن محیطى نامناسب براى رشد عقلى زنان نقش ظالمانهاى ایفا کردند. بنابراین تغییر شرایط و روابط اجتماعى مىتواند این کاستى را جبران کند. در نتیجه، نقص عقل زنان در روایات پدیدهاى مربوط به شرایط اجتماعى خاص است، نه ویژگى عمومى زنان و چه بسا زنان در سبز فایل در شرایطى قرار گیرند که با برخوردارى از رشد عقلى، همردیف مردان قرار گیرند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
که در آن: a : حجم نمونه پیپت شده V : حجم محلول حاصل از انحلال خاکستر m : وزن نمونه گیاه که خاکستر شده است D.m: درصد ماده خشک گیاهی X : حجم E.D.T.A مصرفی برای تیتراسیون
از تفاضل مقادیر بدست آمده برای مجموع کلسیم و منیزیم و کلسیم، مقدار منیزیم نیز محاسبه شد (2-18)، ]امامی، 1375[. Mg%=(Mg%+Ca%)-Ca% (2-18) 2-8-8- آهن 2 ميلي ليتر از عصارههای برگ و ریشه، نمونه های شاهد و استاندارد در بالنهای 25 میلیلیتری ریخته شد و به آن 1/0 میلیلیتر محلول احیا کننده متول، 2/0 میلیلیتر محلول ارتوفنانیترولین، 7/2 میلیلیتر محلول سیترات به آن اضافه شد و پس از یک ساعت شدت رنگ ایجاد شده در نمونه شاهد، استانداردها و نمونهها با بهره گرفتن از دستگاه اسپکتروفتومتر (Canada BT600 Plus,)، در طول موج 450 نانومتر اندازه گیری شد. در نهایت غلظت آهن در نمونهها طبق رابطه زیر (2-19)، بر حسب قسمت در میلیون محاسبه شد ]امامی، 1375[. Fe ppm=a100v/mDm(2-19) که در آن: a: غلظت آهن در نمونه بر حسب میلیگرم در لیتر V: حجم محلول حاصل از انحلال خاکستر m: وزن نمونه گیاه که خاکستر شده D.m: درصد ماده خشک گیاه شکل 2-8-منحنی و معادله استاندارد آهن 2-8-9- روی 20 ميلي ليتر از عصارههای برگ و ریشه در بالنهای 100 میلیلیتری ریخته شد و با آب مقطر به حجم رسانده شد سپس به آن 2 میلیلیتر تامپون کلروآمونیوم (75/67 گرم کلرور آمونیوم در 750 میلیلیتر آمونیاک غلیظ حل شد و با آب مقطر به حجم یک لیتر رسانده شد) و 10-8 قطره از معرف اریکروم بلک تی (EBT) اضافه شد تا رنگ محلول آلبالویی شود، آنگاه عمل تیتراسیون با EDTA 01/0 نرمال با بهره گرفتن از بورت تا ظهور رنگ سبز ادامه یافت. در نهایت میزان روی موجود در نمونهها طبق رابطه زیر (2-20)، بر قسمت در میلیون محاسبه شد ]امامی، 1375[. Zn (mg/L)=(50.165.4V)/10(2-20) که در آن: v: حجم قرائت شده از مرحله تيتراسيون 2-8-10- مس 25 میلی لیتر از محلول که حاوی حداقل 10 میکروگرم مس باشد در بالن ژوژه 50 ریخته شد و سپس یک قطره معرف فنل فتالئین به محلول داخل بالن اضافه گردید و با بهره گرفتن از آمونیاک 3 نرمال خنثی شد. محلول حاصل به رنگ صورتی کم رنگ درآمد. در ادامه 3 میلی لیتر بافر به داخل بالن اضافه و خوب بهم زده شد و کاملا بی رنگ گردید و سپس 3 میلی لیتر زینکون به داخل بالن ژوژه اضافه و پس از بهم زدن با آب مقطر به حجم رسانیده شد در نهایت شدت رنگ ایجاد شده در نمونه شاهد، استانداردها و عصارهها پس از 20 دقیقه با بهره گرفتن از دستگاه اسپکتروفتومتر (Canada BT600 Plus,)، در طول موج 620 نانومتر اندازه گیری شد. در نهایت غلظت مس در نمونهها طبق رابطه زیر (2-21)، بر حسب قسمت در میلیون محاسبه شد ]امامی، 1375[. CU (PPm) = (a2V)/m (100/D.m) (2-21) که در آن: a: عدد بدست آمده از منحنی یا غلظت مس کمپلکس بر حسب ppm m: وزن نمونه خاکستر شده V: حجم محلول حاصل از انحلال خاکستر D.m: درصد ماده خشک گیاهی شکل 2-9-منحنی و معادله استاندارد مس 2-8-11- کلر به منظور اندازه گیری کلر، 1/0 گرم از بافتهاي (ریشه و برگ) خشکشده در آون، با بهره گرفتن از ترازوي ديجيتال با دقت 001/0 گرم وزن و سپس به ارلن ماير 50 ميليليتري منتقل شدند. به نمونهها 25 ميليليتر آب مقطر جوش اضافهشد و سپس به مدت یک ساعت روی شیکر با 120 دور در دقيقه قرار گرفتند و عصارهها در چند مرحله کاملاً صافشدند و با آب مقطر به حجم رسانده شدند. 10 ميليليتر از عصاره ها برداشته شدند و 4 قطره دیکرومات پتاسيم به آنها اضافه شد و با محلول نيترات نقره 05/0 نرمال تا ظهور رنگ قرمزآجري تيتر شدند. مقدار نيترات نقره مصرفي براي نمونهها يادداشت و درصد کلر با بهره گرفتن از رابطه زير (2-22)، محاسبه شد ]امامی، 1375[. (2-22) کلر %=حجم کل 100 5/35 نرمالیته نیترات نقره میلی لیتر نیترات نقره مصرفی/100 حجم عصاره وزن نمونه 2-9- تجزیه و تحلیل داده ها داده های برداشت شده از اندازه گیریهای مختلف با بهره گرفتن از نرم افزار SAS (نسخه 1/9)، و به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه شدند. همچنین مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن و نرم افزار MSTATC (ورژن 10. 2)، صورت گرفت. فصل سوم نتایج و بحث 3-نتایج و بحث 3-1-ارزیابی برهمکنش شوری و ژنوتیپ بر صفات مورفولوژیک نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد، برهمکنش شوری و ژنوتیپ بر قطر، ارتفاع، تعداد برگ، تعداد انشعابات و تراکم برگ روی شاخه اصلی (جدول 3-1)، درصد برگهای سبز ، نکروره شده و ریزش یافته، وزن تر و خشک شاخه اصلی (جدول 3-2)، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی، نسبت وزن تر و خشک ریشه به وزن تر و خشک اندام هوایی، نسبت وزن تر به وزن خشک اندام هوایی (جدول 3-3)، وزن تر و خشک برگهای بالایی و پایینی شاخه اصلی، سطح برگ و نسبت سطح برگ در برگهای بالایی و پایینی شاخه اصلی (جدول 3-4)، در سطح 1%، معنیدار بود. بر اساس نتایج به دست آمده (جدول 3-1)، میزان قطر نهایی و مقدار افزایش آن در طی دوره اعمال تنش شوری، با افزایش غلظت شوری در آب آبیاری، در تمامی ژنوتیپها نسبت به گیاهان شاهد، کاهش یافت. کمترین قطر شاخه و کمترین میزان افزیش قطر در شاخه اصلی در سطح شوری 8/4 گرم در لیتر، مشاهده شد. میزان کاهش در قطر شاخه اصلی در ژنوتیپهای پیوندی با یکدیگر، اختلاف معنی داری را نشان داد. کمترین میزان افزایش در قطر شاخه اصلی در پایه GF677 و رقم سهند و در تیمار 8/4 گرم در لیتر، مشاهده شد. نتایج نشان داد، میزان ارتفاع نهایی و مقدار افزایش آن در طی دوره اعمال تنش شوری، با افزایش غلظت شوری در تمامی ژنوتیپها نسبت به گیاهان شاهد، کاهش یافت. میزان کاهش ارتفاع در ژنوتیپهای پیوندی با یکدیگر اختلاف معنیداری را نشان داد. میزان افزایش ارتفاع در گیاهان شاهد ژنوتیپ 25-1، رقمهای شکوفه و شاهرود 12، در طی دوره اعمال تنش شوری به ترتیب 14/28، 23/31 و 82/44 سانتیمتر بود، در حالیکه میزان افزایش ارتفاع شاخه اصلی در این سه رقم در تیمار شوری 8/4 گرم در لیتر به ترتیب 80/25، 64/28 و 07/34 بود. این نتایج حاکی از آن است که ارتفاع ژنوتیپ 25-1و رقم های شکوفه و شاهرود 12 به ترتیب 34/2، 59/2 و 75/10 سانتیمتر نسبت به گیاهان شاهد، کاهش یافت که این میزان کاهش اختلاف معنیداری را نسبت به گیاهان شاهد نشان نداد در حالیکه میزان کاهش ارتفاع در رقمهای تونو، نانپاریل ، A200، سهند، مامایی و ژنوتیپهای 16-1 و 40-13 در تیمار 8/4 گرم در لیتر نسبت به گیاهان شاهد معنیدار بود (جدول 3-1). ارتفاع بوته به شدت به محیط رشد وابسته است. از آن جا که پدیده رشد حاصل فعالیتهاي حیاتی در شرایطی است که گیاه بایستی آب کافی در اختیار داشته باشد، در صورت عدم تامین آب مورد نیاز به دلیل کاهش فشار تورژسانس سلولهاي در حال رشد و اثر بر طول سلولها، کاهش ارتفاع رخ می دهد . تنش اسمزي در مرحله اول تنش شوري موجب کاهش محتواي آب سلولها می شود و طویل شدن آن ها را با مشکل روبه رو می کند و حتی پس از ایجاد تعادل اسمزي و تامین فشار اسمزي مجدد سلول ها، گسترش و طویل شدن آن ها به کندي صورت میگیرد . نتایج حاصل از بررسی تعداد برگ تولیدی تحت اعمال تنش شوری نشان داد که تعداد برگ تولیدی در گیاهان با افزایش غلظت شوری کاهش یافت ولی میزان کاهش در تعداد برگ تولیدی در بین ژنوتیپهای مختلف با یکدیگر اختلاف معنیداری را نشان داد. بیشترین میزان برگ تولیدی در گیاهان شاهد ژنوتیپ 16-1 (143 برگ)، و کمترین مقدار آن به ترتیب در رقم تونو، ژنوتیپ 40-13 و رقم سهند تحت تیمار 8/4 گرم در لیتر (به ترتیب به میزان 67/15، 23 و 67/24 برگ)، مشاهده شد. میزان کاهش تعداد برگ تولیدی در رقمهای شکوفه، نانپاریل و ژنوتیپ 25-1در تیمار 8/4 گرم در لیتر نسبت به گیاهان شاهد اختلاف معنیداری را نشان نداد در حالیکه در سایر ژنوتیپهای بررسی شده میزان کاهش در تعداد برگ تولیدی معنیدار بود. نتایج حاصل از بررسی تعداد برگ تولیدی در پایه GF677 تحت اعمال تنش شوری نشان داد که تعداد برگ تولیدی در گیاهان شاهد، تیمارهای 2/1، 4/2 و 6/3 گرم در لیتر به ترتیب 67/26، 67/29 و 33/16 و 67/12 بود که با یکدیگر اختلاف معنی داری نشان ندادند در حالیکه تعداد برگ تولیدی در تیمار 8/4 گرم در لیتر، 67/6 بود که به طور معنیداری نسبت به گیاهان شاهد، کاهش یافته بود ( جدول 3-1). نتایج مقایسه میانگین صفات (جدول 3-1)، نشان داد، میزان تراکم برگ در رقمهای مامایی، سهند و پایه GF677 در تیمارهای 6/3 و 8/4 گرم در لیتر و در رقم تونو و ژنوتیپ 40-13 در تیمار 8/4 گرم در لیتر به طور معنیداری نسبت به گیاهان شاهد کاهش یافت. این نتایج حاکی از آن است که میزان کاهش در تعداد برگ تولیدی از یک طرف و افزایش ریزش برگ از طرف دیگر در این ارقام به طور سریعتری نسبت به کاهش ارتفاع تحت شرایط تنش شوری اتفاق افتاده است که منتج به کاهش تراکم برگ شده است. گزارش شده است که شاخصهاي مورفولوژيکي بادام از جمله رشد طولي و قطر تنه با افزايش شوري، کاهش مييابند که علت كاهش رشد و عملكرد مربوط به سمیت یونی و تنش خشکی ناشی از افزایش پتانسیل اسمزی محلول خاك می باشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۱-۳۰ عوامل موثر بر اثر بخشی آموزش عوامل متعددی در اثربخشی آموزش دخالت دارند؛ اما به نظر می رسد مهمترین آن نیازسنجی صحیح و متناسب آموزشی باشد. با توجه به نقش ارزنده ای که این امر در اثربخش کردن دوره های آموزشی دارد می توان گفت که نیازسنجی آموزشی عبارت از شناسایی نیازها (فاصله آنچه هست و آنچه باید باشد) و درجه بندی آنها به ترتیب اولویت و انتخاب نیازهایی است که باید کاهش یابند یا حذف شوند(عباس زادگان و ترک زاده، ۱۳۷۹، ۶۵) توجه به اصول نیازسنجی، از جمله دیگر عوامل موثر در اثربخشی آموزشی است که به اختصار عبارتند از: -اصل تداوم (به دلیل تغییرات دائم محیطی و درون سازمانی) -اصل جامعیت(جمع آوری اطلاعات جامع و کامل در مورد همه ابعاد و ارکان کار) -اصل مشارکت(همکاری گروه نیازسنجی) -اصل عینیت و اعتبار(استفاده از روش های عینی و معتبر) -اصل واقع بینی(داشتن نگرش واقع بینانه به هدف، حوزه، سطح و محیط نیازسنجی) -اصل رعایت ملاحظات اخلاقی (رعایت اصول فرهنگی حاکم بر سازمان) توجه به انواع روش های نیازسنجی که در سازمانها بکار گرفته می شوند، نیز سومین عامل موثر در اثربخش کردن دوره های آموزش است که با توجه به اهداف و مقاصد سازمانی باید از روشهایی همچون نیازسنجی آلفا، بتا، گاما، دلتا، اپسیلون و زتا استفاده کرد. چهارمین عامل از عوامل موثر در اثربخش کردن دروه های آموزشی، در اولویت بندی نیازها خلاصه می گردد که با توجه به نقش این امر در برگزاری دروه های اثربخش و مفید، اولویت بندی آن عبارت است از: اولویت بندی بر اساس اهداف، راهبردها و خط مشی سازمان اولویت بندی بر اساس هزینه های رفع نیازها اولویت بندی بر اساس هزینه از دست رفته در صورت رفع نشدن نیاز اولویت بندی بر اساس طول مدت زمان و منابع لازم و موجود برای رفع نیازها
اولویت بندی بر اساس مقایسه هزینه های رفع یا عدم رفع نیازهای آموزشی اولویت بندی بر اساس تعداد افرادی که درگیر یک نیاز هستند اولویت بندی چند عامل درونی (برمبنای چهار عامل ضرورت، اهمیت، فراوانی تکرار، سطح بازخوانی و سختی یادگیری). پنجمین عامل از عوامل موثر در اثربخشی آموزشی، شکل اجرای دوره هایی است که متناسب با ماهیت موضوعی دوره یا نیازی که سازمان تشخیص می دهد، باید به صورت سمینار، مکاتبه ای، حضوری یا در قالب یک اردوی علمی تفریحی برگزار شود. سایر عوامل موثر بر اثربخشی دوره های آموزشی عبارتند از: حمایت و پشتیبانی مدیریت عالی سازمان و میزان اهمیتی که آنها برای امر آموزش و بهسازی منابع انسانی قائل اند میزان اعتقاد و اهمیتی که کارکنان برای آموزش قائل هستند و به طور کلی جایگاهی که به آموزش در سازمانها اختصاص داده می شود؛ سیاستها و خط مشی کلان سازمان فرصت ومجالی که به فراگیران داده می شود تا در مورد دوره هایی که گذرانده اند، تامل کنند آن را عملا به کارگیرند؛ وجود ابزارها و تجهیزات کمک آموزشی مناسب در سازمانها برگزار کردن دوره ها پس از جمع آوری اطلاعات کافی در مورد زمان، مکان و شکل اجرای آنها توضیح کامل ارزشها و هنجارهای سازمان برای کارکنان تازه استخدام توسعه مهارتهای مدیریتی مدیران صفی و ستادی از طریق آموزش توسعه روابط انسانی مناسب در سازمان از طریق برگزاری دروه های آموزشی متنوع توجه به برنامه های راهبردی یا استراتژیک سازمان و هدایت دوره های آموزش جهت تحقق این اهداف جدی گرفتن امر آموزش از سوی فراگیران محسوب کردن هزینه های آموزشی جز هزینه های سرمایه گذاری، نه هزینه های مصرفی (ابطحی، ۱۳۶۸، ۱۲۱) ۲-۱-۳۱ چگونگی اجرای ارزشیابی برای اجرای ارزشیابی می توان به شرح زیر عمل کرد: مرحله اول: ارزشیابی قبل از شروع برنامه را می توان به صورت مصاحبه و یا آزمایشهای کتبی انجام داد و از آن طریق به میزان اطلاعات و کاردانی شرکت کنندگان پی برد. نتیجه این عمل از دو جهت مورد استفاده قرار خواهد گرفت: اولا پس از تعیین درجه و میزان اطلاعات شرکت کنندگان، اساس برنامه و مواد آن را می توان طوری تنظیم کرد که برای شرکت کنندگان در دوره تکرار مکررات نبوده و برای آنها تازگی داشته باشد. ثانیاً نتایج ارزشیابی مقدمات، معیاری خواهد بود تا در پایان دوره با نتایج ارزشیابیهای نهایی مقایسه گردیده و از این طریق میزان موفقیت برنامه آموزشی در راه آموختن مطالب جدید به شرکت کنندگان مورد سنجش قرار گیرد. مرحله دوم: اجرای ارزشیابی در ضمن برگزاری دوره آموزشی که خود شامل دو قسمت است: یکی ارزشیابی از شرکت کنندگان در دوره های آموزشی است که توسط مربیان آموزشی انجام می شود و می توان به همان طریق معمول انجام پذیرد. دیگر، ارزشیابی است که شرکت کنندگان دوره های آموزشی از برنامه و از مربیان آموزشی به عمل می آورند. در این قسمت از ارزشیابی باید از آنان ضمن شرکت در برنامه نظر خواهی شود، ولی باید به این نکته توجه داشت که منظور از این نظرخواهی ها، این نیست که بلافاصله نظریات آنان در چگونگی اجرای برنامه مورد استفاده قرار گیرد، چون ممکن است اعتبار لازم و کافی نداشته باشد. اجرای این ارزشیابی به این جهت است که بتوان نتایج آن را با ارزشیابی هایی که در خاتمه دوره و یا در محیط واقعی کار انجام می گیرد، مقایسه کرد و چنانچه نتایج آن نشان داد که نظریات، اساسی و منطقی است، در آن صورت می توان از نتایج این تحقیقات مطلع ساخت. مرحله سوم: ادامه اجرای ارزشیابی در محیط واقعی و زنده کار است که در آن نظریات سازمانها و مخصوصاً روسای مستقیم شرکت کنندگان باید پیرامون اثرات برنامه های آموزشی و دوره های آموزشی گرفته شود و البته نظریات اصلاحی آنان به صورت بازخورد مجدداً به برنامه های آموزشی بازگردانده شود تا عیوب و نواقص آن برطرف شود. (ابطحی، ۱۳۸۳، ۱۲۷-۱۲۶) ۲-۱-۳۲ کارآیی کارآئی[۸۹] از نظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودی نیرو( انرژی یا کار در واحد زمان) این نسبت بصورت درصد بیان میشود . در تولید، کارآئی عبارت است از خروجی که در عمل به آن دست یافته ایم به خروجی استاندارد موردنظر(هنر پرور شجاعی , تقی : مدیریت بهره وری , ۱۳۷۴). کارآیی مربوط به اجرای درست کارها در سازمان است؛ یعنی تصمیماتی که با هدف کاهش هزینهها، افزایش مقدار تولید و بهبود کیفیت محصول اتخاذ میشوند[۹۰] کارآیی عبارت است ازنسبت بازده واقعی بدست آمده به بازدهی استاندارد و تعیین شده(مورد انتظار) یا نسبت مقدار کاری که انجام میشود به مقدار کاری که باید انجام شود. از جمله مقیاسهایی که برای تعریف و ارزیابی بهرهوری ارائه شدهاند، مقیاسهای کارآیی هستند. مقیاسهای کارآیی، نهادهها یا منابع یک سازمان را با کالاها و خدمات نهایی که تولید میشوند، مقایسه میکنند. کارآیی به نسبت کمیت خدمات و تولیدات ارائه شده به هزینه مالی یا نیروی کار که برای ارائه آنها لازم است اشاره دارد. با این حال این مقیاس و شیوه اندازهگیری بهرهوری، میزان رضایت مشتری یا میزان دسترسی به هدف مطلوب را اندازه نمیگیرد. برای مثال مقیاسهای کارآیی نسبت تعداد افراد درمانشده را به نفر ساعت کار پزشکان نشان میدهد؛ حال آنکه مقیاسهای اثربخشی طوری طراحی شدهاند که نشان دهند؛ از کل بیماران تحت درمان چه تعداد در معالجه موفق بودهاند[۹۱] رابطه کارایی و اثربخشی اثربخشی عبارتست از درجه نیل به اهداف(هنر پرور شجاعی , تقی : مدیریت بهره وری , ۱۳۷۴). معنای اثربخشی این است که در آموزش کارکنان تا چه حد و در چه زمانی به منظوری که از آموزش در مرحله برنامه ریزی داشته ایم نایل گردیده ایم و نتیجه حاصل از فراگیری تا چه حد برای سازمان مطلوبیت دارد. بنابراین میتوان گفت که کارایی کارکنان با میزان اثربخشی آنان در محیط کار قابل سنجیش می باشد و کارایی بدون دستیابی به اثربخشی معنادار نمی باشد رابطه کارایی و بهره وری بین کارایی و بهره وری کارکنان یک سازمان رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد بطوری که افزایش کارایی نیروی انسانی سازمان موجب افزایش بهره وری آن می گردد به عبارت دیگر بهبود کارایی نیروی انسانی در ارتقا بهره وری سازمانها اثربخش است. ۲-۲-بخش دوم: عملکرد ۲-۲-۱- مفهوم عملکرد: عملکرد در ساده ترین تعریف ممکن عبارتست از آنچه فرد به عنوان وظیفه در شغل خود انجام میدهد(زاهدی و دیگران، ۱۳۷۹، ۲۸۴) یا اینکه منظور از عملکرد موثر، عملکردی است که در جهت نیل به اهداف سازمان می باشد(سعادت ،۱۳۸۴،۲۵۳) بسیاری از افراد تلاش و عملکرد را با هم یکی می دانند در حالی که منظور از تلاش، انرژی و نیرویی است که کارمند صرف انجام کار می کند. میزان تلاشی که از کارمند دیده می شود تابع دو متغیر است: ارزش پاداش برای کارمند و احتمال دریافت پاداش در صورت تلاش. اما عملکرد، نتیجه واقعی و قابل اندازه گیری تلاش است. اگرچه تلاش منجر به عملکرد می گردد، این دو را نمی توان با یکدیگر برابر دانست و میان این دو تفاوت فاحشی وجود دارد. اختلاف میان تلاش (یعنی آن چه کار کند می کوشد تا حاصل آید و عملکرد (یعنی آنچه واقعاً حاصل شده است) بستگی به ترکیب دو متغیر دارد: خصوصیات و توانایی های کارمند و تصوری که کارمند از نقش خود دارد، نتیجه گیری از تلاش، اولاً به تخصص، مهارت و دانش شغلی کارمند و ثانیاً به برداشت و تصور او از کار بستگی دارد. در یک تعریف نسبتا جامع، عملکرد عبارت است از کارایی و اثربخشی در وظایف محوله و بعضی داده های شخصی نظیر حادثه آفرینی، تاخیر در حضور برسر کار، غیبت و کندی کار. در این تعریف کارآیی به معنای نسبت بازده به دست آمده به منابع به کار رفته است و اثربخشی عبارت است از میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده از سوی دیگر عواملی همانند غیبت، کندی درکار، تاخیر و حادثه آفرینی می توانند معیارهای مناسبی برای سنجش عملکرد باشند (کامکار و دیگران، ۱۳۸۴، ۲۲). عملکرد معیار پیش بینی شده یا معیار وابسته کلیدی در چارچوبی که ارائه می دهیم، می باشد که این چارچوب به عنوان وسیله ای برای قضاوت در مورد اثربخشی افراد، گروه ها و سازمان ها عمل میکند (اندرو، ۱۹۹۸، ۹۶۶). عملکرد حاصل فعالیت های یک فرد، از لحاظ اجرای وظایف محوله در مدت معین میباشد(آرمسترانگ، ۱۹۹۱، ۵۷). عملکرد، حاصل یا نتیجه فرایند و تحقق اهداف می باشد. فرایند بدین معنی است که انجام هر کاری طی مراحلی می بایست صورت بگیرد تا آن کار انجام پذیرد و تحقق اهداف بدین معنی است که با رعایت مراحل کاری، آن هدف تحقق پیدا می کند(دفت، ۱۳۷۴، ۲۰۶) بدین ترتیب آنچه در تمامی تعاریف مشترک است نحوه انجام وظیفه و مسئولیت های محوله است. ۲-۲-۲- عوامل موثر در بهبود عملکرد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به استوارترین تکیه گاهم،دستان پرمهر پدرم به سبزترین نگاه زندگیم،چشمان سبز مادرم که هرچه آموختم در مکتب عشق شما آموختم و هرچه بکوشم قطره ای از دریای بی کران مهربانیتان را سپاس نتوانم بگویم. امروز هستی ام به امید شماست و فردا کلید باغ بهشتم رضای شما را آوردی گران سنگ تر از این ارزان نداشتم تا به خاک پایتان نثار کنم،باشد که حاصل تلاشم نسیم گونه غبار خستگیتان را بزداید. بوسه بر دستان پرمهرتان تقدیم به همسرم و فرزندان دلبندم به پاس قدر دانی از قلبی آکنده از عشق و معرفت که محیطی سرشار از سلامت و امنیت و آرامش و آسایش برای من فراهم آورده اند..
چکیده در سالهای اخیر با پیشرفت های بعمل آمده در تکنولوژی پردازش داده و ارسال آن، شرکت های توزیع هر چه بیشتر علاقه مند به استفاده از سیستم های اتوماسیون توزیع شده اند. یکی از کاربرهای بسیار موثر اتوماسیون، تجدید آرایش شبکه توزیع می باشد که غالبا تحت عنوان یک مسئله بهینه سازی برای بهبود اهداف گوناگون مورد تحلیل قرار میگیرد. در این پایاننامه، مسئلهیتجدیدآرایشدرشبکههایتوزیع به همراه تعیین اندازه تولیدات پراکنده، به منظور بهینه سازی تلفات توان، پروفیل ولتاژ، متعادلسازی بار و کاهش هزینه شبکهانجام میپذیرد. نظربهاینکهتجدیدآرایشیکمسئلهبهینه سازیترکیبی است،ازیک روش ترکیبیبا ترکیب الگوریتمهای گروه ذرات و جهش قورباغه استفاده شده است. پیش از آن نتایج این الگوریتم در مقایسه با روش ژنتیک و نیز الگوریتم گروه ذرات مورد سنجش قرار گرفته است. درنهایتنتایج چارچوب ارائه شده برروی سیستمهای ۳۳ باسه و ۷۰ باسه مورد ارزیابی قرار گرفته شدهاست. در این پایان نامه از محیط برنامه نویسی نرم افزار متلب برای مدلسازی و پیاده سازی سیستم تحت مطالعه استفاده شده است. واژههای کلیدی:تجدید آرایش، الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات، الگوریتم قورباغه، بهینه سازی تلفات توان، بهبود پروفیل ولتاژ، متعادل سازی بار، کاهش هزینه ها فهرستمطالب عنوان صفحه فصلاول: مقدمه ۱-۱-مقدمه ۲ ۱-۲-ضرورتاحتیاجبهتحقیق ۴ ۱-۳-هدفتحقیقواهمیتآن ۵ ۱-۴-بخشهایپایاننامه ۶ فصلدوم: مروریبرتحقیقاتانجامشدهدرزمینهتجدیدآرایشدرشبکههایتوزیع ۲-۱- مقدمه ۸ ۲-۲- بررسیریاضیقیوددرمسئلهتجدیدآرایش ۸ ۲-۳- نقاطضعفدرروشهایموجوددربررسیقیدشعاعی ۱۴ ۲-۴- روشهایمختلفبرایمسئلهتجدیدآرایشدرسیستمهایتوزیع ۱۶ ۲-۴-۱- گامهایالگوریتمDSSHAبهصورتزیرمیباشد. ۱۸ ۲-۵- الگوریتمجدیدیجهتتجدیدآرایشباهدفمینیممکردنتلفاتتوانوبهبودپروفیلولتاژ ۲۱ ۲-۶- تجدیدآرایشسیستمتوزیعبااستفادهازالگوریتمژنتیکمبتنیبرگرافاتصال ۲۶ ۲-۷- تجدیدآرایششبکهبرایکاهشتلفاتوبهبودقابلیتاطمینانمبتنیبرالگوریتمژنتیکبهبودیافته ۲۷ ۲-۸- یکالگوریتمتکاملیترکیبیکارآمدبراساسPSO وACO برایتجدیدآرایشفیدرهایشبکهتوزیع ۳۰ ۲-۹- روشبهینهبرایتجدیدآرایشسیستمهایتوزیعمبتنیبرOPFوحلآنتوسطروشتجزیهبندرز ۳۱ ۲-۱۰- تجدیدآرایشبهینهشبکهتوزیعمتعادلونامتعادلبادرنظرگرفتنتولیداتپراکنده ۳۳ فصلسوم: تجدیدآرایششبکههایتوزیع ۳-۳- روشهایابتکاریشهودی ۴۴ ۳-۳-۱- روشتعویضشاخه ۴۴ ۳-۳-۲- روشجستجویحلقه،حذفشاخه ۴۶ ۳-۳-۳- روشتقسیمبندیشبکهبهچندجزء ۴۸ ۳-۳-۴- روشبستنتمامکلیدها ” درحالتعادیباز” وسپسبازکردنتکتکآنها ۵۰ ۴-۳-۵- روشبازروبستهکردنمتوالیکلیدها ۵۱ فصلچهارم: بیانمسئله ۴-۱- مقدمه ۵۵ ۴-۲- فرمولبندیمسئلهبهینهسازی ۵۵ ۴-۲-۱- متغیرهایطراحیمسئله ۵۵ ۴-۳- توابعهدف ۵۶ ۴-۳-۱- تلفاتمقاومتی ۵۶ ۴-۳-۲- بهبودپروفیلولتاژ ۵۶ ۴-۳-۳- متعادلسازیبارخطوط ۵۶ ۴-۳-۴- هزینه ۵۷ ۴-۳-۵- شاخصچندهدفه ۵۷ ۴-۴- محدودیتهایمسئله ۵۸ ۴-۴-۱- محدودیتولتاژباسها ۵۸ ۴-۴-۲- محدودیتتوانعبوریازخطوط ۵۸ ۴-۴-۳- محدودیتآرایششبکه ۵۸
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[یکشنبه 1400-08-02] [ 11:59:00 ب.ظ ]
|
|
لَا ینْبَغِی لِمَنْ عَرَفَ عَظَمَهَ اللَّهِ أَنْ یتَعَظَّمَ فَإِنَّ رِفْعَهَ الَّذِینَ یعْلَمُونَ مَا عَظَمَهُ اللَّهِ أَنْ یتَوَاضَعُوا لَه[۵۴]. شایسته نیست کسی که عظمت خدا را شناخته است، بزرگی کند! پس همانا رفعت و بلندی آنانکه میدانند عظمت خدا چیست آن است که به خاطر او تواضع کنند. وجود مبارک امام ششم حضرت جعفر بن محمد۸یکی از خطابهای خداوند به حضرت موسی۷ را چنین گزارش میفرمایند: یَا مُوسَى إِنِّی لَا أَقْبَلُ الصَّلَوهَ إِلَّا لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِی و…[۵۵] ای موسی! من نماز را قبول نمیکنم مگر از کسی که برای عظمت من تواضع کند و…
ائمه: نتیجهی تواضع را چنین بیان میفرمایند: إِنَّ فِی السَّمَاءِ مَلَکیْنِ مُوَکلَیْنِ بِالْعِبَادِ، فَمَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَاهُ، وَ مَنْ تَکبَّرَ وَضَعَاه[۵۶] همانا دو فرشته در آسمان بر بندگان گماشته شدهاند، که هر کسى براى خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر که تکبر کند پستش کنند. ۱٫۱٫۱٫۷٫ گشادهرویی و اندوهدلی کسی که معرفت به خدا پیدا میکند و در مسیر بندگی قدم میبردارد، میداند که خداوند متعال از بندهاش میخواهد که با سایرین خوشرفتار باشد. کلام زیبایی از امیرمؤمنان۷ چنین نقل شده است: الْعَارِفُ وَجْهُهُ مُسْتَبْشِرٌ مُتَبَسِّمٌ وَ قَلْبُهُ وَجِلٌ مَحْزُون[۵۷]. آن که معرفت دارد گشاده رو و لبخندزنان است و دل او نگران و اندوهگین. طبیعی است که هر کس خدا را بشناسد نسبت به قصور و تقصیر در وظیفهی بندگی و لحظاتی که خالی از یاد خدا بوده است و نیز به خاطر نگرانی از آیندهی خویش و عدم حسن عاقبت، همواره محزون و نگران است. اما از آن جهت که یکی از مصادیق بندگی خدا خوش خلقی و برخورد خوب با مؤمنان و دیدار با مؤمنان با گشادهرویی و لبخند است، در چهره تبسم و شادمانی دارد. اما دل او به چیزی خوش نیست. از امور دنیوی لذت نمیبرد و برای آخرت خود و تمام لحظاتی که بیتوجه به خداوند گذرانده است غصه میخورد. ۱٫۱٫۱٫۸٫ بینیازی از خلق خدا از مولای متقیان۷ چنین روایت است که فرمودند: مَنْ سَکنَ قَلْبَهُ الْعِلْمُ بِاللَّهِ أَسْکنَهُ الْغِنَی عَنْ خَلْقِ اللَّه[۵۸]. هر کس که دلش را علم خداوند آرام کند، بی نیازی از خلق خدا نیز دلش را آرام خواهد کرد. توضیح آنکه کسی که خداشناس شد و دانست همهی نعمتها به دست اوست و رغبت فی ما عند اللّه پیدا کرد، چشم به مخلوقات خداوند - که آنها هم مثل او نیازمند و فقیر در خانه او هستند- ندارد و احساس استغناء از آنان خواهد داشت. ۱٫۱٫۱٫۹٫ کثرت دعا وقتی شخص خدا را بشناسد و بداند که هر چه هست از اوست و به آنچه نزد اوست رغبت پیدا کند و نیز بداند که آن خدای مهربان سخن گفتن بنده با خود و درخواست او را دوست میدارد، تا بتواند شب و روزش را به دعا و درخواست از خدا و راز و نیاز با او خواهد گذراند. امیرالمؤمنین۷ چنین میفرمایند: أَحَبُ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَاء[۵۹] محبوبترین اعمال نزد خداوند عزّ و جلّ در زمین، دعاست. همان طور که محبوبترین کار نزد خداوند در زمین، دعا است، بنا به فرمایش حضرت باقرالعلوم۷مغبوضترین شخص نزد خدا تارک دعاست: مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ یُسْئَلَ وَ یُطْلَبَ مِمَّا عِنْدَهُ وَ مَا أَحَدٌ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّنْ یَسْتَکبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لَا یَسْأَلُ مَا عِنْدَهُ[۶۰] چیزى نزد خداى عز و جل بهتر از این نیست که از او درخواست شود و از آنچه نزد او است، خواسته شود؛ و کسى نزد خداى عز و جل مبغوضتر نیست از آن کس که از عبادت او تکبر ورزد و آنچه نزد او است را درخواست نکند[۶۱]. مولی الموحدین۷ چنین فرمودهاند: أَعْلَمُ النَّاسِ بِاللَّهِ أَکثَرُهُمْ لَهُ مَسْأَلَه[۶۲]. داناترین مردم به خدا کسی است که از او بیشتر درخواست کند. در روایات بسیاری، ائمه: به دعا حتی برای کوچکترین حاجات تأکید فرموده اند. امام ششم۷ فرمودهاند: عَلَیْکمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَا تَتْرُکوا صَغِیرَهً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْکبَارِ[۶۳] بر شما باد به دعا، زیرا به هیچ چیز مانند آن به خدا نزدیک نمیشوید و دعا برای هیچ حاجت کوچکى را به خاطر کوچکیاش رها نکنید؛ زیرا آن کس که حاجات کوچک به دست اوست، همان کسی است که حاجات بزرگ را در اختیار دارد. پیامبر اکرم۶ در روایتی میفرمایند: سَلُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا بَدَا لَکمْ مِنْ حَوَائِجِکمْ حَتَّى شِسْعَ النَّعْلِ فَإِنَّهُ إِنْ لَمْ یُیَسِّرْهُ لَمْ یَتَیَسَّر[۶۴] هر نیازی که برایتان پیش میآید (رفع آن را) از خداوند عزّ و جلّ بخواهید، حتی بند کفش (تابستانی)؛ چرا که اگر (خداوند) آن را فراهم نسازد، فراهم نمیشود. از قبیل همین مضمون، میتوان به خطاب خداوند به حضرت موسی۷ اشاره کرد: یَا مُوسَى سَلْنِی کلَّ مَا تَحْتَاجُ إِلَیْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِک وَ مِلْحَ عَجِینِک[۶۵] ای موسی همهی ما یحتاج خود را از من طلب کن حتی علف گوسفند و نمک غذایت را. نمیشود کسی خدا را بشناسد ولی با محبوب خویش به خلوت و راز و نیاز ننشیند و از این راه با او انس نگیرد. همان طور که زین العابدین۷ عرضه میدارند: یا مَنْ آنَسَ الْعَارِفِینَ بِطَیبِ مُنَاجَاتِه[۶۶] ای خدایی که عارفان را به مناجات پاکیزه با خویش انس دادهای! کسی که خداشناس شد و دانست که همه نعمتها به دست اوست و رغبت فی ما عند اللّه پیدا کرد، چشم به مخلوقات خداوند -که آنها هم مثل او نیازمند و فقیر در خانه او هستند- ندارد و احساس استغناء از آنان خواهد داشت و حاجات خویش را فقط از خدا میخواهد.
۱٫۲٫ محبت خداوند
این لذت معنوی نیز گرچه از آثار معرفت خداوند است، اما همانگونه که از آموزههای دینی و کلمات نورانی اهلبیت: استفاده میشود، خود دارای لذت خاص و آسمانی است. لذت محبت خدا آن قدر زیاد است که در بهشت که خانه لذات ماندگار و مجمع حلاوتهای بینظیر است، لذیذترین چیز، محبت پروردگار مهربان است. امیرمؤمنان۷ در این باره چنین فرمودهاند: أَطْیبُ شَیءٍ فِی الْجَنَّهِ وَ أَلَذُّهُ حُبُّ اللَّهِ وَ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ[۶۷]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
هدف این سازمانها کمک به بهبود وضع جامعه و حفظ منافع ملی و مصالح عمومی کشور است . براساس تعریف سازمان ملل ، NGO ها یا سازمانهای غیردولتی میبایست دارای چهار مشخصه اصلی باشند ، ۱) از وابستگی مستقیم به هر حکومتی آزاد باشند ۲) فعالیتهای سیاسی و وابستگی به احزاب سیاسی نداشته باشند ۳) غیرانتفاعی باشند و فعالیت اقتصادی نکنند ۴) فاقد فعالیتهای خشونتآمیز بوده و با گروههای بزهکار مرتبط نباشند. واقعیتهای جهان امروز نشان میدهد که قدرتهای سلطهگر با سوءاستفاده ابزاری از سازمانهای غیردولتی موسوم به NGO به دنبال پیشبرد اهداف خود در کشورهای درحال توسعه میباشند برای مثال ؛ سازمانهای غیردولتی و NGO های وابسته به عنوان بخشی از عوامل اجرائی غرب نقش مهم و محوری در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تسریع در وقوع انقلابهای موسوم به” مخملی و گل رز ” در گرجستان و اوکراین ایفا نمودند و در شرایط کنونی به عنوان بخشی از استراتژی نظام سلطه جهانی علیه ملتها و حکومتهای مستقل و مردمی بکار گرفته میشوند ، از طرف دیگر سازمانهای غیردولتی و نهادهای مردمی متعهد و مدافع منافع ملی نظیر روحانیت شیعه و حوزههای علمیه در طول تاریخ نقش تعیین کننده در مبارزه با ظلم و ستم و احقاق حقوق از دست رفته مردم داشتهاند.
موضوع سازمانهای غیردولتی یکی از مواردی است که مورد بحث و گفتگوی فراوان واقع شده است برخی گسترش آن را برای جامعه ایران یک تهدید میدانند و معتقدند ج.ا.ا باید در مقابل NGO ها و سازمانهای غیردولتی سیاست بازدارندگی داشته باشد و از گسترش آنها جلوگیری کند. عده ای دیگر بر حمایت بدون چون و چرا از سازمانهای غیردولتی پافشاری میکنند از سوی دیگر واقعیتهای جهان امروز نشانگر رشد و گسترش سازمانهای غیردولتی و پیوستگی جهانی آنان با یکدیگر به مدد توسعه تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات است طبعاً جمهوری اسلامی ایران نمیتواند در چنین فضائی نسبت به این پدیده جهانی بی اعتنا باقی بماند. عوامل مذکور ضرورت تحقیق و پژوهش پیرامون سازمانهای غیردولتی و لزوم تهیه و تدوین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسامی ایران در قبال آن را اجتناب ناپذیر نمود از این روی کمیسیون علمی فرهنگی و اجتماعی مجمع تشخیص مصلحت نظام از اوایل سال ۱۳۸۳ موضوع شیوه تعامل نظام با سازمانهای غیردولتی داخلی و NGO های جهانی را در دستور کار خود قرار داد و در مرحله اول به جمع آوری کلیه منابع و کتب منتشر شده موجود پرداخت و تحقیقات انجام گرفته در کشور را گردآوری کرد سپس طی جلسات مکرر با نهادهای اجرایی کشور که در عمل با سازمانهای غیردولتی داخلی و خارجی مواجهه بودند به تبیین وضع موجود و جمع بندی تجربیات آنها مبادرت نمود. این تحقیق نتایج بدست آمده از پژوهشهای مذکور است که مشتمل بر پنج فصل و در ۶۰۰ برگ میباشد. عنوان تحقیق : سازمانهای غیردولتی در نگاه تطبیقی مریم ابوالقاسمی ( دانشگاه امام صادق « ع» ) – ۱۳۸۶ چکیده سازمانهای غیردولتی، سازمانها و نهادهایی هستند که در راستای اهداف صحیح به فعالیتهای علمی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی در جوامع میپردازند. بر این اساس، گسترش سازمانهای غیردولتی در کنار اقتصاد، بازار آزاد، خصوصیسازی، دموکراسی و اطلاع رسانی از جمله ابزارهای غیردولتی هستند که جایگاهی مهم نزد مردم دارند و از سوی دیگر میتوانند به برخی نیازها و دغدغههای جوامع که دولتها توانایی یا انگیزه پرداختن به آنها را ندارند، پاسخ گویند، و علاوه بر این واسطه میان خواست و اراده عمومی جامعه و حاکمیت باشند. در کشور ما، مانند بسیاری از کشورهای دیگر وجود تشکلها، انجمنها و گروههایی که با ماهیتی غیر انتفاعی فعالیت میکنند، سابقهای دراز دارد.وجود صندوقهای قرضالحسنه، بنیادهای خیریه، هیأتهای مذهبی، موقوفات خاص و عام از مصادیق بارز این تشکلها هستند. نویسنده در این مقاله سعی بر آن دارد که سازمانهای غیردولتی را مورد ارزیابی قرار داده، اندیشه اسلامی را در این زمینه ارزیابی نماید و راهکارهایی را هر چند مختصر در این زمینه پیشنهاد نماید که با به کارگیری آنها امنیت سیاسی و اقتصادی کشور به طریق اولی حفظ میگردد. عنوان تحقیق : راهنمای سازمان های غیردولتی محمود رضا گلشن پژوه (موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران) – ۱۳۹۱ چکیده سازمان غیردولتی مفهومی است که نه میتوان تعریف خاص، دقیق و جامعی برای آن قائل شد و نه تاریخچه پیدایش معینی دارد. با این حال، رشد بیسابقه اینگونه سازمانها، به ویژه در دهه های اخیر باعث شده است که ساختار آن از مفهومی تقریباً ناشناخته با حیطه وظایف ثابت و محدود، به گونهای شگفتانگیز تغییر یافته و به بازیگری قدرتمند در عرصه ملی و بینالمللی و توانایی و تاثیرگذاری بسیار ـ گاهی همدوش دولتها و یا سازمانهای بینالمللی ـ تبدیل شود. فقدان منابع مکتوب و در دسترس در زمینه سازمانهای غیردولتی فعال در کشور عزیزمان، همواره از موانع مهم موجود بر سر راه این نهادها به شمار میآمده است. کتاب حاضر به عنوان منبع و مرجعی برای شناخت و حوزه فعالیتهای سازمانهای غیردولتی به رشته تحریر درآمده است. عنوان تحقیق : بررسی نقش عوامل سیاسی و امنیتی در سیاستگذاری سازمانهای مردمنهاد ایرانی محمدرضا مجیدی (فصلنامه سیاست – شماره ۲۷) – ۱۳۹۲ چکیده
تاسیس و توسعه سازمانهای مردمنهاد ازجمله سازوکارهای مشارکت مردم در سطوح محلی، ملی و بینالمللی است که بر عرصههای گوناگون زندگی جوامع انسانی تاثیر گذارده و میگذارد. یکی از این حوزههای تاثیرپذیر، منافع امنیت ملی کشورها است. نوشتار حاضر بر آن است تا با شناخت این عوامل، میزان و چگونگی تاثیرگذاری آنها بر ابعاد منافع امنیت ملی کشور را دریابد. حاصل این پژوهش که با روشهای تحقیق پیمایشی، اسناد و مدارک علمی و مصاحبه عمقی صورت پذیرفته است، نشان داده که عوامل یادشده بر سه بعد منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران؛ یعنی ایده دولت، نهادهای دولت، و پایگاه مادی دولت، تاثیر مستقیم دارند. بر این مبنا بیشترین تاثیر این عوامل بر بعد ایده دولت است. |
|
عنوان تحقیق : سازمانهای مردم نهاد بینالمللی و حکومت جهانی استیو ؛ (ماهنامه روابط فرهنگی – شماره سال دوم، شماره ۶, ۷۹ - ۶۶) – ۱۳۹۱ چکیده
در سالهای اخیر سازمانهای مردمنهاد مورد توجه زیادی قرار گرفتهاند. این نوشتار ابتدا نگاهی کلی به مباحث مربوط به موضوع پاسخگویی سازمانهای مردمنهاد دارد و در آن مهمترین دیدگاهها و آثار و نوشتههای دانشگاهی بررسی میشود. سپس تحلیل نوینی در خصوص اینکه چگونه میتوان عملکرد و پاسخگویی سازمانهای مردمنهاد را در سطح جهانی ارتقا داد ارائه شده است. |
۱-۴ سوال سازمان های مردم نهاد تا چه اندازه توانسته اند نقش خود را در تهران در تحقق حاکمروایی مطلوب و افزایش سرمایه اجتماعی ایفا نمایند ؟ ۱-۵ فرضیه تاثیر سازمان های مردم نهاد در تحقق حکمروایی مطلوب در تهران بنا به دلایلی همچون ضعف ساختاری سازمان های مردم نهاد ، ضعف اعتماد اجتماعی به آنان ، مشکلات اقتصادی فعالیت های داوطلبانه را می توان از عناصری دانست که کارکردهای حرفه ای سازمان های مردم نهاد را در شکل دهی به جامعه مدنی به حداقل رسانیده است . نظریه تحقیق به منظور انسجام بخشی به این تحقیق و ضرورت نتیجه بخشی کاربردی آن ، نظریه غالب در آن نظریه حکمروایی خوب یا مطلوب است که از اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط بانک جهانی با رویکردی اقتصادی مطرح شد . حکمرانی خوب بیشتر نشأتگرفته از نظریه نهادگرایی محسوب میشود. در نظریه نهادگرایان، عوامل نهادی و سیاستهای دولت میتوانند بهطور سیستماتیک بر رشد اقتصادی تأثیر بگذارند. تحولات مذکور باعث شد از دهه۹۰ محافل بینالمللی سیاستگذاری اقتصادی، حکمرانی خوب را کلید معمای توسعه و شرط لازم ثبات اقتصادی و انسجام اجتماعی مطرح کنند. بنا به تعریف، حکمرانی در لغت به معنای اداره و تنظیم امور است و به رابطه میان شهروندان و حکومتکنندگان اطلاق میشود. اما از نظر اصطلاحی منظور از حکمرانی قواعد و فرایندهای حاکم بر اعمال اقتدار به نام حکومت است. به عبارت دیگر حکمرانی، نحوه تقسیم قدرت در نهادهای عمومی، چگونگی اعمال قدرت و تمهیدات ناظر بر سیاستگذاری است. به بیان دیگر، حکمرانی شیوه اعمال قدرت در مدیریت منابع اقتصادی و اجتماعی کشور است. بر این اساس، منظور از حکمرانی خوب، اعمال قدرت اقتصادی، سیاسی و اداری براساس قانون، پاسخگویی و اثربخشی است. حکمرانی خوب از ۳ جزء یا ۳ نهاد اصلی تشکیل شده است که هر یک نهادهای جزئیتر مخصوص بهخود دارند: ۱- دولت ۲- جامعه مدنی ۳- بخش خصوصی در این تحقیق نظریه حکمروایی مطلوب در محور جامعه مدنی به عنوان یکی از عناصر مهم و محوری سرمایه اجتماعی با رویکرد دیدگاه های نهادگرایی که در فضای نئولیبرالی با رویکرد تعاملی در محیط منطقه ای و محلی در فضای شهری قابل طرح است بررسی می شود. ۱-۶اهداف تحقیق هدف اصلی تحقیق، ارزیابی تاثیر سازمان های غیر دولتی بر تحقق حاکمیت مطلوب و ارتقاء سرمایه اجتماعی با مطالعه موردی شهر تهران طی سالهای ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۲ است. علاوه بر این هدف، تحقیق حاضر اهداف فرعی را نیزدنبال نموده است . شناسایی و ارزیابی تاثیر سازمان های غیر دولتی بر هر یک از مولفه های حاکمیت و سرمایه اجتماعی بوده است. به بیان دیگر تحقق حاکمیت مطلوب و شایسته که پایدار و عادلانه باشد به طور فوق العاده ای پیچیده است و دانش و منابع سازمان های مردم نهاد را طلب می کند. دولت هایی که به تنهایی عمل می کنند، به سختی می توانند با همه مسایل توسعه کنار بیایند. بنابراین باید مسایل در حال تغییر توسعه توسط دولت ها، سازمان های مردم نهاد مورد توجه قرار گیرد و یک مشارکت و همکاری قوی بین دولت و جامعه مدنی را درتحقق و بهبود فرایند حاکمیت مطلوب و افزایش سرمایه اجتماعی بررسی، تجزیه و تحلیل شود. به علاوه افزایش سرمایه اجتماعی در درون آنها موجب می شود تا انجام امور به شکل بهتری تسهیل شده و بستری مناسبی برای تحقق حاکمیت مطلوب فراهم می آید و عملکرد ، کارایی مثبتی برجا گذارند. سازمان ها بی نیاز از سرمایه اجتماعی نبوده و شناسایی عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت به سزایی دارد. عامل بسیار مهمی که تاثیری شگرفی بر افزایش سرمایه اجتماعی می گذارد، عملکرد سازمان های غیر دولتی است. هر تصمیمی که سازمان های غیر دولتی می گیرند یا هر عملی که این سازمان ها بدان مبادرت می ورزند، در تحقق حاکمیت مطلوب و شایسته تاثیر می گذارند. ۱-۷ تعریف مفاهیم ۱-۷-۱ جامعه مدنی شیوه خاصی از روابط میان دولت و گروه های اجتماعی نظیر خانواده ، بنگاه ها و موسسات تجاری ، انجمن ها و جنبش هایی که مستقل از دولت وجود دارند. این شیوه روابط ، پیش از همه در جامعه جدید پیدا شدند ، اگر چه مبادی آن را می توان در دوره های پیشتر نیز یافت . چندین مولفه جامعه مدنی برای دوام و بقای دموکراسی های نوین لازمند و به گذار از حکومت اقتدار گرا یا تمامیت خواه به حکومت دموکراتیک کمک می کنند. پس می توان در تعریف دقیق تر چنین بیان داشت که ، جامعه مدنی معمولا به آن دسته از تشکل ها و روابط اجتماعی گفته می شود که خارج از حوزه قدرت دولت شکل می گیرند ، اما در سامان دادن به زندگی اجتماعی یک جامعه نقش مهمی ایفا می کنند . به طوری که از معنای ظاهری جامعه مدنی بر می آید ، این جامعه به تشکل ها و روابط اجتماعی مبتنی بر زندگی شهری و مقتضیات زندگی اجتماعی در اجتماعات بزرگ و مدرن مربوط است و نه به زندگی در جماعات کوچک و کهن نظیر روستاها و قبایل . در هر صورت جامعه مدنی بر اشکال خودجوش تشکل منافع جمعی و هم پیوندهای ملی دلالت دارد . این گونه تشکل ها و هم پیوندی ها که بدون دخالت دولت صورت می گیرد می تواند به عنوان واسطه ای میان جامعه و دولت عمل کند. (ساعی :۱۶۲:۱۳۸۰) در جوامع جهان سوم ساختارهای اجتماعی مربوط به زندگی شهری و مناسبات سرمایه داری چه در دوران استعمار و چه پس از ان ضعیف بود . به نحویکه گروه ها و طبقات اجتماعی شسهری نمی توانستند مبانی استحکام یک دولت ملی را فراهم سازند. بورژوازی ضعیف این جوامع نتوانست پیوند طبقاتی و تشکل محکمی دست پیدا کند و به تبع آن نیز نتوانست رهبری جامعه را به دست بگیرد و با پیوند منافع خود با منافع ملی زمینه های یک دموکراسی لیبرال را در این کشورها فراهم کند . در این جوامع در واقع دولت بود که توانست با بهره گرفتن از بوروکراسی کشوری و لشکری و تحت هدایت ترکیبی از نخبگان سیاسی ، بوروکرات ها و نظامیان بر جامعه مسلط شده ، به نیروی هدایت کننده جامعه مدنی تبدیل شود . به عبارت دیگر در این جوامع جامعه مدنی مقهور دولت شد . در ضمن تشکل های صنفی و سیاسی مستقل از دولت یا پیدا نشدند و یا بسیار ضعیف باقی ماندند و تحت کنترل دولت قرار گرفتند . (ساعی ، پیشین )البته این نگاه در همه کشورهای درحال توسعه یکسان نیست بلکه بسته به نوع حکومت ها دارای تفاوت هایی است که موضوع دقیق این تحقیق نمی باشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اسم ﺻ ص یعنی صاد را یاد می گیرد.
هدفهای رفتاری
دانش آموز اول ابتدایی عقب مانده ذهنی در پایان این درس قادر خواهد بود. ۱: به پرسشهای آموزگار درباره تصاویر و واژه های درس پاسخ صحیح بدهد. ۲: از روی متن درس بتواند بخواند و بنویسد. ۳: صامت و ﺻ را با مصوت های خوانده شده بتواند ترکیب کند. ۴: املای کلمه های ذکر شده، متن های تهیه شده با این کلمات و همچنین املای(ﺻ - ص) را درست بنویسد.
مواد و وسایل کمک آموزشی
استفاده از تصاویر ﺻ - ص و قرص، صابون، صورت و حروف مغناطیسی
رفتار ورودی
درسهای قبل تشدید تمرین شد (مثلاً بنّا چه کار می کند؟ یا کار نقّاش چیست؟)
ایجاد انگیزه
تعریف داستان حسنی نگو یه دسته گل و درگیر کردن دانش آموز در یادگیری (به وسیله وسایل کمک آموزشی)
روش تدریس
روش داستانی، گروهی، انفرادی
شیوه ارزشیابی
پرسش و پاسخ، کتبی و شفاهی (بیشتر به صورت شفاهی)
گزارش تدریس فارسی موضوع درس: آموزش ﺤ - ح مقطع تحصیلی: اول ابتدایی ساعت ورود به کلاس: ۹:۲۰ دقیقه مدت جلسه: ۵۰ دقیقه تاریخ: ۷/۱۰/۸۵ بعد از زنگ تفریح همراه خانم آیین افروز وارد کلاس شدم و خانم آیین افروز در کلاس را در اختیار من قرار داد و خودش آخر کلاس پیش نیما نشست. از بچه های پرسیدم که زنگ تفریح بازی کردید و تغذیه های تون را خوردید؟ آنها همه پاسخ دادند بله پس همه سرحال و آماده هستید تا درس امروز را شروع کنیم، و همه پاسخ دادند بله. بعد حضور و غیاب کردم و غائب نداشتیم و گفتم: خدا را شکر که امروز غائب نداریم و همه حاضرند. علی جان یادت هست درس قبل در موردچی بود. علی گفت: درمورد صابون و قرص آفرین، بچه ها همه درس صابون را بیاورید و از یک یک بچه ها خواستم که از روی درس روخوانی کنند و سپس درس جدید را شروع کردم. بچه ها امروز می خواهیم با یک کلمه جدید آشنا شویم. همراه خودم یک حوله و تصاویری از چیزهایی مثل صبحانه و صبح و زنگ تفریح یعنی کلماتی که در آنها ح وجود دارد به سر کلاس آورده بودم از بچه ها پرسیدم که بچه ها وقتی دست و صورت خود را می شویید آن را با چی خشک می کنید؟ و همه جواب دادند با حوله. گفتم آفرین بچه ها درست است و بعد پرسیدم بچه ها می دانید حوله را چه جوری مینویسند؟ و آنها پاسخ دادند: نه نمی دونیم و من به آنها گفتم خوب اشکالی نداره من به شما یاد می دهم. حوله را چه جوری می نویسند و بعد آن کلمه را روی تخته چسباندم. ﺤ را با حروف خود چسبان قرمز و بقیه را با حروف چسبان آبی چسباندم و بعد از بچه ها خواستم که حوله را صداکشی کنند. ﺤ - ُ-له. چند بخشی است و بچه ها می گویند دو بخش است. آفرین بچه ها. سپس از علی پرسیدم که ما کی به مدرسه می آییم و از خواب بیدار می شویم و علی گفت: صبح. گفتم آفرین علی، حالا همه صبح را بخش کنند. چند بخش است؟ و همه گفتند ۱بخش. آفرین. سپس ادامه دارم که بچه ها ما صبح که از خواب پا می شویم چی می خوریم؟ و همه گفتند: صبحانه، آفرین درسته. حالا عادل تو صبحانه را بخش کن و بگوچند بخش است؟ ﺼﺒ + حا+نه. ۳ بخش است. آفرین درسته چه خوب. بعد به وسیله حروف خودچسبان کلمه صبحانه را روی تخته چسباندم. و بعد از بچه ها پرسیدم که شما با خودتان خوراکی می آورید؟ و همه جواب دادند بله و بعد در ادامه گفتم، خُب کی خوراکی های خودتان را می خورید؟ و گفتند: زنگ تفریح آفرین بچه ها بازم درست گفتید. حالا بیایید با هم تفریح را بخش کنیم، چند بخش است؟ و بچه ها جواب دادند: ۲ بخش است. درست است و بعد پرسیدم وقتی که زنگ تفریح تمام شد چی کار می کنید:؟ علی گفت صف می بندیم و بعد خواستم آن را بخش کند و گفت: ۱ بخش است. و او را تشویق کردم و بعد گفتم بچه ها شما می توانید کلمه های صبح و صبحانه و تفریح را بنویسید. و بچه ها گفتند نه خانم. گفتم پس با دقت به تخته نگاه کنید تا من برای شما بنویسم و بعد در تمام کلمه ها ح را با رنگ قرمز و بقیه کلمه را با رنگ آبی تا برای بچه ها کاملاً مشخص باشد. به بچه ها گفتم بچه ها ح مثل ج نوشته می شود فقط ح مثل ج دیگه تو شکمش بچه ندارد و ما دو تا ح داریم: ۱- ﺤ غیر آخر ۲- ح آخر. ﺤ غیر آخر دو دست داره و برای اینکه خوانده بشود باید دستشو به یه حرف دیگه بده مثل حوله که دستشو به و داده ولی ح آخر هم یم تواند دستش را بدهد مثل صبح که دستش را به ب داده و هم می تونه دستش را به حرف دیگری نده مثل روح.
راستی بچه ها کی می دونه روح چیه؟ و بچه ها گفتند ترسناک است گفتم نه بچه ها همه ما در بدنمان روح داریم که زنده هستیم و وقتی که بمیریم روح ما از بدن ما می ره پیش خدا، توی بهشت. روی کارتهای مقوایی شکلهای حوله و صبح و میز صبحانه را کشیده بودم و آنها را روی تخته چسباندم و به علیرضا گفتم: که اسم این شکلهایی را که روی تخته است بگو. و علیرضا آنها را نام برد و بعد به علیرضا گفتم، علیرضا جان کدام یک ح آخر دارد واو گفت صبح. آفرین چه خوب درست است. و بعد تصاویری از جوجه و حوله و تفریح را به امیر نشان دادم و گفتم امیر جان کدام ها صدای ح می دهد؟ آنها را به من بده و امیر تصویر چند حوله و زنگ تفریح را به من داد. و بعد از علی خواستم که پای تخته بیاید و حوله را با توجه به الگو بنویسد و در پایان به او یک شکلات جایزه دادم. و بعد به بچه ها گفتم کی می تونه یه اسم بگه که توش حرف ح باشد و عادل پس از کمی فکر کردن گفت: اسم برادر دوستم حمید است. آفرین عادل جان و بعد برای تشویق بچه ها به همه آنها یک شکلات دادم. و بعد از نیما خواستم که پای تخته بیاید و تصویر حوله را کشیده بودم و روبروی آن اسم (حوله و جوله) را نوشته بودم. به نیما گفتم کدام یک از این اسم ها درست است و نیما گفت نمی دانم. به او گفتم تو صورت خود را وقتی شستی با چی خشک می کنی؟ و فکر کرد و گفت: با حوله و از او خواستم و اسم روبروی شکل را بخواند. نیما گفت (جوله-حوله) گفتم خوب کدام درست است؟ جواب داد: حوله و من او را تشویق کردم. شکل بعدی شکل میز صبحانه بود و روبروی آن صبحانه و صبجانه نوشته بودم و از امیر خواستم بگوید کدام اسم درست نوشته شده و امیر جواب درست را گفت و من یک شکلات به او دادم سپس از بچه ها خواستم کتابهای خود را باز کنند و از روی درس برای آنها خواندم و بعد یک دور بچه ها با من تکرار کردند و در دور بعد بچه ها هر کدام یک به یک خواندند: (ﺤ - ح) ‹‹زنگ تفریح››
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سه دیدگاه متفاوت برای مطالعه و بررسی ارزش برند وجود دارد:
۱.دیدگاه برمبنای مشتری ، ۲. ارزش ویژه ی برند بر مبنای دیدگاه مالی و ۳. دیدگاه ترکیبی ۱- بعد مشتری گرا : ارزش ویژه برند مشتری گرا متشکل از دو مفهوم چند بعدی قدرت برند و ارزش برند است. قدرت برند بر پایه مشاهدات، ادراکات و رفتارهای مشتریان که اجازه می دهند برند برای ایشان دوست داشتنی گردد و مزیتهای رقابتی ممتازی را شکل دهد تعریف می گردد. در این روش ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتریان سنجیده می شود. در بعد مشتری گرا، مدل آکر که در سال ۱۹۹۱ ارائه شد به عنوان یکی از بهترین تئوریهای ارائه شده مورد پذیرش قرار گرفته است. ایشان در سال ۱۹۹۱ ارزش ویژه برند را شامل ابعاد آگاهی از نام و نشان، کیفیت ادراکی، ویژگیهای تداعی کننده نام و نشان، وفاداری به نام و نشان و دیگر دارائیهای نام و نشان (چون حقوق معنوی و کانالهای توزیع و …) بیان کردند. در سال ۲۰۰۴ نت مایر و همکاران مدل CBBE را با ارتقا مدل آکر ارائه نمودند. این تیم تحقیقاتی برای اندازه گیری ارزش ویژه برند مدلی دو بعدی را ارائه نمودند: وجوه مرکزی / اولیه تاثیر گذار بر ارزش ویژه نام و نشان و پیوندهای مرتبط با نام و نشان. هر دو بعد در جهت ایجاد میل به خرید و در نهایت انجام خرید تاثیر گذار هستند. کیفیت ادراک شده از مواردی است که همواره مورد نظر محققین واقع شده است. تعریفی که به طور غالب از سوی محققین ارائه شده است عبارت است از قضاوت مشتریان نسبت به مزیت، برتری، اعتبار و تفوق یک برند درقیاس با دیگر برندهای رقیب. کیفیت ادراک شده نه تنها بر دیگر ابعاد برند اثر می گذارد، بلکه در طبقه بندی محصولات از دید مشتری نیز تاثیر گذار است. ارزش ادراک شده مبنی بر هزینه یکی از ابعاد اصلی و سنگ بنای چارچوبهای ساختاری ارزش ویژه برند مشتری گراست. ارزش ادراک شده بر مبنای هزینه عبارت است از کلیه ابعاد مطلوبیت برندی که مشتری می گیرد (مانند کیفیت) و می دهد (مانند قیمت یا هزینه های پس از خرید) در ارتباط و قیاس با دیگر برندهای موجود. تمایل به پرداخت قیمت بالاتر عبارت است از میزان تمایل مصرف کننده به پرداخت قیمتی بالاتر جهت دستیابی به برند مورد نظر در شرایط یکسان (ازنظر حجم و مقدار برابر) در تقابل با دیگر رقبا. این یکی از ابعاد بسیار مهم تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند است. اگر برند کیفیت، ارزش و تفاوت مورد نظر مشتری را ایجاد نماید، در نتیجه تمایل به پرداخت قیمت بالاتر نیز حاصل می گردد. ۲- بعد مالی از بعد مالی ارزش ویژه برند را می توان به عنوان مابه التفاوت عواید مالی یک محصول که یک بار با برند و یک بار بدون هیچ برندی عرضه می گردد تعریف نمود. مطمئنا محصولی که با یک برند خاص عرضه می گردد با افزایش یا کاهش ارزش برای مشتری و نتایج مالی برای سازمان توامان خواهد بود، این همان چیزی است که تحت عنوان بعد مالی ارزش ویژه برند تعریف می گردد. ۲- بعد مرکب : در بعد مرکب به ارزش ویژه برند به گونه ای نگاه می شود که هر دو بعد پیشین (مشتری گرا و مالی) را شامل گردد. اثر ارزش ویژه برند بر سازمان دو بعدی است و تنها در زمینه ارتباط با مشتری یا مالی تاثیر خود را نشان نمی دهد. ارتباط همگرا و مثبتی همواره میان ارزش ویژه برند در دو بعد مشتری گرا و مالی وجود دارد. عملا دو دیدگاه بازاریابی و مالی در اینجا به هم گره می خورند. ۱-۱۰-۴ .شعار تبلیغاتی: واژه انگلیسی Slogan (شعار) از عبارت Slough-ghairm با( تلفظ Slogorm )از زبان گالیک اسکاتلندی( به معنای نعره هنگام نبرد یا رجز خوانی[۳۲]) گرفته شده است. نام تجاری یک نام متمایز و یا نماد( مانند لوگو، علامت تجاری یا طراحی بسته) است که برای شناسایی کالاها یا خدمات یک فروشنده خاص یا گروهی از فروشندگان به کار می رود و هدف آن متمایز کردن آن کالا از رقبا می باشد.(آکر،۷،۱۹۹۱) شعار تبلیغاتی «Slogan» عبارتی به یادماندنی است که برای بیان زاویۀ دید، تعهد یا رسالت یک برند به کار میرود. شعار، عبارتی به یادماندنی است که برای بیان مکرر عقیده یا هدفی در زمینه امور سیاسی یا کسب و کار به کار می روند. شعار تبلیغاتی عبارتی اسـت دربـاره سازمان یا مـحصولی خاص، که درباره ویـژگی ها و مزیـتهای آن مطرح می گردد. این عبارت در کلیه تبلیـغات سازمان تکرار می شود و همچـنین در ذهـن مخاطـب ماندگار خواهـد شـد. شعار تبلیغاتی عنصری کلیدی از هویت برند، و کمکی به ارزش ویژه برند می باشد. شعار تبلیغاتی نیز یک جمله مکتوب یا شفاهی است که در ساختار زیربنایی یک پیام و مفهوم را منتقل می کند. در ساختار ظاهری به کلمات، کوتاهی و بلندی، آهنگین بودن و موارد ی از این قبیل اشاره می شود. به عبارت دیگر شعار تبلیغات دارای ساختار زیربنایی و ساختار ظاهری است. در ساختار زیربنایی به جاذبه تبلیغاتی که زیربنای مفهوم و پیام تبلیغ است اشاره می شود . در ساختار ظاهری به شکل شعار و ویژگی هایی مانند : کوتاهی و بلندی شعار، آهنگین بدن یا نبودن شعار و مواردی از این دست اشاره می شود.(دکتر عزیزی و همکاران،۱۳۹۱) شعار تبلیغاتی عبارتی اسـت دربـاره سازمان یا مـحصولی خاص، که درباره ویـژگی ها و مزیـتهای آن مطرح می گردد. این عبارت در کلیه تبلیـغات سازمان تکرار می شود و همچـنین در ذهـن مخاطـب ماندگار خواهـد شـد. شعار تبلیغاتی به عنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده آگهی، نقش مهمی در برقرار کردن یا تداوم بخشیدن به رابطه مخاطب با آگهی دارد. شعار تبلیغاتی ممکن است یک عبارت موزون و آهنگین، یک پرسش ساده یا حتی یک کلمه باشد. در تنظیم یک آگهی تبلیغاتی شعار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در میان سایر عناصر پیام تبلیغاتی به نحو شایسته تر و بهتری در ذهن مخاطب جای می گیرد. گفته می شود که شعارهای تبلیغاتی موثرترین ابزار به منظور جلب توجه افراد به یک یا چند جنبه از یک محصول یا خدمت هستند[۳۳]. در حقیقت شعار تبلیغاتی مختصر ترین و ظریف ترین شکل از بزرگ ترین ادعای یک شرکت است. شعار تبلیغاتی در هر آگهی شرکت و در کنار آرم و نام تجاری محصولات و خدمات به چشم می خورد و به نوعی پیوندی ناگسستنی با نام شرکت پیدا می کند. عموما دامنه یک شعار تبلیغاتی کلیه محصولات و خدمات یک شرکت را در بر می گیرد و آن ادعا به هر محصول و خدمتی که آرم شرکت را دارد نسبت داده می شود. پیام ها و شعار های تبلیغاتی، وظیفه ایجاد ذهنیت موردنظر طراح شعار در ذهن مخاطب و تشویق او به خرید محصول یا خدمات را برعهده دارند. این چنین است که یک شعار تبلیغاتی خوب باید چیزی باشد که از نظر ترغیب مشتریان احتمالی و افزایش فروش ارزش تکرار کردن و از نظر مخاطب ارزش چند بار شنیدن، به خاطر سپردن و به یادآوردن را داشته باشد. در واقع شعار تبلیغاتی چکیده ای است از دیدگاه استراتژیک شرکت، رسالت و ماموریت او و برنامه تبلیغاتی شرکت که خود براساس تحقیقات بازاریابی تدوین شده است[۳۴]. به کاربردن شعار تبلیغات دارای دو هدف اصلی است اولاً موجب تداوم اجرای برنامه های تبلیغاتی در یک کمپین تبلیغاتی می شود و دیگر اینکه استراتژی تبلیغات به شکل یک عبارت قابل باور، تکرار پذیر و به یادماندنی خلاصه می گردد. شعار تبلیغاتی می بایست همیشه و در همه جا بکار رود. زیرا شعار تبلیغاتی مثل سایه به نام شرکت وابسته است. لذا باید آنرا همه جا از جمله در کارتهای ویزیت، تبلیغات چاپی، بروشورها، تابلوها، نامه ها، کتابهای اطلاع رسانی و یا هرجایی که بتوان استفاده نمود. ویژگی اصلی شعار تبلیغاتی همیشه کوتاه و نکته دار بودن آن است (مثل جملات قصار) و این ویژگی خود به تأثیرگذاری بیشتر و به یادماندن آن کمک می نماید. شعار تبلیغاتی به طور کلی به کالا هویت می بخشد و باعث تمایز می شود و مصرف کننده قادر است با توجه به جایگاه خاصی که یک شعار یا یک نام در ذهنش نقش بسته کالای موردنظر خود را برگزیند که این ذهنیت می تواند به واسطه ی اطلاع رساندن و یا سابقه خودکالا باشد. این برخورد مصرف کننده در انتخاب کالا برای شرکت سازنده یک ارزش محسوب می شود که با پیشینه خود توانسته است مشتریان را راضی کند و به نوعی اعتماد مصرف کننده را جلب کند[۳۵]. فصل دوم: مروری بر منابع ۲-۱ . مقدمه: در عصر حاضر به دلیل رقابتی شدن خدمات و نزدیکی کیفیت خدمات بانکی به یکدیگر، تقاضا برای انتخاب موسسه مالی متناسب با خواسته های مشتریان افزایش چشمگیری یافته است. در ایران نیز، به دلیل آنکه بسیاری از بانک ها تا چند سال پیش بانک های دولتی و تابع قوانین یکسانی بوده اند، و توجه چندانی به مشتریان به عنوان هسته مرکزی و اصلی نمی شد، ذهنیت خوب و مثبتی در میان مردم نسبت به بانک ها و عملیات بانکی وجود نداشت. بعد از روی کار آمدن بانک های خصوصی و پس از آن، واگذاری بانک ها به بخش خصوصی، خدمات و کیفیت عملیات بانکی افزایش یافت و بانک ها به سمت و سوی رقابتی شدن( هر چند با وجود موانع و مشکلات ) رفتند. در این جا بود که تبلیغات بیش از پیش اهمیت خود را نشان داد . از طرف دیگر، رضایت مندی یکی از موضوعات بسیار راهبردی در دهه اخیر است.اکنون که در اقتصاد جهانی، مشتریان بقای شرکت را رقم می زنند، شرکت ها دیگر نمی توانند به انتظارات و خواسته های مشتریان بی تفاوت باشند. آنها باید همه فعالیت ها و توانمندی های خود را متوجه رضایت مشتریان کنند. چرا که تنها منبع برگشت سرمایه مشتریان هستند، بنابراین نخستین اصل در دنیای کسب و کار امروزی، ایجاد ارزش های مشتری پسند است. امروزه، ما در شرایط اقتصادی و اجتماعی خدمت محور زندگی می کنیم که این وضعیت روز به روز رو به افزایش است، به عبارت دیگر مشتریان ما به مراقبت و خدمات بیشتری نسبت به گذشته نیاز دارند .مسلما در این راستا اطلاع از تصویر ذهنی و ادراک مشتریان نسبت به کالاها و خدمات ارائه شده از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و ضمن بر ملا ساختن نقاط قوت و ضعف یک سازمان، زمینه ای را برای اتخاذ راهبردهای مناسب و ارتقا کیفیت و سطح عملکرد فراهم می آورد. در این راستا، توجه به تبلیغات مفید در صنعت بانکداری، به عنوان یکی از ابزارهای مالی ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از ارکان تبلیغات که کم و بیش مورد غفلت قرار گرفته است، شعار تبلیغاتی است که به عنوان نمایش دهنده مشخصات و خصوصیات بانک می باشد. با شناخت ارکان های برند و برند سازی و پس از آن سبک های برند سازی و در نهایت؛ شعار تبلیغاتی می توان به این امر مهم دست یافت. در این فصل، تعاریف برند و برند سازی، انواع سبک های برند سازی ، تعاریفی در خصوص شعار تبلیغاتی، و در نهایت معرفی بانک تجارت و پژوهش هایی که در گذشته در راستای عنوان پایان نامه انجام گرفته است، آورده شده است. ۲-۲ . تاریخچه و مراحل شکل گیری برند: استفاده از برند سابقه چندین هزارساله دارد. در قدیم نامگذاری به عمل علامت گذاری یک محصول با طراحی که نشان دهنده هویت یک محصول و شناسایی شخص تولیدکننده یک محصول برای مصرف کنندگان بود ، اطلاق می شد. برای مثال در قدیم صاحبان احشام و چهارپایان برای شناسایی حیوانات خود از سایر احشام ، طرح هایی را بر روی پوست آنها داغ می زدند.(مالونیس[۳۶] ،۲۰۰۰ ). فارکوار نیز مثالهایی از به کارگیری برند در مصر باستان را ذکر می کند. در این زمان آجرسازان مصری به منظور شناسایی محصولات خود از محصولات رقبا ، اقدام به حک سمبل های خود بر روی آجرهای تولیدی می کردند(فارکوار[۳۷]۱۹۹۰,). اما در حقیقت تا قرن ۱۹ میلادی، مجالی برای بروز و شکل گیری برند به عنوان یکی از ارکان مهم علم بازاریابی وجود نداشت. در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی ، استفاده از برند به عنوان یک وسیله پیشرفته بازاریابی تکامل یافت.انقلاب صنعتی و سیستم های جدید ارتباطی این امکان را برای شرکت ها به وجود اورد تا برند خود را در مناطق گسترده تری تبلیغ کنند (مالونیس،۲۰۰۰). کارخانه ها و شرکت های تولیدی که از اواخر قرن ۱۸،با انقلاب صنعتی پابه عرصه وجود گذاشته اند،تا به حال با ۴ دوره رو به رو بوده اند،در دوره نخست که تا اوایل دهه ۱۹۵۰ ادامه داشت،نگرش«تولید مدار» نگرش غالب در سازمان ها بود. در این زمان، به دلیل عدم توازن بین عرضه و تقاضا، هر چه از سوی تولیدکنندگان وارد بازار می شد، مصرف کنندگان به اجبار از آن استفاده می کردند. تولید و اثربخشی در این دوره اهمیت بسیار داشت. در دوره دوم که اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع شد،نگرش « فروش مدار» مورد توجه قرار گرفت.در این دوره هدف تنها فروش تولیدی های شرکت بود . در اواخر قرن ۱۹ حداقل ۴ تغییر مهم برای شکل گیری برند رخ داد که عبارتند از: ۱- موتورهای بنزینی و سوختی این امکان را به وجود آوردند که محصولات در مناطق دورتری توزیع شوند؛ ۲- از برند به عنوان وسیله ای برای ایجاد تمایز میان کالاهای بسیار همگن مانند تخم مرغ یا موز استفاده شد؛ ۳- سیستم های حقوقی برای تشخیص و محافظت از برند به وجود آمد؛ ۴- استراتژی های برندگذاری گسترش پیدا کرد ، تا جایی که خدماتی مانند تعمیرگاه های خودرو را نیز در بر گرفت. با وجود پیشینه زیاد برندگذاری ،تکامل اهداف و استراتژی های برندگذاری به قرن بیستم میلادی باز می گردد.(حسینی و دیگران،۱۳۹۰،۲۴-۲۵) از لحاظ تاریخی نیز، مراحل شکل گیری برند را می توان به ۴ دوره تقسیم کرد: در دوره سوم که از اوایل دهه ۱۹۷۰ آغاز شد،به عصر « بازاریابی مدار » شهرت یافت و در واقع علم بازاریابی در این عصر شکل گرفت.نیازها و خواسته های مشتریان و مصرف کنندگان موردتوجه قرار گرفت، پژوهش های بازاریابی اهمیت یافت و شرکت ها متوجه شدند که اگر محصولاتشان با خواسته های مشتریان همخوانی نداشته باشد،کاری از پیش نمی برند.در این دوران ،شرکت ها دریافتند که تنها توجه به مسایل فروش و تولید، دیگر کافی نخواهد بود. عصر بازاریابی آغازگر رویکرد جدیدی در نگرش شرکت ها به بازار ، به مصرف کنندگان و در عین حال مقدمه ای برای ورود به عصر حاضر بود که «عصر برندمحوری » نامیده می شود. ( به آبادی،۱۳۸۸،۲۲) ۲-۲-۱ . تعریف برند: در تعریف کلاسیک ، برند به تعیین هویت یک محصول و تمایزیابی از سایر رقبای آن از طریق بهره گیری از آرم، طرح و دیگر نمادها و علامت های دیداری اطلاق می شود. مطابق تعریف انجمن بازاریابی آمریکا،AMA ،در سال ۱۹۶۰ برند عبارت است از: عنوان، اصطلاح، علامت، نماد، طرح یا ترکیبی از این موارد با هدف مشخص کردن کالا یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و متمایز نمودن آنها از سایر محصولات و رقبا.( حسینی و دیگران،۱۳۹۱،۲۸) کاتلر نیز دیدگاه سنتی نام و نشان تجاری را که انجمن بازاریابی آمریکا نیز آن را مطرح کرده به صورت زیر بیان می کند:یک نام ،عبارت یا اصطلاح،نشانه،علامت،نماد یا ترکیبی از آنهاست که هدف آن معرفی کالا یا خدمتی است که یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان عرضه می کنند و بدین وسیله آنها را از محصولات شرکت های رقیب متمایز می سازند.(کاتلر و گرتنر،۲۰۰۲) ریچارد کوچ[۳۸] نام و نشان تجاری را این گونه تعریف می کند:یک طرح،یا نام بصری که به یک محصول یا خدمت داده شده تا آن را از محصولات رقبا متمایز کند و به مشتریان اطمینان دهد که محصول کیفیت عالی و پایداری دارد.(کوچ ، ۱۹۹۹) دیوید اکر[۳۹] نام و نشان تجاری را سمبلی می داند که با تعداد زیادی دارایی و تعهد ذهنی پیوند خورده است و هدف آن شناسایی و تمایز محصولات است.(آکر،۱۹۹۱) اصولا واژه برند به دو نکته اساسی اشاره دارد: تداوم، کیفیت مطابق یا بالاتر از انتظارات مشتری.(حسینی و دیگران،۱۳۹۱،۲۴) ۲-۲-۲ . اهمیت برند: ژآن نوئل کپفرر[۴۰](متخصص برند سازی )می گوید: برند یک قرارداد است.یعنی قول و تعهد است.(کپفرر،۱۹۹۸). هر برند دارای دو دسته خصیات ملموس و غیر ملموس است: ملموس مانند نام، شکل، بسته بندی و…. غیر ملموس مانند خدمات، کیفیت و…(اخلاصی،۱۳۹۱،۸۱) اما در حقیقت ، دو دلیل وجود دارد که باعث می شود همه چیز در بازار به برند ختم شود : ۱-از دید صاحبان کسب و کار ،تعداد مشتریان را برند تعرریف می کند. ۲-از دید مشتریان، افراد خود را بوسیله برندهایی که استفاده می کنند تعریف می کنند. (اخلاصی،۱۳۹۱،۲۸) شناخت برند مساوی با شناخت کسب و کار است،زیرا تعداد مشتریانی که به سراغ شرکت می ایند و خرید می کنند و میزان وفاداریشان در گرو موفقیتی است که برند شرکت در بازار کسب کرده است.( اخلاصی،۱۳۹۱،۲۷) تبلیغات ابزاری جهت معرفی برند می باشد. هدف اصلی تبلیغات ایجاد اگاهی[۴۱] و همچنین خلق تصویر ذهنی[۴۲] از برند در ذهن مشتری در بلند مدت است.( اخلاصی،۱۳۹۱،۳۳) اهمیت برند تا آن جاست که امروزه برند را چیزی فراتر از محصول به حساب آورده و در واقع محصول را جزیی از برند در نظر می گیرند. (اخلاصی،۱۳۹۱،۸۲) بنابراین ؛ پایه ریزی و استفاده درست از برند می تواند تا مدت ها سودآوری و حیات محصول را تضمین نماید. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نیز نشان میدهد از هر ۴ باری که مشتریان برند مصرفی خود را تغییر می دهند[۴۳] ، ۳ بار آن هیچ ارتباطی به عملکرد یا کیفیت محصول ندارد. بلکه این اتفاق به دلیل مسایل ناملموس مانند خدماتی که به مشتریان ارئه می شود رخ می دهد.( اخلاصی،۱۳۹۱،۸۴) بر اساس تحقیقی که جامعه شناسان انجام داده اند ،اکثر مشتریان خود را با برند هایی که مصرف می کنند تعریف می کنند.پس ایجاد وفاداری در انها منجر به تداوم مصرف مشتریان می شود.( اخلاصی،۱۳۹۱،۲۸) اما چه نکاتی باعث افزایش وفاداری می شود؟ در اینجا ابتدا تعاریف مختصری ار اصطلاحات رایج در حوزه برند صورت می گیرد و پس از آن، عوامل موثر بر وفاداری مشتریان ذکر می گردد. *ابعاد برند: ابعادی که در یک برند باید به آن توجه کرد عبارت است از: زمان- مکان- فضا- موضوع- کمیت- کیفیت- دانش- بینش- روش- تاکتیک (خویه و دیگران،۱۳۹۱،۴۶) *احساس برند[۴۴]: به احساسی که به مشتریان در مواجهه با برند محصولات دست می دهد “احساس برند ” می گویند. (اخلاصی،۱۳۹۱،۲۴) * معماری برند[۴۵] : معماری،ساختاری است که پورتفوی برند را شکل می دهد.این مفهوم،نقش های برند و روابط میان برندهای یک شرکت را مشخص می نماید؛مانند نقش میان برند یک اتومبیل و برند مدل های مختلف از همان اتومبیل.به گفته اولینز(Olins,1990 ) معماری برند می تواند به ۳ شیوه اصلی ساختاردهی شود: ساختار یکپارچه و یک تکه که معادل ساختاری است که در آن شرکت صرفا به برند شرکت اتکا می کند.در نقطه مقابل،ساختار مجزا قرار می گیردکه در آن هر محصول به صورت مجزا دارای برند است.نهایتا،معماری برند می تواند به صورت ساختار ترکیبی و پیوندی باشد که درآن برند شرکت جهت تایید سایر برندها در پرتفوی شرکت به کار گرفته می شود.( حسینی و دیگران،۱۳۹۱،۲۸) * تصویر برند[۴۶] : تصویر برند بیانگر ادراک و پذیرش آن از طرف مصرف کنندگان است.هدف از توجه راهبردی به تصویر برند اطمینان از این مطلب است که مصرف کنندگان ذهنیت مناسبی از برند در ذهن خود نگاه می دارند.تصویر برند عمدتا شامل مفاهیم چندگانه ای است:ادراک؛چرا که برند توسط مصرف کننده درک می شود،شناخت؛چرا که برند به لحاظ شناختی مورد ارزیابی واقع می شود،نگرش؛چرا که مصرف کنندگان مرتبا پس از ادراک و ارزیابی آنچه دریافت کرده اند،نگرش های خود را پیرامون برند شکل می دهند.(آکر و جواکیمسالر،۲۰۰۲؛کلر،۲۰۰۳؛گرونیگ،۱۹۹۳).از این رو تصویر برند نقطه ای کانونی در رویکرد مبتنی بر مصرف کننده محسوب می شود.( حسینی و دیگران،۱۳۹۱،۳۲)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به طور خلاصه گاهی مفید است که این مسئله را در نظر داشته باشیم که میتوان به «عملگر بازبهنجارش» که مفهومی نوین معادل عرض ثابت جفتشدگی بازبهنجار در تئوری میدان می باشد. حال جزئیاتی از استخراج ضرایب ویلسون در را ارائه میدهیم. بنابراین بحث وتفسیر، مهمترین جنبه بسط فاصله کوتاه برای واپاشی ضعیف ارائه شده با عملگرهای تلفیقی[۴] مواجه می شویم. این اتفاق به این دلیل می افتد که اصلاحات گلوئونیک عناصر ماتریس عملگر اصلی خود متناسب با نیست زیرا شامل ساختار اضافی می باشد وبالعکس. بنابراین علاوه بر ترم جواب یک ترم جواب متناظر با به منظور بازبهنجارش این عنصر ماتریس نیاز است مطرح شود. عملگرهای مشروحه در موضوع به منظور ترکیب[۵] تحت بازبهنجارش هستند، با اینحال در اصل چیز جدیدی نیست این فقط تعمیم جبری مفاهیم معمول است که در واقع اگر یک عملگر اساسی دیگر یعنی با ضرایب را معرفی کنیم، بازبهنجارش قطری میشود و عناصر ماتریس و بازبهنجار ضربی هستند. در این مبنای جدید، OPE اینگونه بازخوانده میشود:
که
در محاسبات مربوط به دامنه A در و عناصر ماتریس در و مومنتوم خارج از پوسته P از لحاظ قسمت کوارک خارجی نشاندهنده یک تنظیمکننده مادون قرمز است.
واگرایی مادون قرمز لگاریتمی از شکلهای اصلاحات گلوئون شکل۲ و شکل۳ همچنانکه از روابط و و مشهود است دیدگاه مشابهی برای وابستگی دامنه کامل A میتواند ساخته شود میبینیم که رابطه در محدوده واگرای لگاریتمی است این رفتار در واگرایی ماوراء بنفش منعکس شده است (پس از بازبهنجارش میدان) اصرار بر عناصر ماتریس و است.
در تئوری مؤثر که ترم برهمکنش مکانی مطابق با برهمکنش ضعیف در حد نامتناهی است همچنانکه آنها فقط سهم عمدهای از بسط عملگر محصول هستند این همچنین بر مشخصه لگاریتمی وابستگی تابعی از اصلاحات عمده دلالت دارد که به وضوح مربوط به ساختار واگرایی تئوری مؤثر است یعنی به ثابت بازبهنجار ، مهمترین ویژگی OPE است که سهم عامل برد کوتاه (ضرایب) و فاصله بلند (عناصر ماتریس عملگر) را تأمین میکند این امر در مثال ما بوضوح به نمایش گذاشته است وابستگی دامنه رابطه بعلت نشاندهنده ساختار فاصله بلند از A کاملاً در عناصر ماتریس عملگرهای مکانی روابط و موجود است در حالی که ضرایب ویلسون در رابطه از این وابستگی آزاد هستند. اساساً این عاملبندی به شکل ( به - ) نگاه کنید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۲-۲- پیوند مدیریت دانش با مدیریت داده ها (امین و همکاران، ۲۰۰۱: ۴۹)
بدون آنکه افراد نسبت به دانش تعهد داشته باشند و فعالیت های فعلی دانش را بپذیرند، زیر ساخت دانش موفق نخواهد بود. همچنین بدون داشتن یک زیر ساخت فناوری که به اندازه کافی پشتیبانی فعالیت های دانش قوی باشد، زیر ساخت دانش عمل نمی کند و تا زمانی که فرایندهای کاری مبتنی بر دانش نباشند، مدیریت دانش دارای زیرساخت مناسبی بری عمل نخواهد بود. فناوری، فرایندها و فرهنگ سازمانی کاربرد کامل دانش را ممکن می سازند و اما تنها با وجود کاربران ماهر دانش، که مزیت کامل خدمات دانش را به طور اثربخش درک می کنند، موفقیت این زیرساخت قابل دسترس است. فرهنگ دانایی به عنوان پلی میان افراد، فناوری و فرایندها امکان پیوند و نزدیکی مدیریت دانش و مدیریت داده ها را فراهم می سازد. هرچند که هریک از این مبانی زیرساخت دانش، نقش بسیار مهم در زیرساخت دانش ایفا می کنند، اما در این میان، فرهنگ، نقش اصلی تر و اساسیتری را بازی می کند. همانگونه که تحقیقات بسیاری نشان داده است، مهم ترین مانع در جهت موفقیت فعالیت های مدیریت دانش، فرهنگ است (زاهدی و انتظاری هرسینی، ۱۳۸۶: ۵۶). از این روست که نگرش ها، باورها و ارزشهای افراد است که حرف آخر را می زند. این مانع آنقدر سخت و مقاوم است که استیو الیس[۴۳] از آن به عنوان نابودگر واقعی نام می برد. در کنار درک مفهوم مدیریت دادده ها و مدیریت دانش، شناخت مرز بین مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش نیز ضروری است. مرزهای مدیریت اطلاعات و مدیریت دانش را می توان از هم متمایز نمود، اطلاعات بیشتر جنبه عمومی داشته و آگاهی پیدا کردن درباره نشانی چیزی یا آدرس فردی یا جایی می باشد، و حال آنکه دانش عبارت است از درک و سازماندهی و موضوع دانستنی ها که ممکن است در اثر بررسی و تجربه تحصیل شود. قلمرو دانش وسیع و نامحدود بوده، رشته های علمی مختلف را در بر می گیرد. از اینرو دانش عمومی، تخصصی و حرفه ای را شامل می شود، اما اطلاعات نسبتا محدود است، اطلاعات جنبه عمومی دارد، اما دانش جنبه علمی دارد، اطلاعات در سطح کاربردی و موقت باقی میماند، اما دانش جنبه جاودانگی دارد (کرمی پور و داودی، ۱۳۸۵: ۴۱).
مدلهای مدیریت دانش
در این بخش چند مدل مدیریت دانش را که هر یک، ضمن داشتن مشابهت با دیگر مدل ها، بعد خاصی از موضوع را در بر دارند، بررسی می شوند تا از این طریق، امکان مقایسه و شناخت ابعاد گوناگون مدیریت دانش، برای یکپارچه سازی و به کارگیری بهتر آنها فراهم شود. در ادامه مدل مورد استفاده در تحقیق و دلایل استفاده از آن معرفی خواهد شد.
مدل هیسیگ[۴۴]
مدل هیسیگ (۲۰۰۰) از چهار فرایند شامل خلق، ذخیره، انتشار، و بکارگیری دانش تشکیل شده است: الف) خلق دانش: این امر به توانایی یادگیری و ارتباط بر می گردد. در توسعه این قابلیت، تجربه تسهیم دانش، ایجاد ارتباط بین ایده ها و ایجاد ارتباط بین موضوعات، از اهمیت کلیدی برخوردار است. ب) ذخیره دانش: قابلیت ذخیره سازمان یافته است که امکان جستجوی سریع اطلاعات، دسترسی به اطلاعات برای کارکنان دیگر، و تسهیم مؤثر دانش فراهم می شود. در این سامانه، دانش های لازم باید به آسانی برای استفاده همگان ذخیره شود. پ) انتشار دانش: فرایند انتشار دانش به توسعه یک روح جمعی که در آن افراد به عنوان همکاران در جهت دنبال کردن اهداف مشترک، احساس پیوستگی به هم داشته و در فعالیت هایشان به یکدیگر وابسته اند، کمک می کند. ت) به کارگیری دانش: این فرایند از این ایده آغاز می شود که ایجاد دانش، بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است. این عنصر، دایره فرایند مرکزی مدیریت دانش متحد را تکمیل می کند. ذخیره دانش کاربرد دانش انتشار دانش خلق دانش
شکل ۲-۳- مدل هیسیگ (۲۰۰۰)
مدل مک الروی[۴۵]
مک الروی و همکاران (۲۰۰۲)، یک چارچوب فکری با نام “دوره عمر دانش” تعریف کرده اند که در آن، فرایند ایجاد دانش را به دو فرایند تولید دانش و پیوسته کردن دانش تقسیم می کند: الف) تولید دانش: فرایند خلق دانش سازمانی جدید است که به وسیله یادگیری گروهی، کسب دانش و اطلاعات، و ارزیابی دانش انجام می گیرد. این فرایند، مترادف یادگیری سازمانی است. ب) پیوسته کردن دانش[۴۶]: از طریق برخی فعالیت ها که پخش و تسهیم دانش را تجویز می کنند، انجام میگیرد. این عمل، کارهایی از قبیل توزیع دانش (از طریق برنامه و غیره)، جستجو، تدریس، تسهیم دانش و دیگر فعالیت های اجتماعی را که موجب برقراری ارتباط می گردد، شامل می شود.
شکل ۲-۴- مدل مک الروی و همکاران (۲۰۰۲)
مدل بوکوویتز و ویلیامز[۴۷]
اجزای فرایند مدیریت دانش ارائه شده از سوی بوکوویتز و ویلیامز (۱۹۹۹) شامل هفت مرحلۀ کسب، بکارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، تولید و نگهداری، و واگذاری دانش است که باید برای ایجاد سرمایه بر پایه دانش به صورت یکپارچه مدیریت شوند. الف) کسب دانش: نکات اساسی که در یافتن اطلاعات درست، باید در زمان مناسب مد نظر قرار گیرند، عبارتند از:
-
- آیا همکاران می توانند نیازهای اطلاعاتی خود را دقیق فرموله کنند؟
-
- آیا منابع و دارندگان دانش مشخص اند؟
-
- آیا ابزارهای کمّی و قواعد موجود، از جستجوی اطلاعات حمایت می کنند؟
-
- آیا شالوده ساختار دانشی، قابل فهم بوده و خوب سازماندهی شده اند؟
ب) بکارگیری دانش: به این معنا است که بتوان خلاقانه و مشتری گرایانه، راه حل های مناسب را به دست آورد. این امر از طریق پیشنهاد راه های گوناگون برای استفاده از دانش های بالقوه انجام می شود. نکاتی که باید برای تحقق این موضوع مورد توجه قرار گیرد، عبارتند از:
-
- جریان آزاد ایده ها در داخل سازمان.
-
- همکاری تنگاتنگ بخش های مختلف سازمان.
-
- ایجاد مکان های (مجازی / فیزیکی) آزاد برای تبادل دانش و بروز خلاقیت در سازمان.
پ) یادگیری دانش: به معنی بررسی در خصوص یافتن دلایل موفقیت یا عدم موفقیت پروژه های انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در پروژه های آتی برای انجام اثربخش آنها می باشد. مواردی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند، عبارت اند از:
-
- ایجاد این تفکر که یادگیری در سازمان، به استفاده اثربخش در عمل منجر شود.
-
- در تمام سازمان، جمع آوری تجربیات و آموخته ها به رسمیت شناخته شود.
ت) تسهیم دانش: در این فرایند، همکاران، دانش خود را به دیگران انتقال می دهند و این امر، موجب گسترش پایه های دانش سازمانی می شود. تسهیم دانش در سازمان، به زمان و بسترسازی مناسب نیاز دارد، چرا که ممکن است، این حالت به دلایل گوناگون در برخی از همکاران، احساس خطر را برانگیزد. نکات اساسی در تسهیم دانش عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل (۴-۸۲) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۴ متری) زلزله طبس ۱۱۶ شکل (۴-۸۳) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۰ متری) زلزله طبس ۱۱۶ شکل (۴-۸۴) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۴ متری) زلزله منجیل ۱۱۷ شکل (۴-۸۵) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۰ متری) زلزله منجیل ۱۱۷ شکل (۴-۸۶) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۴ متری) زلزله السنترو ۱۱۷ شکل (۴-۸۷) نمودار خطی مقایسه ضریب حفاظت پایه در سه حالت تحریک، (پایه ۱۰ متری) زلزله السنترو ۱۱۸ عنوان صفحه جدول (۳-۱) برخی از مشخصات زلزله های انتخاب شده ۵۰ جدول (۳-۲) مشخصات شتاب نگاشت های افقی و ضریب مقیاس بدست آمده ۵۱ جدول (۳-۳) مشخصات شتاب نگاشت قائم و ضریب مقیاس بدست آمده ۵۲ جدول (۳-۴) مشخصات جداساز لاستیکی هسته سربی (LRB) 57 جدول (۳-۵) پارامترهای جداساز لاستیکی هسته سربی (LRB) 58 جدول (۴-۱) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش پایه) ۶۳ جدول (۴-۲) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش کوله) ۶۸ جدول (۴-۳) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری ستون) ۷۳ جدول (۴-۴) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری کوله) ۷۶ جدول (۴-۵) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین پیچش پای ستون) ۷۹ جدول (۴-۶) نتایج تحلیل دو جهته (دو مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین جابجایی (مطلق) گوشه عرشه) ۸۲ جدول (۴-۷) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش پایه) ۸۵ جدول (۴-۸) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین برش کوله) ۸۹ جدول (۴-۹) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری ستون) ۹۳ جدول (۴-۱۰) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین نیروی محوری کوله) ۹۶ جدول (۴-۱۱) نتایج تحلیل سه جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز (بیشترین پیچش پای ستون) ۹۹ جدول (۴-۱۲) نتایج تحلیل دو جهته (سه مؤلفه ای) پل های جداسازی شده و پل های بدون جداساز ( بیشترین جابجایی گوشه عرشه) ۱۰۲ جدول (۴-۱۳) ضریب حفاظت پایه پل های مورب در حالت تحریک یک جهته ۱۱۰ جدول (۴- ۱۴) ضریب حفاظت پایه پل های مورب در حالت تحریک دو جهته (بدون مؤلفه قائم) ۱۱۲ جدول (۴- ۱۵) ضریب حفاظت پایه پل های مورب در حالت تحریک سه جهته ۱۱۴ فصل اول مقدمه ۱- ۱- پیشگفتار در دنیای امروز راه های ارتباطی نقش مهمی را در ساختار اقتصادی،اجتماعی و سیاسی کشورها ایفا میکنند. هر راه برای اینکه مسافرین را سریع تر به مقصد برساند، باید از عوارض طبیعی مثل کوه ها، رودخانهها و درهها عبورکند و برای عبور از اکثر مناطق ذکر شده نیاز به وجود پل میباشد. همین امر اهمیت پلها را دوچندان میکند. پلها در شبکه راه های ارتباطی یک کشور، به خصوص در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی نقش کلیدی و استراتژیک و تعیین کننده ای دارند. به همین دلیل پلها هزینه های زیادی را متحمل اقتصاد یک کشور میکنند. لذا حفظ و نگهداری و بازرسی های فنی و مدیریت پل باید با یک سیستم مدیریتی کامل انجام شود تا از هدر رفتن هزینه های ملی و گزاف آن جلوگیری شود.
امروزه به دلیل محدودیت روزافزون فضا وصرفه جویی های اقتصادی برای جلوگیری از طولانی تر شدن مسیر و افزایش ایمنی راه استفاده از پل های بیه[۱] اجتناب ناپذیر است. موضوع مورب بودن پل باعث ایجاد رفتار متفاوت و بعضاً پیچیده در پل تحت اثر نیروهای وارد برآن خواهد شد و با توجه به بحث وقوع زلزله در دهه های اخیر که باب جدیدی را در طراحی سازه ها افتتاح کرد بحث عملکرد لرزه ای پل های مورب بر پیچیدگی رفتاری آن ها افزوده است. از طرفی، توسعه ارتباطات و لزوم استفاده بهینه از فضاهای شهری و همچنین محدودیتهای هندسی در هنگام عبور ازعوارض طبیعی سبب گردیده است که پل های مورب بخش مهمی از سیستم حمل و نقل شهری و بین شهری را تشکیل دهند. در حقیقت پل های مورب در زمین لرزه های گذشته تحت اثر بارهای لرزه ای آسیب پذیرتر از پل های مستقیم بوده اند. ۱-۲- هدف از پایان نامه حاضر هدف از پایان نامه حاضر، آشنایی با سیستم جداساز لرزه ای، انواع جداگر ها و کاربرد جداساز لرزه ای هسته سربی در پل های مورب (بیه) به منظور کاهش اثرات نیروهای جانبی می باشد. همچنین در این تحقیق ضوابط آیین نامه آشتو[۲] در مورد طراحی جداسازهای لرزه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. به نظر می رسد پل های مورب نسبت به پل های معمولی تحت واکنش های اضافی می باشند، لذا انتظار می رود با بکارگیری جداساز لرزه ای هسته سربی بتوان واکنش های اضافی پل های مورب را تا حدود قابل توجهی کاهش داد. از آنجایی که در واقعیت سازه ها در هنگام وقوع زلزله با تحریک دوجهته زلزله مواجه می باشند، لذا در این تحقیق پل های مورب بدون جداساز و جداسازی شده، تحت تحریک دو جهته زلزله قرار گرفته اند. همچنین به منظور تاثیر مؤلفه قائم زلزله ، پل های مورب تحت تحریک سه جهته ( با در نظر گرفتن مؤلفه قائم ) قرار گرفته اند و پاسخ لرزه ای پل های مورب در دو حالت تحریک دو و سه جهته، ارزیابی و مقایسه شده اند. شکل (۱-۱) نمونه ای از کاربرد تکیه گاه لاستیکی هسته سربی در پل ]۱[ ۱-۳- تعریف مساله و بیان اهداف اصلی تحقیق توانایی و مزایای جداگرهای لرزه ای بعنوان ابزار کنترل غیرفعال نیروهای زلزله که به طراحان اجازه می دهد نیروهای زلزله وارد بر پایه ها و کوله های پل را کاهش داده و یا متعادل کنند، به خوبی به اثبات رسیده است. با توجه به انواع خسارت های وارد بر پل ها در زلزله های گذشته که عمدتا بواسطه تخمین نادرست نیروهای زلزله می باشد، با بهره گرفتن از جداگرها می توان به نحو موثری در بهسازی پل های موجود و یا طراحی پل های جدید واقع در نواحی لرزه خیز بهره برد. در این تحقیق اثر همزمان مورب بودن پل و استفاده از جداساز لرزه ای هسته سربی، در پاسخ لرزه ای پل ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور پل های مورد مطالعه به صورت سه بعدی به کمک نرم افزار SAP2000V14.2.2 مدل شده اند. به منظور ارزیابی پاسخ لرزه ای پل های مورب و تاثیر جداساز لرزه ای هسته سربی، پل ها با زوایای تورب ۰ تا ۵۰ درجه (با رشد ۱۰ درجه) یکبار بدون جداساز و بار دیگر با جداساز لرزه ای مدل شده اند. همچنین به منظور مشاهده میزان تاثیرگذاری مؤلفه قائم زلزله بر پاسخ لرزه ای پل های نامنظم و مورب، مدل ها تحت تحریک دو جهته (بدون در نظر گرفتن مؤلفه قائم) و بار دیگر تحریک سه جهته (با در نظر گرفتن اثر مؤلفه قائم زلزله)، قرار گرفته اند. مواردی که مورد بررسی قرار می گیرند عبارت است از : بررسی برش پایه در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم) بررسی بیشترین نیروی برشی و نیروی محوری کوله ها در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم) بررسی بیشترین نیروی محوری ستون ها و بیشترین پیچش پای ستون در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم) بررسی بیشترین جابجایی گوشه عرشه در پل های مورب بدون جداساز (تکیه گاه ثابت) و مقایسه آن با پل های جداسازی شده با جداساز لاستیکی هسته سربی، در حالت تحریک دو جهته زلزله (بدون در نظر گرفتن تاثیر مؤلفه قائم) بررسی تمام حالت های ذکر شده در حالت تحریک سه جهته و مقایسه آن با حالت تحریک دو جهته بررسی ضریب حفاظت پایه پل های مورب در سه حالت تحریک یک جهته، دو جهته و سه جهته و مقایسه آن ها ۱-۴- ساختار پایان نامه کلیه مطالب این پایان نامه در پنج فصل می باشد که این فصول به شرح زیر می باشد. فصل اول : مقدمه و مروری بر ضرورت استفاده از جداسازی پایه در پل های مورب فصل دوم : تعریف پل های مورب (بیه) و مطالعات صورت گرفته در خصوص پل های مورب، عملکرد پل ها در زلزله های اخیر و روش های بهسازی آن ها و مطالعات تاریحچه ای در مورد پل های دارای جداساز و شرح اجمالی از انواع جداساز و کاربرد آن ها و تفاوت کاربرد جداسازی لرزه ای در پل ها با ساختمان فصل سوم : چگونگی مدل سازی، بارگذاری و تحلیل پل های مورد بررسی در پایان نامه حاضر
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(مول بر لیتر)
۶/۷۷
۴۸/۰
۳۷۵/۱
۷۱
۴۲/۰
۷۵/۲
۹/۶۸
۲۷/۰
۱۲۵/۴
۵۳
۱۲/۰
۵/۵
۱/۲۳
۰۵/۰
۲۵/۸
۲-۶-۳- تأثیر غلظت سود بر نفوذ مرکاپتایدها و رادیکالهای آزاد بهمنظور بررسی اثر غلظت سود بر نفوذ رادیکالهای آزاد ابتدا ارتباط بین چسبندگی و غلظت سود در شکل (۲-۱۶) آورده شده است. همانگونه که در شکل (۲-۱۶) مشاهده میشود، در غلظتهای پایین سود، چسبندگی محلول سود با افزایش غلظت سود بهکندی افزایش مییابد. برعکس در غلظتهای بالای سود مخصوصاً غلظتهای بالاتر از ۷۵/۲ مول بر لیتر چسبندگی محلول سود با افزایش غلظت بهتندی افزایش مییابد. واضح است که افزایش چسبندگی به نفع واکنش اکسیداسیون سدیم مرکاپتاید نمیباشد. همانگونه که قبلاً ذکر شد، تبدیل سدیم مرکاپتایدها به دیسولفیدها در محلول سود یک واکنش غیر ابتدایی است که توسط رادیکالهای آزاد انجام میشود. در مراحل واکنش RS- باید در توده محلول به سمت کاتالیست حرکت کند و سپس واکنش تبدیل یون RS- به رادیکال آزاد RS صورت پذیرد. پسازآن رادیکالهای آزاد تولیدشده به محلول برمیگردند و واکنش میدهند تا دیسولفیدهای RS-SR تشکیل شوند. حال هرچه چسبندگی محلول سود بیشتر باشد مقاومت انتقالی محلول در مقابل حرکت و نفوذ مرکاپتایدها و رادیکالهای آزاد بیشتر است و درنتیجه سرعت واکنش کندتر است [۲۴].
دما: ◦c 50، سرعت همزن: rpm1250، مقدار کاتالیست:gr 5/0 غلظت اولیه پروپان مرکاپتایدسدیم ۰۳۵/۰ مول بر لیتر در غلظتهای مختلف سود، m/m 25/0 کاتالیست CoSPc بر روی کربن فعال. شکل ۲-۱۶- تغییرات چسبندگی محلول سود با غلظت آن [۲۴] ۲-۶-۴- تأثیر دما بر واکنش اکسیداسیون مرکاپتایدهایسدیم دما یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر سرعت واکنشها میباشد، تأثیر دما بر واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم در شکل (۲-۱۷) آورده شده است.
شکل ۲-۱۷- تأثیر دما بر واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم (سایر پارامترهای عملیاتی ثابت) [۲۵] این واکنش یک واکنش گرماگیر (endothermic) است و سرعت واکنش با افزایش دما، افزایش مییابد. بعلاوه افزایش دما به نفع حلالیت و توزیع کاتالیست در محلول سود میباشد [۲۵]. با بهره گرفتن از دادههای ارائهشده در شکل (۲-۱۷) معادله اکسیداسیون مرکاپتایدها (معادله ۲-۴) بهصورت زیر برای کلیه دماها قابلتعمیم است.
(۲-۲۳)
R RSNa=
۲-۶-۵- تأثیر دما بر فعالیت کاتالیست در محلول سود مطابق شکل (۲-۱۸) فعالیت کاتالیست با افزایش دما و همچنین با افزایش زمان نگهداری کاتالیست کاهش مییابد. برای مقایسه فعالیت کاتالیست در دماها و زمانهای مختلف مقدار جذب اشعه ماوراءبنفش در طولموج ۶۶۵ نانومتر مبنای مقایسه میباشد.
A: دمای نگهداری برابر دمای اتاق و زمان نگهداری ۳۰ دقیقه B: دمای نگهداری برابر دمای اتاق و زمان نگهداری ۶۰ دقیقه C: دمای نگهداری برابر دمای اتاق و زمان نگهداری ۹۰ دقیقه D: دمای نگهداری برابر ◦C 70 و زمان نگهداری ۳۰ دقیقه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تغییرات نرخ ارز و نوسانات نرخ تورم عدم استقبال مشتریان از بانک های خصوصی افزایش تعداد شعب بانک های رقیب وجود تحریم های اقتصادی وجود موانع تجاری خارجی ورود شعب بانک های خارجی به کشور لازم به توضیح است آن دسته از فاکتورهایی که ضرب نهایی شان مثبت آمده است، از نظر مدیران فرصت و آن دسته از فاکتورهایی که ضرب نهایی شان منفی آمده است، از نظر مدیران تهدیدتشخیص داده شدند. حال در ذیل با توجه به موارد گفته شده به تنظیم جدول swotبرای شعب بانک مهر اقتصاد استان گیلان می پردازیم.
۱۳٫۴ جدول SWOTشعب بانک مهر اقتصاد در سال ۱۳۹۳
عوامل درونی عوامل بیرونی |
نقاط قوت:S ۱٫ مدیریت در نقدینگی ،۲٫ سرعت انجام فرایندهای کاری،توسط کارکنان شعبه ۳٫ارائه تسهیلات به صورت آسان ،۴٫تعهد سازمانی کارکنان ،۵٫میزان تعهد شعبه در برگشت پذیری تراکنش های نادرست،۶٫میزان دانش و آگاهی لازم کارکنان بانک در پاسخگویی به مشتریان ،۷٫بودجه بندی اصولی و تطبیق آن با عملکرد ماهانه،۸٫میزان تعهد کارکنان شعبه به قوانین و مقررات بانکی۹٫وجود سیستم پشتیبانی مناسب از نرم افزارهای بانکی در شعبه ،۱۰٫اعتقاد مدیران به ایجاد تغییر و افزایش بهره وری نیروی انسانی و تعهد شعبه برای بهبود مستمر ،۱۱٫بانک مهر اقتصاد،دارای رتبه عالی در میان بانک های خصوصی کشور است. ۱۲٫عدم سوءاستفاده ازحسا بهای شعبه ۱۳٫میزان مجهز بودن فضای اداری شعبه |
نقاط ضعف: W ۱٫نبود نظام پیشنهادات در سطح شعبه۲٫ نامناسب بودن روند سود و زیان سالانه ۳٫ کاهش تنوع در خدمات بانکداری الکترونیک شعب نسبت به سایر بانک ها،۴٫ نبود نیروی کار کافی در شعبه، ۵٫ عدم استقرار مدیریت استراتژیک به منظور سیاست گذاری،جهت سرمایه گذاری مناسب بانک ،۶٫استقرار ضعیف سیستم اطلاعات مدیریت در سازمان ۷٫ضعف در ارائه خدمات نوین بانکی در شعبه، |
فرصتها:O ۱٫جایگاه سپاه پاسداران در نظام تصمیم گیری استان گیلان،۲٫گسترش توریسم در استان گیلان ،۳٫کشف خدمات جدید بانکی ۴٫وجود پتانسیل های بالا در بازار های داخل استان،۴٫نیاز سنجی حال و آینده مشتریان،۵٫توسعه زیر ساخت های سخت افزاری و نرم افزاری و روی آوردن به تکنولوژی به روز،۶٫بهبود جایگاه منطقه آزاد بندر انزلی،۷٫شایسته سالاری در سیستم بانکی،۸٫وجود پتانسیل های بالا در بازار های داخل استان،۹٫امکان گسترش شعب بانک مهر اقتصاد در سطح استان گیلان برای ارائه خدمات بانکی بیشتر با توجه به نیاز بازار،۱۰٫امکان سرمایه گذاری مشترک با بانک های داخلی،۱۱٫وجود نیروهای بازنشسته بانکی در استان |
SO-Strategy نفوذ و افزایش سهم بازار بانک های خصوصی در سطح استان گیلان (S2,3,4,5,6,8,10,11,12–O1,2,3,5,9) ارائه قوانین پیشنهادی در زمینه بانکداری خصوصی از سوی مشاورین حقوقی با نظارت مدیران بانک مرکزی(S1, 7,11 – O 1,2, 9) ارائه خدمات نوین بانکی در سطح استان (S10,11 – O 4,8,10) افزایش جذب منابع یا استراتژی رشد (S1,7– O 1,2,3) سرمایه گذاری و اخذ مشاوره جهت استفاده از دانش بانکداری کشورهای پیشرفته (S 4,6,8,10,12 – O 4,8,10,11) ورود بانک مهر اقتصاد به بخش نفت و انرژی (S 1,7,8,9,11 – O 1,3,6,8,10,11) . بهبودجایگاه بانک مهراقتصاددراستان گیلان (O 1.2.4.5.6.7.8._ُُ .۱۲S .2.3.6.7.9.10ُ) |
WO-Strategy توسعه و توانمند سازی منابع انسانی برای انجام عملیات کسسب رضایت مشتریان وکارکنان _آموزش هدفمند (W3,7,8,O5,7,9,10,11) تاسیس شرکت های IT با هدف پشتیبانی فنی از طرح های الکترونیک و امنیتی بانک مهر اقتصاد (W3,7,8,O5,7,9,10,11) پیاده سازی برنامه های سود آور از جمله ارتقاء فعالیت های ارزی و پرداخت تسهیلات در قالب عقود مشارکتی(W 6,10 – O 1,2,3,6,10,11) برون سپاری فرایند اخذ اطلاعات اعتباری ((W1,5,8-4,7,8 ارتقاء فعالیت های ارزی (۲,۳,۶,۷W3,4,5,6,7- O1,) . چابک سازی ساختاروافزایش انعطاف پذیری درتشخیص واستفاده ازفرصتها |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(۴-۳)
محاسبات مربوط به کمپرسور سوخت نیز مشابه کمپرسور هوا است. در این پژوهش هوا و سوخت در شرایط استاندارد و با دما و فشار ورودی یکسان (دمای ۲۵ درجه سلسیوس و فشار ۱ بار) وارد سیستم میشوند. ۴-۴-۲ محفظه احتراق همانطور که در شکل (۴-۱) مشاهده می شود، هوای خروجی از کمپرسور از طریق یک بازیاب حرارتی گرم شده و سپس وارد محفظه احتراق میگردد. در این محفظه هوا به همراه سوخت ورودی که آن نیز از طریق یک مبدل دیگر گرم شده، با یکدیگر واکنش می دهند. در این محدوده دمایی و فشاری بدون آنکه خطائی جدی در محاسبات وارد شود، هوا و محصولات احتراق به عنوان گاز کامل در نظر گرفته میشوند. در ادامه فرض می شود که جریانهای ورودی به محفظه احتراق کاملاً با هم مخلوط میشوند و تمام سوخت ورودی به دیاکسیدکربن و بخار آب تبدیل میشوند. مجموع واکنشهای فوق گرماده بوده و دمای گازهای خروجی از محفظه احتراق را بالا میبرند. با نوشتن معادله بقای انرژی و با در نظر گرفتن راندمان محفظه، میتوان طبق رابطه (۴-۴) دمای گازهای خروجی را محاسبه کرد.
(۴-۴)
در رابطهی فوق تلفات حرارتی محفظه احتراق بوده و مقدار آن به راندمان محفظه ( ) و ارزش حرارتی سوخت ( ) بستگی دارد[۲۲و۲۳]. مقدار تلفات حرارتی در محفظه احتراق با بهره گرفتن از رابطه (۴-۵) بدست می آید.
(۴-۵)
با توجه به این که راندمان محفظه احتراق ۱۰۰ درصد نبوده و همواره مقداری تلفات حرارتی وجود دارد، با تعریف راندمان محفظه و نسبتدادن عدد مشخصی به آن، نسبت سوخت به هوای واقعی به دست می آید:
(۴-۶)
۴-۴-۳ توربین گازهای داغ خروجی از محفظه احتراق در ادامه وارد توربین شده و در آن جریان الکتریکی تولید می کنند. بخشی از توان الکتریکی تولید شده تأمینکننده توان مصرفی کمپرسورهای سوخت و هوا بوده و توان باقیمانده نیز بهعنوان توان خالص خروجی از توربین مورد استفاده قرار میگیرد. گرمای لازم برای پیشگرمکردن هوا و سوخت ورودی به محفظه احتراق از طریق گازهای داغ خروجی از توربین و از طریق بازیابهای اول و دوم تأمین میشود. با محاسبهی کار ایدهآل و در نظر گرفتن راندمان ایزونتروپیک توربین میتوان مقادیر کار و دمای خروجی از آن را طبق روابط (۴-۷) الی (۴-۹) محاسبه کرد[۲۲و۲۳]:
(۴-۷)
(۴-۸)
(۴-۹)
(۴-۱۰)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
روش تحقیق پیش روتوصیفی،تحلیلی است که براساس مطالعه منابع دینی وبهره گیری ازیافته های روانشناسی،جامعه شناسی وعلوم تربیتی ودرمحیط کتابخانه شکل گرفته است. . فصل اول کلیات مقدمه: تأمین نیازهای روحی وروانی برای انسان ضروری است. برهمین مبنا نیازهای روانی از احتیاج های اساسی قلمداد می شود وازمهمترین نیازهای روانی برخورداری افراد از محبت است. باتوجه به اینکه محبت به عنوان یک نیاز روانی در رفتارانسان نقش اساسی ومؤثری ایفا می کند ونظر به این که محبت به عنوان یک هنربه دانش وکوشش نیاز دارد،ضرورت بحث دربارۀ آن به خوبی آشکار می شود.
ناگفته نماند «محبت» در زندگی انسان به قدری مهم است که تاریخ آن را بهترین راه برای پاسخگویی به خواسته های فطری انسان می دانید واین حقیقت را خاطرنشان می سازید که کسانی که ازپیمودن راه «محبت» محرومند، از اندیشه های خود آنچنان که باید،طرفی نمی بندند وحتی گاهی ممکن است از آنها هیچ سودی نبرند. ۲.گفتار نخست: شناخت محبت ۱-۲. معنای لغوی محبت محبت مأخوذ از حب به معنی دوست داشتن وگرایش روحی به چیزی پیدا کردن است.ابن منظور می گوید: حِبَّ به معنی دوست، که مانند عشق وعشیق ومعشوق عزیز ومحبوب است.مؤنث آن حِبه وجمع آن احباب وحبّان وحبوب است. حبیب گاهی به معنای محبّ (اسم فاعل آن) دوستدار وگاهی به معنی محبوب (اسم مفعول) است.لذا حبیب به معنای یار، دوست، معشوق ،محبوب گفته شده است. حب نقیض بغض می باشد ومترادف با وداد به معنی دوستی است و محبت مأخوذ از حب می باشد[۱]. در قرآن مجید فعل ثلاثی این کلمه مطلقاً به کار نرفته وهمه از باب افعال واستفعال وتفعیل استعمال شده است .ولی مصدر ثلاثی بارها آمده است[۲].صاحب تاج العروس نیز درمورد واژه حب می گوید:حب نقیض بغض وهم معنی با وداد ، و محبت همچون حباب به معنی محابه ومواده وحب می باشد.او هم محبت را از حب (کسرحاء) می داند[۳]. حب(فتح حاء) به معنای او را دوست داشتن آمده است و حب ا لشیء را به علاقمندی به آن چیز مطرح می کنند.۴ این کلمه درفارسی نیز به همین صورت متداول می باشد و اهل لغت ، معانی ای رابرای آن ذکر کرده اند: «حب از ریشه “ح ب ب"به معنای مهر، دوستی، ودّ، وداد، مودت، محبت، دوست داشتن، دوستناک شدن، مقابل بغض ودشمنی است.» این واژه درترکیب اضافی به صورت هایی مانند حب وطن (وطن پرستی)حب مال وحب نفس وحب نوع وحب ولد به کار رفته است[۴]. این کلمه به فتح میم صحیح است وآنچه به ضم مشهوراست غلط می باشد چه مصدر میمی از ثلاثی مجرد به ضم اول مستعمل شده است واین کلمه نظیر ودّ ،وداد ،دوستی ومودت وعشق می باشد.حب به معنی دوستی ،دوست داشتن ، دوست داشت آن را،محبت ، نیک خواهی ،مودت ، شفقت می باشد. ۲-۲. واژگان مترادف محبت برای محبت واژه های قریب المعنایی زیادی ذکر شده است که در ذیل به معرفی برخی از آنها می پردازیم. عشق :به معنای دوستی زیاد و محبتی است که به حد نهایی برسد.[۵] عشق مترادف با محبت می باشد با تفاوت اندکی که عشق میل شدید است برای رسیدن به مقصود،چنانچه عشق شهوانی نباشد رواست که عاشق تمایل به وصال جسمانی معشوقه نداشته باشد واندیشه اش ازنیل به وصال معشوق خالی باشد[۶]. مودت : مودت از ود و به معنای دوست داشتن در همه امور خیر می باشد.[۷] نسبت مودت به محبت مانند نسبت خضوع وخشوع است. خشوع نوعی تاًثر نفسانی است از کبریا وعظمت که اثر ظاهری آن درمقام عمل وخضوع است[۸] به عبارت دیگر مودت آن محبتی است که آثار وپیامدهای آشکاری مانند الفت ، مراودت واحسان به همراه داشته باشد .[۹] چنان که درباره محبت بین زوجین واژه «مودت» به کاربرده شده است «وجعل بینکم مودهً رحمهً» [۱۰]چرا که این دوستی با الفت واحسان آنان با یکدیگر همراه است وخداوند هم خودش را «ودود» معرفی کرده است، چرا که محبت خداوند با نعمت ، احسان وبخشش همراه است.به عبارت دیگر محبت از امور درونی است وشعله درونی عاطفه را به حرکت در می آورد ولی مودت امر بیرونی ومتأثر از محبت می گردد. شفقت: از «ش ف ق »که اشفاق به معنای عنایتی است آمیخته به خوف چون با “من"متعدی شود معنای خوف در آن ظاهرتر است واگر با “فی"متعدی شود معنی اعتنا در آن آشکارتر است که مترادف با محبت می باشد. رحمت : دراصطلاح به معنای مهربانی ورقتی است که مقتضی احسان است نسبت به شخص مرحوم ، گاهی فقط در مهربانی وگاهی فقط دراحسان به کار می رود[۱۱]. الفت : از دیگر واژگانی است که با محبت مترادف است ، مصدر باب تفعیل و به معنی جمع شدن با میل و رغبت است[۱۲]، انس گرفتن ، همدلی ، یکرنگی ، خوگرفتن را می توان از کارکردهای الفت دانست.[۱۳] لطف : به معنای آنچه که انسان را به طاعت نزدیک واز معاصی دور می کند ولطیف از اسماء الهی است به معنای رفیق با بندگانش وآنچه به نفع بندگانش است را به آنها می رساند.[۱۴]آنچه به طور مشترک در میان این اصطلاحات می توان یافت کرد عنایت و توجه به دیگران می باشد ولی و هرکدام این عنایت را بطریقی حاص تبیین می کنند و آنچه در این پژوهش مد نظر است عدم افراط و رعایت اعتدال در توجه و عنایت می باشد که به عنوان محبت مطرح گردیده و ظهور و بروز این عنایت می باشد که در اصطلاح مودت نامیده می شود. ۳-۲. معنای اصطلاحی محبت واژه محبت از واژه های است که توجه دانشمندان علوم مختلف را به خود جلب کرده است وهرکدام پیرامون معنای آن تعاریفی را ارائه کرده اند. ولی با تأمل می توانیم به این مطلب اذعان کنیم که واژه محبت از جهت اصطلاح تفاوت چندانی با معنای لغوی آن ندارد هرچند در علم اخلاق آنرا از حب و به معنای میل طبع به شی ای که در ادراکش لذت است[۱۵] و می توان اینگونه تعریف کرد:ابتهاج به شی یا شی که موافق با طبیعت انسان است اعم از اینکه آن شی یک امر عقلی است یاحسی،حقیقی باشد یا ظنی[۱۶] وآنچه قابل توجه است منوط بودن حالت التذاذ ومیل از هرچیزی بر شناخت آن چیز می باشد. محبت را همچنین اساس خلقت معرفی وآنرا کشش عمومی می دانندکه تمام موجودات را به هم مرتبط ومتصل ساخته است. در برخی تعابیرعرفانی از محبت اینگونه یادشده است: همه وجود را محو گرداند و رنگ خود بخشد به شرط آنکه حالی مستقر گردد. درهمین زمینه محو محبوب گشتن،نوری گفت : چون روی به کلی در قبله محبت آورد ، محب ومحبوب ومحبت او یکی شد ،رسم بیگانگی ازمیان هردو برخاست، نتیجه غیرت محبت است که روی اورا از همه جهات بگرداند ودرقبله خود آورد ،واز قید محبوب خارجیش ،آزاد گرداند.[۱۷] محبت را مأخوذ از حباب نیز معنا نموده اند و آن غلیان آبی است در حال بارانی عظیم .با این قیاس گفته اند :پیوسته دل دوست ،اندراشتیاق رؤیت دوست ، مضطرب باشد وبی قرار چنانکه اجسام به ارواح مشتاق باشند وقیام جسم به روح باشد ، قیام دل به محبت بود وقیام محبت ،به رؤیت و وصل محبوب باشد.[۱۸] از منظر علماء علم تصوف محبت به معنای خروش وهیجان درآمدن دل در مقام رسیدن به لقای محبوب خود دانست ،محبتی که محب تمام صفات را از خروش نفی می کند وخود را محو در محبوب می بیند ودر مقام اثبات محبوب به تمام ذاته برمی آید. هجویری می گوید :محبت حق نسبت به بنده ارادت خیر بود ورحمت ومحبت اسمی از اسامی ارادت است وبالجمله محبت خدا آن است که بنده را از معاصی برهاند ومقامات واحوال عالیه وی را کرامت فرماید.[۱۹] یکی از حقایقی که هر فردی در وجدان خود می یابد ونمی تواند منکر شود ،حقیقتی است که نام آن را حب وبه فارسی دوستی می گذاریم.مانند دوست داشتن غذا ،زنان ، مال ، جاه وعلم ،که دوستی اینها از مصادیق حب است وهیچ شکی در دوستی آنها در دل وجود ندارد ونیز شکی نیست در اینکه کلمه دوستی وحب در این پنج مصداق به یک معنا وازنوع اشتراک معنوی استعمال می شود نه اشتراک لفظی[۲۰]حال باید دید بااینکه حب در این مصداق معانی مختلفی دارد ،چرا کلمه حب در همه به یک جور صادق است ؟ حب مخصوص به غذا ومیوه بدان جهت است که با طرز کار دستگاه گوارش ارتباط دارد ، اگر فعالیت این دستگاه نبود و بدن در استکمال خود نیازی به طعام نداشت ،قطعاً ما نیز طعام را دوست نمی داشتیم وطعام محبوب ما نمی شد. پس حب ما به غذا در حقیقت حب ما به غذا نیست ، بلکه حب دستگاه گوارش به فعالیت خودش است ، این دستگاه می خواهد انجام وظیفه کرده وسوخت وساز بدن را به بدن برساند ، همین خواستن عبارت از حب به غذا است وخوش آمدن ولذت غذا ،کار دستگاه گوارش است ونقصی را که به واسطه گرسنگی مشاهده می کندرفع می نماید.پس هریک از قوای بدن فعل خود را دوست دارند واین دوستی او را به سوی فعلش جذب می کند ،چشم را به سوی دیدن آنچه دوست دارد جذب می کند وگوش را به سوی شنیدن وهمچنین هرقوه دیگر را. این نیست مگر به خاطر اینکه کار هرقوه ، کمال است وهرقوه ای با کار مخصوص خود ،نقص خودرا تکمیل نموده وحاجت طبیعی خود رابرمی آورد ،اینجاست که مفهوم برای اشکال بحث و به بیان چند نکته می پردازیم . حب ارتباط و کششی است میان محب و محبوب به منظور رسیدن به کمال و یا به عبارتی ارتباط صمیمانه بین علت معلول و آنچه خوب است مطرح گردد بیان اقسام محبت است که به محبت طبیعی،خیالی و عقلی تقسیم می گردد. ازآن جهت که ربط علت تامه با معلولش با رابطه ناقصه با معلولش یکسان ودریک مرتبه نیست به همین حساب آن کمال که به خاطر آن چیزی محبوب ما واقع می شود،از جهت ضروری بودن وغیر ضروری بودن ونیز از جهت مادی بودن مانند تغذی غیرمادی بودن مانند علم یکسان نیست و بلکه شدت و ضعف دارد. درپایان می توان اینگونه نتیجه گرفتکه:محبت تنها وسیله وصال هر طالبی نسبت به مطلوب خویش است ودوست را به سوی محبوب ومعشوق خود جذب می کند تا بدان وسیله نقص خویش را برطرف سازد ،محبت ودوستی ، موقعی حقیقت دارد که شخص نسبت به خود آن شیء، وبه جمیع متعلقات آن ، علاقمند بوده[۲۱]وبه تمام جوانبش حالت خضوع وتسلیم داشته باشد،درچنین حالی مسلماً محبوب نیز به او علاقه پیدا خواهد کرد.[۲۲] جایگاه محبت: محبت یک جاذبه و کشش است، که ظرف و مکان مادی ندارد، بلکه نیازمند ظرف و جایگاه معنوی است. اما این جایگاه معنوی و غیر مادی چیست؟قرآن کریم میفرماید: «و الَّفَ بینَ قلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِه اِخواناً»[۲۳] خداوند میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او دشمنی و کینههایی که نسبت به هم داشتید، تبدیل به دوستی و برادری شد»، استفاده میشود که محبت افراد با یکدیگر با قلب آنان ارتباط دارد و در اثر الفت بین قلوب، بین آنان محبت ایجاد میشود. در دعای کمیل نیز میخوانیم: « وقلبی بحبک متیما»، خدایا دلم را با دوست داشتنت، رام و منقاد گردان.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۲-۸۹ : زمان توزیع برای هر انتقال تخمین زده میشود [۴۴]
با توجه به N مستقل و مشاهده توزیع یکسان (x1,……., xN ) برای زمانهای انتقال بین دو حالت و تابع احتمال اینگونه است: با جایگزین کردن فرمول (۲-۳۰) در (۲-۳۱) و پیدا کردن بیشترین مقدار ، ما ماکزیمم را با نسبت K دریافت میکنیم: داده آزمایشی به دو بخش تقسیم میشود، قسمت اول شامل تمام اهداف موفقیت و قسمت دوم شامل همه اهداف ناموفق. سپس پارامترهای توزیع گاما را یکبار برای هر انتقال در هر مدل تخمین میزند با توجه به یک هدف جدید، احتمالی که از زمان انتقال در مدل موفقیت تولید شده و احتمالی که از مدل شکست تولید میشود را تخمین میزند. نسبتی از این دو احتمال میتواند به عنوان ویژگی، همراه با احتمال نسبی از مدلهای زنجیرهای برای پیشبینی موفقیت استفاده شود. فرض بر این است که بعضی انتقالات زمان توزیع متفاوتی برای مدل شکست یا موفقیت دارند. از این رو نسبت احتمال از زمان انتقال به عنوان پیشبینی موفقیت استفاده میشود. شکل (۲-۹) زمان توزیع تخمین زده شده برای زمان انتقال بین یک کلیک روی نتیجه جستجو و یک پرسوجوی فرستاده شده را مقایسه میکند. شکل نشان میدهد که کاربر تمایل دارد زمان بیشتری را روی نتایج جستجو در اهداف موفق بگذراند. شکل ۲-۹ ۱۰:: زمانهای توزیع انتقال برای اهداف جستجوی موفق و ناموفق[۴۴] آزمایش مدل دادهها شامل ۲۷۱۲ هدف به دست آمده از ورود پرسوجو از یک موتور جستجوی تجاری است. و نتایج از نظر دقت[۸۷]، فراخوانی[۸۸]، f-measure [۸۹]و درستی[۹۰] ارزیابی میشوند. ویژگیهای ایستا مبتنی بر رفتار کاربر: نخستین موضوعی که مطرح میشود مشکل یادگیری ماشین کلاسیک است حال مجموعهای از ویژگیها و آموزش دسته بندی استفاده از آنها مطرح میشود. تعدادی از ویژگیها تست میشود و آنهایی که بهتر انجام شدهاند در زیر آورده شده است. تعداد پرسوجوها در طی رسیدن به هدف تعداد کلیکها در طی رسیدن به هدف تعداد کلیکها روی نتایج تضمینی در طول رسیدن به هدف تعداد کلیک روی صفحه بعدی در طی رسیدن به هدف تعداد کلیکها روی پیشنهادات املایی در طی رسیدن هدف تعداد کلیکها روی میانبرها در طی رسیدن به هدف بیشترین زمان بین کلیکها در طی رسیدن به هدف کمترین زمان بین کلیکها در طی رسیدن به هدف میانگین زمان برای اولین کلیک در طی رسیدن به هدف محدوده زمان هدف متوسط زمان ساکن ماندن ویژگی مهمی که در نظر گرفته شده زمان ساکن ماندن [۹۱] است. زمان ساکن ماندن از یک کلیک، مدت زمان بین کلیک و اقدام بعدی است. زمان همه کلیکها در هدف محاسبه میشود و از بیشترین، کمترین، و متوسط زمان سپریشده به عنوان ویژگیهایی برای پیش بینی موفقیت استفاده میشود. شکل ۲-۱۰: منحنی Precision-Recall برای مدل مارکو (MML) و دسته بندی ویژگیهای ایستا ]۴۴[ جدول ۲-۵ : اندازه گیری دقت، فراخوانی، F1، و درستی برای حالتهای مختلف[۴۴] آزمایشات تا اینجا فقط با بهره گرفتن از دنبالهی اقدامات کاربر و بدون در نظر گرفتن زمان بوده است. زمان توزیع گاما را به هر انتقال برای هر دو مدل موفقیت و عدم موفقیت اضافه میشود در شکل (۲-۱۱) دیده میشود که استفاده از زمان به تنهایی خیلی خوب بوده و خیلی بهتر از استفاده از ویژگیهای ایستا است که قبلاً توضیح داده شد. دیده میشود که استفاده از زمان به تنهایی حتی از مدل دنباله عمل MML در شرایط فراخوانی پایین بهتر است. ولی، مدل دنباله عمل مارکو برای مقادیر متوسط و زیاد فراخوانی بهتر است. شکل ۲-۱۱۱۱ : منحنی Precision-Recall برای احتمال مدل مارکو همراه با زمان و بدون زمان]۴۴[ در جدول (۲-۶)نسبت شانس انتقال از پرسوجو به عملیاتهای دیگر در اهداف موفق در مقایسه با اهداف ناموفق نشان داده شده است. دیده میشود که در اهداف موفق، احتمالاً کاربران دو برابر بر روی میانبرها، و نزدیک به دو برابر روی یک نتیجه جستجو کلیک میکنند. کاربران به احتمال زیاد روی پیشنهادات املایی نیز کلیک میکنند و یک پرسوجوی جدید بدون کلیک روی نتایج جستجو در اهداف غیر موفق را ارسال میکنند. به احتمال ده برابر اهداف ناموفق بدون کلیکی پایان مییابند. در جدول (۲-۷) نسبت شانس احتمالات انتقال به حالت نهایی در مدل موفقیت با مدل شکست مقایسه شده است. اهداف موفق به احتمال زیاد از کلیکهای نتیجه جستجو به حالت نهایی انتقال مییابند، در حالی که اهداف ناموفق با احتمال بیشتر از یک پرسوجو یا یک جستجوی مرتبط به حالت نهایی انتقال مییابد. جدول ۲-۶ : نسبت شانس انتقال از پرسوجو به عملیاتهای دیگر در اهداف موفق در مقایسه با اهداف ناموفق [۴۴] جدول۲- ۷ : نسبت شانس انتقال به حالت نهایی در مدل موفقیت و مدل شکست [۴۴] یک مدل مارکو از رفتار کاربر شامل دنبالهای از همه پرسوجوها و کلیکها در یک جستجوی کاربر و همینطور زمان بین فعالیتها برای پیشبینی موفقیت کاربر در هدفش نشان داده شد. فصل سوم شرح روش پیشنهادی ۳-۱ تحلیل یک سیستم چند معیاره برای تحلیل یک سیستم چند معیاره باید عناصر آن را به خوبی شناخت و آنها را به طور دقیق تعریف کرد و سپس به مدلسازی و تجزیه و تحلیل آن پرداخت. به طور کلی میتوان گفت مسائل تصمیمگیری چند معیاره MCDM شامل ۶ مؤلفه میباشند: یک هدف یا مجموعهای از اهداف تصمیم گیرنده (DM) یا گروهی از تصمیم گیران مجموعهای از معیارهای ارزیابی مجموعهای از گزینههای تصمیم مجموعهای از متغیرهای مجهول یا متغیرهای تصمیم مجموعهای از نتایج حاصل شده از هر زوج گزینه – معیار عنصر مرکزی این ساختار، یک ماتریس تصمیم است که شامل مجموعهای از سطرها و ستونهاست. این ماتریس نتایج تصمیم را برای مجموعهای از گزینهها و معیارهای ارزیابی بیان میکند. ۳-۲ بررسی فرایند تصمیمگیری چند شاخصه فرایند تصمیمگیری چندشاخصه[۹۲] (MADM)، شامل چهار مرحله اساسی: شناسایی و ارزیابی، وزن دهی، انتخاب گزینه نهایی یا اولویت بندی گزینهها با بهره گرفتن از یکی از روشهای MADM و تحلیل حساسیت میباشد. فرایند تصمیمگیری چندشاخصه در شکل (۱-۳) نشان داده شده است. شناسایی شرکت کنندگان و تصمیمگیر انتخاب گزینهها شناسایی و ارزیابی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(۳- ۸) = Ii با بهره گرفتن از قانون جریان کیرشهف (KCL) ، جریان خطوط محاسبه میشود. مجدداً ولتاژ شینها، با توجه به جریانهای بدست آمده در مرحله قبل، محاسبه میشود. برای هر گره، ولتاژ بدست آمده، با مقدار ولتاژ در تکرار قبل مقایسه میشود.
max (۳- ۹) اگر شرط (۲-۳) برقرار باشد، برنامه به اتمام رسیده و مقادیر ولتاژ و جریان بدست میآید. اگر شرط فوق برقرار نباشد، مسئله با مقادیر جدید ولتاژ بدست آمده، از مرحله (۲) تکرار شده و ادامه مییابد. این روند تا جایی ادامه مییابد که شرط (۲-۳) برقرار گردد. ۳-۸- بررسی تعدادی ازسناریوها در مسیریابی بهینه فیدرها سناریوهای زیادی برای مسیریابی بهینه فیدرها با تعیین سطح مقطع هادی و مقاومت و راکتانس هادی ها و یا ثابت فرض نمودن سطح مقطع هادی ها و مقاومت و راکتانس هادی ها و در نظرگرفتن مولدهای پراکنده با جایابی آنها و یا تعیین حساسیت شبکه با درنظرگرفتن مولدهای پراکنده در چندین باس محتلف با توان های تولیدی مختلف و … می توان تعریف کرد که در ذیل به تعدادی از آنها پرداخته می شود: ۳-۸-۱- مسیریابی بهینه فیدرها بدون وجود DG در شبکه های توزیع در این سناریو درابتدای الگوریتم ژنتیک، ساختارهای اولیه بطور تصادفی از طریق توابع احتمالاتی تولید و با ساختارهای تولید شده توسط الگوریتم پریم ترکیب می گردد. با توجه به شاخص تعریف شده برای الگوریتم پریم که تلفات سکشن می باشد، عملا ساختار تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک منحصر بفرد است. لذا یک ساختار از ساختارهای اولیه تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک با ساختار تولید شده مذکور جایگزین می گردد. شعاعی بودن هر ساختار بررسی و در صورت شعاعی بودن، ماتریس مشخصات متناظر با هر ساختار از ماتریس مشخصات اولیه بدست می آید. سپس مقدار جریان هر سکشن محاسبه و براساس آن و نوع فیدر(هوائی یا زمینی ) موردنظر مشخص شده در ماتریس مشخصات، نوع و حداقل مقطع هادی ها از جداول اطلاعات کابل یا ACSR تعیین و مقاومت و راکتانس هادی ها در ماتریس مشخصات جدید، قرارداده و سپس پخش بار پیشرو – پسرو بر روی آن اعمال می شود. در انتهای پخش بار، مقادیر ولتاژ و جریان هر سکشن تعیین و در صورت برآورده شدن محدودیت های ولتاژ و جریان، مقدار تابع هدف هر ساختار شعاعی محاسبه می گردد. سپس مراحل انتخاب خبرگان و تقاطع و جهش تک نقطه ای اعمال می گردد. این عملیات تا رسیدن به ساختار بهینه ادامه پیدا می کند. مراحل انجام مسیریابی بهینه فیدرها در شبکه های توزیع بدون درنظرگرفتن DG، مطابق فلوچارت شکل (۳- ۱۳) نشان داده شده است: ۳-۸-۲- مسیریابی بهینه فیدرها با وجود DG مراحل انجام مسیریابی بهینه فیدرها در شبکه های توزیع با وجود DG و با تعیین سطح مقطع هادی های سکشن ها، در دو حالت ذیل بررسی می گردد: ۳-۸-۲-۱- مسیریابی بهینه فیدرها توام با جایابی DG (ها ) در این سناریو درابتدای الگوریتم ژنتیک، ساختارهای اولیه بطور تصادفی از طریق توابع احتمالاتی تولید و با ساختارهای تولید شده توسط الگوریتم پریم ترکیب می گردد. با توجه به شاخص تعریف شده برای الگوریتم پریم که تلفات سکشن می باشد، عملا ساختار تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک منحصر بفرد است. لذا یک ساختار از ساختارهای اولیه تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک با ساختار تولید شده مذکور جایگزین می گردد. شعاعی بودن هر ساختار بررسی و در صورت شعاعی بودن، ماتریس مشخصات متناظر با هر ساختار از ماتریس مشخصات اولیه بدست می آید. پس از جایابی DG، مقدار جریان هر سکشن محاسبه و براساس آن و نوع فیدر(هوائی یا زمینی ) موردنظر مشخص شده در ماتریس مشخصات، نوع و حداقل مقطع هادی ها از جداول اطلاعات کابل یا ACSR تعیین و مقاومت و راکتانس هادی ها در ماتریس مشخصات جدید، قرارداده و سپس پخش بار پیشرو – پسرو بر روی آن اعمال می شود. در انتهای پخش بار، مقادیر ولتاژ و جریان هر سکشن تعیین و در صورت برآورده شدن محدودیت های ولتاژ و جریان، مقدار تابع هدف هر ساختار شعاعی محاسبه می گردد. سپس مراحل انتخاب خبرگان و تقاطع و جهش تک نقطه ای اعمال می گردد. این عملیات تا رسیدن به ساختار بهینه ادامه پیدا می کند. روش جایابی DG: روش جایابی DG(ها ) در این تحقیق به این صورت است که DG با ظرفیت مشخص را درنظرگرفته و محل نصب را با شرط کمینه سازی تابع هدف، بطور تصادفی پیدا می کنیم. روش کار به این صورت است که ظرفیت DG مورد نظر با گام های مساوی از صفر تا ۱۰۰ درصد ظرفیت، تقسیم می گردد. یک ظرفیت از ظرفیت های تولیدشده بطور تصادفی انتخاب و در مکانی که آن هم بطور تصادفی برای هرساختار تعیین می شود، قرار داده می شود. به موازات و همزمان با مسیریابی بهینه فیدرها جایابی DG نیز انجام می پذیرد. البته ذکر این مطلب لازم است که احتساب و عدم احتساب هزینه DG در تابع هدف الگوریتم ژنتیک می تواند منجر به پیدا شدن ساختارهای بهینه کاملا متفاوتی، گردد. مراحل انجام مسیریابی بهینه فیدرها با وجود DG توام با جایابی، مطابق فلوچارت شکل (۳-۱۴) می باشد. ۳-۸-۲-۲- مسیریابی بهینه فیدرها در شبکه های توزیع با وجود DG جهت تعیین حساسیت با توان DG بله در این سناریو درابتدای الگوریتم ژنتیک، ساختارهای اولیه بطور تصادفی از طریق توابع احتمالاتی تولید و با ساختارهای تولید شده توسط الگوریتم پریم ترکیب می گردد. با توجه به شاخص تعریف شده برای الگوریتم پریم که تلفات سکشن می باشد، عملا ساختار تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک منحصر بفرد است. لذا یک ساختار از ساختارهای اولیه تولید شده توسط الگوریتم ژنتیک با ساختار تولید شده مذکور جایگزین می گردد. شعاعی بودن هر ساختار بررسی و در صورت شعاعی بودن، ماتریس مشخصات متناظر با هر ساختار از ماتریس اطلاعات اولیه شبکه بدست می آید. پس از قراردادن توان اکتیو و راکتیو DG ها در ماتریس مشخصات شبکه، مقدار جریان هر سکشن محاسبه و براساس آن و نوع فیدر(هوائی یا زمینی ) موردنظر مشخص شده در ماتریس مشخصات، نوع و حداقل مقطع هادی ها از جداول اطلاعات کابل یا ACSR تعیین و مقاومت و راکتانس هادی ها در ماتریس مشخصات جدید، قرارداده و سپس پخش بار پیشرو – پسرو بر روی آن اعمال می شود. در انتهای پخش بار، مقادیر ولتاژ و جریان هر سکشن تعیین و در صورت برآورده شدن محدودیت های ولتاژ و جریان، مقدار تابع هدف هر ساختار شعاعی محاسبه می گردد. سپس مراحل انتخاب خبرگان و تقاطع و جهش تک نقطه ای اعمال می گردد. این عملیات تا رسیدن به ساختار بهینه ادامه پیدا می کند. مراحل انجام مسیریابی بهینه فیدرها جهت تعیین حساسیت با توان DG، مطابق فلوچارت شکل (۳-۱۵) می باشد. فصلچهارم مطالعات عددی فصل ۴- مطالعات عددی در این فصل مسیریابی بهینه فیدرها در شبکه های توزیع با روش پیشنهادی بر روی شبکه های نمونه ۲۴ باسه]۱۳ [و شبکه ۳۳ باسهIEEE انجام و نتایج نشان داده می شود. جهت درست آزمائی روش پیشنهادی، نتایج بدست آمده با نتایج روش]۱۳ [ مقایسه می گردد. ۴-۱ - شبکههای نمونه مشخصات شبکه های نمونه مورد بررسی مذکور بصورت زیر می باشد: ۴-۱-۱- شبکه نمونه ۲۴ باسه]۱۳ [ دیاگرام تک خطی این شبکه در شکل (۴-۱) نشان داده شدهاست. این شبکه شامل ۲۴ باس بار و ۴۲ سکشن بوده و از یک فیدر ورودی تغذیه میشود. اطلاعات مربوط به سکشن ها و بارها در جداول (۴-۱) و (۴-۲) و (۴-۳) درج گردیده است. شکل (۴- ۱) شبکه نمونه ۲۴ باسه]۱۳ [ ۴- ۱-۲- شبکه نمونه ۳۳ باسهIEEE ساختار این سیستم در شکل (۴-۲) نشان داده شدهاست. این شبکه دارای ۳۳ باس و ۳۷ سکشن می باشد. KV12.666 Vbase=و MVA1Sbase= می باشد. اطلاعات مربوط به سکشن ها و بارها در جدول (۴- ۵) آمده است: شکل (۴- ۲) شبکه نمونه۳۳ باسه IEEE ۴-۲- مطالعات عددی مسیریابی فیدرها در شبکه نمونه ۲۴ باسه]۱۳ [و ۳۳ باسهIEEE مطالعات عددی بر روی دو شبکه نمونه ۲۴ باسه]۱۳ [ و ۳۳ باسهIEEE بصورت ذیل بررسی می گردد: ۴-۲-۱- مطالعات عددی پیاده سازی شده بر روی شبکه ۲۴ باسه]۱۳ [ شبکه ۲۴ باسه]۱۳ [مورد نظر با کل مسیرهای ممکن، یک شبکه روستائی ۱۰ kv با ترانسفورماتور ۳۵kv/10.5kv و ترانسفورماتورهای توزیع ۱۰ kv/0.4 kv با هادی های آلومینیمی- فولادی است. حداکثر افت ولتاژ ۱۰% در نظر گرفته شده است. ۴-۲-۱-۱- مسیریابی بهینه فیدرها بدون وجود DG در شبکه ۲۴ باسه]۱۳ [ با روش پیشنهادی برنامه مسیریابی بهینه فیدرها را بر روی شبکه ۲۴ باسه]۱۳ [ با اطلاعات مندرج در جداول (۴-۱) و (۴-۲) و (۴-۳) اجراء می کنیم. نتایج بدست آمده به شرح جدول(۴-۶) می باشد. جدول (۴-۶) نتایج مسیریابی بهینه فیدرها درشبکه ۲۴ باسه]۱۳ [
هزینه کل ($) |
هزینه انرژی توزیع نشده ($) |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جزع در لغت بی تابی، بی صبری و زاری کردن آمده است.(قرشی،۱۳۷۱،ج۲،۳۴).جزع از حزن اشد است.جزع حزنی است که شخص را از چاره اندیشی باز دارد ولی حزن از آن اعم است.(راغب،۱۴۱۲،ج۱،۱۹۴). ۴- ضجه: ضجه واژه ای است که در روایات از آن یاد شده است. امام علی(ع)در دعای شریف کمیل می گوید:«یا سیدی و مولای لای الامور الیک اشکو و لما فیها اضج و ابکی»:«آقا و مولایم،برای کدام یک از گرفتاری هایم به تو شکایت کنم و برای کدام از آنها گریه و شیون کنم.»(قمی، ۱۳۸۷،دعای کمیل،۱۰۶).
امام صادق(ع)می فرماید:«اللهم انی استشفع الیک بولد حبیبک و بالملائکه الذین یضجون علیه و یبکون و یصرخون …»:«خدایا من فرزند حبیبت را نزد تو شفیع قرار می دهم و فرشتگانی را نزد تو شفیع قرار می دهم که در عزای آن حضرت ضجه می زنند، گریه می کنند، فریاد می کشند و ناله می نمایند …».(قولویه قمی، ۱۳۸۹،۲۴۱). در دعای ندبه می خوانیم:«… و لیصرخ الصارخون و یضج الضاجون و یعج العاجون » : «… فریاد و ضجه و شیون و ناله و جیغ و داد عزاداران باید بلند شود» . ( قمی ، ۱۳۹۰، دعای ندبه ، ۷۴۶ ) . ضجه زدن در لغت به معنای داد و فریاد و شیون است.(مهیار،۱۳۷۰،۵۶۶). ۵- صراخ: صراخ واژه ای قرآنی و روایی می باشد. قرآن کریم می فرماید:«وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِیخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ یُنْقَذُونَ»،(یس/۴۳)،«و اگر بخواهیم آنها را غرق مىکنیم، به طورى که نه فریادرسى داشته باشند، و نه کسى آنها را از دریا بگیرد». هم چنین می فرماید:«وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَل …»،(فاطر/ ۳۷)،«آنها در دوزخ فریاد مىزنند پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالح بجا آوریم غیر از آنچه انجام می دادیم». در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که«اذا کان یوم القیامه تأتی فاطمه فی لمه من نسائها فیقال لها: ادخلی الجنه…… فتصرخ صرخه فاصرخ لصراخها و تصرخ الملائکه لصراخها»:«فاطمه در میان جماعتی از بانوان وارد صحرای محشر می شود. به او گویند: وارد بهشت شو ……. فریادی کشد که ناله و فریاد من(پیامبر) از شنیدن آن بلند شود و فرشتگان نیز از شنیدن شیون او ناله و فریاد کنند».(ابن طاووس،۱۳۸۶،۱۸۶). هم چنین می فرماید:«البکاء من الرحمه و الصراخ من الشیطان»: «گریه از رحمت و فریاد از شیطان است».(پاینده،۱۳۸۹،۲۹۴). در لغت صراخ به فریاد شدید هنگام ناراحتی یا مصیبت گفته می شود.(ابن منظور،۱۴۱۶،ج۳۳،۳). صریخ به معنای فریاد رس و کمک نیز آمده است. (قرشی،۱۳۷۱،ج۴،۱۲۱). ۶- فزع: فزع واژه ای قرآنی و روایی می باشد. قرآن کریم می فرماید:« لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَر…»،(الانبیاء/۱۰۳)،«وحشت بزرگ آنها را اندوهگین نمىکند…». هم چنین می فرماید:«… إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّکُمْ»،(سبا/۲۳)،«تا زمانى که اضطراب از دلهاى آنها زایل گردد (و فرمان از ناحیه او صادر شود، در این هنگام مجرمان به شفیعان) مىگویند: پروردگارتان چه دستورى داده؟». رسول خدا(ص) می فرماید:«من خرج من عینیه مثل الذباب من الدمع من خشیه الله، آمنه الله یوم الفزع الاکبر»:هر کس از ترس خداوند به اندازه بال مگسی اشک از چشمهایش خارج شود خداوند او را در روز ترس بزرگ در امان خویش دارد.(محمدی ری شهری،۱۳۷۷،ج۲،۵۳۶).در دعا می خوانیم:«یا غوثی عند شدتی الیک فزعت»:«ای دادرس من هنگام سختیها به درگاهت ناله می کنم».(قمی،۱۳۸۷،دعای ابوحمزه ثمالی،۳۲۶). فزع در لغت مصدر و به معنی وحشت از چیزی است. به معنای ترس، کمک و یاری نیز آمده است."الفُزعه” به کسی گفته می شود که بسیار از مردم بترسد."الفّزعه” کسی است که مردم از او بترسند.(مهیار،۱۳۷۵،۶۶۳). هم چنین آمده است که فزع چون با ( الی ) متعدی شود، به معنی استغاثه آید،(فّزّع الیه: به او پناه برد و استغاثه کرد).و چون با(لام) متعدی شود، معنی پناه دادن می دهد. راغب گوید فزع، انقباض و نفاری است از شیءمخیف که بر انسان عارض شود و آن از جنس فزع است. (قرشی،۱۳۷۱،ج۵،۱۷۲-۱۷۴). ۷-شهِق و زفِر: هم در روایات و هم در قرآن از این دو واژه یاد شده است. خدای تعالی می فرماید:«فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ»،(هود/۱۰۶)،« اما آنها که شقاوتمند شدند در آتشاند، و براى آنها زفیر و شهیق (نالههاى طولانى دم و باز دم) است ». هم چنین می فرماید:« إِذا أُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُور »،(ملک/۷)،« هنگامى که در آن افکنده مىشوند صداى وحشتناکى از آن مىشنوند و این در حالى است که پیوسته مىجوشد».در جایی دیگر می فرماید:«لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ هُمْ فِیها لا یَسْمَعُونَ»،(انبیاء/۱۰۰)،«آنها در آن نالههاى دردناک دارند، و چیزى نمىشنوند!». در روایتی از امام صادق(ع)آمده است:«اذا زرتم ابا عبدلله(ع)، فالزموا الصمت الا من خیر؛ و ان ملائکه اللیل و النهار من الحفظه تحضر الملائکه الذین بالحائر فتصافهم…….وان فاطمه اذا نظرت الیهم……..و انها لتشهق شهقه، فلا تبقی فی السموات ملک الا بکی رحمه لصوتها ……»:«هنگام زیارت سیدالشهداء(ع) ساکت باشید و جز سخن نیک نگویید. فرشتگان حفظه نزد فرشتگان حرم حاضر می شوند و با آنها مصافحه می کنند ……..حضرت فاطمه(ع)هنگامی که به آنها نظر می کند، او چنان ناله و فریاد می کشد که تمام فرشتگان آسمان از روی دلسوزی به گریه می افتند». (قولویه قمی، ۱۳۸۹ ،۸۶و۸۷). در لغت اصل شهق به معنی ارتفاع می باشد. جبل شاهق به معنی کوه بلند است. شهیق ضد زفیر می باشد. (مصطفوی،۱۳۶۰،ج۶،۱۴۳). شهیق به درون کشیدن نفس است. چنانکه زفیر خارج کردن آن(بازدم) می باشد. شهیق و زفیر هر دو اسم صوت و صدای مردم اندوهناک است که هنگام نفس کشیدن و بازدم شنیده می شود.(قرشی،۱۳۷۱، ج۴،۸۷). ۸– ندبه: ندبه واژه ای روایی است. امام باقر(ع) نسبت به کسانی که نمی توانند به زیارت سیدالشهداء(ع)بروند این گونه دستور عزاداری دادند و فرمودند:« ثم لیندب الحسین و یبکیه و یامر من فی داره بالبکاء و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه …»:« بر حسین(ع) ندبه و گریه کند و به اهل خانه خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه اش با اظهار گریه و ناله بر حسین(ع) مراسم عزاداری برپا کند…».(ابن قولویه قمی،۱۳۸۹،۱۷۵). در زیارت ناحیه مقدسه از امام زمان(عج) آمده است «……… فلاندبنک صباحا و مساء …»:«…پس من شبانه روز برای تو ندبه و زاری می کنم…». (مجلسی،۱۴۰۳،ج۹۸، ۳۲۱). ندبه در لغت به گریه و شیون و زاری بر مرده و ذکر محاسن او اطلاق می شود.(معین،۱۳۸۲،۱۲۸۹). ۹-النحب: این واژه نیز واژه ای روایی می باشد. در روایت آمده« …وهی مع ذلک لا تجف لها عبره و لا تفتر من البکاء والنحیب… »: « :… او ( حضرت زهرا ( ع )) پیوسته اشک می ریخت و گریه می کرد».(مجلسی،۱۴۰۳،ج۴۵،۱۹۸). النحب در لغت به معنای گریه و شیون است . انتحب: گریه ای سخت کرد.(مهیار،۱۳۷۵،۹۰۳). النحیب: گریه ای که همراه با صدا باشد.(راغب، ۱۴۱۲،ج۱،۷۹۴). ۱۰- حُزن: حزن واژه ای است که هم در قرآن و هم در روایات اسلامی از آن یاد شده است. قرآن کریم می فرماید:«… َ وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ …»،(یوسف،۸۴)،«از گریه غم چشمانش سفید شد». هم چنین آمده است:«وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ…»،(فاطر،۳۴)،«آنها مىگویند حمد (و ستایش) براى خداوندى است که اندوه را از ما برطرف ساخت …». امام علی(ع)می فرماید:«الهم نصف الهرم»:«اندوه نیمی از پیری است».(سیدرضی،۱۳۸۶،حکمت۱۴۳،۴۶۸). هم چنین می فرماید:«المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه»:«مؤمن شادیش در چهره اش و اندوه وی در دلش پنهان است».(همان،حکمت۳۳۳،۵۰۶). حزن در لغت به اندوه و غمگینی گفته می شود. حزن و اندوه هنگامی در انسان بوجود می آید که نعمتی را از دست دهد و ناظر به گذشته است. اصل حزن به معنی زمین سخت یا سختی زمین است. چون اندوه یک نوع گرفتگی و خشونت قلب است به آن حزن گفته اند. (طبرسی،۱۳۷۲،ج۵،۹۰). در نهج البلاغه آمده است:«ثم جمع سبحانه من حزن الارض و سهلها…»:«خدا از سخت و نرم زمین خاکی گرد آورد».(سیدرضی،۱۳۸۶،خطبه۱،۲۲). علمای اخلاق حزن را چنین تعریف کرده اند: ناراحتی برای از دست دادن شخص که او محبوب انسان بوده یا از دست رفتن چیزی که مطلوب او بوده است.(نراقی،۱۳۸۷،ج۳، ۲۱۳)."حّزّن"(بر وزن فّرّس) مانند حُزن به معنی اندوه است. ۱۱- کّرب: کرب واژه ای قرآنی و روایی می باشد. در قرآن کریم آمده است:«قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْها وَ مِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُون»،(انعام/۶۴)،«بگو خداست که شما را از آن سختیها نجات می دهد و از هر اندوه می رهاند باز هم به او شرک می آورید». در جایی دیگر می فرماید:«وَ نُوحاً إِذْ نادى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیم»،(انبیاء،۷۶)،«( ای رسول یاد کن ) نوح را که از قبل ( ابراهیم و لوط ) صدا زد پس اجابتش کردیم و او و اهلش را از بلای بزرگ نجات دادیم». امام علی(ع)می فرماید:«من کفارات الذنوب العظام اغاثه الملهوف و التنفیس عن المکروب»:«از کفاره گناهان بزرگ به فریاد مردم رسیدن و آرام کردن مصیبت دیدگان است».(سیدرضی،۱۳۸۶،حکمت۲۴،۴۴۶). در روایت آمده است:«… فقال له زهیر:فسربنا حتی ننزل بکربلاء فإنها علی شاطئ الفرات، فنکون هنالک، …،قال: فدمعت عینا الحسین(ع)، ثم قال:اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء»:«… زهیر به حضرت عرض کرد: حرکت کنیم و کربلا کنار ساحل فرات بار بیندازیم و پیاده شویم…(با شنیدن نام کربلا)اشک از چشمان حسین(ع)سرازیر شد، سپس گفت: خدایا به تو پناه می برم از کرب و بلا».(مجلسی،۱۴۰۳،ج۴۴،۳۸۱). کرب در لغت به معنای اندوه شدید و حزن مسلط بر نفس می باشد.(قرشی،۱۳۷۱،ج۶،۹۹). ۱۲-کآب: کآب نیز واژه ای است که در روایات از آن نام برده شده است. امام رضا(ع) می فرماید:« کان ابی اذا دخل شهر المحرم لا یری ضاحکا و کانت الکابه تغلب علیه ….»: «با ورود ماه محرم پدرم خندان دیده نمی شد و دلشکستگی و افسردگی بر آن حضرت غالب بود». (مجلسی،۱۴۰۳،ج۴۴،۲۸۴). در روایتی نقل شده است که دو سال از ولادت امام حسین(ع) گذشته بود که«خرج النبی الی سفر ، فوقف فی بعض الطریق و استرجع و دمعت عیناه…..ثم رجع النبی من سفره مغموما، مهموما کئیبا حزینا…»:«پیامبر(ص) در سفر بودند، دیدند از حرکت ایستاده و مشغول گریه شد……….حضرت از آن سفر با غم و غصه و حزن و اندوه بازگشت…».(همان،۲۴۸). کآب در لغت به معنای اندوهناک و غمگین است. کئیب به کسی که غمگین و اندوهناک و شکسته دل باشد، اطلاق می گردد.(مهیار،۱۳۷۵،۷۱۸). ۱۳- ندم: واژه ای قرآنی و روایی می باشد. قرآن کریم می فرماید:«…وَ أَسَرُّوا النَّدامَهَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذاب …»،(یونس/۵۴)،«… و هنگامى که عذاب را ببینند (پشیمان مىشوند اما) پشیمانى خود را کتمان مىکنند…». هم چنین در جایی دیگر می فرماید:« فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِین »،(شعراء/ ۱۵۷)،« سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده او را از پاى درآوردند، سپس از کرده خود پشیمان شدند». در جایی دیگر می فرماید: «…ِ فَیُصْبِحُوا عَلى ما أَسَرُّوا فِی أَنْفُسِهِمْ نادِمِینَ »،( مائده/ ۵۲ )،«… از آنچه در دل پنهان داشتند پشیمان گردند ». امام علی(ع) می فرماید:«إن معصیه الناصح الشفیق العالم المجرب تورث الحسره و تعقب الندامه»: همانا مخالفت کردن با شخص خیرخواه دلسوز فهمیده کار آزموده ، حسرت به بار می آورد و پشیمانی در پی دارد.(سیدرضی ،۱۳۸۶،خطبه۳۵،۶۰). در لغت ندم و ندامه به معنی پشیمانی و تاسف بر چیز فوت شده و فرصت از دست رفته است. هم چنین به آن حزن نیز گفته اند.(قرشی،۱۳۷۱،ج۷،۳۸). راغب در مفردات می گوید:«الندم و الندامه:التحسر من تغیر رای فی امر فائت ».(راغب،۱۴۱۲،ج۱،۷۹۶). ۱۴- خضوع: خضوع واژه ای قرآنی و روایی می باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از دیدگاه حقوق «مشتری»، شخص، اشخاص یا سازمانهایی هستند که با دیگری قرار داد می بندند تا او کالا یا خدمتی ارائه کند. به عبارت دیگر مشتری کسی است که بعد از سهامداران شرکت قرار می گیرد و در واقع جریان پول را وارد رگهای سازمان می کند. عدم وجود مشتری به معنی عدم کسب درآمد و سود و در نهایت برابر با انحطاط سازمان خواهد بود. بنابراین امروزه جلب رضایت مشتریان و در نهایت جذب مشتریان به سمت سازمان ضامن تداوم فعالیت سازمان در بازار رقابت صنعتی خواهد بود (اصغری، ۱۳۸۸: ۹).
مشتری در زبان ساده همان کسی است که به جهت رفع نیازها و خواسته های خود به فروشنده مراجعه می کند و از کالا و یا خدمات وی استفاده می کند و حاضر است بابت آن هزینه مناسبی را پرداخت کند. به عبارت دیگر مشتری کسی است که در حالت تعاملی چیزی را می دهد و چیزی را می گیرد. ضمن اینکه باید به این نکته هم توجه داشت که مشتریان با هم برابر نیستند و به همین دلیل شناخت و انتخاب مشتری دائمی تنها شرط بقای هر شرکت و سازمانی محسوب می شود (فاریابی و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۶). مشتریان را می توان به دو دسته تقسیم کرد: مشتریان خارجی و داخلی. مشتریان خارجی در بیرون از سازمان بوده، محصولات و یا خدمات آن را می خرند. در برابر مشتریان خارجی، هر سازمانی تعدادی مشتری داخلی نیز دارد که به اندازه مشتریان خارجی مهم هستند. درتمام مراحل عملیات و فرایندهای سازمان همواره یک مشتری داخلی وجود دارد که محصول یا خدمتی را دریافت می کند و درعوض محصول یا خدمتی را ارائه می دهد (جعفری و فهیمی، ۱۳۷۹: ۵۵-۵۴).
اهمیت جذب و حفظ مشتری برای نشان دادن اهمیت و ضرورت حفظ او، توجه به نکات زیر ضروری به نظر میرسد: هزینه جذب یک مشتری جدید، بین پنج تا ۱۱ برابر نگهداری یک مشتری قدیم است؛ برای افزایش دو درصدی مشتری، باید ۱۰ درصد هزینه کرد. ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری، در حکم فرار ۱۰۰مشتری دیگر است. رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیتهای بعدی شرکتهاست. رضایت مشتری، مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سودآوری، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و…میباشد. ارزشمندترین داریی هر سازمان اعتماد و اطمینان مشتریان است. انتخاب مشتری دایمی و وفادار، تنها شرط بقای دایمی و استمرار فعالیتهای کارآمد هر شرکتی است. مدیران ارشد باید شخصا الگوی پایبندی در قبال رضایت مشتری باشند. برای جلت اعتماد مشتریان، کمتر از توان خود قول بدهید و بیشتر از قولی که دادهاید، عمل کنید. معادل ۹۸ درصد مشتریان ناراضی، بدون شکایت به سمت رقبا میروند. احتمال اینکه مشتریان ناراضی کاملا راضی(شاد)مجددا از شرکت شما خرید کنند، شش برابر مشتریان فقط راضی است. گوش دادن به شکایت مشتری، ۹۰ درصد کار است و حل کردن آن هفت درصد و پیگیری برای اطلاع از راضی شدن مشتری هم سه درصد دیگر است (یحیایی ایله ای، ۱۳۹۱). انواع مشتری مصرف کنندگان، معمولاً با طیف گسترده ای از محصولات و خدمات روبرو هستند که نیاز خاصی را بر طرف می کنند. آنها چگونه یک پیشنهاد بازاریابی خاص را از بین گزینه های مختلف انتخاب می کنند؟ آنها به پیش بینی ارزش و میزان رضایتی که هر پیشنهاد برایشان ایجاد می کند پرداخته و بر اساس آن خرید می کنند. مشتریان رضایتمند مجدداً خرید می کنند و در مورد تجربه خوب خود با دیگران صحبت می کنند؛ مشتریان ناراضی، معمولاً به محصولات رقبا روی آورده و به بی اعتبار کردن محصول نزد دیگران می پردازند. سازمانها می توانند پنج نوع مختلف مشتری داشته باشند: مصرف کنندگان: افرادی هستند که کالا یا خدمات ما را برای مصرف نهایی خودشان خرید می کنند. مشتریان صنعتی: سازمانهایی هستند که کالا یا خدمات را برای مصرف جهت تولید کالا خودشان خرید می کنند.. واسطه ها: سازمانهایی هستند که کالا یا خدمات ما را برای فروش مجدد و کسب سود، برای خودشان خرید می کنند. مشتریان دولتی: سازمانهایی دولتی هستند که کالا یا خدمات ما را برای ارائه به مردمی که نیازمند آن هستند، خریداری می کنند. بازار بین المللی: شامل کلیه مشتریان خارجی ما- اعم از مصرف کننده نهایی واسطه ها، مشتریان صنعتی و دولتی- می شود. (محب علی و فرهنگی، ۱۳۹۰: ۱۰۶). منبع: (محب علی و فرهنگی، ۱۳۹۰: ۱۰۶) مشتریان را از نظر رفتاری و رضایتمندی و… نیز در تقسیم بندی های جداگانه ای قراز می دهند که به دو نمونه از آنها اشاره شده است. انواع مشتری در مفاهیم بازاریابی شامل موارد زیر است: مشتریهای باقوه: افرادی که هنوز مشتری نیستند ولی در هدف بازار قرار دارند ؛ مشتری های که عکس العمل نشان میدهند: مشتریان با القوه یا احتمالی که به یک محصول یا خدمت علاقه و واکنش نشان میدهند. مشتری های بالفعل: افرادی که در حال حاظر محصول یا خدمتی را به کار میبرند. مشتری های سابق: اینگونه افراد مشتریان مناسبی نیستند چرا که مدت زیادی در هدف فروش قرار ندارد و یا خریدشان را به سمت محصولات رقیب برده اند. انواع مشتری از نظر میزان رضایت عبارتند از: مشتری راضی : مشتری راضی کسی است که در حال حاضر، راضی بوده ولی هنوز جز مشتریان ارزشی و وفادار و دائمی مانیست. این مشتری در سطح خوبی قرار داشته ولی دمدمی مزاج بوده و رقیب ما می تواند نظر او را تغییردهد و نسبت به سازمان ما بی تفاوت است. مشتری شاد : این مشتری میزان وفاداریش به شما بیشتر است زیرا شما را باور دارد و از شما نزد دوستانش تعریف میکند و مشتریان جدیدی را می اورد. ولی این مشتری توقعاتی نیز دارد که باید در ابندا خود را اماده براورده ساختن توقعات بعضا نا بجای او نمایید و گرنه نداشتن برنامه منطقی و مدون برای براورده ساختن او میتواند او را به مشتری ناراضی مبدل کند. برای این کار باید تخفیف های مشخص و تعیین شده ای را در نظر بگیرید. مشتری ناراضی: او به جای راضی بودن، متاسفانه در گروه مخالفان و ناراضیان شما قرار دارد. زیرا شما نیازش را براورده نکرده اید و رقبای شما بهتر از شما به او سرویس داده اند بنابر این تلاش کنیدتا با ارائه خدمات بنیانی از ابتدا مانع نارضایتی مشتریان شوید زیرا ان قبیل مشتریان اقدامات زیر را انجام می دهند: الف- مشتری ناراضی مشکلش را حداقل با ۸ نفر در میان می گذارد و آنها را به سوی رقیب می برند. ب- مشتری ناراضی اطلاعاتش را به ۲۰ نفردیگر انتقال میدهد ج-۹۸درصد مشتریان ناراضی بدون بدون شکایت و بدون اطلاع قبلی سازمان را ترک کرده و به سوی رقیب میروند. مشتریان شیفته: اینها مشتریان متعصب و پروپا قرص سازمان هستند و با اصرار، دیگران را به سوی سازمان می کشانند حتی از خودشان هزینه میکنند تا سازمان را به شهرت برسانند. اینها ارزشمند ترین مشتریان سازمان محسوب می شوند. و باید با بهره گرفتن از شیوه های نافذ رهبری و از طریق جلب قلوب و نفوذ در دلها، آنها را جذب سازمان کرد، زیرا آنها در آینده جز مشتریان وفادار خواهند بود. مشتریان خشمگین: عملکرد سازمان نه تنها موجب رضایت این دسته از مشتریان نشده بلکه آنها را ناراحت و حتی خشمگین نیزکرده است. این نوع مشتریان در پی انتقام گیری بوده و برای نابودی سازمان تلاش میکنند و کمترین خواسته انها محو سازمان از صحنه است. برای نابودی، وجود مقدار بسیار کمی از این نوع مشتری فوق العاده خطرناک است بطوریکه برای نابودی و از بین بردن چند نفر از اینها کافی است. لذا نباید اجازه داد مشتری به این حد خشم برسد. نحوه برخورد با هر یک از مشتریان به دلیل ذهنیتی مثبت و منفی ایکه آنها از فروشندگان و سازمان آنها دارند بسیار متفاوت است (یحیایی ایله ای، ۱۳۹۱). انتظارات مشتری انتظارات مشتری توقعاتی است که به طور حتم به ان نیاز ندارد، ولی براورده شدن ان، احساس خوشایندی در او ایجاد میکند که پایداری رابطه را سبب میشود. بنابراین به نظر میرسد که جلب رضایت مشتریان با تامین انتظارات انها رابطه مستقیم خواهد داشت. به طور کلی میتوان انتظارات مشتریان را به دو گروه تقسیم بندی کرد: الف- انتظارات مرتبط با کالا و خدمات: از انجایی که مشتریان یک سازمان را اقشار و گروه هایی با فرهنگ های مختلف تشکیل میدهند، در مواجهه با این گروه ها توجه به اعتقادات همه انها، اصلی خدشه ناپذیر است. اقداماتی از قبیل رعایت محرمات برای برخی از مشتریان مانند ذبح شرعی در امور دام و طیور، تولید و عرضه ابزار الات و ادواتی که در برخی مذاهب حرام شمرده میشوند و بسیاری حساسیتها که در فرهنگ های گوناگون باعث میشود ان اقوام و گروه ها، واکنش نشان داده یا احساس بی حرمتی نمایند. ب- انتظارات مرتبط با ارتباطات سازمان: رعایت حرمت مشتریان در حضور و غیاب انها امری الزامی است. اگرچه مشتریان در مراجعات خود به سازمانهاو در ارتباطات رو در رو در رو با کار کنان، انتظارات بیشتری از خود بروز میدهند. انتظاراتی که از سوی مشتریان مورد توجه بوده و در صورت عدم تحقیق، مراجعات بعدی انها به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد عبارتند از: احترام: تامین حس احترام طلبی افراد در انواع ارتباطات موضوعی در خور توجه است. چنانکه اشاره شد امرئزه بسیاری از مردم برای کسب احترام، بهای بیشتری میپردازند و در فرایند تامین نیاز های زندگی، حفظ کرامت خود را در جایگاه بالاتری ارزش گذاری میکنند. بنابراین، یکی از مهم ترین راه های کسب موفقیت و جلب رضایت مشتریان، توجه به این نکته اصلی کلیدی است که غفلت از ان، خسارات جبران ناپذیری به سیستم عرضه کالا و خدمات وارد میکند. اراستگی ظاهر: اراستگی افراد از منظر فردی نشانه ایمان محسوب میشود و از منظر سازمانی بیانگر نظم ونظام و دقت و نظر سازمان نسبت به همه امور از جمله نظافت است.طبیعی است که این حد از نظرات، محصولات را نیز شامل میشود.مشتری در مواجه با کارکنانی که ظاهر و پوششی مناسب دارند. احساس امنیت و ارامش بیشتری برای استفاده از محصولات خدمات سازمان خواهد داشت. اراستگی ظاهر در محیط کار به ویژه دربخش های مرتبط با مشتریان از اهمیت بیشتری برخوردار است که رعایت انها نتایج مثبتی برای سازمان در پی خواهد داشت. برخورد صادقانه : ارائه اطلاعات صحیح و راهنمایی مشفقانه مشتریان، به گونه ای که بتواند منافع انها را تامیین کند از جمله انتظارات مشتریاممحسوب میشود. یک مشتری وفادار به منزله عضوی از خانواده سازمانی است که بخشی از هزینه ها ی ان را میپردازد در این رویکرد، برخورد صادقانه برای حفظ منافع طرفین، شرطی معقول تلقی میشود که در صورت عدم رعایت ان، ارتباطات مشتریان با سازمان مخدوش و انتظار وفاداری از انها بی مورد است. فضای مناسب ارتباطی: ارتباط با مشتری از این رو حائز اهمیت است که میتواند در یک فرایند ارتباطی موثر به جلب رضایت و حفظ او منجر شود وقتی سازمان با مشتریان خود ارتباط برقرار میکنند یقینا نفعی را برای خود متصور هستند برای اینکه بتوان از ارتباط با مشتریان، رضایت انها را حاصل نموده باید فرایند ارتباط به گونه طراحی شود که فضای ارتباطی برد برد فراهم شود. امکان ارتباط با مدیران بالاتر: از دیگر انتظارات منطقی مشتریان، امکان ارتباط با مدیران ارشد سازمان برای حل مشکلات فی مابین است، این امکان ارتباط، توجه سازمان به حسن رابطه با مشتریان تلقی میشود و اثرات مطلوبی در انان دارد. طبیعی است که برخی مشتریان از طرح مسائل خود در سطوح پایین نتیجه نگرفته و میخواهند برای رفع موانع ارتباطی خود با سازمان، چنین ملاقاتی را انجام دهند. عدم پذیرش این ارتباطات از منظر مشتری مداری نه تنها پذیرفته نیست بلکه نشان می دهد که سازمان، ارزش و اعتبار ی برای مشتری قائل نشده است. توجه به درخواست ها و پیشنهادات: امروزه شنیدن صدای مشتری به عنوان یک اصل مسلم از سوی مدیران ارشد پذیرفته شده و در بسیاری از سازمانها راهکار های ویژه ای از قبیل ایجاد مرکز تماس، سیستم پیامگیر، سیستم گویا، ارسال و دریافت پیام کوتاه، صندوق شکایات، انتقادات و پیشنهادات، e-mail تالار گوفتگو و حتی پاسخگویی به ارتباطات حضوری در بسیاری از موارد توزیع پرسشنامه های نظر سنجی برای تحقیق این امر پیش بینی میشود اما به نظر میرسد که غالبا پاسخگویی به نیاز مشتری، در انها دیده نمیشود معمولا این روش ها در مطلوبترین شرایط، به دنبال تامین انتظارات سازمان هستند تا انتظارات مشتریان. به همین دلیل نه تنها رضایتی در مشتریان ایجاد نمیکنند بلکه باعث شکل گیری نگرش منفی در انان نیز میگرند. اگر حفظ منافع سازمان در گرو تداوم و تکرار مراجعات مشتریان به سازمان و مراجعه مشتریان در گرو رضایت مندی انان از سازمان باشد، پس جلب رضایت مشتریان برای سازمان از اولویت ویژه برخوردار خواهد بود، این اولویت ایجاب میکند که سازمان، راهکار های علمی برای تحقیق رضایتمندی مشتریان جست و جو کند. به نظر میرسد که بهترین راهکار علمی برای جلب رضایت مشتریان و مشتری مداری، تامین نیاز ها و انتظارات انان باشد(یحیایی ایله ای، ۱۳۹۱).
فرایند ایجاد ارتباط با مشتری
بندرت افراد در یک چشم به هم زدن از مشتریانی بالقوه به مشتریانی وفادار و سپس به مشتریانی پایبند تبدیل میشوند.آنها قبل از اینکه به مشتریان وفادار و پروپا قرص تبدیل شوند از مراحل مختلفی گذر میکنند. کاتلر و همکارانش فرایند ایجاد ارتباط با مشتری را به صورت ذیل ارائه میکنند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تجمل گرایی نیز مانند بسیاری از اعمال، برخاسته از ریشهها و عواملی است که بدون مبارزه با آنها، حذف آن از زندگی فردی و اجتماعی ممکن نخواهد بود. برای حذف این رذیله زشت از زندگی و آموختن فرهنگ درست مصرف، ریشههای اصلی آن را بیان میکنیم.
عوامل و زمینه های تجمل گرایی تمایلاتى که انسان در این جهان مادى اظهار مى کند، در بعضى موارد تمایلاتى بدلى است که با انحراف از راه مستقیم فطرت در او خودنمایى مى کند. یعنى هنگامى که خواسته هاى فطرى او به صورت طبیعى ارضا نمى شود، میلش به راههاى بدلى تعلق خواهد گرفت. بر این اساس، همان طور که آراستگی حلال و شایسته موجب استحکام و ایجاد نشاط و سلامت در ارتباطها میشود، آراستگی ناشایست و حرام، با این امور منافات دارد و موجب مفسده برای فرد و جامعه میشود. بعضى افراد به خاطر اهداف و اغراض ناصحیح پا را از نیاز طبیعى فراتر برده و علاوه بر فراموش کردن هدف زندگى, خود را گرفتار بیمارى تجمل پرستى مى کنند. عوامل متفاوتی در پیدایش تجمل گرایی ، نقش دارد که سبب می شوند شخص آگاهانه یا ناخودآگاه ، رفتار خود را تغییر دهد و از تجمل گرایی سردرآورد . گفتنی است که این عوامل، علت تامه صدور فعلی از انسان انتخاب گر و مختار به شمار نمی آیند، بلکه زمینه ساز آن هستند. با توجه به این نکته ها ، به برخی از عوامل تجمل گرایی خواهیم پرداخت. ۴-۱ جهل و نادانی جهل و ناآگاهی عامل بسیاری از انحرافات اخلاقی و رفتاری و از جمله تجمل گرایی است . نادانی از مهمترین عوامل افراط و تفریط در کارها است . تأثیر نادانی بر رفتار انسان چنان عمیق است که گویا انسان جاهل هیچ توان بر حفظ صراط مستقیم و اعتدال الهی ندارد . از این رو ،امیر مؤمنان(ع) سرچشمه زیاده روی ها و کوتاهی ها را –به طور عموم- جهل آدمی می داند :« لَا یُرَی الْجَاهِلُ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً [۲۲۳]: نادان دیده نشود جز آن که در کارها ، زیاده روی یا کوتاهی کند. » نادان چون راه میانه را که یک راه است نمی شناسد و راه انحراف به چپ و راست را که متعدد است، می رود ؛ زیرا هوای نفس مسلط بر جاهل است و راه های انحراف را در نظر او حق و خوب جلوه می دهد . فقدان آگاهی لازم نسبت به موضوع و معیارهای تجمل گرایی سبب می شود بسیاری از افراد،ناخواسته به این انحراف گرفتار آیند. همچنین بی اطلاعی از حکم و نیز ناآگاهی از پی آمدهای فردی و اجتماعی و عواقب اخروی آن، باعث می شود عده ای این مسأله را بی اهمیت پنداشته، انگیزه ای برای اجتناب از آن نداشته باشند. ۴-۲ هواپرستی بی شک در وجود انسان، غرائز و امیال گوناگونی است که همه آنها برای ادامه حیات او ضرورت دارد: خشم و غضب، علاقه به خویشتن، علاقه به مال و زندگی مادی و امثال اینها، و بدون تردید دستگاه آفرینش همه اینها را برای همان هدف تکاملی آفریده است. اما مهم این است که گاه اینها از حد تجاوز میکنند و پا را از گلیمشان فراتر مینهند و از صورت یک ابزار مطیع در دست عقل در میآیند و بنای طغیان و یاغیگری میگذارند، عقل را زندانی کرده و بر کل وجود انسان حاکم میشوند و زمام اختیار او را در دست میگیرند. این همان چیزی است که از آن به« هوا پرستی» تعبیر میکنند که از تمام انواع بت پرستی خطرناکتر است، بلکه بت پرستی نیز از آن ریشه میگیرد. بی جهت نیست که پیامبر گرامی اسلام (ص) بت« هوی» را برترین و بدترین بتها شمرده است؛ در آنجا که میفرماید: «ما تحت ظل السماء من اله یعبد من دون اللَّه اعظم عند اللَّه من هوی متبع[۲۲۴] ؛ در زیر آسمان هیچ بتی بزرگتر در نزد خدا از هوی و هوسی که از آن پیروی کنند وجود ندارد». متابعت هوای نفس از عوامل بزرگ افراط و تفریط در رفتار و کردار انسان است،بنابر آن چه از آیات و روایات استفاده می شود ، پیروی هوای نفس انسان را از راه حق و معتدل باز می دراد و به راه های انحراف و افراط و تفریط می کشاند ، کسی که تابع خواهش های نفس خویش است، در انجام عبادات و تکالیف الهی که خلاف میل و رغبت انسان است ،تفریط و سستی نشان می دهد و در استفاده از لذات دنیوی که مطابق خواسته نفس است ، افراط و زیاده روی خواهد کرد . خداوند متعال در پی هشدار از گمراه نمودن هوای نفس به داود (ع) می فرماید: « یَادَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَهً فی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَینَْ النَّاسِ بِالحَْقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَی فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُواْ یَوْمَ الحِْسَاب[۲۲۵]؛ ای داوود! ما تو را خلیفه و (نماینده خود) در زمین قرار دادیم پس در میان مردم بحق داوری کن، و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی بخاطر فراموش کردن روز حساب دارند! » خداوند متعال در قرآن کریم، هوای نفس انسان را عامل بسیاری از گناهان و خطاها معرفی می کند که در اصطلاح به آن نفس اماره می گویند. « مراد از نفس اماره همان بعد حیوانی انسان است که به آن تمایلات و غرایز هم گفته می شود و عرفا آن را بعد حیوانی و ناسوتی می نامند. این بعد حیوانی هماره با جنبه معنوی روح در مبارزه است که از نظر اسلام جهاد اکبر نامیده می شود.» [۲۲۶]به فرموده پیامبراکرم(ص)، نفس اماره ، دشمن سرسخت درون ماست: « أَعْدَی عَدُوِّکَ نَفْسُکَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْکَ [۲۲۷]؛ بالاترین دشمن ،نفس اماره است.» از این رو، قرآن کریم ، پیروی از هوای نفس را، زمینه ساز افراط کاری و زیاده روی می داند: « وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ؛ از کسی که قلب او را غافل از یاد خود کردهایم و پیرو هوای خویش است اطاعت مکن» [۲۲۸]. هواپرست همیشه زیاده روی می کند؛ زیرا سرشت آدمی به افزون خواهی گرایش دارد. مفسران در شأن نزول این آیه و آیه های پیش و پس از آن نوشته اند که این آیات ، در باره سلمان، ابوذر، صهیب، عمار، حباب و … که از اصحاب فقیر پیامبر بودند، نازل شده است. زیرا افرادی مثل عیینه بن حصین و اقرع بن حابس و … خدمت پیامبر آمده، عرض کردند یا رسول اللَّه، این پشمینه پوشان که از زیر بغلشان بوی تعفن بمشام میرسد، از خود دور کن، تا ما بمجلس تو در آییم و ترا در صدر مجلس قرار دهیم، زیرا با بودن آنها ممکن نیست ما نزد تو آییم. هنگامی که این آیه نازل شد، پیغمبر آنها را در آخر مسجد، جا داد تا بذکر خدا مشغول شوند و فرمود: - ستایش خدایراست که مرا زنده گذاشت و بمن امر کرد که با مردانی صبر کنم که در مرگ و زندگی با آنها هستم.[۲۲۹] بنابراین جای تعجب نیست که پیامبر(ص) میفرمایند: « اِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَی أُمَّتِیَ الْهَوَی وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا الْهَوَی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَهَ الْحَدِیثَ [۲۳۰]؛ خطرناکترین پرتگاهی که بر سر راه سعادت شما قرار گرفته هواپرستی و آرزوهای دور و دراز است چرا که پیروی از هوی شما را از حق باز میدارد و آرزوهای دراز آخرت را به دست فراموشی میسپارد». تعبیراتی که در نقطه مقابل یعنی ترک هویپرستی در آیات و روایات وارد شده نیز عمق این مساله را از دیدگاه اسلام روشن میسازد، تا آنجا که کلید بهشت را ترس از خدا و مبارزه با هوای نفس میشمرد: « وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوی؛ [۲۳۱] اما کسی که از مقام پروردگار بترسد و نفس خویش را از هواپرستی نهی کند بهشت جایگاه او است» . علی(ع) میفرماید: « أَشْجَعُ النَّاسِ مَنْ غَلَبَ هَوَاهُ [۲۳۲]؛ شجاعترین مردم کسی است که بر هوای خویش پیروز شود». و در این زمینه آیات و روایات بسیار فراوان و پر بار است.[۲۳۳] چرا هواپرست همیشه گرفتار افراط است، شاید یک دلیلش این باشد که طبع آدمی در لذتهای مادی همیشه رو به افزونطلبی میرود کسی که دیروز از فلان مقدار مواد مخدر نشئه میشد امروز با آن مقدار نشئه نمیشود، و باید تدریجا بر مقدار آن بیفزاید، کسی که دیروز یک قصر مجهز چند هزار متری او را سیر میکرد امروز برای او یک امر عادی است، و به همین ترتیب در همه شاخههای هوا و هوس، دائما رو به افراط گام برمیدارند تا خود را هلاک و نابود کنند.[۲۳۴] از آثار پیروی از هوای نفس آن است که برای تحریک آدمی به سوی تأمین امیال و هوس های خود ، نیازهایی را در پندار شخص ایجاد می کند که در واقع نیاز نیستند ، بلکه خاستگاه آنها ، شهوت و نفس و میل به لذت گرایی است . برآیند این فرایند ، به صورت اسراف و تبذیرها ، تجملات بی حد و مرز ناشی از هم چشمی و خودبرتربینی ،نمود می یابد و این گونه است که قرآن کریم ، عملکرد مسرفان را در پندار آنان ، زینت شده معرفی فرموده : « کَذَالِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کاَنُواْ یَعْمَلُون[۲۳۵]؛ این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتی این عمل را درک نمیکنند). » وجه تمایز نیاز واقعی از شهوت مذموم و هوای نفس آن است که اولی، خواسته های تعدیل یافته آدمی برای تأمین سلامت و نشاط جسمی و روحی او و در محدوده ی فرامین عقل و آموزه های وحی است و دومی ، امیال و هوس های نامحدود و افسارگسیخته ای است که به زیان جسم و روح و برخلاف خرد و شرع است . ۴-۳ فزونی ثروت و رفاه زدگی انباشته شدن ثروت نزد عده ای محدود ، از مهم ترین عوامل تجمل گرایی است ؛چرا که مال و ثروت به طور طبیعی زمینه ساز رفاه زدگی و هواپرستی است [۲۳۶]و در صورت عدم اصلاح و تهذیب نفس و بی توجهی به دستورات عقل و شرع، روحیه ی تجمل گرایی و رفاه زدگی و به تعبیر قرآن ، «اتراف» را در شخص به وجود می آورد و دامن می زند. بنابراین، دارا بودن ثروت در کنار روحیه ی اتراف ، از مهمترین زمینه های تجمل گرایی به شمار می رود . [۲۳۷] قدرت و ثروت در دست انسانهای غافل، سبب فخرفروشی، خودنمایی و تجمّلگرایی است. به این معنا که غوطه ور بودن انسان ها در ناز و نعمت و فروانی ثروت و غرق در مادیات و رفاه شدن در صورت فقدان ایمان و اعتقاد، ضعف و سقوط اخلاق ، موجب طغیان گری و تجاوز از حد و حدود ، حیف و میل و تضییع اموال و تجمل گرایی و ولخرجی و هوسرانی و عیاشی می شود . [۲۳۸] انسان هنگامی که همه وسایل زندگی را فراهم دید ، دست به اسراف و تجمل گرایی و فساد و تجاوز می زند که خداوند در قرآن مجید در این زمینه چه زیبا و گویا بیان می فرماید: «کلاََّ إِنَّ الْانسَانَ لَیَطْغَی أَن رَّءَاهُ سْتَغْنی [۲۳۹]؛ چنین نیست (که انسان در برابر نعمت های الهی همیشه شکرگزار و حق شناس باشد) بلکه او مسلما و محققا تجاوز گری و طغیان گری می کند. .. از این که خود را بی نیاز و مستغنی ببیند. » شیوه زندگی فردی و اجتماعی «مترفین» (ثروتمندان سرکش و خودخواه) بگونه ای است که زمینه گرایش عمومی جامعه را به سوی ولخرجی و استفاده غیرمعقول از امکانات مادی فراهم می کند .مرفهین بی درد, با لباسهای متنوع و رنگارنگ و ساختمانهای مجلل و اتومبیلهای آخرین مدل و آنچنانی در جامعه حاضر شده, به فساد پرداخته و زمینه سقوط معنوی و ارزشی جامعه را فراهم میآورند. به طور کلی نمیتوان گفت ثروت و رفاه فراوان فسادانگیز است. با این حال، از آنجا که طبع اولیه انسان، راحتی و عیش و نوش را دوست دارد و ثروت هم مقدمات این راحتطلبی را فراهم میآورد، میگوییم رفاه زیاد، سبب بالا رفتن فرهنگ مصرفی و تجملی در جامعه میشود. ابن خلدون نیز در کتاب خود، در فصلی با عنوان «فراخی معیشت و تجمل و فرورفتن در ناز و نعمت، از موانع پادشاهی و کشورداری است» ثروت، رفاهزدگی و تنپروری را از عوامل مهم سقوط و نابودی اجتماعی میشمارد.[۲۴۰] خانواده ای که درآمد مالی و سرمایه اش تنها به اندازه ضرورت ها و نیازهای اوست، به ناچار برای پاسخگویی بدان ضرورت ها، در صدد کنترل مصرف و اندازه گیری در آن برخواهد آمد؛ ولی اگر میزان ثروت آن بر مقدار احتیاجات و نیازهای واقعی آن افزوده شود، چنانچه اعضا و به ویژه مدیر خانواده از تربیت اخلاقی و فرهنگ صحیح مصرف بی بهره باشند به خیال این که زیاده روی و اسراف، به بنیه مالی آنان خلل نمی رساند، به این عمل کشیده خواهند شد. ولی باید توجه داشت که: اوّلاً، همیشه روال زندگی به یک منوال نبوده و فراز و نشیب های زیادی بر سر راه آن وجود دارد. چه بسا خانواده هایی که زمانی در اوج عزّت و رفاه به سر برده اند و پس از مدّتی به مسکنت و فقر مبتلا شدند. از این رو، انسان معتدل و آینده نگر، در روزگار وسعت به فکر روز محنت نیز هست و با پرهیز از اسراف و تجمل گرایی، آینده خویش را هم در نظر می گیرد. ثانیاً، چه اشکال دارد انسان به قدر ضرورت و رفع نیازهای معمولی از ثروت خود استفاده کند و اضافه آن را در راه بر طرف نمودن احتیاجها و نیازمندی های سایر همنوعان خویش، به کار گیرد. این از حیله های شیطان است که هر چه انسان به اسراف و تجمل گرایی روبیاورد، به او وعده فقر نمی دهد و این کار را به عنوان دست و دلبازی در نظرش جلوه می دهد؛ ولی همین که بخواهد مقداری از ثروت خویش را در راه رفاه جامعه به مصرف برساند، با هزاران وعده و وعید، او را از آینده خویش می ترساند و از ابتلای به تنگدستی و احتیاج نگران می سازد. قرآن کریم می فرماید: «اَلشَّیْطِانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشِاءِ وَاللّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ واسِع عَلیم؛[۲۴۱]؛یعنی شیطان به شما وعده فقر و فرمان به گناهان می دهد و خدا وعده آمرزش و زیادی می دهد و خداوند دانا و فضل او گسترده است. » خداوند در قرآن می فرماید: «وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ[۲۴۲]؛ بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است … و مال (خود) را، با همه علاقهای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق میکند.[۲۴۳] » ۴-۴ احساس حقارت و خود کم بینی (احساس کمبود شخصیتی) یکی دیگر از عوامل درونی که ممکن است به پیدایش روحیه تجمل و اعیان منشی بیانجامد، این است که تجمل گرا در نفس خویشتن احساس کمبود کند. احساس کمبود شخصیتی در عوامل گوناگونی ریشه دارد و یکی از این عوامل پیشینه تاریخی فرد است . افرادی که دچار کمبود شخصیت ،سرخوردگی ،فشارها و رنج های دوران کودکی هستند و در گذشته در نیل به خواسته های خود ناکام مانده اند، دچار مشکلات اقتصادی بوده و به این دلیل تحقیر و طرد شده اند، اکنون که قدرت یافته اند،تمکن پیدا کرده اند،آن دوران سپری شده ،برای جبران آن سرکوبی ها و عقده ها دست به تجمل گرایی و ولخرجی می زنند تا خود را مطرح کنند ،مورد ستایش واقع شوند و در بین مردم جایی باز کنند. برای نمونه، قارون سبطی بود نه قبطی ؛ یعنی از قوم موسی (ع) بود و از همان مستضعفان بود که فرعون آن ها را به استضعاف گرفته بود . با این حال ، هنگامی که ثروتمند بزرگی شد، بر قوم خودش که همان مستضعفان بودند ،شورید و طغیان کرد. [۲۴۴]قرآن درباره او می فرماید: «إِنَّ قَرُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسی فَبَغَی عَلَیْهِم[۲۴۵]؛ همانا قارون فردی از افرادقوم موسی بود که بر قوم خود شورید. » هم چنین ممکن است شخص از نظر علم و آگاهی و شناخت ، دچار کمبود شخصیت باشد و وقتی خودش این نارسایی و کمبود را احساس می کند ،می کوشد آن را بپوشاند. در این صورت، اگر توان مالی دارد ،با تجمل و به رخ کشیدن مال خود ، می کوشد آن نقص وجودی را جبران کند. اگر هم دارای پست و مقامی باشد، تلاش می کند هر گونه که ممکن است برای پوشاندن این عیب درونی –نداشتن علم و معرفت کافی – با ظاهری موجه، خود را بالاتر از دیگران ببیند و بر زیردستان فخر بفروشد. افزون بر این ها ، ممکن است کمبود شخصیت فرد در نداشتن کمال معنوی ریشه داشته باشد. به دیگر سخن ، ممکن است شخص آن چنان در گناهان و امور ضد اخلاقی غرق شده باشد که کرامت انسانی خود را از دست دهد و به تعبیر بعضی روایات ، دچار هون نفس ؛ یعنی حقارت نفس شود. امام هادی (ع) فرموده است : « مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّه[۲۴۶]؛ کسی که احساس حقارت و ضعف نفس می کند ،نباید از شر او ایمن باشی. » علی (ع) در این زمینه می فرماید: « مَا مِنْ رَجُلٍ تَکَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّهٍ وَجَدَهَا فِی نَفْسِهِ [۲۴۷]؛ هیچ شخصی نیست که تکبر ورزد یا زورگویی کند مگر به خاطر کمبود که در خود می یابد.» در این روایت علت فخرفروشی ،تکبر و خود را مطرح نمودن ،ذلت نفس و حقارت معرفی شده است . تجمل گرا می خواهد جلب توجه کند ، مورد احترام واقع شود؛ از این رو دست به تجمل گرایی می زند تا بگویند چنین و چنان است . ۴-۵ خودنمایی و خودبرتربینی: برخی از رذیلتهای اخلاقی همچون خودبرتربینی، برتری جویی و خودنمایی، منشاء بسیاری از انحرافات رفتاری از جمله اسراف و تجمل گرایی است. از دیدگاه اسلام، هر گونه مصرفی که زاییده برتری جویی یا با هدف خودنمایی انجام پذیرد، نکوهش شده است؛ قرآن کریم در دو جا، اسرافکاری فرعون را در کنار روحیه استکبارورزی و برتری جویی وی یاد می کند که خود نشان از ارتباطی معنادار میان این دو دارد: «وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفین[۲۴۸]؛ و به درستی که فرعون در روی زمین استکبار ورزید و همانا او از اسراف پیشگان بود. » نیز می فرماید: « وَ لَقَدْ نجََّیْنَا بَنی إِسْرَ ءِیلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِینِ مِن فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کاَنَ عَالِیًا مِّنَ الْمُسْرِفِین؛ و به تحقیق ما بنی اسرائیل را از عذاب خوارکننده ای که از ناحیه فرعون متوجه شان بود، رها کردیم و همانا فرعون برتری جو و از اسرافگران بود. »[۲۴۹] در این دو آیه صفت اسراف، پس از ذکر استکبارورزی و برتری طلبی فرعون ذکر شده است که این خود گویای ارتباطی تنگاتنگ و جدایی ناپذیر بین این دو خصیصه شیطانی است و بیانگر این نکته است که طاغوت منشی و برتری جویی، خود از عوامل اساسی تجاوز به حقوق و اموال مردم و زیاده روی در بهره جوییها و تجمل گرایی به حساب می آید. ۴-۶ تقلید مسئله تقلید از عوامل بسیار مهم در تربیت بشر است. الگوگیری،امری فطری است که از دوران کودکی در انسان وجود دارد. حتماً دیدهاید که اگر به کودکی لبخند بزنید، او نیز مثل شما لبخند میزند. هر چه سن کودک بالاتر میرود، تقلید تا حدی حالت هدفدار به خود میگیرد و در عالیترین و مطلوبترین حالت، تقلید و تکرار عمل دیگری، با آگاهی کافی از حُسن کار و هدفمندی است.[۲۵۰] بنابراین، در تعریف الگوپذیری میتوان گفت: رضایت فرد به انطباق رفتارش با الگوهای وسیعی، در جهت هماهنگی و انسجام رفتاری با آنها.[۲۵۱] انسان همیشه می خواهد زندگی اش را با کسانی که در نظر او شرافت و موفقیّت دارندو کسانی که در نظراو الگوهایی خوب و جذاب هستند، هماهنگ سازد. این احساس اگر همراه با هدایت عقل سلیم و انتخاب الگوهای مناسب و صحیح باشد، انسان را در جهت رشد کمالات و فضایل اخلاقی به پیش می برد. و بر عکس چنانچه این خوی انسانی با تعصّب و جهل و خواسته های نفسانی همراه شود، نتایجی خطرناک و زیانبار درزندگی انسان دارد که این خود به بزرگ ترین مانع در طریق هدایت انسان مبدل خواهد شد. متأسفانه در برخی موارد، جوان با تقلید کورکورانه از این الگوهای نامناسب، گرفتارتجمل گرایی میشود. از مصداقهای آن میتوان تقلید جوانان از برخی قهرمانان ورزشی، ستارههای سینما و تلویزیون،هنرمندان و… را نام برد. البته در بین این افراد، گاه الگوهای خوبی نیز دیده میشود که تقلید از آنها میتواند سودمند باشد. براساس اصولی مانند اصل لذت، فردگرایی و توجه صرف به علوم تجربی بود که مادیگری در غرب به اوج خود رسید.آنها با توجه به این اصول و با مطالعه دقیق حالات جوانان، مانند قهرمانخواهی، نیاز به محبوبیت،خودنمایی، حادثهجویی، بلندپروازی، رقابت، استقلالطلبی و…، الگوهای جدید و جوانپسندی را مطرح میکنند.[۲۵۲]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۵- استیفن،پی رابینز،(۱۳۷۳)، رفتارسازمانی،ترجمه: علی پارسائیان ومحمداعرابی، تهران، انتشارات نوبهار،چاپ اول. ۶-آصف زاده ،سعید،رضاپور،عزیز،(۱۳۸۵)، مدیریت بهداشت و درمان، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی قزوین و حدیث امروز. ۷- اصغری، جمشید، (۱۳۸۶)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات صفار- اشراقی، چاپ اول. ۸- اکبری ،محمد اسماعیل،(۱۳۸۶)، «عدالت در سلامت»، فصلنامه سلامت و توسعه پایدار،جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی ،تهران ،سال چهارم. ۹- ال دولان، (۱۳۷۷)، مدیریت امور کارکنان و منابع انسانی، تهران، اتتشارات سازمان مدیریت صنعتی. ۱۰- الوانی،سید مهدی،(۱۳۸۶)، مدیریت عمومی، تهران، نشر نی. ۱۱- ایران نژاد پاریزی، مهدی و ساسان گهر، پرویز، (۱۳۸۲)، سازمان و مدیریت از تئوری تا عمل، ناشر موسسه عالی بانکداری ایران بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، چاپ دوم. ۱۲- بست، جان، (۱۳۷۹)، روش های تحقیق در علوم رفتاری و تربیتی،ترجمه:حسن پاشا شریفی و نرگس طالقانی، تهران، انتشارات رشد، چاپ هشتم. ۱۳-براسیو ن، جان، ام،(۱۳۷۲)، برنامهریزی استراتژیک بر سازمانهای دولتی و غیر انتفاعی، ترجمه: عباس منصوریان، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ اول. ۱۴-براین کویین، جیمز و مینژ برگ، هنری و جیمز رابرت،(۱۳۷۶)، مدیریت استراتژیک، ترجمه: محمد صادبی، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ دوم.
۱۵-بهرامی نازکی ، پرویز،(۱۳۷۸)، بررسی توزیع نیروی انسانی در مراکز بهداشت غرب استان تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال ۱۳۷۸ و مقایسه آن با استانداردهای موجود، پایان نامه کارشناسی ارشد. ۱۶-پاتریک، ج، دبلیو،(۱۳۷۶)، راهنمای اجرای برنامهریزی استراتژیک،ترجمه: منصور شریفی کلویی، تهران، نشر آردین. ۱۷-پرس و رابینسون،(۱۳۸۰)، برنامهریزی و مدیریت استراتژیک، ترجمه: سهراب خلیلی شورینی، انتشارات یادواره کتاب، چاپ دوم. ۱۸-پل، آر، نیون(۱۳۸۶)، ارزیابی متوازن گام به گام بهبود عملکرد و نتایج، ترجمه: اله قلی و خزاعی، تهران، سازمان مدیریت صنعتی. ۱۹-جاسبی، عبدالله،(۱۳۸۲)، اصول و مبانی مدیریت، تهران، انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ چهاردهم. ۲۰-جمعی از استادان مدیریت، (۱۳۷۸)، تصمیم گیری، تهران، مرکز آموزش مدیریت صنعتی، چاپ اول. ۲۱-جو هچ ، ماری،(۱۳۸۵)، تئوری سازمان( مدرن ، نمادین و تفسیری پست مدرن )، ترجمه: حسن دانایی فرد ، تهران نشر افکار، چاپ اول. ۲۲-جیمز دبلیو واکر،(۱۳۵)، برنامهریزی استراتژیک منابع انسانی، ترجمه: خدابخش دانشگرزاده، انتشارات مؤسسه نشر فرهنگی زند، چاپ اول. ۲۳-حسن زاده محمد،(۱۳۸۷)، سنجش و ارزیابی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، نظریه ها،روش ها و ابزارها،تهران،انتشارات کتابدار. ۲۴-حافظ نیا، محمد رضا، (۱۳۸۸)، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی،تهران، انتشارات سمت. ۲۵-حقیقی محمدعلی، (۱۳۸۳)، مدیریت رفتار سازمانی، تهران، انتشارات ترمه. ۲۶-خداداد حسینی، سید حمید، (۱۳۸۵)،مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک، تهران، انتشارات صفار، چاپ اول. ۲۷-خداداد حسینی، سید محمود و عزیزی، شهریار،(۱۳۸۵)، مدیریت و برنامهریزی استراتژیک (رویکردی جامع)، تهران. ۲۸-دعایی، حبیب االله،(۱۳۷۷)، مدیریت منابع انسانی (نگرش کاربردی)، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ دوم. ۲۹-رضائیان، علی،(۱۳۷۹)، اصول مدیریت، تهران،انتشارات سمت. ۳۰-رضائیان، علی، (۱۳۷۳)، مدیریت رفتار سازمانی، مفاهیم، نظریه ها و کاربردها، تهران، انتشارات دانشکده مدیریت تهران. ۳۱-رضائیان، علی، (۱۳۸۳)، مبانی سازمان مدیریت، تهران، انتشارات سمت. ۳۲-رنگریز، حسن و حاجی کریمی، عباسعلی،(۱۳۸۴)، راهبردهای منابع انسانی، منابع انسانی، شرکت چاپ و نشر بازرگانی. ۳۳-زارعی متین، حسن،(۱۳۸۰)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول. ۳۴-زارعی متین، حسن،(۱۳۷۱)، برنامهریزی استراتژیک برای منابع استراتژیک، فصلنامه دانش و مدیریت، انتشارات دانشگاه تهران، شماره ۱۷. ۳۵-زاهدی، شمسالسادات و الوانی، سید مهدی فقیهی، ابوالحسن،(۱۳۷۹)، فرهنگ جامع مدیریت، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ دهم. ۳۶-سعادت، اسفندیار،(۱۳۷۵)، مدیریت منابع انسانی،تهران، انتشارات سمت، چاپ اول. ۳۷-سیدجوادین، سیدرضا،(۱۳۸۴)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات نگاه دانش. ۳۸-سلطانی،ایرج،(۱۳۸۹)،«پیش نیازهای برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی»، فصلنامه ماعات مدیریت. ۳۹-ستاری فر، محمد،(۱۳۷۵)، سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و تکنولوژی، تهران، انتشارات دانشگاه علامه. ۴۰-سیدجوادین، سیدرضا،(۱۳۸۴)، برنامه ریزی نیروی انسانی، تهران، انتشارت دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، چاپ چهارم. ۴۱-شاهنونی، فرویدون، برنامه ریزی استراتژیک به منظور تحقق اهداف آموزشی دانشگاه یزد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه یزد دانشکده صنایع. ۴۲-شهابی، مسعود،(۱۳۸۰)، بررسی توزیع پزشک متخصص، تخت و پرستار در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد علوم وتحقیقات. ۴۳-صادق پور، ابوالفضل و مقدس، جلال،(۱۳۷۴)، نظریه سازمان مدیریت و علم مدیریت، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ هفتم. ۴۴-طبیبی، سیدجمال الدین، (۱۳۸۳)، «ارزیابی عملکردبخش مدارک پزشکی بیمارستان های آموزشی – تخصصی دانشگاه علوم پزشکی ایران»، فصلنامه علمی، پژوهشی فیض. ۴۵-طالبیان، احمد،(۱۳۸۳)، برنامهریزی منابع انسانی،ماهنامه تدبیر. ۴۶-عفتی داریانی، مریم(۱۳۸۶)، مدیریت عملکرد، موسسه توسعه و بهبود مدیریت. ۴۷-علائ الدینی، فرشید،(۱۳۷۵)، مروری بر برنامه ریزی نیروی انسانی پزشکی و روش های برآورد تعداد پزشک مورد نیاز،تهران، انتشارات دانشگاه علامه. ۴۸-فیضی، طاهره ،(۱۳۸۸)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران، انتشارات پیام نور. ۴۹-قاسمی، بهروز،(۱۳۸۲)، تئوریهای رفتارسازمانی ، تهران، انتشارات هیأت، چاپ اول. ۵۰-کاپلان، رابرت اس و نورتون، دیوید پی(۱۳۸۳)، سازمان استراتژی محور، ترجمه: بختیاری، پرویز، تهران، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی، چاپ اول. ۵۱-کیانی، علیرضا،(۱۳۸۲)، «کاربرد سیستم های اطلاعاتی منابع انسانی»،ماهنامه تدبیر،سال چهاردهم،شماره۱۳۴. ۵۲-کیانی،غلامرضا، (۱۳۸۲)، «فرهنگ استراتژیک زیر بنای مدیریت استراتژیک»، ماهنامه تدبیر، شماره ۴۶. ۵۳-گلوک، ویلیام اف و چاچ، لارس آر،(۱۳۷۵)، سیاست بازرگانی و مدیریت استراتژیک، ترجمه: سهراب خلیلی شورینی، مؤسسه انتشارات یادواره کتاب، چاپ چهاردم. ۵۴-محمودی،مهدی، (۱۳۸۷)، «مدیریت استراتژیک منابع انسانی با کمک سیستم اطلاعات مدیریت»، ماهنامه تدبیر، شماره ۱۹۴ . ۵۵-مقیمی، سید محمد، سازمان ومدیریت،(۱۳۸۰) رویکرد پژوهشی، تهران انتشارات ترمه،چاپ دوم. ۵۶-منصوریان، عباس،(۱۳۶۹)، فرایند برنامهریزی استراتژیک، فصلنامه مدیریت دولتی، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، شماره ۱۰ .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱۸٫ پذیرفته نبودن هزینه های شناسایی شده در اثر تغییر در برآورد های حسابدرای در محاسبه درآمد مشمول مالیات در قانون مالیات های مستقیم در حالیکه طبق بند بند ۳۱ استاندارد شماره ۶ حسابداری، آثار تغییر در برآورد های حسابداری باید در تعیین سود یا زیان خالص دورهای منظور شوند که درآن، تغییر صورت گرفته است. ۱۹٫ در نظر گرفتن هزینه استهلاک برای دارایی هایی که به طور موقت مورد استفاده و استعمال قرار نمیگیرند، بر اساس ۳۰% نرخ استهلاک، طبق تبصره ۶ جدول استهلاک موضوع ماده ۱۵۱ قانون مالیات های مستقیم، در حالیکه طبق بند ۵۵ استاندارد حسابداری شماره ۱۱ “دارایی های ثابت مشهود"، استهلاک دارایی از زمان آماده شدن آن برای استفاده، یعنی زمانی که دارایی در مکان و شرایط لازم برای بهره برداری است، شروع می شود و از تاریخ طبقه بندی دارایی به عنوان نگهداری شده برای فروش یا تارخ برکناری دائمی یا واگذاری آن، هر کدام زودتر باشد، متوقف
می شود.بنابراین در زمانی که دارایی به طور موقت بلااستفاده یا غیر فعال گردد استهلاک آن متوقف نمی شود مگر اینکه کاملاً مستهلک شده باشد. با این حال، بر اساس روش های استهلاک مبتنی بر کارکرد، در صورتی که تولیدی وجود نداشته باشد هزینه استهلاک می تواند صفر باشد. ۲۰٫ پذیرفته بودن سود وکارمزد پرداختی بابت تسهیلات دریافتی از بانک های خارجی به عنوان هزینه قابل قبول در صورت به کارگیری در سرمایه در گردش و یا ایجاد دارایی ثابت، طبق بخشنامه ۱۱۵۵۴ در اجرای تبصره ۱ ماده ۱۴۸ قانون مالیات های مستقیم، بر خلاف بند های ۷، ۸، ۱۰ استاندارد شماره ۱۳ حسابداری که مخارج تامین مالی قابل انتساب به تحصیل یک دارایی به طور مستقیم، باید به عنوان بخشی از بهای تمام شده دارایی محسوب شود. ۲۱٫ . سود وزیان تحقق نیافته حاصل از سرمایه گذاریها : طبق استاندارد شماره ۱۵ حسابداری، سرمایه گذاریها به دو گروه جاری ( شامل سریع المعامله در بازار و سایر سرمایه گذاری های جاری ) و بلند مدت طبقه بندی شده اند . استاندارد مزبور برای سرمایه گذاریهای سریع المعامله در بازار روش های ارزش بازار و اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش و برای حسابداری سایر سرمایه گذاری های جاری روش های خالص ارزش فروش و اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش را الزامی می کند. هرگونه افزایش یا کاهش ارزش ناشی از ارزشیابی پس از شناخت اولیه بایستی بهعنوان درآمد یا هزینه در صورت سود وزیان همان دوره منعکس گردد . از طرفی برای حسابداری سرمایه گذاری های بلند مدت روش های بهای تمام شده پس از کسر هرگونه کاهش ارزش انباشته و مبلغ تجدید ارزیابی بعنوان یک نحوه عمل جایگزین استفاده می شود . مبلغ کاهش ارزش که بر اساس استاندارد حسابداری شماره ۳۲ کاهش ارزش دارایی ها محاسبه می شود بعنوان هزینه دوره و افزایش ( کاهش ) ارزش ناشی از تجدید ارزیابی سرمایه گذاریها مستقیماً در بخش حقوق صاحبان سرمایه ( صورت سود وزیان دوره ) منتقل می گردد . با این حال چنانچه افزایش ارزش عکس کاهش ارزش قبلی باشد ، تا میزان کاهش قبلی درآمد دوره شناسایی و مابقی در مازاد تجدید ارزیابی ثبت میگردد . بهمین نحو ، اگر کاهش ارزش عکس افزایش ارزش قبلی باشد ، تا میزان مانده مازاد تجدید ارزثیابی شناسایی شده قبلی برگشت زده می شود و مابقی بعنوان هزینه دوره شناسایی می شود. در صورتی که اولاً بخشنامهی شماره ۲۸۳۴۱/۲۴۰۱/۲۳۲ صادره از سوی وزارت امور اقتصادی دارایی درباره ابهامات موجود در اجرای ماده ۲۷۲، زیان تحقق نیافته حاصل از ارزیابی سرمایه گذاری های در پایان سال هزینه قابل قبول تلقی نگردیده و ثانیاً زیان به عنوان هزینه قابل قبول و مشمول مالیات نبودن سود به علت انتقال آن به حساب حقوق صاحبان سرمایه به دور از منطق مالیاتی است.
۲-۵)سود حسابداری و مالیاتی در سطح بین الملل
قوانین مالیات سود در کشورهای مختلف، با درجات گوناگونی، به اصول و رویه های حسابداری جهت تشخیص مبلغ سود مالیاتی شرکت تکیه می کنند. طی تحقیقی که توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی صورت گرفت، سه نوع رابطه اصلی بین مقررات حسابداری و قانون مالیات در کشورهای عضو سازمان مزبور تعریف می شود. دستهی اول، کشورهایی هستند که رویه های حسابداری آنها از سوی قانون مالیات دیکته می شود. مثلاً در نروژ ثبتهای حسابداری خلاف قانون مالیات قابل قبول نیست. در کشورهایی که در طبقه دوم جای میگیرند مقررات حسابداری و قوانین مالیاتی از یکدیگر مستقل هستند، کشورهایی نظیر ایالات متحده، بریتانیا و هلند. نهایتاً، در کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا صورتهای مالی بگونه ای تنظیم میشوند که برای تشخیص ماخذ مالیات سود قابل استفاده باشند(ترین[۳]،۱۹۹۷). نوع دیگر طبقه بندی، که بدیلی برای طبقه بندی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است، روی رابطه بین سود حسابداری و مالیاتی تکیه می کند. در حالیکه ارتباط نزدیکی بین سود حسابداری و مالیاتی در کشورهای اقلیم اروپا ( بعبارت دیگر، کشورهای که در طبقه اول و دوم سازمان همکاری و توسعه اقتصادی وجود دارند) مشاهده می شود، در کشورهای انگلوساکسون نظیر ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزلند صرفاً یک رابطه خفیف مشاهده می شود (همان منبع). در ادبیات حسابداری بین الملل، عواملی نظیر سیستم حقوقی، تامین کنندگان اصلی سرمایه شرکتها، تاثیرات مالیات و قدرت حرفهی حسابداری عواملی هستند که به تفاوتهای بین المللی در حسابداری و گزارشگری مالی منجر میشوند. در کشورهای اقلیم اروپا، اصول حسابداری نوعاً به عنوان بخشی از قانون تجارت تدوین میشوند. تامین کنندگان عمدهی سرمایه شرکتها بانکها یا دولت هستند، بعبارت دیگر آنان کاربران اصلی گزارشهای حسابدرای برون سازمانی میباشند. ازینرو، صورتهای مالی متحدالشکل برای خدمت به اهداف اعتباری، وضع مالیات و برنامه ریزی اقتصادی دولت تهیه میشوند. در این کشورها سود حسابداری و مالیاتی توسط گروه های نسبتاً همگن کاربران استفاده میشوند و این دو معیار سود کم و بیش یکسان هستند. بر عکس، کشورهای انگلوساکسون معمولاً از یک سیستم مالیات متعارف اقتباس می کنند. تامین کنندگان اصلی سرمایه شرکت ها مردم هستند که صورتهای مالی درست و منصفانه طبق اصول پذیرفته شده حسابداری را به منظور تصمیمات سرمایه گذاری و ارزیابی عملکرد مدیریت تقاضا می کنند. قانون شرکتها در این کشورها به نوعی تهیه و ارائه گزارشهای مالی ادواری برای سرمایه گذاران و سایر کاربران را الزامی می کند اما اجازه تدوین مقررات حسابداری را به حرفه حسابداری و نهادهای نظارتی بر بازار سرمایه میسپارد. قانون مالیات این کشورها نوعاً بدون اینکه بطور دقیق و بصورت کامل معنی کلمهی سود را تعریف کند، روی سود شرکت ها مالیات میبندد. در تفسیر سود برای مقاصد تشخیص مالیات بیشتر به آرای صادر شده توسط دادگاههای مالیاتی تکیه می شود. بنابراین، سود حسابداری و مالیاتی دو مفهوم هستند که توسط دو نهاد قانونگذار مختلف شکل میگیرند، توسط گروهای ناهمگن کاربران استفاده میشوند و به اهداف متفاوتی خدمت می کنند (ترین،۱۹۹۷). لامب و دیگران[۴] (۱۹۹۵) نفوذ مالیات به روی حسابداری را در چهار کشور مقایسه می کنند تا مشخص شود که تمایز واضحی بین کشورهای انگلوساکسون و کشورهای اقلیم اروپا وجود دارد یا خیر. کشورهای تحت بررسی بریتانیا، ایالات متحده، فرانسه و آلمان بودند.آنها دو جنبه تاثیرات مالیات روی حسابداری، که شامل نفوذ تاریخی( بعبارت دیگر وضع مالیات دلیلی تاریخی برای حسابداری است) و نفوذ عملیاتی( بعبارت دیگر، رابطه بین حسابداری و مالیات در اندازه گیری سود) بود را بررسی کردند. آنها شواهدی یافتند که کم و بیش از تمایز احتمالی بین کشورهای انگلو ساکسون و کشورهای اقلیم اروپا، بر اساس توان نسبی اثرگذاری مالیات به روی حسابداری، حمایت می کند. با این حال، آنها متوجه میشوند که میتوان فرانسه را از آلمان و انگلیس را از ایالات متحده متمایز کرد. در نتیجه، تفکیک رابطه حسابداری و مالیات به مدل آنگلوساکسون و کنتیننتال، الگوی پیچیده تاثیر متقابل مشاهده شده بین گزارشگری مالی و گزارشگری مالیات در کشورهای تحت بررسی را بیش از حدّ ساده می انگارد( ترین،۱۹۹۷).
۲-۶)چارچوب نظری تفاوت های سود حسابداری و مالیاتی
چارچوب نظری تفاوت های سود حسابداری وسود مالیاتی روی دو پایه اصلی بنا نهاده می شود:(الف) تفاوت مقررات حسابداری و قانون مالیات، که بطوری غیر اختیاری سبب وجود برخی از تفاوتها است و (ب) انگیزه های مدیر برای مدیریت فرصت طلبانه سود حسابداری و سود مالیاتی، که مسبب بوجود آمدن تفاوت های اختیاری است (تانگ[۵]،۲۰۰۷). ذیلاً منابع اصلی تفاوت های برخواسته از قانون مطرح می شود.
۲-۶-۱)منابع بالفعل تفاوت های سود حسابداری و مالیاتی
اهداف متضاد مقررات حسابداری و مالیات یکی از منابع تفاوتهای قانونی بین این دو معیار سود است. سیستم مالیات بخشی از سیستم توزیع مجدد ثروت در جامعه است، سیستمی که ثروت را از بخش خصوصی به بخش عمومی منتقل و سپس در قالب برنامه های دولتی نظیر امنیت اجتماعی،آموزش، بهداشت و درمان آن را مجدداً به بخش خصوصی باز میگرداند. هدف اولیه سیستم مالیات سود، ایجاد درآمد برای تامین مالی برنامه های دولت است. علاوه براین، دولت ها از سیستم مالیات برای اعمال کنترل بر اقتصاد، احراز شدن اهداف اجتماعی، تشویق به/ ممانعت از فعالیتهای خاص و مقاصد سیاسی استفاده مینماید. هر سیستم مالیاتی از چند اصل کلیدی پیروی می کند که عبارتند از انصاف، بیطرفی،شفافیت، ساده بودن، ثبات و صرفه اقتصادی. احتمالاً در مقاطع خاصی این معیارها هنگام تصمیم گیری راجع به سیاست های مالیاتی در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و دولت بسته به اولویت های خویش موازنهای بین آنها انجام میدهد(ترین،۱۹۹۷). طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران، هدف صورتهای مالی بطور اعم و سود حسابداری بطور اخص، عبارت از ارائه اطلاعات تلخیص و طبقه بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است تا برای طیف وسیعی از استفاده کنندگان صورت های مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. سود حسابداری همچنین نتایج وظیفه مباشرت مدیر یا حسابدهی وی در قبال منابعی که در اختیارش قرار گرفته است را منعکس مینماید (کمیته تدوین استاندارد،۱۳۸۵). صورتهای مالی با مقاصد عمومی، بر طرف کردن نیازهای اطلاعاتی مشترک کاربرانی را دنبال می کند که از دریافت اطلاعات متناسب با نیازهای خویش ناتوانند (ترین، ۱۹۹۷) .بعبارت دیگر سود حسابداری معطوف به تامین نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران است.آنان علاقه مند به اطلاعاتی در مورد ریسک ذاتی و بازده سرمایه گذاری های خویش هستند. اینان به اطلاعاتی نیاز دارند که بر اساس آن بتوانند در مورد خرید،نگهداری یا فروش سهام تصمیم گیری کنند و عملکرد مدیریت واحد تجاری را جهت پرداخت سود سهام مورد ارزیابی قرار دهند. اطلاعات سود حسابداری در راستای هدف سودمندی در تصمیم گیری ، باید از خصوصیاتی نظیر مربوط بودن، قابلیت اتکاء، قابل مقایسه بودن و قابل فهم بودن، اهمیت و بموقع بودن بر خوردار باشند(کمیته تدوین استاندارد،۱۳۸۵). حسابداران در این بافت از مفروضات، اصول و مفاهیمی نظیر شخصیت حسابداری، دوره حسابداری،تداوم فعالیت، بهای تمام شده تاریخی، تحقق، تطابق، محافظه کاری و یکنواختی استفاده مینمایند (ترین،۱۹۹۷). در این راستا مسئولیت اصلی حسابدار، جلوگیری از گمراه شدن استفاده کنندگان از اطلاعات سود است و مسئولیت اصلی سازمان مالیاتی حفاظت از خزانه عموم میباشد (آلی و جیمز،۲۰۰۵). در طی چند دهه گذشته، تاکید حسابداران بر صورت سود وزیان اندکی کاهش یافته و به سمت ترازنامه در حرکت است، یعنی تاکیید-زدایی از رقم سودی که به محاسبه سود مالیاتی مربوط تر بوده است و این نیز خود باعث افزایش فاصله بین این دو رقم شده است. بنابراین، نظر به اینکه قانونگذاران و متولیان امور مالیاتی از مفاهیم و اصولی استفاده مینمایند که اهداف سیستم مالیات را منعکس می کنند، به همین جهت قانون مالیات با اصول پذیرفته شده حسابداری فرق می کند( ترین،۱۹۹۷). منابع تفاوت های بین این دو مجموعه مقررات را میتوان در چهار طبقه وسیع دسته بندی کرد.
۲-۶-۱-۱) دلایل زمانبندی
بطور سنتی، از لحاظ مقاصد مالیاتی، درآمد کسب شده تلقی نمیگردد مگر اینکه وجه نقد دریافت شده باشد یا مودی بر وجوه حاصل از فروش کنترل داشته باشد. منطق پشت این حکم، حصول اطمینان از فراهم بودن پول لازم برای پرداخت مالیات است تا اصل انصاف رعایت شود. مقام مالیاتی در شناسایی درآمد “اصل توانایی پرداخت” ، که تبلوری از اصل تحقق درآمد است، را ملاک عمل قرار میدهد. در همین راستا، هزینه تحمل شده فرض میگردد هنگامیکه مودی وجه نقد را پرداخت کند یا تعهدی” قطعی” برای پرداخت را پذیرفته باشد. بسبب تنوع و پیچیدگی فعالیتهای تجاری، تدوین کندگان استاندارد های حسابداری مقداری انعطاف پذیری در درون مقررات میگنجانند تا دست مدیریت در گزینش سیاست های مناسب حسابداری باز باشد. این امر بویژه در حوزهی تخصیص بهای تمام شده و ارزشیابی دارایی ها، که طی آن اصل تطابق و برآوردهای ذهنی نقش مهمی را بازی می کنند تبلور مییابد. محافظه کاری سنتی یا مفهوم احتیاط در حسابداری مالی نیز تاخیر در شناسایی اقلام احتمالی سود و تعجیل در شناخت هزینه یا زیان های احتمالی را میطلبد. امّا قوانین مالیاتی قطعیّت و دقّت در اندازه گیری را الزامی می کنند و فضای اندکی برای ذهنیّت در بکارگیری اصل تطابق و مفهوم محافظه کاری در اختیار قرار می دهند. از اینرو، نه سود و نه زیان بایستی پیش بینی شوند. ذخایر احتمالی نظیر ذخایر معمول برای مطالبات مشکوک الوصول، ضمانت نامه های فروش و مزایای پایان خدمت کارکنان، که کاهندهی سود هستند احتمالاً بعنوان یک هزینه قابل قبول مالیاتی پذیرفته نمیشوند مگر اینکه در قالب جریان های نقدی تبلور یابند. بنابراین، اصل توانایی پرداخت و تاکید متعاقب روی جریان های نقدی و ویژگی های قطعیت و دقت احتمالاً سبب ایجاد تفاوت در زمانبندی شناسایی اقلام درآمد و هزینه بین قانون مالیات و مقررات حسابداری می شود( ترین،۱۹۹۷).
۲-۶-۱-۲)اهداف غیردرآمدی مالیات
سیستم مالیات سود را مرکب از دو مولفهی مجزا میتوان در نظر گرفت. نخستین مولفه، شروط ساختاری لازم برای استفادهی از یک سیستم معمول است نظیر تعریف سود خالص، تصریح دوره حسابداری، شناسایی اشخاص مشمول مالیات، جدول نرخ ها و سطوح معافیت ها. این بخش از سیستم جنبه های درآمدی مالیات را تصنیف می کند. مولفهی دوم از الویت های معینی تشکیل می شود که در تمامی سیستم های مالیاتی قالب ریزی میشوند. این الویت های خاص، که اغلب تحت عنوان انگیزه ها یا حمایت های مالیاتی از آنها یاد می شود از ساختار معمول سیستم منحرف میشنود و هدف از آنها، حمایت از یک صنعت، فعالیت یا طبقه ای از جامعه است. آنها اشکال مختلفی نظیر درآمد های دائماً معاف از مالیات، کسورات قابل قبول، به تعویق انداختن بدهی های مالیاتی و اعمال نرخهای خاص را بخود میگیرند. صرف نظر از شکل این حمایت ها، امتیازات مذکور، که از ساختار اصلی سیستم فاصله میگیرند، هزینه های دولت است که برای جذاب ساختن فعالیت های خاص یا کمک به اشخاص معین، توسط مالیات بر سود ، به جای استفاده از کمکهای بلاعوض مستقیم، اعطای وام یا سایر اشکال حمایت های دولت، صورت میگیرند (سیورونی و مکدانیل[۶]، ۱۹۸۸). اگرچه مالیات سود اساساً به منظور ایجاد درآمد شکل میگیرد اما در عین حال بعنوان ابزاری برای نظم بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی توسط دولت نیز استفاده می شود. مثلاً، استهلاک نزولی دارایی های ثابت مشهود بطور وسیعی در بسیاری از کشورها برای تشویق به سرمایه گذاری در ماشین آلات و تجهیزات، که برای رشد اقتصادی ضروری است، اقتباس می شود. بنابراین، هر زمان که از مالیات سود بعنوان یک ابزار سیاسی جهت رسیدن به اهداف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی استفاده می شود تا ابزاری برای ایجاد درآمد، رویه های خاصی در خصوص انواع درآمد و مخارج جفت و جور خواهد شد که سود مالیاتی را به مراتب از سود حسابداری دورتر می کند( ترین، ۱۹۹۷).
۲-۶-۱-۳)دکترین رجحان محتوا بر شکل و اقدامات پیشگیرانهی ضد مالیات پرهیزی
در مقررات حسابداری، بر توجه دقیق به واقعیت های اقتصادی معاملات بجای شکل قانونی آنها تاکید می شود (ترین، ۱۹۹۷).از مصادیق رجحان محتوا بر شکل میتوان به افشای معاملات با اشخاص وابسته، فروش کالا با حق برگشت، اجاره های شکل فروش، سرمایه گذاری در واحد های تجاری وابسته و فرعی اشاره کرد( تاری وردی،۹۱). با این حال، رجحان محتوا بر شکل در قانون مالیات کاربرد محدودی دارد. اگرچه در راستای مقاصد صورتهای مالی احتمالاً بازتعریف معاملات جهت انعکاس محتوای اقتصادی در برخی از موارد ضروری است، اما نظر به اینکه مالیات ادعای تحمیل شده قانون بر سود شرکت است، از لحاظ مقاصد مالیاتی طبیعتاً شکل قانونی معامله، در تشخیص چگونگی تاثیر آن به روی بدهی مالیاتی معامله کنندگان، اهمیت بیشتری پیدا می کند. بازتعریف یک معامله احتمالاً پیامد های غیر منتظره و پیش بینی نشدهی گوناگونی دارد و احتمالاً ابهاماتی پیرامون تفسیر اشخاص وابسته توسط قانون مالیات، بوجود می آید. به همین نحو، یک دارایی که تحت یک اجاره سرمایه ای توسط مستاجر اجاره میگردد طبق اصول پذیرفته شده حسابداری، و با تاکید بر محتوای معامله، سرمایه ای و مستهلک میگردد. امّا به احتمال زیاد قانون مالیات، با تاکید بر شکل قانونی معامله، مستاجر را به کسر کردن کرایه یا اجاره پرداختنی طبق قرار داد اجاره، بعنوان هزینه ایجاد درآمد، ملزم می کند.با این حال، در موارد خاصی که مالیات پرهیزی بروز مینماید قوانین مالیاتی کشورها با نادیده گرفتن شکل ظاهری معاملات و توجه دقیق به محتوای آنها، چه بواسطهی تفاسیر قضایی یا بواسطهی وضع مقررات ضد- مالیات پرهیزی، واکنش نشان می دهند. بعنوان مثال، هزینه های سرگرمی کلاً قابل قبول نیستند؛ محدودیتهایی در مورد کسر زیانهای قابل قبول عملیاتی و مطالبات مشکوک الوصول نیز وجود دارد. در نتیجه، مقررات مالیاتی بر محتوای اقتصادی در حوزه های کاملاً متفاوتی از اصول پذیرفته شده حسابداری تاکید دارند؛ قانون مالیات به محتوای معاملات توجه دارد اما هدف از بین بردن اثرات منفی سود های موهوم و مخارج و زیان های غیر واقعی است؛ هدف حصول اطمینان از اثر بخشی اجرایی یا مسدود کردن حفره هایی است که توسط مودیان با بهره گرفتن از ابزارهای مالیات پرهیزی مورد بهره برداری قرار میگیرد(ترین،۱۹۹۷).
۲-۶-۱-۴) تفاوت سیستم حسابداری
یکی دیگر از دلایل تفاوت بین داده های سود حسابداری و سود مالیاتی تفاوت در سیستم حسابداری واحدهای انتفاعی و دولتی است. با نگاهی کلی تر، میتوان اطلاعات حاصل از سیستم حسابداری مالیاتی شرکت ها را بعنوان داده های نظام حسابداری دولتی سازمان امور مالیاتی بر شمرد. واحدهای انتفاعی و سازمان مالیاتی هرکدام طبق قوانین و مقررات حاکمه ملزم به گزارشگری اطلاعات حسابداری هستند. هر کدام از آنها با توجه به هدفی که از مخابره اطلاعات حسابداری دارند از سیستم حسابداری و چارچوب نظری خاص خود، که بر چارچوب نظری خاصی تکیه دارند استفاده می کنند. بطور کل درباره ویژگیهای چارچوب نظری حسابداری دو دیدگاه کاملاً متضاد وجود دارد. یک دیدگاه معتقد است که چارچوب نظری باید بر مبنای تصمیم گیری تدوین گردد. این نوع چارچوب نظری بر تصمیم گیرندگان که همان استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری هستند تاکید داشته لذا یک سویه بوده و فقط علایق ایشان را در نظر میگیرد. هدف سیستم حسابداری در این چارچوب فراهم آوردن اطلاعات مفید برای تصمیم های اقتصادی است و هرچه اطلاعات بیشتر باشد بهتر است حتی اطلاعات محرمانه، مشروط بر آنکه هزینه جمع آوری و ارائه اطلاعات از منفعت آن کمتر باشد.دیدگاه دیگری که ابتدا در سال ۱۹۵۶ توسط نرمانتون و استوارت مطرح و در سال ۱۹۸۲ توسط یوجی ایجیری به صورت کامل و شفاف ارائه گردید، عقیده دارد که چارچوب نظری حسابداری باید بر مبنای مسئولیت پاسخ گویی تدوین شود تدوین شود. چارچوب مبتنی بر مسئولیت پاسخ گویی بر ارتباط بین پاسخگو ( دولت) و پاسخ خواه ( مردم) تاکید دارد لذا دو سویه بوده و منافع هر دو طرف را مورد توجه قرار میدهد. هدف حسابداری در این چارچوب ایجاد یک سیستم مناسب جریان اطلاعات بین پاسخگو و پاسخ خواه میباشد. بنابراین سودمندی اطلاعات در درجه اول اهمیت نبوده بلکه سودمندی سیستم حسابداری و جریان شفاف، صحیح و منصفانه اطلاعات بین پاسخگو و پاسخ خواه که منافع هر دوطرف را تامین نماید در درجه اول اهمیت قرار دارد. بعبارت دیگر چارچوب نظری مبتنی بر مسئولیت پاسخگویی مشابه یک قرارداد اجاره که هم منافع موجر و هم منافع مستاجر را در برمیگیرد، از یک سو بر ارائه اطلاعات توسط پاسخگو( آنچه که بر اساس توافق باید افشاء شود) و تامین حقوق پاسخ خواه تاکید دارد و از سوی دیگر با تاکید بر حفظ حریم قانونی پاسخگو( ( آنچه که نباید افشاء شود)، منافع پاسخگو را نیز مورد توجه قرار میدهد ( باباجانی،۱۳۹۱).
۲-۶-۱-۶)دلیل بنیادین
دلیل اصلی در تفاوت سود حسابداری و سود مالیاتی این موضوع است که هیچیک از آنها نمی توانند واقعیت های اقتصادی را در خود جای دهند. حسابداری مالی و مالیاتی، هر دو در ارائه تعریف مفهوم سود، بالاخص سود مالیاتی، با چالشهایی روبرو هستند. سود یکی از مهمترین متغیرهایی است که حسابداری مالی و مالیاتی هر دو برای اندازه گیری آن تلاش می کنند با این حال هنوز هم مفهوم سودی که آنان بکار میبرند از مفهوم سود اقتصادی فاصله دارد و تعریف دقیق و واضحتری را میطلبد. نکته جالب اینجاست که حتی اقتصاددانان نیز سالها بر سر ایجاد تعریف مناسب سود با یکدیگر کشمکش داشته اند و تعاریف ارائه شده از سوی اشخاصی نظیر هیکس و هایگ-سیمونز، بدیلی برای بنیادیترین مفهوم سود است( آلی و سیمون[۷]،۲۰۰۵؛ ویلداسین[۸]،۱۹۹۰) نقطه آغازین تحلیل اقتصادی از تفاوت سطح “رفاه” بین اشخاص جامعه شروع می شود. وضعیت رفاهی برخی از افراد در مقایسه با دیگران بهتر است؛ آنها “توان کنترل” بیشتری روی منابع و منافع مشهود و نامشهود دارند و قادرند سهم بیشتری از رفاه جامعه را از آن خود کنند. یکی از الویتهای سیاسی هر دولتی نیز ایجاد تعادل بین سطح رفاه اشخاص است. سرمایه گذاران نیز برای اتخاذ تصمیمات بهینه سرمایه گذاری به اطلاعات مربوط به توان اقتصادی/ وضعیت رفاهی شخصیت های انتفاعی نیاز دارند. برای انجام این امر مهم دولت و سرمایه گذار باید ابزار مناسبی برای “اندازه گیری رفاه” طبقه مرفّه جامعه داشته باشد.اما عبارت رفاه به خودی خود یک تفسیر قابل سنجش بدست نمیدهد. رفاه تا درجه زیادی ذهنی، خلاصه و پیچیده است؛ رفاه می تواند یک استاندارد/ کیفیت زندگی باشد، که از یک سوی، برخورداری از کالاها و خدمات مشهود (یعنی رفاهی که توسط بازار کالا و خدمات فراهم می شود) و از سوی دیگر، استفاده از مزایای نامشهود (مثلاً یک محیط زندگی با هوای پاکیزه، توازن فرهنگی و عاری از جرم و جنایت) را در برگیرد (هلمز[۹]،۲۰۰۸). بنابراین، سود بطور بنیادی جریانی از رضایتمندی ها یا جریانی از تجربه های روانشناختی نامشهود است. اشخاص برای ارضاء شدن خواسته های خویش در تلاشند نه برای خود اشیاء یا اهداف. اقتصاددانان این حقیقت را بصورت ذیل تعریف می کنند: سود جریان "مطلوبیت” حاصل از مصرف میباشد (ویلداسین، ۱۹۹۰). نخستین مشکل در عملیاتی کردن این تعریف در همینجا رخ میدهد، یعنی نمی توان جریان انتقال مزایای روانی( واحد های مطلوبیت) بین اشخاص را رهگیری کرد. این رهگیری فقط زمانی انجام پذیر است که مزایای فیزیکی، که نماد مرفّه بودن است، بین اشخاص جابهجا شود. ازینرو، حرکت از شکل خلاصهی رفاه به سمت برخی از متغیّرهای بدیل، که تن به کمّی شدن می دهند، ناگزیر است (هلمز،۲۰۰۸؛ ویلداسین، ۱۹۹۰). میتوان از مقدار مصرف کالا و خدمات استفاده کرد امّا این معیار از لحاظ ملاحظات عملی شدنی نیست زیرا چند قرنی است که انسانها سیستم معاملات پایاپای را کنار گذاشته و پول را معیار سنجش ارزش مبادلات قرار دادهاند (هلمز،۲۰۰۸). بنابراین، ارزش پولی مصرف اشخاص بهترین جایگزین ممکن برای رفاه است. دومین ابهام نیز مربوط به این است که چه متغیری جایگزین ارزش پولی مصرف شود. هایگ علی الرغم آگاهی از ناتوان بودن مخارج مصرفی اشخاص، آن را میپسندد زیرا بواسطه آن میتوان مالیات اشخاص را مشاهده کرد. امّا سود در مقایسه با مصرف برای پوشش دادن سطح رفاه اشخاص چتر وسیعتری دارد، زیرا همه سود روی مصرف خرج نمی شود و مقداری از سود توسط افراد پس انداز و سرمایه گذاری شود. جرج وان اسچنز[۱۰] آلمانی ، رابرت هایگ[۱۱] و هنری سیمونز[۱۲] آمریکایی بطور مستقل، آنچه را که امروزه مدل “سود اسچنز- هایگ- سیمونز”[۱۳] خوانده می شود فرمول بندی کردند، که اغلب در تحلیل اقتصادی سود مالیاتی توسط اقتصاددانان اقتباس می شود. طبق این تعریف سود مالیاتی افزایش ارزش دارایی های شخصیت اقتصادی طی دوره بعلاوهی ارزش مصرف دوره است. بعبارت دیگر سود را جمع مصرف و انباشت معرفی می کنند ؛ این تعریف همان سود هیکس است که بطور وسیعی توسط حسابداران نیز اقتباس می شود. مدل “سود جامع” لزوماً به سود پولی محدود نمی شود بلکه افزایش ارزش تحقق نیافتهی دارایی های شخص را در ماخذ مالیات یا تصمیم گیری می آورد زیرا با افزایش ارزش دارایی ها، شخصیت اقتصادی سهم بیشتری از رفاه را تحصیل مینماید یا به دیگر سخن حقوق مصرف بیشتری نصیب وی می شود (هلمز،۲۰۰۸؛ ویلداسین، ۱۹۹۰). قطعاً “رشد ثروت” در رویکرد امروزهی حسابداران به اندازه گیری سود طنین افکن است. حسابداران طبق اصل بهای تمام شده تاریخی تعدیل شده، سود را محاسبه می کنند و اخیراً اندکی تغییر موضع دادند. آنها در وضعیت جدید بر نیاز به معاملات با شخص ثالث کمتر تاکید دارند بطوریکه سود حسابداری را بر اساس رویدادهای اقتصادی، که دلالت بر تغییر ارزش قبل از معامله دارند، اندازه گیری می کنند. بیانیه های چارچوب نظری استانداردهای حسابداری، مدل رشد ثروت را، با تلقی سود بعنوان افزایش ارزش خالص داراییها، به استثنای مواردی که به معاملات با صاحبان سرمایه مربوط است، منعکس می کند تا فقط همینقدر ادعا کنند که سود منصفانه را گزارش می کنند. حسابداران در عمل از مفهوم “سود جامع” فاصله میگیرند. آنها فرض را بر این میگذارند که بهای تمام شده تاریخی تقریب بسیار نزدیکی از ارزش اقتصادی دارایی ها در زمان وقوع معامله است امّا از یک سوی، به پیروی از اصل تطابق، روش استهلاکی غیر از استهلاک اقتصادی (روش نرخ بهرهی موثر) برای ذخیرهی سرمایه منظور می کنند و از سوی دیگر، تغییرات ارزش را تنها زمانی در سود میگنجانند که تحقق یافته باشند و سودهای غیرعملیاتی سرمایه ای تحقق نیافته را نیز فقط بصورت گزینشی در سود دوره منظور می کنند (هلمز،۲۰۰۸). کلمه سود در تدوین مقررات مالیاتی تعریف نمی شود. دادگاهها بالاجبار مجموعه بررسی هایی جهت تصمیم گیری راجع به اینکه مبلغی سود محسوب می شود یا خیر انجام داده اند. این بررسی ها نیز تا درجه زیادی بخاطر موارد خاصی که پیش آمده بود رخ میدهد. در نتیجه مفهوم قانونی سود به خوبی انسجام نیافته و همانند رویکردهای اقتصادی و حسابداری از توان تئوریک برخوردار نیست. تفسیر قانونی سود با یک سری داستانهای مرتبط با کشیشهای اسکاتلندی که از پرداخت مالیات بابت وصولیهای حاصل از کمکهای خیریه امتناع میکردند آغاز می شود. از آن زمان دادگاهها بتدریج ثابت کردند که دریافتی های شخص باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشد تا سود محسوب شود. این ویژگیها شامل موارد ذیل هستند: ظاهرشدن یک جریان ورودی،قابلیت تبدیل به وجه نقد، تکراری بودن سود، تحقق، تفکیک از منبع، انگیزه کسب سود، قرابت با معنی عام سود (همان منبع). لذا همانگونه که از مطالب فوق برمی آید بدلیل عدم وجود مفهومی یگانه از سود حسابداران مالیاتی ها هرکدام تعریف خاص خود را از سود دارند.
۲-۶-۲)منابع بالقوهی تفاوت ها
دسته دوم منابع تفاوت های سود حسابداری و سود مالیاتی بطور بالقوه می تواند ناشی از مدیریت سود و مالیات شرکت ها باشد.اولی بر سود حسابدرای و دومی بر سود مالیاتی تاثیر می گذارد. با این حال،از تعامل یا تاثیرات متقابل این دو نوع تحریف سود نیز نباید غافل شد.
۲-۶-۲-۱) مدیریت سود
۲-۶-۲-۱-۱) تعریف
تعریفی از مدیریت سود های حسابداری که مورد پذیرش همگان باشد در ادبیات مدیریت سود وجود ندارد. چه از لحاظ هدف از چنین اقدامی، و چه از لحاظ قانونی یا غیر قانونی دانستن آن، بین صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد. دیدگاه رفتار فرصت طلبانه معتقد است که مدیران از عدم تقارن اطلاعاتی بین درون و بیرون شرکت در جهت حداکثر سازی مطلوبیت خویش در مواجهی با قراردادها و نهادهای ناظر استفاده می کنند. بنابراین، سرمایه گذاران بواسطهی اطلاعات غیر قابل اتکاء گزارش شده گمراه میشوند. واتز و زیمرمن[۱۴] (۱۹۷۸) نخستین کسانی بودند که از رویکرد فرصت طلبی در توجیه رفتار اختیاری مدیران با سود های حسابداری به منظور متاثر ساختن پیامد های قراردادی و از اینرو متاثر ساختن انتقال ثروت بین شرکت و طرفهای قرارداد آن، استفاده کردند. از این دیدگاه مدیریت سود محتوای اطلاعاتی و در کل کیفیت سود را تخریب می کند. طرفداران دیدگاه علامت دهی استدلال می کنند که مدیران سود های حسابداری را جهت مخابرهی اطلاعات محرمانهی خویش راجع به چشم اندازهای شرکت مدیریت می کنند و از اینرو مدیریت سود به عنوان یک ابزار علامت دهی ارائه خدمت می کند. مدیران احتمالاً بواسطهی بکارگیری مدیریت سود روی قیمت سهام اثر میگذارند و در نتیجه جریان هموار و رو به رشدی از سود طی زمان بوجود میآورند. دیدگاه علامت دهی معنی دیگری نیز میدهد مبنی بر اینکه مدیریت سود بعضی وقت ها از سوی سهامداران تقاضا می شود. زیرا اولاً، مدیران از طریق آن میتوانند هزینه سرمایه را با ایجاد جریان هموارتر یا پیش بینی پذیرتر سود کاهش دهند و ثانیاً جریان هموارتر سود بصیرت سرمایه گذاران نسبت به ارزش شرکت را متاثر میسازد. از اینرو یک معنی تلویحی مهم از این دیدگاه این است که مدیریت سود بر محتوای اطلاعاتی سود میافزاید. از سوی دیگر، افرادی مانند اسکات[۱۵](۱۹۹۷) ادعا می کنند که مدیریت سود می تواند بواسطهی هدف کارا کردن فرایند انعقاد و اجرا و نظارت بر قراردادها ( از این پس قرارداد کارامد) نیز درخواست شود. کارایی فرض می کند که مدیریت سود کنترل داخلی و تصمیم گیری، شامل نظارت بر مدیران، محدود کردن فرصت ها، حداقل سازی مالیات ها، کاهش مذاکرات هزینهبر تمدید وام و حداقل کردن هزینه های قرارداد بستن را تسهیل مینماید (سون و راث[۱۶] ،۲۰۰۸). مدیریت سود یکی از انواع دستکاریهای سود است. دستکاری سود بمعنی اقدامات اگاهانه مدیران با هدف رساندن سود به سطح مطلوب است. از تعریف بالا میتوان سه ویزگی اساسی برای دستکاری سود تعریف کرد.(۱) دستکاری سود توسط مدیران صورت میگیرد نه حسابداران (۲) این عمل آگاهانه و عمدی است ازینرو، بایستی آنرا از اشتباهات سهوی در تهیه صورتهای مالی تفکیک کرد و (۳) مدیر از فرصتهای موجود در استاندارد های حسابداری و مقررات مربوطه و نیز از اختیارات خویش در اداره شرکت که از سوی مالکین به وی تفویض شده، استفاده می کند (عباسی و مرادی،۱۳۹۰). دستکاری سود به سه شکل مدیریت سود،ارائه متقلبانه سود و حسابداری خلاقّانه تبلور مییابد. مدیریت سود حالت خاصی از دستکاری سود است، به این صورت که مدیر از طریق بکارگیری اختیارات خویش که از محدوده استانداردهای حسابداری و مقررات مربوط به اداره شرکت تجاوز نکند سود حسابداری را مدیریت می کند. حسابداری متقلبانه به قیمت انحراف از استانداردهای حسابداری و قوانین مقررات صورت میگیرد. حسابداری خلاقانه نیز دستکاری سود با بهره گرفتن از رویه هایی است که به دلیل شفا نبودن یا عدم وجود استاندارد خاصی صورت میگیرد و لذا انحراف از مقررات محسوب نمی شود. دستکاری در چارچوب استانداردهای حسابداری مدیریت کاغذی/حسابداری سود و در چارچوب توان تصمیم گیری برای عملیات شرکت مدیریت اقتصادی/واقعی سود نام گذاری می شود. دستکاری به قیمت انحراف از استانداردهای حسابداری تقلب کاغذی/حسابداری در ارائه سود و به بهای تخطی از اختیارات تفویض شده از سوی مالکین تقلب واقعی/اقتصادی در ارائه سود است (عباسی و مرادی،۱۳۹۰؛رِحمان و همکاران[۱۷]،۲۰۱۳). در باب تمایز بین مدیریت سود و سایر اشکال متقلبانه ارائه سود بین دانشگاهیان و نهادهای نظارتی اختلاف نظرهایی مشاهده می شود. محققین حسابداری معتقدند که مدیریت سود همان مصلحت اندیشیهای حسابداری است که در دایره مقررات رخ میدهد اما کمیسیون بورس و اراق بهادار(SEC) آن را به حسابداری فریب آمیز تعمیم میدهد. تقلب به معنای هرگونه اقدام یا عدم اقدام عمدی است که به منظور فریب دیگران صورت میگیرد و باعث می شود قربانیان دچار زیان شده یا عاملان آن منافع ناحقی بدست آورند. بنابراین،اگر مدیریت سود باعث از دست رفتن ثروت ذینفعان حسابداری شود، میتوان آنرا جزء اعمال متقلبانه به حساب آورد. بِران استدلال می کند که مرز بین مدیریت سود و حسابداری فریب آمیز بسیار ظریف است و تا زمانی که مدیریت سود تعصب آمیز باشد و منجر به فاصله گرفتن سود از شکل منصفانه آن شود نهادهای نظارتی علاقه مندند آن را جزء مصادیق تقلب بشمار آورند. بر اساس این استدلال، هر نمایش سودی که از سود منصفانه فاصله بگیرد ارائه متقلبانه سود شناخته می شود. نتیجتاً، میتوان گفت تمایز آشکاری بین مدیریت سود وارئه متقلبانه سود وجوددارد وآن نیّت مدیران از انجام دستکاری سود است (سون و راث،۲۰۰۸).
۲-۶-۲-۱-۲) محمل های مدیریت سود
• اصول پذیرفته شده حسابداری، مدیریت را ملزم به قضاوت در زمان برآورد می کند. اساساً حسابداری عملیات شرکت نیازمند استفاده از برآورد است، بگونه ای که حسابداری بدون برآورد امکان پذیر نیست.مثلاً، چگونه میتوان خالص درآمد فروش را بدون برآورد اندازه گیری کرد، در حالیکه مشتریان وجه نقد را در آینده پرداخت خواهند کرد، در وضعیتیکه با اطمینان نمی توان گفت چه تعداد از مشتریان بدهی خویش را حتماً تسویه می کنند یا مشخص نیست که چه تعداد از کالاهای فروش رفته بعلت نقص فنی عودت داده می شود و نهایتاً مخارج شرکت بابت ایفای تعهدات گارانتی کالا یا پیمان چقدر خواهد بود. بنابراین، یکی از ویژگیهای اساسی حسابداری تعهدی طبق اصول پذیرفته شده حسابداری این است که مدیر باید اقلام ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای مالی سال جاری را که در آینده دریافت یا پرداخت میشوند، برآورد وشناسایی نماید. از آنجا که نمی توان رویدادهای آتی را در زمان حال با اطمینان مطلق برآورد کرد، اغلب عدم اطمینان تحمیل شده ای پیرامون فرایند برآورد وجود دارد. به دیگر سخن، در زمان حاضر هیچ پاسخ دقیقی نمی توان داد فقط دامنه ای از پاسخهای احتمالی منطقی وجود دارد. اصول پذیرفته شده حسابداری مدیریت را ملزم به انتخاب برآوردی واحد از این دامنه می کند. فرایند انتخاب برآوردی منحصر بفرد، برای مدیر فرصت مدیریت سود را فراهم می آورد. بعنوان مثال، میتوان به برآورد ذخایر عملیاتی اشاره کرد. اگر مدیریت برآوردی از انتهای بالایی هزینه های احتمالی انتخاب کند، نتیجه شناسایی هزینه های بیشتر در دوره جاری و ثبت کمتر آنها در دوره های آتی میباشد. اگر مدیر مبالغ موجود در انتهای پایینی طیف هزینه ها را انتخاب نماید، نتیجه کار، شناسایی هزینه کمتر در دوره جاری و به تبع هزینه های بیشتر در دوره های آتی خواهد بود. اگر مدیر برآورد را بر مبنای مبالغ اطراف میانهی هزینه های احتمالی انتخاب کند وی جریان هموارتری از سود را طی دوره های مالی بوجود می آورد. البته، اگر مبلغ انتخابی مدیر، اعم از مبالغ موجود در انتهای بالایی/ پایینی/ میانی دامنه برآورد، با هزینه هایی که واقعاً رخ می دهند تفاوتی نداشته باشند، مدیریت سود بی معنی خواهد بود. حوزه های رایج دستکای ذخایر، برآورد برگشتیهای فروش، هزینه مطالبات مشکوک الوصول، کاهش ارزش موجودی های مواد و کالا، هزینه های ضمانت فروش، هزینه های مزایای بازنشستگی و در صد تکمیل پیمانهای بلند مدت میباشد (تامسون،۲۰۰۷). • مفهوم ثبات رویه به استفادهی شرکت از روش های حسابداری مشابه در دوره های زمانی متوالی برای گزارشگری اقلام اشاره دارد. در عوض، هرگاه به نظر مدیر رویه حسابداری مورد استفاده با ویژگی های کیفی مربوط بودن و قابل اتکا بودن سازگاری نداشته باشد، وی قادر به تغییر رویه های حسابداری میباشد. در اینجا نیز در حوزه اصول پذیرفته شده حسابداری فرصتی برای مدیریت سود فراهم می شود تا از مجرای تغییر رویه های حسابداری بتواند روی سود اعمال نظر کند. اما، مدیر در بهره برداری از تغییر رویه ها همانند برآورد های حسابداری از آزادی عمل قابل ملاحظهای برخوردار نیست. اولاً،استاندارد های حسابداری وی را ملزم به افشای ماهیت،دلایل و مبالغ تغییر در رویه های حسابداری می کنند. ثانیاً، انتخاب و تغییر رویه های حسابداری معمولاً با تایید هیئت مدیره یا مجامع عمومی صاحبان سهام صورت میگیرد. با گنجاندن تعامل سود حسابداری و مالیاتی به موارد پیش گفته، به نظر میرسد تغییر در رویه های حسابداری همانند روش استهلاک اسلحه ای پر سر و صدا برای مدیریت سود به حساب آید (اسکات،۲۰۰۳،۳۷۴و۳۷۵ ؛ هانلون،۲۰۰۵؛ شباهنگ، ۱۹۵ و۵۸).در ادبیات مدیریت سود دو شکل مذکور دستکاری سود را دستکاری کاغذی/حسابداری سود مینامند که تاثیر مستقیمی بر عملکرد واقعی شرکت (جریان های نقدی عملیاتی) ندارد (رِحمان و همکاران ۲۰۱۳). • همچنین امکان دارد مدیریت از اختیارات خویش در زمانبندی یا تجدید ساختار معاملات بهره برداری نماید. در این مورد، مدیر از قدرت تصمیم گیری خویش در حوزه عملیات شرکت مانند برنامه ریزی برای تحصیل، نگهداری و واگذاری دارایی ها استفاده می کند تا از طریق ایجاد تغییر در جریانهای نقدی بتواند روی سود حسابداری تاثیر گذارد. بعنوان مثال، مدیریت می تواند راجع به نگهداری ساختمان، مانند نقاشی دفتر مرکزی در زمان های مطلوب خویش تصمیم گیری نماید. با فرض ثابت ماندن سایر عوامل، مدیریت در سالی که این مخارج رخ می دهند سود کمتری را در مقایسه با سایر دوره ها شناسایی مینماید. یا مدیریتی که فرض جریان بهای تمام شده لایفو را انتخاب مینماید، این فرصت را دارد تا بواسطه زمانبندی خریدهای آخر سال سود حسابداری را دستکاری کند. در دوره های تورمی، شتاب بخشیدن به خرید موجودیها در پایان سال منتج به متورم شدن بهای تمام شده فروش و به تبع سود دوره می شود، یا تاخیر در خریدهای پایان سال و به تعویق انداختن آن در دوره بعد باعث افزایش سود می شود. بنابراین، هنگامیکه تصمیمات عملیاتی مدیر بواسطه چشم داشت به تاثیرات حسابداری آن صورت میگیرد، وی به مدیریت اقتصادی یا واقعی سود اقدام می کند. سایر انواع مدیریت سود واقعی شامل اعطای قیمت های فروش کمتر،اعطای شرایط اعتباری سخاوتمندانه، عدم بستن دفاتر در پایان سال مالی، افزایش بیش از حدّ ظرفیت تولید، زمانبندی مخارج تحقیق و توسعه، زمانبندی هزینه های فروش،عمومی و اداری و انواع مخارج تعمیرات و نگهداری و غیره میباشد( رِحمان و همکاران۲۰۱۳؛ عباسی و مرادی،۱۳۹۰؛ اسکات ۲۰۰۳،۳۷۲ ؛ سون و راث،۲۰۰۸). نتیجتاً، در یک جمع بندی کلیتر میتوان اظهار کرد که مدیریت از اختیارات خویش برای اعمال نظر روی سود حسابداری استفاده می کند. این نتیجه گیری پرسشی بنیادی را به ذهن متبادر میسازد:اولاً عوامل یا وضعیت زیربنایی بوجود آورنده اختیارات برای مدیریت سود یا هرنوع دستکاری سود،اعم از سود حسابداری یا سود مالیاتی چیست؟ثانیاً انگیزه های مدیر در خصوص مدیریت سود حسابداری چیست؟ ذیلاً، سعی می شود به سوالات مذکور پاسخ داده شود.
۲-۶-۲-۱-۳)عوامل زیر بنایی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در تشریح اصطلاح حقوقی (احراق) در فرهنگ حقوقی بلک لا آمده است : احراق : ۱-در سیستم حقوقی کامن لا آتش زدن عمدی و با سؤنیّت به منزل و محل سکونت یا کارخانه یا تجارت خانه و اموال دیگران احراق نامیده میشود.[۱۸] بند دوّم: مقایسه تخریب با مفاهیم مشابه میان تخریب و واژه هایی مانند اتلاف و تسبیب و احراق شباهت هایی وجود دارد که به ترتیب به مقایسه آن ها میپردازیم. اتلاف: اتلاف بر دو قسم است، اتلاف حقیقی و اتلاف حکمی، اتلاف حقیقی آن است که شخصی مال دیگری را به کلی از بین ببرد، مثلاً لباس یا فرش او را بسوزاند یا خانه اش را خراب کند، ولی در اتلاف حکمی نفس مال از بین نمیرود، بلکه با بقای اصل مال، ماهیت آن نابود می شود، مانند آنکه شخصی یخ متعلّق به دیگری را در فصل تابستان در ملکی مخفی کند و در زمستان آن را اظهار و به صاحبش برگرداند بعضی از فقها قاعده اتلاف را شامل هردوگونه اتلاف دانسته اند امّا به نظر بسیاری از فقیهان، اتلاف مال، شامل اتلاف حکمی نمیشود. به موجب اطلاقات ادلّه اتلاف، در پدید آمدن نوع ضمان، به هیچ وجه عنصر عمد و قصد دخالت ندارد. از این رو، شخصی که با عمل خویش موجب تلف مال دیگری شده و ضامن و ملزم به جبران خسارت وارد شده است، اعم از این است که عالماً عامداً چنین کرده باشد یا بدون قصد، عملش چنین نتیجه ای داده باشد. امّا در جرم تخریب باید عنصر عمد و قصد تخریب وجود داشته باشد و بدون عمد تخریب جزایی به وقوع نخواهد پیوست.[۱۹] طبق رویه معمول نزد فقها، بحث تسبیب بلافاصله در ذیل عنوان اتلاف مطرح می شود، زیرا در حقیقت تسبیب نوعی از اتلاف است. درتسبیب، عمل شخص مستقیماً و مباشرتاً مال دیگری را از بین نمیبرد، بلکه رابطه بین عمل شخص و تلف مال به این گونه است که اگر عمل واقع نشود، تلف مال نیز اتّفاق نمیافتد. تسبیب نیز اعم است از این که مرتکب با قصد و نیّت اضرار به غیر مبادرت به عمل کند یا این که بدون قصد و نیّت خاصی اقدام کند و سبب ایراد خسارت به دیگری شود و این از جهات تفاوت میان تخریب و تسبیب میباشد .[۲۰] میان تخریب و واژههایی مانند احراق شباهت های زیادی وجود دارد در بین حقوقدانان انگلیسی در این مورد اختلاف نظر وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که احراق و تخریب دو جرم متفاوت میباشند و در نتیجه نمیتوان به نظریه شّر انتقال یافته استناد کرد و مرتکب را محکوم نمود.۳ برخی دیگر، معتقدند که این دو جرم ماهیتاً دو جرم متفاوت نمیباشند و بنابراین به استناد نظریه (شرّ انتقال یافته) چنین فردی را می توان به ارتکاب جرم احراق محکوم نمود.[۲۱]
به نظر میرسد دو جرم احراق و تخریب ساده از لحاظ قانون گذار ایران دو جرم ماهیتاً متفاوت نمیباشد بلکه احراق یکی از شیوه های ارتکاب جرم تخریب و باعث تشدید مجازات آن است (همچنان که مثلاً خفه کردن یکی از شیوه های ارتکاب قتل میباشد) بدین ترتیب همینکه قصد تخریب مال از ناحیه مرتکب احراز گردد، در صورت آتش گرفتن مال وی را میتوان به ارتکاب جرم احراق محکوم کرد، بدیهی است در صورتی که معتقد به متفاوت بودن این دو جرم از یکدیگر باشیم باید متّهمی را که به قصد ارتکاب تخریب ساده مرتکب جرم احراق میشود تبرئه نماییم. در چنین صورتی، محکوم کردن وی به تخریب ساده نیز محملی نخواهد داشت چرا که «ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع» بدین ترتیب در چنین مواردی حدّ وسط وجود ندارد. یا باید متّهم را مطابق یک نظر، تبرئه یا او را، با پذیرش نظر دیگر، به ارتکاب جرم احراق محکوم کرد.[۲۲] گفتار دوّم: مفهوم اموال و اشیاء مال: آنچه در ملک کسی باشد، آنچه که ارزش مبادله داشته باشد. دارائی، خواسته، جمع اموال (حقه) مال عبارت است از هر چیزی که انسان می تواند از آن استفاده کند و قابل تملّک باشد، میان مال و شیء باید فرق گذاشت، و این فرق بین عموم و خصوص است.[۲۳] بند اوّل: مفهوم اموال مال در فقه به این شرح تعریف شده است :« اَلْمال ما یُبذَلُ بارائه المال» یعنی مال چیزی است که در مقابل آن مال بدهند. این تعریف فقهی مال است، ولی گروهی از فقها عقیده دارند که در این تعریف، دور وجود دارد، زیرا در تعریف مال آمده است: مال چیزی است که به ازای آن مال داده شود. پس تعریف، مبتنی بر تعریف خود مال است ولی در لغت همان طور که گفتیم مال عبارت است از هر چیزی که انسان میتواند از آن استفاده کند و قابل تملک باشد.[۲۴] الف: معنای لغوی و اصطلاحی مال یکی از محقّقان در تعریف مال گفته است مال چیزی است که نزد مردم مطلوب است و به طور مستقیم یا غیر مستقیم نیازهای آنان را برطرف میکند بخشی از اموال مانند اغذیه و لباس مستقیماً نیاز انسانها را رفع میکنند و لذا ماهیت و ارزش آن ها تکوینی و واقعی است و دسته دیگر مستقیماً رفع نیاز نمی کنند، ولی وسیله رفع نیاز هستند، مانند پول که به خودی خود رافع نیازی نیست، بلکه با اموال دیگر مبادله می شود و به واسطه آن ها رفع نیاز می کند و ارزش اعتباری دارد.[۲۵] موضوع جرم تخریب با تعریفی که از آن به عمل آمده است، اشیا و اموال است قانونگذار در مصادیق مورد تخریب گاهی اموال و زمانی اشیا را بکار برده است و می دانیم بین مال و شی، رابطه عموم و خصوص وجود دارد. بطوری که هر مال شی است ولی هر شی مال نیست مانند کتاب که هم مال است و هم شی ولی هوا شی است امّا بعلّت فقدان ارزش و منفعت عقلایی مال نیست.بهر حال بین مال و شی تفاوت هایی از نظر حقوق مدنی و نیز آثار جزائی بر آنها وجود دارد از جمله بعضی از اشیاء فاقد مالک هستند و تحت شرایط خاصّی تخریب آنها موجب جنبه کیفری است.[۲۶] مال : آنچه در ملک کسی باشد ، آنچه که ارزش مبادله داشته باشد، دارایی، خواسته، جمع اموال: (حقـ) مال عبارت است از هر چیزی که انسان میتواند از آن استفاده کند و قابل تملک باشد.[۲۷]از نظر واژه شناسی مال یک لغت یونانی است Melon و لغت لاتینی Malum اصل آن است.[۲۸] برای مال ۴ تعریف پیشنهاد شده است :
-
- مال چیزی است که قابل مبادله باشد خواه مادّی باشد چون اسب، یا معنوی باشد چون طلب.
-
- هر چه که قابل تقویم به پول باشد مال است.
-
- آنچه که می ارزد و تلف کننده ضامن آن است مال است.
-
- آنچه که طبع آدمی به آن گراید و قابل ذخیره کردن برای وقت حاجت باشد. [۲۹]
یکی از حقوقدانان انگلیسی در کتاب خود بیان داشته مال با توجه به ماده ۲-۱ قانون تخریب ۱۹۷۱ یعنی اشیاء ملموس عینی و شخصی منجمله پول و حیوانات وحشی.[۳۰] تعریف دارایی در قانون ۱۹۷۱ از قانون سرقت ۱۹۶۸ دارای تفاوت ویژه ای است. در این تعریف اموال تنها شامل اموال عینی و ملموس میشود و ملک و زمین نیز می تواند مورد آسیب واقع شود. در یک پرونده[۳۱] در سال ۱۹۸۴ هنگامی که Henderson خرده سنگ ها را در محوطه مسکونی Batley تخلیه نمود این عمل موجب ایجاد هزینه هایی برای پاکسازی آن محل گردید. در این پرونده رأی داده شده که این عمل Henderson سبب ورود خسارت به ملک و زمین شده است.[۳۲] ب: عناصر و تقسیمات مال : عناصر مال به طور اختصاصی عبارتند از :
-
- امکان اختصاص به شخص حقیقی یا حقوقی را داشته باشد، بنابراین هوا و دریا نمیتواند مال باشد ممکن است قانون کشوری چیزی را مال بداند و قانون کشور دیگر آن را مال نداند، مانند شراب.
-
- قابل نقل و انتقال باشد ( قابل مبادله).
-
- نفع داشته باشد، یک دانه گندم نفع ندارد پس مال نیست.
-
- عقلایی بودن منفعت، شراب و مواد مخدّر نفع عقلایی ندارد.
-
- مال، حاکی نیست و هر چه که حاکی از واقعّیت باشد آن واقعّیت مال است نه آن حاکی، مانند سهام شرکت ها که حاکی از مال است و خود مال نیست.[۳۳]
مال از جهات مختلف قابل تقسیم است از جمله وجود فیزیکی و معنوی، مثلی و قیمی، مشاع و مفروز، منقول و غیر منقول، مباحات و مجهول الماک. اول- مال مادّی – مال معنوی: مال مادّی مالی است که به صورت جسم باشد یا با حسّی از حواس درک شود مانند گاز و برق، مال معنوی مالی است که به صورت جسم نیست و حس نمی شود امّا از نظر حقوقی جزئی از دارایی شخص را تشکیل می دهد، مانند مطالبات.[۳۴] دوم- مال مثلی،[۳۵] مال قیمی،[۳۶] قانون مدنی در ماده ۵۹۰ تعریف اموال مثلی و قیمی را ارائه داده، میتوان گفت دو مال نسبت به هم مثلی هستند وقتی که یکی بتواند جای دیگری را بگیرد مانند، دو کیسه ذغال از یک جنس، مثلی بوزن و عدد شناخته می شود.[۳۷]مال قیمی مالی است که، اشباه و نظایر آن زیاد نباشد و عرفاً نتوان مال دیگری از همان جنس را جایگزین آن نمود، مثل یک کتاب خطّی قدیمی یا یک تابلوی نقّاشی نفیس.[۳۸] سوم- مشاع و مفروز[۳۹]: مشاع به مالی گفته میشود که، شخص واحد مالک همه آن نباشد و هر جزء فرضی از آن، دو یا چند مالک داشته باشد. مال مفروز مالی است که شخص واحد مالک تمام آن باشد.[۴۰] چهارم- اموال منقول[۴۱] و غیر منقول:[۴۲] مال منقول به مالی اطلاق می شود که نقل آن از مکانی به مکان دیگر ممکن باشد، مادّه ۱۹۰ قانون مدنی از اموال منقول تعریفی کرده است. مال غیر منقول: مالی است که امکان انتقال آن از محلّی به محل دیگر وجود نداشته باشد، مادّه ۳۱ قانون مدنی توضیحاتی داده است. پنجم- مباحات[۴۳] و اموال مجهول المالک[۴۴]: مباحات به اموالی گفته می شود که، ملک اشخاص نبوده یعنی ملک اختصاصی کسی نیست و قانوناً اشخاص حق تملّک آن را دارند، مانند شکار. مباحات عبارت اند از موات، معادن، دفینه و مانند آن.[۴۵] اموال مجهول المالک: این اموال بر خلاف اموال عمومی تعلّق به شخص خصوصی دارد لکن می دانیم که اکنون مالک ندارد و وارث مالک نیز منقرض شده است. [۴۶] ششم- مشترکات عمومی:[۴۷] به اموالی اطلاق می شود که، به عموم جامعه تعلّق داشته و مالک خاص برای آنها وجود ندارد از قبیل جاده ها و خیابان های عمومی. بند دوّم: مفهوم اشیا اعیان منقول از اموال را گویند. در همین معنی حقوقی در زبان فارسی کلمه چیز را به کار میبرند وبه فرانسه chose گویند که در واقع همان لفظ است که در فارسی هم استعمال شده است.[۴۸] الف: مفهوم لغوی و اصطلاحی اشیا
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فصل دوم مبانی نظری پژوهش و مروری بر تحقیقات پیشین ۱-۲٫ مقدمه این فصل به بررسی ادبیات تحقیق؛ یعنی مبانی نظری پژوهش و مروری بر تحقیقات پیشین اختصاص دارد. با توجه به موضوع تحقیق، برای بررسی ادبیات موضوع؛ ابتدا کلید واژه فنبازار (techmart، technomart، technomarket و technology market) در موتورهای جستجوی علمی (Scholar Google و Scirus) مورد کاوش قرار گرفت. مقالات جمعآوری گردید. البته در ابتدا مقالات لاتین کم بود ولی در پی بازنگریها و در انتها اصلاحات و جستجوی مجدد مقالات بیشتری یافت گردید به زبان فارسی تعداد محدودی مقالۀ ژورنالی پیدا شد که در جای خود به آن اشاره میشود. از این رو، تلاش شد تا با بهره گرفتن از کلیدواژههای دیگری همچون بازاریابی، تجاریسازی و مبادله فناوری، سوابق موضوع بررسی گردد. این بررسیها نشان داد که فنبازارها را با توجه به کارکردهایی که دارند، میتوان انواع خاصی از “نهادهای میانجی” به نام “میانجیهای بازاریابی فناوری”[۴] محسوب داشت. به همین دلیل، برای بررسی ادبیات موضوع، ابتدا به بررسی مفهوم، انواع کارکردها و دیگر ویژگیهای این نهادها پرداخته شد و سپس با تمرکز بر فنبازارها به بررسی ادبیات و سوابق آنها اقدام گردید.
در بخش دوم این فصل، مفهوم فناوری تبیین شده است. سومین بخش به بررسی بازار فناوری و عوامل مؤثر در این بازار اختصاص دارد. در بخش چهارم به بررسی میانجیها یا واسطههای این بازار پرداخته میشود. بخش پنجم بر مفهوم میانجیگری سیستماتیک متمرکز است و در آن موضوعاتی از قبیل کارکردهای سازمانهای میانجی، میزان تمرکز بر میانجیگری، ارتباط این سازمانها با محیط نهادی و تأثیر آنها بر فرایند نوآوری و همچنین نقشهای آنها در تجاریسازی فناوری مورد بحث قرار میگیرد. در انتهای این بخش، نوعشناسی میانجیهای بازاریابی فناوری و چند نکته تکمیلی درباره نهادهای میانجی ارائه شده است. مطالب بخش ششم به بعد بر فنبازار متمرکز است. در بخش ششم پس از یک مقدمه به مبانی نظری فنبازار پرداخته میشود و در آن موضوعاتی همچون ضرورت وجودی، مفهوم، وظایف، کارکردها، انواع، گستره خدمات و ذینفعان فنبازار مورد بحث قرار میگیرد. در همین بخش، تفاوت فنبازار با سایر بازارها و همچنین ارتباط فنبازار با نظام نوآوری و نقش دولت در آن مورد توجه قرار میگیرد. مدلهای پیادهسازی فنبازار، عوامل مؤثر بر موفقیت فنبازار و تجارب فنبازار در جهان از دیگر مطالب این بخش است. در بخش هفتم، تحت عنوان فنبازار در ایران، تجارب بومی فنبازار مرور میشود. در این بخش اسناد بالادستی مرتبط با فنبازار احصا شده و وضعیت کشور در زمینۀ فنبازار و بهویژه محدودیتهای فعالیت فنبازارها و محدودیتهای دولتی و سیاستگذاری تبیین میگردد. ۲-۲٫ مفهوم فناوری تعاریف متعدد و گوناگونی برای فناوری ارائه شده است. خلیل (Khalil, 2000) فناوری را تمامی دانشها، محصولات، فرایندها، ابزارها، متدها و سیستمهایی تعریف میکند که در خلق کالاها یا ارائه خدمات بکار گرفته میشوند. برخی افراد، فناوری را به سختافزارهایی همچون ماشینآلات، رایانه و وسایل پیشرفته الکترونیکی محدود میدانند اما واقعیت این است که فناوری موجودیتی بیش از سختافزار است که نرمافزار و مهارتهای بشری را نیز در برمیگیرد. زلنی (Zeleny, 1986) در این باره پیشنهاد کرده است که فناوری را شامل سه جزء زیر بدانیم: سختافزار: ساختار فیزیکی و چیدمان منطقی تجهیزات یا ماشینآلاتی که برای انجام کار مورد نظر لازم است. نرمافزار: دانش بهکارگیری سختافزار برای انجام کار مورد نظر. مغزافزار: دلیل استفاده از فناوری به شیوهای خاص که به آن دانش چرایی[۵] نیز گفته میشود. خلیل معتقد است که باید جزء چهارمی نیز به سه جزء فوق افزود: دانش چگونگی[۶]: دانش آموختهشده یا مهارت کسبشده برای انجام صحیح کار. دانش چگونگی میتواند نتیجه آزمایش، انتقال دانش یا تجربه عملی باشد. برگلمن و همکاران (Burgelman et al, 2001) فناوری را مصنوعات[۷]، مهارتها و دانشهای تجربی و نظریهای میدانند که برای توسعه محصولات و خدمات و همچنین سیستمهای تولید و عرضه آنها بکار بسته میشوند. به نظر آنان فناوری در انسانها، مواد، فرایندهای ادراکی و فیزیکی، کارخانهها، تجهیزات و ابزارها تجسم مییابد. ممکن است که اجزای کلیدی فناوری غیرصریح و ضمنی باشند یعنی به شکل نهفته در چیز دیگری وجود داشته باشند (همچون راز تجاری مبتنی بر دانش چگونگی). ورنت و آراستی نیز تعریفی یکپارچه از فناوری را بکار میگیرند. بهنظر آنان فناوری ترکیبی از دانش علمی و فنی و دانش چگونگی است که در یک محصول، خدمت، فرایند، سیستم اطلاعاتی یا روش مدیریتی تجسم مییابد (Vernet & Arasti, 1999). سرانجام اینکه چیهزا (Chiesa, 2001)به پیروی از آبتی (Abetti, 1989)تعریفی جامع از فناوری ارائه میکند که به شرح زیر است: جثهای[۸] از دانش، ابزار و تکنیک که هم از علم و هم از تجربه عملی حاصل میشود و در توسعه، طراحی، تولید و بهکارگیری محصولات، فرایندها، سیستمها و خدمات مورد استفاده قرار میگیرد. به نظر چیهزا، این تعریف به چند مفهوم کلیدی در ارتباط با فناوری و نقش آن در رقابت اشاره دارد: فناوری در محصولات و نیز در فرایندها یا روشهای خلق محصولات یا خدمات جدید نهفته است؛ فناوری عبارت است از دانستن اینکه چگونه از دانش علمی و مهندسی یا تجربه برای دستیابی به نتایج عملی (همچون محصولات، فرایندها و خدمات) استفاده شود؛ فناوری با علم و تجربه عملی (تکنیک) سروکار دارد. این اصطلاحات معمولاً بهدرستی بکار نمیروند. علم[۹] عبارت است از دانش کلی[۱۰] که هدف از آن ارتقای دانش بشر درباره طبیعت و جامعه است و مقبولیت آن به منطق درونی آن و توانایی آن در تشریح و پیشبینی بستگی دارد. در مقابل، فناوری عبارت است از دانش کلی که هدف از آن ارائه راه حل های کلی برای مسائل خاص بوده و مقبولیت آن به کاربرد عملی آن بستگی دارد. از سوی دیگر، تکنیک، دانش خاصی است که هدف از آن حل مسائل خاص بوده و مقبولیت هر مورد از آن به مناسب بودن آن در عمل ـ و نه به دانش اصول زیربنایی آن ـ بستگی دارد. بنابراین، علم، فناوری و تکنیک، سه شکل دانش هستند که میتوان بر مبنای میزان کلیت، هدف و مقبولیت آنها را از یکدیگر تمیز داد. علم و فناوری، هر دو، دانش کلی هستند چراکه بر دانش اصول زیربنایی مبتنی هستند. تکنیک، شکلی از دانش خاص است زیرا تکنیک همان مهارت حل یک مسئله بدون دانش اصول زیربنایی است. از نظر هدف، علم در واقع دانش مرتبط با پدیدههای طبیعی یا اجتماعی است، در حالی که فناوری و تکنیک با دانش چگونگی ـ یعنی نتیجه عملی ـ مرتبط هستند. مقبولیت هر یک از اینها نیز بر معیار جداگانهای مبتنی است؛ علم هنگامی مقبولیت مییابد که توسط جامعه علمی پذیرفته است اما فناوری و تکنیک زمانی مقبولیت پیدا میکنند که بتوانند مسائل عملی را حل کنند و نتایج عملی به بارآورند. بنگاهها به فناوری و تکنیک علاقهمند هستند زیر اینها هستند که نتایج عملی به بار میآورند؛ برای خلق و توسعه فناوری دو فرایند مجزا وجود دارد. یکی از اینها فرایندی است که با دانش علمی آغاز میشود و به کاربرد عملی می انجامد. دیگری، فرایندی است که با انباشت دانش عملی آغاز میگردد و از طریق تعمیم آن به فناوری منتهی میشود؛ از دیدگاه کسبوکار، فناوری به خودی خود خوب نیست مگر در مواردی که با اهداف نوآورانه بنگاه مرتبط باشد؛ فناوری، علم و تکنیک همگی با شکلهای صریح[۱۱] دانش مرتبط هستند. اما در بنگاهها شکلهای ضمنی[۱۲] دانش نیز وجود دارد که از آن میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: دانش نهفته در افراد، سیستمهای فنی، سیستمهای مدیریتی، فرهنگ و ارزشها که صریح نیستند ولی عاملی کلیدی در حل مسائل و دستیابی به نتایج به حساب میآیند. ۳-۲٫ بازار فناوری طی چند دهه اخیر، فناوری بهعنوان کلیدی برای تبدیل کشورها به کشورهای توسعهیافته و تبدیل سازمانها و شرکتهای معمولی به شرکتهای پیشرفته کلاس جهانی شناخته شده است. بسیاری از کشورهای دنیا بدون داشتن منابع اولیه و انرژی، صرفاً با تکیه بر دانش فنی، به کشورهای ثروتمند و صنعتی تبدیل شدهاند. «فناوری تجارتپذیر» بهنوعی از فناوری گفته میشود که ارزش تجاری داشته باشد و کاربران با بهکارگیری آن بتوانند به ارزش افزوده دست یابند. برخلاف تصوری که معمولاً از فناوری وجود دارد (ماشینآلات یا دانش فنی)، فناوری را باید بهصورت یک نظام یکپارچه با اجزای مختلف در نظر گرفت. به عبارت دیگر، مبادله فناوری، چیزی فراتر از خرید و فروش محض دانش فنی یا اطلاعات فنی است. فناوری تجارتپذیر، علاوه بر سختافزار، شامل روشها و فنون مدیریتی و نیز دانش صریح مانند کتابچههای راهنما، مشخصات فنی، پروانههای ثبت اختراع (پتنت)، نرمافزارهای رایانهای و همچنین شامل دانش نامشهودی است که در ذهن کارکنان یا دستورالعملهای سازمانی وجود دارد. تمایز فناوری تجارتپذیر با سایر محصولات (کالاها) از جهات زیر ایجاد میشود: نامشهود بودن: در مبادلات تجاری فناوری، این ویژگی از نظر خریدار نامطلوب و از دیدگاه فروشنده مطلوب تلقی میشود. قابل انباشت بودن: این ویژگی، اساس فرایند توسعه فناوری است. مصرفی نبودن: دانش را میتوان به کار گرفت، اما هیچگاه مانند سایر محصولات مصرف نمیشود. به همین دلیل است که فناوری توسط فناوریهای جدیدتر منسوخ میشود. قابل انتقال بودن: فناوری را میتوان به راحتی و به دفعات مکرر، بدون اینکه از ارزش آن کاسته شود یا هزینه سنگینی برای جابجایی آن پرداخت شود، از جایی به جای دیگر و حتی از کاربردی به کاربرد دیگر منتقل کرد. بدون مرز بودن: فناوری به سادگی از کشوری به کشور دیگر و از سازمانی به سازمان دیگر قابل انتقال است. با توجه به ویژگیهای فوق، میتوان بازار فناوری را بهعنوان بستر انجام مبادلات تجاری فناوری تعریف کرد. به عبارت دیگر، بازار فناوری، نظامی است که در قالب آن کلیه معاملات فناوری -که بر پایه موازین تجاری انجام میشود و تراکنشهای مالی همراه است- سازماندهی و هدایت میشود (صمدی و همکاران، ۱۳۸۵). هرچند بازار مبادله فناوری و دارایی فکری از سالها قبل وجود داشته ولی مطالعات نشان میدهند که این بازار صرفاً از دهه ۱۹۹۰ به بعد و در حوزه فناوری سطح بالا رشد قابل توجهی داشته است. آرورا و فوسفیوری بازار دانش فنی را مطالعه کردند. برآوردهای آنها برای بازارهای جهانی فناوری در سال ۲۰۰۰، محدوده ۳۵ تا ۵۰ بیلیون دلار در سال را نشان داد (Arora, Fosfuri et al. 2001). علاوه بر این، التون، شاه و همکاران (Elton, Shah, et al. 2002) و کلاین (Kline, 2003) برآورد نموده اند که کل درآمدهای حق امتیاز و جواز در آمریکا از زیر ۱۵ بیلیون دلار در سال در آغاز دهه ۹۰ به حدود ۱۰۰ بیلیون دلار در سال در ۲۰۰۲ افزایش یافته است. نتایج یک مطالعه میدانی توسط شیهان، مارتینز و همکاران، نشان داد که اکثریت یا ۸۱% شرکتهای پاسخدهنده (شرکتکننده در نظرسنجی)، انتظار افزایش واگذاری حق امتیاز بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ را دارند، در حالی که ۵۴% پاسخ دهندگان، شاهد رشد واگذاری حقامتیاز از سال ۱۹۹۵ بوده اند.( Sheehan, Martinez, et al., 2004 ) اکثر مطالعاتی که بهمنظور درک بهتر تجارت فناوری در سطح بنگاه، چه از دیدگاه فروشنده ( مثل Lichtenthaler, 2006. یا Escher, 2005)، چه از دیدگاه خریدار (مثلGranstrand, Bohlin, et al. (1992 و چه در سطح ملی (مثل,۲۰۰۴ Granstrand یا Gambardella, 1996) انجام شده اند به نتایج مشابهی رسیده اند. امروزه ساختار بازار شامل کالای معاملهشده و ساختار نهادی، با حالت بهینه فاصله دارند. همچنان موانع بسیاری وجود دارند که مانع از کارایی بازارها میشوند. تیس (Teece, 1998) نیز به عدم کارایی بازارهای فناوری توجه نموده و آن را به دلیل تمایل نداشتن بنگاه به فروش یا به دلیل مشکلات معامله در بازار دانش فنی[۱۳] خاص میداند. اخیراً در بازارهای فناوری، ظهور نوع جدیدی از عوامل مخصوص بازار که آنها را “میانجی بازاریابی فناوری” مینامیم، قابل مشاهده است. ۴-۲٫ نهادهای میانجی بازاریابی فناوری در سالهای اخیر، پیچیدگی سیستمهای نوآوری به دلیل تعدد و تنوع بازیگران افزایشیافته است. این پیچیدگی چند مشکل به همراه دارد که یکی از آنها نیاز به موجودیتی است که بهعنوان یک نماینده یا واسطه در تمام جنبه های فرایند نوآوری بین دو یا چند طرف عمل کند تا به تسهیل نظامهای نوآوری کمک کند. این موجودیت در ادبیات موضوع عموماً بهعنوان میانجی یا واسطه نوآوری شناخته می شود (Munkongsujarit & Srivannaboon, 2011). فعالیتهای یک چنین واسطهای می تواند شامل موارد زیر باشد: کمک به تهیه اطلاعات درباره همکاران بالقوه، واسطهگری یک معامله بین طرفین، ایفای نقش میانجیگری بین سازمانهایی که در حال همکاری با یکدیگر هستند، و کمک به پیدا کردن مشاوره، تأمین مالی و حمایت از خروجیهای نوآوری چنین همکاریهایی. از نظر تاریخی، آنگونه که اسناد OECD نشان میدهند، نهادهای میانجی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم نیز وجود داشتهاند. در طول زمان، وکلا و کارگزاران پتنت با معرفی مخترعین جویای سرمایه به سرمایه گذاران و با پیوند فروشندگان اختراعات فناوریکی با خریداران بالقوه که ابزار توسعه و تجاریسازی آنها را داشته اند، نقش مهمی در بازارهای فناوری بازی کرده اند (Tietze, 2010). چسبرو مینویسد که در سالهای اخیر، تعدادی بنگاه واسطهای پا به عرصه وجود گذاشتهاند که در فرایند شناسایی، مذاکره و انتقال حق امتیاز از یک شرکت به دیگری، کمک می کنند (Chesbrough,2006). شواهدی وجود دارد که نشان میدهند با رشد تقاضا برای انتقال فناوری و ارزشگذاری پتنت، تعداد و تنوع نهادهای میانجی بازار بسیار بیشتر شده است (OECD, BMWI et al., 2005). برخی سازمانها اخیراً به افزایش مدلهای جدید کسبوکاری که این نهادهای میانجی به کار میبرند، توجه بیشتری نمودهاند. مثالهایی از مدلهای کسبوکار نهادهای میانجی که در این مطالعات به آنها اشاره شده است عبارتند از: شراکت یا ائتلاف فناوری برای سرمایهگذاریهای خاص، مزایده، شاخصهای مالکیت معنوی مورد معامله عموم به اضافۀ صندوقهای ارزش پتنت[۱۴] که به پشتیبانی مالکیت معنوی میپردازند (مانند یافتن و مذاکره کردن با صاحبامتیازان بالقوه) و همزمان منابع مالی لازم برای اقدامات مدیریتی پیش از تجاریسازی محصولات جدید - یعنی شناسایی حق امتیازدهندگان بالقوه، برقراری ارتباط و مذاکره با آنها تا پایان یک معامله – را فراهم میکنند (EPO, OECD et al., 2000). سوای سازمانهای دولتی، محققین این حوزه نیز متوجه این روند شده اند. کرونا، مشاهده کرده است که با خدمات و ابزارهای جدید در بازار، فرایند استخراج فناوری از بیرون سادهتر شده و بنابراین احتمالاً پذیرش بیشتری در میان شرکتها خواهد داشت (Koruna, 2001). تروی و ورله، اشاره می کنند که با رشد تمایل بنگاهها برای استخدام متخصصان مالکیت معنوی، تعداد واسطهگران در حال افزایش است (Troy & Werle, 2008). تحقیقات تیتز و هرستات نیز روند را تصدیق می کند. برازش یک منحنی نمایی تخمین زده شده، نرخ زاد و ولد (تولد) سالانهی ۸% را برای واسطهگران (نهادهای میانجی) در بازارهای فناوری از آغاز سال ۱۹۸۰ نشان میدهد (Tietze & Herstatt 2009 ). ۵-۲٫ میانجیگری سیتماتیک رویکردهایی از قبیل سیستمهایی ملی، بخشی و منطقهای نوآوری موجب گسترش “تفکر سیستمی” در مطالعات نوآوری شدهاند. در این دیدگاه، کلید موفقیت در نوآوری، همکاری و تعامل چندین نوع بازیگر مختلف است. از سوی دیگر، از آنجا که موانع و شکافهای گوناگونی مانع از اثربخشی اینگونه تعاملات میشوند، مقالات علمی و اسناد سیاستی عمدتاً به ضرورت وجود سازمانهایی برای میانجیگری اشاره دارند که بتوانند نقش واسطه را ایفا کرده و تعاملات را برقرار کنند (Klerkx & leevwis; 2009). در ادبیات مدیریت و سیاستگذاری فناوری، این نهادهای میانجی با نامهای مختلفی از قبیل “طرف سوم[۱۵]“، “دلال[۱۶]“، “سازمان واسط[۱۷]“، “میانجی انتقال فناوری"، “سازمان مرزی[۱۸]” و امثال اینها یاد شدهاند. با این حال، هر چند در این زمینه ادبیات مفصلی وجود دارد ولی این ادبیات به نظر هوولز (Howell, 2006) از نظر تئوریک بسیار پراکنده است و رشد سریعی دارد. البته در سالهای اخیر تلاشهای متعددی برای یکپارچهسازی و دستهبندی این مطالب صورت گرفته است که از آن میان میتوان به آثار اسمیت و کولمن (Smith & Kulmanx, 2004)، جانسون (Johnson, 2008)، وینچ و کورتنی (Winch & Courtney, 2007) و برخی دیگر اشاره کرد. بهعنوان مثال، هوولز با بررسی تعاریف موجود و ترکیب آنها زیر چتر “میانجی نوآوری[۱۹]“، سازمان میانجی را چنین تعریف کرده است: “سازمان یا گروهی که در فرایند نوآوری به هر صورتی بهعنوان کارگزار یا دلال بین دو یا چند طرف فعالیت کند". اینگونه فعالیتهای میانجیگری شامل موارد زیر است: کمک به فراهم کردن اطلاعات درباره شرکای بالقوه دلالی معاملات بین دو یا چند طرف فعالیت بهعنوان مرضیالطرفین یا حَکَم بین سازمانها یا گروههایی که با هم مشارکت داشتهاند. کمک برای پیدا کردن مشاور، منابع مالی و پشتیبانی برای بروندادهای همکاری. کلرکس و لیوویس با بررسی ادبیات نهادهای میانجی به این نتیجه رسیدهاند که نهادهای واسطه از زوایای مختلفی به شرح زیر مورد مطالعه قرار گرفتهاند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مشتریان و شرکتها می توانند با هم تعامل داشته باشند؛ مشتریان می توانند خود، پیامها و مضامین تجاری را به رسانه منتقل کنند. بدین ترتیب مدل جدیدی از ارتباطات پیش روی بازاریابان قرار دارد که باید با بکارگیری محاسن آن و درصورت وجود ازبین بردن معایب آن، درجهت برآوردن نیازهای مشتریان و رسیدن به اهداف سازمانی قدم بردارند. اگرچه بازاریابی اینترنتی در چند سال اخیر رونق بسیاری یافته است اما اکثر شرکتها عمدتاً از آن برای ترفیع و تبلیغ استفاده کرده اند. تنها تعداد محدودی از این شرکتها به طور کامل از پتانسیل بازاریابی اینترنتی بهره گرفته اند کیانگ و چی، ۲۰۰۱)[۲۵]. شاید یکی از علل عدم بکارگیری کامل بازاریابی مبتنی بر اینترنت عدم شناخت نسبت به مزایای بالقوه آن است.
۲-۱۳- طراحی چرخه بازاریابی الکترونیک چرخه بازاریابی الکترونیک شامل چهار مرحله اصلی می باشد: ۱- تهیه و تدارک ۲- ارتباط ۳- نقل و انتقال ۴- خدمات پس از فروش در مرحله تهیه و تدارک سازمان می بایست نیازها و خواسته های مشتریان را تعیین نماید. سازمان جهت تولید محصولات و یا ارائه خدمات خود نیازمند تجزیه و تحلیل نیازهای مشتریان می باشد و این عمل از طریق تفکیک مشتریان صورت خواهد گرفت.زمانی که محصول ( یا خدمت ) مطابق سلیقه و خواسته مشتری طراحی شد مرحله ارتباط آغاز می شود. برای شرکت (سازمان) ضروری است در مورد ارائه کالای مورد نظر به مشتری با او مکاتبه نماید. مرحله ارتباط دارای چهار زیر مجموعه میباشد که مخفف آن کلمه AIDA می باشد (Attention توجه – Information اطلاعات – Desire خواست و علاقه – Action عملکرد) . ارتباط متقابل میان شما و مشتری در طول مرحله ارتباط باید بسیار نزدیک و صمیمی باشد. سازمان باید در ابتدا نظرات مشتریان را در رابطه بامحصولات وخدمات جدیدی که ارائه نموده است جلب نماید. تبلیغ از طریق بنر وسیله ای مناسب برای جذب مشتریان می باشد. برای موفقیت دراین روش باید بنرهای طراحی شده قدرت جلب نظر مشتری را داشته باشند. پس از این مرحله ، سازمان باید اطلاعات مورد نیاز را در اختیار مشتری قراردهد تا او نظرات خود را درمورد محصولات و خدمات ارائه شده مطرح نماید. مشتری باید قدرت انتخاب اطلاعات مورد نیاز خود را از میان عنوان های مختلف داشته باشد. شرکت (سازمان) باید برای خرید محصولات و خدمات جدید در مشتری انگیزه لازم را ایجاد نماید. برای رسیدن به این هدف می توان از کلیه امکانات رسانه ای موجود در اینترنت بهره جست. فرآیندهای فوق منجر به خریداری محصول یا سفارش خدمتی از سوی مشتری می گردد.(آغاز حرکت!) زمانیکه مشتری تصمیم به خریداری محصول (یا سفارش خدمتی) گرفت باید ارتباط مستقیم میان او و بخش فروش شرکت برقرار شود. اگر دو مرحله اول با موفقیت پشت سر گذاشته شوند ، مشتری محصول یا خدمتی را که ارائه می دهید خریداری خواهد نمود. مرحله تحویل کالا (خدمات) نیز اهمیت بسزایی درفرآیند بازاریابی شما دارد (مکانیزم مطمئن برای پرداخت پول توسط خریدار و همچنین تحویل بموقع سفارش به مشتری). پس از فروش محصول (یا خدمات) نباید فعالیت های بازاریابی قطع گردند. در مرحله خدمات پس از فروش تلاش برای ایجاد ارتباط میان مشتری و فروشنده می باشد. جذب مشتری جدید مشکل تر و پرهزینه تر از نگهداری و حفظ مشتریان قبلی می باشد. حفظ مشتری نیازمند تلاش بیشتر نیروی انسانی سازمان مربوطه و توانمند نمودن سیستم اطلاع رسانی می باشد. مشتری مهمترین عامل در تبلیغ خدمات و کالای ارائه شده بوده و به همین دلیل باید از خدمات پس از فروش مناسبی بهره مند گردد. برقراری یک خط ارتباطی فعال شبانه روزی شامل پست الکترونیک و سیستم پاسخگوی زنده بسیار با اهمیت بوده و می تواند باعث تشویق مشتری در ارتباط با تبلیغ کالای خریداری شده گردد. اطلاعاتی که ازطریق ارتباط با مشتری در مرحله خدمات پس از فروش جمع آوری می گردند باعث بوجود آمدن مرحله تهیه و تدارک می شود. فرایند بازاریابی الکترونیک صرفا” بر استفاده از امکانات اینترنت اصرار نورزیده و از همه روش های بازاریابی بهره برداری می کند ، اما امکاناتی را دراختیار ما می گذارد که بازاریابی سنتی فاقد آنها می باشد. به عنوان نمونه ، روش بازاریابی تک به تک (one to one) و یا ارتباط مستقیم با مشتریان. در حقیقت بازاریابی سنتی و بازاریابی الکترونیک تکمیل کننده یکدیگر می باشند و بازاریابی الکترونیک نمی تواند به طور کامل جایگزین بازاریابی سنتی گردد. ۲-۱۴- مدل های قیمت گذاری در تجارت الکترونیک بازارهای الکترونیکی معمولاً به معاملات و حراجی های روی شبکه ، مانند بازارهای سهام و حراجی ها از طریق اینترنت ، اشاره دارد؛ اما فضای بازار الکترونیکی به پدیده اقتصادی اشاره دارد که محصولات، واسطه ها و مشتریان به یک طریقی به صورت الکترونیکی با هم تماس و مبادله دارند . فضای بازار الکترونیکی نماد مجازی از بازارهای فیزیکی است. به طور کلی ، فعالیتهای اقتصادی تحت این فضای الکترونیکی ، اقتصاد الکترونیکی را ارائه می کنند . فضای بازار الکترونیکی شامل بخشهای زیر است : بازیگران بازار ، یعنی کارخانجات ، بازرگانان ، عمده فروشها ، واسطه ها ، فروشگاه ها و مشتریان کالاها و خدمات فرایندهای تامین ، تولید ، بازاریابی ، رقابت ، توزیع ، مصرف و غیره تفاوت دو بازار فیزیکی و الکترونیکی این است که در فضای بازار الکترونیکی حداقل برخی از ترکیبات یا عناصر ، الکترونیکی ، دیجیتال ، مجازی ، مستقیم و یا از طریق شبکه می باشند . برای مثال ، یک بازیگر بازار الکترونیکی دارای پست الکترونیک و یک صفحه Web است . ممکن است یک کالای الکترونیکی ، مانند CDROM در یک فروشگاه فیزیکی عرضه شود . کسی که کالای فیزیکی را در فروشگاه فیزیکی ارائه می کند ممکن است اطلاعات تجاری خود را از طریق شبکه به مشتریان برساند و مشتریان از طریق شبکه اینترنت کالاهای مورد اشاره را جستجو کنند ؛ اما تولید ، سفارش ، پرداخت و توزیع به شیوه سنتی انجام گیرد . بازار الکترونیکی روی شبکه ای بودن تمام این حلقه های فعالیت تاکید دارد. اما اگر یکی از فرآیندهای تجارت یا مصرف ، الکترونیکی باشد قبلاً بخشی از فضای بازار الکترونیکی ایجاد شده است . به این ترتیب اکثر بازیگران تجارت از قبل در فضای بازار الکترونیکی بوده اند . ۲-۱۵- استانداردهای فروش از طریق اینترنت کاربرد وسیع تجارت الکترونیک در سطح جهان به واقعیتی انکار ناپذیر مبدل شده است. از طرفی جهت مبادله اطلاعات در ابعاد وسیع به یک سری نیازمندیهای اساسی نیاز است. در حقیقت مبادله داده ها بین موجودیتهای پراکنده که در دنیا از سیستم های عامل متفاوتی استفاده می کنند و زبان و مجموعه کاراکترهای مشترکی نیز ندارند, به ابزاری بی طرف و به عبارتی خنثی نیاز دارند تا هر دو طرف درگیر در معامله بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این ابزارها همان استاندارها می باشند. برخی از این استاندارها در زیر به اختصار بیان شده اند: Bank Internet Payment System استاندارد BIPS که توسط کنسرسیوم تکنولوژی خدمات مالی ایجاد شده است, کوششی است در جهت تشویق شرکتها به انجام پرداخت, از طریق اینترنت با دیگر شبکه های عمومی. در واقع این استانداردها با افزایش سیستمهای پرداخت, محیط امن و قابل اطمینان برای ارتباط مشتریان و سیستمهای پرداخت ایجاد می کند. Joint Electronic Payment Interactive, این استاندارد توسط کنسرسیوم وب جهانی بنیان نهاده شد, بین پروتکل های پرداخت ناهمگون ارتباط برقرار کرده و اجازه می دهد که کاربران, مناسبترین سیستم پرداخت را برای انجام مبادلات مالی انتخاب نمایند. Open Financial Exchange استاندارد OFX که توسط شرکتهای مایکروسافت, CheckFree و IntuitInc ایجاد شده است, مخصوص مبادله داده های مالی بین موسسات مالی, بنگاه های کوچک و مشتریان از طریق شبکه اینترنت می باشد. می توانید اطلاعات بیشتری راجع به این استاندارد را در آدرس ذیل بیابید: http://www.ofx.net Open Buying on The Internet استاندارد OBI که برای خرید B2B بر روی اینترنت طراحی شده است, یک رابطه تجاری بین سازمانها ایجاد می کند. این استاندارد از پروتکل SSL برای برقراری ارتباطات امن برروی اینترنت بهره می برد. OBI در مبادلات حجیم و نیز مبادلات کوچک کاربرد دارد. می توانید اطلاعات بیشتری راجع به این استاندارد را در آدرس ذیل بیابید: http://OpenBuy.org Open Profile Standard این استاندارد به یافتن کاربران و مشتریان قابل اعتماد برای تجارت الکترونیکی کمک می کند و وسیله ای برای مبادله اطلاعات حساس و مهم ( مانند اطلاعات شخصی و داده های مالی ) بین کاربران نهایی و سرویس ارائه می دهد. Open Trade Protocol این استاندارد یک چهارچوب مشترک برای تجارت از طریق اینترنت فراهم می کند و قابلیتهایی برای جایگزین کردن سیستمهای جهان واقعی با متدهای پذیرفته شده داد و ستد, خرید و فروش و مبادلات مالی در دنیای مجازی را ارائه می دهد. می توانید اطلاعات بیشتری راجع به این استاندارد را در آدرس ذیل بیابید: http://www.otp.org ۲-۱۵-۱- نیازمندیهای کارکردی فروش در اینترنت زمانیکه عملیات فروش در اینترنت رایج شد شرکتها و سازمانها جهت انجام این عملیات به ابزارها و نرم افزارهائی نیاز داشتند تا بتوانند عملیات فروش از جمله تبلیغات، پرداخت وجه و تحویل کالا و خدمات را در اینترنت بطور کامل انجام دهند (توربان، ۲۰۰)[۲۶] . TCP/IP, کاوشگران وب, Commerce Web Server, رمز گذاری و Firewalls امکاناتی فراهم ساختند تا سایتهای اینترنت جهت بازاریابی و فعالیت های خدماتی ایجاد وگسترش یابند. این ابزارها و نرم افزارها زیر ساختار انجام فعالیت های تجاری online را میسر ساختند. جائیکه فروشگاه های مجازی همانند فروشگاه های فیزیکی دارای امکانات وسیع شدند. از جمله: امکان مشاهده، جستجو و مقایسه برای خرید کالاها و خدمات انتخاب کالاها و خدمات مورد نظر جهت خرید، انجام مذاکره وچانه زنی برای تعیین قیمت نهائی اجرای سفارش برای کالا و خدمات مورد نظر تائید سفارش و کنترل موجودی انبار پرداخت مبلغ سفارش به طرق مختلف ( معمولا” از طریق اعتبار ) بررسی اعتبار مشتری و تائید خرید بررسی ارسال کالا به مشتری درخواست خدمات پس از فروش به مشتری و دریافت باز خور از مشتری جهت برآوردن این توانائیها و قابلیتها، فروشگاه های اینترنتی باید حداقل دارای سه سیستم به هم پیوسته و وابسته به شرح ذیل باشند: سیستم فروشنده یا فروشگاه الکترونیکی که کاتالوگ فروشنده را با محصولات به همراه قیمت محصولات و ترفیع فروش به نمایش بگذارد. سیستم تراکنشی جهت پردازش سفارشها و سایر تراکنشها.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در مورد متغیر علاقه مندی به رشته تحصیلی(جدول شماره۱۳)، در همین راستا، مطالعه رودباری و همکاران با عنوان بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و عوامل مرتبط با آن که بر روی ۳۸۰ دانشجو انجام شد، نشان داد که بین دورس مردودی در دانشگاه و علاقه به رشته تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد(P<0.000) بطوریکه، ۵۰ درصد از افرادی که به رشته تحصیلی خود علاقه مند نبودند، دروس مردودی داشتند (۴). بسیاری از مطالعات انجام شده، موید وجود ارتباط آماری معنی دار بین بین علاقه به رشته تحصیلی و وضعیت تحصیلی می باشد(۳۰،۸۷). اما امانی در مطالعه خود با هدف تعیین عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی دانشجویان به عکس نتایج فوق دست یافت بدین معنی که وضعیت تحصیلی با علاقه به رشته تحصیلی ارتباط ندارد(۳۲). عالیخانی نیز در بررسی خود به رابطه آماری معنی دار بین علاقه به رشته تحصیلی و وضعیت تحصیلی دست نیافت(۱۹) به عقیده پژوهشگر، رابطهی علاقه مندی به رشته تحصیلی با وضعیت تحصیلی تحقیق حاضر را میتوان بر اساس نظریهی انگیزهی پیشرفت مککلهلند و اتکینسون تبیین نمود. مطابق این نظریه، تمایل به پیشرفت و تمایل به دوری از شکست و همچنین علاقه به رشته تحصیلی و ادامهی تحصیل، باعث افزایش انگیزه پیشرفت و در نتیجه، باعث بهبود وضعیت تحصیلی میگردد. به همینخاطر، تقویت این متغیر در بین دانشجویان، در مرحلهی انتخاب رشته (قبل از ورود به دانشگاه) و نیز آشنایی کامل دانشجویان به رشتههای تحصیلی دانشگاهی، یکی از روشهای مؤثر برای تقویت وضعیت تحصیلی خواهد بود. تحصیل هر فردی برای کسب شغل و حرفه ای مناسب در آینده است تا تأمین کننده نیازهای فرد و جامعه باشد. اشتغال در حرفه ای که مورد علاقه فرد نباشد، باعث به وجود آمدن تنش و نگرانی و ایجاد بیماری های جسمی و روحی و هدر رفتن سرمایه های مادی و معنوی می شود(۸۸). بنابراین علاقه و رغبت به رشته تحصیلی عامل بسیار مهمی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد و شرایطی فراهم گردد تا رشته تحصیلی دانشجویان متناسب با علاقه و توانایی های ایشان باشد.
در مورد متغیر داشتن برنامه منظم برای مطالعه(جدول شماره۱۳)، مطالعه رئوفی و همکاران نشان داد متوسط میزان مطالعه در دانشجویانی که افت تحصیلی داشتند ۸۵/۱±۱۴/۲ ساعت در روز و در دانشجویانی که افت تحصیلی نداشتند میزان مطالعه ۹۳/۱±۸۷/۲ ساعت در روز بود(P<0.01)(21). در مطالعه باکویی و همکاران برنامه ریزی دانشجویان برای مطالعه به عنوان یکی از عوامل مهم آموزشی شناخته شد، بطوریکه اختلاف آماری معنی داری بین موفقیت تحصیلی با این متغیر بدست آمد(P<0.023) بر حسب میزان مطالعه در روز، اکثریت دانشجویان در گروه با وضعیت تحصیلی مطلوب ۵-۳ ساعت مطالعه می کردند، در حالی که این میزان در گروه با عملکرد تحصیلی ضعیف کمتر از ۳ ساعت بود(۱۲). در مطالعه ای که جعفرزاده و همکاران با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان ممتاز و استعدادهای درخشان دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در مورد عوامل انگیزشی مؤثر بر موفقیت و پیشرفت تحصیلی انجام دادند، مطالعه بر اساس برنامه ریزی منظم را با میانگین و انحراف معیار ۹۹/۰± ۲۳/۳ به عنوان عامل موثر در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان معرفی شد(۸۹) به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد داشتن برنامه ریزی منظم درسی به چند دلیل سبب افزایش موفقیت تحصیلی می شود. اول اینکه از روی هم انباشته شدن دروس جلوگیری به عمل می آید. دوم، در زمان امتحانات، استرس کمتری به دانشجو تحمیل می شود و سوم اینکه یادگیری که در طول ترم تحصیلی حاصل شود بسیار ماندگارتر و ارزشمندتر از یادگیری یک شبه و کوتاه مدت است. همچنین، عادت ها و مهارت های مطالعه در افراد قابل آموزش و فراگیری هستند به طوری که با گنجاندن آموزش راهبردهای یادگیری و مطالعه در برنامه آموزش به طور مدون و یا اجبار دانشجویان به گذراندن کارگاه های آموزشی در زمینه بکارگیری این مهارت ها، می توان در این زمینه گام های موثری برداشت. اما علاوه بر دلایل فوق، یکی از مهمترین عواملی که نقش بسزایی در موفقیت یا شکست تحصیلی دانشجویان دارد، محیط خوابگاه ها می باشد. شرایط فیزیکی نامناسب برای مطالعه در خوابگاه ها از جمله فضای مطالعه از نظر مساحت، نور، گرما، سرما، سرو صدا و … مسئله ای است که همواره باید مورد توجه مسئولین ذیربط قرار گیرد. جدول شماره(۱۴) که در ارتباط با هدف ویژه دوم پژوهش” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل فردی(وضعیت اقتصادی– اجتماعی دانشجویان)” تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با وضعیت بومی(P<0.046)، شاغل بودن حین تحصیل(P<0.001) و مسئولیت تامین مالی خانواده(P<0.009) بر اساس آزمون آماری کای دو ارتباط معنی دار آماری وجود دارد. در ادامه، هر کدام به تفکیک ذکر می گردند. در رابطه با متغیر وضعیت بومی و غیر بومی(جدول شماره۱۴) باید عنوان کرد که نتایج مطالعه رودباری و همکاران بیانگر این مطلب است که دانشجویان غیر بومی بیشترین درصد دروس مردودی (۲/۲۳%) را داشتند(P<0.05) که این درصد در بین دانشجویان بومی ۴/۱۸% بوده است(۴).در مطالعه فخاریان و همکاران کاشان بومی نبودن از عوامل خطر بروز تکرار درس معرفی شده است(۱۰) اما، رئوفی و همکاران در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز نشان دادند که اختلاف آماری معنی داری بین بومی و غیر بومی با افت تحصیلی وجود ندارد(۲۱). از نتایج پژوهش حاضر مشخص شد اختلاف آماری معنی داری بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و بومی بودن آنها وجود دارد بطوریکه ۴۷ درصد از دانشجویان بومی عملکرد تحصیلی بهتری نسبت به دانشجویان غیر بومی(۳۳%) داشتند که به عقیده پژوهشگر علت آن را می توان شرایط نامناسب خوابگاه های دانشجویی، دوری از خانواده و مشکلات ناشی از آن در نظر گرفت. در مورد متغیرهای اشتغال حین تحصیل و مسئولیت تامین مالی خانواده(جدول شماره۱۴)، در راستای این مطالعه، آشتیانی و همکاران در بررسی خود در دانشگاه اراک به این نتیجه رسیدند که یکی از عوامل عدم موفقیت تحصیلی دانشجویان داشتن شغل است. دانشجویان شاغل دارای وضعیت اقتصادی پایین تری هستند و برای امرار معاش خود و خانواده مجبورند که در محیط های خارج از دانشگاه کار کنند(P<0.01)(63). عالیخانی در بررسی خود نشان داد که ۱۷ نفر(۲/۱۳%) از دانشجویان دارای افت تحصیلی درآمد کمتر از ۱۰۰ هزار تومان و ۲ نفر(۵۰%) آنها درآمد بیش از ۲۰۰ هزار تومان داشتند و آزمون آماری، اختلاف معنی داری بین متغیرهای افت تحصیلی با میزان درآمد فردی نشان می دهد(P<0.05)(19). همچنین گوردون نشان داد دانشجویان شاغل به میزان معنی داری با درصد کمتری دروس را اولین بار گذرانده بودند(P<0.05) و نسبت به ۳/۲۳% در مقابل ۲۶% در دانشجویان بدون سابقه کار، طول مدت تحصیل طولانیتر داشتند(۷۷). اما در مطالعه تمنایی و همکاران بین دو گروه شاغل و غیر شاغل از نظر پیشرفت تحصیلی ارتباط معناداری مشاهده نشده است(۳۰). همچنین در تحقیقی که پوراکی در خصوص بررسی تاثیر اشتغال در دانشجویان پرستاری در طی دوران تحصیل آنها در دانشگاه علوم پزشکی تهران بر روی ۱۶۹ نفر دانشجو که ۹۳ نفر آنها شاغل بودند انجام داد، نتایج بیانگر این امر بود که کار دانشجو تاثیری بر موفقیت تحصیلی وی ندارد(۹۰). به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد اشتغال در دوره دانشجویی باعث می شود تا دانشجو برای مطالعه و مرور دروس فرصت کافی نداشته باشد که این مسئله ممکن است وضعیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد. جدول شماره(۱۵) که در ارتباط با هدف ویژه دوم پژوهش” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل فردی(وضعیت عاطفی- روانی دانشجویان)"، تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با وضعیت عاطفی- روانی دانشجویان بر اساس آزمون آماری کای دو ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. در راستای این پژوهش زارع و همکاران در مطالعه ای با عنوان رابطه وضعیت تحصیلی با سلامت عمومی و عزت نفس در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز به این نتیجه رسیدند که بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با سطح سلامت آنها رابطه آماری معنی دار وجود ندارد(۹۱). در صورتیکه در مطالعه مصلی نژاد و امینی به رابطه معنادار بین وضعیت تحصیلی و سلامت عاطفی– روانی اشاره شده است(P<0.05) (92). جدول شماره(۱۶) که در ارتباط با هدف ویژه سوم پژوهش ” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل خانوادگی” تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با درآمد ماهیانه خانواده ارتباط معنی دار آماری وجود دارد(P<0.046) بطوریکه ۷۱ درصد از دانشجویانی که میزان درآمد ماهیانه خانواده آنها کمتر از ۵۰۰ هزار تومان بود، وضعیت تحصیلی نامناسب داشتند. در راستای این پژوهش، ابدی و زمانی در مطالعه ای با هدف تعیین عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانشجویان کشاورزی دانشگاه شیراز نشان دادند که اختلاف آماری معنی داری بین وضعیت اقتصادی خانواده و موفقیت تحصیلی دانشجویان وجود دارد(P<0.04) بطوریکه دانشجویانی که وضعیت اقتصادی مناسبی نداشتند از پیشرفت تحصیلی کمتری برخوردار بودند(۹). نتایج مطالعات ینوسا و باسیل، ایمان و جینز نیز موید ارتباط معنی دار بین این دو متغیر است. آنان معتقدند وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده رابطه معکوسی با افت تحصیلی دارد(۹۳، ۹۴، ۹۵). همچنین، زارع شاه آبادی در مطالعه خود با عنوان تأثیر فقر اقتصادی و عوامل آموزشی بر افت تحصیلی دانشجویان در دانشگاه یزد نشان داد که فقر و پائین بودن سطح اقتصادی خانواده اثر قاطعی بر افت تحصیلی دانشجویان دارد(P<./04)(37). اما در مطالعه باکویی و همکاران، خزایی و همکاران در کرمانشاه و امانی مشخص شد درآمد خانواده تاثیری بر موفقیت تحصیلی دانشجویان ندارد(۱۲،۳۲،۴۳). به عقیده محقق، به نظر می رسد یکی از عواملی که ممکن است با وضعیت تحصیلی دانشجویان ارتباط داشته باشد، وضعیت اقتصادی خانواده می باشد. حمایت مالی خانواده در طول تحصیل باعث می شود که دانشجویان جهت تامین هزینه زندگی در دوران تحصیل خود به فعالیت هایی غیر از تحصیل مشغول نشوند و در نتیجه اشتغال ذهنی به مسائل اقتصادی کمتر و زمان بیشتری به درس و مطالعه خود اختصاص می دهند. جدول شماره(۱۷) که در ارتباط با هدف ویژه چهارم پژوهش” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل آموزشی حیطه فراگیر” تنظیم شده است، نشان می دهد وضعیت تحصیلی دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی(P<0.001)، استرس و فشار زمان(P<0.007) و مشارکت در فعالیت های دانشگاه(P<0.014) ارتباط معنی دار آماری دارد که در ادامه به تفکیک در مورد آنها بحث می شود. در مورد متغیر خودکارآمدی تحصیلی(جدول شماره ۱۷) باید گفت که بین این متغیر با وضعیت تحصیلی ارتباط معناداری وجود دارد(P<0.001)، بطوریکه اکثر(۵۱%) دانشجویانی که وضعیت تحصیلی مناسب داشتند، نسبت به آنهایی از وضعیت تحصیلی نامناسب برخوردار بودند، دارای خودکارآمدی تحصیلی بالاتری بودند. در راستای این پژوهش، یافته های مطالعه کریم زاده و محسنی نشان داد که هر اندازه خودکارآمدی تحصیلی فرد بالاتر باشد، پیشرفت تحصیلی بیشتری خواهد داشت(P<0.05)(95). مولتون نشان داده است که خودکارآمدی به عنوان یک ساختار استوار در توضیح و پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان می تواند بکار رود(۶۷). زیمرمن نیز معتقد است که خودکارآمدی یک پیش بینی کننده مهم انگیزش دانشجویی و یادگیری است(۹۷). تحقیقات ونکوور و همکاران و بندورا نشان داده است که سطوح بالایی از خودکارآمدی می تواند به پذیریش اهداف چالش برانگیز و تعهد بالا برای رسیدن به آنها منجر شود(۹۸، ۹۹).لاچینگر معتقد است هنگام مواجه شدن با مشکل در برنامه تحصیلی، دانشجویان با خودکارآمدی بالا معتقدند می توانند با تلاش بیشتر بر موانع غلبه کنند(۷۰). مطالعه هاروی و مک موری نشان داد که دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی پایینتر نسبت به دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی بالاتر با احتمال بیشتری دوره پرستاری را رها می کنند(۷۱). به عقیده پژوهشگر به نظر می رسد افراد با احساس بالایی از خودکارآمدی نسبت به یک هدف یا وظیفه، احساس و عملکرد متفاوتی از سایر افرادی که خود را ناکارآمد می بینند، دارند. آنها تمایل دارند که شکست را به تلاش ناکافی نسبت دهند و در نتیجه انرژی و تعهد خود را برای تلاش برای غلبه بر آن و رسیدن به هدف بیشتر می کنند در حالیکه افراد با خودکارآمدی پایین بیشتر بر شکست ها و شک هایشان تمرکز کرده و مانع متعهد باقی ماندن برای رسیدن به اهدافشان می شوند. در مورد متغیر استرس و فشار زمان(جدول شماره ۱۷)، نتایج بیانگر اختلاف آماری معنیدار بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با این متغیر است(P<0.007). این متغیر، میزان سازگاری دانشجویان با استرس و فشار زمان برای انجام فعالیت های دانشگاهی را مورد سنجش قرار می دهد. در راستای پژوهش حاضر، دروسیس و همکاران در مطالعه خود یکی از عمده ترین مشکلات دانشجویان در را عدم مدیریت زمان و عدم سازگاری با استرس و فشار زمان جهت مطالعه عنوان کردند(۱۰۰). نجی معتقد است زمانبندی یکی از فاکتورهای اساسی برای مطالعه مؤثر می باشد. در مطالعه وی اغلب دانشجویان در زمانبندی برای مطالعه و استرس ناشی از آن، مشکل داشتند(۱۰۱). به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد پیشرفت تحصیلی و دستیابی به هدف های آموزشی مستلزم وجود عوامل متعددی است که یکی از این عوامل بدون تردید مدیریت زمان مطالعه بدون استرس و فشار زمان می باشد. بدیهی است که با در نظر گرفتن این عامل مهم، میزان به یادسپاری و یادآوری آنها نیز بهتر شده و در نتیجه، عملکرد تحصیلی آنها نیز بهبود می یابد. در مورد متغیر مشارکت در فعالیت های دانشگاه(جدول شماره ۱۷) نیز باید گفت که بین این متغیر با وضعیت تحصیلی ارتباط معناداری وجود داشت(P<0.014)، به طوریکه ۴۸ درصد از دانشجویانی که وضعیت تحصیلی مناسبی داشتند در فعالیت های دانشگاه شرکت می کردند. در راستای این پژوهش، حسنی بهار در مطالعه خود به نتیجه مشابهی با این پژوهش دست یافت. بطوریکه نشان داد که تعامل بین فردی دانشجویان می تواند موفقیت تحصیلی را به میزان ۱۵% پیش بینی کند(p</05)(80). به نظر پژوهشگر، فعالیت های گروهی و تشکلهاى دانشجوئى علاوه بر اینکه می تواند باعث ایجاد حس رقابت در دانشجویان شود، منجر به پیشرفت تحصیلی آنها نیز می گردد. جدول شماره (۱۸) که در ارتباط با هدف ویژه پنجم پژوهش ” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل آموزشی حیطه فراده” تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و کیفیت آموزش اساتید ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. در راستای این پژوهش، اسیخیا مطالعه ای با عنوان درک دانشجویان و اساتید از علل عملکرد تحصیلی ضعیف در دانشگاه ایالت اوگان در نیجریه انجام داد. از دیدگاه اساتید چنین دریافت شد که شایستگی و صلاحیت اساتید و فضای آموزشی حاکم بر دانشجویان بر عملکرد تحصیلی ضعیف آنها تاثیری ندارد اما روش تدریس اساتید، عملکرد تحصیلی دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد(P<0.05). همچنین از دیدگاه دانشجویان اینطور مشاهده شد که با توجه به اینکه شایستگی و صلاحیت اساتید و فضای آموزشی حاکم بر دانشجویان می تواند بر عمکلرد تحصیلی دانشجویان موثر باشد(P<0.05) اما روش تدریس اساتید و مواد آموزشی جهت یادگیری هیچ گونه دخالتی در وضعیت تحصیلی دانشجویان ندارد(۸۱). به عقیده محقق به نظر می رسد که شاید این مسئله ناشی از دسترسی بیشتر دانشجویان به سایر منابع آموزشی از جمله اینترنت، کتب جدید الکترونیکی فارسی و انگلیسی و نیز عدم علاقه مندی آنها به حضور در کلاس درس باشد. همچنین ممکن است عوامل دیگری از جمله عوامل فردی و وضعیت اجتماعی- اقتصادی و … در این امر موثر باشند. جدول شماره(۱۹) که در ارتباط با هدف ویژه ششم پژوهش ” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل آموزشی حیطه محیط و تجهیزات آموزشی” تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با محیط و تجهیزات آموزشی ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد. در همین رابطه، مولوی و همکاران در مطالعه ای با هدف تعیین عوامل موثر بر کاهش انگیزه دانشجویان علوم پزشکی اردبیل به این نتیجه رسیدند که کیفیت عوامل آموزشی می تواند ۱۱درصد علل کاهش انگیزه دانشجویان را پیش بینی کند. به طوریکه استفاده از امکانات آموزشی و تجهیزات کمک آموزشی در افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان و در نتیجه پیشرفت تحصیلی آنها موثر می باشد(P<0.001)(87). علیرغم اینکه در پژوهش حاضر، اکثریت دانشجویان محیط آموزش(۶۲%) با میانگین و انحراف معیار(۳ ± ۸)و تجهیزات آموزشی(۶۶%) با میانگین و انحراف معیار(۳ ± ۹) را نامطلوب گزارش کردند اما ارتباط آماری معنی داری بین این متغیر با وضعیت تحصیلی مشاهده نشد. به عقیده پژوهشگر به نظر می رسد عوامل دیگری غیر از محیط و امکانات دانشگاه در وضعیت تحصیلی دانشجویان تاثیر دارد که نقش آنها در این ارتباط به مراتب برجسته تر می باشد. همانطوری که با ایجاد دانشگاه های مجازی، نقش محیط و امکانات دانشکاه ها روز به روز کمرنگ تر می شود. جدول شماره (۲۰) که در ارتباط با برآورد ضرایب رگرسیونی عوامل فردی، خانوادگی و آموزشی مرتبط با وضعیت تحصیلی در واحدهای مورد پژوهش تنظیم شده است، نشان می دهد پیشگویی کننده های وضعیت تحصیلی مناسب در دانشجویان به ترتیب نسبت شانس عبارت از معدل دیپلم بالاتر از ۱۶(Odd’s ratio=4.119)، جنس زن (Odd’s ratio=3.286)، مشارکت فعال در فعالیت های دانشگاه(Odd’s ratio=2.373)، داشتن برنامه منظم برای مطالعه(Odd’s ratio=2.153) و استرس و فشار زمان(Odd’s ratio=2.148) می باشد. بدین معنی که افرادی که معدل دیپلم بالاتر از ۱۶ دارند نسبت به افرادی که معدل دیپلم پایینتر از ۱۶ دارند، حدود ۱۱/۴ برابر شانس بیشتری برای وضعیت تحصیلی مناسب در دانشگاه دارند. در مورد جنس باید گفت که زن بودن شانس مناسب شدن وضعیت تحصیلی در دانشگاه را به میزان ۲۸/۳ برابر نسبت به مرد بودن افزایش می دهد. دانشجویانی که در فعالیت هایی که در دانشگاه برگزار می شود، شرکت می کنند، حدود ۳۷/۲ برابر شانس مناسب شدن وضعیت تحصیلی خود را نسبت سایر دانشجویان بالا می برند. همچنین دانشجویانی که برنامه منظم برای مطالعه دارند، ۱۵/۲ برابر شانس مناسب شدن وضعیت تحصیلی در دانشگاه را نسبت به دانشجویانی که هیچگونه برانامه ریزی برای مطالعه ندارند، افزایش می دهند. در مورد استرس و فشار زمان نیز باید گفت دانشجویانی که به علت عدم برنامه ریزی درسی و مطالعه دچار استرس و فشار زمان هستند حدود ۱۴/۲ برابر شانس نامناسب شدن وضعیت تحصیلی خود را نسبت به افرادی که از استرس و فشار زمانی کمتری برای مطالعه برخورداند، افزایش می دهند. همانطوریکه قبلاً نیز گفته شد دانشجویان با معدل دیپلم بالای ۱۶ نسبت به دانشجویان با معدل دیپلم کمتر از ۱۶، دارای وضعیت تحصیلی مناسبتری هستند. همچنین دانشجویان دختر وضعیت تحصیلی بهتری نسبت به دانشجویان پسر دارند. دانشجویانی که مشارکت فعال در فعالیت های دانشگاه داشته و دارای برنامه منظم جهت مطالعه هستند، از وضعیت تحصیلی مناسبی نسبت به سایر دانشجویان برخوردارند. در مورد استرس و فشار زمان نیز ۷۱ درصد از دانشجویانی که از وضعیت تحصیلی نامناسب برخوردار بودند، استرس و مدیریت زمان برای مطالعه نداشتند. بطوریکه با یافته های مطالعات جعفرزاده و همکاران(۸۹)، باکویی و همکاران(۱۲)، حسنی بهار(۸۰)، رودباری و همکاران(۴)، نظری و شریف نیا (۸۲)، علی(۷۶) و نجی(۱۰۱) همخوانی دارد. نتیجه گیری نهایی یافته های پژوهش در مورد سؤال اول پژوهش" وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت چگونه است؟" که در جدول شماره (۱۰) ذکر شده است، نشان میدهد که اکثریت دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت (۶۱%) با میانگین و انحراف معیار (۵۳/۱ ± ۳۹/۱۵) وضعیت تحصیلی نامناسب داشتند. یافته های پژوهش در مورد سؤال دوم پژوهش" وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل فردی(ویژگیهای فردی، مشخصات تحصیلی قبل از ورود به دانشگاه، مشخصات تحصیلی حین تحصیل در دانشگاه، وضعیت اقتصادی- اجتماعی دانشجویان و وضعیت عاطفی- روانی دانشجویان) چگونه است؟" که در جداول شماره (۱۱) تا (۱۵) خلاصه شده است، نشان میدهد که از میان عوامل فردی بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با جنس زن (P<0.001)، وضعیت تاهل (P<0.023)، معدل دیپلم (P<0.001)، فاصله اخذ مدرک پیش دانشگاهی تا ورود به دانشگاه(P<0.002)، افتادن از واحدهای درسی (P<0.001)، مشروط شدن(P<0.003)، علاقه به رشته تحصیلی(P<0.011)، داشتن برنامه منظم برای مطالعه (P<0.002)، وضعیت بومی(P<0.046)، شاغل بودن حین تحصیل(P<0.001) و مسئولیت تامین مالی خانواده (P<0.009) بر اساس آزمون آماری کای دو اختلاف آماری معنی دار وجود دارد. یافته های پژوهش در مورد سؤال سوم پژوهش" وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل خانوادگی چگونه است؟" که در جدول شماره (۱۶) عنوان شده است، نشان میدهد از میان عوامل خانوادگی بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با میزان درآمد ماهیانه خانواده ارتباط آماری معنی دار وجود دارد (P<0.046). بدین معنی که اکثریت (۷۱%) دانشجویانی که درآمد ماهیانه خانواده آنها کمتر از ۵۰۰ هزار تومان بود نسبت به افرادی که درآمد ماهیانه خانواده آنها بیشتر از ۵۰۰ هزار تومان بود(۴۴%)، از وضعیت تحصیلی نامناسبی برخوردار بودند. یافته های پژوهش در مورد سؤالات(۴ و۱-۴ تا ۶-۴) پژوهش" وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل آموزشی نظری حیطه فراگیر چگونه است؟" که در جداول شماره (۱۷) خلاصه شده است، نشان می دهد از میان عوامل آموزشی نظری حیطه فراگیر، بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با خودکارآمدی تحصیلی (P<0.001)، استرس و فشار زمان (P<0.007) و مشارکت در فعالیت های دانشگاه (P<0.014) اختلاف آماری معنی دار وجود دارد. یافته های پژوهش در مورد سؤال پنجم پژوهش" وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل آموزشی نظری حیطه فراده چگونه است؟" که در جدول شماره (۱۸) عنوان شده است، نشان میدهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان و کیفیت آموزش اساتید ارتباط آماری معنی داری مشاهده نشد. یافته های پژوهش در مورد سؤال ششم پژوهش" وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل آموزشی نظری حیطه محیط و تجهیزات آموزشی چگونه است؟" که در جدول شماره (۱۹) عنوان شده است، نشان میدهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با محیط و تجهیزات آموزشی ارتباط آماری معنی دار مشاهده نشد. کاربرد یافتهها در پرستاری هدف از تحقیق راهحل در زمینه مشکلات میباشد. پس یافته های تحقیق در حیطه های مختلف پژوهشی و آموزشی قابلیت کاربرد خواهند داشت و مدیران و سیاستگذاران میتوانند از نتایج تحقیقات استفاده لازم را بنمایند. بنابراین با توجه به اینکه ارائه کاربردهای علمی یک پژوهش، مهمترین هدف از انجام آن پژوهش است، راهکارهای حاصل از یافته های پژوهش حاضر که به منظور بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن انجام شده است، در سه بخش آموزش، مدیریت و پژوهش پرستاری ارائه میشود. آموزش پرستاری با توجه به اینکه فراگیران علوم پزشکی به ویژه در رشته پرستاری و مامایی که مراقبت ها ی بهداشتی در آینده را به عهده دارند، باید توانمندتر باشند، دست اندرکاران آموزش پرستاری و مامایی با آگاهی از وضعیت تحصیلی دانشجویان می توانند عوامل موثر بر کیفیت و کمیت آموزشی را شناسایی نموده و از عوامل منفی یا بازدارنده آموزشی جلوگیری به عمل آورند که این مسئله، در آینده می تواند منجر به برنامه ریزی های بهتر و موثرتر آموزشی گردد. اساتید دانشگاه نیز باید نگاه جامع تری به آموزش و شرایط مناسب برای یادگیری داشته باشند. اساتید به مهار ت های ایجاد یادگیری موثر نیاز دارند تا بتوانند باعث ایجاد انگیزه تحصیلی در فراگیران شوند. همچنین، توجه بیشتر به محتوای آموزشی مبتنی بر علاقه مندی دانشجویان، افزایش علاقه و انگیزه در دانشجویان توسط سیستم آموزشی درگیر با آنها، عوامل مرتبط با آموزش گر و همچنین محیط آموزشی، علاوه بر پیشگیری از افت تحصیلی دانشجویان و ارتقا وضعیت تحصیلی از اتلاف وقت و هزینه های جاری مراکز آموزش عالی کشور جلوگیری کرده و سبب بهبود و توسعه سیستم آموزش کشور می گردد. کاربرد یافته ها در مدیریت پرستاری دانشگاه ها، مراکز عالی و مدیران آموزشی دانشگاه ها باید بر حسب نیاز به بررسی وضعیت روند تحصیلی دانشجویان خود بپردازند و اصلاحات لازم را در آن انجام داده و به موقع اثر اصلاحات را پایش نمایند. تغییر ضوابط گزینش دانشجو در دانشگاه ها الزامی است. ضوابط باید به گونه ای باشد که مستعدترین و علاقه مندترین افراد به رشته و حرفه خود وارد دانشگاه شوند. همچنین، توجه بیشتر به دانشجویانی که با سابقه ضعیف وارد دانشگاه می شوند و یا در سال های اول ورود به دانشگاه، مردودی یا مشروطی در دروس دارند، امری ضروری می باشد. کاربرد یافتهها در پژوهش پرستاری انجام مطالعات کیفی و تجربی در زمینه پیشگیری از افت تحصیلی و ارتقاء وضعیت تحصیلی دانشجویان امری اساسی است. نتایج این پژوهش می تواند نقطه شروع پژوهش های دیگر بوده و با توجه به اینکه پرسش نامه CLEI با تمامی نقاط قوت و ضعف خود اولین بار است که در ایران مورد استفاده قرار می گیرد، میتواند انگیزهای برای انجام تحقیقات بعدی در زمینه بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان در کلیه مقاطع تحصیلی و نیز وضعیت تحصیلی دانش آموزان در تمامی دوره های تحصیل با بهره گرفتن از این ابزار استاندارد فراهم آورد. پیشنهاداتی برای پژوهشهای بعدی الف) پیشنهادات بر اساس یافته های پژوهش با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می شود که معدل دیپلم و علاقه به رشته تحصیلی به عنوان ملاک مهم در پذیرش دانشجویان پرستاری و مامایی در نظر گرفته شود، بومی گزینی جهت بهبود وضعیت تحصیلی و جلوگیری از مشکلاتی که بوسیله حضور در خوابگاه ها و دوری از خانواده ایجاد می شود، مد نظر قرار گیرد، برنامه های آموزشی و برگزاری کلاس های تقویتی به منظور ارتقای سطح معلومات دانشجویان ضعیف صورت گیرد، تسهیلات آموزشی، زیستی و رفاهی مناسب برای دانشجویان به ویژه متاهلین در نظر گرفته شود، پیگیری منظم و مداوم مسائل و مشکلات دانشجویان از سوی اساتید راهنما و دفاتر مشاوره دانشجویی صورت گیرد، آموزش مهارت های مطالعه در واحدهای درسی مد نظر قرار گیرد. همچنین، با توجه به اینکه بر اساس نتایج بدست آمده بین جنس، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، وضعیت بومی بودن، خودکارآمدی تحصیلی و وضعیت مشروطی دانشجویان با وضعیت تحصیلی آن ها ارتباط معنیداری مشاهده شد، لذا پیشنهادات زیر ارائه میگردد: ۱- بررسی مقایسهای وضعیت تحصیلی دانشجویان شاغل و غیر شاغل ۲- بررسی مقایسهای وضعیت تحصیلی دانشجویان بومی و غیر بومی ۳- بررسی میزان خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان شاغل و غیر شاغل ۴- بررسی میزان خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان بومی و غیر بومی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این راستا کارکنان باید در هنگام عملیات بیمه گری دقت انجام کار را بالا برده بصورتی که : الف)کارها به درستی انجام شود. ب)دوباره کاری انجام نگیرد ج)کارکنان به گونه ای با دقت عملیات بیمه گری را انجام دهند که اعتماد مشتری جلب شود که حتی در موقع لزوم در نبود آنها مشتریان به کارکنان اعتماد کنند وکارها را به آنها بسپارند. د)کارکنان عملیات بیمه گری را با حساسیت و وسواس بیشتری انجام دهند که حتی الامکان از بروز مشکل جلوگیری کنند تا برای عملیات مجدد وقت مشتریان گرفته نشود.
۲- نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین تعهد ورضایت مشتریان رابطه مثبت وجود دارد.اما درک نیازهای خاص مشتریان دارای کمترین امتیاز میانگین بوده است.سازمانهایی موفق هستند که از طریق درک نیازهای خاص مشتریان در جلب رضایت مشتریان افزایش ایجاد کنند. در این راستا کارکنان باید در هنگام عملیات بیمه گری نیازهای خاص مشتریان را درک کنند به صورتیکه : الف)گوش دادن صحیح به خواسته های مشتریان از طرف کارکنان برای درک بهتر نیازهایشان ب) راهنمایی های لازم از طرف کارکنان به مشتریان در مواقع مقتضی ج)کارکنان باید به گونه ای عمل کنند که نیازهای مشتریان را به خوبی شناسایی وآن ار در زمان وعده داده شده رفع کنند. د)کارکنان بایدخدمات را طوری طراحی کنند که منطبق با خواسته ها ونیازهای مشتریان باشد. ۳- نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین ارتباطات ورضایت مشتریان رابطه مثبت وجود دارد.اما صداقت رفتار کارکنان در زمان بروز مشکل دارای کمترین امتیاز میانگین بوده است.سازمانهایی موفق هستند که کارکنانشان برای جلب رضایت مشتری در زمان بروز مشکل صداقت رفتار از خود نشان دهند. در این راستا کارکنان باید در هنگام عملیات بیمه گری از خود صداقت رفتار نشان به صورتی که: الف )کارکنان باید به طور صحیح پاسخگوی نیاز های مشتریان باشند. ب)باید در هنگام عملیات بیمه گری اطلاعات دقیقی در اختیار مشتریان قرار دهند. ج)کارکنان باید در هنگام عملیات بیمه گری برای کمک به مشتریان از خود تمایل بیشتری نشان دهند. ۴- نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین مدیریت تعارض ورضایت مشتریان رابطه مثبت وجود دارد.اما انجام عملیات بیمه گری به شکلی که از بروز مشکل برای مشتریان جلوگیری کند دارای کمترین امتیاز بوده است.سازمانها برای جلب رضایت مشتریان باید از بروز مشکل در هنگام عملیات بیمه ای حتی الامکان بکاهند. در این راستا کارکنان باید در هنگام عملیات بیمه گری از بروز مشکل تا جایی که ممکن بکاهند بصورتیکه : الف) آگاهی کامل نسبت به خدمات بیمه ای برای جلوگیری از بروز مشکل برای مشتریان ب) مدیریت صحیح کارکنان ودور اندیشی آنها برای جلوگیری از بروز مشکل ج) کارکنان باید در هنگام عملیات بیمه گری ترتیب اولویت را رعایت کنند تا از بروز مشکل جلو گیری نمایند. د)برای اینکه تعارض بوجود نیاید ومشکلی بروز نکند باید به تعهدات خود عمل کنند. ه)نظر خواهی از مشتریان برای انجام دادن کارها می تواند از بروز مشکلات تا حد زیادی جلوگیری نماید. ۵-
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رتبه ای
طیف لیکرت
عملکرد سازمانی
منظر مالی
کیفی
رتبه ای
طیف لیکرت
منظر مشتری
کیفی
رتبه ای
طیف لیکرت
منظر فرایند داخلی
کیفی
رتبه ای
طیف لیکرت
منظر یادگیری و رشد
کیفی
رتبه ای
طیف لیکرت
منبع: پرسشنامه پژوهش
نحوه تجزیه و تحلیل دادهها
برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS و LISREL استفاده شده است که در بخش اول آمار توصیفی و آمار استنباطی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. همچنین در این پژوهش جهت آزمون نرمال یا غیر نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف، اسمیرنوف استفاده شده است. مدل مورد بررسی با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری برازش می شود. تجزیه و تحلیل داده ها در سه سطح تک متغیره، دو متغیره و چند متغیره صورت می گیرد. در سطح تک متغیره به تحلیل میانگین و انحراف معیار مولفه های مورد بررسی می پردازیم. در سطح دو متغیره به بررسی ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش و معنادار بودن روابط پرداخته می شود. نهایتا در سطح چند متغیره به بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم از طریق مدل معادلات ساختاری می پردازیم.
جمعبندی فصل سوم
در این فصل فرضیات پژوهش عنوان شدند و مدل مفهومی پژوهش ترسیم شد. سپس به روش پژوهش و جامعه و نمونه آماری اشاره شد. ابزار جمع آوری دادهها و روایی و پایایی آن در این فصل مورد بررسی قرار گرفت و شیوهی مناسب تجزیه و تحلیل دادهها با استناد به پژوهشهای پیشین مطرح شد.
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه
اساس و مبنای تصمیم گیری مدیران و سازمانها در سطح خرد و کلان، اطلاعاتی است که غالبا با بهره گرفتن از علم آمار تحلیل داده ها در اختیار تصمیم گیران قرار می گیرد. به طور کلی داده ها نمایانگری از واقعیت ها و مفاهیم هستند. چنانچه داده ها به صورت واژه (و نه به صورت ارقام) به توصیف واقعیتها می پردازد آن را داده های کیفی می نامند. اینگونه داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، استخراج از اسناد و مدارک و امثال آن گردآوری می شوند( سرمد و همکاران ، ۱۳۸۰؛ ص۲۰۷). تحلیل اطلاعات شامل عملیات متعددی است، ابتدا شرح و آماده سازی داده های لازم برای آزمون فرضیه ها و سپس به تحلیل روابط میان متغیرها پرداخته می شود. در این تحقیق داده های گروه نمونه با بهره گرفتن از علم آمار و نرم افزارهای آماری دسته بندی و یکپارچه گردیده ، سپس تجزیه و تحلیل شده و مورد تفسیر قرار گرفته اند.
آمار توصیفی
علم آمار به روش آمار توصیفی و استنباطی تقسیم می شود و هر یک از آنها نیز اهدافی را دنبال می کنند. در این تحقیق از فنون آمار توصیفی شامل جدول فراوانی و نمودار میله ای برای تجزیه و تحلیل داده های شناختی نمونه آماری استفاده شده و با بهره گرفتن از آزمون های پارامتریک به بررسی صحت و سقم فرضیات تحقیق پرداخته شده است. هدف کلی این پژوهش یافتن تاثیر بین متغیرهای مورد مطالعه است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه سنجش و گردآوری گردیده است و سپس با کمک گرفتن از روش های آماری به متغیرهای کمی تبدیل شده است تا بتوان از آزمونها آماری پیشرفته استفاده کرده و یافته های تحقیق را کاربردی نمود.
توصیف متغیرهای جمعیت شناختی
جدول ۴-۱: توزیع فراوانی سابقه فعالیت شرکت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
منابع فارسی: - اشرفی ، مهدی و چهارسوقی ،سید کمال (۱۳۹۰). معیارهای انتخاب تامین کننده پایدار. دومین کنفرانس بین المللی و چهارمین کنفرانس ملی لجستیک و زنجیره تامین ، ایران – تهران ، یکم و دوم آذر ماه ۱۳۹۰ - امیرهاشمی ، سید مجد و دهقانیان ، فرزاد (۱۳۹۰). ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان در محیط توسعه پایدار به کمک تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای (ANP). دومین کنفرانس بین المللی و چهارمین کنفرانس ملی لجستیک و زنجیره تامین ، ایران – تهران. - ایمانی، دین محمد و احمدی، افسانه (۱۳۸۸). مدیریت زنجیره تأمین سبز راهبرد نوین کسب مزیت رقابتی. ماهنامه مهندسی خودرو و صنایع وابسته. سال اول. شماره ۱۰٫ ۱۹-۱۴ - بازرگان، عباس ، سرمد، زهره و حجازی، الهه(۱۳۸۴). روش تحقیق در علوم رفتاری. انتشارات آگاه. - جعفر نژاد ، احمد . (۱۳۸۴) بهبود زنجیره تامین شرکت ایساکو با بهره گرفتن از مدل موجودی و توزیع غیر متمرکز. پژوهشنامه بازرگانی ، تهران - چشم به راه ، محسن (۱۳۸۴). یک مدل اجرایی عارضه یابی و بهبود مدیریت زنجیره تامین در سطح بنگاه (مرور اجرا در دو پایلوت). سومین کنفرانس بین المللی مدیریت - چینی فروش ، حامد و شیخ زاده ، حسین (۱۳۸۹). رابطه عملکرد سازمان و زنجیره تامین سبز در پتروشیمی کشور. اکتشاف و تولید ، شماره ۶۹ ، صفحه ۳۳-۲۶٫ - حاجی آبادی، فاطمه (۱۳۹۱). ارزیابی و رتبه بندی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) در مدیریت زنجیره تأمین سبز، پایان نامه کارشناسی ارشد: دانشگاه مازندران. - حسینی، سید محمود، محمدی، امیرسالار و پیشوایی، میرسامان(۱۳۸۹). راهبرد زنجیره تأمین و انتخاب سامانه تولید. مطالعات مدیریت راهبردی ۱۲-۸۹ - حسینی، محمود و شیخی، نرگس(۱۳۹۱). تعیین نقش راهبردی عملیات مدیریت زنجیره تأمین در بهبود عملکرد شرکت مطالعه صنعت مواد غذایی ایران.مطالعات مدیریت راهبردی،۵۷-۳۱ - درون پرور، داوود، درون پرور، محمد رضا، پیماندار، محمد و توحیدی ناصر(۱۳۸۸). ارزیابی عماکرد صنایع تولید آهن و فولاد بر اساس شاخص های مؤثر بر توسعه پایدار آن به روش تصمیم گیری سلسله مراتبی در محیط فازی. فصلنامه مدیریت، سال ششم، ویژه نامه، پاییز ۱۳۸۸ - رضایی طالشی ، ابوالفضل (۱۳۹۰). طراحی مدلی برای ارزیابی زنجیره تأمین پایدار با بهره گرفتن از روش تصمیم گیری چندمعیاره . پایان نامه کارشناسی ارشد : دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه تهران
- سکاران، اوما. روش های تحقیق در مدیریت (ترجمه دکتر محمد صائبی و دکتر محمود شیرازی، ۱۳۸۱). تهران: انتشارات موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی - سلامی،رضا(۱۳۷۶). بررسی اجمالی توسعه پایدار. فصلنامه رهیافت،۵۰-۴۴ - صادقی مقدم، محمد رضا، مؤمنی، منصور و نالچیگر، سروش (۱۳۸۸). برنامه ریزی یکپارچه تأمین، تولید و توزیع زنجیره تأمین با بکارگیری الگوریتم ژنتیک. نشریه مدیریت صنعتی، دوره ۱، شماره ۲٫ - صدر،شادی. (۱۳۷۸). مفهوم توسعه پایدار در حقوق بین الملل محیط زیست. استاد راهنما : جمشید ممتاز ، استاد مشاور: سید حسین بحرینی. تهران: پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران - صفایی قادیکلایی، عبدالحمید و غلامرضا تبار دیوکلایی ، زهرا (۱۳۹۲) . ارزیابی عملکرد پایداری زنجیره های تامین، رویکردی نوین در محیط رقابتی کسب و کارها. همایش ملی دانشگاه کارآفرین ، صنعت دانش محور دانشگاه مازندران - غضنفری ، مهدی و ریاضی ، افشین . (۱۳۸۰) مدیریت زنجیره تامین : نشریه تدبیر شماره ۱۷ ، ۶۳-۵۱ - فتاحی،فرانک،شاهنده نوک آبادی علی و کدیور،مهدی(۱۳۸۹).ارزیابی عملکرد زنجیره تامین مواد غذایی مطالعه موردی صنعت گوشت.هفتمین کنفرانس بین المللی مهندسی صنایع . دانشگاه صنعتی اصفهان - فیض آبادی،جواد و جعفرنژاد،احمد.(۱۳۸۴). ارائه یک چارچوب مفهومی برای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین با تاکید بر یکپارچگی.دانش مدیریت ، شماره ۶۸ ، ۱۱۸-۹۳ - متولیان، سید ساجد، تابش، مسعود و روزبهانی، عباس(۱۳۹۰). ارزیابی پایداری سامانه های تامین و توزیع آب شهری : روش ارزیابی و معیارهای پایداری. تهران : چهارمین کنفرانس مدیریت منابع آب ایران. - مقیمی، سید محمد (۱۳۸۰). سازمان و مدیریت رویکرد پژوهشی. انتشارات ترمه، چاپ دوم. - مقیمی، محمد رضا و رمضان، مجید (۱۳۹۰). مدیریت صنعتی، تهران. پژوهشنامه مدیریت ۸۸-۷۱٫ - مکنون، رضا (۱۳۷۶). تحقیقات و توسعه پایدار . فصلنامه رهیافت . ۱۳-۵ - نادری، عزت الله و مریم سیف نراقی (۱۳۸۰). روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی با تأکید بر علوم تربیتی، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر. لاتین: - Al-Odeh, m. & Smallwood, J. (2012). Sustainable Supply Chain Management: Literature Review, Trends, and Framework. IJCEM International journal of computational Engineering & Management, vol. 15 Issue 1, 2230-7893. - Atkinson W. (2006). Hiltons Supply chain ready for anything heading into hurricane season .purchasing. 124-35 - Barry, J. (2004).Supply chain risking an uncertain global supply chain environment. International Journal of Physical Distribution & Logistics Management, 34,695-7. - Bhutta, k., &Huq, F (1999).Benchmarking-Best practices: an integrated approach. Benchmarking: An International Journal .6(3), 254-268 - Büyüközkan, G., & Berkol, Ç. (۲۰۱۱). Designing a sustainable supply chain using an integrated analytic network process and goal programming approach in quality function deployment. Expert Systems with Applications 38, ۱۳۷۳۱–۱۳۷۴۸٫ - Büyüközkan, G., & Cifci, G. (2011). A novel fuzzy multi-criteria decision framework for sustainable supplier selection with incomplete information. Computers in Industry 62, ۱۶۴–۱۷۴٫ - Carter, C., & Rogers, D. (2008). A framework of sustainable supply chain Management Moving toward new theory. International Journal of Physical Distribution and Logistics Management, 360- 387 - Carter, C.R., & Jennings, M.M. (2002). Social responsibility &Supply chain relationship. Transportation Research part E 38, 37-52 - Carter, R., & Easton, P.L. (2011). Sustainable Supply Chain Management: evaluation and future directions. International Journal of Physical Distribution & Logistics Management, 46-62 - Cetin kaya, B., Cuthbertson, R., Ewer, G., Klaas-Wissing, T., Piotrowicz, W., & Tyssen, C. (2011). Sustainable Supply Chain Management: Practical Ideas for Moving Towards Best Practice. Heidelberg Dordrecht London New York: Springer. - Chiu, Y. J., Chen, H. C., Tzeng, G. H., & Shyu, J. Z (2006). Marketing strategy based on customer behavior for the LCD-TV, International Journal of Management and Decision Making, 7(2), 143˚۱۶۵٫ - Christopher, M., & Lee, H. (2004). Mitigating supply chain risk through improved confidence. International Journal of Physical Distribution & Logistics Management, 34, 388-96 - Corbett, C.J. (2007). Extending the horizons: environmental excellence as key to improving operations. Manufacturing and service Operations Management, 8, 5-22. - Dakov, I., & Novkov, S. (2008). Sustainable Supply Chain Management Scope, Activities and Interrelation With other Concept. 5th International Scientific Conference Business and Management 2008 - DUtilh, C.E., & Kramer, K.J. (2000).Energy consumption in the food chain: Comparing alternative options in food production and consumption .Ambio, 29(2), 98-101 - Ehm, F. (2010).The rule of Law: concept, guiding principle and Framework, Venice Commission: Report to the European Commission for Democracy through Law. - Elkington, J. (1998). Cannibals with Forks: The Triple Bottom Line of the 21st Century. New Society. Stoney Creek, CT.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آلفای کرونباخ کل
۹۶۱/۰
روش های آماری(روش های تجزیه و تحلیل داده ها) در این تحقیق از دو روش آماری شامل ۱) آمار توصیفی و ۲) آمار استنباطی استفاده شده است. آمار توصیفی: در این بخش متغیرهای جمعیت شناختی شامل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و نوع اشتغال مورد بررسی قرار می گیرند. آمار استنباطی: در این بخش متغیرهای تحقیق آزمون می شوند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در داده پردازی از مدل معادلات ساختاری[۹۶] استفاده شده است. برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار LISREL 8.5 و SPSS 16 استفاده شده است.
روابط بین متغیر ها در مدل معادلات ساختاری به دو حوزه کلی تقسیم می شود: ۱) روابط بین متغیر های پنهان با متغیرهای آشکار ۲) روابط بین متغیر های پنهان با متغیر های پنهان. دسته اول تحت عنوان مدل اندازه گیری[۹۷] و دسته دوم تحت عنوان مدل ساختاری[۹۸] نامیده می شوند. شکل کلی مدل معادلات ساختاری به صورت زیر است که در آن:
Г (گاما)نشاندهنده تأثیر مستقیم متغیرهای بر متغیرهای β (بتا) نشاندهنده تأثیر متغیرهای بر سایر متغیرهای (زتا) نماد خطاهای معادلات در رابطه ساختاری بین و نماد همبستگی بین ها نماد همبستگی بین ها می باشد. SEM رویکرد آماری جامعی برای آزمون فرضیههایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده[۹۹] و متغیرهای مکنون [۱۰۰] میباشد. از طریق این رویکرد میتوان قابل قبول بودن مدلهای نظری را در جامعههای خاص با بهره گرفتن از دادههای همبستگی، غیرآزمایشی و آزمایشی آزمود. یکی از قویترین و مناسبترین روشهای تجزیه و تحلیل در تحقیقات علوم رفتاری و اجتماعی تجزیهوتحلیل چند متغیره است، زیرا ماهیت اینگونه موضوعات چند متغیره بوده و نمیتوان آنها را با شیوه دو متغیری (که هر بار تنها یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته در نظر گرفته میشود حل نمود. تجزیه وتحلیل چند متغیره به یکسری روشهای تجزیه وتحلیل اطلاق میشود که ویژگی اصلی آنها، تجزیهوتحلیل همزمان K متغیر مستقل و n متغیر وابسته است. تجزیهوتحلیل ساختارهای کواریانس یا مدلسازی علّی یا مدل معادلات ساختاری، یکی از اصلیترین روشهای تجزیهوتحلیل ساختارهای دادهای پیچیده است و به معنی تجزیه و تحلیل متغیرهای مختلفی است که در یک ساختار مبتنی بر تئوری، تأثیرات همزمان متغیرها را برهم نشان میدهد. این روش ، ترکیب ریاضی و آماری پیچیدهای از تحلیل عاملی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر است که در یک سیستم پیچیده گردهم آمده تا پدیدههای پیچیده را مورد تجزیهوتحلیل قرار دهد(هومن،۱۳۸۴). مدل معادلات ساختاری به دو فاز کلی تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تقسیم می شود. در قسمت اندازه گیری ارتباط نشانگر ها یا همان سوالات پرسشنامه با سازه ها مورد بررسی قرار می گیرد و در قسمت ساختاری ارتباط عامل های مورد بررسی با یکدیگر جهت آزمون فرضیات مورد توجه هستند. فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها مقدمه دادهها و اطلاعات جمع آوری شده، منابعی خام هستند که باید با وسایل مناسب تجزیه و تحلیل و تشریح شده تا بتوانند بار کاربردی اطلاعاتی خود را منتقل نمایند. در تحقیقی از این دست، مناسبترین وسیله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادههای بهدست آمده، تحلیل های آماری هستند. با تحلیل های آماری ما رابطه بین متغیرهای مختلف را پیدا کرده و در نهایت به پاسخ سؤالهای مورد نظر خود خواهیم رسید (حسن زاده ،۱۳۸۲). در این فصل پس از جمع آوری و تلخیص داده ها با بهره گرفتن از نرم افزارهایLisrel 8.5 و Spss 16 از طریق شاخص های توصیفی و آمار استنباطی به تجزیه تحلیل داده ها می پردازیم. در بخش نخست، داده های جمع آوری شده با بهره گرفتن از شاخص های آمار توصیفی، توصیف و سپس به منظور ایجاد مدل اندازه گیری برازنده و قابل قبول، تحلیل عامل تاییدی با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل، در مورد کلیه عوامل نهفته متغیرهای تحقیق انجام می گیرد. در ادامه پس از بررسی نرمال بودن توزیع آماری با بهره گرفتن از SPSS همبستگی میان متغیرهای مستقل و وابسته مورد بررسی قرار می گیرند. در پایان با بهره گرفتن از تحلیل مسیر، روابط علی بین فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار می گیرند. ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان و جامعه آماری جدول ۴-۱) ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دهندگان وضعیت پاسخ دهندگان از نظر جنسیت نتایج حاصل از بررسی جنسیت پاسخ دهندگان نشان داد که ۵/۹۶ در صد مرد و ۵/۳ درصد زن بوده اند
درصد
فراوانی
۵/۹۶
۱۸۵
مرد
جنسیت
۵/۳
۷
زن
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱- لازم به ذکر است که مسئولیت حمایت، محدود به حمایت از اتباع درون یک کشور نمیشود و بطور کلی، حمایت از کلیه ساکنان یک کشور، چه تبعه و چه غیر آن، را در بر میگیرد. ↑ ۲- قربان نیا، ناصر، مداخله بشردوستانه از منظر اخلاق، نامه مفید، شماره ۳۷، ۱۳۸۲، ص ۱۴۷. ↑ -Jean Bodin (1530–۱۵۹۶) ↑ ۲- مولائی، آیت، حقوق بشر و حاکمیت ملی، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره ۱۵۵-۱۵۶، ۱۳۷۹، ص ۱۲۴. ↑ - Carre de Mallberg (1861-1935 ↑ ۴- قاضی، سید ابوالفضل، حقوق اساسی و نهاد های سیاسی، نشر میزان، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳، ص ۱۷۹. ↑ - Montevideo Convention ↑ ۶- ن.ک به عباسی اشلقی، مجید، مداخلات بشردوستانه و تحدید حاکمیت ملی، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره ۱۷۵- ۱۷۶، ۱۳۸۱، ص ۹۰. ↑ ۷- ماده ۲ بند اول منشور ملل متحد ↑ ۱- اصل ۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: « حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را به سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خدادا را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.» ↑ ۲- ن.ک به قاضی، سید ابوالفضل، همان منبع، صص ۱۷۸-۱۷۹. ↑ ۳- برای نمونه ن.ک به: اعلامیه جهانی حقوق بشر (Universal Declaration of Human Rights-1948)و میثاقین آن، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (The European Convention on Human Rights-1950) یا کنوانسیون امریکایی حقوق بشر(۱۹۶۹- American Convention On Human Rights) ↑
۴- در قضیه کانال کورفو، دیوان بین المللی دادگستری حاکمیت کشورها را باتوجه به شرایط بین المللی جدید، محدود و مقید به روابط بین الملل می داند. و در رأی بارسلونا تراکشن حقوق بشری نظیر ممنوعیت بردگی و عدم تبعیض نژادی را از مسائل مربوط به تعهدات جهانی (Erga Omnes) می شمارد. ↑ - See Dorr, Noel, Responsibility to Protect_ an Emerging Norm?, Irish Studies in international affairs, Vol.19, 2008, p.201; see also Knight, Andy, Op.cit, pp.22-23. ↑ - The Responsibility to Protect, Op.cit, p.8. ↑ ۱- ن. ک به: عباسی اشلقی، مجید، همان منبع، ص ۹۱. ↑ ۱- آقایی، سید داوود، همان منبع، ص ۲۳۶. ↑ ۲- ژینه ام. لایونز(Gene M.Lyons) و مایکل ماستاندونو(Michael Mastanduno)، مداخله بین المللی و حاکمیت دولت و آینده جامعه بین المللی، ترجمه خجسته عارف نیا، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره ۸۳- ۸۴، ۱۳۷۳، ص ۱۲. ↑ - Boutros-Ghali, Boutros, Op.cit, Para 17, (A/47/277 - S/24111). ↑ ۲- عنان، کوفی، همان منبع، بند ۲۱۷. ↑ - See Report of the Secretary General, Implementing the Responsibility to Protect, January 2009, Para 10(a). (A/63/677) ↑ ۱- صفایی، سید حسین، همان منبع، صص ۱۲- ۱۳. ↑ ۱- آقایی، سید داوود، همان منبع، ص ۲۴۱. ↑ ۲- ماده ۲ منشور، بند هفتم. ↑ ۱- زنگنه، حمید، مداخله بشردوستانه و حاکمیت کشورها، ۱۳۸۳، آنلاین در (آخرین بازدید ۲ /۴ /۱۳۸۸) http://hamidzanganeh.blogfa.com/post-15.aspx ↑ ۲- عباسی اشلقی، مجید، مداخلات بشردوستانه و اصل عدم مداخله، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، ۱۳۸۰، شماره ۱۷۰- ۱۶۹، ص ۸۴. ↑ ۳- صفایی، سید حسین، همان منبع، صص ۱۵- ۱۶. ↑ ۱- همان، ص ۱۷. ↑ ۲- عباسی اشلقی، مجید، همان منبع، ص ۸۵ ↑ ۳- ن. ک. به: ژاک موژن، مداخله بشردوستانه بین المللی، ترجمه محمود صوراسرافیل، مجله حقوقی، شماره ۲۲، ۱۳۷۷، ص ۱۵۹. ↑ - Charter of the Organization of American State (OAS) ↑ - Organization for Security and Co-Operation in Europe ↑ - Helsinki Final Act ↑ - Charter of the Organization of African Unity ↑ ۱- ن. ک به: عباسی اشلقی، مجید، همان منبع، صص ۸۷- ۸۸؛ همچنین ن.ک به: صفایی، سید حسین، همان منبع، صص ۱۹-۲۰. ↑ - Stone ↑ ۲- از جمله دانشمندانی که معتقد به تفسیر مضیق اصل توسل به زور و عدم ممنوعیت عام استفاده از زور در بند چهارم از ماده ۲ منشور می باشند، لیلیچ (Lilich) و رایزمن (Reisman) هستند. برای دیدن نظرات آنها نگاه کنید به قربان نیا، ناصر، همان منبع، ص ۱۲۸. ↑ - Inclusio Unious Exclusio Alterius ↑ ۱- موسوی، سید فضل الله و حاتمی، مهدی، مداخله بشردوستانه؛ نقض قاعده یا استثناء سوم، فصلنامه حقوق، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سال ۳۷، شماره ۱، بهار ۱۳۸۶، ص ۱۶۲. ↑ ۲- حیدری، حمید و دری، حمید، توسل به زور در روابط بین الملل؛ از دیدگاه حقوق بین الملل عمومی و فقه شیعه، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۶، ص ۶۶. ↑ - Absolute ↑ - General ↑ - Ian Brownlie ↑ - Bruno Simma ↑ ۷- برای دیدن نظر پروفسور برونو ن.ک به: سیما، برونو، ناتو، سازمان ملل و جنبه های حقوقی استفاده از زور، ترجمه محمد جعفر قنبری جهرمی، مجله حقوقی، شماره ۲۴، ۱۳۷۸، ص۲۸۲؛ همچنین برای دیدن نظر پروفسور یان برانلی ن.ک به: قربان نیا، ناصر، همان منبع، ص ۱۳۹؛ همچنین ن.ک به: موسوی، سید فضل الله و حاتمی، مهدی، همان منبع، ص ۱۶۵. ↑ ۱- ن.ک به: حیدری، حمید، همان منبع، صص۶۶ تا ۷۰؛ همچنین ن.ک به: رشیدی نژاد، زینب، همان منبع، ص ۷۰؛ همچنین ن.ک به: موسوی، سید فضل الله و حاتمی، مهدی، همان منبع،صص ۱۶۲- ۱۶۵. ↑ ۱- رشیدی نژاد، زینب، همان منبع، ص ۷۱؛ همچنین برای دیدن نظری که گفته فوق را تأئید می کند، ن.ک به: نوروزی، حسین و جوانشیری، احمد، همان منبع، ص۳۱۲. ↑ ۱- سرتیپی، حسین، همان منبع، ص ۹۷. ↑ - Boutros-Ghali, Boutros, Op.cit, paras.15 and 23. ↑ - Organization of Africa Union ↑ - Economic Community of West African States ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲۳
صنعت
۱۸۵۶۵۴۸
۱/۲۷
۳۰۱۲۳۳۰
۲/۳۴
۲۷۸۱۰۰۸
۳/۲۵
۴۴۷۲۹۵۸
۷/۳۰
خدمات
۱۸۳۳۳۳۴
۷/۲۶
۲۷۹۵۲۲۱
۸/۳۱
۵۰۲۹۷۸۲
۷/۴۵
۶۷۴۱۳۵۱
۳/۴۶
جمع
۶۸۵۸۳۹۶
۱۰۰
۸۷۹۹۴۲۰
۱۰۰
۱۱۰۰۱۵۵۱
۱۰۰
۱۴۵۷۱۵۷۲
۱۰۰
رشد ناموزون بخش خدمات (نسبت به سایر بخش ها) تحت تأثیر عوامل گوناگون از قبیل بی توجهی به بخش های مولد، مهاجرت روستائیان به شهرها، افزایش خدمات دولتی، نیاز بوروکراسی جدید به مشاغل خدماتی و … صورت گرفته است. بسیاری از این عوامل و زمینه ها بصورت مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر درآمد و ساختار اقتصادی ناشی از نفت بوده اند.تطبیق دوره ی۳۰ساله ۷۵-۱۳۴۵با تحولات مربوط به درآمدهای نفتی بیانگر این واقعیت است که این دوره دربرگیرنده سه مقطع از دوره های افزایش درآمد نفت بوده است و خدمات در تولید ناخالص ملی است.در دورۀ ۳۰ سالۀ ۱۳۵۳ ( همزمان با اولین شوک قیمت نفت) تا سال ۱۳۸۳ ، سهم بخش خدمات در تولید ناخالص داخلی بطور کلی در حال افزایش بوده است ( البته در برخی سال ها کاهش جزئی داشته است). این بخش که در سال ۱۳۵۳ ، ۶۸/۳۶ در صد از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده بود، در سال ۱۳۵۷ ، بیش از ۵۰ در صد و در سال۱۳۶۷ ، ۵/۵۵ درصد از تولید ناخاص ملی را از آن خود ساخت . این رقم در سال ۱۳۷۷ به ۷۷/۵۶ در صد و در سال ۱۳۸۳ به حدود ۴۸ درصد رسید.[۱۶۰] نکته دیگری که باید مدنظر قرارداد، تمرکز این درآمدها در شهرها و نقش این سیاست در گسترش بخش خدمات است. محوریت شهرها در جذب درآمدهای ناشی از فروش نفت وبی توجهی به روستاها باعث پیدایش و گسترش بخش خدمات بویژه مشاغل کاذب و غیرمولد گردید. به اعتقاد کاتوزیان، سرمایه گذاری دولتی تأکید زیادی بر بخش شهری دارد و درمینه فعالیت های ساختمانی، بخش های خدماتی جدید نظیر بانکداری و بیمه، و صنایع سنگین (فولاد، ماشین ابزار، و مانند اینها) متمرکز می شود و جدیدترین تکنولوژی را که به سرمایه فراوان ومهارتهای فنی بسیار پیشرفته احتیاج دارد به کار می گیرد. کشور نفت خیز خود را قادر می بیند که مصرف فرآورده های داخلی و خارجی شهرنشینان را افزایش دهد، کمبود مواد غذایی داخلی را ازطریق واردات جبران کند و اجازه دهد کشاورزی به تدریج نابود شود و از کسری تراز پرداختها هم، بیمی به خود راه ندهد. این واقعیت که، حتی در زمینه اقتصادی «محض» نیز این استراتژی، به سادگی عملی نمی شود، درسی است که دولتهای این کشورها باید از تجربیات غیرقابل انکار گذشته بیاموزند.[۱۶۱] ورود آسان مواد غذائی نظیر گندم، جو و برنج ، انگیزههای رشد کشاورزی را کاهش میدهد، از اینرو مواد غذایی واردشده افزایش مییابد و وابستگی کشور به غذای وارداتی و پول نفت (برای تأمین هزینه آن) زیاد میشود.»[۱۶۲] سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی که در سال ۱۳۴۹ (قبل از بروز اولین شوک نفتی) ۴۵/۲۱ درصد بود در سال ۱۳۵۳ به ۸۷/۹ درصد کاهش یافت.[۱۶۳] در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ با وجود برخورداری دولت از درآمد هنگفت نفت،
واضح است که در یک اقتصاد متکی به مالیات این نارسائی ها به حداقل می رسد زیرا مردم در ازای پرداخت مالیات، خدمات عمومی مورد نیاز خود را از دولت مطالبه می کنند اما در اقتصاد نفتی درآمدهای نفت یا به عبارت بهتر رانت نفت مستقیماً به دولت تحویل داده می شود و دولت اختصاص اعتبارات به مناطق مختلف را نوعی هبه می داند. ممکن است تصور شود محرومیت برخی استانها ناشی عدم مدیریت صحیح درآمدهای نفتی باعث شده است تا عدم تعادل بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات بویژه درمورد سهم این بخشها در اشتغال، نه تنها در دهه ۱۳۵۰ (اولین شوک نفتی) بلکه در دهه ۱۳۸۰ (که در نیمه دوم آن جهش درآمدی ازشوک های قبلی شدیدتر بود) نیز استمرار یابد. تعداد شاغلان بخش خدمات در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ به ترتیب، ۱/۴۵ و ۵/۴۶ درصد بود. بخش صنعت نیز در سال ۱۳۸۶، ۳۲% و در سال ۱۳۸۷، ۲/۳۲% از شاغلان را به خود اختصاص داده بود و در بخش کشاورزی تعداد شاغلان در سال ۱۳۸۶، ۸/۲۲ درصدو در سال ۱۳۸۷، ۲/۲۱ درصد از کل شاغلان کشور بود.[۱۶۴]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
امروزه یک نتیجه فناوریهای جدید ارتباطی و اشکال جدید رسانه ای، این است که تمایزات میان رسانههای ارتباطاتی به تدریج نامشخص میشود. احتمالا این مرزها به تدریج با رایانه، ماهواره و تلفن (به ویژه همراه) که اجزای متمایزتر فناوری ارتباطی هستند، باز هم تیره و نامشخص شوند. امروزه مطبوعات نماد فقدان تمایز روشن میان رسانهها هستند. از نظر فنی آنها در چاپخانهها چاپ و روی کیوسکها برای فروش قرار میگیرند. در عین حال یک نسخه آنها در سایت آنها در اینترنت قرار دارد. خبرهای مهمشان از طریق پیامکهای تلفن همراه به مشترکانشان میرسد و تیترهای آنها را میتوان در تله تکست خواند و احتمالا میتوان شنونده تیترهای آنان از رادیو و تلویزیون نیز بود.
فناوریهای جدید در ارتباطات جمعی، تغییرات زیادی ایجاد میکنند و برای این که نظریههای ارتباطی با این تغییرات همگام شوند باید تحول یابند یا مورد تجدید نظر قرار گیرند. به طور کلی یکی از راههایی که فناوری جدید در حال اثر گذاری بر ارتباط جمعی است، امکان کنترل بیشتر بر فرایند برای استفاده کننده است. روند کنترل و فعالیت بیشتر از جانب استفاده کننده به این معنی است که نظریه پردازان ارتباطی باید به طرف نظریههایی بروند که تعاملی بودن رسانههای جدید را تصدیق کند. یکی از پیامدهای این تغییرات این است که احتمالا باید نظریههایی داشته باشیم که تاکید کمتری بر اثرهای ارتباط جمعی و تاکید بیشتری بر شیوههای استفاده افراد مخاطب از ارتباطات جمعی داشته باشند. این تغییر ممکن است اهمیت بیشتری به رویکرد استفاده و خشنودی در مطالعه ارتباط جمعی بدهد (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱،ص ۳۰). گسترش برنامههای تلویزیونی ماهواره ای و تلویزیونهای کابلی، نیز به این معنی است که نظریه پردازان ارتباط جمعی باید نحوه تفکر خود را درباره مخاطب، مخصوصا مخاطب تلویزیون تغییر دهند. دیگر نمیتوان تلویزیون را سیستم واحد یا یکنواختی دانست که اساساً برای هر کس پیام مشابهی ارسال میکند. این شناخت، نتایجی برای تعدادی از نظریههای ارتباط جمعی در بر دارد که تصور میکنند پیام تلویزیون یا پیام رسانهها تقریبا پیام واحدی است. این نظریهها شامل نظریه کاشت گربنر و مارپیچ سکوت از نوئل نئومان و همچنین تا اندازه ای کمتر، برجسته سازی است. اصولا به نظر میرسد که مخاطب شعبه شعبه یا تقسیم شده که ویژگی رسانههای جدید است، احتمالا به کم شدن تاثیر رسانههای جمعی منتهی میشود؛ تاثیری که مورد نظر نظریه کاشت، مارپیچ سکوت و برجسته سازی بوده است. افزایش کنتزل استفاده کننده که با فناوری جدید پدید میآید، میتواند این اثر مفید را داشته باشد که در امر انفجار اطلاعات اختیارات بیشتری به استفاده کننده بدهد. این اختیارات به استفاده کنندگان کمک میکند با تراکم اطلاعات یا «تاخیر معنی» مقابله کنند. استفاده کنندگان با گزینشگری میتوانند کنترل بیشتری بر جریان اطلاعات داشته باشند. هر کس میتواند اطلاعات مورد نیاز را گزینش کرده و بقیه را حذف کند. شخص میتواند به جای آن که زیر سیل قطعات معماهایی که بسیاری از آنها نادرست هستند غرق شود، قطعه ای را درخواست کند که به آن احتیاج دارد.همچنین امروزه رسانهها به مدد برخی فناوریهای ارتباطی امکان جستجوی اطلاعات و حذف اطلاعات ناخواسته را به ما میدهند. بانکهای اطلاعاتی سایتهای گوگل و یاهو و دهها موتور جستجوگر در اینترنت چنین فضایی را در اختیار کاربران قرار میدهد. بدیهی است علیرغم همه گیر شدن رسانههای جدید، باز هم اطمینانی وجود ندارد ارتباطی به طور یکسان در دسترس همگان قرار گیرد. یک نگرانی این است که فناوریهای جدید، به دلیل سرعت تغییرات و امکان دسترسی افرادی که از درآمد بهتری برخوردارند برای همگام شدن با این تغییرات سریع و همچنین به احتمال این که افراد دارای تحصیلات بیشتر از آن استفاده کنند، به نوعی به گسترش شکاف میان داراها و ندارهای اطلاعاتی کمک کند. دیگر نتیجه فرعی نامطلوب گزینشگری عرضه شده با فناوریهای جدید این است که این فناوری افراد مخاطب را به جایی خواهد برد که خود را از اطلاعاتی که ممکن است به نظرشان ناخوشایند یا مخل آسایش بیاید، دور نمایند. شاید فرایندهای مواجهه گزینشی و درک گزینشی با فناوری جدید ارتباطی بیشتر شود. این امر میتواند نوعی از بحث آزاد را که یک جامعه آزاد نیاز به انجام آن دارد، به شدت کاهش دهد. در کل، تغییرات سریع در فناوری ارتباطی نشان میدهد که پژوهشگران باید بکوشند نظریه ارتباطی را به صورتی تدوین کنند که از جزئیات یک رسانه یا فناوری خاص فراتر رود. مثلا احتمالا باید از تدوین نظریههای خود بر حسب خواندن روزنامه یا مواجهه با تلویزیون، پرهیز کنیم و به جای آن، نظریه را بر حسب متغیرهایی مثل «جستجوی اطلاعات مسائل عمومی»، «نیاز به رفاقت»، «درجه کنترل استفاده کننده»، و مواردی از این قبیل تدوین کنیم. در این کار ما بر اساس آنچه که جرالدهاگ(جامعه شناس)، بنا نهاده است، از نامتغیرهای خاص به متغیرهای عام حرکت کنیم (سورین و تانکارد، ۱۳۸۱: ۳۵-۳۴).
۲-۲۱- رسانههای جمعی و تغییرات فرهنگی واجتماعی:
بدیهی است که ارتباطات و فرهنگ محکوم به همزیستی هستند.ارتباطات محصول فرهنگ و فرهنگ مشخص کننده ی رمز، ساختار، معنی و زمینه ی ارتباطی است که صورت میگیرد. از سوی دیگر ارتباطات محمل و مسیر زندگی فرهنگ است. هیچ فرهنگی بدون ارتباطات قادر به بقا نیست. حتی میتوان عنوان کرد که بدون ارتباطات فرهنگی وجود نخواهد داشت و بعضی اندیشمندان تا آنجا پیش میروند که فرهنگ را با ارتباطات در یک رده قرار میدهند. هر فرهنگی واقعیتهای خود را میسازد. این فرهنگ است که تعیین میکند اعضای آن فرهنگ رابطه شان را با محیط، ماوراءالطبیعه و سایر اعضای گروه چگونه ببینند. فرهنگ مشخص کننده معیارها و قواعد رفتاری اعضای وابسته به آن است که آنها را در روابط اجتماعی تنظیم می کند. زمانیکه مردم علیه فرهنگشان قیام میکنند، فعالیتهایشان روی جنبههای آگاهانه ی آن مثل بعضی قواعد رفتاری، شیوههای سنتی، هنجارها و غیره متمرکز است. حال باید توجه داشت ان جنبههایی از فرهنگ را که در سطوح ناخودآگاه مغز نقش بسته اند، نمیتوان به سهولت تغییر داد. این موارد عبارتند از: باورهای عمیق، ارزشهای اخلاقی و به خصوص روشهایی که در آن فرهنگ، دنیای اطراف را طبقه بندی و تعریف کرده است. این سطح ناخودآگاه تاثیر زیادی بر نحوه ی تفسیر مردم از محیط اجتماعی و فیزیکی شان و نیز در شکل دادن به واقعیتها دارد(بورن،۱۳۷۹،ص۱۲۰). بااین توصیف میتوان گفت، نظامهای فرهنگی نیز مانند پدیدههای دیگر تابع نظامیعلّی و دستخوش تغییر هستند. به عبارت دیگر هر نظام فرهنگی دارای ماهیتی پویاست به این معنی که از وضعی ساده آغاز میکند و به تدریج پیچیده میشود و راه تکامل میسپرد. در این خصوص نظریات گوناگونی به وسیله محققان علوم اجتماعی ابراز شده است. برای مثال اصحاب فلسفه تاریخ که ابن خلدون و آزوالد اشپنگر و آرنولد توین بی و سوروکین نمایندگان برجسته آن هستند، معتقدند که هر فرهنگی تحت شرایط خاصی پدید میآید و به بار مینشیندو سرانجام به انحطاط میافتد و از میانه بر میخیزد. جامعه شناسان کنونی نیز بر تکامل فرهنگی تاکید میورزند با این تفاوت که سیر فرهنگهای انسانی را نه سیری مستقیم و نه یک روند چرخشی میدانند، بلکه حرکت مارپیچی به شمار میآورند به این معنی که هر فرهنگی در سیر خود الزاما با موانع طبیعی یا اجتماعی روبرو میشود و مدتی در جا میزند، اما بالاخره تحت تاثیر عوامل پویای درونی و نیز عوامل پویای بیرونی راه خود را میگشاید و سیر خود را دنبال میکند. منظور از پویایی درونی، حرکت درنگ ناپذیری است که در درون یک نظام فرهنگی جریان مییابد؛ مانند افزایش جمعیت و گسترش نیازهای انسانی و بسط مدنیت توسعه نهادهای فرهنگی و بهبود کارکرد آنها به منظور پاسخ دادن مناسب به نیازهای جدید. اما مراد از عوامل بیرونی این است که هیچ نظام فرهنگی نمیتواند از نظامهای فرهنگی دیگر بر کنار بماند و راه انزوا پیش گیرد. به عبارت دیگر برخورد فرهنگی بین نظامهای فرهنگی امری اجتناب ناپذیر است (هاشمی، ۱۳۸۵،ص۱۲۰-۱۱۹). تغییر خصوصیت تمام فرهنگهاست، ولی میزان ومسیر تغییر از فرهنگی به فرهنگ دیگر و از زمانی به زمان دیگر متفاوت است. تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی میتوانند به طور آهسته ودر طی زمان طولانی و یا به سرعت و در مدت زمانی اندک صورت بگیرند. در ارتباط با مسئله تداوم و تغییر، هر فرهنگ شاخصهایی توصیفی دارد که در بستر تاریخی همان فرهنگ قرار گرفته اند و با گذشته و آینده پیوند خورده اند. برخی از این شاخصها در درازمدت تغییر مییابند یا حتی میتوان گفت که تغییر ناپذیرند. اینها بنیادهای فرهنگی و هدفهای غایی جامعه را میسازند. این گونه شاخصها تنها در پرتو دگرگونیهای اقتصادی ریشه ای یا شورشهای سیاسی تغییر میپذیرند. در عوض شاخصهایی هم هستند که با شتاب تغییر مییابند، مانند شماری از الگوهای مصرف. از اینرو میتوان گفت که با دو مقوله، دو دسته و یا دو گروه از عوامل مواجه هستیم. یک دسته آنهایی هستند که میراث و تاریخ یک جامعه را مینمایانند یعنی تداوم آن را نشان میدهند، و دسته دیگر عواملی هستند که عناصر تغییر را در بر میگیرند. به نظر گزارشگران یونسکو باید به این دو دسته از عوامل توجه داشت تا بتوان ارتباط منطقی و درست میان فرهنگ و توسعه برقرار ساخت. “عوامل تداوم (یا متغیرهای کند): - سنتها، باورها، نظامهای ارزشی و هنجارهای اجتماعی، خانوادگی، قانونی، اخلاقی و معنوی، نهادها و ساختهای قدرت. - شیوههای زندگی، نحوه تفکر و تولید، تجربیات، عادات، توزیع کارکردها و و ظایف، عادات غذاخوری - رویدادها، وقایع، جشنوارههای تاریخی، ملی و مذهبی، زبان و شکلهای دیگر میراث غیر مادی عوامل تغییر (یا متغیرهای تند): - نیازها و امیال مردم یعنی راهبردهای بقا - دانش، و مهارتها ( تکنولوژیها، نحوه سازمان اجتماعی، مدیریت محیط زیست، پزشکی و. ..) - خلاقیت و توانایی نوآوری - زبان محاوره به ویژه تحت تایر وسایل ارتباط جمعی - انتقال تکنولوژی و ارتباطات میان فرهنگی، مبادلات اقتصادی و تجارت - مهاجرت - تغییرات متناسب بامحیط زیست واقعیت این است که هم عوامل تداوم و هم عوامل تغییر میتواند بسته به تفسیری که از آنها میشود نقش شتاب دهنده یا بازدارنده داشته باشند. اما کار به همین جا ختم نمیشود. ما باید از طرف دیگر جریان توسعه را نیز به حساب بیاوریم. نوع توسعه ای که طراحی میکنیم، میتواند بر انتخاب و تصمیم گیری ما اثر بنهد. این تصور که همواره باید برای راه اندازی و پیشبرد توسعه ببینیم کدام عناصر فرهنگی سودمند است، تصوری است یک سویه. در موارد زیادی باید نحوه برخورد به توسعه را نیز در نظر گرفت. گاه تغییر دربرنامه توسعه بیشتر به ما کمک میکند که دشواریها را از سر راه برداریم تا آن که بخواهیم تغییراتی در فرهنگ جامعه به وجود بیاوریم. (هاشمی، ۱۳۸۵،ص۱۲۰-۱۱۹). در ضمن باید در نظر داشت که عناصر استمرار و عناصر تغییر نیز همواره ثابت نیستند. اشتباه خواهد بود اگر تصور کنیم که همواره پوشاک و مسکن به آسانی تغییر میپذیرند و مثلا عادات و باورها همواره در برابر تغییر مقاومت به خرج میدهند. این چیزها همه در چارچوب تاریخ و تجربه خاص هر جامعه وضعیتی خاص و استثنایی دارند. به همین سبب تصور میشود بهترین راه آن است که برای هر جامعه الگویی خاص همان جامعه طراحی کنیم؛ و تازه همین الگو را نیز بسته به شرایط در معرض تغییر و تطبیق قرار دهیم. در برخی از کشورها مقولات یا شاخصهای فرهنگ در برابر دخالت بیرونی سخت مقاومت به خرج میدهند و با تغییر سخت مخالفت میکنند. اما اگر همین جریان تغییر از درون جامعه سر برآورد و این احساس تقویت شود که همه چیز از درون رخ میدهد، در این صورت ممکن است همان عامل مقاومت کننده، به نرمیتن به تغییر دهد تا بتواند با دیگر مجموعههای داخلی همساز عمل کند. اگر جریان توسعه را جریان تغییر و تطبیق بدانیم در این صورت باید در نظر بگیریم که روند توسعه ی درون زا شاید تنها راه کم خطر در مسیر ایجاد تغییر در جامعه و سازگار گردانیدن آن با دنیای کنونی باشد (پهلوان، ۱۳۷۸: ۱۸۲- ۱۷۷)". تغییرات فرهنگی عمدتا با مکانیسمهایی جریان مییابدکه عبارتند از: نوآوری و اختراع، اشاعه، فرهنگ پذیری وجریان نوسازی. نوآوری[۶] واختراع (بعدمادی): اصطلاح اختراع به کشف یک وسیله یا اصل جدید گفته میشود که مورد پذیرش دیگران قرار گرفته وبه صورت اجتماعی وعمومیدر آمده است اختراعات ممکن است باعث تغییرات سریع فرهنگ شود وسایر اختراعات را تحت تاثیر قرار دهد. نوآوری فرهنگی[۷] (بعدغیرمادی ): عبارتست ازابداع معانی ومفاهیمیکه منجر به تغییر یا تحول فرهنگی میشود وبه تدریج افرادعضوجامعه معانی را میپذیرند و بر اساس آنهاعمل میکنندو در این عادت شریک میشوند. اشاعه[۸]: جریانی است که در آن مسائل فرهنگی از جامعه دیگر گرفته و در آن فرهنگ پذیرفته میشود،گاهی اشاعه باعث میشود یک جامعه از مراحلی بگذرد و به تعالی برسد ویا دچار اشتباه شود و سقوط کند. به طور کلی در جریان اشاعه منشا تغییر جامعه دیگر میباشد. و در این خصوص رسانههای جدید ارتباطی نقشی کلیدی ایفا میکنند به گونه ای که باعث گسترش محدوده ی فرهنگ شده و اطلاعات بیشتر و تازه تری را به سرعت در متن جامعه جاری میکنند. فرهنگ پذیری[۹]: جریانی است که باعث تغییر فرهنگی میشود وزمانی به وقوع میپیوندد که گروههای مختلف فرهنگی با هم تماس و یا به نوعی ارتباط نزدیک دارند. در اینجا نیز منبع خصوصیت جدید فرهنگی، جامعه دیگر است. ولی این اصطلاح بیشتر برای شرح حالتی بکار میرود که درآن یکی از جوامع در تماس وایجاد ارتباط از دیگری بسیار قدرتمند تر است و میتوان گفت فرهنگ پذیری جریانی از تبادلات فرهنگی است که در میان جوامع به صورت غالب ومغلوب به چشم میخورد. نوسازی[۱۰]: یکی دیگر از عواملی که باعث تغییرات همه جانبه در کلیه ی شئون زندگی میشود جریان نوسازی جامعه است که طی آن روش زندگی سنتی افراد یک جامعه به سیستمیپیچیده تر و از نظر تکنیکی پیشرفته تر و مترقی تر تحول مییابد.از میان نظریات موجود میتوان به مدل اسملسر[۱۱]اشاره کردتحولات اجتماعی و فرهنگی را ناشی از جریان توسعه اقتصادی دانسته وبرآن اساس توصیف می کند. اما در خصوص ارتباط جریان نوسازی و رسانهها دانیل لرنر[۱۲] در مطالعه ای که(۱۹۵۲) در باره شش کشور خاورمیانه از جمله ایران انجام داد بین شهرنشینی، سواد، میزان مشارکت و دسترسی به رسانهها ارتباط نزدیکی یافت. به نظر وی نوسازی و رشد فرهنگی جامعه با این چهار متغیر مرتبط است به طوری که سواد، رسانهها را گسترش میدهد و رسانهها نیز باعث عمومیت سطح سواد میشوند. وی معتقد است در پرورش فرد در جهان سوم و القای مقوله ی تغییر و ایجاد روحیه ی انعطاف پذیر و سیال در او که به سهولت بتواند خود را با جنبههای نو در محیطش همانند سازد و وظایف جدید و شاقی را که بروز تغییرات به عهده ی او میگذارد بپذیرد، وسایل ارتباط جمعی نقش اساسی را ایفا میکنند. او تصریح میکند وسایل ارتباط جمعی عامل اصلی تحرک جوامع سنتی و تبدیل انسانهای نواست. (هاشمی، ۱۳۸۵،ص۱۲۰-۱۱۹). به هر تقدیر میتوان گفت، یکی از مشخصات برجسته دوران ما جایگاهی است که وسایل ارتباطی در زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ملل به دست آوردهاند. مارشال مک لوهان[۱۳] جامعه شناس کانادایی که آثارش درباره تاثیر وسایل ارتباط جمعی در چند سال اخیر شهرت جهانی یافته، معتقد است که اگر تکنولوژی یک دوران، مصنوع فکر و عمل انسان است میتوان گفت که انسان هر عصر هم به سهم خود مصنوع تکنولوژی زمانی خود میباشد. وسایل ارتباط جمعی نه فقط در حالات و تصورات و ادراکات انسان موثر است، بلکه در سیستم اعصاب و ادراکات حیات انسانی تاثیر گذاشته و او به طور ناخودآگاه وضع خود را از جنبههای مختلف با وسایل ارتباط جمعی منطبق کرده است(هاشمی، ۱۳۸۵، ص۱۳۰). امروزه یکی از پیچیدگیهای مهم در حوزه فرهنگ درآمیختن ارتباطات میان فردی با ارتباطات رسانه ای هنگامیکه افرادی در یک جمع خانوادگی به تماشای برنامه تلویزیون مشغولند، آمیزه ای از ارتباط جمعی و ارتباط میان فردی وجود دارد که الگوهای حاصل از تاثیرات رسانه ای میتواند بر شکل دهی مجدد الگوهای ارتباط جمعی از طریق برنامه سازی رسانه ای موثر باشند(انتخاب کلمات و عبارات در گفتگوها، نحوه اجرای اعیاد و روزهای خاص، چگونگی لباس پوشیدن، ارتباط با دوستان، خانواده و. ..)؛ حتی تجارب میان فردی مردم جامعه نیز منبعث از رسانه است. بنابراین رسانهها قادر به خلق فرهنگ و انتشار آن هستند و نکتهی مهم آن است که محصولات رسانههای جهانی در خدمت فرهنگ توده اند زیرا توده بزرگترین طبقهی فرهنگی محسوب میشود(در مقابل فرهنگ نخبه و فرهنگ قومی) و حتی میتوان از میزان بهره برداری از فرهنگی خاص به مردمیبودن آن پی برد. آن جنبههایی از فرهنگ نظری، اجتماعی و مادی که به صورت وسیعی به وسیله ی رسانهها استفاده میشود، فرهنگ مردمیاست و باید گفت هدف گیری توده ی مردم برای افزایش مخاطبان و کسب محبوبیت است. (ژیرار،۱۳۷۲،ص ۳۷). رابرت مرتون[۱۴]، جامعه شناس امریکایی، میگوید: «رسانهها میتوانند در دراز مدت ساختارهای ارزشی را بسازند یا دگرگون کنند». اورت راجرز[۱۵] محقق امریکایی نیز معتقد است که ارتباطات عامل دگرگونی اجتماعی هستند، و تاثیر رادیو و تلویزیون بر افکار عمومیاز دیگر رسانهها وسیع تر و عمیق تر است. رادیو وتلویزیون به سرعت میتوانند طیف وسیعی از اعضای جامعه را تحت تاثیر قرار دهند. این دو رسانه میتوانند موانع زمانی و مکانی را بر طرف سازند و امواج خود را به راحتی به دور افتاده ترین نقاط کشور ارسال دارند. این رسانهها پیامشان دیداری و شنیداری است و برای دریافت پیام آنها پیام گیر نیازی به سواد خواندن و نوشتن ندارد و در نتیجه میتواند برای بخش وسیعی از اعضای جامعه در حال توسعه، نقش یک آموزشگاه موثر را ایفا نماید. این دو رسانه در حوزه خصوصی پیام گیران قرار دارند و بخش اعظم لحظههای زندگی افراد با آنهاست. به علاوه چون این دو رسانه به صورت شفاهی و عینی با پیام گیر در ارتباطند، تاثیر آنها از لحاظ روانی عمیق است. همچنین استفاده از این دو رسانه ارزان تر و میسر تر است. تلویزیون با ارائه تصویر، جاذبه بیشتری دارد و بعد تازه ای به پیام میدهد، چشمها را به خود خیره میکند و فهم پیام را آسان میسازد و به دلیل وجود تصویر، اطلاعات کامل تر و درک عمیق تر به تماشاگر میدهد. حقیقت این است که وسایل نیرومند سخن پراکنی، به تنهایی قدرت ایجاد تحولات بزرگ را در افکار عمومیندارند و یا به ندرت دارند، ولی میتوانند به طور موثر جریانهای فکری موجود را تقویت کنند و چنانچه در توده مردم آمادگی برای تحول وجود داشته باشد، حتی قادرند این تحول را جهت بدهند. این آمادگی خود به عوامل گوناگون وابسته است مانند بحرانهایی که اعتقادات جامعه را نسبت به نظام موجود سست میکند. در این حالت فرد هر چه کمتر در گروهی ریشه داشته باشد، بیشتر به شنیدن دلایل مخالفان رغبت نشان میدهد و قابل پیش بینی است که وقتی جامعه بی ثبات و انسجام گروهی ضعیف شد میل به تغییر هم در جامع تشدید میشود و همین وضع قدرت رسانههای همگانی را برای ایجاد جهت گیریهای تازه فکری در جامعه تقویت میکند و یا حداقل به افرادی که در جامعه نفوذ کلام دارند و میتوانند از تمایل و آمادگی جامعه برای پذیرش عقاید تازه بهره برداری کنند، امکان ارتباط با مردم میدهد تا حرفشان را بزنند. در حقیقت سیلاب اطلاعاتی که به وسیله رسانه ای همگانی جاری میشود، به تدریج جامعه را در خود غرق میکند و افراد هم که خواهی نخواهی در این جو اطلاعاتی تنفس میکنند از آن تغذیه میکنند و به تدریج در جریان امور قرار میگیرند و این اطلاعات را برای سایر افراد بازگو میکنند. تمام اینها بر رفتار ما به شکل نامحسوس تاثیر میگذارند ولی تاثیر آنها آنقدر آرام و سطحی است که نمیتوان آن را القا فکر به صورت مستقیم دانست.(هاشمی،۱۳۱، ص۱۳۸۵) نتیجه اینکه، هر دقیقه از برنامههایی که برای مخاطبان پخش میشود یک فعل مثبت یا منفی فرهنگی است، سازنده باشد یا مخرب، تعالی بخشد یا فاسد کند، در هر صورت فعلی است که بر زندگی فرهنگی افراد اثر میگذارد. وسایل ارتباط جمعی به سبب تاثیری که بر باورها، گرایشات و رفتار مردم میگذارند، نقش دائمیترویج فرهنگی ایفا میکنند. هر گاه به این نکته توجه کنیم که ساعت هشت شب، دهها میلیون مخاطب بدون توجه به نوع برنامه ای که پخش میشود، تلویزیون را روشن میکنند و در مقابل آن مینشینند، آگاه میشویم که انتخاب مسئولان و برنامهها مهمترین اقدام فرهنگی برای هر ملت است(ژیرار،۱۳۷۲،ص ۳۷).
۲-۲۲- نقش آفرینی رسانههای نوین در عرصه تحولات اجتماعی:
زمانی بود که خبر گرفتن از حال و احوال دیگران کار آسانی نبود. سریعترین ابزار در دورانی که هنوز همه خانهها تلفن نداشتند تلگراف بود. شبکه تلگراف بین المللی در سریعترین زمان ممکن با بهره گرفتن از فناوری ساده خود خبرهای کوتاه را به دفاتر تلگرافی انتقال میداد و از طریق سیستم پستی، پیامهای کوتاه به دست مردم میرسید. پیامیکه حاوی خبر فوری برای شخص بود. اما با همهگیر شدن تلفنها، تلفنهای همراه، رایانهها، شبکههای اینترنتی، استفاده عمومیاز پست الکترونیکی خدمات پیام کوتاه و. .. به نظر میرسید کار تلگرافها هم به اتمام رسیده است و در عمل هم همین اتفاق افتاد. امروزه کمتر پیش میآید که پستچی زنگ خانه کسی را بزند و پیام تلگرافی را به او تحویل دهد اما از زمانی که چنین خبرهایی با کمک تلگراف رد و بدل میشد هنوز مدت طولانی نگذشته است. در آن زمان نه تنها تلگراف برای مردم عادی سریعترین ابزار برای اطلاع از آشنایان و یا افرادی بود که باید هرچه سریعتر به اطلاعات دسترسی پیدا میکردند، بلکه این ابزار حکم یار جدا نشدنی روزنامهنگاران را داشت. آنها ناچار بودند گزارشهای خود را در حداقل زمان با بهره گرفتن از کوتاهترین جملهها با بهره گرفتن از تلگراف برای دفاتر خود ارسال کنند تا مبادا روزنامهها از ارائه آخرین خبرها جا بمانند. شاید در نگاه اول این فرایند ساده نکته مهمیدر دل خود نداشته باشد و تنها به درد افرادی بخورد که قصد دارند در باره دوستانشان اطلاعاتی به دست آورند، مثلا اگر من و یکی از دوستانم از کاربران فعال توییتر باشیم میتوانیم بدانیم طرف مقابل چه میکند، من الان در دفتر کارم هستم، ساعت ۳ قرار مهمیدارم. بعد از ظهر در منزل مطالعه میکنم. در حال نوشتن داستانی برای وبلاگم هستم. در آزمایشگاه مشغول ادامه آزمایشهایم هستم، در رستوارن اداره ناهار میخورم و چیزهایی مثل این عبارات را میتوان بارها در توییتر دید. اما این موضوع چه اهمیتی دارد؟ و برای بقیه افراد چه جذابیتی میتواند داشته باشد که از آن به پدیدهای در دوران مدرن یاد میکنند، و امکان محدود ۱۴۰ کاراکتر چه اطلاعات مفیدی را میتواند انتقال دهد که آن را تبدیل به ابزاری متفاوت و کارآمد کند؟ رشد شبکههای اجتماعی و به ویژه توییتر باعث شده است تا کاربردهای جدیدی برای این ابزار یافت شود. با افزایش افرادی که با آنها در ارتباط هستید میتوانید تصویری واقعی از زندگی آنها به دست آورید. شاید یک وکیل، یک دانشمند و یا هر فرد دیگری چهره بیرونی بسیار متفاوتی با زندگی روزمرهاش داشته باشد اما با دنبال کردن این افراد خواهید دانست که یک وکیل دعاوی مشهور ممکن است در اوقات فراغتش صخرهنوردی قهار باشد یا دانشمندی رسمیو محترم در اوقات خاصی از روز به دنبال پروانهها بدود و. .. اما اینها بازهم تنها بخشهای مهم توییتر نیستند. در ماه مارس سال ۲۰۰۸ تخمین زده میشد بیش از ۱ میلیون نفر در توییتر عضو بوده و در هر هفته ۲۰۰ هزار کاربر فعال در آن به فعالیت میپرداختند و حدود ۳ میلیون پیام در روز رد و بدل میشد اما این عدد در پایان همان سال به طور شگفتآوری رشد کرد. به طوریکه تخمین زده شد بیش از ۱۴ میلیون ۵۹۰ هزار اعتبار در توییتر ایجاد شده که حدود ۳ میلیون نفر آنها کاربرانی فعال به شمار میروند. تخمین دیگری نشان میدهد در حالی که در فوریه سال ۲۰۰۸ توییتر کمتر از ۱ میلیون بازدید کننده (فرد) داشت این عدد در فوریه سال ۲۰۰۹ به روزانه ۸ میلیون بازدید یونیک از این وب سایت افزایش یافته است . این اشتیاق عمومیباعث شد تا افراد علاوه بر استفاده عادی که از این وب سایت - که قابلیت به روز رسانی از طریق تلفن همراه و رایانههای جیبی را نیز دارد - برای مقاصد تجاری، سیاسی و خبری به آن روی بیاورند. شاید معروفترین رویداد توییتر که توانایی آن را بیش از قبل نشان داد استفاده باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده از این وب سایت برای اطلاعرسانی فعالیتهای کارزار انتخاباتی اش به گروه کثیری از مخاطبان بود. جالب آن که وی پس از انتخاب شدن هم به ارسال توییتها به صفحه اش در توییتر ادامه میدهد.یا در جایی دیگر میتوان به نقش خاص آن دراطلاع رسانی تحولات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران اشاره کرد که این فعالیت تا به آنجا رسید که در کیفر خواست دادستانی تهران علیه متهمان این حوادث از آن به عنوان یکی از مهرهها وابزارهای هدایت کننده اختشاشات و آشوبها نام برده شد. همین وسعت کاربران و ساده بودن این ابزار باعث شد تا توجه سازمانها و رسانهها نیز به این ابزار جلب شود. در پروژه سال جهانی نجوم (سال ۲۰۰۹) پروژه ۱۰۰ ساعت نجوم با اطلاع رسانی از طریق توییتر توانست با بسیاری از مردم در ارتباط مستقیم قراربگیرد و آنها را در جریان آخرین خبرها از گوشه و کنار جهان قرار دهد و از سوی دیگر روزنامهها، خبرگزاریها و مراجع خبری که قبلا از طریق خبرنامه و یا فیدهای خبری مخاطبان خود رااز آخرین اخبار مطلع میکردند با باز کردن حسابهای خاص خود آخرین خبرها را به صفحه توییتر خود میفرستادند تا دنبال کنندگانشان بتوانند در جریان لحظهای این خبرها و اطلاعات قرار گیرند. بدین ترتیب سرعت انتشار خبرها و دسترسی به آنها برای کاربران آنلاین به شکل کم نظیری افزایش یافته و تلگراف مدرن آنها را در جریان اخبار قرار میدهد اما این ارتباطی یک طرفه نیست و به نظر میرسد روزنامهنگاران هم اینک به توییتر به عنوان ابزاری ضروری برای موفقیت در کارشان توجه نشان میدهند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴۲٫۴٫۳
۳-۴-۱- مفروضات مدل
پیشفرضهای زیر برای تدوین و فرموله نمودن مدل از برنامهریزی خطی عدد صحیح آمیخته (MILP) برای پویا (یعنی چند دورهای) چندسطحی چند کالایی مکانیابی تسهیلات/ توسعه یافته در زنجیره تأمین حلقه - بسته برای بهبود محصول گنجانیده شده است؛ سپس چند هدفه می گردد((MOMIP.
مفروضات تعریف مدل به وضوح نشان داده میشود. برخی از علائم ریاضی ذکر شده در بخش بعدی نیز در این بخش ذکر شده است. مانند محصولات، ساختار زنجیره تأمین، فرآیندهای زنجیره تأمین، جایابی مجدد و توسعه (گسترش)، باز یا بسته شدن تسهیلات و همچنین جنبههای اقتصادی. ۳-۴-۲- نشانگذاری (نمادسازی)
۳-۴-۲-۱- مجموعه ایندکس
L: مجموعهای از محل سایتها نمایه فهرست شده با lL O L : مجموعهای از محل سایتهای منتخب فهرست شده با o O E O : مجموعهای از محل سایتهای موجود، فهرست شده با e E N O : مجموعهای از پتانسیل محل سایتهای جدید، فهرست شده با n N J O : مجموعهای از سایتهای کارخانههای تولید و جداسازی قطعات و مراکز بازسازی فهرست شده با j J I O : مجموعهای از سایتهای متوسط برای مراکز توزیع و جمع آوری، نمایه شده توسط i I S L : مجموعهای از مکانهای از تأمینکنندگان خارجی، نمایه شده توسط s S K L : مجموعهای از محلهای مشتریان نمایه شده توسط k K U L : مجموعهای از مکانهایی از پیمانکاران فرعی برای فرآیندهای جداسازی- بازسازی قطعات اندیس شده توسط u U C : مجموعهای از انواع مراکز برای فرایند زنجیره تأمین، ایندکس شده بهوسیله cC. F C : مجموعهای از انواع مراکز برای فرایند زنجیره تأمین روبه جلو، ایندکس شده بهوسیله f F . R C : مجموعهای از انواع مراکز برای فرایند زنجیره تأمین معکوس ایندکس شده بوسیله r R . A C : مجموعه ای از انواع مراکز در سایتهای کارخانه، ایندکس شده بهوسیله aA . B C : مجموعهای از انواع سایتهای متوسط ایندکس شده بهوسیله b B . P : مجموعهای از انواع محصولات و ایندکس شده بهوسیله p P G P : مجموعهای از محصولات نهایی ایندکس شده بهوسیله g G M P : مجموعهای از قطعات/ اجزا ایندکس شده بهوسیله m M T : مجموعهای از دورهها در افق زمانی برنامهریزی ایندکس شده بهوسیله T t اجازه دهید L را مجموعهای از تمام محل سایتها که در اصطلاح سایتهای محل قابل انتخاب و غیرقابل انتخاب طبقهبندی شدهاند. سایتهای محل قابل انتخاب مجموعه O را تشکیل می دهند که یک زیرمجموعه از L هستند. محل این سایتها شامل سایتهای موجود در محل (مجموعه E) و پتانسیل مکان جدید سایتهای (مجموعه N) است. در آغاز افق برنامهریزی، تمام سایتها در مکانهای موجود در مجموعه E عملیاتی هستند. ظرفیت پس از آن از محل این سایتها به پتانسیل مکان جدید سایتها در مجموعه N منتقل گردد. مجموعهای از مکان سایتهای مورد انتخاب L همچنین شامل سایتهای کارخانجات (مجموعه J) و همچنین سایتهای متوسط (مجموعه L) میباشد که میتوان بهصورت مکان جدید موجود یا بالقوه سایتها باشد. توجه اینکه E N = وJ I = و E N J I = و E N =J I =O دومین گروه از طبق بندی محل سایتها، به اصطلاح مکان سایتهای غیرقابل انتخاب از مجموعه L/O که شامل تأمینکنندگان خارجی (مجموعه S) و مشتریان (مجموعه K) و پیمانکاران فرعی خارجی برای فرآیندهای جداسازی/ بازسازی قطعات (مجموعه U). محل این سایتها باید در طول زمان عملیاتی باقی بمانند. مجموعه C شامل تمام انواع مراکز برای فعالیتهای زنجیره تأمین است. این بخش بعدی شامل دو گروه میگردد: انواع مراکز فرآیندهای زنجیره تأمین روبه جلو انواع مراکز فرآیندهای زنجیره تأمین معکوس انواع مرکز فرآیندهای زنجیره تأمین روبه جلو از مجموع F و یک زیرمجموعه از C است. در حالیکه، انواع مرکز برای فرآیندهای زنجیره تأمین معکوس از مجموعه R که همچنین یک زیرمجموعه از C است. در مجموعهای از تمام انواع مرکز C، انواع مرکز در سایتهای کارخانه (A) و انواع مرکز در سایتهای میانی (B) را شامل میشود. واضح است که F R = وA B=وF R=A B C=(FR)(AB) علاوه بر این P تعلق به مجموعهای از تمام انواع محصول اعم از محصولات نهایی بگذارید (مجموعهG) برای قطعات / اجزاء (مجموعه M) P =G M و G M= مجموعهای از دورههای زمانی برنامهریزی بهوسیله T={1…,T} نشان داده میشود. مجموعهای از دورههای زمانی متوالی و عدد صحیح است. دورههای برنامهریزی | T | تماماً وجود دارد که | T | = T است.
۳-۴-۲-۲- پارامترها
۳-۴-۲-۲-۱- ظرفیتهای محل
KOomax : حداکثر ظرفیت مجاز از محل سایت قابل انتخاب o O Kfo,c : ظرفیت اولیه از مرکز cC در محل سایت قابل انتخاب o O KCo,cmax : حداکثر ظرفیت مجاز از مرکز cC در محل سایت قابل انتخاب o O KCo,cmin : مینیمم ظرفیت مجاز از مرکز cC در محل سایت قابل انتخاب o O KMo,c : ظرفیت ثابت از مرکز cC درحال گسترش و / یا جابجایی مجدد در محل سایت قابل انتخاب o O
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳۰/۰
۰۰۰۰/۰
رضایت از زندگی با بیگانگی همبستگی دارد
۲-۲-۱-۱۵- رضایت از زندگی در میان شهروندان زن ایرانی( کوشا ومحسنی۱۳۵۶)
بر اساس خلاصه این پژوهش ،نویسنده در مقاله ای تحت عنوان « رضایت از زندگی در میان شهروندان زن ایرانی: یک تحلیل اکتشافی» به رضایت از زندگی زنان ایرانی ـ اعم از آنان که متأهل یا غیر متأهل هستند ـ میپردازد. نمونه آماری از ۳۳۵ زن (۶۱ درصد آنها متأهل و ۳۹ درصد آنها غیرمتأهل (مجرد، مطلقه، بیوه) ) تشکیل یافته است. دادهها از طریق پرسشنامههای خود اجرا که در سالهای ۱۹۹۲ الی ۱۹۹۴ به اجرا در آمد؛ جمعآوری گردید. نتایج تحقیق که مبتنی بر جداول متقاطع و تحلیل مسیر است؛ حکایت از آن دارد که رضایت از زندگی زنان متأهل مستقیماً با رضایت از ازدواج، اشتغال و اوقات فراغت مرتبط است. ]نکته قابل ذکر[ اینکه رابطه بین رضایت و فعّالیت زنان رابطهای متقابل است. معالوصف در خصوص زنان غیرمتأهل رضایت از زندگی آنها تحت تاثیر مقطع تحصیلی و اوقات فراغت آنها است. (کوشا ومحسنی،۱۳۵۶: ۳۲۹).
۲-۲-۲- پیشینه تحقیقات خارجی
۲-۲-۲-۱- سنجش احساس میزان رضایت و امنیت (نورمن برادبورن[۲۰] و دیوید کاپلوویتز[۲۱])
نورمن برادبورن و دیوید کاپلوویتز از مرکز ملی بررسی افکار (NORC)[22] امریکا از اولین کسانی بودند که دست به سنجش احساس میزان رضایت و امنیت مردم زدند. آنها به اهمیت رضایت از زندگی در سیاستگذاری توسعه اجتماعی و برنامهریزیهای ملی دولتها اشاره کردهاند (هیوستون،۲۰۰۱ :۲۵ به نقل از قهرمان،۱۳۸۴). کانورس (۱۹۷۶)، در پژوهشی با عنوان «بهروزی در آمریکا»، به نقل از اینگلهارت (۱۹۹۰) در کتاب «تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی» و همچنین نتایج سایر پژوهشها حکایت از آن دارد که ۲۰ درصد مردم جوامع غربی خود را خوشبخت میدانند و از زندگی خود کاملاً رضایت دارند، ۵۸ درصد نسبتاً خوشبخت و ۲۰ درصد خود را چندان خوشبخت نمیدانند (اینگلهارت، ۱۳۹۰: ۲۴۸). رضایت از زندگی با توسعه اجتماعی و اقتصادی همبستگی دارد (بیکر،۱۹۹۰ نقل از نایبی، ۱۳۷۴: ۱۳). احساس خوشبختی با بیگانگی و بیاعتمادی همبستگی دارد (اینگلهارت، ۱۹۹۴: ۴۳). رضایت از زندگی با پایگاه اجتماعی اقتصادی همبستگی دارد(رابینسون،۱۹۷۶:۱۱).
۲-۲-۲-۲- گزارشی از اعتبار سازههایی از طیف رضایت از زندگی در یک مقطع زمانی (مکینتاش[۲۳]۲۰۰۱ )
محقق به ارئه مقالهای تحت عنوان «گزارشی از اعتبار سازههایی از طیف رضایت از زندگی در یک مقطع زمانی» پرداخته است. بنیان و اساس این مقاله بر نقد و نظریات (پی وت[۲۴] ودیگران،۱۹۹۸ به نقل از قهرمان،۱۳۸۴) استوار است نویسنده بر پی وت دو ایراد وارد میداند: ایراد اول بر تکنیک آماری اتخاذ شده توسط پی وت و همکارانش است زیرا که آنها برای رسیدن به یک راه حل سه عاملی از چرخش قطری از نوع varimax استفاده نموده بودند اما توصیه نویسنده مقاله این است که چرخش مایل oblique rotation در این مورد مناسبتر است (همان:۳۸). البته نویسنده مقاله در ادامه از توضیحی روشن درباره نکته فوق اجتناب میکند و به مسائل دیگر میپردازد. ایراد یا انتقاد دوم بر کار پی وت که هدف دوم مقاله مذکور است؛ بیان این نکته است که میزان همگرایی میان مقیاس مقطعی رضایت از زندگی[۲۵] Tswls و دیگر اندازههای swb، یک بعد زمانی خاص را که امتحان و توجه نشده است را وارد نمودهاند و لذا دومین هدف این تحقیق را تعیین نمودن این نکته میداند که آیا سه بعد Tswls (گذشته ـ حال و آینده) با ابعاد نظیرش در swb همبستگی دارند خیرکه نهایتاً فتوا به همبستگی آنها میدهد (همان:۳۷).
اما توضیحی درباره چند طیف معرفی شده در این مقاله: Tswls: پی وت وهمکارانش اقدام به ابداع ویراش اصلاح شدهای از Swls نمودند و آن را Tswls نام نهادند که تفاوت آن با نسخه Swls این است که درسنجش رضایت از زندگی با طیف Tswls ابعاد زمانی در نظر گرفته می شود (همان:۳۷). SASS : طیف دیگری که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفت طیف SASS یا self - Anchoring striving scale است که مناسب است آن را طیف تلاش در جهت معرفی خود نام بگذاریم: در طیف مذکور ابتدا از افراد درخواست میشود که شرحی از بهترین حالات ممکن که در آن تمام امیال و آرزوهای او محقق گشته را بنویسند و نیز در مقابل شرحی از بدترین حالات ممکن که در آن تمام ترسها و اضطرابها روی میدهدـ را بنویسند. سپس به پاسخگو میگویند اگر برای حالات نخست حداکثر نمره ۱۰ و برای حالات دوم حداقل نمره صفر را بخواهیم منظور نماییم. به مرتب نمودن وضع موجود خود بر روی یک سلسله مراتب (از ۰ تا ۱۰) اقدام نمائید(همان:۴۱). SWB: گر چه در جای جای این مقاله از طیف swb سخن به میان آمده؛ اما توضیح روشن و آشکاری درباره آن ارائه نشده است لیکن گفته شده که در این طیف به علت داشتن چشماندازهای زمانی در اندازهگیری اجزایش، کار از دقت بالا تری برخور دار است(همان:۳۷).نیز به نظر میرسد Tswls و SASS زیر مجموعه SWB باشند(همان:۴۷). در این تحقیق TSWLS که مشتمل بر سه خرده طیف رضایت از زندگی در گذشته، رضایت از زندگی در حال، رضایت از زندگی در آینده است هر کدام از ۵ معرف و با بهره گرفتن از طیفی که در شکل لیکرت است و از کاملاً ناراضی «۱» تا کاملاً راضی «۷» میباشند. تهیه شده است معرفهای TSWLS همگی دارای بار ارزشی مثبت بوده و لذا نمرات بالاتر هر فرد بیانگر رضایت از زندگی بیشتر در او است (همان:۴۱). البته آنچه در اینجا شایسته است مورد توجه قرار گیرد این است که مثبت بودن بار ارزشی گویهها، ممکن است سبب شود دقت پاسخگو کم گردد(همان:۳۹). زیرا اصولاً افراد تمایل به موضعگیری مثبت و همنوایی با گویه را دارند. برخی نکات که البته در این تحقیق به صورت حاشیهای مورد اشاره قرار گرفت ولی شاید دارای اهمیت باشد عبارتند از: الف: رضایت از زندگی در حوزهای خاص متأثر از رضایت از زندگی در حوزههای ویژه مانند رضایت از کار، رضایت از اوقات فراغت، و نیز سلامتی است(داینر ودیگران،۵۳:۱۹۹۹).ب: رضایت از زندگی در این تحقیقات رضایت کلی از زندگی است و در این تحقیقات بر اساس معیارهای عمدتاً ذهنی اندازهگیری شده است و آن به این دلیل است که به مردم اجازه داده شود تا بر اساس نظام ارزشی شخصی خودشان، اهمیت هر حوزهای از زندگیشان را بیان نمایند(همان:۵۳). ج: میان مثبت نگری و رضایت از زندگی در زمان فعلی فرد پیوند و رابطه وجود دارد(مارشال ودیگران،۱۹۹۲).و بر اساس آن رضایت از زندگی در زمان حال و آینده به یکدیگر مرتبط است. و بحثهای متقاعد کنندهای صورت پذیرفته که نتیجه آن این است که بین ساختار شخصیتی فرد در آینده و تجارب حال و گذشته وی رابطهای است بلکه در واقع اولی مشتق شده و برخاسته از دومی است.
۲-۲-۲-۳- رضایت از زندگی در میان دانشآموزان خارجی( دیوید لکلند[۲۶]۲۰۰۱)
محقق به ارائه تحقیقی اکتشافی تحت عنوان« رضایت از زندگی در میان دانشآموزان خارجی» پرداخته است. موضوع این تحقیق رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن است که در میان ۳۰۴ دانشآموز خارجی که مشتمل بر ۱۵۹ نفر مرد و ۱۴۵ نفر زن و در دانشگاه برگن[۲۷] از نروژ میباشند. دانشآموزان بطور متوسط ۳/۲ سال در نروژ اقامت داشتهانددر مجموع دانشآموزان رضایت از زندگی خوبی را اعلام نمودند. با این وجود دانشآموزانی که از اروپا و آمریکای شمالی بودند از همسالانشان در آفریقا و آسیا احساس رضایت بیشتری داشتند نیز به این نتیجه میرسیم که عواملی همچون تعداد دوستان ـ رضایت مالیـ احساس تبعیض ـ و اطلاعات دریافت شده اولیه از اقامتگاه خارجی بر رضایت از زندگی دانشآموزان مؤثر بوده میزان اهمیت این عوامل برای دانشآموزان از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه - با توجه به یافتههای متناقض- متفاوت است. تناقض این یافتهها ممکن است به این علت باشد که این تحقیق در یک زمینهای نروژی انجام پذیرفته است. مهارت زبانی ـ اگر چه برای زبان کشور میزبان و نیز زبان انگلیسی توجه بیشتری میشد. و نیز داشتن یک دوست از کشور میزبان (نروژ) تأثیر معنیداری بر رضایت از زندگی نداشت. (لکلند،۲۰۰۱ :۳۱۵ به نقل از قهرمان،۱۳۸۴). پاسخگویان جمعی مشتمل بر ۳۰۴ دانشآموز بینالمللی که ۱۵۹ نفر آنان مرد و ۱۴۵ نفر آنان زن و از دانشگاه برگن در نروژ بودند، در این بررسی مشارکت نمودند. میانگین سن دانشآموزان ۶/۲۹ سال و متوسط مدتی که در نروژ اقامت داشتند ۳۴/۲سال بود. مشارکت کنندگان از ۶۴ کشور متفاوت بودند که صرفاً ۳۲ نفر آنان از آلمان بودهاند. از ۱۸ کشور تنها یک دانشآموز به عنوان نماینده حضور داشتند. به خاطر ایجاز و نیز به مقاصد آماری کلیه کشورها را در ۴ ناحیه جغرافیایی طبقهبندی نمودیم که شامل کشورهای بالتیک و اسکاندیناوی و فنلاند و ایسلند (nordic and Baltic ) که تعدادشان( ۳۹ نفر ۵/۱۳%)، اروپا و آمریکای شمالی (۱۳۹ نفر۱/۴۸ %) ،آسیا (۶۰ نفر۸/۲۰ %)و آفریقا (۵۱نفر۶/۱۷ %) است . مقولات با بهره گرفتن از اصلاحاتی در کاربوچنر وفارهام[۲۸] ۱۹۸۲ صورت پذیرفته است(همان:۳۲۱).
مراحل تحقیق:
مشارکتکنندگان از یک فهرستی از دانشآموزان بینالملل در UIB در نیمسال بهار ۱۹۹۸ برگزیده شدند. یک پرسشنامه ساخت یافته ۱۲صفحهای از طریق پست برای هر کدام از دانشآموزان بینالملل فرستاده شد. پرسشنامهها از طریق دفتر دانشآموزان خارجی دانشگاه (OFS) توزیع شد.اما مستقیماً به سرپرست این پروژه تحقیقی از طریق پست برگردانده شد. این عمل سبب شد که دانشآموزان (پاسخگو) تا حدی ناشناخته بمانند. در اولین صفحه از پرسشنامه حاوی اطلاعاتی درباره اهداف این تحقیق به دانشآموزان بود تا پاسخگویان با انگیزه بیشتری پاسخ دهتد و اینکه بدانند که پاسخها مخفیانه انگاشته میشود.
مقیاسها:
وسایل اندازهگیری مورد بررسی یا برای همین تحقیق طراحی شدهاند و یا از طیفهای موجود چه به صورت مستقیم یا با ایجاد اصلاحاتی، استفاده گشته است؛ که توضیح آن خواهد آمد. بجز شاخصهای جمعیتی تقریباً در تمام شاخصهای گزارش شده از طیف ۵ قسمتی لیکرت استفاده گردیده است.
متغیرهای جمعیتشناختی:
این مشتمل بر جنس، سن، کشور وشهروندی، مدت زمان اقامت در نروژ به سال و تعداد نیمسال هایی که به عنوان دانشجو در دانشگاه بوده است.اینک متغیر های تحقیق و نحوه سنجش آن ها را ارائه می نماییم
اطلاعات دریافت شده:
یک طیف مشتمل بر شش معرف (آلفا برابر۶۸/) برای این تحقیق استفاده شده است. مشارکت کنندگان گستره خشنودی و یا ناخشنودی خود را در رابطه با اطلاعات اولیه دریافت شده از جنبههای مختلف زندگی در کشور نوروژ بیان میکردند که این جنبهها مشتمل بر اطلاعاتی مالی، دانشگاهی زندگی اجتماعی، اقامت یافتن و موضوعات عملی بود. پاسخگویان با مثالهایی از موضوعات مختلف همچون انواع اقامت، وضعیتی از دانشگاه و … جنبههای مختلف اطلاعات را تشریح مینمودند. پاسخها از بسیار ناراضی تا بسیار راضی دستهبندی شده بود.
مهارت زبانی:
این طیف میزان تخصص یا تبحر را در زبان انگلیسی و نروژی ارزیابی می کند و بهبود یافته طرحBerry، Kwak، Liebkind، Phinney، Sabatier،Sam، Virta (1994) Westin است. پاسخگویان آنچه را میفهمیدند، صحبت مینمودند، میخواندند و مینوشتند چه نروژی و چه انگلیسی، میزان آن را آشکار مینمودند. پاسخها در مقولاتی از هرگز تا بسیار زیاد بود. و میزان سازگاری درونی آن ۹۶% و۹۵% به ترتیب برای زبان نروژی و زبان انگلیسی بود.
فشار دانشگاهی:
طیف اصلاح شدهای بود که توسط (۱۹۹۴) BERRY ETAL و نیز (۱۹۹۴) SAM توسعه یافت… ]بقیه مطالب از چاپ افتاده است. در اصل منبع نیز اینگونه است[.
پول در دسترس : در این خصوص تنها یک سوال از دانشآموزان پرسیده میشد و آن اینکه خواسته میشد در مجموع وضعیت مالی خود را ارزیابی نمایند. چنانچه بسیار ناراضی باشند. (۱) و چنانچه بسیار راضی میباشد (۵) در نظر گرفته میشود.
رضایت از زندگی:
این سازه از طریق ۵ معرف که طیفی بود که توسط Emmos، Diener ،Larson و (۱۹۸۵) Riffn اصلاح شده بود. گویه های نمونه در این طیف از این قرار بود. «من از زندگیم خشنودم» یاْ« چنانچه قرار باشد به زندگیم ادامه دهم هیچ چیزی را تغییر نخواهم داد» دستهه ای پاسخ از بسیار مخالف تا بسیار موافق بود. همسازی درونی برای این طیف ۸۴% بود گویه ها(Indices) برای طیفهایی که از سه معرف و یا تعداد بیشتری معرف ساخته شده بود؛ ایجاد شده بود. این گویهها مبتنی بر میانگین نمراتی از ۷۵% تا ۸۰% بود که مربوط به نمرات شاخص اعتبار آنان بود (همان:۳۲۴-۳۲۲).
نتایج تحقیق:
تحلیلهای Post – hoc (Tukey ’ s HSD) مشخص نمود که دانش آموزان اروپایی و نیز آمریکای شمالی بیشترین رضایت از زندگی را داشتند. دانشآموزان آسیاسی و آفریقایی کمترین رضایت از زندگی را داشتند(همان:۳۲۴). به منظور فهم عواملی که Swl (مربوط به دانش آموزان بینالمللی) را تحت تأثیر قرار میدهند یک سری از رگرسیونهای چندگانه به کار گرفته شد(همان:۳۲۵). مطالعات صورت پذیرفته درباره swl حکایت از آن دارد که اغلب مردم با بیاعتنایی نمرهای را که بالاتر از نقطه میانی طیف است را برای نمرهدادن برمیگزینند ( اینگلهارت و رابیر ۱۹۸۶نقل از وین هوون[۲۹] ۱۹۹۴ :۳۳۰-۳۲۹). با این وجود ما میتوانیم به سه عامل اصلی اشاره نماییم تعداد دوستان ـ اطلاعات دریافت شده و احساس تبعیض که در swl در بین دانشآموزان کشورهای در حال توسعه حائز اهمیت است. این حائز اهمیت است که بدانیم رابطه رضایت از زندگی با وضعیت مالی برای دانش آموزان کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته مهمتر است (همان:۳۳۰). داشتن تعدادی دوست معمولاً کارکرد حمایت اجتماعی دارد و حمایت اجتماعی نیز در حکم یک نیروی محافظ است در برابر فشارهای روانی ( استرس )که ملازم زیستن در یک فرهنگ بیگانه است و لذا سبب افزایش رضایت از زندگی میشود(فارنهام وشییخ،۱۹۹۱ :۳۳۱). بر خلاف انتظار، داشتن دوستی از کشور میزبان میزان رضایت از زندگی فرد را افزایش نمیدهد. یافته مذکور سازگار بامطالعات تحقیقات پیشین نبوده است(کلینبرگ و هال،۱۹۷۹ :۳۳۱). میزان تکلیفی که یک دانشآموز دارد (یعنی تعداد ساعاتی که در مطالعه میگذراند)swl را پیشبینی نمیکند. با این وجود فشار روانی( استرس )در فرایند انجام تکلیف مثلاً مشکلات فهم کنفرانس اثر منفی بر رضایت از زندگی فرد دارد. همچنان که دانش آموزان ،سطوح بالاتر تحصیلی را طی میکند بر این نکته آگاه میشود و آماده میباشد که ساعات متمادی را برای مطالعه در نظر بگیرد. خالی از لطف نیست که بدایند نمرات امتحانی بالا انعکاس ساعات درس خواندن میباشند. به عبارت دیگر مثلاً مشکلات فهم کنفرانسها سبب میشود که دانشآموزان قدری نگران اتمام موفقیتآمیز برنامه درسیشان شوند(همان:۳۳۲-۳۳۱ ).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مرحله ۵: بررسی ابزار جمع آوری داده ها
مرحله ۶: آزمون و جمع آوری داده ها
مرحله ۷: داده پردازی وتجزیه وتحلیل داده ها
مرحله ۸: نتیجه گیری و بحث و ارائه پیشنهادات
۳-۳- جامعه آماری جامعه آماری به کل گروه افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق می خواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد (سکاران، ترجمه فارسی: ۲۹۴: ۱۳۸۸). جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان رفسنجان می باشد که تعداد آنها ۱۴۰ نفر می باشد. ۳-۴- روش نمونه گیری و حجم نمونه ۳-۴-۱- حجم نمونه بخشی از جامعه که معرف آن جامعه است نمونه نامیده می شود. هر چه نسبت حجم نمونه به کل جمعیت بیشتر باشد آن نمونه بهتر می تواند ویژگی های جمعیت مورد نظر را توصیف کند و در نتیجه اعتبار علمی بالاتری دارد (ساروخانی، ۱۳۸۳: ۶۳). برای بدست آوردن حجم نمونه در این تحقیق از جدول مورگان استفاده شد که در نهایت ۱۰۳ نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان رفسنجان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید.
۳-۵- ابزار گرد آوری داده ها (اطلاعات) در این پژوهش، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. پرسشنامه تکنیک ساختمندی برای گردآوری داده است که در آن از همه ی پاسخگویان، مجموعه سوالات یکسانی پرسیده می شود (خاکی، ۱۳۸۴: ۹۸). برای جمع آوری اطلاعات تحقیق حاضر از روش های زیر استفاده گردیده است: مطالعات کتابخانه ای: جهت گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، از منابع کتابخانه ای، مقالات، کتاب های مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اینترنت استفاده شده است. تحقیقات میدانی: به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسشنامه استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز در تحقیق حاضر از سه پرسشنامه استفاده گردیده است. (پیوست الف). پرسشنامه اول مربوط به تعهد سازمانی است که توسط ( آلن و مایر دارای) طراحی شده و شامل ۲۴ پرسش می باشد. که از این تعداد، ۸ پرسش مربوط به تعهد عاطفی، ۸ پرسش مربوط به تعهد هنجاری و ۸ پرسش مربوط به تعهد مستمر می باشد. طیف و امتیاز بندی پرسش ها به صورت کاملا موافقم نمره ۵، موافقم نمره ۴، نسبتا موافقم نمره۳، مخالفم نمره ۲وکاملا مخالفم نمره ۱ می باشد (پیوست الف). جدول۳-۱ شماره گذاری مولفه های متغیر تعهد سازمانی
مولفه ها
تعهد عاطفی
تعهد هنجاری
تعهد مستمر
شماره سوال ها
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عملکرد عمومی (پیگیری دوماهه)
(۱۱/۳) ۰۳/۱۰ ۱۳=n
(۸۹/۲) ۶۵/۱۵ ۱۴=n
(۱۳/۴) ۰۳/۳۰ ۱۳=n
۷۳/۹ (۳۷-۲)
۰۰۱/۰
۷۳/۰
یادداشت: M (SD) TTRNT = میانگین (انحراف استاندارد) درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی؛ M (SD)UT = میانگین (انحراف استاندارد) درمان فراتشخیصی بارلو؛ M (SD)Con = میانگین (انحراف استاندارد) گروه کنترل؛ F (df) = نمره آزمون F و درجه آزادی؛ Pvalue= سطح معناداری
نتایج تحلیل کوواریانس یکراهه (ANCOVA) نشان داد که بین گروه های پژوهش از لحاظ عملکرد عمومی پس از اتمام درمان و پیگیری دوماهه تفاوت معناداری وجود دارد. با در نظر گرفتن نمرات پیشآزمون به عنوان متغیر کوواریانس شده، نتایج پس از اتمام درمان (۷۹/۰=η۲، ۴۰=n، ۰۰۱/۰=p، ۰۳/۱۳= (۳۷ و ۲)F) و دو ماه پیگیری (۷۳/۰=η۲،۴۰=n، ۰۰۱/۰=p، ۷۳/۹= (۳۷ و ۲)F) برای گروه های پژوهش از لحاظ عملکرد عمومی معنادار است.
برای مشخص شدن این که بین کدام دو گروه، تفاوت معناداری وجود دارد، از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. بر اساس نتایج مقایسههای دوتایی حاصل از آزمون تعقیبی (جدول ۲۸-۴)، تفاوت میانگین نمرات گروه های درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی و درمان فراتشخیصی بارلو در مقایسه با گروه کنترل در پایان درمان و پیگیری دوماهه معنادار بود (۰۵/۰p<). تفاوت میانگین نمرات گروه های درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی بارلو هم معنادار به دست آمد. اندازه اثر بر اساس d (کوهن،۱۹۹۲) بین گروه های فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی و درمان فراتشخیصی بارلو در مقایسه با گروه کنترل در سطح ۰۰۱/۰ به ترتیب برابر با ۵۵/۲ و ۰۹/۱ و بین گروه های فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی بارلو در سطح ۰۵/۰ برابر با ۹۱/۰ میباشد. جدول ۲۸-۴٫ نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه دوتایی گروه های پژوهش از لحاظ عملکرد عمومی
درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در برابر درمان فراتشخیصی بارلو
درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در برابر گروه کنترل
درمان فراتشخیصی بارلو در برابر گروه کنترل
تفاوت میانگینها
سطح معناداری
تفاوت میانگینها
سطح معناداری
تفاوت میانگینها
سطح معناداری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این پژوهش بر مبنای روش کمی، از تکنیک پیمایش[۴۳۶] برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز استفاده شده است. پیمایش یکی از روش های گردآوری، تنظیم و تحلیل دادههاست(دواس[۴۳۷]، ۱۳۸۵: ۱۶). روش پیمایشی اطلاعاتی را بدست می دهد که کمتر حاوی جزئیات است، اما ما می توانیم نسبتاً مطمئن باشیم که بر حوزه ای وسیع تطبیق می کند(گیدنز[۴۳۸]، ۷۲۹:۱۳۸۵). ویژگی های بارز پیمایش شامل شیوه گردآوری داده ها و روش تحلیل آنها می باشد(دواس، ۱۳۸۵: ۱۳). پیمایش، شیوه مناسب گردآوری داده ها در پژوهشهایی است که محقق دنبال توصیف و تبیین(علل) پدیده ها می باشد، به علاوه، پژوهشهایی که جامعه آماری و حجم نمونه در آن گسترده می باشد، از این روش استفاده می کنند. از آنجا که در این پژوهش هم جامعه آماری، جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله شهر شیراز هستند و هم جمعیت نمونه برابر با ۶۰۰ نفر می باشند، از تکنیک پیمایش استفاده شده است تا بتوان توصیف مناسبی از متغیرهای مورد نظر به دست آورد و هم نتایج به دست آمده را به جامعه آماری تعمیم داد.
در پیمایش معمولاً از پرسشنامه استفاده می کنند. پرسشنامه[۴۳۹] ابزار بسیار ساختمندی برای گردآوری داده هاست که در آن از هر پاسخگویی مجموعه یکسانی از سؤالات پرسیده می شود(دواس، ۱۳۸۵: ۸۷). پرسشنامه ابزاری است برای اندازه گیری متغیرها. در پرسشنامه باید سؤالاتی مطرح شود که بطور مستقیم در رابطه با موضوع تحقیق و فرضیه های تحقیق باشد. پرسشنامه حاوی دو نوع سؤال باز و بسته می باشد. سؤالات بسته(استاندارد)، سؤالاتی هستند که فقط یکدسته پاسخهای معین به آنها می توان داد. سؤالات باز که به پاسخگویان فرصت میدهد نظرات خود را با عبارات خودشان بیان کنند(گیدنز، ۱۳۸۵: ۷۲۹). پرسشنامه پرکاربردترین ابزار برای گردآوری داده های پیمایش است. در این پژوهش با در نظر گرفتن وقت و تعداد زیاد گویه ها، از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده گردید. همچنین، برای ارزیابی روایی پرسشنامه از اعتبار صوری[۴۴۰]و نیز برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ[۴۴۱] استفاده شده است. ۴-۳- جامعه آماری جامعه آماری[۴۴۲] مجموعه ای از افراد هستند که یک یا چند صفت مشترک دارند و از آن نمونه ای نمایا یا معرف بدست می آید(ساروخانی، ۱۳۸۲: ۱۵۷). جامعه آماری در این پژوهش، جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله شهر شیراز میباشند که مطابق با سرشماری سال ۱۳۹۰ تعداد آنها ۴۷۷۲۸۷ نفر می باشد(مرکز آمار ایران، ۱۳۹۰). سازمان ملی جوانان دامنه سنی جوانان را بین ۱۵ تا ۲۹ سال در نظر گرفته است. دلیل انتخاب جوانان این مسأله میباشد که آنها بیشتر از هر گروه دیگری در معرض رفتارهای پرخطر می باشند. آمار بدست آمده از تحقیقات مختلف مؤید این نکته می باشد(علیوردی نیا و همکاران، ۱۳۹۰؛ گرمارودی و همکاران، ۱۳۸۸؛ باسکین-سامرز و سامرز، ۲۰۰۶؛ فلیشر و چالتون، ۲۰۰۱). اما دلیل انتخاب شهر شیراز به این خاطر است که منابع تشدید کننده رفتارهای بزهکارانه بطور کلی در استان فارس و مرکز آن یعنی شیراز زیاد می باشد. منابع اصلی تشدید کننده بزهکاری در سطح استان فارس شامل ویژگیهای جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی میشود. از جمله این چالشها میتوان به این موارد اشاره کرد؛ افزایش فزاینده جمعیت استان فارس و جوان بودن جمعیت استان فارس (کریمی، ۱۳۹۰؛ بیگی، ۱۳۹۰؛ طالبنژاد و جهان بانی، ۱۳۹۰؛ کوه آرا و همکاران، ۱۳۹۰)؛ ساختار قبیلهای و ایلیاتی ناهمگن استان فارس (طالبنژاد و جهان بانی، ۱۳۹۰؛ رضایی و دبیری، ۱۳۹۰ ؛ بیگی، ۱۳۹۰) و در نتیجه شکل گیری خرده فرهنگهای متنوع و متناظر با فرهنگ غالب (احمدی و همکاران، ۱۳۹۰)؛ کمبود سرمایه اجتماعی و روابط همسایگی و وجود فاصله اجتماعی بین افراد (احمدی و همکاران، ۱۳۹۰ ؛ کوه آرا و همکاران، ۱۳۹۰)؛ افزایش بیرویه پدیده مهاجرت و شکل گیری گتوهای شهری و حاشیه نشینی در این استان و به ویژه در اطراف شهر شیراز(رضایی و دبیری، ۱۳۹۰ ؛ کوه آرا و همکاران، ۱۳۹۰ ؛ کریمی، ۱۳۹۰ ؛ بیگی، ۱۳۹۰)؛ جاذبههای طبیعی و گردشگری فراوان (طالبنژاد و جهان بانی، ۱۳۹۰ ؛ بیگی، ۱۳۹۰)؛ مهمترین کانون ترانزیت مواد مخدر و قاچاق کالای کشور (رضایی و دبیری، ۱۳۹۰ ؛ طالبنژاد و جهان بانی، ۱۳۹۰ ؛ بیگی، ۱۳۹۰)؛ توسعهی ناموزون و محدود این استان (رضایی و دبیری، ۱۳۹۰)؛ ضعف شبکههای ارتباطی (رضایی و دبیری، ۱۳۹۰ ؛ خیراندیش، ۱۳۹۰)؛ کمبود فضاهای ورزشی و کتابخانهای موجود استان (طالبنژاد و جهان بانی، ۱۳۹۰)؛ ضعف بنیادهای زیستی، تراکم ناهمگون جمعیت و شکل گیری فضاهای خالی از جمعیت در این استان (رضایی و دبیری، ۱۳۹۰). در مجموع، این منابع اصلی تغدیه کننده بزهکاری و فرصتهای جرم زا باعث گردیدند که استان فارس در میان استانهای دیگر کشور، از نظر نرخ جرم و بزهکاری در رتبههای بالا قرار بگیرد. طبق بررسیهای بعمل آمده، استان فارس از نظر نرخ نزاعهای مسلحانه و دسته جمعی در کنار استانهای خوزستان، تهران، لرستان و کرمانشاه در رتبههای بالا قرار دارد(رضایی و دبیری، ۱۳۹۰). آمار قتل در استان فارس در مقایسه با سایر استانها رتبهی دوم را کسب کرده و حتی در برخی سالها رتبهی اول قتل در کشور به این استان اختصاص یافته است(بیگی، ۱۳۹۰: ۳۵۴). براساس آمار وزارت کشور در بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۴، استان فارس در میان استانهای کشور بعد از تهران، بیشترین میزان مصرف مواد مخدر را به خود اختصاص داده است(رضایی و دبیری، ۱۳۹۰: ۱۱). همچنین، شاخص طلاق در استان فارس در سال ۱۳۸۸ برابر با ۰۳/۸ است؛ به عبارتی در مقابل ۸ ازدواج، یک طلاق وجود دارد(مقدس و ثروت خواه، ۱۳۹۰: ۳۶۳). بنابراین، شهر شیراز یکی از کلان شهرهای ایران می باشد که با جمعیت بالای یک میلیون نفر و قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی خاصی، سیل مهاجرت از استان های جنوبی را به سوی خود روانه نموده است. بیشتر این مهاجران دارای تنوع فرهنگی و قومی بوده و همین عامل خود زمینه رفتارهای پرخطر آنان را فراهم می نماید. ۴-۴- حجم نمونه حجم نمونه[۴۴۳] مقتضی به دو عامل کلیدی بستگی دارد: درجه دقت مورد نظر برای نمونه و میزان تغییر در جمعیت بر حسب خصوصیات اصلی مورد مطالعه. در کنار اینها هزینه و وقت نیز عواملی مهم هستند(دواس، ۱۳۸۵: ۷۸-۸۰). با توجه به موارد بالا و امکان جمع آوری و تحلیل دقیق داده ها، اقدام به تعیین حجم نمونه شده است. نمونه آماری مجموعه ای از افراد هستند که از طریق روش های نمونه گیری از جامعه آماری انتخاب می شوند. نمونه[۴۴۴] باید معرف جامعه آماری باشد تا بتوان نتایج بدست آمده را به کل جامعه آماری تعمیم داد(رفیع پور، ۱۳۸۰: ۳۷۰). در این پژوهش، حجم نمونه مطابق با جدول لین[۴۴۵] در سطح اطمینان ۹۶ درصد و با پایایی ۴ درصد محاسبه شد(لین، ۱۹۷۸) که بر این اساس تعداد ۶۰۰ نفر از جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله شیراز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ۴-۵- روش نمونه گیری بعد از اینکه حجم نمونه بدست آمد، با بهره گرفتن از یکی از روش های نمونه گیری[۴۴۶]، عمل نمونه گیری انجام می شود. در این تحقیق با توجه به ناهمگنی اقتصادی و اجتماعی شهر شیراز و در دسترس نبودن چارچوب نمونه گیری، از روش نمونه گیری چندمرحله ای[۴۴۷] استفاده می شود. در این روش، نمونه نهایی متضمن انتخاب چند نمونه مختلف است، که باید از میان مناطق نمونه ای انتخاب شود. ابتدا شهر شیراز به چند منطقه اصلی تقسیم، از درون این مناطق، مناطق کوچکتر و سرانجام کار به انتخاب نمونه ای از خانوار میرسد. سپس یکی از افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله آن خانوار مورد مصاحبه قرار می گیرد. بدین منظور، ابتدا با در نظر گرفتن تعداد مناطق شهر شیراز (۱۰ منطقه)، جمعیت هر منطقه استخراج، سپس متناسب با جمعیت هر منطقه و نسبت آن به جمعیت کل، تعداد پرسشنامه مورد نظر برای هر منطقه مشخص شد. در آخر در هر منطقه، متناسب با تعداد پرسشنامه مربوط به هر منطقه(که براساس جمعیت منطقه تعیین گردید)، تعداد بلوک های هر منطقه تعیین گردید(هر ۱۰ پرسشنامه در یک بلوک). سپس برای تعیین بلوک های مناطق برای پر کردن پرسشنامه ها، ابتدا کل بلوک های هر منطقه شماره گذاری شدند، سپس از طریق فرمول فاصله طبقاتی (که در آن N تعداد کل بلوک های هر منطقه و n تعداد بلوک های نمونه است) بلوک های منتخب تعیین شدند. اولین بلوک جهت شروع پر کردن پرسشنامه نیز از طریق تصادفی ساده مشخص گردید. در درون هر بلوک نیز، کوچه ها به صورت زوج-فرد و یکی در میان و پاسخگویان نیز با در نظر گرفتن تناسب جنسیتی(البته به شکل نسبی) جهت پر کردن پرسشنامه ها مشخص شدند. جدول ۱-۴- توزیع جمعیت در مناطق ده گانه شیراز و تعداد پرسشنامه های پر شده در هر منطقه
منطقه |
جمعیت |
درصد |
تعداد افراد نمونه(پرسشنامه) |
تعداد حوزه های انتخاب شده |
۱ |
۶۹۶۷۸ |
۶/۱۴ |
۸۷ |
۹ |
۲ |
۵۷۱۲۲ |
۱۲ |
۷۲ |
۷ |
۳ |
۶۱۶۹۰ |
۹/۱۲ |
۷۸ |
۸ |
۴ |
۷۹۰۸۲ |
۶/۱۶ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به طوری که :
پس تحویلپذیر است و چون لذا تحویلپذیر است و این متناقض با فرض است.
بنابر این و به طور مشابه به ازای هر ، . در نتیجه یکانی موجود است به طوری که و . اکنون نشان می دهیم جایی که . فرض کنیم بنابراین طبق تعریف 1-4-6 یک نگاشت کاملاً مثبت است و یکانی نیز است . چون یک ترکیب محدب است پس در نتیجه :
هم چنین چون پس که تحویل نا پذیر است ولی طبق ] 1[صفحه 286، . حال طبق ]20[ ملاحظه 4، به ازای هر ، در رابطه ( ها ماتریس های هستند)، ها یکتا هستند یعنی وقتی، یک تجزیه دیگر از باشد طبق یکتایی ها باید به طوری که و . ملاحظه 4-2-5: اگر يك زيرمجموعه محدب فشرده از باشد و يك نقطه فرين از آن گاه طبق قضيه 4-1-1 اگر آنگاه يا با بعضي از ها هم ارز است يا تحويلپذير است. بنابراين ابتدا در نظر ميگيريم كه يك نقطه فرين و تحويلناپذير از باشد آنگاه طبق نتيجه 4-2-4، نتيجه ميگيريم كه .
فرض كنيم كه به طوري كه ها عضو ، مثبت و معكوسپذيرند و و . چون ها مثبت هستند پس و طبق نتيجه 4-2-4 اگر آنگاه :
و يكاني است :
كه چون يك نقطه فرين است، شرايط نتيجه 4-2-4 برقرار است و چون تحويل ناپذير است پس فقط با اسكالرها جابجا ميشود در نتيجه :
(4-7) اما چون پس معكوسپذير است و . از طرفی با ضرب در طرفین رابطه ( 4-3 ) نتیجه می شود که :
اکنون از اين كه نتيجه ميشود كه :
پس . ■ البته اين مطلب از يك راه مستقيم نيز نتيجه ميشود به اين صورت كه اگر فرض كنيم كه و و مثبت و آنگاه طبق لم 3-2-2، بنابراين . با نوشتن و نتيجتاً به عنوان يك ماتريس قطري، كه براي نيز و با نوشتن به عنوان ماتريس بلوكي از اينكه نتيجه ميشود که براي . چون اگر :
يعني و كه و با قرار دادن درنتیجه می شود که :
اکنون فرض كنيم در نتيجه در نتيجه رابطة بالا به شكل زير تبديل ميشود.
بنابراين هر يك از درايههاي روي قطر اصلي ماتريس برابر و بقيه صفر هستند و اگر آنگاه چون لذا و چون پس
اگر مثلا پس بايد سطر اول را بررسي كنيم كه فقط سطر اول ماتريس بلوكي را دارد يعني بقيه درايههاي در اين سطر كه در ستونهای بعد از ستون اول قرار ميگيرند صفر هستند یعنی درايههايی که در ستونهاي تا و سطر 1 تا قرار ميگيرند صفر هستند و در ماتريس بلوكي نيز يك سري درايه در سطرهاي 1 تا و ستونهاي و قرار ميگيرند كه لزوماً صفر نيستند ولي حاصلضرب آنها با درايههاي واقع در همين سطر و ستونهاي ذكر شده، صفر ميشود.چون درايههاي واقع در اين سطر و ستونها صفر هستند. به طور مشابه براي = این مطلب برقرار است و بقيه درايههاي ماتريس بلوكي كه در سطر اول و ستونهاي غير از ستونهاي تا قرار ميگيرند صفر هستند كه حاصلضرب آنها در درايههاي واقع در همين موقعيتها صفر ميشود و به طور مشابه براي نيز برقرار است پس به طور كلي در سطر اول كه حاصلضرب و پس و همين طور براي حالتهاي ديگري كه این مطلب برقرار است. چون در موقعيت ، و صفر نيز تحويلپذير است در حالي كه تحويلناپذير است، لذا بايد باشد يعني تنها در يك حالت است كه و تناقضي با تحويلناپذيري ندارد پس در بايد فقط يك حالت را داشته باشيم كه بنابراين پس :
در واقع چون و در نتيجه و يعني حاصلضرب اسكالري 1 هستند بنابراين به راحتي با نيز جابجا ميشوند. چون تحويلناپذير است و تنها عناصري كه با جابجا ميشوند هايي هستند كه، پس طبق تحويلناپذير بودن ، باجابجا ميشوند.
در حالت كلي ممكن است هيچ نقطه ی فرين و تحويل ناپذير نداشته باشد و بايد نقاط فرين تحويلناپذير ممكن از تراكم را همچنين در نظر گرفت.
توجه داريم كه اگر يك نقطه ی فرين تحويلپذير از باشد به طوري كه ، تراكم نقطه ی فرين تحويلناپذير از به ازاي وجود اي باشد، مثلاً (يكتصويرست) آنگاه به عنوان تركيب محدب ميتواند بيان شود و چون پس يعني كه كه و .
4-3: عناصر ساختاري: تعريف 4-3-1: فرض كنيم يك مجموعهی فشرده و محدب باشد و ، را عنصر ساختاري از اندازه گوييم هر گاه يك تركيب محدباز عناصر باشد آنگاه يكانيهاي و اسكالرهاي موجود باشند به طوري كه و و . عناصر ساختاري با اندازه را با نشان ميدهيم.
گزارة 4-3-2: فرض كنيم يك مجموعه ی فشرده ی محدب باشد. آنگاه عناصر ساختاري با اندازة دقيقاً منطبق بر نقاط فرين و تحويلناپذيرند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از دیگر عوامل مهم و تأثیر گذار در ایجاد و تشدید انحرافات در امتها مسأله ظلم میباشد، که این عامل نیز مانند فقر هم می تواند درونی باشد و و هم بیرونی. به این ترتیب که گاهی خودِ شخص مثلاً از طریق گناهان به خود ظلم می کند که در قرآن نیز داریم که حضرت موسی گفت: «إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسی»[۳۲۰] و گاهی اوقات از بیرون، ظلم واقع می شود مثل ظلم حکومتها و یا افراد به همدیگر. در قرآن کریم بارها به انجام ندادن ظلم تأکید شده است: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً»[۳۲۱]: و هر کس از روى تجاوز و ستم چنین کند، به زودى وى را در آتشى درآوریم، و این کار بر خدا آسان است. امام علی فرمود: «الظُّلمُ فی الدُّنیا بَوارٌ، و فی الآخِرَهِ دَمارٌ»[۳۲۲]: ستمگرى، در دنیا مایه نابودى و در آخرت، مایه هلاکت است . حال با توجه به اهمیت این بحث باید گفت که ظلم، هم می تواند از طریق حکومت ها به رعیت باشد و هم می تواند از جانب خود مردم نسبت به همدیگر باشد. که در هر دو حالت، تأثیر به سزای در ایجاد و یا تشدید انحراف در بین مردم باشد. ۳-۲-۴- فتنهها فتنه از عواملی است که از بیرون به انسان آسیب میزند در واقع فرق فتنه و شبهه در این است که فتنه از بیرون به انسان آسیب میزند ولی شبهه ار درون افراد را به تباهی میکشاند. در روایتی است که: «تکون بین یدی الساعه فتن کقطع اللیل المظلم ، یصبح الرجل فیها مؤمنا ویمسی کافرا ویمسی مؤمنا ویصبح کافرا ، ویبیع أقوام دینهم بعرض من الدنیا»[۳۲۳]: بوده باشد پیش از ساعت ظهور فتنههایی که مثل پارههای شب تاریک باشند به طوری که مرد صبح مؤمن باشد و شب کافر و شب مؤمن باشد و روز کافر. گروهی دین خود را به چیز کمی از متاع دنیا بفروشند. و در روایت دیگری است که: «إن بین یدی الساعه فتنا کقطع اللیل المظلم ، فتنا کقطع الدخان ، یموت فیها قلب الرجل کما یموت بدنه …»[۳۲۴]: پیش از ساعت ظهور فتنههایی باشد مثل پارههای شب تار یا مثل پارههای دود سیاه، بمیرد قلب شخص مثل اینکه بدنش میمیرد. اما مبتلای به فتنه شدن دارای نشانههایی است که روایت زیر آن را بیان میدارد. در روایتی حذیفه فرمود: «اگر یکی از شماها بخواهد بداند که آیا فتنه به او رسیده است یا خیر، پس نگاه کند اگر چیزی را حلال می داند که سابقاً حرام میدانسته پس بداند که فتنه به او رسیده است و اگر چیزی را حرام میداند که سابقاً آن را حلال میدانسته است بداند که فتنه به او رسیده است»[۳۲۵]. مثلاً قبلاً بیحجابی را حرام میدانسته ولی اکنون آن را حلال و خالی از اشکال میداند، بداند که مبتلای فتنهها و انحرافات آخرالزمان شده است. لذا فتنه از عواملی است که از بیرون بر افراد تأثیر می گذارد و سبب ایجاد و یا تشدید انحرافات و نیز گناهان می شود. ۳-۲-۵- ضعف تربیتی در خانوادهها بسیاری از انحرافاتِ موجود در جامعه به دلیل ضعف تربیتی در خانواده است که در شناساندن معروف و منکر به اولاد خود کوتاهی می کنند و یا آنها را جابجا به فرزندانشان آموزش می دهند که در نتیجه، این می شود که فرد در اجتماع کارهای بد را خوب و خوب را بد میپندارد همانطور که از انحرافات شایع در آخرالزمان همین جابجایی معروف و منکر در جامعه و عدم شناخت آنها بود[۳۲۶] که ناظر به همین موضوع است در جای خود در انحرافات اجتماعی مورد بحث قرار دادیم. یعنی از آن روایات میتوان برداشت کرد که به دلیل ضعف مدیریت و تربیتی در خانواده هاست که سبب می شود اولاد در شناخت معروف و منکر دچار مشکل شوند و همین، زمینه ساز بسیاری از گناهان و انحرافات در هر زمانی و به خصوص آخرالزمان می شود. ۳-۲-۶- حرامخواری خوردن غذایی که از راه حرام به دست آمده باشد علت بسیار مهمی در ایجاد انحرافات در اشخاص میباشد که در اثر غفلت از این امر مهم سبب می شود که آثار زیانبار جبران ناپذیر مادی و علی الخصوص معنوی را به انسان وارد کند چنانچه در روایتی رسول خدا به امام علی فرمود: «یا علیُ! مَن اکل الحرامَ سُوِّدَ قلبُه و خُلِّفَ دینُه و ضَعُفَت نفسُه حَجَبَ اللهُ دعوتَه و قَلَّت عبادتُه»[۳۲۷]: یا علی هر کس غذای حرام بخورد دلش سیاه، دینش عوض، نفس (ناطقه)اش ضعیف می شود و دعایش مستجاب نمی شود و عبادتش کم میگردد. لذا با توجه به آثار شوم آن باید مراقب بود که مبتلای به حرام خواری نشویم تا روح ما و برکات معنوی از زندگیامان نرود و آنها، جای خود را به شیطان بدهند. ۳-۲-۷- تقلید کورکورانه این نوع تقلید پیوسته مذموم بوده است و روایات، ما را از آن نهی کرده اند چنانچه در روایتی داریم که پیامبر ص فرمود: « لا تَکُونُوا إمَّعهً ، تَقولونَ : إن أحسَنَ الناسُ أحسَنّا ، و إن ظَلَمُوا ظَلَمنا ! و لکنْ وَطِّنُوا أنفُسَکُم إن أحسَنَ الناسُ أن تُحسِنُوا ، و إن أساؤوا أن لا تَظلِمُوا»[۳۲۸]: دنباله رو و بى اراده نباشید که بگویید: اگر مردم خوبى کردند ما هم خوبى مى کنیم و اگر ظلم کردند ما هم ظلم مى کنیم. بلکه از خودتان اراده داشته باشید، اگر مردم خوبى کردند، شما خوبى کنید و اگر بدى کردند، شما ظلم نکنید. فصل چهارم: راهکارهای پیشگیری یا مقابله ۱- راههای عام ۲- راههای خاص مقدمه روش کار در این فصل به این منوال است که ما راهکارها را به دو بخش تقسیم کردهایم. بخش اول مربوط به راهکارهای مقابلهی عام، با انحرافات است که در اینجا ما راهکارهایی را که فقط امامان معصوم در روایات آخرالزمان آوردهاند را آوردهایم و در بخش دوم به ارائه راهکارهای مقابله خاص پرداختهایم. به این معنا که برای علل درونی و بیرونی در فصل گذشته راهکارهایی ارائه کردهایم.
بخش اوّل: راههای مقابله عام در این قسمت ما راهکارهای عام را برای مقابله با انحرافات بیان میداریم. مراد از این نوع راهکار، راهکاری است که امام معصوم برای در امان ماندن از ابتلای به انحرافات، در آخرالزمان به ما ارائه داده است تا با به کارگیری از آن دستورات، راه روشنِ هدایت را بپیماییم. ۴-۱-۱- ادعیه و اذکار مخصوص ۴-۱-۱-۱- دعای غریق اولین راه برای مقابله با انحرافات و بلاهای آخرالزمان دعایی که حضرت امام صادق آن را بیان فرموده است. «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَهٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ کَیْفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ قَالَ یَقُولُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ فَقُلْتُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ قُلْ کَمَا أَقُولُ لَکَ «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک»[۳۲۹]: عبدالله بن سنان نقل می کند که امام صادق فرمود: در این زودى براى شما شبههاى پیش خواهد آمد که نه علم خروج از آن را دارید و نه امامى هست که شبهه را براى شما حل کند، و در سرگردانى خواهید ماند افرادى که بخواهند از این گونه شبهات رهائى پیدا کنند باید دعاى غریق را بخوانند گوید: عرض کردم دعاى غریق کدام است؟ فرمود: میگوئى:«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ» گفتم: «یا مقلب القلوب و الابصار ثبت قلبى على دینک» فرمود: خداوند مقلب قلوب و ابصار هست و لیکن همان طور که من دستور دادم قرائت کن و بگو: «یا مقلب القلوب ثبّت قلبى على دینک». نکته قابل توجه این است که راهکار در مقابل شبهه داده شده است بدان معنا که این دعاء کاربرد بسیار خوبی برای مقابله با وسوسهها و انحرافات درونی دارد. البته نمی توان منکر تأثیر کارساز این دعاء شریف در مقابله با سایر انحرافات بود. ۴-۱-۱-۲- دعای معرفت زراره گوید: شنیدم امام صادق میفرمود: «إِنَّ لِلْغُلَامِ غَیْبَهً قَبْلَ أَنْ یَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ یَخَافُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ یَا زُرَارَهُ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ وَ هُوَ الَّذِی یُشَکُّ فِی وِلَادَتِهِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ حَمْلٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبْلَ مَوْتِ أَبِیهِ بِسَنَتَیْنِ وَ هُوَ الْمُنْتَظَرُ غَیْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَنْ یَمْتَحِنَ الشِّیعَهَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ یَا زُرَارَهُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ الزَّمَانَ أَیَّ شَیْءٍ أَعْمَلُ قَالَ یَا زُرَارَهُ إِذَا أَدْرَکْتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی …»[۳۳۰]: براى آن جوان پیش از آنکه قیام کند، غیبتى است، عرض کردم: چرا؟ فرمود: میترسد- و با دست اشاره بشکم خود کرد- (یعنى میترسد شکمش را پاره کنند) سپس فرمود: اى زراره! اوست که چشم به راهش باشند، و اوست که در ولادتش تردید شود: برخى گویند: پدرش بدون فرزند مرد، و برخى گویند: در شکم مادر بود (که پدرش وفات یافت و سپس هم به دنیا نیامد) و برخى گویند: دو سال پیش از وفات پدرش متولد شد و اوست که در انتظارش باشند ولى خداى عز و جل دوست دارد شیعه را بیازماید» در زمان (غیبت) است اى زراره که اهل باطل شک می کنند، زراره گوید: من عرض کردم، قربانت، اگر من به آن زمان رسیدم چه کار کنم؟ فرمود: اى زراره! اگر به آن زمان رسیدى، با این دعا از خدا بخواه: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی» (یعنی: «خدایا خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خودت را به من نشناسانى، من رسولت را نشناسم (براى اینکه هر کس خدا را شناخت، بر او لازم میداند، که از راه لطف بندگانش را هدایت کند و کسى که خدا را نشناخت، فرستاده او را هم نمیشناسد) خدایا تو پیغمبرت را به من بشناسان، زیرا اگر تو پیغمبرت را به من نشناسانى، من حجت تو را نشناسم (براى اینکه امام جانشین پیغمبر و دست نشانده او به دستور خداست و مقام و ارزش جانشین مربوط به مقام و ارزش جانشین گذار است از این جهت شیعه میگوید: امام باید از لحاظ علم و عمل و اخلاق و عصمت مانند پیغمبر باشد) خدایا حجت خود را به من بشناسان، زیرا اگر تو حجتت را به من نشناسانى، از طریق دینم گمراه میشوم.). ۴-۱-۱-۳- دعایی برای نجات منتظران امام باقر فرمود: هر کس به این دعا در تمام عمرش یک بار دعا کند در زمره بندگان نوشته شود و در دیوان قائم بالا رود پس چون قائم ما قیام کند ندا شود به اسم خود و پدرش پس این کتاب را به او بدهند و گفته شود این عهدنامهای است که در دنیا با ما عهد بستی و شاهد این قول خدای عز و جل است که فرمود: «إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»[۳۳۱] و بخوان این دعا را در حالی که با طهارت باشی: «اللَّهُمَّ یَا إِلَهَ الْآلِهَهِ یَا وَاحِدُ یَا أَحَدُ یَا آخِرَ الْآخِرِینَ یَا قَاهِرَ الْقَاهِرِینَ یَا عَلِیُّ یَا عَظِیمُ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى عَلَوْتَ فَوْقَ کُلِّ عُلْوٍ هَذَا یَا سَیِّدِی عَهْدِی وَ أَنْتَ مُنْجِزٌ وَعْدِی فَصِلْ یَا مَوْلَایَ وَعْدِی وَ أَنْجِزْ وَعْدِی آمَنْتُ بِکَ وَ أَسْأَلُکَ بِحِجَابِکَ الْعَرَبِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الْعَجَمِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الْعِبْرَانِیِّ وَ بِحِجَابِکَ السُّرْیَانِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الرُّومِیِّ وَ بِحِجَابِکَ الْهِنْدِیِّ وَ أَثْبَتِ مَعْرِفَتِکَ بِالْعِنَایَهِ الْأُولَى فَإِنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا تُرَى وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِرَسُولِکَ الْمُنْذِرِ ص وَ بِعَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ الْهَادِی وَ بِالْحَسَنِ السَّیِّدِ وَ بِالْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ سِبْطَیْ نَبِیِّکَ وَ بِفَاطِمَهَ الْبَتُولِ وَ بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ ذِی الثَّفِنَاتِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ عَنْ عِلْمِکَ وَ بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الَّذِی صَدَقَ بِمِیثَاقِکَ وَ بِمِیعَادِکَ وَ بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْحَصُورِ الْقَائِمِ بِعَهْدِکَ وَ بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الرَّاضِی بِحُکْمِکَ وَ بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَبْرِ الْفَاضِلِ الْمُرْتَضَى فِی الْمُؤْمِنِینَ وَ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَمِینِ الْمُؤْتَمَنِ هَادِی الْمُسْتَرْشِدِینَ وَ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ خِزَانَهِ الْوَصِیِّینَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ بِالْإِمَامِ الْقَائِمِ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ إِمَامِنَا وَ ابْنِ إِمَامِنَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ یَا مَنْ جَلَّ فَعَظُمَ وَ هُوَ أَهْلُ ذَلِکَ فَعَفَا وَ رَحِمَ یَا مَنْ قَدَرَ فَلَطُفَ أَشْکُو إِلَیْکَ ضَعْفِی وَ مَا قَصُرَ عَنْهُ عَمَلِی مِنْ تَوْحِیدِکَ وَ کُنْهِ مَعْرِفَتِکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِالتَّسْمِیَهِ الْبَیْضَاءِ وَ بِالْوَحْدَانِیَّهِ الْکُبْرَى الَّتِی قَصُرَ عَنْهَا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى وَ آمَنْتُ بِحِجَابِکَ الْأَعْظَمِ وَ بِکَلِمَاتِکَ التَّامَّهِ الْعُلْیَا الَّتِی خَلَقْتَ مِنْهَا دَارَ الْبَلَاءِ وَ أَحْلَلْتَ مَنْ أَحْبَبْتَ جَنَّهَ الْمَأْوَى آمَنْتَ بِالسَّابِقِینَ وَ الصِّدِّیقِینَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الَّذِینَ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً أَلَّا تُوَلِّیَنِی غَیْرَهُمْ وَ لَا تُفَرِّقَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ غَداً إِذَا قَدَّمْتُ الرِّضَا بِفَصْلِ الْقَضَاءِ آمَنْتُ بِسِرِّهِمْ وَ عَلَانِیَتِهِمْ وَ خَوَاتِیمِ أَعْمَالِهِمْ فَإِنَّکَ تَخْتِمُ عَلَیْهَا إِذَا شِئْتَ یَا مَنْ أَتْحَفَنِی بِالْإِقْرَارِ بِالْوَحْدَانِیَّهِ وَ حَبَانِی بِمَعْرِفَهِ الرُّبُوبِیَّهِ وَ خَلَّصَنِی مِنَ الشَّکِّ وَ الْعَمَى رَضِیتُ بِکَ رَبّاً وَ بِالْأَصْفِیَاءِ حُجَجاً وَ بِالْمَحْجُوبِینَ أَنْبِیَاءَ وَ بِالرُّسُلِ أَدِلَّاءَ وَ بِالْمُتَّقِینَ أُمَرَاءَ وَ سَامِعاً لَکَ مُطِیعاً»[۳۳۲]: خداوندا اى خداى همه پرستیدهشدگان اى یکتا! اى یگانه! اى بعدتر از همه پسینیان! اى غلبهکننده بر همه خشمناکان! اى بلند مرتبه! اى بزرگ! توئى بلندتر از همه چیز بلند مرتبه تو بالاتر از هر بلندى این است اى سیّد من! پیمان و اعتقاد من، و توئى برآورنده وعده مرا پس صله و جایز بده اى مولاى من پیمان مرا و برآور وعده مرا ایمان آوردهام من به تو و سؤال مىکنم ترا به حقّ نام عربى تو و به حقّ نام فارسى تو و به حقّ نام تو در لهجه یهود و به حقّ نام تو در لغت نصارى و به حقّ نام رومى تو و به حقّ نام هندى تو و ثابت گردان شناخت خود را به سبب بخشش و عطیهاى که کردهاى آن را در روز اوّل خلقت پس بدرستى که توئى آن خدا که دیده نمىشود و توئى به جایگاه دیدهبانى بلندتر از همه جایها و نزدیکى مىجویم بسوى تو به وسیله پیغمبر تو که مىترساند خلایق را از عقوبت تو رحمت فرستد خدا بر او و بر آل او و بوسیله على بن ابى طالب که پیشواى مؤمنان است رحمتهاى خدا باد بر او که راهنماست و بوسیله امام حسن ستوده و امام حسین شهید گردیده که دو قطعه و نواده پیغمبر تواند و بوسیله حضرت فاطمه که منقطع است از دنیا و از اهل آن و به وسیله على پسر امام حسین که زینت همه عبادتکنندگان و صاحب پینهها است مواضع سجود او و بوسیله امام محمد پسر على که جمعکننده و شکافنده است علم ترا و به وسیله امام جعفر پسر محمّد که راستگوى است که تصدیق نموده است به پیمان تو و به روز وعده جزاء تو و به وسیله امام موسى پسر امام جعفر که باز دارنده نفس خود است از خواهشها و بپا دارنده پیمان توست و به وسیله امام على پسر موسى خوشنود که راضى است به فرمان تو و به وسیله محمّد تقىّ پسر على که دانا و با فضیلت و پسندیده در میان مؤمنان است و به وسیله امام على نقىّ پسر محمّد که با کمال امانت و معتمد و راهنماى راه یافتگان است و به وسیله امام حسن عسکرى پسر على که پاک و پاکیزه و خزانه علوم وصىهاى پیغمبران است و نزدیکى مىجویم به سوى تو و به وسیله پیشوایى که بپاى دارنده است امر خدا را و عادل است که هدایت یافته شده و انتظار کشیده شده است و پیشواى ما و پسر پیشواى ما است رحمتهاى خدا باد بر ایشان همگى اى کسى که فرا گرفته است و شامل است امر او همه چیز را پس بزرگ است او و سزاوار است این بزرگى را پس در گذشته است از گناهان و رحم کرده است اى کسى که توانا است بر عقوبت پس بخشیده است شکوه مىکنم من بسوى تو از ناتوانایى خود از آنچه کوتاه است از آن امید [من کار] از رسیدن به چگونگى یگانگى تو و از رسیدن بحقیقت شناخت تو و روى مىآورم من بسوى تو به نام بردن ترا به نامهاى نورانى و به اقرار بیگانگى بزرگى تو که کوتاه است از رسیدن به آن کسى که پشت کرده باشد و اعراض نموده باشد و ایمان آوردهام به حجاب و پرده تو که بزرگتر است از آنکه به وصف آید و به نامهاى تو که تمام و کمال و بلنداند که آفریدهاى تو از آنها خانه ابتلا و امتحان را و فرود آوردهاى تو به برکت آنها کسى را که دوست دارى تو او را به بهشت که منزل و جایگاه مؤمنان است ایمان دارم من به جماعت پیشىگیرندگان و به جماعت راستگویان که یاران طرف راستاند از جماعت مؤمنانى که مخلوط و ممزوج کردهاند کردار نیکو را با عمل دیگر که بد است سؤال مىکنم ترا آنکه ولىّ نگردانى به من غیر ایشان را و جدایى قرار ندهى میان من و میان ایشان فرداى قیامت هر گاه پیش بدارم من راضى شدن به جدا ساختن حکم تو حقّ را از باطل ایمان آوردهام من به پنهان ایشان و آشکار ایشان و به عاقبت کارهاى ایشان پس بدرستى که ختم مىکنى تو بر کارهاى خوب هر گاه خواهى اى کسى که تحفه و هدیّه دادهاى به من اقرار کردن به یگانگى ترا و بخشیدهاى به من شناخت پروردگارى خود را و رها کردهاى مرا از شک و کورى نادانى راضیم من به تو از جهت پروردگارى و به برگزیدگان تو از جهت دلیلها و برهانها و پیغمبران گذشتگان پنهانشدگان از حیثیت پیغمبرى و به فرستادگان تو از جهت دلیلها و پرهیزکاران از جهت آنکه پیشوایانند در حالى که شنوایم من امر ترا و فرمان بردارم فرمان ترا.[۳۳۳] ۴-۱-۲- ترجیح فرار بر قرار مراد از این بخش این نیست که ما در هر موقیعتی که قرار گرفتیم فرار کنیم و از مسئولیتهای مُحوَّل شده به ما گریزان باشیم. بلکه مراد این است، در جایی که فضا به گونه ای است که ما قدرت بر تغییر آن را نداریم و بودن ما در آن مکان، به نوعی اتلاف نیروی حق است، بهتر است که آنجا را ترک کنیم. زیرا فضا شیطانی است و قدرتی بر تغییر آن وجود ندارد. لذا در روایتی رسولخدا در بیان راهکار برای مقابله با آسیبها و انحرافات فرمود: «… فَعِنْدَ ذَلِکَ الزَّمَانِ الْهَرَبُ خَیْرٌ مِنَ الْقِیَامِ»[۳۳۴]: پس در آن زمان فرار کردن بهتر از ایستادن است. و در روایت دیگر امام علی در بیان راهکار برای کسی که خواهان راهکار در آخرالزمان بود، فرمود: «الْهَرَبَ الْهَرَبَ فَإِنَّهُ لَا یَزَالُ عَدْلُ اللَّهِ مَبْسُوطاً عَلَى هَذِهِ الْأُمَّهِ مَا لَمْ یَمِلْ قُرَّاؤُهُمْ إِلَى أُمَرَائِهِمْ وَ مَا لَمْ یَزَلْ أَبْرَارُهُمْ یَنْهَى فُجَّارَهُمْ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلُوا ثُمَّ اسْتَنْفَرُوا فَقَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ اللَّهُ فِی عَرْشِهِ کَذَبْتُمْ لَسْتُمْ بِهَا صَادِقِینَ»[۳۳۵]: فرار، فرار که دامن عدالت خداوند بر این امّت گسترده خواهد بود مادامى که گویندگان به سوى فرمانروایانشان مایل نشوند، و مادامى که نیکوکارانشان بدکارانشان را باز میدارند که اگر چنین نکنند و آنگاه از بدکاران اظهار نفرت بکنند و به زبان «لا اله الا اللَّه» گویند خداوند در عرش خود میفرماید دروغ گفتید و شما این کلمه را از روى صدق و راستى نمیگوئید. و این یعنی در آخرالزمان به دلیل زیادی انحرافات و آسیبها و گسیل شدن آنها به سوی مؤمنین، بهتر آن است که در مقابل آنها نباشیم و خود را در برابرشان قرار ندهیم زیرا احتمال مبتلا شدن به آنها وجود دارد و از هر طریقی که ممکن است باید تغییر وضعیت داد حتی اگر به اندازه جابجا شدن از یک اتاق به اتاق دیگر باشد. و در روایت دیگری پیامبر فرمود: «سیأتی على الناس زمان لا یسلم لذی دین دینه إلا من فر من قریه إلى قریه و من شاهق إلى شاهق کالثعلب الرواغ …»[۳۳۶]: روزگاری بر مردم خواهد آمد که هیچ دینداری سالم نمی ماند مگر اینکه مانند روباه مکار از آبادی به آبادی دیگری و از قله کوهی به قله کوه دیگری فرار کند. ۴-۱-۳- تمسک به کتاب و عترت در روایت دیگری رسول خدا فرمود: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی رَاحِلٌ عَنْ قَرِیبٍ وَ مُنْطَلِقٌ إِلَى الْمَغِیبِ فَأُوَدِّعُکُمْ وَ أُوصِیکُمْ بِوَصِیَّهٍ فَاحْفَظُوهَا إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِیٌّ هَادٍ وَ الْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»[۳۳۷]: ای گروه مردمان! من در همین نزدیکی است که از این دنیا رحلت کنم و به سمت عالم غیب بروم پس با شما وداع میکنم و شما را توصیهای میکنم که آن را حفظ و عمل کنید. به راستی که من دو چیز گرانبهاء را در میان شما به جای میگذارم. یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیتم را که اگر بدانها چنگ زنید هرگز گمراه نشوید. من ترساننده هستم و علی هدایت کننده. و عاقبت از آنِ متقین است. و سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است. و به همین دلیل است که رسولخدا فرمود: «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْأُمُور کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ»[۳۳۸]: هر گاه کارها چون شب ظلمانى برایتان مشتبه و تاریک گردید، بر شما باد به قرآن. راه و طریق اهل بیت در آخرالزمان به عیان آشکار است و هر که را خواهان آن باشد همانند خورشید میدرخشد همانطور که در روایتی امام صادق فرمود: «إِیَّاکُمْ وَ التَّنْوِیهَ أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ حَتَّى یُقَالَ مَاتَ قُتِلَ هَلَکَ بِأَیِّ وَادٍ سَلَکَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَتُکْفَؤُنَّ کَمَا تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی أَمْوَاجِ الْبَحْرِ فَلَا یَنْجُو إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ وَ کَتَبَ فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانَ وَ أَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اثْنَتَا عَشْرَهَ رَایَهً مُشْتَبِهَهً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ قَالَ فَبَکَیْتُ ثُمَّ قُلْتُ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَى شَمْسٍ دَاخِلَهٍ فِی الصُّفَّهِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَى هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ»[۳۳۹]: بپرهیزید از فاش کردن اسرار مذهب، همانا بخدا که امام شما سالهاى سال از روزگار این جهان غایب شود و هر آینه شما در فشار آزمایش قرار گیرید تا آنجا که بگویند: امام مرد، کشته شد، به کدام دره افتاد ولى دیده اهل ایمان بر او اشک بارد، و شما مانند کشتیهاى گرفتار امواج دریا متزلزل و سرنگون شوید، و نجات و خلاصى نیست، جز براى کسى که خدا از او پیمان گرفته و ایمان را در دلش ثبت کرده و بوسیله روحى از جانب خود تقویتش نموده، همانا دوازده پرچم مشتبه برافراشته گردد که هیچ یک از دیگرى تشخیص داده نشود (حق از باطل شناخته نشود). مفضل گوید: من گریستم و عرضکردم: پس ما چه کنیم؟ حضرت به شعاعى از خورشید که در ایوان تابیده بود اشاره کرد و فرمود: اى ابا عبد اللَّه: این آفتاب را میبینى؟ عرض کردم: آرى، فرمود: به خدا امر ما از این آفتاب روشنتر است (یعنى علوم و معجزات و اخلاق و کمالات امام زمان براى راهنمائى مردم، به حق از آفتاب روشنتر است). ولی با این حساب امامان معصوم ما را امر به تمسک به طریق درخشان ایشان در آن دوران تاریک و ظلمانی فرموده اند. رسول خدا فرمود: « فإذا کان ذلک الزمان فعلیکم بالهرب قیل یا رسول الله وإلى أین المهرب قال إلى الله وإلى کتابه وإلى سنه نبیه»[۳۴۰]: پس چون به آن زمان رسیدید بر شما باد به فرار کردن. عرض شد یا رسول الله کجا فرار کنند؟ فرمود: به سوی خدا و کتابش و سنت پیغمبرش. و در روایتی امام علی فرمود: «فَعَلَیْکُمْ بِالتَّمَسُّکِ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ عُرْوَتِهِ، وَ کُونُوا مِنْ حِزْبِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ الْزَمُوا عَهْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مِیثَاقَهُ عَلَیْکُمْ، فَإِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً، وَ کُونُوا فِی أَهْلِ مِلَّتِکُمْ کَأَصْحَابِ الْکَهْفِ، وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تَغُشُّوا أَمْرَکُمْ إِلَى أَهْلٍ أَوْ وَلَدٍ أَوْ حَمِیمٍ أَوْ قَرِیبٍ، فَإِنَّهُ دِینُ اللَّهِ الَّذِی أَوْجَبَ لَهُ التَّقِیَّهَ لِأَوْلِیَائِهِ فَیَقْتُلُکُمْ قَوْمُکُمْ وَ إِنْ أَصَبْتُمْ مِنَ الْمَلِکِ فُرْصَهً أَلْقَیْتُمْ عَلَى قَدْرِ مَا تَرَوْنَ مِنْ قَبُولِهِ، وَ إِنَّهُ بَابُ اللَّهِ وَ حِصْنُ الْإِیمَانِ لَا یَدْخُلُهُ إِلَّا مَنْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ، وَ نَوَّرَ لَهُ فِی قَلْبِهِ وَ أَعَانَهُ عَلَى نَفْسِهِ»[۳۴۱]: بر شما باد بچنگ زدن بریسمان خدا و دستگیرهى محکم او، شما باند خدا و رسولش باشید پیمان رسول را بر خود واجب کنید، میثاق او به عهدهى شماست زیرا که اسلام اول غریب بود به زودى بسوى غربت برگردد شما در میان مردمانتان مانند یاران کهف باشید. زینهار که امر خود را آشکار کنید بر خانوادهى خود و فرزندان و دوستان و خویشانتان زیرا که دین خدای عز و جل، تقیه را براى دوستانش واجب کرده و اگر برسد شما را از طرف پادشاه فرصتى بر آنچه قدرت دارید اظهار کنید زیرا که تقیه باب خدا و حصار ایمان است، وارد نمىشود آن حصار را مگر کسى که خدا از او عهد و پیمان گرفته و دلش را نورانى کرده و او را بر نفسش چیره نموده. و در روایت دیگری امام سجاد فرمود: «دین خدا به عقلهای ناقص و رأیهای باطل و قیاسهای فاسد درک نشود مگر به تسلیم. پس هر کس تسلیم ما شد سالم میماند و هر کس اقتداء به ما کرد هدایت یابد و هر کس به قیاس و رأی عمل کرد هلاک می شود»[۳۴۲]. در روایتی زراره از امام صادق سؤال کردند که مردم در آن زمان چه کنند –وقتی که امام زمانشان از ایشان غایب است-؟ فرمود: «یَتَمَسَّکُونَ بِالْأَمْرِ الَّذِی هُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ»[۳۴۳]: به همان امرى که بر آن بودهاند متمسّک مىشوند تا آنکه بر ایشان روشن شود. که احتمال زیاد مراد از آن امر، همان حفظ ایمان و سرمایه های معنوی و سیره وسنتهای متدینین است که در سایه ایمان به غیبت امام زمان در آن دورانِ آلوده به دست آوردهاند، میباشد. و بر این ایمان عقیده باشند تا امام زمان ظهور فرمایند. و در روایتی رسول خدا در بیان راهکار میفرماید: «آنچه پیش شما معروف است بگیرید و آنچه منکر است عمل نکنید و قبول کنید آنچه را که خاصان شما میگویند و واگذارید آن چه را که عامه مردم میگویند»[۳۴۴]. ۴-۱-۴- تقیّه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سرانه ی کارکنان بخش آموزش (KLERKTOPOP)
۱- سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی رابطه علیت دو طرفه ای دارند و در سطح اطمینان ۱۰% رشد اقتصادی با نفت علت تشکیل سرمایه ی انسانی می باشد. ۲- در سطح اطمینان۱۰% سرمایه ی اجتماعی و رشد اقتصادی با نفت رابطه علیت دو طرفه ای دارند و همچنین سرمایه ی اجتماعی علت رشد اقتصادی بدون نفت می باشد.
نسبت سهم ۱۰درصد ثروتمندترین افراد به سهم ۱۰درصد فقیرتین افراد از کل درآمد کشور (INCDIS)
۱- سرمایه ی انسانی علت رشد اقتصادی با نفت و سرمایه ی اجتماعی می باشد. ۲- سرمایه ی اجتماعی با رشد اقتصادی رابطه علیت دو طرفه ای دارند.
سرانه ی سینما (CINEMATOPOP)
۱- در سطح اطمینان۱۰% سرمایه ی انسانی علت تشکیل سرمایه ی اجتماعی می باشد. ۲- سرمایه ی اجتماعی و رشد اقتصادی رابطه علیت دو طرفه ای دارند.
نرخ با سوادی (LIYTRASY)
نتیجه ی خاصی گرفته نشده است.
مأخذ: یافته های تحقیق یادداشت: ۱- منظور از رشد اقتصادی، رشد اقتصادی در هر دو حالت با در نظر گرفتن نفت و بدون در نظر گرفتن نفت می باشد. با توجه به جدول ۴-۱۹ نتیجه می گیریم در مواردی که متغیرهای نسبت طلاق به ازدواج، سرانه ی پزشک، ضریب جینی، سرانه ی کارکنان بخش آموزش، توزیع درآمد و سرانه ی سینما را به عنوان شاخصی از سرمایه ی اجتماعی در نظر گرفته باشیم، سرمایه ی انسانی علت تشکیل سرمایه ی اجتماعی است و تنها در موردی که کارکنان بخش آموزش را به عنوان سرمایه ی اجتماعی در نظر گرفته باشیم، سرمایه ی اجتماعی به عنوان علت تشکیل سرمایه ی انسانی شناخته شده است بنابراین در اغلب شاخص ها می توان نتیجه گرفت که سرمایه ی انسانی علت تشکیل سرمایه ی اجتماعی است.
در مواردی که متغیرهای ضریب جینی، توزیع درآمد و سرانه ی سینما را به عنوان شاخصی از سرمایه ی اجتماعی در نظر گرفته باشیم، سرمایه ی اجتماعی با رشد اقتصادی در هر دو حالت رابطه علیت دو طرفه ای دارند و همچنین در مورد سرانه ی کارکنان بخش آموزش در سطح اطمینان ۱۰ درصد سرمایه ی اجتماعی و رشد اقتصادی با نفت رابطه علیت دو طرفه ای دارند و در بقیه ی موارد رابطه علیت وجود ندارد. در مورد متغیر نسبت طلاق به ازدواج، سرمایه ی اجتماعی علت تشکیل رشد اقتصادی با در نظر گرفتن نفت و در مورد سرانه ی مطبوعات، رشد اقتصادی با در نظر گرفتن نفت علت تشکیل سرمایه ی اجتماعی می شناخته شده است و همچنین سرمایه ی اجتماعی علت تشکیل رشد اقتصادی بدون در نظر گرفتن نفت می باشد. علاوه بر این در مورد متغیر سرانه ی پزشک، سرمایه ی اجتماعی علت تشکیل رشد اقتصادی بدون در نظر گرفتن نفت می باشد. سرمایه ی انسانی در موارد متغیرهای سرانه ی پزشک و توزیع درآمد علت تشکیل رشد اقتصادی با در نظر گرفتن نفت و در مورد سرانه ی پزشک، ضریب جینی (در سطح اطمینان ۱۰%) و سرانه ی مطبوعات، سرمایه ی انسانی علت تشکیل رشد اقتصادی بدون در نظر گرفتن نفت است و در نهایت در سطح اطمینان ۱۰%، رشد اقتصادی با در نظر گرفتن نفت در حالت سرانه ی کارکنان بخش آموزش علت سرمایه ی انسانی نیز می باشد. در جدول ۴-۲۰ خلاصه ای از نتایج آزمون علیت تودا-یوماموتو(۱۹۹۵) بر اساس روابط علیت آورده شده است. جدول۴-۲۰: خلاصه ی نتایج آزمون علیت تودا-یوماموتو (۱۹۹۵) برحسب روابط علیت
تعداد شاخص از هشت شاخص
نتیجه ی آزمون در مواردی که متغیرهای زیر به عنوان شاخص سرمایه ی اجتماعی در نظر گرفته شده اند
رابطه علیت
۶
نسبت طلاق به ازدواج، سرانه ی پزشک، ضریب جینی، توزیع درآمد، سرانه ی کارکنان بخش آموزش و سرانه ی سینما (درسطح اطمینان ۱۰%)
HC→SC
۱
سرانه ی کارکنان بخش آموزش
SC→HC
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
زمانی که انسان قدم در راه باطل بگذارد و همواره به نافرمانی با حق بپردازد، با هر قدمش، از راه مستقیم دورتر شده و ممکن است به جایی برسد که دیگر توفیق بازگشت به راه حق را پیدا نکند و زیان واقعی نیز همین است. قرآن در آیات بسیاری برای متذکر نمودن مردم، به بیان عاقبت و مجازات نافرمانی و سرکشی از دستورات الهی میپردازد:
« اما آن کسی که طغیان کرده و زندگی دنیا را مقدم داشته مسلما دوزخ جایگاه او است.»[۸۸] « مسلما جهنم (در آن روز) کمینگاهی است بزرگ و محل بازگشتی برای طغیانگران.»[۸۹] در این آیات، خداوند به وضع حال مجرمان و افراد بیایمان در صحنه قیامت اشاره کرده و با چند جمله کوتاه و پر معنی سرنوشت آنان را بیان میکند و عوامل گرفتاری آنها را طغیان و سرکشی و نافرمانی معرفی می نماید. [۹۰] در اینجا منظور از عصیان و نافرمانی به عنوان یک علت و موجب کلی مورد نظر است. به طور مثال نافرمانی همسر این اجازه را به شوهر میدهد که او را نصیحت کرده، سپس قهر کند و سپس تنبیه مناسب کند. [۹۱]همچنین هرکس از مسلمین، کفار ذمی و کفار حربی در جامعهی اسلامی که مرتکب حربی میشوند باید با آنها برخورد مناسب جزایی صورت گیرد.[۹۲] ۴ - نقض پیمان و عهد شکنی : پیمان شکنی نیز بارها در قرآن کریم از موجبات سخت گیری و درگیری با مشرکان دانسته شده است. وفای به عهد، یکی از بدیهی ترین ارزش های اجتماعی است که مقبولیت عمومی دارد. در واقع، حسن وفای به عهد و قبح عهدشکنی از امور فطری است که برای هر انسانی قابل فهم است. به عبارتی دیگر، انسان برای درک حسن وفای به عهد و قبح عهدشکنی، به راهنمایی شرع و اقامه برهان نیاز ندارد. به همین جهت، زمانی که به تاریخ جوامع می نگریم، به وضوح مشاهده می کنیم که پای بندی به معاهدات، یکی از اصول اخلاق اجتماعی مورد توجه آن ها بوده است. در حقیقت، هیچ اجتماعی راه زندگی اجتماعی و پیشرفت به سوی مقاصد خود را، جز به وسیله پای بندی به معاهدات هموار نمی بیند. خداوند در آیات بسیاری عهدشکنان را مورد ملامت و سرزنش قرار می دهد. مثلا در آیه ۲ و ۳ سوره صف می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید، چرا چیزی می گویید که انجام نمی دهید؟ نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید.» با توجه به سخنی از حضرت علی (ع) می توان فهمید که منظور از سخنان بی عمل در آیه، عهدشکنی است.[۹۳] گاهی اوقات، لحن آیات در مقام سرزنش عهدشکنان از این هم خشن تر می شود مثلا در نخستین آیه از سوره توبه که به علامت خشم و غضب الهی و سنگینی گناه عهد شکنی بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شده، مسأله نقض عهدگروهی از مشرکین به عنوان یک گناه کبیره و کاری بسیار ناپسند که موجب برائت خدا و رسول است، مطرح شده است. [۹۴] در آیه ۵۵و ۵۶ سوره انفال نیز، خداوند بدترین جنبندگان را کسانی معرفی می کند که کفر ورزیدند و پی در پی عهد خود را می شکنند. ( إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُون الَّذِینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّهٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُون). از رهگذر این آیات که با گزنده ترین تعابیر، عهدشکنان را مورد نکوهش قرار می دهد، قبح شدید عهدشکنی و ارزش و اهمیت وفای به عهد، آشکار می شود. در آیه ۵۷ سوره انفال، خداوند در رابطه با کسانی که مدام با مسلمانان عهد می بندند ولی آن را نقض می کنند، دستور برخورد شدیدتری می دهد. ( فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون)، خداوند در این آیه به پیامبر دستور می دهد که اگر آنان را در میدان جنگ یافتی، آن چنان آن ها را درهم بکوب که جمعیت هایی که پشت سر آن ها قرار دارند عبرت گیرند و پراکنده شوند و عرض اندام نکنند[۹۵]. لحن شدید این آیات در رابطه با عهدشکنان، حاکی از اهمیت ویژه وفای به عهد و احترام به معاهدات است. بی تردید، عهدشکنی از مصادیق بارز ظلم و تجاوز به حقوق دیگران است. به همین جهت، در قرآن حکم شده که اگر یکی از طرفین معاهده بدون هیچ مجوزی معاهده را نقض کرد، آن معاهده ملغی و باطل است؛ ( فَمَا اسْتَقامُوا لَکُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُم)[۹۶]. به طرف مقابل نیز اجازه داده شده که به همان مقدار که به حق او تجاوز شده، به حق طرف مقابل تجاوز نماید؛ [۹۷]( فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُم)[۹۸]. ۵ - قتل انسان ها بویژه انبیاء و اولیاء حق حیات و حفظ نفوس، به طور طبیعى، بر دیگر حقوق انسان ها تقدم دارد. همه انسان ها موظفند حیات خویش را حفظ کنند و به حیات انسان هاى دیگر تجاوز نکنند. طبعاً در ارتباط با این حق انسانى، دو ارزش مثبت و منفى بسیار مهم مطرح مى شود که عبارتند از: ارزش مثبت مربوط به احیاى نفوس، و ارزش منفى مربوط به قتل نفس. آیات قرآن و قتل نفس موضوع قتل نفس در آیات بسیارى از قرآن کریم به صورت هاى گوناگون مطرح شده که مى توان آن ها را بر سه دسته عمده تقسیم کرد: [۹۹] یک دسته از این آیات، در مقام نهى از قتل نفس و بیان عظمت، آثار، عوارض، اقسام و احکام این گناه است؛ مانند: ( …وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها و غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ واَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً)http://www.ghadeer.org/qoran/akhlaq-qrn3/akhlq-q3_footnet.htm؛[۱۰۰]« و هر کس مؤمنى را عمداً بکشد، کیفرش آتش جهنم خواهد بود که در آن براى همیشه عذاب شود، خدا بر او خشم و لعن کند و عذابى هولناک برایش مهیا سازد». (وَ لاَتَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِى حَرَّمَ اللَّهُ اِلاّ بِالحَقِّ ذلِکُمْ وَصّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ)؛[۱۰۱]«هیچ کس را که خدا (خون و جان) او را محترم داشته است، نکشید مگر به حق این را خدا به شما توصیه مى کند، باشد که بیندیشید.» (وَ لا تَقْتُلُوا اْلنَّفْسَ الَّتِى حَرَّمَ اللَّهُ اِلاّ بِالْحَقِ و مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِى الْقَتْلِ اِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً)؛[۱۰۲]« هرگز کسى را که خدا محترم داشته، نکشید مگر به حکم حق و کسى که به ستم کشته شود، به ولىّ او قدرت و حق قصاص بر قاتل مى دهیم تا در انتقام از قاتل اسراف نکند که او را خدا حمایت کرده است.» این آیات و آیات دیگرى مثل آن ها عمل قتل نفس را با بیان هاى مختلف منع و نکوهش کرده و کیفر آن کس را که دست به این گناه بزرگ بزند، سنگین دانسته و به احکام مختلف آن، مانند قصاص، دیه، کفاره و اقسام و احکام آن اشاره کرده است. دسته اى دیگر از آیات، به نکوهش کسانى پرداخته اند که مرتکب قتل نفس شده اند، به ویژه بنى اسرائیل که بسیارى از انبیا، مصلحان، عدالت خواهان و بندگان مخلص خدا را کشتند، در این آیات مورد حمله و نکوهش بسیار قرار گرفته اند و مى توان گفت که تقریباً همه این آیات، مربوط به بنى اسرائیل است که انبیا و همه کسانى را که در اندیشه اصلاح مردم و دعوت به خیر و عدالت بودند و بسیارى از انسان هاى بى گناه را به قتل مى رساندند. مثل آیه: (وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ وَالْمَسْکَنَهُ وَ باءُو بِغَضَب مِنَ اللّهِ ذلِکَ بِاَنَهُّمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِایاتِ اللَّهِ و یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ)[۱۰۳]« مهر ذلت و خوارى بر پیشانىِ ایشان زده شد و به خشم خدا گرفتار شدند. این بدان جهت بود که به آیات خدا کفر مى ورزیدند و انبیا را به ناحق مى کشتند». و آیه هاى: (اَفَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى اَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقاً تَقْتُلوُنَ)؛[۱۰۴]« آیا هرگاه فرستاده اى از سوى خدا پیامى براى شما آورد که با هواى نفس شما سازش نداشت، سرپیچى کردید، پس گروهى را تکذیب کرده و گروهى دیگر را به قتل مى رسانید.» (قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ اَنبِیاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ)؛[۱۰۵]« بگو: (اى بنى اسرائیل) پس چرا پیامبران خدا را از گذشته تاریخ مى کشتید اگر مؤمن بودید؟» (اِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِایاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ و یَقْتُلوُنَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذاب اَلِیم اُوْلئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْیا وَالاخِرَهِ وَما لَهُمْ مِن ناصِرِینَ)[۱۰۶]« حقاً آنان که به آیات خدا کفر مى ورزند و پیامبران را به ناحق مى کشند و کسانى از مردم را که به عدالت امر مى کنند، مى کشند، آنان را به عذابى دردناک بشارت ده. اعمال آنان در دنیا و آخرت حبط و بى اثر مى شود و یار و یاورى ندارند». هم چنین آیه هاى ۱۸۱ تا ۱۸۳ از سوره آل عمران و آیه ۱۵۵ از سوره نساء، همگى اشاره به قتل هایى دارند که در طول تاریخ اتفاق افتاده و گروهى ستم پیشه، پیوسته به کشتن انسان هایى شایسته و عدالت خواه دستشان را مى آلودند؛ زیرا برنامه هاى اصلاحى و دین و آیین آنان را، که از سوى خدا به مردم عرضه مى کردند، منطبق با هواها و تمایلات نفسانى خود نمى یافتند و منافع خویش را در خطر مى دیدند؛ اما در همه این آیات، به ویژه به بنى اسرائیل به عنوان قاتلان و تبهکاران و ستم پیشگان اشاره شده که مقتول و قربانىِ آنان پیامبران خدا و عدالت خواهان و صالحان بودند. دسته سوم، قتل نفس هاى خاصى مانند کشتن فرزندان، که در میان عرب مرسوم بوده است، محکوم مى کند. مانند (قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ اَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْم)؛[۱۰۷]« کسانى که فرزندان خود را از روى سفاهت و جهالت کشتند، حقاً زیانکارند.» (وَ لا تَقْتُلُواْ اَوْلادَکُمْ خَشْیَهَ اِمْلاق نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیّاکُمْ اِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبِیراً)؛[۱۰۸]« فرزندان خود را از ترس گرسنگى نکشید، ما ایشان و شما را روزى مى دهیم و محققاً کشتن آنان اشتباه بزرگى است». ۶ - کفر و شرک ورزی به آیات خدا: کفر و شرک نیز از موجبات اعمال خشونت است. البته نه به خاطر عقیده و فکر بلکه به جهت دفع گسترش فساد و ظلم و لذا تا زمانی که مشرکان دست به مزاحمت و ممانعت از حق نزدهاند، خشونت به صورت نبرد جایز نیست. شرک از جمله گناهان کبیره است و در قرآن کریم از آن به عنوان « ظلم عظیم»[۱۰۹] یاد شده است. اوّلین کسی که مرتکب این خطیئه بزرگ گردید، ابلیس بود که حاضر به پذیرش ربوییّت تشریعی خداوند نگردید و در مقابل امر او ایستادگی کرد و در نهایت به همین سبب از درگاه الهی رانده شد.[۱۱۰] شرک به خدا بدترین نوع کفر به خدا است و بدترین گناه در اسلام است که در بسیاری از آیات بدان اشاره شدهاست. (ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّهُ أَیْنَ ما ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْکَنَهُ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ)؛[۱۱۱]« آنها هر کجا یافت شوند مهر ذلت بر آنان خورده است، مگر با ارتباط به خدا (و تجدید نظر در روش ناپسند خود) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگى به این و آن) و در خشم خدا مسکن گزیدهاند، و مهر بیچارگى بر آنها زده شده، چرا که آنها به آیات خدا کفر مىورزند و پیامبران را به ناحق مىکشند اینها به خاطر آن است که گناه مىکنند و (به حقوق دگران) تجاوز مىنمایند». (سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ )؛[۱۱۲]« به زودى در دلهاى کافران به خاطر اینکه بدون دلیل چیزهایى را براى خدا شریک قرار دادند، رعب و ترس مىافکنیم و جایگاه آنها آتش است و چه بد جایگاهى است جایگاه ستمکاران». ۷ - ظلم و ستم: عنوان کلی ظلم و ستم نیز از موجبات خشونت شمردهشدهاست. به طور مثال بدگویی از ظالم[۱۱۳] ، محرومیت از حلالها درباره یهودیان به سبب ظلم[۱۱۴] و رخصت برای جهاد با مشرکان به خاطر روا داشتن ظلم بر مسلمین[۱۱۵] از مصادیق موجبات خشونت نسبت به ظلم و ستم است که در آیات قرآن به آن اشاره شده است. آموزه توحید و خداپرستی قرآن به هیچ وجه با استبداد و خودکامگی سازگار نیست بلکه در سراسر قرآن ناسازگاری با استبداد و خودسری مشاهده می شود. در فرهنگ متعالی قرآن ظلم کردن و ظلم پذیری مذموم می باشد و به پرهیز از هر دو فرمان داده شده است: ( لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون)؛[۱۱۶] « نه ستم می کنید و نه ستم می کشید.» اگر افراد و گروه های ظالم در جامعه، به دلیل منافع نامشروع خویش، حاضر به دست برداشتن از اقدامات فسادانگیز خود نباشند و مرتباً فساد را گسترش دهند و در حق مردم ظلم و ستم روا دارند و علاوه بر خود، مسیر جامعه انسانی را دچار اختلال کنند؛ این جا است که راه اصلاح جامعه منوط به حذف این عوامل فساد و ظلم با برخوردهای عملی و قهرآمیز می گردد. آیات قرآن کریم به صراحت از ضرورت به کارگیری این روش در اصلاح استبداد و مفاسد تأکید دارد. دستور به مقاتله با سران استبداد و کفر در همین راستا صادر شده است[۱۱۷] . سران کفر و استبداد برخلاف همه موازین و تعهدات انسانی و حقوقی به پایمال کردن مصالح عمومی جامعه پرداخته و جز به مطامع پست خویش، به چیز دیگری نمی اندیشند و قطعاً در برخورد با چنین مفسدانی، تنها روش های خشونت آمیز مؤثر است و تا این موانع فساد از سر راه برداشته نشوند، امید به اصلاح افراد و جامعه، سرابی بیش نیست. نقش پیامبران در مبارزه با استبداد و اختناق و درگیری با مظاهر طغیان، از اساسی ترین نقش ها است. قرآن کریم استبداد و طاغوت را از بزرگترین موانع در راه هدایت و سعادت انسان معرفی نموده و ازمقابله و برخورد انبیاء عظام با آن گزارش داده است. قرآن بر این نقش پیامبران تأکید فراوان دارد. امام حسین(ع) در اهمیت قیام علیه ظلم می فرماید: «ای مردم، رسول خدا(ص) فرمود: هر کس از شما مردم، سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می شمارد و پیمان خدا را می شکند، و با سنت رسول خدا مخالفت می ورزد، و در میان بندگان خدا با گناهکاری و دشمنی رفتار می نماید و بر او اعتراض نکند و یا او را از این امور با گفتار و رفتار باز ندارد، شایسته است که خداوند او را به همان جایگاهی وارد نمایدکه ستمگر وارد است.»[۱۱۸]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نوآوری یعنی به اجرا گذاشتن یا تولید محصولات و خدمات جدید یا قبول روش های نو به صورت اقتصادی. نوآوری با طرح و برنامه است. جهت گیری آن در راستای ایجاد فایده و منفعت اجتماعی است. بدین ترتیب یک شرکت نسبت به احتیاجات و شرایط جدید محیطی انطباق پذیر می گردد. تقلید هم یک نوع تغییر به شمار می آید نوآوری به معنای ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرآیندها و محصولات یا خدمات جدید است. بنابراین نوآوری، استعداد و توانایی تغییر یا انطباق را به وجود می آورد. نوآوری، فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصولات، خدمات و روش های جدید عملیات است. خلاقیت پیدایی و تولد یک اندیشه و فکر نو است. در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. (خی خیلیون ، ۱۳۸۱)
اگر چه واژه خلاقیت با نوآوری به طور مترادف استفاده می شود اما غالب محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جداگانه مدنظر قرار گیرند، چرا که دارای معانی و تعاریف جداگانه ای مخصوصاً در سازمان ها هستند. . خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود، دارد. در حالی که نوآوری دلالت بر آوردن چیزی جدید به مرحله استفاده ، دارد. ماهیت خلاقیت یا اختراع از نوآوری را به وسیله این معادله می توان تفکیک گردد: انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوری در معادله نوآوری فوق، “مفهوم” اشاره بر ایده ای است که با توجه به چارچوب مرجعی آن فرد، بخش یا گروه، سازمان و یا یک دانش انباشته شده جدید است. کلمه “اختراع” اشاره به هر ایده ای جدید است که به حقیقت رسیده باشد. کلمه “انتفاع” بر به دست آوردن حداکثر استفاده از یک اختراع دلالت دارد. همچنین با توجه به این که تلاشهای خلاق بایستی منجر به نتایج خلاق شود، پس نوآوری، خلاقیت عینیت یافته می باشد. (تولایی و همکاران، ۱۳۸۷) خلاقیت یعنی استفاده از اندیشه های قبلی و تولید اندیشه های جدید. در نوآوری از اندیشه های تولید شده استفاده می شود در ریشه هر نوآوری یک فکر خلاق پنهان است. آلرشت خلاقیت و نوآوری و وجه تمایز آنها را به این صورت مطرح کرده است که خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای به وجود آوردن ایده جدید و بدیع است؛ حال اینکه نوآوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است. او نوآوری را عملیات و مراحل مورد نیاز برای نتیجه گیری یک فکر بکر و واقعیت جدید می داند. از این زاویه شخص خلاقی ممکن است نوآور نباشد یعنی می تواند دارای ایده های جدید و نو باشد، ولی توانایی عرضه و یا فروش آنها را نداشته باشد. بنابراین فرد نوآور، غالباً خلاق است ولی همه افراد خلاق لزوماً نوآور نیستند (خی خیلیون ، ۱۳۸۱). خلاقیت نقطه آغاز نورآوری موفق است. بنابراین، نیاز به پرورش و توسعه دارد. نویسنده ای اعتقاد دارد خلاقیت به طور معمول به توانایی و قدرت پرورش افکار نو مربوط می شود، در حالی که نوآوری به معنای استفاده از این افکار است. نوآوری فرایند دریافت فکر خلّاق و تبدیل آن به محصول، خدمت یا شیوه ای نو برای انجام دادن کارهاست. . در واقع؛ نوآوری، بهره برداری موفقیت آمیز از ایده های نو است. (محبوبی ، توره ، ۱۳۸۷) خلاقیت بیشتر یک فعالیت ذهنی و فکری است؛ اما نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد؛ در حقیقت محصول نهایی خلاقیت است. نوآوری در خط مشی ها، فرآیندها و فنون نیز مانند فعالیت ها و رفتارهای افراد اتفاق می افتد. نوآوری مهارتی است که با بسیاری همکاری های دیگر همراه است. وات من می گوید: اگر بخواهید نوآور باشید بایستی تا حدودی باز برخورد کنید سعی کنید اشتباهاتی مرتکب شوید! اگر افراد شکست نخورند چیزی هم یاد نمی گیرندخلاقیت و نوآوری آن چنان بهم عجین شده اند که شاید به دست دادن تعریف مستقلی از هر کدام دشوار باشد، اما برای روشن شدن ذهن می توان آنها را به گونه ای مجزا هم تعریف نمود. خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است، در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. به عبارت دیگر خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است. اگرچه در عمل می توان این دو را از هم متمایز ساخت، ولی در یک تصور می توان گفت خلاقیت بستر رشد و پویش نوآوری هاست. از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است. تا اندیشه ای نو به صورت محصول جدید درآید، زمانی طولانی می گذرد. گاهی ایده و اندیشه ای نو از ذهن فرد می تراود و سال های بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمات تجلی پیدا می کند تغییر سازمانی با اتخاذ یک فکر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص می شود؛ اما نوآوری سازمان، اتخاذ ایده رفتاریست که برای نوع شرایط، سازمان، بازار یا محیط کلی سازمان جدید است. اولین سازمانی که این ایده را معرفی می کند نوآور است؛ سازمانی که کپی می کند یک تغییر را اتخاذ کرده است. تغییر ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد؛ اما نوآوری اتخاذ ایده هایی است که برای سازمان جدید است. بنابراین تمام نوآوری ها منعکس کننده یک تغییرند اما تمام تغییرها نوآوری نیستند. اختراع یعنی در یک زمان نا بهنگام با قدرت اندیشه و تحقیق، کشف یک چیز ناشناخته که تا آن زمان ناشناخته مانده است. اختراع یک شرط ضروری برای نوآوری است. (خی خیلیون ، ۱۳۸۱) در مورد نوآوری و تغییر نیز، تفاوت هایی وجود دارد . تغییر ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآوری ایجاد ایده هایی است که برای سازمان جدید است. از این رو، تمام نوآوری ها می توانند منعکس کننده یک تغییر باشند. در حالی که تمام تغییرها، نوآوری نیستند. تغییر نتیجه ای از فرایند خلاقیت و نوآوری است؛ مانند تغییر یک تناوب در سیاست و ساختار سازمانی یا طرز تلقی افراد به منظور بهبود عملکرد. خلاقیت می تواند در نوآوری به کار برده شود؛ زمانی که یک ایده ی جدید (قرض گرفته شده یا اصلی) در موقعیتی مورد استفاده قرار گیرد که قبلاً به کار برده نشده است. نوآوری ممکن است خلاقیتی باشد که توسط یک عمل مدیریت دنبال شده و اثر اقتصادی به همراه داشته باشد. افراد خلاق و نوآور ممکن است با یکدیگر تفاوت هایی داشته باشند. (تولایی، ۱۳۸۷). در این راستا، ماکس وبر و دستیارانش ارتباط میان خلاقیت، نوآوری و تغییر را به صورت شکل شماره یک ترسیم کردند: نوآوری خلاقیت تغییر سازمانی شکل شماره ( ۲-۱) : رابطه خلاقیت، نوآوری و تغییر تولایی (۱۳۸۷) بر اساس این تعاریف، خلاقیت لازمه نوآوری است و تحقق نوجویی وابسته به خلاقیت می باشد. اگر چه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوری هاست. خلاقیت پیدایش و تولید یک اندیشه و فکر نو است. در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشه ای نو به صورت محصولی یا خدمتی جدید درآید زمانی طولانی میگذرد و تلاش ها و کوشش های بسیار به عمل می آید. گاهی ایده و اندیشه ای نو از ذهن فرد می تراود و در سال های بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی می گردد. خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است. به طور خلاصه با در نظر گرفتن نظریات فوق می توان چنین نتیجه گرفت که خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود داشته و یا به عبارتی به معنای دلالت بر پیدا کردن چیزهای جدید است؛ هر چند که ممکن است به مرحله استفاده در نیاید. نوآوری به عنوان هر ایده جدیدی است که در برگیرنده توسعه یک محصول، خدمات یا فرایند می گردد که ممکن است نسبت به یک بخش، سازمان، یک صنعت یا ملت باشد. این نوآوری ها به تغییر و انطباق بهتر سازمان با ایده های جدید منجر می شود. (تولایی و همکاران ، ۱۳۸۷) همانطور که ملاحظه می گردد در این تعریف ها خلاقیت ، نوآوری، تغییر و انطباق در خیلی موارد معادل هم گرفته شده و برخی هم خلاقیت و نوآوری را فراتر از تغییر و انطباق می دانند. با توجه به این تعریف ها، خلاقیت ایجاد یک ایده یا مفهوم جدید از طریق بکارگیری توانایی های ذهنی و علت و سبب نوآوری است. بدون خلاقیت، نوآوری صورت نمی گیرد. نوآوری ایجاد و توسعه محصول، خدمات یا فرایند جدید است که حاصل ایده های جدید است. این نوآوری برای صنعت، بازار و محیط کلی مربوط، جدید است و به تغییر و انطباق بهتر با شرایط محیطی منجر می شود. برداشت افراد از مفاهیم خلاقیت، نوآوری و تغییر متفاوت است؛ حتی این مفاهیم در حوزه های علمی مختلف هم دارای تعابیر مختلفی هستند؛ مثلاً روانشناسان معتقدند که آفرینشگری فقط نوع خاصی از رهیابی است؛ علامت مشخصه آن ویژگی هایی مانند ابداع، پایداری و قدرت فزاینده ای در فرمول بندی و تنظیم مسأله است. ۲-۲-۱-۲-تعاریف نوآوری یکی از مشکلات اساسی در مدیریت نوآوری، عدم وجود تعریفی واحد در بین محققان، سیاست گذاران و مجریان می باشد. هر چند اکثر تعاریف با یکدیگر سازگار می باشند، اما اشاره به این نکته ضروری است که چگونگی تعریف نوآوری در نتایج تحقیقات مرتبط با آن بسیار تأثیر گذار است. به اعتقاد برخی محققان نوآوری را می توان مجموعه ای از عملیات فنی ، صنعتی و تجاری معرفی نمود. مارکوس نیز نوآوری را به عنوان معرفی یک واحد تغییر تکنولوژیکی دانسته که منظور خود را از تغییر تکنولوزیکی به نقل از شوچیتی یک محصول خدمت و یا استفاده از فرایندی جدید معرفی کرده است. نوآوری یک فرایند است که در این فرایند ابتدا فرد اجازه می دهد تصورش ( تصوری که به قول انشتین از دانش مهمتر است ) به آسمانها صعود کند ، سپس آن را به زمین می آورد و مهندسی می کند ( مهندسی ایده ) تا تبدیل به ایده گردد . سپس ایده ها را از طریق مدیریت ایده به ایده های عملی ، مفید و مناسب تبدیل می کند . (خلاقیت ) ؛ به دنبال آن ایده ها را به کالا ، خدمات و فرایند تبدیل می نماید و نهایتا با تجاری کردن محصولات ، خدمات و فرایند های جدید یا توسعه یافته در بازار ، فرایند نوآوری خاتمه می یابد . (نصیری واحد و احمدی ، ۱۳۸۸) نوآوری به معنای تسلط بر فناوری که به معنای به کارگیری دستاورد های علمی و پژوهشی بشر در تولید کالاها و ارائه خدمات است . (حلیمی، ۱۳۸۷) نوآوری تجاری کردن هر نوع اختراع، قرار دادن موضوع تولید و بازاریابی برای آن است. هر اختراعی را چه به لحاظ هزینه ها و چه به لحاظ ریسک ها نمی توان با تجاری کردن به صورت یک نوآوری در آورد نوآوری یک تغییر بدیعی است؛ چون برای اولین بار در چنین ماهیتی تغییر تحقق می یابد. نوآوری یعنی به اجرا گذاشتن یا تولید محصولات و خدمات جدید یا قبول روش های نو به صورت اقتصادی. نوآوری با طرح و برنامه است. جهت گیری آن در راستای ایجاد فایده و منفعت اجتماعی است. بدین ترتیب یک شرکت نسبت به احتیاجات و شرایط جدید محیطی انطباق پذیر می گردد. تقلید هم یک نوع تغییر به شمار می آید نوآوری به معنای ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرآیندها و محصولات یا خدمات جدید است. بنابراین نوآوری، استعداد و توانایی تغییر یا انطباق را به وجود می آورد. (خی خیلیون ، ۱۳۸۱)هانس ون جنکل (۱۳۷۶) دانشگاه سال ۲۰۵۰ را دانشگاهی نوآور میداند . او میگوید :این تعریفی است که ما از دانشگاه در سال ۲۰۵۰ ارائه می دهیم: تشکیلات و چهارچوبی که خلاقیت و نوآوری را به حداکثر توان بالقوه خود می رساند؛ گر چه ممکن است این دانشگاه بسیار متفاوت از دانشگاهی باشد که ما امروزه می شناسیم. به طور کلی تعریف نوآوری یکی از موارد زیر را شامل می شود : نوآوری در خروجی ها : نوآوری در محصولات ، خدمات و امور توزیع محصولات و خدمات. نوآوری در ورودی ها : نوآوری در مواد مصرفی مورد استفاده ، نوآوری در منابع و شیوههای تامین آنها نوآوری در فرایند ها : نوآوری در فرایند های تکنولوژیک ، نوآوری در مهارت ها و رویه های انجام امور به عنوان مثال اگر نوآوری را در زمینه تولید محصولات و خدمات مورد بررسی قرار دهیم تعریف نوآوری بایستی یکی از ابعاد زیر را مورد توجه قرار دهد : کیفیت محصول : قابلیت محصول برای براورده ساختن نیازهای مشتریان . هزینه محصول : این بعد در ارتباط با هزینه تولید محصول می باشد که می تواند برای تولید کننده اش مزیت رقابتی ایجاد کند. زمان تولید محصول : مربوط به مقدار زمانی است که صرف طراحی ، توسعه و ایجاد محصول جدید می گردد. (تولایی و علیرضایی، ۱۳۸۷) ۲-۲-۱-۳- تاریخچه نوآوری نوآوری قدمتی به تاریخ زندگانی بشر دارد به نظر می رسد تمایل ذاتی به کنجکاوی در مورد روش های جدید انجام کارها و استفاده از روش های بهتر در عمل همواره در انسان وجود داشته است. بدون نوآوری جهانی که در آن زندگی می کنیم بسیار متفاوت بود. نوآوری از کلمه لاتین “Innovate“ به معنای ” ساختن یک چیز جدید” استخراج شده است. شوچیتی [۵۴] اولین کسی بود که نوآوری را در قالب مفهوم علمی مطرح کرد. در واقع وی در پی شناخت عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی کشورها بود که در این راستا به نقش و اهمیت حیاتی نوآوری در رشد کشورها پی برد. بر اساس نظریه وی، نوآوری به یکی از اشکال زیر ظاهر می شود: معرفی و تجاری کردن محصول یا خدمت جدید یا بهبود اساسی در کاربرد محصولات و خدمات موجود معرفی فرایند تولید جدید یا بهبود اساسی در فرایندهای کاری موجود گشودن درهای بازار جدید توسعه منابع جدید تأمین کننده مانند مواد اولیه، تجهیزات و دیگر ورودی ها ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای صنعتی و سازمانی(احمدی و همکاران ، ۱۳۸۸) در یک دوره طولانی مرکز جهانی نوآوری در انگلستان مستقر بود و در اواسط قرن نوزدهم، سطح بهره وری و درآمد انگلستان، ۵۰ درصد بالاتر از سایر کشورها قرار داشت در ابتدای قرن بیستم، مرکز نوآوری، دست کم در فناوری های روز شیمیایی و الکترویکی – به آلمان منتقل شد. اکنون مدتی طولانی است که مرکز نوآوری جهانی در ایالات متحده آمریکا مستقر است و می دانیم آن کشور در بیشتر سالهای قرن بیستم، بیشترین بهره وری و استانداردهای زندگی را در سطح جهان به خود اختصاص داده است. در دهه ۱۹۶۰ مطالعات نواوری به عنوان یک زمینه تحقیقاتی مستقل ظهور کرد. ولی خارج از رشته های موجود و دانشگاههای معتبر قرار گرفته بود. یکی از مقاطع مهم شکل گیری واحد تحقیقات سیاست علوم در دانشگاه ساسکس در سال ۱۹۶۵ بود. نام مرکز، تمایل به توسعه مطالعات نوآوری با عناوین دیگری که در آن زمان قابل قبول تر بودند نظیر (مطالعات علوم) یا (مطالعات سیاست علمی) را نشان می دهد اما همان طور که خواهیم دید یکی از بزرگترین درس های آموخته شده از تحقیقات انجام شده این بودکه علم، تنها یکی از چندین جزء نوآوری موفق است. در نتیجه این یافته ها، نه تنها تمرکز تحقیقات در این حوزه، بلکه مفاهیمی که برای توصیف آن به کار می رفت نیز تغییر کرد. در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، چندین دپارتمان و مرکز تحقیقاتی تاسیس شد که بر نقش نوآوری در توسعه اقتصادی و اجتماعی تمرکز داشتند بسیاری از این مراکز، دارای جهت گیری میان رشته ای بوده نیاز به مطالعه نوآوری از دیدگاه های مختلف را تشریح می کنند. چندین مجله و موسسه حرفه ای نیز در حوزه مطالعات نوآوری و فناوری راه اندازی شد. برای داشتن یک دیدگاه جامع نسبت به نوآوری، باید بینش حاصل از چندین رشته را با یکدیگر ترکیب کرد. برای مثال، اقتصاد کلاسیک، اصولاً با تخصیص منابع به نوآوری (در رقابت با دیگر هدف ها) و تاثیرات اقتصادی آن مواجه شده درحالیکه خود فرایند نوآوری کم و بیش به عنوان یک (جعبه سیاه) در نظر گرفته شده است. بررسی اتفاقاتی که در این جعبه می افتد، بر عهده پژوهشگران دیگر رشته ها قرار دارد. مسلماً بخش عمده ای از اتفاقات داخل این جعبه در ارتباط با موضوع یادگیری است و یادگیری در محیط سازمان یافته (نظیر گروه ها تیم ها بنگاه ها و شبکه ها) انجام می شود. عملکرد این محیط ها نیز در رشته هایی نظیر جامعه شناسی، علوم سازمانی، مدیریت و نظام های پویا بررسی می شود. امروزه، مطالعه فرایندی که نوآوری ها از طریق آن تحقق می یابد و بازیگرانی که در آن نقش دارند، تعامل مستمر بین بازیگران و سازمان های مختلف، دیدگاه سیستمی در مطالعات نوآوری، نقش نهاد ها و سازمان ها در این فرایند در سطح ملی و منطقه ای، تنوع عملکرد سیستم های نوآوری در طول زمان و در بخش ها با صنایع مختلف و نهایتاً نتایج اجتماعی و اقتصادی گسترده نوآوری موضوعات سیاسی مربوط به آن از جمله مباحثی مطرح در مطالعات نو آوری هستند. در نیمه اول قرن بیستم بسیاری از نوآوری هایی که پیشرو بودن ایالات متحده نسبت به دیگر اقتصادهای کاپیتالیستی را ممکن کرد از نوع سازمانی و شامل راه های جدید سازمان دهی تولید و توزیع بود. نوآوری سازمانی با مفهوم مورد نظر شومپیتر، در بر دارنده ترتیبات و ارتباطات بین بنگاه ها مانند سازمان دهی مجدد کل صنایع نیز هست. فرض برای این بودکه بهترین کار نگاه به نوآوری همچون پدیده ای تصادفی (یا به بیان برخی محققان مائده ای آسمانی ) است. شومپیتر در آثار اولیه خود از نخستین کسانی بود که با این الگو مخالفت کرد از این رو در آثار اولیه شومپیتر نوآوری خروجی و نتیجه نبرد مداوم بین کارافرینان منفرد که از راهکارهای جدید برای مسائل دفاع می کنند و اجتماعی است این تعبیر، ممکن است توصیف مناسبی از وقایع اروپا در اواخر قرن نوزدهم باشد اما در دهه های نخست قرن بیستم، مشخص شد که نوآوری ها به طور فزاینده ای در بردارنده کار گروهی هستند و در سازمان های بزرگتر اتفاق می افتند. شومپیتر، این موضوع را تایید و بر نیاز به مطالعه نظام مند کارآفرینی مشارکتی در بنگاه های بزرگ تأکید کرد. در طول دهه های اخیر، بر این نکته تاکید شده است که بنگاه های نوآور باید مسائل بالقوه ای را مد نظر قرار دهند که ممکن است وابستگی به مسیر ایجاد کند. برای مثال، اگر بنگاهی زودتر از سایرین یک مسیر نوآوری خاص را انتخاب کند، ممکن است از مزایای پیشتاز بودن سود ببرد، اما ریسک محدود شدن به این مسیر خاص نیز، به واسطه تأثیرات تقویتی مختلف، برای او وجود دارد اگر در پایان کار این بنگاه متوجه شودکه مسیر برتری وجود داشته که برخی بنگاه های دیگر، که صبر یا شانس بیشتری داشته اند، آن ها را یافته و از آن ها استفاده کرده اند، ممکن است اولین بنگاه با مشکل بزرگی مواجه شود زیرا تغییر مسیر بسیار پرهزینه است یا زمان انجام این کار دیگر سپری شده باشد. بنابراین، گفته می شود که در فاز اولیه پروژه نوآوری، قبل از اینکه دانش کافی در مورد گزینه های جایگزین جمع آوری شود، بهترین راه برد، اجتناب از تکیه بر یک مسیر خاص و آزاد بودن استفاده از ایده ها و راهکارهای مختلف و رقیب است. در سطح بنگاه، این موضوع مستلزم رهبری کثرت گرایانه است که امکان دانستن دیدگاه های مختلف را فراهم می کند(حلیمی ، ۱۳۸۷). ۲-۲-۱-۴- انواع نوآوری متناسب با کاربردها و سطوح مورد بررسی، نوآوری به انواع مختلف نیز تفکیک شده است. معمولاً محققان بر این باورند که مفهوم فرایند نوآوری را درک کرده اند، اما حقیقتاً بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در حوزه های مختلف مرتبط با نوآوری، تعاریف و طبقه بندی های متفاوتی از نوآوری را ارائه داده اند. فرایند نوآوری به صورت نوآوری رادیکالی یا افزایشی، نوآوریهای تقلیدی یا کاملاً جدید، بهبودی یا انقلابی، تکنولوژیکی یا سازمانی و بسیار انواع دیگر تعریف شده است. بطور کلی دو فاکتور مهم در تعیین نوع نوآوری وجود دارد: ۱-درجه جدید بودن نوآوری . ۲-جدید بودن در محصول، خدمت و فرایند و یا غیر از این موارد بر اساس فاکتور اول یعنی جدید بودن، نوآوری ها به طبقات متفاوتی دسته بندی شده اند که مهم ترین طبقه بندی که در این جا نیز مورد نظر می باشد، به دو صورت است: نوآوری های افزایشی، نوآوری های رادیکالی ، منظور از نوآوری رادیکالی، تغییرات جدید در محصول، فرایند و یا ساختارهای سازمانی است. نوآوری افزایشی معمولاً به عنوان تغییرات اساسی در کالا یا ساختارهای موجود تعریف شده است. این مفهوم با بهبود مستمر ارتباط تنگاتنگی دارد. به عبارتی تغییرات در وضعیت موجود که منجر به کاربرد جدیدی شود را نوآوری افزایشی گویند. به گفته ای نوآوری اگر بر اساس کشش بازار ایجاد شده باشد، معمولاً از نوع افزایشی و اگر بر اثر فشار تکنولوژیکی باشد از نوع رادیکالی است. در طبقه بندی دیگری که بسیار مورد توجه می باشد، نوآوری به صورت زیر طبقه بندی شده است: ۱-نوآوری تکنولوژیکی ۲-نوآوری سازمانی تفکیک فوق بیشتر مبتنی بر ۵ گروه نوآوری که شوچیتی معرفی کرده است، می باشد بر این اساس ۲ گروه اول را جزء نوآوری تکنولوژیکی و ۳ گروه آخر را نوآوری سازمانی نام نهاده اند. به عبارتی خلق محصولات، خدمات و یا فرآیندهای جدید و یا توسعه محصولات، خدمات و فرآیندهای موجود را نوآوری تکنولوژیکی می گویند و هر نوآوری غیر از آن را نوآوری سازمانی می نامند. (احمدی و همکاران ، ۱۳۸۸) نوآوری ها را می توان بر اساس نوع نیز طبقه بندی کرد. شومپیتر بین پنج نوع مختلف نوآوری تفاوت قائل است: محصولات جدید ، روش های تولید جدید ، تأمین منابع جدید، بهره برداری از بازارهای جدید، راه های جدید سازمان دهی کسب و کار. رویکرد دیگری که مبتنی بر فعالیت های شومپیتر است طبقه بندی نوآوری ها بر اساس میزان بنیادی بودن آنها در مقایسه با فناوری های موجود است. از این دیدگاه، بهبودهای مستمر بیشتر به عنوان نوآوری های تدریجی یا حاشیه ای شناخته شده اند در مقابل نوآوری های بنیادی همچون معرفی یک نوع کاملاً جدید از ماشین آلات یا انقلاب های فناوری شامل خوشه ای از نوآوری هایی که در کنار هم ممکن است تأثیر وسیع و گسترده ای داشته باشند قرار دارند شومپیتر به طور خاص روی دو دسته آخر که معتقد بود اهمیت بیشتری دارند متمرکز شد. با این وجود، این دیدگاه همیشه مطرح بوده که تاثیر انباشتی نوآوری های تدریجی اگر بیشتر از نوآوری های بنیادی نباشد به اندازه نوآوری های بنیادی است و نادیده گرفتن این تأثیرات منجر به دید نادرست از توسعه اقتصادی و اجتماعی در بلند مدت می شود . به علاوه کسب منافع اقتصادی از نوآوری های بنیادی در بسیاری موارد، مستلزم مجموعه ای از بهبودهای تدریجی است. کلاین و روز نبرگ بیان کرده اند که بسیاری از نوآوری های مهم اقتصادی در حین انتشار یک محصول یا فرایند تحقق یافته اند. عرضه چیزی در یک محیط جدید اغلب مستلزم میزان قابل ملاحظه ای از سازگاری سازی (و در نتیجه نوآوری تدریجی ) و تغییرات (یا نوآوری های) سازمانی است که می تواند بهره وری و رقابت پذیری را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. (حلیمی، ۱۳۸۷) اما به طور کلی می توان نوآوری ها را به چهار دسته تقسیم کرد: نوآوری های توسعه ای [۵۵] : ارائه خدمات موجود به کاربران موجود با اعمال اندکی تغییر و بهبود در آنها نوآوری های گسترشی [۵۶] : ارائه خدمات موجود به کاربران جدید نوآوری های تحولی [۵۷] : ارائه خدمات جدید به کاربران موجود نوآوری های کامل [۵۸] : ارائه خدمات جدید به کاربران جدید
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سنائی را مُسلّم شد که گوید زٌهد پُر معنی نداند قیمت نظمش هر آن کو گوش کر دارد
۵-۱-۴ سوز و شوق مَلَکی بردلت آسان نشود
در این ابیات زیبای عرفانی سنائی بیان می دارد . تا چندان سوز در تو پیدا نشود که جگر تو از راه چشم به صورت اشک درآید و آن اشک به مانند طوفان شود ، تو در عالم پندار گرفتاری ، آن هم پنداری که از فرط عظمت ، هیچ دریائی گنجایش زورق آن پندار را ندارد . این قصیده ی کوتاه که در بلخ سروده شده است ، بیشتر مایه ی عرفانی خالص دارد و آموزش هایی است در حوزه ی سلوک عرفانی . سوز و شوق مَلَکی بردلت آسان نشود تا بد و نیک جهان پیش تو یکسان نشود هیچ دریا نکشد زورق پندار ترا تا دو چشمت ، ز جگرمایه ، چو طوفان نشود سنائی در این بیت عرفانی بیان می دارد . تا آن گاه که کوه و بیابان در نظرت به مانند چمن درنیاید ( یعنی همه چیز را زیبا ببینی ) به کمال هنوز وارد قلمروِ تماشای عشق نشده ای . در تماشای ره عشق نیابی تو درست تا ز نهمت چُمنت کوه و بیابان نشود در این بیت عرفانی استوار و پر جذبه عرفانی سنائی به خود خطاب می کند سنائی تا تو جانت را قربانی نکنی به جایگاه قرب الهی نمی رسی و این بیت یادآور قربانی کردن اسماعیل ،که ابراهیم برای قرب و رضای خداوند می خواست انجام دهد .
ای سنائی نزنی چنگ تو در پرده ی قُرب تا به شمشیرِ بلا جان تو قُربان نشود سنائی در این ابیات عرفانی و دینی بیان می دارد و مرد ( مرد واقعی ، مرد مرد ) که در این عالم ، عالم عرفان قدم بر می دارد .و از ذوق و شوق عرفان و مست و غرق آن وادی شود و حتّی اگر جانش را غذای دوزخ کند برای او اهمیّتی نداشته باشد . در قضا و قدر روزگار جان خود را سپر کند و پنهان نشود . مرد باید که درین راه چو زد گامی چند بسته ای گردد چونان که پشیمان نشود سوز این حرف ، چنانش کند از شوق ، که گر غرق قُلزمُ شود آن سوز بنقصان نشود مستِ آن راه چنان گردد کز سینه ش اگر غَذِیِ دوزخ سازی که پریشان نشود چون ز میدانِ قضا تیر بلا گشت روان جان سپر سازد مردانه و پنهان نشود سنائی با خداوند به حالت مناجات گونه می گوید . ای خدایی که در بازار عرفانی جان ها در ترازوی عدل تو به نرخ بهشت می خرند و به ارزانی نمی خرید و انسان را به والایی می رسانی و جز از طریق عطای تو ، آز را توانگری و بی نیازی حاصل نمی شود . و جز از رهگذر یاد تو ، کبر را مسلمانی حاصل نمی شود . ای خدائی که به بازار عزیزانِ دَرَت نرخ جانها بجز از کّفِ تو ارزان نشود آز، بی بخش تو ، حقّا که توانگر نشود کِبر بی ، یادِ تو والله که مسلمان نشود
۶-۱-۴ ای خداوندان مال ! الاعتبار الاعتبار!
در این ابیات حکمی سنائی با تحکم و استواری می گوید : ای صاحبّان ثروت و مال عبرت بگیرید و ای کسانی که خدا را به زبان و قول می خوانید بی آنکه هنوز قلب داشته باشید از این کار ، دست کشیده و توّجه کنید و از محضر خداوند عذر خواهی کنید . اگر از دیوان سنائی چند قصیده را بعنوان نمایند های اصلی شعر او، بویژه در حوزه قصیده سرایی ، انتخاب کنیم بی گمان این قصیده یکی از آن قصاید است .زیرا هم به لحاظ استواری سبک وصورت و هم به لحاظ تنوع اندیشه و مضامین و ابیات بلندی که هر کدام می تواند حکم ضرب المثلی و حکمتی را داشته باشد ، این قصیده شاهکاری است بی مانند در طول تاریخ زبان فارسی ، با آن همه قصاید ممتاز و برجسته ای که استادان بزرگ مانند فرخی ، منوچهری ، ناصر خسرو ، خاقانی ، انوری و مسعود سعد تا ملک الشعرای بهار سروده اند ، این قصیده ، یکی از نوادر قصاید است که هم جنبه ی اجتماعی و سیاسی آن بسیار قوی و غنی است و هم به لحاظ آموزش های اخلاقی و میدان فکر ، بسیار متنوع است .دراین قصیده سنائی تازیانه ی انتقاد خویش را ، چنان بی پروا و سخت فرود می آورد که هیچ کس از آن نمی تواند جان سالم بدر برد . ظلم ستیزانه ترین قصیده ی زبان فارسی است با روحیّه ای بسیار قوی و امیدوار که بعضی ابیات آن ، محرومان همه ی قرون و اعصار تاریخ ما را در ظلمت استبداد قرون وسطائی عصر تاتار و تیمور و دوره های بعد ، همچنان زنده و امیدوار نگه داشته است . به دشواری می توان در تاریخ شعر فارسی ، اثری یافت که دلیرانه ترازین قصیده رویاروی مظالم حکام عصر ایستادگی کرده باشد . در مجموع این قصیده مروری است بر کل اندیشه های اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، عرفانی و اخلاقی سنائی و می توان آن را جوهر هنر سنائی دانست . ای خداوندان مال ! الاعتبار الاعتبار! ای خدا خوانان قال ! الاعتذار الاعتذار ! پیش از آن کاین جان عذرآور فرو میرد ز نطق ، پیش از آن کاین چشم عبرت بین فرو ماند ز کار ، سنائی در این بیت اجتماعی ، تأکید دارد پیش از آنکه از نطق بازمانید و پیش از آنکه بصر و بصیرت خویش را از دست دهید پند بگیرید ای کسانی که قلبتان سیاه شده است و موی سپید بر بنا گوش تان رسته است . و پیر شده اید و فرصتی دیگر برایتان باقی نمانده است . عبرت بگیرید . پند گیرید ای سیاهیتان گرفته جای پند ! عذر آرید ای سپیدیتان دمیده بر عذار ، ای ضعیفان ! از سپیدی مویتان زان شد چو شیر وی ظریفان ! از سیاهی ، روزتان زان شد چو قار در این ابیات پهنای اخلاقی و حکمی سنائی بیان می دارد در روز رستاخیز که پرده حجاب را از روی چشم و دلت کنار رفت و حقیقت واقعی را دیدی و پنبه ها از گوشت بیرون کشیده شد . تازه خواهی فهمید که آن سرای که در آن شادمانه با غرور می زیستی . پوچ و فریبنده بود . و آن سرای گریز را که در آن پایسته و برقرار نشسته بودی عاریتی و زودگذر بود . پرده تان از پیش دل برداشت صبح رستخیز پنبه تان از گوش بیرون کرد گشت روزگار تا کی از دارالغروری ساختن دارالسرور؟ تا کی از دارالفراری ساختن دارالقرار؟ تا کی می خواهی در این خانه فریب ، چشمتان نگران و منتظر بخشش دیگران باشد و دستتان به انتظار دریافت چیزی مانند پنجه ی چنار بازمانده است . در فریب آباد گیتی چند باید داشت حرص چشمتان چون چشم نرگس دست چون دستِ چنار در اصطلاح فلاسفه و متکلمین در طول تاریخ تمدن اسلامی معانی و مفاهیم بسیار یافته به حدی که استقضای تمام معانی و کاربردهای آن می تواند موضوع یک کتاب مستقل قرار گیرد، و شاید جامع ترین وصف آن همان باشد که مرحوم حکیم سبزواری گفته است : « النفس فی وحد ته کل القوی » ( شرح منظومه ۳۰۹ ) در این شعر سنائی و در غالب کاربردهای عرفا منظور عاملی است که کشش های انسان به طرف لذّات و خوشی های جسمانی نتیجه ی آن است . تقریباً نزدیک به مفهوم قرآنیِ نفس امارهء سبوء ( قرآن ۵۳/۱۲ ) این عامل را صوفیه نفس می خوانند و معتقدند که سرکوب آن ، آغاز همه فتوحاتِ روحانی و فیوضات الاهی است. عقل در اشعار بیشتر جنبه ادراکی آن مورد نظر است و به همین دلیل بعضی از حکما نفس و ذهن را یکی دانسته اند با این تفاوت که به اعتبار جنبه ی ادراکی ، عقل نامیده می شود و به اعتبار تصّرفاتی که انجام می دهند نفس خوانده می شود .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در جامعه بدلیل نداشتن چارچوب و قالبهای مشخص، اداره اختلافات امری مشکل و حتی غیرممکن است و میتواند به بروز انفجار سیاسی و نابودی یک گروه بدست گروه دیگر صورت گیرد، گروههای سیاسی به دلیل ضعف روحیه دگرپذیری قادر به دست یابی به توافق کامل با یکدیگر نبوده و سازش و هم زیستی میان آنها بسیار مشکل است. نگاهی به تاریخ سیاسی ایران، گویای این واقعیت است که هرگاه کشور از شر استبداد رهایی مییافت و فضای باز سیاسی ایجاد و یا دولت مرکزی رو به ضعف میگرایید، اغتشاش حاکم میشد و هر کس هر کاری میخواست انجام میداد. گروههای سیاسی، اقوام و ایلات سر به شورش بر میآورند و خودمختاری بر مناطق حاکم میشد، گویی آزادی با اغتشاش ملازمت دارد. این روند تا پیش از انقلاب اسلامی خیلی شایع بود تا جایی که برخی از صاحبنظران را بر آن داشت تا با طرح تئوریهایی به توجیه چرخه استبداد در ایران بپردازد، امروزه نیز این روحیه دگرناپذیری و ضعف تحمل سیاسی همچنان در عرصه رقابتهای سیاسی به سادگی مشهود است[۲۷]. ۲ـ تکثرگرایی مانع اقتدار نظام میشود دومین عاملی که منتقدان رقابتهای سیاسی به آن تمسک میجویند تضعیف اقتدار نظام است. آنان به پیروی از افلاطون که تکثرگرایی را مانع اقتدار نظام سیاسی میدانست، معتقدند منافع عمومی، زمانی حاصل میشود که یک شاه فیلسوف با افرادی تحصیل کرده، مستقل و مشاورانی روشنفکر همراهی شود. این افراد، قادر خواهند بود با مدنظر قرار دادن مصالح و منافع عمومی و بیتوجهی به آرزوهای قشری مسلکان و بدون موافقت با فشارهای خودخواهانه و فرقهای به تصمیمگیری آگاهانه و عاقلانه بپردازند از این رو رقابتهای سیاسی با توجه به این که با اعمال نفوذ و فشارهایی از جانب گروههای سیاسی اجتماعی همراه است، مانع از اقتدارگرایی سیاسی که لازمه حضور نظام در عرصههای مختلف بینالمللی و حفظ حیات سیاسی نظام است میگردد. ۳ـ ناپایبندی حزبها و گروهها به رعایت قوانین و مقررات و قاعده بازی سیاسی هرجامعهای، برای اینکه بتواند به وضعیت خود سامان داده و برای تحقق هدفها و آرمانهای خود حرکت کند، باید چارچوب ضوابط و مقرراتی را بنای حرکت خود قرار دهد، در این میان گروه های سیاسی- اجتماعی، تشکلها و حزبها در صورتی که قانون را به رسمیت شناخته و آنرا حاکم بر اقدامها، برنامهها و رفتار خود بدانند تا حدود زیادی مانع از حرکت واگرایانه خواهند شد.
یکی از عوامل اصلی تنشهای سیاسی در فرایند رقابتها، ناپایبندی نخبگان و بانیان حزبها به قانون است. هرچند الگوی تکثر از قابلیتهای سیاسی بالایی برای رسیدن به توسعه بهرهمند است. اما تنوع گروههای قومی و سیاسی و گسترش حوزه رقابت میان آنها یک خطر جدی برای وفاق ملی کشور به حساب میآید بویژه زمانی که رقابتها از چارچوب اصول وضع شده فراتر رفته و اصل حکومت دینی را به مبارزه فرا خواند. بنابراین، نپذیرفتن یا رعایت نکردن قاعدههای بازی سیاسی در رقابت میان حزبها و گروهها، عامل مهم دیگری در وقوع بحران خواهد بود؛ قاعدههایی که بر مبنای قانون و مقررات کشور شکل میگیرند. ۴ـ نبود نهادهای مدنی بدون تردید برای اینکه در جامعهای رقابتهای سیاسی بتواند به شکل سالم و صحیح جریان یابند وجود نهادهای واسط و مدنی امری ضروری و اجتنابناپذیر است. در جامعههایی که نهادهای واسط و میانجی (حزبها، تشکلها و نهادهای مدنی) وجود ندارد و به اصطلاح، جامعه اتمیزه و تودهوار است و ساز و کارهای لازم برای رقابت در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی مسدود است. طبیعتاً رقابتها بشکل فردی بروز و ظهور خواهد کرد، در این حالت بستر و زمینه برای بروز هرج و مرج و طرح خواستههای فردی بشدت وجود دارد. مطابق نظریه اتمیزاسیون اجتماعی در جامعههای تودهوار، افراد عمدتاً به عناصر «تنها» تبدیل میشوند و زمانی که یک کاتالیزور یا رهبر سیاسی پا به عرصه میدان رقابت میگذارد، افراد توده وار و اتمیزه شده و افرادی که به عنصری تنها تبدیل شدهاند، متأثر از شعارهای جذاب نخبگان با یکدیگر پیوند خورده و همچون سیلی خروشان در مقابل وضع موجود قد علم خواهند کرد. این نیروی متراکم میتواند در سایه یک گروه مرجع یا رهبر از قوه به فعل تبدیل شده و نظم اجتماعی و وفاق ملی را در هم شکسته، حتی نظام سیاسی را دچار چالش نماید. نهادهای مدنی به مثابه حائل و واسط بین دولت و مردم از یک سو باعث وفاق و اجماع در جامعه شده و مانع استبداد دولت بر تودهها میشوند و از سوی دیگر استبداد تودهها بر دولت را از طریق نهادینه و کاتالیزه کردن خواستههای نامعقول آنان، متناسب با ظرفیت نظام سیاسی، مانع میشوند. بنابراین برای حفظ نظم اجتماعی و ثبات و تداوم نظام سیاسی ضروری است علاقهها و سلیقههای مختلف مردم و خواستههای آنها را در قالب نهادهای مدنی و تشکلهای سیاسی و اجتماعی سامان داده شتاب بخشند، در غیر اینصورت، نبود رابطه منطقی و تعریف شده میان دولت و مردم موجب زیر سؤال رفتن مشروعیت سیاسی نظام، نارضایتی سیاسی و در نهایت بروز شورشهای اجتماعی خواهد شد.[۲۸] از این رو میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که یکی از مهمترین معضلات در عرصه رقابتهای سیاسی مقوله اتمیزاسیون اجتماعی و خلاء حضور نهادهای مدنی و تعریف نشدن رابطه دولت و مردم و تنظیم چارچوب رقابت در قالب تشکلها و نهادهای میانجی است. ۵ـ نبود جامعهپذیری سیاسی نبود جامعهپذیری سیاسی و ضعف فرهنگ سیاسی یکی دیگر از موارد و زمینههای تنشزا در رقابتهای سیاسی بشمار میآید. این معضل فرهنگی به سه لایه در جامعه مربوط میگردد که عبارتند از: ۱ـ ضعف جامعهپذیری سیاسی در میان مردم. ۲ـ ضعف جامعهپذیری سیاسی در بین نخبگان، حزبها، تشکلهای سیاسی و گروههای واسط. ۳ـ ضعف جامعهپذیری سیاسی در نهاد دولت[۲۹]. ضعف جامعهپذیری سیاسی در میان مردم یکی از مشکلات اساسی در رقابتهای سیاسی، اجتماعی که در حال حاضر منجر به خشونت و چالشهای سیاسی میگردد، نبود فرهنگ رقابت میان فرد فرد جامعه است. ضعف فرهنگ سیاسی، موجب میشود افراد در جامعه، به جای طرح اصولی خواستهها و نیازهای خود، مشارکت سالم در فراشدهای سیاسی، اجتماعی، رعایت قاعدهها و اصول رقابت و مشارکت، احترام به خواستهها، نیازها و حقوق دیگران، پرهیز از مطلق دانستن رأی، خواستهها و حقوق خود، خودداری از تحمیل رأی و نظر شخص خود به دیگران و احترام به رأی و نظر اکثریت و در یک کلام به جای ترجیح منافع و مصالح عام، جمعی و ملی، بر خواستهها و آرای فردی و شخصی تاکید، مطابق استنباطهای شخصی از قاعدهها و اصول سیاسی رفتار نموده، منافع و مصالح شخصی، خانوادگی و قبیلهای را بر مصالح و منافع ملی و عام ترجیح دهند. در چنین حالتی رقابت برای منابع چهارگانه قدرت، ثروت، منزلت و معرفت موجب تنش و بحرانهای تودهای در جامعه خواهد شد. ضعف جامعهپذیری سیاسی در بین نخبگان حزبها و تشکلها، یکی دیگر از عاملهای تنشزا در فرایند رقابتی در جامعه محسوب میشود؛ زیرا علاوه بر توده مردم، نخبگان و حزبهای سیاسی نیز نیازمند رعایت قاعدههای بازی سیاسی در فرایند رقابت هستند و این میسر نیست مگر در سایه برخورداری آنان از درک و شعور سیاسی برخی از نخبگان، حزبها و تشکلهای سیاسی؛ همچنین گویای این واقعیت است که متأسفانه به دلیل نوپا بودن نظام حزبی در ایران، نگرشهای سیاسی افراطی، ناآگاهی و نا آشنائی به قاعدهها و اصول رقابت و تمایلات خاص گرایانه و انحصارطلبی و تمامیت خواهی، مطلق انگاری و پائین بودن آستانه تحریک پذیری اعضا، رفتار سیاسی حزبی در ایران دچار نوسانهای شدید و تندرویها و کندرویهای بسیار شده است. تا جائیکه در پارهای شرایط، مناسبات میان حزبها و گروههای سیاسی به خشونت کشیده شده و تا سرحد تکفیر یکدیگر پیش رفتهاند، بدیهی است در چنین شرایطی نظم اجتماعی و وفاق ملی دچار آسیب پذیریهای جدی شده و حالت شکنندگی به خود گرفته است. نخبگان و حزبهای سیاسی، بجای رعایت مصالح و منافع جمعی و عام، در تعاملات بین حزبی و رقابتها بیشتر حافظ منافع حزبی و سازمانی خود بودهاند و با نقض مرزهای نمادین اجتماع ملی، خطوط قرمز و ممنوعه، حاکمیت نظام را به چالش کشیده و زیر سؤال بردهاند و از این طریق مشروعیت آنرا در جامعه مورد تهدید قرار دادهاند. ضعف جامعهپذیری سیاسی در نهاد دولت دولتها نیز به رغم آن که در رأس هرم قدرت قرار دارند، گاهی درگیر معضل توسعه نیافتگی فرهنگی و سیاسی هستند، یکی از زمینههایی که مؤید این توسعهنیافتگی است، تمامیت خواهی آنان است. اصولاً دولتها، چندان تمایل و علاقهای به توزیع و یا محدود کردن قلمرو قدرت خود از طریق واگذاری بخشهایی از قدرت و اختیارهای خود به نهادهای مدنی و تشکلهای سیاسی، اجتماعی ندارند، آنان تمایلی ندارند در مقابل یا در کنارشان جریانهای سیاسی و نهادهای مدنی قدرتمندی وجود داشته باشد. مسأله دوم رعایت نکردن قاعدههای بازی در رقابت سیاسی بدست دولت و سیستم سیاسی است، زمانی که سیستم سیاسی و دولت رعایت قاعدههای بازی را فقط برای رقیبان خود بخواهند و خود را از این قاعدهها مستثنی بدانند در این حالت به دلیل نقض میثاقهای ملی و عمومی و قاعدههای عام به دست دولت، افراد و گروه ها و حزبهای سیاسی که خارج از دایره قدرت قرار دارند نیز خود را ملزم به پایبندی از قاعدهها و اصول و میثاقهای ملی ندانسته و آنها را نقض خواهند کرد. و بدینترتیب صحنههای رقابت، مخدوش و آلوده میگردد، بطور کلی رعایت قاعدههای بازی سیاسی و رقابت در درون سیستم نیز از مقولههای مهمی است که به جامعهپذیری سیاسی نخبگان (الیتها)، رهبران سیاسی، صاحبان قدرت و نحوه تربیت سیاسی آنان مربوط میگردد. سومین نکته که به ضعف جامعهپذیری سیاسی دولت مربوط است، مسدود شدن راه های کسب قدرت سیاسی و پلکان نردبان قدرت، در رقابت بدست دولتهاست. زمانی که در جامعهها، حزبها و گروههای سیاسی و افراد و نخبگان در هیچ شرایطی قادر به ورود به رقابتهای سیاسی نباشند و راههای کسب قدرت از طریق رقابت در جامعه، مسدود گردد افراد و گروه های سیاسی برای کسب قدرت و ورود به اریکه سیاست ناگزیرند از طریق غیر مشروع و خشونتآمیز به قدرت دست یابند. نمونه این امر را میتوان پیدایش مجاهدین خلق (منافقین) و چریکهای فدائی خلق نام برد که در دهه ۵۰ و ۶۰ از طریق تجزیه از حزب توده و نهضت آزادی خلق شده و برای رسیدن به قدرت سیاسی اقدام به مبارزه مسلحانه کردند. بنابراین سنتی بودن و مسدود بودن سیستم دست یابی به قدرت و مشارکت سیاسی که عمدتاً به دست دولتها انجام میگیرد، معضل مهم دیگری در فرایند رقابتهای سیاسی محسوب میشوند که خود گویای توسعهنیافتگی سیاسی دولت و جامعهناپذیری سیاسی آنان میباشد[۳۰]. برخی از نویسندگان گروه های قدرت و یا نفوذ یا فشار را به نحوی ساده به گروه های اقتصادی، سیاسی مذهبی و جز ان تقسیم میکنند[۳۱]. اما باید در نظر داشت که کوشش برای اعمال نفوذ، خود به معنی پذیرش عملی نظام حکومتی مستقر است و ممکن است فعالیتهای گروه های نفوذ به صورت مقطعی یعنی غیر مستمر اعمال شود. گروه های نفوذ معمولاً ترجیح میدهند دوستان را مورد نفوذ قرار دهند تا دشمنان را زیرا چنین نفوذی معمولاً محتاطانهتر و بی سر و صداتر است، برعکس در دشمنان، گروه های نفوذ معمولاً به هیاهو و جلب افکار عمومی متوسل میشوند. تفرقهافکنی میان نمایندگان یا وزرا از شیوههای معمول در این مورد است[۳۲].
فصل پنجم
الگوهای مختلف در رقابت سیاسی
الگوهای مختلف رقابت سیاسی رقابت سیاسی یکی از شاخصها و مؤلفههای توسعه سیاسی و ارزشی متعلق به انسان معاصر است که ریشه در تجربه تاریخی بشر دارد، آثار منفی ناشی از ظهور رژیمهای خودکامه و تمامیت خواه، پیچیدهتر شدن حیات اجتماعی، بالا رفتن سطح آگاهی عمومی، گسترش شبکههای اطلاعاتی و ظهور گروههای واسط در مجموع انسان را به نتیجه رسانید که اداره امور سیاسی و اجتماعی از عهده فرد یا گروه خاصی بیرون است و برای این منظور باید عرصه را برای حضور کلیه فردفرد جامعه به ویژه صاحبنظران باز گذارد تا از طریق تضارب آرا و نقد آنها در جریان یک رقابت سالم در نهایت سیاست صحیح، شکل گیرد. از این دیدگاه، رقابت سیاسی را میتوان جوهره اصلی توسعه سیاسی تعریف کرد. این بیان از رقابت، دارای ریشههای معرفتی ژرف و بدیعی می باشد که از سرچشمههای تکثیرگرایی نسبت و مشروعیت اکثریت سیراب میشود. در این پژوهش اصل بر این است که رقابت سیاسی یکی از نمادهای اصلی مشارکت سیاسی حکومتهای مردمی و مردم سالار دینی است و در صورتی که در چارچوب قاعدهها و میثاقهای ملی و به شکل صحیح و مسالمت آمیز انجام گیرد عامل تقویت ثبات سیاسی، نظم اجتماعی، طراوت و نشاط سیاسی جامعه، پویایی و انسجام ملی خواهد شد. اما با وجود امتیازاتی که برنظام رقابتی مترتب است به این علت که اشکالاتی، در سیستم رقابتی جامعه ایران وجود دارد، در صورتیکه برای رفع این اشکالات و آفتها با تدبیر و درایت لازم راهبردهای صحیح، طراحی و اجرا نگردد، رقابتهای سیاسی نه تنها موجب نشاط پویایی توسعه مشارکت و تحقق مردم سالاری نخواهد شد، بلکه برعکس، نظم اجتماعی و وفاق ملی را بشدت در معرض آسیبپذیری و چالش قرار خواهد داد، و پراکندگی و افتراق سیاسی در جامعه حاکم، مشروعیت سیاسی نظام مخدوش و جامعه، با بحران مواجهه خواهد شد. در ارتباط با مقوله رقابت سیاسی سه الگو وجود دارد: - یک دیدگاهی که تا حدود زیادی تمایل به وجود رقابت نداشته، آنرا مخل نظم و امنیت میداند. - دیدگاهی که رقابتهای سیاسی را لازمه رشد و پویای فرهنگی و اجتماعی جامعه و آنرا از نشانههای حکومتهای مردمسالار میداند. - دیدگاهی که معتقد به الگوی تثبیت و حفظ وضع موجود و محدود کردن رقابتها است، در زیر این الگوها به اختصار تشریح میگردند[۳۳]. ۱ـ الگوی تکثرگرا مطابق این دیدگاه، جامعهای توسعه یافته است که در آن مشارکت اجتماعی و تنوعی و تکثر عقیدهها وجود داشته باشد و افراد بتوانند درمسائل مختلف کشور مداخله و حق اظهارنظر داشته باشند، براساس این دیدگاه، تکثرگروههای سیاسی وفادار به نظام پدیدهای طبیعی تلقی میشود. این دیدگاه، طیفهای گوناگونی را شامل میشود که به رغم اختلاف در ایدئولوژی سیاسی در اصل وجود تکثر در رقابت سیاسی برای رسیدن به توسعه سیاسی با هم مشترک هستند. در اصل، میتوان از نظر نیرو و توان، این جبهه را بزرگترین جبهه نظری – عملی موجود دانست. این الگو معتقد است؛ وحدت و وفاق به معنای یک رنگ و یک دست بودن جامعه نیست، زیرا چنین جامعهای مرده و غیرفعال است. هرکس که چارچوب نظام را پذیرفت باید حق انتخاب و حضور در صحنه را داشته باشد، وجود گرایشهای متفاوت با اندیشههای مختلف باعث تقویت نظام و انقلاب خواهد شد. هر اندیشهای که خواهان رشد و ترقی است باید رقیب را تحمل کند و به مردم حق انتخاب بدهد، طرفداران الگوی تکثر معتقدند باید در کشور فضایی فراهم شود که همه نیروهای متفکر بتوانند دیدگاه های خود را مطرح کنند و اندیشمندان جامعه بتوانند در فضائی آزاد و امن اجازه اظهارنظر بیابند و به رقابت سالم و سازنده بپردازند، دولت نیز موظف است برای همه کسانیکه، قانون اساسی را پذیرفتهاند امنیت لازم را ایجاد، از حقوق آنان دفاع کند. همانگونه که ملاحظه میشود در الگوی موردنظر تکثر گرایان، وحدت اراده دولت و حیات جامعهسیاسی، حاصل رقابت و برخورد منافع و آراء و … میباشد. جوزف شومپتر از زمره صاحب نظرانی است که از نوعی «دمکراسی رقابتی» دفاع میکند. به عقیده وی، دمکراسی روسویی بر مقوله «خیر عامه» مبتنی است که به گونهای اشراقی در اراده عمومی تجلی می کند. حال آنکه دمکراسی، نوعی از نظام نهادها و تأسیسات برای گرفتن تصمیمهای سیاسی است که در آن هر فرد در مبارزهای رقابتی، اختیار دارد آراء مردم را جلب کند. بنابراین رقابت آزاد نخبگان رهبران سیاسی بر سر آرای آزاد شهروندان، خطوط ماهوی دمکراسی است. خطر عمدهای که این الگو را تهدید میکند، امکان دستکاری آرای تودهها است؛ ولی این خطر در رژیمهای مبتنی بر انحصار مردم و حزب حاکم بیشتر است؛ چون در آنجا دیگر رقابت و کثرت عقیدهها و حزبها و بنابراین افکار عمومی انتقادی آزاد وجود ندارد. در رژیم رقابتی، حداقل، وقتی که امکان دستکاری آرا هست، امکان افشای دستکاری نیز وجود دارد، حال آنکه در رژیمهای انحصاری، به سختی میتوان از دستکاریهای ضد مردمی پرده برگرفت[۳۴]. نتیجه آنکه: تحملپذیری، احترام به رای و نظر رقیبان، باز تعریف وحدت در پرتو کثرت، حق حضور همکاران در اداره جامعه، رعایت حقوق شهروندی و رسالت دولت در حفظ این حقوق از مهمترین اصولی هستند که ساختار مدل تحلیلی و نظری تکثرگرایان را تشکیل میدهد. ۲ـ الگوی یکسان انگار این دیدگاه، مقوله تکثر سیاسی و رقابت را اساساً با اصول اسلامی، سازگار نمیبیند و بیشتر معتقد به وحدت سیاسی به جای رقابت سیاسی است. طرفداران این دیدگاه با استناد به پیشینه منفی رقابتهای سیاسی در بستر اسلامی و تحریف جریان امامت و تضعیف مبانی نظری آن با توسل به آرای متعارض اندیشهگران مسلمان، تقسیمبندیهای امروزی را بی اعتبار دانسته و معتقد است که این دستهبندیها باید کنار گذاشته شوند. این دیدگاه، بدون توجه به مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی جدید، بدنبال تحلیل وفاق و وحدت سیاسی از طریق یک دستسازی سیاسی و طرد گروه های رقیب است. ۳ـ الگوی تثبیتگرا طرفداران این الگو، ضمن تقدیم توسعه اقتصادی و بازسازی کشور، سایر وجوه توسعه آنرا لازمه تحقق عدالت اجتماعی و رسیدن به هدفهای انقلاب میدانند. از این رو برای تحول اقتصادی کشور و رونق اقتصادی جامعه، بازگشت سرمایههای مادی و انسانی به داخل و جذب سرمایههای خارجی، اجرای سیاست خصوصیسازی امری ضروری و اجتنابناپذیر میدانند و معتقدند این امر میسر نیست مگر در سایه تثبیت وضعیت سیاسی کشور و تضمین امنیت سرمایهگذاریها؛ از این رو مطابق الگوی تثبیتگرا، تحقق توسعه اقتصادی بویژه در جامعه در حال گذار ایران، تنها در سایه ثابت نگه داشتن سطح گروهبندیهای سیاسی و نزدیک کردن هر چه بیشتر دیدگاه آنها به یکدیگر، حتی به قیمت انزوای مقطعی یک گروه برای مصالح کشور و خواباندن جریانهای فکری در حوزه اصلاح طلبی امکانپذیر است. این الگو در دهه دوم انقلاب که به دهه سازندگی مشهور گردید به مورد اجرا گذاشته شد، اما تغیر رویکرد جامعه نسبت به این الگو که عملاً در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ ریاست جمهوری، خود را نمایان ساخت؛ بیانگر استقبال نکردن نخبگان سیاسی، حزبها و مردم از این الگو در جامعه بود[۳۵]. نهادهای رقابت سیاسی در جهان امروز، در حوزه رقابت سیاسی دو موضوع عمده وجود دارد، یکی قضیه انتخابات در سطوح مختلف و یکی احزاب سیاسی در انواع مختلف خود. گفته شده است که احزاب سیاسی ماشینهای انتخاباتیاند و به این ترتیب اساس کار احزاب سیاسی، انتخابات فرض شده است؛ به عبارت دیگر کیفیت و خصایل انتخاباتی در تعیین نوع نظام سیاسی، نحوه و میزان کارکرد آن تأثیر دارد. برای نمونه، اینکه در انگلستان دو حزب عمده سیاسی کارگر و محافظه کار وجود دارد و قدرت سیاسی بین آن دو دست به دست میشود، زاییده نظام انتخاباتی آن کشور است و اگر انگلستان، نظام انتخاباتی دیگری را تجربه میکرد، نظام حزبی این کشور به گونهای دیگر شکل میگرفت[۳۶]. بر این اساس امروزه در جهان، نظامهای مختلف انتخاباتی و نظامهای متنوع حزبی وجود دارد که در خدمت سیاست و حکومت در کشورهای دارای نظامهای مردمی قرار گرفته است. تعریف نظام انتخاباتی نیازمند ذکر این مقدمه است که «انتخابات، فرایندی است که دارای مراحل مختلف است، این مراحل با هم یکسان نبوده، ماهیتی متفاوت از یکدیگر دارند. به عنوان مثال؛ ثبت نام برای شرکت در انتخابات، تعیین صلاحیت نامزدها، شرکت در مبارزه انتخاباتی و انجام تبلیغات حضور در پای صندوق رأی و سرانجام شمارش آراء، مهمترین مراحل و اجزای این فرایند را تشکیل میدهند. هر یک از این مراحل، دارای ضوابط و مقررات مخصوص به خود است که مجموعه این ضوابط و مقررات، قوانین انتخاباتی کشورها نامیده میشود. حال با این مقدمه، باید بگوییم که نظام انتخاباتی نظامی است که قوانین مربوط به آخرین مراحل این فرایند یعنی شمارش آرا مشخص میکند؛ به عبارت دیگر، تبدیل رأی به کرسی نمایندگی و تقسیم کرسیها میان فهرستها و نامزدهای مختلف وظیفه اصلی نظام انتخاباتی است یا نظام انتخاباتی، تعیین کننده چگونگی اعمال حکومت توسط اکثریت است[۳۷]. نظام انتخاباتی که بدین گونه تعریف شد، یکی از عوامل اصلی شکل دهنده نظام حزبی نیز هست. در تعریف نظام حزبی گفته شده است: «از مجموعه روابط متقابل میان احزاب سیاسی از یک سوی و احزاب سیاسی و حکومت از سوی دیگر، نظام خاصی شکل میگیرد که از آن به نظام حزبی تعبیر میشود.» با این تعریف ۳ نوع نظام حزبی در جهان وجود دارد که عبارتند از: ۱ـ تکحزبی ۲ـ دو حزبی ۳ـ چند حزبی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۷-۳٫ دینامومتر فرافن ساخت ایران ۳-۷-۴٫ کالیپر Yagamiساخت کشور ژاپن برای اندازه گیری چربی زیر پوستی مناطق سه گانه بدن
۳-۷-۵٫ میله المپیک و وزنههای مختلف ۳-۸٫ روش اندازه گیری متغیّرها ۳-۸-۱٫ اندازه گیری قد آزمودنیها بدون کفش به علت معلولیت در حالت خوابیده، بر روی زمین درازکش قرار گرفتند. سپس با یک متر نواری قد آزمودنیها توسط آزمونگر از بالاترین نقطه سر تا پاشنـه آنها بر حسب سانتیمتر اندازه گیری شد (۱۴۶). شکل ۳-۷ اندازه گیری قد خوابیده ۳-۸-۲٫ اندازه گیری وزن ارزیابی قدّ آزمودنیها، به علت معلولیت آنها به صورت نشسته، بدین صورت انجام گرفت که در زمان اندازه گیری، ترازو روی سطح صاف تنظیم میشد و آزمودنیها بدون کفش و با حداقل لباس روی ترازو قرار میگرفتند و وزن آنها برحسب کیلوگرم با دقت ۱/۰ کیلوگرم اندازه گیری شد( ۱۴۶). شکل ۳-۸ اندازه گیری وزن ۳-۸-۳٫ امتیاز معلولیت با توجه به پرونده های اطلاعاتی آنها که در باشگاه بر اساس کلاس بندی پزشکی ثبت شده بود امتیاز معلولیت افراد ثبت گردید. ۳-۸-۴٫ محاسبه شاخص تودهیبدنی برای تعیین شاخص تودهی بدن، مقادیر وزن و قدّ آزمونیها در فرمول زیر قرار داده شد و شاخص تودهی بدن بر حسب کیلوگرم بر متر مربع محاسبه شد( ۱۱۴). مجذور قد (متر مربع) ÷ وزن (کیلوگرم) = شاخص تودهبدن ۳-۸-۵٫ اندازه گیری تودهی بدون چربی تودهی بدون چربی به کمک معادله زیر برآورد شد(۵ ): وزن کل بدن × درصد چربی= وزن چربی وزن بدن در حال حاضر- وزن چربی= وزن بدون چربی ۳-۸-۵-۱٫ اندازه گیری درصد چربی بدن تعیین درصد چربی بدن آزمودنیها به کمک فرمول سه نقطهای دانشکده پزشکی ورزشی آمریکا[۵۷] به شکل زیرمحاسبه شد(۶۱): ۰۳۶۵۳/۴- [(سن)×۰۳۶۶۱/۰]+²(مجموع سه قسمت )× ۰۰۱۱۲/۰- (مجموع سه قسمت ) × (۴۱۵۶۳/۰)= درصد چربی بدن شکل ۳-۹ کالیپر لازم به ذکر است که تمام اندازه گیریها در سه نوبت به صورت چرخشی در هر ناحیه از سمت راست بدن انجام گرفت، با توجه به نزدیکترین رقم تا حد ۱/۰ تا ۵/۰ میلیمتر ثبت شد و متوسط ۳ اندازه گیری به عنوان اندازۀ نهایی ثبت شد. ۲تا۴ ثانیه پس از رهایی دستگیره کالیپر، اندازۀ ضخامت چربی خوانده شد. به منظور پایایی و روایی خوب، سنجشها در یک زمان از روز و ترجیحاً صبح انجام شد(۸۱).به منظور اینکه ضخامت چین پوستی تحت تأثیر تغییرات مایع بینبافتی قرار نگیرد از آزمودنیها خواسته شد که در روز قبل از اندازهگیـری از شرکت در فعالیتهای جسـمانی که منجر به کم آبی می شود، پرهیز کنـند(۸۲).روش اندازه گیری ضخامت چینپوستی هر ناحیه از بدن بر اساس روش اندازه گیری که ویژۀ معادلات جکسون و پولاک[۵۸] بود(۸۱) به صورت زیر در سمت راست بدن صورت گرفت: ۳-۸-۵-۲٫ اندازه گیری ضخامت چینپوستی شکمی ضخامت لایه چربی زیرپوستی در این ناحیه در حالت ایستاده، و بدون هیچ انقباضی در عضلات شکمی اندازه گیری شد. در این حالت۳ سانتیمتر جانبی ناف علامتگذاری شده و ضخامت چینپوستی در این ناحیه به صورت عمودی اندازه گیری شد(۸۱ ). ۳-۸-۵-۳٫ اندازه گیری ضخامت چینپوستی فوقخاصره این چین پوستی به شکل لایهای مورّب در بالای تاج خاصره در حالتی که فرد ایستاده بود، اندازه گیری شد(۸۱ ). ۳-۸-۵-۴٫ اندازه گیری ضخامت چینپوستی پشتبازو در حالی که زاویه آرنج ۹۰ درجه بود فاصله بین برجستگی کناری زائده آخرومی و لبهی تحتانی زائدهی آرنجی در لبهی کناری، اندازه گیری شد و بعد از مشخص کردن وسط استخوان بازو در سطح خلفی، در حالی که دست، شل و کاملا صاف و کشیده بود، ضخامت چینپوستی به شکل عمودی اندازه گیری شد( ۸۱). ۳-۸-۵-۵٫ اندازه گیری ضخامت چینپوستی جلوبازو در حالتی که فرد ایستاده بود و دست شل و کاملا صاف بود، همسطح با علامت سهسر در سطح قدامی در ناحیه بازو، چینپوستی اندازه گیری شد(۸۱ ). ۳-۸-۶٫ اندازه گیری دور اندام برای بررسی توزیع چربی بدن محیط ناحیه شکم به صورت چرخشی هر ناحیه ۳ مرتبه با بهره گرفتن از متر نواری غیر الاستیک با دقت ۱/۰ سانتی متر اندازه گیری شد (۸۱ ). ۳-۸-۷٫ اندازه گیری حجم عضلانی بازو حجم عضلانی استفاده با از روش آنترپومتری برای عضلات ناحیهی بازو، بر طبق روش توضیح داده شده توسط فریسنچو[۵۹] (۷۳ ) محاسبه شد. معادلات استفاده شده برای تخمین اندازه عضلات بازو(۷۳ ): [ضخامت چین پوستی سه سر بازو (mm) ]- [π ÷ محیط بازو (mm)] : قطر عضله بازو ( mm) [ضخامت چین پوستی سه سر بازو (mm) ×π ]- [ محیط بازو (mm) ] : محیط عضله بازو (mm ) [ ²(قطربازو) ] × [ ۴÷π ] : سطح عضلا نی بازو (mm² ) ۳-۸-۷-۱٫ اندازه گیری محیط بازو برای اندازه محیط بازو نقطه میانی بازوی آزمودنی در حالت ایستاده و با دستهای آویخته شده از دو طرف تنه، در حالی که کف دست به طرف ران قرار گرفته بود، استفاده شد. برای تعیین نقطه میانی بازو، فاصله بین زائدهی آخرومی و لبه خلفی زائدهی آرنجی در ناحیه جانبی بازو، در حالی که متر بافتهای نرم اطراف بازو را خیلی فشرده نمیکرد، استفاده شد (۱۰). ۳-۸-۹٫ اجرای آزمون دراز و نشست از آزمون دراز و نشست برای تعیین استقامت عضلانی استفاده شد. قبل از مبادرت به انجام این آزمون و برای برگشت ضربان به حالت اول نیز آزمودنی ها ۳ دقیقه استراحت کامل داشتند. برای اجرای این آزمون، آزمودنی به پشت میخوابید، طوری که زانوها خمیده باشند و کف پاها با تشک تماس داشته باشند. محل قرار گرفتن دستها روی شانهها و به صورت ضربدری بود. با شنیدن فرمان شروع، شخص، بالاتنه را تا حدی که آرنج با زانو تماس یابد، بالا می آورد و مجدداً به وضعیت شروع باز میگشت و این عمل را تا مدت یک دقیقه تکرار میکرد. تعداد تکرارهای صحیح در مدت یک دقیقه به عنوان امتیاز فرد ثبت شد(۱۹). شکل ۳-۱۰ آزمون درازونشست
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
-
-
-
-
-
-
- معایب سیستم های فتوولتائیک
-
- بازدهی کم و هزینه بالای سرمایه گذاری اولیه
-
- محدودیت درساعات کارکرد با تمام ظرفیت در طول روز یا ماه و سال .
-
- عدم امکان پیوند با سیستم های سوخت پشتیبان مثل سیستم سوخت های فسیلی .
-
- نیاز به ذخیره سازی با باتری های الکترو شیمیایی که بسیار گران می باشد.
-
نیاز به اشغال مساحت زیاد جهت نصب کلکتورها.
-
-
-
-
-
- کاربرد سیستم های فتو ولتائیک
سیستم های فتوولتائیک در هر مکانی که دارای پتانسیل جذب انرژی خورشیدی بالایی هستند ، قابل استفاده برای تولید انرژی الکتریکی می باشند ولی در حال حاضر با توجه به هزینه بالای تولید سلول های خورشیدی و قیمت ارزان برق تولیدی توسط سوخت های فسیلی از سیستم های فتوولتائیک در مناطق دور افتاده و با فاصله زیاد از شبکه سراسری برق مانند روستاها و مناطق مرزی استفاده می شود . یکی از دیگر کاربردهای این سیستم ها جهت روشنایی سطح معابر در شهرهاست ، که در این روش هر پایه چراغ روشنایی با توجه به توان مورد نیاز لامپ ها در طول روز ، انرژی خورشیدی را توسط سلول های خورشیدی که در بالای پایه نصب شده دریافت کرده و توسط سیستم ذخیره انرژی انرا ذخیره می کند و در شب از آن برای تامین برق لازم برای روشنایی لامپ ها استفاده می کند.
سیستم های پمپاژ خورشیدی با بهره گرفتن از سیستم های فتوولتائیک یکی از کاربردهای این سیستم ها است که در آن پمپ های خورشیدی قابلیت استحصال آب از چاه ها ، قنوات ، چشمه ها و رودخانه ها را دارند و تا پایان سال ۲۰۰۰ حدود ۳۵۰۰۰ پمپ خورشیدی در روستاهای فاقد شبکه سراسری برق نصب و بهره برداری شده است . سیستم های پرتابل خورشیدی یکی دیگر از کاربردهای سیستم فتوولتائیک است این سیستم ها با قابلیت جابه جایی می توانند در هر نقطه ای که از جهت جذب انرژی خورشیدی مطلوب باشد ، برای تولید برق استفاده شوند. سیستم های تغذیه ایستگاه های مخابراتی و زلزله نگاری اغلب از نوع سیستم فتوولتائیک می باشند، به این خاطر که اغلب این ایستگاه ها در مکان های صعب العبور و دور از شبکه سراسری و پستهای فشار قوی و فشار ضعیف نصب شده اند و تامین توان الکتریکی آنها از راه احداث شبکه توجیه اقتصادی ندارد و با توجه به حساسیت سیستم های مخابراتی به نویز ، استفاده از سیستم های فتوولتائیک در این پایگاه ها بسیار مطلوب می باشد . سیستم های تغذیه روشنایی تونل ها در جاده های کوهستانی نیز از موارد استفاده از سیستم های فتوولتائیک است که به علت پایین بودن توان لازم برای روشنایی در تونل ها، با تعداد کمی از سلول های خورشیدی می توان نیاز روشنایی تونل را تامین کرد .]۵[
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بر این اساس دامنه این شاخص از صفر تا ۶ است. دفتر ثبت عمومی که معمولاً در بانکهای مرکزی کشورها قرار دارد و اطلاعات مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی و اطلاعات جاری روند بازپرداخت وامها، بدهیهای پرداخت نشده و مانده اعتبار را گزارش میکند و آنها را در اختیار مؤسسات مالی قرار میدهند. دفاتر ثبت خصوصی نیز که عمدتاً به عنوان شرکت خصوصی یا سازمان غیرانتفاعی شناخته میشوند اطلاعات مربوط به وام گیرندگان را جمع آوری و نگهداری میکنند و اطلاعات مذکور را بین بانکها و مؤسسات مالی عضو مبادله مینمایند. نسبت تعداد اشخاص حقیقی و حقوقی که اطلاعات اعتباری آنها ثبت گردیده به جمعیت بزرگسال هر کشور به عنوان شاخصی از پوشش اطلاعات، در محاسبه رتبه هر کشور مورد توجه قرار میگیرد.
شاخص حمایت از سرمایهگذاران
تمرکز این شاخص بر معاملاتی است که در آنها منافع مدیران با منافع شرکت در تعارض است و به عبارت دیگر منافع مدیران با منافع سهامداران شرکت در تعارض باشد. حال این پرسش مطرح است که تحت این شرایط سهامداران جزء تا چه حد قادرند در برابر چنین معاملاتی که صرفًا مطابق منافع مدیران صورت گرفته است از حقوق خود دفاع نمایند. مفروضاتی برای محاسبه شاخص
معامله ای میان دو شرکت (سهامی عام و شرکت غیر سهامی) انجام می شود. یکی از مدیران شرکت خریدار (شرکت سهامی عام) مالک ۶٠ درصد سهام آن شرکت و مالک ٩٠ درصد سهام شرکت فروشنده میباشد. مدیری که در هر دو شرکت سهامدار است با انجام این معامله سود زیادی را نصیب خود نموده و به شرکت خریدار زیان وارد میکند. این معامله قانونی است و کلیه مجوزها و تأییدیههای لازم اخذ شده است. معامله بصورت مخفیانه انجام نشده و اطلاعات آن پس از معامله افشاء شده است. شاخصهای زیر سه بعد از مصادیق حمایت از سرمایهگذاران و نهایتا شاخص میزان حمایت از سرمایه-گذاران را مورد بررسی قرار میدهد: شفافیت معاملات (گستره شاخص افشاء) استعداد برای معامله شخصی (گستره شاخص مسئولیت مدیر) توان سهامداران برای تضعیف قانونی سوء رفتار مدیران و کارشناسان (شاخص سهولت دادخواست سهامداران) هر یک از شاخصهای سه گانه ذکر شده در دامنه صفر تا ١٠ میباشند ارقام بالاتر مبین افشای بیشتر، بیشتر بودن شاخص مسئولیت مدیر، توان بیشتر سهامداران برای تعقیب قانونی رانتجویی مدیران و در نهایت میزان شاخص کل در حمایت قضایی از سهامداران جزء میباشد. اجزائ شاخص افشاء مقام تأیید کننده معامله مفروض کیست؟ آیا افشای اطلاعات معامله به سهامداران ضروری است؟ آیا افشای معامله در گزارش دورهای شرکت ضروری است؟ آیا افشاء تعارض منافع از سوی مدیر ذینفع برای هیات مدیره ضروری است؟ آیا امکان بررسی معامله از سوی یک شخص خارجی (مانند مشاور مالی یا حسابدار) قبل از انعقاد آن وجود دارد؟ اجزاء شاخص مسئولیت مدیر آیا مقام تأیید کننده معامله در قبال سهامداران مسؤولیت دارد؟ آیا مدیر به خاطر خسارات وارده به شرکت از ناحیه معامله انجام شده در قبال سهامداران مسؤولیت دارد ؟ آیا امکان ابطال معامله از سوی دادگاه وجود دارد؟ آیا مدیر ملزم به پرداخت خسارات وارده به شرکت میباشد؟ آیا پس از اثبات تخلف مدیر امکان بازپرداخت منافع حاصله از ناحیه معامله انجام شده وجود دارد؟ آیا امکان جریمه و زندانی شدن مدیر وجود دارد؟ آیا سهامداران میتوانند به طور مستقیم به خاطر خسارات وارده به شرکت از ناحیه معامله انجام شده، علیه مدیران اقامه دعوی نمایند؟ اجزاء شاخص سهولت شکایت از سوی سهامداران چند درصد از سهامداران شرکت خریدار میتوانند بابت زیان وارده از محل این معامله بر شرکت، مدیر یا مدیران مسئول را تحت پیگرد قرار دهند؟ آیا سهامدارانی که مالک ۱۰% یا کمتر، سهام شرکت خریدار میباشند میتوانند علیه مدیران طرح دعوی نمایند؟ آیا مدیران در قبال خسارات وارده به شرکت مسئول میباشند؟ آیا امکان مجازات مدیران متخلف وجود دارد؟ آیا خواهان در طول محاکمه و قبل از آن به اسناد معامله دسترسی دارد؟ روند تحقیق از خوانده و شهود چگونه است؟
شاخص پرداخت مالیات
این شاخص مبین آن است که یک شرکت چه مقادیری را تحت عنوان مالیات در یک سال مالی می-بایست بپردازد. معیارهای مزبور شامل تعداد پرداختهایی است که یک کارفرما میبایست تحت عنوان مالیات داشته باشد. ساعت صرف شده برای انجام امور مالیاتی و درصدی از سود که تحت عنوان مالیات پرداخته میشود. این شاخص تمام انواع مالیاتها و پرداخت های اجباری به دولت و صندوقهای بازنشستگی که در حسابهای شرکت منعکس میشود و بر درامدهای اظهار شده موثر است را محاسبه میکند. مالیات بر ارزش افزوده در حسابها منعکس نمیشود ولی مراحلی را بر شرکت تحمیل میکند. مفروضات روش شناسی مرحله: تعداد دفعات مراجعه برای پرداخت مالیات، حقوق بیمه، بازنشستگی و …. به دستگاههای ذیربط زمان: تعداد ساعات صرف شده در یک سال برای آمادهسازی مدارک و بایگانی تمام اسناد مرتبط با مراحل مختلف نرخ کلی مالیات(هزینه): تمام مبالغ پرداخت شده اجباری مطابق قوانین در سال دوم فعالیت که به صورت درصدی از سود محاسبه می¬گردد. مفروضات در مورد شرکت شرکت، عمومیترین نوع شرکت با مسئولیت محدود در یک کشور شروع فعالیت: اول ژانویه؛ همه دارایی شرکت در ترازنامه نشان داده شده و کارکنان مورد نیاز استخدام شدهاند. در بزرگترین شهرتجاری کشور فعالیت میکند. صددرصد مالکیت شرکت داخلی و دارای ۵ مالک از اتباع داخلی است. در پایان سال، سرمایه اولیه شرکت ۱۰۲ برابر در آمد سرانه است فعالیتهای عمده شرکت تجاری یا صنعتی است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همچنین در مورد برانگیختگی هیجانی، با مقایسه میانگین آن یعنی (۴٫۴۵) میتوان آن را در شاخص ۴-۵یعنی گزینه متوسط قرار داد. بنابراین کتابداران در بعد داشتن برانگیختگی هیجانی، در وضعیت متوسط رو به بالا قرار دارند.
۴-۳-۸٫فرضیه اول پژوهش
بین عامل شرایط سازمانی و توانمندسازی روانشناختی از نظر کتابداران رابطه معنیداری وجود دارد. جدول (۴-۲۱) نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون پیرامون میزان شرایط سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کتابداران را نشان می دهد.
جدول(۴-۲۱):نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون پیرامون میزان شرایط سازمانی و توانمندسازی روانشناختی
ضریب همبستگی پیرسون |
۰٫۸۸۸(**) |
سطح معنیداری |
۰٫۰۰۰ |
تعداد |
۱۰۹ |
نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی بین این دو متغیر حاکی از آن است که در بین ۱۰۹پاسخگوی مورد مطالعه ضریب همبستگی با سطح معنیداری۰۰۰/۰=α برابر با ۸۸۸/۰=R محاسبه شده است. از آنجا که این سطح معنیداری از سطح معنیداری مورد نظر ما ۰۵/۰=α کمتر است مدرک کافی برای رد فرض صفر خود داریم، درنتیجه فرضیه صفر مارد و فرضیه اصلی ما تائید میشود. بنابراین نتیجه میگیریم که با بهبود شرایط سازمانی میزان توانمند سازی روانشناختی کتابداران نیز افزایش مییابد.
۴-۳-۹٫فرضیه دوم پژوهش
بین عامل راهبردهای مدیریتی و توانمندسازی روانشناختی از نظر کتابداران رابطه معنیداری وجود دارد. جدول (۴-۲۲) نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون پیرامون میزان راهبردهای مدیریتی و توانمندسازی روانشناختی کتابداران را نمایش می دهد.
جدول (۴-۲۲):نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون پیرامون میزان راهبردهای مدیریتی و توانمندسازی روانشناختی
ضریب همبستگی پیرسون |
۰٫۹۲۹(**) |
سطح معنیداری |
۰٫۰۰۰ |
تعداد |
۱۰۹ |
نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی بین این دو متغیر حاکی از آن است که در بین ۱۰۹پاسخگوی مورد مطالعه ضریب همبستگی با سطح معنیداری۰۰۰/۰=α برابر با ۹۲۹/۰=R محاسبه شده است. از آنجا که این سطح معنیداری از سطح معنیداری مورد نظر ما ۰۵/۰=α کمتر است مدرک کافی برای رد فرض صفر خود داریم، درنتیجه فرضیه صفر مارد و فرضیه اصلی ما تائیدمیشود. بنابراین نتیجه میگیریم که با افزایش راهبردهای مدیریتی میزان توانمند سازی روانشناختی کتابداران نیز افزایش می یابد.
۴-۳-۱۰٫فرضیه سوم پژوهش
- بین عامل منابع خودکارآمدی و توانمندسازی روانشناختی از نظر کتابداران رابطه معنیداری وجود دارد. جدول ۴-۲۳ نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون پیرامون میزان منابع خودکارآمدی و توانمندسازی روانشناختی کتابداران را نمایش می دهد.
جدول(۴-۲۳):نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون پیرامون میزان منابع خودکارآمدی و توانمندسازی روانشناختی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
الف)در انسان بسیاری از تغییرات ریز ماهوارهای موجب تغییر در نشانگر های مجاور ناحیه ی ریز ماهوارهای نمیشود. بنابراین در ایجاد چنین تغییراتی نوترکیبی بیتاثیر است. از آنجا که جهش در فرضیه کراسینگ اور نامساوی، وابسته به نوترکیبی است، تغییرات ریز ماهواره ای و عدم تغییر نقاط مجاور با این فرضیه قابل توجیه نیست.
ب)نقصان در ژنهایی که در نوترکیبی نقش اساسی دارند تاثیری در پایداری ریز ماهوارهها ندارد. ج)مطالعات انجام گرفته در ساکارومایسزسرویزیه[۴۷] نشان میدهد که پایداری ریز ماهوارهها در سلولهایی که تقسیم میوز را انجام میدهند مشابه با یاخته ها در تقسیم میتوز است. با توجه به اینکه نوترکیبی در میوز بیشتر از میتوز است، پس اگر فرضیهی کراسینگ اور نامساوی صادق باشد، باید ریز ماهوارهها در میوز ناپایدارتر از میتوز باشد(۲۳). ۱-۶ دامنه تنوع واحدهای تکرارشونده دو مدل متفاوت برای توصیف دامنهی تنوع تعداد واحدهای تکرار شوندهی ریز ماهوارهای وجود دارد: ۱٫مدل جهش گام به گام[۴۸]
-
- مدل آللی نا محدود[۴۹]
۱-۶-۱ مدل جهش گام به گام اگر فرض کنیم در ریزماهوارهها یک گام معادل تغییر در یک واحد تکرار شونده باشد، بنابر این مدل ریز ماهوارهها از نظر اندازه فقط در تعداد محدودی گام تفاوت دارند، بهطوری که هر گام از گام بعدی به وسیلهی یک واحد تکرار شونده جدا میشود. در این مدل چنین فرض میشود که بسیاری از جهشهای با فراوانی زیاد، فقط ریزماهوارهها را در یک گام یا دو گام(در یک زمان) تغییر میدهند. طرفداران این نظریه معتقدند که در بیشتر آزمایشها، بیشترین تغییر در ساختار ریزماهوارهها مربوط به افزایش یا کاهش در یک واحد تکرار شونده بوده است(۱۰). ۱-۶-۲ مدل آللی نامحدود بر اساس این مدل هیچگونه محدودیتی در اندازهی پتانسیل ریزماهوارهها وجود ندارد. از این رو تعداد نا محدودی از انتخابها میتوانند اتفاق بیفتند که تمامی آنها احتمال یکسان را داشته باشند. بسیاری از پژوهشگران معتقدند که ترکیبی از این دو مدل(عموما تغییر در یک یا دو واحد تکرار شونده و به مقدار کمتر تغییرات بزرگتر) بهتر میتواند تغییرات جهشی در ریزماهوارهها را توضیح دهد(۱۰). ۱-۷ مارکرهای STR توالیهای تکراری کوتاه پشت سر هم(STRS) ، توالیهای تکرارشونده کوتاه با طول ۱-۱۳ نوکلئوتید هستند که به شکل سر به دم قرار میگیرند. در ژنوم انسان، معمولترینSTR ، توالی دو نوکلئوتیدی [CA]n است،که در این فرمول n تعداد تکرارهاست که معمولا بین ۵ تا ۲۰ بار متغیر است(۲۴). ۱-۸ کاربرد مارکرهای STR مارکرهایSTR کاربردهای فراوانی دارد که از مهمترین آنها تعیین هویت افراد است(۲۵). تعیین هویت در موارد بسیاری کاربرد دارد که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ۱- مطالعات شجرهای و روابط فامیلی ۲- شناسایی هویت قربانیان حوادث ۳- تعیین هویت در موارد جنایی ۴- ردیابی تاریخ بشر و مطالعات جمعیتی(۲۶). ۱-۸-۱ مطالعات شجرهای و روابط فامیلی از مارکرهایSTR می توان برای بررسی خویشاوندی دو یا چند نفر استفاده کرد. این نوع مطالعه را آنالیز فامیلی[۵۰] میگویند و کاربرد متداول آن در بررسی رابطه والدین ـ فرزندی است(۲۷). هرساله بیش از ۳۰۰۰۰۰ مورد تست ابویت به منظور تعیین رابطه پدر فرزندی در ایالات متحده انجام میشود. این تستها معمولا شامل یک مادر، یک کودک و یک یا چند پدر مدعی است. همانطور که میدانیم هر فرد دارای دو سری آلل میباشد که یک سری آن را از پدر و سری دیگر را از مادر دریافت کرده است. بدین منظور آللهای پدر و فرزند برای یافتن تعدادی از جایگاههایSTR مورد بررسی قرار میگیرند. اساس این تست بر این است که در فقدان جهش، آللهای کودک باید مطابقت کاملی با آللهای پدری و مادری داشته باشد(۲۸-۲۹-۳۰). شکل ۱-۴ آللهای فرزندان مجموعهای از آللهای والدین آنها میباشد(۲۶). علاوه بر این بسیاری از افراد برای شناسایی اقوام خود از مارکرهایSTR استفاده میکنند. برای مثال با آنالیز STR های کروموزومY می توان نسبت فامیلی میان مردان یک خانواده را مشخص کرد. زیرا همانطور که میدانید کروموزومY توارث پدری دارد و از پدر به تمام پسران به ارث میرسد. پس طبیعی است که تمام پسران خانواده در همهی نسلهاSTR های یکسانی روی کروموزوم Y خود داشته باشند. آزمایشی که بدین منظور انجام میگیرد آزمایش Y-filer نامیده میشود. به کمک این آزمایش میتوان روابط میان برادرها، عمو و برادرزاده و… را مشخص نمود(۲۷-۳۱). ۱-۸-۲ شناسایی هویت قربانیان حوادث فجایع بزرگ، طبیعی یا بدست بشر، میتواند جان افراد بسیاری را بگیرد، تستهایی که برای شناسایی قربانیان حادثه انجام میشود، تست تعیین هویت قربانیان حادثه نامیده میشود. از این تست در مواردی مانند سقوط هواپیما ،آتش سوزیهای بزرگ و حوادث تروریستی استفاده میشود. در این قبیل حوادث با بهره گرفتن از اسامی افراد، خانوادههای آنها شناسایی میشوند و پس از مراجعهی خانوادهها، از اعضای خانواده شامل پدر، مادر، فرزند، خواهر و برادر نمونهی DNA گرفته میشود و نواحی STR آنها بررسی میشود. پس از این مرحله با بهره گرفتن از DNAبه دست آمده از بقایای اجساد پروفایل ژنتیکی آنها تهیه میشود و در نهایت با مقایسهی پروفایلهای تهیه شده هویت قربانیان شناسایی میشود(۳۲). ۱-۸-۳ تعیین هویت در موارد جنایی تعیین هویت در موارد جنایی شامل دو بخش میباشد: شناسایی افراد مجهول الهویه ردیابی مجرمین(۲۵). ۱-۸-۳-۱ شناسایی افراد مجهول الهویه هر ساله میلیونها نفر در سراسر جهان تحت شرایط مشکوکی مفقود میشوند. بسیاری از این افراد قربانی فعالیتهای مجرمانه از قبیل تجاوز و قتل میشوند و هویت آنها ناشناس باقی میماند. در این موارد هم میتوان از مارکرهای ژنتیکی موجود در DNA افراد برای تعیین هویت آنها استفاده کرد(۳۳). سه دسته نمونه در مورد افراد قربانی وجود دارد: ۱-نمونه مستقیم از فرد قربانی ۲-نمونه خانواده قربانی ۳-نمونههای ناشناس باقی مانده از انسان در صحنهی جرم این نمونهی باقی مانده میتواند استخوان، دندان، بافت، تار مو، لکه ی خون و یا هر چیز دیگری باشد(۳۴). ۱-۸-۳-۲ ردیابی مجرمین علاوه بر این میتوان از آنالیز DNA برای ردیابی و شناسایی مجرمین استفاده کرد. این که فردی مرتکب جرم و جنایتی بشود و نمونهای از DNA خود را به جا نگذارد، تقریبا غیرممکن است. مو، لکههای خون و حتی اثر انگشت، مقادیر بسیار جزئی از DNA را دارند که برای مطالعه با PCR کافی هستند. این بررسیها لازم نیست که بلافاصله انجام شوند، زیرا در سالهای اخیر، با آزمایش DNA روی مواد بایگانی شده، تعدادی از جنایات گذشته ـ با عنوان پروندههای مختومه ـ نیز روشن شده است(۳۵). باید به خاطر داشته باشیم که یک پروفایل DNA به تنهایی فاقد اعتبار است و کاربردی ندارد. همیشه برای بررسی یک پروفایل DNA نیاز است که یک مقایسهای انجام شود: ۱-نمونه ی مورد بررسی که با Q مشخص می شود ۲-نمونه شناخته شده که با K نمایش داده می شود در موارد جنایی، نمونه ی صحنه ی جرم (Q) با نمونه ی فرد مظنون (K) و یا مظانین (K1,K2,K3,K…) مقایسه می شود . در یک مورد بدون مظنون، نمونه ی صحنه ی جرم با نمونه هایی که در اطلاعات کامپیوتری از افراد سابقه دار وجود دارد، بررسی می شود . (K1,K….,KN)(34). شکل ۱-۵ شناسائی مجرمین به کمک مارکرهای STR(26).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
خوبی دفاع میکرد و جامعه برای محاکمه و مجازات مرتکب جرم ناگزیر به تماشای اقدام بزه دیده برای تقاضای تعقیب و محاکمه وی نبود. ویژگی دوم، غیرعلنی بودن دادرسی بود.نحوه دادرسی در این نظام اصولاً سری است. بنابراین اصل بر محرمانه بودن دادرسی است مگر در جایی که خود قاضی تشخیص دهد که دادرسی به صورت علنی برگزار شود(گلدوست جویباری،۱۳۸۸، ۲۸). این ویژگی از معایب این نظام به شمار میآید «زیرا عدم حضور مردم در رسیدگیهای کیفری و تشکیل دادگاه از قاضی و متهم، دست قضات رسیدگی کننده را در اتخاذ تصمیم به میل خود باز میگذارد(آشوری،۱۳۸۱، ۳۷). ویژگی سوم، کتبی بودن دادرسی بود. یعنی از همان شروع به تحقیق و تعقیب، هر اقدام قضایی که در پرونده صورت میگیرد باید به صورت مکتوب باشد. همچنین طرفین میتوانستند مطالب خود را به صورت مکتوب اظهار نمایند و پروندهای برای نگهداری مکاتبات آنها و ضبط جریان رسیدگی تشکیل میشد.ویژگی چهارم، غیر ترافعی بودن رسیدگی است. یعنی دادرسی به نبرد قضایی میان متهم و قاضی به عنوان نماینده جامعه تبدیل میشد. متهم از حقوق اندکی برای دفاع از خود برخوردار بود و نمیتوانست از دلایل اتهام آگاه شده و آنها را مورد مناقشه قرار دهد و یا آزادانه دلایل خود را ارائه نماید. در مقابل، قاضی از اختیارات زیادی برخوردار بود تا از متهم اقرار بگیرد و هر پرسشی را مطرح نماید(خالقی،۱۳۸۸، ۱۷). در مجموع در این نظام اصل بر گناهکاری متهم بود مگر این که او قادر باشد خلاف آن را ثابت کند (آشوری،۱۳۸۱، ۳۸). این سیستم دادرسی که به متهم اجازه نمی داد تا از اتهامات و دلایلی که علیه او جمع آوری شده بود، اطلاع یابد و امکان حضور و دخالت وکیل مدافع را منتفی می کرد، تا حدی پیش رفت که دادگاه های معروف به “انکیزسیون” و یا تفتیش عقاید[۵] به وجود آمد و در این دادگاه ها اعمال ننگین و شرم آوری به نام اجرای عدالت صورت گرفت و یکی از نقاط تاریک تاریخ بشریت را به وجود آورد. در این دوره از تاریخ حقوق ملاحظه می شود که شکنجه به منظور کسب اقرار از متهم و تکمیل پرونده مقدماتی تجویز می شود و در مورد محکومان به اعدام نیز این تجویز وجود داشت که قبل از مرگ محکوم علیه، او را شکنجه نمایند تا معاونان و شرکای احتمالی خود را معرفی کند. در این دوره اقرار به عنوان دلیل اصلی محسوب می شد و قاضی پس از اقرار متهم از رسیدگی به سایر دلایل بی نیاز بود و از همه مهمتر این که متهم باید با زبان خودش سخن می گفت و امکان استفاده از وکیل مدافع برای او وجود نداشت(آشوری،۱۳۸۰، ۲۷۰). نظام تفتیشی کسب اقرار از متهم را ارجح می داند در حالی که نظام اتهامی به اثبات مجرمیت با ادله ای که مستقل و آزاد گردآوری شده، وفادار است. نظام حقوق کیفری مبتنی بر اقرار در درازمدت کمتر قابل اعتماد خواهد بود و نسبت به سیستم مبتنی بر تحصیل دلیل به طور مستقل و آزادانه از طریق تحقیقات ماهرانه بیشتر در معرض سوء استفاده می باشد Samaha,2012,288)).از دیگر ویژگی های نظام تقتیشی، سیستم دلایل قانونی بود که قضات نمیتوانند متهم را محکوم کنند مگر در صورت احراز دلایل که قانون معین کرده است(گلدوست جویباری،۱۳۸۶، ۲۷). تأثیری که اقرار در پایان بخشیدن به رسیدگیهای کیفری داشت سبب شد که قضات رفتهرفته برای اخذ آن به وسایلی متوسل کردند و به این ترتیب شکنجۀ متهمانی که از پاسخ دادن به پرسشهای قضات امتناع میکردند بتدریج در سراسر اروپا (به استثنای انگلستان) ولااقل در رسیدگی به جرایم مهم مرسوم شد(آشوری،۱۳۷۸، ۳۰). شکنجه برای رسیدن به دو هدف اعمال میشد: یکی کسب اقرار از متهم و تکمیل پروندۀ مقدماتی و مورد دوم، به هدف اجبار محکومعلیه قبل از اعدام به معرفی معاونان و شرکای احتمالی جرم. دلیل دیگری که در اثبات امر کیفری مؤثر بود شهادت بود. در این نظام گواهی دو شاهد مرد بدون توجه به تقوا و پاکدامنی آنان حتی برای صدور حکم اعدام هم کفایت میکرد (آشوری،۱۳۷۸، ۳۲). ضمن اینکه این سیستم در حفظ و نظام موجود و دفاع از اجتماع بسیار مفیدتر از سیستم اتهامی است و با اتخاذ آن احتمال فرار مجرم از مجازات ضعیف میگردد.اما عیوب و اشکالات بسیاری بر آن وارد است، مهمترین اشکال این سیستم نادیده گرفتن اصل برائت است. از دیگر عیوب این سیستم اینکه نفع متهم در این نظام نادیده گرفته میشود و در حقیقت فرد فدای جامعه میشود. بویژه با توجه به وجود و حاکمیت دلایل قانونی و اختیار وسیع قضات در اخذ اقرار از متهم،نتیجۀ حاصله که شکنجههای سخت است باعث وارد شدن انتفادات زیادی بر این سیستم میشود.(آخوندی،۱۳۶۸، ۵۵)
در واقع می توان چنین نتیجه گرفت که هر دو نظام ترافعی و تفتیشی، تفتیشی هستند زیرا رسیدگی در مرحله مقدماتی توسط دولت، یعنی پلیس و دادستان آغاز و هدایت می شود. همین طور، هر دو نظام"اتهامی” هستند زیرا مرحله تعقیب و محاکمه به عهده نهادی جدا از قاضی مرحله مقدماتی است (Ambos,2003,35). و هر دو نظام معایبی داشتند که رفع این معایب از ضروریات بود. ۳- نظام مختلط از مطالب پیش گفته چنین برمی آید که هریک از سیستم دوگانه ایراداتی داشتند که به مرور زمان درصدد اصلاح آن ها برآمدند، از جمله در کشورهای با نظام کامن لا، تعقیب عمومی ایجاد شد و در کشورهایی که از نظام دادرسی تفتیشی برخوردار بودند، نهادهایی چون هیئت منصفه مورد اقتباس واقع شد و با تفکیک دو مرحله “تحقیقات مقدماتی” و “رسیدگی” از یکدیگر، نظام مختلط را ایجاد نمودند که در مرحله اول(تحقیقات مقدماتی) از اصول سیستم تفتیشی پیروی می شود و در مرحله بعدی (رسیدگی در دادگاه) رسیدگی به صورت ترافعی و به شیوه ای نزدیک به نظام اتهامی صورت می گیرد. البته این تحول نظام های حقوقی به همین اندازه پایان نیافت، بلکه روز به روز حتی از دامنه تفتیشی بودن تحقیقات مقدماتی نیز کاسته شد و دستگاه های عدالت کیفری به سوی نظام اتهامی روی آوردند. علی الخصوص در دهه های اخیر که حقوق بشر و لزوم رعایت آن بر تمام شاخه های حقوقی و از جمله آیین دادرسی کیفری سایه افکنده است، شاهد آن هستیم که نظام های حقوقی با فرار از چنگال سیستم تفتیشی، به سوی سیستم اتهامی گام برمی دارند و سعی بر آن دارند تا حقوق و آزادی های فردی در کلیه مراحل رسیدگی کیفری (اعم از مرحله قبل از دادرسی، حین دادرسی و بعد از دادرسی) مراعات شود. به نظر می رسد رشد و توسعه دمکراسی در کشورهای مختلف، از بعد حقوقی وقضایی بر نظام دادرسی کیفری آن کشورها اثرمستقیم دارد(Leonard L,2006,1552) لازم به یادآوری است که این اصول امروزه در معتبرترین اسناد بین المللی اعم از جهانی و منطقه ای، مورد توافق جامعه جهانی قرار گرفته اند. به گونه ای که برخی از آنها در حد بیانیه و اعلامیه می باشند و برخی دیگر نیز متون لازم الاجرایی هستند که به علت الحاق و تصویب آنها از طرف دولت ها، در زمره قوانین داخلی آنها قرارگرفته اند. راجع به انجام یک محاکمه موثر، گروهی از متخصصان سازمان ملل متحد، درباره اداره دادگاه و جمع آوری ادله، نقش فعال تری را برای قضات درخواست کردند. در این زمینه مسلم است که حقوق نوشته همانند آیین دادرسی ساخته دست قضات بهتر می تواند مانع از تاخیرهای حاصل از رابطه متقابل آزاد طرفین شود، با این حال، مقررات آیین دادرسی تنها یک چارچوب کلی در این رابطه فراهم می آورد، کارکرد شفاف و روشن یک سیستم قضایی به عوامل آن بستگی دارد. آیین دادرسی حقیقتا مختلط مستلزم این است که دادستان، وکلای مدافع و قضات نسبت به هر دو نظام کامن لا و حقوق نوشته از اطلاعات کافی برخوردار باشند، و بتوانند نگاهی فراتر از نظام های خودشان داشته باشند .( Ambos, 2003,10) یکی ازچالش های اساسی به هنگام بررسی اساسنامه دیوان بین المللی کیفری در رم، تعیین نظام دادرسی حاکم بر دیوان بود. همانند سایر قسمت های اساسنامه، نظام دادرسی دیوان نیز نمی توانست با نادیده گرفتن نظام دادرسی حقوق نوشته صرفا از نظام کامن لا اقتباس کند. سابقه و رویه دادگاه های کیفری اختصاصی (موردی) نیز راهنمای خوبی برای تعیین نظام دادرسی حاکم بر دیوان بود. نظام دادرسی دیوان به خوبی نمایانگر این مطلب است که این دیوان نیز درصدد جمع بین ویژگی های دو نظام فوق به همراه یک سری نوآوری هاست. بخش دوم- نظام بین المللی دادرسی کیفری اینک پس از نگاهی اجمالی به نظام های ملی دادرسی کیفری، به بررسی نظام بین المللی دادرسی کیفری می پردازیم. در این بخش تاریخچه و صلاحیت محاکم کیفری بین المللی و نیز پیشینه دادرسی بین المللی کیفری به اختصار مورد بررسی قرار می گیرند. گفتار اول- تاریخچه و صلاحیت محاکم کیفری بین المللی حاکمیت کشورها همواره مانع اساسی در راه تعقیب و مجازات جنایتکاران بزرگی بوده است که در صحنه وسیعی از جهان مرتکب جنایات می شدند. زیرا گاهی جنایاتی بین المللی اتفاق می افتاد که کشورها تمایلی برای پیگیری و مجازات مرتکبان آنها نداشتند. همچنین گاهی جرائمی اتفاق می افتاد که در قلمرو کشورخاصی نبودند و نفع حکومت خاصی نیز در تعقیب این جرائم نبود. به منظور رفع نقیصه فوق، کشورها با پذیرش اصل “صلاحیت جهانی”[۶] برخی جرائم را واجد وصف مهم و بین المللی دانسته اند و توافق نموده اند که هر کشوری که به مرتکبان این گونه جرائم دسترسی پیدا کرد،می تواند آنها را تحت تعقیب قرار دهد و به مجازات برساند. پیدایش اندیشه صلاحیت جهانی به شرح فوق نیز چندان کارساز نبوده است. موانع و محدودیت هایی نظیر ” فقدان قانونگذاری و یا وجود قوانین مناسب” ،” فقدان دانش و تخصص کافی در سیستم عدالت کیفری” ، “فقدان اراده سیاسی و یا عدم مداخله سیاسی در اجرای صلاحیت” ، “عفو متهمان به جرائم مشمول اصل صلاحیت جهانی” ، “مصونیت قضایی متهمان” ، “مشکل تحصیل دلیل” ، “فقدان یا عدم کفایت قرادادهای استرداد مجرمین” و ” محدودیت های حقوق داخلی ” از جمله عوامل عدم موفقیت اصل صلاحیت جهانی می باشند(فروغی،۱۳۸۶،۲۴۷). به موازات اصل صلاحیت جهانی و به ویژه پس از آن که عدم موفقیت این اصل در مجازات کلیه مرتکبان جنایات بزرگ بین المللی به شرح فوق مشخص شد، اندیشه ایجاد دادگاه کیفری با صلاحیت بین المللی رشد و توسعه بیشتری یافته است.[۷] به همین جهت می توان گفت که دادرسی های بین المللی کیفری از قدمت زیادی برخوردار نیستند. گفتار دوم- پیشینه دادرسی بین المللی کیفری نقطه عطف تاریخ دادرسی های بین المللی کیفری را می توان تشکیل دادگاههای نورمبرگ و توکیو دانست. سپس با تشکیل دادگاههای بین المللی کیفری برای یوگسلای سابق و روآندا و همچنین تشکیل دادگاههای مختلط و در نهایت تشکیل دیوان بین المللی کیفری، آیین دادرسی بین المللی کیفری توسعه یافت. در ادامه به بررسی این روند تاریخی پرداخته می شود. ۱- پیش از تشکیل دادگاههای نورمبرگ و توکیو تا قبل از تشکیل دادگاه های نظامی بین المللی نورمبرگ[۸] و توکیو،[۹] ایده تشکیل یک دادگاه بین المللی کیفری برای محاکمه جنایتکاران بین المللی هر از گاهی مطرح می شده است. شش قرن قبل، اولین دادگاه بین المللی کیفری درصدد بود تا در خصوص اشخاص مسئول در قبال آنچه که امروزه جنایات بین المللی خوانده می شود، اجرای عدالت کند.(در قضیه مورد نظر جنایت علیه بشریت بود). شرح آن قضیه این است که در سال ۱۴۷۴ یک دادگاه بین المللی کیفری موقتی با ترکیب ۲۸ قاضی از آلزاس، آلمان و سوئیس با ریاست یک قاضی اتریشی، پیترفون هاگنباخ یکی از حکام وقت را محاکمه و محکوم کردند. محاکمه هاگنباخ را می توان یکی از نخستین تلاش های جامعه بین المللی برای محاکمه قدرت دانست. در این دادگاه نماینده امپراطور اتریش، به عنوان شاکی اعلام کرد که هاگنباخ قوانین خدا و انسان را زیر پا نهاده است. در نهایت، دادگاه متهم را مجرم شناخت و وی را از درجه شوالیه گری و مزایای مربوطه محروم کرد، زیرا مرتکب جرایمی شده بود که مکلف به پیشگیری از آنها بود. سرانجام، نیز هاگنباخ اعدام شد(ضیایی بیگدلی، نژندی منش،۱۳۸۹، ۱۴۶). در تاریخ جدید نیز اولین پیشنهاد برای ایجاد یک دیوان بین المللی کیفری دائمی را یک سوئیسی به نام گوستاو موینیه[۱۰] در سال ۱۸۷۲ مطرح کرد. در واقع در اثر ترس و وحشت ناشی از فجایعی که دو طرف جنگ (فرانسه وپروس) در سال ۱۸۷۰ مرتکب شده بودند، پیشنهاد ایجاد یک دیوان بین المللی کیفری دائمی در این سال مطرح شد که هدف ایجاد آن نیز سزادهی به ناقضان کنوانسیون ژنو ۱۸۶۴ و اجرای عدالت در خصوص هر شخص بود که در قبال این جرائم مسئول بود لیکن پیشنهاد او با استقبال روبرو نشد(اردبیلی،۱۳۸۳، ۱۳). در ۱۹ ژانویه ۱۹۱۹ بلافاصله بعد از پایان جنگ جهانی اول، کنفرانس صلح پاریس، کمیسیونی را برای تعیین مسولیت مسببین جنگ و اعمال مجازات به خاطر نقض قوانین و عرف های جنگی تعیین نمود.کمیسیون کنفرانس ۱۹۱۹ پیشنهاد کرد که یک دیوان اختصاصی برای محاکمه اشخاصی که در قبال نقض قوانین مربوط به جنگ و حقوق بشریت مسئول هستند، تشکیل شود Bassiouni,1997, 11) ). به این جهت مقرراتی در معاهده ورسای ۱۹۱۹ (مواد۲۲۷ تا ۲۳۰ معاهده) مبنی بر ایجاد یک دیوان بین المللی اختصاصی برای محاکمه ویلهلم دوم (شاه آلمان) به لحاظ ارتکاب جرم علیه اخلاق بین المللی و نقص حرمت معاهدات تصویب شد، همچنین صلاحیت این دیوان برای تعقیب اشخاص مظنون به ارتکاب افعال ناقض قوانین و عرف جنگ به رسمیت شناخته شده بود. به علاوه در همین ایام تصمیم دیگری نیز برای تعقیب مجرمین جنگی ترکیه بخاطر قتل عام تعداد زیادی ارمنی توسط مقامات ترکیه اخذ شده بود. به هر حال هیچ دادگاه بین المللی برای رسیدن به مقاصد فوق تشکیل نشد. به این صورت که ویلهلم دوم به هلند شد و این کشور از استرداد وی خودداری نمود. متفقین نیز به محاکمه متهمان آلمانی نزد دادگاه عالی آلمان در لایپزیک رضایت دادند. از تعداد بیش از ۸۹۶ فرد آلمانی که متهم به جرائم جنگی بودند، فقط ۱۲ نفر محاکمه شدند و از میان ۱۲ نفر هم فقط ۶ نفر محکوم شدند. مقامات ترکیه نیز به موجب معاهده لوزان (۱۹۲۳) مشمول عفو قرار گرفتند. Caianiello & Illuminati, 2005, 412)) و نتیجه ای که گرفته می شود این است که چون هیچ دادگاه بین المللی تشکیل نشد پس بر طبق آیین دادرسی داخلی محاکمه و محکوم شدند. ۲- دادگاه های بین المللی نورمبرگ و توکیو اولین دادگاه بین المللی کیفری تاثیرگذار در قرن بیستم دادگاه نورمبرگ بود که به منظور رسیدگی به جنایات ارتکابی در حین جنگ جهانی دوم ایجاد شد. در سال ۱۹۴۱ متفقین تصمیم گرفتند که اشخاصی که به خاطر نقض جدی حقوق بشردوستانه مسئول هستند محاکمه و مجازات شوند. در اعلامیه مسکو در اکتبر۱۹۴۳، متفقین تاکید نمودند که بعد از جنگ، رهبران سیاسی و نظامی آلمان و ژاپن به خاطر جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و اقدام به جنگ تجاوزکارانه، به محاکمه کشیده خواهند شد. در اگوست ۱۹۴۵ فرانسه، انگلستان، ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی در لندن تشکیل جلسه دادند و قراردادی را امضاء کردند که مقرر می داشت یک دادگاه نظامی بین المللی در نورمبرگ تشکیل شود. این دادگاه به منظور محاکمه عالی ترین مقامات آلمان تشکیل شد که به جنایت علیه صلح، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت متهم بودند. براساس منشور نورمبرگ هر یک از چهار قدرت فاتح جنگ یکی ازچهار قاضی و یکی از چهار دادستان را تعیین می نمودند) اسماعیلی، یوسفیان، ۱۳۸۳، ۶۱۳). دادستان ها وظیفه تهیه کیفر خواست و پیش نویس قواعد دادرسی دادگاه نورمبرگ را برعهده داشتند. این مطلب جالب توجه است که تعیین قواعد دادرسی توسط دادستان، نه در اساسنامه دادگاه های یوگسلاوی و روندا و نه در اساسنامه دیوان بین المللی کیفری پیش بینی نشده است. دادگاه نورمبرگ ملزم به رعایت تکنیکی ادله نبود و هردلیلی را که احتمالا ارزش اثباتی داشت، می توانست بپذیرد. این شیوه جمع آوری ادله نیز در اساسنامه دادگاه یوگسلاوی و اساسنامه دیوان بین المللی کیفری وجود ندارد. بعلاوه قضات دادگاه نورمبرگ این اختیار را داشتند که الزام کنند که شهود برای ادای شهادت حاضر شوند، از متهمین استنطاق کنند و دستوردهند که اسناد و سایر ادله جمع آوری شود. در پایان دادرسی دادگاه نورمبرگ، از مجموع ۲۲ تن از مقامات آلمانی که در نورمبرگ محاکمه شدند،۳ نفر تبرئه شدند و ۱۹ نفر گناهکار شناخته شدند (۱۲ نفر از آنان به مجازات مرگ محکوم شدند، ۳ نفر به حبس ابد و ۴ نفر به حبس موقت). رویه دادگاه نورمبرگ پایه اصلی و مبنای حقوقی بیش از یک هزار محاکمه موردی در خصوص جرایم جنگی قرار گرفت که این محاکمات در مناطق اشغالی و یا آزاد شده برگزار شد.[۱۱] (فیوضی، ۱۳۶۷، ۱۵۶). جنایتکاران جنگی ژاپنی نیز بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله دادگاه بین المللی نظامی برای خاور دور (معروف به دادگاه توکیو) محاکمه شدند. منشور این دادگاه عمدتا بر مبنای منشور نورمبرگ تنظیم شده بود. منشور نورمبرگ و منشور توکیو و آراء صادره از این دادگاه ها، علیرغم نقش اساسی که در توسعه حقوق بین المللی در قرن بیستم داشتند، اما خالی از عیب و ایراد نیز نبودند. مهمترین ایراد نیز این است که این دادگاه ها، دادگاه هایی بودند که فاتحان جنگ آن را تشکیل داده بودند. به هر حال در غیاب استانداردهای بین المللی مشخص و معین در خصوص محاکمات بین المللی کیفری، این دادگاه یک سری قواعد حداقلی را از اصول کلی حاکم بر نظام های مختلف دادرسی اقتباس می کردند. اصول به رسمیت شناخته شده در منشور نورمبرگ و آراء صادره ار این دادگاه، کلا در سال ۱۹۴۶ توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورد تایید قرار گرفتند.تعریف منشور نورمبرگ از جنایات بین المللی نقش مهمی در توسعه حقوق بین الملل کیفری داشت. به گونه ای که تعریف جنایات جنگی که در منشور نورمبرگ آمده بود، تدوین شد و در کنوانسیون چهارگانه ژنو مقرر می دارند که کشورهای عضو باید اشخاصی را مرتکب نقض شدید حقوق بشر دوستانه شده اند و یا دستور آن را داده اند، بدون توجه به ملیت آنها در یک دادگاه ملی و درصورت امکان در یک دادگاه بین المللی محاکمه کنند. همچنین در کنوانسیون “پیشگیری و مجازات جنایت نسل زدایی” که در سال ۱۹۴۸ تصویب شد، امکان محاکمه متهمان به ارتکاب نسل زدایی توسط دادگاه صالح کشوری که این جنایت در قلمرو آن رخ داده است یا در “دادگاه بین المللی صالحی که دول متعاهد مرتبط با صلاحیت آن، در آینده نسبت به آن توافق خواهند کرد"، وجود دارد. مسولیت بین المللی به سبب ارتکاب نسل زدایی نیز موضوعی است که باید توسط دیوان بین المللی دادگستری مورد رسیدگی قرار گیرد.[۱۲] نتیجه ای که می توان گرفت این است که قضات دادگاه نورمبرگ و توکیو در جمع آوری و ارزیابی ادله از سیستم تفتیشی استفاده می کردند. ۳- تشکیل دادگاه رسیدگی به جنایات ارتکابی در یوگسلاوی سابق و رواندا در سال ۱۹۹۱ اسلوونی و کرواسی استقلال خود را از یوگسلاوی اعلام کردند. به لحاظ سوابق تاریخی جنگ جهانی دوم که در طی آن تعداد زیادی از صرب های ساکن منطقه کرواسی به وسیله یک سازمان نژاد پرستارانه کروات نابود شده بودند، این بار نیز بیم آن وجود داشت که حدود پانصد هزار صرب ساکن در مناطق استقلال یافته در معرض خطر قرار گیرند. این سابقه تاریخی، زمینه یک پاسخ و عکس العمل شدید را فراهم کرده بود. اسلوبودان میلوسویچ که در آن زمان هنوز رئیس جمهور یوگسلاوی نبود، شروع به اعزام نیروهای ارتش ملی یوگسلاوی ـ که غالبا صرب بودند ـ به منطقه اسلوونی نمود و این امر برای شروع فاجعه کافی بود.یک سال بعد در سال ۱۹۹۲ دامنه جنگ به بوسنی رسیده بود. فقط ۱۸ ماه بعد از شروع جنگ ها حدود ۱۵۰۰۰۰ نفر کشته شده بودند. به ویژه در شهر سارایوو که بیش از ۱۰۰۰۰ نفر کشته شدند که حدود ۲۵۰۰ نفر از آنها را کودکان تشکیل می دادند (. (Caianello & Illuminati, 2005,418 پیرو این وضعیت، سازمان ملل و اجتماع بین المللی دست به کار شدند. این امر نیز اولا: تحت تاثیرتبلیغات گسترده رسانه ها بود که نه تنها بر عمق فاجعه ارتکابی در یوگسلاوی تاکید داشتند بلکه همچنین قصور جامعه بین المللی در برقراری صلح بین طرفین درگیر را نیز متذکر می شدند. ثانیا: نفع قدرتهای بزرگ جهان نیز در این بود که اشخاص دخیل در این جنایات را به مجازات برسانند(صابر،۱۳۸۸، ۳۴). در۴۱ فوریه ۱۹۹۳ شورای امنیت به موجب قطعنامه ۸۰۸ تشکیل یک دادگاه بین المللی کیفری اختصاصی برای رسیدگی به جنایات ارتکابی در یوگسلاوی سابق را تصویب نمود و سپس براساس فصل هفتم منشور ملل متحد، اساسنامه دادگاه رسیدگی به جنایات ارتکابی در قلمرو یوگسلاوی سابق را به موجب قطعنامه ۸۲۷ تصویب نمود. در خصوص مشروعیت دادگاه یوگسلاوی سابق و اینکه آیا شورای امنیت ملل متحد از چنین صلاحیتی برخوردار است که یک دادگاه بین المللی کیفری ایجاد نماید، مناقشات فراوانی صورت گرفته است(بیگ زاده، ۱۳۷۵، ۴۱). دادگاه های نورمبرگ و توکیو ماهیتا دادگاه های چند ملیتی (نه بین المللی) و صرفا نماینده بخشی از جامعه جهانی محسوب می شدند، دادگاه یوگسلاوی سابق خود را نخستین دادگاه بین المللی حقیقی می داند که به منظور تعیین مسولیت کیفری براساس حقوق بشر دوستانه بین المللی توسط شورای امنیت تاسیس گردیده است (اسماعیلی، یوسفیان، ۱۳۸۳، ۵۳). آیین دادرسی دادگاه شامل سه مرحله است : - جمع آوری اطلاعات و تحقیقات راجع به موضوع پرونده. - صدور کیفر خواست . - دادرسی . با توجه به ماده ۱۵ اساسنامه که مقرر داشته است ” قضات این دادگاه بین المللی، مقررات آیین دادرسی و ادله را تهیه و تصویب خواهند کرد …” پس آیین دادرسی را خود دادگاه وضع کرده است. مرحله اطلاعات و تحقیقات به دادستان واگذار شده است. وی باید هم به تحقیق درباره موضوع بپردازد و هم در مورد مناسبت تعقیب یا عدم تعقیب متهم اظهار نظر کند(بند ۱ ماده ۱۶ و بند ۱ ماده ۱۸( تمایز وظایف عدالت کیفری میان دادسرای مأمور تعقیب جرم از یک سو، و بازپرس که باید درباره وقوع جرم و دلایل امر و اسناد جرم به متهم تحقیق و اظهار نظر کند از سوی دیگر، وجود ندارد. این تفکیک وظیفه- که مستمر هم نیست- مخصوص آن نظام تفتیشی تعقیب جرم است که معمولاً درکشورهایی که دارای سنت تمدن رومی هستند ، اعمال می گردد. در مقابل، در نظام اتهامی کشورهای کامن لا چنین امری بسیار نادر است. این جدایی در اساسنامه دادگاه نورنبرگ (مواد ۱۴ و ۱۵) و دادگاه توکیو (ماده ۸) وجود نداشت و، درهر مورد، دادسرا هردو وظیفه تحقیق و تعقیب واتهام را عهده دار بود (رحیمی،۱۳۷۸، ۲۲۲). شروع تحقیقات قضایی منحصراً به دادستان بستگی دارد : اگر امر عمومی به صرف اقامه دعوای مدعی خصوصی یا براثر قرار جلب مستقیم به دادگاه رسیدگی کننده به ماهیت دعوی شروع نمی شود در اینجا تمام اصحاب دعوی اعم از زیان دیده از جرم و دارندگان حق، دولتها و سازمانهای بین المللی و سازمانهای غیر دولتی و نیز اشخاص ثالث می توانند مدارک و «اطلاعات » خود را به دادستان تحویل نمایند . دادستان در این حال « نظرمی دهد که آیا تعقیب متهم ضروری است یا نه » (بند ۱ ماده ۱۸ ). این معنی همان نظام قدیمی مناسب داشتن آغاز تعقیب کیفری است (خزایی، ۱۳۶۵، ۶۹). که می توان گفت این ماده برگرفته از این خصیصه نظام تفتیشی است که مرجعی برای تعقیب و تقاضای محاکمه متهم صرفنظر از شکایت یا عدم شکایت بزه دیده وجود داشت و در این نظام دعوی از طرف نماینده دادسرا که عبارت از دادستان باشد به نام جامعه برای حفظ نظم اجتماعی مطرح میگردد. در آنچه مربوط به بازداشت متهم و حضور او در دادگاه است، تمام دولتهای عضو سازمان ملل متحد « موظفند» در مورد شناسایی و جستجوی اشخاص، تهیه دلایل، ارسال مدارک و به ویژه بازداشت و تحویل کسانی که دادستان برای آنها قرار بازداشت یا برگ جلب صادر کرده است، با دادگاه همکاری کنند (ماده ۲۹ ). جلسات دادرسی علنی است جز درموردی که دادگاه محاکمه را غیر علنی اعلام کند (بند ۴ ماده ۲۰ و ماده ۲۲ ). ماده ۲۱ تمام تضمینهای پیش بینی شده در بندهای ۱ تا ۳ ماده ۱۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ۱۹۶۶ را در مورد متهمان تأیید می کند از قبیل اصل برائت، رعایت حق دفاع، حق برخورداری از محاکمه منصفانه و غیره . همانطور که در نظام اتهامی بیان شد علنی بودن از محاسن و مزایای این نظام بود که در این مورد دادگاه یوگسلاوی سابق از این ویژگی پیروی کرده است. به موجب بند ۴ ماده ۲۱ هر متهمی حق دارد : (…) ج. در دادرسی حاضر شود وخود از خویش دفاع کند .» درگزارش دبیرکل سازمان ملل متحد آمده است که این امر(مأخوذ از بند ۳ ماده ۱۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) رسیدگی غیابی را منتفی می سازد. به عقیده ما این تفسیر موجب می شود که به متن مراجعه کنیم : این حقیقت که متهم حق دارد در دادگاه حاضر باشد، منافی با آن نیست که دادگاه غیاباً رسیدگی کند، مشروط برآنکه متهم امکان آن را داشته باشد که از حق حضور در دادگاه استفاده نماید. اگر بپذیریم که حق متهم مبنی برحضور در دادگاه مانع از رسیدگی غیابی می گردد، این امر را نیز پذیرفته ایم که متهم با خودداری از حضور در دادگاه می تواند نهایتاً مانع انجام دادرسی شود. این تفسیر منتهی به « نتیجه ای آشکارا بی معنی و نابخردانه » میگردد (ماده ۳۲ کنوانسیون وین درباره حقوق معاهدات ) و بنابراین باید مردود شناخته شود، هم به دلیل بی معنی بودن آن و هم به دلیل تأثیرمفیدی که باید ماده ۱ اساسنامه دارا باشد که دادگاه را مأمور می کند « درباره اشخاص مسوول، رسیدگی واظهار نظر نماید » (رحیمی، ۱۳۷۸، ۶۸). با توجه به ماده ۲۱ اساسنامه که به حقوق متهم می پردازد و حق دفاع به خوبی تضمین شده است می توان گفت دادگاه یوگسلاوی هم از ویژگی ترافعی بودن نظام اتهامی که شاکی و متهم در جایگاه خواهان و خوانده قرار می گرفتند، و دلایل خود را ابراز میداشتند بهره جسته است. با توجه به مطالبی که بیان شد چنین نتیجه گرفته می شود که دادگاه یوگسلاوی سابق در آیین دادرسی خود بیشتر به نظام دادرسی اتهامی گرایش نشان داده است و در مرحله اول (تحقیقات مقدماتی) از اصول نظام تفتیشی پیروی کرده است و در واقع نظام دادرسی این دادگاه نظام مختلط می باشد. در سال ۱۹۹۴ یعنی یک سال پس از استقرار دادگاه رسیدگی به جنایات ارتکابی در یوگسلاوی سابق، شورای امنیت ملل متحد قطعنامه ۹۵۵ را به تصویب رساند و به موجب آن دادگاه بین المللی کیفری رواندا را ایجاد کرد. صلاحیت این دادگاه رسیدگی به جنایات ارتکابی در قلمرو کشور رواندا بین تاریخ اول ژانویه ۱۹۹۴ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۴ می باشد. مقررات ناظر بر این دادگاه شباهت بسیار زیادی به مقررات دادگاه یوگسلاوی دارد. مقر این دادگاه در شهر آروشا در کشور تانزانیا می باشد و زمانی که توتسی ها و هواداران هوتویی آنها مورد قتل عام و حملات گسترده افراد هوتویی قرار گرفتند و اینان مرتکب جنایات نسل زدایی، جنایات ضد بشریت، نقض ماده ۳ مشترک کنوانسیون های ۱۹۴۹ ژنو در مورد حمایت از قربانیان جنگ و نیز نقض پروتکل دوم الحاقی به آن در ۸ ژوئن ۱۹۷۷ گردیده اند. صلاحیت دادگاه همچنین ناظر به تعقیب آن دسته از اتباع رواندایی است که از اول ژانویه تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۴ مرتکب جنایات نسل زدایی و یا سایر جنایات فوق الذکر در سرزمین های همسایه شده اند. این دادگاه نیز همانند دادگاه یوگسلاوی سابق صرفا نسبت به اشخاص حقیقی اعمال صلاحیت می نماید. مقررات اساسنامه دادگاه رواندا راجع به تشکیلات دادگاه، انجام تحقیقات، آماده سازی کیفرخواست، بررسی و تایید کیفر خواست، حقوق متهم، مجازات ها، آیین دادرسی و تجدید نظر و نیزآیین های تعاون و معاضدت قضایی همانند مقررات اساسنامه دادگاه یوگسلاوی سابق در همین زمینه می باشد.[۱۳] ۴- دادگاه ویژه سیرالئون
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
که یا پیر ما را توبنمای روی دگر باره زد بانک حیدر صواب بنیزه کنم با تو زان پس عتاب کتا از چه ما دیر داذی جواب نپروردم از دین توخویشتن یکی با جهاندار بوذم براز ز تو عبرتی دیدم ای تنگ بخت کزین دیرمن هر سو آتش بجست همی کرد آتش سوی من رها هم اکنون تو رویت بحیدر نمای ترا ونبی را به فرمان شدم (ربیع، ۱۳۸۸: ۱۵۸پ – ۱۵۹ر)
و نیز داستان تشنه شدن لشگریان حضرت علی (ع) و داستان چاه آبی که از زیر سنگ بیرون آمد و نوشته هایی که به عبری و خطّ سیاه بر آن سنگ نوشته بودند و در آن نوشته ها نام «ایلیا» به عنوان نام دیگر علی (ع) دیده می شود و نام دوازده وصی، که به طور آشکاری نشان دهندۀ آن است که سراینده این منظومه شیعۀ اثنا عشری است. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ( ۱۴۰۴:ج۷، ۲۲۸ ) با شرح بیشتری آن را از نصر بن مزاحم روایت کرده است. چون أمیرالمؤمنین (ع) به جانب صفیّن حرکت کرد یاران وهمراهان آن حضرت گرفتار تشنگی سختی شدند و هر چه آب همراه داشتند، تمام شد، پس به دنبال آب به سمت چپ و راست بیابان رفتند و اثری از آن ندیدند، أمیرالمؤمنین (ع) آنان را ازراه و جاده به سویی برد و کمی راه رفتند، پس دیری در میان بیابان پدیدار شد، علی (ع) آنان را به جانب آن دیر برد تا به پای آن رسید. پس دستور داد کسی آن دیر نشین را آواز دهد که سر از دیر بیرون آورد، او را آواز دادند و سر بیرون کرد و از کرامات امام برآن راهب آشکار شد و حضرت سبب مسلمان شدن آن راهب شد. أمیرالمؤمنین (ع) به او فرمود: آیا نزدیک جایگاه تو آبی هست که این گروه سیراب شوند؟ گفت:چه دور است ، میان من و میان آب ! بیش از دو فرسنگ فاصله است، در این نزدیکی هیچ آب پیدا نمی شود و من خودم در این جا ماهی یک بار برایم آب می آوردند واگر در آن صرفه جویی نکنم از تشنگی هلاک خواهم شد، أمیرالمؤمنین (ع) به لشگریان فرمود: آیا شنیدید دیر نشین چه گفت؟ گفتند: آری، آیا دستور فرمایی بدانجا که اشاره کرد برویم تا نیرو و تاب و توان ازما نرفته شاید به آب برسیم.
امیرالمؤمنین (ع) به لشگریان فرمود: نیازی بدان نیست و سپس گردن استر سواریش را به سوی قبله کرده و به جای نزدیکی از آن دیر اشاره فرمود و بدیشان گفت: آنجای زمین را کنید، پس گروهی از ایشان رفتند و به وسیلۀ بیل آنجا را کندند، سنگ بزرگ و برّاقی آشکار شد، عرض کردند: ای امیرمؤمنان دراینجا سنگ بزرگی است که بیل ها در آن کارگر نیست. حضرت فرمود: این سنگ روی آب است و اگر از جای خود حرکت کند به آب خواهید رسید، پس همگی برای کندن آن کوشش کردند و هر چه خواستند آن را جنبش دهند، نتوانستند و کار برایشان دشوار شد، همین که آن جناب دید همگی گرد هم فراهم شده و برای کندن سنگ تلاش می کنند و کاری از پیش نمی برند، پای مبارک از رکاب بیرون آورده و به زمین آمد و آستین بالا زد و انگشت زیر آن سنگ انداخته، آن را حرکتی داد و به آسانی از جای برکنده و چند ذرع به دور پرتاب کرد و چون سنگ از جای کنده شد، روشنی آب پدیدار گشت. لشگریان بر سر آن ریختند و همگی از آب آشامیدند، آن آب گوارا ترین و سرد ترین و زلال ترین آبی بود که در این سفر خوردند، پس به ایشان فرمود: برای راه خود تهیۀ آب نمایید و از این آب بردارید و خود را سیراب نمایید، این کار را نیز انجام دادند، پس آن حضرت آمده، آن سنگ را به دست مبارک برداشت و در همانجا که بود بنهاد و دستورداد خاک بر آن بریزند و نشان آن را با خاک بپوشانند. سراینده این معجزه را بدین گونه توصیف کرده است.
بیاران علی گفت این جایگاه بکندند آن جای را بی درنگ یکی سنگ دیذ او چو سنگ رخام بخطّ سیاه و به عبری زبان چو نام ده و دو گزیده نبی ده ودو وصی را همیدون تمام بگفت این و گفتش بنام خدای چو حیدر بیفکند سنگش بتاب سپه آب خوردند و برداشتند
فرو کند باید بهر حال چاه بمقدار ده گز دگر بود سنگ نبشته بذو بر فراوان کلام بماندند عاجز بزرگان در آن نبشته بدو دیذ نام وصی نبشته بدو دیذ نام امام و برکند آن سنگ محکم ز جای برون جست چون بحر ازین سنگ آّب سر چاه را نهن بگذاشتند ( ربیع، ۱۳۸۸: ۱۶۰ ر )
و نیز داستان دو مردی که به داوری نزد امام آمدند و هر یک مدّعی بود که «او خواجه و طرف مقابل بندۀ اوست» که با داوری شگفت انگیز حضرت علی برای همگان حقیقت آشکار شد.
برمر تضی بردشان زان سپس همی گفت کین مرا بنده است دگر گفت من خواجه ام بنده اوست
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
یکی از معجزات بزرگ پیامبر اکرم (ص) معجزهی شقالقمر است که وحشی بافقی در بیتهای زیر به آن پرداخته است.
کرا قلبیست تا بعد از شکستن نه در دستش همین شق قمر بود |
درستش کرده بسپارم به دستش بهر انگشت از اینش سد هنر بود (دیوان: ۳۶۰) |
قمر بحجله چرخ از عروس معجزهاش |
نمود گرد گریبان به یک مشاهد چاک (دیوان: ۱۶۰) |
جهت را پرده زد در زیر پا شق |
به نور قرب واصل گشت مطلق (دیوان: ۳۰۴) |
۲-۲-۴-۳. سایه نداشتن پیامبر مسئله سایه داشتن یا نداشتن پیامبر (ص) از جمله مسائلی است که در زمره مباحث عقلی نیست، تا بتوان به وسیله عقل در این باره حکم صادر کرد و گفت پیامبر سایه داشت یا نداشت. در این موضوع تنها تکیه گاه و تنها چیزی که میتوان به آن اعتماد کرد روایات است. و این موضوع در شعر بسیاری از شاعران آمده است، وحشی بافقی نیز در شعرش به این موضوع اشاره کرده است و وجود مقدس پیامبر را سر چشمهی نور میداند که از سایه بری است.
ازین غم سایه دارد رو به دیوار چو جوهر بود آن سر چشمه نور مگر از شوق بیخود گشت سایه |
که در راهش نشد با خاک هموار که بودش سایه از همسایگی دور چو شد همراه آن خورشید پایه (دیوان: ۳۰۳) |
۲-۳. امامت امامت یکی از رحمتهای الهی است که برای بشر در نظر گرفته شده و پروردگار منّان بارها ارزش والای آنان را در آیات قرآن کریم به شکلی واضح و قرینه دار بیان کرده. همان گونه که گفته میشود، امامان نور آسمانها و زمیناند و مرجع هدایت انسانها به حساب میآیند .لازم به ذکر است که بگوییم در فرهنگ شیعی در کنار معرفت به توحید و نبوت هیچ اصلی به اهمیت و عظمت اصل امامت نمیرسد زیرا چه بسیار ملتها که در اثر فقدان رهبری صحیح و صالح با اینکه از امکانات بالایی بهرهمند بودند دچار انحطاط و سقوط شدند و چه بسیار مللی که با هدایت رهبران صالح، به پیشرفتهای قابل ملاحظه ای دست یافتند (کازرونی،۱۳۷۴: ۷۲). امامت در اشعار وحشی بافقی موضوع منقبت را شامل میشود که به ذکر وبیان آن میپردازیم.
۲-۳-۱. منقبت تاریخِ ستایشگری شاعران نسبت به چهرههای مورد علاقهشان، تاریخی است به طول تاریخ شعر و شاعری؛ و همچنان که اصل شعر در میان افراط و تفریط سرگردان بوده و به دشواری به حیّز اعتدال در میآمده، شعر مدح و ستایش هم به قیاس مخاطبان خود و تعبیرات و ترکیباتی که در آن به کار میرفته، دائما در فراز و نشیب بوده و هست. «منقبت گونهای دیگر از مدح است. به روال معمول زمانی که شاعر به مدح و وصف ائمه دین از حضرت علی تا آخرین فرزند او (علیهم السلام) میپردازد، به این گونه مدیحه سرایی منقبت میگویند» (ریاحی زمین، ۱۳۸۴: ۳۹). «کمتر شاعری را در دوره صفوی میتوان یافت که قصیده یا ترکیب و ترجیعی در ستایش پیامبر اسلام و امامان شیعه نسروده باشد. گویی شاعران این کار را زکوه طبع و قریحه خود به شمار میآورند و از گذاردن آن به عنوان یک وظیفه دینی غفلت نداشتند؛ اما نباید منقبتگویی را ویژهی شعر عهد صفوی و یا ابتکاری از شاعران آن دوره نیست چه این کار سابقهی طولانی در شعر فارسی دارد و علیالخصوص در سدههای هشتم و نهم که مصادف با نیروگرفتن مذهب شیعهی اثنیعشری بوده به شاعران متعدد منقبتگوی باز میخوریم چنان که منقبتگویان دوران صفوی را باید به منزلهی دنبال کنندگان کار آنان به حساب آوریم. پیداست که غلبهی نهایی تشیع و رسمی شدن آن میتوانست در این امر تأثیر تازهای داشته باشد و چنین نیز بود به ویژه که پس از شاه اسماعیل رسمی کنندهی کیش دوازده امامی در ایران، پادشاه توبه کاری مثل شاه تهماسب با سلطنت طولانی خود روی کار آمد و سیاست دینی پدر را به اضافهی تظاهرهای عابدانه و همکاری نزدیک با عالمان مذهبی شیعه دنبال نمود و معلومست که در بحبوبه چنین سیاست مذهبی کار منقبت گویی هم رونقی بیشتر از پیش مییافت» (صفا، ۱۳۷۹، ج ۵، بخش اول: ۳-۶۲۲). از میان موضوعات مختلف شعر دینی، اشعاری که به مدح و منقبت اولیای دین پرداختهاند شاخهای دیرپای و پر برگ و بار را سامان دادهاند که سایه سار خود را بر بسیاری از شاخههای دیگر شعر دینی افراشته است. حضرت علی (ع) و ذکر ویژگیهای خاص ایشان جلوه خاصی در شعر شاعران دارد؛ مثلاً هاتف اصفهانی به بیان جنگ آوری ایشان میپردازد:
شهنشاه غضنفر فر پلنگ آویز اژدر در به رتبت ساقی کوثر به مردی فاتح خیبر ولی حضرت عزت، قسیم دوزخ و جنت |
امیر المومنین حیدر علی عالی اعلا به نسبت صهر پیغمبر ولی والی والا قوام مذهب و ملت، نظام الدین و الدنیا (هاتف اصفهانی، ۱۳۸۵: ۹-۵۸) |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۰۰۱/۰
٣/٣۶-
٧/٨٨
١۴/۴۶
٧۶
بعد رهبر متفکر
براساس یافتههای جدول، چون مقدار سطح معنیداری آزمون (٠٠١/ ۰= value - p) ازمقدار а آزمون ( ٠۵/٠) کوچکتر میباشد، فرض صفر (٠H) رد میشود. در نتیجه فرضیهی پژوهش (١H) تأیید میگردد. یعنی ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر از بعد رهبرمتفکر برخوردار میباشد. ۵- سوال فرعی ۴ پژوهش: ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر تا چه حد از بعد قابلیت فردی برخوردار است؟ برای بررسی سوال فوق از آزمون Τ به صورت زیراستفاده مینماییم.
٠H: ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر از بعد قابلیت فردی برخوردارنیست. ١H: ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر از بعد قابلیت فردی برخوردار است. جدول ۴-١۵: نتایج آزمون T در مورد سوال فرعی چهارم پژوهش
p- value
t
انحراف استاندارد
میانگین
اندازهی نمونه
متغیر شاخص
٠
١٩/۴۴
٣/٨١
٢۶/٠١
٧۶
بعد قابلیت فردی
براساس یافتههای جدول، چون مقدارسطح معنیداری آزمون (٠= value-p) از مقدار а آزمون (٠۵/٠) کوچکترمی باشد، فرض صفر (٠H) رد میشود. در نتیجه فرضیهی پژوهش (١H) تأیید میگردد. یعنی ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر از بعد قابلیت فردی برخوردار میباشد. ۶- سوال فرعی ۵ پژوهش: ادارهی آموزش وپرورش شهرستان اسلامشهرتا چه حد ازبعد آرمان مشترک اطلاعات برخوردار است؟ برای بررسی سوال فوق ازآزمون Τ به صورت زیراستفاده مینماییم . ٠H: ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر از بعد آرمان مشترک برخوردارنیست. ١H: ادارهی آموزش و پرورش شهرستان اسلامشهر از بعد آرمان مشترک برخوردار است. جدول ۴-١۶: نتایج آزمون T در مورد سوال فرعی پنجم پژوهش
p- value
t
انحراف استاندارد
میانگین
اندازهی نمونه
متغیر شاخص
٠
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴)درب این لوله ها محکم بسته شد و در دمای اتاق و در تاریکی نگهداری گردید . ۵)استاندارد سولفات باریوم قبل از هر بار استفاده باید به شدت (ترجیحاً با ورتکس مکانیکی ) همزده شود ، تا کدورت یکنواختی ایجاد گردد . در صورت مشاده ذرات بزرگ ، باید استاندارد تازه ای تهیه گردد. ۶)استاندارد سولفات باریوم باید به صورت ماهانه جایگزین شود یا جذب آن اندازه گیری گردد. برای مقایسه با کدورت نیم مک فارلند باید سوسپانسیون باکتریایی و استاندارد تهیه شده با یکدیگر در مقابل صفحه ای با خطوط تیره بررسی شوند.
۲-۱۴-۲- آماده سازی باکتریها ۱) باکتریهای مورد نظر را پس از خارج کردن از حالت منجمد در محیط کشت مایع نوترین براث استریل کشت داده شدند. ۲) باکتریهای کشت شده در محیط مایع را به مدت ۲۴ ساعت جهت رشد در انکوباتور ۳۷ نگهداری گردیدند. ۳) سپس باکتریهای موجود در محیط مایع را تا زمان کشت دادن روی محیط جامد نوترین آگار در دمای ۴ نگهداری شدند. البته این مدت زمان نباید زیاد طولانی باشد، زیرا کشت کهنه شده و قدرت رشد باکتریهای برای محیط جامد کاهش خواهد یافت. ۲-۱۴-۳- آماده سازی نمونههای پروتئینی استری شده تمامی نمونههای پروتئینی استری شده را جهت تهیه محلول پروتئینی ۵/۰ درصد در تیوبهای کوچک توزین نموده و توسط آب دو با تقطیر به حجم موردنظر رسانیده شدند. ۲-۱۴-۴- روش انجام آزمون ضدباکتریایی ۱) ابتدا مقداری کاغذ صافی را به شکل دایرههایی با قطر تفریبی ۵/۰ میلیمتر برش زده شدند. ۲) پنس و کاغذ صافیهای برش داده شده را با دقت توسط اتوکلاو استریل شدند. ۳) محیط کشتهای جامد نوترین آگار ریخته شده در پلیت را که از قبل آماده شدهاند در زیر هودی که از قبل استریل شده است قرار گرفتند. ۴) نمونههای باکتریایی را که در مرحله آماده سازی باکتری در محیط کشت مایع رشد دادهایم به زیر هود انتقال داده شدند. ۵) محلولهای ۵/۰ درصد پروتئینی را که از قبل آماده کردهایم به زیر هود منتقل شدند. ۶) باکتریهای آماده شده در محیط کشت مایع را بر روی محیط کشت جامد به وسیله لوپ کشت، کشت چمنی داده شدند. در این مرحله باید از دستکش استفاده گردد و سطح دستکش قبل از شروع به کار با اتانل ۷۰% باید استریل گردد. بعد از هر بار گشت دادن لوپ را توسط شعله استریل میکنیم و تمامی مراحل کشت دادن باید نزدیک به شعله انجام شود. ۷) بعد از گذشت ۳۰ دقیقه که باکتریها بر روی محیط کشت تثبیت شدند، به آرامی کاغذ صافیهای برش زده شده را توسط پنس به محلول پروتئینی مورد نظر آغشته نموده و بر روی محل علامتگذاری شده قرار گرفتند. در این مرحله باید دقت کرد تا سر پنس با سطح محیط کشت تماس برقرار نکرده و موجب پارگی آن نشود. ۸) جهت تثبیت شدن کامل پروتئین آغشته شده به کاغذ صافی، بعد از قرار دادن آن بر روی محل مورد نظر به مدت ۱ ساعت آن را به همان حال خود رها شدند. ۹) محیطهای کشت را به مدت ۲۴ تا ۴۸ ساعت درون انکوباتور ۳۷ نگهداری کرده و نتیجه را ثبت کردیم. در صورتی که پروتئین اثر ضدباکتریایی داشته باشد، یک هاله عدم رشد اطراف کاغذ صافی مشاهده میشود. فصل سوم نتایج ۳-۱- نتایج حاصل از خالصسازی BLG ۳-۱-۱- خالصسازی ابتدایی طبق مراحلی که در فصل دوم شرح آنها داده شد، خالصسازی با بهره گرفتن از روش آرمسترانگ و همکاران انجام پذیرفت. نمک مورد استفاده در این روش آمونیومسولفات بود که با به کار بردن غلظتهای تدریجی آن، پروتئینها را به ترتیب رسوب داده تا به رسوبی از BLG با کمترین مزاحمت ایجاد شده توسط دیگر پروتئینها دست یابیم. اولین رسوب به دست آمده در این بخش پس از افزودن بخش اول نمک آمونیومسولفات حاوی چربی و مقداری کازئین خواهد بود و پس از صاف شدن، محلول باقی مانده () همان آب پنیر خواهد بود. پس از رساندن pH محلول به ۵/۳ رسوبی به دست خواهد آمد(a2) که حاوی مقدار زیادی آلفالاکتالبومین و کازئین خواهد بود و بدین ترتیب ما دیگر پروتئینهای مزاحم را هم حذف کردهایم. محلول به دست آمده در این مرحله (a3) حاوی مقدار بسیار زیادی BLG است که با افزودن مقدار دوم نمک آمونیومسولفات آن را رسوب داده و جهت دیالیز آماده میکنیم. در تمامی مراحل این روش خالصسازی، SDS-PAGE انجام میشود تا از روند پیشرفت کار و میزان خالص شدن BLG اطلاع حاصل گردد. همانطور که در شکل ۳-۱مشاهده میکنید میزان پروتئینهای مزاحم به ترتیب در رسوبهای a2، a3 و رسوب نهایی BLG کاهش مییابد و به خلوص قابل قبولی از این پروتئین دست مییابیم. aLAC BLG casein BLGخالص رسوب BLG ۳a ۲a شکل ۳-۱ تصویر SDS-PAGE از BLG خالص، رسوب BLG بسیار خالص شده، رسوب a2 و رسوب a3. همانطور که در شکل ۳-۱ واضح است، در رسوب به دست آمده a2 مقدار زیادی کازئین و آلفالاکتالبومین اضافی داریم که بخش اعظمی از کازئین و مقدار بسیار زیادی از آلفالاکتالبومین در رسوب a3 حذف شده است و در رسوب BLG مشاهده میشود که این دو پروتئین عمده آب پنیر حذف شدهاند و گامی مثبت در جهت خالصسازی BLG است. لذا BLG به دست آمده در این مرحله تا حدود زیادی خالص است. ۳-۱-۲- افزایش غلظت BLG به منظور افزایش غلظت BLG جهت برآورد بهتر اثر آن اقدام به تغلیظ بهتر نمونه پروتئینی گردید. جهت این کار از دیالیز نمونه پروتئینی حل شده در بافر پروتئینی استفاده شد. شکل ۳-۲ تصویر SDS-PAGE نمونه BLG دیالیز شده با غلظت بالاتر همانطور که در شکل ۳-۲ مشاهده میکنیم، دیالیز صورت گرفته در برابر بافر استات غلظت BLG محلول را بسیار افزایش داده و درصد خلوص بسیار بالا و قابل قبولی را فراهم کرده است که این میزان خلوص و نحوه به دست آوردن آن مطابق آن چیزی بود که مورد نیاز است. ۳-۲- نتایج BLG استری شده ۳-۲-۱- نتایج ژل SDS-PAGE از BLG استری شده از آن جایی که واکنش استری کردن در محیط خود دارای اسید و عوامل واکنشگر دیگر میباشد، جهت اطمینان از عدم هیدرولیز شدن این پروتئین، با نمونههای استری شده SDS-PAGE را انجام شد تا در مراحل بعدی این اطمینان حاصل شود که اثر دیده شده مربوط به پروتئین کامل است و نه پپتیدهای آن. همانطور که در شکل ۳-۳ مشاهده میکنید، هیچ اثری از هیدرولیز شدن پروتئین در SDS-PAGE این نمونهها مشاهده نمیشود. ۳-۲-۲- نتایج ژل UREA-PAGE پروتئینهای استری شده PAGE UREA- تفاوت بارها را نشان میدهد. این روش به دلیل داشتن اوره و نداشتن SDS پروتئینها را بر حسب بار و اندازهاشان جداسازی میکند. قبل از انجام هر تستی این روش جهت اطمینان از استری شدن نمونهها انجام میشود. همانطور که در شکل ۳-۴، مشاهده میکنید باندها در یک منطقه جمع نشدهاند و دارای اسمیر هستند. دلیل آن این است که تغییر بار در این پروتئینها به صورت همگن اتفاق نمیافتد و هر کدام در منطقهای از ژل متوقف می شوند و این خود اثبات استری شدن پروتئینهاست. دو نمونه BLG استری شده توسط متانل و اتانل، همانطور که مشاهده میکنید باند تشکیل ندادهاند که دلیل آن استری شدن بسیار این پروتئین توسط این الکلها و عدم ورودشان به ژل میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بندچهارم: تنجیز شرط نتیجه شرط نتیجه می بایستی منجز و بین متعاقدین صریح و روشن باشد نه معلق. شرط یا معلق به صفتی از صفات مبیع است مانند انکه کسی اسبی را بخرد به شرط آنکه آبستن یا متعلق به یکی از افعال طرفین و یا شخص باشد . چنانچه مثلاً در عقد بیعی شرط شود که انجام این معالمه مشروط به این است که شما لباس مرا بدوزی یا فلان خیاط لباس مرا بدوزد و یا اینکه «نتیجه» یکی از اعمال در ضمن عقد شرط شود و مثل اینکه در ضمن عقد شرط شود که من این خانه را به تو می فروشم به شرط اینکه ماشین شما بطور نتیجه متعلق حق من قرار گیرد. در مورد قسم اول از شروط یعنی شرط صفت هیچ بحثی از جهت صحت آن نیست و هرگاه از این شرط تخلف شود طرف معامله خیار تخلف از وصف و شرط را دارد. زیرا تحصیل چیزی بدون صفتی که مورد نظر متعاقدین در عقد است معقول نیست و وفاء به چنین عقدی معنی ندارد. حال ببینیم « شرط نتیجه» چه حکمی دارد. اگر مراد از شرط نتیجه مثلاً ملکیت یا زوجیت باشد اشتراط به اموریست که تحصیل آنها منوط و مربوط به اسباب شرعیه است که مرجع آنها به شرط فعل است. و اگر مراد حصول نتیجه باشد « به نفس اشتراط» این هم دو صورت دارد یا حصول نتیجه برحسب ادله شرعی منوط به اسباب خاص شرعی است مانند زوجیت و طلاق و عبودیت آزادی بنده و به فروش رسیدن عین مرهونه متعاقب انقضاء اجل دین، بنابراین چون این امور به صرف اشتراط و بدون اجرای تشریفات شرعی برخلاف کتاب و سنت است باطل می باشد.
صورت دوم این است که نتیجه بر حسب ادله شرعی به صرف اشتراط بدون هیچ کونه تشریفات خاصی واقع می شود مانند وکالت و وصایت و ملکیت ثمره، در این مورد هم هیچ اشکالی در صحت آن نمی باشد. اما اگر دلیلی در بین نباشد که تعیین کند « نتیجه » از قسم اول است یا از قسم دوم. مثل اینکه در عقدی شرط شود که فلان ملک خاص که تابع یکی از عوضین نیست برای یکی از طرفین باشد یا در امور خیریه مصرف شود در این مورد حکم به صحت چنین شرطی مشکل است می توان نفیاً استدلال کرد که مجرای این مورد مشکوک اصالت عدم تحقق است چون اصل عدم تحقق شرط است. مگر در مواردی که علم پیدا کنیم که شرط با اسباب خاص خودش در خارج محقق گردیده و تحقق آن هم معلوم نیست و بنابراین مشمول عموم ( المؤمنون عندشروطهم) نمی باشد و چون فعلاً شرطی وجود ندارد از این جهت وفا به آن هم واجب نمی باشد و ممکن است طور دیگری استدلال کرد با این بیان که در وجوب وفای به شرط فعلیت آن لزومی ندارد بلکه وفا به شرط اعم است از انجام دادن فعل مشروط و ترتیب اثر دادن به شروط. شاهد بر این مدعا روایتی است که سلیمان بن خالد از حضرت امام جعفر صادق(ع) روایت کرده[۴۴] و مضمون آن این است که مادرشخصی، بنده است و وی با مالک مکاتبه ای دارد که قسمتی از مال الکتابه خود را پرداخته و به همان اندازه آزاد گردیده. پسر این زن به مادرش می گوید می خواهی به تو کمک کنم که کلیه مال الکتاب را بدهی و آزاد شوی به شرط آنکه تو دیگر نسبت به پدرم اختیار نداشته باشی مادر قبول می کند و این شرط را می پذیرد و از امام علیه السلام در این مورد سؤال شد. امام فرمود: چون شرط را پذیرفته لذا اختیاری به شوهر ندارد زیرا ( المؤمنون عند شروطهم). وجه این استدلال این است که امام ( ع) در کلیه موارد اعم از اینکه شرط فعلیت داشته یا نداشته باشد به عموم ( المسلمون عند شروطهم ) تمسک فرموده اند. چنانچه در مورد همین روایت فوق که منظور از عمل کردن به شرط ترتیب اثر دادن به آن است بعد از پرداخت مال الکتابه و آزاد شدن زن، علاوه بر این وقتی شرط را جزئی از عقد بدانیم عموم ( اوفوا بالعقود) آن را هم فرا می گیرد. و دعوای اینکه حصول مالکیت و نظایر آن مربوط به اسباب خاص شرعی است و مادام که اسباب آن بوجود نیامده باشد مسببات آنها نیز موجود نخواهد گشت، دعوایی است غیر مسموع زیرا بعضی از فقها، گفته اند می توان در ضمن عقد شرط شود مثلاً کره یک اسب آبستن از مال خریدار باشد به طور کلی می توان حکم داد که نتایجی را که حصولشان منوط به اسباب خاص شرعی است نمی توان در عقد شرط کرد اما نتایج دیگری که ما علم نداریم که حتماً باید به وسیله اسباب شرعی خاص بوجود بیاید، شرط کردن آنها در ضمن عقد صحیح می باشد مثلاً اگر نذر کنیم که مریضمان شفا یابد فلان مال را صدقه بدهیم یا گوسفندی قربانی نماییم یا مال فلان شخص باشد وقتی مریضمان شفاء پیدا کرد واجب است به نذر خودمان وفا کنیم. همانطور نیز صحیح است که این امور در ضمن عقدی شرط شود ، وفا کردن به چنین شرطی هم واجب می باشد و معنای وجوب وفا نیز همین ترتیب اثر دادن بر آن شروط است همان طور که بیان شد،ابتدا به مطالعه اجمالی آنچه در حقوق ایران در باب شرط نتیجه آمده پرداختیم(گفتاراول) ،آنگاه به معانی مختلف شرط در حقوق فرانسه می پردازیم (گفتاردوم) که نهایتاً بتوانیم مقایسهای بین این دو سیستم به عمل آوریم (گفتارسوم(. گفتار دوم:بررسی شروط درحقوق فرانسه ترمینولوژی در حقوق فرانسه کمتر به نظریه عمومی شرط و ارتباط آن با عقد پرداخته شده است. بیشتر احکامی که در این باب وجود دارد، مربوط به شرط تعلیقی است که به آن کندیسیون(Condition) میگویند [۴۵] مشکل این است که ما درجستجوی آنچه که در حقوق ایران شرط نتیجه مینامیم، درحقوق فرانسه معنای معادلی پیدا نمیکنیم که بتواند تمام مصادیق این مفهوم را بپوشاند ودرمطالعات انجام گرفته پیرامون شروط قراردادی در نظام حقوقی کشور فرانسه ، صرفاً شاهد عنوان « condition du corollaire»که ترجمه ی شرط نتیجه است ، می باشیم و در رابطه با موضوع نهادهای پایه ، نحوه ی تحقق ، ماهیت حقوقی و احکام وآثار مربوطه متاسفانه هیچگونه مطالعاتی انجام نگرفته است لذاماناچاریم معانی و واژه های مختلف شرط رادرحقوق فرانسه بررسی نموده تابتوانیم معناوجایگاه معادلی برای شرط نتیجه پیدانماییم باتوجه به اینکه واژهcondition درفرهنگ حقوقی فرانسه کاربردفراوانی دارد لذا ان راموردبررسی قرارمی دهیم واژه Condition معانی مختلفی دارد معنایی ازشرط که بیشتر مراد ماست، بمعنای عناصر یک عمل حقوقی میباشندکه خود نیز بر دو قسمند : الف - یا عنصری اساسی است که اعتبار و یا تاثیر عمل حقوقی منوط به آن است. مثلاً بلوغ متعاقدین شرط داشتن اعتبار یک قرارداد، ب- یا کیفیت و قیدی برای تعهد است که انعقاد و یا انحلال قراردادرامنوط به تحقق یک واقعه بعدی و نامطمئن میسازد(ماده ۱۱۶۸ کد سیویل( این شروط هم میتوانند تعلیقی باشند و هم تحلیلی(فاسخ). مثل بیع بشرط اینکه جنس خوب فروش رود و یا بیع به شرط اینکه فروشنده نمایندگی خود را به فرد دیگری ندهد. شرط در این معنا (کیفیت یا قیدی برای تعهد) به شرط تعلیقی مربوط میگردد. Clauseبه مقررات ویژه یک عمل حقوقیگفته میشود که دو منظور از درج آن در یک عمل حقوقی مد نظر قرار می گیرد -۱ یا برای مشخص تر کردن عناصر عقد و یا کیفیت آن عمل حقوقی (مثل نحوه پرداخت، قیمت و محل اجرا) است، -۲ یا به منظور قراردادن آن تحت رژیم ویژه میباشدکه بعضاً ازشرائط عمومی آن عمل حقوقی حالت مستثنیکننده دارند و به آنها شرائط ویژه نیز میگویند. Stipulation همان مقررات مشروح یک قرارداد است که معمولاً به صورت کتبی بیان میگردد. در معنای عام تر این لغت برای تمامی مقررات پیش بینی شده در یک قرارداد بکار می رود مثلاً برای بیان شرط به نفع ثالث عبارت Stipulation pour autrui را داریم[۴۶] بحث را خلاصه می کنیم : آنچه که تحت عنوان شرط در ضمن عقد از آن یاد میشود، اگر خود در ضمن تعهد دیگری باشد، از عنوان کلوز Clause استفاده می شودکه نمیتواند جدای از عقد به کار رود.و اگر عقد را مشروط به تحقق واقعه خارجی بنماید، از آن به Condition تعبیر میشود. لذا Clause و یا حتی Stipulation شکل ظاهری آن تعهدی است که معمولاً به صورت یک ماده در درون قرارداد کلی مندرج میشود. به این لحاظ Clause هویت مستقلی نسبت به عقد ندارد و میتوان آن را صورت ظاهری و ترتیب لفظی شرط در ضمن عقد دانست این معنای از شرط معادل معنای شرط در لسان العرب ابن منظور و قاموس المحیط مرحوم فیروز آبادی میباشد. این بود خلاصه آنچه در زبان فرانسه در بدو امر برای جستجوی معادل شرط نتیجه در حقوق ایران به ذهن خطور میکند. با دقت بیشتر و مطالعه موادی از حقوق مدنی فرانسه که این واژه ها در آنها به کار رفته، در مییابیم که Condition بیشتر به شرط تعلیقی اطلاق میگردد و مقررات مربوطه در کد سیویل(حقوق مدنی) ناظر به عقد معلق است که اساساً از محل بحث ما خارج هستند. با تفصیلی که به ناچار لازم میدانیم از حقوق فرانسه در زمینه شرط به معنای Condition بیاوریم در خواهیم یافت که آنچه در فقه و قانون مدنی ما، از آن به شرط نتیجه یاد میشود، اگرعنصر اساسی عقد نباشد ، تحت عنوان شروط تبعی و فرعیClauses accessoires باید به بررسی گرفته شود. بنظر میرسد آنچه که میتواند به طور مشخص، معادل شرط نتیجه قرار گیرد، شرط فرعی است که متضمن انجام عملی باشد. [۴۷] البته در کد سیویل مقررات خاصی به آن اختصاص داده نشده بلکه باید با غور در حقوق تعهدات بطور اعم، به دنبال معنای معادل آن پرداخت و ضمانت اجرای آن را جستجو نمود و دانست چه هنگام چنین شروطی باطل هستند و چه وقت هم باطل و هم مبطل عقد. چنانچه خواهد آمد بعضی ازحقوق دانان فرانسوی خواستهاند همان مقررات مذکور در ماده ۱۱۷۲ در مورد بطلان شروط تعلیقی را به شروط تبعی نیز بسط بدهند. بنداول :شرایط صحت شروط در حقوق فرانسه عملی می تواند بعنوان شرط برای یک عقد قرار گیرد، که دو سری ویژگی داشته باشد : ۱- عمل مذکورباید به نحوی خارج از اراده طرفین باشد. ۲- تحقق شرط منطقی به نظر رسد. لذا شرط غیر معقول و یا محال یا غیر مشروع و خلاف [۴۸]اخلاق حسنه باطل میباشد. بر اساس شرط اول شروط به سه دسته تقسیم میگردند : - شروط سببیConditions causalles که محصول اتفاق و تصادف صرف هستند. مثل اینکه گفته شود اگر باران ببارد، چترم را به تو میفروشم. این شروط به اراده یکی از دو طرف قرارداد وابسته نیست(ماده ۱۱۶۹کد سیویل) - نوع دوم شروطی هستندکه به اراده یکی از اطراف قرارداد وابسته است که به آنها Conditions potestatives میگویند (ماده ۱۱۷۰کد سیویل( - و بالاخره نوع سوم هم که شروط مختلط بوده و کاملا'’ به اراده یکی از اطراف عقد وابسته نیست مثل اینکه بگوید من این مبلغ را به شما میدهم در صورتی که با فلانی ازدواج کنی. شروط سببی و شروط مختلط چه در شکل شرط تعلیقی وچه در شکل شرط تحلیلی، اساسا'’صحیح میباشند. ولی شروطی که به اراده یکی از منعقدین معلق میشود، بر دو گونه هستند[۴۹] گونه اول شروطی هستند که بصورت مصرح به اراده یک طرف بستگی داردکه در آن الفاظی نظیر هر وقت دلم خواست مقرون است. این شروط باطل (وفق ماده ۱۱۷۴کد سیویل) و مبطل (وفق ماده ۱۱۷۲کد سیویل) عقد نیز میباشند. نوع دوم شروطی هستندکه اراده فرد در آنها بطور مستقیم دخیل نیست مثل اینکه بگویدهر وقت خواستم از این شهر بروم، اموال خود را به شما می فروشم یا اگر ازدواج کردم منزل شما را اجاره میکنم. در اینجا اراده فرد منوط شده به انجام عملی ارادی که تحقق آن، علت عقد میشود. به هر حال شروط مزبور در مواردی که حکم به صحت آنها مینمائیم چه در شکل تعلیقی و چه در شکل تحلیلی، موجب صحت قراردادند و فقط یک مورد استثنا شده و آن در مورد هبه (ماده ۹۴۴) میباشد که در این خصوص هر گونه [۵۰]شرطی که به نحوی به اراده واهب بستگی داشته باشد، صریحاً باطل دانسته شده است شرط دوم از شرائط صحت عقد در حقوق فرانسه این است که تحقق آن باید منطقی و عاقلانه باشد لذا شرط مطلقا'’ غیر مقدور ،چه غیر مقدور عقلی وچه قانونی و یا غیر مقدور از نظرمخالفت با اخلاق حسنه، باطل و مبطل عقد است(ماده ۱۱۷۲) ماده ۱۱۷۲ فقط در موردقراردادهای مالی قابل اجرا است. لذا از قاعده مزبور، مورد بخشش هاو قراردادهای رایگان استثناء شده است. ماده ۹۰۰ کدسیویل مقرر میدارد [۵۱] که شرط نامشروع یا مخالف اخلاق حسنه یا نظم عمومی در ضمن عقد هبه و یا وصیت باطل ولی موجب بطلان عقد نمیشود. اجرای خشک این دو ماده در عمل مشکلاتی را برای حقوقدانان فرانسوی ایجاد نمود زیرا شروط باطلی را که فقط جنبه تبعی داشتند را در کنار شروطی که مقوم قرارداد بوده و اراده قطعی وجزمی طرفین به آن تعلق گرفته بود، قرار میداد وایجادشبهه می نمود این بودکه رویه قضائی بر آن شد که شروطی را که اساس تراضی نیستند و برای اراده واهب و یا موصی انگیزه قاطع و جازم برای اراده آنها دارند، به گونه ای که بدون آن انگیزه، عقد محقق نگردد، از جمله شروط باطل و مبطل محسوب گردند. و متقابلاً در قراردادهای مالی، مواردی که شرط مبطل (شرط غیر مقدور ویا غیرمشروع) انگیزه جازم و قاطع در تصمیم گیری آنها نباشد، منجر به ابطال عقد نشود[۵۲] برای این کار رویه قضائی فرانسه از تئوری سبب استعانت گرفت و اعلام نمود هر جا که شرط باطل در قراردادی مالی انگیزه قاطع و سبب محرک نباشد [۵۳] عقد مشروط را فاسد نمینماید. ملاحظه میشود حکم مواد ۹۰۰ و ۱۱۷۲ به لحاظ طبیعت معوض و یا رایگان بودن عقد انشاء نشده است بلکه بر مبنای وصف اساسی و یا فرعی بودن شرط حکم دو گانه برای آنها وضع گردیده است. رویه قضائی متعاقباً بر آن شد که شروط اساسی را از شروط تبعی و فرعی تمییز دهد[۵۴] و بدین ترتیب راه حل واحدی را هم برای عقود معوض و هم برای عقود رایگان پیدا شد. لذا غیر مقدور بودن، غیر مشروع بودن و غیر اخلاقی بودن شرط زمانی میتوانند منجر به بطلان عقد شوند که بر یک تعهد اساسی عقد تعلق بگیرند و در مواردی که به صورت یک تعهد فرعی و تبعی قابل انفکاک از پیکره عقد باشند، موجب بطلان عقد نمیشوند. با این حساب، همان ماده ۱۱۷۲ که اساساً برای شروط تعلیقی وضع گردیده بود، برای شروط فرعی و تکمیلی نیز به کار آمد و Condition و Clause راه حل واحدی پیدا کرد و تنها تفاوت این دو در نحوه اندراج و شکل آن در عقدبود.اگر با به کار بردن ادات شرط مقرون گردیده بود، از نوع اول واگر بصورت خبری بود، از نوع دوم قلمداد شد. لذا رویه قضائی تنها به این مسئله میپرداخت که آیاشرط مندرج ویژگی قاطع و جازم درتصمیم طرفین را دارد یا خیرکه در صورت اولی عقدرا باطل و در مورد دوم فقط خودش باطل بود. بنددوم :آثار و ضمانت اجرای شروط در حقوق فرانسه الف:آثار شروط در حقوق فرانسه در مورد آثار عقد سئـوال مهم این است که آیا اثر عقد از زمان انعقاد است؟ در زمانی که هنوز شرط محقق نشده عقد چه سرنوشتی دارد و بعد از تحقق شرط چه سرنوشتی؟ -در مدتی که هنوز نمیدانیم مفاد شرط محقق میشود یا نه، دو حالت وجود دارد : اگرشرط از گونه شرط تحلیلی باشد، دراین صورت مفادعقد باید بلافاصله اجرا شود، گو اینکه اصلاً شرطی وجود نداشته است. لذا اگر عقد موجب انتقال ملکیتی باشد، این اثر بلافاصله ظاهر شده و مثلاً مبیع به ملکیت مشتری در میآید ولی در صورت تحقق شرط این ملکیت از بین میرود. اما اگر شرط از گونه شرط تعلیقی باشد، متعهد له نمیتواند اجرای عقد را مطالبه کند. از این رو چون هنوز عقدی محقق نشده، مدت مرور زمان نیز از تاریخ انعقاد عقد نخواهد بود، بلکه از تاریخ تحقق شرط میباشد (ماده ۲۲۵۷ بند۱ کد سیویل). اگر متعهد له پولی پرداخته، میتواند آنرا پس بگیرد. در این مدت اگر شرط محقق نشد، عقد از اساس باطل میگردد. [۵۵] - ولی اگر مقتضای شرط یعنی آن حادثه بعدی و محتمل الوقوع رخ دهد، ماده ۱۱۷۵ مقرر میداردکه باید به تمام آنچه که طرفین از عقد انتظار داشته اند، تر تیب اثر داده شوداگر متعهد خود مانع تحقق حادثه شود،که بتواند آنرا مستمسک قرار داده و از انجام تعهد سر باز زند، حادثه تحقق یافته تلقی و شرط عمل شده قلمداد میگردد(ماده ۱۱۷۸) . یعنی باید عقد و وقوع حادثه مستند به فعل یکی از اطراف قرارداد نباشد بلکه در جریان طبیعی و عادی حادثه عملی نشود. [۵۶]. بدیهی است آثار عقدبعداز تحقق قطعی شرط از زمان انعقاد عقد خواهد بود(ماده ۱۱۷۹ کد سیویل). یعنی اگر شرط ازگونه شرط تعلیقی باشد اثر وقوع شرط موجب میشود، عطف به ما سبق شود لذا اگر منزلی با شرط تعلیقی فروش رود، ملاک در قیمت منزل، قیمت زمان انعقاد عقد خواهد بود، نه قیمت زمان تحقق شرط. اگر شرط از گونه شرظ تحلیلی باشد، مثل این است که اصلا'’ شرطی در ضمن عقد نبوده است. مشکل عمده در جائیکه شرط از مقوله شرط تحلیلی است در رابطه با ثالث منتفع از قرارداد بروز می کند; امری که در فرانسه منجر به بحث های زیادی گردیده ولی راه حل موثری هنوز توسط رویه قضائی ارائه نشده است. شایان گفتن است طرفین عقد میتوانند با توافق هم دیگر اثر عقد را از زمان تحقق شرط بار کنند چون اینکه این اثر اززمان انعقاد عقد مد نظر قرار گرفته شود، جزء قوانین امری نیست.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تعداد دیگر از فقیهان عامه معتقدند که صلح با بعضی از شرکا موثر در مجازات سایر شرکا در قتل نیست و موجب سقوط قصاص آنها میگردد.[۶۶] با توجه به مواد ۲۱۲ ، ۲۱۳، ۲۱۴ و ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی۱۳۷۰ روشن است که قانون گذار به پیروی از قول مشهور فقیهان امامیه و علی رغم نظریه بعضی از صاحب نظران اسلامی مبتنی بر مغایرت قتل همه شرکا با عقل سلیم و اسراف دانستن آن[۶۷]همه شرکای در قتل را قابل قصاص میداند و صاحب حق قصاص میتواند با اذن ولی امر و تحت شرایطی که در قانون آمده است همه شرکای در قتل را قصاص کند همچنین صاحب حق قصاص میتواند با توجه به تبصره ۱ ماده ۲۱۲ قانون مجازات اسلامی برخی از شرکای در قتل را بازپرداخت دیه قصاص کند و از بقیه شرکا نسبت به سهم دیه اخذ کند خلاصه این که قانون گذار گذشت بعضی از شرکای در قتل را موثر در محازات بقیه شرکا ندانسته و برای اولیای دم این اختیار را قائل شده که علی رغم گذشت و مصالحه بعضی از شرکا نسبت به قصاص شرکا دیگر قتل اقدام کند.
البته این نظر قانون گذار در صورتیکه همه شرکای در قتل را قابل قصاص بدانیم قابل دفاع به نظر می رسد زیرا در این فرض اولیای دم استحقاق قصاص هر یک از مشترکین در قتل را به نحو کمال و استقلال دارا هستند. گفتار چهارم-اثر صلح در حق قصاص اولیای دم خواهان قصاص همانطور که قبلا گفتیم اگر اولیای دم متعدد و بعضی از آنها با جانی مصالحه کنند در این که مصالحه احدی از اولیای دم مسقط حق قصاص بقیه است بین فقیهان اختلاف است. عدهای از فقیهان صلح احد از اولیای دم را موجب سقوط حق قصاص بقیه میدانند. تعداد دیگر از فقیهان نیز که عمدتا از فقیهان امامیه هستند صلح احد از اولیای دم را موجب سقوط قصاص بقیه اولیای دم نمیدانند و برای اولیای دم خواهان قصاص این حق را قائل گردیدهاند که با پرداخت سهم دیه اولیای دمی که خواهان دیه هستند و یا در صورت گذشت رایگان با پرداخت دیه سهم سایرین به قاتل مبادرت به قصاص او کنند. قانون گذار در ماده ۲۶۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ به پیروی از قول مشهور فقیهان امامیه از نظریه اخیرپیروی کرده است بنابراین اگر صلح یا گذشت احد از اولیای دم را مسقط حق قصاص بقیه بدانیم نمیتوان تاثیر صلح را نسبت به اشخاص ثالث در این خصوص نادیده گرفت. ماده ۳۵۰ قانون جدید مجازات اسلامی نیز همین رویه را پذیرفته و مقرر می دارد:«در صورت تعدد اولیای دم، حق قصاص برای هر یک از آنها به طور جداگانه ثابت است.» فصل دوم- طرفین صلح و شرایط طرفین صلح در این فصل ابتدا طرفین صلح مورد بررسی قرار می گردد. این مسئله در حالات گوناگون مورد توجه است زمانی که اولیاء دم واحد باشند یا متعدد؛ یا اگر اولیاء یا ولی دم اهلیت نداشته یا در دسترس نباشد تکلیف چیست. یا اگر بین صاحبان صلح توافق نباشد تکلیف چگونه است و چه زمانی ولی امر حق مصالحه دارد.و در گفتارهای مجزا شرایط طرفین صلح و تراضی طرفین صلح و محل صلح مورد بررسی قرار گرفته است. صلح از جمله عقود لازم است از این رو طرفین صلح باید اهلیت داشته باشند یعنی ولی یااولیا دم و جانی باید اهلیت داشته باشند لازم است ابتدا ولی یا اولیای دم و جانی را کاملا بشناسیم سپس شرایط آنها را بررسی کنیم. جرایم علیه تمامیت جسمانی از جمله قتل و ضرب و جرح از زمان پیش از انقلاب اسلامی غیر قابل گذشت محسوب میشد حیثیت عمومی این قبیل جرایم بر حیثیت خصوصی آنها غلبه داشت به همین دلیل اقامه دعوی، تعقیب و مجازات مرتکبین این جرایم بر عهده مدعی العموم قرار داشت و رضایت اولیای دم تاثیری در اصل تعقیب جرم نداشت به عبارت دیگر زیان دیده از این نوع جرایم در مراحل اول جامعه بود نه بستگان مقتول. بنابراین حق جامعه در تعقیب و مجازات مرتکبین این قبیل جرایم مقدم بر حق افراد محسوب میشد پس از انقلاب اسلامی که نظام کیفری کشورمان مبتنی و برگرفته از نظام اسلام گردید به لحاظ غلبه حق الناس قصاص بر جنبه حق الهی آن نقش جامعه در تعقیب و مجازات مرتکبین جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد مترتب بر اقدام اولیای مقتول است: و در واقع حق قصاص و سلطنت بر استیفای آن در ابتدا برای مجنی علیه یا اولیای دم وضع گردیده است البته تشریع حق قصاص برای مجنی علیه یا اولیای دم او به این معنا نیست که جنبه حق اللهی این قبیل جرایم نادیده گرفته شود. زیرا وقوع جرایمی از قبیل قتل، موجب اخلال در امنیت و آرامش عمومی میشود و این امر برای دولت به نمایندگی از جامعه این حق و اختیار را به وجود میآورد که در رابطه با مرتکبین این جرایم تحت شرایطی ولو با اعمال مجازاتهای تعزیری عکس العمل نشان دهد با توجه به مراتب فوق شناخت ولی دم به عنوان یکی از طرفین صلح لازم و ضروری است. مبحث اول: ولی دم واحد و شرایطش در نظامهای حقوقی عرفی از جمله نظام حقوقی کشور ما پیش از انقلاب اسلامی جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص اعم از قتل ضرب و جرح شدید، از جمله جرایم غیرقابل گذشت محسوب میگردید. حیثیت عمومی این قبیل جرایم بر حیثیت خصوصی آنها غلبه داشت به همین دلیل اقامه دعوی تعقیب و مجازات مرتکبین این جرایم به عهده مدعی العموم قرارد اشت و رضایت و عدم رضایت اولیای دم تاثیری در اصل تعقیب جرم نداشت به عبارت دیگر زیان دیده از این نوع جرایم در مرحله اول جامعه بوده نه بستگان مقتول. بنابراین حق جامعه در تعقیب و مجازات مرتکبین این قبیل جرایم مقدم بر حق افراد محسوب میشد. در نظام کیفری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که نشات گرفته از نظام حقوق اسلامی است به لحاظ غلبه حق الناسی قصاص بر جنبه حق اللهی آن نقش جامعه در تعقیب و محازات مرتکبین جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد مترتب بر اقدام اولیای مقتول است و در واقع حق قصاص و سلطنت بر استیفای آن در ابتدا برای مجنی علیه یا اولیای دم وضع گردیده است. البته تشریح حق قصاص برای مجنی علیه یا اولیای دم به این معنا نیست که جنبه حق اللهی این قبیل جرایم نادیده گرفته شود زیرا وقوع جرائمی از قبیل قتل، موجب اخلال در امنیت و آرامش عمومی میشود و این امر برای دولت به نمایندگی از جامعه این حق و اختیار را بوجود میآورد که در رابطه با مرتکبین این جرایم تحت شرایطی ولو با اعمال مجازاتهای تعزیری عکس العمل نشان دهد با توجه به مراتب فوق شناخت لی دم به عنوان کسی که نقش اساسی در عفو و گذشت از حق قصاص دارد از هر جهت لازم و ضروری به نظر میرسد. فقیهان در رابطه با مصادیق ولی دم دارای وحدت نظر نیستند در این قسمت از بحث به منظور دستیابی به قول راجح و برتر نظریههای مختلف فقیهان اعم ازامامیه و عامه را در رابطه با تشخیص و تعیین مصادیق اولیای دم مورد بررسی قرار میدهیم. نظریههای مذکور در چهار دسته زیر قابل ارائهاند. الف- حق صلح از قصاص برای وراثی است که مستحق میراث مجنی علیه هستند اعم از ذکور اثاث و اعم از متقربین بلاواسطه یا باواسطه و اعم از کسانی که به واسطه پدر با مجنی علیه مرتبط هستند یا به واسطه مادر به دیگر سخن کلیه وراث حین الفوت مقتول صاحب حق قصاص هستند و در نتیجه میتوانند جانی را از قصاص نفس عفو کنند زیرا اولا مراد از ولی در آیه ۳۳ سوره الاسرا وارث است. ب- فقط عصبه، یعنی بستگان ذکور پدری حق صلح بر قصاص را دارند [۶۸]بنابراین خویشاوندان مادری اعم از مرد و زن و به طور کلی زنان حق صلح قصاص را ندارند زوج و زوجه نیز به لحاظ خروج موضوعی فاقد اختیار صلح قصاص هستند. ج- حق صلح قصاص، برای اهل و اقارب مقتول است و در این امر ورثه و غیر ورثه و همچنین زن و مرد مساوی هستند.[۶۹] . زیرا اولا، به سبب قتل بستگان مقتول نیرویی را از دست دادهاند و کشته شدن و هدر رفتن خون فامیل برای همه آنان ننگآور است، بنابراین هر کس از بستگان مقتول که از قتل او نفعی داشته؛ و از فقدان او متاثر شده باشد میتواند مطالبه قصاص و یا صلح کند.[۷۰] د- حق صلح قصاص برای کلیه ورثه غیر از زوج و زوجه است.[۷۱]زیرا اولاً: زوج زوجه از عصبه نیستند.[۷۲]ثانیا: علقه زوجیت با فوت قطع میشود.[۷۳] قانونگذار در ماده ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی به تبعیت از قول مشهور فقیهان امامیه اولیای دم را که قصاص و عفو و صلح در اختیار آنهاست، همان ورثه مقتول معرفی کرده و شوهر و زن را استثنا کرده است. در ماده ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ آمده است اولیای دم که قصاص و عفو در اختیار آنهاست همان ورثه مقتولند مگر شوهر یا زن که در قصاص و عفو و اجرا اختیاری ندارند. مشابه همین ماده در قانون جدید مجازات اسلامی در ماده۳۵۱ بدین نحو بیان شده است:«ولی دم همان ورثه مقتول است به جز زوج یا زوجه او که حق قصاص ندارند.» با توجه به ماده فوق الاشعار اولا: قصاص و عفو بعد از فوت مجنی علیه در اختیار اولیای دم است ثانیا اولیای دم، همان ورثه حین الفوت مقتولند غیر از زن و شوهر که در قصاص و عفو اختیاری ندارند ثالثا: ماده مذکور معارض ماده ۲۶۸ ق.م ا نیست زیرا ماده ۲۶۱ اولیای دمی را که حق قصاص دارند احصا نموده است و به موجب آن زن و شوهر را فاقد حق دانسته است ولی کلیه مصادیق اولیای دم را احصا ننموده است.[۷۴] شعبه ۴ دیوان عالی کشور در رای شماره ۵۹/۴-۸/۲/۷۰ حق درخواست قصاص در رابطه با قتل شوهر را برای زن قائل نشده و حکم صادره از سوی دادگاه بدوی را به لحاظ عدم توجه به این امر نقض کرده است و در قسمتی از رای مورد اشاره آمده است بر طبق ماده ۴۷ قانون حدود و قصاص ماده ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی فعلی همسر حق درخواست قصاص در مورد قتل شوهر را ندارد.[۷۵] البته قائل نشدن حق درخواست قصاص و عفو برای زن یا شوهر در رابطه با قتل یکدیگر به این معنا نیست که زن یا شوهر نتواند در رابطه با قتل همسرش اعلام شکایت کند. اداره حقوقی دادگستری در پاسخ به این سوال که آیا زوجه با وجود سایر اولیای دم که قصاص قاتل را تقاضا مینمایند یا اصلا طرح شکایت ننموده و یا پس از شکایت گذشت نمودهاند حق شکایت کیفری نسبت به دیه را دارد یا خیر نظر داده است که: بر طبق ماده ۴۷ قانون حدود و قصاص ماده ۲۶۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰زوج و زوجه حق قصاص و عفو از قصاص را ندارند و این به این معنی نیست که در مساله قتل اجنبی هستند بنابراین بدون گذشت زوجه نمیتوان اقدام به تعقیب کرد به عبارت دیگر وقتی قتل اتفاق میافتد چون پس از رسیدگی و صدور حکم نهایی دادگاه عمد بودن یا نبودن و موجب قصاص بودن یا نبودن آن محرز میشود و تا رسیدگی نشده است این امر هم معلوم نمیگردد نمیتوان زوج یا زوجه را غیرمحق در شکایت و خارج از اولیای دم محسوب کرد بلکه باید شکایت آنان رسیدگی شود و در صورت احراز وقوع قتل عمد موجب قصاص، صدور حکم به قصاص، متوقف بر مطالبه سایر ورثه گردند. در صورت صدور حکم به قصاص زوجه نمیتواند مطالبه دیه نسبت به سهم خود بنماید ولی در صورت صدور حکم به پرداخت دیه یا تبدیل شدن قصاص به مال، زوجه میتواند سهم خود را مطالبه کند.[۷۶] با توجه به مراتب فوق الاشعار، قانون گذار و به تبع از آن رویه قضایی در تشخیص و تعیین مصداق اولیای دم قول مشهور فقیهان امامیه را که مستند به اجماع است مورد لحاظ قرار داده و به استناد آن زوج و زوجه را از حق قصاص و صلح و اجرای آن محروم کرده است. گفتار اول– ولی دم واحد حل و فصل و رسیدگی به دعاوی کیفری در زمان معقول و سرعت در اجرای کیفر که همواره در حقوق جزای جدید مورد تاکید است علاوه بر تامین و تحقق اثر ارعابی مجازات برای متهم در تامین امنیت از دست رفته و احقاق حق و بازگرداندن آرامش به جامعه که هنوز اثرات لطمهی وارده ناشی از جرم را فراموش نکرده است و همچنین زوال ترس از جرم و ناامنی، بسیار موثر و سودمند است و به قول سزار بکاریا، هر چه اجرای مجازات سریعتر و از نظر زمانی نزدیکتر به وقوع جرم باشد سودمندتر و عادلانهتر است. [۷۷] نظام تقینی کشور گاهی در تصویب قوانین و گاهی با سکونت تعمدی خود بنا به مصالحی نه چندان قابل دفاع اصل مسلم سرعت بخشیدن به دعوی کیفری و جلوگیری از اطاله دادرسی را مورد خدشه قرار داده و عملاً موجبات تضیع حقوق آزادیهای افراد خصوصا متهم را فراهم میکند. از جمله این موارد فرضی است که ولی دم مقتول صغیر یا مجنون باشد. همانطور که میدانیم اهلیت داشتن ولی دم مقتول از جمله شرایطی اساسی برای اتخاذ تصمیم نسبت به حق قصاص است بنابراین اگر ولی دم مقتول به لحاظ صغرسن یا جنون، فاقد اهلیت لازم برای استیفای قصاص یا تبدیل آن به دیه باشد تصمیم گیری فوری در رابطه با حق قصاص امکانپذیر نخواهد بود. در این که در این فرض ولی قهری یا در صورت فقدان او ولی امر میتواند به ولایت از او استیفای قصاص یا با رعایت مصالح مولی علیه خود اقدام به گذشت کنند، بین فقیهان اسلامی اعم از امامیه و عامه به شرحی که بعداً خواهیم دید اختلاف نظر وجود دارد.[۷۸] در قانون حدود و قصاص مصوب سال ۱۳۶۱ قانونگذار به تبعیت از قول تعدادی از فقیهان، امامیه و در ماده ۵۲ این قانون برای ولی (پدر یا جد پدری) و وصی منصوب از طرف آنها و حاکم در فرضی که ولی دم مقتول صغیر یا مجنون است اختیار استیفای قصاص یا تبدیل قصاص را به مقدار دیه یا کمتر و یا بیشتر از آن قائل گردیده است. قانون گذار با تصویب ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی و از بین موضوعات مطروحه در ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص، صرفا موضوع مطروحه در قسمت اخیر ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص یعنی فرض که ولی دم مقتول صغیر یا مجنون است سکوت اختیار کرده است. محاکم و رویه قضایی با توجه به سکوت قانون و اختلاف نظر حقوقدانان[۷۹]در رابطه با بقا یا عدم بقا ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص و به استناد اصل ۱۶۷ قانون اسلامی جمهوری اسلامی ایران عملا فتوای حضرت امام خمینی(ره)[۸۰]را مبنا و ملاک قرار داده و هر گونه تصمیم گیری در رابطه با حق قصاص را در خصوص مورد موکول به دارا شدن اهلیت ولی دم مقتول کردهاند. اتخاذ این رویه در محاکم با توجه به نوع قرار تامین جرم قتل عمدی قرار بازداشت موقت و عدم تمایل قضات محاکم نسبت به فک قرار بازداشت موقت محکومین به قصاص موجب گردیده است که محکومین به قصاص تا بلوغ صغیر که بعضا بیش از ۱۵ سال به طول میکشد در زندان بسر ببرند که این امر از یک طرف ایجاد مشکلات برای دستگاه قضایی و تحمیل مجازات اضافی و مضاعف را برای محکومین به قصاص به دنبال دارد که با توجه به عدم وجود دلیل بر جواز آن، در مغایرت آن با عدالت و نصف اسلامی نباید تردید کرد. از طرف دیگر طول مدت و تاخیر درتصمیم گیری نسبت به حق قصاص تا زمان بلوغ صغار یا افاقه مجنون چه بسا موجب تفویت حق ولی دم صغیر یا مجنون گردد. با توجه به مراتب فوقالاشعار بررسی دیدگاه های فقیهان اسلامی و تجزیه و تحلیل مبانی قانونی قضیه در راستای پیدا کردن راه حل و ارائه راهکارهای تقنینی در خصوص مورد از هر جهت لازم و ضروری به نظر میرسد. گفتار دوم – دارا بودن اهلیت در قصاص نفس یا عضو اگر دارنده حق قصاص واحد و دارای اهلیت لازم برای دستیابی قصاص باشد، میتواند تحت شرایطی از جمله اذن ولی امر جانی را قصاص کند یا او را مجانا عقو و یا در مقابل دیه یا بیشتر و یا کمتر از حق قصاص صلح کند. نکتهای که ذکر آن ضروری است آن که اگر مجازات قتل عمدی را به نحو تعیین قصاص بدانیم در عفو غیر معوض و مجانی رضایت جانی شرط نیست و ولی دم میتواند یک طرفه حقق قصاص خود را ساقط کند اما در گذشت معوض رضایت جانی شرط است و بدون رضایت او ولی دم حقی جز قصاص ندارد برعکس اگر مجازات قتل عمدی را قصاص یا دیه به نحو تخییر بدانیم انتخاب دیه توسط ولی دم نیاز به توافق با جانی ندارد و او ملزم است که دیه را به ولی دم مقتول پرداخت کند. از مجموع مواد ۲۰۵، ۲۱۹، ۲۵۷، ۲۶۱ و ۲۶۵ قانون مجازات اسلامی نیز فهمیده میشود که ولی دم بعد از ثبوت قصاص و با اذن ولی امر میتواند قاتل را قصاص و یا او را به طور مجانی عفو کند و یا در مقابل دریافت دیه کامل یا به کمتر یا زیادتر از آن از حق قصاص گذشت کند. گفتار سوم – فقدان اهلیت اگر ولی دم مقتول واحد و به لحاظ صغرسن یا جنون فاقد اهلیت لازم باشد در جواز اجرای قصاص یا تبدیل آن به دیه بلافاصله پس از صدور حکم اشکال شده است زیرا از طرفی حق قصاص متعلق به صغیر یا مجنون است و از طرف دیگر آنها قادر به تصمیم گیری در رابطه با حق قصاص نیستند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۶/۲
۲۵
۵/۱۵
۴/۴۱
۵/۱۵
۱۰۰
منبع: یافتههای تحقیق ۴-۳- نتایج تحلیلی و چند متغیره ۴-۳-۱- مدل معادلات ساختاری برای بررسی روابط علی بین متغیرها مدل معادلات ساختاری از نوع تحلیل عاملی تأییدی با بهره گرفتن از نرمافزار Lisrel است. از این روش تحت عنوان مدل علی و تحلیل ساختار کواریانس یاد شده است. از طریق این روش قابل قبول بودن مدلهای نظری را در جامعه های خاص با بهره گرفتن از داده های همبستگی آزمود. فرضیه مورد بررسی در یک مدل معادلات ساختاری، یک ساختار علی خاص بین مجموعه ای از سازه های غیر قابل مشاهده است. این سازهها از طریق مجموعه ای از متغیرهای نشانگر (قابل مشاهده) اندازه گیری می شود. یک مدل معادلات ساختاری کامل از دو مولفه تشکیل شده است: الف) یک مدل ساختاری که ساختار علی خاصی را بین متغیرهای مکنون و متغیرهای نشانگر(اندازه گیری شده) تعریف می کند. هنگامی که داده های به دست آمده از نمونه مورد بررسی به صورت ماتریس همبستگی یا کواریانس درآید و توسط مجموعه ای از معادلات رگرسیون تعریف شود، مدل را می توان با بهره گرفتن از نرم افزار Lisrel تحلیل کرد (سرمد و دیگران،۱۳۷۶: ۲۷۷-۲۷۶).
در این پژوهش برای سنجش عوامل موثر بر عدم تعادلفضایی در خراسانرضوی و اینکه چه عواملی می تواند شبکهشهری را به تعادل برساند، از مدلسازی معادله ساختاری از نوع تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. عاملهای پنهان، عامل سیاسی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، زیربنایی و فرهنگی- مذهبی، و عاملهای آشکار گویه های هر یک از این عاملها محسوب می شود. شکل۴-۱ نمایش مدل تحلیل عاملی تأییدی با نرم افزار لیزرل ۴-۳-۲- کدگذاری: جدول ۴-۱۷ کدگذاری عوامل، ابعاد و گویهها در نرم افزار لیزرل
ابعاد
گزینه ها
مخفف
سیاسی (si)
تغییرات تقسیمات کشوری در سطح استان خراسان رضوی (تبدیل روستا به شهر و…)
a1
قدرت نمایندگان در مجلس در چانه زنی برای افزایش اعتبارات برای شهرهای بزرگ خراسان از جمله مشهد، نیشابور، سبزوار و…
a2
تقسیم استان در سال ۱۳۸۲ به ۳ استان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی
a3
حاکمیت نظام بسیط متمرکز (سیاستگذاری، برنامه ریزی و… از بالا به پایین)
a4
عدم توجه به تقسیم کار ملی (عدم توجه به شهرهای میانی و کوچک در تقسیم کار)
a5
طبیعی (ta)
عدم وجود وحدت اقلیمی در استان خراسان رضوی
b1
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در مصاحبه با آقای اسماعیلی[۲۴] در مورد بسته بندی به مهمترین مساله ای که چرا محصولات شیشه ای آنها دارای بسته بندی مناسب نیستند این بود که هزینه تمام شده بالا می رود و در نهایت سود کمتری حاصل می شود. یعنی نیاز به اینکه اگر محصول آنها بسته بندی درخور داشته باشد و همین امر فروش را چند برابر بکند را ندارند و به عبارتی فرهنگ سازی نشده است. در چند سال گذشته موضوع بسته بندی محصولات صنایع دستی از سوی مسئولین دولتی مورد توجه قرار گرفته و جلسات و همایش هایی در این ارتباط با حضور صنعتگران برگزار شده است. اما این جریان هنوز به طور گسترده به مرحله ی عمل نرسیده و تصمیمات اتخاذ شده به اجرا در نیامده است.نیاز به داشتن بسته بندی مناسب برای محصولات، باید از جانب خود صنعتگران نیز احساس شود. زیرا بسیاری از آن ها این موضوع را نه به عنوان بخشی مهم و اساسی در روند ارائه و فروش آثارشان، بلکه به دید مسئله ای غیر ضروری و تشریفاتی می نگرند. پس این موضوع باید به طور جدی پی گیری شود و با اطلاع رسانی و دادن آگاهی کامل به صنعتگران در راستای ضرورت بسته بندی محصولات و تاثیرات آن در بالا بردن کیفیت عرضه و فروش آثار،آن ها را ترغیب به اعمال این امر کنند تصویر شماره (۸-۳).
تصویر شماره (۸-۳)، نمونه ای از بسته بندی صنایع دستی ایران، زنجان، از نشریه گلابتون شماره ۶ مثلا می توان در نمایشگاه های معتبر صنایع دستی که در نقاط مختلف کشور برگزار می شود، داشتن بسته بندی مناسب محصولات را شرطی برای شرکت و اختصاص غرفه ی ارائه ی آثار به صنعتگران هر حرفه ی صنایع دستی قرار داد. به این ترتیب، تدریجا بسته بندی تبدیل به بخشی اساسی در روند تولید و عرضه ی آثار می شود. از جمله دیگر کارهایی که می توان در این راستا انجام داد، برقراری ارتباط بین صنعتگران و شرکت های خدمات تبلیغاتی و بسته بندی کالاست تا طراحی و تولید بسته ی مناسب و در خور محصولات صنایع دستی به دست نیروی متخصص و آموزش دیده ی این کار انجام شود.این شرکت ها می توانند نمونه هایی از انواع جعبه،ساک و …از مواد مختلف نظیر چوب، مقوا و سایر جنس ها تولید کنند و با اندازه ها و ویژگی های مختلف و نیز قیمت های گوناگون ارائه دهند تا صنعتگران بتوانند بسته به جنس و اندازه و کیفیت کارشان، بسته های مختلف از ارزان ترین تا گران ترین آن ها را سفارش دهند و هزینه ی آن را در قیمت نهایی محصولشان لحاظ کنند. یکی از دلایلی که با عث گردیده تا به حال تولید کنندگان آنچنان تمایلی محصولات صنایع دستی خود دارای بسته بندی ننمایند شاید اندیشه افزوده شدن قیمت تمام شده محصول تولیدیشان باشد. در آغاز ما باید از حداقل ها شروع کنیم و آن را پیچیده و دست نیافتنی نبینیم. بسته بندی باید ۵ درصد از قیمت فروش محصول صنایع دستی باشد برای محصولات بالای ۵۰ هزار تومان باشد. به طور مثال اگر یک گلیم ۷۰ هزار تومان قیمت داشته باشد هزینه بسته بندی آن اگر دست کم ۳۵۰۰ باشد منطقی است. در خصوص محصولات صنایع دستی پربها این رقم قابل توجیه و منطقی است اما در مورد محصولاتی که قیمتی پائین تری دارند تا ۲۰درصد هم این رقم قابل اافزایش است. به طور مثال سفالی که خود ۵۰۰۰ قیمت دارد با ۱۰۰۰ تومان یعنی همان ۲۰ درصد باید با رویکرد حفاظت محصول حداقل کارتن ها و ضربه گیرها را برای آن در نظر گرفت. جدول۳، نسبت هزینه بسته بندی به قیمت فروش محصول صنایع دستی، تنظیم جدول از نگارنده
قیمت فروش محصول |
کمتر از ۱۰ هزار تومان |
۱۰ هزار تا ۵۰ هزار تومان |
بالای ۵۰ هزار تومان |
هزینه بسته بندی |
حداکثر ۲۰ درصد |
۷ تا ۱۵ درصد |
تا ۵ درصد |
«مهمترین وظیفه در شروع حرکت به سوی ایجاد و گسترش بسته بندی در محصولات صنایع دستی فرهنگ سازی است. فرهنگ سازی نیز همواره احتیاج به صرف هزینه و زمان دارد. فرهنگ سازی از طریق سیاستهای ترویجی، تشویقی و اجباری به کارگیری بسته بندی در تولیدات صنایع دستی از سوی اداره کل میراث فرهنگی و معاونت های صنایع دستی هر استان از طریق موارد زیر می باشد: الف) سیاستهای ترویجی - طراحی و تولید بسته بندی های تیپ هر استان و در اختیار هنرمندان گذاشتن به صورت رایگان. - برگزاری کارگاه های آموزشی- ترویجی با موضوع بسته بندی با مخاطب هنرمندان صنایع دستی. ب)سیاستهای تشویقی: - شرکت دادن اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در زمینه بسته بندی صنایع دستی در جشنواره و نشست های مرتبط. - اختصاص غرفه در نمایشگاه های صنایع دستی به هنرمندان برخوردار از بسته بندی در محصولات صنایع دستی و با در نظر گرفتن تسهیلاتی همچون هزینه رایگان حمل و نقل و… ج)سیاستهای اجباری: - لزوم برخورداری محصولات صنایع دستی از بسته بندی مناسب جهت تمدید پروانه تولید در سالهای آتی. - لزوم برخورداری ایران کد در محصولات صنایع دستی که این امر با بسته بندی محقق خواهد گردید. - اهمیت دادن به بسته بندی محصولات صنایع دستی در دریافت نشان مهر اصالت یونسکو» (قاسم خانی،۱۳۸۹، ۲۲). ۶-۳- هویت و اصالت محصولات شیشه گری محصولات و دست ساخته های شیشه ای در گذشته غالبا جنبه ی کاربردی داشتند. برخی از این کاربردها در زندگی امروزی تغییر شکل یافته و یا از بین رفته اند. محصولاتی نظیر گلاب- پاش، عطردان، و … امروزه با الگو برداری از نمونه های قدیمی که در موزه ها نگه داری می شوند ساخته می شود و با پاره ای تزیینات و آوردن نقوش و رنگهایی متنوع به رویشان جنبه ی نوآورانه و زیبا و کاربردی جدید به آنها داده می شود. گاهی نمونه آثار خارجی با طرحهایی مدرن و منحصر به فرد مورد الگو برداری و حتی تقلید محض قرار می گیرند که در این حالت نه تنها طرح از تازگی و جذابیت عاری است، بلکه گاه سازنده ی اثر هم نمی تواند محصول را طبق دقت و حساسیت به کار رفته در الگوی اولیه بسازد و نتیجه ی کار چه از لحاظ طرح و چه از لحاظ کیفیت در سطح پایینی قرار می گیرد. به خصوص اگر بخواهیم این محصول را در نمایشگاه خارجی یا جهت صادرات عرضه کنیم، بی شک نمی توانیم منتظر مورد استقبال واقع شدن آن باشیم. چرا که این اثر ساخته شده باکیفیتی نه در حد برخی آثار اروپایی و با طرح فاقد اصالت و بار معنایی ارائه شده و نمی تواند مشتری خارجی که به دنبال آثاری نفیس از هنر و صنایع دستی ایران است را به خود جذب کند. راهکارهایی وجود دارد که می تواند به حفظ هویت و اصالت در آثار شیشه گری دستی ما کمک کند. در دنیای امروز که در آن بسیاری از سلیقه ها به سمت استفاده از نقوش و تزئینات سنتی و بومی در تلفیق با آثار هنری و دکوری مدرن گرایش یافته اند، فرصت مناسبی برای طراحان ایجاد شده که بتوانند ویژگی ها و برخی نمادها را از گوشه و کنار تاریخ و فرهنگ منطقه ای به محصولات هنری خود وارد کنند و با این کار نه تنها این ویژگیهای فرهنگی را از فراموشی و نادیده انگاری برهانند، بلکه به این طریق محصول خود را به اثری ارزشمند و دارای هویت منطقه ای تبدیل کنند. همچنین برخی هنرمندان به مشابه سازی آثار قدیمی روی آورده اند. این کار که از مهارت بالا و دقت زیاد در اجرای اثر نیازمند است، می تواند قدمی مثبت در احیای شیوه های ارزشمند گذشته باشد و الگویی از صنایع دستی ارزشمند ما که در موزه های گوشه و کنار جهان محبوس مانده اند را در معرض نمایش می گذارند تصاویر(۹-۳) و (۱۰-۳). تصویر (۹-۳)، کاسه مربوط به دوره ساسانی، قرن ۶ میلادی، موزه بریتانیا تصویر (۱۰-۳)، کاسه شیشه ای، معاصر، از سایت www.golkarglass.com در برخی دیگر نمونه ها، الگو برداری تنها از طرح و شکل اثر موزه ای برداشته شده و هنرمند آن را با رنگ شیشه ی با کیفیت و رنگ بندی باب سلیقه ی امروز تولید کرده است که این دسته آثار نیز از زیبایی چشم نواز همراه طرحی اصیل برخوردارند تصویر (۱۱-۳). تصویر (۱۱-۳)، تنگ شیشه ای معاصر، از سایت www.golkarglass.com بهره گیری از آثار شیشه گری اعصار گذشته ی کشور چه در زمینه ی طراحی و شیوه های ساخت، چه به صورت بازآفرینی عینی و یا الهام گرفتن از آنها، از مزایایی برخوردار است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) احیای این آثار و بازشناساندن ویژگیهای غنی هنری آنها جهت معرفی به دنیای امروز
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
**Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed).
جدول فوق به بررسی رابطه بین سرمایهفرهنگی و حستعلقمکانی پاسخگویان ساکن نسیمشهر پرداخته است. با توجه به اینکه سطح معناداری این دو متغیر برابر با ۰۰۰/۰(کمتر از ۰۵/۰) است، میتوان گفت رابطه معناداری بین دو متغیر وجود دارد. میزان همبستگی این دو متغیر برابر با ۴۸۶/۰- است، که نشاندهنده همبستگی متوسط به بالا و معکوس(علامت منفی) بین این دو متغیر است و با (**) مشخص شده است، لذا با اطمینان ۹۹ درصد میتوان رابطه همبستگی بین سرمایه فرهنگی و حستعلقمکانی را معنیدار دانست. بنابراین میتوان گفت هرچه میزان سرمایهفرهنگی افراد بیشتر باشد، حس تعلق افراد به مکان زندگیشان کمتر می شود و بالعکس.
فرضیه سوم: به نظر میرسد بین نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی و حستعلقمکانی ساکنین نسیمشهر رابطه معناداری وجود دارد. (با توجه به اینکه متغیر مستقل و وابسته در این فرضیه در سطح فاصلهای قرار دارند، بنابراین در بررسی این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده می شود).
جدول ۲۶- ۴ همبستگی بین نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی و حستعلقمکانی پاسخگویان ساکن نسیمشهر
حس تعلق مکانی
ویژگیهای فضایی- کالبدی
همبستگی
.۳۸۹**
Sig. (2-tailed)معناداری
.۰۰۰
تعداد
۱۹۶
**Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed).
جدول فوق به بررسی رابطه بین نگرش به ویژگیهای فضایی- کالبدی و حستعلقمکانی پاسخگویان ساکن نسیمشهر پرداخته است. با توجه به اینکه سطح معناداری این دو متغیر برابر با ۰۰۰/۰(کمتر از ۰۵/۰) است، میتوان گفت رابطه معناداری بین دو متغیر وجود دارد. میزان همبستگی این دو متغیر برابر با ۳۸۹/۰ است، که نشاندهنده همبستگی متوسط به پایین و مستقیم بین دو متغیر است و با (**) مشخص شده است. لذا با اطمینان ۹۹ درصد میتوان رابطه همبستگی بین نگرش افراد به ویژگیهای فضایی- کالبدی و حستعلقمکانی را معنیدار دانست. بنابراین میتوان گفت هرچه ویژگیهای فضایی- کالبدی برای افراد مطلوبیت بیشتری داشته باشد، حس تعلق افراد به مکان زندگیشان بیشتر می شود و بالعکس. فرضیه چهارم: به نظر میرسد بین مدت زمان سکونت و حستعلقمکانی ساکنین نسیمشهر رابطه معناداری وجود دارد. (با توجه به اینکه متغیر مستقل در این فرضیه در سطح ترتیبی قرار دارد و متغیر وابسته نیز در سطح فاصلهای است، بنابراین در بررسی این متغیر از آزمون اسپیرمن استفاده می شود).
جدول۲۷- ۴ همبستگی بین مدت زمان سکونت و حستعلقمکانی پاسخگویان ساکن نسیمشهر
حس تعلق مکانی
مدت سکونت در نسیمشهر
همبستگی اسپیرمن
.۵۳۶**
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
<p>Sig.</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>۱</p><p> </p><p>۶٫۴۳۳</p><p> </p><p>۸</p><p> </p><p>.۵۹۹</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>همچنین نتایج حاصل از جدول ۴-۳-۳-۷ نشان از میزان ضریب تعیین نِیجل کرک دارد که با توجه به نتایج در اینجا مقدار آن۰٫۱۴۸ است.<br />جدول ۴-۳-۱-۷</p><p> </p><p> </p><p><strong>Model Summary</strong></p><p> </p><p> </p><p> </p><p>Step</p><p> </p><p>-۲ Log likelih
است؛ اما به علت عدم توجه منابع، آگاهی از دیدگاهها، رفتار و نقش مردم محلی در جامعه مشکل است. در مواجهه با این مشکل، مورخان محلی باید تلاش نمایند تا از طریق جمع آوری شواهد و مدارک پراکنده به آشکارسازی نقش مردمی بپردازند که نهتنها خود دربارهی خویش کم نوشتهاند بلکه منابع نیز بهندرت از آنها یادکردهاند. در این رابطه بررسی مسائلی مانند کشاکشهای طبقاتی، رقابتهای مذهبی، ایجاد حس مسئولیتپذیری در اجتماع باید موردتوجه واقع شوند. این تحقیق نیز بهعنوان زیرمجموعهای از تاریخ محلی، جدای از این مشکلات نبود ولی سعی شد با جمع آوری اطلاعات موجود تا حد امکان تحقیقی کامل ارائه دهد. نقد و بررسی منابع در این قسمت، به بررسی منابعی که در این نوشتار از آنها استفاده خواهد شد، اشاره مىشود و میزان اهمیت و کاربرد این منبع در تحقیق نیز بیان خواهد شد. تاریخ طبری، اثر عربى ابوجعفر محمد بن جریر طبرى، تاریخى عمومى از آغاز آفرینش تا ۳۰۲ ق است که نام اصلى آن «تاریخ الامم و الرسل و الملوک» بوده و در سال ۳۰۳ ق نوشته شده است. کتاب به سبب جامعیتِ بخش تاریخ اسلام، که نتیجه احاطه، بىطرفى و امانتداری مؤلف است، در بین تواریخ اسلامى بىنظیر بوده و این امر باعث اهمیت کتاب شده است. نویسنده در تدوین تاریخ خلفا، از منابع مورخان استفاده کرده، البته از کتابهاى آنان نام نبرده و فقط روایاتشان را با ذکر کامل راویان نقل کرده است… روایات کتاب، درباره بعضى قیامها، مثل قیامهاى ایرانیان در عهد بنىعباس، قیام زنگیان و برخى قیامهاى شیعى، یکطرفه و تعصبآمیز است بااینحال، لحن روایات نویسنده درباره خلفاى اموى و عباسى بىطرفانه است. هدف نویسنده، ذکر تاریخ شاهان و پیامبران الهى بوده ولی در بیان حوادث دوران خود یعنی ساله های ۲۵۰ تا ۳۰۰ هجری دقت بیشتری به کار گرفته است و اطلاعات دقیق تری می دهد. دوران حکومت خاندان ابی دلف عجلی بر ناحیه کرج نیز با این دوران همزمان بوده و در بیان این حوادث نیز دقت ویژه ای دارد. در بیان حوادث منطقه با بهره گرفتن از کلماتی مثل « حَدِّثنا»،« أَخبَرنا»،« کَتَبَ الىّ» گزارش داده است. که نشان از داشتن منابعی مکتوب دارد که اجازه نقل حدیث آن ها را نیز داشته است. در این تحقیق از این کتاب در بیان حوادثی که در کرج ابی دلف رویداده و اطلاعات مربوط به این خاندان که طبری آنها را گزارش کرده استفادهشده است. کتاب تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه الکامل فى التاریخ شامل وقایع از آغاز خلقت تا سال ۶۲۸ هجرى قمرى است که ابوالحسن عزالدین ابناثیر مورخ بزرگ اسلامى در قرن ششم نوشته است. مولف معاصر حمله مغول به ایران است و از نظر عقاید سیاسی به خلافت عباسیان تمایل دارد به همین علت در بیان حوادت باید به این اندیشه مولف دقت شود او در بیان حوادث بسیار دقیق عمل می کند و از جزئیات نیز غافل نمی شود، به همین جهت حملات فرماندهان خلافت عباسی به ناحیه جبال را نیز به شکلی مفصل و دقیق بیان می دارد. البته او در بیان این حوادث از منابع پیشین نیز بهره می برد. در این کتاب اطلاعاتی در راستای موضوع پژوهش موجود است ازجمله بیان حوادث مربوط به جنگهای خلفای عباسی با مردم عراق عجم و حملات فرماندهان خلیفه به ایران و ناحیه جبال و همچنین اطلاعاتی در خصوص اشخاص مشهور در حکومت کرج ابی دلف و بیان حوادث آن، به ما میدهد که این اطلاعات با نوشته های مورخین دیگر در باره این ناحیه اختلاف زیادی ندارد و از این جهت می تواند قابل اعتماد باشد. اخبار الطوال اثر عربى ابوحنیفه احمد بن داوود بن ونند دینورى، در تاریخ عمومى است. کتاب یکى از مهمترین منابع تاریخ ایرانى عصر ساسانى است که حوادث دولتهاى عرب پس از اسلام را تا پایان خلافت معتصم عباسى (۲۲۷ ق) در بردارد. وى تنها به نقل روایت اکتفا نمىکند، بلکه در برخى موارد به تحلیل رویدادها نیز پرداخته، مىکوشد علل و موجبات واقعهاى را که گزارش مىکند، پیدا کند. نویسنده درباره برخى از رویدادهاى مربوط به تاریخ شیعه، نظیر جنگهاى امام على (ع)، واقعه کربلا، قیام مختار و جنبش عباسیان و قیام ابومسلم با تفصیلى بیشتر سخن گفته و گزارشهاى او درباره رویدادهاى پس از ظهور اسلام، غالباً معتبر و دستاول است. در این کتاب اطلاعاتی در خصوص تشیع در ایران و فعالیتهای اولین گروههای شیعی در عراق عرب موجود بود که در پژوهش مورداستفاده قرار گرفت، همچنین در خصوص قیام مختار و بیان حوادث آن نیز اطلاعات کاملی وجود دارد که در قسمت مربوط به این شخص از این منبع استفادهشده است. «تاریخ قم»، ترجمه فارسى اثرى است در تاریخ و جغرافیاى شهر قم با برخى اطلاعات دربار فرهنگ و جامع این شهر تا سد ۴ ق، تألیف حسن بن محمد قمى (د. پس از ۳۷۸ ق). این کتاب، «کتاب قم» نام داشته و آن را به عربى و براى صاحب بن عباد نوشته بوده است. وى نخست قصد داشته است کتابى مشتمل بر «اخبار عرب اشعریه که به قم نزول کردند» بنویسد؛ اما بعد هدف خود را گسترش داده و کتابى جامع دربار قم رقمزده است. اصل عربى کتاب قمى تاکنون به دست نیامده و آنچه از این کتاب امروزه در دست است، ترجمهاى است از ۵ باب کتاب که در حدود سال ۸۰۵ یا ۸۰۶ ق. به انجام رسیده است. کتاب قمی یکى از مفصلترین آثار در تاریخ و فرهنگ این شهر بوده است و در میان تواریخ محلى جایگاه ممتازى دارد. مؤلف با پرداختن به جزئیات مهم و اغلب منحصربهفرد، به شرح ماجراى مهاجرت عرب، بهویژه عربهاى اشعرى، به قم و نیز «ذکر اخبار ایشان در ایام جاهلیت و ذکر قبایل و عشایر ایشان»، پرداخته است. این کتاب درواقع مهمترین منبع استفادهشده در تحقیق است. در این کتاب اطلاعات بسیار مفیدی در خصوص اوضاع قم و مناطق اطراف آن آمده است که درزمینه موضوع رساله کمک فراوانی به جمع آوری اطلاعات لازم کرد. این اثر اطلاعات زیادی در خصوص خاندان اشعری دارد که درواقع برای اثبات یکی از فرضیات تحقیق که درباره نفوذ تشیع بهواسطه ورود این خاندان به منطقه است، کمک زیادی کرد. در این کتاب همچنین اطلاعات زیادی در خصوص روستاهای فراهان و نام و نشان آنها و میزان درامد و مالیات آنها و موقعیت جغرافیایی آنان دارد که در تحقیق حاضر از آن استفادههای زیادی شد.
کتاب «سیرى کوتاه در جغرافیاى تاریخى تفرش و آشتیان»، مؤلف: مرتضى سیفى قمى تفرشى است. کتاب در ۳۴۰ صفحه در سال ۱۳۶۱ چاپشده است. کتاب حاضر پژوهشى است در حوزۀ تاریخ محلى منطقه تفرش، آشتیان و فراهان که بهطور غیرمستقیم اطلاعات محدودی دربارئ تحولات تشیع امامیه در فراهان ارائه مىدهد. این کتاب با روش کتابهایی که موضوع جغرافیای تاریخی دارند، تدوینشده و به همین جهت اکثر ا مطالب آن کلی است و بحث دقیقی در خصوص تشیع در آن یافت نشد. همچنین در بحث جغرافیای تاریخی نیز به دلیل اشاره به سه منطقه بحثی دقیق و تخصصی وجود ندارد. اما از مزایای این کتاب توجه دقیق آقای سیفی به منطقه و احاطه کامل ایشان به جغرافیای فراهان و تفرش است که در ذکر برخی از حوادث به نکاتی توجه کرده اند که در سایر منابع در این خصوص اطلاعاتی نداریم. از این منبع نیز در حد نیاز در این تحقیق استفاده کرده ایم. «آثار البلاد و اخبار العباد» کتابى است در موضوع جغرافیا که به توصیف اقالیم سبعه زمین پرداخته است.قزوینی مولفی دقیق است و در ذکر ویژگی های هر مکانی دقت فراوانی به خرج می دهد ولی در معرفی برخی از مکان ها خرافات و افسانه هایی را در کتاب آورده است. به همین جهت در توجه به منطقه فراهان در کتاب مذکور باید به این نکات توجه کرد. «البلدان» کتابى جغرافیایى و درواقع قدیمترین کتاب جغرافیایی عربى است که به دست ما رسیده است. بدون شک، یعقوبى مورخى شیعه مذهب است که آثار تشیع وى در کتاب تاریخش کاملاً روشن است. یعقوبی بر خلاف سایر جغرافی دانان زمان خود به تحلیل عقلی توجه دارد و همین باعث دوری او از خرافات می شود و به اطلاعات این کتاب جغرافیایی در بیشتر موارد می توان اعتماد کرد. مثلا در خصوص روایت از شهر و منطقه کرج ابودلف مانند سایر مورخین به افسانه های آن توجه جندانی ندارد و بیشتر بیان مکان و موقعیت شهر را مد نظر دارد. در کتابهایی با این عنوان همانگونه از موضوع آنها برمیآید برای بیان مناطق جغرافیایی، ادیان و مذاهب و راهها و ارتباطات مناطق مختلف باهم، استفاده میشود و ما نیز در این تحقیق در بیان اینگونه مسائل، مانند موقعیت جغرافیای کرج یا فراهان و یا برای بیان ارتباطات این مناطق از این کتب استفاده کردهایم. با استفاده این سه منبع میتوان تصوری از منطقه جغرافیایی فراهان درگذشته به دست آورد و بر اساس آن سیر تحولات منطقه را در بستر مکانی وقایع و حوادث تبیین کرد. «الاصیلى فى انساب الطالبیین» اثر صفىالدین ابوعبدالله محمد بن على حسنى، معروف به ابن طَقطَقى یا ابن طِقطِقا (متوفاى ٧٠٩ ق) است. وى از علماء، مورخان و نسب شناسان امامیه در روزگار خود، از خاندان نقابت و خود نقیب حلّه، کربلا و نجف بوده است و در طى سفرهاى علمى خویش، از نسب شناسان و جراید انساب شهرهاى بصره، بغداد، موصل، مراغه، فراهان، قم، شیراز و… بهره برده است. در رابطه با اساتید و مشایخ مؤلف گفتنى است که وى با علماى بزرگ روزگار خویش؛ همچون على بن محمد دستجردانى وزیر، ظهیرالدین على کازرونى، عبدالرزاق بن احمد شیبانى معروف به «ابن فوطى» مؤلف مجمع الآداب و الحوادث الجامعه که از او به حدّثنى الفاضل المورخ العلّامه ابوالفضل نموده است، الشریف على بن احمد عبیدلى از او تعبیر بالسید الفاضل نموده، ابراهیم زرکشى که از وى تعبیر به حدّثنى شیخ من شیوخ الحدیث یعرف بابراهیم الزرکشى و… ارتباط و مراوده داشته که طبعاً به استفاده از علوم، روایات، نسخهها و کتاب خانههاى آنان راه مىبرده است، به همین خاطر باید اذغان کرد که یکى از از ویژگىهاى این اثر، گستردگى منابع کتبى و شفاهى آن مىباشد. از این کتاب نیز در این پژوهش استفاده فراوانی مخصوصاً در بیان نسب امام زادگان مشهور فراهان و بقاع متبرکه و ارتباط آنان با خاندان ائمه علیهالسلام، شد. فصل اول – جغرافیای تاریخی فراهان فراهان از مناطق نامآشنای ایران است و کمتر کسی است که این نام را نشنیده باشد. این نام در تاریخ نیز از شهرت فراوانی برخوردار است و همواره به مفاخر فراوانی با عنوان فراهانی مثل قائممقام فراهانی، میرزا تقیخان فراهانی، ادیبالممالک فراهانی و غیره اشارهشده است. در ابتدای بحث تشیع فراهان جا دارد به جغرافیای تاریخی منطقه و بررسی سیر تحولات تاریخی در آن پرداخته شود تا ذهن خوانندگان جهت بررسی تشیع این منطقه آماده شود. ۱/۱-وضعیت جغرافیایی الف- جغرافیای طبیعی فراهان فراهان ازنظر جغرافیای دشتی است وسیع که از سمت شمال به کوههای ساری دره کلا و تخت رستم تفرش، از قسمت شرقی به کوههای شهراب و گرکان، از قسمت جنوبی به انتهای کویر میقان و از قسمت غربی به کوههای لره و آقداش محدود میشود.(شکل ۱) عرض جغرافیایی منطقه امروزی فراهان از ۳۴٫۳۴۲ تا ۳۴٫۹۱۲ در جه شمالی و طول آن از ۴۹٫۴۲۰ تا ۴۹٫۹۲۸ درجه شرقی و وسعت منطقه حدود ۶۰۰ کیلومترمربع است. این منطقه با آب و هوایی نسبتاً سرد و خشک در زمستان و گرم و خشک در تابستان در منطقه خشک و نیمه خشک کشور قرار دارد. این منطقه در ارتفاع متغیر بین ۱۷۸۰ تا ۱۹۰۰ متر از سطح دریا قرار دارد که از دشتهای مرتفع کشور محسوب میشود. متوسط میزان بارندگی سالانه آن ۲۷۰ میلیمتر است. ب- جغرافیای سیاسی فراهان وجهتسمیه فراهان واژه فراهان و وجهتسمیه آن به شکلهای مختلفی تفسیر شده است که از میان آنها سه شکل رایج وجود دارد: الف) فراهان = فر+هان بر این اساس فراهان به معنی جایگاه شان و شوکت یا جای رفعت و شکوه معنی میشود. ب) فراهان = فره+آن اگر این ترکیب را در نظر بگیریم معنی آن را چنین میتوان یافت: محل فزونی و بسیاری یا ناحیه خوشمنشی و جایگاه ثروت. ج) فراهان = فراه + آن و اگر ترکیبی از این واژهها باشد فراه در زبان پهلوی به معنای شهر و الف و نون نیز نشانه جمع در نظر گرفته شود معنی آن میتواند محل شهرها و شهرکها نیز باشد. (تخلص از فهیم،۱۳۹۱: ۲۲) فراهان نام یکی از شهرستانهای استان مرکزی است که در منطقه پهناوری در شمال شهر اراک قرار دارد. از شمال و شمال شرقی با تفرش از شرق و جنوب شرقی با آشتیان، از جنوب و جنوب غربی با اراک و از غرب و شمال غربی با شهرستان کمیجان هممرز است. این منطقه بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ سی هزار و چهلودو نفر جمعیت دارد و حدود ۹۵۰۰ خانوار است که دارای ۷۲ شهر و روستای دارای جمعیت است. این شهرستان با مرکزیت شهر فرمهین دارای دو بخش است: یکی بخش مرکزی با مرکزیت شهر فرمهین و دیگری بخش خنجین با مرکزیت همین شهر است. از دیگر روستاهای منطقه میتوان به تلخاب و فشک اشاره کرد. (مرکز آمار ایران،۱۳۹۰) پ- جغرافیای اقتصادی فراهان اقتصاد منطقه بر پایه کشاورزی و دامپروری استوار است و منطقه به انبار غله و خطه زرخیز مشهور است که عمده محصولات آن گندم، جو، یونجه، حبوبات، سیبزمینی و انگور است. ۶۰۶۶۳ هکتار از اراضی شهرستان فراهان زیر کشت محصولات زراعی بهاره و پاییزه میباشد و رتبههای ذیل را در تولیدات زراعی در استان مرکزی دارا میباشد. مقام اول استان در تولید گندم دیم با سطح ۴۰۰۰۰ هکتار و مقام اول استان در تولید حبوبات دیم با سطح ۳۹۰۰ هکتار. فراهان دارای ۲۴۰۵ هکتار باغات آبی و ۵۰۰ هکتار باغات دیم است و عمده محصولات باغی شهرستان انگور، بادام و گردو میباشد. حمدالله مستوفی در خصوص اقتصاد فراهان و اوضاع اشتغال مردم این دیار به ظرافت اشاره میکند: «ارتفاعاتش غلّه و پنبه و انگور و میوه نیکو و بسیار مىباشد و پیوسته در آن ولایت ارزانى بود.» (مستوفی ۱۳۸۱ :۱۱۲) از این گفته چنین برمیآید که اقتصاد منطقه در اواسط قرن هشتم قمری متکی به معیشت کشاورزی بوده و محصولات متنوعی در این زمینه تولید میشده است. میزان مالیات منطقه میتواند نشاندهنده موقعیت اقتصادی باشد؛ در خصوص میزان خراج و مالیات منطقه فراهان نیز آمده است: «رستاق فراهان: اصل: هشت هزار و پنجاهوسه درهم. اضافت: سهزار و صد و چهار درهم و دانکى نیم درهمى. جمله: یازده هزار و صد و پنجاه و هفت درهم و دو دانک نیم درهمى.»(قمی،۱۳۸۵ :۳۲۸) که میزان بالای خراج آن نشان از آبادانی این منطقه بوده است. در ادامه نیز خراج هرکدام از روستاها را یکبهیک میآورد. ابن فقیه فراهان را در محدوده همدان و یعقوبی آن را از مضافت قم میداند. در خصوص میزان مالیات کرج ابی دلف به این نکته اشارهشده که «خراج کرج سه میلیون و چهار صد هزار (درهم) بود، ازجمله بابت مقاطعه روستاها یک میلیون درهم و بابت مقاطعه آبها چهار صد هزار (درهم) سپس در دوران واثق از این رقم کاسته شد و به سه میلیون و سیصد هزار درهم رسید.» (یعقوبی،۲۵۳۶ :۴۸) که میتوان فهمید منطقه کرج در حاشیه جنوبی فراهان، منطقهای آباد بوده که مالیات آن به حدی زیاد بوده که به دلیل ناتوانی مردم در پرداخت آن، خلیفه تصمیم میگیرد آن را کم کند. در دوره ایلخانان نیز منطقه فراهان به دلیل اهمیتی که مغولان بدان میدادند دارای شرایط مساعدی بوده است. بر اساس اکتشافات باستانشناسی شهر زلف آباد فراهان، مشخص شد که این شهر در دوره مغول بسیار آباد بوده و ارتباطات تجاری و بازرگانی آن تا مرزهای چین میرسیده است. بر اساس ظروف چینی بهدستآمده میتوان فهمید که منطقه با سایر مناطق ارتباط اقتصادی داشته است. همچنین از دوره ایلخانان سکههای نقره نیز بهدستآمده است و همچنین ظروف و اجرهای سفالی که احتمالاً از کارگاههای سفال کاشان به این شهر آورده میشد، همه اینها میتواند دلیلی بر رونق اقتصادی منطقه در دوره مذکور باشد. (شراهی،۱۳۸۵: ۱۱۸۲) ۱/۲ وضعیت تاریخی (فراهان در گذر تاریخ) الف- فراهان فراهان تاریخی، محلی است در نزدیکی همدان (قزوینی،۱۳۷۳: ۵۰۰) که در آن نمک زاری به مسافت چهار فرسنگ در چهار فرسنگ وجود داشته است، (قزوینی،۱۳۷۳: ۵۰۰) این منطقه با کویر میقان امروزی برابر است. این منطقه درگذشته با وره (نزدیک آشتیان) و طبرس (تفرش) همسایه بوده (یعقوبی، ۲۵۳۶: ۴۹) و روستای باستانی فردجان (فردقان) نیز مرز شمالی منطقه بوده است. (ابن فقیه، ۱۳۴۹: ۷۵) قسمت جنوب و جنوب غربی فراهان با شهر و منطقه قدیمی کرج ابودلف (حدود کرهرود اراک) همسایه بوده (قمی، ۱۳۸۵: ۲۶) همچنین بر اساس کتاب تاریخ قم، فراهان در قسمت شمال غربی با منطقه انار (قمی، ۱۳۸۵: ۲۳۱) که امروزه در قسمت غربی شهرستان کمیجان قرار دارد، همسایه بوده است. فراهان در قسمت غرب نیز تا آخر منطقه ساروق امتداد داشته (مستوفی، ۱۳۸۱: ۱۱۲) و به منطقه کرج ابودلف میرسیده است. راههای ارتباطی بین قم و ری و اصفهان و کرج و همدان از این منطقه عبور میکرده است. (ابن فقیه،۱۳۴۹: ۷۵) این منطقه درگذشته حدود دویست و ده دیه داشته (قمی، ۱۳۸۵: ۵۶) که در تاریخ قم نام برخی از آنها آمده است. (شکل ۱) دشت فراهان از قدمت تاریخی زیادی برخوردار است. در دوران پیش از اسلام این منطقه در میان سه ناحیه اصلی یعنی آتروپاتن (آذربایجان) و اکباتان (همدان) و پارتاکنا (اصفهان) قرار داشته است و یکی از سرزمینهای حکومت ماد بوده است. ولی تاکنون هیچگونه حفاری یا گمانهزنی در این مورد در فراهان انجامنشده است. در چند جاى کتاب تاریخ قم از فراهان یادشده است و مؤلف آن را از ساختههاى (فراهان بن همدان) دانسته و آن را (رستاقى بین همدان و اصفهان که فارجان به قرب آن باشد) تحدید کرده است؛ فراهان جایی است که کوروش پادشاه مغلوب لیدى (کروسوس) را به نزدیک همدان تبعید کرد و از آن در سالنامه سارگون دوم آشورى بهصورت «بریکانو» و در جغرافیاى بطلمیوس بهصورت (paraxana) بین همدان و کاشان یادشده و سپس بهعنوان یک ساتراپ پارسى و بعدها به مثابه ناحیت اسقفى مذکور گردیده است. (قمی،۱۳۸۵ :۵۸) مهمترین منبعی که از نام فراهان یاد میکند کتاب تاریخ قم است که در آن فراهان از مناطق قم محسوب شده است، البته در معجم البدان، یاقوت فراهان در شمار مناطق همدان نیز آمده است (حموی،۱۳۸۳ :۴/ ۲۴۵) نام فراهان در تاریخ قم اولین بار در بیان حدود قم آمده و مرز قم را تا آخر حد فراهان میداند. (قمی،۱۳۸۵ :۵۸) این منطقه در کتاب با عنوان طسوج فراهان آمده و دارای ۲۱۰ روستا بوده که در جایی دیگر از ۴۳ دیه نام میبرد و از آن جمله میتوان به : «بشیرآباد، تیرازآباد، یزدیناباد، اسروان، زیراونده، ویسمه، بهبوذان آباد، زورقند، فارسه، داؤد آباد، الفارجان، دستجرد، جوشه، ایرکویه، سوسار، کرکان، خوزهاباد، ویذه، میقان، بزرحسار» اشاره کرد (قمی،۱۳۸۵ :۳۲۱) در توصیف فراهان آمده است: «از عجائب قم نمکستانى است که بفراهانست، بقرب فارجان و آن مانند دریائکى است چهار فرسخ طول آنست و دو فرسخ عرض آن. جون وقت خریف «پاییز» درآید، مردم آن ناحیت از آب مستغنى شوند، مجموع آبهآى آن موضع بذان دریائک روانه کردانند و همه اوقات خریف و زمستان آب در آن جمع شود. جون ایّام بهار درآید و مردم دیکر باره بآب محتاج شوند، آن آبها از آن موضع باز بندند و مجموع آب آن دریاجه نمک کردد و کردان و سائر مردم آن نمک را برند و بهمه بلاد جبل و غیر آن برند». (قمی،۱۳۸۵ :۲۴۹) در تاریخ قم به آتشکدهای در مزدجان (فردجان) فراهان نیز اشارهشده که به آتش آذرجشنسف مشهور بوده و در دوره قباد ساسانی قسمتی از این آتش به آذربایجان منتقل شده و پس از کشته شدن مزدک دوباره آن را به فردجان فراهان آورده اند.(قمی، ۱۳۸۵: ۸۹) در تاریخ قم کنار نام فراهان از مناطق طبرش و کوزدر هم یادشده است که باکمی تغییر واژه همان تفرش و کودزر امروزی است. در ذیل نام این دو منطقه نیز از شماری دیه یادشده مثل: «رستاق طبرش سیودو دیه، از آن جمله: طرخران، فیم، جاویذه(قمی،۱۳۸۵ :۱۷۱) و «رستاق کوزدر: الفارسجان، سهل آباد، دسکان، تبرته، کمان، درون، احمد آباد»(قمی،۱۳۸۵ :۳۲۰) وسعت فراهان کنونی تنها بخشی از فراهان تاریخی است و به همین دلیل در انجام مطالعات، محدوده فراهان بزرگتر در نظر گرفتهشده و منظور از فراهان، شهرستان امروزی نیست. این منطقه تاریخی قسمتی از شهرستانهای خنداب، کمیجان، تفرش، آشتیان، اراک را نیز در بر میگیرد. این منطقه در دورهای از تاریخ به دلیل همسایگی با منطقه کرج، به کرج نیز معروف بوده است و در منابع دوره اولیه اسلام این نام بیشتر به چشم میخورد. این منطقه در اطراف شهری به همین نام قرار داشته که دراینباره آمده است: کرج : شهری است متفرق که قراء آن در یکجا مجتمع نیست و معروف به کرج ابودلف است که او و فرزندانش تا زوال حکومتشان در آنجا میزیستند. ساختمانهای سلطنتی و قصرهای بزرگی میداشته و مزرعه و مواشی داشته لیکن باغ و گردشگاه نداشته و میوه آن از بروجرد تأمین میشده است و خلاصه شهر بزرگی است که دارای دو بازار است که میان آن میدان بزرگی قرار دارد. (اصطخرى، ۱۳۶۸ : ۱۱۷)
ood</p><p> </p><p>Cox & Snell R Square</p><p> </p><p>Nagelkerke R Square</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>۱</p><p> </p><p>۳۸۳٫۵۶۸</p><p> </p><p>.۱۱۱</p><p> </p><p>.۱۴۸</p><p> </p><p> </p><p> </p><p> </p><p> </p><p> </p><p>a. Estimation terminated at iteration number 4 because parameter estimates changed by less than .001.</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>در انتها برای مقادیر مدل از نتایج جدول ۴-۳-۳-۳ استفاده می شود که با توجه به ارقام مندرج در قسمت ضرایب(B) مدل اصلی ما در فرضیه یک به صورت زیر تعریف می شود<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-71″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-5.png” alt="دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه” width="365″ height="125″ /></a><br />فصل پنجم:<br />نتیجه گیری و پیشنهادات<br />۵-۱. مقدمه<br />هدف از این فصل، جمع بندی و ارائه پیشنهاد بر اساس ارزشیابی نتایج و یافتههای تحقیق است تا ضمن ایجاد یک تصویر روشن از یافتههای تحقیق، نتایج آن از صراحت بیشتری برخوردار گردد. علاوه بر این، زمینه های لازم برای نتیجه گیری کلی تحقیق فراهم آید و به گونهای یافته ها با مبانی نظری تلفیق یابد. به همین منظور، ابتدا ضمن بیان مسئله تحقیق، یافته های فصول قبل بویژه فصل چهارم تحقیق اعم از یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و نیز اطلاعات به دست آمده از منابع اطلاعاتی موجود که در آن فصل توصیف و تحلیل و مورد بحث و تفسیر قرارگرفتهاند. در قسمت پایانی و پس از نتیجه گیری کلی از تحقیق انجام شده تنگناها و محدودیت های انجام تحقیق بیان گردیده و سرانجام با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات موجود، پیشنهاد و راهکارهایی، ارائه گردیده و در انتها نیز پیشنهادیی برای تحقیق های آتی محققین و دانشجویان ارائه شده است.<br /><strong>۵-۲</strong><strong>. خلاصه تحقیق</strong><br />هدف اصلی این تحقیق بررسی ارتباط کیفیت اقلام تعهدی شرکتها(در غالب شرکتهای با کیفیت اقلام تعهدی بالا و شرکتهای با اقلام تعهدی پایین) با سه معیارمالی اعم از؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت بازدهی ارزش ویژه، و نسبت سود تقسیمی است. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی و طرح پژوهش آن از نوع نیمه تجربی و با بهره گرفتن از رویکرد پس رویدادی (از طریق اطلاعات گذشته) بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی این تحقیق نیز از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۲ بوده است. تعداد نمونه در این تحقیق مبتنی بر ۵۱ شرکت(۳۰۶ نمونه سال-شرکت) در نظر گرفته شده است. همچنین، تعداد سه فرضیه به منظور بررسی رابطه بین هر یک از متغیرهای تحقیق تدوین گردیده است. از اینرو، معیارهای مالی؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت بازدهی ارزش ویژه، و نسبت سود تقسیمی به عنوان متغیر مستقل و نوع کیفیت اقلام تعهدی اختیاری به عنوان متغیرهای وابسته تعیین شد. همچنین از چهار متغیر کنترلی اندازه شرکت ، اهرم مالی، عمر شرکت، و نوع گزارش حسابرسان مستقل<strong> </strong>استفاده شده است. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS 22 استفاده به عمل آمده است.<br /><strong>۵-۲-۱</strong><strong>. نتایج فرضیه اول :</strong><br />فرضیه اول مبنی بر اینکه " ارزش بازار شرکتها(مبتنی بر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام) تاثیر معنیداری بر کیفیت اقلام تعهدی اختیاری دارد." مورد پذیرش قرار نگرفت.<br />با این تشریح که تغییر در نسبت قیمت بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام با کیفیت اقلام تعهدی اختیاری در جهت خلاف هم است ولی از لحاظ معنادی قابل قبول نمی باشد.<br />این نتایج به نوعی با نتایج تیموری(۱۳۹۳) مبنی بر اینکه " تفاوت معناداری در ارزش گذاری اقلام تعهدی اختیاری، بین شرکت های که نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بالا و پایینی دارند، وجود دارد" صالحی و قربانی(۱۳۹۰)"(بین محافظه کاری سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ارتباط معناداری وجود ندارد" و اُلوچ و همکاران(۲۰۱۵) " کیفیت اقلام تعهدی اختیاری شرکتها به طور معناداری در سطوح مختلف متاثر از ارزش سهام می باشد" تطابق دارد.<br />ولی با نتایج انصاری و همکاران(۱۳۹۳)"وجود ارتباط منفی و معنادار میان مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی با معیار ارزش شرکت"، فخاری و همکاران(۱۳۹۰)"بین اقلام تعهدی اختیاری و همزمانی قیمت رابطه مثبت معنادار حاکم است" شایسته شجاعی(۱۳۹۱)"شرکتهای دارای اقلام تعهدی بالا دارای نسبت ارزش دفتری به ارزش ذاتی متفاوتی هستند"، ودیعی و عظیمیفر (۱۳۹۱)" در ارزش گذاری شرکتها در مقایسه بین اقلام تعهدی اختیاری آنهاتفاوت معنادار وجود دارد"، رمضان پور و همکاران(۱۳۹۲)"بین نقدشوندگی سهام و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد."، دیمیترپولس و استریو(۲۰۰۹)"اقلام تعهدی اختیاری اهمیت فزایندهای در توصیف تغییر قیمت سهام دارند")تطابق ندارد.</p>
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
<p>Sig.</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>۱</p><p> </p><p>۶٫۴۳۳</p><p> </p><p>۸</p><p> </p><p>.۵۹۹</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>همچنین نتایج حاصل از جدول ۴-۳-۳-۷ نشان از میزان ضریب تعیین نِیجل کرک دارد که با توجه به نتایج در اینجا مقدار آن۰٫۱۴۸ است.<br />جدول ۴-۳-۱-۷</p><p> </p><p> </p><p><strong>Model Summary</strong></p><p> </p><p> </p><p> </p><p>Step</p><p> </p><p>-۲ Log likelih
شکل ۲-۴) برشی عمودی از دستگاه ۳۵ شکل۳-۱) دستگاه پلاسمای کانونی کوچک ۲۰ ژول که بر روی میز استیل دو طبقه نصب شده است. ۴۶ شکل ۳-۲) اندازه های قسمت های مختلف دستگاه بر حسب میلی متر ۴۸ شکل ۳-۳) سیستم کلی دستگاه ۲۰ ژول ۵۰ شکل۳-۴) نمای تابلو فرمان ۵۲ شکل ۳-۵) شمای دستگاه کنترل الکترونیکی ۵۴ شکل ۳-۶) بلوک دیاگرام کلی دستگاه ۵۵ شکل ۳-۷) شمای کلی از طرح دستگاه پلاسمای کانونی ۲۰ ژول ۵۶ شکل۳-۸) نمونه ای از سیگنال مشتق جریان ۵۸ شکل ۳-۹) نمونه ای ازسیگنال مشتق جریان ۵۹ شکل ۳-۱۰) نمونه ای ازسیگنال جریان ۵۹ شکل ۳-۱۱) تغییرات فرکانس تخلیه با فشار در ولتاز تخلیه ۱۶ کیلو ولت ۶۰ شکل ۳-۱۲) آرایش TLDهای نصب شده در اطراف دستگاه۲۰ ژول ۶۱ فهرست جدول ها جدول۱-۱مشخصات دستگاه های پلاسمای کانونی موجود در مرکزCCHEN 20 جدول ۲-۱) مشخصات الکتریکی چند دستگاه پلاسمای کانونی ۲۴ جدول۳-۱) اسامی برخی از وسایل موجود در آزمایشگاه پلاسمای کانونی کوچک در پژوهشکده فیزیک پلاسما ۴۳ جدول ۳-۲) مشخصات دستگاه پلاسمای کانونی ۲۰ ژول ۴۷ فصل اول عملکرد پلاسمای کانونی ۱- مقدمه: ۱-۱ دستگاه پلاسمای کانونی[۱]: پلاسمای کانونی دستگاهی از خانواده Z-پینچ[۲]های دینامیک است. این دستگاه از دو الکترود هم محور تشکیل می شود که در پایین به وسیله یک عایق از هم جدا می شوند و الکترود بیرونی نقش کاتد و الکترود داخلی نقش آند را بازی می کندو فضایبین آن ها را گازی با فشار پایین پر کرده است.]۲و۱[ الکترود ها معمولا از جنس مس یا فولاد ضد زنگ ساخته می شوند. جنس عایق در این دستگاه ها ممکن است، چینی، سرامیک، یا تفلون باشد.در این دستگاهاعمال یک ولتاژ بالا به شکل پالسی بیناین دو الکترود هم محور سبب وقوع تخلیه الکتریکی بین دو الکترود می شود که در نتیجه آنیک ستون پلاسمای داغ(با دمای در حدود چند کیلو الکترون ولت)، چگال (در حدود ۳-cm1019 -۱۰۱۸) وبا عمر کوتاه (درحدودns200-50) بر روی محور الکترود داخلی تولید میگردد. این دستگاه در دهه ۱۹۶۰ میلادی به طور مستقل توسط فیلیپوف[۳] در شوروی و مدر[۴] در ایالات متحده آمریکا به دو مدل متفاوت طراحی و ساخته شد که به نام مخترعینشان نامیده می شوند. تفاوت این دو مدل در نسبت طول الکترود داخلی(L)به قطرآن(D) است.درنوع فیلیپوف ۱ (در حدود ۲/۰ یا کمتر) و در نوع مدر ۱ (در حدود ۵ یا بیشتر) است(شکل ۱-۱)]۲و۱[ این اختلاف منجر به تفاوت هایی در فرآیندهای فیزیکی به ویژه در مرحله اول تخلیه می شود، اما در نهایت شاهد نتایج مشابهی در هر دو نوع هستیم. یعنی تشکیل پلاسمایی داغ و چگال با مشخصات ذکر شده در پاراگراف بالا، که منبعی غنی از انواع مختلف تابش های نوترونی، الکترومغناطیسی، الکترونی، پرتو ایکس [۵]نرم و سخت و انواع پدیده های پلاسمایی است.]۳[ همچنین دستگاه های پلاسمای کانونی ترکیبی (هیبرید) با نسبت های۲-۱ نیز ساخته شده اند.]۵و۴[ پلاسمای کانونی ماشینی ارزان و کارآمد برای مطالعه امواج ضربه، پدیده پینچ و کانونی شدن، ناپایداریهای مختلف پلاسما و پدیده های متعدد دیگری است که در آن پلاسما می تواند تا شرایط گداخت گرم شده و مقادیر قابل ملاحظه ای پرتو ایکس نرم و سخت، انواع یون های پرانرژی، پرتوهای الکترون نسبیتی و در صورتی که گاز به کار رفته حاوی دوتریم باشد،نوترون های حاصل از گداخت هسته ای گسیل نماید]۶[.
شکل ۱-۱ ) نمای شماتیک دو دستگاه پلاسمای کانونی ]۲و۱[ ۱-۲ کاربرد های پلاسمای کانونی: در سال های اخیر پلاسمای کانونی کاربردهای بسیار زیاد پژوهشی، صنعتی و پزشکی یافته که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد]۹-۶[. ۱- برخی از کاربردهای پزشکی مربوط به این دستگاه ها: رادیو گرافی با پرتو x رادیو گرافی با نوترون های سریع کاربرد بعنوان چشمه مولد پرتوx یا نوترون در درمان بیماران تولید ایزوتوپ های با عمر کوتاه برای کاربردهای پزشکی کاربردهای زیست پزشکی مثل میکروسکوپی با پرتو x و فعال سازی آنزیم ها ۲- برخی از کاربردها در صنایع غیرهسته ای: لیتوگرافی با بهره گرفتن از پرتو x تست قطعات الکترونیک با بهره گرفتن از پرتو x کاربرد در اکتشاف منابع زیرزمینی مانند نفت و ذغال سنگ بررسی فشردگی مغناطیسی مواد و ماشین کاری در ابعاد میکرومتر کاشت یونی ۳- برخی از کاربردهای آن در سیستم های هسته ای: کاربرد در سیستم های هیبرید شکافت-گداخت به عنوان چشمه نوترون تست قطعات بدنه و اجزای داخلی راکتورهای گداخت و وسایل تشخیصی بکار رفته در این دستگاه ها در محل خودشان تولید کننده نیروی محرکه سفینه های فضائی ۴- کاربردهای دیگر تحقیقات در زمینه فیزیک پلاسمای پایه و فیزیک ستارگان(برای شبیه سازی فرایندهای آستروفیزیکی) آموزش دانشجویان و پژوهشگران فیزیک پلاسما درشکل ۱-۲ دو تصویر از کاربردهای پلاسمایکانونی آورده شده است. این تصاویر مربوط به رادیوگرافی پرتو x و نوترون های حاصل از پلاسمای کانونی برای کاربرد در اکتشاف (برای تشخیص موادی که دارای هیدروژن هستند) است.]۵و۴[
ood</p><p> </p><p>Cox & Snell R Square</p><p> </p><p>Nagelkerke R Square</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>۱</p><p> </p><p>۳۸۳٫۵۶۸</p><p> </p><p>.۱۱۱</p><p> </p><p>.۱۴۸</p><p> </p><p> </p><p> </p><p> </p><p> </p><p> </p><p>a. Estimation terminated at iteration number 4 because parameter estimates changed by less than .001.</p><p> </p><p> </p><p> </p><p>در انتها برای مقادیر مدل از نتایج جدول ۴-۳-۳-۳ استفاده می شود که با توجه به ارقام مندرج در قسمت ضرایب(B) مدل اصلی ما در فرضیه یک به صورت زیر تعریف می شود<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-71″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-5.png” alt="دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه” width="365″ height="125″ /></a><br />فصل پنجم:<br />نتیجه گیری و پیشنهادات<br />۵-۱. مقدمه<br />هدف از این فصل، جمع بندی و ارائه پیشنهاد بر اساس ارزشیابی نتایج و یافتههای تحقیق است تا ضمن ایجاد یک تصویر روشن از یافتههای تحقیق، نتایج آن از صراحت بیشتری برخوردار گردد. علاوه بر این، زمینه های لازم برای نتیجه گیری کلی تحقیق فراهم آید و به گونهای یافته ها با مبانی نظری تلفیق یابد. به همین منظور، ابتدا ضمن بیان مسئله تحقیق، یافته های فصول قبل بویژه فصل چهارم تحقیق اعم از یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و نیز اطلاعات به دست آمده از منابع اطلاعاتی موجود که در آن فصل توصیف و تحلیل و مورد بحث و تفسیر قرارگرفتهاند. در قسمت پایانی و پس از نتیجه گیری کلی از تحقیق انجام شده تنگناها و محدودیت های انجام تحقیق بیان گردیده و سرانجام با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات موجود، پیشنهاد و راهکارهایی، ارائه گردیده و در انتها نیز پیشنهادیی برای تحقیق های آتی محققین و دانشجویان ارائه شده است.<br /><strong>۵-۲</strong><strong>. خلاصه تحقیق</strong><br />هدف اصلی این تحقیق بررسی ارتباط کیفیت اقلام تعهدی شرکتها(در غالب شرکتهای با کیفیت اقلام تعهدی بالا و شرکتهای با اقلام تعهدی پایین) با سه معیارمالی اعم از؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت بازدهی ارزش ویژه، و نسبت سود تقسیمی است. روش تحقیق پژوهش حاضر کاربردی و طرح پژوهش آن از نوع نیمه تجربی و با بهره گرفتن از رویکرد پس رویدادی (از طریق اطلاعات گذشته) بوده است. قلمرو مکانی این تحقیق، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی این تحقیق نیز از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۲ بوده است. تعداد نمونه در این تحقیق مبتنی بر ۵۱ شرکت(۳۰۶ نمونه سال-شرکت) در نظر گرفته شده است. همچنین، تعداد سه فرضیه به منظور بررسی رابطه بین هر یک از متغیرهای تحقیق تدوین گردیده است. از اینرو، معیارهای مالی؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت بازدهی ارزش ویژه، و نسبت سود تقسیمی به عنوان متغیر مستقل و نوع کیفیت اقلام تعهدی اختیاری به عنوان متغیرهای وابسته تعیین شد. همچنین از چهار متغیر کنترلی اندازه شرکت ، اهرم مالی، عمر شرکت، و نوع گزارش حسابرسان مستقل<strong> </strong>استفاده شده است. همچنین جهت آزمون فرضیه ها از نرم افزار SPSS 22 استفاده به عمل آمده است.<br /><strong>۵-۲-۱</strong><strong>. نتایج فرضیه اول :</strong><br />فرضیه اول مبنی بر اینکه " ارزش بازار شرکتها(مبتنی بر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام) تاثیر معنیداری بر کیفیت اقلام تعهدی اختیاری دارد." مورد پذیرش قرار نگرفت.<br />با این تشریح که تغییر در نسبت قیمت بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام با کیفیت اقلام تعهدی اختیاری در جهت خلاف هم است ولی از لحاظ معنادی قابل قبول نمی باشد.<br />این نتایج به نوعی با نتایج تیموری(۱۳۹۳) مبنی بر اینکه " تفاوت معناداری در ارزش گذاری اقلام تعهدی اختیاری، بین شرکت های که نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بالا و پایینی دارند، وجود دارد" صالحی و قربانی(۱۳۹۰)"(بین محافظه کاری سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ارتباط معناداری وجود ندارد" و اُلوچ و همکاران(۲۰۱۵) " کیفیت اقلام تعهدی اختیاری شرکتها به طور معناداری در سطوح مختلف متاثر از ارزش سهام می باشد" تطابق دارد.<br />ولی با نتایج انصاری و همکاران(۱۳۹۳)"وجود ارتباط منفی و معنادار میان مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی با معیار ارزش شرکت"، فخاری و همکاران(۱۳۹۰)"بین اقلام تعهدی اختیاری و همزمانی قیمت رابطه مثبت معنادار حاکم است" شایسته شجاعی(۱۳۹۱)"شرکتهای دارای اقلام تعهدی بالا دارای نسبت ارزش دفتری به ارزش ذاتی متفاوتی هستند"، ودیعی و عظیمیفر (۱۳۹۱)" در ارزش گذاری شرکتها در مقایسه بین اقلام تعهدی اختیاری آنهاتفاوت معنادار وجود دارد"، رمضان پور و همکاران(۱۳۹۲)"بین نقدشوندگی سهام و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد."، دیمیترپولس و استریو(۲۰۰۹)"اقلام تعهدی اختیاری اهمیت فزایندهای در توصیف تغییر قیمت سهام دارند")تطابق ندارد.</p>
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نتایج پژوهش
الهیاری فرد،۱۳۸۲
خدمات بانکداری الکترونیک و نیازهای اجرایی آن در مقایسه تطبیقی هزینه های عملیات خدمات مختلف بانکی
متوسط مدت زمان لازم جهت انجام هر تراکنش در بانکداری اینترنتی و اینترانتی نسبت به بانکداری سنتی به طور معنی داری کاهش یافته است.
اداره پژوهش های بانک سپه،۱۳۸۲
صرفه جویی کاربرد بانکداری الکترونیک در بانکداری سنتی
به بررسی مقایسه ای صرفه جویی زمانی ناشی از پرداخت قبوض آبونمان در شهر تهران
اداره پژوهش های بانک سپه،۱۳۸۲
عابربانک و شعبه( پرداخت الکترونیکی و سنتی )
در صورت پرداخت این قبوض توسط عابربانک تقریباً ۸۹۴۵۲۶ ساعت ویا ۱۱۱۸۱۶ روز کاری و یا ۳۷۲ سال کاری صرفه جویی در زمان را می توان انتظار داشت.
راحتی تکتم ،۱۳۸۹
نقش خدمات نوین بانکی در جذب مشتری و بهبود کارایی سیستم بانکی با تأکید بر هزینه و وقت کارکنان(مطالعه موردی بانک های سپه شهر مشهد)
خدمات نوین بانکی باعث افزایش رضایت مشتریان بانکهای سپه شهرستان مشهد شده است ولی این خدمات به افزایش کارایی (کاهش هزینه و وقت کارکنان) در شعب بانک منجر نشده است.
شکرگزار،۱۳۸۲
بررسی امکان سنجی بانکداری الکترونیک در بانکها
برای بررسی متغیر فنی، فاکتورهایی مانند: امکان استقرار در بانکها، امکان نرم افزاری و سخت افزاری، امکان ایجاد امنیت کافی، امکان بالابردن سرعت و …، برای بررسی متغیر اقتصادی، فاکتورهایی مانند: هزینه بدست آوردن نرم افزارها، کاهش هزینه خدمات به مشتریان، میزان بودجه های بلندمدت برای خرید یا تولید نرم افزار و …،
صدیقیم سحر،۱۳۹۰
کیفیت خدمات درک شده،تمایلات رفتاری و رضایت مشتری در فضای الکترونیکی
که اگر چه ریسک ادراکی کمتر برای مشتری منجر به ادراک مطلوب تری از کیفیت خدمات وب سایت میشود ،امالزوما به رضایت یا تمایلات رفتاری مثبت در مشتریان نمی شود.مهارت های فردی کار با کامپیوتر بر ادراک مشتری از کیفیت خدمات وب سایت تاثیر گذار است
عباسی منصور ،۱۳۸۸
بررسی رتبه بندی کیفیت خدمات ورابطه آن بارضایت مندی مشتریان (مطالعه موردی در بانک صادرات استان سیستان وبلوچستان)
درسطح اطمینان در صد بالایی میزان عوامل تنشکیل دهنده کیفیت خدمات در بانک صادرات هنوز به عنوان عوامل اصلی رضایت مندی مشتریان می باشند. .همچنین نتایج آزمون فرضیه هفتم هم نشان داد که رتبه بندی عوامل تشکیل دهنده کیفیت خدمات دارای اولویت هایی به صورت زیر می باشد: ۱- اطمینان ۲- پاسخگو بودن ۳- همدلی ۴- عوامل محسوس ۵- اعتبار ۶- پذیرش وعمل برمبنای قوانین اسلامی .
فرامرزی فر احمد ،۱۳۸۹
رفتار مصرفکننده در تجارت الکترونیکی
شناخت ساختار ذهنی مصرفکننده و عوامل مؤثر در نحوه شکلگیری آن در طراحی سایتها و فرایند جستجوی مصرفکننده به منظور بالا بردن نرخ بازدهی از سایتها و ترغیب مصرف کنندگان به خرید از آنها بسیار تأثیرگذار است.
در کلیه ی پژوهش های انجام هرکدام به نوعی به بررسی یک بعد از ارائه ی خدمات الکترونیک توسط سازمان های مالی پرداخته اند. ولی متاسفانه هیچکدام پیشنهادهایی در مورد امنیت فضای الکترونیکی نپرداخته اند و این جای بحث و پژوهش فراوان دارد. ۲-۳-۲٫مطالعات خارجی:
پژوهشگر
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیادهسازی سریع و آسان اجرای سریع و آسان
جمعآوری اطلاعات مسئله پراکندگی ارائه پیشنهادهای عمومی مسئله کاربر غیرعادی عدم انعطاف پذیری
روشهای مبتنی بر دانش
روش مبتنی بر دانش
با اکتشاف نیازهای صریح کاربران و دانش عمیق درباره حوزه آیتمها، به ارائه پیشنهاد میپردازند.
عدم نیاز به جمعآوری اطلاعات کاربر عدم وجود مسئله پراکندگی مناسب برای اکتشافات اتفاقی
قابلیت اطمینان بالا عدم وجود مسئله کاربر غیرعادی کارایی بالا باوجود دانش اندک پاسخ سریع به کاربر در صورت تغییر ارجحیتهای کاربر
نیاز به کسب دانش مشکل با تعداد آیتمهای بالا وابستگی کیفیت پیشنهادها به کیفیت دانش کسب شده
روش مبتنی بر سودمندی
پیشنهادهایی بر اساس سودمندی هر شی برای کاربر ایجاد می کند.
عدم وجود مسئله پراکندگی مشارکت فاکتورهای کیفی در ارزش گذاری آیتم پاسخ سریع به کاربر در صورت تغییر ارجحیتهای کاربر
انعطافپذیری کم
روشهای ترکیبی
مبتنی بر ترکیب روشهای ذکر شده
استفاده از مزایای یک روش برای غلبه بر معایب روشهای دیگر بهبود عملکرد سیستمهای پیشنهاد دهنده ارائه پیشنهادهای با کیفیت بیشتر
هدف سرویسهای توصیهگر کمک به کاربران برای یافتن آنچه که به دنبال آن هستند به آسانی و بدون صرف زمان و تلاش زیاد میباشد. بر اساس موارد بیان شده روشهای گوناگون برای توصیهگری شامل روشهای مبتنی بر محتوا، مشارکتی و دانشمحور [۳۳] میباشد. روش محتوا محور اطلاعات را بر اساس رفتار گذشته کاربر تحلیل می کند و روش مشارکتی آیتمها را بر اساس پیشنهاد کاربران دیگر، پالایش و توصیه می کند. روش پالایش مشارکتی که به عنوان نمونه برای سایت آمازون برای پیشنهاد کتاب به کار برده می شود، به دلیل وجود جامعه کاربری بسیار بزرگ و بر اساس این ایده که کاربرانی که آیتمهای مشابهی را در گذشته انتخاب کردند دارای سلیقه مشابه در مورد دیگر آیتم ها نیز میباشند به ارائه پیشنهاد می پردازد اما زمانی که پیشنهاد برای سفر و گردشگری باشد، با مشکل نبود جزییات و اطلاعات در مورد سابقه ترجیحات و علاقه مندی و انتخاب در مورد اکثر کاربران مواجه خواهیم شد. به علاوه در یک محیط جغرافیایی مشخص، جامعه کاربری بزرگ وجود نخواهد داشت. با توجه به اینکه روشهایی که به تاریخچه انتخابها و یا محصولات مورد علاقه برای ارائه پیشنهاد نیازمندند در نتیجه برای آیتمهایی با تواتر خرید پایین نامناسب میباشند [۳۴]. بعضی از اقلام به گونه ای هستند که به طور منظم خریداری نمیشوند مانند خدمات مالی، ماشین، ابزار الکترونیکی و همچنین خدمات گردشگری. در اینگونه موارد سیستمهای توصیهگر دانش مبنا برای درک بیشتر خواستهی کاربر برای پیشنهاد اقلام مفید و صحیح به وی بکار برده می شود. سیستم مبتنی بر شرط یکی از روشهای دانش مبناست که در زمینه گردشگری بکار برده می شود این سیستمها متکی بر قیود[۱۱]و ترجیحات کاربر هستند که می تواند به طور مستقیم از کاربر در شروع استفاده از برنامه کاربردی بدست آید [۳۲]. بنابراین با توجه به مسائل و مشکلاتی که در سیستمهای توصیهگر مبتنی بر یادگیری بررسی شد. در این پایان نامه از سیستم توصیهگر مبتنی بر شرط برای ارائه پیشنهاد به کاربر استفاده می شود.
فصل سوم
حسابگری بافتآگاه
مقدمه
هنگامی که انسانها با هم ارتباط برقرار می کنند وضیعت محیطی و شرایط خاص زمان محاوره که به آن بافت گفته می شود، در شکل گیری و نحوه اداکردن کلمات و اصطلاحات و نیز تفسیر آنها تاثیر می گذارد [۱۸].
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۴-۱ تحقیق توصیفی تحقیق توصیفی برای تعیین و توصیف ویژگیهای متغیّرهای یک موقعیت انجام میشود. برای مثال، توصیف ویژگیهای یک جامعه آماری براساس سن، جنس، تحصیلات، میزان درآمد، هزینه و …، ماهیت توصیفی دارند. هدف هر تحقیق توصیفی عبارت است از توصیف و تشریح عینی، واقعی و منظم خصوصیات یک موقعیت یا یک موضوع. محقق در تحقیق توصیفی سعی میکند تا بدون هرگونه دخالت و یا استنتاج ذهنی، آنچه را که هست گزارش نماید و نتایج عینی از موقعیت بگیرد و با استفاده ار روشهای گوناگون به توصیف آنها بپردازد (مهدیزاده اشرفی، حسینی؛ ١٣۸۵، ص۸۹).
در تحقیق توصیفی، محقق ضرورتاً بدنبال کشف و توضیح روابط بین پدیدهها، آزمون فرضیهها و پیشبینی نیست، بلکه توجه او بیشتر در جهت توصیف وقایع و موقعیتها، بر اساس اطلاعات وصفی است (نادری و سیف نراقی؛ ١٣۷۶، ص۷۴). تحقیق توصیفی شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیهها یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضع موجودِ موضوع مورد مطالعه میشود. یک نمونه معمول تحقیق توصیفی شامل ارزیابی نگرشها یا عقاید نسبت به افراد، سازمانها، رویدادها یا رویهها میگردد (خاکی؛ ١٣۸۴، ص٢١۰). به هر حال این تحقیق چیزی بیشتر از تهیه سؤالات و ارائه پاسخها صرف است. از آنجایی که معمولاً سؤالاتی پرسیده میشود که قبلاًً پرسیده نشده است، باید وسایل یا ابزارهایی برای این مطالعات خاص به وجود آید؛ ایجاد وسیله یا ابزار، نیاز به زمان و مهارت دارد و یک امر اتفاقی با عادی نیست (همان منبع). ۳-۴-۲ تحقیق پیمایشی زمینهیابی ترجمه واژه Survey به معنای نگاه با جستجو کردنِ دورتر و فراتر است. تحقیق پیمایشی یا زمینهیابی عبارتست از مشاهده پدیدهها به منظور معنا دادن به جنبههای مختلف اطلاعات جمع آوری شده. تحقیق زمینهیابی شامل دو مرحله اساسی زیر است: مشاهده دقیق و نزدیک پارامترهای مورد تحقیق در جامعه. جمع آوری اطلاعات و معنا دادن به آنچه که مورد مشاهده قرار گرفته است. تحقیق پیمایشی یک فرایند پژوهشی است که به منظور جمع آوری اطلاعات درباره این موضوعات که گروهی از مردم چه میدانند، چه فکر میکنند یا چه کاری انجام میدهند، اجراء میشود. مقصود از «چه میدانند» آن است که مردم چه اطلاعاتی در مورد یک موضوع یا هدف دارند. منظور از «چه فکر میکنند» آن است که عقاید، نگرشها، ارزشها، و باورهای مردم چه هستند؟ نکته مهم آنکه، آنچه در این تحقیق اندازهگیری میشود، دانستهها و تفکرات مردم نیست، بلکه اظهارات مردم درباره اینکه چه میدانند و چه فکر میکنند اندازهگیری میشود (مهدیزاده اشرفی، حسینی؛ ١٣۸۵، ص۹۶). تحقیق پیمایشی روشی در تحقیق اجتماعی است که فراتر از یک تکنیک خاص در گردآوری اطلاعات است. هر چند معمولاً در آن از پرسشنامه استفاده میشود، امّا فنون دیگری از قبیل مصاحبه ساختارمند، مشاهده و تحلیل محتوا و …، هم بهکار میروند. مشخصه تحقیق پیمایشی مجموعه منظمی از دادههاست که آن را ماتریس متغیّر بر حسب دادههای موردی[۹۶] مینامند. در این ماتریس، صفت یا ویژگی هر مورد را بر حسب متغیّر مورد بررسی گردآوری میکنیم و با کنارهم گذاشتن این اطلاعات به مجموعه ساختمند یا مستطیلی از دادهها میرسیم (خاکی؛ ١٣۸۴، ص٢١۰). با این توصیف، پیداست که هر یک از این روشهای تحقیق، متضمن اقداماتی بس متفاوت و مستلزم مهارتها و حساسیتهای مختلف میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی میباشد. از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی است، چرا که محقق درصدد است تا با گردآوری اطلاعات واقعی، متنوع و گسترده بدنبال بررسی روابط میان تهییج طلبی و خستگی صنعتی با توجه به نقش تعدیلگر دراک زمان میباشد. در این راستا از ابزار پیمایشی (پرشسنامه) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. ۳-۵ قلمرو مکانی تحقیق (جامعه آماری) در این تحقیق برای آزمون فرضیه های مساله محدوده کارخانجات خصوصی داروسازی کیلومتر ۱ تا ۲۰ جاده مخصوص تهران – کرج انتخاب گشته است. ۳- ۶ قلمرو زمانی قلمرو زمانی برای طراحی، توزیع، جمع آوری و تجزیه و تحلیل پرسشنامه تحقیق، شامل یک دوره ۱۰ ماهه بوده است و فرایند تحقیق تا زمستان ۱۳۹۰ خاتمه یافته است. ۳-۷ جامعه آماری، حجم و روش نمونه گیری ۳-۷-۱ جامعه آماری با نگاهی به سوابق تحقیقاتی و ماهیت رفتاری بودن موضوع تحقیق و با علم به اینکه موضوع تحقیق محدود به صنعت و کسب و کار خاصی نمی شود، با رایزنی با خبرگان و اساتید محترم راهنما و مشاور، جامعه آماری تحقیق کارشناسان کارخانجات داروسازی تهران مقرر گشت، به این دلیل که ماهیت حساس بودن این رشته به خطاهای انسانی میتواند تحقیقات رفتاری روی نیروی انسانی متخصصان این صنعت را توجیه کند. ۳-۷-۲ حجم نمونه نمونه مورد نظر با بهره گرفتن از فرمول کوکران به شرح زیر محاسبه شده است: Nz2pq n= Nd2 + z2pq n= حجم نمونه N= حجم جامعه ۸۰۰ z= 96/1 p= 05/0 q= 95/0 d= مقدار خطای قابل تحمل در اندازه گیری متغیر ۰۷/۰ با جایگذاری مقادیر عددی جامعه در فرمول کوکران، مقدار حجم نمونه ۱۵۰ نفر استخراج میگردد. ۳-۷-۳ روش نمونه گیری با نظرسنجی از خبرگان در زمینه آمار، تصمیم بر استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از ۵ شرکت گرفته شد. ۵ شرکت منتخب به گونه ای انتخاب شدند که نمایانگر و نماینده کل جامعه آماری مورد نظر باشند. ۳-۸ روش های گردآوری اطلاعات به طور معمول، چهار ابزار عمده برای جمعآوری دادهها وجود دارد. هر یک از این ابزارها، خود انواعی دارند که کاربردهای ویژهای برای تحقیقات خاص دارند. این ابزارها عبارتند از (خاکی؛ ۱۳۸۴، ص۲۴۲-۲۳۹): بررسی (مراجعه به) مدارک و اسناد مشاهده[۹۷] مصاحبه[۹۸] پرسشنامه[۹۹] ۳-۸-۱ پرسشنامه یکی از معمولترین و متداولترین ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است. محقق با بکارگیری پرسشنامه سعی میکند تا از طریق طرح تعدادی سؤال، اطلاعات مورد لزوم را جمع آوری نماید. در تحقیقاتی که از پرسشنامه استفاده میشود، اعضاء جامعه یا نمونه به پرسشهای مطرح شده از طرف محقق به صورت کتبی پاسخ میدهند و از آنجا که پرسشنامه جنبه خود اجرایی دارد، محقق باید آن را به شیوهای تهیه و تنظیم نماید که ضمن ترقیب پاسخدهنده به تکملی آن، راهنماییهای مورد لزوم به پاسخ دهنده ارائه شود تا محقق اطمینان حاصل نماید که پرسشنامه توسط پاسخدهنده به خوبی درک شده و بدون مشکل، به سؤالات آن پاسخ خواهد داد. مبنای تمامی پرسشنامه سؤال است که محقق هدفهای تحقیق را به سؤالات مشخصی تبدیل کرده تا از طریق پاسخ به آنها توسط پاسخدهندگان، اطلاعات مورد لزوم برای پاسخ به سؤالات تحقیق یا فرضیههای تحقیق فراهم شود (مهدیزاده اشرفی، حسینی؛ ۱۳۸۵، ص۱۷۶). پرسشنامه به عنوان یکی از متداولترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی میباشد (خاکی؛ ۱۳۸۴، ص۲۴۲). با توضیحات مختصر ارائه شده، در این پژوهش اطلاعات اولیه توسط مطالعات کتابخانهای، مقالات علمی معتبر، مجلات دارای اعتبار، وبسایتهای علمی و پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری تهیه شده است که در نهایت به انتخاب مدلی جهت شکلدهی شالوده تحقیق انجامید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
هم طرفدار ایجاد یک مرجع بین المللی با صلاحیت انتخابی (و نه اجباری) بودند. این کمیته به قدری نگران حفظ حاکمیت دولتها بود که پیشنهاد کرد، صلاحیت این دادگاه از قبل مفروض گرفته نشود و اجباری نباشد. این کمیته تأکید کرد که: «با اعطای صلاحیت به این دادگاه، دولت ها ملزم به ارجاع دعاوی خاص به دیوان نیستند. چنین حقی برای دولت ها مفروض است، شاید دولتها ترجیح دهند بر اساس قوانین ملی خود به محاکمه و مجازا ت مرتکبان جنایات بین المللی بپردازند.»
این پیشنهاد کمیته مزبور در برابر دولتهایی که تمایل به رسیدگی نداشته باشند کارایی ندارد. و برای دیوان بین المللی قدرت اجرایی به وجود نمیآورد. از گزارش کمیته ۱۹۵۳ ، بر می آید که برگزیدن روش اعلام صلاحیت دیوان به صورت مورد به مورد، برای پیشگیری از تعارض قوانین بوده است. در آن زمان بیشتر محاکم داخلی برای رسیدگی به جنایات بین المللی، فاقد کفایت قلمداد میشدند. کمیته ۱۹۵۳ در مدت کوتاهی بعد از دادگاههای توکیو و نورنبرگ ایجاد شده بود و احتمالاً از نتایج این دادگاهها تأثیر گرفته بود. بر اساس گزارش کمیسیون، مجمع عمومی در سال ۱۹۵۴ تصمیم گرفت تا زمانی که گزارشهای کمیته ویژه را در مورد تعریف جنایت تجاوز و همچنین پیشنویس قانون جرایم علیه صلح و امنیت بشری که موضوعات مربوط به این دادگاه هستند را دریافت کند، تلاش برای ایجاد دیوان بین المللی کیفری را به تعویق اندازد.[۳۶] تصمیم مشابهی نیز در دوازدهمین جلسه مجمع در سال های ۱۹۵۷و۱۹۶۸ اتخاذ شد[۳۷]. موضوع تشکیل دیوان بین المللی در سال ۱۹۷۴ زمانی که طرح اولیه تعریف جنایت تجاوز به این مجمع ارائه شد مجدداً مورد توجه قرار گرفت اما عدم تمایل برای ایجاد یک مرجع جنایی بینالمللی همچون قبل با توجه به فضای حاکم بر جهان در دوران جنگ سرد به خوبی قابل درک است. در این دوره یکی از مهمترین مباحثی که در راستای تشکیل دیوان بین المللی کیفری مطرح بود، بررسی مساله مسئولیت دولت[۳۸] و همچنین تهیه پیش نویس قانون جرایم علیه صلح و امنیت بشری بود[۳۹] که تاثیر بسزایی در وفاق بین المللی در جهت ایجاد یک مرجع دائمی برای رسیدگی به جنایات بین المللی تلقی می گردید. ۲)- تلاش های سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ (اقدامات کمیسیون حقوق بین الملل) در ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر اساس پیشنهاد ترینیداد و توباگو از کشور های حوزه آمریکای مرکزی و حوزه دریای کارائیب ماموریت مطالعه در خصوص تشکیل دیوان دائمی برای رسیدگی به جنایات بین المللی را به کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد واگذار نمود. کمیسیون حقوق بین الملل، در گزارش سال ۱۹۹۰ خود به مجمع عمومی اعلام داشت که سه روش برای رابطه میان دیوان و مراجع داخلی متصور است: تشکیل یک مرجع بین المللی با صلاحیت ذاتی و انحصاری تشکیل یک مرجع بین المللی با صلاحیت موازی با مراجع داخلی تشکیل یک مرجع بین المللی با صلاحیت تجدیدنظر در آراء مراجع داخلی ضمناً تاکید گردید که در هر یک از این سه راهکار می توان تصور تاسیس یک مرکز برای ارائه نظرات مشورتی به منظور اتخاذ رویه ای منسجم در عرصه بین المللی را نیز مورد توجه قرار داد.[۴۰] مضافاً اینکه در گزارش مذکور، کمیسیون پیشنهاد داده بود تا صلاحیت دیوان به صورت موازی و با اختیار انتخاب[۴۱] توسط دولت ذی ربط باشد. در سال ۱۹۹۲ نیز فعالیت های کمیسیون حقوق بین الملل ادامه یافت. گزارشگر ویژه کمیته مامور، در نطق خود با اعطای صلاحیت پژوهش نسبت به احکام مراجع داخلی مخالفت نمود؛ وی با اشاره به ارائه این پیشنهاد از سوی برخی اعضا و مخالفت شدید سایرین، این امر را تهدیدی برای حاکمیت های مستقل قلمداد نمود. وی متعاقباً بیان داشت، اعطای صلاحیت انحصاری به مرجع بین المللی، موجب رقابت نظام قضایی داخلی و بین المللی نمی گردد.[۴۲] یکی از اعضا اعلام کرد، دولتها قصد ندارند تا از حاکمیت خود صرفنظر کنند و مرجع جزایی بین المللی باید تنها صلاحیت فرعی[۴۳] داشته باشد. به علاوه باید به دیوان اختیار تجدیدنظر در احکام داخلی داده شود و مداخله آن نیز مقید به سپری شدن مراحل قضایی داخلی نگردد چرا که این دو نظام و سطح دادرسی کاملاً با یکدیگر متفاوتند. گزارش سال ۱۹۹۲ شئون دیوان و کارکردهای بین المللی را به ترتیب زیر بیان نمود: ارائه نظرات مشورتی در باب تحلیل و درک درست از حقوق بین الملل کیفری به مراجع داخلی. پس از محاکمه افراد در سطح ملی توسط دولتها، کیفیت اقدام و عملکرد دولت را از نظر تطابق با موازین حقوق بینالملل مورد بررسی قرار دهد. سازوکاری برای تحقیق و حقیقتیابی، در خصوص قضایا و یا افراد مظنون که در سطح ملی محاکمه می شوند ترتیب دهد. نظامی رسمی برای نظارت بر دادگاههای ملی ایجاد کند. هرچند دسترسی عملی به این اهداف بلند پروازانه بود اما خود پایه گذار تلاش های بعدی برای توسعه دامنه حقوق بین المللی کیفری گردید. حرکت از صلاحیت اختیاری مرجع بین المللی، مندرج در گزارش نهم، به سمت صلاحیت انحصاری که در گزارش دهم به آن تاکید شد، یکی از تحولات این دور از مذاکرات بود. تلاش کمیسیون حقوق بینالملل برای تدوین پیشنویس اساسنامه دیوان کیفری بینالملل، طی سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ با ویژگی های خاصی ادامه یافت. در این مقطع، دادگاه کیفری بینالمللی برای یوگسلاوی سابق تشکیل شده بود و شورای امنیت در تدارک مقابله با نسل زدایی بود. کمیسیون حقوق بین الملل در این مقطع موفق به تهیه پیش نویسی شد که در ابتدا برای مرجع بین المللی، صلاحیت همزمان با صلاحیت دادگاههای ملی قائل گردید و در عین حال برای مرجع بین المللی در پرداختن به وضعیت اولویت در اعمال صلاحیت پیش بینی کرده بود. البته باید خاطر نشان کرد این پیش نویس، دادگاههای داخلی را واجد صلاحیت دائمی و مرجع بین المللی را واجد صلاحیتی فرعی می دانست. به این معنا که ورود مرجع بین المللی به موضوع، مشروط به تحقق اوضاع و احوال معینی خواهد بود. در دیباچه نخستین پیشنویس تصریح شده بود: « هر گاه مراجع قضایی داخلی در دسترس نباشند و یا اقدام آنان موثر واقع نشود، دیوان کیفری بینالمللی مکمل نظامهای قضایی ملی خواهد بود.» [۴۴] گزارش کمیسیون در مقام تفسیر دیباچه پیش نویس نیز مقصود از تکمیلی بودن را اینچنین بیان داشت: «مقصود آن است که این دادگاه در مواقعی اقدام کند که امید نمیرود چنین افرادی در دادگاههای ملی به نحو مقتضی محاکه شوند لذا بر این نکته تاکید شده است که این دادگاه نظامهای موجود ملی و روشهای جاری همکاری های قضایی بینالمللی را تکمیل میکند و قصد آن را ندارد که صلاحیت دادگاههای ملی را منکر شود و یا به حق دولتها برای درخواست استرداد مجرمین یا سایر اشکال همکاری قضایی بینالمللی براساس رویه های موجود خللی وارد نماید»[۴۵] در خصوص تبیین ماهیت دیوان برحسب ارتباط آن با مراجع ملی ، نظرات مختلفی وجود داشت. برخی تاسیس دیوان را امکانی برای دولتها میدانستد که نظامهای قضایی ملی را تکمیل کند و نه آن که جایگزین آنها گردد. برخی این دادگاه را در شرایطی که دولتهای ذیربط مایل نبوده یا نتوانند به دادرسی بپردازند جایگزین محاکم ملی دانستهاند، مشروط بر اینکه تضمینهای لازم فراهم شود تا دیوان برای مقاصد سیاسی مورد سوء استفاده قرار نگیرد. سایر اعضا این پیشنهاد را مطرح کردند که دیوان صلاحیت ذاتی محدودی نسبت به معدودی از مهمترین جنایات داشته باشد. همین طور پیشنهاد شد که دیوان اختیار داشته باشد که بتواند هرگاه موضوعی از اهمیت لازم برخوردار نبود یا محاکم ملی به خوبی از عهده رسیدگی برمیآیند، از اعمال صلاحیت احتراز کند.» [۴۶] مذاکرات کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل، به تدوین اساسنامه ای برای دیوان بین المللی کیفری در سال ۱۹۹۴ منجر شد. کمیسیون حقوق بین الملل سازوکار صلاحیت تکمیلی را در راستای پیشنهادی که در کمیته ویژه و کمیته مقدماتی مطرح شده بود تصویب نمود. فرایند قابلیت پذیرش نیز در پیش نویس کمیسیون با آنچه نهایتاً در رم به تصویب رسید متفاوت نبود. تنها نکته مهمی که در پیش نویس کمیته وجود داشت آن بود که در آن، سخن از « رسیدگی های غیر موثر مراجع داخلی»[۴۷] مطرح بود مضافاً اینکه _همچون سازوکار پیش بینی شده در ماده ۳۶ اساسنامه دیوان دادگستری بین المللی_ مقرر شده بود دیوان موقعی صالح به رسیدگی است که علاوه بر تصویب اساسنامه در هر مورد نیز مداخله دیوان را نیز مجدداً تجویز نماید؛ که البته این مورد اخیر قدرت تاثیرگذاری دیوان را نیز کاهش می داد. پیش نویس پیشنهادی کمیسیون حقوق بین الملل به دیوان صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به نسل کشی می داد. بنابراین کمیسیون اولویت مراجع ملی را معتبر دانست و تنها در موقعیتهای محدودی قائل به اولویت صلاحیت دیوان بود. روش پیشبینی شده در پیشنویس کمیسیون حقوق بینالملل، به عنوان مبنای موثری در جریان مذاکرات کمیته مقدماتی تاسیس دیوان کیفری بینالمللی حفظ گردید، زیرا مفهوم اولویت رسیدگی های ملی با ملاحظه «حاکمیت» شرط مبنایی بسیاری از دولتها بود. [۴۸] در آخرین پیش نویس سال ۱۹۹۴ کمیسیون بیان داشت که، قبح نسل کشی آن قدر شدید است که دیوان باید دارای صلاحیت ذاتی و انحصاری در خصوص آن باشد؛ لذا صرف عضویت دولت در اساسنامه کافی است و نیازی به اعلام بعدی رضایت دولت به ورود به رسیدگی از سوی دیوان نمی باشد. این امر ملهم از از ماده ششم کنوانسیون نسل زدایی ۱۹۴۸ بود. در این ماده، بر مبنای اصل یا محاکمه کن ویا استرداد نما برای مرجع بین المللی صلاحیت ذاتی رسیدگی به جنایت مزبور را قائل شده بود اما بدیهی است اعمال صلاحیت متوقف بر تشکیل دیوان بود. بی شک در این مرحله دست یابی به اتفاق نظر در باب صلاحیت ذاتی[۴۹] دیوان در برخورد با نسل زدایی دست آورد بزرگی به شمار می آمد؛ این در حالی بود که اعمال صلاحیت این مرجع در رسیدگی به جنایات بین المللی دیگر همچون جنگ تجاوزکارانه، جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی متوقف بر اعلام رضایت بعدی دولت در تسلیم شدن به صلاحیت دیوان بود[۵۰].
-
- کمیته ویژه[۵۱](۱۹۹۵)
پس از ارائه گزارش کمیسیون حقوق بینالملل به مجمع عمومی، کمیته ویژهای به انتخاب مجمع عمومی مامور شد تا پیشنویس کمیسیون حقوق بینالملل را مورد مطالعه قرار دهد. کمیته ویژه در سال ۱۹۹۵ جلساتی تشکیل داد که در این جلسات مساله رابطه دیوان با محاکم ملی و تکمیلی بودن صلاحیت دیوان به تفصیل مورد بحث واقع شد. در مذاکرات این کمیته، توجه به معنا و مفهوم صلاحیت تکمیلی در کانون توجه اعضا قرار گرفت. گزارش کمیته ویژه در مورد تأسیس دیوان بین المللی کیفری حکایت از آن دارد که برخی از کشورها هنوز میخواهند ، با استناد به رویه دو دیوان یوگسلاوی و رواندا، صلاحیت دیوان بین المللی کیفری را مقدم بر صلاحیت مراجع داخلی قلمداد نمایند[۵۲]. بیشتر دولتها از تقدم صلاحیت مرجع بین المللی با رعایت شروطی که در اساسنامه دیوان های موردی مورد تاکید قرار گرفته بود، حمایت کردند اما شماری از کشورها حاضر به پذیرش صلاحیت نخستین و ذاتی مرجع بین المللی دایمی و همچنین صلاحیت شبه جهانی آن نبودند و در عوض ، سازوکار صلاحیت تکمیلی با اوصافی که منجر به اقدام موثر دیوان می گردید، مورد حمایت بود؛ هرچند در این خصوص نیز اختلاف نظرهای عدیده ای وجود داشت که از این جمله، می توان به تبیین چارچوب صلاحیت تکمیلی دیوان و گستره آن و آستانه مداخله دیوان در موضوعاتی با حیثیت داخلی برای دولتها اشاره نمود. معیار قابلیت پذیرش نیز در این کمیته به تفصیل به بحث گذاشته شد. برخی از دولتها بر این باور بودند که عبارتهای «خارج از دسترس»[۵۳] و «ناکارآمد»[۵۴] بسیار مبهمند. خصوصا واژه «ناکارآمد» موجب نگرانی فراوانی برای دولتمه گردیده بود و ایشان، در مورد ضابطه تعیین آن، ابهام فراوانی داشتند. همچنین تاکید شد که لازم است مفهوم و سازوکار اصل صلاحیت تکمیلی به نسبت آنچه که در پیش نویس آمده است، تکمیل گردد. دولتها معتقد بودند، سلب صلاحیت از نظام قضایی داخلی تنها به استدلال اینکه رسیدگی آن نظم کافی ندارد، مطلوب نیست بلکه باید این اطمینان حاصل شود که دولت اقدامات خود را با «حسن نیت»[۵۵] انجام دهد. در خصوص تصمیم مراجع داخلی به عدم تعقیب نیز به شرطی باید دیوان را صالح به مداخله دانست که مبانی تصمیم مرجع داخلی موجه نباشد. برخی دولتها نیز به ماده آ/۲/۴۲ که مقرر می داشت اگر جنایت بین المللی در نظام قضایی داخلی به عنوان یک بزه عمومی دسته بندی شود، دیوان می تواند از مرجع داخلی سلب صلاحیت نماید، معترض بودند [۵۶]. که این نگرانی نیز متعاقباً در تصویب نهایی اساسنامه مرتفع گردید. در نهایت، کمیته ویژه، تاکید کرد که اصل صلاحیت تکمیلی اصلی غیر قابل انکار و برای توفیق یافتن دیوان بسیار ضروری است و کمال آن وابسته به تکوین بیشتر مقررات ماهوی خواهد بود.[۵۷] کمیته ویژه به مساله حدود صلاحیت قضایی دیوان نیز پرداخت؛ همان گونه که بیان شد، در پیش نویسی که کمیسیون حقوق بین المللی برای اساسنامه تهیه کرده بود، در مورد نسلکشی به دیوان بین المللی صلاحیت ذاتی اعطا شده بود، این امر باعث ایجاد بحثهای زیادی گردید. برخی از دولتها قویاً با اعطای صلاحیت ذاتی به صورت ویژه مخالفت کردند و مدعی بودند وجود صلاحیت ذاتی موجب تحدید حاکمیت ها می گردد. برخی دولتها نیز در مقابل، با طرح این موضوع که چون اساس صلاحیت دیوان با عضویت مختارانه دولت در اساسنامه حاصل می گردد، لذا حاکمیت مصون می ماند. مضافا اینکه صلاحیت ذاتی به معنای صلاحیت انحصاری نیست و این صلاحیت دولت های عضو را از اعمال صلاحیت در سطح ملی محروم نمی نماید. مساله تقدم صلاحیت نیز با طرح صلاحیت تکمیلی منتفی گردید. در باره صلاحیت ذاتی نیز باید متذکر شد که مقصود تهیه کنندگان این بود که دیوان بر انواع خاص جنایات صلاحیت دارد نه اینکه صرفا دیوان شایسته است تا به این جنایات رسیدگی نماید. در گزارش کمیته مزبور تاکید شد که: اثر صلاحیت تکمیلی صرفا آن است که بتواند در شرایطی موجبات مداخله دیوان را در مسایل فراهم آورد و تردید در صلاحیت ذاتی به آن می انجامد که دیوان از همان آغاز نتواند نسبت به جنایتی راسا اقدام نماید[۵۸]. ۴- کمیته تدارک[۵۹] (۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸) کمیته تدارک تدوین اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی در سالهای ۱۹۹۸- ۱۹۹۶ جلساتی تشکیل داد. آخرین جلسه این کمیته که از ۱۶ مارس تا ۳ آوریل ۱۹۹۸ در نیویورک برگزار گردید، بخش عمدهای از مواد فعلی اساسنامه را تدوین نمود. هنگامی که کمیته تدارک بحثهای خود را در سال ۱۹۹۶ آغاز کرد، این باور بالقوه وجود داشت که اصل صلاحیت تکمیلی باید روابط قضایی دیوان بین المللی کیفری و مراجع داخلی را به صورت شفافی مشخص نماید[۶۰]. تنها تعداد کمی از هیئتهای نمایندگی هنوز از اصل تقدم صلاحیت دیوان حمایت می کردند. ایشان به دادگاه های ویژه و این که چگونه آن دادگاه ها صلاحیت ذاتی و برتر خود را بر پرونده های معین اعمال کردهاند استناد می نمودند و موفقیت های آن را تمجید می کردند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۵-۱- فرض کلی بین مشارکت در ورزش های همگانی و کیفیت زندگی سالمندان شهرهمدان رابطه وجود دارد. ۱-۵-۲- فرضیات اختصاصی مشارکت در ورزشهای همگانی توان پیش بینی کیفیت زندگی سالمندان شهر همدان را دارد. بین مشارکت درورزشهای همگانی و سلامت جسمانی سالمندان شهرهمدان رابطه وجود دارد بین مشارکت در ورزشهای همگانی و وضعیت روانی سالمندان شهرهمدان رابطه وجود دارد. بین مشارکت در ورزشهای همگانی و روابط اجتماعی سالمندان شهرهمدان رابطه وجود دارد. بین مشارکت در ورزشهای همگانی و قلمرو محیطی سالمندان شهرهمدان رابطه وجود دارد. ۱-۶- تعاریف متغیرها و واژه ها ۱-۶-۱- پرسشنامه اطلاعات عمومی(جمعیتشناختی) شامل مشخصات فردی(سن، میزان تحصیلات، جنسیت، میزان درآمد، وضعیت تأهل و میزان مشارکت) است که براساس نیازتحقیق به داده های مربوط به ویژگیهای فردی پاسخگویان،مورد استفاده قرارمی گیرد. ۱-۶-۲- مشارکت در ورزش الف)تعریف مفهومی مشارکت: مشارکت به معنی به کار گرفتن منابع شخصی به منظور سهیم شدن در یک اقدام جمعی است(محسنی و جاراللهی، ۱۳۸۲). آلن بیرو[۱۲] در تعریف مفهوم مشارکت چنین می نویسد: مشارکت کردن به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن است. به همین جهت، از دیدگاه جامعه شناسی، باید بین مشارکت به عنوان حالت یا وضع ( امر شرکت کردن ) و مشارکت به عنوان عمل و تعهد ( عمل مشارکت ) تمیز قائل شد. مشارکت در معنای اول از تعلق به گروهی خاص و داشتن سهمی در هستی آن خبر می دهد و در معنای دوم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیّت اجتماعی انجام شده نظر دارد( بیرو، ۱۳۶۶: ۲۵۷).
ب)تعریف عملیاتی مشارکت: دراین پژوهش منظور از«مشارکت در ورزش های همگانی»، نمره ای است که فرد در پرسشنامه مشارکت در ورزش کسب می کند. ۱-۶-۳- ورزش همگانی الف)تعریف مفهومی: بنابر تعریف سایت فدراسیون جهانی ورزش همگانی، ورزش همگانی یا ورزش برای همه، معادل عبارت انگلیسی sport for all است و معمولا به آن دسته از فعالیت های ورزشی اطلاق می شود که جنبه تفریحی داشته و بدون توجه به نتیجه آن-برد و باخت-انجام می شود. در بعضی ازمنابع واژه مشارکت کلان را معادل ورزش همگانی می دانند(سعیدی، حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰). ب)تعریف عملیاتی: هرفعالیت ورزشی که پرداختن به آن بدون در نظر گرفتن سن، جنس، توانایی و وابستگی اجتماعی امکان پذیر باشد. پراختن به آنها غالبأ نیازمند آموزش های ویژه یا طولانی مدت نیست و معمولأ با کمترین امکانات و درفضاهای عمومی قابل انجام هستند(سعیدی،حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰) و در این پژوهش نمراتی که آزمودنی ها از پرسشنامه مشارکت در ورزش عریضی(۱۳۸۵) به دست می آورند. ۱-۶-۴- کیفیت زندگی تعریف مفهومی: کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی می کند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان می باشد، پس کاملأ فردی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبه های مختلف زندگیشان استوار است (کریملو و همکاران، ۱۳۸۹). تعریف عملیاتی: نمراتی که آزمودنی ها از اجرای پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی[۱۳] (۱۹۹۶) به دست می آورند. ۱-۶-۵- سالمندی الف) تعریف مفهومی: پدیده سالمندی روندی طبیعی است که از زمان حیات جنین شروع و تا مرگ ادامه می یابد. سالمندی را می توان از بعد زیست شناسی این چنین معنی کرد: مرحله ای است طبیعی و پیش پایانی در ادامه روند تولد تا مرگ و از بعد اجتماعی: سالمندی دورانی از زندگی است که شخص قادر به ادامه زندگی خود بطور مستقل نیست و محتاج به کمک دیگران می باشد. مراحل قانونی نیز وجود دارد:مثل معاف شدن بالطبع یا بالاجبار از انجام وظائف منظم قانونی (بازنشستگی). از بعد جسمی، روند طبیعی به سمت افت عملکرد بعضی از بافتها پیش می رود است و نیز می توان سن روانی را مد نظر قرار داد. سازمان بهداشت جهانی: میانگین سنی را اینگونه طبقه بندی می کند. -محدوده سنی ۷۵-۶۰ ، سالمند جوان -محدوده سنی ۹۰-۷۵ سال، سالمند میانسال -۹۰ سال به بالا ،(مقصودنیا،۱۳۸۴: ۷). ب)تعریف عملیاتی: منظور از سالمندان در این پژوهش، کلیه افراد بالای ۶۰ سال سن ساکن در شهر همدان می باشند که در ورزش های همگانی شرکت می کنند. ۱-۸- قلمروهای پژوهش ۱- قلمرو موضوعی: تعیین رابطه بین مشارکت در ورزش های همگانی با ابعاد کیفیت زندگی سالمندان شهر همدان ۲- قلمرو مکانی: مکان در نظرگرفته برای این پژوهش ایستگاه های تندرستی، پارک ها و مرکز سالمندان شهر همدان استفاده گردید. ۳- قلمرو زمانی: این پژوهش در سال ۱۳۹۳ انجام شده است. فصل دوم ادبیات و پیشینه پژوهش ۲-۱- مقدمه مفهوم کیفیت زندگی چندین دهه است که بسیاری از مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، سطوح مدیریت و برنامه ریزی محلی، ملی و بین المللی را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به رشد نقاط شهری و جمعیت نشین در سال های اخیر موضوع کیفیت زندگی در شهر های کشورهای صنعتی و در حال توسعه به طور روز افزونی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این فصل، بررسی پژوهش ها و مطالعاتی است که در زمینه مشارکت در ورزش های همگانی و کیفیت زندگی صورت گرفته است. این قسمت از تحقیق خواننده را با کارها و زمینه های قبلی و همچنین با حیطه موضوع مورد مطالعه آشنا می سازد. این فصل به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول به مطالعه مبانی نظری و تحقیقات انجام شده در زمینه مشارکت در ورزش های همگانی و در بخش دوم مبانی نظری و مطالعات انجام شده در رابطه با کیفیت زندگی ذکر می شود. در ادامه به تحقیقات و پژوهش های انجام شده در رابطه با موضوع پژوهش می پردازیم. در نهایت به جمع بندی فصل پرداخته می شود. ۲-۲- مبانی نظری ۲-۲-۱- ورزش همگانی در دنیای کنونی، ورزش از نظر مفهوم توسعه یافتگی معنای گسترده و ژرفی یافته است و تقریبأ تمام کشورها می کوشند تا زمینه های گسترش خود را از فراسوی فعالیت ورزشی بهتر بشناسند. از طرف دیگر، کشورهای عقب نگه داشته شده تلاش می کنند با موفقیت در میدانهای ورزشی از رقابت در جهان باز نمانند. بنابراین ورزش پدیده ای همگانی است و با گسترش آن مردم و قشرهای گوناگون یک جامعه از فواید آن بهره مند می شوند. همچنین انجام فعالیت های ورزشی، اوقات فراغت مردم کشورهای مختلف را پر می کند و به جرأت می توان گفت که در برخی از کشورها حتی می تواند در سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از عوامل تعیین کننده باشد(سعیدی، حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰). ۲-۲-۱-۱- تعاریف ورزش همگانی ساده ترین تعریف این است که، ورزش همگانی پرداختن عامه مردم به ورزش حتی در زمانی کوتاه با توجه به امکانات موجود و شرایط افراد است و در این میان وظیفه اصلی سازمانها و ادارات ورزش دعوت از مردم برای انجام ورزش همگانی مانند پیاده روی، دوچرخه سواری، کوه پیمایی، دوهای عمومی و ورزش های بومی و محلی است(سعیدی، حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰). ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ورزش ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ را ﻧﻴﺰ ﻣﻲتوان ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻛﺮد: دﺳﺘﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﺗﻌﺎرﻳﻔﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﻴﺎﻣﺪی ورزش ﺗأﻛﻴﺪ ﻛﺮده و دﺳﺘﻪ دوم ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﺎﻫﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ذاﺗﻲ ورزش ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻧﺪ. در اﻳﻦ دﺳﺘﻪ از ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﻧﻴﺰ ﻣﻌﻴﺎر ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﻲ، انطباق تعاریف بر مصادیق است.
-
- ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﭘﻴﺎﻣﺪی از ورزش همگانی:
از دﻳﺪﮔﺎه ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻟﻤﭙﻴﻚ[۱۴]، ورزش ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺪرت و ﺑﺮﺗﺮی را ﺑﻪ اﻧﺴﺎن باز ﻣﻲ ﮔﺮداﻧﺪ و ﻣﻮﺟﺒﺎت رﺷﺪ و ﮔﺴﺘﺮش ﺳﻼﻣﺘﻲ، آﻣﺎدﮔﻲ و اﺣﺴﺎس ﺧﻮب ﺑﻮدن را ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ورزﺷﻲ ﺑﻪ ﻣﺮدﻣﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ آن ﻋﺎدت ﻛﻨﻨﺪ، در ﻫﺮ ﺳﻦ، ﺟﻨﺲ، ﻧﮕﺮش، ﺷﺮاﻳﻂ اﻗﺘﺼﺎدی وﻓﺮﻫﻨﮕﻲ (ﻣﺤﻠﻲ ﻳﺎ ﻣﻨﻄﻘﻪای) را فراهم می آورد(سعیدی، حیدری چروده و قدیمی،۱۳۹۰). یوکاووری[۱۵] (۲۰۰۲)،بیان می کند، ورزش ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻟﺬت، رﺿﺎﻳﺖ، آراﻣﺶ، ﺗﻌﺎدل، ﺗﺴﻠﻂ، ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ، ﺗﻬﻴﻴﺞ، ﻧﺸﺎط، دوﺳﺘﻲ، آﺷﻨﺎﻳﻲ، ﺑﺎزی ﺟﻮاﻧﻤﺮداﻧﻪ، ادراک، رﺷﺪ و ﺗﻜﺎﻣﻞ، سلامتی، آمادگی جسمانی و خوب بودن(قره، ۱۳۸۳). از دﻳﺪﮔﺎه ﻳﻮرﮔﻦ ﭘﺎﻟﻢ[۱۶] (۲۰۰۰)، ﻣﻨﻈﻮر از ورزش ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ، ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺳﻼﻣﺘﻲ و ﺑﻬﺒﻮد زﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﻪ اﻧﺴﺎن ﻫﺎ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ورزش با کمترین هزینه ترین برنامه هاست(قره، ۱۳۸۳).
-
- ﺗﻌﺮﻳﻒ ماهیتی ورزش همگانی:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- بهترین نتیجهی هر ذره بهروزرسانی میکنیم.
- بهترین نتیجه را در بین ذرات مشخص میکنیم.
-
- سرعت را برای هر ذره بهروزرسانی میکنیم.
- موقعیت را برای هر ذره بهروزرسانی میکنیم.
- تا زمانی که شرط توقف برآورده نشده است، مراحل ۲ تا ۶ را تکرار میکنیم.
در ادامه بعضی از الگوریتمهای پیشنهادشده در خوشهبندی را که در آنها از الگوریتم کوچ پرندگان برای بهینهسازی استفادهشده است میآوریم. الگوریتم [۷۸]MO-PSO این الگوریتم برای پیکربندی بهینه در شبکه از الگوریتم کوچ پرندگان استفاده میکند. برای این کار از اطلاعات انرژی و منطقهی تحت پوشش گرههای شبکه برای انجام این کار استفاده میکند.
(۲-۳)
(۲-۴)
که در فرمول (۲-۳)، بیشترین زمان حیات شبکه مد نظر است. در این فرمول زمان حیات واقعی شبکه به زمان کل شبیهسازی مدنظر است. در فرمول (۲-۴) بیشترین همپوشانی شبکه در کل شبکه به عنوان معیار ارزیابی مدنظر است. که در آن مناطق مختلف شبکه هستند. الگوریتم [۷۹]PSO-MV الگوریتم پیشرو با بهره گرفتن از اطلاعات جمع آوری شده از انرژی باقیمانده گرههای حسگر در شبکه و اجرای الگوریتم کوچ پرندگان برای هر خوشه دو گره به عنوان سرخوشه پیشنهاد میدهد. یک سرخوشه به عنوان سرخوشهی اصلی و یکی به عنوان همراه سرخوشه معرفی میکند. وظایفی که سرخوشه باید انجام دهد را بین این دو گره تقسیم میکند. سرخوشهی اصلی[۸۰] وظیفهی جمع آوری اطلاعات از اعضای خوشه و ارسال نتایج تجمیعشده را به سرخوشههای نزدیک برای رسیدن به سینک به عهده دارد. سرخوشه معاون[۸۱] وظیفه مسیریابی درون خوشه برای گرههای خوشه و مسیریابی یک یا چند راهه را در ارتباطات با سینک بر عهده دارد [۴۹]. الگوریتم [۸۲]PSO-SD در این کار، الگوریتم کوچ پرندگان را به صورت نیمه متمرکز با توجه به اطلاعات مکانی و انرژی باقیمانده گرههای حسگر خوشهها اجرا میشود. فرمول بهینگی در این الگوریتم به شکل زیر است.
(۲-۵)
که در فرمول x1 ، x2 ، x3 و حدود مسئله به شرح زیر است:
(۲-۶)
(۲-۷)
(۲-۸)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حقیقت و محمدی
رابطه کیفیت افشاء شرکتی و فاصلهمالیاتی
رگرسیون چندگانه
شرکت های با شفافیت بالا، پتانسیل تضاد نمایندگی کمتر و فاصلهمالیاتی بیشتر نسبت به شرکت های با شفافیت پایین دارند
۱۳۹۲
مداح و نعمت الهی
رابطه بین نرخ تعرفه و فرار مالیاتی در سطح داده های تجاری
معادلات ساختاری
رابطه مثبت و معنی داری بین اختلافات تجاری یا فرار مالیاتی و نرخ های تعرفه در مورد ۲۷۹۱۷ تولیدات تحت بررسی وجود دارد
۱۳۹۲
مهرانی و سیدی
رابطه بین مالیات بر درآمد و حسابداری محافظه کارانه
رگرسیون چندگانه
شواهد مبین وجود انگیزه مالیاتی حسابداری محافظه کارانه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد
۱۳۹۲
بادآور نهندی و همکاران
تأثیر شفافیت اطّلاعات حسابداری بر ناکارایی سرمایه گذاری در شرکت ها
رگرسیون چندگانه
نتایج پژوهش حاکی از آن است که شفافیت اطّلاعات حسابداری بر کارایی سرمایه گذاری تأثیری ندارد.
۱۳۹۲
قربانی و همکاران
تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر نوسان بازده غیر متعارف سهام را در شرکت ها
رگرسیون چندگانه
کیفیت گزارشگری مالی بر نوسان بازده غیر متعارف سهام تأثیری معکوس دارد
۵-۲) تشریح مقاله مبنا گالمور و لابرو(۲۰۱۴) در تحقیقی با عنوان اهمیت محیط اطلاعاتی داخلی در فاصله مالیاتی شرکتها نشان دادند که توانایی شرکتها برای فاصله از مالیات، به طور بالقوه تحت تاثیر کیفیت محیط اطلاعاتی داخلی آنها قرار دارد. این محققین، از اختلاف مالیات نقدی پرداخت شده و مالیات تعلق یافته و انحراف معیار ۵ ساله مالیات نقدی پرداخت شده، جهت اندازه گیری فاصله مالیاتی شرکتها استفاده نمودند و جهت برآورد کیفیت گزارشگری مالی، از ۴ معیار سرعت اعلان سود، دقت سود پیش بینی شده، رویداد تجدید ارائه اطلاعات و ضعف کنترلهای داخلی استفاده شده است. همچنین، آنها دو متغیر پراکندگی جغرافیایی شرکت و عدم اطمینان اطلاعاتی را به عنوان سایر متغیرهای مستقل استفاده نمودند که برای محاسبه پراکندگی، از تعداد شعب شرکتها در سطح کشور و برای محاسبه عدم اطمینان، از میانگین انحراف معیار ۵ ساله درآمد فروش، جریان نقد عملیاتی و حقوق صاحبان سهام استفاده کردند.
۱-۵-۲) فرضیات مقاله مبنا محیط اطلاعاتی داخلی با کیفیت بالاتر با فاصله مالیاتی بیشتر، ارتباط دارد. اثر سودمند کیفیت اطلاعات داخلی بر فاصله مالیاتی، در شرکتهای با تنوع بالاتر، بیشتر است. اثر سودمند کیفیت اطلاعات داخلی بر فاصله مالیاتی، در شرکتهای با عدم اطمینان کمتر، بیشتر است. محیط اطلاعاتی داخلی با کیفیت بالاتر با ریسک مالیاتی کمتر، ارتباط دارد. ۲-۵-۲) متغیرهای مقاله مبنا الف)متغیرهای وابسته Cash ETR Cash : مالیات نقدی پرداخت شده تقسیم بر درآمد قبل از مالیات تعدیل شده بر اساس اقلام تعهدی Cash ETRVolatility : انحراف معیار نرخ موثر مالیاتی نقدی در صول ۵ سال ب) متغیرهای کیفیت محیط اطلاعاتی داخلی(IIQ)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
هدف از این واحد پشتیبانی واحد ۱۰۳ جهت حذف ترکیبات سبک از میعانات گازی میباشد. خوراک ورودی، هیدروکربنها از واحد ۱۰۰، میعانات از واحد ۱۰۴ و ۱۰۷ و محصولات، میعانات گازی پایدار شده و آب ترش به واحد ۱۰۹ میباشند. RVP میعانات گازی در تابستان باید حدود psi10 و در زمستانpsi 12 باشد و گاز جدا شده در این واحد به سمتMP flare هدایت میگردد. تفاوت عمده این واحد با واحد ۱۰۳ نبود برج تثبیت (Stabilizer)، نمکزدا (Desalter) و کمپرسور میباشد که به همین علت تمام گازهای جدا شده در این واحد به سوی مشعل هدایت میگردد. خروجی این واحد به ۳ صورت به واحدهای ۱۴۳، Off spec و On spec و واحد ۱۴۲ هدایت میگردد و در حالت عادی این واحد خارج از سرویس میباشد. ۳-۲-۱۲-واحد ۱۱۱: پروپان خنک کننده هدف این واحد کمپرس کردن پروپان بخارشده جهت سردسازی میباشد. خوراک ورودی، پروپان گازی از واحدهای ۱۰۴ و ۱۰۵ و پروپان جبرانکننده (make up) از واحد ۱۴۵ و محصول، پروپان مایع با فشار barg 6/20 و دمایC 60 به واحدهای ۱۰۴ و ۱۰۵ میباشد. هر فاز دارای سه واحد میباشد که همیشه دو واحد در حال کار و یکی در حال آماده باش (stand by) قرار دارد. روش کار در این واحد به این صورت است که بخارات پروپان استفاده شده در کندانسور برج اتان واحد ۱۰۵ وارد درام مکش مرحله اول (first stage suction drum)، بخارات پروپان از چیلر گاز خیس (wet gas chiller) واحد ۱۰۴ وارد درام مکش مرحله دوم econd) stage suction drum) و بخارات پروپان از جعبه سرمای (cold box) واحد ۱۰۵ وارد مرحله اول و دوم میشوند. پروپان مایع و گاز آن در این دو مرحله از هم جدا میگردند. مایع به درام ذخیره پمپ میشوند و گاز وارد کمپرسور میگردد. کمپرسورهای موجود در این واحد به صورت دو مرحلهای گریز از مرکز میباشند که بوسیله یک موتور الکتریکی با یک گیربکسَ متغیر هیدرولیکی کار میکنند. این کمپرسورها مجهز به سیستمی به نام ضد تلاطم (Anti surge) میباشند که از وارد شدن کمپرسورها به مرحله تلاطم و آسیب دیدن کمپرسورها جلوگیری میکند که اساس کار آن بدین صورت است که خروجی کمپرسور بوسیله دو شیر کنترل فلو به ورودیهای آن متصل میگردد و برای اینکه دمای آن کنترل شود مقداری پروپان از درام ذخیره (storg drum) به آن تزریق میگردد.
۳-۲-۱۳- واحد ۱۱۳: احیا کاستیک هدف از این واحد احیا و تصفیه کاستیک سودا استفاده شده جهت جداسازی مرکاپتان از گازهای ترش پروپان و بوتان صادره از واحد ۱۰۷ میباشد. خوراک ورودی، محلول سودا و دیسولفاید از واحدهای ۱۱۴ و۱۱۵ و محصول، کاستیک احیا شده به واحدهای ۱۰۴ و ۱۰۵ و دیسولفاید با دانسیته پایین به واحد ۱۴۶ میباشد. کاستیک خروجی از واحدهای ۱۱۴ و۱۱۵ که کاستیک سنگین نامیده میشود بعد از مخلوط شدن با یکدیگر خوراک واحد ۱۱۳ را تشکیل میدهند. کاستیکی که در این واحد احیا میشود کاستیک % ۱۵ وزنی بوده که برای تصفیه و بازیابی آن از اکسیداسیون در مجاورت کاتالیست مایع و هوا استفاده میشود که باعث تبدیل شدن مرکاپتانهای محلول در کاستیک به DSO یا دی سولفاید و آب میشود. RSSR + H2O 2RSH + 1/2O2 آب دی سولفاید مرکاپتانها البته این واکنش که با تزریق هوا در در اکسیدایزر انجام میشود در مجاورت کاتالیستی با نام تجاری LCPS30 میباشد. بعد از واکنش بوسیله یک جداساز میتوانیم دی سولفاید و کاستیک سبک را از یکدیگر جدا کنیم. دی سولفاید با دانسیته پایینتر از بالای جداکننده به واحد ۱۴۶ برای ذخیرهسازی فرستاده میشود و جهت استفاده در بعضی از کارگاههای شیمیایی به کار میرود. کاستیک سبک توسط بوتان شسته شده تا اگر ترکیبات مرکاپتان اضافی همراه آن باشد وارد فاز بوتان شده و کاستیک با غلظت مناسب و بالاتر از % ۱۵ به سمت واحد ۱۱۴ و ۱۱۵ هدایت میشود. همچنین هوای اضافی و جدا شده از کاستیک سبک که Spend Air نامیده میشود از بالای جداساز دیسولفاید جدا شده و به سمت واحد ۱۲۱ هدایت میگردد. هر فاز شامل دو واحد مشابه میباشد. ۳-۲-۱۴- واحد ۱۱۴: فرآوری پروپان هدف این واحد حذف مرکاپتانها و آب از پروپان میباشد. خوراک ورودی، پروپان ترش از واحد ۱۰۷ و محصولات، پروپان خشک که به سمت واحد ۱۴۷ هدایت میشود و محلول کاستیک با مرکاپتان که برای احیا به سمت واحد ۱۱۳ هدایت میشود میباشد. در این واحد ترکیبات سولفور بخصوص مرکاپتانها و آب موجود در جریان گاز ترش پروپان صادره از واحد ۱۰۷ حذف میشود. براساس طراحی انجام شده از محلول کاستیک سودا با غلظت ۱۵تا % ۲۰ برای تصفیه پروپان ترش استفاده میشود و محلول سود پس از جذب مرکاپتانها در واحد ۱۱۳ دوباره تصفیه و بازیابی میشود و وارد سیکل میگردد. پروپان شیرین شده پس از خشک شدن برای ذخیرهسازی به واحد ۱۴۷ فرستاده میشود. برای جداسازی مرکاپتانها از پروپان در مرحله اول از فرایند استخراج (extraction) استفاده میشود که در برجی به نام Extractor به صورت جریان متقابل با محلول کاستیک در تماس و انتقال جرم قرار میگیرد. کاستیک از بالای سینی ۱۵ و پروپان از پایین برج وارد میشوند. بعد از جداسازی مرکاپتانها، پروپان از بالای برج خارج شده و در صورت کاستیک در یک settler شسته میشود و بعد از فیلتر شدن وارد خشککننده شده و بعد از خشکشدن و آبگیری در خشککنندهها دوباره فیلتر شده وجهت ذخیرهسازی به واحد ۱۴۷ ارسال میگردد. در صورتی که پروپان محصول واحد دارای کیفیت مناسب جهت ذخیرهسازی نباشد از طریق یک پمپ به واحد ۱۰۶ ارسال شده و به خط سراسری گاز میپیوندد. جهت بازیابی خشککنندهها از پروپان استفاده میشود ؛ بدین صورت که مقداری از پروپان وارد کوره شده و بعد از حرارت دادن تا C280 جهت خشک کردن ذرات مولکولی استفاده میشود. همچنین به علت وجود COS همراه پروپان در این واحد بیش از %۹۰ از این ترکیبات در برج از گاز جدا میشود اما جهت جداسازی %۱۰ باقیمانده از COS از یک درام تمامکننده (finishing drum) با کاستیک % ۷ استفاده میکنیم. ۳-۲-۱۵- واحد ۱۱۵: فرآوری بوتان هدف این واحد خذف مرکاپتانها، آب و CO2 از بوتان میباشد. خوراک ورودی، بوتان ترش از واحد ۱۰۷و محصولات، بوتان خشک به واحد ۱۴۸ و محلول کاستیک با مرکاپتان که به سمت واحد ۱۱۳ هدایت میشود میباشد. براساس طراحی انجام شده از محلول کاستیک (NAOH) با غلظت ۱۵ تا %۲۰ برای تصفیه بوتان ترش استفاده میشود و محلول سود پس از جذب مرکاپتانها در واحد ۱۱۳ دوباره تصفیه و بازیابی میشود و وارد سیکل میگردد و بوتان شیرینشده پس از خشکشدن جهت ذخیرهسازی به سمت واحد ۱۴۸ هدایت میگردد. جهت جداسازی مرکاپتانها از بوتان در مرحله اول از فرایند استخراج استفاده میشود که در برجی به نام Extractor گاز بوتان و کاستیک به صورت جریان متقابل، انتقال جرم انجام دهند. این فرایند که استخراج مایع از مایع میباشد در دمای C40 و فشار bar9 میباشد. کاستیک از بالای سینی ۱۵ و بوتان از پایین وارد برج میشود. بعد از جداسازی مرکاپتانها، بوتان از بالای برج خارج شده (پس از انتقال جرم و جذب مرکاپتانها توسط محلول کاستیک) و پس از شستشو در آب در settler برای جداسازی محلول کاستیک carry over شده احتمالی در فرایند استخراج به سمت sand filter جهت فیلتر شدن هدایت میگردد. بعد از آبگیری و خشک کردن که در یک بستر پر از ذرات مولکولی انجام میشود، گاز فیلتر شده و جهت ذخیرهسازی به سمت واحد ۱۴۸ هدایت میگردد. در صورتی که بوتان محصول واحد دارای کیفیت مناسبی جهت ذخیرهسازی نباشد از طریق یک پمپ به واحد ۱۰۶ ارسال شده و به خط سراسری گاز میپیوندد. ۳-۲-۱۶- واحد ۱۱۶: فرآوری اتان هدف از این واحد حذف دی اکسید کربن وآب از گاز اتان میباشد. خوراک ورودی، گاز اتان ترش از واحد ۱۰۵و محصول، گاز اتان خشک جهت صادرات به پتروشیمی میباشد. در این واحد دیاکسیدکربن و آب موجود در اتان خشک که از واحد ۱۰۵ به این واحد میآید حذف میگردد. دی اکسیدکربن در مرحله اول در یک برج جذب بوسیله یک فرایند جذب شیمیایی با DEA حذف شده وDEA سنگین (rich) بدست آمده در یک برج احیا، احیا شده و به برج جذب بازگردانده میشود و در نهایت اتان توسط غربال ملکولی خشک میگردد. این واحد دارای چند بخش اصلی میباشد: ۳-۲-۱۶-۱- بخش جذب قبل از ورود گاز به برج جذب تمام میعانات موجود در گاز جدا شده و سپس گاز وارد برج جذب میگردد. برج جذب در فشار bar 4/23 و در دمای حدود C 37 تا C 57 کار میکند. در برج جذب توسط جریان متقابل آمین و گاز اتان، CO2 گرفته شده و در آمین حل میشود ودر بالای برج، اتان شیرین حاصل میشود. ۳-۲-۱۶-۲- بخش احیا آمین سنگین (rich amin) بعد از پیش گرم شدن توسط مبدل حرارتی وارد برج احیا میگردد. این برج در فشار ۹/۰ تا barg 2/1 کار میکند و دمای پایین برج تقریبا C130 میباشد. هدف این برج شکستن پیوندهای بین CO2 و آمین سنگین با بهره گرفتن از حرارت میباشد. بنابراین محصول بالای برج گاز اسیدی و بخار آب و محصول پایین برج آمین سبک (lean amin) میباشد که بعد از خنک شدن به تانک آمین انتقال مییابد. ۳-۲-۱۶-۳-بخش آبگیری گاز اتان در برج جذب مرطوب میگردد و باید این رطوبت از گاز جدا گردد لذا گاز به قسمت نمگیری که شامل دو برج غربال ملکولی است فرستاده میگردد. با عبور از بسترهای غربال مولکولی رطوبتش گرفته شده و خشک میگردد. یک قسمت از گاز جهت صادرات منتقل شده و بخشی از آن (حدود % ۷ دبی جریان) جهت احیا بسترها مورد استفاده قرار میگیرد که در ابتدا در کوره گرم شده سپس جهت بخار کردن آبهای جذب شده در سطح غربال مولکولی وارد خشک کن (dryer)ها میشود. در نهایت گاز پس از احیا و خشک شدن توسط کولر هوایی (Air cooler)، بوسیله دو کمپرسور دوباره به مسیر اصلی گاز برگشت داده میشود. مجموعه فیلتراسیون آمین سبک: این مجموعه شامل چند فیلتر از انواع مختلف میباشد که برای تصفیه آمین از ناخالصیهای جامد و مایع به کار گرفته میشود و کاملاً شبیه به مجموعه واحد ۱۰۱ میباشد. ۳-۲ -۱۷- واحد ۱۲۱: تولید بخار آب هدف از این واحد تولید بخار فشار بالا، بخار فشار پایین و آب مقطر برای واحدهای مختلف میباشد. خوراک ورودی، میعانات از واحدهای ۱۰۳، ۱۰۸، ۱۱۰ (حدود t/h 5/64)، از واحدهای ۱۰۲، ۱۰۹، ۱۴۴( حدود t/h 141)، از واحدهای ۱۰۰، ۱۰۴، ۱۰۵، ۱۰۶ (حدود t/h 229) و آب عاری از مواد معدنی (Demineralized Water) از واحد ۱۲۶ میباشد. محصولات واحد شامل: بخار HP اشباع شده با فشار bara 45 و دمای C 274 (حدود t/h83)، بخار LP اشباع شده با فشار bara5/5 و دمای C163 (حدودt/h 491)، آب جهت خوراک بویلر LP با فشار bara3/14و دمای C115 (حدودt/h 75) و میعانات سرد با فشار bara5/14و دمای C60 (حدود t/h 807) میباشد. بخارات تولید شده در این واحد پس از آزاد کردن انرژی در واحدهای مختلف به صورت مایع در آمده و دوباره به این واحد انتقال مییابند. بخارات مایع شده برگشتی از واحدهای مختلف پروسسی که steam condensate نام دارد بعد از خنک شدن در سیستمهای سردکننده و تبدیل شدن به شکل تک فازی وارد تانکهای ذخیره بخارات مایع شده میشود که مقدار تلف شده آب در واحدهای مختلف پالایشگاهی از طریق واحد ۱۲۷ تأمین میشود. بخار فشار بالا (HP) توسط پنج بویلر و یک بویلر یدکی که هر کدام قابلیت تولید ۱۶۰ تن در ساعت بخار را دارند، تأمین میگردد. شکل ۳-۳- نمایی از واحد تولید بخار آب ۳-۲-۱۸- واحد۱۲۲: گاز سوخت هدف کلی این واحد تأمین سوخت گازی (حاوی %۳۳ مولی متان) جهت استفاده در واحدهای مختلف پالایشگاه برای دستگاههای مختلف از جمله توربینهای برق (GTG)، کمپرسورهای صادرات (GTC)، بویلرها و کورهها میباشد. خوراک ورودی، گاز سوخت با فشار بالا (HP fuel gas) از واحد ۱۰۶ و گاز سوخت با فشار پایین (LP fuel gas) از واحدهای زیر میباشد: ۱- اتان تصفیه شده و خنک شده از واحد ۱۱۶ ۲- گاز سوخت با فشار بالا ۳- هیدروکربنهای فلش شده از MDEA سنگین در واحد ۱۰۱ خوراک ورودی این واحد در حالت عادی از واحد ۱۰۶ میباشد که در حدود bar 33 فشار دارد. اما در حالت راهاندازی بدلیل عدم وجود گاز در داخل پالایشگاه خوراک این واحد از شبکه سراسری (IGAT) که از فازهای ۲ و ۳ تأمین میشود، بدست میآید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- تسلط فرهنگ فردگرایی در بانک موجب شده تا افراد از انتقال دانشی که دارند مضایقه کنند لذا با ارتقای فرهنگ تسهیم دانش در میان کارکنان، موجب افزایش و خلق و تبادل دانش می شود.
همانگونه که نتایج پژوهش نشان داد مدیریت دانش بر روی سرمایه فکری تاثیر معنی دار و مثبتی دارد، لذا پیشنهاد می شود مدیران بانک سپه جهت ارتقای سطح سرمایه فکری توجه ویژهای به مدیریت دانش داشته باشند، در ضمن جهت افزایش غنای مدیریت دانش باید توجه بیشتری به شاخصههای تولیددانش وذخیره سازی دانش در موسسه داشته باشند. بنابراین پیشنهادهای زیر جهت تقویت هر یک از اجزای تولید دانش و ذخیره سازی دانش ارائه میگردد:
- پس از اتمام هر طرح و پروژهای اشتباهات گذشته بررسی گردد تا از تکرار آن جلوگیری شود.
- پشتیبانی از نظرات متنوع و بررسی نظرات مخالف در موسسه.
- تولید ایدههای نو و بهره برداری از موتور فکری سازمان.
- تقویت سامانه نظام پیشنهادات در سازمان.
- ایجاد بانک دانش (حافظه سازمانی- مخازن دانش) و ثبت بینش و تجربیات به منظور قابل استفاده و در دسترس ساختن آنها در هر مکان و هر زمان توسط هرکسی که نیاز داشته باشد.
- بهبود ارتباطات میان واحدی سازمان و ارتباطات واحدهای صف وستاد در جهت مدیریت دانش سازمانی.
- تشویق کارکنان برای به روز کردن پایه های دانش خود از طریق تعامل با افرادی که در آن زمینه خاص، تخصص و مهارت دارند.
- سرمایه گذاری در مدیریت دانش به منظور تسریع در بهره گیری از نوآوریها و افزایش دانش افراد سازمان.
با توجه به نتایج پژوهش که نشان داد فرهنگ سازمانی بر روی سرمایه فکری تاثیر معنی دار ومثبتی دارد. لذا پیشنهاد می شود مدیران بانک سپه جهت ارتقای سطح سرمایه فکری در موسسه توجه ویژهای به فرهنگ سازمانی داشته باشند و در بعد سرمایه فکری باید به شاخصه سرمایه انسانی توجه بیشتری صورت گیرد. بنابراین پیشنهادهای زیر برای تقویت هر یک از اجزای سرمایه انسانی ارائه می شود:
- اندازه گیری مستمر سطح شایستگی کارکنان واستفاده از برنامه بهبود.
- ارتقای همکاری تیمی کارکنان در شعب بانک.
- ارائه آموزشها و مشاورهها برای کمک به بهبود وضع آتی کارکنان.
- تشویق کارکنان جهت ارتقای سطح تحصیلات.
- ایجاد انگیزه در کارکنان جهت افزایش توانمندی آنها در سازمان.
- تشویق کارکنان جهت ارائه ایدههای خلاقانه.
۵-۴-۲- پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی پیشنهاداتی به شرح ذیل برای پژوهشهای آتی ارائه میگردد:
- تاثیر فرهنگ سازمانی ،مدیریت دانش و سرمایه فکری روی عملکرد شعب بانک و اینکه کدامیک اثر بیشتری دارد.
- به صورت مقایسه ای ،سطح فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش و سرمایه فکری در شعب مختلف و در شهرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد.
- کارایی و بهرهوری سرمایه فکری از طریق روشهای کمی مثل DEA تحلیل پوششی داده ها در شعب بانک و تاثیر فرهنگ و مدیریت دانش بر کارایی و بهرهوری سرمایه فکری.
- بررسی نقش فعالیتهای رقابتی بین بانک سپه بعنوان بانک دولتی و سایر بانکهای خصوصی.
- بررسی دیدگاه مشتریان در خصوص غنای فرهنگ سازمانی در بانک یا سطح سرمایه فکری.
۵-۵- محدودیتهای پژوهش در مراحل انجام تحقیق،محدودیتهایی به شرح ذیل مشاهده گردید:
- استفاده از پرسشنامه به علت محدودیت ذاتی آن.
- ازمحدودیتهای تحقیق که احتمالا می تواند تعمیمپذیری نتایج حاصل را تحت تاثیر قرار دهد، میتوان به عدم کنترل برخی از عوامل موثر بر نتایج پژوهش ، از جمله تاثیر متغیرهایی چون: عوامل اقتصادی، شرایط سیاسی و غیره اشاره کرد.
منابع
- اخوان، پ، سنجقی، م. و اجاقی، ح. (۱۳۹۱)، «بررسی روابط بین مدیریت نوآور، فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش»، فصلنامه راهبرد دفاعی، سال دهم، شماره ۳۸، ۱۹۹-۱۷۵٫
- امراللهی بیوکی، م.، اسلامی، م. و دهقان دهنوی، ح. (۱۳۹۳)، «بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و درک از توانمندی کارکنان شعب بانک تجارت»، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد.
- امین بیدختی، ع.، مکون حسینی، ش. و احسانی، ز. (۱۳۹۰)، «بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش شهرستان سمنان»، فصلنامه راهبرد، سال بیستم، شماره ۵۹، ۲۱۶-۱۹۱٫
- جعفری، م.، گرجی، ح.، صالحی، م. و رستگاری مهر، ب. (۱۳۹۰)، «رابطه عوامل ساختاری و فرهنگ سازمان با استراتژی مدیریت دانش در مراکز درمانی و عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران»، مدیریت سلامت، شماره ۱۴، ۹۵-۸۷٫
- حقیقت منفرد، ج. و هوشیار، آ. (۱۳۸۹)، «بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش»، فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت، سال چهارم، شماره ۱۱، ۸۷-۶۵٫
- خاکی، غ. (۱۳۹۱)، «روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسی»، نشر فوژان، تهران، چاپ اول.
- خرم خواه، هـ.، هاشم نیا، ش. و پیمان، ج. (۱۳۹۲)، «بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش»، مجله مدیریت فرهنگی، سال هفتم، شماره ۱۹، ۲۴-۱۳٫
- دستگیر، م.، عرب صالحی، م.، امین جعفری، ر. و اخلاقی، ح. (۱۳۹۳)، «تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکت»، پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی، سال ششم، شماره ۲۱، ۳۶-۱٫
- رضایی دولت آبادی، ح.، خزائی پول، ح.، امانی، م. و کاظم، ر. (۱۳۹۲)، «طراحی مدل تأثیرگذاری فرهنگ سازمانی بر تسهیم دانش و ایجاد چابکی در مهار شرایط بحرانی با رویکرد پدافند غیرعامل»، دو فصلنام علمی- پژوهشی مدیریت بحران، شماره سوم، ۶۵-۵۷٫
- رضایی کلانتری، م.، صالحی، م. و طاهری، م. (۱۳۹۳)، «رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری و تعیین سهم هریک از مؤلفه ها»، فصلنامه علمی- پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال پنجم، شماره ۱، ۲۰۰-۱۸۹٫
- رهنمای رودپشتی، ف.و صالحی، ۱٫ (۱۳۸۹)، «مکاتب و تئوری های مالی و حسابداری»، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، چاپ اول.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳۷۳/۳
مدت مراقبت از بیمار
۰۱۰/۰
۰۰۵/۰
۰۴۶/۰
۰۱۰/۱
۰۰۰/۱
۰۱۹/۱
جهت آنالیز چندگانه از مدل رگرسیون لوجستیک چندگانه استفاده گردید در این مدل متغیر پاسخ (فشارمراقبتی کمتر مساوی ۴۰=۰ و فشارمراقبتی بیشتر یا مساوی ۴۱=۱ ) در نظر گرفته شد.پس همه متغیرهایی که در آنالیز تک متغیره دارای سطح معنیداری(۲۵/۰p<) بودند، وارد مدل رگرسیون لوجستیک شدند. نتایج با ۰۵/۰= α و سطح ۱/۰ = Removalدر جدول بالا خلاصه شده است. با توجه به یافته های جدول فوق، تأهل مراقبین (۰۰۱/۰=p) و زندگی با بیمار (۰۰۵/۰=p) و توان بیمار (۰۰۲/۰=p) و مدت مراقبت از بیمار (۰۴۶/۰=p) از عوامل پیش بینی کنندهی فشار مراقبتی شدید تلقی گردیده است. بهطوریکه در این مطالعه: ۱- افراد متأهل نسبت به افراد مجرد ۴/۵ برابر شانس تمایل به افزایش فشار مراقبتی بیشتری داشتند (۹۶۴/۱-۸۷۰/۱۴= ۹۵%CI). ۲- در صورت زندگی با بیمار ۰۶/۵ برابر، فشار مراقبتی بیشتری به مراقب وارد میشد ( ۶۳۸/۱- ۶۲۵/۱۵= ۹۵%CI). ۳- با کاهش یک رتبه در توان بیمار ۱/۲ برابر، فشار مراقبتی بیشتری به مراقب وارد می شد (۳/۳- ۳/۱= ۹۵%CI). ۴- با افزایش یک ماه در مدت مراقبت از بیمار ۰۱/۱ برابر فشار مراقبتی در مراقب افزایش می یافت (۰۰۰/۱-۰۱۹/۱ = ۹۵%CI). فصل پنجم بسمهتعالی در این فصل، یافته های پژوهش بر اساس اهداف و سؤالات تحقیق مورد بحث و بررسی قرار گرفت و شامل تجزیه و تحلیل یافتهها، نتیجهگیری نهایی، پیشنهاد برای کاربرد یافته های تحقیق و همچنین پیشنهاد برای مطالعات آینده میباشد.
تجزیه و تحلیل یافتهها : پژوهش مورد نظر با هدف کلی « تعیین فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی رازی شهر رشت در سال ۱۳۹۲» انجام شد. برای نشان دادن نتایج پژوهش و دستیابی به اهداف آن، یافتهها در۲۳ جدول و در ۱ نمودار تنظیم شد. جدول شماره ۲-۱ در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب مشخصات فردی - اجتماعی بیمار میباشد. نتایج بیان کنندهی آن است که اکثر بیماران همودیالیزی (۱/۴۶ %) توان خیلی کمی در انجام کارها داشتند و ۹/۴۲ درصد آنها نیاز مراقبتی خیلی زیاد را گزارش کرده اند. میانگین سنی بیماران ۶۵/۱۴± ۹۵/۶۰ سال است. ۶/۵۰ درصد بیماران مرد و ۷۴ درصد متأهل بودند. بیشتر بیماران همودیالیزی ( ۹/۴۲ %) دارای تحصیلات زیردیپلم بودند. اکثر واحدهای مورد پژوهش (۲/۶۸ %) به بیماری دیگری بهجز بیماری کلیوی نیز مبتلا بودند. میانگین مدت همودیالیز بیماران ۴۰/۴۵±۲۵/۴۳ ماه بود. بیشتر بیماران بیکار ( ۶/۳۹ % ) وسرپرست خانواده ( ۵/۵۶ %) بودند. اکثر بیماران همودیالیزی (۶/۹۱ % ) تحت پوشش بیمه هستند و اکثر آنها( ۱/۷۲ % ) عضو هیچ سازمان حمایت کنندهای نبودند و بیشترشان (۶/۶۵ % ) عضو انجمن دیالیز بودند. جدول شماره ۴-۳ در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب مشخصات فردی – اجتماعی مراقب می باشد. نتایج بیان کنندهی آن است که میانگین سنی مراقبین ۰۰/۴۲±۷/۴۳ سال است. اکثر واحدهای مورد پژوهش زن ( ۷/۷۲% ) و متأهل (۳/۵۱% ) و دارای تحصیلات زیردیپلم (۳/۵۱% ) بودند. ۴/۴۹ درصدمراقبین نسبت فرزندی با بیماران داشتند. میانگین مدت مراقبت از بیماران برابر( ۱۱/۶۱ ±۴۲/۶۲) ماه بود. اکثر مراقبین ( ۸/۹۴ % ) مراقبت از بیمار دیگری را بر عهده نداشتند و بیشتر آنها (۹/۶۶ % ) به بیماری خاصی مبتلا نبودند. از نظر محل سکونت اکثر مراقبین (۷/۷۴ % )در شهر سکونت داشتند و بیشتر آنها ( ۷/۸۵ %) دارای مسکن شخصی و ( ۲/۵۵ % ) خانه دار بودند. اکثر مراقبین (۸/۶۸ % ) منبع درآمد خانواده نبودند. متوسط درآمد ماهانهی خانواده در بیشتر مراقبین ( ۸/۴۶% ) کمتر از ۵۰۰ هزار تومان بود. میانگین تعداد افراد خانواده در واحدهای مورد پژوهش برابر(۰۰/۴±۷۳/۳ ) نفر بود. اکثر مراقبین (۸۷ % ) همراه با بیمار زندگی میکردند. در ارتباط با هدف شماره ۱ « تعیین شدت فشار مراقبتی بهطور کلی و به تفکیک آیتمها در مراقبین بیماران همودیالیزی، جدول شماره ۷-۵ تدوین گردید. طبق یافته های جدول شماره ۵ از میان ۱۵۴ واحد مورد پژوهش، ۱۱۵ (۷/۷۴ % ) نفر دارای فشار مراقبتی در سطح شدید (۴۱≤) بودند و میانگین نمرات فشارمراقبتی: ۷۵/۵۰ بود، که با مطالعه مولاگلو و همکاران همسو می باشد. مولاگلو و همکاران در پژوهش خود به بررسی تأثیر برنامهی آموزشی مرتبط با مراقبت در منزل بیماران همویالیزی بر فشار مراقبتی مراقبین پرداختند و نتیجه گرفتند میانگین نمره فشار مراقبتی مراقبین ۱/۵۲ بود (۲۳). عباسی و همکاران در پژوهشی با هدف بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی نشان دادند که ۲/۷۴ درصد از آزمودنیها دارای فشار مراقبتی شدید میباشند (۱۶). برخلاف نتایج فوق در مطالعه ریوکس و همکاران با بررسی فشار مراقبتی مراقبین بیماران همودیالیزی در منزل، فشار مراقبتی مراقبین در سطح پایینی گزارش شد (۲۲). تفاوت در یافته های این مطالعات می تواند به این دلیل باشدکه مطالعهی ریوکس بر روی مراقبین بیماران همودیالیزی در منزل انجام شد و همودیالیز به صورت شبانه و در منزل میتواند علت مهمی برای فشار مراقبتی پایین در این مراقبین باشد چرا که با فعالیتهای روزانهی مراقب و بیمار تداخلی ندارد و در واقع آنها، زمانی را برای انتقال بیمار به مراکز همودیالیز از دست نمیدهند. همچنین استفاده از ابزارهای متفاوت میتواند دلیل دیگر این تفاوت در نتایج باشد. ابزار مورد استفاده در مطالعه ریوکس پرسشنامه فشار مراقبتی المستال[۶۰] می باشد. به نظر میرسد که در جامعهی پژوهش ما به دلایلی چون ، انجام همودیالیز به دفعات در طول هفته، مشکلات مالی بیماران، اثرات بیماری و عوارض آن بر مراقب ، میزان فشار مراقبتی اکثر مراقبین در سطح شدید می باشد. طبق یافته های جدول ۶ و ۷، سوالات شماره ۲۲ (۰۰۰۱/۰p=) ، ۱۵ (۰۰۰۱/۰p=)، ۱۴(۰۰۰۱/۰p=)، ۸ (۰۰۰۱/۰p=)، ۷ (۰۰۰۱/۰p=)، ۳ (۰۰۰۱/۰p=)، ۲ (۰۰۱/۰p=)، سوالاتی هستند که هم معنی دار می باشند هم تعداد زیادی از واحدهای مورد پژوهش را تحت فشار قرار داده اند و در واقع دارای ریسک فراوان می باشند. در واقع بیش از پنجاه درصد از واحدهای مورد پژوهش در پاسخ به هر یک از این سوالات گزینه بارها و همیشه را انتخاب کرده اند که نشان دهنده این است که این موارد آنها را تحت فشار زیادی قرار داده است. این یافته را اینگونه می توان توضیح داد که بر اساس مقالهی چیمه و همکاران که با هدف بررسی عوامل موثر بر فشار مراقبتی و سلامت روانی مراقبین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی انجام دادند، فشار مراقبتی در مراقبین به دو گروه عینی و ذهنی تقسیم میشود. فشار عینی به اثرات منفی بیماری بر مراقب اصلی گفته میشود؛ از جمله موارد عینی مانند اختلال در روابط خانوادگی، محدودیت در فعالیتهای اجتماعی، کار و تفریح، مشکلات مالی و مشکلات جسمی. فشار ذهنی به واکنشهای هیجانی مراقبین نسبت به فرد بیمار و مراقبت از وی گفته میشود؛ از جمله مواردی مثل فشار روانی، احساس از دست دادن، فقدان و افسوس (۲۹). بر اساس این تقسیم بندی، سؤال ۲ « آیا احساس میکنید که بهعلت وقتی که برای بیمارتان صرف میکنید، برای خودتان وقتی ندارید؟ » فشار مراقبتی عینی، سؤال ۳ « آیا مراقبت همزمان از بیمارتان و همچنین رسیدگی به خانواده خود و شغلتان شما را بیش از اندازه تحت فشار قرار داده است؟ » فشار مراقبتی عینی، سؤال ۷ « آیا فکر کردن به آینده بیمارتان و سرانجام بیماری او شما را میترساند؟ » فشار مراقبتی ذهنی، سؤال ۸ « آیا احساس میکنید که بیمارتان به شما وابسته است؟ » فشارمراقبتی ذهنی، سؤال ۱۴« آیا بیمارتان احساس میکند تنها کسی که میتواند از او مراقبت کند، شما هستید؟ » فشارمراقبتی ذهنی، سؤال ۱۵ « آیا شما احساس میکنید که برای مراقبت همزمان از بیمارتان و همچنین هزینه های خودتان پول کافی ندارید؟ » فشار مراقبتی عینی، سؤال ۲۲ « در مجموع، به چه میزان خودتان را به علت مراقبت از فرد بیمار تحت فشار میبینید؟ » فشار مراقبتی عینی و ذهنی را بهطور کلی بررسی میکنند. همانطور که مشخص است سه سؤال ۲، ۳ و ۱۵ فشار مراقبتی عینی و سه سؤال ۷، ۸ و ۱۴ فشار مراقبتی ذهنی و سؤال ۲۲ فشار ذهنی و عینی مراقب را بررسی میکند. طبق نتایج بهدست آمده در این پژوهش مراقبین به یک اندازه از فشارهای عینی و ذهنی وارد شده رنج میبرند. مراقبین بیماران دیالیزی به همان اندازه از مشکلات مالی، جسمی و محدودیت در فعالیتهای اجتماعی رنج میبرند که از فشارهای ذهنی مانند احساس وابستگی، ترس از دست دادن بیمار و واکنشهای هیجانی. این یافته با نتایج مطالعهی چیمه و همکاران همسو نیست (۲۹). این محققان در پژوهش خود با ارزیابی عوامل مؤثر بر فشار مراقبتی و سلامت روانی مراقبین بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نشان دادند فشار مراقبتی عینی شامل محدودیت فعالیتهای اجتماعی، کار، تفریح، مشکلات مالی و جسمی و اختلال در روابط خانوادگی، تأثیر بیشتری بر سلامت روانی مراقبین داشته است. این تفاوت در نتایج میتواند به سبب استفاده از ابزارهای متفاوت (ﻓﺮم ﻛﻮﺗﺎه آزﻣﻮن ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺗﺠﺎرب ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎی ﺑﻴﻤﺎران رواﻧﻲ(FEIS[61]) و یا جامعه مورد پژوهش متفاوت باشد (۲۹). همچنین طبق یافته های این جداول سوالات (۱،۴،۵،۱۰، ۱۱،۱۶،۱۷،۱۸، ۱۹،۲۰، ۲۱) درصد فشار مراقبتی کمتر از ۵۰ درصد دارند و از لحاظ آماری معنی دار هستند، بدین گونه که از لحاظ احساسی واحدهای مورد پژوهش را کمتر تحت فشار قرار داده اند .طبق تقسیم بندی فشار مراقبتی عینی و ذهنی، سوال ۱ “ آیا احساس می کنید که بیمارتان بیشتر از نیازهایش از شما تقاضا دارد؟” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۴” آیا از رفتارهای بیمارتان احساس سرافکندگی می کنید؟” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۵” آیا درکنار بیمارتان بودن شما را عصبانی می کند؟” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۱۰ “ آیا مراقبت از بیمارتان سلامتی شما را به مخاطره انداخته است؟” فشار مراقبتی عینی، سوال ۱۱” آیا شما احساس می کنید که به علت مراقبت از بیمارتان، آن حریم شخصی که می خواهید را ندارید؟” فشار مراقبتی عینی، سوال ۱۶” آیا شما احساس می کنید که در آینده ای نزدیک نمی توانید بیش از این از بیمارتان مراقبت کنید؟” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۱۷ “ آیا احساس می کنید که کنترل زندگی تان را از زمانی که از بیمارتان مراقبت می کنید از دست داده اید؟” فشار مراقبتی عینی، سوال ۱۸” آیا از دست بیمارتان به سطوح آمده اید به اندازه ای که آرزو دارید می توانستید مراقبت از او را به فرد دیگری واگذار کنید ” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۱۹” آیا نسبت به اینکه چه کاری باید برای بیمارتان انجام دهید، مطمئن نیستید؟” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۲۰” آیا شما احساس می کنید که باید کارهای بیشتری برای بیمارتان انجام دهید؟” فشار مراقبتی ذهنی، سوال ۲۱” آیا شما احساس می کنید که می توانستید ازبیمارتان به شکل بهتری مراقبت کنید؟” فشار مراقبتی ذهنی را بررسی می کنند. برای هدف ویژهی شماره ۲ « تعیین عوامل مرتبط پیشگویی کنندهی فشارمراقبتی مبتنی بر عوامل فرد ـ اجتماعی مراقبین بیماران همودیالیزی جداول ۸ تا ۲۰ تدوین گردیده است. جدول شماره ۸ نشان میدهد بین سن مراقب و فشار مراقبتی، ارتباط آماری معنیدار و مثبتی وجود دارد و با افزایش سن مراقب، فشار مراقبتی هم افزایش مییابد. به نظر میرسد در این پژوهش ، چون با افزایش سن، مراقبین دچار مشکلات و درگیریهای بیشتری در زندگی میشوند و بهدلیل تعدد نقشها و گاه کاهش سطح سلامتی و توان ، فشارمراقبتی بیشتری را بر اثر مراقبت متحمل میشوند. ارتباط معنیدار سن مراقب با فشار مراقبتی با تحقیق عباسی و همکاران با هدف بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط در مراقبین بیماران همودیالیزی همخوانی دارد (۱۶). در مقابل آوسار و همکاران در پژوهشی با هدف بررسی وضعیت روحی روانی و فشار مراقبتی مراقبین بیماران دیالیز صفاقی در مقایسه با پیوند کلیه (۸۳) و همینطور، محمدی شاهبلاغی در پژوهشی با هدف بررسی خودکارآمدی و فشار مراقبتی مراقبین عضو خانواده سالمندان، چنین رابطهای گزارش نکردند (۳۲). دلیل نتایج متفاوت میتواند مربوط به این امر باشد که مراقبین مورد بررسی در این مطالعات مربوط به بیماریهای متفاوتی بودند و نیز بیمارانشان دارای نیازهای مراقبتی متفاوت بودند. یافته دیگری که در این جدول وجود دارد ارتباط آماری معنیدار و مثبت بین مدت مراقبت از بیمار و فشار مراقبتی است، بهطوریکه با افزایش مدت مراقبت از بیمار، فشار مراقبتی هم افزایش مییابد. این یافته با نتایج مطالعهی کوهستانی و همکاران، همسو است. وی در بررسی تعیین شیوع فرسودگی و عوامل مرتبط با آن بر روی مراقبت کنندگان خانگی از بیماران مبتلا به سکته مغزی نتیجه گرفت با افزایش مدت مراقبت از بیمار، فشار مراقبتی مراقب افزایش مییابد (۲۰). کیم[۶۲] و همکاران نیز در مطالعهی خود با بررسی همبستگی بین فشار مراقبتی مراقبین بیماران اسکلروز جانبی آمیوتروفیک[۶۳] پیشرفته با کیفیت زندگی آنها گزارش کردند مراقبینی که زمان بیشتری مراقبت میکنند، فشار مراقبتی بالاتری دارند (۸۵). این امر میتواند از آنجا ناشی شود که هر چه مدت مراقبت از بیمار طولانیتر میگردد، مراقب هم از لحاظ روانی و هم از نظر جسمی خستهتر و آسیب پذیرتر میشود و میتوان چنین گفت مراقب در مراحل اولیهی مراقبت هنوز امید به بهبود بیمار دارد؛ ولی با طولانی شدن دورهی بیماری بهتدریج امید به بهبود بیمارش را از دست میدهد و در یک کار تکراری و با چشمپوشی از نیازهای روانی و جسمی خود فقط از بیمارش مراقبت میکند و این امر موجب افزایش فشار مراقبتی با افزایش زمان مراقبت خواهد شد. همچنین این جدول نشان میدهد بین فشار مراقبتی و تعداد افراد خانواده ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. جدول شماره ۹ بیانگر آن است که بین فشار مراقبتی و جنس مراقب ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. بدین معنی که بین زنان و مردان در زمینهی فشار مراقبتی، تفاوتی را نشان نداد. این یافته با پژوهش عباسی و همکاران و همچنین پژوهش دادا [۶۴]و همکاران با بررسی عوامل مرتبط با فشار مراقبتی در مراقبین کودکان و نوجوانان روانی در نیجریه همخوانی دارد (۱۶, ۸۶)؛ ولی در پژوهشهای کوهستانی و همکاران و مولاگلو و همکاران، زنان فشار مراقبتی بیشتری را نسبت به مردان گزارش کردند (۲۰, ۲۳). با وجود اینکه به نظر می رسد بدلیل اینکه زنان بیشتر از مرادان دچار استرس و فشار روانی می شوند، فشار مراقبتی بیشتری را متحمل شوند ولی احتمال دارد این تفاوت در نتایج ناشی از تاثیر عوامل دیگر فردی ، اجتماعی بوده باشد که موجب کاهش فشار و عدم معنی دار شدن این متغیر شده است. جدول شماره ۱۰ نشان میدهد بین فشار مراقبتی و تأهل مراقب، ارتباط آماری معنیداری وجود دارد، بهطوریکه افراد متأهل، فشار مراقبتی بیشتری را بیان کردند. که این یافته با نتیجه رابطه سن مراقب و میزان فشار مراقبتی نیز مطابق است، از آنجایی که با بالا رفتن سن مراقب، احتمالا” او متأهل نیز میشود و در سن بالا و با زندگی متأهلی و وجود فرزندان، ایجاد مسایل جدید در زندگی، مواجه با چالشهای زندگی میتواند دلیلی برای افزایش فشار مراقبتی باشد. در این راستا، محمدی در بررسی خودکارآمدی و فشار مراقبتی در مراقبین عضو خانواده سالمندان نیز نتایج مشابهی بهدست آورد، بهطوریکه مراقبین متأهل، فشار مراقبتی بیشتری را گزارش کردند (۳۲). این یافته با نتایج پژوهش مولاگلو و همکاران متفاوت است. وی در مطالعهی خود نشان داد مراقبین مجرد، فشار مراقبتی بیشتری دارند(۲۳). جدول شماره ۱۱ نشان میدهد بین فشار مراقبتی و مراقبت مراقب از بیمار دیگر ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. در این مطالعه مراقبینی که علاوه بر بیمار دیالیزی خود از یک یا چند فرد دیگر مبتلا به سایر بیماری ها مراقبت می کردند، فشار مراقبتی بیش تری نداشتند. شاید تعداد کم واحدهای مورد پژوهشی که مراقبت از بیمار دیگری را هم به عهده داشتند در این یافته تاثیرگذار بوده باشد. جدول شماره ۱۲ بیانگر آن است که بین فشار مراقبتی و ابتلای مراقب به بیماری، ارتباط آماری معنیداری وجود دارد، به بیان دیگر، مراقبینی که به بیماری هایی مانند آرتریت روماتوئید، دیسک کمر، دیابت، فشارخون بالا و بیماری قلبی مبتلا هستند، فشار مراقبتی بیشتری دارند. در این رابطه، هیگنیسون و گااو[۶۵] در مطالعهی توصیفی تحلیلی خود که با بررسی تأثیر خصوصیات بیماران بر فشار مراقبتی و مثبت گرایی در مراقبین بیماران با سرطان پیشرفته مشاهده کردند مراقبین همراه با مشکلات جسمی، فشار مراقبتی بالاتری دارند (۸۷). باچنر [۶۶] در پژوهش خود که جهت روانسنجی نسخهی عربی مقیاس فشار مراقبتی زاریت در مراقبین بیماران سرطانی انجام داد، گزارش داد مراقبینی که سلامتی بهتری دارند، فشار مراقبتی کمتری را بیان میکنند (۸۸). همینطورمراقبی که خودش هم به بیماری مبتلا باشد، به دلیل بیمار بودنش و مشکلات جسمی و روانی همراه با این بیماری، فشار مراقبتی مضاعفی را متحمل خواهد شد، چرا که او خودش نیز نیاز به مراقبت دارد؛ ولی مجبور است تا با مشکل خودش سازگاری کند و در صدد رفع نیازهای بیمارش برآید و همین امر موجب افزایش فشار مراقبتی وارد شده بر وی میگردد. جدول شماره ۱۳ نشان میدهد که بین فشار مراقبتی و محل سکونت مراقب ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. جدول شماره ۱۴ نشانگر آن است که بین فشار مراقبتی و نوع مسکن مراقب ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. به بیان دیگر، مراقبینی که دارای منزل شخصی میباشند، فشار مراقبتی بیشتری دارند. شاید این یافته به این دلیل باشد افرادی که در این گروه قرار دارند، ممکن است تحتتأثیر عوامل دیگر ی مانند سن، زندگی با بیمار و تأهل قرار گرفته باشند، که این عوامل تأثیر منفی بر فشار مراقبتی دارد و در نتیجه میزان فشار مراقبتی افزایش می یابد. جدول شماره ۱۵ نشان میدهد که بین فشار مراقبتی و منبع درآمد بودن مراقب ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. این در حالی است که یافته های گارلو[۶۷] در پژوهشی با هدف بررسی فشار مراقبتی در مراقبین بیماران بدحال(سرطان، نارسایی قلب و بیماریهای مزمن انسدادی ریه) حاکی از آن است مراقبینی که وظایف روزانه ی بیشتری داشتند و دربارهی این وظایف نگران بودند، فشار مراقبتی بیشتری را گزارش کردند (۸۹). شاید در پژوهش ما، تعداد کم واحدهای مورد پژوهش که وظیفهی منبع درآمد بودن را برعهده داشتند و همچنین اینکه اکثر واحدهای مورد پژوهش زن و خانه دار بودند که تحت حمایت مالی همسر قرار داشتند، در این یافته تأثیرگذار بوده باشد. جدول شماره ۱۶ نشان میدهد که بین فشار مراقبتی و زندگی با بیمار ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. به بیان دیگر، مراقبینی که با بیمار زندگی میکردند، فشار مراقبتی بیشتری را متحمل شدهاند. در این رابطه بهنظر میرسد مراقبینی که با بیمار در یک خانه زندگی میکنند، مدت زمان بسیار بیشتری را در کنار بیمار سپری میکنند و همین امر موجب میشود تا ساعات ارائه مراقبت در شبانهروز نسبت به مراقبینی که با بیمار در یک خانه زندگی نمیکنند، بیشتر باشد و موجب وارد شدن فشار مراقبتی بیشتری به مراقب گردد؛ ولی مراقبینی که با بیمار در یک خانه زندگی نمیکنند و ساعاتی از روز را در کنار بیمار میباشند، زمانی را برای رسیدگی به زندگی خود در اختیار دارند و همچنین دوری از بیمار برای ساعاتی در روز موجب احساس استرس کمتر ناشی از انحراف فکر فرد می شود و اجازه ذخیره انرژی را فراهم می سازد.و همین امر موجب میشود فشار کمتری به ایشان وارد شود. جدول شماره ۱۷ نشان میدهد بین فشار مراقبتی و میزان تحصیلات مراقب ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. به بیان دیگر، افراد دیپلم به بالا نسبت به افراد بیسواد و زیردیپلم تحت فشار مراقبتی کمتری هستند. بهنظر میرسد تحصیلات عالی موجب وسعت دید و تفکر میشود. همچنین افرادی که تحصیلات عالی دارند، روش های بیشتری برای حل مسئله داشته و در روابط بین فردی و حل مشکلات روزمره موفقیت بیشتری دارند و افراد با تحصیلات بالاتر بهعلت هوش متوسط به بالا و هوش هیجانی بیشتر معمولا” توانایی درک متقابل و همدلی بیشتری دارند و در نهایت تحصیلات بر مدیریت استرسهای وارد شده بر هر فرد تأثیر مثبت دارد و میتواند موجب کاهش فشار مراقبتی شود. در این رابطه، مولاگلو و همکاران در پژوهش خود نشان دادند مراقبینی که تحصیلات بالاتری دارند، فشار مراقبتی بیشتری را گزارش میکنند (۲۳). آوسار و همکاران نیز در مطالعهی خود با بررسی وضعیت روحی - روانی و فشار مراقبتی در مراقبین بیماران دیالیز صفاقی در مقایسه با پیوند کلیه، ارتباط معنیداری بین تحصیلات و فشار مراقبتی گزارش نکردند (۸۳). یافته های متفاوت ممکن است در ارتباط با جنبه های دیگر تحصیلات بالاتر مانند شاغل بودن، داشتن مسئولیتهای اجتماعی بیشتر باشد در حالی که در پژوهش ما اکثر نمونه ها خانه دار بودند. جدول شماره ۱۸ نشان میدهد بین فشار مراقبتی و وضعیت شغل مراقب ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. در این راستا، پژوهش دادا و همکاران نیز رابطهای بین شغل مراقب و فشار مراقبتی گزارش نکردند (۸۶). ولی سوندارس[۶۸] در پژوهش خود با بررسی عوامل مرتبط با فشار مراقبتی در مراقبین بیماران نارسایی قلبی گزارش کرد مراقبین بیکار نسبت به مراقبین شاغل فشار مراقبتی بیشتری دارند (۹۰). بهنظر میرسد در این تحقیق، مهمترین عاملی که با عدم تأیید ارتباط بین شغل مراقب و فشار مراقبتی همراه بوده، این است که درصد بالایی ازواحدهای مورد پژوهش بدون شغل میباشند؛ بنابراین امکان تفکیک مناسب از نظرمیزان فشار مراقبتی با شغل وجود نداشت. جدول شماره ۱۹ نشان میدهد که بین فشار مراقبتی و وضعیت درآمد ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. افراد با درآمد کمتر از ۵۰۰ هزار تومان نسبت به افراد با درآمد بیشتر از ۷۰۰ هزار از فشار مراقبتی بیشتری برخوردار بودند. در این رابطه، بلاسکو و همکاران در مطالعهی خود نشان دادند که وضعیت اقتصادی ضعیفتر با فشار مراقبتی بیشتری همراه است (۲۵). همچنین در مطالعهی گارلو و همکاران تحت عنوان بررسی فشار مراقبتی در مراقبین بیماران بدحال نشان داده شد مراقبینی که مشکلات مالی دارند، فشار مراقبتی بیشتری دارند (۸۹). سوندارس نیز در مطالعهی خود گزارش کرد مشکلات مالی مراقبین با افزایش فشار مراقبتی آنان همراه است (۹۰). بیماریهای مزمن، بار مالی بسیار زیادی بر خانواده تحمیل میکنند، با توجه به اینکه در مراقبت از وابستگان درجه یک وضعیت مالی بیمار و مراقب به هم مرتبط است، هزینه تهیهی داروها، رفت و آمد مداوم به بیمارستان به ویژه از نقاط روستایی دور، هزینه های مراجعه به پزشک همگی از عواملی هستند که خانواده این بیماران را تحت فشار بیشتری قرار میدهند و سبب میشود مراقبین، فشار مراقبتی بیشتری را متحمل شوند. جدول شماره ۲۰ نشان میدهد بین فشار مراقبتی و نسبت با بیمار ارتباط آماری معنیداری وجود دارد. به این صورت که افرادی که نسبت همسری با بیمار داشتند در مقایسه با سایر نسبتهای فامیلی، فشار مراقبتی بیشتری را متحمل شدند. این یافته با نتایج کوهستانی و همکاران همسو است. وی در بررسی فشار مراقبتی مراقبین بیماران مبتلا به سکتهی مغزی نتیجه گرفت مراقبینی که نسبت همسری با بیمار دارند، فشار مراقبتی بیشتری را تجربه میکنند (۲۰). در همین راستا، یافته های پژوهش گارلو نشان داد همسران مراقب، فشار مراقبتی بیشتری را در مقایسه با افرادی که نسبتهای دیگری مثل فرزندی و والدینی دارند، گزارش کردند (۸۹). احتمالا همسران بهدلیل رابطه عاطفی تنگاتنگی که با بیمار دارند، بیشتر از بقیهی اعضای خانواده تحت فشار قرار خواهند گرفت. از طرفی بهدلیل اینکه همزمان با بیمار شدن یکی از والدین، مسئولیت بیشتری بر عهدهی والد سالم قرار میگیرد و او علاوه بر ادارهی زندگی وظیفهی تربیت فرزندان، رسیدگی به امور درسی بچه ها، رفت و آمدهای اجتماعی را نیز به عهده دارد و همچنین مسئولیت مراقبت از همسرش نیز با وی میباشد، این عوامل موجب وارد شدن فشار مضاعف بر وی خواهد شد. برای هدف ویژهی شماره ۳ « تعیین عوامل مرتبط پیشگویی کنندهی فشار مراقبتی مبتنی بر عوامل فردی - اجتماعی بیماران همودیالیزی جداول ۲۱ و ۲۲ تدوین شد. جدول شماره ۲۱ نشانگر آن است که بین فشار مراقبتی و سن بیمار ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. این یافته با مطالعهی دادا و همکاران همخوانی دارد. در مطالعهی مذکور، رابطه معنیداری بین سن بیمار و میزان فشار مراقبتی مراقبش یافت نشد(۸۶) . این در حالی است که کوهستانی در مطالعهی خود نشان داد هر چه سن بیمار کمتر باشد، فشار مراقبتی مراقب بیشتر است (۲۰). شاید معنیدار نبودن این یافته در پژوهش حاضر در ارتباط با دامنه سنی وسیع بیماران بوده که امکان دسترسی به ارتباط دقیق آماری را مانع شده است. همچنین این جدول نشان میدهد بین فشار مراقبتی و میزان توان بیمار ارتباط آماری معنیدار و منفی وجود دارد، بهطوریکه با افزایش توان بیمار، میزان فشار مراقبتی کاهش مییابد. هم راستا با مطالعهی حاضر، پژوهش کوهستانی و همکاران در این زمینه نشانگر این است که ارتباطی معکوس بین فشار مراقبتی مراقبین و میزان توانایی بیمار در امر مراقبت از خود و انجام فعالیتهای زندگی روزمره وجود دارد (۲۰). به این صورت که هر چه سطح توانایی و مراقبت از خود بیمار پایینتر باشد، میزان فرسودگی و خستگی روانی مراقبین خانوادگی افزایش مییابد و هرچه میزان توان بیمار در انجام امور شخصی و روزمره بیشتر باشد، فشار کمتری به مراقب وارد خواهد شد و او زمان کمتری را برای مراقبت از بیمارش اختصاص میدهد؛ ولی با کاهش توان بیمار، مراقب مجبور است که این کاهش توان بیمار را با گذاشتن وقت و انرژی بیشتری توسط خودش جبران نماید که این امر باعث وارد شدن فشار بیشتری بر وی خواهد شد. همچنین جدول شماره ۲۱ نشانگر آن است بین فشار مراقبتی و نیاز مراقبتی بیمار ارتباط آماری معنیدار و مثبتی وجود دارد، بهطوریکه با افزایش نیاز مراقبتی بیمار، میزان فشار مراقبتی در مراقب افزایش مییابد. به بیان دیگر، بیمارانی که در انجام فعالیتها نیاز بیشتری به مراقبشان دارند، سبب میشوند فشار مراقبتی بیشتری به مراقب وارد شود. این نتیجه نیز مطابق با نتیجهی رابطه میزان توان بیمار و فشار مراقبتی است. از آنجایی که با افزایش توان بیمار، میزان نیاز مراقبتی او کاهش خواهد یافت و قادر خواهد بود که بیشتر کارها را خودش انجام دهد، با افزایش توان و کاهش نیاز مراقبتی میزان فشار مراقبتی مراقب کاهش خواهد یافت. عباسی و همکاران نیز یافتهی مشابه با این نتایج به دست آوردند. وی در بررسی خود نتیجه گرفت عامل نیاز مراقبتی بیمار پیشبینی کنندهی میزان فشار مراقبتی مراقب است (۱۶). یافتهی دیگر در این جدول، نبود رابطه معنیدار بین فشار مراقبتی با مدت درمان با همودیالیز است. این یافته، مشابه مطالعهی چیمه و همکاران بود، در این مطالعه نیز طول مدت بیماری با فشار مراقبتی رابطه معنیداری نداشت (۲۹). در همین زمینه، دادا و همکاران نیز در مطالعهی خود، بین مدت زمان بیماری و فشار مراقبتی رابطهای گزارش نکردند (۸۶). از نظر محقق دلیل این امر می تواند در ارتباط با تاثیر دیگر عواملی موثر بر فشار مراقبتی باشد، مانند درآمد ،تاهل، تحصیلات. جدول شماره ۲۲ نشان میدهد بین فشار مراقبتی و جنس بیمار ارتباط آماری معنیداری وجود ندارد. یافته های مطالعات کوهستانی و همکاران و دادا و همکاران نیز مشابه یافتهی تحقیق حاضر بودند (۲۰, ۸۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴-۳-۴-۶- وضعیت عملکرد ۱۱۶ فصل پنجم ۱۱۹ ۵-۱- مقدمه ۱۱۹ ۵-۲- نتایج بدست آمده از آمار استنباطی ۱۱۹ ۵-۲-۱- بررسی نتایج بدست آمده از آزمون همبستگی اسپیرمن ۱۱۹ ۵-۲-۲- بررسی نتایج بدست آمده از آزمون فریدمن ۱۱۹ ۵-۲-۳- بررسی نتایج بدست آمده از آزمون کولموکروف - اسمیرنف ۱۲۰ ۵-۲-۴- بررسی نتایج بدست آمده از آزمون میانگین یک جامعه آماری ۱۲۰ ۵-۳- ارائه پیشنهادها برمبنای یافته های تحقیق ۱۲۰ ۵-۴- ارائه پیشنهادات برای تحقیقات آتی ۱۲۱
۵-۵-محدودیتهای تحقیق ۱۲۱ منابع و مآخذ ۱۲۳ منابع فارسی: ۱۲۳ منابع لاتین: ۱۲۵ ضمائم و پیوست ها ۱۳۱ فهرست جداول جدول ۳-۱) شکل کلی و امتیازبندی پرسشنامه تحقیق………………………………………………………. ۹۲ جدول ۳-۲) جدول شماره سوالات مربوط به هر متغیر و ابعاد آنها…………………………………….. ۹۳ جدول ۳-۳) آلفای کرونباخ مربوط به هر متغیر……………………………………………………………….. ۹۵ جدول ۳-۴) علائم آماری …………………………………………………………………………………………….. ۹۶ جدول۱-۴) توزیع فراوانی مربوط به سن پاسخگویان……………………………………………………….. ۱۰۰ جدول۲-۴) توزیع فراوانی مربوط به میزان تحصیلات پاسخ دهندگان……………………………….. ۱۰۱ جدول ۳-۴) توزیع فراوانی مربوط به سابقه خدمت پاسخ دهندگان…………………………………. ۱۰۳ جدول ۴-۴) توزیع فراوانی مربوط به سِمت(پست) سازمانی پاسخ دهندگان………………………. ۱۰۴ جدول ۵-۴) توزیع فراوانی مربوط به وضعیت تاهل پاسخ دهندگان………………………………….. ۱۰۵ جدول ۶-۴) نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه اصلی………………………………………. ۱۰۷ جدول ۷-۴) نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه فرعی اول…………………………………. ۱۰۸ جدول ۸-۴) نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه فرعی دوم…………………………………..۱۰۹ جدول ۹-۴) نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه فرعی سوم…………………………………۱۱۰ جدول ۱۰-۴) نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن برای فرضیه فرعی سوم……………………………….۱۱۱ جدول ۱۱-۴) اولویت بندی ابعاد هوش فرهنگی برحسب میانگین رتبه با استفاده ازآزمون فریدمن……… ۱۱۲ جدول ۱۲-۴) معنی داری آزمون فریدمن ابعاد هوش فرهنگی…………………………………………. ۱۱۲ جدول ۱۳-۴) جدول بررسی وضعیت نرمال بودن متغیرهای تحقیق…………………………………. ۱۱۳ جدول ۱۴-۴) وضعیت میانگین و انحراف معیار متغیرها………………………………………………… ۱۱۶ جدول ۱۵-۴) نتایج آزمون میانگین یک جامعه آماری متغیرها………………………………………… ۱۱۷ فهرست نمودارها نمودار۲-۱) ابعاد عملکرد بر اساس نظر Walker و Stott …………………………………………………. 15 نمودار ۲-۲) ابعاد عملکرد از نظر هرسی و بلا نچارد ……………………………………………………….. ۱۵ نمودار ۲-۳) نمونه ای ازتوزیع نرمال……………………………………………………………………………….. ۳۴ نمودار۱-۴) توزیع درصد فراوانی مربوط به سن پاسخ دهندگان…………………………………. ۱۰۱ نمودار۲-۴) توزیع درصد فراوانی مربوط به میزان تحصیلات پاسخ دهندگان …………………. ۱۰۲ نمودار۳-۴) توزیع درصد فراوانی مربوط به سابقه خدمت پاسخ دهندگان…………………………… ۱۰۳ نمودار۴-۴ : توزیع درصد فراوانی مربوط به سِمت(پست) سازمانی پاسخ دهندگان……………… ۱۰۵ نمودار۵-۴ : توزیع درصد فراوانی مربوط به وضعیت تاهل پاسخ دهندگان…………………………. ۱۰۶ فهرست اشکال شکل ۲-۱) ابعاد هوش فرهنگی از نظر Ang و Earley………………………………………………….. 52 شکل ۲-۲) ابعاد هوش فرهنگی از نظر Thomas و Inkson……………………………………………… 54 شکل ۲-۳) سیر تکامل هوش فرهنگی………………………………………………………………………………… ۷۳ شکل ۲-۴) چاچوب مفهومی ……………………………………………………………………………………………. ۸۶ چکیده با در نظر گرفتن اینکه جهان هر چه بیشتر به هم پیوسته می شو و سازمانها هر چه بیشتر چند ملیتی شده و از نظر فرهنگی متنوع تر می شوند ، حیاتی و ضروری است که افراد دانش و مهارتهایی داشته باشند تا به صورت موثر با چالش ها و مقتضیات یک جامعه جهانی روبرو شوند. نتیجه محیط های متنوع از نظر فرهنگی این است که افراد با ارزشها ، فرضیات و خواسته ها و انتظاراتی مواجه هستند که اصولاً متفاوت از ارزشها و فرضیات خودشان است. این اعتقاد وجود دارد که هوش فرهنگی توضیح می دهد که چرا بعضی افراد در هدایت محیط های متفاوت از نظر فرهنگی نسبت به افراد دیگر ، ماهرتر هستند. به عنوان یک حوزه جدید و روبه رشد تحقیق ، هوش فرهنگی به عنوان یک عامل مهم برای عملکرد و تعامل موثر در داخل و در میان محیط های مختلف از نظر فرهنگی ظهور پیدا کرده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
که کنم این جـان بلا گردان تو ( نیّرتبریزی، ۷۲)
شاعر می گوید زمانی که حضرت قاسم نزد امام حسین می آید تا برای رفتن به قربانگاه و رسیدن به معشوق اجازه بگیرد درخواست و طلب اذن آن عاشق دل سوخته که هنوز در ابتدای راه عشق بود و خام، نزد پیر عشق پذیرفته نشد و به او اذن ورود به راه پر بلا را نداد، اما پس از مدتی درنگ، امام اجازه جهاد را صادر کرد:
در حیا فرزانه فرزندِ حسن با زبانِ لابه نزدِ شاه شد
در شجاعت حیدرِ لشکر شکن خواستار عزمِ قربانگاه شد (همان، ۷۸)
لابه های آن قتیلِ تیر عشق
می نشد پذرفته نزد پیر عشق (همان، ۷۹ )
۳-۵٫ حجاب های راه سلوک در مسیر سیر وسلوک ، تعلقات و تعینات ظاهری و امور مادی راه را بر سالک سد می کنند و باعث حجاب و جدایی بین عارف وتجلیات حق می شود. حجاب عبارت است از موانع وسختی های راه رسیدن به حق و اموری که سالک را از رسیدن به حق باز می دارند و طی طریق را دشوار می کنند. سالک باید هر چه غیر حق است را از میان بردارد نجم الدّین رازی غرور و فریب شیطان و مکر نفس را از حجاب های مهم این راه می داند و دلیل وجود این حجاب ها را محک صالحان می داند(رازی، ۱۳۷۷: ۳۱۸). هنگامی سالک شایستگی لازم برای رسیدن به حق را پیدا می کند که «آینه دل از کدورت وجود ماسوای حضرت صقالت پذیرد و صفا به کمال رسد مشروقه ی آفتاب جمال حضرت گردد، جام جهان نمای ذات متعالی الصفات شود. ولیکن نه هر کرا دولت صقالت و صفا دست داد سعادت تجلی مساعدت نماید… اما بدین سعادت هم دلهای صافی مستعد شود»(همان : ۳۱۸). عمان و نیّر به عنوان شاعران عارف، بحث نظری حجاب را مطرح کرده اند و ضمن شرح و توضیح حجابهای راه به این اشاره می کنند که در راه رسیدن امام به لقای الهی حجابهای متعددی بوده و ایشان با کمال آرامش همۀ موانع و حایل ها را پشت سر گذاشته است و فرزندان و جان امام حسین از حجابهای مهم راه سلوک است . مثلاً در شرح ماجرای حضرت علی اکبر این مبحث عرفانی را پیش کشیده است و بر مصداق «بهر چه از دوست وامانی چه کفر آن حرف و چه ایمان» بر مذاق اهل عرفان میگوید تعلقات و دلبستگیها از هر نوع که باشد پاگیر است و در هر قدم راه را بر عارف می بندد و حایلی برای دست یافتن به حقیقت می شود:
بازم اندر هر قدم، در ذکر شاه پیش مَطلب، سَدّ بابی می شود
از تعلّق گردی آید سَدّ راه چهر مقصد را، حجابی می شود (عمان،۳۱۳)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۳-۷-نوسان در پیوستار کا نون کنترل : گفتیم این ادراک ناخودآگاه از ثبات نسبی برخوردار است. این گفته بدان معناست که امکان تغییر و جابه جایی در روی این پیوستار وجود دارد. راتر همواره تأکید کرده است که انتظارات کلی به شیب تعمیم اشاره دارند و تحت شرایط خاص، کسی که عموماً احساس کنترل درونی بالایی دارد، ممکن است به این باور برسد که پیامد رفتارش عمدتاً ناشی از شانس، یا رفتار افراد قدرتمند است )فیست و فیست، ۱۹۹۴). بررسیها نشان داده اند که کودکان، همزمان با رشد خود جهت گیری درونی پیدا می کنند. کنترل درونی از اواخر نوجوانی افزایش مییابد و تا سنین پیری در همان سطح باقی میماند(شولتر، ۱۹۹۸).این واقعیت را میتوان با نظریه اخلاقی کلبرگ مقایسهکرد که عملکرد افراد ابتدا براساس قوانین و نظارت اجتماعی است و در مراحل پایانی رشد خلاقی، افراد در مورد رفتارها بر اساس وجدان و احساس مسئولیت قضاوت می کنند. در زنان بیرونی بودن، پس از طلاق افزایش میبابد و بعد از مدتی به درونی بودن میگراید. زنانی که به وسیله ی همسران خود مورد بدرفتاری جسمانی قرار گرفته اند، در مقایسه با زنانی که مورد بدرفتاری قرار نگرفته اند، بیشتر به کانون کنترل بیرونی گرایش دارند. افراد طبقات پا یین اجتماع و کسانیکه جزء گروه های اقلیت هستند )بهاستثنای شرقیها( دارای جهت گیری بیرونی هستند( شولتر، ۱۹۹۸). راتر معتقد است که هم موقعیت و هم مشخص، در احساسهای کنترل شخصی دخالت دارند. در احساسهای کنترل شخصی دخالت دارند. بنابراین کسی که در یک موقعیت، انتظار کلی برای موفقیت دارد ممکن است در موقعیتی دیگر، احساس کنترل شخصی کمی داشته باشد(فیست و فیست ۱۹۹۴ ).
۲-۳-۸- پیآمدها و تأثیرات کانونکنترل : بهداشت جسمانی: افراد درونی از نظر جسمی سالمتر می باشند. آنان مستعد داشتن فشارخون پا یین تر و حمله های قلبی کم تری هستند و اگر دچار حمله ی قلبی شوند، با کارکنان بیمارستان بیشتر همکاری می کنند و احتمالاً زودتر از بیماران بیرونی، از بیمارستان مرخص میشوند. آ نها نسبت به بهداشت خود محتاطترند و به احتمال بسیار در مقایسه با بیرونیها هنگام نشستن در اتومبیل بیشتر از کمربند ایمنی استفاده می کنند، بیشتر به ورزش میپردازند و بیشتر سیگار را ترک می کنند )شولتر، ۱۹۹۸(. مثلا پژوهشها نشان میدهد که بیماران مسلول درو نگرا از شرایط خود، آگاهی بهتری دارند، برای حفظ سلامتی خود بیشتر نیرو صرف میکنند و در مقایسه با افراد برو نگرا بیشتر موفق می شوند(گنجی ،۱۳۸۰ ). سلامت روانی و هیجانات منفی: طبق نظریه راتر افراد مبتلابه اختلالهای عادت، باید منبع کنترل بیرونی داشته باشند. یعنی، آنها معتقدند که سرنوشت یا رفتار بوالهوسانه یا ناپایدار دیگران بر زندگی آنها حاکم است. آنها باور دارند که نمی توانند جلوی خودشان را از انجام دادن رفتارهای ناسالم بگیرند. پژوهشگران رابطه بین عادتهای ناسالمی مانند سیگار کشیدن، مصرف الکل و خوردن نامعقولراباکانون کنترلبررسیکرده اند نتایج نشان دادکه افراد بیرونی بالا،اختلالهای عادتبیشتریداشتندفیستوفیست، (۱۹۹۴).شواهدی در دست است که نشان میدهد افراد درونی از بهداشت روانی بهتری برخوردارند آنان کمتر دچار مسائل هیجانی می شوند و کمتر به الکل روی می آورند، آنان بین همسالان خود محبوب هستند و در موقعیتهایی که از میان شقوق مختلف باید دست به انتخاب بزنند، احساس انتخاب شخصی بیشتری دارند. آنان کمتر دچار اضطراب و نشانه های روانپزشکی میشوندشولتز(۱۹۸۸)اما بیرونیها عصبی، تحریک پذیر، مملو ازکینه، بی اعتماد و افسرده هستند و عزت نفس پایینی دارند. آ نها دنیا را خصمانه وخطرناک میبینند و معتقدند که برای تغییر دادن اوضاع، کاری از دست آ نها بر نمیآید.آنها همیشه در دریایی از دلسردیها غوطه میخورند و معتقدند که نمی توانند هیچ رویداد شادی آوری ایجاد کنند (گنجی،۱۳۸۰ ). موفقیت و شکست: وقتی فردی بسیاردرونی، در آزمونی نمره کمی بگیرد، میگویدمن به اندازه کافی باهوش نیستم تا از عهد ه این آزمون برایم، من قدرت ذهنی لازم را برای این آزمون ندارم، فردی با کانون درونی غیرافراطی میگوید: چون به انداز ه کافی مطالعه نکردم، شکست خوردم، تفسیر فرد از این رویدادبر عواملی متمرکز است که مربوط به او هستند وبنابراین می تواند آنها را کنترل کند(گراو،۲۰۰۱ ). درونیها در مدرسه و در آزمو نهای هنجارشده پیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری میگیرند. پژوهشها نشان داده است که این افراددر تکالیف آزمایشگاهی در سطح بالاتری عمل می کنند، کمتر تحت تأثیر کوششهای دیگران قرار دارند و در مقابل تلاش دیگران برای ترغیب و اجبار مقاومتر، درک کنندهتر، کنجکاوتر و درپردازش اطلاعات کاراتر هستند،آ نها تمایل دارند راهبردهای خوب را نگهدارند و راهبردهایی را که با شکست روبه رو میشوند، کنار بگذارند. راتر از این مشاهده شگفت زده شد که افراد درونی بعد از شکستهای مکرر، انتظارات خود را کاهش ندادند. آ نها حتی بعد از چندین رفتار تقویت نشده، احساس کنترل شخصی زیاد را حفظ کردند. این گرایشهابه خصوص در موقعیتهایی وجود داشتندکه افرادکه مطمئن نبودند پیامد رفتارشان ناشی از مهارت آنها یا پیشامد تصادفی است (فیست و فیست ،۱۹۹۴). افراد بیرونی طبق مشاهدات راتر حتی بعداز تجربه کردن موفقیت، احساس کنترل شخصی خود را افزایش ندادند. آنان پیامدهای موفقیت آمیزخود را به صورت شانس یا تصادف توجیه کردند بیرونیها با این خطرروبه رو هستند که حتی پس از موفقیت روش خود راتغییر دهند و روشی را نگهدارند که شکست خورده درست مثل این است که آ نها به خود میگویند خوب، این روش، این بار موفقیت آمیز نبوده است. احتمالا دفعه ی بعد موفقیت آمیز خواهد بود. گفته می شود که بیرونیها از خطای ادراکی شر ط بندی رنج میبرند، مثلاً اگر کسی ده بار متوالی یک سکه را به هوا بیندازد و هر د ه بار شیر بیاید، بار یازدهم خواهد گفت که این بار خط خواهد آمد. در حالیکه افراد تیپ درونی از خود خواهند پرسید که نکند هردو طرف سکه شیرباشد( گنجی،۱۳۸۱). ۲-۳-۹-شکل گیریکانونکنترل: راتر معتقد است که افراد، کانون درونی وبیرونی را مانند سایر ویژگیهای شخصیت درطول رشد خود یاد میگیرند)گنجی، ۱۳۸۰)شواهد حاکی از آن است که کانون کنترل دردوران کودکی آموخته می شود. الگوی خاصی از رفتارهای والدین مسئول آموختن جهتگیری درونی است. والدین این کودکان قویاً حمایت کنندهاند، پیشرفت را می ستایند)تقویت مثبت(ودر انضباط خود ثابت قدم عمل می کنند. آنان از نظرنگرشی، اقتدار طلب نیستند. هرچه فرزندان آنان بزرگتر میشوند، این والدین استقلال را بیشترتشویق می کنند و این کار را با کمتر درگیر شدن درکار آنان عملی میسازند)شولتز،۱۹۹۸) ادراک تعمیم یافته ی بیرونی، پیامدهای منفی بر رفتار و هیجانات فرد دارد. این ادراک حتی برسلامت جسمی و امکان موفقیت و پیشرفت هم تأ ثیری منفی دارد. پس باید برای افراد بیرونی کاری کرد. شرایط موقعیتی گاهی موجب تغییر کانون کنترل از درونی به بیرونی می شود. اگر تغییر از مثبت به منفی ممکن باشد، پس برعکس آن نیز امکان دارد. این ویژگی شخصیتی آموختنی است. پس امکان تغییر آن از طریق یادگیری مجدد وجود دارد. اماتغییر دادن رفتاری که در طول عمر آموخته شده،همیشه کار دشواری است. اگر عرصه فرد درمقیاس درونی بودن،متوسط و در مقیاس بیرونی یا افراد معتقد به شانس بالاباشد، برای تغییر تلاش زیادی لازم است. شانس یا قدرت کسانی که میخواهند شما را تحت کنترل خودداشته باشند بر شما تأثیری نخواهد داشت. اگرخودتان را گول میزنید که نمی توانید در موقعیت خود هیج تغییری به وجود آورید، کمی درنگ کنید)گنجی، ۱۳۸۰ ( ابتدا کانون کنترل خود را بررسی کنید. برای این کار به روش پاسخگویی به وقایع و نوع تغییر آ نها توجه کنید، تا به حال باید سبک خاص خود را شناخته باشید. این دانش و بینش به شما قدرتی میدهد تا بر زندگی مسلط شوید. اوّلین گام مهم پرداختن به این عامل درونی، همین دانش و بینش است )مک گراو، ۲۰۰۱ ). سپس به افرادی بیاندیشید که با شرایطی شبیه شما روبهرو بود هاند و بر اثر روش های خود توانسته اند آنها راتغییر دهند. به دفعاتی فکر کنید که تلاشهای شما موفقیت آمیز بوده و از آ نها نتیجه گرفتهاید.اگر برخی امور به طور کامل خارج از کنترل ماست در عوض اعتماد به اینکه تلاشهای ما می تواند بارور باشد،راه را برای یک زندگی شاد،سالم و توأم با خوشبختی بازمینماید )گنجی، ۱۳۸۷). یکی از راه های تغییر کانون کنترل، تعامل گروهی با افرادی است که دارای کانون کنترل سالمی هستند. در گروه، افراد از تجارب یکدیگر یاد میگیرند و در موردشیو ه های عملکرد خود بازخورد دریافت می کنند. ۲-۳-۱۰-پرورش دادن منبع کنترل در کودکی : شواهد حاکی از آن هستند که منبع کنترل در کودکی آموخته می شود و مستقیماً با رفتار والدین ارتباط دارد. عقاید کنترل بیرونی احتمالاً توسط کودکانی ابراز می شوند که در خانه های بدون الگوی نقش مردانه بزرگ شده اند در ضمن، عقاید کنترل بیرونی با تعداد خواهر- برادرها افزایش می یابد. یک پژوهشگر نتیجه گرفت که کودکان در خانواده های بزرگ تک والد که زنان سرپرستی آنها را بر عهده دارند به احتمال بیشتری منبع کنترل بیرونی را پروش می دهند (اشنویند، ۱۹۹۵) . معلوم شده است والدین کودکانی که از منبع کنترل درونی برخوردارند بسیار مایت کننده بوده و آنها را برای موفقیت تحسین می کنند، و در روش انضباط خود با ثبات هستند. هنگامی که این کودکان بزرگتر می شوند، این والدین با ترغیب کردن استقلال، به تقویت کردن جهت گیری درونی ادامه می دهند. عتنئ ۲-۴-اختلالات تغذیه : DSM_IV_TR اختلالات تغذیه را به دو گروه عمده طبقه بندی می کند ،الف)اختلال تغذیه و خوردن نوزادان یا کودکان کم سن و سال که به نابسامانی های تغذیه و خوردن مداوم همراه است و ب) اختلالات خوردن که با نابسامانی های جدی در رفتارهای خوردن مشخص می شود .دلیل تفکیک اختلالات ونابهنجاری های خوردن به دوحوزه گسترده براساس سن شروع و تشابه علائم است .اختلالات تغذیه و خوردن نوزادان یا کودکان کم سن و سال بین اختلالات تشخیص زود هنگام در نوزادی ،کودکی یا نوجوانی قرار می گیرند درحالیکه شروع کم اشتهایی روانی[۷۳] وپراشتهایی روانی [۷۴] دیرتر اتفاق می افتد(یازده سالگی تا جوانی ).اگرچه رده بندی بین المللی بیماریها[۷۵] ،چاقی را به عنوان یک بیماری پزشکی عمومی رده بندی می کند ،در DSM_IV_TR به عنوان یک اختلال تلقی نمی شود. بنابراین این طبقه بندی مشخص نمی کندکه آیا فاکتورهای روانشناختی به یک مورد خاص چاقی مرتبط هستند.این فاکتورها باید تحت فاکتورهای روانشناختی موثر بر بیماری پزشکی مورد توجه قرار گیرند . ۲-۴-۱-کم اشتهایی روانی و پراشتهایی روانی: افراد مبتلا به کم اشتهایی روانی وپراشتهایی روانی چندمشخصه مشترک دارند،شروع اختلال خوردن اغلب بعد از یک دوره رژیم سخت آغاز می شود ، افراد مبتلا به این اختلالات به احتمال زیاد در مورد زنانی اتفاق می افتد که می خواهند لاغر باشند و درعین حال به غذا فکر می کنند . هردو،ترسازچاق شدن را دارند و حس بدشکلی و وزن بالای بدن را دارند . علی رغم تعدادی از مشخصه های مشترک ، افراد با اختلالات کم اشتهایی روانی وپر اشتهایی روانی همچنین تفاوتهای شخصیتی دارند . مشخصه متمایز کننده اصلی که افراد مبتلا به کم اشتهایی روانی را از افراد مبتلا به چر اشتهایی روانی جدا می سازرد این است که افرادی که کم اشتهایی روانی دارند در نهایت در عدم پذیرش حفظ وزن نرمال بدن موفق خواهند بود .مبتلایان به کم اشتهایی روانی کمتراز ۸۵% وزن مورد انتظار خود را خواهند داشت . ۲-۴-۲-مشخصه های بالینی بی اشتهایی روانی : مشخصه تشخیصی آن ،عدم پذیرش حداقل حفظ وزن قابل قبول می باشد . افرادی با این اختلال ، وزن حداقل ۱۵%پایین از حد نرمال خواهند داشت . مقیاس های تشخیصی رده بندی بین المللی بیماری ها این حد اقل رادر رابطه با شاخص حجم بدن[۷۶] برابر یا کمتر از۵/۱۷ کیلوگرم تعریف می کند . ترس جدی آنورکسی ها از افزایش وزن ،انگیزه ی اصلی آنها برای کنترل میزان خوراک و تغذیه می باشد که این اختلال میتواند مرگبار باشد . افراد مبتلا به کم اشتهایی روانی نشات گرفته ازترس افزایش وزن و دریافت سایزو شکل بدن غیرطبیعی ،معمولا ابتدا ازطریق محدود کردن مواد غذایی پر کالری ،تصمیم به کاهش وزن میگیرند . در نهایت با افزایش محدودیتها ،رژیم آنها محدود به چند ماده غذایی کم کالری ازقبیل کرفس میشود . مقیاس های تشخیصی برای کم اشتهایی روانی بر اساس DSM_IV_TR شامل علائم زیر است :حفظ وزن کمتراز۸۵ %حداقل مورد انتظار ، ترس شدید از افزایش وزن یا چاق شدن ،حس مغشوشی از شکل بدن و عدم عادات ماهیانه سه بار متوالی .افراد مبتلابه کم اشتهایی روانی اغلب توان کنترل میل به غذا را دارند . مشخصه های دیگر شامل :احساس ناکارایی ،وسواسی ،حالت هیجانی بازداری شده و خود انگیختگی ، الگوهای تفکر سخت ونیاز شدید به کنترل اثرات محیطی می باشد . برای افراد مبتلابه کم اشتهایی روانی خویشتن بینی و خودباوری تقریبا با تصویر بدن مترادف است . آنها کاهش وزن رابه عنوان یک موفقیت وگرسنگی کشیدن را به عنوان قدرت شخصیتی قلمداد می کنند . حس تحریفی از تناسب بدن آنها به آنها امکان دریافت در باره چگونگی بیرون زدن استخوانهایشان از بدن یا اینکه سوءتغذیه آنها موجب می شود شبیه یک اسکلت در آیند ،را نمی دهد . از لحاظ فیزیولوژیکی رژیم های محدود و شدید آنها موجب مشکلات سلامتی قابل توجهی می شود .عدم پذیرش برای خوردن ممکن است منجر به ضرورتیبرای دخالت پزشکی شود از قبیل تغذیه از طریق لوله به منظور پیشگیری از مرگ . ۲-۴-۳-زیر تیپ های بی اشتهایی روانی : دو زیر تیپ برای بی اشتهایی روانی وجود دارد . زمانی که بیشتر افراد در باره بی اشتهایی روانی می اندیشند آنها درباره زیر تیپ محدود کننده[۷۷] فکر می کنند . زیرتیپ محدود کننده ،وزن پایین را با رژیم محدود ،روزه یا ورزش افراطی حفظ می کنند.افراد این زیر تیپ معمولا در فرایند خوردن زیاد و استفراغ شرکت نمیکنند وافرادی با زیر تیپ دوم ،تیپ خوردن /تخلیه [۷۸] ممکن است به فرایند خوردن زیاد و استفراغ یا خوردن بیشتر از میزانی که معمولا می خورند و سپس بعد از خوردن عمل استفراغ را انجام می دهند ،برخی ازافراد با این زیر تیپ ممکن است در مفهوم صحیح کلمه ، زیاد نخورند اما حتی اگر آنها مقدار کمی بخورند ،بعد از خوردن عمل استفراغ را برای خارج کردن غذا انجام می دهند معمولا عمل خوردن زیاد و استفراغ به طور منظم وهفتگی انجام میگیرد . ۲-۴-۴-شیوع و دوره و همایندی مرضی[۷۹] بی اشتهایی روانی : تقریبا ۱%جمعیت مبتلا به کم اشتهایی روانی در طول عمر تشخیص داده می شوند ،اگر چه این دغدغه وجود دارد که این نسبت در حال افزایش است . اختلال عمدتا در زنان (تقریبا ۹۰%)اتفاق می افتد . اختلال در دختران نوجوان ازخانواده های سفیدپوست طبقه متوسط وطبقه بالا بیشتر دیده می شود . بنابراین یک توجه فکری به لاغری نه تنها منجر به نسبتهای بالای شیوع می شود بلکه همچنین دیده می شود که اختلال در طول تمامی گروه های اخلاقی و طبقات اجتماعی بسیار فراگیر می شود .سن معمول شروع ،بین ۱۴تا۱۸ سالگی است .پیش شناخت بهتر مرتبط با شروع در اوایل نو جوانی است. نسبت های بهبود (ریکاوری )پایین هستند یا تنها تقریبا ۱۰%کاملا ازاختلال ریکاوری شده است ،درحالیکه تقریبا ۵۰%به ریکاوری و بهبودی نسبی میرسند .تقریبا نیمی از زنانی که مبتلا به بی اشتهایی عصبی هستند ، دچارپرخوری عصبی در مرحله بعدی می شوند. دوره بی اشتهایی عصبیتا حدی غیر قابل پیش بینی است بنابراین اختلال می تواندبا رویدادهای استرس زا تشدید شود . در حالیکه برخی ازافراد در یک دوره ازپای در می آیند،برخی یک دوره طولانی بسیار آشکار در نوسان افزایش و کاهش وزن و وافزایش مشکلات سلامتی را نشان می دهند که معمولا زیرتیپ خوردن / تخلیه کردن می باشد. اگر این تغییربا افزایش وزن همراه باشد پس تشخیص ممکن است ازبی اشتهایی عصبی به پرخوری عصبی تغییر یابد. گرسنگی مزمن و کاهش وزن بدون کنترل می تواند منجربه آبزدایی و عدم تعادل الکترولیتی شود که به بستری شدن نیاز دارد ،افرادی که نیازمند به بستری شدن هستنددر آنها نسبت مورنالیته بر اثر خودکشی ، گرسنگی ،عدم تعادل الکترولیتی و دیگر عوارض پزشکی بالاست بی اشتهایی عصبی با افسردگی،تحریک پذیری ،نگرانی و رویگردانی اجتماعی و بیخوابی همراه است .خصوصیات وسواس فکری – عملی متداول است ، زیرا آنوروکسی ها فکرشان فکرشان به شکل افراطی مشغول غذا است. نبود کنترل انگیزه در تیپ خوردن /تخلیه متداول است. که ممکن است در نابهنجاری ها و اختلالات کوموریید سوءاستفاده از مواد آشکار باشد .نگرانی ۷۵%،افسردگی ۷۳% ،اختلالات شخصیتی ۷۴% جزوی از اختلالات کوموریید هستند . ۲-۴-۵-مشخصه های بالینی پراشتهایی روانی : مشخصه اصلی پراشتهایی روانی ،سیکل پراشتهایی است که شامل خوردن به همراه کاربرد روش های جبرانی جهت پیشگیری از اضافه وزن می باشد .مقیاس های تشخیصی برای پراشتهایی روانی شامل بازگشت و عود خوردن با ولع و استفاده مکرر از راهبرد های جبرانی برای کاهش ورپزن می باشد .خوردن و رفتارهای جبرانی حداقل دوبار در هفته برای مدت سه ماه صورت می گیرد و خود ارزشی در آنها از طریق وزن و تناسب بدن ارزیابی می شود . ۲-۴-۶-زیر تیپ های پر اشتهایی روانی : دو زیر تیپ از پراشتهایی روانی بر اساس روش های جبرانی به کار برده شده وجود دارند،نوع اول، تیپ تخلیه و استفراغ (ادرار زیاد ،اسهال ،تهوع،تنقیه خودانگیزشی) ونوع دوم، تیپ غیر تخلیه (روزه گرفتن ،ورزش زیاد ) را در بر میگیرد . بخاطر شرم مربو به خوردن زیاد وتخلیه آن افراد مبتلا به پراشتهایی روانی می توانند گاهی اوقات قابل تشخیص نباشند . خوردن زیاد معمولا در خلوت صورت می گیرد و تند تند غذا میخورند .پیشبینی مربوط به عود خوردن ممکن است شامل احساسات افسردگی ،محرکهای محیطی ،تحریک پذیری فشار روحی وگرسنگی باشد . اگر چه افراد مبتلا به پراشتهایی روانی در رفتارهای جبرانی برای حذف کالری ها ازبدنشان شرکت می کنند عمل تهوع مکرر در آنان همراه عوارض خاصی است از جمله از لحظ فیزیکی اسیدهای معده می توانند موجب تخریب مری در طول زمان و تحلیل مینایدندان ها شود. ومطالعات نشان داده که تهوع مداوممنجر به احساس گرسنگی بیشترشده و کمتر سیر میشوند . بنابر این این افراد اغلب در سیکل هایی که احساسات بسیار شدید گرسنگی ایجاد میکنند و در ریسک بالای تکرار عود های خوردن و تخلیه قرار دارند ،گرفتار می شوند . ۲-۴-۷-شیوع و دوره و همایندی مرضی پراشتهایی روانی: شیوع آن در طول عمر تقریبا ۱تا۳ درصد است ونسبت مردان به زنان ۱به ۱۰ می باشد. شروع آن دیرتر ازبی اشتهایی روانی است و معمولا پراشتهایی روانی در اواخر نوجوانی یا در اوایل بزرگسالی اتفاق می افتد . دوره اغلب طولانی است با نسبتهای بالای عود .بیشتر افراد مبتلا به پراشتهایی روانی کاهش وزن نوسانی دارندکه عمدتا بین میانگین رنج وزن برای قدشان می مانند . در طول دوره رشد بیشتر دختران نوجوان ،رژیم آزمایشی و رفتارهای کاهش وزن را تجربه می کنند یک نظر سنجی از دانشجویان نشان دادکه ۵۰%به خوردن زیاد به طور دوره ایی می پردازند در حالی که تعدادی به استفاده ازرفتارهای جبرانی استفراغ ۶%یا اسهال ۸% را حداقل یکبار گزارش کرده اند.و نشان دادند که اختلالات خوردن در پاسخ به دو تغییر زندگی استرس زا ایجاد می شود که شامل شروع بلوغ وآغاز جوانی می باشد.آتی وبروکس[۸۰] (۲۰۰۴) . ۲-۴-۸-شباهت و تفاوت بین دو نوع اختلالات خوردن : شباهت ها وتفاوتهایی بین بی اشتهایی روانی و پراشتهایی روانی وجود دارد. اگرچه دو اختلال خوردن ،مشخصه های مشابهی دارند همچنین تفاوتهای مهمی بین بی اشتهایی روانی و پراشتهایی روانی وجود دارد.از جمله تفاوتها این است که آغاز بی اشتهایی زودتراز پراشتهایی اتفاق می افتد و مطالعات نشان داده که خصوصیات خانوادگی و شخصیتی به نظر میرسد در خانواده های مبتلا به بی اشتهایی روانی و پراشتهایی روانی بویژه هنگام مقایسه دو نوع منحصر به فرد و بسیار مقابله ایی ازاین اختلالات متفاوت باشند .در حالیکه افراد مبتلا به بی اشتهایی روانی بسیار سخت گیر ،وسواسی بوده و نسبت به لاغری خود بسیار وسواس به خرج می دهند.افراد تیپ خوردن زیاد / استفراغ پراشتهایی روانی بیشتر اجتماعی هستند . در حالیکه بی اشتهایی روانی به احتمال زیاد ازلحاظ جنسی نارس هستند ،پراشتهایی روانی مشکلات زیادی در کنترل پیام عصبی ( انگیزه ) دارند و می توانند از لحاظ جنسی بیشتر فعال باشند . مطالعات خصوصیات خانوادگی تفاوتهایی را در این دو گروه اختلال خوردن با پاتولوژی آشکار در خانواده های مبتلا به پر اشتهایی روانی نشان داده اند تقریبا نیمی از بی اشتهایی روانی محدود کننده خواهند بود درحالی که نیمی دیگر خصوصیات تیپ خوردن زیاد /تخلیه را نشان می دهند .شخصیتها بین این دوتیپ متفاوت است ،باتیپ خوردن زیاد / تخلیه که بیشتر خصوصیات پراشتهایی روانی را دارند .زیر تیپ محدود کننده بسیار کم رو ،نگران ، وسواس ، سازگار و خود کنترلی بالایی دارند . در مقایسه افرادی با تیپ جوردن زیاد / تخلیه خوش برخورد و برونگرا هستند . ۲-۴-۹-سبب شناسی وعوامل علیتی در اختلال خوردن : سبب شناسی اختلالات تغذیه ایی یک هم کنشی پیچیده بین فاکتورهای محیطی ،بیولوژیکی ، روانشناختی وخانوادگی می باشد . الف)وراثت : خویشاوندان تنی افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی یا پراشتهایی عصبی خودشان به میزان بالای دچار این اختلالات هستند . نتایج تحقیقات نشان داد خطر بی اشتهایی عصبی در خویشاوندان افراد مبتلا به این اختلال ۱۱/۴ برابر بیشتر از خویشاوندان افراد گواه سالم بود .درمورد خویشاوندان افراد مبتلا پراشتهایی عصبی ،خطراین اختلال ۳/۷برابر بیشتر از خطر آن برای خویشاوندان افراد گواه سالم است .بااین حال ،اختلالهای خوردن بر خلاف اختلالات خلقی و اسکیزوفرنی در اصل و نسب یا اجداد افراد مبتلا به آن رشه دار نیستند .باید توجه داشت که در تحقیقات خانوادگی نمی توان دخالتهای متفاوت تاثیرات ژنتیکی و محیطی را از هم جدا نمود ،اینگونه مسائل با تحقیقات دوقلوها و فرزند خواندگی بهتر قابل حل هستند . تعداد کمی تحقیقات در مورد دوقلو ها وجود دادر که حاکی از آن است که بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی اختلال های توارث پذیری هستند .بعضی شواهد نشان می دهند ،ژنهایی وجود دارند که ممکن است با بی اشتهایی عصبی یا پراشتهایی عصبی ارتباط داشته باشند . ب)عوامل اجتماعی – فرهنگی و تاثیرات خانوادگی: باگسترش نقش رسانه های گروهی ،امروزه تلویزیون و مجله های مد نقش بسزائی در تشویق افراد برای لاغری دارند . دختران جوان و نوجوان به طور فزاینده ایی با تصاویر مدلهای که به طور نامعقولی لاغر هستند در ارتباط هستند .علاوه بر این ،فشارهای اجتماعی برای لاغری در طبقه های اجتماعی و اقتصادی بالاتر که اکثر دختران و زنان مبتلا به بی اشتهایی عصبی ازاین طبقه قرار دارند.بیش از یک سوم بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی اظهار داشته اند که کزکاری خانواده عاملی بوده که در ایجاد اختلال خوردن آنها مشارکت داشته است . با این حال ،نیمرخ خانواده نمونه وجود ندارد بلکه انواع رفتارهایی که مورد توجه قرار گرفته اند عبارتند از انعطاف ناپذیری ،محافظت بیش ازحد والدین ،کنترل افراطی واختلاف زناشویی بین والدین .بعلاوه بسیاری از والدین بیماران مبتلا به اختلال های خوردن در رابطه با مطلوب بودن لاغری ،رژیم گرفتن و ظاهر جسمانی خوب ،دل مشغولی دیرینه داشته و مانند فرزندان خود گرایشهای کمال گرایانه دارند. به نظر میرسد که عوامل خانوادگی در پراشتهایی عصبی نیز نقش داشته باشند .فیربورن [۸۱])۲۰۰۶) دریافتند که زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی از نظر عوامل مخاطره آمیزمانند انتظارات بالای والدین ،رژیم گرفتن سایر اجزایخانواده و میزان اظهارات عیب جویانه اعضایخانواده درمورد شکل ،وزن یا خوردن ،از لحاظ آماری با گروه گواه نابهنجار و گروه گواه بهنجار تفاوت نشان دادند . در نمونه بزرگی از دانشجویان زن ،قویترین پیش بینی کننده نشانه های پرخوری عصبی این بود که اعضای خانواده تا چه حد درباره ظاهر زن اظهارات اهانت آمیز و انتتقادی کرده و بر نیازاو به رژیم گرفتن تاکید میکردند . ج)عاطفه منفی : عاطفه منفی (احساس بد )عامل خطر علیتی برای نارضایتی ازبدن است . وقتی فرد احساس بدی دارد ممکن است روی نقاط ضعف و کاستی هایش تمرکز کرده و نقایص خود را بزرگ جلوه دهد ،به نظر می رسد که این بخصوص در مورد افرادی که به اختلال های خوردن مبتلا هستند مصداق داشته باشد . افراد مبتلا به اختلال خوردن مانند افراد افسرده شیوه شیوه تفکر تحریف شده دارند واطلاعاتی را که ازمحیط دریافت می کنند به صورت تحریف شده پردازش می کنند به صورت تحریف شده پردازش می کنند وهمین باعث می شود احساس بدتری داشته باشند . تحقیقات طولی که با افراد جوان انجام شده تاکید کرده اند که افسردگی وعاطفه منفیپیش بینی کننده خطر زیادی برای اختلال های خوردن بعدی هستند . باچروجیمز [۸۲]،ترجمه :سید محمدی (۱۳۸۸) ۲-۴-۱۰-درمان و مداخله های درمانی : تماس نزدیک با پزشک ومراقبت اولیه در مورد اختلالات خوردن در نتیجه جدی بودن پیامد ها وعوارض فیزیکی که میتواند ایجاد کند ، اهمیت دارد . در مورد بی اشتهایی عصبی سه هدف در درمان به طور دقیق ذکر شده اند : افزایش وزن ،تجزیه افکار نهانی ،رفتارها ،روابط بین فردی وحفظ افزایش وزن . داروهای ضد افسردگی در برخی افراد مبتلا به اختلالات خوردن مفید واقع شده اند ،اینکه آیا این داروها کژکاری های زیستی اساسی را که علت اختلالات خوردن است برطرف می کنند یاصرفا شرکت کردن فرد در روان درمانی و تغییر دادن عادتهای خوردن او را تسهیل می کند معلوم نیست .روزنهان [۸۳]،ترجمه :سیدمحمدی (۱۳۹۰).به نظر میرسد که داروهای ضد افسردگی فراوانی پرخوری ها را کاهش می دهند وخلق بیمار و اشتغال ذهنی آنان را به شکل و وزن بدن بهبود می بخشد . شواهد محکمی وجود ندارد که نشان دهد داروهابتوانند در درمان بیماراران مبتلا به بی اشتهایی عصبی مفید واقع شود . با این حال دارو های ضد افسردگی و ضد روان پریشی گاهی مورد استفاده قرار می گیرند .باچروجیمز ،ترجمه :سید محمدی (۱۳۸۸) اغلب متخصصان بالینی موافق اند که روان درمانی جهت مبتلایان به اختلالات خوردن حتی برای افرادی که دارو های ضد افسردگی استفاده می کنند ضروری است . فیرببورن (۲۰۰۳) تحریف شناختی در فرایند تفکر افراد با اختلالات خوردن موجود می باشد .گرایش به سمت خود ارزیابی منفی واشتغال فکری وسواسی در مورد غذا ،مشخصه اصلی این این الگوی تفکر ناسازگار است .از لحاظ رفتاری ،سیکل بی اشتهایی وپراشتهایی به طور منفی تغییر ناپذیر وتقویتی می باشد.کارایی درمان شناختی درمانهای شناختی برای اختلال های خوردن بویژه درمان پرخوری عصبی را بررسی کرده ومعلوم شده که درمانهای شناختی در شش بررسی انجام شده نتایج بهتری داشته و ازداروهای ضد افسردگی بسیار موثرتر بوده است. میانگین کاهش پرخوری ۷۵%بود و به طور کلی ۵۷%بیماران در پایان دوره درمانی اصلا پرخوری نمی کردند و آثار درمان همچنان پابرجا بود .پروچاسکا،جیمز و جان[۸۴]،ترجمه: سید محمدی(۱۳۸۱).درمانهای شناختی – رفتاری به بیماران می آموزند محرکهای محیطی پرخوری را شناسایی کنند ، غذاهای نگران کننده را وارد رژیم خود کنند اما مقدار خوردن آنها را کنترل کنند و شناخت های تحریف شده خود را راجع به غذا ،وزن و هیکل را شناسایی کنند و آنها را تغییر دهند .روزنهان و سلیگمن[۸۵] ،ترجمه :سید محمدی (۱۳۷۹ ).به وسیله درمان شناختی – رفتاری در رفتارهایی مانند پرخوری ومحدودیت رژیم غذایی تغییر زیادی صورت می گیرد،اما حتی بعد از درمان نگرانیدر باره وزن وشکل بدن باقی می ماند .از آنجا که بی اشتهایی عصبی چند ویژگی مشترک با پراشتهایی عصبی دارد ، درمان شناختی – رفتاری برای بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی نیز مورد استفاده قرار می گیرد چند برنامه شناختی رفتاری برای کمک به بیماران مبتلا به بی اشتهایی روانی ارائه شده.یک برنامه که درمان شناختی وخانواده درمانیرا تلفیق می کند به ۶۴%موفقیت در انتهای برنامه درمانی شانزده ماهه دست یافته است .پیگیرینشان داد که ۸۲%بعداز یکسال نتایج را حفظ کرده اند . مولفه هایبرنامه شناخت محوریبا افزایش آگاهی خوردن ، توسعه وزن مناسب ،ارتباطمزایای تحقق هدف ،کنترل رفتارهای خوردن توسطیک بزرگتر ،افزایش آگاهی ازالگو هایتفکر ناسازگار ،ارائه تکنیک استراحت و تمرکزبر روی پیشگیریازعود مجدد را ارائه می دهد . بعلاوه در جلسات درمانی شخص به محرکهای روانشناختی می پردازد ودرمان به سمت هر گونه مشکل کوموریید جهتگیری می شود اما نتایج بدستآمده ازاین درمانها بر محدودیت فعلی درمان شناختی – رفتاری برای این گروه ازبیماران تاکید دارند. برنامه های رفتاری - شناختی می تواندبر مبنای گروهی یا فردی ایجاد شده که ازآنجمله خانواده درمانی است . در مورد بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی ،اکنون خانواده درمانی درمان ارجح محسوب می شود . در خانواده درمانی، درمانگر با والدین کار می کند تا به آنها کمک کند که به فرزند مبتلا به بی اشتهایی عصبی خود کمک کنند تا دوباره خوردن را آغاز کند، و به سایر مشکلات ومسائل خانواده پرداخته می شود. خانواده درمانی بخصوص برای بیمارانی که قبل از ۱۸ سالگی به بی اشتهایی عصبی مبتلا می شوند وکمتر ازسه سال از بیماریشان می گذرد خیلی مناسب است ( باچروجیمز ،ترجمه :سید محمدی ۱۳۸۸). ۲-۴-۱۱-دیگر اختلالات خوردن : اختلال خوردن زیاد : پیوست DSM_IV_TR حاوی مقولات زیادی از اختلال برای مشمولین احتمالی می باشد. بنابراین علائم ناکافی مانع ازمشمول شدن آنها می شود. یکی از این مقولات اختلال خوردن زیاد را در بر می گیرد که شامل توان کمتر کنترل عودهای خوردن افراطی است و بر خلاف بی اشتهایی و پر اشتهایی روانی با استراتژی های جبرانی ادامه نمی یابد بنابراین مانند سایر اختلالات خوردن با افراط، احساس گناه، تنفر، خجالت و افسردگی همراه است. همانگونه که قابل پیش بینی است ،عودهای مکرر در غیاب رفتارهای تخلیه سازی ممکن است منجر به مشکلات نوسانات وزنی شود که چاقی و اضافه وزن را به همراه دارد، و اغلب آغاز آن در اواخر نوجوانی ویا اوایل بزرگسالی است و این اختلال اغلب با افسردگی همراه است. اختلالات خوردن در نوزادان یا کودکان کم سن : یکی از تقسیم بندی های DSM_IV_TR وجود اختلال در نوزادان یا کودکان کم سن است که با شروع اختلال در ابتدای کودکی یا نوزادی تشخیص داده می شود ومشخصه اصلی آن عدم خوردن کافی است که موجب نبود وزن مناسب و کاهش وزن زیاد می شود و شروع قبل ازشش سالگی اتفاق می افتد . مشخصه های مرتبط شامل تحریک پذیری ، رویگردانی و تاخیر رشدی می شود .رابطه کودک – والد ناقص ممکن است شرایط را تشدید کند در حالی که سوء استفاده و غفلت ممکن است فاکتور های اصلی باشند . عدم رشد بین ۱% تا ۵% در کل پذیرش نوزادان بیمارستان ها دیده می شود . تحقیقات نشان داده اند که کودکانی با اختلال تغذیه اغلب مشکل وابستگی زیاد نسبت به همتای سالم شان دارند . اختلال نشخوار کردن : ویژگی مشخص این اختلال وازنی مکرر و جویدن مجدد غذاست . این اختلال در نوزادان و افراد عقب مانده ذهنی متداول است . بخاطر اینکه غذا دوباره برگشته و بلعیده نمی شود ،کاهش وزن،عدم رشد وحتی مرگ را به همراه دارد . ۲۵% نوزادان دارای این اختلال ازبین می روند . فاکتورهای پیش بینی کننده مرتبط با نابهنجاری ها و اختلال شامل شرایط استرس زا ،نبود انگیزه یا کم توجهی و رابطه کودک – والدتحمیلی می باشد .در بزرگترها عقب ماندگی ذهنی فاکتور اصلی می باشد . شروع معمولا بین ۳ تا ۱۲ ماهگی است در مواردی که با عقب ماندگی ذهنی همراه است شروع ممکن است دیرتر باشد. هرزه خواری : نوزادان ابتدا دنیای خود را با به دهن گرفتن اشیاء شناسایی می کنند ومی توانند مواد غیر خوراکی را ببلعند بویژه اگر بخوبی نظارت نشوند. مشخصه اصلی این اختلال خوردن مواد غیر خوراکی به طور منظم و مداوم در طول دوره حداقل یکماه می باشد . مواد خورده شده از لحاظ رشدی با نوزادان و کودکان کم سن و سال ترکه گچ ، مو یا نخ میخورند متفاوت است . کودکان بزرگتر ممکن است شن ، حشرات ،برگ یا سنگریزه بخورند ویا حتی نوجوانان ممکن است خاک استفاده کنند. بخاطر اینکه برخی فرهنگ ها ، خوردن مواد غیر خوراکی را از قبیل خاک مجازمی دانند برای تشخیص اختلال باید عملکرد فرهنگی را نفی کرد . این اختلال اغلب با عقب ماندگی ذهنی یا یکی ازاختلالات رشدی گسترده همراه است . نسبت شیوع آن در بزرگسالان به واسطه سلامت روانی می تواند تا ۱۵% باشد . ۲-۵-پیشینه پژوهش : ۲-۵-۱-تحقیقات داخلی :-نتایج تحقیقی تحت عنوان بررسی شیوع اختلالات خوردن و عوامل مرتبط با آن که توسط (روستایی ،حاجی فرجی ،دژکام ،راد ،مهرابی ،ذوقی،۱۳۸۸) در تهران انجام شده نشان داد که شیوع اختلالات خوردن در دختران در سطح قابل توجهی وجود دارد که در مقایسه با مطالعات سالهای قبل افزایش چندانی نشان نداده است.-در پژوهشی عباس زاده تحت عنوان بررسی رابطه استرس با ابعاد مختلف سبک زندگی مانند عملکرد تغذیه ای و فعالیتهای فیزیکی نشان داد که بین کیفیت زندگی افراد و فعالیتهای فیزیکی و عملکرد تغذیه ای آنها رابطه معناداری وجود دارد -در بررسی که در کشور ما در سال ۱۳۸۷ انجام شده در زمینه رشد ارزیابی کودکان نشان داده که ۴/۶ پسران و ۴/۱ دختران چاق هستند اگرچه چاقی در حال حاضر در کشور ما مشکل عمده کودکان به شمار نمیرود. -نتایج پژوهشی تحت عنوان ارتباط سلامت روان با اختلال خوردن در دانشجویان دختر، ملازاده اسفنجانی،موسوی کافی،یگانه( ۱۳۹۰) نشان دادند بین اضطراب در دانشجویان با اختلالات خوردن و فاقد اختلالات خوردن تفاوت معناداری وجود داشت اما تفاوت بین افسردگی،نشانه های جسمانی،اختلال در کارکرد اجتماعی و نمره کل سلامت در دو گروه تفاوت معناداری نبود.همچنین نشان داد که اضطراب پیش بینی کننده مناسبی برای اختلالات خوردن می باشد.-نتایج پژوهشی بین سبکهای مقابله ای در اختلال خوردن در دانشجویان بسکاب نژاد ،هومن ،قاسمی نژاد (۱۳۸۹) نشان داد که سبکهای مقابله ای اجتناب اجتماعی بهترین پیش بینی کننده انواع اختلالات خوردن است مبتلایان برای رویارویی با فشارهای روانشناختی از سبکهای مقابله ای اجتنابی استفاده می کنند و اختلال خوردن نیز نوعی سبک رویارویی با مشکلات زندگی است. -در تحقیقی تحت عنوان بررسی همهگیرشناسی رفتارهای بیمارگونه خوردن و ارتباط آن با پنج عمل بزرگ شخصیت در دانش آموزان در سال( ۱۳۹۲) نشان داد که ۲/۲۵ درصد دانش آموزان در مقطع متوسطه مشکوک به اختلال خوردن هستند و همچنین نشان داد از بین ابعاد شخصیت صرفا” عامل باز بودن به تجربه یا انعطاف پذیری به طور مثبت می تواند رفتار رژیم دختران را پیش بینی نماید. بر طبق نتایج تحقیق بروک ، هویت عبارت است از یک مجموعه معانی که در تعریف یک نقش اجتماعی یا موقعیت اجتماعی که یک شخص کیست به کار برده می شود هویت موفق به عنوان شاخص برخورداری از شخصیت شکوفا و تحول یافتگی دارای بالاترین ارزش روان شناختی است و سردرگمی به عنوان توفیق در انتقال از نوجوانی به بزرگسالی از کمترین ارزش روان شناختی برخوردار است( نصرتی و همکاران ۱۳۸۵). اصولا هویت موفق به عنوان شاخص برخورداری از شخصیت شکوفا و تحول یافتگی دارای بالاترین ارزش روان شناختی است و سر در گمی به عنوان عدم توفیق در انتقال از نوجوانی به بزرگسالی از کمترین ارزش روان شناختی برخوردار است(رحیمی نژاد ۱۳۹۱). ۲-۵-۲-تحقیقات خارجی : بر اساس نتایج تحقیقیات لیندا بوییج[۸۶] (۲۰۰۴) تحت عنوان تاثیر اختلالات دی ان ای بر اختلالات تغذیه ایی،افراد مبتلا به اختلالات تغذیه ای عموما” دارای اختلالات خاصی در متیلاسیون[۸۷] دی ان ای خود هستند.که موجب بی اشتهایی یا پرخوری یا بی نظمی در غذا خوردن آنها می شود.همچنین نشان دادکه تغییرات دی ان ای در برخی زنان مبتلا به بیماری های مزمن تغذیه ای با تغییرات بارز متیلاسیون در ژن مربوط به اضطراب رابطه وجود دارد و این موضوع با تغییر رفتار اجتماعی،اختلال سیستم عصبی و مغز و ضعف سیستم ایمنی بدن و نقص عملکرد اندام محیطی همراه است.-در مطالعات دکتر استیگر[۸۸] در دانشگاه مک کیل[۸۹] نشان داد که بی اشتهایی و اختلالات یک موضوع سطحی نمی باشد و تنها تاثیر آن در شکل ظاهر و فرم بدن نمود ندارد در بسیاری از موارد نیز ارتباطی با عملکرد بد والدین ندارد و همچنین این اختلال پس از ظهور در بدن میل به تثبیت داشته و در طول زمان حادتر خواهد شد و منجر به اختلال در عملکرد کلی بدن شده و سیستم عصبی فرد را مختل می کند و منجر به بروز اثرات مزمن خواهد شد-.نتایج تحقیقات مالونی[۹۰] در سال (۲۰۰۸) در ایالات متحده نشان داد که ۴۵ درصد نوجوانان تمایل داشتند لاغر شوند و ۳۷ درصد شروع به کاهش وزن کرده بودند و در واقع با افزایش سن نوجوان تمایل به کاهش وزن افزایش می یابد این مطالعه همچنین نشان می دهد که ۷۰ درصد نوجوانان مورد نظر ادعا کرده اند که در همین زمان مادران آنان نیز رژیم غذایی برای کاهش وزن داشته اند.-در مطالعه موسیس[۹۱] در سال( ۲۰۰۹) در آمریکا نشان داده شده که ۵۱ درصد دختران کم وزن ادعا می کنند که به شدت از چاق شدن می ترسند و بدون توجه به وزن فعلی خود و داشتن اطلاعات تغذیه مناسب اقدام به کاهش وزن نموده اند.- گزارش بسیج ملی آموزش کلسترول در آمریکا در سال (۲۰۱۲) حاکی از آن است که کودکان چاق بیشتر در معرض مشکلات بهداشتی شامل کاهش توانمندی جسمی به علت مشکلات ارتوپدی،ریوی،مقاومت به انسولین و افزایش فشار خون هستند چاقی در کودکان ارتباط مستقیمی با افزایش کلسترول VLDL ،LDL و ارتباط معکوسی با کلسترول HDL دارد به علاوه بلوغ زودرس در کودکان چاق وجود دارد که موجب کوتاهی قد آنها می شود. -براساس نظر مینو چین هویت متکی بر دو رکن احساس تعلق و تمایز است ( مینو چین ، ۱۹۹۵)[۹۲]. از نظر مارسیا حالت های هویت عبارتند از : هویت سر در گم ، این افراد هنوز بحران هویت را تجربه نکرده اند و تعهد به یک شغل و یا مجموعه ای از عقاید در آنان ایجاد نشده است. هویت اجتماعی ، احساس تعلق و همبستگی به یک جامعه است به گونه ای که عضو یک جامعه از سایر جوامع متمایز می باشد و فرد در مقابل معیار ها و ارزش های جامعه خود احساس تعهد و تکلیف کند. هویت زود هنگام ، این افراد هنوز یک بحران هویت را تجربه نکرده اند ، اما به مجموعه ای از ارزش ها براساس تصمیم دیگران ( معمولا والدین خود ) متعهد شده اند . هویت مهلت خواه ، افرادی که دارای این هویت هستند براساس اهداف خود ، فعالانه در جستجوی هویت خود بوده و به دنبال رسیدن به تعهد در رابطه با اهداف انتخابی خود هستند و هویت کشف شده ، این افراد بحران هویت را تجربه کرده و آن را به خوبی حل کردند و تعهدی نسبتا پایدار را در خود ایجاد کردند به نظر ربر[۹۳] (۱۹۸۵) هویت مفهوم ذهنی یک فرد از خودش می باشد و با عناوین مختلفی چون هویت جنسی ، هویت گروهی،هویت نژادی و… مورد استفاده قرار می گیرد - افرادی دارای منبع کنترل درونی به احتمال کمتری دچار مشکلات هیجانی یا الکلی می شوند آنها با استرس بهتر مقابله می کنند، که این در بررسی ۳۶۱ پرستار در آلمان ثابت شده است.آنهایی که سطح بالاتری از استرس را گزارش دادند و در منبع کنترل بیرونی نمرات بالاتری گرفتند (اشمیت، نیومن و اوپرمن، ۲۰۰۰) پژوهش همچنین نشان می دهد افرادی که از منبع کنترل درونی برخوردارند کمتر دچار اضطراب و افسردگی می شوند و به احتمال کمتری دست به خودکشی می زنند (بناسی، سووینی و دوفور، ۱۹۸۸؛ کلتیکانگاس- جاروئینن و رایکونن، ۱۹۹۰؛ لفکورت، ۱۹۸۲؛ پتروسکی و بیرک و هیمر، ۱۹۹۱). - به نظر گیدنز ، هویت انسان در متقابل با دیگران ایجاد می گردد و در جریان زندگی پیوسته تغییر می کند هیچ کس دارای هویت ثابتی نیست . هویت ، سیال و همواره در حال ایجاد شدن و عوض شدن است ( فاگوت و همکاران ، ۲۰۰۰)- ۲-۶-مدل مفهومی: متغییر ملاک متغییر پیش بین متغییر تعدیل کننده متغییر کنترل فصل سوم روش پژوهش ۳-۱-طرح پژوهش :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فاکتور کمیت (QF): این فاکتور نشان دهنده بیشترین مقدار ماده ای است که انتظار داریم به طور منطقی در هنگام وقوع حادثه ای از درون دستگاه خارج شود . این فاکتور بر اساس بیشترین جرم ( بر اساس پوند ) محتریات قابل اشتعال درون واحد می باشد . فاکتور حالت (SF): این فاکتور نشان دهنده میزان تمایل یک ماده برای تبدیل شدن به حالت گاز ( بخار ) هنگامی که دراتمسفر رها می شود ، می باشد. این فاکتور با بهره گرفتن از نسبت دمای میانگین فرایند به دمای جوش ماده در شرایط فشار اتمسفری ( بادر نظر گرفتن دماهای مطلق ) به دست می آید.
فاکتور خوداشتغالی (AF): این فاکتور نشان دهنده افزایش احتمال اشتعال سیال ، هنگامی که در دمایی بالاتر از دمای خود اشتعالی نشت کند ، می باشد. فاکتور فشار (PRF): این فاکتور نشان دهنده سرعت فرار سیال از دستگاه به هنگام وقوع می باشد. عموماً مایعات و یا گازهایی که در فشار بالاتری ( بیشتر از ۱۵۰psig ) قرار دارند سریع تر از داخل دستگاه خارج می شوند ، و در نتیجه احتمال وقوع یک نشتی آنی وجود خواهد داشت که می تواند عواقب وخیم تری نسبت به خروج پیوسته داشته باشد. فاکتور اعتبار (CRF): این فاکتور نشان دهنده اقدامات و تجهیزات ایمنی در نظر گرفته شده برای واحد می باشد. این اقدامات و تجهیزات ایمنی می توانند نقش مهمی در کاهش عواقب ناشی از یک کارافتادگی داشته باشند. وجوه مختلفی از طراحی واحد و عملیات در این فاکتور تاثیر گذارند. - تجهیزات آشکارساز گاز - خنثی کردن و پاکسازی اتمسفر - ضدحریق بودن بودن کابل ها و ساختمان ها - امنیت سیستم های اطفای حریق - ظرفیت منبع آب آتشنشانی - امکان ایزوله کردن تجهیزات - وجود سیستم های فوم ثابت - حفاظت در برابر فشار زیاد ناشی از انفجار - وجود مانیتور های آب آتشنشانی - سیستم های توقف سریع عملیات -دیواره(پرده) آب فاکتور پتانسیل تخریب(DPF): این فاکتور نشان دهنده پتانسیل وارد آمده خسارت به تجهیزات موجود در واحد به هنگام وقوع آتش سوزی یا انفجار می باشد. این فاکتور با یک تخمین تقریبی از تعداد تجهیزاتی که در نزدیکی یک مقدار زیاد از محتویات آتشگیر و یا قابل انفجار قراردارند ، به دست می آید. دسته پیامد های خسارتی ناشی از وقوع از کار افتادگی: دسته پیامد های خسارتی با بهره گرفتن از ترکیب فاکتور های فوق و سپس انتخاب آن بر اساس مقدار این فاکتور ترکیب شده بدست می آید . دسته پیامد های سمیت: بخش C از “دستور العمل” مربوط به محاسبه فاکتور عواقب ناشی از سمیت است. این فاکتور بر اساس زیر فاکتور های زیر مشخص می شود و میزان خطرات به القوه سمیت یک واحد را بیان می کند : الف: کمیت و سمیت، یا فاکتور کمیت مواد سمی[۳۱] ب: توانایی پخش شدن تحت شرایط فرایند یا فاکتور قابلیت پخش شدن[۳۲] ه: سیستم های تشخیص دهنده و تخفیف دهنده یا فاکتور اعتبار[۳۳] ک: جمعیت اطراف محل وقوع نشت یا فاکتور جمعیت[۳۴] فاکتور کمیت ماده سمی (TQF): این فاکور نشان دهنده کمیت ( مقدار) و همچنین میزان سمیت ماده است . بخش کمیت با توجه به جرم ماده می باشد و می توان با بهره گرفتن از روشی که در قسمت قبل ارائه شد آن را بدست آورد سمیت ماده با بهره گرفتن از فاکتور سمیت (NH) بر اساس استاندارد NFPA مشخص می گردد فاکتور قابلیت پخش شدن (DIF): این فاکتور نشان دهنده توانایی ماده برای پخش در محیط می باشد این فاکتور به طور مستقیم از روی نقطه جوش نرمال سیال تعیین می شود . هرچه نقطه جوش پایین تر باشد تمایل برای پخش شدن در محیط کمتر خواهد بود. فاکتور اعتبار (CRF): در این بخش نیز این فاکتور نشانده امکانات و تجهیزات ایمنی در نظر گرفته برای واحد می باشد . مولفه های زیر در این فاکتور تاثیر گذار است: الف: توانایی تشخیص مواد سمی در واحد ب: توانایی ایزوله کردن دستگاه از کار افتاده پ: سیستم های توقف سریع عملیات سیستم های کاهش دهنده خطر سمیت (مانند دیواره یا پرده آب یا …) فاکتور جمعیت (PPF): این فاکتو نشان دهنده تعدا افرادی است که پتانسیل در معرض خطر سمیت قرار گرفتن راداشته باشد. این فاکتور به گونه ای مقیاس بندی شده است که نشان دهد هر چه افراد بیشتری در منطقه خطر قرار گرفته باشند، درصد کمتری از آنها تحت تاثیر سمیت قرار خواهند گرفت . این نتایج بر اساس داده های واقعی از حوادث نشت مواد سمی به دست آمده است . دسته پیامدهای سمیت: این دسته با بهره گرفتن از ترکیب فاکتورهای فوق و انتخاب دسته با توجه به مقدار این فاکتور ترکیب شده به دست می آید . دسته های پیامدها ( سمیت و خسارت ) توسط حروف الفبا نشان داده می شوند. آنگاه دسته ای که دارای حرف بزرگتری است به عنوان پیامد وقوع از کارافتادگی بر روی محور افقی ماتریس ریسک نشان داده می شود . ۳-۱-۱-۴ نتایج: دسته احتمال وقوع از کارافتادگی و بالاترین دسته پیامدهای وقوع از کارافتادگی ( نشان از خسارت حاصل از وقوع کارافتادگی و یا ناشی از سمیت ) برای تعیین موقعیت هر واحد بر وری ماتریس ریسک ۵×۵ استفاده می شود. هنگامی که نتایج بر روی ماتریس نشان داده می شود، موقعیت هر واحد بر روی ماتریس نشان دهنده سطح ریسک واحد مورد ارزیابی است . بعد از انجام یک آنالیز کیفی ریسک شامل جندین ماده و یا یک مخلوط چند جزئی ، واحدی که بالاترین میزان ریسک را داراست بهترین معیار برای تعیین لزوم انجام ارزیابی دقیق تر و با جزئیات بیشتر می باشد . ۳-۱-۱-۵ تعیین نواحی بحرانی که نیازمند توجه بیشتری در حین بازرسی می باشند نتایج ماتریس ریسک می تواند برای تعیین نواحی بحرانی تر استفاده شود . همچنین می توان از این نتایج برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه بخشی از واحد فرآیندی نیازمند بیشترین توجه در حین بازرسی و یا دیگر فعالیت های تخفیف دهنده ریسک می باشد ، استفاده نمود . از طرفی می توان از این نتایج برای تعیین لزوم انجام یک آنالیز کاملاً کمی نیز استفاده کرد . رنگ های نشان داده شده بر روی ماتریس ریسک (شکل۳-۲) راهنمایی برای تعیین میزان سطح ریسک تجهیزات است ، این رنگ بندی ها متقارن نیستند . رنگ بندی این ماتریس با این فرض که فاکتور پیامدهای وقوع از کارافتادگی نسبت به فاکتور احتمال وقوع از کارافتادگی تاثیر بیشتری به ریسک دارد، انجام گرفته است. بدون در نظر گرفتن رنگ بندی های ، واضح است که هر چه موقعیت تعیین شده برا ی دسته های احتمال و پیامدها به سمت قسمت بالا و سمت راست ماتریس حرکت می کند، مقدار ریسک افرایش می یابد. سازمان های مختلف معیارهای متفاوتی جهت تعیین لازم برای اجرای یک آنالیز کمی و طرح ریزی فعالیت های بازرسی خود دارند . شکل۳-۲٫ ماتریس کیفی ریسک
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|